فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

پاورپوینت مسجد ساوه

پاورپوینت مسجد ساوه
دسته بندی معماری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 4307 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
پاورپوینت مسجد ساوه

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

پاورپوینت مسجد ساوه


در بیرون از مسجد فعلی در گوشه شبستان شمالی مسجد مناره ای به ارتفاع

حدود14 متر وجود دارد که تماما از اجرساخته شده ودر سه جهت جنوبی وشرق وغرب ان تزیینات اجری وکتیبه های اجری وجود دارد. درصورت بررسی باستان شناسانه درباغ شمالی می توان ارتباط صحیح ومنطقی این مناره را با مسجد مشخص ساخت.

در قسمت پایین منار جمله«لا نبی بعد محمد»سه بار به خط کوفی

بنائی با اجر نوشته شده است.

درزیر حاشیه دو کتیبه ای وجود داشته که به خط ثلث بوده است.

روی این کتیبه احتمالا نام سازنده منار را نوشته بوده اند مکه در حال حاضر فقط کلمه«بسعی» روی منار باقی مانده است.برروی حاشیه دوم منار کتیبه ای به خط کوفی وبا اجر که روی ان جملات زیر نوشته شده است وجود دارد: بسم الله الرحمن الرحیم... {غیاث الدنیا والدین ابی شجاع محمد ابن ملکشاه سنه اربع وخمسائه تاریخ روی منار 504 هجری را نشان می دهد.


دانلود پاورپوینت مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای ITIL

دانلود پاورپوینت مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای ITIL
دسته بندی کامپیوتر و IT
بازدید ها 0
فرمت فایل ppt
حجم فایل 6210 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 140
دانلود پاورپوینت مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای  ITIL

فروشنده فایل

کد کاربری 4525
کاربر

این پاورپوینت در140 اسلاید به صورت کامل

مدیریت خدمات فناوری اطلاعات بر مبنای ITIL

توضیح داده است.

برخی از عناوین اسلاید ها:

مقدمه – فناوری اطلاعات

عناصر کاملا اصلی

مدیریت اطلاعات
پیاده‌سازی شبکه‌های رایانه‌ای
مهندسی رایانه
طراحی سیستم‌های پایگاه داده
مدیریت سیستم‌های اطلاعاتی
سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت
مدیریت سیستم‌ها
امنیت
مدیریت خدمات فناوری اطلاعات
مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM)
اهداف ITSM
از اصلاح و بهبود فرآیندهای ITSM چه سودی عاید سازمان خواهد شد؟
3 نکته کلیدی در اجرای ITSM
ITIL چیست؟
ساختار ITIL
مزایای استفاده از ITIL
مزایای اجرایITIL در سازمان
چرا نیاز بهITIL داریم؟
ITIL V2
مدیریت ارائه خدمات(service delivery management)
Service Delivery Strategies
ITIL Simplified
مدیریت پشتیبانی خدمات(service support management)
بهبود مداوم سرویس ( CSI – Continual Service Improvement )

تعریف چند واژه مربوط به ITIL

میز خدمت Service Desk ) )

میز کمک Help Desk ) )

طرز کار میز کمک Help Desk ) )

برون سپارها (Outsourcer)

پشتیبانی سرویس ( Service Support )

و.....


نمایشنامه رویا بازی

نمایشنامه رویا بازی در 21 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
نمایشنامه رویا بازی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

نمایشنامه رویا بازی در 21 صفحه ورد قابل ویرایش


اشخاص نمایش:

سه دانشجوی دختر هستند که به ترتیب نقشهای زیر را ایفا می کنند:

دانشجوی تئاتر: همسر حاکم – زن.

دانشجوی ریاضی: مرد راهزن عاشق – پیرمرد – حاکم دوّم.

دانشجوی ادبیات: حاکم – دختر راهزن – پیرزن – شاعر بزرگ.

