دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
سیلیکات 3 کلسیم ـ سازنده و ترکیب فعال سیمان پرتلند است که در کلنکر به کل دانه هائی بنام آلبت Alite وجود دارد (C3S ناخالصیهائی همراه دارد که بحال معلقاند). خواص آلیت با C3S خالص اندکی متفاوت است.
C3S موجب زیاد شدن مقاومت سیمان میشود و حرارت آبگیری آن بالنسبه زیاد است.
در زیر میکروسکوپ دانه های آن به شکل چندضلعی است که طول متوسط هر ضلع آن m 50 میباشد.
C3S در درجه حرارت بالاتر از °1900 سانتیگراد تجزیه و تبدیل به C3S و سیلیس میگردد.
همچنین در حین سرد کردن کلنکر هرگاه درجه حرارتی مدتی در حوالی °1100 بماند آلیت تجزیه شده و به C2S و آهک تبدیل میگردد. آهک تولید شده در این عمل را آهک ثانوی می نامند (در مقابل آهکی که از تجزیه کربنات کلسیم حاصل شده و به نام آهک اولی معروف است).
سیلیکات 2 کلسیم ـ ترکیبی است که موجب سخت شدن سیمان با مرور زمان میشود. این ترکیب هم ناخالصیهائی همراه دارد که خواص آن را اندکی متغیر می سازد و به نام Belite معروف است.
C2S را حداقل به چهار شکل، در درجات مختلف حرارت تشخیص دادهاند:
°2130ـ°1470 C2S (a) °675 C2S (b)
°1470ـ°675 C2S (a) °820 C2S (g)
وقتی که شکل b به g تبدیل میشود حجم آن تا 10% زیاد و در نتیجه باعث خردشدن دانه ها و تشکیل گرد میگردد. این پدیده را پراکندگی و شگفتگی نامند که مخصوصاً در کلنکرهائی که C2S (b) زیاد دارد مشاهده میشود.
C2S (g) عملاً خاصیت هیدرولیک ندارد.
دانه های b که تعداد آنها در کلنکر بیشتر است باشکال مختلف و اغلب کروی شکل است که قطر متوسط آنها m 30 و سطح دانه های آن مخطط و یا صاف است (مخططها از تبدیل شکل a به b حاصل شده اند).
تبدیل شکل b به g را ممکن است با افزون Mn2O3 و B2O5 و As2O5 و P2O5 جلوگیری نمود. (زیرلا که g خاصیت هیدرولیک ندارد).
درحین سرد شدن نیز هرگاه C2S (b) بصورت دانه های درشت باشد در °500 به g تبدیل می شود، و حال انکه هرگاه دانه های آن ریز (به قطر کوچکتر از m5) باد تا درجه حرارت معمولی به شکل b باقی بماند. زیرا در اینحالت امکان تشکیل دانه اولیه g در محیطی که دانه ها ریز است کمتر میشود.
آلومینات 3 کلسیم C3A : ترکیبی است که موجب گیرش سریع سیمان میشود و حرارت آبگیری آن بیش از سایر سازنده های سیمان است. دانه ها آن متبلور و شکل آنها برحسب کیفیت دانه ها درشت و مستطیل است.
بطور کلی اگر سد کردن کلنکر سریع باشد، دانه ها ریز، و هرگاه سرد کردن آهسته باشد، دانه ها درشت و مستطیل است.
آلومنیوفریت 4 کلسیم C4AF : این ترکیب عملا در مقاومت سیمان مؤثر نیست و در مایع صاف کلنکر وجود دارد.
تبصره ـ مجموعه C3A + C4AF را اکثر بنام سیلت Celite می نامند.
همچنین مجموعه Al2O3+Fe2O3 را اکثر بصورت R2O3 معرفی میکنند.
رل سازنده های مختلف: برای آن که مقاومتهای سیمان زیاد باشد باید نسبت در آن افزایش یابد. و برعکس اگر بخواهیم که حرارت متصاعد سیمان در موقع آب زدن کم باشد (در مرود استعمال مقادیر عظیم سیمان مثل سدسازی و پلسازی و غیره) باید مقدار C2S نسبت به C3S زیاد باشد.
برای این منظور لازم است ضریب سیلیسی سیمان را زیاد و ضریب هیدرولیک و آلومینوفریت آن را کم نمود.
هرگاه بخواهیم که مقاومت سیمان را در مقابل آبهای سولفات دار زیاد نمائیم باید (در مورد سیمانهای دریائی) مقدار C3A را در سیمان افزایش دهیم.
از آنجا که کیفیت سیمان در تولید یک بتن خوب بسیار مؤثر می باشد، لازمست که در ساخت سیمان کنترلهای دقیقی بعمل آید. در کارخانههای سیمان برای تولید سیمانی مطابق استانداردهای بین المللی آزمایشهای متعددی روی سیمان انجام میگیرد.
همچنین خریداران و آزمایشگاههای خصوصی علاقه دارند با انجام آزمایشهای لازم، سیمانی مناسب با کارهایا ختصاصی خود را انتخاب نمایند. آزمایشهای تعیین خواص شیمیائی ترکیبات سیمان در این کتاب آورده نشده است. علاقمندان می توانند به استانداردهای ASTM و BS 4550 مراجعه کنند. در اینجا آزمایشهای ریزی، زمان گیرش، سلامت و مقاومت سیمان براساس استانداردهای ASTM و BS توضیح داده می شوند.
هیدراتاسیون سیمان از سطح دانه های آن آغاز میشود. کل سطح جانبی دانه ها، نماینده مواد ترکیب شونده با آب می باشد، سرعت واکنش شیمیائی آب و سیمان، به ریزی سیمان مربوط بوده و لذا برای هیدراتاسیون سریع و افزایش مقاومت سریع، سیمانی با ریزی بالا مورد نیاز است. در مقابل باید هزینة آسیاب دانه ها تا ریزی بالا و اثراتی را که سیمانهای ریز بر روی کارآیی بتن تازه، خواص دراز مدت و میزان گچ موردنیاز می گذارد، درنظر داشت.
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
کلیات
سال ها قبل، انسان به این کشف مهم و ارزنده نائل آمد و دریافت که وقتی مواد سیلیسی بسیار ریز با آهک مخلوط می شود، سیمان های دارای خواص هیدرولیکی تولید مینماید. یک نوع از این مواد، خاکستر آتشفشانی تحکیم یافته یا توف بود که در حوالی پوزولی ایتالیا پیدا شد. پس از آن، واژه پوزولان به هر نوع ماده ای با خاصیت مشابه فوق صرف نظر از منشأ زمین شناسی آن، اطلاق گردید.
ASTM-C618 پوزولان را به این صورت تعریف می کند: «ماده سیلیسی یا سیلیسی آلومیناتی که به خودی خود ارزش چسبندگی ندارد، اما به شکل ذرات بسیار ریز و در مجاورت رطوبت با درجات حرارت معمولی با هیدروکسید کلسیم واکنش شیمیایی داشته و ترکیباتی را به وجود می آورد که خاصیت سیمانی و چسبندگی دارد.» بنابراین، پوزولان یک ماده طبیعی یا مصنوعی است که حاوی سیلیس فعال است. لازم است که ماده پوزولانی به شکل پودر شده باشد، زیرا فقط در این صورت سیلیس می تواند در حضور آب با آهک (که بر اثر هیدراتاسیون سیمان پرتلند ایجاد می گردد) سیلیکات های کلسیم پایدار را که دارای خواص چسبندگی اند، تشکیل دهند. ضمناً در بررسی کلی پوزولون ها باید متذکر شد که سیلیس آنها باید بی شکل (آمورف) باشد، زیرا قابلیت ایجاد واکنش سیلیس متبلور بسیار کم است.
سیمان پرتلند پوزولانی به مخلوط های توأم آسیاب شده یا مخلوط شده سیمان پرتلند و مواد پوزولانی اطلاق می گردد. غالباً مواد پوزولانی از سیمان پرتلندی که جایگزین آن می شوند ارزانترند.
ولی امتیاز عمده آنها در هیدراتاسیون کند و بنابراین، روند توسعه حرارت کم نهفته است. در ساختمان های انبوه بتنی این امر اهمیت زیادی دارد و دقیقاً در این نوع ساختمان هاست که غالباً سیمان پرتلند پوزولانی با جایگزینی بخشی از سیمان پرتلند با مواد پوزولانی مصرف می شود. همچنین سیمان های پرتلند پوزولانی در برابر حمله سولفات ها و بعضی دیگر از عوامل مخرب مقاومت خوبی از خود نشان می دهند. این امر به دلیل واکنش پوزولانی است که مقدار کمتری آهک به جا می گذارد تا به خارج راه یابد و نیز نفوذپذیری بتن را کاهش می دهد. لیکن مقاومت در برابر یخ زدن و آب شدن تا سنین بعدی که واکنش عمده پوزولانی تخلخل خمیر سیمان را کاهش داده است، نمی تواند ایجاد شود. باید به خاطر داشت که آثار خوب و بد مواد پوزولانی بسیار متغیرند و بدین جهت توصیه می شود که هر ماده پوزولانی آزمایش نشده ای در ترکیب با سیمان و سنگدانه هایی که در ساختمان واقعی مصرف خواهند شد، مورد آزمایش قرار گیرد. به علت کنش آهسته پوزولان ها باید عمل آوردن پیوسته مرطوب و دمای عمل آوردن مناسب برای مدتی بیشتر از آنچه به طور معمول لازم است، فراهم شود.
