دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
شرکت نقوسان در سال 1374 با هدف تولید و توزیع ملزومات مخابراتی تشکیل شده و در ابتدا به تولید لوازم جانبی تلفن مشغول بوده و در سالهای بعد با تجهیز کارگاههای قالبسازی و تولید گوشی تلفن روی آورده و هماکنون علاوه بر لوازم جانبی تلفن به تولید چند نوع گوشی تلفن روی آورده و در طی سالهای اخیر با تجهیز واحد طراحی و ساخت و مونتاژ پیشرفتهای نسبتاً قابل قبولی در زمینه تجهیزات مخابراتی دست یافته است.
یکی از رموز موفقیت شرکت مذکور استفاده از کارشناسان متخصص در زمینههای مخابرات، الکترونیک و مکانیک در واحدهای مختلف این شرکت میباشد که باتوجه به این موضوع این شرکت توانسته است در عرصهی رقابت با محصولات خارجی موجود در بازار گامهای مفیدی بردارد و محصولات شرکت در بازار از فروش قابل قبولی برخوردار شود.
فهرست مطالب
اندازهگیری
کولیس
تقسیمات ورنیه کولیس با دقت 1/0 میلیمتر
تقسیمات ورنیه با دقت 05/0 میلیمتر
تقسیم بندی ورنیه کولیس با دقت 02/0 میلیمتر
کولیس اینچی با 1000/1 اینچ
روش خواندن کولیس
روش کار با کولیس از زبان یکی از مهندسین
کولیس ساعتی
کولیس دیجیتالی
میکروخارجی
دقت میکرومتر
خواندن میکرومتر
میکرومتر خارجی دیجیتالی
میکرومتر پیچ
میکرومتر چرخ دنده
میکرومتر با فک ثابت سرکروی
میکرومتر فک پهن
میکرومتر با فک ثابت سرکروی
میکرومتر فک پهن
میکرومتر داخلی
میکرومتر کنترل کنترل مهره
میکرومتر چرخ دنده داخلی
میکرومتر شیار داخلی
میکرومتر عمقسنج
فرمانها
اندازهگیری خطی
روش اندازهگیری Dimlinegt و اندازهگذاری اصلی
روش اندازهگذاریها
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 84 |
مقدمه
نقاشی ایران در سراسر تاریخ با فرهنگهای بیگانه و سنتهای ناهمگون شرقی و غربی برخورد کرده و غالباً به نتایج جدید دست یافته است. به راستی، ادوار شکوفایی و بالندگی این هنر باید محصول اقتباسهای سنجیده و ابداعات تازه دانست. اما، با وجود تأثیرات خارجی گوناگون و دگرگون کننده، میتوان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات تاریخی نقاشی ایران تشخیص داد. در مقایسة نمونههای تصویری بازمانده از ادوار قبل و بعد از ظهور اسلام به شباهتهای آشکار برمیخوریم. به عنوان مثال، تشابه مجالس شکار در سه دوره مختلف اشکانی و اموری و صفوی شگفتانگیر است. به نظر میرسد که این نقاشیها بر طبق یک الگوی معین شکل گرفتهاند، هر چند سلیقه و خواستهای بسیار متفاوتی را طبق یک الگوی معین شکل گرفتهاند، هر چند سلیقهها و خواستهای بسیار متفاوتی را منعکس میکنند. در واقع، همانندی آنها به سبب استمرار طولانی سنتهای هنری در ایرن است. (نقاشی ایران- رویین پاکباز- نشر نارستان - 1379 ص 8).
(مقدمه) جزء دورههای اثرپذیری از سنتهای غربی، نشانی از طبیعت گرایی در نقاشی ایران نمیتوان یافت.