«صحنة اوّل» *

( مکان اتاق پذیرایی یک خانه را نشان می دهد که متعلق به سه دانشجوی دختر است. در طی نمایش این مکان تبدیل به قصر حاکم، کنار دروازة یک شهر، کوچه باغ و اتاقی در یک مهمانخانه می شود. این اتاق پذیرایی دو ورودی دارد، یکی در سمت راست که دری شیشه ای است و دیگری در سمت چپ. در ابتدای نمایش یک نور موضعی آبی رنگ داریم که در آن دختر دانشجوی تئاتر را می بینیم که مشغول نوشتن متن نمایشی است و پس از نوشتن آن را به صدای بلند می خواند)

دختر: صحنه تاریک است و ما بازیگران را می بینم که همه پشت به صحنه نشسته اند. با شروع نمایش صدای آه و ناله و فریاد زنی به گوش می رسد. به همراه صدای زن صدای بقیه را می‌شنویم که می گویند: عجله کنید، زود باشید، اون احتیاج به کمک داره، الان بچه به دنیا می آید و … در میان هیاهو صدای خشن مردی نیز شنیده می شود که مرتب به دیگران امر و نهی می کند. هیاهو به تدریج اوج می گیرد و به دنبال آن صدای فریاد زن که جیغی دردناک می کشد. صدای گریة بچه که متولد شده، فریاد شادی اطرافیان و سکوت. نور موضعی وسط صحنه روشن می شود و یکی از

بازیگران برمی گردد و شروع به روایت داستان می کند …

(دختر به نوشتن ادامه می دهد. در این هنگام دختر دانشجوی ادبیات وارد می شود و به کنار او می‌رود)

دانشجوی ادبیات: تموم نشد؟

دانشجوی تئاتر: نه، تازه شروع شده.
دانشجوی ادبیات: موضوع ات چیه؟

دانشجوی تئاتر: هنوز هیچی، دارم همینجوری می نویسم ببینم به کجا می رسم.

دانشجوی ادبیات: حالا چی نوشتی؟

دانشجوی تئاتر: بذار برات بخونم. (توضیح صحنة بالا را برایش می خواند و ادامه می دهد) اینجا راوی شروع میکنه:

سالیانی دراز پیش از این در شهری حاکمی بود که از نداشتن فرزند رنج می برد و سبب این بی‌فرزندی همسر او بود. با آنکه همسر حاکم بارها از وی خواسته بود که جدا شود اما حاکم به دلیل علاقة بیش از حد به وی این خواهش را اجابت نکرد. پس از مدتی پروردگار نظر لطفش را بر آنها افکند و آن دو صاحب پسری شدند و بسیار از این حادثه خشنود گشتند.

نور عمومی صحنه روشن می شود، بازیگران را می بینیم که مجلس جشن و سرور حاکم را برپا می‌کنند و حاکم را می بینیم که از شدت خوشحالی و مستی تلوتلو می خورد و نقش زمین می‌شود. همسرش به یکی از درباریان فرمان می دهد که او را بلند کنند و از آنجا ببرند. نور عمومی خاموش شده و نور موضعی روشن می شود. راوی ادامه می دهد: امّا این خوشی دیری نپائید چرا که مدتی پس از به دنیا آمدن پسر حاکم، بلایی به مانند طاعون بر شهر نازل شد و تمامی مردم شهر از آن در رنج و عذاب شدند. حاکم به فکر چاره افتاد اما سودی نبخشید. چرا که همة درباریان از علاج آن عاجز ماندند. روزها از پی هم می گذشتند و این بلیه همچنان نازل بود تا اینکه مردم شهر به ستوه آمدند و شکایت به نزد حاکم بردند … .

(دختر در هنگام خواندن متوجه نمی شود که صدایش اوج گرفته تا اینکه یکمرتبه با صدای دانشجوی ریاضی که وارد صحنه شده به خود می آید)

دانشجوی ریاضی: نصف شبه ها؟ یه کمی یواشتر.

دانشجوی تئاتر: ببخشید، معذرت می خوام، یکهو احساساتی شدم صدام رفت بالا.

دانشجوی ریاضی: خدا رو شکر تا چند وقت دیگه درس ات تموم میشه از شرت راحت می شیم. (می ر‌ود)

دانشجوی تئاتر: اینهم که غیر از غُر زدن کار دیگه ای بلد نیست.

دانشجوی ادبیات: به دل نگیر، ادامه شو بخون.