طبقه بندی و مشخصات استاندارد برای پوزولان ها
پوزولان ها را از لحاظ منشأ وجودی به پوزولان های طبیعی و مصنوعی تقسیم می کنند. پوزولان های طبیعی شامل خاک های دیاتمه، چرت های اپالینی و شیل ها، توف ها و خاکستر آتشفشانی است. منابع اصلی پوزولان های مصنوعی عبارتند از کوره های استخراج فلزات تولیده کننده آهن خام، فولاد، مس، نیکل، سرب، سیلیس و آلیاژهای فروسیلیس، و نیروگاه هایی که از زغال سنگ به عنوان سوخت استفاده می کنند. امروزه این مواد مصنوعی که با قیمت کم عمدتاً قابل دسترس اند، به عنوان جایگزین بخشی از سیمان پرتلند مصرفی در بتن مورد استفاده وسیعی قرار گرفته است. به علاوه، بدیهی است که بیشتر این مصنوعات قادرند مقاومت نهایی و دوام بتن با سیمان پرتلند را بهبود بخشند.
یکی از اولین طبقه بندی ها برای پوزولان های طبیعی توسط میلنز پیشنهاد گردید. در این سیستم طبقه بندی، پوزولان های طبیعی بر اساس شش نوع فعالیت دسته بندی شدند. جدیدترین طبقه بندی که توسط ماسازا پیشنهاد گردید، پوزولان های طبیعی را به سه دسته تقسیم می نماید. گروه اول، شامل سنگ های پیروکلاستیک که مواد با منشأ آتشفشانی اند. توف های پوزولانی و تراس از این دسته محسوب می شوند. گروه دوم، مواد تغییر یافته با درصد سیلیس زیاد است که طی یک روند شامل ته نشین ساختن مواد با منشأهای متفاوت، شکل داده شده اند. گروه سوم، موادی با منشأ کلاستیک، شامل رسها و خاک های دیاتمه است.
ASTM-C618 طبقه بندی زیر را برای پوزولان ها ارائه می دهد:
- پوزولان ردهN: پوزولان های طبیعی خام یا کلسینه شده شامل خاک های دیاتمه، چرت های اپالین و شیل ها، توف ها و خاکسترهای آتشفشانی یا پومیسیت ها، بعضی شیل ها و رس های کلسینه شده.
- پوزولان ردهF: خاکستر بادی با منشأ زغال سنگ قیری.
- پوزولان ردهC: خاکستر بادی، خاکستر لیگنیت با منشأ زغال سنگ قیری.
- پوزولان ردهS: هر نوع مواد دیگر شامل پومیسیت های عمل شده، بعضی دیاتمه ها، رس ها و شیل های کلسینه شده و آسیاب شده.
مشخصات استاندارد و روش های آزمایش برای انواع مختلف پوزولان ها توسط آیین نامه های مختلف بیان شده است. تمام کدهای استاندارد مشخصات فیزیکی و شیمیایی پوزولان ها را جهت تشخصی مناسب یا نامناسب بودن آنها مورد بحث قرار می دهند. براساس مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در زمینه مواد افزودنی مصنوعی این نتیجه حاصل شده است که ترکیبات کانی شناسی و مختصات ذرات مواد، تعیین کننده خاصیت پوزولانی و سیمانی بودن یک پوزولان اند. اخیراً نامبرده برخی از کدهای استاندارد در خصوص خاکستر بادی(PFA) گرد سیلیس، سرباره کوره آهنگدازی و پوزولان های طبیعی را نیز مورد بررسی قرار داده است.
برخی از کدهای استاندارد از جملهASTM-C618,BS3892 ضوابط خاصی را برای خواص شیمیایی و فیزیکی خاکستر بادی(PFA) جهت مصرف در بتن ارائه داده اند. اما برای گرد سیلیس (دود سیلیس) که یک ماده پوزولانی نسبتاً جدید است، تنها در آیین نامه کاناداییCSA2 محدودیت هایی برای مقدارSO2، مقدارSO3 افت سرخ شدن، میزان ذرات باقی مانده روی الک45 میکرون، اندیس فعالیت پوزولانی مقدار آب لازم جهت مصرف در بتن بیان شده است.
بیشتر استانداردها از جملهASTM-C618 برای پوزولان های طبیعی یک حداقل70 درصد را برای مجموعسه اکسید اصلی شاملFe2O3,SiO2 مقرر داشته است. همچنین یک حداکثر برابر با 10 درصد برای افت سرخ شدن و3 درصد برای درصد رطوبت دو محدودیت مفید برای خواص شیمیایی هستند که توسط استانداردها بیان شده اند. از دیدگاه خواص فیزیکی نیز برای استفاده از پوزولان های طبیعی در بتن، بیشتر کدهای استاندارد محدودیت هایی در مورد میزان ذرات مانده روی الک45 میکرون، اندیس فعالیت پوزولانی و مقدار آب را توصیه کرده اند.
خواص بتن با مواد پوزولانی
بسیاری از خواص بتن، بر اثر استفاده از مواد پوزولانی بهبود می یابد. بعضی آثار ناشی از خواص فیزیکی ذرات شامل ریزبودن و شکل ذرات، و بقیه ناشی از فعل و انفعال شیمیایی با سیمان است.
رفتار بتن تازه و درجه هیدراتاسیون سیمان پرتلند را می توان از خواص فیزیکی دانست که به اندازه ذرات پوزولان وابسته اند. مقاومت و نفوذپذیری بتن سخت شده، مقاومت در مقابل بروز ترک های حرارتی، واکنش قلیایی دانه ها و خرابی سولفاتی از خواص بسیار مهمی هستند که از فعل و انفعال شیمیایی پوزولان با سیمان ناشی می شوند. در این بخش بعضی از آثار مواد پوزولانی بر روی خواص بتن به طور خیلی کلی بیان میگردد و در بخش های بعدی به تفضیل آثار مهم چند ماده پوزولانی که در انجام دادن تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته اند، جداگانه تشریح خواهند شد.
الف) تأثیر پوزولان ها بر روی خواص بتن تازه عموماً به صورت یک اثر پایدار کننده ظاهر می شود. این بدان معناست که افزودن ذرات خیلی ریز به مخلوط بتن باعث کاهش اساسی در ابعاد لوله های مویینه در بتن، تمایل مخلوط به جدایی را کاهش داده و مشخصات پرداخت پذیری بتن را بهبود می بخشد. کارآیی یکی دیگر از خواص بسیار مهم بتن تازه است و اساساً به میزان چسبندگی مخلوط بستگی دارد. بر طبق گزارشهای داده شده، افزودن پوزولان ها به مخلوط بتن با سیمان معمولی اساساً چسبندگی مخلوط را افزایش می دهد، به جز بعضی از انواع خاکستر بادی(PFA) با درصد کربن کم که کارآیی بتن را افزایش می دهد. اضافه نمودن دوده سیلیس به بتن سبب افزایش چسبندگی و پایداری مخلوط می گردد. به علاوه آب انداختن و جدایی مخلوط به مقدار زیادی کاهش می یابد. افزایش چسبندگی مخلوط بدین معناست که جهت رسیدن به کارآیی معمول در بتن های با دوده سیلیس اسلامپ بالاتری لازم است. با افزودن مقادیر خیلی کم دوده سیلیس به بتن معمولی، به آب بیشتر با استفاده از مواد مضاف کاهش دهنده آب به منظور تثبیت کارآیی نیازی نیست ولی با افزودن مقادیر بیشتر، معمولاً آب بیشتری جهت تأمین اسلامپ معین مورد نیاز است.
گزارش های منتشر شده در خصوص اثر پروزولان های طبیعی بر روی کارآیی ملات ها و بتن ها بسیار اندک است. بررسی های مختلف نشان داده است که مخلوط های با سیمان پرتلند و پوزولان های طبیعی نسبت به بتن های با سیمان پرتلند معمولی هت حصول کارآیی ثابت، آب بیشتری را طلب می کند و مقدار آب لازم با افزایش میزان پوزولان جایگزین شده به جای سیمان به دلیل ریزی بیشتر دانه ها و سطح مخصوص زیادتر بیشتر خواهد شد. زمان گیرش اولیه و نهایی بتن های با سیمان پرتلند و پوزولانی به مقدار پوزولان جایگزین شده به جای سیمان و ریزی و درجه فعال بودن پوزولان بستگی دارد.
ب) حرارت هیدراتاسیون مخلوط های حاوی سیمان پرتلند عموماً بیشتر از مخلوط های دارای سیمان پرتلند به اضافه پوزولان است. اولین گزارش ها از کاهش حرارت هیدراتاسیون توسط دیویس ارائه گردید و پس از آن محققان بسیار این یافته را مورد تأیید قرار دادند. کاهش حرارت هیدراتاسیون به کند شدن هیدراتاسیون تری کلسیم آلومیناتC3A و تتراکلسیم آلومینوفریتC4AF مربوط است.
ج) اثر پوزولان ها بر روی مقاومت بتن طی مقالات بسیار زیادی مورد بررسی قررا گرفته است. هم سرعت افزایش مقاومت و هم میزان مقاومت نهایی توسط هیدراتاسیون سیمان و مواد پوزولانی کنترل می گردد، زیرا میزان مقاومت تابعی از روند پر شدن منافذ توسط محصولات ایجاد شده بر اثر هیدراتاسیون است. بنابراین به دلیل کندی واکنشهای بیشتر پوزولان ها، مقاومت بتن با مواد پوزولانی در سنین کم معمولاً از مقاومت بتن معمولی کمتر است.
مطالعات انجام شده در مورد تأثیر پوزولان های طبیعی بر روی مقاومت ملات ها و بتنها نشان می دهد که مقاومت بتن های حاوی مقدار پوزولان زیاد، در سنین کم یک کاهش جزیی دارد، اما مقاومت نهایی این بتن ها ممکن است از بتن معمولی بیشتر باشد.
