فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی در 43 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 143 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 43
مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله رابطه بین هوش هیجانی و کارآفرینی در 43 صفحه ورد قابل ویرایش


هوش هیجانی

با توجه به پیشرفت روز افزون دانش و فن آوری، و همچنین اهمیت فراوان یادگیری و توانایی حل مسائل و مشکلات پیچیده عصر فن آوری، شناخت همه جانبه توانمندی های روان شناختی، اهمیت ویژه ای یافته است. دراین میان عواملی که درموفقیت فردی در ابعاد تحصیلی، شغلی، زناشوئی دخیل هستند بیش از پیش مورد توجه ومطالعه قرار گرفتند. نکته شایان ذکر است که هوش بهریا IQ به تنهایی درموفقیت افراد درابعاد ذکر شده نقش چندانی ایفا نمی کند.

درکشورهای پیشرفته بحث بهره هیجانی و هوش هیجان مطرح شده است. این مفهوم در مؤسسات، سازمانها و مراکز صنعتی و به خصوص درمصاحبه های استخدامی کابرد فراوان دارد. زیرا هوش هیجانی بالا درموفقیت افراد تأثیر فراوان دارد. البته مشروط بر آن که فرد از یک بهره هوشی نرمال برخوردار باشد.

تعریف هوش هیجانی (EQ)

اصطلاح هوش هیجانی درسال 1995 توسط دانیل گلمن مطرح شد. گلمن هوش هیجانی را چنین تعریف می کند: هوش هیجانی یعنی توانایی مهارتمایلات عاطفی و هیجانی خود، درک خصوصی ترین احساسات دیگران، رفتار آرام سنجیده درروابط انسانی، به عبارت دیگر، فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، به خوبی می تواند احساسات خود را مهار کند و آنها را به شکل مناسب بیان کند.




مفهوم هوش هیجانی از دیدگاه بار- آن

بار- هوش هیجانی را عامل مهمی درشکوفایی توانایی افراد برای کسب موفقیت درزندگی تلقی می کند و آنرا با سلامت عاطفی و درمجموع، سلامت روانی مرتبط می‌داند.

گلمن بامطرح ساختن پژوهش های خارق العاده ای که درزمینه مغز و رفتار انجام شده است. نشان می دهد که عوامل دیگری دست اندرکارند که موجب می شوند افرادی که هوشبهر بالایی دارند درزندگی موفقیت های چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، درمسیر موفقیت قرار بگیرند این عامل جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند که گلمن آن را هوش هیجانی می خواند.

این ویژگی ها، مشخصه افرادی است که درزندگی واقعی، موفق و کارآمدند. و درمحیط کارخود، نظر همه را به خود جلب می کنند.

هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است: یعنی اینکه چه چیزی موجب برانگیختن آنان می شود. چگونه کار می کنند و چگونه می توان با آنان کاری مشترک انجام داد.

بازاریاب های موفق، ساستمداران، معلمان، پزشکان و رهبران مذهبی احتمالاً درزمره افرادی هستند که از درجات بالایی از هوش میان فردی برخوردارند.

تعریف قابلیت هیجانی از دیدگاه « کارولین سازی»[1]

صلاحیت یا قابلیت هیجان عبارت است از تجلی کفایت خود، درمبادلات اجتماعی که هیجانها را برمی انگیزد. کفایت خود یعنی فرد عقیده دارد وی دارای ظرفیت و مهارت برای رسیدن به نتیجه مطلوب می باشد. هوش هیجانی شامل کنترل احساسات و هیجانهای خود شخص و دیگران می گردد.

تنظیم آنها و استفاده از اطلاعات برمبنای هیجانها، برای راهنمائی تفکر و عمل قابلیتهائی که درهوش هیجانی وجود دارند شامل الف، ارزیابی و بیان هیجانها درخود و دیگران (ب) جذب و درونسازی هیجانها و افکار (ج) ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها ورد، تنظیم هیجانها برای پیشبرد رشد هیجانی وعقلانی می باشد.

سالوی درسالهای اخیر تعاریف قبلی از هوش هیجانی راتاحدی تصفیه نموده و به مدل توانایی هوش هیجانی اشاره دارد که شامل چهار جزء اصلی می باشد 1- ملاحظه و دریافتن، ارزیابی و بیان هیجان 2- تسهیل تفکر به وسیله هیجان 3- ادراک و تجزیه و تحلیل هیجانها با بکار بردن معلومات هیجانی 4- تنظیم سازگارانه هیجان به معنی دیگر هوش هیجانی از دیدگاه مایروسالوی اشاره دارد به یکدسته توانائی ها که در پردازش اطلاعات هیجانی به کار می روند.

بنابراین هوش هیجانی را میتوان این گونه تعریف کرد: توانائی درک، ارزیابی و بیان صحیح هیجانها توانایی درک مفاهیم مربوط به هیجانها کاربرد زبان مربوط به هیجانها، توانایی دستیابی و تولید احساسات برای تسهیل فعالیتهای شناختی، توانایی کنترل و تنظیم هیجانهای خود و دیگران برای رسیدن به رشد، حال خوب و ارتباطات اجتماعی مؤثر پنج عامل مرکب و مقیاسهای 15 گانه هوش هیجانی بار آن عبارتند از عامل اول) هوشی درون فردی به توانایی تشخیص و درک احساسات شخصی، بیان احساسات، عقاید و افکار و دفاع از حقوق فردی به شیوه ای غیر مخرب و رها بودن از وابستگی اطلاق می شود.

عامل دوم) هوش بیان فرد: به معنی توانایی هم دلی یعنی آگاهی، درک و ارزیابی احساسات دیگران است.

عامل سوم) قابلیت انطباق : سازگاری شامل توانمدینهای حل مساله، ارزیابی واقعیت، انعطاف و پذیرش است.

عامل چهارم) کنترل استرس : توان تحمل وقایع ناخوشایند و شرایط استرس زا و همچنین مقاومت یا به تأخیر انداختن یک تکانه، سائق یا وسوسه، برای عمل کردن می باشد.

عامل پنجم) خلق عمومی: توانایی رضایت از زندگی و شاد بودن وداشتن نگرش مثبت یا ثابت حتی درزمان بد اقبالی

خرده مقیاس ها عبارتند از:

1-خود آگاهی هیجانی:

خود آگاهی هیجانی، توانایی شناخت احساسات خود، تفکیک آنها، آگاهی از احساس خودو چرایی آن.

2- قاطعیت:

قاطعیت، توانایی بیان احساسات، عقاید و افکار خود و دفاع از حقوق خود به شیوه ای منطقی، غیر مخرب.

مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت ازویژگی های آن می باشد.

3-حرمت نفس

حرمت نفس توانایی احترام به خود و پذیرش خود به و پذیرش خود به عنوان شخصی ارزشمند، احترام به خود آن گونه که هستیم، بدین معنی که توانایی پذیرش جنبه های مثبت و مفنی قابلیت ها و محدودیت خود را داریم.

4-خودشکوفایی

خودشکوفایی، مستلزم شناخت توانمندی های بالقوه در خود، سپس رشد و شکوفایی آنهاست.

5-استقلال:

استقلال عبارت است از توانایی خود هدایت گری و خود کنترلی درتفکر و عمل و عدم وابستگی عاطفی، افراد مستقل افرادی متکی به خود دربرنامه ریزی و تصمیم گیری های مهم می باشند و پیش از تصمیم گیری ، درجستجوی نقطه نظرات دیگران برمی آیند و به آنها توجه می کنند. اما تصمیم نهایی از آن خود آنهاست.