(ع.ج) بعضی از ویژگیهای نقاشی قدیمیایران را در هنر نوپردازانی چون هانری ماتیس میتوان دید. لیکن خطاست اگر زیبایی شناسی نگارگر قدیم ایرانی و هنرمند نوپرداز معاصر را یکی بشماریم، زیرا در آن صورت، فرض میان جهان بینی سنتی و مدرن را نادیده گرفتهایم.(نقاشی ایران- پاکباز- ص9)
(د.م) در نیمه دوم سده یازدهم هجری قمری نقاشانی چون محمد زمانی به موضوعها و اسلوب نقاشی طبیعتگرای اروپایی روی آوردند. دیری نگذشت که از تلفیق سنتهای ایرانی و اروپایی، یک هنر دو رگه پدید آمد. آیا این نوعی راهگشایی به روال معمول در تاریخ نقاشی ایران بود یا حرکتی به سوی انحطاط فارغ از هر گونه ارزیابی میتوان گرایش تازه را پیامد منطقی واقعگرایی پیشین دانست. نقاشی ایرانی که از قبل با جهان واقعی آشنا شده بود، اکنون منطقی واقعگرایی پیشین دانست. نقاشی ایرانی که از قبل با جهان واقعی اشنا شده بود، اکنون میخواست اشیاء را بدان صورت که به دیده میایند، نمایش دهد. پس کوشید روشن این گونه بازنمایی را از طریق مشاهده و رونگاری آثار اروپایی بیاموزد. این که او در این امر تا چه حد توقیق یافت، بحث دیگری است. (نقاشی ایران، پاکباز، ص10).
(د.م) تاریخ نشان میدهد که نقاشی ایرانی بارها توانسته است با توسل به منابع خارجی از تنگنای هنر مرسوم زمان راهی برای تحول آینده بگشاید. کمال الملک نیز در مقام واپسین نقاشی برجسته دربارة قارجار، ادامة سنتهای بی رمق ایرانی خودداری کرد اما او سنت دیگری روی آورد که خود در اروپا به بن بست رسیده بود. کمال الملک دستکم تا چند دهه نقاشی ایران را تحت تأثیر خود قرار داد. نتیجتاً، پویش نوینی که با جنبش مشروطیت در ادبیات آغاز شد، همانندی در نقاشی نداشت. شاید این را بتوان یکی از علتهای ادامه کشاکش میان سنت و تجرد در عرصه نقاشی معاصر دانست. (نقاشی ایران- پاکباز - ص 11)
ادوار کهن
(ا.ک) در قرنهای اولیة تاریخ مسیحی، جاده ابریشم، به مثابه مجرای تجارت ابریشم و کالاهای دیگر بین چنین و هندوستان در شرق و دنیای رومیدر غرب به وجود آمد. این جاده به صورت راه ارتباطی مهمیبین مردمان و فرهنگ ها و گذرگاهی برای انتقال دو سویة افکار، علم و تکنولوژی و زبان و ادبیات جایی همیشگی در تاریخ جهان دارد.
این ارتباط در رویارویی با فشارهای سیاسی و موانع دیگر همیشه آسان نبود اما هنگامیکه یک شاخةراه بسته میشد، شاخه دیگری جای آن را میگرفت. مسافران شرق و غرب در واقع چندین راه خشکی و دریایی را مورد استفاده قرار میدادند و عبارت «جاده ابریشم» نمادی است که روح جاودان ارتباط بین مردمان را بیدار میکند.
حرکتهای جمعی یعنی مهاجرتهای برزگ تاریخ مناطق را شکل دادند اما نباید تک مسافرانی که جاده ابریشم را پیمودند نیز فراموش شوند: هنرمندان، موسیقیدانان و صنعتگرانی که آماده بودند جانشان را در راه آگاهی از فرهنگها و جوامع دیگر به خطر اندازند و در مقابل مهارتهای خود را ارائه کنند.