دانشجوی تئاتر: ادامه شو ننوشتم. باشه بقیه اش برای فردا.

(ورقها را جمع می کند و به همراه دانشجوی ادبیات از صحنه خارج می شوند. به محض خروج آنها نور موضعی آبی رنگ خاموش شده و نور پشت در شیشه ای روشن می شود. دختر را می‌بینیم که روی تختش می خوابد و دوباره شروع به خواندن می کند. صدای او رفته رفته فید می شود. با فید شدن صدای او نور پشت در شیشه ای هم خاموش می شود و صحنة بعد آغاز می شود که در واقع رویای دختر است از ادامه نمایشنامه اش)

«صحنة دوّم»

(از این صحنه به بعد رویای دختر آغاز می شود. همان اتاق پذیرایی را می بینیم که حالا تبدیل به یک قصر شبیه قصرهای یونان باستان شده است. صحنه تاریک است و صدای ضجه و ناله به گوش می رسد. در قسمتی از صحنه نور موضعی روشن می شود و ما دانشجوی تئاتر را می بینیم که در لباس همسر یک حاکم یونانی نشسته و به صداها گوش می دهد. در همین هنگام دانشجوی ادبیات در لباس حاکم وارد می شود.)

حاکم: تو نخوابیدی؟

همسر حاکم: نمی تونم بخوابم.

حاکم: این صداها چیه؟

همسر حاکم: نمی شنوی؟ صدای شیون و زاری مردم شهره.

حاکم: خُب به من چه. برای چی اینجا اومدن ناله می کنن؟

همسر حاکم: کجا باید برن؟ تو حاکم شهرشونی، فقط تویی که می‌ تونی مشکل اونها رو حل کنی.

حاکم: بله کاملاً درسته، منم الان مشکلشونو حل می کنم، الان دستور می دم همة اونهایی رو که اومدن اینجا بکشن.

همسر حاکم: اونوقت برای همیشه حکومتت رو از دست میدی.

حاکم: چی کار می تونم بکنم؟

همسر حاکم: عقلت رو به کار بنداز، اگه این بلا سر ما اومده بود چی؟ اگه … اگه … پسرمون گرفتار شده بود چی؟

حاکم: هر کاری به فکرم می رسیده کردم. همه از حل این مشکل عاجز موندن، اطباء، حکما، دانشمندا، فیلسوفها، سران سپاهی، خوابگزارها و حتی پیشگوها … پیشگوها … پیشگوها … .

(در این هنگام دانشجوی ریاضی را می بینیم که در لباسی سیاه وارد می شود و خود را پیشگو معرفی می کند. با آمدن او حاکم و همسرش ساکت می شوند)

پیشگو: من پیشگو هستم. میدانم آنچه را که در آینده اتفاق خواهد افتاد. پس بدان ای حاکم که چارة این بلا در دست پسر توست.

حاکم و همسرش: پسر ما؟

پیشگو: آری، او باید بمیرد. اوست که با به دنیا آمدنش چنین بلایی را آورده، ای حاکم به تو می‌گویم که این پسر جز بدبختی و ننگ برای تو ارمغانی ندارد. اگر زنده بماند در جوانی تو را خواهد کشت و حکومتت را غصب خواهد کرد.

ای مردم بدانید و آگاه باشید که تنها با مرگ این پسر بلا از بین خواهد رفت. پس اگر خواهان سعادتید او را بکشید.

(پیشگو می رود. حاکم و همسرش حیران می مانند. صدای فریاد و شیون مردم شهر بلندتر می‌‌شود و جملاتی از قبیل بکشیدش، اون نباید زنده بمونه. اون باید کشته بشه و … در میان ضجه ها به گوش می رسد)

حاکم: تو هم شنیدی؟

همسر حاکم: بله شنیدم.

حاکم: نظرت چیه؟

همسر حاکم: بکشش.

حاکم: پسرمون رو؟

همسر حاکم: نه احمق، پیشگو رو.

حاکم: نمی تونم.

همسر حاکم: برای چی؟ برای تو که صادر کردن فرمان قتل کاری نداره.

حاکم: اون یه پیشگوئه. مردم همه حرفشو باور کردن. صداها رو نمی شنوی؟

همسر حاکم: بله می شنوم. ولی از قرار معلوم خود تو هم حرفشو باور کردی. واقعاً که تو یه احمقی.

