فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

پاورپوینت کارآفرینی پروژه موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران

دانلود پاورپوینت کارافرینی پروژه موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
دسته بندی سایر گروه های کارآفرینی
بازدید ها 47
فرمت فایل doc
حجم فایل 1034 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
پاورپوینت کارآفرینی پروژه موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*پاورپوینت کارآفرینی پروژه موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران*

تاریخچه و قانون تاسیس:

ü1304 – نخستین قانون اوزان و مقیاسها به تصویب مجلسین رسید .

ü1332 - موسسه استاندارد در قالب یک اداره آزمایشگاهی به منظور کنترل کیفی کالاهای صادراتی آغاز بکار کرد .

ü1339 – قانون " اجازه تاُسیس موسسه استاندارد ایران " در شش ماده به تصویب مجلسین وقت رسید.

ü1343 - آزمایشگاههای واقع در شهر صنعتی کرج (محل فعلی) ضمیمه شد و نام موسسه استاندارد ایران به " موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران " تبدیل یافت.

ü1371 - قانون اصلاح قوانین و مقررات موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران از مجلس شورای اسلامی گذشت که جایگزین کلیه قوانین و مقررات قبلی موسسه شد.

ü1376 - اصلاحاتی در قانون موسسه استاندارد اعمال شد .


مرجعیت قانونی:

üتعیین , تدوین و انتشاراستانداردهای ملی ( رسمی ) به استثنای مواد دارویی

üتعیین ویژگی کالاها و مقایسه آن با استانداردهای مربوط ( به استثنای مواد دارویی )

üاجرای سیستم بین المللی یکاها و کالیبره کردن وسایل سنجش

üانگ گذاری و تعیین عیار فلزات گرانبها

üتاًیید صلاحیت شرکت ها و موسسات بازرسی کننده داخلی و خارجی (سورویانس), آزمایشگاهها , کارشناسان استاندارد و گواهی دهندگان نظامهای سیستمهای مدیریت کیفیت و مدیریت زیست محیطی

üاعطای جایزه ملی کیفیت ایران

üمرجعیت صنعت جوش


تحقیق و پروژه پایانی آبیاری

مقدمه از بسیاری از مناطق دنیا به منظور تامین آب لازم برای رشد محصولات از آبیاری استفاده می شود در مناطق خشک چون خاورمیانه، هند، غیر آمریکا و استرالیا یا بارندگی نیست و یا مقدار آن کم است و آب لازم برای محصولات به طور کلی از طریق آبیاری تامین می شود در نقاط مرطوب و معتدلی چون آفریقای مرکزی و اروپا گرچه محصولات با بارندگی طبیعی رشد می کنند ولی غالب
دسته بندی کشاورزی و زراعت
بازدید ها 42
فرمت فایل doc
حجم فایل 185 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 174
تحقیق و پروژه پایانی آبیاری

فروشنده فایل

کد کاربری 4432
کاربر

مقدمه:
از بسیاری از مناطق دنیا به منظور تامین آب لازم برای رشد محصولات از آبیاری استفاده می شود. در مناطق خشک چون خاورمیانه، هند، غیر آمریکا و استرالیا یا بارندگی نیست و یا مقدار آن کم است و آب لازم برای محصولات به طور کلی از طریق آبیاری تامین می شود. در نقاط مرطوب و معتدلی چون آفریقای مرکزی و اروپا گرچه محصولات با بارندگی طبیعی رشد می کنند ولی غالبا آب باران کافی نیست و به خوبی توزیع نمی شود. در این مناطق برای افزایش محصولات و بالا بردن کیفیت آن گاهی از آب اضافه به عنوان مکمل باران استفاده می شود. در بسیاری از کشورها آبیاری به روش سنتی یعنی با استفاده از سطحی انجام می شود و توزیع آب به وسیله کرت، نوار و شیار صورت می گیرد. با این وجود در سال های اخیر پیشرفتی سریع در استفاده از آبیاری مشاهده شده است.
بخش عمده ایی از منابع آب قابل استفاده جهان صرف امور کشاورزی می گردد. با توجه به محدودیت روزافزون این منابع لزوم استفاده، بهینه از آنها اجتناب ناپذیر باشد شناخت خصوصیات خاک، توجه به وضعیت زمین از نظر پستی و بلندی و به کارگیری روشهای مناسب آبیاری از عواملی هستند که در استفاده مطلوبتر از منابع آب نقش بسیار مهمی دارند.

آبیاری برای چندین هزار سال توسط انسان آبیاری شده ولی فقط در قرن حاضر مطالعات زیادی در مورد روابط آب و خاک و گیاه صورت پذیرفته است. این روابط که

معمولا تحت عنوان مدیریت آبیاری شناخته شده شامل عملیات آبیاری در مزارع وسیع و یا کوچک می شود. آبیاری نامناسب ممکن است باعث اتلاف مقادیر زیادی آب شود مواد غذایی نشسته و حاصلخیزی خاک را خراب کند و یا اگر به اندازه کافی داده نشود کاهشی در محصول پدید آید آب جهت آبیاری و سایر مصارف هر روز ارزش بیشتری پیدا می کندو این بدان علت است که هزینه پروژه های آبیاری افزایش یافته و همچنین امکان تهیه آب با کیفیت خوب محدود می گردد. بنابراین باید یاد بگیریم که چگونه از تلف شدن آب آبیاری جلوگیری نموده و از تغییر زمین در اثر مصرف آب اضافی جلوگیری کرده و جهت بدست آوردن حداکثر تولید در اصلاح آن بکوشیم، ( تشنگی زمین همان و گرسنگی فلاح همان) ( ازژان دیوا)آبیاری نه فقط در مناطق خشک بلکه در مناطق دیگرند که خشکسالی در آنها نادر بود. و سابقا توجهی به امر آبیاری نمی شد به طور قابل ملاحظه ای گسترش پیدا کرده است. سابقا آبیاری در مناطقی با آب و هوای مرطوب که خشکسالی در آنها به اندک اتفاق می افتد ضروری تشخیص داده نمی شد. لذا در چنان شرایطی تغییر راندمان محصول از سالی به سال دیگر که ناشی از بی نظمی بارندگی ها بود اقتصاد کشاورزی منطقه را به شدت مختل می ساخت. به همین دلیل است که امروزه آبیاری به عنوان عامل تنظیم کننده مطمئن درآمد که از سقوط قیمت ها در سال های فراوانی محصول و همچنین از پایین آمدن درآمد کشاورزی در سال هایی که محصول کم است جلوگیری می نماید این جنبه آبیاری دولتها را ملزم می سازد تا با سرمایه گذاری های بزرگ در بخش تعاونی توام با

کمک به کشاورزان از قبیل کمک هیا بلاعوض، دادن وام، کمک های فنی و غیره توجه خاصی به مسئله آبیاری مبذول دارند.

با افزایش جمعیت کره زمین به ویژه در چند سال اخیر مقدار غذای مورد نیاز جهت تغذیه این جمعیت انبوه افزایش یافته است این امر باعث بیشتر شدن تقاضا برای محصولات کشاورزی گردیده و با توجه به محدود بودن منابع آب مورد استفاده در ابیاری وقتی شرب روشهای مختلفی جهت صرفه جویی در استفاده از اب ابداع و روز به روز تکامل یافته اند تا راندمان آب آبیاری افزایش یابد.


کار آفرینی و مدیریت نشاط

فضای مدیریت نیروی انسانی که بخواهد از افراد در راستای بهره گیری از توانایی های بالقوه انان در به فعالیت رساندن بهره بگیرد
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 19
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
کار آفرینی و مدیریت نشاط

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

کار آفرینی و مدیریت نشاط


اداره انسانی از دیدگاه ادیان

مقایسه کار آفرین و مدیر

کارآفرین :

مدیریت کردن ریسک

فرصت گرایی

عملیات

مدیر :

حداقل کردن ریسک

منایع گرایی

تجزیه و تحلیل

چگونه می توان انتظار داشت نوآوری ها ظاهر شوند ؟


-نیازهای افراد تشخیص داده شود.

