دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 387 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ز
تقدیروتشکر و
تقدیم به ه
فصل اول(کلیات پژوهش) 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
ضرورت واهمیت تحقیق 6
اهداف تحقیق 8
فرضیه های تحقیق 8
متغیرهای تحقیق 8
تعاریف نظری 8
تعاریف عملیاتی 9
فصل دوم(پیشینه پژوهش) 10
شخصیت ومفهوم آن 11
ضرورت مطالعه وشناخت شخصیت 13
نظریه های شخصیت(شخصیت ورویکرد روانکاوی) 14
نظریه تحلیلی یونگ 15
نظریه پویایی روانی –اجتماعی 16
نظریه بودائیسم درباره شخصیت انسان 18
نظریه اسلام درباره شخصیت انسان 20
الگوی شخصیت 21
پایداری شخصیت 22
تغییردرشخصیت 23
شخصیت سالم 24
ساختارشخصیت 26
همسانی شخصیت 29
تعریف سلامت روانی 30
تاریخچه سلامت روانی 30
کلیدسلامت روانی 32
چرابایددرموردسلامت روانی بدانیم؟ 32
اعتمادبه نفس،کلیدسلامت روانی 33
نظریه های سلامت روانی 34
1-الگوی گوردون آلپورت 34
2-الگوی کارل راجرز 35
3- الگوی کارل گوستاو یونگ 35
4-الگوی ویکتورفرانکل 36
5- الگوی اریش فروم 36
6-الگوی آبراهام مزلو 37
7-الگوی فریتس پرلز 38
تحقیقات انجام شده درزمینه سلامت روان وویژگی های شخصیتی 38
فصل(روش تحقیق) 42
روش تحقیق 43
جمعیت هدف 43
روش نمونه برداری وتعدادآنها 43
ابزاراندازه گیری 43
روش جمع آوری داده ها 49
فصل چهارم(تجزیه وتحلیل آماری) 50
تجزیه وتحلیل آماری 51
جدول1-4نمرات ویژگی های شخصیت وسلامت روان دانش آموزان دخترمقطع سوم دبیرستان 53
جدول شماره 2-4محاسبه ضریب همبستگی از راه اعدادخام(دختران) 55
جدول 3-4 محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نمره های سلامت روان ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان دخترمقطع سوم دبیرستان 57
جدول 4-4 مرات ویژگی های شخصیت وسلامت روان دانش آموزان پسرمقطع سوم دبیرستان 58
جدول 5-4 محاسبه ضریب همبستگی ازراه اعدادخام(پسران) 60
جدول 6-4 محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نمره های سلامت روان ویژگیهای شخصیتی دانش آموزانپسرمقطع سوم دبیرستان 62
جدول 7-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 64
جدول8-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 66
جدول9-4محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 68
چدول شماره 10-4 نمرات سلامت روان دانش آموزان دختر وپسرمقطع سوم دبیرستان 69
جدول شماره 11-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 72
فصل پنجم (بحث ونتیجه گیری) 73
بحث ونتیجه گیری 74
محدودیتهای تحقیق 76
پیشنهادات پژوهش 76
منابع ومآخذ 77
پیوست الف- پرسشنامه تست شخصیتی فارسی NEO(کامل) 79
پیوست ب- پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) 99
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی وسلامت روان دربین دانش آموزانت مقطع دوم متوسطه انجام شد.نمونه موردمطالعه پژوهش حاضر 80 نفر(40دخترو40پسر)بودکه ازدانش آموزان مقطع متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.ابزارمورداستفاده دراین تحقیق پرسشنامه شخصیتی نئووپرسشنامه سلامت روان بودکه پس ازجمع آوری اطلاعات فرضیه های چهارگانه تحقیق بااستفاده ازروش آماری ضریب همبستگی پیرسون وآزمون T موردآزمون قرارگرفت ونتیجه نشان دادکه بین ویژگی شخصیتی روان نژندی ،برونگرایی،دلپذیربودن وسلامت روان رابطه معناداری وجود ندارد.همچنین نتیجه تحقیق نشان دادکه بین سلامت روانی دختران وپسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
شخصیت(Personality)شامل کل وجود فرداست و وضع عمومی بدن ،مهارتها،رغبت ها،امیدها،وضع ظاهر،احساسات وهیجانها،عادتها،هوش،خصوصیات اخلاقی،فعالیت ،معتقدات وافکار فردرادربرمی گیرد.شخصیت شامل آنچه فردامروزه هست وآنچه امیدواراست بشود می باشد.پس هرصفتی که فردرا ازافراددیگرمتمایزمی کندجنبه ای ازشخصیت اوراتشکیل می دهدکه ممکن است این صفت ازصفتهای بدنی باشدمانند نیرو،چاقی،لاغری،زیبایی،زشتی،و..... یاذهنی مانندهوش،استعداد،نوع افکار وعقایدو.... یاهیجانی وعاطفی مانندترسویی وبی باکی،عصبانیت وآرام بودن ،ویااخلاقی مانندراستگویی ،دروغگویی ،سهل انگاری وهمچنین ممکن است این صفت ،موروثی باشدمانندقد،رنگ پوست،رنگ موی سر،یااکتسابی مانندگرایش هاومعتقدات دینی وسیاسی وبنابراین ،می توان گفت :شخصت هرفردکل خصایص بدنی،ذهنی وعاطفی و اجتماعی واخلاقی – اعم ازموروثی و اکتسابی – هستندکه او رابطور آشکار ازدیگران مشخص می کند.
شخصیت ایستا(static)نیست بلکه پویا(dynamic)یاپیوسته درحال تغییراست.وقتی ازشخصیت فردسخن می گوییم به یکتاوبی نظیربودن اوتوجه داریم زیرا دوفردهم شخصیت نمی توان یافت.درواقع،شخصیت فردهمان است که باضمیر«من»یاکلمه«خود»(self) ازآن تعبیرمی کندومنظورشناخت شخصیت فرد،شناخت ترکیب وسازمان رفتاراوبه صورت تمامی وکلّیت است(شعائری نژاد،1374).