6-همدلی :

همدلی توانایی فهم و درک احساسات دیگران و حساس بودن به چگونگی و چرایی این احساسات است.

7-روابط بین فردی:

مهارت درارتباط بین فردی: توانایی برقراری و حفظ ارتباطات متقابل است که صمیمیت و تبادل محبت از ویژگی های آن می باشد.

8-مسئولیت پذیری اجتماعی:

مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی ابراز خود به عنوان فردی همکار، کمک رسان و سازنده درگروه های اجتماعی است. این توانایی مستلزم مسئول بودن شخص است.

چنین افرادی دارای وجدان اجتماعی بوده و رفتار آنها با پذیرش مسئولیت های اجتماعی جلوه گر میشوند.

این بعد ازتوانایی، با انجام کار با دیگران، پذیرش دیگران، اخلاقی بودن و رعایت قوانین رابطه دارد.

9-حل مساله :

حل مساله توانایی شناسایی و تعریف مشکلات، ایجاد و انجام راه حل های مؤثر است.

10-واقعیت سنجی:

واقعیت سنجی یعنی توانایی ارزیابی بین آنچه تجربه می شود با آنچه عیناً وجود دارد.

11-انعطاف پذیری:

انعطاف پذیری، توانایی منطبق ساختن عواطف، افکار و رفتار با موقعیت ها و شرایط متغیر است. این بعد از هوش هیجانی به توانایی کلی فرد و سازگاری با شرایط ناآشنا، غیر قابل پیش بینی و پویا تکیه دارد.

12-تحمل فشار روانی:

تحمل فشار روانی عبارت ست از: توانایی مقاومت دربرابر رویدادها و موقعیتهای فشار زا، بدون توقف، این توانایی به معنی پشت سرگذاشتن موقعیت های مشکل ساز، بدون ازپا درآمدن است.

13-کنترل تکانه:

کنترل تکانه، توانایی مقاومت یا به تأخیر انداختن تکانه، سائق یا وسوسه انجام عملی است. این توانایی شامل قابلیت پذیرش تکانه های پرخاشگرانه، خودار بودن و کنترل خشم، خصومت یا رفتار غیر مسوولانه است.


14-خرسندی:

خرسندی توانایی رضایت از زندگی، لذت بردن از خود و دیگران و شاد بودن است افراد خرسند اغلب احساس خوب وراحت را درمحیط کار، خانه و هنگام فراغت تجربه می کنند.

هوش هیجانی (EQ) به عنوان یک پیش بینی کننده قاطع برای موفقیت محل کار شناسایی شده است. کارآفرینان آنهایی هستند که می درخشند و در محل کار خویش در ماورا هنجار کار خود را عالی انجام می دهند. مطالعه فعلی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون این حوزه تحقیق کارآفرینی است.

در زوایای استفاده از شیوه‌های کیفی چند نفر از کارآفرینان استرالیایی در رابطه با هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. EQ‌از مصاحبه‌های به طور عمیق ساختدار مورد امتحان قرار گرفت وپیش بینی می‌شد که کارآفرینان به طور عمده این نسبت‌ها را و از این رو، یک تراز EQ‌ را نمایش دهند نه تنها مطالعه چنین نتیجه‌ای را تامین نکرد بلکه نشان داد که کارآفرینان ترازهای بالایی را از همه ترازهای تابعه را در هر مدل نمایش دادند، کارکرد برجسته هر کارآفرین در توانایی هوش هیجانی، و نیز در مورد همه مقیاس‌های تابعه، قویا از آن مفهوم حمایت می کند که EQ‌ ممکن است عامل گمشده‌ای باشد که محققان در مطالعه کار‌‍آفرینی در جستجو بوده‌اند.

چه چیز یک کارآفرین را می‌سازد؟ چه چیز آنها را تعریف می‌کند و از بقیه رهبران جامعه و صاحبان حرفه‌ها، سخت‌کارها و پولسازان دقیق و پرتقلا جدا می‌سازد. اقدام ها برای یافتن پاسخ دست نیافتنی به این پرسش در تحقیق به توسط مدیریت، امور دارایی، نظریه‌پردازان، رفتار سازمانی، و امثال آن، مورد خطاب قرار گرفته است، اوقات اخیر محققانی را دیده است که از قلمروی اقتصادی و مالی کار‌آفرینی دور شده‌اند.

و ترقی در کوششی را ایجاد می کنند که کیفیت‌های شخصی را در پشت سر آن کار‌‍آفرین تعریف می‌کند که پیشه‌های برجسته را گسترش می دهد. تشویق شده، همچون ریچارد برانسون، به واسطه چنین برنامه‌ها، کاوش برای راز در پشت سر چنین افراد درخشان همراه با چشم انداز روانشناسانه شده است، هوش هیجانی (EQ‌) به عنوان یک پیش بینی کننده قطعی برای موفقیت در محل کار شناسایی شده است.

این مقاله تحقیقی با هدف تامین یک بینش مقدماتی به درون زنجیره‌ای بین هوش هیجانی و کار‌‍آفرینان موفق است. در زوایای استفاده از شیوه‌های کیفی، چندین کارآفرین استرالیایی در رابطه با توانایی هوش هیجانی خود مورد امتحان قرار گرفتند. هوش هیجانی از طریق مصاحبه های عمیقا ساخت دار، با پرسش‌هایی هم بر مبنای یک مدل اصلی EQ‌ به توسط مایر، کازوسر،و سالووی (1990)، .هم بر مبنای 7 مدل در محل کار EQ‌ از گلمن (1998) که اخیرا مشهور شده مورد امتحان قرار گرفت.

کارآفرینی

تقابل بین مدیران، کارآفرینان، و رهبران و کار‍آفرینان، تحقیق رو به رشد را در حوزه کارکرد افراد درخشان در ساختار و ابقای یک شرکت از موفقیت عظیم ابقا کرده است (لیتوتن، 2000، استیورات و رث، 2001).




کارآفرین کیست ؟کارآفرینی چیست؟

کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق فرایند ایجاد کسب و کار (کسب و کار خانگی، کسب و کارمجازی، کسب و کار درمغازه یا شرکت یاسازمان، توام با بسیج منابع و مخاطره مالی واجتماعی، محصول یاخدمت جدیدی به بازار عرضه می کند.

اصولاً کارآفرینان باکسب و کارهای تازه و نوشناخته می شوند. این تازگی، ممکن است در زمینه های زیر باشد: عرضه محصول تازه یا محصولی با کیفیت جدید ب-ارائه روشی جدید برای تولید یک محصول – گشایش بازار تازه – تهیه منابع و روشی جدید برای تأمین مواد اولیه یا اجزای تشکیل دهنده یک محصول – سازماندهی مجدد یک صنعت سپس می توان گفت که کارآفرینی به فرآیند شناسایی فرصتهای جدید و ایجاد کسب و کار و سازمانهای جدید و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده اطلاق می شود که درنتیجه آن کالاها و خدمات جدیدی به جامعه عرضه می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند کشف وبرنامه ریزی عنصر وجودی (خودواقعی) خویشتن درعرصه فعالیت حرفه ای جهت دست یابی به خود شکوفایی

کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی ازمنابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمد پور 1380)

کارآفرینی ویژگی فردی است که با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار دررساندن یک محصول یا ارایه خدمت جدیدی به بازار، فرآیند نوآوری را با موفقیت هدایت می‌کند. خلاصه مطلب این که کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است گر چه این امر به طور قطع یکی از وجوه مهم آن است ولی تصویر کاملی از کارآفرینی ارایه نمی دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصتها به جان خریدن خطرات و اصرار درتحقق پیوستن ایده ها درمجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می دهند که کارآفرینان را به تصویر می کشند (دانلداف، ریچارد ام؛ ترجمه عامل محرابی، 1383ص 22)

رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شکل رفتار همه انسانها ازشرایط اجتماعی و ویژگی های شخصیتی آنها ناشی می شود. آنچه مهم است این است که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می شود؟ درپس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگی های شخصیتی و برداشت فرد از آن بر میگیردد. درکار آفرینی نیز چنین شرایطی حاکم است . به مواردی که دانلداف[1] دراین زمینه چنین بیان می کند بازاریابی مهم است، امور مالی حائز اهمیت است حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمیت دارد ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی شوند از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گردهم آورده شوند، از همین رو به شخصی نیاز داریم که درذهن او کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته باشد.

