فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

یادگیری TCP/ IP

برای درک کامل معماری Cisco centri firewall ، شما نیازمند هستید که معماری TCPIP را از جایی که بیان شده است بفهمید این ضمیمه در معماری TCPIP بحث می‌کند و یک مدل مرجع پایه تهیه می‌کند که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید Cisco centri firewall چگونه کار می‌کند این ضمیمه اصطلاحات فنی TCPIP را روشن می‌کند و عقیده اساسی و بنیادی دنباله پروتکل TCPIP را شر
دسته بندی کامپیوتر و IT
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36
یادگیری TCP/ IP

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

برای درک کامل معماری Cisco centri firewall ، شما نیازمند هستید که معماری TCP/IP را از جایی که بیان شده است بفهمید. این ضمیمه در معماری TCP/IP بحث می‌کند و یک مدل مرجع پایه تهیه می‌کند که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید Cisco centri firewall چگونه کار می‌کند. این ضمیمه اصطلاحات فنی TCP/IP را روشن می‌کند و عقیده اساسی و بنیادی دنباله پروتکل TCP/IP را شرح می‌دهد.

ما با تهیه کردن یک قالب مشترک از مرجع به عنوان یک پایه برای باقی ماندن در مبحثی که شامل این ضمیمه در TCP/IP و Cisco centri firewall [1] می‌شود، شروع می‌کنیم.

یک مدل معماری چیست؟

یک مدل معماری یک قالب رایجی را برای بحث ارتباط اینترنتی از مرجع فراهم می‌کند و تنها برای شرح دادن ارتباط پروتکل ها استفاده نشده، اما برای توسعه این روابط چیز خوبی می‌باشد. مدل معماری توابعی را که با پروتکل های مرتبط درون لایه‌های انباشته شده قابل کنترل به روی هم انجام می‌دهند، مختص می‌کند. هر لایه در پشته یک تابع معینی را در روند پیشرفت ارتباط روی یک شبکه انجام می‌دهد.

به طور کلی TCP/IP برای استفاده سه تا پنج لایه وظیفه دار توصیف می‌شود.. شرح TCP/IP، firewall ها را به طور دقیق و مختصرتری بنا کرده است، ما همچنین مدل مرجع مشترک DOD را انتخاب کردیم که به عنوان مدل مرجع اینترنت شاخته شده است.

شکل A-1 مدل مرجع اینترنت را نشان می‌دهد.

شکل A-1 مدل پروتکل DOD[2]


این مدل مبنای سه لایه تعریف شده برای مدل پروتکلی DOD در کتاب دستی پروتکل DDN می‌باشد. این سه لایه به شرح زیر می باشند:

× لایه دسترسی شبکه

× لایه انتقال میزبان به میزبان

× لایه کاربردی

غیر از این مدل، مدل داخلی شکه نیز با این مدل ترکیب شده است. لایه داخلی شبکه استفاده های زیادی در شرح TCP/IP دارد. قسمت بعدی نحوه کار پروتکل های شبکه را توضیح می‌دهد و اصطلاحات فنی پایه ای که ما در بحث TCP/IP از آنها استفاده می‌کنیم را تعریف می‌کند.

استاندارد دیگر مدل معماری که گاهی برای شرح یک پشته پروتکل شبکه استفاده می‌شود، مدل مرجع OSI [3] نام دارد. این مدل شامل یک پشته پروتکل هفت لایه ای می‌باشد. (به شکل A-2 نگاه کنید).


اطلاعات اضافی یا توضیحات بیشتر برای این مدل مرجع شامل این راهنما نخواهد شد، چون firewall های خیلی کمی این مدل مرجع را اجرا می‌کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این مدل مرجع به ساخت دیوار آتش اینترنت از الیزابت دی ـ ذوریخی مراجعه کنید.

درک مدل معماری و پروتکل‌ها

در یک مدل معماری یک لایه به عنوان یک پروتکل شاخته نمی‌شود ـ آن یک تابع ارتباط داده که ممکن است با هر تعداد پروتکل هایی انجام شود، تعریف می شود. زیرا هر لایه یک تابعی را تعریف می‌کند که می‌تواند پروتکل های گوناگونی را دربرداشته باشد، هرکدام از اینها (پروتکل) یک کار مناسبی را برای تابع آن لایه فراهم می کند.

هر لایه ای به جفت خودش متصل می‌شود. یک جفت یک کاربرد از همان پروتکل در لایه معادل روی کامپیوتر راه دور می‌باشد. ارتباطات جفت هم سطح استاندارد سازی می‌شوند تا موفقیت اطلاعات واقع شده را تضمین کنند. از لحاظ تئوری هر پروتکلی تنها علاقمند به برقراری ارتباطی با جفت خودش می‌باشد و آن متوجه لایه های بالایی و پایینی خودش نمی‌شود..

بهرحال یک وابستگی بین لایه ها وجود دارد. زیرا هر لایه درگیر در فرستادن داده از یک برنامه کاربردی محلی به یک برنامه کاربردی معادل راه دور خودش می‌باشد. لایه‌ها باید روی اینکه چگونه داده را بین خودشان در یک کامپیوتر تکی عبور بدهند سازگار باشند. لایه های بالایی به لایه های پایینی برای انتقال داده از مقابل لایة پایینی استفاده می‌کنند.

یک پشته پروتکل چگونه کار می‌کند

به عنوان یک نمایش از مدل مرجع، پروتکل ها (که لایه های گوناگون را می سازند) شبیه یک بلوک از ستون ساختمان می باشند که یکی به روی دیگری انباشته شده اند. به دلیل این ساختار ، گروهی از پروتکل های وابسته گاهی اوقات پشته یا پشته پروتکل نامیده می‌شوند.

داده از یک لایه به لایه دیگر در پایین پشته عبور می‌کند تا اینکه با پروتکل های لایه دسترسی شبکه، روی شبکه منتقل شود. لایه های چهارم در مدل مرجع مهارت این را دارند که بین راههای مختلفی که داده منتقل می شود، هنگام گذشتن از پایین پشته پروتکل لایه کاربرد به لایه فیزیکی پایین شبکه، تشخیص بدهند.

در نهایت داده برای دریافت تقاضا به لایه پشته عبور داده می‌شود. لایه های انفرادی نیازی ندارند تا کار توابع لایه های بالایی و پایین خودشان را بدانند، آنها نیاز دارند تا بدانند داده چطور از آنها عبور می‌کند.

هر لایه در پشته کنترل اطلاعات را (به عنوان آدرس مقصد، کنترلهای مسیریابی و مجموع مقابله ای) برای اطمیمان از درستی انتقال اضافه می‌کند. این کنترل اطلاعات یک عنوان یا یک یدکی نامیده می‌شود زیرا در جلو یا پشت داده قرار می‌گیرد تا منتقل شود.

هر لایه مربوطه اطلاعاتی را که به عنوان داده از لایه بالایی دریافت می‌کند به منظور عنوان و یا یدکی در اطراف آن اطلاعات قرار می‌دهد.

این پیغام های بسته بندی شده که به درون لایه زیری عبور داده می‌شوند همراه با کنترل اطلاعات اضافی می باشند، بعضی از این لایه ها ممکن است که جلو افتاده باشند یا از لایه بالایی مشتق شده باشند.

در این موقع یک پیغام سیتسم (شبکه) را از روی پیوند فیزیکی خارج می‌کند (به عنوان یک پیغام تلگرافی) و پیغام اصلی در چند فاز پوشش داده می شود، بسته های تودرتو ـ یکی از این بسته ها برای هر لایه پروتکل می‌باشد که از این طریق داده عبور می‌کند.

وقتی که یک پروتکل از عنوان ها یا یدک ها در بسته بندی داده از پروتکل دیگر استفاده می کند، روش کپسوله کردن نامیده می‌شود. این روش در شکل A-3 نشان داده شده است.

شکل A-3 کپسوله کردن داده برای تحویل در شبکه


موقعی که داده دریافت می‌شود اتفاق عکس رخ میدهد، خارج از هر سطح لایه عنوان و یا یدکش از قبل داده را به بالای لایه عبور میدهند. هنگامی که اطلاعات از پشت پشته سرریز می شوند، اطلاعات از یک لایه پایین تر که مثل دو عنوان / یدک و داده می‌ماند دریافت می‌شوند. این مرحله برداشتن عنوان ها و یدک ها از داده غیرکپسوله کردن نام دارد.

این مکانیسم قادر می سازد هر لایه در کامپیوتر منتقل کننده با لایه مشابه خودش در کامپیوتر دریافت کننده ارتباط برقرار کند. هر لایه در کامپیوتر انتقال دهنده با لایه جفت خودش در کامپیوتر دریافت کننده توسط یک جریان که ارتباط جفت به جفت نامیده می‌شود ارتباط برقرار می‌کند.

هر لایه مسئولیت های مشخص و قوانین ثابتی در انجام وظایفش دارد وهیچ چیزی درباره دیگر روال‌هایی که لایه های دیگر دنبال می‌کنند نمی داند. یک لایه وظایفش را انجام می‌دهد و پیغام را به لایه بعدی در پشته پروتکل تحویل می‌دهد. آدرس جزء اصلی یک مکانیسم مشترکی می‌باشد که اجازه می‌دهد داده از میان لایه های گوناگون حرکت کند تا اینکه به مقصد خودش برسد.

هرلایه همچنین ساختار داده ای مشخصی از خودش دارد. به طور تصور، یک لایه از ساختارهای داده ای که لایه های بالا وپایین آن استفاده می‌کنند بی خبر است. در واقع ساختارهای داده ای یک لایه به صورت مستقل با ساختمانهایی که لایه های مجاور به منظور تطابق بیشتر ارسال داده ها استفاده می کنند، طراحی شده است.

همچنان، هر لایه ای ساختار داده ای خودش را داراست و اصطلاحات فنی آن ساختارش را توصیف می‌کند.

قسمت بعدی مدل مرجع اینترنت را با جزئیات بیشتری شرح می‌دهد. ما این مدل مرجع را تماماً در این راهنما استفاده می کنیم تا ادامه ساختار و توابع TCP/IP و
Cisco centri firewall را شرح دهیم.

درک مدل مرجع اینترنت

همانطور که گذشت مدل مرجع اینترنت شامل 4 لایه می‌باشد:

1. لایه دسترسی شبکه

2. لایه اینترنت

3. لایه انتقال میزبان به میزبان

4. لایه کاربردی

در ادامه بخش ها ما توابع هر لایه را با توضیحات بیشتری شرح می دهیم، شروع بالایه دسترسی و ادامه کار با لایه کاربردی.

لایه دسترسی شبکه

لایه دسرسی شبکه در مدل مرجع اینترنت پایین ترین لایه می‌باشد این لایه شامل پروتکل‌هایی می باشد که کامپیوتر استفاده می‌کند تا داده را به کامپپوترهای دیگر و وسایل وابسته به شبکه تحویل بدهد. پروتکل ها در این لایه سه تابع مجزا را انجام می‌دهند.

ü آنها چگونگی استفاده شبکه را در انتقال یک قاب، که بخشی از داده عبور داده شده از مقابل ارتباط فیزیکی است تعریف می‌کنند.

ü لایه دسترسی داده را مابین کامپیوتر و شبکه فیزیکی معاوضه می‌کند.

ü لایه دسترسی داده را مابین دو ابزار در همان شبکه می رساند. برای تحویل داده در شبکه های محلی، پروتکل های لایه دسترسی از آدرس های فیزیکی گره‌ها در شبکه استفاده می‌کنند. یک آدرس فیزیکی در کارت مبدل شبکه یک کامپیوتر یا وسیله دیگر ذخیره شده است و آن یک مقداری است که توسط صاحب کارخانه روی کارت مبدل رمزگذاری شده است.

برخلاف پروتکل های سطح بالاتر،‌ پروتکل های لایه دسترسی شبکه باید بعنوان جزئیات اساسی شبکه فیزیکی فهمانده شوند از قبیل ساختار بسته های کوچک (packet)، بیشترین اندازه قاب و ترتیب آدرس فیزیکی که مورد استفاده قرار می‌گیرد. فهمیدن جزئیات و محدودیت های شبکه فیزیکی متضمن این است که پروتکل ها می‌توانند داده را به صورت درست و آن‌طور که بتوان در سراسر شبکه انتقال داد، قالب‌بندی کنند.

لایه اینترنت

در مدل مرجع اینترنت، لایه بالایی لایه دسترسی شبکه، ‌لایه اینترنت نامیده می‌شود . این لایه مسئول مسیریابی پیغام ها از طریق اینترنت می‌باشد. دو نمونه از ابزارها وظیفه مسیریابی پیغام‌ها در بین شبکه را دارند. اولین وسیله گذرگاه نامیده می‌شود که یک کامپیوتر است با دو کارت مبدل شبکه مجزا از هم.

این کامپیوتر بسته های شبکه را از یک شبکه روی یک کارت شبکه می پذیرد و آن بسته ها را به یک شبکه متفاوت از طریق دومین کارت مبدل شبکه مسیریابی می‌کند. دومین وسیله یک مسیریاب است که یک سخت افزاز اختصاصی برای عبور دادن بسته‌ها از یک شبکه به یک شبکه متفاوت دیگر می‌باشد.

این دو وسیله گاهی اوقات به جای هم استفاده می‌شوند اما تفاوت های مشخصی در توانایی مسیریابی بسته ها و نقش آنها در داخل Cisco centri firewall وجود دارد. پروتکل های لایه شکبه یک داده‌گرام از کارهای شبکه را تهیه می‌کنند. داده‌گرام‌ها بسته‌هایی از اطلاعات هستند که یک عنوان ، داده و یک یدک را دربردارند. عنوان شامل اطلاعاتی از قبیل آدرس مقصد می‌باشد که شبکه در مسیر داده‌گرام نیاز دارد.

یک عنوان همچنین می تواند شامل اطلاعات دیگری باشد از قبیل آدرس منبع و لیبل‌های ایمنی. یدک ها به طور مثال شامل یک مقدار مجموع مقابله ای می‌شوند که برای این استفاده می‌شود تا مطمئن شود داده در حال حمل اصلاح نشده است.

هویت ارتباطات که کامپیوترها، سیستم های عامل، برنامه ها و پروسه ها می توانند باشند یا مردم که از خدمات دیاگرام استفاده می‌کنند باید آدرس مقصد (استفاده اطلاعات کنترلی) و داده که برای هر پیغامی حمل می‌شود را مشخص کنند. پروتکل های لایه اینترنت پیغام روی یک دیاگرام را بسته بندی کرده و آن را به بیرون می فرستند.