روانپزشکان فردی راازنظر روانی سالم می دانندکه تعادل بین رفتارها وکنترل او درمواجه بامشکلات اجتماعی وجود داشته باشد.از این دیدگاه انسان ورفتارهای اودرمجموع یک سیستم درنظرگرفته می شود.که براساس کیفیات تاثیروتأثر متقابل عمل می کنند.بااین دید سیستمیک ملاحظه می شودکه چگونه عوامل متنوع زیستی انسان برعوامل روانی اجتماعی اوتاثیرگذاشته وبالعکس ازآن اثرمی پذیرد. به عبارت دیگر دربهداشت وتعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه موردبحث قرارمی گیرد پدیده هایی است که دراطراف اووجود داردوبرجمع سیستم ونظام اوتاثیرمی گذارندوازآن متأثرمی شوند.پس ازدیدروانپزشکی سلامتی عبارت است ازتعادل درفعالیت های زیستی،روانی،واجتماعی افراد که انسان ازاین تعادل سیستمیک وساختار های سالم خودبرای سرکوب کردن وتحت کنترل درآوردن بیماری استفاده می کند.روانکاوان وطرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیلی)ازشخصیت ایده آل صحبت می کنندو«من[1]» رامیانجی بین خواسته های «نهاد[2]» وکنترل و مؤاخذه «فوق من[3]» می دانندوبهنجاری رامیانجیگری صحیح ومنطقی بین دوقدرت«نهاد»و«ابرمن»می دانند- روانکاوان به مراحل مختلف رشد روانی وعملکردصحیح وخالی ازتعارض الگو،استفاده ازمکانیسم های دفاعی سازنده درضربه ها وفشارهای شدید را دلیل برسلامت وتعادل روان می دانند.کارهای اریکسن[4] وهارتمن[5] نیزبه منظورتأیید این نظریه است(میلانی فر،1376).
بیان مسئله
ازدیرباز مفهوم شخصیت موردتوجه حکما ودانشمندان بوده است وبخصوص ارتباط آن باموضوعات اخلاقی ،رفتاری ،اجتماعی ازمباحث مهم واساسی به شمارمی رود.
درباره شخصیت و ویژگیهای آن نظریه ها ودیدگاههای بسیارمختلف وهمچنین تعاریف بسیاری برای آن ارائه شده است.
رایج ترین برداشت وتعریفی که محققان وروان شناسان داشته اندعبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمانی ،روانی ،رفتاری که هرکدام را ازافراد دیگرمتمایزومنحصربه فردمی کند(کریمی ،1374).
یکی از ابتدایی ترین اموری که درجهت رشد وتوسعه هرعملی انجام می پذیردطبقه بندی کردن آن است وشخصیت نیزازاین قاعده مستثنی نبوده است .روان شناسان طبقه بندی های مختلفی درمورد شخصیت داشته اند وبرای هرطبقه نیزویژگیها وخصوصیات خاصی درنظرگرفته اند وانواع مختلف شخصیت را ارائه داده اند.
تامین سلامتی افرادجامعه یکی ازمهمترین مسائل اساسی درهرکشوری محسوب می شودکه بایدآن راازدیدگاه سه بعدی جسمی ،روانی واجتماعی نگریست(شاملو،1372).
بعدروانی بهداشت دربسیاری ازکشورهای درحال توسعه بنابه دلایل مختلف موردتوجه کافی قرارنگرفته است.سازمان بهداشت (1993)معتقداست درکشورهای درحال توسعه حجم مشکلات رفتاری و روانی رو به فزونی است وبی توجهی به آن درابعادفردی وخانوادگی واجتماعی اثرات سوء وغیرقابل جبرانی به جای می گذارد(حسینی،1371).
درگذشته فرد درانجام وظیفه خودبا آهنگی یکنواخت اعمال تکراری وساعت هاکارمداوم درگیربود.امروزه هرفردفعالی با«شوک آینده»روبروست.این شوک درتمام سطوح قابل لمس است.براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ،اختلالهای روانی،اختلالهای جدی وشایع هستندکه درسرتاسر دنیامشاهده می شودو دو پنجم ازتمامی ناتوانی ها به علت اختلالهای روانی،روانی اجتماعی وعصبی بود.واین مواردیک پنجم ازکل مراجعین به مرکزبهداشت عمومی راتشکیل می دهند.(آزاد،1375).
اگرنیازهای زیستی و ورانی فردبه طورخود به خودارضاء می شدزندگی واقعاً آسان بود ولی چنان که می دانیم موانع زیادی،خواه محیطی وخواه درونی وجود داردکه مخل ارضای نیازهاهستند.این موانع موجب فشارروانی درفرد می گردند(آزاد،1375).
آنچه مسلم است اول بایددرنظرگرفت که زندگی آدمی ازبدوتولد تامرگ مجموعه مبارزات باطبیعت است منتهی درهرمرحله ای ودرهرموردی به نحو مخصوص انجام می گیرد.بشردرطول زندگی بارویدادهای زیادی برخوردمی کندکه باعث بروز برخی مسائل روانی وجسمی می گرددوبدین سبب است که بهداشت روانی جامعه راتهدیدمی کندالبته هرچنداین عوامل چاشنی زندگی است ولی هیچ کس نمی تواندبدون آن زندگی کند.پس مسأله اصلی تحقیق حاضراین است که آیابین ویژگیهای شخصیتی وسلامت روانی رابطه وجود دارد؟
ضرورت واهمیت تحقیق
مسئله بهداشت روانی وتامین سلامت روانی انسانها،موضوعی مهم وحیاتی است،اماساده نیست .بزرگترین آفت این مسئله ساده انکارونگاه تک بعدی به آن است.تامین بهداشت روانی جامعه مانند هرموضوع فرهنگی،نیازبه نگرشی تعاملی واقداماتی چندجانبه ونظامندومنسجم دارد.
