فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو

انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید هرفردی، برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیده‌تر؛ مودبتر، صمیمی‌تر، بیریاتر، آزاد اندیش تر، صریح تر و عینی تر رفتار کند، از ظرفیت بالایی برخوردار است ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 177 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 126
عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

هوالمحبوب

گفتم با گذشت زمان، تو نیز می روی . اما تو همچنان ماندی ، با نگاههای تیز و عمیق، با دستهایی که هنوز هم به زندگی جنگ می زنند و با تکه کلامهای تکراری.

تو ماندی پررنگ ، آنقدر پررنگ که به تنهایی سوژه یک تحقیق شدی؛

« بچه های خیابانی»

کسی نگفت که نام تورا بر روی نسیم دود آلود خیابانها و چهارراههای شهر نوشته اند. کسی ننوشت تو ،هشدار ظهور قشر جدیدی از کودکان خیابانی قرن اکنونی. تویی که نامت در هیچ کجا با مُهر و بی مُهر ثبت نشده است.

من این کار کوچک را با تمام مهری که در وجودم نهفته است به شما شکوفه های شهرم تقدیم می کنم.

فصل اول

مقدمه پژوهش

مقدمه

انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید. هرفردی، برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیده‌تر؛ مودبتر، صمیمی‌تر، بیریاتر، آزاد اندیش تر، صریح تر و عینی تر رفتار کند، از ظرفیت بالایی برخوردار است . ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگی با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند. ارتباط، از طریق پیامهای خود، مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مروبط به عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.[1]

اصولاًمددکاران و کسانی که با کودکان خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.

ما بواسطة این پژوهش و به کمک مجموعه مستحکمی از دانش نظری ، الگوی مناسب و فرصتهای تجربة شخصی ،می توانیم فرایند انسان کاملتر شدن را تا حدزیادی تسریع نماییم.و سعی برآن داریم تا بتوانیم ارتباط موثر و بهتری را با کودکان خیابان برقرار کنیم تا بدین طریق در راستای اهداف خود کمک شایانی به مدد کاران و این کودکان کرده باشیم.

در این پژوهش پس از بیان مسئله و اهداف و اهمیت موضوع ارتباط با کودکان خیابانی به پیشینه و تاریخچه پیدایش آنها می پردازیم و همچنین تاملی بر نظریه های ارتباط می کنیم و راهکارهای مفیدی را برای ایجاد ارتباط موثر با این کودکان عنوان می کنیم و سپس در بخش سوم به وسیله پرسشنامه و مصاحبه به جایگاه عملی می رسیم و نتیجه گیری حاصل از این پژوهش را عنوان خواهیم کرد.

بیان مسئله

ارتباط بر قرار کردن با کودکان خیابانی می تواند عاملی باشد موثر در جهت رفع مشکلات این کودکان تا بتوانند تعامل با دیگران و اعتمادکردن را بیاموزند. از این جهت به جوابگویی سوال ذیل اقدام گردید :

چگونه می توان با کودکان خیابانی شرکت کننده در NGOناصر خسرو ارتباطی موثر در راستای ایجاد یک ارتباط روشن ،متقاعد سازی، شکستن مقاومت برقرار کرد؟ برای جوابگویی به سوال فوق راه مقایسه مددکاران برتر و سایر مددکاران را در پیش گرفته شد و به سه سوال ذیل در رابطه با مهمترین مولفه ها و راه کارهای ایجاد ارتباط موثر با کودکان اهمیت خاصی داده شد .

- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در ایجاد ارتباط روشن با کودک بین مددکاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد ؟

- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در متقاعد کردن کودک بین مدد کاران برتر و سایر مددکاران وجود دارد؟

- چه تفاوتی در زمینه راه کارها و مولفه های مهم و موثر در شکستن مقاومت کودک بین مدد کاران برتر و سایر مدد کاران وجود دارد؟

لازم به ذکر است که یکی از مهمترین موارد در ایجاد ارتباط موثر راپورت مناسب می باشد که متاسفانه به خاطر بروز مسائلی در اجرای پژوهش ، این مفهوم در بخش عملیاتی حذف گردید.

هدف تحقیق

این تحقیق با هدف تشخیص مولفه‌ها و راه کارهای مهم مورد استفاده بوسیله مددکاران برتر در ایجاد یک ارتباط موثر با کودکان خیابانی در NGOها طراحی شده و این راه کارها و مولفه ها در سه زمینه (ایجاد ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت) مد نظر می باشد.

برای چه تحقیق

هدف نهایی این تحقیق کمک به مسیر آموزش این کودکان است، که پیش زمینه برنامه ریزی اصولی و علمی برای ساماندهی کودکان کار و خیابان در NGO های مربوطه در تهران همچون خانه حمایت از کودکان خیابانی ناصرخسرو، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی شوش، خانه حمایت از کودکان کار و خیابانی مولوی و ... فراهم می نماید، چرا که کودکان خیابانی یکی از معضلات بزرگی است که نهادهای دولتی و خیریه باید به آن توجه زیادی بکنند.

اهمیت و ضرورت تحقیق

در رابطه با پرورش کودکان خیابانی این پرسش مهم برای ما مطرح می شود که(چگونه می توان با کودکان خیابانی ارتباط موثری بر قرار کرد؟)به نظر من هرچه این مسئله اساسی تر و دقیق تر و روشن تر شناخته شود، توفیق ما در امر شناسایی و کمک بیشتر می شود و در موقعیتی قرار می گیریم که مشکلات کودکان خیابانی را بشناسیم و با درک مناسب به رفتار و برخورد درست با آنها رو به رو می شویم.

دوران کودکی، دوران شکل پذیری و تکوین شخصیت است .پایه هایی که در این مرحله از زندگی برای او گذارده می شود، می تواند بنایی از انسانیت و اخلاق بسازد که کج میرود یا همچنان راست و استوار کودک را به سر منزل مقصود میرساند.

سالهای اولیه زندگی مهم ترین مرحله برای پرورش استعداد،شرافت یا بزهکاری است . تمام صفات و عاداتی که در این مرحله اخذ می شود همان‌هایی هستند که در بزرگسالی مورد استفاده قرار می گیرند و سلامت یا انحراف دوران طفولیت مقدمه ای برای دوران بزرگسالی کودک است . و همچنین در بُعد اجتماعی با گسترش زندگی شهری و افزوده شدن تعداد اَبَر شهرها و معضلات حاشیه ای خاص آن این موضوع بیشتر حائزهمیت می شوند.

تعاریف نظری

کودکان کارو خیابانی: کودکانی که اکثر اوقات در NGO های خانه کودک ناصر خسرو ،خانه کودک شوش، خانه کودک مولوی و ... رفت و آمد می کنند و اغلب از قشر کم در آمد جامعه می باشند .

و ممکن است از بسیاری حقوق خود ، بقا، رشد، امنیت، تحصیل، مراقبت های بهداشتی، حفاظت در برابر سو استفاده های جسمی و روحی و محیط خانوادگی سالم محروم باشند و برای امرار معاش خود خانواده هایشان بر خلاف قانون کار ، مجبور به کار کردن در خیابا ن و یا در محیط نا مناسب می باشند و از قشر کودکان عادی یا همسالان خود دور می مانند و احتمالا دچار بسیاری از مشکلات عاطفی و شناختی می شوند که محتاج توجه و رسیدگی فوری می باشند.

لازم به ذکر است که تعریف فوق در برخی از موارد می تواند شامل حال کودکان خیابانی خانه کودک ناصر خسرو نشود.

ارتباط موثر:ارتباط در این تحقیق عبارتست از افکار، گفتار وکردار هایی که ما را با دیگران ، جهان هستی و ابعاد معنوی آن مرتبط می سازد و یک روش علمی و کاربردی است؛ و در دید گاه NLP به راه کار های کاربردی چون بر قراری راپورت ، ارتباط روشن ، متقاعد سازی ، شکستن مقاومت، توجه خاصی شده است.

مددکاران برتر: مددکارانی هستند که بوسیله درصد قابل توجهی از کودکان در زمینه برقراری ارتباط موثر و خوب معرفی شده اند و مورد تایید مدیر خانه کودک ناصرر خسرو بوده اند. که به روشی خاص مورد مطالعه قرار گرفته اند.

تعاریف عملیاتی

کودکان خیابانی خانه کودک ناصر خسرو: کودکانی هستند که اوقات فراغت خود را در خانه کودک به سر می برند و در کلاسهای هنری چون نقاشی ، معرق، کتاب خوانی ، فرش بافی ، خیا طی، ... و در کلاسهای تقویتی چون زبان، ریاضی ، فیزیک، ... و در کلاسهای ورزشی چون یوگا ، فوتبال ، والیبال ، تکواندو و... شرکت میکنند و اغلب دچار مشکلات اخلاقی ، خانوادگی ، اقتصادی ، عاطفی و فرهنگی می باشند.

ارتباط موثر: زمانی که مدد کار بتواند از طریق بهترین و مهمترین راهکار ها و مولفه ها با کودک ارتباطی روشن برقرار کند و کودک را در راستای اهداف مورد نظر متقاعد سازد و بتواند برخورد مناسبی با مقاومت کودک ارائه دهد ، ارتباط موثر گویند.

مددکاران برتر: مددکارانی که از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته ، از جانب کودکان برگزیده شدند و بعلت فراوانی آرا با اختلاف زیادی از سایر مدد کاران جدا گشته و راهکارها و مولفه های آنها با سایر مددکاران مقایسه شده است .

فصل دوم

پیشینه پژوهش

مقدمه:

در این فصل به طور مختصر به مباحثی چون تعاریف کودکان کار و خیابانی ، خصوصیات ، ساختار اجتماعی ، ویژگی های روانی ، اجتماعی وعلل پیدایش کودکان کار و خیابانی اشاره شده است و بعد به تعاریف ارتباط ، شناخت فرا گرد و مدلهای ارتباطی و هدف ارتباط پرداخته شده است و اصول و مواردی را در زمینه ارتباط اثر بخش، موانع ارتباطی ، مهارتهای روابط انسانی ، مراحل بهبود ارتباط را عنوان گردیده است. ودر نهایت با الهام از مدل ارتباطی سیستمهای فرهنگی هستی گرا و مدل ارتباطی گربنر کمک گرفته و مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت مددکاران را بر اساس مدل ارتباطی NLP سازمان داده است. بر اساس این نظریه به چهار زمینه برقراری راپورت، ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، روبرو شدن با مقاومت توجه گردیده است.

تعاریف کودکان کار و خیابانی[2]

به اعتقاد بعضی از محققان هنگا می که از کودکان خیابانی در معنای دقیق یا صریح کلمه سخن می گوییم منظور کودکان خیابانی هستند و تصور قالب نیز از کودکان خیابانی همین است. واژه فرانسوی که هم در تفسیر موسع و هم در تفسیر مضیق بکار می رود عبارتست از (Lesen fantsde lane) که نسبت به واژه انگلیسی(Street children) در بر گیرندة (Children onthe street ) و همچنین تعریف مضیق ( Children of the street ) دارای نقص و اشکال است . همچنین به کودک خیابانی « کودک بی خانمان» یا (Homeless children) نیز می توان گفت . در آفریقای جنوبی به آنها (Malapipe) یعنی کسانی که در فاضلابها می خوابند ، در تانزانیا (Chan gudou) بمعنای ماهیهایی که به دلیل کوچکی زیاد بی مصرف هستند و صیادان آنها را دوباره به دریا می اندازند و همچنین دزدان (thieves) ، طاعون (pests) و اوباش ( Hood lums) در ویتنام به آنها (duidoi) یعنی کودکان خاکی ( Dast children) و در برزیل به آنها (Marginis) گفته می شود.

بعضی ها معتقدند که واژه کودکان خیابانی در دهه ۱۹۸۰ میلادی برای توضیح و تشریح کو دکانی بکار می رفت که اکثر اوقات خود را در خیابانها با مشاغل گوناگون سپری می کنند، با بررسی و مطالعه متون به نظر می رسد تعریف جامع و مانع مورد قبول همگان برای واژه مذکور وجود ندارد و این امر ناشی از دیدگاههای متفاوت درباره پدیده کودکان خیابانی است بعنوان نمونه به بعضی از این تعاریف اشاره می‌شود.

در تحقیق منتشره از سوی صندوق کودکان سازمان ملل متحده« یونیسف» در تهران کودکان خیابانی چنین تعریف شده اند : کودکانی که عمده وقت خود را بدون سرپرستی بزرگسالان در خیابانها می گذرانند.[3]

در تعریفی دیگر که از یونیسف در سال ۱۹۹۷ارائه شده آمده است:

کودکان خیابانی به کودکانی اطلاق می گردد که در شهر های بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به کار یا زندگی در خیابانها هستند.

این تعریف سه ایراد دارد .اول: عبارت«شهرهای بزرگ» مبهم و از آن تعریفی ارائه نشده است و معلوم نیست که منظور از بزرگی یک شهر ابعاد جغرافیایی یا تعداد سکنه آن است. دوم: ممکن است کودک کار یا زندگی در خیابان را به اختیار پذیرفته باشد . سوم: اگر منظور از زندگی در خیابانها سپری نمودن شب و روز در خیابان باشد این تعریف ، کودکانی را که در خیابان کار یا زندگی نمی کنند اما با این حال مدت قابل ملاحظه ای از روز یا شب را در آن می گذرانند را در بر نمی گیرد.

« خوزه آرتور ریوس» در مقاله ای تحت عنوان « وضعیت کودکان خیابانی در آمریکای لاتین» کودکان خیابانی را صغاری می داند که دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظمی از عمر خود را تنها یا به صورت گروهی در خیابانها می گذرانند.[4] این تعریف اگرچه ایرادات تعاریف قبلی را ندارد با این حال دوره های زمانی قابل ملاحظه و اغلب منظم امری است که به نظر می رسد به عرف و شرایط اجتماعی بستگی دارد . بعنوان مثال کودکی که تنها یک هفته را در خیابان سپری کند کودک خیابانی محسوب نمی گردد . حال اینکه به اعتقاد ما اطلاق واژه کودک خیابانی بر او مانعی ندارد زیرا مدت خیابانی بودن تاثیری در ماهیت امر ندارد.

این کودکان را به چند گروه تقسیم می کنند[5] :

۱- کودکانی که در خیابان‌ها زندگی می کنند اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سر پناه است.

2- کودکانی که از خانواده جدا شده اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه های متروک و پناهگاهها زندگی می کنند.

3- کودکانی که تماس با خانواده خود را حفظ می کنند ولی بعلت فقر ، پرجمعیت بودن خانواده یا سوء استفاده جسمی و جنسی از آنان در خانواده بعضی از شبها یا اکثر ساعات روز را در خیابانها به سر می‌برند .

4- کودکانی که در مراکز ویژه نگهداری می شوند .

ملاحظه میگردد ارائه تعریفی جامع و مانع در این باره امری دشوار است . با این همه اگر بخواهیم تعریف نسبتاً جامع و مانع انجام دهیم باید بگوییم اگرچه وضعیت کنونی این کودکان بغرنج و تاسف آور است، اما گامهای فراوانی در این حیطه برداشته شده است که این گامها گاهی تو سط دولتمردان نوع دوست، گاهی توسط سازمان های جهانی و زمانی به واسطه افراد خیر برداشته شده است. در کشور ما ایران با توجه به گامهای مثبتی که در این راستا بر داشته شده است. اما باید اذعان داشت که این گامها هرچند مفید بوده اند اما با توجه به رشد فزاینده جمعیت این گروه، اقدامات مذکور کافی نبوده است . قبل از هر اقدامی باید در جهت شناخت کودکان با توجه به فرهنگ کشور اقدام کرد.

باید علل به وجود آمدن سیر تحولی و جمعیت شناسی این کودکان مورد بررسی قرار گیرد تا بر اساس این شناختها اقداماتی جهت نگهداری و باز پروری و باز گرداندن آنها به محیط خانواده صورت گیرد بدون شناخت سبب شناسی و نشانه شناسی و سیر تحولی پدیده در کشور با توجه به فرهنگ منطقه ای برنامه ریزی در این وادی کاری عبث خواهد بود و فقط باعث اتلاف هزینه و نیروی متخصص و عدم ثمر بخشی کار انجام شده خواهد شد و این تحقیق گامی هر چند کوچک در این حیطه است و برای رسیدن به اهداف نهایی نیاز به تحقیقات گسترده ای می باشد. زیرا که موضوع، خود نیز از گستردگی قابل توجهی برخوردار است . و تلاش محققان را در حیطه های گوناگون جامعه شناسی، فرهنگی ، اقتصادی و روانشناسی و علوم تربیتی می طلبد .

پدیده کودکان خیابانی محصول افزایش مهاجرت ، گسترش حاشیه نشینی و صنعتی شدن جوامع در شهر های بزرگ است و تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست . کودکان خیابانی به شدت در معرض آسیبهای اخلاقی و جسمانی هستند و در بسیار از موارد توسط گروه های سازمان یا فته جذب کارهای خلافکارانه می شوند.