-به بازار محصول توجه لازم بشود.

-از ابزارهای علمی و فنون بالاتر استفاده شود.

-داشتن مدیری معتقد به کیفیت ونوآوری.

-ایجاد فضای تعاون و همکاری بین کارکنان.

-ایجاد فضای تغییرپذیری در سازمان.

-تقویت کردن ایده های جدید.

-ایجاد سیستم پاداش برای ایده دهندگان.

-ایجاد محیط شاد و مسرت بخش برای کارکنان.

-پرورش تفکر خلاق در سازمان.

رهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

-یورش فکری

-سنتز کردن گروه های کاری ( سینکتیکس SYNECTICS )

-سوالات ایده برانگیز

-راه کار دلفی

-گروه اسمی نامنظم

-ایینه مورینو

-ارتباط اجباری

-تجزیه و تحلیل مورفولوژیک

-گروه تخیلی

-الگو برداری از طبیعت

-تفکر موازی

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

1-ذهنیت و نگرش بشر در خصوص پدیده مدیریت و رهبریت در سازمانها تغییر یافته.

2-مفهوم و ایده کار کردن افراد در سازمانها بعنوان تصدی یک شغل دچار تغییرات وسیعی شده.

3-سازمانها بطور فزاینده ای نسبت به بهینه سازی فرهنگ سازمانی خود سرمایه گذاری کرده اند.

مجموعه این تغییرات نمایانگر تحولی عمیق در نگرش بشر نسبت به چگونگی عملکرد دنیای جدید سازمانها است. این تغییرات الگویی مدیریت را در قالب گذر از وضعیت گذشته به حال می توان تصور کرد:

1-گذر از مدیریت به رهبری.

انجام کار فقط از طریق دیگران کارایی چندانی ندارد.مدیران بجای کنترل زیردستان خود باید در خدمت انان قرار گیرند.

2-گذر از موانع و مشکلات و رسیدن به فرصتها.

مدیران از طریق معاشرت با زیر دستان و سرو سامان دهی به کارها به رفع موانع موجود می پردازند.

3-گذر از کنترل کارکنان و رسیدن به بازده کار.

پای فشاری بر کیفیت جامع و فراگیر.

4-گذر از رقابت و رسیدن به همکاری.

5-گذر از اطاعت و رسیدن به تعهد.

بجای کنترل کردن دیگران سعی می کنند خویش را با دیگران وفق دهند.

6-گذر از کنترل کردن و رسیدن به مربی گری.

7-گذر از تحکم و رسیدن به مشارکت.

مدیریت مشارکتی انتقال اختیارات و دخالت کارکنان در مسایل مدیریتی الگوهای موفق تجربه شده جاری است.

8-گذر از این یا ان و تفکر خطی رسیدن به تفکر خلاقه و اندیشه فراگیر.

باید یاد گرفت چند بعدی و مبتکرانه اندیشید.

9-گذر از دافعه و رسیدن به جاذبه.

ارزش قایل شدن برای عقاید متفاوت می تواند به معنی تغییری اساسی در ذهنیت مدیر امروزه تلقی شود.

10-گذر از پاداشهای مالی و رسیدن به برانگیختگی درونی.

مدیران باید به جای سیستم های تشویق و تنبیه بر رفتارهای خودگردان کارکنان تاکید ورزیده و به جای أنان در این خصوص که چگونه می توانند از طریق شغل انها به أنچه که می خواهند دست یابند الهام دهند.

ایفای نقش موثرتر نیروی انسانی با مدیریت یا رفتار نشاط انگیز

فضای مدیریت نیروی انسانی که بخواهد از افراد در راستای بهره گیری از توانایی های بالقوه انان در به فعالیت رساندن بهره بگیرد. در تکاپو است تا به مواردی نظیر نکات اشاره شده در زیر دست یابد :

پیش بردن مجموعه به سمت اهداف تعریف شده

بهبود بهره وری در ابعاد گوناگون

-افزایش کمیت یا کیفیت تولید یا تغییر در میزان عرضه خدمات

رسیدن به حدی معقول و امکان پذیر از سود اوری و ایجاد فضای جلب رضایت مشتری داخل و خارج از سازمان

تضمین با بیمه کردن بقای سازمان و مواردی مشابه

غالبا ابزارها اهرم ها یا شیوه های مختلفی که مدیران را برای رسیدن به اهداف سازمانی هدایت می کنند در دو قالب مادی یا انسانی جای داده می شوند :

فهرست مطالب

مقایسه کارآفرینی و مدیر

راهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

ایفای نقش موثر تر نیروی انسانی با مدیریت یا رفتار نشاط انگیز

تاثیرات مستقیق نشاط روی کارکنان

چه چیزهایی افراد را واقعا بر می انگیزد

ویژگیهای نظام مدیریت ارزشی

ثمرات اعمال مدیریت ارزشی

مدیر ارزشی می توانداین پرسش ها را در ذهن بپروراند

روحیه سازی در کارکنان

ابعاد مهم در ارتباط با کارکنان

عوامل اثر گذار بر شور و شوق کارکنان

چرا ایجاد شور و شوق ضروری است

راه ایجاد شور و شوق در کارکنان

رهبری تسهیل کننده چیست

سوژه های کلیدی در ایجاد اتمسفر یا فضای بهینه کاری

تشکر باید حالت خاص داشته باشد

روال موثر در نشان دادن افتخار نسبت به کارکنان

بهبود جو خانوادگی در محیط کار

زمینه های داوری مردم راجع به شرکتها

با در گیر شدن افراد در این برنامه .روحیه بالا می رود

رفتار نشاط انگیز برای ایجاد انگیزه در کارکنان

راهکارهای ایجاد کننده نشاط برای پدید آوردن انگیزه در کارکنان

مشخصه های شخصیتی افراد

گونه های مختلف هوش شناخته شده و قابل رشد در انسانها

خود شناسی با پرسش از خود

ارزیابی اثر بخشی بر اساس استاندارهای آموزشی با کیفیت فراگیر


بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 29
فرمت فایل doc
حجم فایل 189 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 210
بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

مقدمه

قال رسول الله (ص) لا مظاهره اوثق من المشاوره – هیچ پشتوانه ای مطمئن تر از مشورت نیست.

با یکی دو کس مشاوره کن
کز یک آیینه پیش رونگری

در اموری که پر خطر بینی
وز دو آیینه پشت سربینی

«سعدی»

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند.

امروزه مشکلات انسانی پیچیده تر و دشوارتر گردیده و طبعاً متخصصینی را می طلبد که در حرفه های کمکی نظیر روانپزشکی، روان درمانی، مشاوره، مددکار اجتماعی و غیره تبحر کافی داشته باشند و بتوانند فرد را در رفع مشکلات کمک کنند.

فرایند مختلف مشاوره و روان درماین بیانگر این واقعیت است که تلاش علمی و حرفه ای برای بررسی و رفع مشکلات انسانی در جریان است. درمانگران و مشاوران با صرف وقت و استفاده از تجارب علمی و مهارت های شخصی خود به بررسی مشکلات می پردازند و راههایی برای مقابله با آنها ارائه می دهند و سعی می کنند به رابطه ای توأم با اطمینان و اعتماد با مراجع نایل آیند.

در دنیای امروز افسردگی بسیار شایع است. تقریباً از هر 4 ازدواج یکی به طلاق می انجامد، از هر 5 بزرگسال، یک نفر به روان درمانی نیاز دارد یا برای حفظ آرامش خود باید از استفاده کند. بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز اندوهی مزمن در تمام طبقات جامعه ایجاد نموده و این موضوعی است که با صرف هزینه هنگفت هم نمی توان آن را حل کرد مگر آنکه توجهی آگاهانه و مسئولانه به مشکلات تحصیلی، رفتاری و خلقی دانش آموزان و کودکان و نوجوانان داشته باشیم و از تبدیل این مشکلات دانش آموزی به معضلات پیچیده خانوادگی و اجتماعی و شغلی آینده جلوگیری کنیم.