عشق به ماجراجویی و عطش دانش درباره دیگران فقط دو انگیزه از انگیزههای بسیاری است که فرآیند تبادل بین جوامع مختلف را نیرو بخشید و به برداشتن موانعی که رمدم مناطق مختلف را جدا میکرد و برقراری پیوندهای همزیستی که پیشرفت انسان را ممکن میساخت، کمک کرد. این، میراث جاده ابریشم بود و جوهری که به آن هستی بخشید. (پیوند ابریشمین شرق و غرب- احمد حسن دانی- ترجمه امید اقتداری- مجله پیام یونسکو- سال 20- شماره 226- فروردین 1368- ص 4 و 5)
(ا.ک) تماسهای شرق و غرب که بعدها در امتداد جاده ابریشم جریان یافت، در چند قرن آخر پیش از تاریخ مسیحی و با تشکیل چند دولت آسیایی که مردم آن ها به بهرهبرداری از منابع محلی و رقابت تجارتی پرداختند پایهگذاری شد. این تلاش برای سود، به تبادل پررونق کالا ها و حرکت مردمان از سرزمینی به سرزمین دیگر انجامید.
هردوت، مورخ یونانی، تصویر زندهای از مردم گوناگون درگیر این فرآیند ارائه میکنند و چگونگی تشکیل جوامع آنها، روشهای زندگیشان و رابطه نزدیکشان با امپراتوری هخامنشی در ایران را توصیف میکند.
نمونهای از این تبادل تجارتی و فرهنگی، بازرگانان آرامیبودند که در آسیای مرکزی سفر میکردند و الفبای آنهاها، یعنی آرامی، بر تکامل الفبای زبانهای دیگر چو سعدی و خارشتی تأثیر گذاشت. از مردمان دیگری که هردوت توصیف کرده است سکاها، هندی ها و مردم پارسی زباناند که به شرق میرفتند و زبانشان در آنجا تأثیر شدیدی بر زبانهای کهن منطقه داشت. (پیوند ابریشمین شرق و غرب- ص 5)
(ا.ک) اولین بار امپراتوری هخامنشی، بین قرن ششم و چهارم پیش از میلاد، برخورد مردم شرق و غرب، تبادل افکار و تکنولوژیها و انتقال دو سویة زبانها و ادبیات را ممکن ساخت. مردم، از بسیاری از نقا ط گیتی و از راههای ساختة داریوش، به پرسپولیس، پایتخت امپراتوری جلب میشدند. در همین ضمن، در استانهای دورافتاده آسیای مرکزی، شهرهایی چون بلخ، سمرقند و تکسیله ، که بعدها منزلگاه های مهم جاده ابریشم شدند، به وسیلة راههای خشکی به هم متصل و تبدیل به مراکز تماس شرق و غرب شدند. در طول این دوره روح تبادل افکار و عقاید بین مردم شرق و غرب نخستین شکل غنای انسانی بود. (پیوند ابریشمین شرق و غرب، ص5)
(ا.ک) در اواخر قرن چهارم پیش از میلاد و به دنبال پیروزیهای اسکندر که امپراتوری هخامنشی را سرنگون کرد و در شرق تا هند لشکر کشید، تماسهای بین شرق و غرب آساناند. اسکندر، مقدونی که خود پس از فتح یونان در فرهنگ آن غرق شد و این شهریار شرقی شیفتة پندارگرایی شرق، خود تجسمیاز انتزاج فرهنگی بود.
در زمان فرهنگ جهانی یونانی از طریق انسانها، افکار، تکنولوژیهای، گرایشهای هنری و فرمولهای معماری و نیز نمایش، شعر، موسیقی، مذاهب و از همه بالاتر از طریق زبان و ادبیات به نحوی بیسابقه به آسیا انتقال یافت. اما این انتقال یکسویه نبود. اسکندر و محققانی که او را همراهی میکردند با فیلسوفهای آسیایی آشنا شدند و افکار و عقاید آن ها را همراه با خراجهای طلا، دام و مصنوعاتی که دنیای باستانی غرب را غنی ساخت به یونان بردند.
