دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش آشنایی با صنعت بیمه
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
هر لحظه خطرات بیشماری جان و مال بشر را تهدید میکند . با تدابیر پیشگیری کننده، میتوان مانع تحقق بعضی از این خطرها شد و یا آثار زیانبار آنرا تخفیف داد . مثلا احداث بزرگراهها تدبیری موثر برای کاهش تعداد تصادفات وسائل نقلیه بهشمار میرود. با وجود این مشاهده میکنیم که هر چند وقت یکبار حوادث دلخراشی اتفاق افتاده و خسارات بسیاری بهجای میگذارد. بنابراین علاوه بر پیشگیری باید برای جبران زیانهای ناشی از حوادث و تحمل خساراتی که بهرحال حاصل می شود، آماده شد.
صرف نظر از خسارات معدودی که قابل جبران نیست برای مقابله با خسارات مادی لازم است که بنیه مالی قابل ملاحظه ای در دسترس باشد . لکن این نکته را نباید از نظر دور داشت که خساراتی که احتمالا بهدنبال تحقق حوادث مختلف متوجه افراد میشود، ممکن است بسیار عظیم و انبوه باشد .در حالیکه امکانات مالی برای تحمل این خسارات کافی نبوده و بسیار اندک و از میزان معینی تجاوز نکند. لذا امید به اینکه هر کس برای مقابله با خسارات احتمالی ذخیره مالی کافی در اختیار داشته باشد امری محال است.
معهذا از آنجائیکه حوادث همزمان واقع نمیشود مجموع امکانات مالی که در اختیار افراد است برای جبران خسارات ناشی از حوادث واقعه کفایت میکند. بنابراین اگر هر فردی که در معرض خطر است وجهی ذخیره کند و مجموع ذخایر افراد در صندوقی متمرکز شود خسارات ناشی از خطرات تحقق یافته از محل موجودی این صندوق قابل جبران است .
با این مقدمه می توان گفت، همکاری و تبادل این افراد سیستمی بهوجود می آورد که قادر است خسارات وارد به افراد را هر قدر هم که سنگین باشد، جبران کند. این سیستم تعاونی که متکی به ذخیره های کوچک گروه کثیری از افراد است نام بیمه بخود گرفته است .
اهمیت بیمه در فعالیتهای اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و تمام کسانیکه با فعالیتهای اقتصادی در ارتباط می باشند به نقش مهم و حساس بیمه در رشد و توسعه این فعالیتها اذعان دارند . از طرف دیگر باید این نکته را نیز در نظر داشت که رشد اقتصادی جامعه نیز میتواند عامل توسعه و پیشرفت صنعت بیمه محسوب شود.
در دنیای کنونی ادامه فعالیت و پیشرفت هر بنگاه اقتصادی که هسته اصلی اقتصاد یک کشور را تشکیل میدهد، در صورتی ممکن است که ریسکهایی را که این بنگاهها با آن مواجه هستند، شناسایی و به طریقی عواقب ناخوشایند آن جبران گردد . نقش بیمه در پخش کردن و کاستن این ناخوشایندیها است .
ضرورت وجود و گسترش بیمه با توجه به تنوع رو به تزاید و پیچیده تر شدن فعالیتهای اقتصادی معنا پیدا میکند
با توجه به ماهیت خطرها، روشهای مختلفی برای توزیع و کاستن خطرها وجود خواهد داشت . مهمترین و موثرترین آنها انتقال خطرها به بیمه گر است . نقش بیمه گر تشکیل اجتماع بزرگی از بیمه گذاران است که در معرض ریسک یگانه ای قرار دارند . لذا پوششهای بیمه ای سبب میشوند که خسارتهای وارد به بنگاههای اقتصادی موجب تعطیلی فعالیتها و سرمایه گذاریهای اقتصادی نشود . بعبارت دیگر لطمه های ناشی از حوادث نامطلوب ( اقتصادی، طبیعی و انسانی ) به حداقل تقلیل یابد .
بیمه در اقتصاد امروز جهان نقش بسیار حساسی را بازی میکند . دوام فعالیت مجموعه های بزرگ صنعتی را بیمه تضمین میکند . کشتی و هواپیماهای غول پیکر به اتکا بیمه به حرکت در می آید، فعالیتهای گسترده بازرگانی مسئولیتهای سنگین و نگران کننده به دنبال دارد . بیمه انواع مسئولیتها، آرام بخش بازرگانان و صاحبان صنایع و حرفه های مختلف است . گاهی تعهدات آنقدر عظیم است که نه یک بیمه گر بلکه گروهی از بیمه گران از کشورهای مختلف در دادن تضمین مشارکت میکنند و به این ترتیب بیمه امنیت ملی ایجاد میکند .