حاکم: کجا داری می ری؟

همسر حاکم: تو نظر من رو پرسیدی منم گفتم، دیگه هم حرفی نداریم که بزنیم.

(همسر حاکم خارج می شود. به محض خروج او صدای فریادها بلندتر می شود گوئی که شورشی در گرفته است. حاکم مدتی به صداها گوش می دهد و بعد از صحنه خارج می شود. پس از مدتی کوتاه برمی گردد و او را می بینیم که در دستهایش هندوانه و چاقویی است. حاکم می‌خواهد با چاقو ضربه ای به هندوانه بزند که همسرش وارد می شود و به محض دیدن او در این وضعیت فریادی می کشد. حاکم وحشت می کند)

حاکم: تو که منو ترسوندی.

همسر حاکم: چی کار داری می کنی؟

حاکم: اون باید بمیره.

همسر حاکم: تو این مزخرفات رو باور کردی؟

حاکم: یعنی تو باور نمی کنی؟

همسر حاکم: من مثل تو اینقدر احمق نیستم.

حاکم: این از حماقت توئه که این همه بدبختی رو به چشم نمی بینی، بلایی که سر همه اومده.

همسر حاکم: این بلا علتش چیز دیگه ایه.

حاکم: مثلاً چی؟

همسر حاکم: نمی دونم. فقط اینو می دونم که تو خرافاتی هستی.

حاکم: خرافات؟ اگه این بچه بزرگ شه و حکومت منو غصب کنه چی؟

همسر حاکم: نمی دونستم ارزش حکومت نکبتی تو از زندگی پسر من بیشتره.

حاکم: اون بچه پسر من هم هست.

همسر حاکم: اگه بود به مرگش راضی نمی شدی، خرافاتی.

حاکم: صداها رو می شنوی؟ همة مردم خواهان مرگش هستن. پیشگو به همه گفته که علّت این بلا به دنیا اومدن این بچه است. این بچه باید کشته بشه.

همسر حاکم: امکان نداره، من این اجازه رو بهت نمیدم، باید از روی جنازة من رد بشی.

حاکم: مطمئن باش که این کار رو می کنم.

(با یکدیگر درگیر می شوند. حاکم ضربه ای به هندوانه می زند. از بیرون صدای فریادها شدیدتر می شود - به نظر می رسد که عده ای به قصر حمله کرده اند - حاکم از صحنه خارج می شود و لحظه ای بعد صدای فریاد او به گوش می رسد که ظاهراً نشان از کشته شدن او دارد. فریادها به یکباره قطع می شود – سکوت – نور عمومی خاموش شده و نور موضعی روی هندوانه روشن می‌شود. همسر حاکم به طرف هندوانه چاقو خورده می رود و آن را در آغوش می گیرد):

همسر حاکم: من از تو دوری نه توانم دگر کز تو صبوری نه توانم دگر

(در این هنگام پیشگو وارد می شود)

پیشگو: من از تو دوری نه توانم دگر کز تو صبوری نه توانم دگر

(با چاقو تکه ای از هندوانه را می برد. قسمتی از آن را به همسر حاکم می دهد و قسمتی دیگر را برای خودش برمی دارد. در حین خوردن دیالوگهای زیر بین آنها ردوبدل می شود)

همسر حاکم: خیلی از دیدنت خوشحال شدم!؟

مرد: چون می دونستم خوشحال می شی اومدم … (نقاب صورتش را کنار می زند. همسر حاکم وحشت می کند)

همسر حاکم: تو … .

مرد: فکر نمی کردی منو ببینی؟

همسر حاکم: نه، ولی تو … چه جوری … .

مرد: گفته بودم که برمی گردم، نقشه ای کشیدم … و دیدی که چقدر خوب عملی شد. خوشحال نیستی؟

همسر حاکم: باید خوشحال باشم؟





«صحنة سوّم» *

{اتاقی در یک مهمانسرا که تزئینات آن مانند خانه های ژاپنی است. زن مشغول جا به جا کردن وسایلش است و همچنین شعری می خواند. در همین هنگام دانشجوی ادبیات در هیئت پیرزنی وارد می شود که لباسش مانند کیمونوهای ژاپنی است. پیرزن تا تمام شدن شعر هیچ صحبتی نمی‌کند ولی به محض تمام شدن شعر خواندن دختر او را تشویق می کند.}

پیرزن: چقدر عالی، چقدر قشنگ.