سالهاست که تصوری غلط در بین گروههایی از جامعه ما وجود دارد که: کودکی و نوجوانی دوران راحتی و فراغت از هر دغدغه و نگرانی است. در واقع وقت آن رسیده که این تصور را از ذهن بزرگترها بزداییم و آنان را هر چه بیشتر متوجه مسائل و مشکلات دانش آموزان کنیم.

مشکلاتی از قبیل: عنان گسیختگی و فرار از خانه، سوء مصرف الکل و دارو، افزایش مشکلات یادگیری و رفتاری و عاطفی، بی تعهدی و بی مسئولیتی، خودکشی و مشکلات بی شمار دیگری که دانش آموزان با آنها روبرو هستند و نیازمند کمک.

بیان مسأله:

تحولات اجتماعی و اقتصادی در دنیای امروز بر پیچیدگی روابط انسانی می افزاید و همین پیچیدگی ها افراد را در روابط اجتماعی خود با مشکلاتی روبرو می سازد. انسان ناگزیر است برای غلبه بر این پیچیدگی ها با دیگران ارتباط برقرار کند و با افراد متخصص و کارآمد مشورت کند.

وجود ناسازگاریهای عاطفی و اجتماعی در خانواده و مدرسه و محیط کار، روبرو شدن با مشکلات متعدد اقتصادی، تحصیلی، شغلی، جنسی، اخلاقی، نگرانی ها و ناراحتی های فکری همانند تضاد و تعارض با والدین و معلمین، تصمیم گیریهای مهم و اساسی نظر انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل و ... دلایل و شواهدی روشن بر ضرورت استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره است.

از این رو نقش و جایگاه مراکز مشاوره در تصمیم گیریهای عقلانی و کسب رضایت مندی از زندگی در دنیای فعلی اهمیت بسیاری دارد.

در این پژوهش به بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان) می پردازیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

مسأله ارزشیابی بخش جدانشدنی از کار مشاوره می باشد. متأسفانه در کشور ایران به دلیل نوپا بودن مشاوره، فعالیت های انجام شده در این زمینه بسیار محدود است.

با توجه به اهمیت مشاوره، مراکز و خدمات مشاوره ای باید از پشتوانه تحقیقاتی قوی برخود باشند، زیرا پژوهش هایی در زمینه فوق موجبات رشد این علم و کارآیی بیشتر آن را فراهم می آورد.

با نگاهی به تأثیراتی که مشاوران در خلال مشاوره بر مراجعان می گذارند و ارائه دادن برنامه های متفاوت تخصصی برای مراجعان همانند برنامه های آگاهی دهنده در زمینه های مختلف، صرف هزینه های مادی و صرف وقت از طرف هر دو گروه (مشاوران و مراجعان) باید میزان تأثیرگذاری مشاوران و مراکز مشاوره راهنمایی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.

اگر چه مشخص کردن موثر بودن مشاوره، بسیار دشوار است و بخشی از این دشواری به این نکته بر می گردد که بعضی مشاوران ارزیابی را فرایندی تهدیدآمیز می دانند، نه سازنده. ولی نمی توان از ارزیابی چشم پوشی کرد زیرا ارائه پیشنهادهای جدید و شناساندن کاستی ها و کمک به مشاوران تا در سطح بالاتر و حرفه ای تری عمل نمایند از پیامدهای ارزیابی می باشد.

در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر مراکز مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان در کاهش مشکلات دانش آموزان می پردازیم تا با شناسایی زمینه های موفقیت و عدم موفقیت این مراکز بتوان اثربخشی خدمات مشاوره ای را افزایش داد و از این طریق در جهت تربیت نسلی پویا و سالم و با نشاط گامهای موثری برداشت.

اهداف پژوهش:

در پژوهش حاضر موارد زیر مورد نظر محقق می باشد:

1- استخراج مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجمن اولیا و مربیان شهرستان کرج.

2- بررسی میزان کارآیی مراکز در کاهش مشکلات شایع دانش آموزان.

3- بررسی میزان رضایت مندی مراجعان از عوامل دخیل در امر مشاوره در مراکز مشاوره و راهنمایی.

4- ارائه پیشنهادهایی در جهت افزایش رضایت مندی مراجعان.

تدوین فرضیه ها

نظر به اینکه پژوهش به صورت توصیفی و زمینه یابی است. به جای فرضیه محقق از پرسشهای پژوهشی استفاده کرده است.

پرسشهای پژوهشی:

1- مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان چه مشکلاتی است؟

2- مراکز مشاوره تا چه حد در کاهش مشکلات تحصیلی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

3- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

4- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات خانوادگی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

5- برای بهبود امر مشاوره چه تغییراتی در مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان می توان انجام داد؟

تعاریف عملیاتی مفاهیم واژه ها:

مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده

امروزه موسسات متعددی در زمینه های متفاوت روان شناسی و مشاوره فعالیت می کنند. کلینیک های مشاوره نیز از جمله موسساتی هستند که خدمات مشاوره ای و روان درمانی را به مراجعان خود ارائه می دهند.

کلینیک راهنمایی و مشاوره بر اساس مصوبه شورای عالی جوانان متشکل از حداقل یک مشاور مرد، یک مشاور زن، یک مددکار اجتماعی، یک روان شناس بالینی یا یک روان سنج و یک روانپزشک است.

این گروه با یکدیگر به صورت تیمی همکاری می کنند. کلینیک ها و مراکز مشاوره اصولا به گونه ای طراحی می شوند که مراجعین در آن احساس آرامش نمایند و سعی بر آن دارند تا با ایجاد فضای آرام و دوستانه و بدون هیچ گونه از شدت ناراحتی مراجعین کاسته شود. در بعضی کلینیک ها و یا مراکز مشاوره که مراجعین کودک را می پذیرند ممکن است کودکان بر اساس یک برنامه روزانه یا هفتگی به کلینیک مراجعه کنند.

برای کودکان جوان تر غالباً از بازی برای ایجاد ارتباط سود جسته، لذا در این مراکز اتاق بازی درمانی پیش بینی شده است.

به طور کلی کودکان بسیار خردسال قادر نیستند، مسائل و مشکلات خود را بیان سازند. ولی می توانند آنها را به کمک بازی نشان دهند و برای این منظور می توان از اتاقهای بازی و اسباب بازیهای خاصی که انتخاب شده اند استفاده کرد.

وقتی کودکان بزرگتر مشکلات آموزشی خاص خود را ظاهر ساختند باید جهت برطرف کردن آنها از معلمین استفاده شود. در این میان نقش روان شناس این است که درباره نگرش ها و ساختمان کلی شخصیت فرد مطالعاتی انجام دهد و اگر شواهدی بدست آمد که کودک به خاطر وجود ناراحتی های عاطفی از یادگیری طفره می رود و در برابر آن از خود مقاومت نشان می دهد، تغییر دادن نگرشها و طرز تلقی او ضروری می نماید. (شاهپوریان، رضا، 1355، صفحه 24)

در کلینیک نیز همچون سایر موسسات درمانی به ایجاد رابطه حسنه ضرورتاً اهمیت داده می شود. قطع نظر از سوگیری ها و گرایشات مکتبی، نظریه های مکاتب در یک ویژگی اساسی با یکدیگر مشترکند. یعنی همه آنها مبتنی بر ایجاد یک رابطه ویژه انسانی بین بیمار و درمانگر می باشند.

(راهنمایی و مشاوره 1373 صفحه 173).

مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده به محلی اطلاق می شود که به فعالیتهای راهنمایی و مشاوره خانواده بر مبنای اساسنامه سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران بپردازد.

(شیوه نامه اجرایی مراکز مشاوره خانواده – سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان – 1378 ماده یک فصل اول)

اهداف مراکز مشاوره

1- کمک به دانش آموزان در شناخت بهتر خود (استعدادها، تواناییها، رغبتها، ارزشها، نگرشها و ...) به منظور ارتقای سطح فکر و اعتلای هر چه بیشتر توانمندی های خویش.