همچنین کودکان خیابانی حاصل فقر اجتماعی هستند برخی خانواده ها بعلت نداشتن هزینه مخارج فرزندانشان آنها را وادار به کار می کنند. فقر در ایران بطور مستقیم بر کودکان تاثیر میگذارد . کودکان خاموش ترین و بی دفاع ترین بخش جامعه علاوه بر خشونت رفتارهای سنتی و عقب افتاده پدر سالاری ، در جدالی نا برابر و از پیش تعیین شده با فقر وتنگ دستی قراردارند . باز تاب تکانه اجتماعی ناشی از بی عدالتی ، عدم تامین اجتماعی ، گسترده تر شدن فاصله طبقه اجتماعی و ...هر روز کودکان بیشتری را به کودکان خیابانی اضافه میکند . کودکان بعنوان یکی ازابزار ایجاد درآمد در نتیجه فقر خانواده مورد استفاده قرار می گیرند. امروزه بعلت آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد ، طلاق ، بی سرپرستی و بد سرپرستی ، کودکان از خانه های خودفرار کرده و به شهر های بزرگ می روند . این کودکان معمولا ه کارهای پست مثل دست فروشی ، واکسی ، گل فروش و غیره مشغول می شوند . در بعضی مواقع این کودکان مورد سوء استفاده های جنسی و توسط افراد سود جو واسطه فروش مواد مخدر می گردند .

طبق بر آورد یونیسف در ایران ٪۹۰کودکان دارای پدر یامادر هستند و در خانواده های پر جمعیت زندگی می کند و در تهرا ن٪۸۰این افراد مهاجر هستند و٪۹۸آنها مذکر هستند .

به طور خلاصه کودکان خیابانی کودکانی هستند که برای ادامه زندگی وبقای خود مجبور به کار کردن هر چند سخت و طاقت فرسا هستند و اینها از داشتن حق طبیعی و حقوق اساسی و انسانی محرومند.

براستی در کشوری وجود چنین کودکانی قابل فهم است [6].

خصوصیات کودکان خیابانی [7]

۱ - بیگانه شدن و طرد شدن آنها از نظام و ساختار های معمول اجتماعی

۲- اقدام به رفتارهای شدید ضد اجتماعی و صدمه به خود

۳- این کودکان بعلت مشکلات تغذیه ای معمولا کوچکتر از سن خود به نظر می رسند و از لحاظ جسمانی وضع خوبی ندارند.

۴- دختران معمولا مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند و اغلب به خود فروشی روی می آورند .

۵- ترس از باز داشت ، زندان ، خشونت و تهدید پلیس معضلی است که همیشه با کودکان خیابانی همراه است .

۶- اینان قربانیان شوم شرایط اجتماعی هستند و بیشتر از طبقات پایین جامعه می باشند .

۷- معمولا تک سرپرست بوده و معمولا مادر سرپرستی ایشان را بعهده داشته و نتوانسته به خوبی کودک خودرا اداره کند .

۸- تمایل و اعتمادی به بزرگسالان و انجمنها ی حمایتی ندارند زیرا اغلب از سوی بزرگسالان طرد شده مجبور به انجام کارهای سخت شده اند .

۹- بیشتر آنها آرزو دارند به خانه هایشان باز گردند مشروط بر اینکه فاکتور هایی که باعث فرار آنها از منزل شده حذف شود.

۱۰- بچه های خیابانی معمولا به صورت گروههایی هستند که دور هم جمع می شوند و بین خود رابطه برقرار می کنند تا کمبود های عاطفی ، اقتصادی و حمایتی خود را از گروه دریافت نمایند . این گروهها با هم وحدت و صمیمیت دارند و از یکدیگر حمایت می کنند و اغلب به هم وفادار هستند.

۱۱- استفاده از مواد مخدر برای فرار موقت از واقعیت هاست که نه فقط تریاک ، بلکه استنشاق چسب های صنعتی و بنزین و مواد شیمیایی را نیز شامل می شود .

۱۲- از نظر بافت خانوادگی تعداد افراد خانوار زیاد می باشد .

۱۳- بررسی آمار محل سکونت مدد جویان بیانگر آن است که بیشتر این کودکان از استانهای غربی کشور می باشند و پس از تهران و خراسان استانهای غربی بیشترین آمار کودکان خیابانی را به خود اختصاص داده اند[8] .

ساختار اجتماعی کودکان خیابانی

این گروه از کودکان برای محافظت از خویش گروههای کوچک تشکیل می دهند که این گروهها جای خانواده را برای آنها پر می کند و در بین آنها نوعی هم بستگی و محبت ایجاد میکند و رهبر گروه همیشه فرد قدرتمند و با هوش گروه است [9].


علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی

نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند نوجوان نهال نو رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 77
علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

پیشگفتار

نوجوانان دلی پاک و روحی پرشور دارند . آنان در حساسترین و بحرانی ترین دوران زندگی خود به سر می برند و نیازمند هدایت ، حمایت و همدلی اند. نوجوان نهال نو رسیده ای است که برای رشد و بالندگی به باغبانی ، دلسوز و روشن بین نیاز دارد تا او را از آفتها و حادثه ها در امان دارد.

بها دادن به نوجوانان و در تربیت و ارشاد آنان کوشیدن بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است . بر خلاف گمان برخی مردم ، تربیت به طور کلی کاری بسیار دشوار است بویژه تربیت و هدایت نوجوانان دارای پیچیدگیها و نکته های ظریف بسیاری است . شاید گفتة حکیمانه ی کانت متفکر و فیلسوف نامی آلمانی ، حق مطلب را در این زمینه ادا کرده باشد آنجا که می گوید : دو کار هست که در دشواری ، هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد ، مملکت داری و تربیت.

تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است کاری سخت و دشوار می باشد. پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را به سادگی تحت ضابطه ای مشخص در آورد و از آن آسوده خاطر شد. برتراند راسل ، فیلسوف انگلیسی که خود در بارة تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. این ها همه نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزش و تخصصی ندارد.

فرزندان ما در دوران خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند . بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم چگونه می توانیم فرزندان خود را تربیت کنیم. شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند که اگر شرایط مادی و امکانات تحصیلی را برای فرزندان خود فراهم آورند وظیفه ی خود را به خوبی انجام داده اند حال آنکه وظیفه ی پدر و مادر بسیار فراتر از این هاست.

خانواده کانون پذیرایی از نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی ـ که بذر آن در لحظه ی آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است ـ باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری ، روحی و اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند .

نابسامانی های اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادتمند دارد . در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند شکل می گیرد و ناآگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود.

اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفا نکنند نهادهای اجتماعی دیگر از قبیل مدرسه ، رسانه های گروه و غیره این خلاء را نمی توانند پر کنند.

دشواریها و پیچیدگیهای تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است زیرا در این دوره نوجوان بطور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با او روشن بین ، شکیبا و هوشیار باشد و به سرعت دریابد که او دیگر یک کودک نیست . از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشند شاید این مسئله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد.

بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران ، مادران و مربیان دارد . تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ی آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند از زندگی سالم و موفقی برخوردارند ، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود ناشی از نبود تربیت صحیح است .
پیامبر اسلام (ص) می فرمایند : به شما در باره ی نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیر تر می باشند.[1] و امام علی (ع) می فرمایند : دل نوجوان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در آن افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورد پس فرزند عزیزم من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آن که دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب
سرباز زند.[2]

از این جا می توان به نقش حساس و خطیری که خانواده ها و مربیان در هدایت و تربیت نوجوانان دارند پی برد . اگر ما به وظیفه ی بزرگ خود نسبت به این سرمایه های بی نظیر جامعه به نحوی شایسته توجه نکنیم، باید برای رویارویی با عواقب تلخ غفلت خود آماده باشیم . در آموزشهای دینی ما نیز بر مسئولیت پدران و مادران در تربیت فرزند بسیار تأکید شده است و تصریح شده همچنانکه والدین را بر فرزندان حقوقی است فرزندان را نیز بر والدین خود حقوقی است که از آنها در مورد این حقوق در پیشگاه الهی بازخواست خواهد شد . در روایات اسلامی آمده است : همچنانکه فرزند عاق پدر و مادر می شود پدر و مادر نیز برای سهل انگاری در انجام وظایف خویش عاق فرزند می شود. [3]

فصل اول

طرح تحقیق

مقدمـه Introduction

یک هدف خوب آن است که مقصد را به ما نشان دهد و معلوم دارد که چه هنگام بدان نایل خواهیم شد. امروزه یکی از مشکلات مهم تربیتی در بیشتر مراکز تعلیم و تربیت مسائلی هستند که بطور مشابه در بسیاری از کودکان و نوجوانان و جوانان سر می زند و این مسایل در نوجوانان و کودکان گسترش یافته و باعث عدم پیشرفت جامعه و افراد جامعه شده است و روز بروز این مسایل و مشکلات در دامنه های وسیعی در تعلیم و تربیت خودش را آشکارتر ساخته است و اگر به علل و عوامل و کنه و ریشه ی این مسایل پرداخته نشود و راههای بوجود آوردن آن مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد احتمال آن می رود که جامعه علاوه بر آن که پیشرفتی نخواهد داشت سبب انحطاط و انحراف جامعه و از بین رفتن ارزشهای والای انسانی خواهد شد. پیشگامان تعلیم و تربیت هرچند درباره ی این مسایل اندیشیده اند و نظرات و راه حلها و پیشنهاد های متعددی داده اند اما با توجه به اینکه ، این علمای تعلیم و تربیت سالها به فکر ریشه کن ساختن این مسایل بوده اند و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است و راه حلهای این علما نیز مؤثر واقع شده است اما با همة این وجود هنوز بسیاری از علل و عوامل و مشکلات و مسایل تربیتی شناخته نشده اند و یا ممکن است علاوه بر علت هایی که شناخته شده علل تازه و جدیدی افزوده شود و راه حل مناسبی برای این عوامل در نظر
گرفته شود.

با توجه به اینکه کودکان نیز از نظر اخلاقی چه در جامعه ای که زندگی می کنند و یا در چه خانواده ای تربیت یافته اند با هم متفاوت هستند . پس اگر افرادی دارای یک نوع مسایل و مشکلات تربیتی باشند ممکن نیست که با یک روش به حل مسایل آنان پرداخت و در نتیجه باید جنبه های مختلف و گوناگون به کار برد. لذا با توجه به مطالب فوق برآن شدیم که با استفاده از مدیران و دبیران مجرب علتهای بی انضباطی را در شهرستان مشهد مورد بررسی قرار دهیم لازم به تذکر است که این شهرستان در سطح شهر دارای مدارس متعدد می باشد که این مدارس دارای دبیران مجرب و مدیران با سابقه است که هر ساله با توجه به میزان رشد جمعیت با تعداد فراوانی از دانش آموزان و نوجوانان با رفتارهای بخصوص و متفاوت درگیر هستند و راه حلهای آن را با توجه به تفاوتهای فردی هر دانش آموز به مورد اجرا می گذارند.

امیدواریم که بررسیهایی که در این تحقیق انجام خواهیم داد راهگشای حل بسیاری از مسایل مختلف تربیتی در این منطقه باشد.

عنوان کامل موضوع تحقیق

علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی شهرستان مشهد ناحیه 7 مدارس راهنمایی دارالعلم و حضرت بقیه الله.

ضرورت و اهمیت مسئله

از آنجا که تعلیم و تربیت سالم در سایة آرامش و امنیت و ایجاد خود نظمی در کودکان و نوجوانان می باشد و این نوع تعلیم و تربیت که شامل کیفیت تربیت در محیط خانه و مدرسه است و اصولاً نگرش خانواده نسبت به تحصیل جزء فرهنگ خانواده است و بها دادن والدین به درس میزان آرامش و امنیت خانواده در یادگیری کودک اثر دارد و شرایط نامناسب و نامطلوب می تواند موجب محرومیت کودک در یک تعلیم و تربیت مناسب و یا عوامل تحریک کننده ذهنی شود. اگر این مشکلات برطرف نگردد و کودکان از شرایط مساعدتر و تعلیم و تربیت غنی تری برخوردار گردند استعدادهای آنان تا حدود تصور ناپذیری تکامل می یابد.

موضوع انضباط در بین افراد بخصوص در بین نوباوگان و نوجوانان مطرح می شود که مسیر زندگی خود را تعقیب می کنند و به شخصیت و اخلاق خود شکل می دهند تا بتوانند جاده کمال را بشناسند و در زندگی موفقیت بیشتر و بهتری داشته باشند . معلمان و انسانها به طرقی با این افراد در ارتباط هستند و وظیفة شرعی و قانونی خود می دانند تا این آینده سازان را در این مسیر پر نشیب و فراز هدایت کنند و ناخدایان موفقی باشند تا این کودکان و نوجوانان را به ساحل خوشبختی برسانند.

هدفهای کلی تحقیق :

برای اینکه بتوانیم به علل های مختلف بی انضباطی در این مقطع آشنا شویم از دبیران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت مدارس راهنمایی این شهرستان کمک گرفته ایم تا بتوانیم با توجه به فرامین ارائه شده و نظر خواهی از آنان در صدد رفع قسمتی از مشکلات برآییم.

فرضیه ها :

1ـ عدم آشنایی کادر آموزشی و اداری مدرسه به نیازهای روحی و روانی ، اجتماعی موجب بی انضباطی دانش آموزان می گردد . ( برای اثبات این فرضیه سؤالات 1،2،9،13،15،18 در پرسشنامه آمده است).

2 ـ وجود اختلاف در خانواده و عدم ارتباط صحیح خانواده ها با فرزندانشان و درک آنان موجب بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤالات 11 ،12،14 در پرسشنامه قید شده است).

3 ـ عدم وجود مدیران و معلمان متخصص و کار آزموده در مدارس موجب بی انضباطی دانش آموزان می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤالات 7 ،20،21 در پرسشنامه آمده است).

4 ـ عدم انعطاف سیستم آموزشی و مقررات خشک و بی روح موجب بی انضباطی می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤال 17 در پرسشنامه آمده است).

5 ـ عدم ارتباط صحیح مدرسه ، خانواده و جامعه موجب بی انضباطی می شود. (برای اثبات این فرضیه سؤال 22 در پرسشنامه آمده است).

6 ـ مشکلات حاد خانوادگی ناشی از فقر مالی و ضعف جسمانی و عاطفی و اجتماعی دانش آموزان موجب بی انضباطی می شود.( برای اثبات این فرضیه سؤالات 8 ،10،12 در پرسشنامه آمده است).

7 ـ عدم مطابقت مطالب درسی با نیازهای جسمانی و عاطفی و اجتماعی دانش آموزان موجب بی انضباطی می گردد . (برای اثبات این فرضیه سؤال در پرسشنامه مطرح گردیده است).

8 ـ کمبود فضای آموزشی و آشنا نبودن کادر آموزشی و اداری به مسایل روانشناسی و عدم رعایت عدالت موجب بی انضباطی دانش آموزان در مدرسه می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤالات 1 ،3،4،5،6 در پرسشنامه آمده است).

9 ـ عدم سلامت روانی کارکنان آموزشی و اداری باعث بی انضباطی می گردد. (برای اثبات این فرضیه سؤال 19 در پرسشنامه آمده است).

سؤالات :

1 ـ عدم توجه به شخصیت کودک باعث بی انضباطی می شود ؟

2 ـ دخالت ندادن کودکان در اداره امور جامعه و مدرسه سبب بی انضباطی می شود؟

3 ـ اعمال تبعیض معلمان موجب بی انضباطی می شود؟

4 ـ مجازاتهای بیجا و نامناسب موجب بروز رفتار ناشایست می گردد؟

5 ـ اعمال تبعیض کارکنان مدرسه عامل مؤثری در بروز بی انضباطی می شود؟

6 ـ تشویق بیجا و نامناسب موجب بی انضباطی می گردد؟

7 ـ عدم توانایی معلم در ایجاد انگیزه باعث بی انضباطی می گردد؟

8 ـ نقص یا ضعف جسمانی دانش آموز باعث بروز رفتارهای ضد اجتماعی می شود؟

9 ـ ناهنجاریهای روانی کودک سبب بی انضباطی می شود؟

10 ـ فقر مالی و اقتصادی کودک باعث بی انضباطی می شود؟

11 ـ اختلافات خانوادگی باعث رفتارهای ضد اجتماعی می گردد؟

12 ـ احساس طرد شدگی کودک از خانواده باعث بی انضباطی می شود؟

13 ـ محبت بیش از حد در خانه و بی توجهی در مدرسه باعث بی انضباطی می شود؟

14 ـ عدم پذیرش از طرف وجود نامادری و یا ناپدری سبب بی انضباطی می شود؟

15 ـ میل به خودنمایی و ابراز وجود کودک باعث بی انضباطی می شود ؟

16 ـ عدم درک محتوای مطالب درسی موجب بی انضباطی می شود ؟

17 ـ عدم انطباق مقررات مدرسه با ویژگیهای سنی کودک باعث بی انضباطی می شود ؟

18 ـ میل به آزادی فطری کودک سبب بی انضباطی می شود ؟

19 ـ شخصیت معلم در بروز رفتار ناشایست مؤثر است ؟

20 ـ وجود مدیران و معاونان کم سابقه سبب بی انضباطی می شود ؟

21 ـ عجله در تصمیم گیری ها باعث بروز رفتار بی انضباطی می شود ؟

22 ـ عدم کمبود روابط والدین با مدرسه سبب رفتار ناشایست می گردد؟

23 ـ فضای فیزیکی کلاس و ساختمان مدرسه باعث بی انضباطی می شود ؟

24 ـ اگر موردی یا پیشنهادی دارید بنویسید.