زن: متشکرم.

پیرزن: شما یه شاعر هستین؟

زن: بعضی وقتها شعر میگم.

پیرزن: واقعاً متأسفم.

زن: برای چی؟

پیرزن: اگه از اول می دونستم که شما یه شاعر هستین هیچوقت این اتاق رو بهتون نمی دادم.

زن: ولی من خودم اینجا رو انتخاب کردم.

پیرزن: اینجا اتاقهای بهتری هم داریم.

زن: مادرجون، من اینجا خیلی راحتم.

پیرزن: اگر کاری داشتین حتماً بهم بگین، براتون انجام می دم.

زن: مادرجون، چرا مردم این شهر اینقدر به شعرا احترام می ذارن؟

پیرزن: به خاطر اینکه در نظر مردم ما هر کسی نمی تونه شعر بگه.کاش شما یه مرد بودی.

زن: برای چی؟ من که با زن بودنم مشکلی ندارم.

پیرزن: نه، از اون جهت نگفتم، من این حرف رو به این خاطر زدم چون تا چند وقت دیگه یه مشاعره اینجا برگزار می شه که فقط مردها می تونن شرکت کنن.

زن (با خودش): شنیده بودم ولی فکر نمی کردم فقط مردها بتونن شرکت کنن. (رو به پیرزن): حالا چرا فقط مردها؟

پیرزن: از قدیم اینجوری رسم بوده.

زن: مادرجون، راسته که میگن جایزه این مشاعره اینه که برنده هر چی آرزو کنه بهش بدن؟

پیرزن: بله دخترم، هر چی که آرزو کنه. حتی اگه حکومت یه شهر رو بخواد.

زن: حتی اگه حکومت یه شهر رو بخواد؟ چقدر عالی … اما نه چقدر حیف شد.

پیرزن: بله دخترم برای همینه که گفتم کاش تو یه مرد بودی. اونوقت توی این مشاعره شرکت می‌کردی حتی اگه پسر هم بودی می تونستی. اگه پسر بودی … پسر بودی… (می رود)

زن: من حالا هم می تونم پسر باشم … من باید توی این مشاعره شرکت کنم … (شروع به تعویض لباس می کند و خود را به هیئت پسری در می آورد) اینجا دربار حاکم است و روز مشاعره فرا رسیده من پسری می شوم و به مشاعره راه می یابم. این حاکم است (دانشجوی ریاضی در لباس حاکم که لباسی شبیه ایرانیان قدیم است وارد می شود. نقابی نیز بر صورت دارد) و این نیز شاعر بزرگ است (دانشجوی ادبیات در لباس شاعر بزرگ (لباس ایرانیان قدیم) وارد می شود) که همه را شکست داده و حال با من رقابت می کند که آخرین نفرم. اوه خداوندا من او را یک بار شکست داده ام، کمکم کن که این بار نیز پیروز شوم.

(شاعر بزرگ و دختر مشاعره را آغاز می کنند و مشاعره آنها در حقیقت دیالوگهای زیر است که بین آنها رد و بدل می شود)

شاعر بزرگ: خدای بزرگی چه می بینم، آیا حریفم این است؟

زن: تو در مقابل من ذره ای بیش نیستی.

شاعر بزرگ: یکه به دو کردن با من بی فایده است. من تو را شکست می دهم.

زن: من نیز تو را شکست خواهم داد.

شاعر بزرگ: دلم گواهی می دهد که تو را قبلاً دیده ام.

زن: من نیز تو را دیده ام و شکستت داده ام.

شاعر بزرگ: مرا؟

زن: آری تو را.

شاعر بزرگ: ای پسرک دروغگوی هرزه، تو مرا شکست داده ای؟

زن: یکبار.

شاعر بزرگ: روا نیست در بارگاه حاکم دروغ بر زبان آورده شود.