2- کمک به دانش آموزان در کسب اطلاعات لازم درباره موقعیتهای گوناگون زندگی (تحصیلی، شغلی، ازدواج، خانوادگی و جز آن) به منظور میل به سازگاری های لازم.

3- کمک به دانش آموزان در انتخاب و تصمیم گیریهای مهم زندگی مثل انتخاب رشته تحصیلی – شغل – همسرگزینی و ... به منظور برخورداری از سلامت روان

ادامه اهداف مراکز مشاوره

با افراد دیگر در خانه، مدرسه و جامعه.

9- کمک به دانش آموزانی که دارای مشکلات بحرانی و یا نیازهای مربوط به رشد هستند و به تنهایی قادر به رفع آنها نیستند.

10- کمک به جوانان در یادگیری مهارت های لازم و کسب اعتماد به نفس بیشتر جهت روبرو شدن با مسائل و مشکلات زندگی.

با عنایت به اهداف فوق وظایف ذیل را برای مراکز مشاوره در نظر گرفته اند.

1- مشاوره های فردی با جوانانی که دارای مشکل و یا نیاز خاصی هستند.

2- مشاوره های گروهی با گروه هایی از جوانان که دارای مشکلات مشابه هستند.

3- انجام مشاوره های گوناگون تحصیلی، شغلی، ازدواج و خانوادگی و برنامه ریزی برای استفاده بهینه از اوقات فراغت بر حسب نیاز جوانان.

4- معرفی خدمات مشاوره ای موجود در جامعه به جوانان.

5- کمک به جوانان به منظور شناسایی فرصتهای مناسب محیطی و درک تجارب خویش در سازگاری با واقعیت موجود.

6- تدارک انواع کمک های حرفه ای برای جوانان در جهت شناخت ویژگیها و توانمندیهای خویش به منظور نیل به مفهوم مناسبی از خویشتن.

7- مشورت با والدین، معلمان، صاحب کار و مسئولان و دیگر افرادی که به گونه ای در بهبود وضعیت جوانان موثرند.

8- کمک به جوانان در موارد بحرانی مانند مرگ عزیزان، شک در زندگی، تمایل و یا اقدام به خودکشی و ...

9- شناسایی منابع کمکی دیگر در جامعه و ارجاع جوانان به آنها بر حسب ضرورت.

10- تهیه و عرضه کمک های غیر مستقیم از طریق نشر پوستر، مجلات، بولتن های جزی، ایجاد خطوط ارتباط تلفنی به منظور رفع نیازمندیهای عمومی و افزایش سطح آگاهیهای جوانان.

11- ارزشیابی و پیگیری اقدامات مشاوره ای با جوانان به منظور اطمینان یابی از نتایج فعالیت های مشاوره ای در تغییر و بهبود وضعیت جوانان.

12- تحقیقات ضروری در ارتباط با مسائل و نیازهای جوانان به منظور دستیابی به بهترین شیوه های برخورد با آنها.

مشاوره در سال 1980 کمیسیون صادر کننده پروانه، انجمن آمریکایی کارکنان و راهنمایی (APGA) که ترغیب شد تا جهت مشاوران پروانه قانونی کار خصوصی صادر کند، مشاوره را به عنوان «... بکارگیری شیوه های مشاوره و سایر زمینه های علوم رفتاری در یاری رساندن به یادگیری چگونگی حل مشکلات یا تصمیم گیری پیرامون پیشه و حرفه، رشد فردی، ازدواج، خانواده یا سایر موارد بین فردی» تعریف کرد:

مشاوره به رابطه حرفه ای بین یک مشاور آموزش دیده و مراجع دلالت می کند. این رابطه معمولاً میان دو نفر است. اگرچه بعضی مواقع مشاوره با بیش از دو نفر صورت می گیرد. این رابطه برای کمک کردن به مراجعان جهت درک و روشن کردن نظرات آنها در مورد محیط زندگی خود و یا دادن راه رسیدن به اهداف انتخاب شده فردی از طریق انتخاب راههای سنجیده و با معنای فردی و حل مشکلات هیجانی و میان فردی برگزار می شود.

مشاوره یک جریان یادگیری است که معمولاً از طریق ارتباطی متقابل بین دو نفر – مشاور مراجع – انجام می گیرد.

در این رابطه، مشاور با داشتن مهارت های علمی در زمینه روانشناسی کاربردی و تجربه حرفه ای به مراجع کمک می کند تا هر چه بیشتر به خودآگاهی برسد و با کسب بینش واقعی، در برخورد با مشکلات حال و آینده اش بتواند تصمیم بگیرد.

مشاوره، تجربه ای است که در آن مراجع برانگیخته می شود تا درباره وضع خود، گرایشها و همچنین طرحهایی که به او در حل مشکلاتش یاری دهد بیندیشد.

مشاوره کوشش صمیمانه دو جانبه است که در آن واکنشها و احساسات مراجع بیش از هر چیز حائز اهمیت است.

به عقیده پاترسون مولف کتاب مشاوره و راهنمایی مدارس مشاوره رابطه ای تخصصی است که با طیب خاطر بوسیله فردی که به کمک روانی احساس نیاز می کند (مراجع) با فردی که برای تدارک آن کمک، کار آزموده است (مشاور) ایجاد می شود.

مشاوره، متضمن فکر کردن با مراجع درباره سوابق، رغبتها، فشارهای وارده بر او، بررسی امکانات عملی گوناگون و بالاخره اتخاذ تصمیم و عمل به آن است.

بدیهی است توجه عمده پویش مشاوره، معطوف کوششهایی است که مراجع به نفع خود بعمل می آورد یعنی در واقع تکیه روی از بین بردن مشکل نیست بلکه در کمک به فرد است که خود به حل مشکلش نائل شود.

5 هدف عمده مشاوره:

1- آسان کردن تغییرات رفتاری 2- افزایش توانایی مراجع در ایجاد و حفظ رابطه با دیگران 3- کمک به بالا بردن اثربخشی و توانایی سازگاری (سازش یافتگی) مراجعان 4- بهبود فرایند تصمیم گیری در مراجعان 5- تسهیل شکوفایی استعدادهای بالقوه مراجعان.

مشاور مهمترین رکن برنامه های راهنمایی است و چون معمولا از صلاحیت علمی و تخصصی لازم برخوردار است، در حل مشکلات دانش آموزان نقش تعیین کننده دارد. مشاور وقتی می تواند در کار خود دقیق باشد که از ویژگی های زیر برخوردار باشد.

از نگرشها، آرمانها، احساسات، ارزشها، تواناییها و محدودیت های خود آگاهی کافی داشته باشد.

از اعتماد به نفس، سلامت روان و پایداری عاطفی برخوردار باشد.

شخصیتی گرم و پذیرا و نسبت به دیگران علاقمند باشد.

احساسات و افکار شخصی خود را به مراجع تحمیل نکند، درباره امر به پیش داوری نپردازد و او را وسیله ای برای ارضای نیازهای روانی خود قرار ندهد.

نسبت به حالات درونی و نیازهای مراجعان خود، حساس باشند. به دنیای مراجع وارد شود یعنی مسائل را از دریچه چشم او ببیند بدون آنکه تحت تأثیر مراجع قرار گیرد.

دید علمی داشته باشد و مسائل را به شیوه منطقی حل کند.

از کار کردن با دیگران لذت ببرد و در رابطه اش با سایرین، انعطاف پذیر باشد.

در حرفه خود از مهارت، تجربه و تخصص کافی برخوردار باشد.

از امکانات تحصیلی و شغلی، منابع موجود در جامعه و سایر موقعیتهای اجتماعی آگاهی کلی داشته باشد تا بتواند در فرصتهای مناسب اطلاعات لازم را در اختیار مراجعان خود قرار دهد.