از ویژگیهای بارز صنعت بیمه در مقایسه با دیگر بخشهای تولیدی، اهمیت شبکه توزیع و فروش است بهگونه ای که در صنعت بیمه تولید با فروش عجین و تفکیک ناپذیر است .
در قرارداد بیمه، بیمه گذار پرداخت حق بیمه و بیمه گر جبران خسارات احتمالی ناشی از حوادث معین را بعهده میگیرد در واقع میتوان گفت که مجموع این قراردادها، بیمه گذاران متعدد را از طریق بیمه به یکدیگرمرتبط میسازد.
واضح است که حق بیمه پرداختی توسط یک بیمه گذار برای جبران خسارات احتمالی وارد به او کافی نیست و بیمه گر نیز با همه سرمایه اولیه خود قادر به جبران خسارت از محل منابع مالی خود نیست، بلکه این جمع حق بیمه های بیمه گذاران است که هر خسارت را قابل جبران می سازد.
نقش بیمه گر در صنعت بیمه این است که بین گروه بیمه گذاران که به فعالیتهای مختلف مشغول بوده و جان و مال هر یک از آنها بهنحوی در خطر است، رابطه تعاونی برقرار کند یعنی با متشکل کردن این افراد در سازمان بیمه و دریافت حق بیمه آنها را در قبال صدمات و زیانهای احتمالی مورد تامین قرار دهد .
انجام این حرفه، که به بیمه گری معروف است، در صورتی نتیجه مطلوب می آورد که از یک سری قواعد،اصول،نظامات و محاسبات متکی به آمار و احتمالات برخوردار بوده و قوانین و مقرراتی بر آن نظارت داشته باشد در غیر اینصورت از هدف اصلی خود خارج شده و بجای ایجاد تامین، دچار نابسامانی و آشفتگی خواهد شد .
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش مشاوره گروهی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
انسان از ابتدای کودکی تا سن پیری پیوسته به نقش ها و روابط تازه ای در زندگی خود وارد می شود و نقش های قدیمی را رها می کند و یا تغییر می دهد. برخورد با نقش های جدید، گاهی مشکلاتی را برای فرد ایجاد می کند و رشد او را کند و یا متوقف می سازد. مشاوره، از دیدی روان شناسانه به ساده سازی رشد شخصیت افراد کمک می کند و بین نقش های مختلف مانند نقش عضو خانواده و دانش آموز، پل می زند تا فرد بتواند رشد یابد. این پل زدن عبارت است از این که به فرد کمک شود تا مجموعه ای از رفتارهای تازه را کسب نماید و بتواند با تقاضاها و انتظارات نقش جدید سازگار گردد(احمدی، 1387). مک لیود( 2003)، معتقد است مشاوره محصول شگفت انگیز قرن بیستم می باشد که فعالیتی است به نظر ساده اما بسیار پیچیده، ساده از این نظر که مشکل مراجع شنیده و درباره اش صحبت می شود اما آن چه مستلزم این شنیدن و گفتن است دانش، واکنش و فعالیت بسیار گسترده و پیچیده ای می باشد. چرا که ارتباط بین مشاور و مراجع به طور همزمان در سطوح بدنی و جسمی و از طریق زبان و با افکار و احساسات و ذهنیات شرکت کنندگان در جلسه مشاوره اتفاق می افتد(فلاحی یخدان، 1382). به طور کلی مشاوره جایگاه منحصر به فردی در میان حرفه های یاورانه دارد که نیازهای هم انسان و هم اجتماع را برآورده می سازد(احمدی، 1387). تجربه هر فردی نشان می دهد گاهی، مشکلاتی به وجود می آیند که باید حل شوند، تصمیماتی که باید گرفته شوند و راه حل های عملی که باید انتخاب و یا ترک شوند. کم تر فردی می تواند همه مشکلات را خود حل نماید و همیشه درست تصمیم بگیرد و بهترین راه حل عملی را انتخاب کند. با این حال، افراد توانایی فکر کردن و دوباره فکرکردن، تصمیم گرفتن و دوباره تصمیم گرفتن، رفتار کردن و تغییر رفتار خود را دارند. بنابراین، مشخصه یک مشاوره مؤثر این است که بتواند به افراد کمک کند تا بتوانند دوباره فکر کنند، دوباره تصمیم بگیرند و رفتار خود را تغییر دهند(شلینگ، 2003، ترجمه آرین، 1385).