ماسازا تأثیر بعضی از پوزولان های طبیعی ایتالیا بر روی مقاومت فشاری ملات ها را بررسی کرده است و ی دریافته است که افزودن بیش از20 درصد از بعضی پوزولان ها، مقاومت ملات را کاهش خواهد داد. علاوه بر این، مقاومت ملات های حاوی سیمان پرتلند و مواد پوزولانی تا28 روز، از مقاومت ملات های معمولی کمتر و این نتیجه برای تمامی درصدهای پوزولان جایگزین سیمان صادق بوده است. در فاصله 28-90 روز فعالیت پوزولانی بسیار مهم است زیرا مقاومت سیمان با20 درصد پوزولان بیشتر از بتن کنترل در سن90 روزه است.
د) مدول الاستیسیته و خزش بتن اساساً بستگی به مقاومت بتن و سختی دانه ها دارد. در بتن های حاوی سیمان پرتلند و پوزولان طبیعی با مقاومت اولیه پایین، به طور کلی مدول الاستیسیته به مقدار خیلی جزیی کمتر و خزش به مقدار خیلی جزیی بیشتر از بتن بدون پوزولان است. اطلاعات زیادی در مورد خواص مربوط به مدول الاستیسیته و خزش بتن با دوده سیلیس وجود ندارد، اما با توجه به توانایی دوده سیلیس در افزایش مقاومت اولیه بتن واضح است که مدول الاستیسیته را افزایش داده و خزش را کم میکند. با آزمایش های انجام شده بر روی بتن با25 درصد دوده سیلیس جایگزین شده به جای بخشی از سیمان پرتلند این نظریه تأیید شده است.
هـ) یکی از مهمترین خواص پوزولان ها وقتی به عنوان جایگزین بخشی از سیمان پرتلند استفاده می شوند، عبارت از توانایی قابل ملاحظه آنها در کاهش منافذ بزرگ و نفوذ پذیر بتن است. بررسی های مختلف نشان داده است که پوزولان ها مؤثرترین کاهش دهنده نفوذپذیری در مخلوط های کم مایه اند. از یک بررسی بر روی مقاومت و نفوذپذیری (به روش آب) سیمان پرتلند به اضافه مواد پوزولانی، این نتیجه حاصل شده که در مراحل مختلف روند عمل آوردن بتن، حجم منافذ بزرگ با قطر بیشتر از1000 آنگستروم (و نه کل تخلخل خمیر هیدراته شده) به طور معکوس با مقاومت و نفوذپذیری بتن ارتباط دارد. نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که افزودن پوزولانهایی چون PFA و سرباره کوره ذوب آهن دانه ای به سیمان پرتلند باعث ایجاد منافذ خیلی ریز با تبدیل منافذ بزرگ به منافذ ریز می گردد.
دسته بندی | زمین شناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
پیشگفتار:
بوکسیت سنگ معدن اقتصادی آلومینیوم نام خود را از «Baux Les» در جنوب فرانسه جایی که برای اولین بار پیدا شد گرفته است. ترکیب بوکسیت تقریبا به صورت دی هیدارت ((Al2 O3 . 2H2 O) است ما در آن کانی به این صورت وجود ندارد در نتیجه از مخلوط منوهیدرات به صورت دیاسپور (Al2 O3 . H2O) و بوهمیت(Al2 O3 . H2O) وتری هیدرات به صورت گپسیت (Al2O3 , 3 H2 O) تشکیل شده است. بنابراین بوکسیت از مخلوط تری هیدرات و منوهیدرات آلومینیوم به همراه مقادیری ناخالصی مانند اکسید فریک، تیتانیا (به صورت رتیل یا ایلمینیت) و سایر کانی های مخصوص به مناطق معین تشکیل شده است. ناخالصی تعیین کننده سیلیکا است که در طوا فرآیند ترکیب 3SiO2 . Al2 O3 . Na 2 O تشکیل می دهد که آلومینا را به همراه خود وارپسمانه کرده و یک منبع اصلی اتلات آلومینیوم به حساب می آید.
ترکیب بوکسیت ثابت نیست و سسته به محل استخراج و اجزای صخرة اصلی که از آن تشیکل شده است تغییر می کند.
کلا محتوای آلومینا از 65 – 45 درصد، سیلیکا 12 –1 درصد، آهن 25 –2 (به صورت Fe2 O3) و آب متصل 36-14 درصد تغییر می کند. رنج اکسید تیتانیم در جهان تا 3 درصد است اما بوکسیت هند 12 درصد تیتانیم دارد، در اثر شرایط آب و هوایی، بوکسیت به صورت سطح رسوب کرده به ضخامت تا 100 فوت ایجاد می شود.
عموما سنگ معدن به فواصل دور از معدن در عملیات کارگاهی برای خشک کردن مقدماتی برای حذف رطوبت آزاد به کار می رود.
پروسة باید:
بوکسیت توسط پروسة انحلال – تبلور مجدد به آلومینا تصفیه می شود. این پروسته از چهار مرحلة اصلی انحلال، خالص سازی، رسوب دهی و تکلیس تشیکل شده است. (شکل زیر). پروسة باید به دلیل آلومینیوم کانیهایی دارد که در محلول سود غلیظ حل می شود در حالی که بیشتر کانیها نمی توانند، موفق باشد. سنگ معدن بوکسیت به گسترة ابعادی مناسبی (معمولاً leey ازید 30 میلی تر) قبل از عملیات با سود، خرد میشود. زمانی که باطله جدا شد، تبلور مجددتری هیدروکسید آلومینیوم خال3 (OH) Al تولید می کند که به Al2 O3 تکلیس می شود. (کلیسنه می شود.)
واحد عملیات:
انحلال: بوکسیت از آلومینیوم حاوی کانیهایی است که مهمترین آنها گیپسیت، 3(OH)Al و بوهمیت، (Alo (OH یم باشد. نسبت این کانیها در بوکسیت دمای پروسته را تعیین می کند که برای گیپسیت حدود 1500 C و برای بوهمیت C 2500 می باشد. هر دوی این واکنش ها تحت فشار بالایی انجام می شود. (تا 240 کیلو پاسکال) گیپسیت در بوکسیت، «دارلینگ رنج» (استرالیای غربی) کانی اصلی آلومینیوم است ومطابق واکنش زیر حل می شود: →Na+ + Al (OH)4- ‑ Al(OH)3 + NaoH
محلول به دست آمده از فرایند انحلال توسط آلومینیوم اشباع شده است و به آن دوغاب باردار می گویند. بعد از انحلال دما و فشار در سری محفظه های تششعی، تا حدود C 0 100 و فشار اتمسفر کاهش می یایند. (شکل زیر)
خالص سازی : جامدات پسماند باید از دوغاب بارقبل از رسوب دهی جدا شوند. پسماندهای باطله توسط سیفون های ماسه ای بین بخش ماسه های درشت (بزرگتر از حدود 150 میلکرومتر) و ماسة ریز (زیر 150 میکرومتر) منشعب می شود که اغلب به عنوان (گل سرخ) یا پسماند باید شناخته شوند. این ماسه ها شسته می شوند تا اینکه قبل از نشست حداکثر ممکن از سود بازیابی شود.
پسماندریز از دوغاب باردار توسط اضافه کردن پلیمر ماکرومولکومی محلول در آب (فلوکالنت) جدا می شوند تا باطله انباشته شود. این پلیمر با جذب روی چند ذره باعث می شود که ذرات معلق به شکل ساختارهای بزرگتر دربیایند که منجر به ته نشین شد سریع می شوند. جامدات فلوکاله شده در تانک بزرگی موسوم تیکنر ته نشین می شوند تا رسوب چگال تشکیل شود.
سر ریز تیکنر از میان فیلتر عبور داده می شود تا هر جامدی از آن جدا شود و دوغاب باردار تا 800C قبل از مرحله رسوب دهی، سر می شود. جدایش جامدها و دوغاب باید سریعا هدایت بشود در غیر این صورت تری هیدارت آلومینیوم در طی فرایند خالص سازی رسوب می دهد. این مساله تحت عنوان رسوب دهی خود به خودی شناخته شده است و باعث اتلاف محصول می شود. فرایند خالص سازی مناسب در تولید آلومینا ضروری است . فلوکولاسیون (جمع کنندگی) ضعیف باعث می شود ذرات ریز اضافی در سرریز بتوانند فیلترها را مسدود کنند و نرخ تولید را کاهش بدهند. علاوه بر این، هر جامدی که از میان فیلتر عبور می کند باعث آلودگی محصول می شود. فلوکولاسیون غیر موثر بعث اتلاف بیشتر سود (NaoH) که همراه پسماند وارد می شود، می گردد.
رسوب دهی: رسوب دهی یک فرایند بسیار آهسته است که درچند مرحله انجام م شود و این فرایند عکس واکنش انحلال است.
Al (OH)4- → NaoH + Al (OH)3 + Na+
در ابتدا کریستالهای گیپسیت دانه ریز به دو غاب باردار سرد شده در رسوب دهندههای اولیه اضافه میش وند. آگلومرایسون کریستالهای ریز با تشکیل ذرات بزرگتر انجام می شوند. ذرات جدید جوانه زده شده به داخل ساختار آگلومره شده می پیوندند. در مراحل بعدی، رسوب دهی بیشتر، حفرات بین نشین بین آگلومره ها را پرا می کند. بنابراین به ذرات رشد یافته استحکام می بخشد.
در پایان رسوبدهی درمای دوغاب حدود 600c است. دیگر دوغاب از آلومینیوم اشباع نیست و به آن دوغاب مصرفی شده می گویند. تری هیدرات آلومینیوم (معروف به هیدرات) توسط هیدرویسکلونها برای رسیدن به اندازة مطلوب، طبقه بندی می شود. ذرات درشت، فیلتر و تکلیس می شود، در حالی که ذرات ریز برای رسوب دهی به عنوان کریستالهای دانه ای برشگ داده میشوند.