پس از مرگ اسکندر، امپراتوری او به واحدهای کوچکتری تجزیه شد و دولتهای دیگری به جای آن در یونان و ایران روی کار آمدند. این تغییرات مانع رفت و آمد مردم و تبادل کالا نشد؛ برعکس در نتیجه پیشرفت در دانش جغرافیا که رفت و آمد بودایی ها، زرتشتها ، مانویها، مبلغان مذهبی فاضل دیگر را نیز تشویق میکرد، فعالیت تجاری لذت یافت. (پیوند ابریشمین شرق و غرب، ص 5 و 8).
(ا.ک) (ت 001) ظرف نفر ه منقوش و برجسته (قرن چهارم میلادی) که شاپور دوم (310 تا 379 میلادی)، پادشاه ساسانی در ایران را در حال شکار گراز وحشی نشان میدهد. احتمالاً بازرگانان خوارزم در راهشان به اروپا از طریق دریای خزر و رود ولگا، این ظرف را به محل کشف آن در پرم در اورال مرکزی بردند. این اثر در گالری هنری فرید در واشنگتن دی. سی نگهداری میشود. (پیوند ابریشمین شرق و غرب، ص 10)
(ا.ک) تحولات هنر تصویری ایران از روزگار پیشا تاریخی آغاز شد. روند چند هزار سالة هم آمیزی سنتهای تصویری آسیای غربی نهایتاً در الگوی ایرانی عصر هخامنشی تبلور یافت. این الگو طی چند قرن زیر موج یونانی مأبی پوشیده ماند، اما در زمان ساسانیان از نور رخ نمود و در شرایط اجتماعی و فرهنگی این عصر ویژگیهایی جدید کسب کرد. در این میان، پارتیان با رویکرد به سنتهای کهنتر ایرانی و شرقی شخصیت خویش را در هنری تلفیقی ظاهر ساختند. از سوی دیگر، آسیای میانه از هم آمیزی سنتهای ایرانی و هندی و چینی الگوهای خاص خود را آفرید. میراث ساسانی و آسیای میانه به دوره اسلامیاسید و بر جریان هنر تصویری ایران تا زمان سلجوقیان تأثیر قاطع گذاشت. استیلای مغولان بر ایران نقطه پایان این روند بود. (نقاشی ایران پاکباز- ص 13)
(ا. ک) کوروش با تأسیس امپراتوری هخامنشی (550 ق.م) نه فقط بر سرزمین ها و اقوام مختلف تسلط یافت، بلکه مجموعهای از سنتهای هنری زمان خویش را به ارث برد. کوششهایی که تحت حمایت او برای تلفیق این سنتها آغاز شد، به تشکل هنر درباره هخامنشی انجامید. هخامنشیان با آن که کمابیش از دستاوردهای هنرمندان و صنعتگران بابل، آشور، اورارتو، ته تشکیل هنر درباره هخامنشی انجامید. هخامنشیان با آن که کمابیش از دستاوردهای هنرمندان و صنعتگران بابل، آشور، اورارتو، مصر و یونان بهره بردند، میراث هنر عیلامیو سایر سنتهای بومیرا نیز فراموش نکردند. (نقاشی ایران- پاکباز- ص 17).