کار یک داده‌گرام پشتیبانی هر نشست یا ارتباطی نیست. به یکباره یک پیغام فرستاده یا دریافت می‌شود. کار یک داده‌گرام این است که هیچ حافظه ای را از دست نمی دهد با اینکه یک ارتباط برقرار می‌کند. اگر فرضاً‌یک حافظه موردنیاز باشد، پروتکل ها در لایه انتقال میزبان به میزبان از آن پشتیبانی می‌کنند.

قابلیت انتقال دوباره داده و چک کردن آن از اشبتاه در حداقل خدمات دیاگرام می‌باشد و یا اصلاً وجود ندارد. اگر دریافت خدمات داده‌گرام با یک مشکل انتقالی در حین عملیات انتقال برخورد بکند از مقدار مجموع مقابله ای داده‌گرام استفاده می‌کنند و به سادگی داده‌گرام را بدون توجه به دریافت مستقل لایه بالایی نادیده می‌گیرد.

لایه انتقال میزبان به میزبان

لایه پروتکلی که درست در بالای لایه اینترنت قرار دارد لایه انتقال میزبان به میزبان می‌باشد. این لایه مسئول فراهم آوردن جامعیت به داده های پی در پی می‌باشد و یک سرویس ارتباطی معتبر و بلندی را برای نهادهایی که قصد انجام یک مکالمه دوطرفه طولانی را دارند، فراهم می سازد.

بعلاوه برای ارسال و دریافت توابع، لایه انتقال میزبان به میزبان از فرمانهای باز و بسته برای آغاز و پایان یک اتصال استفاده می‌کند. این لایه اطلاعات را بصورت یک جریان کاراکترها برای مخابره می پذیرد، و اطلاعات را به گیرنده برمی گرداند.

این سرویس مفهوم یک اتصال (یا مدار مجازی) را بکار می‌گیرد. یک اتصال حوزه ای از لایه انتقال میزبان به میزبان است که بین زمانی که یک فرمان باز توسط کامپیوتر گیرنده پذیرفته شده و زمانی که فرمان بسته توسط کامپیوتر دیگر استفاده شده قرار دارد.

لایه کاربرد

بالاترین لایه در مدل مرجع اینترنت لایه کاربرد است. این لایه توابعی را برای کاربران و یا برنامه هایشان فراهم می سازد و مخصوص برنامه های کاربردی اجرا شده می‌باشد. این لایه خدماتی را فراهم می‌کند که برنامه های کاربردی کاربر برای ارتباط برقرار کردن با شبکه استفاده می‌کنند و همچنین لایه ای است که برنامه های دسترسی به شبکه را پردازش می‌کنند. این پردازش ها هم شامل پردازشهایی می‌شود که مستقیما با کاربران فعل و انفعال دارند و هم شامل پردازشهایی می‌شود که کاربران از آنها آگاهی ندارند.

این لایه شامل همه پروتکلهای کاربردی می‌شود که پروتکل های انتقال میزبان به میزبان برای تحویل داده ها استفاده می کنند، همچنین توابع دیگری که داده های کاربر را پردازش می کنند، مثل پنهان کردن و آشکار کردن داده ها و فشرده سازی و غیرفشرده‌سازی داده ها، می توانند در لایه کاربرد اقامت کنند.


نقشه کشی ساختمان

زبان نوشتار اما زبان نوشتار بخش اساسی و مهم سیستم انتقال اطلاعات در نقشه های را بر عهده دارد زیرا اتر سیمات اجرایی، بدون یادداشت های فنی، و اندازه نویسی، عنوان مشخصات مصالح و علائم اختصاری واقعا بی معنی می شوند زبان ترسیم ترسیم وسیلهای اساسی برای انتقال اطلاعات ساختمانی است و گاه یک تصویر اندازه صدها کلمه کارایی دارد
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 92 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
نقشه کشی ساختمان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

1- زبان نوشتار

زبان نقشه ها و اطلاعات ساختمانی

تصاویر دو بعدی

2- زبان ترسیم

تصاویر سه بعدی

- زبان نوشتار: اما زبان نوشتار بخش اساسی و مهم سیستم انتقال اطلاعات در نقشه های را بر عهده دارد. زیرا اتر سیمات اجرایی، بدون یادداشت های فنی، و اندازه نویسی، عنوان مشخصات مصالح و علائم اختصاری واقعا بی معنی می شوند.

- زبان ترسیم: ترسیم وسیلهای اساسی برای انتقال اطلاعات ساختمانی است و گاه یک تصویر اندازه صدها کلمه کارایی دارد.

- تصاویر سه بعدی : تصاویر سه بعدی یا به صورت مرکزی و پرسپکتیو هستند و یا به صورت تصاویر موازی می باشند. این تصاویر مانند عکس ، در یک تصویر، چند وجه جسم یا ساختمان را به نمایش می گذارند.

- تصاویر دو بعدی (ارتوگرافیک) :‌تصاویر دو بعدی از قبیل ، پلانها و مقاطع یک بدنه های ساختمان را به طور دقیق و در تصاویر جدا از هم معرفی می کنند.

اسکیس:‌طرح اولیه و سریع را اسکیس گویند.

مراحل طراحی نقشه های ساختمانی

1- انجام مطالعات اولیه، برنامه ریزی فیزیکی و تعیین اهداف پروژه:

اهداف کمی و کیفی هر پروژه بستگی به خواست و نیازهای استفاده کننده و امکانات و محدودیتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فنی موجود است.

2- بررسی عوامل محیطی و جغرافیایی:

عوامل محیطی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ساختمان دارند. ساختمانهای هر منطقه با توجه به شرایط محیطی وضع زمین و نوع آب و هوای آن طراحی می شوند.

3- شناسایی کامل اجزای عملکردی ساختمان:

برای طراحی مناسب هر قسمت از ساختمان مهندس معمار باید کاملا با فعالیت های که در آن قسمت انجام می گیرد آشنا باشد. مساحت فضاها و نوع لوازم و تجهیزات مورد استفاده را مشخص کند. نورگیری، تهویه و ارتباط متقابل فضاها را بررسی نماید و هر فضا را متناسب با نحوه استفاده ای که دارد طراحی و تسهیلات لازم را پیش بینی نماید.

“ورودی ساختمان” نحوه دسترسی و ورود به بنا بخش مهمی از طرح آن را تشکیل می دهد.

ورودی واحدهای ساختمان مسکونی مانند شکل زیر ضمن دسترسی مناسب به خانه باید بخوبی حریم داخلی خانه را از فضاهای عمومی جدا کند و امکانات مربوط به ورود، تعویض لباس، درآوردن کفش، امکان استقبال و مشایعت مهمان را تأمین کند زیبا و راحت باشد. و فاقد فضاها بلااستفاده باشد و در شرایط اقلیمی نامناسب باید مانع نفوذ سرما، گرما و گرد و خاک شود. ورودی باید دسترسی راحتی به نشیمن، پذیرایی ، پله های طبقات و آشپزخانه داشته باشد.

“اتاق نشیمن” اتاق نشیمن محل زندگی خانواده و مهمترین قسمت خانه است فضای نشیمن اغلب مستقل از فضای پذیرایی طراحی می شود و حالتی خصوصی دارد. فضای نشیمن باید آفتابگیر باشد و ارتباط راحتی با بالکن و حیاط داشته باشد فضای نشیمن باید به نحوی طراحی شود که فعالیت های مختلفی مانند نشیمن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون، بازی بچه ها و مطالعه و ... را عملی سازد.

نکته : اندازه فضای نشیمن با توجه به نوع فعالیتها و ابعاد مبلمان و لوازم مورد استفاده مشخص می شود مساحت آن معمولا 15 تا 30 متر مربع است.

“غذاخوری” فضای غذاخوری باید با آشپزخانه، پذیرایی و نشیمن خانوادگی ارتباط نزدیکی داشته باشد مهمان و خانواده را جداگانه طراحی کرد.

“آشپزخانه ” فضای آشپزخانه باید با ورودی اصلی، سرویس، غذاخوری، فضای نشیمن و پذیرایی ارتباط راحتی داشته باشد و در عین حال نسبت به اتاقهای خواب دور نباشد.

تذکر: مثلث کار به نحو مناسبی سینک ظرفشویی، اجاق یخچال را به هم وصل می کند. فضای آشپزخانه نیاز به نور طبیعی، دید و منظره و تهویه مناسب دارد. دسترسی آشپزخانه به تراس و حیاط امکانات مناسبی را در اختیار خانواده قرار می دهد.

نکته : مساحت آشپزخانه معمولاً از 11 تا 17 متر مربع می کند.

نکته: رنگ آشپزخانه معمولا روشن است، و جنس کف و دیوارهای آن باید قابل شستشو و نظافت باشند.

“اتاق های خواب” که هم برای استراحت افراد خانواده و هم به عنوان یک فضای خصوصی برای فعالیت های شخصی افراد مانند، مطالعه کردن،‌انجام کارهای هنری و خیاطی، بازی بچه ها ، جمع آوری وسایل مخصوص کودکان و ... مورد استفاده قرار می گیرد.

تذکر:‌بخش خواب باید در قسمت ساکن خانه طراحی شود و به حمام و سرویس دسترسی داشته باشد اتاقهای خواب بهتر است به تراس و حیاط دسترسی داشته و آفتابگیر باشند و از دید و منظره خوبی برخوردار باشند.

“پارکینگ” از جمله فضاهای واحدمسکونی است که می توان جدای از فضای اصلی ساختمان ساخته شود. پارکینگ باید نزدیک به خیابان طراحی شود. و دسترسی از آن به داخل آن آسان باشد.

4- تجزیه و تحلیل زمین (آنالیز سایت) و مکان یابی ساختمان:

در تحلیل زمین پروژه عوامل مختلفی از قبیل، اندازه و شکل زمین، شیب، عوارض موجود، جنس و مقاومت خاک، امکانات دسترسی و همسایه های مجاور، مناظر مناسب برای دیدهای مزاحم و غیره مورد مطالعه واقع شوند. تا تصمیمات لازم جهت قرارگیری ساختمان، راههای دسترسی، جهت گیربنا و نحوه توصیع فضاهای باز و بسته و ... گرفته شود.

5- بررسی مصالح و انتخاب سیستم ساختمانی مناسب:

سیستمهای ساختمانی متفاوتی را در قسمتهای مختلف کشورمان شاهد هستیم که اهم آنها به این شرح می باشد” 1) ساختمانهای چوبی در مناطق معتدل و مرطوب شمال 2) ساختمانهای آجری و خشتی با پوشش طاقی در مناطق کویری 3) ساختمانهای خشتی، آجری و سنگی، با سقف تیر پوش در غرب کشورمان مناطق کوهستانی 4) ساختمانهای چادری در مناطق عشایر نشین 5) ساختمانهای اسکلت فلزی و بتنی با دیوارهای سبک در مناطق شهری.

- طراحی و ترسیم نقشه های مرحله اول (فاز یک )

اصولا نقشه های فاز یک فقط برای نمایش چگونگی ساختمان ، نحوه تنظیم فضاها و تناسب آنها مورد استفاده قرار می گیرد و از طریق این ترسیمات کارایی و کیفیت طرح به طور دقیق ارزیابی می شود.

- نقشه های اجرایی ساختمان (فاز دو)

نقشه های اجرایی پروژه شامل مجموعه نقشه ها و اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزیان و مجریان پروژه می باشد این نقشه ها براساس نقشه های فاز یک، که به تصویب کارفرما رسیده است تهیه می شوند.

نکته: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا با مقیاس 50/1 ،‌20/1 ،‌10/1 ،‌5/1، 2/1 ،‌1/1 و به طور دقیق ترسیم می شوند، و شامل اطلاعات هماهنگ شده در مورد شکل و ابعاد ساختمان، نوع جزییات مصالح و لوازم مصرفی می باشند.

نکته 2: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا شامل چهار بخش است:

1) نقشه های معماری که زیر نظر مهندس معمار تهیه می شود.

2) نقشه های سازه که توسط مهندسان عمران تهیه می شوند.

3) نقشه های تأسیسات الکتریکی و مکانیکی ساختمان که زیر نظر مهندس برق و مهندس مکانیک تهیه می شوند.

4) مدارک ضمیمه شامل دفترچه مشخصات فنی پروژه، فهرست مقادیر (متره) برآورد پروژه ، و مدارک پیمان ایجاد هماهنگی بین نقشه های سازه، تأسیسات معماری، از وسایل بسیار مهم در روند تهیه نقشه های ساختمانی است.

تذکر 1- نقشه های معماری بانماد "A" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 2 - نقشه های سازه با نماد "S" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 3- نقشه های تأسیسات مکانیکی با نماد "M" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

تذکر 4 - نقشه های تاسیسات مکانیکی با نماد "E" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.

- تعریف پلان

یک برش افقی فرضی از ساختمان است که از ارتفاع تقریبا 120 سانتی متری کف تقریبا معادل 3/1 ارتفاع طبقه انجام می گیرد تا طرح و جزئیات داخل ساختمان را نشان دهد.

1) علائم و ترسیم دیوارها:

نوع و ضخامت دیوارهای ساختمان بستگی زیادی به نوع سازه بنا، مصالح در دسترس و شرایط محیطی ساختمان دارد.

نکته 1- دیوارها از نظر تحمل نیرو و یا باربرند و یا غیر باربر که غیر از وزن خود نیروی دیگری به آنها وارد نمی شود.

نکته 2- دیوارها از نظر تقسیم فضا دو نوع هستند:‌دیوارهای داخلی که فضاهای داخل یک ساختمان را هم جدا می کنند و دیوارهای خارجی که فضای داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا می کنند.

نکته 3 - دیوارهای خارجی معمولا ضخیمتر از دیوارهای داخلی هستند و ضمن تأمین امنیت خانه حفاظ مناسب در مقابل نفوذ سرما گرما و صداهای مزاحم می باشند. دیوارهای خارجی باید دارای نمای زیبا و دوام کم در مقابل عوامل خارجی باشند.

تذکر : برای ترسیم دیوارها با توجه به مقیاس نقشه از خطوط mm 4/0 تا mm 6/0 استفاده می شود. در پلانها جزئیات امکان استفاده از خط 8/0 نیز وجود دارد.