تکلیس: تبدیل هیدارت به آلومینای بدون آب توسط تکلیس ان در ستر سیال یا تکلیس کننده نوارع در دمای حدود 10000C انجام میشود. حرارت برخلاف حرکت جامدات جریان می یابد. (جریان متقابل Counter Current) محصول تکلیس معمولاً کمتر از % 1 رطوبت دارد. واکنش به صورت زیر می باشد.
Al2 O3 + 3 H2 2Al (OH)3
فرایند جانبی : واحدهای عملیاتی اصلی فرایند باید را تعیین می کنند اما عملیات دیگری هم وجود دارند که برای تولید آلومینا مهم هستند از قبیل شستشوی پسماند، نشست گل، حذف اکسالات و سودسازی، که مختصرا در زیر توضیح داده میشود.
شستشوی پسماند: رسوب چگال (ته ریز از تیکنر) در یک واجد اجرا، شستشو میشود تا سود ان جدا شود ای فرایند از یک سری تیکنر هایی (قطار شستشو کننده) تشکیل شده است به نحوی که جریان آب در خلاف جریان جامدات است (جریان متقابل) فرایند جریان متقابل این اطمینان را به ما می دهد که آب تازه برای وا جذب پسماند با سودکم استفاده میشود. (برای رسیدن به استخراج بهتر) و در ادمه چند واحد فلوکولاسیون (جمع کردن) وجود ندارد که استحکام سود را کاهش می دهند. (پایداری سود را در محلول کم می کنند.)
نشست گل: ماسة درشت و پسماند ریز جمع شده به داخل منطقة نشست پمپاژ میشوند. جایی که در آن غلظت به حدود % 50 وزنی جادات در ابر تیکنرهای می رسد. ابر تیکنرها در رفتار مشابه ای با تیکنرهای معمولی عمل می کنند، با این تفاوت که شن کش ها و ابعاد طوری طراحی شده اند که جادات ته ریز بیشتری تولید میشود . پسماند ابر تیکنرها به داخل میدانهای خشک کننده پمپ می شوند که توسط خاک رس غیر قابل نفوذ آستر شده تا از ترواش سود به داخل گل جلوگیری کند. جامدات به عمق یک متر روی هم انباشته میشود و اجازه داده می شوند که رطوبت طبیعی خشک شوند. باقیمانده توسط کانالهای فاضلاب به حوضهای می روند. این فرایند بازیابی مقدار زیادی سود میشود. پسماند و ماسه به طور کلی آبگیری میشوند.
خذف اسکالات: دوغاب فرایند باید استرالیای غربی از Lit / g 30 کوبل آلی کل (TOC) تشکیل شده است . این مواد آلی به طور پیوسته دوغاب بازیابی می شوند و در نهایت به اکسالات سدیم یا کربنات سدیم تبدیل می شوند تمام تصفیه کنندگان استرالیای غربی اکسالات سدیم را توسط یکی از دو روش زیر حذف می کنند.
1- اجازه می دهند که اکسالات با هیدرات رسوب بدهد و با آب داغ شستشو میدهند که اکسالات را در خود حل کند. رسوب دهی توأان باعث آلودگی محصول میشود. اگر اکسالات حل نشود، در ساختار باقی می ماند.
2- تبلور جداگانه در دمای پایین تر از تقریبا bl0C بعد از رسوب دهی هیدارت دوغاب مصرف شده توسط اکسالات دانه دارد می شود، محصول داخل تیکنر جمع میشود و حذف می گردد حذف جداگا نه به تیکنر دیگری نیز دارد و این بسیار گرانتر از روش رسوب دهی تومان است، اما خلوص محصول را تضمین می کند .
سودسازی: کربنات می تواند توسط دوغاب باید در اثر جذب دی اکسید کربن داخل اتمسفر و توسط شکسته شدن ترکیبات آلی حال شده تشکیل میشود این مطلب نامطلوب است زیرا استحکام سود را در اثر تشکیل کربنات که روی واندمان استخراج آلومینیوم از بوکسیت تأثیر می گذارد، کاهش می دهد. دوغاب بنابراین تحت علیات با آهک دوباره سودسازی میشود. کربنات کلسیم کم محلول رسوب می دهد و هیدروکسید تشکیل میشود مطابق زیر
Ca (oH)2→ Ca Co3 + 2 (oH-) + CO32-
ترکیب دوغاب باید: ترکیب دوغاب در مراحل مختلف فرایند باید متغیر است. بعد از فرایند انحلال دوغاب به صورت فوق اشباع از آلومینیوم در می آید و در حالی که بعد از رسوب دهی (دوغاب مصرف مصرف شده) به حد اشباع می رسد. به طور مشابه اندازة ToC قبل و بعد از حذف اکسالات تغییر می کند. اجزای دیگر محلول می توانند تغییر کنند و در حالی که برخی از آنها در دوغابهای باید کم هستند (برای کلسیم کمتر از Lit/ mg 20‑) اما باز هم تاثیر به سزایی دارند. به عنوان یک مرجع، دوغاب مصرفی استرالیای غربی ترکیب تقریبی زیرا را دارا باشد که در آن
TA: POH
TC: کل سود
TC / A: آلومینیوم (A) در محلول، که توسط TC مشتق شده است.
< 20 mg L-1 |
Calcium |
24 e g L-1 |
TA |
30g L-1 |
Calrbonate |
210 g L-1 |
TC |
20 g L-1 |
Chloride |
0.3 |
A / TC |
30g L-1 |
Sulphate |
30 g L-1 |
Toc |
|
|
2 g L-1 |
Oxalate |
جامدات پسماند باید:
بوکسیت ها از منابع مختلف در منیوالوژی و خواص فیزیکی با هم متفاوت هستند و بعد از فرایند انحلال پسماند به صورت جامدات باطله که نه تنها به شکل کانیهای نامحلول بلکه به صورت مواد تازه رسوب داده شده تغیر می کند. واکنش های بین اجزای محلول به رسوب ترکیبا شبه آپاتیت به دلیل وجود کلسیم و فسفات و همچنین رسوب ترکیبات شبه زئولیت به دلیل وجود سییکاتها در دوغاب منتهی میشود.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
فصل اول : تخریب بخش اول
– عملیات مقدماتی تخریب ماده 1- قبل از اینکه عملیات تخریب شروع شود ، باید بازدید دقیقی از کلیه قسمتهای ساختمان دردست تخریب بعملآمده و در صورت وجود قسمتهای خطرناک و قابل ریزش، اقدامات احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر، حائل و ستونهای موقتی جهت مهار آن قسمتها بعمل آید. ماده 2- قبل از شروع کار، جریان برق، گاز، آب و سایر خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهای مربوطه بطور مطمئن قطع و در صورت نیاز به برقراری موقت آنها، این عمل باید با موافقت و نظارت سازمانهای ذیربط و رعایت کلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه انجام گردد. ماده 3- منطقه خطر در اطراف ساختمان دردست تخریب باید کاملاً محصور و علامات خطر و هشداردهنده نصب گردد و از افراد غیر مسئول به منطقه محصورشده جلوگیری بعمل آید. ماده 4- در هنگام شب، مرز منطقه محصور شده باید با نصب چراغهای قرمز و یا علائم مشخصه دیگر از قبیل تابلوهای شبرنگ و غیره مشخص گردد. ماده 5- کلیه راههای ورودی و خروجی ساختمان دردست تخریب بجز راهی که برای عبور و مرور کارگران و افراد مسئول در نظر گرفته شده، باید مسدود گردد. ماده 6- کلیه شیشههای موجود در دربها و پنجرهها باید قبل از شروع عملیات تخریب درآورده شده و محل مناسبی انبار گردد. ماده 7- عملیات تخریب باید از بالاترین قسمت یا طبقه شروع و به پائینترین قسمت یا طبقه ختم گردد، مگر در موارد خاصی که تخریب بطور یکجا و استفاده از مواد منفجره در فونداسیون و از راه دوربا رعایت کلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه و کسب مجوزهای لازم انجام و یا از طریق کشیدن با کابل و واژگون کردن و یا از طریق ضربه زدن با وزنههای در حال نوسان انجام شود. ماده 8- در مواردی که عمل تخریب از طریق کشش و واژگون کردن انجام میشود، باید از کابلهای فلزی محکم استفاده شده و کلیه کارگران و افراد مسئول در فاصله مناسب و مطمئن و کاملاً دور از منطقه خطر نگهداشته شوند. ماده 9- در مواردی که از وزنههای در حال نوسان برای تخریب استفاده میشود باید در اطراف محل اصابت وزنه میدان عملی به عرض 5/1 برابر ارتفاع ساختمان در نظر گرفته شود. ماده 10- وزنههای در حال نوسان مذکور در ماده فوق باید بترتیبی کنترل گردند که بجز ساختمان دردست تخریب بهجای دیگر اصابت ننمایند. ماده 11- از تخریب قسمتهائی از ساختمان که باعث تخریب و ریزش ناگهانی قسمتهای دیگر ساختمان گردد باید جلوگیری بعمل آید. ماده 12- در پایان کار روزانه، قسمتهای دردست تخریب نباید در شرایط ناپایداری که در برابر فشار باد یا ارتعاشات آسیبپذیر باشند، رها گردند. ماده 13- مصالح و مواد حاصل از تخریب هر قسمت یا طبقه باید بموقع به محل مناسبی منتقل گردد و از انباشته شدن آن بترتیبی که مانع از انجام کار شده و یا استحکام طبقات پائینتر را بخطر اندازد، جلوگیری بعمل آید. ماده 14- میخهای موجود در تیرها و تختههای حاصل از تخریب باید بلافاصله بداخل چوب فرو کوبیده و یا کشیده شود. ماده 15- در صورت لزوم، جهت جلوگیری از پخش گرد و غبار ناشی از تخریب باید در فواصل زمانی مناسب قسمتهای دردست تخریب بوسیله آبفشان مرطوب گردد. ماده 16- کلیه پرتگاهها و دهانههای موجود در کف طبقات و سایر قسمتها باستثناء دهانههائیکه برای حمل و انتقال مواد و مصالح حاصل از