انجمن ملی راهنمایی شغلی 1949 چنین مطرح کرد که خصوصیات عمومی مشاوران باید علاقه عمیق به مردم و شکیبایی نسبت به آنان، حساس بودن به طرز نگرش و اعمال دیگران، ثبات هیجانی و عینیت، مورد اعتماد بودن و آشنا بودن با حقایق را شامل می گردد. بعدها انجمن آموزش و نظارت مشاوران (1964) شش خصوصیت اصلی را برای مشاوران قائل شد:

ایمان داشتن هر فرد، تعهد نسبت به ارزشهای فردی و انسانی، هوشیار بودن در مورد محیط و اطراف خویش، گشادگی اندیشه، درک خود و تعهد شغلی.

کمز و همکاران (1969) از مجموعه مطالعاتشان چنین نتیجه گرفتند که تفاوت عمده بین مشاوران موثر و غیر موثر، در عقاید و خصایص شخصی خود آنان است.

کمز دریافت که مشاوران موثر، سایر افراد را در جهت حل مشکلات و هدایت زندگی شان توانا و نه ناتوان می دانند. همچنین آنها مردم را قابل اطمینان، صمیمی، و با ارزش می دانند. آنها تمایل بیشتری به نزدیک شدن با افراد دارند تا با اشیا و معتقدند انسانها توانایی کافی برای روبرو شدن با مشکلات را دارند. و نیز بیش از اینکه مسائل خود را پنهان کنند خود را آشکار می کنند.

کمز و سوپر (1963) پی بردند که مشاوران موثر مراجعان خود را افرادی لایق، قابل اعتماد، دوست داشتنی و با ارزش می دانند و خودشان را نوعدوست و غیر سلطه گر می شمارند.

آلن پی برد که: «مشاور فردی است که با حالتهای عاطفی خود آشنا است و مشاور غیر موثر به لحاظ زندگی درونی خود کم وبیش ناراحت است. مشاوران موثر می توانند احساساتی مانند ناراحتی، خشم، تنفر و سایر احساسات به ظاهر منفی را در خود بپذیرند و بدون انکار یا تحریف آنها، کنترل بیشتری بر رفتارشان خواهند داشت. آنها به این دلیل که به واکنشهای هیجانی خود آگاه هستند، می توانند به جای آنکه به احساسات خود اجازه دهند تا بدون آگاهی هوشیارانه نسبت به آنها، بر رفتارشان تأثیر بگذارند، همانگونه که می خواهند عمل کنند.»

در مجموع خصوصیات شخصی مشاوران موثر را می توان اینگونه بیان نمود:

1- مشاوران موثر تجارب خود را می پذیرند و نسبت به آنها گشاده هستند.

2- آنان از ارزشها و باورهای خود آگاهی دارند.

3- آنان قادرند با دیگران رابطه ای گرم و عمیق ایجاد کنند.

4- آنان خود را به آن صورتی که واقعاً هستند به دیگران نشان می دهند.

5- آنان مسئولیت شخصی رفتار خود را می پذیرند.

6- آنان سطح آرزویی واقع گرایانه دارند.

خانواده ß دامنه تعریف خانواده از خانواده هسته ای که در آن پدر نان آور محسوب می شود، مادر زحمت های خانه را به عهده دارد و دو فرزند نیز در مجموعه خانواده حضور دارند تا خانواده های چند نفری که با یکدیگر زندگی می کنند، گسترده است. بین این دو خانواده حداقل از هشت نوع خانواده دیگر نیز می توان نام برد. خانواده گسترده، خانواده مختلط، خانواده غیر رسمی، خانواده تک والدی، خانواده گروهی، خانواده زنجیره ای (serial family) خانواده چند همسره (polyamous family) و خانواده ای که در آن زن و شوهر بدون ازدواج زندگی می کنند (cohabitational family) (کلدنبرگ و گلدنبرگ؛ 1991، سوارتس 1993؛ توماس، 1992)

خانواده ها را همچنین می توان بر اساس ساختار سازمانی آنها تعریف کرد که با توجه به معیارهایی نظیر پیوستگی، عشق و محبت، وفاداری و هدفمندی میان اعضا مشخص می شود. وجود ارزش های مشترک فراوان، علایق، فعالیت ها و توجه به نیازهای اعضا وجه تمایز میان خانواده، به عنوان یک گروه با کارکردی خاص ودسته ها یا گروه های سازمانی دیگر محسوب می شود.

خانواده ß خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است و مهمترین رکن جامعه را تشکیل می دهد. خانم دکتر نوابی نژاد خانواده کوچکی متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی یا خونی با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و در کنار یکدیگر در واحد خاصی زندگی می کنند و دارای تجارب فرهنگی مشترکی می باشند. مشاوره ازدواج و خانواده درمانی 1376 صفحه 36

خانواده یک پدیده تاریخی و یک واحد اجتماعی است که واجد خصایص یک گروه یا یک نهاد است. خانواده به مجموعه ای از افراد اطلاق می شود که با هدف و منافع مشترکی زیر سقفی گرد هم می آیند. قائمی – علی – نظام حیات خانواده در اسلام 1375 – صفحه 20

خانواده عبارتست از یک شراکت کم وبیش پایدار با یا بدون فرزند.

ساموئل کنیک جامعه شناسی – ترجمه مشفق همدانی صفحه 226

از خانواده تعاریف دیگری نیز عنوان شده است و از همه آنها چنین برداشت می شود که خانواده نهاد اجتماعی است که از زن و مرد بر اساس قراردادی شرعی یا عرضی در یک مجموعه قرار می گیرند و با تولد فرزندان پیوند آنان پیچیده تر و غنی تر می گردد و اعضای این اجتماع دارای اهداف مشترک و هم چنین روابط عاطفی با یکدیگر می باشند و بروز هر نوع اختلال در هر یک از اعضای خانواده موجب بروز اختلال در سیستم خانواده می گردد.

کتاب های جامع آموزش خانواده انتشارات مدرسه

خانواده یک واحد اجتماعی است که بر اثر ازدواج یک زن و مرد پدید آمده وجود فرزندان آن را تکمیل می کند.

مشخصه های خانواده: 1- از قدیم الایام وظیفه تولید مثل، پرورش کودک، تولید اقتصادی و... را بر عهده داشته است.

2- افراد متفاوتی با وظایف مشترک و گوناگون در آن حضور دارند.

3- در این سازمان منافع مشترکی دنبال می شود.

4- حقوق متقابلی بین افراد یا اعضاء موجود است.

5- تماس مستمر و رویارویی بین اعضا وجود دارد.

6- روابط منظم و مشخصی بین اعضاء برقرار می گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است.

خانواده به طور کلی به دو قسم متعادل و نامتعادل تقسیم می شود. در خانواده نامتعادل اعضا از عهده انجام وظایف به خوبی بر نمی آیند و احساس آرامش و امنیت در آن وجود ندارد. خانواده نامتعادل به گروههای متعددی قابل تقسیم است که عبارتند از:

- خانواده گسیخته یا خانواده ای که اعضای آن مشخصا از هم پاشیده اند و در یک مجموعه زندگی نمی کنند. همچون خانواده طلاق و خانواده با پیوسته.

- خانواده گسسته که در آن گرچه اعضاء در کنار یکدیگرند، ولی با یکدیگر روابط مناسب ندارند. خانواده گسسته انواعی دارد که عبارتند از: خانواده آشفته: در خانواده آشفته یا بی سامان مهمترین عناصری که به شکل بارز آسیب خورده است، مدیریت و قانونمندی و تعامل مثبت اعضای خانواده با یکدیگر است.

در چنین خانواده ای هر کس ممکن است امیال و خواسته های خود را اجرا کند و هر کس به تناسب قدرتی که در اختیار دارد، می تواند دیگران را تحت سلطه خویش بگیرد. مانند دخترانی که از بیرون رفتن و ارتباط با افارد مختلف در جامعه به عنوان ابزاری برای تسلط بر افراد خانواده استفاده می کنند. خانواده بی سامان در حقیقت یک واحد اجتماعی سازمان یافته به شمار نمی آید، بلکه واحدی است متشکل از تعدادی افراد که بیشتر یک جمع را می سازند تا یک جامعه را.