2) نرده ها ، دست اندازها و دیوارهای کوتاه:

دست اندازها به عنوان محافظ و یا جداکننده فضا در جایی که یک محیط باز مورد نیاز باشند استفاده می شوند، و علاوه بر جنبه کارکردی، طرح آنها در زیبایی نما و معماری ساختمان تأثیر بسزایی دارد.

نکته 1- حداقل ارتفاع نرده های محافظ 90 و فاصله میله های میانی آن حداکثر 15 سانتی متر می باشد.

نکته 2- دست اندازها و دیوارهای کوتاه با خطوط نازک بر حسب مقیاس نقشه (mm 2/0، 3/0 ،‌ 4/0) ترسیم می شوند.

3) درها و پنجره ها

درها و پنجره ها بعد از دیوار و سقف از جمله اجزای اصلی و ضروری تمام ساختمانها می باشند. در طرح و ترسیم نقشه های ساختمانها باید موقعیت، اندازه و شکل مناسب آنها با دقت در نظر گرفته شود. درهای خارجی و پنجره ها مانند دیوار و سقف سدی هستند در مقابل عوامل نامطلوب بیرونی.

ویژگی اساسی درها و پنجره ها

1- مقاومت و دوام در مقابل شرایط محیطی

2- پایداری شکل

3- حفظ حریم خصوصی و تأمین امنیت

4- عایق بندی حرارتی،‌صوتی و ممانعت از نفوذ سرما و گرما و صداهای مزاحم

5- ممانعت از ورود حشرات و جانوران موزی

6- آتشپاد (ضد آتش) بودن

“درها” (در) بازشوی در دیوار است که کنترل ورود و خروج به ساختمانها و فضاهای داخلی را ممکن می سازد برای دسترسی می توان آن را باز کرد و جهت حفظ حریم و تأمین امنیت می توان آن را بست.

“انواع درها”

1) درهای ماشین رو 2) درهای بیرونی ساختمان 3) درهای داخلی 4) درهای سرویس 5) درهای ویژه (ضد آتش،‌گاوصندوق)

نکته 1- درهای استاندارد بیرونی و داخلی معمولا cm 90 عرض و cm 205 ارتفاع دارند که گاه تا cm 240 نیز می رسند.

نکته 2- عرض درهای فرعی مانند دسترسی از پارکینگ به آشپزخانه ممکن است cm85 باشد.

تذکر: درها معمولا از فلز، چوب یا شیشه نشکن در انواع مختلف ساخته می شوند.

نکته 3 - درهای داخلی معمولا بدون آستانه هستند و باید به طرف داخل فضا و پشت به دیوار باز شوند و حدود 10 سانتی متر از دیوار پشت در فاصله دارند. در آشپزخانه معمولا به فاصله 60 سانتی متر از گوشه آشپزخانه نصب می شود تا از فضای پشت در برای استقرار کابینت استفاده می شود.

نکته 4- عرض درهای اتاق خواب، کار و غذاخوری حدود 85 تا cm 90 ، برای سرویسها cm 80-70 (دارای آستانه) و برای رختکن cm 70-60 می باشند.

“علاوه ترسیم انواع پنجره” پنجره نوعی باز شو در دیوار و یا بام است که امکان ورود نور را از طریق شیشه های شفاف یا نیمه شفاف فراهم می سازد؛ تهویه فضاهای داخلی را تسهیل می کند و از طریق تأمین دید و منظره کیفیت فضاهای داخلی را بالا می برد. به طور تقریب حداکثر 20% مساحت فضا را سطح شیشه خور پنجره تشکیل می دهد.

تذکر: آستانه پنجره (قسمت پایینی چهارچوب) ممکن است هم باد چهارچوب باشد یا نسبت به آن برجسته ترسیم شود.

نکته 1- عرض پنجره ها معمولا از cm60-cm360 با گام 15 سانتی متر تغییر میکند ارتفاع پنجره ها معمولا از cm105-cm150 تغییر می کند. ارتفاع کف پنجره برای اتاق خواب از 70 تا 90 ، برای آشپزخانه از 90 تا 120 و برای فضاهای سرویس 160 به بالا تغییر می کند.

“تجهیزات و لوازم آشپزخانه”

1- انواع لوازم نگهداری مواد غذایی مانند یخچال، فریزر، کابینت ها و انبارها.

2- لوازم آماده سازی مواد غذایی مانند سینک شستشو ، میز کار، چرخ گوشت و ...

3- لوازم پخت و پز مانند اجاق گاز، فر، کباب پز و سطح کار

4- لوازم اتاق خدمات مانند ماشین لباسشویی،خشک کن ، سینی لباسشویی، میز اتو، قفسه نگهداری وسایل نظافت و لوازم سفره.

“سرویس های بهداشتی” حمام ، توالت و دستشویی جز تسهیلات ضروری مسکن و اکثر ساختمان ها می باشند. با توجه به هزینه زیاد و پیچیدگی این قسمت از ساختمان از نظر ایزولاسیون، لوله کشی ، تهویه و شیب بندی ، ترسیم این قسمت باید با دقت بیشتر صورت گیرد.

تذکر: هر خانه حداقل به یک دستشویی، یک دوش و یک توالت نیاز دارد.

4) کف

کف در مقایسه با دیوار و سقف نزدیکترین و قابل استفاده ترین فضاست و بیشترین تأثیر را در زیبایی و کارایی فضا دارد.

الف - کفسازی با مصالح سخت: از مصالحی مانند سنگ، بتن ، سرامیک ،‌موزاییک و ... برای کف سازی فضاهای مربوط و یا فضاهایی که با کفش در آنها رفت و آمد می شود استفاده می شود.

ب - کفسازی نرمه : از مصالحی مانند چوب، انواع کفپوش های پلاستیک، موکت، قالی و ... برای فضاهای زندگی مانند اتاق های خواب ، فضاهای نشیمن و پذیرایی و ... استفاده می شود.

5) علامت شمال و جهت قبله

معمولا نقشه را به نحوی تنظیم می کنند که جهت شمال پلان به طرف بالا باشد. جهت شمال را با علایم متعددی می توان نشان داد در هر صورت علامت شمال باید خوانا و زیبا باشد و شکل اندازه آن نیز باید با نقشه هماهنگ باشد. علامت شمال باید در جایی از نقشه قرار گیرد که به راحتی قابل دیدن باشد. نشان دادن دقیق زاویه بین امتداد بدنه های زمین و یا ساختمان با امتداد شمال باید به دقت در پلانها مشخص شود.

- مشخص کردن مسیر و شیب رامپ (شیب راهه)

شیب راهه ، سطح شیب داری است که برای ارتباط دادن فضای غیر هم سطح به کار می رود. ابعاد میزان شیب راهه ها به نحو استفاده آنها بستگی دارد.

- کفسازی و شیب بندی پارکینگ:

کف پارکینگ باید محکم، قابل نظافت و غیرصیقلی باشد و از زیرسازی محکمی برخوردار باشد کف پارکینگ در طبقه همکف معمولا بالاتر از محوطه ساخته می شود.

- پلان سقف کاذب:

سقف اکذب سقف سبکی است که در زیر سقف اصلی ساخته می شود و از آن برای پوشاندن تیربارها و خرپاها، لوله ها و کانال ها و عناصر نازیبایی ساختمان و نیز به منظور تنظیم شکل و تناسب زیبایی فضاها استفاده می شود.

- نیواگذاری (تراز نویسی) :‌در نقشه های ساختمانی یک سطح اصلی و مشخص را در نزدیکی طبقه اول مانند نقطه پنج مارک،‌نقطه خاصی از کف حیاط یا جدول خیابان به عنوان سطح مبنا مشخص و تثبیت می شود آنگاه تراز سطوح دیگر را نسبت به آن نیواگذاری می کنند سطوح بالاتر با علامت+ و سطوح پایین تر از سطح مبنا را با علامت - نیواگذاری می کنند. معمولا تراز ارتفاعی سطح مبنا را نسبت به دریاهای آزاد درشت تر از سایر ترازها می نویسند و آنگاه آن را معادل 00.0 ـ+ قرار می دهند.

- مشخص کردن موقعیت ورودی:

فضاهای ورود به محوطه ساختمان را معمولا علاوه بر نوشته با استفاده از پیکان و نماد (ENT) مشخص می کند.

- قسمتی از کاغذ را که باید برای ترسیم مورد استفاده قرار گیرد با ترسیم کادر مشخص می کنیم. وجود حاشیه برای خوانایی، سالم ماندن، آلبوم کردن و بایگانی نقشه ها ضروری است / اندازه متناسب با اندازه نقشه می تواند از یک تا سه سانتی متر تغییر کند. اندازه حاشیه نقشه های فارسی در سمت راست برگه و حاشیه نقشه های استاندارد و انگلیسی ،‌در سمت چپ برگه حدود یک سانتی متر اضافه می شود تا امکان آلبوم کردن و بایگانی کردن نقشه ها فراهم شود.

نکته 1- برای تیپ بندی درها از نماد D و برای پنجره ها از نماد W استفاده می شود، و پنجره های تیپ با یک شماره خاص تیپ بندی می شوند. در تیپ بندی درها و پنجره ها از نماد W برای چوب، M برای فلز و AL برای آلمینیوم استفاده می شود.

برای تیپ بندی درها و پنجره ای در پلان،‌دایره یا چند ضلعی به قطر حدود mm12 در جلو پلان آن ترسیم شده با یک خط افقی به دو قسمت تقسیم می شود. در بالای آن علامت اختصاری در و یا پنجره، جنس آن نوشته می شود و در زیر آن شماره تیپ آن را می نویسند.

نکته 2- موقعیت همه داکتها،‌روزنه ها ، گربه روها را با علایم مناسب در پلان مشخص نمایید.

آشنای با انواع گروه خط

1- اندزه گذاری پلانهای طبقات

1- خط اندازه سرتاسری: اولین خط اندازه از بیرون است که طول کل ساختمان را نشان می دهد.

2- خط اندازه شکستگیها:‌محل اندازه شکستگیهای بدنه ساختمان را نشان می دهد و گاه شامل ضخامت و محل تلاقی دیوارهای داخلی و خارجی نیز می شود.

3- خط اندازه موقعیتها: نزدیک خط اندازه به ساختمان است که محل استقرار و ابعاد درها، پنجره، محل تجهیزات و ... را نشان می دهد.

4- خط رابط: خط نازک و ممتدی است که هر اندازه را به عنصر ساختمانی آن مرتبط می کند.

5- اندازه ابعاد:‌این اندازه ابعاد مصالح و جزئیات ساختمانی را مشخص می کند.

- ترسیم پلان طبقات

1- ساختمانهای دو یا چند طبقه : ساختمان با چند طبقه سماوی هر طبقه پلان مستقلی دارد. پلانها به ترتیب در یک یا چند برگه پشت سر هم ترسیم و شماره گذاری می شوند “پلان زیرزمین A1001 ” ، “پلان هم کف A1002” ، “پلان طبقه اول و ... A1003 برای معرفی طبقات مشابه از یک پلان تیپ استفاده می شود.

2- ساختمانهای نیم طبقه : ساختمانهایی که کف طبقات آنها کمتر از یک طبقه با هم اختلاف سطح دارند اصطلاحاً نیم طبقه می گویند پلان دو نیم طبقه متوالی را می توان با هم ترسیم می کنیم. در شکل مقابل پلان زیرزمین جداگانه و پلان هم کف و نیم طبقه اول با هم ترسیم شده اند.

- زیرزمین :

زیرزمین به طبقه ای از ساختمان گفته می شود که زیرطبقات دیگر قرار دارد و تمام یا قسمتی از آن در زیر خاک واقع می شود، و معمولا برای عملکردهای غیراصلی مانند انبار، پارکینگ ، موتورخانه، رختشورخانه، کارگاه و محل بازی مورد استفاده قرار می گیرد.

نکته 1- در طراحی زیرزمین باید جنس خاک و سطح آبهای زیرزمینی، حجم و هزینه عملیات خاکی مورد توجه قرار گیرد. در زمین های سخت و در جاهایی که آبهای زیرزمینی بالاست،‌ایجاد زیرزمین، رایج نیست.

نکته 2 - دیوارهای زیرزمین علاوه بر ویژگیهای دیوارهای طبقات دیگر باید در مقابل نیروی رانش خاک و احتمال نفوذ رطوبت و ریشه های گیاهان مقاومت نماید. کف زیرزمین نیز که در مجاورت خاک، رطوبت و تبادل حرارتی با زمین قرار دارد باید نسبت به رطوبت عایق بندی شود.

ترسیم نما در نقشه هایی اجرایی:

نکته 1 :‌در طراحی نما باید موارد زیادی مد نظر قرار گیرند. نما نشانگر سیمای بیرونی ساختمان است و باید زیبا بادوام و با هویت باشد.

نمای ساختمان باید با طرح فضاهای داخلی شیب و عوارض زمین تعداد طبقات ساختمان هماهنگ گردد.


معماری پلها در شهرهای مختلف

در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شوداصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 82 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 151
معماری پلها در شهرهای مختلف

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

در ارتباط با شهرهائی که با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمی در حیات آنها داشته است پل مطرح می شود.اصفهان شهری در کنار رودخانه ی زاینده رود به همراه موقعیت خاص خویش در منطقه پر عبور از قدیم تا کنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمی را در جهت سازه های مختلط با پل داشته است.

یهودیه و جی دو شهر در منطقه اصفهان امروزی به وسیله پل شهرستان به بخش جنوبی رودخانه زاینده رود مرتبط می شوند.

پل شهرستان دارای چندین اهمیت در منطقه به حساب می آید در درجه اول تنها راه ارتباطی با بخش جنوبی رودخانه و در درجه بعدی به عنوان مرکز کنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگیری شناسائی افرادی که به منطقه وارد و خارج می شود.

گفته میشود که پلی نیز در قبل از صفویه در منطقه اصفهان ساخته می شود و این پل در جای فعلی پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازی جدید توسط شاه عباس برای شهر اصفهان در جهت تقویت شبکه ارتباطی خویش که بر مبنای چهار باغ قرار داشته این پل مسدود می گردد که بعدها پل خواجو طراحی می شود.

البته بایستی توجه داشت که هنوز پل خواجو در این زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلی که در این قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.

بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطی در جهت برگردان شبکه اقتصادی از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” که قدرت حکومتی صفوی در اصفهان پای محکم می کند شاه عباس با ساختن پل خواجو در این مکان شبکه سازی کالبدی اصفهان را کامل می سازد.

عاملی دیگری نیز در ساختن پلها در این شهر مورد توجه بوده و آن بنای این پلها به صورتی متفاوت از دیگر پلها در کشور. این عمل به صورت خاصی جامع عمل به خود پوشانیده است.

الف ـ نمای پلها شباهت به کاروانسرا در دوران صفویه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشین پل و بر جهان ابتدا و انتهای این شباهت بیشتر می گردد.البته این شباهت را شاید بایستی در جهت ارتباطات بین شهری مطرح میگردد و پل همین موقعیت را در دو قسمت رودخانه ایفا می کند.

ب ـ حجم پلها شبیه به حجم پلهای اروپایی قرون رنسانس است(فلورانس ـ ونیز) که در ارتباط با مردم ساخته میشوند ـ فرم غرفه هائی به عنوان فروش تفریح چایخانه ها و غیره که پلهای دوران صفویه نیز شاید در این جهت تقلید شده باشند ولی به علت موقعیت سوق الجیشی که پیدا میکند شاه عباس را از این تفکر منصرف میسازد.

این دو عامل (الف و ب ) با منظر شهری ارتباط خاص بر قرار می سازند مجموعه بیشه ها ـ رودخانه و بالاخره عمارتی میان آب حتی در این مسئله کاربدان جای می رسد و مسئله ارتباطی پل در مرحله دوم قرار می گیرد. دو پل الله وردیخان و خواجو از نظر فنی ساختمان نیز در حدی مطرح می شوند که صرف نظر از عامل عبوری به عنوان پل مطرح کننده مسئله تقسیم آب تفریح و بالاخره داد و ستد مردم قرار می گیرند.بخش تقسیم آب پل خواجو شاید با جرا‍‏‎‏‏ٌت بتوان به عنوان یک شاهکار فنی ساختمانی مطرح ساخت که امروزه با پیچیدگی فراوانی در کیلومتری به چند دورتر صورت می گیرد. عامل تقسیم آب به همراه مادیها( جویهای تقسیم به اراضی آب ) در سطح منطقه جز طرحهای مهندسی و طرح انداز صفوی شیخ بهائی دانست در جمع سازه های کالبدی شهر اصفهان به خوبی قدرت حکومتی مشاهده می گردد که این قدرت با سیاست خاص برنامه ریزی شهری و با شناخت بر عوامل اقتصادی مردم که همه چیز را تابع خویش می کند چگونه قدمت و استحکام خویش را در جامعه ای پایدار ساخته و حتی بعد از انقراض قدرت حکومتی به عنوان استثنا ٌ در تاریخ این شهر با تمام آن خصوصیات با جزئی تغییرات قدرتهای حکومتی دیگر باقی و بر جا می ماند.

مراحل اهمیت رودخانه به همراه پلهایش به صورت زیر می توان عنوان کرد:

الف ـ یهودیه قلعه تبرک جی به همراه پل شهرستان پل مارنان.

ب ـ مسجد جامع میدان کهنه، قلعه تبرک پل شهرستان،پل مارنان.

ج ـ مسجد جامع میدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله وردیخان.

د ـ مسجد جامع میدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله وردیخان،پل مارنان، پل خواجو.

چهار باغ برای شاه عباس در طرح جدید شهری که عنوان می کرد اهمیت زیادی داشت و در این جهت بود که می خواست اولاٌ قدمت و کشش شاهرگ اقتصادی بازار را از طرف شرق به غرب برگردانیده شود. دوما” با تضعیف این عامل اقتصادی عامل بعدی یعنی پل شهرستان ضعیف می شد و در نتیجه دیگر آن کنترل هائی که گذشت مفهومی برای آن پل پیدا نمی کرد و پل الله وردیخان در انتهای چهار باغ اهمیت می یافت. در جهت تقویت پل الله وردیخان شاه عباس حتی به ایجاد منطقه ای ارمنی نشین در زیر رودخانة زاینده رود در بخش جنوبی غربی می کند و عبور و مرور ارامنه از پل الله وردیخان باعثی بر رونق این پل و شبکه چهارباغ می گردد.اساس شبکه بندی سازه اصفهان صفوی بر روی بازار از مسجد جامع میدان نقش جهان خیابان چهارباغ و رودخانه زاینده رود قرار دارد.پل خواجو اهمیت خاصی در این زمان داشته و با ساختن قصری خصوصی در ابتدای آن (قصر میرزا علیخان ) در واقع عبور و مرور از روی این پل بسته می شود.

طرح جامع شهر صفوی اصفهان با در نظر گرفتن عامل آب بعنوان عصاره حیات جامع مطرح شده و با توجه به این تمام فرمهای شهری انجام میگیرند .

طراحی براثر مادیها طراحی که منشع از سرچشمه اصلی بوم یعنی زاینده رود میگردد . طراحی بر اساس خیابانهای جدید مانند چهارباغ و چهارباغ صدر که مجددا” براساس عامل اقتصادی که بعد ازعامل کشاورزی مرحله قبل بعنوان تجارت زندگی روزمره به همراه بازا رو عبور از پلهائی که از رودخانه ی زاینده رود می گذرند و بالاخره خود رود خانه ای زاینده رود با انجام تقسیمات حیاتی آب در کننده هائی چون پل خواجو و تفریگاههای چون پل الله وردیخان مطرح میشود .

موقعیت امروزی سازه کالبدی شهر اصفهان چیست ؟ چندین پل مجموعهای مختلف و اهمیتها ... پلهای امروز بر روی زاینده رود که نقشی در حیات اصفهان بازی میکنند عبارتند از:

الف ـ پل خواجو

ب ـ پل الله وردیخان

ج ـ پل آذر

د ـ پل فلزی

ه ـ پل وحید

و ـ پل بزرگمهر

پلهای آذر ، فلزی ، وحید با توجه به ابعادشان بایستی جوابگوئی مهمی در حیات اصفهان داشته باشند بخصوص با ممنوعیت کامیون و اتوبوس از پلهای خواجو و الله وردیخان اما می بینیم که چه بی حساب این سه پل اخیر برروی زاینده رود زده شده اند و شاید فقط در مرحله ای پل وحید بتواند جوابگوی صحیح نیاز به شهر بشود .

پل الله رودیخان درست در محور مقابل چهارباغ مرکز حیاتی شهر صفوی اصفهان مطرح میشود و از طرف دیگر پل خواجو نیز در همین موقعیت را با چهار باغ صدر بازی می کند در صورتیکه پل آذر مطلقا” درچنین وضعی قرار ندارد و پل فلزی تقریبا به علت کور بودن یکطرفه بودن خیابان منتظری در مقابل خیابان حکیم نظامی عملکرد صحیح خود را ندارد و تنها شاید منهای پل وحید با تکمیل شبکه اتوبان کمربندی اصفهان در جهت ارتباط با خیابانهای خیام و وحید و شریان ارتباطی بین شمال و جنوب کشور از طریق جاده تهران و جاده شیراز و ذوب آهن و شهر کرد مفهومی واقع به خود گیرد .

درجمع مطالب گذشته دقیق به مهم بودن پلهای الله وردیخان و خواجو از نظر مردم و ارتباطات شهری پی می بریم و این بدان معنی است که امروز نیزبا اینکه سه پل جدید بر روی رودخانه شهر موجود هستند ولی این دو پل نه ازرونق افتاده اند و نه خود را باخته دارند .

تاریخچه پل خواجو :

پل خواجو چهارمین پل قدیمی است که از طرف مغرب برروی رودخانه زاینده رود قراردارد .هنگامیکه سیصد ذرع از پل چوبی بطرف پایین برویم به پل خواجو می رسیم که آن را پل بابارکن الدین ، پل شیرازی ، پل گهرستان ، پل حسن بیک ، پل تیموری و پل خواجو میگویند و درباره ساختمان و وجه تسمیه آن اقوال و روایات بسیاری نقل می کنند .از جمله این پل را خواجو که محله به این اسم را با جاده شیراز ربط می دهد ا زاین راه است که کاروانهای به هنگام خروج و دخول عبور می نمایند .

....... این پل که در سر راه قدیم اصفهان به شیراز ساخته شده بود .بنام پل حسن آباد و پل بابارکن الدین نیز خوانده می شود. احتمال داده اند که شالوده آن در زمان حسن بیک ترکمان یا حسن پاشا نامی از امرای تیموری گذاشته شده باشد . بهر حال قبل از صفویه در محل این پل، پلی وجود داشته است که واسطه ارتباط شهر اصفهان با قبرستان مشهور و قدیمی تخت فولاد بوده است . و چون درآن زمان مشهورترین مزارات تخت فولاد و بقعه بابا رکن الدین بیضاوی انصاری بوده است آن پل بنام بابارکن الدین نیز نامیده شده . در دوره پادشاهی شاه عباس ، محل پل حسن آباد یا بابارکن الدین را یقینا” پل ساده ای بوده و به علت موقع بسیار خوب آن در بستر شهری زاینده رود برای ایجاد پل با شکوه شاهی انتخاب کرده اند و پس از برچیدن آن پل شالوده و اساس پل شاهی را که امروز به پل خواجو بیشتر شهرت دارد ریخته اند . درباره انتخاب محل پل خواجو تا ورینه تاج و سیاح فرانسوی می نویسد شاه عباس از دو نظر محل مزبور را برای ساختن پل انتخاب کرد .یکی آنکه در این نقطه رود خانه عمیق و پر آب شده منظره زیبایی پیدا میکند دیگر آنکه راه گبرها که در پشت عمارت سعادت آباد اقامت دارند نزدیم شده از روی این پل جدید به شهر عبورو مرور نمایند .

پایه های پل از سنگ ساخته شد و طرف راست آن ( مقابل جریان رود خانه ) مثل جلوی کشتی تیز و نوک دار است که از فشار آب جلوگیری می کند . سمت چپ دارای پله های سنگی عریض و مرتفعی است که تا کف رودخانه اتصال دارد . در مواقع کم آبی همان سکو ها نشیمن تما شا چیان میباشد که از منظره زیبای رود و بیشه های سبز و خرم اطراف استفاده میکنند .

امتیاز پل خواجو برسایر پل های زاینده رود آن است که غیر از اختلاف جنبه معماری ـ تزینات کاشیکاری فراوان نیز دارد و پشت بغلهای چشمه های پایین و غرفه های بالا و بنای دو بیگلربیگی روی پل و نمای غرفه های طرفین پل با کاشیهای الوان مختلف تزیین شده ودر داخل اطاقها و گوشواره های بیگلر بیگی روی پل که اقامتگاه تفریحی پادشاه بود نقاشی شده است .

این پل بیست ویک دهانه دارد در ابتدا و انتهای پل سمت راست و چپ غرفه های یک طبقه ساخته شده ودر وسط پل عمارت دو طبقه گچ کاری بنا کرده اند . کاشیهای بیرون پل قدری ریخته و قدری بر جاست به عقیده کرزن.

تغییر کارکرد پل خواجو:

پل خواجو به مثابه قصری است که فضای سبز و استخر خود را به گونهای طبیعی در اختیار دارد . پل خواجو نیز مانند سی و سه پل فونکسیون متفاوت قصر،محل عبور ، محل استراحت و گردش درتابستان را داشته است این پل را در جای پل قدیمی دیگری با در نظرگرفتن سه کارکرد ساخته اند :‌به منظور فضائی برای گذر و استراحت ، دیگرمحلی برای ایجاد یک دریاچه مصنوعی ، و سوم و مهمترین فونکسیون پخش کردن آب و رساندن آن به مناطق کشاورزی مختلف .

برا ی انبار کردن آب در بالا دست پل، نخست کشوهای ساخته شده با الوار در شیارهای شیب داری که در دو بدنه آب روی زیری کنده شده پایین می دادند تا جلوی آب روی زیری را ببندد . این کشوها را با طنابهائی که به زیر طاق پل آویزان میکردند ، بالا می کشیدند و پایین می دادند پس از آنکه جلوی آب رودهای زیری بسته شده ، جلوی آب رودهای زیری بسته شده ،. جلوی آب رودهای بالای می ایستد.

برای جا گذاشتن کشوهای بالائی ـ کنار دیدگاههای میان پایه های پل، در سنگ جا سازی کرده اند . نخست دو سر الوارهای متکا را در آنجا می گذاشتند سپس پایین کشوها را در شیاری که روی تخته سنگهای پوششی آب روی زیری کنده شده بود جا می گذاشتند و بالای آنهارا به الوارهای افقی تکیه میدادند برای آنکه فشار آب بالائی ، الوارهای متکای آنهارا نشکند ، پشت الوارهای متکا ، شمع چوبی می زدند برای آنکه این شمعها از جا در نروند ، در تخته سنگهای پوشش آب روی زیری، برای جا گذاشتن پای شمعها جا سازی کرده اند.برای تقسیم آب در زیر پل خواجو، کشوهای آب روی زیری را بالا می کشیدند و آب روان شده را از زیر کشوها را در پایین دست، نزدیک لبه پله کان،سوراخ گرد کوچکی کنده اند که یک میله چوبی کددار (درجه بندی شده ) در آن فرو میردند و گودی آب آرام گرفته را اندازه می گرفتند و از روی آن مقدار آب روان شده را می سنجیدند.از منظره دریاچه مصنوعی که در قسمت غربی پل موجود می شده در دوره شاه عباس دوم و جانشینان او در مواقعی که در کاخهای سلطنتی ساحل زاینده رود ماند عمارت هفت دست و تالار آئینه خانه مراسمی برپا بوده استفاده می شده، به این ترتیب که بر روی آبهای بر هم انباشته مقابل قصرهای سلطنتی مراسم آتش بازی به عمل می آمده است.

برای کشتن انرژی آب،در پایین دست پل، پله کانی ساخته اند که آب روی آن فرو می ریزد و انرژیش را از دست بدهد،تا هنگام رسیدن به بستر رودخانه،انرژی خراشنده نداشته باشد که بستر رودخانه را بشوید. در میان پایه های پل، دیدگاهی به پهنای9/2 متر ساخته اند که از درون آنها سراسر زیر پل دیده می شود. از این دیدگاه ها (بیشتر از دیدگاه میانی ) مسیر آب به آبیاران فرمان می داده است.