محدودیتها و حدود مطالعه

ـ از لحاظ قرار دادن پرسشنامه ها در اختیار معلمین با مشکل مواجه شدیم چون با برگزاری امتحانات نوبت دوم دانش آموزان روبرو شدیم.

ـ عدم دقت معلمین در پاسخگویی به سؤالات

ـ عدم همکاری بعضی از معلمین در این مورد

ـ عدم وجود ابراز دقیق اندازه گیری

تعاریف و اصطلاحات و مفاهیم خاص

1ـ بی انضباطی :

منظور از مشکلات انضباطی رفتاری است که بنحوی با مقررات مدرسه در تضاد بوده و نظم مدرسه را تهدید و مختل نماید از جمله این رفتارهای شایع تأخیر ورود به مدرسه ، آزار و اذیت سایر دانش آموزان ، گفتن سخنان رکیک و فحش دادن به آنها ، سخن گفتن و صدا در آوردن نابهنگام در کلاس و موقع تدریس معلم ، تخریب اموال مدرسه و … می باشد.

2 ـ رفتارهای ناشایست که عبارتند از :

الف ـ پرخاشگری : واکنش کلی نسبت به ناکامی است هرچند افراد همیشه پاسخهای پرخاشگرانه ی آشکار از خود نشان نمی دهند و آنها را در وجود خود سرکوب می کنند.

ب ـ اضطراب : یک ناراحتی دردناک ذهنی درباره ی پیش بینی یک تهدید و یا ناخوشی در آینده است.

ج ـ بزهکاری : بزهکار کسی است که متهم به ارتکاب رفتار ضد اجتماعی و یا قانون شکنی می باشد.

د ـ ناکامی : عبارت است از حالت یک موجود زنده است هنگامی که ارضای رفتار برانگیخته دشوار و یا غیر ممکن می گردد و یا در راه رسیدن به یک هدف با مانعی برخورد می کند.

هـ ـ فرار از مدرسه : که با بزرگتر شدن کودکان بیشتر جنبه ناسازگاری پیدا می کند .[4]

و ـ دروغگویی و …

3 ـ اعمال تبعیض از سوی کارکنان مدرسه :

عبارت است از دوگانگی در برخورد نسبت به دانش آموزان است که از سوی مدیر ، معاون معلمین و حتی مستخدمین اعمال می شود. آنان با برخوردهای مختلف خود نسبت به هر دانش آموز در مقابل یک عمل و کار مشابه باعث بروز بی انضباطی می شوند.

4 ـ نقص عضو یا ضعف جسمانی :

منظور دانش آموزانی است که دارای نقص جسمانی هستند مثل لکنت زبان و … از طرف دیگران در کلاس مورد تمسخر و دست انداختن قرار می گیرند که خود باعث بی انضباطی است و کودک دارای نقص عضو بخاطر پوشاندن عیب خود دست به کارهای خلاف مقررات می زند.

5 ـ ضد اجتماعی :

بعضی بروز رفتارهایی که با قوانین مدرسه و جامعه مغایرت داشته باشد نظیر خرابکاری وسایل عمومی و افراد سایکوپات .

6 ـ ناهنجاریهای روانی :

ناهنجاریهای روانی کودک سبب بی انضباطی می شود مانند فرار از مدرسه ، عدم علاقه به تحصیل و عقب ماندگیهای ذهنی و درسی .

بررسی تجربیات و مطالعات قبلی

1 ـ استفاده از کتاب روانشناسی نوجوانان و جوانان نوشته دکتر سید احمد احمدی .

2 ـ پایان نامه آقایان قاسم شاملوییان ـ محمد علی ذوالفقار .

3 ـ استفاده از کتاب تعلیم و تربیت و مراحل آن نوشته دکتر غلامحسین شکوهی .

4 ـ مجلات معلم.

5 ـ ماهنامه تربیت.

متغیرها و تعاریف عملی آنها

تعریف متغیر :

واژه ی متغیر از ریاضیات و فیزیک اخذ شده لیکن در علوم اجتماعی معنای وسیعتری دارد. متغیر به صفتی اطلاق می شود که از فردی از افراد جامعه به فرد دیگر از همان جامعه تفاوت نماید به عبارت دیگر متغیر حالتی است که قابلیت جایگزینی تمام عناصر یک مجموعه به هم پیوسته را دارد.

متغیر وابسته :

به صفت یا حالتی اطلاق می شود که تحت تأثیر متغیرهای دیگر قرار دارد و در مطالعه اجتماعی معمولاً اثر متغیر های دیگر (متغیر مستقل ) بر روی آن بررسی می شود.

متغیر مستقل :

به متغیری گفته می شود که عامل مؤثر یا اثر گذار در متغیر وابسته مورد نظر است.

روشهای جمع آوری اطلاعات

غرض جمع آوری اطلاعات درباره ی مسئله پژوهش شرایط و عواملی است که در این تحقیق قصد مطالعه آن را داریم که پژوهش توصیفی مانند عکس برداری از ابعاد گوناگون یک ارگانیسم یا یک پدیدة عینی است. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه که قسمتهای مختلف در آن گنجانده شده است و شامل 24 سؤال 2300 سؤال بسته و یک سؤال باز به عنوان پیشنهاد می باشد و در حدود 70 پرسشنامه تهیه گردیده است.

منابع داده ها

پاسخ پرسشنامه هایی که بوسیله ی دبیران مدرسه راهنمایی دارالعلم در اختیار ما قرار گرفته است و همچنین شاهدات عینی رفتارهای مختلف دانش آموزان ، مطالعات کتب روانشناسی و غیره.

روش های آماری و تجزیه و تحلیل داده ها

تجزیه و تحلیل اطلاعات استخراج شده از روش آمار توصیفی و درصد گیری آماری و جداول ستونی و دایره ای انجام شده است.

توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها

چون موضوع مورد بررسی از نوع پژوهش توصیفی نیز می باشد لذا پرسشنامه جهت دبیران مدارس راهنمایی دارالعلم و بقیه ا… در قالب 24 سؤال تهیه گردیده و در اختیار آنان گذاشته شده است لازم به تذکر است که 23 سؤال آن بصورت 4 گزینه ای (پاسخهای بسته ) انتخاب و یک سؤال باز نیز مطرح
کرده است .

جمعیت آماری

حدود 700 دانش آموز در مدارس راهنمایی دارالعلم و بقیه ا… می باشند که جمعیت آماری ما را تشکیل داده اند.

جمعیت نمونه

در سطح شهرستان 2 مدرسه راهنمایی پسرانه با جمعیت حدود 700 نفر دانش آموز وجود دارد که انتخاب گردیده اند.

وسیله تحقیق

استفاده از کتب و مجلات مختلف و همچنین پرسش از دانش آموزان و دبیران مدارس در این مورد .

متن تحقیق

علل بی انضباطی دانش آموزان در دوره ی راهنمایی :

آغاز بلوغ نوجوان عملاً در دوره ی راهنمایی است و همچنین تلاش نوجوان در جهت تشخص طلبی اساسی ترین مشخصه رشد در این مرحله است به همین جهت آنچه در این دوره در درجه اول اهمیت قرار دارد تربیت عقلی نیست ، تربیت خلق و خوی یا تربیت شخصیت است.

ولی چنانچه می دانیم در دوره ی راهنمایی تحصیلی نیز مانند دوره های دیگر به تربیت عقل نوجوان توجه خاص مبذول می شود و تربیت شخصیت همچنان مورد غفلت است بنابراین اصول آموزش و پرورش در این دوره باید به وضع دانش آموزان بطور مطلوب کمک نمود.

بیان مجدد مسئله

علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی

توصیف روشهای بکار گرفته شده

از روش توصیفی و درصد گیری آماری استفاده نموده و بصورت نمودار دایره أی و ستونی مشخص شده است.

خلاصه یافته ها و نتیجه گیری

آنچه که از انجام تحقیقات مورد نظر می توان به نتیجه گیری مطلوب رسید این است که اولاً به رفتارهای فردی و عدم افراط و تفریط در آزادی دانش آموزان توجه نمود.

ثانیاً از تنبیهات و تشویقات بی مورد خود داری شود.

ثالثاً کلاس از نظر شرایط فیزیکی مناسب باشد.

توصیه و پیشنهادات

آنچه که می توان در این مورد پیشنهاداتی ارائه نمود زیاد می باشد لذا به چند مورد از آن اشاره می نماییم

1 ) تبعیض قائل نشدن میان دانش آموزان.

2 ) هماهنگی داشتن رفتار و گفتار معلم.

3 ) توجه به شخصیت کودک.

4) نظارت مستمر والدین و مسئولین.

5) استفاده از محققین روانشناسی در مدارس .


عکاسی‌ ماکروفتوگرافی‌

مطلبی که به دنبال می آید، رساله نظری نگارنده است این تحقیق به بررسی نگاه، جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در هنر عکاسی می پردازد از گذشته تا کنون برای نگارنده این سوال مطرح بود که عکاس به عنوان هنرمند چگونه جهان رودرروی خود را گزینش می‌کند این دغدغه از ابتدای تحصیل ذهن مرا به خود مشغول کرد در سال آخر تحصیل هنگامی که جهت انتخاب پروژه پایان‌نامه به ا
دسته بندی هنر و گرافیک
فرمت فایل doc
حجم فایل 57 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 90
عکاسی‌ ماکروفتوگرافی‌

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

پیشگفتار:

مطلبی که به دنبال می آید، رساله نظری نگارنده است. این تحقیق به بررسی نگاه، جایگاه دیدن و فرآیند بینایی در هنر عکاسی می پردازد.

از گذشته تا کنون برای نگارنده این سوال مطرح بود که عکاس به عنوان هنرمند چگونه جهان رودرروی خود را گزینش می‌کند. این دغدغه از ابتدای تحصیل ذهن مرا به خود مشغول کرد. در سال آخر تحصیل هنگامی که جهت انتخاب پروژه پایان‌نامه به استاد راهنمایم رجوع کردم، موضوع خود را به ایشان گفته و ایشان عنوان نگاه و معنا در عکاسی را برای من انتخاب کردند و از من خواستند تا به مطالعه این موضوع بپردازم. پس از یافتن چند منبع و پیگیری در مورد چند عکاس و چند نظریه پرداز در حوزه هنر و عکاسی موضوع پیشنهادی را پذیرفتم و شروع به فعالیت کردم.

رسالة مذکور دارای بحث بنیادی و نظری است. عکاسان هنگام ثبت عکسهای خود به جهان بیرون از دوربین و یا به تعبیری به جهان رودرروی دوربین از طریق اندیشة درونی و عنصر بینایی یعنی چشمها دست می یابند. هنر عکاسی هنر عینی است و در مرحله رؤیت، عکاس تصویر خود را ثبت می کند – در این فرآیند چشمها عمل نمی کند بلکه جهان، جهان عکاس که همان گذشته، حال و تجربیات و نحوة اندیشیدن اوست که در سطح عکسها مؤثر است. مبنای این تحقیق نظری بر دو مسئله دستگاه بینایی و لحظة رویت و گزینش کادر و ثبت تصویر استوار است.

تحقیق شامل یک چکیده، پیشگفتار و مقدمه ای در باب عکاسی و چهار فصل تحت عنوان دستگاه بینایی و دیدن در عکاسی – خواستگاه عکاس، گزینش کادر و زیبایی شناسی عکس می باشد. در پایان یک فهرست منابع و مآخذ و یک گزارش عملی درج شده است. نگارنده خود معتقد است که این دو مقالة نظری پیچیده، اما در عین حال مهم‌اند. نظریه ژاک لکان در باره فرآیند بینایی و نظریة رولان بارت در زمینة عکاسی همچنان برای من سنگین، اما قابل احترام است. بدیهی است می بایستی حوزة مطالعات دانشجویان عکاسی و همچنین خودم گسترش یابد تا این گونه موارد را بیشتر درک کنیم.

در پایان هیچ ادعایی در کامل بودن این تحقیق ندارم و امیدوارم در پژوهشهای بعدی بیشتر در بارة عکاسی فرا گیرم.

در اینجا بر خود واجب می دانم از استاد گرامی، جناب آقای شهاب الدین عادل که مرا در تمامی مشکلات و در تمامی دوران تحصیل راهنمایی کردند، کمال سپاسگذاری را به جا بیاورم.

نگارنده

شادی احمدی ناقدی

مقدمه

عکاسی‌

اندیشه‌ انتقادی‌ در باب‌ عکاسی‌ در سده‌ی‌ بیستم‌، بحث‌هایی‌ در قبال‌ قبول‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ درابتدای‌ این‌ قرن‌، آثاری‌ در بارة‌ تأثیر عکاسی‌ بر رسانه‌های‌ هنری‌ قدیمی‌تر، تحول‌ تاریخ‌ این‌ رسانه‌ و آثار اخر نویسندگان‌ و در راستای‌ ارائه‌ی‌ نظریه‌ی‌ در باره‌ این‌ راسانه‌ را در بر می‌گیرد.

بسیاری‌ از آثار متأخر در زمینة‌ عکاسی‌ معطوف‌ به‌ جریانهای‌ گوناگون‌ اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در راستای‌ شالوده‌شکنی‌مدرنیسم‌ در هنر است‌.

در نظر نویسندگان‌ و هنرمندانی‌ که‌ این‌ آثار اخیر را عرضه‌ کرده‌اند، پسی مدرنیسم‌ را بحرانی‌ در فرآیند بازنمایی‌ غرب‌تعریف‌ کرد و عکاسی‌ نقش‌ بسیار مهمی‌ ر در آن‌ ایفا کرده‌ است‌.

بسیاری‌ از نظریه‌پردازان‌ مطرح‌ حوزه‌ی‌ عکاسی‌ را به‌ خاطر سرشت‌ بینا رشته‌ایی‌اش‌ مورد توجه‌ قرار می‌دهند. شاید تنها خصلت‌ غالب‌ این‌ رسانه‌ انعطاف‌پذیری‌اش‌ باشد. این‌ نکته‌ با کاربردهای‌ گوناگون‌ این‌ رسانه‌ در عرصة‌ فرهنگ‌روشن‌ می‌شود. کاربردهایی‌ که‌ تنها بخش‌ اندکی‌ از آنها وجه‌ی‌ هنری‌ دارند.

نخستین‌ تاریخ‌ جامع‌ عکاسی‌ بو مونت‌ نیوهال‌ بود. به‌ عنوان‌ کاتالوگ‌ نمایشگاهی‌ در «موزه‌ هنر مدرن‌» با نام‌ «عکاسی‌: 1937-1839» نوشته‌ بود، نقش‌ بسیار مهمی‌ در مورد پذیرش‌ قرارگرفتن‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌ مشروع‌ ایفاکرد.

در اوایل‌ سده‌ بیستم‌، شکافی‌ میان‌ دو گونه‌ عکاسی‌ در آمریکا پدید آمد؛ گونه‌یی‌ که‌ از خصلت‌ اجتماعی‌ این‌ رسانه‌ بهره‌می‌گرفت‌ و گونه‌‌ئی‌ که‌ با برداشت‌ ناب‌گرایانه‌ی‌ عکاسی‌ «هنری‌» همخوان‌ بود.

این‌ شکاف‌ موجود میان‌ عکاسی‌ هنری‌ و عکاسی‌ مستند رویارویی‌ دو اسطوره‌ی‌ عامیانه‌ یکی‌ نمادگرا و دیگری‌واقع‌گراست‌.

در کار ناب‌گرایان‌، از آن‌ جا که‌ هنر بیان‌ حقیقت‌ درونی‌ به‌ شمار می‌رود عکاسی‌ یک‌ نهان‌ بین‌ است‌. اما در عکاسی‌مستند عکاس‌ یک‌ شاهد و عکس‌ گزارشی‌ از حقیقت‌ تجربی‌ است‌.

در اروپا عکاسان‌ اجتماعی‌، کارشان‌ را بر پایه‌ی‌ واقع‌ گرایی‌ طبقاتی‌ استوار کرده‌ بودند. والتر بنیامین‌ از نخستین‌نظریه‌پردازانی‌ بود که‌ در بستری‌ سیاسی‌ در باره‌ عکاسی‌ دست‌ به‌ قلم‌ برد.او تأثیر تکنولوژی‌ بر شاخه‌های‌ مختلف‌ هنررا مورد توجه‌ قرار داده‌ است.‌ با تکثیر مکانیکی‌ که‌ به‌ واسطة‌ عکاسی‌ امکان‌پذیر شد اقتدار اثر هنری‌، یا به‌ تعبیر بنیامین‌«هاله‌»ی‌ بی‌همتای‌ آن‌ از بین‌ می‌رود. حال‌ انبوه‌ نسخه‌های‌ بدل‌ جای‌ نسخه‌ی‌ اصل‌ را می‌گیرد. یکی‌ از عمیق‌ترین‌ عواقب‌ تکثیر مکانیکی‌ برای‌ هنر که‌ بنیامین‌ در مقابله‌ خود به‌ آن‌ پرداخته‌ رسیدن‌ به‌ این‌ تصور می‌باشد که‌ هنر دیگر مبتنی‌بر آئین‌ نبوده‌، بلکه‌ بر پایه‌ی‌ سیاست‌ استوار شده‌ است‌. اساس‌ این‌ تصور را کاهش‌ فاصله‌ی‌ موجود میان‌ بیننده‌ و اثرهنری‌ تشکیل‌ می‌داد. با افزایش‌ دست‌رس‌پذیری‌ اثر هنری‌، ارزش‌ آئینی‌ آن‌ کاهش‌ می‌یابد.