....انسانهای به ظاهرسالم امروز ،به راحتی ممکن است واردمرزناسلامتی شوند.بسیاری ازانسانها باکمک های مختصرراهنمایی ومشاوره ویاحمایت های مالی – اجتماعی وبهبود شرایط زندگی وبهره مندی ازشادابی فرهنگی ،می توانندسالم بمانندوسالم زندگی کنند(اصلانی،1382).
باتوجه به اینکه بسیاری ازرفتارهایی که انجام می دهیم برگرفته ازشخصیت ماانسانها است وهمینطور تحقیقات زیادی که روانشناسان درموردشخصیت و ویژگی های آن انجام داده اندبه این نتیجه رسیده اندکه شخصیت از زمان تولدتاخاتمه عمردرحال شکل گرفتن وتکامل است وهیچگاه نمی توان ازآن به عنوان حالتی ثابت وغیرقابل تغییرسخن گفت وهمین طور نقش محیط و وراثت رادرتکوین شخصیت مهم بیان کرده اند وهمین طورازعوامل محیطی نقش خانواده رایاداوری می کنیم که درچگونگی تکوین شخصیت کودک اثرمهمی داردوبعدازخانواده ،مدرسه واجتماع هرکدام نقش خاص خود را دارند.وتحقیقات زیادی رابطه بین ویژگیهای شخصیت وشخصیت سالم باسلامت روان بالارا نشان داده است که دلیلی دیگربرای اثبات این رابطه است وازآنجا که عمده شخصیت انسان درکانون خانواده ودرارتباط باپدرومادر شکل می گیرد.این تحقیق می تواندتلنگوری برپدرومادران وهمچنین کسانی که درشکل گیری شخصیت کودکان نقش دارندباشدتامتوجه اهمیت وتاثیرشخصیت سالم برآینده وسلامت فرزندان باشدواین تحقیق همچنین می تواندمورداستفاده روان پزشکان وروانشناسان عمومی وروانشناسان شخصیت قراربگیردومهمترین فایده این تحقیق آن است که بادریافت نتایج می توانیم درتعلیم وتربیت زمینه هایی رافراهم آورده تادانش آموزان دچارمشکل ومسائل عدیده نگردند.
اهداف تحقیق
ازاهداف مهم این پژوهش می توان به مواردزیراشاره کرد:
1- تعیین رابطه ویژگیهای شخصیت وسلامت روان
2- تعیین سلامت روان دردختران وپسران ومقایسه آن دربین دوجنس
فرضیه های تحقیق
1- بین روانژندگرایی وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
2- بین برونگرایی وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
3- بین دلپذیربودن وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
4- بین سلامت روانی دختران وپسران تفاوت وجود دارد.
متغیرهای تحقیق
1- ویژگیهای شخصیت(متغیرمستقل)
2- سلامت روانی(متغیروابسته)
3- جنسیت (متغیر تعدیل کننده)
4- مقطع تحصیلی (متغیر کنترل کننده)
تعاریف نظری
ویژگیهای شخصیت:عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمی،روانی ورفتاری که هرفردراازافراد دیگرمتمایزمی کند. سلامت روان: تسلط ومهارت ارتباط صحیح بامحیط به خصوص درسه فضای مهم زندگی «عشق،کار،تفریح».
تعاریف عملیاتی
ویژگی شخصیت:عبارتندازنمره ای است که آزمودنی هاازآزمون نئو بدست خواهندآورد.
سلامت روان:منظور ازسلامت روانی نمره ای است که آزمودنی هاازپاسخ دهی به آزمون CHQ دریافت می کنند.
فصل دوم
پیشینۀ پژوهش
شخصیت ومفهوم آن
صاحبنظران حوزه شخصیت وروان شناسی ازکلمه شخصیت تعریفهای گوناگون ارائه داده اندازنظرریشه ای ،گفته شده است که شخصیت که برابر معادل کلمهPersonaluty یاPersonalite فرانسه است درحقیقت ازریشه لاتین Persona گرفته شده است که به معنی نقاب یاماکسی بودکه دریونان و روم قدیم بازیگران تئاتر برچهره می گذاشتند.این تعبیر تلویحاًاشاره به این مطلب داردکه شخصیت هرکس ماکسی است که اوبرچهره خودمی زندتاوجه تمیز اوازدیگران باشد.
در زبان عامه شخصیت به معانی دیگری به کارمی رود؛مثلاً،وقتی گفته می شودکه هرکسی باشخصیت است ؛یعنی اینکه او دارای ویژگیهایی است که می تواندافراددیگر راتحت نفوذ خودقراردهدیامتانت و وقارویژه ای دارد.همین طوردرنقطه مقابل آن بی شخصیت به معنی داشتن ویژگیهای منفی است که البته بازهم دیگران راتحت تأثیرقرارمی دهد،امادرجهت منفی.همچنین کلمه شخصیت درعرف به عنوان چهره مشهوروصاحب صلاحیت در حوزه های مختلف به کارمی رود،همچون شخصیت سیاسی،شخصیت علمی،شخصیت هنری وازاین قبیل.اما در روان شناسی ،شخصیت به مفهوم متفاوت ازآنچه ذکرشده تعریف می شودو روان شناسان هرکدام تعریفهای متعددی ازشخصیت و مفهوم آن داشته اندکه به ذکرتعدادی ازآن هاپرداخته می شود.
کاتل[6] درتعریف شخصیت چنین می گوید«شخصیت چیزی است که اجازه پیش بینی رفتارشخص رادرشرایط و اوضاع و احوال معین به فردمی دهد».
«شخصیت مجموعه تفکیک ناپذیرآن خصایص بدنی ونفسانی است که شناخته دوستان نزدیک شخص یابه عبارت دیگر،آن نقاب یا ماسکی است که فردبرای سازش بامحیط ،که درحقیقت نوعی بازیگری درصحنه زندگی است،به چهره خود نهاده است»(ایزدی به نقل ازکریمی،1351).