همچنین پله های کناری و سرار زیر پل جایگاهی بوده است برای تفریح و استراحت مردم، تا خستگی خود را در کنار رود درآمیختگی زیبای آن با طبعیت از دوش بردارند.معماری پل خواجو تحت تاثیر معماری قصرهای صفوی است. به عنوان مثال شباهت مرکز پل بیگلربیکی را به کاخ هشت بهشت می توان نام برد.این دو فضا در دو ضلع شرقی و غربی پل شامل چند اطاق مزین به نقاشی است که اقامتگاه سلطنتی بوده است. و مواقعی که پادشاه قصد تماشای آبریزان پل را داشته، و یا به عنوان ویلائی تابستانه مورد استفاده خاندان شاهی بوده است. بعد از تعطیلات نوروز سال 1060 هجری به امر شاه عباس دوم پل خواجو را که بر زاینده رود بسته شده آئین بندی و چراغانی و گلریزان کردند و هر یک از غرفه های آن را یکی از امرا و بزرگان تزئین خود و پادشاه به مدت یک ماه در کنار رودخانه به عیش وعشرت پرداخت.

تغییرات پل خواجو:

در قسمتهای زیر سقف پل اطاقهای زیر سواره رو در بعضی قسمتها که سطح آجرها ریخته بوده و بیشتر هم این قسمتها در وسط اتاق اطاقها می باشد یک قشر گچ را به فرم آجرکاری خط کشی کرده اند. دیگر از کارهای مرمتی در پل خواجو نصب دیوار آجری مشبک در دهانه های کناری قسمت بیگلربیکی می باشد که به این ترتیب از ورود به داخل این قسمت جلوگیری شده است. همچنین در قسمت جلوی دهانه های بیگلر بیگی نردهائی جدید نصب گردیده است.کارهای مرمتی انجام شده عبارت است از تعویض سنگهای قسمتهای آبرو در جبهه شرقی پل و پر کردن حفره های ایجاد شده در جلوی سکوی سنگفرش در اثر ریزش پل و تعویض و ترمیم پله ها بوده است. این سنگفرشها در اثر مرور زمان ترکهایی برداشته اند و اختلاف سطحهایی با یکدیگر پیدا کرده و به صورتهائی غیر همگن در آمده بودند، در ابتدا این سنگها را برداشته و پس از زیر سازی آنها مجددا” همان سنگها را کار گذاشته و سطح سنگها را یکسان کرده اند. در مرحله بعدی پله ها را عوض کرده و فرمی شبیه به ساخت قبلی ایجاد کرده و در صورت امکان از سنگهای اصلی و در غیر این صورت از سنگهای جدید استفاده کرده اند در جبهه غربی پل نیز تعمیراتی انجام شده است. این کار علت فاصله پیدا کردن بین سنگها و معدوم شدن بعضی از سنگها بوده است مراحل کار در این مرحله عبارت بوده است از :

1ـ عوض کردن مسیر آب در یک قسمت پل.

2ـ برداشتن سنگهای موجود در کف آبروها.

3ـزیر سازی مجدد در قسمتهای مختلف.

4ـ سنگفرش مجدد مسیر با استفاده از سنگهای قدیمی در صورت امکان و استفاده از سنگهای جدید.

مراحل مختلف را در این مرحله می توان مشاهده نمود.همچنین سنگهایی از دیواره سکوها را نیز در جبهه غربی در صورت لزوم تعمیر و تعویض کرده اند. نمای غربی فعلی پل در عکس19 نمایان است.

از مهمترین اقداماتی که بر روی پل انجام گرفته، تعویض پیاده روهای پل می باشد. قبلا” دو پیاده رو به عرض حدود 70 سانتیمتر در طرفین سواره رو وجود داشته که لوله های آب و کابلهای برق و تلفن از داخل آن عبور می کرده است.به منظور کاهش رفت و آمد و جلوگیری از عبور کامیونها بزرگ و سنگین وزن و در نتیجه جلوگیری از صدمه زدن پل تعرض پیاده روها در برنامه کار قرار گرفته است مراحل مختلف کار:

1- در کنار پیاده روی قبلی پیاده روئی به عرض 140 سانت و ضخامت 20 سانت بتن ریزی شده است.

2ـ به منظور ازدیاد اصطکاک در کف پیاده روها شیارهائی بر روی قشر بتنی ایجاد شده است.

در جدول بندی کنار پیاده روها زائده هائی بتونی با فاصله هائی به تناوب به منظور جلوگیری از عبور ماشبن های سنگین ایجاد شده است.

تزئینات پل خواجو:

کاشیکاری پل خواجو حکایتی زیبا از هنر و مهارت مردم این بوم و سرزمین است سادگی و زیبائی ترکیب بندی آنها به شدت مورد تحسین بیننده قرار می گیرد. این کاشیکاریها در لچکیهای بالای قوسها در سراسر پل موجب زیباتر جلوه کردن آن شده اند.رعایت تناسبات هندسی و تقارن چه در طرح خود کاشی و چه در نقوش آن به نحو چشمگیری وجود دارد این از خصوصیات مشخص دوره صفویه می باشد. در تابلوهای نقاشی و کاشیکاریها نسبت جاهای خالی به پر تا حد امکان در این دوره برابر گرفته شده است.استفاده از رنگ در این دوره نسبت به دوره های پیشین تغییراتی کرده است. رنگ زرد بیشتر از هر دوره دیگر به خصوص در کارگاههای اصفهان توسعه پیدا می نمایند رنگها با ته رنگی از زرد پدیدار می گردند. رنگهای آبی علاوه بر لاجوردی و آبی کلبات،شامل آبی آسمانی و آبی خاکستری روشن می باشد.نمای شرقی پل در لچکی قوسهای بالائی با کاشی هفت رنگ پوشیده شده است. نقوش این کاشیها، انواع گل و بته، نقش ترنج و عناصر اسلیمی و خطائی می باشد. دو رنگ زرد و آبی در این کاشیها نظرها را جلب می نماید.

حاشیه دور لچکیها از عناصر بند خطائی پوشیده شده است.در قسمت مرکزی داخل پل نقشهای تکراری هندسی و غیر هندسی با رنگهای زیبا جلب توجه می کنند و نقش گل چند پر به صورت تکراری در زمینه آبی و سبز روشن نیز دیده می شود.

تاریخچه سی و سه چشمه ( الله وردیخان ) :

000000 پل ششم پل شاه عباس معروف به سی و سه چشمه است و آن قابل ذکر و تعریف می باشد این پل بر سر چهارباغ کهنه شاه عباسی است که از پلهای محاذی شهر است که شاه عباس بزرگ آن را به سر کاری الله وردی خان که از اعاظم امرا بوده بنا نمود و به اتمام رسانیده. پل مذکور وسیع و عریض چنانکه سه چهار عراده و گردون به ردیف یکدیگر به روی آن توانند رفت و موافق نام خود مشتمل است بر سی و سه چشمه. زیر آن را از سنگ و ساروج در کمال استحکام ساخته اند و بالای آن خیابان وسیعی است که به وسعتی که ذکر شد و در طرف آن غرفات درست نموده اند که مردمان در فصل بهار که به تفریح روند به غرفها بر سر آب می نشینند و طول آن هم زیاد و متصل است به باغچه ی پستی که در پیش روی چهار باغ علیا ساخته اند و بسیار با صفا و محکم پلی است و تا کنون به همان وضع و حالت باقی است. چهار باغ فعلی که از دوازه دولت شروع می شود به وسیله پل الله وردیخان به چهار باغ علیا اتصال یافته بود در منتهی الیه خیابان باغ عباس آباد و هزار جریب بنا شده بود که باغ اخیر هزار جریب مساحت داشت.بنای این پل را به الله وردیخان سردار دوست ویژه شاه نسبت می دهند.

000000 الله وردیخان سپهسالار قشون ـ فاتح بزرگ دوست و سوگلی بزرگ وی بود بنای پل را که یک قطعه بسیار عالی معماری است ـ به عهده خویش گرفت این پل زیبا به وسیله یک برجستگی اندک سرازیری به طول هشتاد پا در هر دو انتها به خیابانی متصل می گرددو درازای پل سیصد و هشت پا و سیزده پا است و از سنگهای تراشیده پدید آمده است فقط دیواره ها که به مثابه سنگ تراشیده به بلندی دیوارها در پهلو تعبیه گردیده است 00000 این دیوارها به علاوه در فواصل نه گامی با پنجره ها یا غرفه هایی به مانند طاق ـ به بلندی تمام دیوار آراسته است که مشرف به رودخانه است و مخصوص تنزه و تازه کردن نفس می باشد. در هر سوی پل چهل چنین پنجره موجود است که بیستمین بزرگ و بیست دیگرش کوچک می باشد. کاملا” در میانه ی دل ـ دو طاق کوچک در بیرون رو به سوی آب ساخته شده است ـ که که با چهار پله در آنها فرود می آیندـ و هنگامی که آب جذب بالا آمده است ـ می توانند دستها را پر از آب سازند0000 آن چه که گفته ام مربوط به بالای این شایان تحسین است ـ که روی سی و چهار چشمه سنگ زیبای خاکستری سختر از مرمر ـ اما نه چنان براق ـ پدید آمده است 00

این چشمه ها روی پایه یی از همین گونه سنگ ـ که پهنتر از پل و در هر دو سر ده گام بیشتر رفته ـ استوار گردیده است. سوزنه هایی در دو سر و در وسط پایه ها وجود دارد ـ که آب تمام نهر از آنها می گذرد ـ و هنگامی که آب پایین باشد ـ می توان بدون آن که تر باشد بر پایه ی مذکور به گشت و گذر پرداخت.

علاوه بر همه ی آنها ـ یک دالان دراز و کوچکی بر بالای چشمه ها در لبه تعبیه شده است ـ به طوری که هشت تن آدمی می توانند در آن واحد از راههای متعدد از این پل شگفت انگیز بگذرند. معمولا” آن را پل جلفا می نامندـ چون شهر را به جلفا (واقع در حومه اصفهان ) ـ که مسکن کلیه مسیحیان است ـ وصل می کند ونیز به نام الله وردیخان بانی پل هم خوانده می شود.تا ورینه طوی پل را سیصد و پنجاه قدم و عرضش را بیست قدم می نویسد و هولستر 300 متر طول بدون انتهای آن از دو طرف و 18 متر عرض نوشته است. اندازه های پل در وضع موجود اندازه گیری شده، 295 متر طول و 75/13 متر عرض آن است، هر یک از پایه ها 49/3 متر ضخامت دارد.

شش معبر پل بدین ترتیب است که: راه وسط مخصوص عبور سواره و گردونه ها بوده است دوم و سوم در دو طرف پل که از میان گالاریهای زیبا می گذشت و به پیاده رو تخصیص داشت. چهارم و پنجم پشت بامهای گالاری از دو طرف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفریج گاه باشکوهی بوده است. بالاخره گالاریهای پل به وسیله پله های ظریف به زیر پل اتصال می یافت و از زیر پل هم موقع کم آبی عبور می کرده اند. راه ششم از زیر پل بود نویسندگان و سیاحان انگلیسی که روزهای آباد چهار باغ و پل الله وردیخان را دیده اند مساحت خیابان و پل را دو میل و نیم انگلیسی گفته اند به این قسم که چهار باغ شهر یک هزار و ششصد و بیست یارد، پل الله وردیخان چهارصد و نود یارد و چهار باغ علیا را دو هزار و دویست یارد طول داشته است.

در موقع وفور آب، آب از تمامی پل جریان داشته است. هنگام عصر از روی این پل، گنبدها و مناره ها حالت مخصوص و دلربائی دارند.مردم جهت گردش و تفریح به اینجامی آیند. پلکانها در قسمت داخلی جرزها بنا شده سطح این پل از زمین سواحل زاینده رود مرتغع تر است و به این جهت دو طرف پل را سراشیب ساخته اندهر طرف دو برج دارد برجهای رو به شهر می توانند مستحکم بشوند ( سنگربندی بشوند) و یک دروازه محکم می تواند راه عبور به پل را ببندد.

تغییر کارکرد سی و سه پل :

پل در عهد صفوی تلفیقی زیبا و عینی از کار و تفریح بوده است. کارکرد پل الله وردیخان را در دورانهای گذشته از فرم ساختمانی پل می توان مجسم نمود. پل به مثابه جایگاه عبوری و یک جایگاه استراحت و ویلا بوده است. فضای روی پل محل عبور درشکه و اسب از چهار باغ به طرف باغهای سلطنتی و کاخ هزار جریب می باشد این پل با شیبی به قصر هزار جریب متصل شده و شاه برای گردش و تغییر آب و هوا با بزرگان دربار سوار بر اسب حرکت کرده و از این گردشگاه می گذشته و به باغ می رسیده است. در ابتدای پل مورد استفاده خاندان سلطنتی بوده و بعد محل عبور کاروانها و اتصال دهنده شهر به جلفا که مسکن مسیحیان شده است به همین دلیل به آن پل جلفا هم می گویند.