سرآغاز اندیشه‌ی‌ پسی‌مدرن‌ در هنر را می‌توان‌ در ساختارگرایی‌ و پساساختارگرایی‌ به‌ ویژه‌ در نوشته‌های‌ رولان‌ بارت‌ یافت‌. نوشته‌های‌ بارت‌ اهمیت‌ خاصی‌ در زمینه‌ی‌ عکاسی‌ و تکوین‌ یک‌ «نظریه‌ی‌ عکاسی‌» دارند. بارت‌ در مقاله‌ی‌ «پیام‌عکاسانه‌» (1961) «نوع‌» خاصی‌ از عکاسی‌ یعنی‌ عکاسی‌ مطبوعات‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد. جریان‌های‌ تازه‌ دنیای هنردر اواخر دهه‌ی‌ هفتاد عکاسی‌ را در محور نقدهای‌ خود بر مقوله‌ی‌ «بازنمایی‌» قرار دادند. این‌ روی‌ کرد متخصصان‌ هنرمفهومی‌ به‌ عکاسی‌ در اواخر دهه‌ی‌ شصت‌ و در دهه‌ی‌ هفتاد، اساساً از اشتیاقی‌ مدرنیستی‌ به‌ خلق‌ هنری‌ نشأت‌می‌گرفت‌ که‌ برداشتهای‌ سنتی‌ از ماهیت‌ هنر را متزلزل‌ می‌سازد.

دامنه‌ی‌ تأثیرگذاری‌ هنر مفهومی‌ حوزه‌های‌ سنتی‌تر عکاسی‌ را نیز فرا گرفت‌. اگرچه‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ شکل‌ هنری‌مدرنیستی‌ پذیرفته‌ شده‌ بود، مقتضیات‌ این‌ هدف‌، یعنی‌ خلوص‌ و خودآئینی‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ رسانه‌، دیگر از جمله‌مسائل‌ مطرح‌ در دنیای‌ هنر به‌ شمار نمی‌رفتند. جالب‌ آن‌ که‌ توجه‌ فزاینده‌ به‌ این‌ رسانه‌ به‌ نوبه‌ی‌ خود ارزش‌ اقتصادی‌آن‌ در دنیای‌ هنر را افزایش‌ داده‌ است‌. محوریت‌یابی‌ عکاسی‌ به‌ این‌ معنا است‌ که‌ عکاسی‌ دیگر چون‌ گذشته‌ در دنیای هنر غریبه‌ نیست‌. در دهه‌ی‌ هشتاد دنیای‌ هنر به‌ طرز فزاینده‌یی‌ به‌ عکاسی‌ به‌ عنوان‌ راهی‌ برای‌ برقراری تماس‌ تازه‌یی‌ باامور اجتماعی‌ و درنتیجه‌ به‌ عنوان‌ وسیله‌ برای‌ جان‌بخشی‌ دوباره‌ به‌ کالبد هنر توجه‌ نشان‌ داد. عکاسی‌ در اکثر آثار این‌دوره‌ محملی‌ برای‌ نقد محسوب‌ می‌شود؛ آثار اولیه‌ سیندی‌ شرمن‌ معطوف‌ به‌ راه‌یابی‌ به‌ نوع‌ نگاه‌ عکس‌های‌ فیلم‌های‌هالیوودی‌ به‌ منظور افشای‌ ایدئولوژی‌ عامل‌ در آن‌ها بود.

در دهه‌ نود، جاناتان‌ کرری‌ (1990) با مردود دانستن‌ روایت‌ خطی‌ پیشرفت‌ فنی‌ که‌ از «اتاقِ تاریک‌» (کامرا آبسکورا)آغاز شده‌ به‌ عکاسی‌ امروزی‌ می‌انجامد، سرمشق‌ تازه‌یی‌ برای‌ تفکر در باب‌ عکاسی‌ در چهار چوب‌ چشم‌انداز غرب‌ ارائه‌ می‌کند. نظری‌ در اوایل‌ سده‌ی‌ نوزدهم‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ طی‌ آن‌ راستای‌ بحث‌ از نورشناسی‌ هندسی‌ به‌برداشت‌ فیزیولوژیکی‌ از بینایی‌ معطوف‌ می‌شود. در گزارش‌های‌ تاریخی‌ پیشین‌ از سیر تحولات‌ عکاسی‌ «اتاق ِتاریک‌» به‌ عنوان‌ الگوی‌ دوربینهای‌ امروزی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد اما او در بحث‌ خود این‌ طرز فکر را کنار می گذارد وسرمشق‌ جدید او تازه‌ ترین‌ جهت‌گیری‌های‌ رسانه‌ی‌ عکاسی‌ به‌ سوی‌ فن‌آوری‌های‌ رایانه‌ای‌ است‌.

فصل‌ اول‌:

دستگاه‌ بینایی‌

قسمتهای‌ اصلی‌ چشم‌ انسان‌ مشخص‌ شده‌ است‌. (تصویر 1-1)

نور از طریق‌ قرنیه‌ شفاف‌ وارد چشم‌ می‌شود. مقداری‌ نوری‌ که‌ وارد چشم‌ می‌شود، تابع‌ قطر مردمک‌ است‌، سپس‌عدسی‌، نور را برروی‌ سطح‌ حساس‌ به‌ نام‌ شبکیه‌ متمرکز می‌سازد عدسی‌ چشم‌ تقریباً همانند عدسی‌ دوربین‌ کارمی‌کند. انقباض‌ و انبساط‌ مردمک‌ بوسیله‌ دستگاه‌ عصبی‌ خودمختار تنظیم‌ می‌شود. بخش‌ پاراسمپاتیک‌ تغییرات‌اندازه‌ مردمک‌ را بر حسب‌ تغییرات‌ میزان‌ روشنایی‌ کنترل‌ می‌کند. (همانند دیافراگم‌ دوربین‌ عکاسی‌) بخش‌ سمپاتیک‌نیز اندازه‌ مردمک‌ را کنترل‌ می‌کند، و در شرایط‌ هیجانی‌ شدید، چه‌ خوشایند یا ناخوشایند، موجب‌ باز شدن‌ مردمک‌می‌شود. حتی‌ تحریکات‌ هیجانی‌ خفیف‌ نیز، اندازه‌ مردمک‌ را به‌ گونه‌ای‌ منظم‌ تغییر می‌دهد. (تصویر 2-1) شبکه‌ سطحی‌ که‌ درقسمت‌ عقب‌ چشم‌ قرار گرفته‌، در برابر نور حساس‌ است‌، و سه‌ لایه‌ اصلی‌ دارد:

الف‌: میله‌ها و مخروط‌ها.

یاخته‌هایی[1]‌ هستند حساس‌ در برابر نور (گیرنده‌های‌ نور) که‌ انرژی‌ نورانی‌ را به‌ علامتهای‌ عصبی‌ تبدیل‌ می‌کنند.

ب‌: یاخته‌های‌ دوقطبی‌.

این‌ یاخته‌ها با میله‌ها و مخروط‌ها در ارتباطند.

ج‌: یاخته‌های‌ عقده‌ای‌

رشته‌های‌ آنها عصب‌ بینایی‌ را تشیل‌ می‌دهد. (تصویر 3-1) ‌‌‌عجیب‌ است‌ که‌ میله‌ها و مخروطها لایه‌ پشتی‌ شبکیه‌ را تشکیل‌می‌دهند. امواج‌ نور نه‌ تنها باید از عدسی‌ و مایعاتی‌ که‌ کره‌ چشم‌ را پر می‌کنند. که‌ هیچکدام‌ وسایل‌ مناسبی‌ برای‌ انتقال‌نور نیستند - ، بگذرند، بلکه‌ باید از شبکه‌ رگهای‌ خون‌ و یاخته‌های‌ عقده‌‌ای نیز که‌ در داخل‌ چشم‌ قرار دارند، عبور کنند تا به‌گیرنده‌های‌ نوری‌ برسند، (جهت‌ پیکان‌ها‌ در نشانگر جهت‌ نور است‌). اگر به‌ یک‌ زمینه‌ همگون‌، مانند آسمان‌ آبی‌، خیره‌شوید، می‌توانید حرکت‌ خون‌ را در داخل‌ رگهای‌ خونی‌ شبکیه‌ که‌ در جلو میله‌ها و مخروطها قرار دارند، ببینید. دیواره‌رگهای‌ خونی‌ به‌ صورت‌ یک‌ جفت‌ خط‌ باریک‌ در پیرامون‌ مرکز دید چشم‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، و نیز اشیاء پولک‌ مانندی‌را می‌بینید که‌ به‌ نظر می‌رسد بین‌ این‌ خطوط‌ باریک‌ در حرکت‌ هستند، اینها همان‌ گلبولهای‌ قرمز خون‌ هستند، که‌ دررگها شناورند.

حساسترین‌ بخش‌ چشم‌ (در روشنایی‌ عادی‌ روز) قسمتی‌ از شبکیه‌ است‌ که‌ لکه‌ زرد نام‌ دارد. در فاصله‌ای‌ نه‌ چندان‌دورتر از لکه‌ زرد، یک‌ ناحیه‌ غیر حساس‌ وجود دارد که‌ آن‌ را نقطه‌ کور می‌نامند؛ در این‌ ناحیه‌ است‌ که‌ رشته‌‌های عصبی‌یاخته‌های‌ عقده‌ای‌ شبکیه‌ به‌ هم‌ می‌رسند، و عصب‌ بینایی‌ را تشکیل‌ می‌دهند. گرچه‌ ما معمولاً متوجه‌ نقطه‌ کورنمی‌شویم‌، اما وجود آن‌ را می‌توان‌ به‌ آسانی‌ نشان‌ داد.

میله‌ها و مخروط‌ها، مهمترین‌ یاخته‌های‌ شبکیه‌، گیرنده‌های‌ نوری‌ هستند، یعنی‌ میله‌های‌ استوانه‌ای‌ و مخروطهای‌پیازی‌ شکل‌. مخروطهایی‌ که‌ فقط‌ در بینایی‌ روز فعال‌ هستند به‌ ما امکان‌ می‌دهند، هم‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ (سفید، سیاه‌ ورنگهای‌ خاکستری‌ بین‌ این‌ دو) و هم‌ رنگهای‌ فامی‌ (قرمز، سبز، آبی‌، زرد) را ببینیم‌. میله‌ها بیشتر در شرایط‌ کم‌ نور(روشنایی‌ گرگ‌ و میش‌ شب‌) فعالند. و فقط‌ دیدن‌ رنگهای‌ بی‌ فام‌ را میسر می‌سازند - درست‌ مانند تفاوت‌ فیلم‌ سیاه‌ وسفید و رنگی‌ که‌ از لحاظ‌ حساسیت‌، معمولاً فیلم‌های‌ سیاه‌ و سفید از حساسیت‌ بیشتری‌ برخوردارند.

در سطح شبکیه بیش از 6 میلیون مخروط و 100 میلیون میله به طور ناهمسان پراکنده اند. در مرکز لکه زرد فقط مخروطها قرار دارند و 50000 مخروط در ناحیة کوچکی به مساحت یک میلی متر مربع جمع شده اند، ذر ناحیه خارج از لکه زرد، هم میله ها و هم مخروطها یافت می شوند و هرچه از مرکز شبکیه به پیرامون آن نزدیک می شویم، از تعداد مخروطها کاسته می شود. در ناحیه لکه زرد نسبت به نواحی پیرامونی، جزئیات بهتر دیده می شود.

اگر بخواهیم چیزی را روشنتر ببینیم، باید مستقیم به آن نگاه کنیم تا تصویر آن روی لکه زرد بیفتد. در ناحیه پیرامون با برخورداری از میله های حساس بیشتر، مناسب ترین ناحیه برای تشخیص نقاط کم نور است. (تفکیک دیداری[2] بهتر صورت می گیرد).

(Jacgues Lacan)

روان‌ کاو فرانسوی‌ بود. او مقتدرانه‌ترین‌ و چشم‌گیرترین‌ تأثیرات‌ را بر متفکران‌ درون‌ و بیرون‌ حوزه‌ی‌ روان‌ کاوی‌گذاشته‌، موجب‌ پیشرفت‌هایی‌ در نقادی‌ ادبی‌، فلسفه‌، فمینیسم‌ و نظریه‌ی‌ سینما شده‌ است‌. او در سال‌ 1934 ‌به‌عضویت‌ «مؤسسه‌ی‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» درآمده‌ بود، در سال‌ 1952 به‌ همراه‌ جمعی‌ «انجمن‌ روان‌ کاوی‌ پاریس‌» رابنیان‌ کرد. او در سال‌ 1963 «آموزشگاه‌ فرویدی‌ پاریس‌» را بنیان‌ گزاری‌ کرد. لکان‌ در طول‌ دهه‌ی‌ سی توجه‌ خاصی‌ به‌سورئالیست‌ها داشت‌ سورئالیست‌ تأثیر حائز اهمیتی‌ بر لکان‌ گذاشت‌؛ بسیاری‌ از اشارات‌ ادبی‌ که‌ در نوشته‌های‌ لکان‌یافت‌ می‌شوند اشاراتی‌ به‌ آرا و آثار مؤلفان‌ سورئالیست‌ بوده‌ و سبک‌ خود وی‌ نیز از جهاتی‌ مرهون‌ آثار آنان‌ می‌باشد.به‌ نظر لکان‌ «روان‌شناسی‌ "من‌"» حاکی‌ از منطبق‌ سازی‌ فرد با یک‌ محیط‌ پیرامونی‌ و نادیده‌ انگاشتن‌ این‌ کشف‌ فرویدی‌بود که‌، همچنان‌ که‌ مرحله‌ی‌ آینه‌یی‌ اثبات‌ می‌کند، «من‌» (ego) محصول‌ همذات‌ پنداری‌ بیگانه‌ساز بوده‌، هم‌ ارز سوژه‌ نبوده‌، و بنابراین‌ نمی‌تواند حاکم‌ موضع‌ خویش‌ باشد. به‌ عقیده‌های‌ او معنا درو از طریق‌ زنجیره‌ی‌ از دال‌هاپدید می‌آید؛ معنا در یک‌ عنصر واحد موجود نیست‌. اگرچه‌ لکان‌ کار اصلی‌ خود را تثبیت‌ موقعیت‌ روان‌ کاوان‌ و دفاع از بازگشت‌ به‌ فروید می‌دانست‌، با این‌ حال‌، اثار او کاربست‌های‌ گوناگونی‌ یافته‌ و به‌ جزئی‌ از حوزه‌ی‌ فرهنگی‌عمومی‌یی‌ بدل‌ شده‌اند.


عدالت و امنیت فراگیر حضرت مهدی (عج) در گستره جهان

منجی بزرگ عالم بشریت که اکنون خورشید وجودش در پشت ابر غیبت نهان است، قطعاً روزی به فرمان خداوند خواهد آمد و جهان را بدست توانمند خویش پر از عدل و داد خواهد کرد و حکومت جهانی خویش را بر محور عدل تشکیل داده و صحنه گیتی را از لوث وجود ستمگران پاک خواهد کرد
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 82 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 127
عدالت و امنیت فراگیر حضرت مهدی (عج) در گستره جهان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

«فهرست مطالب»

عنوان صفحه

تقدیم ب

تشکر و سپاس ج

پیشگفتار 2

چکیده مطالب 5

فصل اول

مقدمه 9

تاریخچه مختصر زندگی امام مهدی (عج) 11

پیامبر خدا و خاندانش و ظهور حضرت ولی عصر 12

معرفت امام زمان 14

فلسفه وجود امام غیبت 15

علایم قبل از ظهور 16

امید و انتظار 21

مفهوم انتظار 24

امام مهدی (ع) در زمان حکومتش چگونه داوری می کند 25

فصل دوم

حکومت الهی 28

برپایی عدالت در زمان آخر الزمان (ع) 30

مساوات و برابری 32

امنیت جهان در سایه تمدن حضرت مهدی (ع) 34

عدالت اجتماعی در عصر طلائی مهدی (عج) 39

آبادانی در عصر طلائی مهدی (عج) 42

تمدن آینده جهان در لوای حکومت مهدی (ع) 45

عدالت اجتماعی و همگانی مردم با حضرتش 56

فصل سوم

امنیت فراگیر در مهدی (عج) 60

امنیت اجتماعی 62

امنیت فردی 64

امنیت جهانی 67

سیرت فردی در مهدی (عج) 68

سیرت فرهنگی در مهدی (عج) 69

سیرت اقتصادی در مهدی (عج) 71

سیرت اجتماعی در مهدی (عج) 73

سیرت مدیریتی در مهدی (عج) 75

فصل چهارم

عدالت آرمان ها 77

امامت و حاکمیت عدالت 77

دموکراسی در چالش با امامت 78

راه عدالت 79

ظهور عدالت 80

آخرین دولت 82

نقش سازنده انتظار 97

نتیجه گیری کلی 102

محدودیت ها 104

پیشنهادها 105

نیایش 106

نامه ای به خورشید عالم 109

منابع و مآخذ 112

پیشگفتار

منجی بزرگ عالم بشریت که اکنون خورشید وجودش در پشت ابر غیبت نهان است، قطعاً روزی به فرمان خداوند خواهد آمد و جهان را بدست توانمند خویش پر از عدل و داد خواهد کرد و حکومت جهانی خویش را بر محور عدل تشکیل داده و صحنه گیتی را از لوث وجود ستمگران پاک خواهد کرد.