(ا.ک) ] نقش برجستههای هخامنشی تخت جمشید[ علاوه بر محتوای مذهبی خاص، به سبب ویژگیهای سبک شناختی حایز اهمیتاند. با این که شکل و ساختار آنها اساساً بین النهرین است و تأثیرات مصر و یونان در برخی اجزاء بازشناختنی است، در اینجا با یک سبک منسجم و کامل مواجه هستیم. در ترکیب بندیها ریتم، تقارن و نظمیدقیقتری از آثار آشوری و مصری دیده میشود، و حفظ تناسب و هماهنگی نقوش قابل مقایسه با آثار یونانی است. اما در عوض، طبق سنت شرقی کوششی برای بیان حالت اشخاص و تجسم بعد سوم در آنها مشهود نیست. در واقع نقش برجستههای تخت جمشید تکوین موفقیت آمیز یک کسب رسمیو درباری در آسیای غربی را نشان میدهند، سبکی که تا پایان امپراتوری هخامنشی از انسجام کافی برخوردار بود. (نقاشی ایران- پاکباز- ص 19)
(ا.ک) هنر هخامنشی به پیروی از سنتهای گذشته روشهای چکیده نگاری و نمادپردازی را ادامه داد و هیچ گاه به اصول طبیعتگرایی یونانی روی درآورد. این بدان سبب نبود که ایران هنر یونانی را نمیشناخت. میدانیم که نه فقط سنگ کاران یونانی در خدمت شاهان هخامنشی بودند. بلکه اشیای هنری ساختة یونانیان به دربار آنها میرسیده است. دلیل اساسی را باید در تفاوت آرمانها و کمال مطلوب هنری جستجو کرد. یونانیان از پرستش طبیعت به سوی شناخت طبیعت گام برداشتند و با کشف شخصیت فردی انسان، او را در کانون اندیشه و هنرخویش قرار دادند. بعید بود این تفکر انسان مد ارائه و هنری که به انگارة طبیعت انسان میپرداخت برای آفرینندگان نمادهای قدرت آسمانی جزء ابیاتی داشته باشد. از سوی دیگر، تعلیمات زردشت پرستش خدایان متعدد و ساختن تندیس و معبد برای آنن را مردود شمرده بود . بنابراین «هنر هخامنشی با جهان مردگان و جهان خدایان کاری نداشت و سر و کارش با جهان زندگان بود و به این طریق توانست در کشروهایی که زیر فرمانروایی او درآمده بود، اصول جدید را پراکنده سازد و از عده سهم تاریخی مهم که بر دوش داشت- یعنی انداختن پلی بین جهان غرب که وضع ثابتی پیدا کره بود و جهان شرق که هنوز در پیشروی بود- برآیند». (نقاشی ایران - پاکباز- ص 20)
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی و جرات ورزی
مطالب موجود در فایل:
هوش هیجانی
تاثیر هیجان ها بر ذهن
تعریف هوش هیجانی
مولفههای هوش هیجانی
تعریف جرأت ورزی
انواع رفتار جرأت مندانه
هدفهای جرأت مندی
مهارتهایی برای ابراز جرأت مندی
پیشینه تحقیق
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
موسیقی، از جمله هنرهایی به شمار میرود شمار میرود که نقش یاری رسان آن به ذهن و روان انسان و تاثیرات آن بر افزایش اداراک و توانایی ذهنی افراد، بر کسی پوشیده نیست.
موسیقی ، بی واسطه و مستقیما با روح انسانی پیوند بر قرار نموده و گوش جان او را لبریز میسازد.
صدا به عنوان پدیده ای روانی، تاثیرات مختلفی را برانسان به جای نهاده و صداهای موزون و موسیقیایی به او آرامش اعطا کرده و اصوات ناهنجار نیز او را ناآرام میسازد. بشر از ازل به نوعی با این هنر، آشنا بوده، در طبیعت.
ضربان قلب با ضرباهنگی خاص او را همراهی میکند، نغمه پرندگان و الحان مرغان خوش آواز مایة آرامش جان او میشده و او را به شنیدن اصوات موسیقایی نیازمند میساخته است.