پل به منزله یک جایگاه استراحت و ویلای مخصوص بزرگان نیز بوده است چهار فضا بر روی پل به این کار اختصاص داده شده در داخل برجهای پل پلکانهائی است که به وسیله آنها به پشت بام جان پناه 1 می توان دسترسی پیدا کرد و در هنگام بهار که هوا از لطافت بیشتری برخوردار است از دو فضای طرفین پل استفاده می شده است.یک راه عبور در روی پل که فونکسیون آن در دو فضا متجلی است، و محل عبور و محل استراحت می باشد این فضا با دیواری از وسط پل مجزا شده و دو طرف پل را در بر گرفته است. اطاقکهای مخصوصی در این قسمت متعلق به شخصیتهای سیاسی مهم می باشد که در تابستان که هوا گرمتر می شده است مورد استفاده قرار میگرفته ـ فرم ساختمانی قسمتهای خصوصی بستگی به شخصیت و خانواده استفاده کننده داشته است. توجه و تمرکز بیشتر در وسط پل با وجود دهانه مرتفع تری در قسمت غربی با غرفه هائی در طرفین آن می توان مجسم نمود. این راه عبوری بعدها محلی شده برای آن که عابر پیاده بتواند با فراغت و خارج از ازدحام و شلوغی کاروان هائیکه ممکن است در وسط پل مشغول عبور باشند گذر کرده و از صدای آب که با عبور شخص از زیر طاق نماها به صورت ریتمی دلنواز به گوش می رسد، لذت ببرد.در این گالریها قهوه چیان دکان داشته و به مردم قلیان و چای می فروشند.از این سطح پل توسط پلکانهائی به فضای زیر پل می توان رسید. سنگهائی که بین دهانه ها به فاصله قدم انسانی به ارتفاع 90 سانتیمترنصب شده اند عبور سرتاسرس از قسمت زیر پل راحتی در مواقع وفور آب ممکن می سازد. نیمی از این سنگها در گذر زمان از جا کنده شده بود که تعمیر شده است. عبور از راهروی سنگی زیر پل می تواند شخص عابر پیاده را در تصور کامل مواجهه با طبیعت به مدتی طولانی که درازای زیاد پل ایجاب می نماید فرو برد.بر روی پل مراسم مخصوصی به نام جشن آبریزگان بر گزار می شده است . یکی از تفریحات شاه عباس شرکت در مراسم جشن آبریزان یا آب پاشان بود. آبریزگان یا آبریزان یکی از جشنهای باستانی پیش از اسلام بوده است. ایرانیان قدیم در روز 13 تیر ماه هر سال جشنی بزرگ می گرفتند و در این روز آب یا گلاب بر سر و روی هم می پاشیدند. شاه عباس هم چنانکه منشی مخصوص وی اشاره کرده است مراسم مخصوص این جشن را با تشریفات بسیار انجام می داد. در این روز اگر شاه در اصفهان بود مراسم آبریزان در کنار زاینده رود و نزدیک پل سی و سه چشمه و اگر در مازندران و گیلان بود در کنار دریای خزر صورت می گرفت.شاه با جمعی از بزرگان دوات و سرداران و مهمانان خارجی خود در زیر یکی از طاق نماهای پل می نشست و به تماشا مشغول می شود.

پیترودلاولا می نویسد: در اصفهان مراسم جشن آبریزگان را در گنار زاینده رود در انتهای خیابان چهار باغ برابر پل زیبای الله وردیخان به جای می آوردند به همین سبب شاه آن روز را از اول صبح به آنجا می رفت و تمام روز را در یکی از غرفه های زیر پل به تماشا می نشست.اندکی بیش از آن که مراسم جشن به پایان برسد و مردم دست از آب پاشی بردارند شاه سفیران ممالک خارجی را به زیر پل خواند و چون وقت تنگ بود زمانی پس از آمدن ایشان مردم را مرخص کرد و خود در صحبت سفیران به تفریح پرداخت. هر غرفه پل متعلق به یکی از سفیران بوده است. پس از پایان دوران باشکوه صفوی، جنبش و پویائی پل و چهارباغ خاموش شد. مادام دیولافوآ در مورد چهارباغ که سی و سه پل در امتداد آن ساخته شده می نویسد :

با این که این خیابان حزن آور و متروک است طرف عصر که کاروانها به سمت جنوب حرکت می کنند مختصر جنب و جوشی در آن پیدا می شود اما از این رفت و آمد چند نفر قاطر چی و مردم فقیر را چگونه می توان با آن جلال و شکوه و ازدحام گردش کنندگان دویست سال قبل مقایسه کرد. از نقاشی های مخصوص چهل ستون می توان استنباط کرد که در ان تاریخ اعیان و اشراف و ثروتمندان با لباسهای زرد وزی ارغوانی و کشمیری در روی سنگفرشهای این خیابان مرکزی قدم زنان تفرج می کرده اند و در خیابانهای طرفین چابک سواران آراسته در سرعت بر یکدیگر سبقت می گرفته اند و در روی زین و یراق طلا و نقره در مقابل بانوان زیبا که در بالا خانه های کاخها نشسته بودند رژه می داده اند0000

با آباد شدن مجدد چهار باغ پل الله وردیخان نیز مرمت و مورد استفاده بیشتر قرار گرفت. در امر بازنده سازی متاسفانه به فونکسیون گذشته پل توجه نگردیده است به همیت جهت ارتباطات منطقی که حاصل حضور انسان بر روی پل می باشد از میان رفته است. قسمت زیر زمین پل به علت اختلاف سطحی که با خیابان پیدا کرده مسدود بودن جلوی آن در امر زندگانی پل شرکت نمی نماید. و می دانیم که بدون حضور مداوم انسان در قسمت زیر پل، می تواند خطراتی را متوجه خود سازد. تبدیل شدن زیر پل به آبریزگان یکی از بیشترین صدمه هات ممکن را برای پل به وجود می آورد. که می توانست با تاسیس پلی رابط بین خیابان و کف رودخانه فونکسیون قبلی آن از بین نرفته و محلی برای استراحت و تفریح مردم این زمان نیز می گشت.


بررسی فرم در معماری

در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید تمام معماران دارای این استعداد ذاتی نیستند تا این امتیاز ویژه را به نحو احسن بکار گیرند مثل دیگر رشته های علمی و هنری، تعدادی از معماران، سبک نوینی را ابداع می
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
بررسی فرم در معماری

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

قسمت اول: درک مطلب

فرم در معماری

در فضای کاربرد فناوری معماری از یک طرف پاسخگوی الگوهای فرهنگی خویش و از طرف دیگر مسئول الگوهای علم فناوری می باشد اما در اظهار و تبیین فرم، وی مجاز است که مفاهیم و شخصیت خویش را بیان نماید. تمام معماران دارای این استعداد ذاتی نیستند تا این امتیاز ویژه را به نحو احسن بکار گیرند. مثل دیگر رشته های علمی و هنری، تعدادی از معماران، سبک نوینی را ابداع می نمایند و دیگر معماران از ایشان تبعیت می کنند و سبک‌های ایشان را به طرق اصلی و فردی تعبیر و تفسیر می نمایند. اما معماران هر سبک را به هر طریق ارائه شده می پذیرند و آن را بدون اینکه اثری از خود برجای گذارند جاودانه می نمایند. در سبک سازی وظیفه اصلی معمار آفرینش فرم معنی دار می باشد.

موقعی که در هنر صحبت از فرم می شود منظور نه تنها شکل فیزیکی اندازه و توده یک اثر است بلکه کلیه عناصری را دربر می گیرد که به زیبا سازه و ترکیب آن کمک می کند. بسیاری از اینها ممکن است به خودی خود فاقد فرم ثابتی باشند مثل سکون موسیقیایی، خطی در تابلو و فضای معماری، و فقط موقعی دارای اهمیت می شوند که به عنوان اثر به اتمام رسیده تنظیم می گردد و بدین طریق عناصر اصلی معماری شامل فضا و توده می‌گردد. این فرآیند سازماندهی آنها را در قالب منظم شده ترکیب گویند و ابزار اصلی که به واسطه آنها کیفیت قابل تبیین ارائه می گردد مربوط به مقیاس، نور، بافت و رنگ می شود.

فضا و توده

فضا را که نقاش به عنوان ذات غیرمادی توصیه می نماید. پیکرتراش پرمی کند و معمار آن را بسط و توسعه می دهد، آفریننده محیطی است که کاملاً انسانی و محدود بوده و درون محیط لایتناهی طبیعت است. هضم این مفهوم که فضا می تواند خصیصه ای به جزء تهی باشد مشکل می نماید.

موقعی که ما وارد ساختمان می شویم، با کف خانه، ستون ها، سقف و تمام چیزهایی مواجه می شویم که می توانند مورد مطالعه واقع شوند و یا حتی لذت بخش شوند در حالی که فضا در مفهوم قالبی خود امری تهی بوده و ما بدان در تفکر خود عادت کرده ایم و به معنی فقدان توده ای است که هوا آن را پر کرده است.

اما تجارت فضایی که بیانگر مطلبی باشند برای همه امری معمولی هستند اگر چه این تجارب همواره به صوت آگاهانه ادراک نمی شوند. ما در غار با سقف کوتاه و یا گردنه باریک احساس ایمنی نمی کنیم در حالی که در بالای تپه ها احساس شادی و قدرت می کنیم و این احساسات واکنش روانی و حرکتی است که ناشی از سنجش پتانسیل ما برای حرکت در مقابل فضایی است که ما را احاطه کرده است و این گونه واکنش ها حتی ریشه در زبان ما دارند. (و ما صحبت از شرایط محدود کننده و تجارب ارتقاء دهنده می کنیم) معمار قادر است انواع نامحدودی از این نوع واکنش ها را احضار نماید زیرا وی محدوده های فوقانی، تحتانی و کلیه محیط اطراف ما را تحت کنترل خود دارد. وقتی که ما پا به فضای خاص معمار می گذاریم این فضا را بر مبنای میزان و کیفیت پتانسیل خود جهت حرکت اندازه گیری می کنیم. اولاً مفهوم نیروی پتانسیل (استعداد ذاتی) امری مهم می باشد زیرا انتظار می‌رود که بدانیم که به کدام سو باید حرکت کنیم و این کار با نگاه به اطرف انجام می‌پذیرد. ثانیاً به خاطر این که ما می توانیم حرکاتی را متصور شویم که توانایی انجام آن را نداریم. پس در قسمت وسیع سالن کلیسای جامع که به سبک گوتیک می باشد دیوارهای مرتفع از نزدیک دو طرف ما را احاطه می نمایند و حرکات احتمالی ما نیز مدود می گردد و به ما توصیه می کنند که در طول فضای آزاد سالن به سوی محراب پیشروی نماییم یا اینکه فشردگی دیوارها ما را وادار می کند که در طول فضای آزاد سالن به سوی گنبد و نور بالای سر خویش بنگریم و در آنجاست که مفهوم فیزیکی رهایی را حس می نماییم با وجود آنکه به زمین محدود شده ایم. این نوع تجربه فضای سبک گوتیک را متعالی نام می گذاریم زیرا که ما را مجبور می کند از جای خویش برخیزیم.

از طرف دیگر دوره رنسانس فضا در تلاش است یا توصیه های خود حرکت را تعادل بخشد و ما را به نقطه کانونی بکشاند یعنی جایی که ما حس تعادل را در تمام جهات لمس می‌کنیم و این خود راه حلی برای مشکل تراکم و رهایی قلمداد می شود (تصویر1-6) در این نقطه ما از لحاظ فیزیکی احساس راحتی می نماییم یعنی در منتهی الیه نقطه مقابل احساس اعتلاء از کلیسای جامع واقع شده ایم.

تصویر

البته ما فقط از چشم خویش سود نمی بریم تا کیفیت فضا را حس نماییم زیرا فقط ساده تر یک شکل فضا برای نمونه یک اتاق چهارگوش، را در کل می توان از یک نقطه ثابت تجربه کرد. در مجموعه ای از فضاها همچون فضای موجود در کلیسای جامع ما راه می افتیم و حس نوینی به ما دست می دهد و با نیروی پتانسیل تازه جهت حرکت تمام مراحل را مشاهده می نماییم. بخش عظیمی از معماری نوین به خاطر سازماندهی آزادش از توالی فضاها قابلیت حرکت را ایجاد می کند و فنون این نوع معماری را امکان حذف دیوارها و تکیه گاه های سنگین گذشته را میسر می نماید و از شدت مفهوم تراکم می کاهد، دیوارها غشایی می شوند که به جهت تجربه فضایی به صورت دلخواه مرتب می شوند و برخی از آنها شفافیت گرفته و بدین ترتیب پتانسیل ما را برای حرکت به درون فضای آزاد نامحدود را گسترده می کنند.

تجربه فضایی به فضایی اندرونی خانه ها محدود نمی شود. حسی که از فضای باز طبیعی به دست می آوریم امکن دارد که به وسیله هنر بازآفرینی شود. میادین و خیابان های هر حتی باغ ها تنوعی از بیان حالت را به دست می آورند که با بیان حالات مربوط به فضای درونی قابل مقایسه می باشند. ایوان به سبک باروک کلیسای سن پیتر روم که ما را در طول اتاق‌های محصور کننده و عظیم خود به سمت در ورودی کلیسا می کشاند لااقل مثل فضای درونی کلیسا در حرکت است و در هر جا که ساختمان های کلیسا چشم انداز ما را محدود می سازند یا اینکه آن را راهنمایی می نمایند ما در محیط معماری یعنی همان فضای بیرونی قرار می گیریم. فضای بیرونی تنها یک ساختمان مخصوصاً سازه ایی که از معماری نوع دیگر جدا شده است ایجاد کننده فضا نیست در عوض فضای طبیعت را اشغال کرده است. بنابراین فضای بیرونی ممکن است به صورت مجسمه سازی در قالب تأثیر توده بر فضای تهی (بازی توده در فضای تهی) تجربه شود. هنر زیباشناسی توده مثل هنر زیباشناسی فضا ریشه در روانشناسی ما دارد. وقتی که از یک درخت بلند یا کوه به عنوان عظمت و شکوه یاد می کنیم، مثل صخره سنگی ترسناک، به آنها صفاتی را ربط می دهیم که به خودمان متعلق است و به آنها تعلق ندارد. به ناچار به ماده بیروح خاصیت انسانی می بخشیم و بدین طریق برای معمار فرصتی را فراهم می کنیم تا الگوهای قابل پیشبینی از تجربه را فراخواند که جملگی جهانشمول می باشند.

درک توده مانند درک فضا به حرکت وابسته است اما این حرکت بایستی به صورت فیزیکی باشد و نمی توان آن را از طریق پیش بینی تجربه نمود زیرا اهمیتی ندارد که برای مشاهده حتی ساده ترین ساختمان کجا بایستیم بلکه قسمتی از ساختمان از دیدمان پنهان می‌ماند و توده یک مجتمع ساختمانی از نقطه نظر دیدگاه های مختلف به صورت متفاوت ترکیب می شود. سیگفرایدگیدیون منتقد که به ضرورت حرکت در تجربه معماری نوین تأکید می کند توصیه می نماید که معماری امکان دارد دارای چهار بعد باشد چون که زمان (برای حرکت) مثل ابعاد فضایی دارای مفهوم و معناست.