او موعود همه ادیان آسمانی و محبوب همه انبیاء و اولیا بوده و هست که ظهور موفورالسرورش را بشارت داده و چشم انتظار قدومش می باشند و به قول فریدالدین عطار نیشابوری:

صد هزاران اولیاء رو بر زمین

از خدا خواهند مهدی را یقین

مهدی (عج) یگانه شخصیتی است که وقایع نگاران معصوم در طول 250 سال قبل از میلاد مسعودش زندگی او را با خصوصیات زمانی و مکانی بطور روشن و قاطع بصورت اخبار ثبت و ضبط نموده اند و دانشمندان و محققان در طول بیش از 14 قرن با بررسی این آثار که از مصادر عصمت صادر گردیده است کتابها و مقالات فراوانی نوشته و تحقیقات شایسته ای انجام داده اند، و هر کدام به گونه ای ارادت خود را به قطب عالم امکان ابراز نموده اند.

هدایت و رهبری مردم از گمراهی به راه سعادت، همیشه در تاریخ انسان ها بوده و با وجود آمدن انسانها، خداوند پیامبرانی را برای هدایت آنها گسیل داشت، تا این راه 124000 پیامبر آمدند که اولین آنها حضرت آدم و آخرین آنها پیامبر اسلام حضرت محمد – صلوات ا... علیهم و اجمعین بود.

اینها تمام توان و تلاش و کوشش خود را برای هدایت و رهبری مردم صرف کردند، ولی هیچ یک در زمان حیات خود به نتیجه نهایی و مطلوب و حکومت دلخواه نرسیدند، و نوعا قلمرو و رهبری آنها در نقطه محدودی بود و موفق به تشکیل حکومت جهانی نشدند.

امید همه این بود که این راه ادامه یابد و در همه مردم جهان این زمینه به وجود آید و حکومت جهانی قائم (ع) برقرار گردید، تا همه پیامبران و مستضعفان به آرزو و امید خود که یک حکومت درخشان پر از صفا و صمیمیت است، نایل گردند و این امید همچنان ادامه دارد، و پیامبر اسلام و ائمه اطهار (ع) هیچ یک با آن همه تلاش به حکومت دلخواه اسلامی نرسیدند و همواره و کراراً فرمودند:

«دنیا یک روز هم بماند خداوند آن روز را طولانی می کند تا حکومت قائم برقرار شود» امام قائم امید همه در طول تاریخ و همه جهان است، البته باید توجه کرد که انسان ها به چنین امید بزرگی نخواهند رسید مگر با کوشش و تلاش و جهاد و آگاهی و مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر چنان که خود امامان (ع) بارها این مطلب را تذکر داده اند و در لابه لای این مقاله نیز به آن اشاره خواهیم کرد.

گروه پژوهش – بهمن ماه 1384

چکیده مطالب

هر کجا نگاه میکنی مسجدی به نام حضرت جمعیتی به نام حضرت ، ظهور و درخشش نام حضرت را همه جا می بینیم و حالت ظهور صغری را می بینیم اِن شاء الله مقدمه ظهور کبری است.

دنیا امروز از ظلم بشری به ستوه آمده و قوانین بشری ناکارایی خود را نشان می دهد و مراکز جهانی به جای این که قسط و عدالت بیاورند بازی دست ظالمان و غاصبان دنیا می شوند .

بشر از ظلم و ستم خسته می شود و تشنه فریاد رسی از سوی خدا می شود و در آن زمان خدا این بزرگوار را ظاهر می کند و تشنگان عدل و عدالت مانند تشنگان در بیابان که آب دیده اند.

از هر سو به سوی حضرت می روند. بعضی از منافقان و بعضی از ناآگاهان می گویند اگر قرار است بعد از پر شدن ظلم و جور در عالم عدل و داد پرشود پس چرا ما امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟ چرا جلوی ظلم ظالمان را بگیریم و چرا حکومت اسلامی را تشکیل دهیم؟

نمی گوییم کمک به ظلم کنید و جلوی ظلم را نگیرید تا دنیا پر از ظلم و فساد شود و آن گاه ظهورش انجام شود ... .

خداوند در قران مجید فرموده است من وعده می دهم به مومنانی که عمل صالح دارند این ها را در پرتو سایه آن حضرت حکومت جهانی می دهد.

«اعتقاد به مهدی» تنها نشانگر یک باور اسلامی با رنگ خاص دینی نیست . بلکه افزودن به آن ، عنوانی است برای خواسته ها و ارزوها ی همه انسان ها با کیش ها و مذاهب گوناگون و هم چنین بازده الهام فطری مردم است که با همه اختلاف هاشان در عقیده و مذهب دریافته اند که برای انسانیت در روی زمین «روز موعود» خواهد بود که با فرا رسیدن آن، هدف نهایی و مقصد بزرگ رسالت های آسمانی تحقق می یابد و مسیر آن که در طول تاریخ پر از فراز و نشیب و پرتگاه بوده و به دنبال رنجی بسیار هموار و استواری لازم را می یابد.

انتظار آینده ای این چنین تنها در درون کسانی که با پذیرش ادیان، «جهان غیب» را پذیرفته اند راه نیافته بلکه به دیگران نیز سرایت کرده است. تا آنجا که می توان انعکاس چنین باوری را در مکتب هائی که جهت گیری اعتقادی شان با سر سختی وجود «غیبت و موجودات غیبی» را نفی می کند دید.

دین نیز در عین حالی که به این احساس روحی همگانی استواری می بخشد با تاکید این عقیده که زمین همانطور که از ظلم و بیداد پر شود از عدالت و دادگری آکنده خواهد گشت»

به این احساس ارزش عینی بخشیده جهت فکری باورمندان به این اعتقاد را به سوی «ایمانی به آینده راه» متوجه می سازد

از آنجا که اعتقاد به مهدی پیشینه ای دراز تر و دامنه ای گسترده تر از اسلام دارد طبیعی است که مرزهای اسلامی آن تمامی آرزوها و چشمداشت هائی را که از سپیده دم تاریخ به این اعتقاد پیوسته در خویش جای داده و از آنچنان بار فرهنگی پر توانی برخوردارش ساخته باشد و در برافروختن احساسات همه ستمکش ها و شکنجه دیده های تاریخ و رهبری آنها به سوی عدل و داد قدرت بیشتری داشته باشد زیر اسلام موضوع این اعتقاد را از محدوده «ذهن» به دنیای واقعیات آورده و آن را از آینده به حال انتقال داده است . تا به جای باور داشتن و چشم دوختن به نجات دهنده ای که در آینده ناشناخته و دور پدید می آید به رهایی بخشی ایمان داشته باشند که اکنون هست و همانند دیگر منتظران چشم به راه رسیدن روز موعود و شرایطی است که به او امکان می دهد تا به هدف بزرگ خود جامۀ عمل بپوشد.

تنها درمان دردهای بشریت رو آوردن به اسلامی است که در آن «امام زمان» به روشنی مطرح می باشد و همه دعوت ها و کوشش هاو خروش ها در جهت احیا تعالیم کتاب خدا عترت پیامبر قرار گیرد و امام زمان (ع) با ظهور و حضور مستقیم در جامعه نور تابندگی را در جهان از همه ی جهت ها روشن می کند و عدالت را در جهان گسترده خواهد کرد.

مقدمه

در این مقاله صحبت از شخصیتی والا است که از اولین و آخرین منحصر است و دارای ویژگی هائیست که خداوند او را به آن امتیاز داده است.

آن آقائی که علاوه بر جهات ولایت تکوینی و خلافت الهی دارای سلطنت حق و حکومت مطلق بر کره خاک خواهد شد و دولتی جهانگیر تشکیل می دهد که در آن جز صد ق و راستی، صفا و صمیمیت، گذشت و فداکاری، دوستی و احسان وجود ندارد. شخصیتی والاگهر که همه آشوبها و فتنه ها، نیرنگها و خودخواهیها را محو می فرماید و بعنوان «مصلح جهانی» از اول آفرینش بشر، موعود آسماین بوده و همه پیغمبران، امت خود را بمقدم شریفش مژده می دادند. ستمدیده ها به این دلخوش بودند که بالاخره روزی منتقم حقیقتی می آید و داد ستمدیده ها را از ستمگران خواهد گرفت و با انقلاب جهانی خود، مستضعفین را بر مستکبرین چیره خواهد کرد. متدینین هم که از بی دینی ها، فسق و فجورها رنج می برند با یادآوری زمان ظهورش بخود تسلی می دهند و راستی چه مولود مسعودی است که یادش تسکین بخش آلام دردمند است. در شخصیتش همین بس که در همه کتابهای آسمانی به آمدنش مژده داده شده و خداوند دولتش را صالحین وارث زمین شمرده است و آن را مقدر حتمی خوانده است. سروری عظیم الشأن که جدش خاتم الانبیاء (ص) و از آباء عظامش صدها روایت در نام و لقب و کینه و شکل و اخلاقش و خصوصیات زندگی اش و غائب و ظاهرشدنش رسیده است و چه اهتمام زیادی که به آن سرور داده اند و چه عظمتی دارد که اینقدر درباره اش بحث فرموده اند، در این مقاله به پاره ای از زمینه های فکری، فرهنگی و ... اشاره می کنیم.[1]

تاریخچه مختصر زندگی امام مهدی (عج)

نام: امام محمد (ع)

القاب معروف: مهدی موعود، ولی عصر، صاحب الزمان، قائم، منتظر، حجت ا...

کنیه: ابوالقاسم، ابوعبدا... (ع).

نام پدر و مادر: امام حسن عسگری (ع)، نرجس خاتون (ع).

وقت و محل تولد: روز پانزدهم ماه شعبان سال 255 یا 256 هجری قمری در سامرا متولد شد، و حدود پنج سال تحت کفالت پدر بزرگوارش مخفیانه زندگی کرد.

مدت غیبت صغری: بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) عهده دار امامت شد و از همین تاریخ (260 هجری) به اذن خداوند غیبت صغری که تقریبا هفتاد سال یعنی تا سال 329 هـ. ق طول کشید آغاز شد، و در این مدت چهار نایب خاص بین خود و مردم داشت.

غیبت کبری: از سال 329 هـ ق غیبت کبری شروع شد و باب نیابت خاصه بسته و باب نیابت عامه مفتوح گشت. این غیبت تا وقتی که مشیت الهی باشد ادامه دارد و هر وقت که خدا بخواهد ظهور کرده و جهان را از عدالت برخوردار کند[2].

پیامبر خدا و خاندانش و ظهور حضرت ولی عصر عجل ا... تعالی فرجه

سپاس ذات پاکی را سزاست که بخششهایش میان آفریدگار همیشه گسترده و فراوان است و دست جود و بخشش را به سوی آنان گشوده، در همه کارها او را می ستایم و برای انجام اوامرش از او یاری می طلبم، و گواهی می دهم که آفریدگاری جز او نیست، و محمد صلی ا... علیه و آله بنده و پیامبرش می باشد او را فرستاده تا امر و فرمانش را آشکار نموده و به یاد او گویا باشد، پس رسول خدا در بسط و ابلاغ رسالت و امر هدایت، به امانت و درستکاری کوشید، درفش اسلام را در میان ما برافراشت و پس از پایان کارش. روی در نقاب خاک کشید و دعوت حق را لبیک گفت. هر کس که از آن درفش پیش افتاد از دین بیرون، و هر کس مخالفت کرده پیروی ننمود هلاک گردید، و کسی که با آن همراه بود به حق پیوست نگهدارنده و پاسدار این درفش، به شکیبایی و آرامش سخن گوید و در اجرای امری خردمندانه قیام نماید و چون بپاخیزد بسی شتاب کند و قرار و آرام نگیرد تا به پیروزی نهایی برسد، پس آنگاه که شما گردنهای خود را زیر فرمانش نهادید، و به انگشت های خویش بر او اشاره نمودید، مرگ او را دریابد و بدان سبب از دنیا رحلت می نماید، و شما پس از وی مدتی که خواست خدا است درنگ می نمایید تا هنگامی که خدا برای شما برانگیزد کسی را که پراکندگی شما را در امور دین و دنیا منظم فرماید[3].

(امام عصر عجل ا... تعالی فرجه الشریف) پس به امام حاضر که به دنیا اقبال نکند طمع نداشته باشید و از امام زمان که غایب است ناامید نگردید، زیرا ممکن است یکی از دو پای او (سلطنت ظاهری) از جای در رفته بلغزد و پای دیگرش (سلطنت باطنی) برجای ماند. پس روزی ظاهر شده، و پای خود را ثابت و استوار کند، آگاه باشید مثل آل محمد صلی ا... علیه و آله مانند ستارگان آسمان است، که هر زمان یکی از آنها پنهان شد، دیگری پیدا می شود، پس گویا چنان است که از نعمت های خدای مهربان کاملا برخوردار شده اید، و به آروزیی که می کردید رسیده اید.

(چون حضرت ولی عصر عجل ا... فرج الشریف ظاهر شود) هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمی گرداند هنگامی که مردم هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند و رأی و اندیشه خویش را بر آنچه خداوند در قرآن فرموده است برتری می دهند: همانا ایشان را به راه راست رهنمون گردد و در برانداختن رأی این و آن اجرای احکام قرآن همت ورزد[4]

وعده وصل چون شود نزدیک آتش عشق تیزتر می گردد

آن سفر کرده که صد قافله دل همراه اوست

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

معرفت امام زمان صلوات ا... علیه

معرفت به امام زمان صلوات ا... علیه، وظیفه فرد فرد شیعیان و دوستداران آن بزرگوار است. اگر این معرفت نباشد، زندگی انسان زندگی در حیرت است و مرگ او، مرگ جاهلی.

در زمان غیبت، یاد حضرت بقیه ا... ارواحنا فداه، انتظار او، ایمان به او، و یقین به ظهور حضرتش، بالاترین تکلیف الهی است که خدای تعالی برای شیعه معین ساخته است.

مقدمه همه این وظایف، معرفت به آن امام همان است که این نعمت و موهبت الهی، هر چه بیشتر نصیب انسان گردد، نورانیت او بیشتر می شود.

هدف از انگیزش خلقت که همانا سعادت جاودانگی بشر در پرتو عبادت حضرت حق می باشد که در این راستا، پروردگار، انبیاء را با جمله فرامینی به سوی بندگان فرو فرستاد، تا ایشان را بر این طریق رهنمون باشد و ایشان را از گمراهی نجات بخشد و از مشرکان تمامی ادیان الهی، وجود حجت ظاهری خداوند در تمامی روزگار بشر است، که باعث صلاح و رستگاری بشر می گردد که رهبران ادیان آسمان از آن به «موعود منتظر» یاد کرده اند.[5]

به وجود حجت خداوند است که ملک و ملکوت پایدار می ماند و نظام تکوین الهی استوار می گردد. [6]

فلسفه وجود امام به هنگام غیبت

مفهوم غایب بودن امام (ع) هرگز این نیست که وجود امام (ع) در عصر غیبت یک وجود نامرئی و رویایی است که به یک وجود خیالی و پنداری شبیه تر از یک وجود عینی باشد. بلکه، او از نظر زندگی، یک زندگی طبیعی عینی خارجی دارد، منتها با عمری طولانی، در میان مردم و در دل جامعه ما رفت و آمد دارد، و در نقاط مختلف زندگی می کند، و اگر استثنایی در زندگی او هست همین است که او از یک زندگی و عمر طولانی برخوردار است.

اشعه معنوی نامرئی وجود امام (ع) به هنگام که در پشت ابرهای غیبت نهان است. دارای آثار گوناگون قابل ملاحظه ای است که علی رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، فلسفه وجودی او را آشکار می سازد.

جمعیت شیعه طبق عقیده ای که بر وجود امام زنده دارند هر چند او را در میان خود نمی بینند، خود را تنها نمی دانند. او همواره انتظار بازگشت آن سفر کرده را که قافله های دل همراه اوست می کشد، انتظار سازنده و اثربخش، او هر روز احتمال ظهور او را می دهد.

هیچ گاه روی زمین، از قیام کننده با حجت و دلیل خالی نمی ماند، خواه ظاهر و آشکار باشد یا مخفی و پنهان، تا دلائل و اسناد روشن الهی ضایع نگردد، و به فراموشی نگراید.