تعریف شلدون ازشخصیت این است که «شخصیت سازمان پویای جنبه های ادراکی وانفعالی وارادی وبدنی فرد وآدمی است».
شخصیت مجموعه ای پایدارازویژگیها وگرایشهاست که مشابهت وتفاوتهای رفتارروان شناختی افراد(افکار،احساسات واعمال)راکه دارای تداوم زمانی بود.وممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی وزیست شناختی موقعیتهای بلاواسطه شناخته شوندیابه آسانی درک نشوند،مشخص می کند(مدی به نقل ازکریمی،1972).
شخصیت عبارت است ازالگوهای رفتاروشیوه های تفکرکه سازگاری فرد بامحیط راتعیین می کنند(آتکینسون وهیلگارد به نقل ازکریمی،1993).
اگر وجوه مشترک تعاریف فوق درنظرگرفته شوددیده می شودکه اولاً همه آنهابه یک رشته ازویژگیها وخصوصیات جسمی و روانی اشاره دارند.
ثانیاً درهمه تعریفها به مسئله تمایز،افتراق ومشخص کردن فردازافراددیگربه طورتلویحی اشاره شده است پس می توان گفت که شخصیت عبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمی ،روانی،رفتاری که هرفرد را ازافراددیگر متمایزمی کند(کریمی،1379).
ضرورت مطالعه وشناخت شخصیت
شناخت شخصیت ،ویژگیها،چگونگی شکل گیری ،عوامل مؤثر درایجادشخصیت ومسائلی ازاین قبیل از یک جنبه ارضای حس کنجکاوی ومیل به شخصیت جویی رادرانسان بدنبال داردزیرا این شناخت نوعی خودشناسی است وشخص هنگام مطالعه موضوعهای ذکرشده غالباً آن دانسته هاراباخود مقایسه کرده وتطبیق می دهد واحتمالاً بااین شناخت نوعی طبقه بندی انجام می دهدیعنی خود رادریکی ازتیپهای شخصیتی قرارمی دهدیاخودرا دارای ویژگیهای شخصیتی خاص می بیند.ازسوی دیگراین شناختها واطلاعات به شخص امکان می دهدکه درارتباط متقابل بادیگران موضع گیریهای مناسب وآگاهانه داشته باشد.اگرازجنبه دیگری هم به این شناخت بنگریم می بینیم که داشتن اطلاعات ودانش لازم درباره شخصیت تنهابه کارعادی دانستن برخی رفتارهادرمراحل مختلف رشدشخصیت نمی آیدبلکه این دانش درپیشگیری یااقدام اجتماعی درموردبروزاختلالها ونابسامانیهای شخصیتی نیزمی تواندبه کمک فردبیایدوچنانچه اختلالهایی بروز کندبااستفاده ازدانش روان شناسی شخصیت می توان چاره جویی کردوازوخیم ترشدن اوضاع جلوگیری نمود(کریمی،1379).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 438 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
روان شناسان اجتماعی تمایل دارند بدانند که انسانها چگونه درباره یکدیگر می اندیشند و چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند و اثر می پذیرند ، با این حال تنها ایشان نیستند که به این مسائل علاقه نشان می دهند بلکه انسان شناسان ، جامعه شناسان و حتی رمان نویسان و فیلسوفان نیز به مطالعه این گونه مسائل تمایل نشان می دهند اریکسون پس از جستجو و بررسی بسیار درباره جنبه ناخودآگاه انسان و تضادهایی که علل رفتارهای طبیعی و غیر طبیعی او را توجیه می کند که هویت و نوع تفکر به آن را مورد بررسی قرار می دهد و اینکه هویت که حاکی از تحول در امور جنسی و یافتن خود و درک از خویشتن نزد بزرگسالان و تضادهای ناخودآگاه آنان است شکل می گیرد و او اضافه می کند که تمام احساسهای ناخودآگاته که از آنها و نوجوانان نشات می گیرد یکی از ویژگی های انسان دارا بودن نیروی اندیشه است که باعث هویت است انسان به یاری اندیشه توانسته است به خودیابی برسد که این می تواند باعث هویت در جوانان شود که تفکر منطقی و یافتن آن در ذهنیت می تواند راهکاری جدید باشد و اریکسون خواسته است زندگی روزانه نوجوانان را با تمام پریشانی به اضطراب و آشفتگیهایش بازسازی کند و این نوآوری و دگر گونی در روش نگرش به نتایجی به بار آورده که ژرفترین و استوارترین اعتقادهای در واقع رشد هویت است که منجر به رسیدگی عاطفی ، جنسی ، اجتماعی و ... می شود در افراد با شخصیت های نا رسیده « من » ضعیف و شکننده است و بخشی از سازگاری اجتماعی که در دوران کودکی به وقوع می پیوندد بدان سازگاری اجتماعی می گویند و این همان شیوه ای است که کودکان ارزشها ، سوگیریهایی که در آینده با آن مواجه خواهند شد ، یاد می گیرند و همه می دانیم که موقعیتهایی نیز وجود داشته است که در آن اجتماعی شدن دوباره در تنهایی صورت گرفته است و به همین دلیل از این فرایند به طور مصیبت باری استفاده استثماری شده است . منبع : ( ستوده – 1380 )
بیان مساله
سازگاری اجتماعی و سلامت روانی می تواند شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتاً جوان است که بعد از پیدایی و رشد سازگاری عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و این سازگاری اجتماعی از راه رسیده و نو پا می تواند دیواری سخت از سازگاری و جامعه شناسی باشد که M به مطالعه فرد ( رفتارها و نگرشها ، باورها ، ... ) در محیط اجتماعی می پردازد زیرا افراد به خاطر وابستگیهاشان به جامعه و پیوندهایشان با گروه های مختلف اجتماعی که دارد از آنها متاثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد از این رو سازگاری اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد . سازگاری اجتماعی ما را به شکل خاصی از آگاهی مجهز می کند تا از تبینهای شخصی درباره رفتار دیگران پرهیز کنیم و نیز چگونه نگریستن به عواملی را که رفتارهایمان را شکل می دهد یاد می دهد و به ما کمک کند تا نیروهای روانی – اجتماعی را که با آنها روبرویم به ویژه آنهایی را که به ما فشار وارد می کنند باز شناسیم ومارا بر می انگیزد تا به یاری جامعه ای بیمناک و هراسناک از افزایش ناسازگاری و نابهنجاری برخیزیم و چگونگی رویارویی با آنها را دریابیم .