با پررنگ شدن نقش کارآفرینان درتوسعه اقتصادی، روان شناسان باهدف ارایه نظریه های مبتنی بر ویژگی های شخصیتی و هم چنین باتفاوت قائل شدن بین کارآفرینان بامدیران و غیر کارآفرینان به بررسی ویژگی های روانشناختی کارآفرینان پرداختند (فرن ها م 1994 به نقل از احمد پور 1380)


اهمیت کارآفرینی

کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری :

کارآفرین می تواند درحالت اضطراری پاسخگو باشد. او درصورت نیاز می تواند فوراً تصمیم گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است درآینده اتفاق بیفتد پیش بینی کندو از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه گذاری طولانی مدت، پیش بینی جایگزین ها و عواقب آن ها قبل و بعد از اتفاق پیش بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می کند (سالازارو و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص 45)

کارآفرینی مسیر خودشکوفایی:

کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که درآن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار خویشتن خویش را پیدا می کند و از بند عادات و سنت های مرسوم رها می شود (احمد پور، نقل از سعیدی کیا، 1382، ص35)

کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعداد ها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است.


مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی

مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله درس های مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی در 17 صفحه ورد قابل ویرایش

مقدمه:

انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن ماه 1357 با پیروزی بر رژیم پهلوی و تلاشی حکومت شاهنشاهی و ارد مرحلة جدیدی از زندگی خود گردید، دارای یک سابقة 15 ساله و نزدیک یک به یکصد سال تجربه مبارزاتی می‌باشد با پایان یافتن سال 1340 و فوت مرحوم آیت‌ا… العظمی بروجردی و آیت ا… کاشانی و تلفیق زعامت «سیاسی و مذهبی» در نزد امام خمینی نطفة انقلاب اسلامی ایران منعقد شد. ولی بررسی انقلاب اسلامی ایران از تاریخ یاد شده نگاهی مقطعی به روندی است که در آخرین فراز خود. اسلام را بعنوان رهنمودی جامع و مانع در پیشبرد حرکتهای مختلف جامعه شاهد است. از اینرو کمترین تارخی که باید به عقب برگشت تا دستمایه‌های تجربی این مهم را در حد توان و حوصله مورد مداقه قرار داد چندین نزدیک به یکصد سال را در بر می‌گیرد.


الف) بررسی شرایط اجتماعی سیاسی ایران و جهان در دوران منتهی به مشروطیت:

در این دوره علائم آشکاری از سه جریان اصلی در تاریخ ایران و طبعاً مرتبط با یکدیگر بتدریج صفحات تاریخ را آکنده ساخته است. از نظر اهمیت اگر اولین جریان این دوره را رشد نیروهای مردمی برای دستبابی به پاره‌ای از حقوقی که آن زمان جزء تفکیک ناپذیر دستگاه سلطنت و شخص شاه به شمار می‌آمد، به حساب آوریم، چندن از طریق صواب به دور نیفتاده‌ایم. در این دورن در رابطه با تغیراتی که در شئونات مختلف اجتماعی بوجود می‌آمد حرکت بطنی اقشاری از ملت را داریم که نیروی «محرکه» آن بصورت عام به روحانیت اختصاص دارد.

دومین جریان، فساد و تلاشی داخلی نظرام سیاسی سنتی حاکم بر ایران بخصوص با تلقی رژیم قاجار را از حکمرانی و اعمال قوه از سوی این دودمان می‌باشد. حکومت قاجار همچون پلی گذشته ایران را به وضعیت امروزین متصل نموده بود. منظور از وضعیف نوین، ویژگیهای نوظهوری است که در سطور بعد به آنها اشاره خواهد شد. اگر چه قاجار بخصوص سر دودمان این خاندان، توانست بنا به سیاق سابق، قدرت را قبضه نماید، ولی با پیش آمدنه تحولاتی در داخل وخارج از مرزها که در مجموع غیر قابل اجتناب به شمار می‌آمدند و نیز بی لیاقتی و عدم کارآئی این خاندان، پایان دوران حکومت آنها با آغاز فرازی نو در تاریخ ایران عجین گردید.

سومین جریان، به تحولات و رویدادهای سطح جهان اشاره دارد. اولین بار در تاریخ بشر، زمین برای زندگی کوچک و کوچکتر و زمینة فعالیتها و ارتباطات «تنگاتنگ» بیش و بشتر گردید. با پایان یافتن نبرد میان نیروهای کهنة حاکم بر غرب با قوای جدید، جریان به زیر سلطه رفتن شرق و تمامی جهان وارد مرحله تازه‌ای شد. بهتر آن است کهشرح بیشتر سه جریان فوق را از همین جریان سوم آغاز کنیم تا به اختصار دریابیم که یکصد سال پیش در کدامین جای جهان ایستاده بودیم. درسمان ایامی که آن محمدخان قاجار با سرکوی مدعیان، کشوری با وسعت بیش از 3 میلیون کیلومتر مربع را برای برادرزادة خود فتح علیشاه با توصیه به «فقر و جهل» مردم به ارث نهاد، فرانسه باانقلاب. 1789 خود اروپا را در تلاطم میدید. دوران سلطنت فتح علیشاه مصادف با رهبری ناپلئون بر فرانسه و بخش وسیعی ار اروپا بود. سلطنت قاجار در حالی در ایران رشته کار با به دست گرفت که در اروپا انقلاب فرانسه یعنی یکی از چند انقلاب تاریخی و جهانی قرون اخیر میرفت که جلوه‌ای جدید به حال و آیندة اروپا و غرب بدهد. پایان سلطنت قاجار نیز مصادف با انقلاب جهان شمولی دیگر ولی این بار در همسایگی اش می‌باشد. انقلاب 1917 روسیه توری با اعلام ورود تاریخ بشر به عصر سوسیالیسم به مثابة‌پیش درآمد کمونیسم و با ادعای ضربت با دنیای بورژوازی که انقلاب فرانسه به بخش وسیعی از جهان آن را توسعه داده بود. هر دو انقلاب 1789 فرانسه و 1917 روسیة شوروی دست کم از جهت نظری مدعی خصوصیات ویژه‌ای بوده‌اند که اهمیت فوق‌العاده تارخی برای دنیای جدید یافته‌اند. انقلاب فرانسه با سر منشاء قرار دادن «آزادی» طرحی جدید و یا دست کم تعبیری نوین برای جهان رو به انجام پیچیدگی قرن 18 فرانسه افکند و انقلاب روسیه شوری «عدالت اجتماعی» را سرلوحةخواسته‌های خود بر شمرد و همانند انقلاب فرانسه جهان شمولی و پیروزی نهایی خود را در قبضه کردن یکسره قدرت در سطح جهان داشت.
ب- بررسی نقش اقشار مختلف در جریان منتهی به مشروطیت.