علایم قبل از ظهور

ابوعبدا... جعفربن محمد علیهماالسلام فرمود: روزی رسول خدا صلی ا... علیه و اله در بقیع بود که علی علیه السلام آمد و از رسول خدا صلی ا... علیه و آله جویا شد گفتندش دره بقیع است (ع) نزد رسول خدا آمد و سلامش کرد. رسول خدایش فرمود: بنشین و او را در سمت راست خود نشانید، سپس جعفربن ابیطالب آمد و از رسول خدا جویا شد به او گفته شد که در بقیع است نزد آنحضرت آمد و سلامش کرد رسول خدا او را در سمت چپ خود نشانید، سپس عباس آمد و از رسول خدا جویا شد به او گفته شد که در بقیع است به نزد آنحضرت آمد و سلامش کرد رسول خدا در پیش رویش او را نشانید.

سپس رسول خدا رو به علی کرد و فرمود مژده ات ندهم؟ خبرت ندهم؟ عرض کرد: چرا، یا رسول ا... فرمود: جبرئیل اندکی پیش نزد من بود و مرا خبر داد آن قائمی که در آخر زمان خروج می کند و زمین را پر از عدل می کند از نسل تو و از فرزندان حسین است. [7]

علی عرض کرد: یا رسول ا... هیچ خبری از خدا بما نرسیده است مگر آنکه بدست شما بوده است. سپس رسول خدا رو به جعفربن ابیطالب کرد و فرمود: ای جعفر مژده ات ندهم، خبرت ندهم؟ عرض کرد: چرا یا رسول ا... . فرمود: اندکی پیش جبرئیل نزد من آیا میدانی او کیست؟ عرض کرد: نه فرمود: او همان است که صورتش همچون دینار (کُرد) و دندانهایش همچون اره و شمشیرش همچون شعله آتش است با خواری داخل سپاه می شود و با عزت از آن بیرون می آید جبرئیل و میکائیل او را در میان می گیرند.

سپس به عباس متوجّه شد و فرمود: ای عمو آنچه را که جبرئیل بمن خبر داد تو را خبر ندهم.

عرض کرد: چرا یا رسول ا... حضرت فرمود: جبرئیل بمن گفت: وای بر نسل تو از فرزندان عباس عرض کرد: یا رسول ا... از زنان دوری نگزینم؟ حضرت به او فرمود:

خداوند از آنچه شدنی است فارغ شده است.

ابی جعفرمحمدبن علی (امام باقر) علیه السلام که آنحضرت فرمود: آنگاه که آتشی از جانب خاور دیدید که همچون (مردی): رنگ زرد و سرخ سهمناک است که سه روز یا هفت روز سر می کشد به انتظار فرج آل محمد باشید (در بعضی از نسخه ها است: فرج بظهور قائم علیه السلام باشید) انشاءا... عز و جل که خداوند عزیز است و حکیم.

سپس فرمود: صیحه بجز در ماه رمضان نخواهد شد (زیرا ماه رمضان) ماه خدا است (و صیحه در آن ماه است) و آن صیحه جبرئیل است که بر این مردم می زند:

سپس فرمود: آواز دهنده ای از آسمان بنام حضرت قائم آواز می دهد و هر که در خاور و باختر است می شنود، خفته ای نماند مگر آنکه بیدار شود، و ایستاده ای نماند مگر آنکه بزانو در می آید، و نشسته ای نماند مگر آنکه از وحشت آن صدا بر دو پای خود بایستد، پس خدا رحمت کند کسی را که از آن صدا عبرت بگیرد و پاسخ گوی آن شود که صدای نخستین صدای جبرئیل و روح الامین است. [8]

سپس فرمود آن صدا در ماه مبارک رمضان در شب جمعه شب بیست و سوم خواهد بود و تردیدی در این نداشته باشید و بگوش بسپارید و فرمان برید و در پایان روز صدای شیطان ملعون بلند می شود که فریاد می زند: هان که فلانی مظلوم کشته شد تا مردم را به تردید اندازد و گرفتارشان کند آن روز چه افرادی که در شک و حیرت خواهند افتاد و با آتش سرازیر خواهند شد، پس آنگاه که صدا را در ماه رمضان شنیدید تردیدی نداشته باشید که آن صدای جبرئیل است و نشانه اش آنکه بنام قائم و نام پدرش آوازی دهد که دوشیزگان پس پرده می شنوند و پدر و برادرشان را تحریک و تشویق می کنند که خروج کنند.

و فرمود: این دو صدا پیش از خروج حضرت قائم بناچار باید باشید یک صدا از آسمان که صدای جبرئیل است. و صدای دوم از زمین است و آن صدای شیطان ملعون است که نام فلانی را می برد و اینکه او مظلوم کشته شد و می خواهد تا فتنه ای برپا کند پس شما باید از صدای نخستین پیروی بکنید و مبادا که از صدای آخرین بشک و ریب افتید.

و فرمود: حضرت قائم قیام نمی کند مگر هنگامیکه مردم را ترسی سخت فرا گرفته باشد و زمین لرزه ها و گرفتاری و بلا دامنگیر مردم شود و پیش از اینها بیماری طاعون فرا رسد و شمشیری بران در میان عرب باشد و اختلاف سختی بمیان مردم افتد آنچنانکه دینشان پاشیده گردد و حالشان دگرگون شود تا آنجا که هر صبح و شام آرزوی مرگ کنند از بس مردم آزار بینند و بجان یکدیگر می افتند.

خروج آنحضرت هنگامی که مردم اینکه فرجی ببینند مأیوس و ناامید گردند، ای خوشا بحال آنکه آن روزگار را درک کند و از یاران آن حضرت باشد و وای و تمام وای بر کسیکه با او ستیزد و با او و با دستورش مخالفت ورزد و از دشمنان شود. و فرمود: آن حضرت چون خروج کند قیام کند به امر نو و کتاب نو و روشن نو و حکومت نو که بر عرب سخت آید و کاری بجز گشتن نباشدش کسی را مهلت ماندن نمی دهد و در اجرای امر خدا از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نهراسد.


عدالت چیست ؟ چه نقشی در پیشرفت کشور دارد؟

همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحم
دسته بندی حقوق
فرمت فایل doc
حجم فایل 277 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 169
عدالت چیست ؟ چه نقشی در پیشرفت کشور دارد؟

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

همه ما نیازمند به یک نگاهیم چه آن وقت که در رفاه و آسایش و تجملات غرقیم و چه آن زمان که بیمار و محتاج در گوشه ای تنها . و آن گاه نور گرمی نیست جز توجه الوهیت به سوی ما ,آیا این اصل عدالت نیست که در فطرت انسان قرار گرفته و آیا خالق آن عین عدالت نیست که به همه عالم فقیر و غنی کوچک و بزرگ از ذره های اتم تا کهکشانها توجه یکسان دارد و باران لطف و رحمت خود را برای همه یکسان می باراند.

پس عدالت چیزی جز قرار گرفتن هر چیز در جای خود نمی باشد که عین عدل را در آفریده های خالق به روشنی می توان دید و برای احیای آن نیز رسولان خود را به سوی خالق خود فرو فرستاد تا با ایجاد حکومت اسلامی برپا کننده این اصل دینی که پایه ای از پنجگانه اصول دین توحید می باشد به وسیله نبوت و امامت آن, عدالت بر پا شده و روز معاد قیامت نیز به آن عمل شود و ما که مسلمانیم آن را باید در این دنیای غافل زنده و احیاء کنیم مگر نه آن که مولای ما با دیدگان دل همه را می بیند. بچه های گرسنه, زنان نیازمند کهنسالان رنج دیده آیا باید نشست و دست بر دست گذاشت و نظاره گر این همه بی عدالتی بود. در این صورت باید از خود بپرسیم آیا ما مسلمانیم؟ چرا باید عده ای با ظلم و زور همه امکانات مظلومان را بگیرند. و حتی اجازه رشد و توسعه را به آنان ندهند. آیا این عدالت است؟ ولی نه می توان با هشیاری و بیداری و مبارزه با ظلم حق را به حقدار رساند و اجازه تجاوز را به سرزمینهای غریب نداد ( مرگ بر اسرائیل ). اجازه هتک حرمت به پیامبر اسلام را نداد ( مرگ بر دانمارک ) . اجازه دخالت در مسائل دانش صلح آمیز هسته ای در ایران را نداد و یک صدا بگوییم انرژی هسته ای حق مسلم ماست . ( مرگ بر آمریکا )

به همین دلیل ما بر آن شدیم تا مجموعه را از تعریف عدالت و نتایج اجرای آن در پیشرفت کشور و اینکه چه کسانی برپا کننده عدالت هستند و مخالفان با آن را بشناسیم و با دید روشن و گامهای استوار در این راه گام برداریم و زیر سایه بیرق عدالت در ظهور عدالت گستر عالم زندگی آرامی را داشته باشیم.

پس اجازه نمی دهیم که حق حکومت اسلامی و شریعت الهی توسط زورگویان و ظالمان زیر پا گذاشته شود و با وحدت جهانی بر پا کننده پرچم عدالت در جهان خواهیم بود و زیر سایه عمل به آن با آسایش و آرامش جاودانی زندگی خواهیم کرد.

انشاءالله

چکیده

خداوند عالم است قادر است عادل است حکیم است رحمان و رحیم است و ازلی و ابدی است خالق و رازق است چرا از میان همه صفات فقط عدالت برگزیده شده و یکی از اصول پنجگانه دین مقرر گردید :

از آنجا که فروع دین همواره پرتویی از اصول دین است در پرتو عدالت پروردگار در جامعه بشری فوق العاده موثر است و مهمترین پایه جامعه انسانی را عدالت اجتماعی تشکیل می دهد. انتخاب اصل عدالت به عنوان یک اصل از اصول دین رمزی است به احیای عدل در جوامع بشری و مبارزه با هر گونه ظلم و ستم .

عدالت چهره سیاست را زیبایی و ثبات و قامت رعیت را استقامت و قوام و حریم مدیریت را شکوه و جمال می بخشد عدالت الفت زندگی و تنها راه اصلاح جامعه و گل سرسبد ایمان به خدا و گنجینه فضیلت و احسان است. عدالت در زندگی اجتماعی بیشر قوی ترین پایه و اساس و برای رفاه و آسایش میدانی گسترده است و هر جامعه ای که نتواند از این مساعد بهره گیرد قطعاً در تنگنای ستم راه به جایی نخواهد برد.

فسلفه حکومت دینی عدالت است.

باور کردن عدالت بدون اعتقاد به دادگاه عدل الهی در روز بازپسین و بدون باور به قانون عدل الهی خود از نمودهای بارز بی عدالتی است. پس معنی عدالت خداوند این است که نه حق کسی را از بین می برد و نه حق کسی را به دیگری می دهد و نه در میان افراد تبعیض قائل می شود همچنین قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید : ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکو و البغی.

خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند ( سوره نحل آیه 90 )

عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خویش. عدالت یعنی مراعات حقوق افراد .

در باب عدالت و اجرای آن در حکومت جمهوری اسلامی می توان امامان و بزرگان دین به عنوان ریشته درخت آسمانی اسلام ناب محمدی قرار داد و از آنان برای باروری الگو گرفت و یاری خواست . از قدیم الایام افرادی در میان بشر بوده اند از فیلسوفان قدیم یونان تا دوره های اروپا که اساساً منکر واقعیت داشتن عدالت بود و هستند و می گویند اصلاً عدالت معنی ندارد.

آیا این حرف همان ظالمان و زورگویان نبود. و آیا قبل از انقلاب جمهوری اسلامی این حرف را خائنین و غافلین نمی زدند.

دانشمندان دینی بزرگی سعی از اجرای عدالت و ریشه کنی ظلم و ستم در جهان را داشتند که می توان از شخصیتهایی چون سید جمال الدین اسدآبادی , شیخ محمد عبده مصری طالقانی اقبال و شریعتی و در راس آنان امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی برپا کننده عدالت در حکومت اسلامی را نام برد.

عدالت یکی از مسائلی است که به وسیله اسلام حیات و زندگی را از سر گرفت و ارزش فوق العاده یافت اسلام به عدالت تنها توصیه نکرد و یا تنها به اجرای آن قناعت نکرد بلکه عمده این است که ارزش آن را بالا برد.

موضوع مهم در مفهوم عدالت و جایگاه آن نقشی است که عدالت از دید علی ( ع ) در حفظ تعادل اجتماعی دارد. به تعبیر استاد شهید مطهری از نظر علی ( ع ) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماع را حفظ کند و همه را راضی نگه دارد به پیکر اجتماع سلامت و روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است. عدالت بزرگراهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد و آنچه علی ( ع ) در مورد عدالت می گفت خود با تمام وجود به آن عمل می کرد.

در قرآن نیز به عدالت پروردگار اشاره شده است ان الله لا یظلم الناس شیئا و لکن الناس انفسهم یظلمون . خداوند به هیچ کس ستم نمی کند این مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا می دارند . ( سوره یونس
آیه 44 )

همچنین قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید : ان الله یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی .

خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند . ( سوره نحل آیه 90 )

قرآن کریم و هدف برای انبیاء را به صراحت ذکر کرده است راجع به هدف اول درباره خاتم الانبیاء می فرماید یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و ادعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً و درباره هدف دوم می فرماید : لند ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط . قرآن با صراحت عنایت انبیاء و بلکه ماموریت و رسالت انبیاء برای برقراری عدل در میان بشر را بیان می کند.

اسلام آخرین و کاملترین دین است و به عدالت فرا می خواند. امروز برهه کشورهای اسلامی واجب و ضروری است که اسلام را به همه جهان معرفی کنند و این دین را در همه عرصه های منطقه ای و جغرافیایی گسترش دهند و چهره حقیقی آن را نشان دهند. اگر اسلام به همه جهان کامل معرفی می شد آیا این امکان بود که این همه به این آئین کامل الهی اهانت شود . آیا این امکان بود که این همه تهمت برای ساختن بمب اتمی و کشتار افراد بی گناه زده شود . اگر اسلام به همه جهان کامل معرفی می شد آیا این امکان بود که این همه به این آئین کامل الهی اهانت شود . آیا این امکان بود که این همه تهمت برای ساختن بمب اتم و کشتار افراد بی گناه زده شود . آزادی که ما دنبالش هستیم آزادی برای همه است نه تنها برای اندکی از مردم اما دنیای تجارت آزاد برای آزادی شرکت ها و محروم کردن مردم از حقوقشان است.

آیا برای آموزش تغذیه و بهداشت که همه افراد بخصوص اقشار محروم نیازمند آن هستند گامی
برداشته ایم؟

به رغم پیشرفتهای حاصله در آموزش دختران هنوز تعداد زیادی از دختران در ایران از آموزش محروم هستند. موانعی که در کشورهای در حال توسعه دختران را به دور از مدارس نگه می دارد. نه تنها آنان را از فرصتهای آتی محرو می نماید بلکه تاثیر منفی بر سلامت و بقای آنان دارد .

نماینده یونیسف در ایران می گوید : اگر جهان بخواهد تا سال 2015 که توسط سازمان ملل به عنوان مهلت برای رسیدن به یکی از مهمترین اهداف توسعه هزاره آموزش ابتدایی در سطح جهان مطرح شده است , دست یابد تساوی جنسیتی پیش شرط لازم می باشد.

کمتر از 10% زنان باردار از خدمات مربوط به جلوگیر از انتقال اج آی وی ایدز به نوزادانشان بهره مند هستند و کمتر از 10% کودکان یتیم یا آسیب پذیر شده توسط ایدز حکایت یا خدمات اجتماعی می گیرند.

کودکان نه تنها از خود ایدز رنج می برند بلکه از این که دنیا هنوز ایدز را مخرب کودکی تشخیص نداده است نیز متضرر می شود.

دانش آموزان مناطق محروم در محیطهای کاملاً غیربهداشتی و تا حدودی آلوده مجبور به یادگیری درس هستند. اعتبارات پیش بینی شده هم نتوانسته مسائل آموزشی را تامین کند چه رسد به آن که مشکلات بهداشتی این مناطق را حل کند.

اعتباراتی که به مدارس تخصیص می یابد به هیچ وجه تکافوی هزینه های مدرسه و آموزش را نمی کند و مدارس ناگزیرند که منابع مالی خود را به شیوه های مختلف افزایش دهند. اما چرا بار این توسعه منابع باید بردوش اقشار محروم جامعه باشد.

امروز در دنیا بهینه سازی امور فقرزدایی و محرومیت زدایی از مسیر آموزش عبور می کنند پس چرا باید پس از طلب شهریه های سنگین از خانواده های محروم . آنان از ثبت نام دانش آموز خود منصرف شوند. آیا این عدالت است ؟!

آموزش همگانی در زمینه بهداشت بهبود روش تغذیه تامین آب سالم و کانی و بهسازی ایمنی سازی علیه بیماریهای عفونی پیشگیری از بیماری های شایع بومی و درمان مناسب بیماری ها و حوادث پیش بینی و تدارک داروهای اساسی ارائه خدمات بهداشتی مادر و کودک و تنظیم خانواده برنامه هایی است که باید به صورت عادلانه و شایسته برای همه مناطق در نظر گرفته شود و در این خصوص به مناطق محروم توجهی خاص مبذول گردد .