منبع ( منصور سال 1380 )
سوال مسئله
آیا بین سازگاری اجتماعی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد ؟
هدف تحقیق
هدف از تحقیق بررسی رابطه ی سلامت روانی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است.اینکه آیا بین سلامت روانی و سازگار اجتماعی رابطه وجود دارد یا نه ؟
اهمیت وضرورت تحقیق
انسان هیچ گاه تنها و دور از دیگران زندگی نکرده است بلکه زندگی او حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است اگر قرار باشد به شناختی از او دست یابیم باید در این چارچوب وی را بشناسیم به این صورت که نوجوان با توسل به یافتن هویت خود و اتکا به افکار منطقی و باورهای مثبت بتوانند به سازگاری اجتماعی برسد و امید است با پژوهشهایی که انجام می گیرد بتوان به سازگاری اجتماعی و نوع روابط جوانان و نوجوانان با محیط اطرافشان کمک کرد و انجام این پژوهش می تواند در جوامع آموزشی و تحصیلی مخصوصاً در دبیرستان ها نقش بسزایی داشته باشد و امید است بتوان راه حل هایی جهت ایجاد سلامت روح و روان و تعامل اجتماعی بین افراد را با ارائه این پژوهش ها بدست آورد.
فرضیه های تحقیق
1- بین سلامت روان و سازگاری اجتماعی رابطه ی معنی داری وجود دارد
متغیرهای پژوهشی
سلامت روانی سازگاری اجتماعی
تعاریف مفهومی و نظری واژه ها و مفاهیم
سازگاری اجتماعی : سازگاری اجتماعی علمی است که در جستجوی درک و فهم ماهیت و علل رفتارهای فرد در موقعیتهای اجتماعی است منظور از واژه رفتار ، تنها رفتارهای آشکار نیست بلکه کلیه رفتارهایی پنهان مانند : احساسها و اندیشه های فرد نیز می باشد . ( بهادری – 1379 )
سازگاری اجتماعی عبارتند از : اندیشه ها ، باورها و خاطرها و استدلالهای فرد درباره دیگران و احساس و تواناییهای شناختی است ( بهادری 1379) تعریف عملیاتی و در آخر عبارتند از: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسش نامه ی سازگاری اجتماعی بدست آورده اند.
تعریف عملیاتی :در این پژوهش سلامت روانی عبارت است از نمره ایست که آزمودنی از آزمون GHQ به دست می آورد .
تعریف مفهومی : سلامت روان عبارتنداز سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود و سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساساتی نسبت به خود ، دنیای اطراف محل زنگی ، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن است ( شاملو 1380 ) .
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
سازگاری اجتماعی چیست؟
سازگاری اجتماعی شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتأ جوان است که بعد از پیدایی و رشد روان شناسی عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و در دانشگاههای دنیا و از جمله کشور ما تدریس می شود. این دانش تازه از راه رسیده و نوپا دیوارهای سخت و ستبری که روان شناسی و جامعه شناسی را از هم جدا می کرد فرو می ریزد و تباین فرد و جامعه را که سالیان دراز موجب استنتاج های نادرست علمی و عملی بود از میان برمی دارد و به عنوان نظمی واسطه ای میان جامعه شناسی و روان شناسی قرار می گیرد و به مطالعه فرد (رفتارها،نگرش ها، باورها و ...) در محیط اجتماعی می پردازد؛ زیرا فرد به خاطر وابستگی هایش به جامعه و پیوندهایش با گروههای مختلف اجتماعی که دارد از آنها متأثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد. از این رو روان شناسی اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد.
تعریف سازگاری اجتماعی
روان شناسی را به مطالعه ی علمی رفتارهای فردی و فرایندهای روانی تعریف کرده اند.(lehay,1992:4). روان شناسی اجتماعی را می توان مطالعه علمی افرادی دانست که تحت تأثیر افراد دیگر قرار می گیرند یا به بیان دیگر می توان آن را مطالعه ی علمی فعالیت های فردی که از افراد دیگر متأثر است، تعریف کرد.
بدین ترتیب، سازگاری اجتماعی مطالعه ی روان شناختی انسان از این جهت است که در ارتباط با دیگران است؛ خواه بر آنان اثر بگذارد (اثر گذار)؛ خواه تحت تأثیر آنان قرار گیرد (اثر پذیر). "دیگران" ممکن است به صورت انفرادی و یا به صورت گروهی در فرد تأثیر کنند. فرد چه به صورت مثبت (مورد قبول گروه) و چه به صورت منفی (عدم قبول گروه) گام بر دارد ؛ در هر دو حال رفتار او معلول علل اجتماعی است. شخص نه تنها رفتار و اعمال خود را نسبت به دیگران و در ارتباط و با توجه آنان تنظیم می کند؛ بلکه در حالت انزوا و تنهایی نیز در نتیجه ی تأثیر پابرجایی که قبلأ اجتماع در اندیشه ها و باورهایش گذارده، شخصیت و رفتار و اعمال خود را با معیار قضاوت دیگران و به اصطلاحبر حسب افکار و عقاید عمومی می سنجد و ارزیابی می کند. به گفته ی بیلز[1] "من" حتی موقعی که تنها باشد، باز نوعی بازیگر اجتماعی است؛ زیرا به عنوان یک موجود اجتماعی درباره ی خود می اندیشد و از خلال نقشها و ارزشهای اجتماعی خود را ظاهر می سازد؛ این تأثیر و تأثر و به عبارتی تعامل یا کنش متقابل، پدیده ای روانی – اجتماعی است.