خانواده قطبی ß منظور از خانواده قطبی خانواده ای است که در آن قدرت و سلطه روی فرد معینی چون پسر، مادر یا یکی از فرزندان متمرکز است. به چنین خانواده هایی اصطلاحاً پدر سالار، مادر سالار و یا فرزندسالار می گویند.

در خانواده های قطبی، مدیریت و اقتدار وجود دارد. ولی تعامل مثبت بین اعضای آن برقرار نیست. در چنین خانواده ایی سایر اعضاء خانواده استقلال و عزت نفس مناسب را ندارند. اعضای غیر مسلط، هر چند ممکن است نسبت به سلطه فرد مسلط معترض باشند لکن در خود توان کافی برای بیان اعتراض را نمی یابند. همین تعارض درونی موجب می شود، فرد نسبت به تواناییهای خود ناامید شود و خود را فردی ناتوان و در مجموع کم ارزش تلقی کند.

از میان انواع خانواده های قطبی، خانواده پدر سالار می تواند کم آسیب تر از انواع دیگر باشد در حالی که خانواده فرزند سالار خانواده ای است با زمینه آسیب پذیری زیاد.

هر چند خانواده پدر سالار از مزیت بیشتری نسبت به سایر انواع خانواده های قطبی برخوردار است، لکن چنین خانواده ای نیز در جهان امروز و در شرایط فعلی، خانواده ای متعادل به شمار نمی آید.

در جهانی که بیش از گذشته انسانها احتیاج به رشد عقلی، عاطفی و اجتماعی دارند، باید به همه آنان فرصت مناسب برای مواجه شدن با مسائل گوناگون زندگی را داد. فرزندان و زن خانواده احتیاج دارد در زمینه های مناسب با سن و جنس خود با مسائل مواجه شوند و در حد توان خود آنها را حل کنند. در خانواده پدر سالار چنین فرصتهایی در اکثر و اغلب موارد به افراد داده نمی شود. همه باید برای انجام هر کاری از قدرت مسلط پیروی کنند و هر کس نباید بدون اذن و اجازه او عملی انجام دهد و این قاعده کلی، ضرورت زندگی اجتماعی در جهان امروز را نادیده می گیرد.

در خانواده مادرسالار، علاوه بر اشکالی که در مورد خانواده های پدرسالار متذکر شدیم، موارد مشکل عبارتند از:

آسیب خوردن عزت نفس پدر که ناشی از ضعیف شدن نقش او در خانواده است.

از بین رفتن یک الگوی مناسب پدری برای فرزندان.

تصمیم گیری های گاه شدید و عاطفی مادر.

خانواده های فرزندسالار، ضمن آنکه ممکن است معایب دودسته خانواده های پدرسالار و مادرسالار را داشته باشد، اشکالات متعدد دیگری نیز دارند. در این خانواده ها، ضمن اینکه پدر و مادر هر دو خود را فاقد کفایت می بینند، تصمیم گیریهای هیجانی و گاه همراه با ناپختگی توسط آنان بسیار زیاد دیده می شود. مضافاً اینکه فرزندان دیگر ینز خود را در این بین ذیحق دانسته و یا موجب بالا رفتن تنشها در خانواده شده و یا نگرشی کینه توزانه نسبت به خواهر یا برادر خود پیدا می کنند. در هر حال خانواده های فرزندسالار معمولاً آسب پذیرترند و اغلب قانونمندی خاصی بر آنان حکمفرما نیست.

روی هم رفته به جای سلطه یک فرد در خانواده بهتر است قانون و تعامل مناسب عقلی، عاطفی، رفتاری در بین آنان حاکم باشد. پدر باید مدیر خانواده باشد و بر اساس مقررات و الگوهای تعامل سالم و سازنده مدیریت کند.

خانواده بی عاطفه ß خانواده بی عاطفه، خانواده ای است که اصلی ترین ابزار ارتباط یعنی عاطفه و همدلی بین اعضای خانواده را ندارد.

عواطف در خانواده اولین عامل تعادل به شمار نمی آید ولی عامل اصلی محسوب می شود. در یک خانواده متعادل، مقدم بر عاطفه، باید عقل حاکم باشد، ولی عقل وظایف خانواده را تکمیل نمی کند. این عاطفه است که باید در تمامی روابط خانوادگی جریان داشته باشد و حضور خود را نشان دهد. علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر و محبت بی دریغ آنان نسبت به فرزندان، تضمین کننده یک خانواده خوب و متعادل است.

محبت در خانواده باید هم وجود داشته باشد، هم بیان شود و هم غیر مشروط باشد.

از جمله عوامل موجد محبت، توجه به شأن، شخصیت و نیازمندیهای همسر و سایر اعضا خانواده است. باید از خود محوری و خود میان بینی اجتناب کنیم تا بتوانیم در قلوب دیگران جایی پیدا کنیم. ضمناً باید از عواملی که موجب می شود محبت ما نسبت به دیگران خدشه دار شود و یا جایگاه محبت آمیز خود را در دل یکدیگر از دست دهیم، اجتناب کنیم. از آن جمله فراموش کردن خطاها اشتباه ها و اعمال و رفتاری است که از فرد مقابل سرزده و در شخصیت و ذهن ما اثر منفی می گذارد. چنین خاطراتی را بهتر است آگاهانه به فراموشی بسپاریم.

هرگز نباید عملاً یا تلویحاً ابراز کنیم که اگر فلان کار را انجام دهی تو را دوست دارم و یا چون کار معینی را انجام نداده ای دوستت ندارم. دوست داشتن و نداشتن نمی تواند ابزار مناسبی برای تشویق و تنبیه اعضای خانواده باشد.

به این ترتیب محبت غیر مشروط، بستری مطمئن برای رشد روانی اعضای خانواده، به خصوص فرزندان خواهد بود.


مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 18
فرمت فایل doc
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 50
مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

مدیریت آموزشی با عنوان آموزش و پرورش

تعاریف آموزش و پرورش

دید کلی

آموزش و پرورش تعاریف گوناگونی دارد. گوناگونی تعاریف غالبا ناشی از پیچیدگی و چند وجهی بودن امر آموزش و پرورش است .

عقیده بروک اور و اریکسون ( Brookover & Erikson ) درباره اموزش و پرورش

آموزش و پرورش عبارتست از : تحلیل علمی الگوها و فراگردهای اجتماعی دخیل در نظام آموزش و پرورش. منظور از نظام آموزش و پرورش ، انگاره (pattern) یا الگوی علمی نهادها و سازمانهای رسمی جامعه است که به واسطه آن معارف و میراث فرهنگی منتقل ، و پرورش و رشد اجتماعی و شخصی افراد جامعه میسر می‌شود.

عقیده درباره آموزش و پرورش

آموزش و پرورش ، کلیدی است که در را به سوی نوسازی (modernization) جامعه می گشاید.

عقیده اگوست کنت در مورد آموزش و پرورش

آموزش و پرورش را به منزله تهذیب و تزکیب آدمی دانسته و برآن بود که ترقی انسانیت بیش از همه مرهون و مدیون تعلیم و تربیت است چه به مدد آن ذهن آدمی از مراحل مذهبی و فلسفی به مرحله علمی یا اثباتی انتقال می‌پذیرد و از این برکت این تحول فکری ، تکامل اخلاقی و اجتماعی روی می‌دهد.

عقیده هربرت اسپنسر درباره آموزش و پرورش

او غایت آموزش و پرورش را تدارک و تامین زندگی بهتر برای فرد در جامعه دانسته ، اسپنسر معتقد بود که طبیعت ، حس درک و تشخیص خوب و بد را در نهاد انسان به ودیعه گذاشته تا راهنمای اعمال او واقع شود. لذا هر کودک ، با توجه به پیامدهای رفتار و کردار خود به یادگیری پرداخته ، از این راه طبیعی آموزش و پرورش و یادگیری ، به تفاوتهای میان خوب و بد یا صواب و خطا پی خواهد برد.