البته مشاوره فقط جهت حل مشکلات موجود صورت نمی گیرد بلکه مشکلات بالقوه را نیز در بر می گیرد. در واقع مشاوره، دلالت بر یک رابطه تخصصی بین یک مشاور کارآزموده و مددجویان دارد و هدف از آن کمک به مددجویان برای شناخت و تصریح نظر آن ها نسبت به فضای زندگیشان است، طوری که آن ها بتوانند دست به انتخاب های با معنا و آگاهانه در زمینه هایی بزنند که با طبیعت ذاتی آن ها هماهنگ است و در حیطه هایی قرار دارد که برای آن ها امکان انتخاب وجود دارد. بنابراین می توان گفت مشاوره، از نظر لغوی به معنی رأی و نظر دیگری را در انجام کاری خواستن می باشد(حلم سرشت و دل پیشه، 1384). این تعریف دلالت می کند بر این که مشاوره یک روند و رابطه ای است برای کمک به تصمیم گیری و زیربنای تصمیمات بهتر در زمینه هایی از قبیل یادگیری، رشد شخصیت و خودشناسی که نتیجه آن می تواند ادراک بهتر نقش و ایفای نقش مؤثرتر باشد(هرشن سن و همکاران،1999، ترجمه منشی طوسی، 1374). در مشاوره چون شخص مددجو تصمیم می گیرد، لذا راه حل های مورد قبول عملی تر خواهد بود(حلم سرشت و دل پیشه، 1384).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش انگیزه پیشرفت
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اصطلاح انگیزش از فعل لاتین Mover به معنی حرکت دادن مشتق شده است مفهوم کلی جنبش (تحرک) منعکس کننده این تصور عام است که انگیزش چیزی است که ما را به جنبش و تحرک وادار و کمک می کند تا تکلیف خود را کامل کنیم(شهر آرای۱۳۸۶).
انگیزه فرایندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت می کند. انگیزه اصطلاحی کلی برای مشخص کردن زمینه مشترک نیازها ، شناختها ، و هیجان هاست. تفاوت بین انگیزه و نیاز ، شناخت، یا هیجان، صرفا به سطح تحلیل آنها مربوط می شود (ریو، 2005 ، ترجمه سید محمدی، 1391).
انگیزش مجموعه نیروهایی است که افراد را به درگیر شدن در یک رفتار معین وادار می کند. انگیزش مفهومی است که با عوامل درونی، بیرونی ارتباط پیدا می کند و این عوامل فرد را وادار می کنند تا رفتار خاصی اتخاذ کند. در برخی موقعیتها، روی عوامل درونی تاکید می شود، در حالی که در برخی موقعیتهای دیگر، عوامل بیرونی اهمیت پیدا می کنند. عوامل درونی عبارتند از انگیزه ها یا نیازهایی که فرد را در جهت اتخاذ یک رفتار خاص سوق می دهند. اما نباید از نظر دور داشت که اگر شخصی کاری را انجام می دهد یا او را برای انجام دادن کاری وادار می کنند ، به این علت است که او تحت فشار عوامل بیرونی نیز قرار دارد، مثلا تیلور برای ایجاد انگیزش در کارکنان روی پاداش مالی متناسب با بازده تاکید می کند. از نظر پیرون (1951) انگیزش در معنای وسیع کلمه عبارت از تغییری است که در ارگانیسم به وجود می آید و او را تا کاهش این تغییر به تلاش وا می دارد، همچنین انگیزش یک عامل روانی است که فرد را برای انجام دادن برخی اعمال یا رفتن به سوی برخی هدفها از قبل آماده می کند(گنجی، 1387).
روان شناسان ، انگیزش را فرایندهایی می دانند که در برانگیختن، جهت دادن و پایایی رفتار نقش آفرین هستند. انگیزش در برابر این پرسشها مطرح می شود که چرا موجود آدمی به جای آسایش و خواب به کار و کوشش می پردازد، یا آن که چرا به یک کار معین این اندازه ادامه می دهد و با وجود دشواریهای فراوان از آن دست نمی کشد و به فعالیت هایی که برایش هیچ گونه مشکلی ندارد روی نمی آورد؟( پارسا ، 1390).