توسعه و عدالت حق همه مردم جهان است و جمهوری اسلامی عدالت را تنها برای ملت ایران نمی خواهد بلکه مورد نیاز همه مردم جهان می داند.

ما باید در این اصل دینی از امامان خود و بزرگان دین الگو بگیریم.

علی ( ع ) می فرمایند : العدل یضح الامور مواضعها و الجور یخرجها من جهتها

عدل جریانها رادر مجرای طبیعی خود قرار می دهد اما جود جریانها را از مجرای طبیعی خود خارج می سازد.

امید است با بازخوانی اصول مسلم اسلامی و اصلاح مدیریت نالایق و قطع دستهای نا÷اک در امور مدیریت جامعه اسلامی بار دیگر شاهد بر÷ایی نهضت تمام عیار عدالت خواهی به سبک نبوی و علوی در کشور قائم آل محمد
( ص ) بوده باشیم و در نتیجه با زمینه سازی مناسب در زمان ظهور آن حضرت ( ص ) شاهد گسترش عدالت در مقیاس جهانی و در همه ی ابعاد مادی و معنوی باشیم .

الهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعزبها الاسلام و اله و تذل بها النافق و اهله . . . الهم انا نشکوا الیک فقد و دشت الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا » .

ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم » .

فصــــل اول

عدالت چیست؟

عدالت دارای دو معنی متفاوت است:

1- معنی وسیع این کلمه همانطور که گفتیم « قرار گرفتن هر چیز در جای خویش » است و به تعبیر دیگر موزون بودن و متعادل بودن.

این معنی از عدالت در تمام آفرینش در منظومه ها در درون اتم، در ساختمان وجود انسان، و همه گیاهان و جانداران حکمفرماست.

این همان است که در حدیث معروف پیامبر (ص) آمده که فرموده: بالعدل قامت السموات و الارض:
« به وسیله عدالت آسمانها و زمین بر پاست. »

فی المثل اگر قوای « جاذبه » و « دافعه » کره زمین، تعادل خود را از دست دهد، و یکی از این دو بر دیگری چیره شود یا زمین به سوی خورشید جذب می شود و آتش می گیرد و نابود م گردد و یا از مدار خود خارج شده و در فضای بیکران سرگردان و نابود می شود.

این معنی از عدالت همانست که شاعر در اشعار معروفش گفته است:

عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش

ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش!

عدل چه بود؟ آب ده اشجار را

ظلم چه بود؟ آب دادن خار را!

بدیهی است اگر آب را به پای بوته گل درخت میوه بریزند در جای خود مصرف شده، و این عین عدالت است و اگر به پای علفهای هرزه بی مصرف و خار بریزند در غیر مورد مصر ف شده، و این عین ظلم است.

2- معنی دیگر عدالت « مراعات حقوق افراد » است، و نقطه مقابل آن « ظلم » یعنی حق دیگری را گرفتن و به خود اختصاص دادن یا حق کسی را گرفتن و به دیگری دادن یا تبعیض قائل شدن، به این ترتیب که به بعضی حقوقشان را بدهند و به بعضی ندهند.

روشن است معنی دوم « خاص » و معنی اول معنی « عام » است.

قابل توجه اینکه هر دو معنی « عدل » در مورد خداوند صادق است هر چند در این مباحث بیشتر معنی دوم منظور است.

معنی عدالت خداوند این است که نه حق کسی را از بین می برد، و نه حق کسی را به دیگری می دهد. و نه در میان افراد تبعیض قائل می شود او به تمام معنی عادل است و دلائل عدالت او را در بحث آینده خواهیم دانست.

« ظلم » خواه به گرفتن حق کسی باشد، یا دادن حق کسی به دیگری، و یا اجحاف و تبعیض در مورد ذات پاک خدا راه ندارد.

او هرگز نیکوکار را مجازات نمی کند، بدکار را تشویق نمی نماید، کسی را به گناه دیگری مواخذه
نمی کند و تر و خشک را هرگز با هم نمی سوزاند.

حتی اگر در یک جامعه بزرگ همه خطاکار باشند جز یک نفر، خدا حساب آن یک نفر را از دیگران جدا می کند و او را در مجازانت در کنار گناهکاران قرار نمی دهد.

و این که جمعیت « اشاعره » گفته اند اگر خدا همه پیامبران را به دوزخ بفرستد و همه بدکاران و جانیان را به بهشت، ظلم نیست، سخن گزاف و زشت و شرم آور و بی پایه ای است و عقل هرکس آلوده به خرافات و تعصب نباشد به زشتی این سخن گواهی می دهد.

  • · فرق میان مساوات و عدالت

نکته مهم دیگری که اشاره به آن در این بحث لازم است این است که گاهی « عدالت » با « مساوات » اشتباه می شود و گمان می رود معنی عدالت آنست که رعایت مساوات شود، در حالی که چنین نیست.

در عدالت هرگز مساوات شرط نیست بلکه استحقاق و اولویت ها باید در نظر گرفته شود.

فی المثل عدالت در میان شاگردان یک کلاس این نیست که به همه آنها نمره مساوی دهند و عدالت در میان دو کارگر این نیست که هر دو مزد مساوی دریافت دارند، بلکه عدالت به این است که هر شاگردی به اندازه معلومات و لیاقتش، و هر کارگری به اندازه کار و فعالیتش « نمره » یا « مرد » دریافت دارد.

در عالم طبیعت نیز عدالت، به معنی وسیع همین است، اگر قلب یک بالن ( نهنگ عظیم دریایی ) که حدود یک تن وزن دارد! با قلب یک گنجشک که شاید یک گرم بیشتر نباشد مساوی بود عدالت نبود، و اگر ریشه یک درخت تنومند بسیار بلند با ریشه یک نهال بسیار کوچک مساوی باشد عدالت نیست و عین ظلم است.

عدالت آن است که هر موجودی به میزان حق و استعداد و لیاقت خود سهمی دریافت دارد.

حسن و قبح عقلی

قبلاً دانستن این مساله لازم به نظر می رسد که عقل ما « خوبی » و « بدی » اشیاء را تا حدود قابل توجهی درک می کند ( این همان چیزی است که دانشمندان از آن به عنوان حسن و قبح عقلی یاد می کنند ).

مثلاً می دانیم عدالت و احسان خوبست، و ظلم و بخل بد است، حتی قبل از اینکه دین و مذهب از این امور سخن گوید برای ما روشن بوده است. هرچند مسائل دیگری وجود دارد که علم ما برای درک آن کافی نیست و باید از رهنمود رهبران الهی و پیامبران استفاده کند.

بنابراین اگر گروهی از مسلمین به نام « اشاعره » منکر « حسن و قبح عقلی » شده اند، و راه شناخت خوبی و بدی را، حتی در مثل عدالت و ظلم و مانند آنها فقط شرع و مذهب دانسته اند اشتباه محض است.

چه اینکه اگر عقل ما قادر به درک خوبی و بدی نباشد از کجا بدانیم خداوند معجزه را در اختیار فرد دروغگویی نمی گذارد؟، اما هنگامی که می گوییم دروغ گفتن زشت و قبیح است و محال است از خداوند سر زند می دانیم که وعده های خداوند همه حق است و گفته های او همه صدق است، هرگز دروغگو را تقویت نمی کند و هرگز معجزه را در اختیار شخص کاذب قرار نمی دهد.

این جاست که می توان به آنجه در شرع و مذهب وارد شده اعتماد کرد. بنابراین نتیجه
می گیریم که اعتقاد به حسن و قبح عقلی اساس دین و مذهب است ( دقت کنید )

اکنون به دلایل عدالت خدا باز می گردیم؛ برای پی بردن به این حقیقت باید بدانیم:

سرچشمه « ظلم » یکی از امور زیر است

1- جهل- گاهی آدم ظالم به راستی نمی داند چه می کند، نمی داند حق کسی را پایمال می سازد و از کار خود بی خبر است.

2- نیاز – گاه نیاز به چیزهایی که در دست دیگران است انسان را وسوسه می کند که دست به این عمل شیطانی بزند، در حالی که اگر بی نیاز بود در این گونه موارد دلیلی بر ظلم نداشت.

3- عجز و ناتوانی – گاه انسان مایل نیست در ادای حق دیگری کوتاهی کند اما قدرت و توانایی این کار را نداردف و ناخواسته مرتکب « ظلم : می شود.

4- خودخواهی و کینه توزی و انتقامجویی – گاه هیچ یک از عوامل فوق در کار نیست، اما « خودخواهی » سبب می شود که انسان به حقوق دیگران تجاوز کند، و یا « حس انتقامجویی » و « کینه توزی » او را وادار به ظلم و ستم می کند، و یا روح « انحصار طلبی » سبب تعدی به دیگران می شود .... و مانند اینها.

اما با توجه به اینکه هیچ یک از این صفات زشت و این نارساییها و کمبودها در وجود مقدس خداوند راه ندارد زیرا او به همه چیز عالم و از همه بی نیاز، و بر هر چیز قادر و نسبت به همگان مهربان است معنی ندارد مرتکب ظلمی شود.

او وجودی است بی انتها و کمال او نامحدود است از چنین وجودی جز خیر و عدالت، جز رافت و رحمت سرچشمه نمی گیرد.

و اگر بدکاران را کیفر می دهد در حقیقت نتیجه اعمال آنهاست، که به دست آنها می رسد همانند کسی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا نوشیدن مشروبات الکلی به انواع بیماریهای کشنده مبتلا می گردد. قرآن مجید می گوید: هل تجزون الا ما کنتم تعملون « آیا جزای شما چیزی جز اعمال شما هست »؟! ( سوره نمل، آیه 90 )

  • · قرآن و عدالت پروردگار

قابل توجه این که در آیات قرآن مجید روی این مساله بسیار تاکید شده است، در یک جا می فرماید: ان الله لا یظلم الناس شیئاً و لکن الناس انفسهم یظلمون؛ خداوند به هیچ کس ستم نمی کند این مردم هستند که به خودشان ظلم و ستم روا می دارند. ( سوره یونس، آیه 44)

در جای دیگر می فرماید: ان الله لا یظلم مثقال ذره ... خداوند حتی به اندازه سنگینی ذره کوچکی ظلم و ستم بر هیچ کس روا نمی دارد. ( سوره نساء، آیه 40)

و در مورد حساب و جزای رستاخیز می گوید: ونضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئاً؛

ما ترازوهای عدالت را در روز قیامت بر پا می کنیم و به هیچ کس کمترین ظلم و ستمی نخواهد شد. (سوره انبیاء، آیه 47 )

باید توجه داشت منظور از « میزان » در اینجا وسیله سنجش نیک و بد است نه ترازوئی همچون ترازوهای این جهان )

  • · دعوت به عدل و داد

گفتیم صفات انسان باید پرتوی از صفات خدا باشد و در جامعه انسانی صفات الهی پرتو افکن گردد، روی این اصل به همان مقدار که قرآن روی عدالت پروردگار تکیه کرده است به عدل و داد در جامعه انسانی و در فرد فرد انسانها اهمیت می دهد ، قرآن مجید کراراً ظلم را مایه تباهی و نابودی جامعه ها معرفی می کند و سرنوشت ظالمان را دردناکترین سرنوشت می شمرد.

قرآن ضمن بیان سرگذشت اقوام پیشین بارها این حقیقت را خاطر نشان کرده که ببینید بر اثر ظلم و فساد چگونه گرفتار عذاب الهی شدند و نابود گشتند، بترسید از این که شما هم بر اثر ظلم به چنین سرنوشتی گرفتار شوید.

قرآن با صراحت و به عنوان یک اصل اساسی می گوید: ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی وینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی؛ خداوند به عدل و احسان درباره همه و بخشش نسبت به بستگان و خویشاوندان دستور می دهد و از کارهای زشت و منکر و ظلم نهی می کند. ( سوره نحل، آیه 90 )

جالب توجه این که همانگونه که ظلم کردن کار زشت و قبیحی است پذیرش ظلم و زیر بار ستم رفتن نیز از نظر اسلام و قرآن غلط است، چنانکه در سوره بقره آیه 279 می خوانیم: لا تظلمون و لا تظلمون؛ نه ظلم کنید و نه زیر با ظلم بروید.

اصولاً تسلیم در برابر بیدادگران موجب تشویق ظلم و توسعه ستم و اعانت ظالم است.

فلسفه آفات و شرور

از قدیم ترین ایام تا امروز گروهی از ناآگاهان بر عدالت خدا خرده گرفته اند، و مسائلی را مطرح نموده اند که به اعتقاد آنها با عدالت خدا سازگار نیست، و حتی گاه آنها را نه تنها دلیل بر نفی عدالت که دلیلی بر انکار وجود خدا پنداشته اند!

از جمله، وجود حوادث ناگوار مانند توفانها و زلزله ها و مصائب دیگر که همگانی است. و همچنین تفاوتهایی که در میان انسانها دیده می شود.

و نیز شرور و آفتهایی که دامن انسان یا نباتات و موجودات دیگر را می گیرد.

این بحث گاهی در ضمن بحثهای مربوط به خداشناسی در برابر مادیین مطرح می شود و گاه در بحث عدل پروردگار و ما آن را در این بحث مطرح می کنیم.

برای اینکه بدانیم تا چه اندازه در تحلیل دقیق این پندارها نادرست است، باید بحث مشروحی در این زمینه داشته باشیم و امور زیر را دقیقاً بررسی کنیم.

  • · قضاوت نسبی و معلومات محدود

معمولاً همه ما در قضاوتهای خود و تشخیص مصداقها روی رابطه ای که اشیاء با ما دارند تکیه می کنیم. مثلاً می گوییم فلان چیز دور یا نزدیک است یعنی نسبت به ما.

یا فلان کس قوی و یا ضعیف است یعنی با مقایسه به وضع روحی یا جسمی ما، او دارای چنین حالتی است. در مسائل مربوط به خیر و شر و آفت و بلا نیز داوری مردم غالباً همین گونه است.

مثلاً اگر بارانی در سطح منطقه ببارد، ما کار نداریم که تاثیر این باران در مجموع چگونه بوده است، ما تنها به محیط زندگی و خانه و مزرعه خودمان و یا حداکثر شهرمان نگاه می کنیم، اگر اثر مثبتی داشته می گوییم نعمت الهی بود و اگر منفی بود نام « بلا » بر آن می گذاریم.

هنگامی که ساختمان فرسوده را برای نوسازی ویران می کنند و ما به عنوان یک راهگذر تنها از گرد و غبار آن سهمی داریم می گوئیم چه حادثه شری است، هرچند در آینده در آنجا بیمارستانی ساخته شود که افراد دیگری از آن استفاده کنند، و هر چند در مثال باران در مجموع منطقه اثرات مثبتی پیدا شده باشد.

در قضاوت سطحی و عادی نیش مار را آفت و شر می شمریم، بی خبر از اینکه همین نیش و زهر یک وسیله موثر دفاعی برای این حیوان است و غافل از اینکه گاهی از همین زهر داروهای حیات بخش می سازند که جان هزاران انسان را نجات می دهد.

بنابراین اگر ما بخواهیم گرفتار اشتباه نشویم باید به معلومات محدود خود نگاه نکنیم، و در قضاوتها تنها روی روابط اشیا با خودمان ننگریم بلکه تمام جوانب را در نظر بگیریم و قضاوت همه جانبه کنیم.

اصولاً حوادث جهان مانند حلقه های زنجیر بهم پیوسته است؛ توفانی که امروز در شهر ما می وزد و باران سیل آسائی که فرو می ریزد یک حلقه از این سلسله طولانی است که با حوادث نقاط دیگر کاملاً بهم مربوط است، و همچنین با حوادثی که در « گذشته » روی داده یا در « آینده » روی می دهد ارتباط دارد.

نتیجه اینکه انگشت روی یک قسمت کوچک گذاردن و درباره آن قضاوت قطعی کردن از منطق و عقل دور است.

آنچه قابل انکار است آفرینش « شر مطلق » است اما اگر چیزی از جهاتی خیر و از یک جهت شر است و خیر آن غلبه دارد بی مانع است، یک عمل جراحی از جهاتی ناراحت کننده و از جهات بیشتری مفید است بنابراین خیر نسبی است.

باز برای توضیح بیشتر به مثال زلزله دقت می کنیم: درست است که در یک نقطه ویرانی هایی به بار می آورد اما ارتباط زنجیره ای آن را با مسائل دیگر در نظر بگیریم چه بسا قضاوت ما عوض شود.

آیا زلزله مربوط به حرارت و بخارات درون زمین است یا مربوط به جاذبه ماه که پوسته خشک و جامد زمین را به سوی خود می کشد و گاه می شکند، و یا مربوط به هر دو است؟ دانشمندان نظرات گوناگونی اظهار کرده اند.

ولی هر کدام از اینها باشد باید آثار دیگر آن را در نظر گرفت. یعنی باید بدانیم که حرارت درون زمین چه اثری در ایجاد منابع نفتی که مهمترین ماده انرژی زا در عصر ماست و همچنین تولید ذغال سنگ و مانند اینها می گذارد؟! بنابراین خیر نسبی است.