عقیده لستروارد (Lester ward) درباره آموزش و پرورش

وارد آموزش و پرورش را وسیله تغییر و پیشرفت جامعه ، و حاصل آن را بهزیستی و سعادت فردی می‌دانست. به زعم او ، تغییر و تحول اجتماعی ، براثر مساعی آگاهانه فردی به ظهور می‌رسد. از این رو ، آموزش و پرورش می‌تواند در امر هدف جویی و تغییرات اجتماعی مطلوب ، کوشش آگاهانه و وسیله سودمندی به شمار آید.

آموزش و پرورش در جامعه شناسی دورکیم

تعریف دورکیم از آموزش و پرورش

آموزش و پرورش فعالیتی است که نسل بالغ ، درباره نسلی که هنوز برای حیات اجتماعی نارس است، به جای می‌آورد. موضوع این فعالیت عبارت است از برانگیختن و پروردن افکار و معانی و شرایط معنوی و مادی که مقتضای حیات در جامعه سیاسی و محیط خصوصی است که طفل برای زندگانی در آن ، آماده می‌شود.

بنابراین ، نقش آموزش و پرورش در جامعه ، آن است که کودکان را که هنوز اجتماعی نشده‌اند، متناسب با نظام اجتماعی بار آورده و برای سازگاری با محیط خاص اجتماعی شان آنان را به هنجار ، رسوم و عادات مقتضی ، مجهز سازد.

اطلاعات اولیه

دورکیم از جمله جامعه شناسانی است که به آموزش و پرورش توجه زیادی کرده و درباره آن به فراوانی سخن گفته است، لذا تحلیلهای جامعه شناختی معتبری در این زمینه ، باید در آثار و آرای وی جستجو کرد. امیل دورکیم (1917- 1858) معتقد بود که پدیده‌هایی که جامعه شناسی باید مطالعه کند، وقایع یا حقایق اجتماعی‌اند و حقایق اجتماعی را باید به عنوان چیز (Thing) تلقی کرد.

به تعریف او ، واقعه اجتماعی آن است که در عین داشتن وجود مخصوص و مستقل از تظاهرات فردی ، در سراسر جامعه معینی عام باشد. از لحاظ دورکیم ، امور یا حقایق اجتماعی ، وسیله توضیح رفتار اجتماعی بوده به حقایق فردی یا روان شناختی ، تقلیل پذیر نیستند، حقایق اجتماعی در بیرون از افراد هستند و قیودی بر آنها اعمال می‌کنند، و جامعه ، وجودی مستقل از افراد دارد. هر فرد در جامعه‌ای متولد می‌شود که پیش از او سازمان یافته است و در نتیجه تحول شخصی او را شکل می‌دهد.

بنابراین ، از دید دورکیم ، انسان محصول جامعه است و حالتهای جامعه در حالات افرادی که بدان تعلق دارند، بازتاب پیدا می‌کند. به نظر او آموزش و پرورش و جامعه با یکدیگر پیوند نزدیک دارند. به عبارت دیگر ، هر جامعه ، نظام آموزش و پرورشی مناسب با ساختار و زمان خود پدید می‌آورد. حتی ، هر طبقه اجتماعی ، اجتماع محلی ، اجتماع شغلی ، ویژگیهای آموزشی و پرورشی مناسب خود را بوجود می‌آورند. امروزه ، این واقعیت را ، هر کارگزار آموزش و پرورش با تجربه‌هایی که دارد، تصدیق می‌کند.

برداشت دورکیم از آموزش و پرورش

برداشت او از آموزش و پرورش ، از مفهومی که برای انسان قائل است، ناشی می‌شود. به نظر او ، آدمی ، در اصل ، یک موجود زیستی به دنیا می‌آید و بنابراین ضرورت که مألا موجودی اجتماعی است و در جامعه زندگی خواهد کرد، لذا ، ملزم به آموزش و یادگیری راه و رسم زندگی اجتماعی جامعه خویش است. پس از لحاظ او ، آموزش و پرورش ، وسیله سازماندهی خود فردی و خود اجتماعی ، به صورت یک موجود با انظباط است که می‌توان آن را به تشکل شخصیت و تولد اجتماعی شخص تعبیر کرد.

عقیده دورکیم درباره همبستگی

به بیان او ، هر جامعه انسانی مستلزم همبستگی است، یعنی پیدایی این احساس در مردم که همه آنان «اعضای یک پیکرند» و با یکدیگر پیوند دارند. ولی از لحاظ تاریخی ، همبستگی ممکن است انواع متفاوتی داشته باشد. دورکیم ، از دو نوع همبستگی نام برده و آنها را همبستگی مکانیکی (ماشینی) و همبستگی ارگانیکی (زنده یا اندام وار ، در قیاس با اندام موجود زنده) نامیده است.

همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity)

همبستگی از راه همانندی است و هنگامی که این شکل از همبستگی بر جامعه مسلط باشد، افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند، آنان که اعضای یک اجتماع واحد هستند به هم همانندند و احساسات واحدی دارند، زیرا به ارزشهای واحدی وابسته‌اند و مفهوم مشترکی از تقدس دارند. جامعه از آن روز منسجم است که افراد آن هنوز تمایز اجتماعی پیدا نکرده‌اند.

همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity)

همبستگی ارگانیکی است که اجماع(توافق) اجتماعی ، یعنی وحدت انسجام یافته اجتماعی در آن ، نتیجه تمایز اجتماعی افراد با هم است و یا از راه این تمایز بیان می‌شود. افراد ، دیگر همانند نیستند بلکه متفاوت و (لزوم) استقرار اجماع اجتماعی تا حدی نتیجه وجود همین تمایزها و تفاوتهاست. همبستگی ارگانیکی ، به عنوان ویژگی جوامع جدید ، همبستگی بسیار پیچیده‌ای است که در آن شکل اساسی رابطه بین مردم ، احساس ساده تعلق به یکدیگر نیست، بلکه شبکه پیچیده‌ای از روابط قرار دادی است که براساس تعقل و قانون ، تشکل و تداوم پیدا می‌کند.

همبستگی از دیدگاه دورکیم در جوامع مختلف در ارتباط با آموزش و پرورش

جوامع ابتدایی

جامعه ابتدایی ، جامعه‌ای متجانس است که در آن افراد ، کورکورانه از اعتقادات ، ارزشها و رسوم رایج و مستقر پیروی می‌کنند، همانندیهای زیادی میان آنان مشاهده می‌شود، و اجبارها و الزامهای خانوادگی ، گروهی و قومی ، دامنه و حدود رفتارها را تعیین تکلیف می‌کنند. در این جامعه ، فعالیتهای گروهی و اجتماعی ، تنوع چندانی ندارند. از این رو ، افراد تقریبا در همه امور و فعالیتها ، مشارکت و همکاری می‌کنند.

در مجموع ، می‌توان گفت که در جامعه ابتدایی ، هر فرد ، به خودی خود ، رفتار دیگران را سر مشق قرار می‌دهد، در هر کاری به طرزی ماشینی ، از دیگران تبعیت کرده ، به اعتقادات و آداب و رسوم و سنن ، گردن می‌نهد. در نتیجه یک سلسله روابط ساده ، بر رفتار اجتماعی حاکمیت یافته و جامعه را از همبستگی برخوردار می‌سازد. در چنین جامعه‌ای ، آموزش و پرورش ، بدون قصد قبلی و هدف مشخص و بدون نقشه آگاهانه ، از طریق خانواده و روابط رایج میان نسل بالغ و سالمند و نسل جوان و نارس ، عملی می‌شود.

جوامع پیشرفته

جامعه‌ای نامتجانس است. همانندی و همفکری ، در بین افراد آن تضعیف شده و تفاوتهای فراوانی میان آنان به وجود آمده است. لیکن این تفاوتها که حالت مکمل دارند، موجب کمال جامعه می‌شوند. در این جامعه که از ساختار روابط پیچیده‌ای برخوردار است، کار و فعالیت ، مستلزم همکاری و تعاون است. در نتیجه ، پیدایی تقسیم کار و تخصص ضرورت پیدا می‌کند که بر اثر آن ، افراد در گروهها و دسته‌های مختلف گرد آمده و هر یک ، کار معینی را به سود همگان برعهده می‌گیرند.