تخریب و یا لوازم کار مودر استفاده قرار میگیرند، باید بوسیله نرده یا حفاظهای مناسب محصور یا پوشانده شوند. ماده 17- در محوطه تخریب باید گذرگاههای مطمئنی برای عبور و مرور کارگران در نظر گرفتهشود. این گذرگاهها باید روشن و فاقد هرگونه مانع باشد. ماده 18- باستثناء پلکانها، راهروها و نربانها و درهائیکه برای استفاده کارگران بکار میرود باید کلیه راههای ارتباطی دیگر ساختمان در تمام مدت تخریب مسدود گردد. ماده 19- اگر ساختمان دردست تخریب بیش از دو طبقه و یا بلندتر از هشت متر از کف پیادهرو بوده و فاصله ساختمان از پیادهرو یا معبر کمتر از پنج متر باشد باید راهرو سرپوشیده موقتی برای تمام طول ساختمان با عرض متناسب در پیادهرو از چوب یا مصالح مقاوم مشابه ساخته شود و روشنائی لازم طبیعی و یا مصنوعی بطور دائم برای این راهرو تأمین گردد. ماده 20- سقف راهروهای سرپوشیده باید حداقل در حدود 700 کیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید و در صورتیکه از این سقفها برای گذراندن برخی مصالح نیز استفاده شود باید حداقل 1500 کیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید. ماده 21- بمنظور جلوگیری از خطرات ناشی از سقوط مصالح ساختمانی، اطراف خارجی سقف راهروهای سرپوشیده باید دارای حفاظ کاملی از چوب یا توری فلزی مقاوم با ارتفاع حداقل یکمتر باشد. این حفاظ ممکن است حداکثر نسبت به سقف زاویه 45 درجه بطرف داخل داشته باشد. ماده 22- در صورتیکه راهروهای سرپوشیده دارای درهائی برای بارگیری مصالح و غیره باشد این دربها باید همواره بسته باشد مگر در مواقع بارگیری و حمل که باید مراقبت کافی بعمل آید. ماده 23- سقف راهروهای سرپوشیده که از الوار ساخته میشود باید حداقل پنج سانتیمتر ضخامت داشته باشد اجزاء متشکله راهرو باید بهم و به کف مهار شده باشد. ماده 24- اگر ساختمان در دست تخریب از معبر یا پیادهرو بیش از پنج متر فاصله داشته باشد میتوان بجای ایجاد راهروی سرپوشیده از حصار یا نرده استفاده کرد. ماده 25- در محلهای ورود و خروج کارگران به ساختمان مورد تخریب باید راهروهای سرپوشیده با حداقل 3 متر طول و عرض نیم متر بیش از عرض درب ورودی ساخته شود تا از سقوط مصالح بر روی آن جلوگیری بعمل آید. ماده 26- مصالح ساختمانی نباید بوسیله سقوط آزاد بخارج پرتاب شود مگرآنکه پرتاب از داخل کانالهای چوبی یا فلزی انجام گیرد. ماده 27- کانالهای چوبی یا فلزی که برای هدایت مصالح بخارج بکار میرود چنانچه بیش از 45 درجه شیب داشته باشد بایستی از چهار طرف کاملاً مسدود باشد، باستثنای دهانههائی که برای ورود و خروج مصالح تعبیه گردیده است. ماده 28- دهانه خارجی کانالهای چوبی یا فلزی باید مجهز به دریچه محکمی بوده و در هنگام کار بوسیله یک نفر کارگر مراقبت شود و در سایر مواقع درب آن مسدود باشد و همچنین در ابتدای کانالهای مزبور نیز باید تدابیر و احتیاطات لازم برای جلوگیری از سقوط اتفاقی کارگران بداخل دهانه ورودی بکار برده شود. ماده 29- محل نگهداری ابزار و وسائل ساختمانی و ساختمانهای موقت کارگران باید در جائی قرار داشته باشد که در معرض خطر ریزش و یا سقوط مصالح و مواد حاصل از تخریب نباشد. ماده 30- کلیه کارگران و افرادی که در عملیات تخریب دخالت دارند، باید مجهز به کلاه ایمنی مناسب باشند و همچنین در صورت لزوم و بنا به موقعیت و اقتضای کار باید دستکش، کفش، عینک و ماسک حفاظتی مناسب مطابق با ضوابط آئیننامه وسائل حفاظت انفرادی در اختیار آنها گذارده شده و نظارت و کنترل لازم در مورد استفاده از آنها بعمل آید. بخش سوم – تخریب و برچیدن دیوارها ماده 31- دیوار یا قسمتی از دیوار که ارتفاع آن بیش از 22 برابر ضخامت آن است، نباید بدون مهارهای جانبی آزاد بماند. ماده 32- برای خراب کردن و برچیدن دیوارهای نازک و مرتفع و فاقد استحکام کافی بطریق دستی باید از داربست استفاده شود. ماده 33- در مواردی که دیوار از طریق واردآوردن نیرو و فشار تخریب میگردد، باید کلیه کارگران و افراد از منطقه ریزش دور نگهداشته شوند. ماده 34- قبل از خراب کردن هر یک از دیوارهای داخلی یا خارجی باید سوراخها و دهانههائی که تا فاصله سه متر از محل تخریب در کف طبقه قرار دارد بوسیله مصالح مقاوم بابعاد کافی پوشانده شود مگر آنکه در طبقات پائین مطلقاً کارگری کار نکند و یا راههای ورود باین طبقات قبلاً مسدود باشد. ماده 35- دیوارهائی که برای نگهداری خاک زمین یا ساختمانهای مجاور ساخته شدهاند، نباید تخریب گردند مگرآنکه قبلاً آن خاک برداشته شده و یا ساختمان مربوطه بوسیله شمع و سپر محافظت شده باشد. بخش چهارم – تخریب و برچیدن طاقها ماده 36- در طاقهای ضربی چه هنگامیکه سوراخ در آن ایجاد میشود و چه هنگام تخریب آن باید آجرها و مصالح بین دو تیرآهن تا تکیهگاههای طاق بطور کامل برداشته شود. ماده 37- هنگام تخریب طاق پس از برداشتن قسمتی از طاق ، باید روی تیرآهنها یا تیرچهها بطور عرضی الوارهائی حداقل به ضخامت 5 سانتیمتر و به عرض 25 سانتیمتر به تعداد کافی گذارده شود تا کارگران بتوانند در روی آنها مستقر شده و بکار خود ادامه دهند. ماده 38- هنگام تخریب طاق، باید طبقه زیر آن بطوری مسدود شود که هیچیک از کارگران نتوانند در آن رفت و آمد کنند. بخش پنجم – تخریب و برچیدن اسلکت فلزی ساختمان ماده 39- در صورت استفاده از جرثقیل برای پائین آوردن تیرآهنها وقطعات فولادی، مقررات آئیننامه حفاظتی وسائل حمل و نقل و جابجا کردن مواد و اشیاء در کارگاهها باید رعایت گردد. ماده 40- پس از تخریب و برداشتن طاق اگر نصب جرثقیل ساختمانی روی تیرآهن ضروری باشد باید قبلاً بوسیله الوار تمام اطراف محل نصب جرثقیل بجز قسمتی که برای حمل وسائل و مواد لازم باشد، پوشانده شده و بطرز محکم و مطمئن استقرار یابد . ماده 41- هنگام استفاده از جرثقیلها و وسائل مشابه باید یک سلسله علامات مشخص بکار رود و تمام افرادیکه با این گونه وسائل کار میکنند قبلاً آموزش لازم را برای آشنائی و بکار بردن علامات مذکور دیده باشند. ماده 42- هنگام پائینآوردن تیرآهنهای بریده شده بوسیله جرثقیل، برای حفظ تعادل و جلوگیری از لنگر بار باید از طناب هدایتکننده نیز استفاده شود. ماده 43- از سوار شدن روی بار و آویزان شدن کارگران به کابل دستگاههای بالابر باید جلوگیری بعمل آید. ماده 44- هنگام استفاده از جرثقیل برای حمل کپسولهای اکسیژن و استیلن باید از محفظههائی استفاده شود که این کپسولها بطور مطمئن در آن مستقر شده باشد. ماده 45- قبل از بریدن تیرآهن باید احتیاطهای لازم بمنظور جلوگیری از نوسانات آزاد تیرآهن بعد از برش بعمل آید تا صدمهای باشخاص و یا وسائل یا استخوانبندی ساختمان مورد تخریب وارد نیاید. ماده 46- پائین آوردن تیرآهنهای بریده شده باید بطور آهسته انجام شود و انداختن آنها از بالا مطلقاً ممنوع است. ماده 47- هنگامیکه تخریب ساختمان فلزی بدون استفاده از جرثقیل انجام میگیرد، باید قبل از برداشتن تیرآهنها و ستونهای هر طبقه بلافاصله زیر آن با الوار پوشانیده شود. بخش ششم – تخریب دودکشهای بلند، برجها و سازههای مشابه ماده 48- دودکشهای بلند، برجها و سازههای مشابه نباید از طریق انفجار یا واژگونی تخریب شوند، مگرآنکه قبلاً محدوده حفاظتشده و مطمئنی با وسعت کافی در اطراف آن در نظر گرفته شده باشد. در صورتیکه قرار باشد سازههای فوقالذکر بطریق دستی تخریب گردد، باید از داربست استفاده شود. ماده 49- بتناسب تخریب سازههای مذکور از بالا به پائین سکوی داربست نیز باید بتدریج پائین آورده شود، بترتیبی که همواره محل استقرار کارگران مربوطه پائینتر از نقطه بالائی سازه بوده و این اختلاف ارتفاع کمتر از 50 سانتیمتر و بیشتر از 150 سانتیمتر نباشد. ماده 50- از ایستادن و استقرار کارگران در بالای سازههای مذکور باید جلوگیری بعمل آید. ماده 51- مصالح حاصله از تخریب سازههای مورد بحث باید از داخل به پائین ریخته شده و برای جلوگیری از تجمع مصالح باید قبلاً دریچهای در پائینترین قسمت سازه جهت تخلیه آن ایجاد شود. ماده 52- تخلیه مصالح حاصله از تخریب مذکور در ماده فوق، فقط باید پس از توقف کار تخریب انجام شود. ماده 53- در صورت استفاده از بالابر، تکیهگاه آن باید مستقل از داربست باشد.