نوعی از معماری در حالات فضایی خیلی بیشتر به بیان حالات توده وابسته است. اهرام مصر و گنبد هند فاقد فضای درونی معنی دار می باشند اما در نقش و فن آوری دارای ارزش معماری بوده و بیانگر حالاتی از پیکرتراشی می باشند. فضای درونی معبد یونانی در مقایسه با نقش آفرینی عجاب آور فرم در فضای بیرونی ستون بندی گردیده است و علاقه اندکی را به خود جلب می نماید در صورتی که معماری اولیه- مسیحی در روم شرقی این نوع تأکید را معکوس نموده و فضای بیرونی ساده را به صورت یک پوسته در می آورد تا بیانگر فضای ***** و سری گردد. سبک گوتیک بین این دو حالت تعادل برقرار می کند تا حدی که بتواند محتوی دگانه را تبیین نماید یعنی استیلای زمینی بر دنیای بیرونی و قدرت روحانی بر جهان درون. بسیاری از فناوری ها، کاستن از تقابل بین حالات فضا و توده را مجاز می کنند و این کار را با کاهش حجم (توده) دیوارها و اندازه و تعداد ستون ها و میسر نمودن تعبیر و تفسیر فضاهای درونی و بیرونی امکان پذیر می کنند.

بخش اول: سئوالات درک مطلب

الف) کدام یک از سئوالات زیر درست و کدامیک نادرست است؟ پاسخ خود را توضیح دهید.

1- معماران در بیان شخصیت و مفاهیم خود به هنگام تبیین حالات فرم دارای محدودیت هستند. (نادرست)

2- در بیان حالات فرم، معماری به جای بیان حالات فضایی به بیان حالات توده وابسته است. (نادرست)

3- معماری سبک گوتیک بین فضا و توده تعادل ایجاد می نماید تا بتواند محتوی دوگانه را تبیین نماید. (درست)

4- در ایجاد سبک، مسئولیت اصلی معمار خلق فرم معنی دار می باشد. (درست)

5- معمولاً معماران تلاش می کنند تا درون محیط لایتناهی محیط محدودی را خلق نمایند. (درست)

6- فرم بر کلیه عناصری اشاره دارد که بر ساختار هنر زیبا شناسی، ترکیب، شکل، اندازه و توده فیزیکی تأثیر دارند. (درست)

7- معماران با تلفیق واکنش های حرکتی- روانی محدوده های فوقانی، تحتانی و کلیه اطراف و اکناف اشخاص را تحت کنترل درمی آورند. (درست)

ب) گزینه ای را انتخاب کنید که به بهترین شکل هر سئوال را کامل می کند.

1- فضای دوه رنسانس در تلاش است که ما را به نقطه مرکزی بکشاند تا بتوانیم ---------------- را بفهمیم.

الف) تعادل در ترکیب ب) فقدان توده

ج) تعادل در حرکت د) آزادی حرکت

2- معماری سبک گوتیک بیانگر محتوی دوگانه است، محتوایی که ----------- تعادل ایجاد می کند.

الف) جهان درون و بیرون ب) فضا و سبک

ج) قدرت معنوی و مادی د) رنگ و بافت

3- معماری سبک گوتیک حرکات ممکن را محدود کرده و تراکم آن مردم را مجبور می‌کند که به بالا بنگرند و در نتیجه ----------- را خلق می کنند.

الف) حس محدود کننده ب) مفهوم فیزیکی رهایی

ج) کیفیت تهی بودن د) محیط لایتناهی

4- در بیان حالات فرم، شکل، اندازه و توده فیزیکی عناصری هستند که در ------- سهیم باشند.

الف) بافت و رنگ ب) ساختار و ترکیب هنر زیبا شناسی

ج) کیفیت بیانی د) سبک و فضا

5- فناوری نوین معماری از تقابل بین بیان حالات فضا و توده توسط ------ می کاهد.

الف) تأکید بر حرکت ب) ستون بندی فضای بیرونی

ج) سری بودن فضا د) کاستن از توده دیوارها و اندازه تکیه گاه ها

ج) به پرسش های زیر به صورت شفاهی پاسخ دهید.

1- هدف دوگانه معماری سبک گوتیک چیست؟

2- تفاوت اصلی بین فضا در سبک گوتیک با فضا در دوره رنسانس در چیست؟

3- چرا تجربه فضا در سبک گوتیک بالابری نام دارد؟

4- چرا بین فضا و توده در معماری نوین کاهش تباین انجام می گیرد؟

5- وجه اشتراک اهرام مصر و گنبد هند در چیست؟

6- چرا از دیدگاه گیدیون حرکت تا این حد دارای اهمیت است؟


اصول مقاوم سازی ساختمانها

بارهای غیر مترقبه یا غیرمعمول شامل بارهایی می‌باشند که در روش‌های متداول، سازه معمولاً برای آنها طراحی نمی‌گردد دو گروه عمدة این بارها عبارتند از 1 بارگذاری ناشی از انفجار 2 بارگذاری ناشی از ضربه و تصادم
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 52 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 46
اصول مقاوم سازی ساختمانها

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

1- مقدمه

بارهای غیر مترقبه یا غیرمعمول شامل بارهایی می‌باشند که در روش‌های متداول، سازه معمولاً برای آنها طراحی نمی‌گردد. دو گروه عمدة این بارها عبارتند از:

1- بارگذاری ناشی از انفجار

2- بارگذاری ناشی از ضربه و تصادم

انفجار ممکن است در داخل یا خارج ساختمان روی دهد. این انفجارها می‌تواند ناشی از عواملی نظیر موارد ذیل باشد:

1- انفجار بمب

2- انفجار و مشتعل شدن گاز

3- حمل و نقل مواد شیمیایی منفجر شونده یا گاز

4- ملموس ترین نمونه از بار ضربه‌ای، تصادم وسائط نقلیه با سازه می باشد.

در این مقاله ‏‏، عملکرد اجزای ساختمان در برابر بارگذاری ناشی از این قبیل انفجارها و تصادم بررسی می‌شود.

نتایج حاصل از تحقیقات انجام گرفته بر روی نحوة بارگذاری انفجار و بررسی میدانی انجام شده بر روی حجم و میزان خرابی‌های بوجود آمده در حوادث روی داده نشان می‌دهد که بار ناشی از انفجار و تصادم از یک طبیعت دینامیک برخوردار می‌باشد، اما در هنگام طراحی اغلب آن را بصورت استاتیکی فرض کرده و کنترل ها بر آن مبنا انجام می‌گیرد.

طرحی سقف‌ها، دیواره ها و اتصالات مربوط به نحوی که مانع فروپاشی و انهدام ساختمان گردد از اهمیت به سزائی برخوردار است. در این مقاله هدف ارائه روشهایی برای ایمن سازی ساختمانهای مسکونی آجری در مقابل انفجار و تصادم است. برای تحقق این هدف مطالعات در چند مرحله انجام می‌گیرد.

نخست سعی می گردد، ساختمانهای بنایی رایج در کشور دسته‌بندی گردد و مشخصات فنی آنها بویژه از دیدگاه انفجار و تصادم، مورد بررسی واقع شود. سپس کوشش خواهد شد تا بر اساس روشهای متداول و استاندارد برای آنالیز و طراحی ساختمانهای آجری، عملکرد آنها در برابر انفجار و تصادم و نقاط ضعف احتمالی در طراحی‌های معمول Kآنها در آنهامورد مطالعه قرار گیرد.

در نهایت ، بر اساس مباحث بعمل آمده، توصیه‌هایی برای بهبود رفتار و مقاوم‌سازی ساختمانهای بنایی عرضه خواهد شد.

2- دسته‌بندی ساختمانهای آجری

ساختمانهای بنایی شامل کلیة ساختمانهایی است که با مصالح فشاری نظیر آجر، بلوک بتنی، سنگ خشت و امثالهم و ملات بنا گردیده و دیوارهای ضخیم باربر در آنها مسئولیت انتقال وزن سازه و سربارهای موجود را به شالوده دارند. در میان انواع ساختمانهای بنایی،‌ ساختمانهای آجری بویژه در شهرها از فراوانی بیشتری نسبت به سایر انواع برخوردار می‌باشند و لذا تکیة ‌اصلی بحث بر روی این قبیل ساختمانها می‌باشد.

بطور کلی ساختمانهای بنایی به چهار گروه تقسیم می‌گردند.

1- ساختمانهای بنایی غیرمسلح

2- ساختمانهای بنایی نیمه مسلح

3- ساختمانهای بنایی مسلح

4- ساختمانهای بنایی مرکب

خصوصیات کلی این چهار نوع ساختمان، به اختصار بشرح زیر می‌باشد:

1- ساختمانهای بنایی غیر مسلح

این قبیل ساختمانها قدیمی‌ترین و متداولترین نوع ساختمان را در کشور تشکیل می‌دهند و در اکثر شهرها و روستاها بچشم می‌خورند. این ساختمانها در روستاها با استفاده از مصالح محلی مانند خشت خام یا سنگ‌های رودخانه‌ای و با بکارگیری ملات گل ساخته شده و سقف آنها بصورت گنبدی از خشت خام یا تیرهای چوبی پوشیده از گل بنا شده است. اما در شهرها اکثراً از آجرهای فشاری با کیفیت متوسط، و در برخی موارد از بلوک‌های بتنی همراه با ملات ماسه سیمان بنا می‌گردند،‌ و پوشش سقف‌ها را تیر آهن یا تیرچه بلوک، و در ساختمانهای قدیمی تر الوارهای چوبی، تشکیل می دهند. در این ساختمانها، یعنی ساختمانهای بنایی غیر مسلح، آنچه بطور عمده مقاومت لازم را در برابر بارهای جانبی عمود بر صفحه دیوار تأمین می‌نماید، دیوارهای برگشتی موجود است. در تصاویر (1) و (2) نمونه هایی از این ساختمانها مشاهده می‌گردد که پوشش سقف اولی با استفاده از سیستم تیرآهن و طاق ضربی و دیگری با بکارگیری تیرچه‌های پیش ساخته مسلح و بلوکهای بتنی،‌ انجام شده است.

در احداث این قبیل ساختمانها اکثراً نکات اجرایی بسیاری نادیده گرفته می‌شود از جمله این موارد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

1- عدم اجرای دیوارهای برگشتی در انتهای دیوارهای باربر و طول کوتاه آنها در صورت اجرا که عملکرد مناسبی را از خود نشان نخواهد داد.

2- اتصال نامناسب دیوارهای باربر با دیوارهای عمود بر امتداد آنها به نحوی که مانع عملکرد دیوارهای مذکور بصورت پشت بند خواهد شد. این قبیل دیوارها یا باید بصورت هشتگیر و با قفل و بست کافی و بطور همزمان احداث گردند و یا آنکه بوسیله میل مهارهای کافی به یکدیگر دوخته شوند.

3- عدم اجرای زیر سری مناسب برای قرار د ادن سیستم سقف بر روی دیوارهای باربر که موجب انتقال و پخش نامناسب بارها از سقف به دیوار و بروز ترکهای برشی در دیوار باربر و در زیر نقاط اعمال بار می‌ گردد. همچنین این امر باعث عدم پیوستگی کافی مابین سقف و دیوار گردیده و سقف در برابر بارهای جانبی می‌تواند از روی دیوار فرار نماید. در ضمن همانطور که در ادامه تشریح خواهد شد، دیوارهای باربر کناری بدلیل عدم اتصال کافی به سقف، بصورت طره عمل نموده و ارتفاع مؤثر آنها در عمل بیش از ارتفاع واقعی دیوار خواهد شد. تصویر(3) نمونة‌ مستندی از فرار دیوار باربر از زیر سقف طاق ضربی و عملکرد طره‌ای دیوار در زلزلة سال 1369 در شهر منجیل را نمایش می‌ دهد. قفل و بست ناچیز دیوار برگشتی نتوانسته است مانع فرار دیوار گردد.

2- ساختمانهای بنایی نیمه مسلح

این دسته از ساختمانهای بنایی مشابه گروه قبل می‌باشند با این تفاوت که جهت بهبود رفتار آنها در برابر بارهای جانبی و تأمین پیوستگی سقف از عناصری مانند کلاف فوقانی و تحتانی استفاده می‌گردد. وجود این کلافها که باید بطور پیوسته دور تا دور ساختمان را فرا گیرد اتصال سقف و دیوارهای باربر را بهبود می‌بخشد و با ایجاد تکیه‌گاه مناسب برای پانلهای دیوار،‌ ارتفاع مؤثر دیوار را در حدود ارتفاع واقعی آن قرار می‌دهد.

در تصویر (4) نمونه ای از این قبیل ساختمانها ملاحظه می‌گردد. چنانچه مشاهده می‌شود در این ساختمان از کلاف افقی تراز سقف بعنوان زیر سری استفاده شده است و تیرآهن‌های سقف طاق ضربی بر روی آن قرار گرفته است. در این روش اجرایی اگر چه بدلیل عدم مهار تیرآهن‌های سقف به تکیه‌گاه‌های جانبی پیوستگی مناسبی در دال سقف ایجاد نمی‌گردد، اما بخاطر وجود کلاف یکپارچة محیطی، ساختمان در برابر بارهای جانبی استحکام بیشتری نسبت به ساختمانهای گروه قبل خواهد داشت. ] لازم به ذکر است این ساختمان پس از زلزلة سال 69 منجیل،‌ سالم برجا مانده است[

3- ساختمانهای بنایی مسلح

در صورتی که علاوه بر تعبیة کلافهای افقی در تراز پی و سقف ساختمان بنایی، با بکارگیری کلافهای قائم در دیوارهای باربر، کلافهای مذکور را به یکدیگر مرتبط نموده و یا به کمک میلگردهای افقی و قائم دیوارهای برشی تسلیح گردند، ساختمان بنایی مسلح می‌گردد و بخاطر وجود این کلاف بندی،‌ سازه قادر به عملکرد خمشی و برشی خواهد بود. بکارگیری شبکه های میلگرددردیوارهای قائم گرچه مناسب‌ترین رفتار را دربرابربارهای جانبی درون صفحه ای و عمود بر آن بوجود می‌آورد،‌ اما بدلیل صعوبت اجرا و هزینه‌های نسبتاً بالا،‌ کمتر مورد توجه واقع شده‌اند. بهر حال، آنچه بعنوان یک حداقل در ساخت ساختمانهای بنایی الزام شده است،‌ بکارگیری کلافهای افقی و قائم متصل به یکدیگر است.

لازم به ذکر است که این قبیل ساختمانها را نباید با ساختمانهای اسکلت فلزی و بتنی که در آنها اسکلت باربر مسئولیت انتقال بارها را بر عهده دارد،‌ و دیوارها بصورت میانقابهای پرکننده بکار می‌ روند. اشتباه گرفت.