درجامعه‌های جدید ، پیچیدگی روابط و تخصصی شدن کارکردهای نهادها و سازمانهای اجتماعی ، نهادهایی نظیر دین و خانواده ، قادر به ایفای نقش‌های پیچیده و گوناگون آموزشی و پرورشی مورد انتظار جامعه نیستند. به عبارت دیگر ، در نظام پیچیده جامعه ارگانیکی ، آموزش و پرورش افراد جامعه ، از طریق مشارکت مستقیم آنان در زندگی اجتماعی ، آن گونه که در جامعه ساده اتفاق می‌افتاد، غیر ممکن است.

آثار تربیتی دورکیم

آثار تربیتی دورکیم به دلیل رویکرد و جامعه شناختی ، از جهات نظری و کاربردی ، قابل توجه‌اند. از این رو ، در ادبیات جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غالبا از او به عنوان بنیانگذار این رشته نام برده می‌شود. دورکیم ، در نوشته‌های تربیتی خود ، ضمن تعریف آموزش و پرورش و تحلیل جوانب اجتماعی آن ، ابعاد جامعه شناختی آموزش و پرورش را به عنوان کار ویژه جامعه شناسان آینده مشخص کرده است:

شناخت و تشخیص واقعیت‌های اجتماعی آموزش و پرورش و کارکرد جامعه شناختی آنها

شناخت و تشخیص روابط میان آموزش و پرورش و تغییر اجتماعی و فرهنگی

تحقیق و مطالعه تطبیقی و میان فرهنگی در انواع گوناگون نظامهای آموزش و پرورش::

پژوهش درباره کلاس درس و مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی پویا و در حال پیشرفت

عقیده بیدول درباره آموزش و پرورش

او معتقد بر آن است که از آموزش و پرورش همگانی می‌توان به عنوان یک ابزار عمده وحدت ملی یاد کرد و آموزش تخصصی به دلیل اهمیت زیادی که از لحاظ اقتصادی دارد، سیاست و خط مشی آموزش و پرورشی دولت را به یک مساله مهم سیاسی مبدل می‌سازد.
عقیده ماکس وبر درباره آموزش و پرورش

او آموزش و پرورش را در واقع یک تحول اجتماعی می‌داند و تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده تر تلقی می‌کند.

آموزش و پرورش در جامعه شناسی ماکس وبر

آشنایی

ماکس وبر (1920-1864) ، جامعه شناس آلمانی ، برخلاف دورکیم ، مستقیما درباره آموزش و پرورش مطلبی ننوشت. کمک او به جامعه شناسی آموزش و پرورش ، غیر مستقیم و از طریق آثار تاریخی و جامعه شناسی اوست که ضمن آنها ، می‌توان به مفاهیمی در ارتباط با آموزش و پرورش و تحول آن دست یافت. وبر به فراورده‌های تاریخی مهمی که موجب تحول جامعه سنتی به جامعه صنعتی شده بود، توجه خاص داشت. از این رو آموزش و پرورش را در ارتباط با تحول اجتماعی ملاحظه می‌کرد.

همچنین ، مثل دورکیم ، تاریخ را به منزله حرکت جامعه‌های بشری به سوی عقلانیت و تقسیم کار تخصصی و پیچیده‌تر ، تلقی می‌کرد، ولی نسبت به دقایق این حرکت حساس بود. او گر چه سوق به عقلانیت را اجتناب ناپذیر می‌دید، ولی آن را به جای یک حرکت آرام و تکاملی ، فراگردی توام با ستیز و کشمکش و سرشار از پس افتادگی و عدم تعادل می‌دانست. از لحاظ او ، رابطه آموزش و پرورش با تغییر اجتماعی نیز در حالی که امری اساسا سازش‌پذیر است، به سهم خود ، رابطه‌ای توام با کشش و فشار ، نشیب و فراز ، و پیشرفت نامنظم به سوی اشکال جدید است. وبر تغییر اجتماعی را در پرتو تغییرات سلطه (Domination) و اقتدار (Authority) در جامعه ، ملاحظه می‌کرد.

انواع سلطه و اقتدار ازنظر وبر

اقتدار فرمند (Charismatic)

مبتنی است بر اعتقاد و سرسپردگی به یک شخص خارق العاده که به خاطر واجد بودن صفات نمونه و مورد اعتماد و اطمینان بودن ، به رهبری رسیده است. فرمندی یا جاذبه شخصیت ، عطیه‌ای طبیعی است که شخص را از یک مرجعیت اجتماعی ، سیاسی ، یا دینی برخوردار می‌سازد. چهره‌هایی مثل بودا ، مسیح و گاندی ، یا در یک گروه بندی دیگر ، چهره‌های تاریخی مثل اسکندر ، ناپلئون و هیتلر ، همه ، دارای اقتدار فرمند بوده‌اند.

اقتدارسنتی (Traditional)

اقتدار سنتی بر این باور و اعتقاد استوار است که مقام و پایگاه کسانی که در گذشته اعمال سلطه و اقتدار کرده‌اند و رسوم و سنن و ارزشهای مربوط به آن ، مستلزم احترام است. بنابراین ، منصب اختیار مورد احترام بوده، شخصی که آن را اشغال کند، اقتدار مربوط را به ارث می‌برد. اقتدار سنتی ، بویژه ، براعتقاد به امتیازات سیاسی گروه نخبگان مبتنی است که به انحصاری شدن موروثی قدرت در دست این قشر منجر می‌شود.

اقتدار عقلانی- قانونی (Rational – Legal)

بر قوانین و مقررات عقلانی که برای نظم اجتماعی وضع می‌شوند، استوار است. در سلطه قانونی ، اطاعت از شخص یا مقام و منصب موروثی در میان نیست، بلکه اصل ، متابعت از قانون است. قوانین مشخص می‌کنند که از چه کسانی و تا چه اندازه باید اطاعت کرد. در جامعه‌های جدید ، روابط سلطه و اقتدار برقانون و عقلانیت مبتنی است. امور اجتماعی از طریق سلسله مراتب مناصب و مقامات که کنشهای متقابل میان آنها بوسیله مقررات خاصی نظم و ترتیب پیدا می‌کند، هماهنگ می‌شود و در انجام دادن امور ، قابلیت پیش بینی و کارآیی ضرورت دارند.

انواع سازمان اجتماعی از دیدگاه وبر

سازمانی که در رأس آن یک رهبر فرمند یا پرجاذبه قرار گرفته و همه زیردستان به او وفادارند

سازمانی که در آن مقام رهبری به شیوه موروثی ، از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود.

سازمانی که بر پایه قوانین تأسیس شده ، مقررات و ضوابط قانونی برآن حاکم است (بوروکراسی)


بدین ترتیب ، سیر تحول جامعه از سازمان فرمند ناپایدار به سوی سازمان سنتی پایدار و سرانجام ، درجهت سازمان بوروکراتیک پیش می‌رود. به زعم وبر ، در دوران جدید ، بوروکراتی شدن جامعه را می‌توان به وضوح ، در قالب مظاهری چون علم و تکنولوژی ، پیدایی و توسعه احزاب سیاسی متشکل و سازمان یافته ، حکومتهای حزبی و نظایر آن مشاهده کرد. درچنین جامعه‌ای سلطه و اقتدار از قشرهای حاکم سنتی ، مثل نجبا و اشراف ، به مدیران و متخصصان منتقل می‌شود و حکومت بطور فزاینده ، از طریق مداخله سیاست پیشگانی که در امور سیاسی ، مهارت و ورزیدگی دارند، به سوی مشارکت و حمایت توده مردم سوق داده می‌شود. و هر یک به نظام آموزش و پرورش ویژه‌ای پی افکنده ، به پرورش نخبگان خاص خود می‌پردازند.