هر چند که مردم بصورت ملموس و عینی‌تر درد و رنج را حس کرده و روزمره با مسائل و مشکلات روبرو می‌باشند، ولی این نخبگان یک جامعه هستند که قضایا را ریشه‌یابی کرده و بر اساس مرام و مسلک خود تحلیل می‌نمایند، با پوسیدگی روزافزون دول قاجار که ر مقابله با بیگانگان مشکلات داخلیش نیز رنگو بوئی آشکارتر بخود گرفت، موج نارضاتی و انتقاد د رمیان نخبگان آغاز به جوانه‌زدن کرد. لازم به توضیح است که در اینجا منظور از نخبگن کسانی هستند که بنوعی از امکانات بیشتری برای تفحص در امور و شناخت و اظهار نظر برخورد دارند. گاه این امکانات فرصتهی سیاسی است و گاه توانائیهای عالی و عموماً تلفیقی از هر دو.
1- روشنفکران:

تأثیرات برخورد دنیای باز خارج با محیط بسته قاجار را اگر بر افکار و اعمال اصلاح طلبانة معدود کسانی که در هرم حاکمیت جای می‌گرفتند اضافه نمائیم بطور طبیعی متوجه گروهی می‌شویم که نزدیکتر و مرتبط‌تر برای اوضاع قرار دارند/. اصلاحات میرزاتقی خان امیرکبیر و سرکوبی و بوسیلة حکومت، نقطة عطفی در پیدایش جریانات روشنفکری و نخبه گرائی است. برخی از رسانه‌هائی که از این دوره بر جای مانده است آشکارا متأثر بودن خود را از ظهور و سقوط امیرکبیر عرضه می‌دارند. در کناز این دسته، گروهی بصورت تجربی و در مقایسه توانائیها و شایستگی‌های خود با متصدیان امور پی‌گیر شناخت مسائل او ارائه طریق برای درمان آنها هستند. چهبسا که در نظر هر دو گروه کسنی یافت می‌شوند که به نوعی در تغییرات بافت قدرت متضرر شدهباشند و در صورت حفظ جایگاه خود احتمالاً به صف معترضان که عموماً در خفا و نهانی دست به قلم برده و یا کلمی برای گفتن داشته‌اند، نمی‌پیوستند: این ظن باعث آن نمی‌گردد که جوهرة کلام و نوشتار آنها را نادیده انگاریم، بلکه به هنگام دقت نظر در اوضاع و احوال هر یک از آنان می‌توان این انگیزه‌ها را دخالتا داد. در کنار این دو دسته از معترضان نخبه که بیشتر با میاة سیاسی قضایا را می‌نگریستند باید از گروهی نام برد که وضع معیشتی آنها اجزه سیر و سفر طبعاً فراگیری و آموزش را به آنها ارزانی می‌داشت. تجار و بازرگانان عمده‌ترین قشر این گروه می‌باشند. کارمندان دولت مستقر درخارج، جزئی دیگر از این گروه بوده و بالاخره کسانی که به امید یافت کار مدتی در ممالکت دیگر اسکان داشته‌‌اند که شامل تعدادزیادی از کارگران شاغل در باکو و استانبول و … می‌باشند.
ب) دلایل ناکافی نهضت مشروطیت:

با پایان یافتن بررسی فشرده پیرامون مشروطه و جریانات منتج به آن لازم است که به احتضار دلایل ناکفی این حرکت را نیز اشارتی داشته باشیم:

ا- نهضت فاقد رهبری بود. درست است کهعمدة با تهییج و هدایت مردم بر عهده روحانیون و عملا بوده و در این راه دو قشر دیگر اینها را یاری می‌دادند ولی بایدتوجه داشته که این هدایت از انسجام و وحدت برخوردار نبود. علمای نجف از نزدیک در جریان قضایا نبودند و بیشتر به صدور احکام نهائی و توجیه شرعی حرکت انتقال داشتند. تعدد آنان در خارج از کشور سرعت و قاطعیت تصمیم‌گیری را مخدوش مینمود. در داخل کشور نیز رهبری بیشتر پیرامون طباطبائی بهبهانی و فضل‌الله نوری در آغاز مشروطه، جریان داشت. هیچ یک از اینان مرجع بزرگ محسوب نمی‌شدند، هر چند که مجتهد بودند. بهبنهنی خخلوط و صداقت طباطبائی را نداشت و بیش از اینکه انقلابی باشد به ظائف دسته‌بندیهای قدرتی اشتغال داشت.

کناره‌‌گیرهای شیخ نوری و پس قتل وی در جریان فتح تهران، شکافی جدید در امر رهبری روحانیون بود. به این ترتیب مقدمات حذف روحانیت از صحنه به اجرا درآمد.

2- عدم دخالتا عامه مردم: فقدان یک دستگاه اداری منسجم و کارآ برای ادارة‌امور، وجود ظفم و ستم حکام همواره از موضوعاتی بودند که مردم را به صورت عام به قیامهای لحظه‌ای و امید داشت. با نزول مقبولیت حکومت به پائینترین حدخود، اعتراضات مذکور دامنه و شدت دیگری بخود می‌گرفت. در تاریخ این دوره نمونه‌ها قائم چندان کم از این وقایع ثبت و ضبط شده است. مشکلات اجتماعی، اقضادی توام با ایمان و علائق مذهبی مردم که توسط روحانیت هدایت می‌شد، مردم را به صورت نه چندان گسترده به صحنه می‌آورد. ولی باید توجه داشت که حضور مردم در صحنة نقشی تعیین کننده نیافت. دلایل امر به اخطار از این قرار است. بافت ایلی و خالخانی قسمتهائی از ایران، مردم را تابعی از رؤسایشان نگه می داشت و جهت گیری خان و رئیس جهت‌گیری مردم شناخته می‌شد. نمونة بارز آن را در نزد تفنگچیان می‌‌یابیم که به همراهی سردار اسد بختیاری و سپهدار را می رفتیم تهران شونده خواسته‌های مشروطه‌چیان در مرحله‌ی اول سیاسی، حقوقی بود و آن مقدار هم که رنگ و بوی اقتصادی داشت بیشتر مربوط به تجار و بازرگانان و کسبه میشد، لاجرم انگیزة‌ قوه معیشتی در نزد عامه مردم که رعیت بودند یافت نمیشد. شکاف در رهبری و فقدان تجربة سیاسی از دیگر مشکلات حضور مردم در جریانات بوده . در مجموع باید اذعان داشت. 1- در زمان قاجار به کمترین بهائی به افکار عامه داده نمی‌شد، بعنوان نمونه می‌توان به پاسخ شاه به ابراز رضایت مردم در باب تغییر «والی» اشاره اشت که شاه برآشفته از اظهار نظر مردم بیانی به ایهن مضمون فرمود: به مردم چه مربوط است به اسناد منتشر نشده دوران قاجار آزاد میت، ناطق رجوع شود. که مردم حضوری گسترده و کم و بیش آگاه در صحنه نداشتند و این خود به دیگر دلایل ناکامف مشروطه یاری رسانید.