آلپورت[2] روان شناسی اجتماعی را علمی می داند که می کوشد تا دریابد و تبیین کند که تا چه حد حضور واقعی،تخیلی و یا ضمنی دیگران می تواند اندیشه و احساس و رفتار فرد را تحت تثیر قرار دهد. (آلپورت، 20:1371). اصطلاح "حضور ضمنی" اشاره به فعالیت های بسیاری دارد که شخص به علت جایگاه(نقش) خویش در یک ساختار اجتماعی پیچیده و یا به دلیل عضویتش در یک گروه فرهنگی بخصوص درگیر آنها می شود.
ارونسون روان شناسی اجتماعی را عبارت از نفوذی می داند که مردم بر عقاید و رفتار یکدیگر دارند (ارونسون،8:1369) و بالاخره ناصرالدین صاحب الزمانی روان شناسی اجتماعی را مطالعه ی علمی نتیجه ی نفوذ و کنش متقابل فرد در برابر فرد، فرد در برابر جمع و جمع در برابر فرد و جمع در برابر جمع تعریف می کند (صاحب الزمانی،260:1371)
تعریف عملیاتی سازگاری اجتماعی
ارائه تعریفی جامع و مانع برای هر مطلبی دشوار است.. در رابطه با سازگاری اجتماعی، این کار به دو دلیل دشوارتر می باشد: یکی تنوع موضوع ها و دیگر تغییرات سریع آنها. علی رغم وسعت دامنه ی موضوع هایی که سازگاری اجتماعی برای مطالعه انتخاب می کنند؛ به نظر می رسد که اکثر آنها بیشتر توجه خود را بر درک رفتارهای هر فرد در محیط اجتماعی اش، معطوف کرده اند. به طور خلاصه آنها در درجه اول بر این مسأله تأکید دارند که افراد در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کنند و یا چه فکر و احساسی نسبت به دیگران دارند؟ با در نظر این نکته مهم، تعریف جامع و کاملی از روان شناسی اجتماعی را می توان به صورت زیر ارائه داد :
سازگاری اجتماعی رشته ای علمی است که در جستجوی درک و فهم ماهیت و علل رفتارهای فرد در موقعیت های اجتماعی است(Baron/Byrne,1992:24). منظور ما از واژه رفتار نه تنها رفتارهای آشکاربلکه کلیه احساسها و اندیشه های فرد نیز است. از آنجا که این تعریف نیز همانند دیگر تعریف ها کمی نامحسوس است. لطفأ با ما همراه شوید تا تعدادی از موارد مهم آن را برای شما روشن کنیم :
سازگاری اجتماعی به عنوان یک علم
پاول سمونف[3] روان شناس روسی بر این باور بود که انسان اشتیاق خود را برای دانش از دو طریق برآورده می سازد :
ارونسون می گوید : من بر مبنای تجربه شخصی اضافه می کنم که در روان شناسی اجتماعی این دو اغلب آمیخته اند؛ زیرا روان شناس اجتماعی هنر را برای غنای علم خود به کار می برد (ارونسون، 311:1369).
بسیاری از مردم بر این باورند که علم به صورت کلی یا حتی جزیی فقط شامل رشته های خاصی مثل شیمی ، فیزیک و یا حتی زیست شناسی است.البته این گونه علوم اختصاصی ما را در تصمیم گیری این مطلب که روان شناسی اجتماعی را هم می توان علم به حساب آورد تا حدی دچار شک و شبهه می کند. ممکن است از خود بپرسیم که چگونه می تواند رشته ای که به دنبال یافتن ماهیت عشق یا خشونت درونی است، علم باشد. مطمئنأ پاسخ به این پرسش ساده است. در حقیقت،اصطلاح "علم" به انتخاب موضوعهای بسیار پیشرفته اطلاق نمی شود؛ بلکه به انتخاب روشهای معمولی برای مطالعه ی یک سلسله وسیع از موضوعها دلالت دارد. از آنجا که به "مجموعه ای از اطلاعات بدست آمده از طریق روشهای منطقیو منظم تحقیق، علم گویند" (رابرتسون، 419:1372) روان شناسان اجتماعی نیز برای فهم رفتار اجتماعی به همان روشهایی که دیگر دانشمندان به کار می برند، استفاده می کنند، از این رو، می توان روان شناسی اجتماعی را به عنوان یک علم به حساب آورد.
سازگاری اجتماعی به دنبال علل رفتارهای اجتماعی است
رفتار عبارت است از هر نوع پاسخ ارگانیسم (موجود زنده) به محرک های بیرونی و درونی. درباره رفتار اجتماعی می توان گفت که ما زندگی را به عنوان موجود "غیر اجتماعی" [4] آغاز می کنیم. کسانی که با کودکی تازه تولد یافته ای، تماس نزدیک داشته اند، می دانند که چگونه اثرات اجتماعی در روزهای اول زندگی بر کودک بی اثر است. در این دوره از زندگی کودک، نه می توان با او ارتباط برقرار کرد و نه می توان بر رفتار او اثر گذاشت. یک ماه یا بیشتر طول می کشد تا کودک به طریقی واقعأ اجتماعی پاسخ دهد. پاسخهای او رفتارهای اجتماعی او خواهند بود.
در واقع، رفتار اجتماعی کنش متقابل دو یا چند فرد است؛ گاه این کنش یک سویه است و در آن یک موجود زنده به وسیله موجود زنده دیگر تحریک می شود و گاه دو سویه است؛ یک موجود زنده،موجود زنده دیگر را تحریک می کند و به نوبه ی خود به وسیله رفتاری که در موجود زنده دیگر بوجود می آید، تحریک می شود.