فصل دوم : گودبرداری و حفاری بخش اول
عملیات مقدماتی گودبرداری و حفاری ماده 54- قبل از اینکه عملیات گودبرداری و حفاری شروع شود، اقدامات زیر باید انجام شود: الف – زمین مورد نظر از لحاظ استحکام دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد. ب – موقعیت تأسیسات زیرزمینی از قبیل کانالهای فاضلاب، لولهکشی آب ، گاز، کابلهای برق، تلفن و غیره که ممکن است در حین انجام عملیات گودبرداری موجب بروز خطر و حادثه گردند و یا خود دچار خسارت شوند، باید مورد شناسائی قرار گرفته و در صورت لزوم نسبت به تغییر مسیر دائم یا موقت و یا قطع جریان آنها اقدام گردد. ج – در صورتیکه تغییر مسیر یا قطع جریان تأسیسات مندرج در بند ب امکان پذیر نباشد باید بطرق مقتضی از قبیل نگهداشتن بطور معلق و یا محصور کردن و غیره، نسبت به حفاظت آنها اقدام شود. د – موانعی از قبیل درخت، تختهسنگ و غیره از زمین مورد نظر خارج گردند. ه – در صورتیکه عملیات گودبرداری و حفاری احتمال خطری برای پایداری دیوارها و ساختمانهای مجاور دربرداشته باشد، باید از طریق نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب ایمنی و پایداری آنها تأمین گردد. بخش دو – اصول کلی گودبرداری و حفاری ماده 55- اگر در مجاورت محل گودبرداری و حفاری کارگرانی مشغول بکار دیگری باشند، باید اقدامات احتیاطی برای ایمنی آنان بعمل آید. ماده 56- دیوارههای هر گودبرداری که عمق آن بیش از یک متر بوده و احتمال خطر ریزش وجود داشته باشد، باید بوسیله نصب شمع، سپر و مهارهای محکم و مناسب حفاظت گردد، مگر آنکه دیوارهها دارای شیب مناسب (کمتر از زاویه پایدار شیب خاکریزی) باشد. ماده 57- در مواردی که عملیات گودبرداری و حفاری در مجاورت خطوط راه آهن ، بزرگراهها و یا مراکز و تأسیساتی که تولید ارتعاش مینماید، انجام شود باید تدابیر احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب برای جلوگیری از خطر ریزش اتخاذ گردد. ماده 58- مصالح حاصل از گودبرداری و حفاری نباید بفاصله کمتر از نیم متر از لبه گود ریخته شود. همچنین این مصالح نباید در پیادهروها و معابر عمومی بنحوی انباشته شود که مانع عبور و مرور گردد. ماده 59- دیوارههای محل گودبرداری و حفاری در موارد ذیل باید دقیقاً مورد بررسی و بازدید قرار گرفته و در نقاطی که خطر ریزش یا لغزش بوجود آمده است، وسائل ایمنی نصب یا تقویت گردد. الف – بعد از یک وقفه 24 ساعته یابیشتر در کار. ب – بعد از هرگونه عملیات انفجاری. ج – بعد از ریزشهای ناگهانی. د – بعد از صدمات اساسی به مهارها. ه - بعد از یخبندانهای شدید. و – بعد از بارانهای شدید. ماده 60 – در محلهائی که احتمال سقوط اشیاء به محل گودبرداری و حفاری وجود دارد، باید موانع حفاظتی برای جلوگیری از واردشدن آسیب به کارگران پیش بینی گردد. همچنین برای پیشگیری از سقوط کارگران و افراد عابر بداخل محل گودبرداری و حفاری نیز باید اقدامات احتیاطی از قبیل محصورکردن محوطه گودبرداری، نصب نردهها موانع، علائم هشداردهنده و یا ایجاد گذرگاههای موقت، مطمئن و ایمن انجام شود. ماده 61- شبها در کلیه معابر و پیادهروهای اطراف محوطه گودبرداری و حفاری باید روشنائی کافی تأمین شود و همچنین علائم هشداردهنده شبانه از قبیل چراغهای احتیاط ، تابلوهای شبرنگ و غیره در اطراف منطقه محصور شده نصب گردد. ماده 62- قبل از قراردادن ماشین آلات و وسائل مکانیکی از قبیل جرثقیل، بیل مکانیکی، کامیون و غیره و یا انباشتن خاکهای حاصل از گودبرداری و حفاری و مصالح ساختمانی در نزدیکی لبههای گود، باید شمع، سپر و مهارهای لازم جهت افزایش مقاومت در مقابل بارهای اضافی در دیواره گود نصب گردد. ماده 63- درصورتیکه از وسائل بالابر برای حمل خاک و مواد حاصل از گودبرداری و حفاری استفاده شود، باید پایههای این وسیله بطور محکم و مطمئن نصب گردیده و خاک و مواد مذکور نیز باید با محفظه ایمن و مطمئن بالاآورده شود. ماده 64- هرگاه دیواری جهت حفاظت یکی از دیوارههای گودبرداری مورد استفاده قرار گیرد باید بوسیله مهارهای لازم پایداری آن تأمین شود. ماده 65- در صورتیکه از موتورهای احتراق داخلی در داخل گود استفاده شود، باید با اتخاذ تدابیر فنی، گازهای حاصله از کار موتور بطور مؤثر از منطقه کار کارگران تخلیه و خارج گردد. ماده 66- چنایچه وضعیت گود یا شیار بنحوی است که روشنائی کافی با نور طبیعی تأمین نمیشود باید جهت جلوگیری از حوادث ناشی از فقدان روشنائی از منابع نور مصنوعی استفاده شود. ماده 67- درصورتیکه احتمال نشت و تجمع گازهای سمی و خطرناک در داخل گود وجود داشتهباشد باید با اتخاذ تدابیر فنی و نصب وسائل تهویه، هوای منطقه تنفسی کارگران بطور مؤثر تهویه گردد. ماده 68- در مواردیکه حفاری در زیر پیادهروهای ضروری باشد، باید جهت پیشگیری از خطر ریزش اقدامات احتیاطی از قبیل نصب مهارهای مناسب با استقامت کافی انجام و با نصب موانع، نردهها و علائم هشداردهنده ، منطقه خطر بطور کلی محصور و از عبور و مرور افراد جلوگیری بعمل آید. ماده 69- در گودها و شیارهائی که عمق آنها از یک متر بیشتر باشد، نباید کارگر را به تنهائی بکار گمارد. ماده 70- در حفاری با بیل و کلنگ باید کارگران بفاصله کافی از یکدیگر بکار گمارده شوند. ماده 71- در شیارهای عمیق و طولانی که عمق آنها بیش از یک متر باشد، باید بازاء حداکثر هر سی متر طول، یک نردبان کارگذارده شود. لبه بالائی نردبان باید تا نود سانتیمتر بالاتر از لبه شیار ادامه داشته باشد. بخش سوم – راههای ورود و خروج به محل گودبرداری و حفاری ماده 72- برای رفت و آمد کارگران به محل گودبرداری باید راههای ورودی و خروجی مناسب و ایمن در نظر گرفته شود. در محل گودهائی که عمق آن بیش از 6 متر باشد، باید برای هر شش متر یک سکو یا پاگرد برای نردبانها، پلهها و راههای شیبدار پیشبینی گردد این سکوها یا پاگردها و همچنین راههای شیبدار و پلیکانها باید بوسیله نرده های مناسب محافظت شود. ماده 73- عرض معابر و راههای شیب دار ویژه وسائل نقلیه نباید کمتر از چهار متر باشد و در طرفین آن باید موانع محکم و مناسبی نصب گردد. در صورتیکه این حفاظ از چوب ساخته شود. قطر آن نباید از بیست سانتیمتر کمتر باشد. ماده 74- در محل گودبرداری باید یک نفر نگهبان مسئول نظارت برورود و خروج کامیونها و ماشینآلات سنگین باشد و نیز برای آگاهی کارگران و سایر افراد، علائم هشداردهنده و معبر ورود و خروج کامیونها و ماشینآلات مذکور نصب گردد. ماده 75- راههای شیبدار و معابری که در زمین های سخت ( بدون استفاده از تخته های چوبی ) ساخته میشود، باید بدون پستی و بلندی و ناهمواری باشد.
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
در این مقاله، تلاش برای بررسی قابلیت کاربرد QFD بعنوان ابزار استراتژیکی تصمیمگیری بعد از مرحله ساخت و ساز پروژه مسکونی برای تعیین بهترین استراتژی بازاریابی، ایجاد قیاس بین عملکردهای رقبای گوناگون و انتقال تجربه حاصل از پروژه کنون به پروژههای بعدی صورت گرفته است. بدین منظور/ تیم QFD برای جمعآوری و تأیید توقعات شرح پروژه نمونه تشکیل شده است که پروژه ساختمانی بلند واقع در آنکارا، ترکیه بوده است.