زن: دیر زمانی از پیروزی من مقابل تو نگذشته است. فراموش کرده ای؟

شاعر: یاد ندارم.

زن: من به یادت می آورم. تو از زنی شکست خوردی.

شاعر: یاوه گو.

زن: وای بر تو که خود را به حماقت زدی، به یاد بیاور که سالها پیش به شهری آمدی در جوار این شهر و چند روزی میهمان حاکم آنجا بودی. در بزمی با شعرای آن شهر مشاعره کردی و همه را شکست دادی. آنگاه لاف زدی که برای من حریفی نیست. همسر حاکم این شنید و درخواست مشاعره با تو را کرد و در آخر این او بود که تو را شکست داد. به من نگاه کن، این چهره برای تو آشنا نیست؟ من همسر همان حاکم هستم. تو از من شکست خوردی.

شاعر بزرگ: من اعلام می کنم که این زن برنده مشاعره است … (از صحنه خارج می شود).

زن (رو به حاکم): شنیده ام جایزة برنده این مشاعره اینه که هر چی آرزو کنه بهش بدن مگه نه؟ (حاکم سرش را به علامت تأیید تکان می دهد) من هم آرزویی دارم. (در اینجا شروع به پرده‌خوانی می کند)


مقاله وظیفه مادر و تربیت فرزند در سال های آغاز زندگی

مقاله وظیفه مادر و تربیت فرزند در سال های آغاز زندگی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 26 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
مقاله وظیفه مادر و تربیت فرزند در سال های آغاز زندگی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله وظیفه مادر و تربیت فرزند در سال های آغاز زندگی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش

فهرست

موضوع صفحه

مقدمه

وظایف مادر در دوران جنینی (تغذیه)

غذای مادر و تاثیر آن در جنین

جدول مقایسه احتیاجات غذایی یک فرد بالغ با زن حامله

غذاهایی که مادر نباید مصرف کند

توصیه‌های عبادی در ایام بارداری

تاثیر شیر در تربیت کودک

اهمیت مادر در تکوین شخصیت کودک

کودکستان جای آغوش مادر را نمی‌گیرد

چند نکته اخلاقی- عبادی در رابطه با «رفتار با کودکان»

نتیجه

فهرست منابع









مقدمه

خوشحالی یا بد حالی، بهروزی یا سیه روزی هر یک از انسان‌ها در گرو «تربیت» است و این مهم به عواملی همچون ساختار فرهنگی خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، عمه، خاله، عمو و دیگر بستگان نزدیک سببی و نسبی)، محیط آموزشی، محیط زندگی، محیط کار، حاکمیت سیاسی کشور و کم و کیف تعلیمات بستگی دارد. این عوامل با یکدیگر ارتباط طولی و تکمیلی دارند و در عین حال می‌توانند همدیگر را خنثی یا تخریب کنند به هر جهت همه این عوامل به نوعی در قبال انسان و تعلیم و تربیت او مسئولند و در این بین، مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزندش، پیشتر و مهمتر از دیگران است. و البته نقش مادران جایگاه مخصوص به خود را دارد چرا که اخلاق اعضای جامعه، به اخلاق مادران وابسته است. در اثر فعالیت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی مادر، تمدنی انسانی و معنوی یا تصنعی و ماشینی پدید می آید. خشونت‌ها، سبک سری‌ها، لجاجت‌ها حدود زیادی بستگی به طرز فکر مادر دارد. جامعه بی‌تفاوت یا حساس، تمدنی ویرانگر یا آباد کننده بستگی به افراد دارد که در دامان مادران رنگ و خوی گرفته‌اند. صلح‌ها و جنگ‌ها غالبا از درون خانواده به ویژه مادران پایه‌گذاری می‌شود.