انسانها در جامعه [5]، رفتارهای متفاوتی دارند، برخی به دیگران کمک می کنند؛ بعضی رفتارهاشان خشن است، برخی نسبت به دیگران عشق می ورزند و یا از آنان متنفرند. به طور خلاصه می توان گفت که رفتار اجتماعی ، در نهایت در اثر تعامل با دیگران به وجود می آید. روان شناسان اجتماعی نیز بر همین نکته تأکید دارند، آنان در ابتدا سعی دارند شرایطی را که رفتارهای اجتماعی افراد را شکل می دهد، مثل واکنش افراد، احساسات و تفکرات آنان در مورد دیگران را درک کنند. آگاهی داشتن از علل رفتار به ما این امکان را می دهد تا هم رفتارهای اجتماعی را پیش بینی و هم آنها را به نحو مطلوب تغییر دهیم . از این رو، شرایطی که باعث بوجود امدن رفتارها می شوند، به اندازه خود رفتار مهم هستند.
رفتارهای اجتماعی در ظاهر به وسیله متغیرهای بسیاری شکل می گیرند. بنابراین روان شناسان اجتماعی صادقانه در پی نادیده گرفتن برخی از این متغیرها می باشند. اگر چه تعداد عواملی که بر رفتارهای اجتماعی اثر می گذارند، بسیار زیاد است، اما می توان آنها را در پنج دسته عمده گروه بندی کرد تأثیر این عوامل و علل را می توان به شرح زیر مشخص کرد (Baron/Byrne,1992:12).
عوامل مؤثر بر شکل گیری رفتار اجتماعی
رفتار اجتماعی عبارت است از احساسها، واکنش ها و اندیشه های آدمی در وضعیت های اجتماعی . برای شناخت و فهم آنها باید به علل و عوامل زیر توجه داشت.
چرا مطالعه ی سازگاری اجتماعی لازم است
روان شناسان اجتماعی علاقه مندند جنبه های مختلف زندگی اجتماعی انسان مانند آموزش و پرورش ، سیاست، فعالیت های اقتصادی و روابط میان اقوام و ملل را مطالعه و بررسی کنند. پژوهشهای آنان در چند دهه ی گذشته اطلاعات انبوهی به ارمغان آورده که از فایده های بسیاری برخوردار است؛ دانستن آنها برای همه ی کسانی که با مردم سر و کار دارند؛ نه تنها سودمند بلکه ضروری است. این فایده ها را می توان به شرح زیر گروهبندی کرد :
اریک فروم بر خلاف زیگموند فروید که خوی آدمی را محصول ارضا یا ناکام گذاشتن سایقهای اصلی طبیعت آدمی می دانست، معتقد بود که انسان در درجه اول "موجود اجتماعی" است و کار اجتماع فقط سرکوبی سایقهای اصلی انسان نیست؛ بلکه اجتماع آفریده فرد و فرد آفریده اجتماع است. زیباترین یا زشت ترین تمایلات آدمی هیچ کدام جزیی از یک طبیعت تغییر ناپذیر و بیولوژیک نیست؛ بلکه از فرایند اجتماع که آفریننده انسان است، نتیجه می شود. به عبارت دیگر، اجتماع علاوه بر جلوگیری ، وظیفه آفرینندگی نیز دارد؛ طبیعت آدمی و انفعالها و و اضطرابهای او محصول فرهنگ اجتماعند و خود انسان مهمترین مخلوق کوشش مداوم بشر است که داستان آن را "تاریخ" نام نهاده اند. هدف روان شناسی اجتماعی درست همین است که سیر آفرینش انسان را در تاریخ به فهم نزدیک کند (فروم، 33:1366).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 129 |
فهرست
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسئله 5
سوال مسئله 6
هدف تحقیق 6
اهمیت و ضرورت تحقیق 6
فرضیه های تحقیق 7
متغیر های تحقیق 7
فصل دوم: پیشینه و ادبیات تحقیق 9
مقدمه و کلیات 10
تعریف 11
مشکل تعریف 11
تاریخچه 15
مختصری درباره تاریخچه بهداشت روانی در ایران 27
هدف بهداشت روانی و سلامت عمومی 35
پیشگیری 36
پیشگیری اولیه 37
نظریه آلبوت الیس در رابطه با تفکر غیر منطقی 52
مبانی نظری 53
نظریه شخصیت 54
رشد شخصیت 57
منشا اضطراب و رفتار ناسازگار 58
اهداف درمان 62
فنون درمان 63
فصل سوم: تعیین روش تحقیق 64
جامعه مورد مطالعه 65
فهرست
عنوان صفحه
حجم نمونه 65
روش نمونه گیری 65
معرفی ابزار تحقیق 65
معرفی پرسش نامه تفکر غیر منطقی 66
روش تحقیق 67
روش آماری مربوط به فرضیه ها 68
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 69
جدول 1-4 نمرات آزمون 70
تجزیه و تحلیل داده ها 72
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 82
بحث و نتیجه گیری 83
پیشنهادات 85
محدودیت های تحقیق 86
ضمائم و پرسشنامه سلامت روانی گلدنبرگ 87
پرسشنامه سلامت عمومی(GQH) 88
دستور اجرا و پرسشنامه سلامت عمومی(GQH) 90
نمره گذاری 92
منابع و ماخذ 95
چکیده :
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سلامت روانی و تفکر غیر منطقی در بین داشجویان غیر بومی رشته های صنایع و تربیت بدنی ورودی 85 ـ 84 دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است که فرضیه های عنوان شده عبارتند : 1 ـ بین سلامت روانی و تفکر غیر منطقی دانشجویان رابطه وجود دارد . 2 ـ بین سلامت روانی دانشجویان رشته صنایع و تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود دارد . 3 ـ بین تفکر غیر منطقی دانشجویان رشته صنایع و تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود دارد . که جامعه مورد مطالعه دانشجویان رشته های صنایع و تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر ورودی 85 ـ 84 است که 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و آزمون سلامت روانی گلندبرگ که دارای 28 سوال 5 گزینه ای است و آزمون تفکر غیر منطقی 30 سوال که دارای دو گزینه بله وخیر است که جهت آزمون فرضیه 5 از روی ضریب همبستگی پیلرولون و ازروش آماری t و تغییر مستقل برای فرضیه های اول و دوم و سوم که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی وتفکر غیر منطقی رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین سلامت روانی دانشجویان رشته صنایع و تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود ندارد و همین طور بین تفکر غیر منطقی در بین دانشجویان صنایع و تربیت بدنی تفاوت معنی داری وجود ندارد .