2-3-2- انگیزش درونی
گرایش فطری پرداختن به تمایلات و به کار بردن توانایی ها و در انجام کارها ، جستجو کردن چالش های بهینه و تسلط یافتن بر آنهاست(دسی و ریان، 1985). انگیزش درونی به طور خودانگیخته از نیازهای روان شناختی، کنجکاوی و تلاش های فطری برای رشد ، حاصل می شود. وقتی افرادی به صورت درونی با انگیزه می شوند، به خاطر علاقه، احساس چالشی که فعالیت خاصی ایجاد می کند و « به خاطر لذتی که از آن می برند» رفتار می کنند. این رفتار به صورت خود انگیخته ، نه به دلیل وسیله ای (بیرونی)، روی می دهد. در عمل، انگیزش درونی، برای دنبال کردن تمایلات و به خرج دادن تلاش لازم برای پرورش دادن مهارت ها و توانایی ها، انگیزش فطری را تأمین می کند (ریو، 2005 ، ترجمه سید محمدی، 1391).
2-3-3- انگیزش بیرونی
انگیزش بیرونی از مشوق ها و پیامدهای محیطی مانند غذا یا پول ، ناشی می شود انگیزش بیرونی به جای پرداختن به فعالیتی، برای تجربه کردن خشنودی فطری در آن از پیامدی ناشی می شود که از خود آن فعالیت جداست. هر وقت که برای به دست آوردن نمره بالا، بردن یک جایزه، بردن یک سهم، تأثیر گذاشتن بر همسالان یا غلبه کردن بر یک ضرب الاجل تلاش می کنیم، رفتارمان به صورت بیرونی با انگیزه شده است، یعنی چون پیامدهای خوشایند را دوست داریم و مایلیم از پیامدهای ناخوشایند اجتناب کنیم، وجود مشوق ها و پیامدها، احساسی را در ما ایجاد می کنند که دوست داشته باشیم به رفتارهایی بپردازیم که پیامدهای مورد نظرمان را به وجود آورند (ریو، 2005 ، ترجمه ی سید محمدی، 1391).
انگیزش درونی به وسیله انگیزه های درونی پیدا می شود و انگیزش بیرونی را انگیزه های بیرونی تولید می کنند، انگیزه های درونی به آنهایی گفته می شود که ارضای شان به عهده تقویت کنندگان درونی است و به هدف های بیرونی بستگی ندارند، از قبیل تنوع یا تازگی موضوع آموختنی که طبعا مورد علاقه دانش آموزان است. انگیزه های بیرونی بر عکس انگیزه های درونی، به نیازهایی بستگی دارند که باید به تقویت کنندگان بیرونی ارضاء شوند مانند نمره قبولی گرفتن که معمولا اثرش زودگذر است(شعاری نژاد ، 1380).
نیازهایی که انسان را به کارکردن وا می دارند ، از فردی به فرد دیگر فرق می کنند و حتی اگر اتفاق بیفتد که نیازها مشابه باشند، الزاما با شدت یکسان تجلی نخواهد کرد. هر فردی برای برطرف کردن نیازهای خاص خود کار می کند خواه این نیازها ، تماس با مردم ، دریافت پول ، عشق به کار کردن یا اجبار برای کار کردن باشد. منابع انگیزش گاهی درونی و گاهی بیرونی است. همه ی ما در محیط کار ، برای برخی کارها یا مسئولیت ها اهمیت قائل می شویم ، در صورتی که برخی کارها را بدون علاقه و دلخوشی انجام می دهیم و تنها هدفمان رفع تکلیف، پاسخ دادن به درخواستهای مافوق و دریافت حقوق است. در حالت اول فرض این است که فرد انگیزه درونی دارد، در حالی که در حالت دوم، عوامل بیرونی او را برمی انگیزند بنابراین، می توان گفت که انگیزش درونی یعنی کارکردن به دلیل لذتی که از انجام دادن کار احساس می شود (گنجی ، 1387).