یافتههای مورد پژوهش نشان دادند که QFD بطور موفق آمیز در پروژههای مسکن بعنوان ابزار استراتژیکی جهت آسان کردن تصمیمات بازاریابی بکار رفته است. به عنوان نتیجه بررسی وسیع مقوله و مشاهدات مورد پژوهش، مقاله به محدودیتها و نقاط ضعف در روش تحقیق QFD اشاره میکند. واژه عوامل موفقیت مهمی برای بهبود عملکرد روش تحقیق QFD در پروژههای راه و ساختمان توصیه شده است.
Case study: QFD application in a hovsing project : کاربرد QFD در پروژه مسکن مورد پژوهش شیوه کار QFD صوت گرفته توسط شرکت ساختمانی متوسط، بزرگ دست اندرکار در بخش مسکن را پوشش میدهد. شرکت که نام آن بعلت دلایل محرمانه محفوظ میماند، سازنده با تجربهای است که مجتمعهای مسکونی بیشماری را در منطقه Ankava (آنکارا) ساخته است. در زمان بکارگیری QFD در این شرکت، مرحله ساختمانی مجتمع مسکونی بزرگی تمام شده است. و شرکت سعی داشت استراتژی بازاریابی مؤثری را برای فروش واحدها تدوین نماید. کل مجتمع مسکونی بلند 23000 مترمربع بود که 1/388 متر مربع برای تسهیلات سالن اجتماعات و واحدهای مسکون استفاده شده است. بقیه محدوده برای اهداف تفریحی در نظر گرفته شده است اهداف بکارگیری QFD بدین قرار مشخص گردیده است:
1- تعیین استراتژی بازاریابی با شناسایی توقعات گروههای مشتری مورد نظر و مقایسه نقاط قوت و ضعف مجتمع مسکونی با آن موارد در پروژههای مسکن دیگر موجود در بازار
2- بکارگیری یافتههای مربوط به QFD کنونی بری تسهیل تصمیمگیری در پروژههای بعدی
3- تدوین رویکرد سیستماتیکی که تصمیمگیرنده را در تمام مراحل زنجیره با ارزش ساختمانی شامل تحلیل سهولت و طراحی راهنمایی میکند، شرکت از روش QFDمطلع نبوده و آنرا در هیچ یک از پروژههای مسکن قبلی خود بکار نبرده است.
QFD مراحل زیادی برای دنبال کردن دارد که همگی برای تشکیل خانه با ماتریسهای کیفیت HOQ در ارتباط هستند. ماتریس HOQ همانطور که از نام آن پیداست ظاهری شبیه خانه دارد. الحاق ماتریسهای فرعی بکار رفته برای افزایش رضایت مشتری با ایجاد پروژه ها، محصولات تقاضا شده توسط مشتریان است بخشهای تشکیل دهنده ماتریس HOQ بدین قرارند.
Fig 1
بخش I ، شرایط و نیازهای مشتری
بخش II ، مقیاسهای فنی
بخش، ماتریس برنامهریزی
بخش IV، ماتریس رابطه
بخش V ، ماتریس همبستگی
بخش VI، وزنها، معیارها و اهداف
به منظور جمعآوری اطلاعات ضروری برای ساخت ماتریس HOQ، چندین مصاحبه با مجریان تراز اول شرکت صورت گرفته است که اعضای تیم تحقیق نیز هستند. در بقیه این قسمت، رویکرد گام به گام هدایت شده در کار QFD فوقالذکر توضیح داده خواهد شد و خروجی در مرحله بطور خلاصه بحث خواهد شد.
تعیین گروه هدف:
گروه مشتری مورد هدف، افراد دارای درآمد متوسط و بالا را پوشش میدهد که در جستجوی تمایز در واحدهای مسکن از طریق زیبایی شناسی، محل مطلوب و قابلیت دسترسی به تسهیلات سالن اجتماعات هستند.
ایجاد ماتریس HOQ
برای شناسایی نیازها و انتظارات گروههای مشتری هدف از نتایج حاصله از ارزیابیهای مشتری، مصاحبههای رو در رو با خریداران بالقوه و شاکیان از پروژههای قبلی و ثبت این اطلاعات استفاده شده است. در این مسیر از جدول VOC و نمودار وابستگی و نمودار درختی استفاده شده است. تیم تحقیقاتی 25 تا از مهمترین معیارها را به عنوان نیاز و انتظارات مشتری در نظر گرفته.
با لحاظ کردن این خواسته و انتشارات مشتری در (Wbats) قسمت اول خانه کیفیت پر میشود. این خواستهها و انتظارات توسط مشتری با دادن امتیاز از 10-1 الویتبندی شدهاند. اولویتبندی با در نظر گرفتن نظر مشتری از پروژههای قبلی صورت گرفته است. سپس تیم تحقیق دیگر پروژههای دارای ویژگیهای قابل انطباق را شناسایی کردند. با استفاده از نظر مشتریان و خود افراد پروژههای مفروض را با پروژة مذکور مقایسه کرده برای این منظور از درجهبندی 1- بدترین وضع تا 5 بهترین وضع را به شرکت مذکور و شرکتهای رقیب امتیاز دادند یعنی Bench Marking را در مورد خواستهها و نیازهای مشتریان با شرکتهای رقیب انجام دادند.
مقیاسهای فنی مربوط به هر نیاز مشتری در مرحلة بعدی شناسایی شده است.
مقیاسهای فنی روی راهحلهای انتخاب شده توسط شرکت جهت تأمین نیازها و خواستههای مشتریان انعکاس مییابد. مقیاس های فنی که بعنوان نتیجه جلسات جامعشناسایی شدهاند. در جدول 2 لیست شده است.
روابط بین نیازهای مشتری با مقیاسهای فنی باید بطور عینی توسط تیم تحقیقاتی شناسایی شود. این مرحله برای ارتباط مشخصات فنی و خواستههای مشتریان از اهمیت بالایی برخوردار است که توسط افراد شرکت این امر صورت گرفته شده است. برای ارتباط خیلی قوی (9) ارتباط قوی (3)، ارتباط ضعیف (1) را قرار میدهیم.
عملکرد شرکت در تلاقی با همه نیاز مشتری با عملکرد رقیبهای اصلی مقایسه شده است.
اهداف با در نظر گرفتن بهترین راهحل برای برآورده ساختن توقعات مشتری در مقایسه با رقیبهای اصلی تنظیم شدهاند.
نسبتهای بهبود برای هر نیاز مشتری: در نظر گرفتن بهترین وضع بین شرکت و شرکتهای رقیب به عنوان هدف آن نیاز یا خواسته تعیین میشود. با تقسیم هدف به وضع کنونی سازمان نسبت بهبود بدست میآید.
وزن توقعات مشتری: با ضرب کردن نسبت بهبود در اهمیت آن خواسته و ضرب تصحیح وزن آن خواسته بدست میآید.
با تقسیم وزن هر خواسته به جمع کل وزنهای خواستهها و ضرب آن در 100 وزن بلس آن خواسته یا نیاز تعیین میشود.
ارتباط بین مقیاسهای فنی با یکدیگر: این ارتباطات بوسیله برای ارتباط مثبت و برای ارتباط منفی و اگر ارتباط با هم نداشته باشند خالی قرار گرفته است.
وزنهای مقیاسهای فنی:
با ضرب کردن وزن نسبی هر نیاز در نمرة رابطه در همان ردیف و جمع کردن آنها وزن مطلق هر مقیاس فنی بدست میآید. که با تقسیم هر وزن مطلق به جمع کل وزنهای مطلق و ضرب در 100 وزن نسبی هر مقیاس فنی بدست می آید.
تعیین اهداف برای مقیاسهای فنی: عملکردهای شرکتهای رقیب، با توجه به هر مقیاس فنی ارزیابی شده است و بهترین عملکرد به عنوان طرح مورد هدف تعیین شده است.
Fig 2
یافتههای مورد پژوهش:
5 تا از مهمترین مقیاسهای فنی که به موفقیت پروژه کمک میکند عبارتند از: 1- محل مجتمع مسکونی (1)، طرح کلی معماری کارکردی واحدهای آپارتمان (6) ، کل اندازه هر واحد آپارتمان (2) تقسیم امنیت حرفهای/ سیستم امنیتی (7) و بالاخره، محدودة حفاظت شده برای اهداف تفریحی و چشمانداز خوب (14) بودند. این تلاشها باید در طول بازاریابی نشان داده شوند.
3 تا از مهمترین تقاضایهای مشتری تحت عنوان، تمایز اجتماعی (1)، واحدهای آپارتمانی بزرگتر (2) و امنیت از تهدیدهای بیرونی (7) بودند.
تقریباً یکسال و نیم بعد از اجرای QFD، مصاحبه بعدی با همان افراد حرفهای شرکت انجام شده است. آنها اشاره میکنند که شرکت از خروجیهای بکارگیری QFD در پروژه ممکن جدید استفاده کرده که گروه مشتری مورد هدف خیلی مشابهای داشته است و نیز این استراتژی خیلی موفق بوده است.
D- محدودیتها در QFD:
محدودیتهای جهانی: یکی از مهمترین چالشهای تکنیک QFD کیفیت مبتنی به آن است، کیفیت/ موضوع اولیه روش QFD برای افزایش سطح رضایت مشتری در پروژه است. تکنیک فاقد درک اصطلاحات بودجه، جدول زمانبندی، محدودیتهای فناوری پروژه یا دیگر محدودیتهای خاص شرکت است.
محدودیتهای خاص کاربردی: یکی از مشکلات اصلی روبرو شده در کاربردهای QFD تعریف ضعیف مشتریان است.