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه :
اعتقاد داریم که تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست افرادی که به نحوی ازلغا با بیماران روانی ، عقب ماندگی ذهنی و معتادین به مواد مخدر و اکس سرو کار دارند به این امر اعتقاد کامل دارند . بدیهی است بیماران روانی مخصوص به یک قشر و یا طبقه خاصی نبوده وتمام طبقات جامعه را شامل می گردد و تعصب نسبت به بیماران روانی به قدری است که هنوز نه تنها در کشور ما بلکه در بیشتر کشورهای جهان آمار دقیق و منظمی مربوط به بیماران روانی در دسترس نیست در ایران فقط 10 در صد تخت های بیمارستانی متعلق به بیماران روانی و در حدود 12 درصد بودجه بهداشتی کشور صرف بیماران روانی می گردد مسئله افزایش بیماریهای روانی موضوع روز بوده و رابطه مستقیم با سیر صعودی رشد جمعیت و افزایش فشارهای عاطفی و هیجانی دارد تاریخچه بهداشت و سلامت روانی با توجه به وجود بیماریها روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصا زندگی اجتماعی را شروع کرده همراه بوده است پیدا کردن شروع آغاز هر نهضتی بخصوص نهضتهای اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسئله مشکلی است در حقیقت روان پزشکی را می توان قدیمی ترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورد قدیمی ترین چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و سقراط در سال 377 تا 460 سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد و تازه ترین علم برای اینکه تقریبا از سال 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین الملی بهداشت روانی بود که روان پزشکی به صورت جزئی از علوم پزشکی شهر و سازمان روان پزشکی و مراکز پیشگیری در کشور های مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند و اکثرا همه این مشکلات از طریق افکار و باورهایی است که می تواند زندگی آدمی را دستخوش آسیب کند که باعث سعی کرد این افکار را از ذهن خود جدا کرد .
بیان مسئله :
بیماریهای روانی مانند بیماریهای جسمانی کشنده نیستند اگر چه خودکشی یکی از علل مرگ ومیر بیماران روانی است ولی از نظر آماری و مقایسه با مرگ و بیماری جسمانی می توان آن را نادیده گرفت عدم درک از نحوه شیوع بیماری و حتی ایجاد رفتارهای غیر طبیعی در آدمی باعث بهم خوردن سلامت روحی وروانی افراد میشود و گاهی عوامل و عللی وجود دارد که باعث ایجاد بهم خوردن سلامت روانی شود که می توان آن را به افکار و باور های فرد نسبت دارد که گاهی اوقات افکار نادرست و به کارگیری روشهای نادرست در زندگی باعث ایجاد ناراحتیهای روانی می شود و گاهی اوقات دوری از خانواده در بین جوانان و مشکلات ناشی از آن مانند امکانات اقتصادی و تغذیه و پیدا شدن دوستان ناباب و عوض شدن راه زندگی تامل در عدم سلامت روانی می تواند دخالت داشته باشد .
سوال مسئله :
آیا بین تفکر غیر منطقی و سلامت روانی رابطه وجود دارد ؟
آیا بین تفکر غیر منطقی دانشجویان ـ صنایع و تربیت بدنی تفاوت وجود دارد ؟
آیا بین سلامت روانی دانشجویان صنایع و تربیت بدنی تفاوت وجود دارد ؟
هدف تحقیق :
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین سلامت روانی و تفکر غیر منطقی است و اینکه آیا باورهای غلط و منفی می تواند در فرد و سلامت روحی آن نقش بسزایی داشته باشد و آیا افکار نادرست در امور زندگی می تواند فرد را دوچار تنش کند و اینکه آیا دوری از خانواده در بین جوانان این تفکرات رابیشتر و بیشتر می کند یا نه ؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
عدم سازش و وجود اختلالات رفتاری در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است در هر طبقه و صنفی و در هر گروه و جمعی اشخاص نا متعادلی زندگی می کنند بنابراین در مورد همه افراد اعم از کارگر ، دانش پژوه و پزشک و ... خطر ابتلا به ناراحتی های روانی است که همه اینها می تواند از باورهای غلط و منفی آدمی در ذهنش نشات گرفته باشد که باید آدمی از راه حلهایی استفاده کند که کمتر با این موارد دست و پنجه نرم کند دانشجویان دانشگاه معمولا افراد برگزیده هر جامعه هستند و آنها معمولا از لحاظ هوش بر دیگر همسالان خود برتری دارند و اغلب از لحاظ موقعیت اجتماعی و اقتصادی از دیگر جوانان برخوردارند با این وجود در دانشگاهها عده ای از دانشجویان افراد پیکسوت و عده زیادی نورتیک است و گاهی این عوامل به جهت دوری از خانواده یا تفکرات باطل و منفی است که دانشجو در صورت نبود خانواده به خود و ذهنش راه می دهد که با ارائه این تحقیقات امید است که این مشکلات روحی و ذهنی قشر جوانان را کاهش داد و طوری که این جوانان با امید و افکارمثبت و منطقی بتوانند سلامت روحی و روانی خود را افزایش دهند که این تحقیقات در محیط های آموزشی و خانواده می تواند نقش بسزایی داشته باشد .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 87 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 108 |
میزان قتل نوجوانان چهار برابر شده است رایجترین دلیل منف نوجوانان در مقابل این نجایع ابتلای آنها به بیماریهای ذهنی است اثرات افسردگی اعم از خفیف یا شدید ، در یک سوم نوجوانان مشهور است و دختر ها وقوع حالت افسردگی در زمان بلوغ دو برابر می شود .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
1- Golemar , Diniel
2- e motional in teliqence
1- اندازه گیری هوش اجتماعی
1-Dalle