3- اختلاف ایدئولوژی نهضت- گفتخه شده که وضعیت دخغالت روحانیون در ماجرا چگونه بود و از ضعف حضور مردم هم سخن گفته شدهژ. این 2 عامل ما را اگر بر حال و هوای جریان روشنفکری ایام مورد بحث اضافه کنیم آنگاه بروشنی نتیجه‌ می‌گیریم که اختلاط حساسیتهای نظنر و مذهبی این اجازه را که سیری روشن از جهت عقیدتی در روند توسعه نهضت بخصوص بعد از فتح تهران جستجو نمائیم، نیمدهد.

4-تغییرات اندک در قدرت سیاسی- سه عامل یاد شدة‌ بالا به موضوع دیگر در توقف نهضت مشروطه همراهی نمود و آنهم تغییرات اندک در سطوح قدرتی بخصوص از بابت سیاسی است. عین الدوله مستبد، نخست وزیر مشروطه طلب هم از کار در‌میآید، عدد بودن تعداد عناصر کار در جریان نهضت و هم چنین در نزد مستبدین که از خصوصیات یک جامعه استبداد زده است باعث شده بود که جابجائی قدرت سیاسی با گرایش صوری به جریانات مشتبه شود و مستبدین، متظاهدین به آزادی و مشروطه خواهی با ادعای تعبیر موضع در صف جناح مقابل جای گیرند.

5- دخالت بیگانگان - بیگانگان از 2 طریق می توانستند در مشروطه اعمال نفوذ کنند، یکی از راه شبه گروهی از سرمداران فکری و عملی مشروطه یعنی روشنفکران به آنان و دوم از مسیر جای دادن و پروراندن عناصر و ابسته به خود در صفوف معترضین. در جمله باید گفت که مشروطه پیروز شد، بدون آ“که استبداد و استعمار شکست خودردهباشند.


مقاله درجه بندی شیر و پاستوریزه کردن آن

مقاله درجه بندی شیر و پاستوریزه کردن آن در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی صنایع غذایی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
مقاله درجه بندی شیر و پاستوریزه کردن آن

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله درجه بندی شیر و پاستوریزه کردن آن در 22 صفحه ورد قابل ویرایش


معایب و درجه بندی شیر:

اهمیت درجه بندی شیر در این حقیقت نهفته است که محصولات لبنی به همان خوبی مواد طبیعی ای خواهند بود که از آن تهیه می شوند. دانش کارمندان لبنیات سازی از روشهای ارزیابی و درک حسی از اهمیت برخوردار است. تشخیص طعم بد و طعم مطلوب، بعلاوه دلایل احتمالی آن، سبب توانایی در تولید شیر با کیفیت بالا و متعاقباً تولید محصولات لبنی با کیفیت بالا خواهد شد.

درجه بندی شیر:

· حس چشایی

· حس بویایی

· روشها (تکنیک ها)

معایب شیر:

· لیپولایز ( تجزیه چربیها)

· اکسیداسیون

· نور خورشید

· پختن ( پخته شدن)

· انتقال

· میکروبی

درجه بندی شیر:

درک و شناخت اصول ارزیابی حسی برای درجه بندی ضروری است. همه حواس پنجگانه اصلی در ارزیابی حسی محصولات لبنی استفاده می شوند: بینایی، چشایی، بویایی، لامسه و شنوایی. اگر چه، بیشترین تاکید بر روی حس چشایی وبویایی است.


حس چشایی:

منافذ ( جوانه های ) چشایی، یا گیرنده های چشایی، بیشتر روی سطح خارجی زبان قرار دارند، اما ممکن است روی گونه ونرم کامه افراد جوان هم وجود داشته باشند. قبل از اینکه حس چشایی اتفاق بیفتد، باید حدود 900 جوانه چشایی با طعم ارتباط برقرار کنند. البته ، بزاق (آب دهان) در برقراری این تماس بسیار ضروری است. چهار نقطه عصبی متفاوت روی زبان قرار دارند که چهار مزه اصلی را شناسایی می کنند : شیرین، شور، ترش، تلخ. ازاینرو ، نمونه ها باید درون دهان پخش شوند تا تشخیص دقیقی از مزه ها ممکن باشد. علاوه بر این مزه های ابتدایی، دهان به ما این اجازه را می دهد که واکنشهایی نظیر سردی، گرمی، شیرینی، سختی وغیره را حس کنیم.

حس بویایی:

ما در تشخیص حس بویایی نسبت به حس چشایی تواناتر هستیم. برای مثال، ممکن است ماده ای خوشبو ( معطر) مثل mercaptain در 20 میلیارد (بیلیون) نقطه از هوا قابل شناسایی باشد. مرکز حس بویایی در بالاترین قسمت حفره بینی قرار دارد. برای اینکه ماده ای توسط حس بویایی قابل شناسایی باشد، باید در دمای بدن حل شده و قابل حل در حلال چرب (غلیظ) باشد.

توجه : هر دو حس بویایی، و چشایی ، ممکن است در صورت استفاده دائمی فرسوده شوند. یک داور خوب ( نظردهنده خوب) بیش از یک نمونه را در هر دقیقه امتحان نمی کند. شستشوی دهان با آب در فواصل امتحان نمونه ها، به تجدید میزان حساسیت کمک می کند.

شیوه درجه بندی شیر:

برای اینکه هر گونه بو ورایحه ای ، با بوکشیدن ظرف آن بلافاصله قابل تشخیص باشد، دما باید بین 70-60 درجه فارنهایت ( 20-5/15 ) باشد.

همچنین ، با گذاشتن نمونه در دهان، ما خواهان افزایش دما هستیم. این امر به تبخیر عناصر اصلی منجر می شود.

به رایحه ای که بلافاصله با قراردادن بینی بطور مستقیم به روی ظرف، پس از یک دم کامل حس می کنید ، توجه کنید هر گونه بوی بدی را متوجه خواهید شد.

لازم است نسبت به گویا ( فراگیر) بودن نمونه مطمئن شوید ؛ مخلوط کردن و بهم زدن (تکان دادن) دارای اهمیت است.

تکان دادن (بهم زدن) ، لایه نازکی از شیر روی سطح داخلی باقی می گذارد که سبب تبخیر رایحه متصاعد شده موجود می شود.

در حین آزمایش، جرعه بزرگی را درون دهان بچرخانید و به طعم آن توجه کرده و سپس تف کنید. قورت دادن شیر آزمایش ضعیفی است.

برای افزایش درک از طعم ( مزه) ، به آرامی از طریق دهان هوای تازه را به درون کشیده و سپس به آرامی از طریق بینی بیرون دهید. با این آزمایش، حتی ضعیف ترین بوها را نیز متوجه خواهید شد.

اگر شیر، قبل از چشیدن یا بعداز چشیدن ، بو داشته باشد، یا بعداز چشیدن (حالت) وضعیت تمیز، شیرین، و خوشایندی در دهان ایجاد نکند، دارای عیب و نقصان در مزه است.

ویژگیهای معایب مزه (طعم) – ADSA

فساد (ترشیدگی ) لیپولیتیک یا هیدرولیتیک

فساد (ترشیدگی ) با هیدرولیز (تجزیه با آب ) چربی شیر، توسط آنزیمی به نام لیپوپروتئین لیپاز افزایش می یابد. طعم آن در نتیجه زنجیره کوچک اسیدهای چرب تولید شده ، بخصوص اسید بوتیریک است. LPL می تواند طبیعی یا باکتریایی باشد. LPL در سطح مشترک آب و چربی فعال است، ولی تا زمانیکه غشا( پوسته) گلبول چربی صدمه ندیده و یا ضعیف نشود ، بی اثر است.