وظایف مادر در دوران جنینی (تغذیه)

اگر چه پدر و مادر در ساختمان اصلی کودک، سهیم می‌باشند، زیرا تخمک زن و اسپرم مرد باید فرزند را بسازند ولی مادر، از نظر اینکه متجاوز از نه ماه باید جنین را در رحم خود نگاه دارد، به شرایط زندگی جنین مستقیما موثر است. پس سهم و مسئولیت او در ساختمان فرزند سالم بیش از پدر خواهد بود: پدر پس از انجام عمل زناشویی هیچ دخالتی در طرز رشد و نمو جنین ندارد. این مادر است که باید شرایط خاصی را در این مدت اجرا نماید و در طور زندگانی کند در جنین اثری خواهد داشت نظر به اینکه جنین غذای خود را از طریق مادر دریافت می‌کند باید مادر، شرایط غذایی خود را هماهنگ با احتیاجات رشد جنین نماید.

غذای مادر و تاثیر آن در جنین

تردیدی نیست که جنین غذای خود را از بدن مادر می‌گیرد و چنانکه در روایات، به این مطلب تصریح شده است.

خداوند در قرآن می‌فرماید:

1- «ما انسان را در رنج آفریدیم یعنی آن چنانکه در شکم مادر به رنج اندر است، او را آفریدیم، غذای جنین از چیزی است که مادر می‌خورد و می‌آشامد»[1]

2- «وقتی جنین در شکم مادر قرار گرفت صورت او مواجه با پشت مادر است. دست‌های او روی پیشانی، و چانه او روی زانون است به هیبت شخص محزون و اندوهناک پس او مانند اسیری است که به وسیله رشته‌ای از ناف خود به ناف مادرش مربوط است، و به وسیله آن تا روزی که برای تولد او معین گشته است از خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های مادر استفاده می‌کند».[2]

بنابراین به اهمیت خوراک مادر پی می‌بریم: غذایی که مادر می‌خورد به وسیله خون جذب شده و از این راه مورد استفاده بافت‌های مختلف بدن مادر و جنین قرار می‌گیرد. وقتی مواد لازم جهت ساختمان بدن جنین در جریان خون مادر وجود داشت، جنین می‌تواند آنچه برای رشد خود احتیاج دارد به دست آورد . اگر خوراک مادر فاقد مواد ضروری نباشد در این صورت خون، مواد مورد احتیاج بدن را از بافت‌های مادر گرفته، در دسترس او می‌گذارد. و بدیهی است این عمل وقتی صورت می‌گیرد که مواد مورد بحث، در بدن مادر وجود داشته باشد. بنابراین به خوبی می‌توان فهمید مادر که اندازه کافی و صحیح نخورد برای او و جنینی که در رحم دارد چه پیش می‌آید برای توضیح احتیاجات غذایی یک آبستن و مقایسه آن با احتیاجات یک زن بالغ و عادی جدولی را در اینجا می‌آوریم:

تاثیر شیر در تربیت کودک

درشروع شیر دادن ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» را فراموش نکنید. در روایتی از پیامبر اسلام (ص) وارد شده است: هر امر با ارزش و مهمی که بدون این ذکر انجام شود ناقص و بدون نتیجه خواهد ماند.

با یاد امام حسین (ع) به کودک خود شیر بدهید، به استناد آنچه وارد شده است که حضرت فرمودند: «ای شیعه من هر گاه آب گوارا می‌نوشید مرا یاد کنید»

مادر در هنگام شیر دادن باید کودک را نگاه کند و با او حرف بزند و در سخن گفتن به ایام شهادت و ولادت ائمه (ع) توجه کند و نگران فهم کودک نباشد. مادری که می‌خواهد فرهنگساز باشد و فرهنگ اهل بیت (ع) را به کودک خود منتقل کند، لازم است فرهنگ دین داشته باشد و با فرهنگ دین کودک را تغذیه و پرورش دهد.

صبر و آرامش، عصبانیت و تندخویی، افکار سالم و یا غیر سالم، گذشت و رافت اسلامی و یا لجاجت و انتقام گیری‌ شما، همه و همه بر روی کودک تاثیر خواهد گذاشت. پس آینده فرزندتان در گرو اعمال و برخورد شما مادران است.

اهمیت مادر در تکوین شخصیت کودک

کودکی وقتی می‌بیند این مادر است که بیش از همه از او پرستاری و مواظبت می‌کند، انواع خوراکی‌های گوارا برایش فراهم می‌آورد و به او صادقانه مهر می‌ورزد میان آنان یک رابطه محبت آمیز و استوار برقرار می‌شود. کودک صلاح خود را در پیروی از دستورهای مادر می‌داند اما اگر مادر موجودی خونسرد، بی‌قید یا بی‌ترحم باشد ممکن است کودک را به واکنش‌های شدید وادارد و او را موجودی خودخواه، نادان، سنگدل و غیر قابل اعتماد به شمار آورد.