n
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش ظرفیت سنجی یا مدیریت ظرفیت
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
محاسبه و سنجش میزان واندازه مناسب و مورد نیاز هر چیز را برنامه ریزی ظرفیت گویند (جهان،ص1).تقریبا مفهوم برنامه ریزی ظرفیت وظرفیت سنجی به یک معناست و از نظر لغوی تفاوتی بین انها نیست ولیکن انچه بیشتر در رشته مدیریت (بویژه مدیریت تولید) بکار می رود. برنامه ریزی ظرفیت است .در صنایع تولیدی برای تعیین مقدار مواد ، نیروی انسانی و...از برنامه ریزی ظرفیت مورد نیاز هر یک استفاده می شود.در واقع در این تحقیق قصد ما شناخت ظرفیتهای بانک ملت برای تعیین درامد ،از محل ارائه خدمات غیر مشاع ودریافت انواع کارمزد می باشد . مسلما در سیستم بانکی و بویژه بانک ملت نیز باید انواع ظرفیتهای بانکی شناسایی و براورد گردد.حجم وسیع خدمات نوین بانکداری،ارائه متدهای جدید بانکداری جهانی و اسلامی،توانمند سازی نیروی انسانی و بسیاری از اقدامات دیگر، با شعار "تغییر را احساس کنید "می تواند گویای بخش کوچکی از پتانسیل ها و ظرفیت های بانک ملت باشد.این بانک جهت رهبری در سود اوری نه تنها فقط به فکر کسب درامد از محل واسطه گری پولی بوده است بلکه سعی کرده با ایجاد شرکتهای جدید سرمایه گذاری، بیمه و... بیشترین سود را بین سهامداران تقسیم کند.بی شک تغییر مدل کسب و کار در این بانک وراه اندازی بانکداری جامع درقالب بانکداری خرد ، بانکداری اختصاصی ، بانکداری شرکتی-تجاری یک گام دیگری است که بانک ملت را به عرصه بانکداری نوین جهانی نزدیک ترکرده است.
2-2-2- خصوصی سازی و اصلاح ساختار بانک ملت
اگر فعالیت سیستم بانکی ایران در 50سال گذشته را بررسی کنید،در هیچ مقطعی تاثیر مثبتی را که بانک های خصوصی در طی این چند سال گذشته در سیستم بانکی ایران گذاشته اند، ملاحظه نخواهید کرد. حتی قبل از انقلاب هم که در یک مقطعی در سال 52 اجازه فعالیت به 4 تا 5 بانک خصوصی داده شد، این بانک ها هیچگاه تأثیر اثربخشی به مانند امروز نداشته اند. در طی پنج سال گذشته، تحولات بسیار جالب و غرورآفرینی در سیستم بانکی کشور اتفاق افتاده است. تحول اول، مسأله احترام به مشتری می باشد که با حضور بانک های خصوصی در سیستم بانکی بیشتر رایج شده است اتفاق دوم، شفافیت اطلاعات است. در واقع، با حضور بانک های خصوصی و ورود آنها به بورس، اطلاعات مالی آنها به راحتی در اختیار مردم عامه قرارگرفت. یکی از دلایل فساد در هر کجای دنیا، شفاف نبودن اطلاعات است. اگر اطلاعات در اختیار همه مردم خصوصاً در اختیار کارشناسان نباشد، در درازمدت لطمات بسیاری خواهد زد. سومین تحولی که اتفاق افتاد، پیاده شدن سیستم های کامپیوتری جدید و توسعه بانکداری الکترونیک با استفاده از کامپیوتر بود که با حضور بانک های خصوصی سرعت گرفت. تحول چهارمی که با حضور بانک های خصوصی شکل گرفت، حرکت سیستم بانکی به سمت بازار آزاد و رقابتی بود تا نرخ ها را عرضه و تقاضا تعیین کنند، به طوری که نرخ سود دریافتی60 درصدی بازار غیررسمی بعد از 2 تا 3 سال از آغاز فعالیت بانک های خصوصی، به حدود36 درصد تقلیل یافت و نرخ سود بانک های خصوصی نیز در ابتدا به 30 درصد و سپس به 23 و 22 درصد رسید. دلیل آن هم این بود که رقابت بین بانک ها زیاد بود و منابعی را که آنها جمع آوری می کردند، چون نمی توانستند خرج کنند، مجبور به پایین آوردن نرخ ها شدند. در این شرایط، واقعاً تئوری عرضه و تقاضا به زیبایی داشت عمل می کرد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 264 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 73 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش مفاهیم برند
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعاریف متنوعی از برند ارائه شده است و رویکردهای مختلفی در این تعاریف وجود دارد. برخی از تعاریف از دیدگاه مصرفکننده است؛ برخی از منظر شرکت و حتی پارهای دیگر از تعاریف بر حسب هدفی که دنبال میکنند تشریح میشوند.