امروزه انسان ها بی نیاز ازارضای حس زیبایی دوستی خود نیستند در این میان هنر موسیقی، از جمله هنرهایی بوده که همیشه انسان را به خود جلب میکرده است.در دنیای کنونی جایگاه آموزش موسیقی در نظام تعلیم و تربیتی ملل موفق در امر آموزش و پرورش ، جایگاهی تثبیت شده ، جدی و در خور تعمق و تفکر است. جایگاهی که مسئولان این نظام ، با جدیت آن را تثبیت کرده اند و بی کم و کاست آن را به اجرا در میآورند. با این شیوه حداقل نتیجه ایی که حاصل شده ، این است که شنوندگان خوبی برای شنیدن موسیقی جدی،هنری، علمیو … تربیت شده اند و فرهنگ شنیداری با علم به آنچه مورد مصرف قرار میگیرد، رشد نموده است. شاید در جامعه کنونی ما اجرای آموزش موسیقی به شیوه معین و هدفمند ، بتواند به وضعیت آشفته فرهنگ شنیداری، یا سلیقه های نازل مخاطبان کنونی موسیقی در ایران، در دراز مدت سامانی دهد .هدف از آموزش موسیقی به شیوه اصولی، تربیت موسیقیدان نیست بلکه اعتلای فرهنگ جامعه است و در این راه بهترین زمینه، اجرای آموزش موسیقی در بستر آموزش رسمیاست.
در این مقاله ، تلاش شده است ، وضعیت آموزش این هنردر حیطه آموزش رسمیکشور، مورد کنکاشی هر چند اجمالی قرارگیرد و راهکارهایی در حد توان، درک و بینش نگارنده و با توجه به امکانات و شرایط آموزش موسیقی در آموزش و پرورش برای دستیابی به وضعیت متعادل و کار آمد پیشنهاد شود.
مسلما این پژوهش ، در قالب این مقالة اجمالی ، دارای کمبود ها و کاستی هایی است که از نظر اساتید به دور نخواهدماند اما ، نگارنده تلاش نموده با استفاده از منابع مکتوب و تحقیقات میدانی، نمایی از وضعیت معاصر در فضای آموزش کشور ارائه نماید.
ضمنا بخشی از این تحقیق، برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد نگارنده با موضوع ((بررسی نظام آموزش موسیقی از دوره پیش از دبستان تا پایان دوره متوسطه)) به راهنمایی دکتر ناصر تکمیل همایون و مشاورة خانم توران میرهادی است که در سال 1380 از آن دفاع شده.
بررسی شیوه آموزش موسیقی ، در دوره پس از انقلاب ، به دلیل کثرت انواع آموزش ها، اعم ازرسمیو غیر رسمیو کثرت انواع مراکز آموزشی، اداره های دولتی ، نیاز به انواع
نامه نگاری ها و اجازه نامه ها، دسته بندی و چهار چوبی را لازم داشت که فضا و حیطه کار را مشخص نماید و مرزهای آن را به درستی نمایان سازد. نمودارهایی که در ذیل مشاهده میکنید، نشانگر چگونگی دسته بندی این سیر تحقیقاتی و چگونگی پرداختن به آن است:
به دلیل اینکه روند تحقیقات دارای مرز مشخصی باشد، سیر آموزش موسیقی به دو دستة آموزش رسمی( در مراکز تحت نظر آموزش و پرورش و ارشاد) و غیر رسمی(خارج از چهار چوب برنامه ریزی آموزش و پرورش و تحت نظر سازمان هایی چون شهرداری ، بهزیستی و … ) پی گیری شد. ضمن اینکه گفتنی است در این مقاله تنها نتایج حاصل از پژوهش در حیطه آموزش رسمیو یک مدرسه بین المللی تطبیقی موجود در ایران ( تهران ) ذکر خواهد شد.
در خصوص روند آموزش در مرحله رسمی، لازم به توضیح است که طبق اجازه نامه آموزش و پرورش ، حق دیدار ، مختص به مدارس دخترانه بوده است که ضمن صلاحدید اساتید مشاور این طرح و کارشناس و مشاور وقت تحقیقات آموزش و پرورش کل استان تهران « آقای کسایی» 9 مدرسه از سه مقطع دبستان ( سه مدرسه ) راهنمایی ( سه مدرسه ) و دبیرستان ( سه مدرسه) از منطقه مرکزی تهران ( حافظ شمالی تا حوالی میدان راه آهن ) برگزیده شد. ( علت انتخاب این محدودة جغرافیایی به دلایل قدمت اصالت بافت مدارس در این محدوده و گوناگونی طبقاتی دانش آموزان در این محدوده بوده است.)