این نگرش‌های مثبت و منفی در «ساخت روانی» کودک دارای تاثیری بس عمیق است. مدارک و شواهد تحقیقی ثابت کرده‌اند که ارتباط میان مادر و فرزند؛ نه تنها از زمان تولد، بلکه حتی پیش از آن نیز اثر مهمی در رشدروانی کودک دارد. اشتیاق مادر به داشتن یا نداشتن کودک دلیلی بر این مدعاست و دارای اثری تعیین کننده در رابطه مادر و کودک است. شخصیت مادر و نگرش او نسبت به کودک نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. مادر خونسرد و بی‌تفاوت و مادر پرمحبت و وظیفه‌شناس هر کدام در ساخت روانی کودک تاثیرهای متفاوتی دارند. همچنین، مادری که به فرزندش آزادی و ابتکار عمل می‌دهد با آن مادری که در هر یک از اعمال فرزند خود به دقت نظارت دارد فرزند جداگانه‌ای تربیت می‌کند.

بعضی از روانشناسان معتقدند میان مادرانی که خود به فرزندانشان شیر می‌دهند مهر مادری و فرزندی بیشتری وجود دارد تا مادرانی که چنین نمی‌کنند. گروهی دیگر از روانشناسان اعتقاد دارند که نگرش گرم و سرد مادر نسبت به کودک موجب سازگاری و ناسازگاری کودک در آینده می‌شود، بررسی‌ها نیز تایید کرده‌اند مادرانی که برای مدتی طولانی با گرمی محبت به پسرانشان از شیر خود داده‌اند بیش از همه فرزندان سازگاری داشته‌اند. اما دختران در همین شرایط سازگاری نسبی داشته‌اند و پسران و دختران که از مادران سر و کم محبت شیر خورده‌اند اغلب دارای مشکلات رفتار بوده‌اند.

کودکستان جای آغوش مادر را نمی‌گیرد

یکی از جریان هایی که در جهان غرب به وجود آمد، در نقاط دیگر جهان نیز رواج پیدا کرد و لطمه‌های بزرگی به شخصیت کودکان و در نتیجه به جامعه بشریت زد تاسیس کودکستان‌ها هر چند از جهت ظاهری بسیار مدرن و پاکیزه است ولی هرگز عواطف و احساسات کودک را ارضا نمی‌کند و مزایای تربیتی را که گفته شد تامین نمی‌نماید.


پاورپوینت مسکن و تراکم

پاورپوینت مسکن و تراکم
دسته بندی معماری
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 351 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 46
پاورپوینت مسکن و تراکم

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

پاورپوینت مسکن و تراکم

رشد سریع وگسترش افقی شهرها در دهه های اخیر تقریبا تمامی کشورهای جهان ،اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را با مشکلات جدی مواجه ساخته است.مسائل این پدیده نه تنها سیاست های شهرسازی را به طور وسیعی تحت الشعاع قرار داده ،بلکه تبعات حاصل از آن در تشدید مسائل اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی ، مدیریتی ومحیط زیستی جوامع نقش اساسی داشته است.دغدغه ها ونگرانی های ناشی از این پدیده موجب گردید تا کشورهای توسعه یافته ، بویژه پس از جنگ جهانی دوم اقدام به اتخاذ تمهیداتی جهت حل با مهار این بحران کنند. زمینه های اصلی این تمهیدات شامل سیاست های بلند مرتبه سازی ،انبوه سازی ،تغییر قوانین مالیاتی ،وضع قوانین زمین برای استفاده بهینه از آن،بهسازی ونوسازی بافت های قدیمی ومراکز شهرها،طرح آماده سازی اراضی نقاط جدید ،شهرهای جدید ودر راس آن ها سیاست افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی شهرها بوده است.مسئله رشد سریع وگسترش افقی شهرها در کشور ما شاید حادتر از