این امر ممکن است در حین تکان دادن و یا کف کردن ، و فشردن (تلمبه زدن) اتفاق بیفتد. بدین سبب ، شیرهموژنیزه، سریعاً لیپولیز (تجزیه چربیها) می شود، مگر اینکه ابتدا لیپاز (چربی) توسط گرما ازبین برود. آنزیم ( پروتئین) در 60-55 خاصیت خود را از دست می دهد. بنابراین ، همیشه شیر را سریعاً قبل و یا بعد از پاستوریزه کردن هموژنیزه کنید ، و از مخلوط کردن شیر تازه و شیر هموژنیزه خودداری کنید. چرا که سبب فساد (ترشیدگی) سریع شیر می گردد.

برخی گاوها ، در واکنش به چیزی طبیعی در شیر ، می توانند خودبخود تجزیه چربیها تولید کنند. تولید شیر دیر هنگام، ورم پستان، رژیم غذایی نسبی غله و یونجه (علاوه بر علوفه، و علف تازه) و گاوهای ناسازگارتر، مستعدتر ( آسیب پذیرتر) هستند.

لیپولیز با اندازه گیری ارزش درجه اسید که حضور اسیدهای آزاد چربی را نشان می‌دهد، قابل شناسایی است. لیپولتیک یا هیدرولیتیک ، با ترشیدگی (‌فساد) اکسیداتیو متفاوت است، اما اغلب در صنایع چربی دیگر، فساد (ترشیدگی) ، به معنای فساد اکسیداتیو بکار می رود؛ در صنایع لبنیات ، فساد (خرابی) به معنای لیپولیز است.

مشخصه : صابونی شکل ، (بویی شبیه پنیر کپک زده ) کمی تلخ ، آلوده ، بعد از چشیدن آشکار می شود ، بلافاصله از بین نمی رود.

اکسیداسیون (اکسایش )

اکسیداسیون (اکسید شدن) چربی شیر، با مس و فلزهای دیگر، بهمراه اکسیژن و هوا کاتالیز می شود ، که به واکنش اکسید شدن خودبخود که شامل شروع، انتشار و پایان (انقضا) است، منجر می شود.

رادیکال آزاد- آغاز

انتشار



پایان



این امر معمولاً در فسفولیپید غشا (پوسته) گلبول چربی آغاز می شود. سپس تکثیر در تری گلیسریدها، اتصال دو گانه اسیدهای چرب اشباع نشده، اتفاق می افتد. درحین تکثیر، پراکسیدهای ( آب اکسیژنه های ) مشتق اسیدهای چرب ، انباشته می شوند. آنها در معرض واکنشهای بیشتری قرار می گیرند که کربنیل ها را شکل می دهند، که درآنها، برخی مانند آلدهیدها و کتونها ، طعم تند و زننده ای دارند، تغذیه خشک، تولید شیر(لاکتاسیون) دیرهنگام، مس یا فلزهای اضافی دیگر، کمبود ویتامین E (توکوفرون) یا سلنیوم (آنتی اکسیدهای طبیعی ) در رژیم غذایی، منجر به اکسایش (اکسیداسیون) خودبخود می شود. این مسئله می تواند مشکلی واقعی، مخصوصاً در زمستان باشد. در معرض فلز قرار گرفتن ، در حین بعمل آمدن، نیز ممکن است در این امر دخالت داشته باشد.

مشخصه : فلز مانند ، مقوایی خیس، روغنی ، پیه شکل ، گچ مانند، دهان معمولا احساس جمع شدگی و انقباض می کند.

نور خورشید:

اغلب با اکسید شدن اشتباه گرفته می شود. در این نقصان و عیب توسط اشعه های UV خورشید یا لامپهای فلورسنت هنگام کاتالیز اکسایش ، در شیر بدون حفاظ ایجاد می شود. فتواکسیداسیون ، ریبوفلاوین (‌ویتامین B2) را که مسوول کاتالیز تبدیل متیونین به متانال است را فعال می کند. در نتیجه این بیشتر واکنش پروتئین است تا واکنش چربی (لیپید) . اگر چه طعم محصول نهایی آنها شبیه است، اما بعد از ذخیره چند روزه تحلیل می رود.

مشخصه : پروئتئین سوخته و یا شبیه پرسوخته ، طعم شبه دارویی.

پخت شدن :

این نقصان، نتیجه عملکرد زمان و دمای گرم کردن بخصوص حضورهر گونه عملکرد سوزاننده گرما به روی پروتئین های مخصوصی از جمله پروتئین های آب شیر است. پروتئین های آب شیر منبع پیوندهای سولفیدی که گروههای سولفی هیدری را که در طعم نقش دارند، شکل می دهند. این عیب بلافاصله بعد از گرما دادن ایجاد می شود. اما در طول 1 الی 2 روز ناپدید می شود.

مشخصه : کمی پخته شده یا بادامی مانند که سوخته شده و یا کارامل مانند شده باشد.

طعمهای منتقل شده :

گاوها بخصوص برای انتقال مزه به شیر بد و ناخوشایند هستند و شیر هم به همان نسبت به مزه ( بوی) بد در محل نگهداری آسیب پذیر است. طعمهای خوراکی و علف سبزنیز ممکن است شکل ساز شود. بنابراین لازم است گاوها را 2 تا 4 ساعت قبل از دوشیدن از غذا دور کنیم. علف های هرز ، سیر /پیاز و گل قاصدک می توانند طعمهایی را به شیر یا محصولات متعاقب آن مانند کره منتقل کنند. بوهای طویله ای، در صورت کارکرد ضعیف تهویه ، عدم نظافت مناسب طویله و تنفس گاوها در این هوا، ممکن است در شیر تاثیر بگذارند. این بوها فرار و ناپایدار هستند و می توان آنها را توسط خلا هواگیری از بین برد.

مقدمه :

شرایط پاستوریزه کردن که بطور موثری موجودات ذره بینی پاتوژنیک موجود را از بین می برد، برای بی اثر نمودن میکروبهای ترموزیستنت ( مقاوم در برابر گرما) در شیر کافی نیست. واژه استرلیزه کردن به حذف کامل همه موجودات ذره بینی اطلاق می شود: درصنایع غذایی، واژه واقع گرایانه تر «‌استرلیزه کردن تجارتی» استفاده می شود . یک محصول لزوماً خالی از هر گونه موجود ذره بینی ( میکروب) نیست، اما آن موجوداتی که می توانند در مراحل استرلیزه کردن دوام بیاورند، بعید است که در طول زمان نگهداری، رشد کرده و موجب فساد محصول شوند.

در کنسروکردن، لازم است مطمئن شویم که « نقطه سرد» به دمای دلخواه ، برای مدت زمان دلخواه رسیده است. برای اکثر محصولات کنسروی، میزان کمی از نفوذ گرما، به مرکز گرمایی وجود دارد. این امر موجب به عمل آمدن بیش از حد برخی بخشها، بخصوص بخشهای نزدیک به دیواره جعبه ( کانتینر) ، و خسارت به ویژگیهای غذایی وحسی می شود. این موضوع زمان بعمل آمدن طولانی دردمای کمتر را نشان می دهد.