مدتها بود که برند تنها به عنوان بخشی از محصول فیزیکی قلمداد میشد و بیشتر تعاریف برند، تعبیری از برند به عنوان یک واژه، نام و یا علامت داشت (اُرد، 1999). امروزه برند چیزی فراتر از این امور است. یک برند ارائه دهنده مجموعهای از قولها و تعهدات است و به اعتماد، ثبات و پایداری و مجموعهای تعریف شده از انتظارات اشاره دارد (دیویس،2000). این مجموعه قولها و تعهدات شامل خصوصیات و ویژگیهایی است که خریدار میخرد و حاصل آن رضایت اوست. ویژگیهایی که یک برند را شکل میدهد ممکن است واقعی یا غیرواقعی، عقلایی یا احساسی، ملموس یا نامرئی باشد (آمبلر، 1992). اگرچه یک مصرفکننده ممکن است هیچگونه ارتباطی با یک محصول یا خدمت نداشته باشد ولی او میتواند نوعی ارتباط با برند و ویژگیهای آن داشته باشد (وبستر، 2000). این ارتباط با برند و ویژگیهای آن متأثر از ادراکات مشتری است و کاملاً ذهنی است (وود، 2000) و همین ارتباط ضامن بقای رابطهای بلندمدت کسب و کار و مشتری است (فرنیر، 1998). در حقیقت، ادراک مشتریان از برند، خواه درست باشد خواه نادرست، مبنای تصمیمگیری آنها برای خرید برند است (بوکر، 2003). اگر برندی به طور دائم به عنوان ارائهدهنده استانداردهای بالایی از کیفیت ادراک شود، با ارزش و قوی محسوب میشود. بنابراین، درک این موضوع که چرا نویسندگان، برند را چیزی بیشتر و یا کمتر از مجموعه رابطههای ذهنی افراد نمیدانند، در اینجا مشخص میشود (برون، 1992). برندهای قوی در دنیا دارای جایگاهی منحصر به فرد در ذهن مصرفکنندگان هستند و این جایگاهها تقریباً برای تمام افراد در گوشه و کنار دنیا به یک نحو تفسیر و تعبیر میشود (آنکل، کوکس و مکرایی، 1995). مثلاً، وقتی شما به برند فدکس فکر میکنید، «حمل تضمینی» به ذهن شما میرسد و یا وقتی به ولوو میاندیشید، «امنیت تضمینی» به ذهن شما میرسد (دیویس، 2000 و آکر 1996). اگر یک محصول برای کارکردی خاص تولید میشود و در دنیای خارجی وجود دارد، برند در واقع معنا و مفهومی ورای این کارکرد است و در ذهن افراد قرار دارد (هولی، 2000).
به عقیده گرندر و لوی (1955)، نام تجاری نمادی پیچیده است که دامنه متنوعی از ایدهها و ویژگیها را دربر میگیرد. نام تجاری نه تنها با استفاده از آهنگ خود (و معنی و مفهوم لغوی) بلکه مهمتر از آن با استفاده از هر عاملی که در طول زمان به نحوی با آن درآمیخته و در جامعه به صورت هویتی اجتماعی و شناخته شده نمود یافته، با مشتری سخن میگوید.
علاوه بر توصیفات و تعاریف فوق، تعاریف دیگری به شرح زیر نیز از برند وجود دارد.
- انجمن (گروه) بازاریابی آمریکا اینگونه برند را تعریف میکند. «یک نام، واژه، سمبل، یا طرح یا ترکیبی از آنها میباشد. هدف آن شناساندن محصولات و یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان و همچنین تمایز محصولات آنها از سایر رقباست. یک برند، یک محصول یا خدمت است که ابعادی را به محصولات و خدمات اضافه میکند تا این محصولات و خدمات را که برای یک نوع نیاز خلق شدهاند از سایر محصولات و خدمات متمایز سازد. این تمایزها میتواند کارکردی منطقی، یا قابل لمس و یا حتی غیرقابل لمس و احساسی داشته باشد (کاتلر و کلر، 2007، ص 274).
- تعریف برند در قانون ایران- ماده 1 قانون ثبت نام تجاری و اختراعات مصوب تیرماه 1310 (مراد از نام تجاری همان برند است) (ستوده تهرانی، 1374).
«نام تجاری عبارت است از هر قسم علامتی اعم از نقش، تصویر، رقم، حرف، عبارت، مهر، لفاف و مواردی از این قبیل که برای امتیاز و تشخیص محصول جماعتی از زارعین یا ارباب صنعت یا تجار و یا محصول یک شهر یا یک ناحیه از مملکت اختیار شود». در این تعریف، بعد از واژههای نقش، تصویر و رقم از عبارت «و غیر آن» استفاده شده. بنابراین، «برچسب»، «امضا»، «اتیکت»، «واژه» و ... را نیز میتوان جزء نام تجاری به شمار آورد.
r