مدارس از سه مقطع ، از ناحیه حافظ شمالی( منطقه شش) ناحیه مرکزی محدوده انقلاب ( منطقه6 ) و ناحیه راه آهن ( منطقه 12 )برگزیده شدند.
با توجه به وضعیت آموزش در مدارس دولتی، کمبودها و کاستی هایی که بدون اغراق و پیش داوری ، جامعه از آن آگاه است و مشکلاتی که در روند آموزش دولتی در تمامیمقاطع ، وجود دارد شاید به دنبال موسیقی رفتن و انتظار برخوردی درخور، اسلوب آموزش های دولتی داشتن کمیو یا حتی تا حد زیادی، تجملاتی و غیر واقعی به نظر رسد، اما روش آموزش رسمیهنوز در بسیاری از کشورها ، تنها روشی است که مورد بهره برداری جدی قرار میگیرد و شیوه ای است که برای حصول به برخی اهداف بسیار مناسب است. از آنجا که آموزش موسیقی به شیوه ای طبقه بندی شده و مشخص در برنامه آموزش هنر مدارس موجود نیست، کل تحقیقات این بخش به سوال و جوابهایی محدود شده که علاقه مندی دانش آموزان به این هنر و لزوم وجود آموزش آن را در مدارس، نمایان میساخت.
- 1/1 دبستان نمونة علامه طباطبایی ( منطقه شش، آبان شمالی )
- در گفتگویی که با مربی سرود دانش آموزان دبستان به عمل آمد ، ایشان، آموزش موسیقی به کودکان دبستانی را جزو دروس فوق برنامه ذکر نمودند و اذعان داشتند که از طرف منطقه، نوار سرود در اختیار مدارس قرار میگیرد و شعرهای کتاب همراه با ملودی آن، خوانده میشود. این مربی[1]، عقیده داشت که موسیقی در یادگیری بهتر اشعار موثر است و کودکان شعری را که به همراه موسیقی میآموزند ، به ندرت فراموش میکنند . او همچنین ذکر کرد که تخصصی در این زمینه ندارد و تجربه اش در حد شنیدن موسیقی است ضمن اینکه درس موسیقی را نشاط آور توصیف کرده و معتقد بود، دانش آموزان بسیاری مشتاق شرکت در کلاس هستند.
نواری که در کلاس ها استفاده میشد. گلبانگ مدرسه نام داشت که شاعرو خواننده اش تأیید شده بودند .
- طی صحبت با کودکان اول ابتدایی، دوم و چهارم، تقریبا همگی ایشان ، علاقه خود را به داشتن این درس ابراز داشتند و با زبانی کودکانه عشق خود را به موسیقی و سرود ابراز نمودند.
2/1 - مدرسه راهنمایی نور ( منطقه شش آبان )
مواد درس هنر در این مدرسه، بیشتر بر اساس انجام کارهای دستی با موضوعاتی چون کارتهای نوروزی، قالی بافی، ساخت ماکتهای مختلف چون هفت سین، و … بنا نهاده شده بود. همچون مدرسه پیشین ، دانش آموزان به درس هنر علاقة جدی نشان میدادند اما آن را مکررات دانسته و زنگ هنر را برابر با زنگ تفریح بر میشمردند. سرود، آموزش جدی موسیقی و یا حتی مفاهیم ابتدایی و اولیه آن در زنگ هنر جایی نداشت . گفتنی است که این دو مدرسه، از مدارس نمونه دولتی و با امکاناتی در سطح مطلوب تر از مدارس دیگر، به شمار میآمدند.