شیر می تواند در دمایی متجاوز از 100 درجه سانتی گراد بصورت تجاری استریل و در جعبه های (کانتینرهای ) بدون هوا بسته بندی شود. شیر را می توان یا قبل و یا بعد از استرلیزه شدن بسته بندی کرد. مبنا ( اصل ) UHT، یا دمای بیش از حد بالا ،استرلیزه کردن مواد غذایی پیش از بسته بندی، و سپس قراردادن آنها در محفظه هایی از قبل استریل شده و درمحیطی استریل است. شیری که از طریق استفاده از دمای متجاوز از 135 به عمل آمده باشد، سبب کاهش در زمان مجاز ( کنترل شده) (S5-2) شده و عملیات جریان پیوسته را فعال می کند.

نمونه هایی از محصولات غذایی بعمل آمده از طریق UHT عبارتند از :

· مایعات – شیر ، آبمیوه ، خامه (سرشیر) ، ماست، شراب، سس سالاد

· غذاهایی با ذرات مجزا- غذای بچه ،محصولات گوجه فرنگی، آبمیوه ها و آب سبزیها ، سوپ ها

· ذرات بزرگ – خورشت ها

فواید UHT:

کیفیت بالا :

اعداد Z,D نسبت به موجودات ذره بینی ، از کیفیت بالاتری برخوردارند. کاهش زمان عملیات ، بدلیل وجود دمای بالا (UHTST) و زمان اندک گرم شدن و سرد شدن ، منجر به محصولی با کیفیت بالاترمی شود.

تاریخ مصرف (عمر) طولانی:

عمری بیشتر از 6 ماه ، بدون استفاده از یخچال انتظار می رود.

اندازه (سایز) بسته بندی:

شرایط فرآیند، مستقل از اندازه بسته بندی است، که این امر اجازه استفاده از جعبه های بزرگتر برای خدمات غذایی، یا برای فروش به تولید کنندگان مواد خوراکی را می دهد ( پوره میوه ضدعفونی شده در حمل با فولاد ضد زنگ)

بسته بندی ارزانتر:

هم هزینه بسته بندی و هم هزینه نگهداری وحمل ونقل را شامل می شود. بسته بندی لایه به لایه به ما اجازه استفاده از طرحهای گسترده ای را می دهد.

مشکلات استفاده از UHT:

استریل (ضدعفونی )بودن:

پیچیدگی تجهیزات و نصب آنها نیاز به ایجاد محیطی استریل در فاصله بین بعمل آمدن وبسته بندی دارد( مواد بسته بندی، شبکه لوله کشی،مخازن ، پمپ ها) ؛ وجود متصدیانی با مهارت های بیشتر لازم است؛ استریل بودن باید در حین بسته بندی ضدعفونی ادامه یابد.

اندازه ذرات ( قطعات):

در مورد ذرات بزرگتر، خطر بیش از حد پختن سطح آنها ونیاز به جابجایی مواد، پیش می آید – که هر دو مورد اندازه ذره را محدود می کند.

تجهیزات:

بدلیل ته نشین شدن جامدات ودر نتیجه بعمل امدن بیش از حد، کمبود امکانات برای استرلیزه کردن ذرات وجود دارد.

حفظ کیفیت:

گرمای ثابت لیپازها یا پروتئازها می تواند منجر به خراب شدن طعم ، دوره ژلاتینه شدن شیر در طول زمان شود – هیچ چیز برای همیشه دوام نمی آورد ! همچنین طعم پخته شده آشکارتری در شیر UHT وجوددارد.

روش UHT:

دوروش بنیادی در مورد UHT وجود دارد.

1- گرم کردن مستقیم

2- گرم کردن غیرمستقیم

سیستم (روش) گرم کردن مستقیم:

محصول از طریق ارتباط مستقیم با بخار، با ویژگی قابل شرب و یا مخصوص آشپزی ، گرم می شود. مزیت اصلی گرم کردن مستقیم این است که محصول در دمای بالا برای مدت کمتری نگهداری می شود. برای محصولی حساس به گرما،مانند شیر این به معنای خرابی و ضرر کمتر است.

دو نوع روش گرم کردن مستقیم وجود دارد. (‌لطفاً دیاگرام کلی تجهیزات را ببینید).

تزریق
دمیدن


تزریق :

بخار با فشار زیاد به مایع از قبل گرم شده، توسط تزریق کننده بخار، تزریق شده که منجر به بالا رفتن سریع دما می‎شود. بعد از نگهداشتن، محصول در خلا سریع سرد می شود، تا آب معادل را به مقداری بخار متراکم مورد استفاده تبدیل کند. این روش ، امکان سرد کردن و گرم کردن سریع و تبدیل (برطرف نمودن ) ناپایدار را فراهم می کند.اما این روش تنها برای برخی از محصولات مناسب است. این روش شدت دهنده انرژی است و از آن جهت که محصول در تماس با تجهیزات داغ است، احتمال خراب شدن و صدمه به مزه وجود دارد.

محصولات لبنی خشک و غلیظ:

شیر مایع حاوی تقریباً 88% آب است. شیرغلیظ با از میان برداشتن ( از بین بردن) نسبی آب بدست می آید. محصولات لبنی خشک، حتی مقدار بیشتری آب از دست می دهند، تاجاییکه به کمتر از 4% می رسد. مزیت هر دوی این فرآیندها ، افزایش تاریخ مصرف، راحتی،انعطاف پذیری محصول، کاهش هزنیه حمل و نقل ،ونگهداری است.

محصولات زیر در اینجا مورد بحث قرار می گیرند:

محصولات لبنی غلیظ ( فشرده) :

· خامه غلیظ شده ( تبخیر شده ) یا شیر کامل

· شیر غلیظ شیرین شده

· شیربدون چربی غلیظ شده

· آب شیر( آب پنیر) غلیظ شده

محصولات لبنی خشک:

· پودر شیر ( شیرخشک)

· پودر آب شیر( آب پنیر)

· پروئتین آب شیر غلیظ شده

اصول تبخیر و آب گیری رادربخش بعمل آمدن (فرآیند) مواد لبنی می توانید بیابید.

محصولات لبنی غلیظ شده :

خامه غلیظ شده و شیر کامل؛

پس از اینکه شیر خام، تصفیه و استاندارد (یکدست) شد. عمل از پیش گرم کردن 100-92 برای 25-10 دقیقه و 125-115 برای 1 تا 6 دقیقه ،انجام می شود. در این عمل فواید بسیاری وجود دارد:

· افزایش استحکام شیرغلیظ شده در طول استریزه کردن، کاهش احتمال انعقاد در طول نگهداری

· کاهش بار میکروبی اولیه

· تغییر(اصلاح) غلظت محصول نهایی

· ورود شیر به تبخیر کننده از پیش گرم شده

سپس شیر با خلا تبخیر در دمای پایین غلیظ می شود. این فرآیند بر مبنای قانون فیزیکی ای است که نقطه جوش مایع هنگامیکه در معرض فشاری کمتر از فشار اتمسفر قرار می گیرد، پایین می آید. دراین مورد ، نقطه جوش به حدود 45-40 کاهش پیدا می کند.این موضوع در مزه پخته شده تاثیری نمی گذارد. شیر 40-30% بصورت کاملاً جامد غلیظ می شود.