عملکرد این ساختمانها، بعلت نحوة متفاوت ساخت آنها،‌ با یکدیگر فرق اساسی دارد؛ بطوری که در ساختمانهای با اسکلت باربر پس از احداث اسکلت، قابهای خارجی به وسیله مصالح بنایی پر می‌گردد. اما در ساختمانهای بنایی مسلح، اجرای کلافهای قائم و یا ستونها غالباً بطور همزمان با اجرای دیوارهای باربر انجام می‌گیرد و پس از اتمام احداث دیوارهای خارجی کلاف افقی فوقانی، در تراز سقف بر روی دیوارها قرار گرفته و به کلافهای قائم متصل می‌شود. مثالی از این نحوه اجرا در تصویر (7) مشاهده می‌گردد.

اجرای مناسب این نوع از ساختمانهای بنایی می تواند مانع بروز معایبی که برای ساختمانهای بنایی غیرمسلح بر شمرده شده، گردد و بر آن اساس یکپارچگی و استحکام کافی برای سازه بنایی فراهم می‌آید.

ایجاد تکیه‌گاه مناسب برای پانلهای دیوار و سقف،‌ توزیع و انتقال بارهای ثقلی و جانبی توسط سقف و دیوارهای پیوسته، و افزایش پایداری کلی سازه در برابر بارهای مختلف، مزیت‌های اجرای صحیح ساختمانهای بنایی مسلح می‌باشد.

4- ساختمانهای بنایی مرکب

ترکیب یکی از سه سیستم فوق با اسکلت بندی معمولاً فلزی و بندرت بتنی که اکثراً برای افزایش فضای مفید ساختمان انجام می‌ گیرد، ساختمانهای بنایی مرکب را تشکیل می دهد. هزینة اجرایی این قبیل ساختمانها که دارای دیوارهای خارجی باربر می‌باشند به مراتب از سازه‌های اسکلت فلزی یا بتنی کمتر می‌‌باشد. در فضای داخلی ساختمانهای بنایی مرکب، برای اجتناب از دیوارهای حائل حجیم باربر، از ستونهای فلزی یا بتنی استفاده می‌گردد و در نتیجه بارهای ثقلی توسط هر دو سیستم دیوار باربر و اسکلت بندی به شالوده منتقل می‌شود. اما تحمل بارهای جانبی بدلیل اتصالات مفصلی تیرها به ستونها،‌ تنها بر دیوارها باربر جانبی محلول می‌گردد تا با عملکرد برشی خود مانع بروز خرابی در سازه گردند. اجرای این قبیل ساختمانها که حجم وسیعی از ساختمانهای بنایی موجود در شهرها را در برگرفته و غالباً بصورت یک یا دو طبقه و در سازه قدیمی‌تر حتی تا چهار طبقه نیز احداث گردیده‌اند، نیازمند رعایت اصول فنی مربوط به هر دو سیستم دیوار و اسکلت باربر بوده و تمهیدات کافی جهت ایجاد پیوستگی لازم در اتصالات و یکپارچگی سازه باید در نظر گرفته شود. تصاویر (5) تا (7) نمونه‌ای از این ساختمانها را نمایش می‌دهند که به ترتیب ساختمان بنایی غیر مسلح، نیمه مسلح و مسلح با اسکلت فلزی داخلی ساختمان تشکیل شده‌اند، که حالت اخیر،‌ مستحکمترین سازه بنایی مرکب را ایجاد می‌نماید.

وجود سیستم باربر مقاوم و مناسب در ساختمان تا حدودی زیادی از فروپاشی و تخریب کامل ساختمان جلوگیری می‌ نماید. بدین ترتیب ساختمانهای بنایی غیر مسلح و نیمه مسلح، در مقایسه با سایر انواع ساختمانها، کمترین مقاومت را در برابر بارهای غیر مترقبه و به خصوص انفجار و تصادم از خود نشان خواهند داد. اگر در این ساختمانها دیوارهای برگشتی اجرا نشده و یا به خوبی به دیوارهای باربر متصل نگردند، دیوارها باربر خارجی که تنها شامل پوشش سقف ساختمان می‌باشد، بصورت دال یک طرفه‌ای در راستای ضعیف دیوار،‌ یعنی عمود بر درزهای افقی دیوار، عمل نموده و در صورتی که بارگذاری ناشی از انفجار بر مقاومت دیوار غلبه نماید،‌ دیوار و در پی آن سقف سازه فرو می‌ریزد. همچنین عدم اتصال مناسب سیستم سقف سازه به دیوارهای باربر اطراف،‌ به خصوص در ساختمانهای بنایی غیرمسلح که فاقد کلاف افقی می‌باشند،‌ امکان حرکت نسبی سقف از روی دیوارها و فروریزی آن‌‌ را افزایش می‌دهد.عدم پیوستگی سقف ودیوارها موجب عملکردطره‌ای دیوار گردیده و برامکان حرکت نسبی سقف و دیوار می‌افزاید. این مسئله در تصویر (8) بطور شماتیک نمایش داده شده است.

سازه های بنایی مسلح بشرط اجرای صحیح و مناسب جزئیات اجرای مربوط و حصول پیوستگی‌های مورد نیاز در اتصالات،‌ کاملترین نوع سازه بنایی را تشکیل می دهند. نحوه صحیح اجرای جزئیات مذکر در اکثر مراجع معتبر اجرایی مانند دستورالعملهای منتشره از سوی سازمان برنامه و بودجه، ذکر شده اند. در این دسته از سازه‌های بنایی وجود کلافهای افقی و قائم عملکرد سازه را در برابر نیروهای جانبی درون صفحه‌ای و عمود بر صفحه به میزان قابل توجهی بهبود می‌ بخشند.

کلافهای افقی پیوستگی مورد نیاز را در سیستم سقف فراهم نموده و از فروریزی آن تا حد زیادی ممانعت می نماید؛ و اتصال مناسب کلافهای افقی و قائم به دیوار،‌ عملکرد دیوار را به سمت دال تختی با تکیه گاه‌های ساده در چهار طرف متمایل می‌کند.

چنانکه ذکر شد ، محصور شدن دیوارهای باربر در کلافهای پیرامون آن، نه تنها بر توانایی مقاومت دیوار در بربر بارهای غیرمترقبه‌ای می‌افزاید بلکه در افزایش توان خمشی و برشی دیوار در مقابله با بارهای درون صفحه ای به ویژه نیروهای ناشی از زلزله، مؤثر می‌باشد.

ساختمانهای بنایی مرکب،‌ که آخرین گروه از طبقه‌بندی انجام گرفته را تشکیل می‌دهند. شرایط بسیار متغیری دارند؛ و بر حسب آنکه از ترکیب کدامیک از سه گروه پیشین سازه‌های بنایی، با اسکلت فلزی یا بتنی ایجاد شده باشند،‌ در برابر بارهای غیر مترقبه عملکرد خاصی از خود نشان می‌دهند. این نوع از ساختمانها بدلیل اتصال نسبتاً مقاوم تیرهای سقف با ستونهای داخلی کمتر دچار ریزش سقف در فضاهای میانی می‌گردند.

3- روشهای مقاوم سازی ساختمانهای آجری در برابر بارهای غیرمترقبه

3-1- روشهای طراحی

همواره ممکن نیست تا آنالیز یک سازة‌ معمولی را برای تحمل بارهای غیرمترقبه‌ای ماند تصادم وسائط نقلیه و یا انفجار بمب و امثالهم انجام دادن، زیرا مکان و حجم بارگذاری ناشی از بروز چنین حوادثی معمولاً غیر قابل پیش‌بینی است، از طرفی در بسیاری از موارد طراحی اعضایی که توان تحمل چنان نیروهایی را داشته باشند پرهزینه و غیراقتصادی خواهد بود. با وجود این، نادیده گرفتن خطر بارهای غیر مترقبه در طراحی ساختمانها نیز می‌تواند به عواقب غیرقابل قبولی بیانجامد.

البته می‌توان بحرانی‌ترین فضاها را که بیشترین میزان وقوع حوادث را بخود اختصاص می دهند، تعیین نمود و مقاوم سازی سازه را حداقل برای آن فضاها انجام داد.

در واقع پس از حادثة انفجار در طبقة هجدهم ساختمان پانلی Ronan Point در سال 1968، در لندن، و فرار یکی از پانلهای خارجی طبقة مذکور، فروپاشی پنج طبقه بالای آن که موجب بروز خرابی پیش رونده تا طبقة همکف ساختمان گردید، توجه محققان بر طراحی ساختمانهای مقاوم در برابر چنین بارهای غیرمترقبه‌ای معطوف گردید.

روشهای مختلف جهت کاهش اثرات مخرب بارهای غیرمترقبه بصورت زیر دسته‌بندی می‌گردند:

1- طراحی برای جلوگیری از وقوع یا محدود ساختن خطر بارهای غیر مترقبه

2- طراحی در برابر بارهای غیر مترقبه به روش غیر مستقیم

3- طراحی دربرابربارهای غیرمترقبه به روش مستقیم یک طراح بسته به ماهیت طرح سازه،‌ اهمیت آن واحتمال بروزحوادث غیرمترقبه وهمچنین اطلاعات و آگاهی‌های موجود، می‌ تواند یکی از این روشهای طراحی را که درذیل تشریح خواهند شد، انتخاب نموده و بکار بندد.

3-2- طراحی برای جلوگیری از وقوع یا محدود ساختن خطر بارهای غیرمترقبه

مقصود از این قسم طراحی آن است که احتمال بروز خرابی در سازه با حذف یا دور نمودن علل و منابع وقوع حادثه به حداقل برسد. بدین معنی که مثلاً با ممانعت از ذخیره مواد قابل انفجار در ساختمان از وقوع انفجارهای مخرب پیشگیری شود و یا با اتخاذ روشهای حفاظتی خاص،‌ مانند ایجاد حصار و مانع در مجاورت نقاط حساس ساختمان،‌ از تصادم وسائط نقلیه با آن جلوگیری بعمل آید،

3-3- طراحی در بربر بارهای غیرمترقبه به روش غیرمستقیم

در روش طراحی غیر مستقیم طراح سعی می‌نماید با ایجاد حداقل استحکام لازم، پیوستگی و شکل پذیری قابل قبولی برای سازه در مقابل نیروهای غیرمترقبه فراهم آورد. در واقع درا ین روش،‌ طراحی بطور مستقیم بر پایة بارگذاری انفجاری و تصادمی و حوادث مترتب بر آن انجام نمی‌گیرد و صرفاً تدابیری عملی برای حفظ ایمنی و یکپارچی ساختمان اعمال می گردد. در این راستا،‌ اقدامات زیر جهت سیستم دیوارها، سقف و اتصالات قابل اعمال است.

1- آرایش موقعیت دیوارها باید به نحوی باشد که ایمنی و اطمینان کافی را برای پایداری کلی سازه فراهم آورد. بدین معنی که با تخریب جزئی در سازه، پایداری کلی سازه محفوظ مانده و سهم بار عضو تخریب شده به سایر اعضاء منتقل گردد و از انتخاب فرمهایی که در شرایط خرابی غیرمترقبه بحرانی شده و منجر به بروز خرابی‌های پیش رونده گردد، اجتناب شود.

2- می‌بایست از پیوستگی سیستم سقف اطمینان حاصل آید. در این رابطه همانطور که در تصور (3-3-1) ملاحظه می‌گردد اگر دال سقف دو طرفه در جا ریخته شده و بصورت پیوسته بالای دیوارهای داخلی قرار گفته و به وسیله میلگردهای مهاری به دیوارهای جانبی متصل گردد، درجه ایمنی و پایداری سقف افزایش می‌یابد. این چنین سقف هایی در فروریزی دیوارهای داخلی در اثر بارهای غیرمترقبه، به راحتی از بین نمی‌روند و تا حدود زیادی از خرابی پیش رونده جلوگیری بعمل می‌آورند. قطعات بتن پیش ساخته با دهانه‌های دو طرفه بعلت عدم پیوستگی در تکیه‌گاههای داخلی در درجه دوم استحکام قرار می‌گیرند و در میان سقف‌هایی که بصورت دال یک طرفه اجرا می‌شوند به ترتیب اولویت سقف‌های تیرچه بلوک با میلگردهای پیوستگی در تکیه‌گاه‌های داخلی، قطعات بتن پیش ساخته یک طرفه به همراه کش‌های طولی و عرضی لازم و سقفهای طاق ضربی با مهارهای کافی در‌ تکیه‌گاه‌ها قرار می‌ گیرند و سایر سقف‌هایی که بدون اجرای کلافهای افقی در تراز سقف و اجرای اتصالات مناسب بین سقف و کلاف ساخته می شوند در پایین ترین درجه اطمینان نسبت به پیوستگی و یکپارچگی سقف قرار خواهند گرفت و از کمترین میزان ایمنی در برابر بارهای غیر مترقبه برخوردار خواهند بود. سقف‌های اخیر که بدون ایجاد پیوستگی در تکیه‌گاه‌های داخلی ایجاد می‌گردند توان تحمل بارهای ناشی از فروپاشی تکیه گاه‌های میانی را نداشته و موجبات بروز خرابی‌های پیش رونده را فراهم می‌آورند. به همین دلیل اکثر آیین‌نامه‌های اجرایی مانند آیین‌نامه BS5628 انگلستان، اجرای کش‌های سقف که تمام معیارهای پیوستگی مورد بحث را رعایت نماید،‌ الزام می‌ نمایند. آیین‌نامه 2800 ایران که تنها مرجع طراحی ساختمانهای بنایی در ایران می‌باشد نیز بکارگیری کلافهای افقی در تراز سقف و رعایت اصول فنی جهت اتصالات سقف و حفظ انسجام آن را توصیه نموده است.

بیشترین حد استحکام و پیوستگی

1- دال دو طرفه در جا ریخته شده

2- قطعات بتن پیش ساخته مرکب با دهانة دو طرفه

3- سقف‌های تیرچه‌ بلوک با میلگردهای پیوستگی

4- قطعات بتن پیش ساخته با دهانة یکطرفه به همراه کش‌های طولی و عرضی لازم

5- سقف‌های طاق ضربی با مهارهای کافی

6- قطعات بین پیش ساخته یا انواع دیگر بدون استفاده از کش‌های طولی و عرضی لازم و اتصالات مناسب در تکیه گاهها