در منطقه مرکزی خیابان حافظ ، محدوده انقلاب ، سه مدرسه از سه مقطع مورد بازدید قرار گرفت. این مدارس با نامهای شهید عباسپور ( ابتدایی) گشتاسب ( راهنمایی) و پندارنیک( دبیرستان)، عمل کردی مشابه با دیگر مدارس در زمینه آموزش هنرداشته و هیچ امکانی از نظر آموزش موسیقی ، در نظر نگرفته بودند.
در دبیرستان دخترانه پندار نیک ، اجازه مصاحبه با دانش آموزان داده نشد، اما مدیریت دبیرستان نحوه آموزش هنر را جدی عنوان نموده و یاد آوری کرد که هنر، درسی نیست که بتوان بدون ضابطه به دانش آموزان در این خصوص نمره داد .
- در مدرسه راهنمایی گشتاسب ، در کلاسی متشکل از چهل دانش آموز، دو مربی به آموزش درس هنر ، مشغول بودند. یکی از آنها مربی خط و دیگری مربی نقاشی و هر دو از دانشجویان مرکز تربیت معلم و دانشجویان رشته هنر بودند. در گفتگویی که با این دو مربی انجام شد، اذعان داشتند که مجبورند بر طبق دستور العمل آموزش و پرورش عمل نموده و دانش آموزان نیز مجبورند از آن برنامه آموزشی پیروی نمایند و طبق دستورالعمل آموزش و پرورش هیچ برنامه ایی برای آموزش موسیقی در کلاس ، در نظر گرفته نشده است و ایجاد گروه های سرود ، شعر خوانی و دیگر فعالیتهای هنری مختص ساعات فوق برنامه است.
- در منطقه 11 آموزش و پرورش (راه آهن ) ، براساس روند پیشینِ پی گیری آموزش هنر در مدارس، با معلمان هنر مدارس و دانش آموزان صحبت شد و در کلاس حضور به عمل آمد. در دبیرستان محمود زاده، در مصاحبه ایی با دانش آموزان کلاس، عنوان شد که به این درس بها داده نمیشود و از پایه به دانش آموزان ، آموزش داده نمیشود .دانش آموزان انتظار فعالیت بیشتری داشتند و در عین حال مشتاق بودند که با رشته های مختلف هنری از قبیل موسیقی، نمایش، ادبیات و عکاسی آشنا شوند، ضمن اینکه به علت کمبود امکانات و برنامه ریزی ناردست آموزش و پرورش ، تحقق این علاقه را ناممکن بر میشمردند.
در این جا به دلیل مشابهت نتایج حاصل از گفتگوهای انجام شده در دو مدرسه دیگر، از ذکر گفتگوها خودداری به عمل آمده و به بررسی و نقد وضعیت پرداخته میشود. در واقع به دلیل نبودن برنامه ریزی مشخص در راستای آموزش موسیقی در مدارس ، توسط آموزش و پرورش ، قابل پیش بینی بود که در مدارس دولتی ، نتایج قابل توجهی به دست نخواهد آمد اما آنچه در این بین جالب توجه بود، علاقه و اشتیاق دانش آموزان سه مقطع در پرداختن به موضوعات هنری به عنوان ((درس)) هنر به شمار میرفت.
مسئله دیگری که در برنامه ریزی این سازمان، دوگانه به نظر میرسید ، ایجادگروه های سرود و آهنگ های انقلابی در مدارس و تحت نظر ارگان پرورشی و همچنین طرح درس سرود در کتاب های آموزش هنر مقطع دبستان و راهنمایی بود.
این دوگانگی باعث شد، با کمک مسئول وقت برنامه ریزی کتب درس هنر ( آقای نصیری) در مرکز پژوهشهای کتب درسی آموزش و پرورش ، تحقیقاتی بر کتابهای آموزشی مدارس در زمینه هنر انجام گیرد که نتایج آن به این شرح در اینجا بیان میشود و سپس، به نتایج حاصل از بررسی وضعیت سرود و آهنگهای انقلابی و برنامه ریزی برای آن، در سازمان برنامه ریزی آموزش و پرورش پرداخته خواهد شد.