اجزاء روش تحقیقی برای یکپارچهسازی کار پژوهش در مرحله طراحی: QFD
در این مقاله QFD را برای طراحی چاقو بکار میبریم. برای سالها طراحی ابزار دستی، مرکز، مرکز توجه بخش از کاربران، تولیدکنندگان، محققین بوده است. در این مقالهها ما نشان میدهیم که چطور متد طرح خاص، بکارگیری تابع کیفیت (QFD) میتواند جهت برای یکپارچهسازی کار پژوهش در طرح ابزار دستی و بطور کلی پیشگیری از ریسک کاری در طرح تجهیزات کاری باشد.
مشکل یکپارچهسازی کار پژوهش در طرح:
بر طبق ایده در نظر گرفته شده توسط جامعه علمی طرح را بعنوان تغییر شکل مفهوم در محصول با هدف تلاقی با نیازهای کاربر در نظر میگیریم. ضمن اینکه احترام به محیط، قانون، سودمندی را تضمین میکنیم. اگر نیازهای کار پژوهشی و توقعات کاربرشناسایی شده باشند و الویتبندی شده باشند بدین معنی نیست که موضوع طراحی شده تمام نیازهای کار شناسایی شده باشند و الویتبندی شده باشند بدین معنی نیست که موضوع طراحی شده تمام نیازهای کار پژوهش و توقعات کاربر را برآورده سازد.
مرحله بعدی فرایند طراحی در واقع توسط متخصصین و مهندسین مدیریت و کنترل میشوند. مسائل غیر قابل اجتنابی در طول این مراحل ایجاد میشود که با مشکلات یا حتی عدم حضور ارتباطات بین متخصصین مهندسی و موارد ارائه دهنده رشتههای مختلف مثل کار پژوهش، ترکیب میشوند میتوانند اثر معکوس و یا غیرقابل پیشبینی روی تلاقی با این نیازها، بویژه موارد مربوط به جلوگیری از خطر شغلی، ایجاد نمایند. این نیازها در واقع محدودیتهای طراحی میباشند و در نتیجه تنها در پایان فرایند طراحی از طریق اتخاذ مقیاسهای دیگر منطبق اشاره میشوند، که در نتیجه به نیازهای عملیاتی متناقض برمیگردد. برای مثال قطر دسته ابزار برقی به محدودیتهای فنی شامل جریان برق تا تعیین معیار کار پژوهش بستگی دارد.
Fig2 و Fig 1
(whats)
مرحله آغازین فرایند طراحی شامل شناسایی و تدوین توقعات گوناگون با توجه به محصول طراحی شده است. تحقیق موجب لیست 8 نیازی شده است. یا بعد از آن تمام این نیازها الویتبندی میشوند. با توجه به این توقعات به ارزیابی محصولات رقبا پرداخته و اهدافی را برای این توقعات در نظر میگیریم. مثلاً برای نیاز «ایجاد درد نکردن» چاقوی کنونی نمرة3 و محصول رقبا نمرة 5 و در نتیجه 5 را برای چاقوی آینده در نظر میگیریم و (Hows) و ایجاد همبستگی بین whts/ Hows
لیست (Hows) شامل لیست مشخصههای فنی است که به نیازهای شناسایی شده امکان عمل میدهد. مشخصههای مهندسی و یا کار پژوهش باید قابل اندازهگیری باشند.
بعد رابطه بین نیازها و مشخصه های محصول تعیین میشوند. بر اساس تصمیمگیری جمعی، تیم، ارزش رابطه قوی، متوسط، ضعیف یا هیچ را برای هد جفت خاص what/ How را قرار میدهند. بدین لحاظ، مقیاس مناسب (1 و 3 و 9) بکار میرود.
بعد اولیتبندی می شوند. هدف را برای هر مشخصة فنی در نظر میگیریم.
جستجوی کششهای متقابل بین Hows
آنها که رابطة مستقیم با هم دارند را با علامت + و آنها که رابطة معکوس دارند- و آنها که رابطه ندارند بدون علامت در نظر میگیریم.
ارزیابی مفاهیم: در مورد پژوهش؛ تیم کاری 500 مفهوم از چاقوهای مختلف را ایجاد کردند در سمت پایین خانه کیفیت، با لمسه استفاده از سمبلها و نمادها، تیم کاری ارزیابی میکند چطور این مفاهیم با مشخصههای محصول کار می کنند و بعد انتخاب موردی امکانپذیر است که در بهترین حالت با توقعات کاربر تلاقی مییابد. مفهوم انتخاب شده توسط تیم، مشخصة طرح تیغة قابل حرکت در ارتباط با دو دسته موردی است.
بالاخره، ما باید اشاره کنیم که کار تحقیقاتی اخیر برای یکپارچهسازی QFD در توان منطقی ابزارهای روش تحقیق در ایجاد فرایند طراحی ممکن تلاش میند. با وجود این ترسیم ماتریسهای QFD مشکلات معینی را ایجاد میکند. مورد اصلی شامل ایجاد ماتریسهای بیشمار است که نیز معمول میشود. لذا، ایجاد اولویتها برای اجرای بکار گرفته شده مهم است.
دومین مشکل در ارتباط با درستکاری ماتریسها در الحاق با نیاز برای حفظ به روز بودن آنها است.
سیستم کامپیوتر- انسان برای طراحی جمعی (HcscD)
HcecD (Human- computer system collaborative designl
این تحقیق، سیستم انسان- کامپیوتر را برای طراحی جمعی (HCscD) را ارائه میدهد. این سیستم کاربران را با محیط مجازی انعطافپذیر برای توسعه و طراحی محصول مهیا میسازد. طرح جمعی مؤثر به اشتراک گذاشتن اطلاعات و منابع بین افراد سازمانهای گوناگون نیاز دارد. بنابراین نه تنها به گروه افراد بلکه به رابطه کامپیوتر- انسان بصورت یکپارچه نیاز دارد.
HcscD در صورت استفاده از سیستم اطلاعات بازاریابی (MIS) ، سیستم مدیریت منابع انسانی (HRM) سیستم ارتباطی و سیستم مدلسازی جامد توسعه محصول یکپارچه Hcscd محقق خواهد شد. در این صورت یک رابطه انعطاف پذیر و کاملاً یکپارچه بر اساس جنبههای انسانی توسعه مییابد.
سیستم مدلسازی جامد توسعه محصول با استفاده از نرمافزار طراحی بوسیله کامپیوتر CAD، نرمافزار مدیریت مدرک الکترونیکی EDM (electronic document) و نرمافزار مدیریت مدرک الکترونیکی EDM(electronic document mansemed) و نرمافزارهای اطلاعاتی، فرایند طراحی را یکپارچه میسازد. فرایند توسعه محصول چندین موضوع شامل ایدهپردازی، توسعه مفهوم، استراتژی بازاریابی، تحلیل تجارت. توسعه محصول و جنبههای تجاری را قسمت پوشش قرار میدهد.
مهندسی همزمان CE(concurrent engineering) با هدف افزایش توان رقابتی سازمان بوسیله کوتاه کردن زمان توسعه محصول، کاهش هزینه، بهبود کیفیت و مشارکت در اطلاعات و منابع قرار دارد. برای آسان شدن طراحی جمعی بوسیله CE کامپیوترها شبکه شده بر اساس جنبه انسانی باید ساخته شود که تیم را قادر به دنبال کردن تجربه خود در کار با یکدیگر و دیگر شرکت کنندگان در محلهای مختلف بدون هیچ مشکلی میباشند. بنابراین، رابطه یکپارچه شده انسان- کامپیوتر برای طراحی جمعی کار اصلی است گزارش شده است که ارتباط مؤثر و منظم با مشتریان، عرضهکنندگان توزیعکنندگان، زیر ساختار اطلاعاتی قوی، کاربرد مؤثر فناوری مدرن، عناصر کلیدی برای موفقیت هستند. از این رو سازمانهایی که در طراحی و توسعه محصولات جدید کار میکنند باید روشهای انعطاف پذیر کاری را برای بر خود با تقاضا و نیازهای زیاد و مختلفی که در بازار کار جهان وجود دارد. اتخاذ نمایند. در ارتباط از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICI) سازمان محصولات جدیدی را در مشارکت جمعی مستقیمی از تحلیل بازاریابی تا توسعه محصول در شبکههای سازمان طراحی خواهد کرد.
شبکه باید قادر به موارد ذیل باشد:
1- جمعآوری و تحلیل اطلاعات بازاریابی، سازماندهی، و بکارگیری تیمهای مشارکتی
2- حمایت از هر دو کنش متقابل همزمانی و غیرهمزمانی توزیع شده در میان شرکتکنندگان تیم خصوص ایده طراحی در محل توزیع شده.
سیستم توصیه شده، کامپیوتر، انسان برای طراحی جمعی
روش مبتنی بر انسان که در تصویر شمارة یک نشان داده شده است.
Fig 1
برای طراحی جمعی از طریق کل چرخه عمر محصول توسعه یافته است. HcscD قابلیتهایی برای تحلیل بازاریابی. تصمیمگیری، برنامهریزی برای فعالیتهای طراحی و رسانه ارتباطی برای شرکتکنندگان تیم توزیع شده و ابزارهایی کارآمد برای طراحی جمعی دارد. HcscD از طریق یکپارچهسازی مجموعه تکنیکها شامل تحلیل کار، مدل آبشاری و بکارگیری تابع کیفیت QFD توسعه یافته است.
تصویر fig 2
HcscD برای طراحی جمعی متضمن استفاده از سیستم MIS سیستم HRM رسانه ارتباطی، و سیستم مدلسازی یکپارچه توسعه محصول است. علاوه بر آن HcscD با استفاده از سه قطعه برنامه شامل قطعه برنامه CAD، قطعه برنامه EDM و قطعه برنامه پایگاه اطلاعاتی متشکل از دادههای است یکی و دینامیکی به یکپارچهسازی مدل توسعه محصول می پردازد. پایگاههای اطلاعاتی به 5 دسته جدا به قرار ذیل دستهبندی میشوند.