و نیز جزر و مد حاصل از جاذبه ماه در دریاها چقدر برای زنده نگاهداشتن آب دریاها، و موجودات آن و گاه آبیاری سواحل خشک در آنجا که آبهای شیرین به دریا می ریزد تاثیر دارد، آن نیز خیر نسبی است.

اینجاست که می فهمیم قضاوتهای نستبی و معلومات محدود ماست که این امور را به صورت نقاط تاریک در صحنه آفرینش جلوه گر ساخته است، و هر قدر در ارتباط و پیوند حوادث و پدیده ها بیشتر بیاندیشیم به اهمیت آن مطلب آشناتر می شویم.

قرآن مجید به ما می گوید:«بهره شما از علم و دانش اندک، است» و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا (سوره اسراء،آیه85 )

و با این علم و دانش اندک نباید در قضاوت عجله کرد.

  • · حوادث ناخوشایند و هشدارها

همه ما افرادی را دیده ایم که وقتی غرق نعمتی می شوند گرفتار « غرور و خودبینی » می گردند، و در این حالت بسیاری از مسائل مهم انسانی و وظائف خود را به دست فراموشی می سپارند.

و نیز همه ما دیده ایم که در هنگام آرام بودن اقیانوس زندگی و راحتی و آسایش کامل چگونه یک حالت « خواب زدگی و غلفت » به انسان دست می دهد که اگر این حالت ادامه یابد منجر به بدبختی انسان می گردد.

بدون شک قسمتی از حوادث ناخوشایند زندگی برای پایان دادن به آن حالت غرور، و از بین بردن این غلفت و خواب زدگی است.

حتماً شنیده اید که رانندگان با تجربه از راههای صاف و هموار که خالی از هرگونه پیچ و خم و فراز و نشیب و گردنه هاست شکایت دارند. و این جاده ها را خطرناک توصیف می کنند، چرا که یکنواختی این جاده ها سبب می شود راننده در یک حال خواب زدگی فرو رود، و درست در اینجاست که خطر به سراغ او می آید.

حتی دیده شده در بعضی از کشورها در اینگونه جاده ها فراز و نشیب ها و دست اندازهای مصنوعی ایجاد می کنند تا جلو اینگونه خطرات را بگیرند.

مسیر زندگانی انسان نیز عیناً به همین گونه است. اگر زندگی فراز و نشیب و دست اندازی نداشته باشد و اگر گهگاه حوادث نامطلوبی پیش نیاید، آن حالت غفلت و بیخبری از خدا و از سرنوشت و از وظائفی که انسان بر عهده دارد حتمی است.

هرگز نمی گوییم انسان باید با دست خود حوادث ناخوشایند بیافریند و به استقبال ناراحتی ها برود، چرا که همیشه این امور در زندگی انسان بوده و هست، بلکه می گوئیم باید توجه داشته باشد که فلسفه قسمتی از این حوادث این است که جلو غرور و غفلت را که دشمن سعادت اوست بگیرد، تکرار می کنیم این فلسفه قسمتی از این حوادث ناخوشایند است مه همه آ«ها، چرا که بخش های دیگری وجود دارد که به خواست خدا بعداً از آن سخن خواهیم گفت.

کتاب بزرگ آسمانی ما قرآن مجید در این زمینه چنین می گوید: فاخذناهم بالبأساء و الضراء لعلم یتضرعون؛ ما آنها را به حوادث سخت و دردناک و رنجها گرفتار ساختیم تا به درگاه خدا روی آورند. ( سوره انعام، آیه 43 ).

فلسفه حوادث ناخوشایند زندگی

گفتیم گروهی از خرده گیران، مساله حوادث ناگوار و بروز آفتها و مشکلات، و ناکامیهایی را که در زندگی دامنگیر انسان می شود بهانه ای برای انکار عدالت پروردگار و گاهی انکار اصل وجود خدا گرفته اند! در بحث گذشته به تحلیل و بررسی قسمتی از این حو.ادث پرداختیم و دو فلسفه آن را بازگو کردیم:

اکنون به ادامه این بحث توجه کنید.

  • · پرورش انسان در آغوش مشکلات

باز تکرار می کنیم ما نباید با دست خود برای خودمان مشکل و حادثه بیافرینیم، اما با این حال بسیار می شود که حوادث سخت و ناگوار اراده ما را قوی و قدرت ما را افزایش می دهد، درست همانند فولادی را که به کوره های داغ می برند و آبدیده و مقاوم می شود ما هم در کوره این حوادث آبدیده و پر مقاومت می شویم.

جنگ چیز بدی است ولی گاهی یک جنگ سخت و طولانی استعداد یک ملت را شکوفا می کند، پراکندگی را مبدل به وحدت و عقب ماندگیها ر به سرعت جبران می نماید.

یکی از تاریخ نویسان معروف غرب می گوید: « هر تمدن درخشانی در طول تاریخ در نقطه ای از جهان ظهور کرده به دنبال این بوده است که یک کشور مورد هجوم یک قدرت بزرگ خارجی قرار گرفته و نیروهای خفته آنها را بیدار و بسیج کرده است »!

البته واکنش همه افراد و همه جامعه ها در برابر حوادث تلخ زندگی یکسان نیست. گروهی گرفتار یأس و ضعف و بدبینی می شوند و نتیجه منفی می گیرند، اما افرادی که زمینه های مساعد دارند در برابر این حوادث تحریک و تهییج شده به حرکت در می آیند و می جوشند و می خروشند، و نقطه های ضعف خود را به سرعت اصلاح می کنند.

منتها چون در اینگونه موارد بسیاری از مردم قضاوت سطحی می کنند تنها تلخی ها و سختی ها را
می بینند و اما آثار مثبت و سازنده را نادیده می گیرند.

ادعا نمی کنیم همه حوادث تلخ زندگی در انسان چنین اثری دارد ولی حداقل قسمتی از آنها چنین است.

شما اگر زندگی نوابغ جهان را مطالعه کنید می بینید تقریباً همه آنها در میان مشکلات و ناراحتیها بزرگ شدند، کمتر می توان افراد ناز پرورده ای را پیدا کرد که در زندگی نبوغی از خود نشان داده باشند و به مقام والائی برسند، فرماندهان بزرگ نظامی آنها هستند که میدانهای نبرد سخت و طولانی دیده اند، مغزهای متفکر اقتصادی آنها هستند که در بازارهای بحران زده اقتصادی گرفتار شده اند.

سیاستمداران قوی و بزرگ آنها هستند که با مشکلات سخت سیاسی دست به گریبان بوده اند.

کوتاه سخن این که: مشکلات و رنجها انسان را در آغوش خود پرورش می دهد.

در قرآن مجید چنین می خوانیم: فعسی ان تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه حیرا کثیرا؛ ای بسا چیزی را ناخوشایند بشمرید اما خداوند در آن خیر فراوان قرار دهد ( سوره نساء، آیه 19 ).

  • · مشکلات سبب بازگشت به سوی خدا

در بحثهای گذشته خوانده ایم که جزء جزء وجود ما هدفی دارد، چشم برای هدفی است، گوش برای هدفی دیگر، قلب و مغز و اعصاب هرکدام برای هدفی آفریده شده اند، وقتی خطوط سر انگشتان ما هم فلسفه ای دارد.

بنابراین چگونه ممکن است کل وجود ما بی هدف و فاقد فلسفه باشد.

و نیز در بحثهای سابق خواندیم که این هدف چیزی جز تکامل یافتن انسان در تمام زمینه ها نخواهد بود.

مسلماً برای رسیدن به این تکامل احتیاج به برنامه های آموزشی و پرورشی عمیقی است که سراسر وجود انسان را فرا گیرد، و به همین جهت خداوند علاوه بر فطرت پاک توحیدی که به انسان داده، پیامبران بزرگی را با کتابهای آسمانی فرستاده تا رهبری این انسان را در این مسیر بر عهده گیرند.

ضمناً برای تکمیل این هدف باید گاه به گاه عکس العمل گناهان و خطاهای او را به او نشان دهد و بر اثر تخلف از فرمان خدا با ناراحتیهایی در زندگی روبرو شود تا به عواقب زشت و شوم اعمال خویش آشنا گردد و رو به سوی خدا آورد. و در اینجاست که قسمتی از بلاها و حوادث ناگوار در واقع رحمت و نعمت الهی است.

همانگونه که قرآن کریم خاطر نشان می کند: ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا العلهم یرجعون؛ فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمال مردم آشکار شد خدا
می خواهد نتیجه قسمتی از اعمال آنها را به آنها بچشاند شاید بیدار شوند و به سوی او بازگردند ( سوره روم، آیه 41 ).

با توجه به آنچه در بالا گفتیم حوادث دردناک را مصداق « شر » دانستن و از آنها به « بلا » تعبیر کردن، و آن را بر خلاف عدالت الهی شمردن بسیار دور از منطق و دلیل و عقل است، چرا که هر قدر در این مساله باریکتر می شویم به فلسفه های بیشتری دست می یابیم.

از آنجا که مشکل آفات و شرور و حوادث ناگوار و ناخوشایند برای بسیاری از مطالعه کنندگان بحث های خداشناسی و توحیدی مشکل قابل ملاحظه ای است، باز هم ناچاریم بحث و تحلیل دیگری روی این مساله داشته باشیم و فلسفه هایی را که درباره شرور و آفات گفتیم ادامه دهیم.

  • · مشکلات و فراز و نشیبها به زندگی روح می دهد

شاید درک این مساله برای بعضی مشگل باشد که مواهب و نعمتها اگر مستمر و یکنواخت باشند ارزش و اهمیت خود را از دست می دهند.

امروز ثابت شده که اگر جسمی را در وسط اطاقی بگذارند و از تمام اطراف نور قوی و یکسان به آن تابنده شود و خود جسم و اطاق نیز کاملاً صاف و مدور باشد هرگز آن جسم را نمی توان مشاهده کرد، زیرا همیشه سایه ها وقتی در کنار نور قرار می گیرد ابعاد جسم را مشخص می کند و آنرا از اطراف خود جدا
می سازد و ما می توانیم آن را ببینیم.

ارزش مواهب زندگی نیز بدون سایه های کم رنگ و پر رنگ مشکلات هرگز قابل مشاهده نیست. اگر در تمام عمر بیماری وجود نداشت لذت سلامتی هرگز احساس نمی شد، به دنبال یک شب تب داغ و سوزان و سردرد شدید و جانکاه است که صبحگاهان به هنگام قطع تب و درد چنان طعم سلامتی در ذائقه انسان شیرین می گردد که هر زمان به یاد آن شب بحرانی و رنج می افتد متوجه می شود چه گوهر پر ارزشی به نام سلامتی در اختیار دارد.

اصلاً زندگی یکنواخت – حتی مرفه ترین زندگی ها – خسته کننده و بی روح و مرگبار است، بسیار دیده شده که افرادی به خاطر یک زندگی مرفه و خالی از هرگونه ناراحتی و رنج آنچنان خسته شده اند که دست به خودکشی زده و یا دائماً از زندگی خود شکایت دارند.

شما هیچ معمار با ذوقی را پیدا نمی کنید که دیوارهای یک سالن بزرگ را مانند دیوار یک زندان صاف و یکنواخت کند، بلکه با فراز و نشیب و پیچ و خم ها باصطلاح به آن حالت می دهد.

  • · چرا جهان طبیعت اینقدر زیباست؟

چرا منظره جنگلهایی که بر روی کوهپایه ها می روید و نهرها به صورت مارپیچ از لابلای درختان کوچک و بزرگش می گذرد آنقدر جالب و دل انگیز است؟!

  • · یک دلیل روشن آن عدم یکنواختی است.

نظام « نور » و « ظلمت » و آمد و شد شب و روز که قرآن در آیات مختلفش روی آن تکیه کرده یک اثر مهمش پایان دادن به زندگی یکنواخت انسانهاست، چرا که اگر همواره خورشید در یک گوشه آسمان، یکنواخت به کره زمین می تابید، نه تغییر حالتی داشت و نه پرده طلائی شب جای آن را می گرفت، گذشته از اشکالات دیگر در مدت کوتاهی همه انسانها خسته می شدند.

روی این حساب باید قبول کرد که حداقل بخشی از مشکلات و حوادث ناگوار زندگی این فلسفه را دارد که به بقیه زندگی روح می دهد و آنرا شیرین و قابل تحمل می سازد، ارزش نعمتها را آشکار می کند، و به انسان امکان می دهد که از مواهبی که در دست دارد حداکثر بهره برداری را کند.

  • · مشکلات خود ساخته:

نکته دیگری که در آخرین مرحله این بحث اشاره به آن را ضروری می دانیم این است که بسیاری از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهی گرفتار اشتباه می شوند و ظلمهایی که به دست انسانهای ستمگر انجام شده است به حساب بی عدالتی دستگاه آفرینش می گذارند و بی نظمی کار بشر را به حساب بی نظمی سازمان خلقت.

مثلاً گاهی ایراد می کنند « چرا هرچه سنگ است برای پای لنگ است؟! » چرا زلزله ها در شهرها خسارت کمی ایجاد می کند اما در روستاها قربانیان زیادی می گیرد و گروه کثیری زیر آوار می مانند، ایین چه عدالتی است؟ اگر بنا هست بلائی قسمت شود چرا یکسان قسمت نمی شود؟

چرا باید همیشه لبه تیز حوادث دردناک متوجه مستضعفین باشد؟

چرا در بیماریهای عمومی و همه گیر بیشتر این گروه قربانی می شوند؟

غافل از اینکه هیچ کدام از اینها مربوط به دستگاه آفرینش و خلقت و عدالت خداوند نیست، اینها نتیجه ظلم و استعمار و استثمار انسانها نسبت به یکدیگر است.

اگر روستانشینان به خاطر ظلم شهرنشینان در محرومیت و فقر شدید باشند و بتوانند خانه هایی محکم و مقاوم مانند آنها بنا کنند، چرا زلزله این همه از آنها قربانی بگیرد و از دیگران بسیار کم؟

اما هنگامی که خانه های آنها از یک مشت گل یا سنگ و چوب که گاهی حتی در میان آنها کمترین گچ و سیمانی به کار نمی رود و به طور ساده روی هم چیده شده و با یک حرکت شدید باد یا تکان ضعیف زمین فرو می ریزد، نباید انتظار داشت وضع بهتر از آن باشد، اما این چه ربطی به کار خدا دارد؟

نباید مانند آن شاعر، خرده گیری کرده بگوییم « یکی را داده ای صد ناز و نعمت » در حالی که دیگری را بر خاک ذلت نشانده ای، یکی را کاخ نشین کرده ای و دیگری را کوخ نشین!

باید این انتقادها را متوجه وضع ناموزون و نظام غلط جامعه کرد. باید به پا خاست و به این بی عدالتی های اجتماعی پایان داد. با محرومیت و فقر مبارزه کرد، و حقوق مستضعفان را به آنها داد، تا چنین پدیده هایی پیدا نشود. اگر همه قشرها از تغذیه کافی و بهداشت و درمان لازم بهره مند باشند در برابر بیماریها همگی پر قدرت و پر مقاومت خواهند بود.

اما هنگامی که وضع غلط نظام اجتماعی یک جامعه و استثمار حاکم بر آن به یکی آنقدر امکانات
می دهد که حتی سگ و گربه خانگیش دارای پزشک و درمان و داروست اما دیگری ابتدایی ترین وسیله بهداشتی را برای پرورش نوزادش ندارد چنین صحنه های ناگوار فراوان به چشم می خورد.

بجای اینکه در این گونه موارد ایراد بر کار خدا بگیریم باید ایراد بر کار خود بگیریم.

باید به ظالم بگوییم ظلم مکن.

و باید به مظلوم بگوییم زیر بار ظلم مرو!

و باید کوشش کنیم که همه افراد یک جامعه از حداقل وسایل بهداشتی و درمانی و غذا و مسکن و فرهنگ و آموزش و پرورش بهره مند باشند.

خلاصه اینکه نباید ما گناه خود را به گردن نظام خلقت بیندازیم.

کی خداوند به ما چنین زندگی را تحمیل کرده؟ و کجا چنین نظامی را توصیه فرموده است؟

البته او ما را آزاد آفریده، چرا که آزادی رمز تکامل و ترقی ماست.

ولی این ماییم که از آزادی خود سوء استفاده می کنیم و ظلم و ستم بر دیگران روا می داریم و نتیجه این ظلم و ستم به صورت نابسامانیهای اجتماعی خودنمایی می کند.

اما متاسفانه این اشتباه دامن گیر گروه زیادی شده و حتی نمونه های آن در اشعار شعرای معروف دیده
می شود.

قرآن مجید در یک جمله کوتاه و پر معنی می فرماید: ان الله لا یظلم الناس شیئاً و لکن الناس انفسهم یظلمون ؛ خداوند کمترین ظلمی به کسی نمی کند ولی مردم بخویشتن ظلم و ستم روا می دارند ( سوره یونس، آیه 44 ).

و به این ترتیب به پایان بحث فلسفه شرور و آفات می رسیم، هر چند سخن در این زمینه بسیار است، اما برای یک بحث کوتاه فشرده همین مقدار کافی به نظر می رسد.