سپس شیر غلیظ شده ، هموژنیزه می شود تا دوام امولسیون چربی شیر افزایش یابد. فواید دیگری نیز بخصوص در مورد این محصول وجود دارد:

· افزایش رنگ سفید (سفیدی)

· افزایش غلظت

· کاهش قابلیت انعقاد


مقاله حسن نیت در مباحث حقوقی

مقاله حسن نیت در مباحث حقوقی در 33 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مقاله حسن نیت در مباحث حقوقی

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله حسن نیت در مباحث حقوقی در 33 صفحه ورد قابل ویرایش


مقدمه

از یک دیدگاه کلی می توان گفت که «حسن نیت» به دو طریق و شیوه درقرار دادها کاربرد دارد. به عبارت دیگر حسن نیت درقرار دادها در دو چهره متفاوت ظاهر شده و مورد توجه قانوگذار و حقوقدانان قرار می گیرد. غالباً حسن نیت درقراردادها به عنوان یک الزام و تکلیف برای طرفین قرارداد و از این حیث مورد بررسی قرار می‌گیرد. چهره دیگر حسین نیت آن است که حسن نیت یکی از طرفین قرارداد و عامل جلب حمایت قانونگذار از او می گردد. دراین چهره معمولاً حسن نیت در میزان مسؤولیت مؤثر بوده و قانونگذار مسؤولیت کمتری برای فرد با حسن نیت به نسبت شخصی که فاقد حسن نیت است، مقرر می‌کند. ما این دو جنبه چهره حسن نیت را به ترتیب به عنوان حسن نیت در چهره الزامی و تکلیفی و حسن نیت درچهره حمایتی نام گذاشته ایم.

اصل حسن نیت درقراردادها، اصلی است که در نظام حقوقی ایران و درمیان حقوقدانان مورد توجه و عنایت کافی قرار نگرفته است. البته در سالهای اخیر شاهد توجه بیشتری هم در جامعه حقوقی و هم از سوی قانوگذار به آن هستیم. اگر چه باید به این نکته توجه کنیم که هرچند حسن نیت به عنوان یک اصل کلی که رعایت آن در قراردادها ضرروی است و به عبارت بهتر اصلی که باید در قواعد عمومی قراردادها مورد توجه قرار گیرد، مورد بحث قرار نگرفته و از این عنوان بسیار به ندرت در منابع حقوقی و قوانین استفاده شده است، اما جوهره این مفهوم به دفعات و به شیوه های مختلف در کتب فقهی، حقوقی و نیز در قوانین مورد عنایت بوده است، بویژه اینکه دربسیاری از موارد قانونگذار احکامی وضع نموده است که می توان زیر بنا و مبنای اصلی یا یکی از مبانی اصلی آن احکام را حسن نیت دانست (برای نمونه رجوع شود به مواد، 69، 263، 325، 391، 438ق.م مواد 337، 349، 370 ، 391، 426، 490 و 500 ق.ت)

گام نخستین برای آشنایی با کاربرد حسن نیت درقراردادها، تعریف و شناخت مفهوم حسن نیت است.

اولین و اساسی ترین گام برای شناخت یک مفهوم و در قلمرو حقوق برای شناخت یک اصل حقوقی، ارائه تعریفی از آن است. این مطلب در مورد حسن نیت که به عقیده برخی تعریف شدنی نیست و نمی توان آن را در قالب یک تعریف آورد و مطابق عقیده ای دیگر ارائه یک تعریف مشخص از آن، کار درستی نیست، اهمیت بیشتری می یابد. از سوی دیگر به لحاظ معنا و محتوای حسن نیت، در برخورد با بسیاری از اصول و نهادهای حقوقی در می یابیم که محتوا و معنای این اصول و نهادها بسیار نزدیک با اصل کلی حسن نیت است و برای شناخت کامل این اصل ناگزیر از توجه به این اصول و نهادها هستیم. همچنین برای شناخت معنا و کاربرد این اصل و نیز آشنایی با سیر تاریخی آن، بررسی تاریخچه حسن نیت بطور اجمال، ضروری می نماید. از گذشته تا کنون نسبت به پذیرش این اصل ایرادها و انتقادهایی مطرح شده و در مقابل نیز پاسخهایی به این ایرادها داده شده و از پذیرش آن دفاع شده است. اما هر گاه این اصل در حقوق قراردادها پذیرفته شود موضوع بعدی که برای شناخت آن و کاربرد آن باید مورد بررسی قرار گیرد آن است که در عمل چگونه می توان ا حراز کرد که یک طرف قرارداد دارای حسن نیت بوده است یا خیر. آیا باید به انگیزه و جنبه های درونی و نیت واقعی او توجه کرد یا ملاکهای عینی و خارجی در این زمینه وجود دارد و باید بکار گرفته شود. آخرین بحث کلی در مباحث شناختی و نظری در مورد حسن نیت آن است که حسن نیت در قراردادها دارای دو چهره است. در چهره اول طرفین ملزم به رعایت این اصل و به تعبیر دیگر رعایت صداقت، درستی و... و خودداری از فریب، خدعه و... هستند و از حسن نیت در چهره دوم مواردی را در نظر داریم که یک طرف قرارداد از روی حسن نیت و با نداشتن آگاهی از یک واقعیت، اقدامی کند و قانونگذار به این جهت او را به طریقی مورد حمایت قرار می دهد.


از گذشته تا کنون در سلسله مباحث مربوط به حسن نیت، موضوعی که ذهن حقوقدانان را به خود مشغول کرده است عبارت بوده است از «شناختن و شناساندن مفهوم حسن نیت». حسن نیت را می توان اصطلاحی بسیط دانست. اصطلاحی که به سختی در قالب یک تعریف ساده و سهل می آید و لذا این عقیده مطرح شده که برای شناخت حسن نیت و بکار بستن آن، ارائه تعریفی از آن ضرورت ندارد. با وجود این به طرق و با تعابیر مختلف، سعی در تعریف حسن نیت شده است. بسیط بودن مفهوم حسن نیت و گستردگی آن موجب ارتباط وسیع آن با بسیاری از اصول و نظریه هایی که در واقع، مضمون و محتوای آنها ضرورت پای بندی به اخلاقیات و رعایت صداقت، انصاف و ... است شده و به این ترتیب مشکل شناخت حسن نیت و قلمرو آن دو چندان می شود.

در این تحقیق برآنیم که با بحث و بررسی در زمینه تعاریف ارائه شده از حسن نیت در مبحث اول و نیز بررسی اصول و اصلاحات مرتبط با آن در مبحث دوم، به قدر توان در شناسایی این اصل گام برداریم.


مبحث اول: تعریف حسن نیت

هر گاه واژه «حسن نیت» بکار برده می شود معنای روشن و ساده ای از آن به ذهن متبادر می شود. کمتر کسی را می توان یافت که در درک معنای حسن نیت با مشکل مواجه گردد. تعریفی که افراد مختلف در پاسخ به سوال از معنای حسن نیت می کنند مشابه و نزدیک است. حسن نیت یعنی داشتن صداقت، نیت پاک و بی شائبه و درست.

اما هنگامی که صحبت از بکار بردن «حسن نیت» در قراردادها می شود، دیگر، آن سادگی و بدیهی بودن معنا و مفهوم حسن نیت وجود ندارد و سوال و ابهامی جدی از این جهت مطرح می گردد. حسن نیت در قراردادها یعنی چه؟ می توان گفت که مشکل از آنجا ناشی می شود که «حسن نیت در قراردادها» به معنای ورود قاعده ای که جنبه اخلاقی دارد در قراردادها و به تعبیر بهتر در عالم حقوق می باشد. پذیرش ورود و کاربرد «حسن نیت» در قراردادها به معنای آن است که حسن نیت به عنوان یک اصل و قاعده مطرح شود و در نتیجه مسائل و موضوعات حقوقی بهمان ترتیب که در مورد بسیاری اصول و قواعد دیگر مطرح می شود در این مورد نیز مطرح گردد. یعنی بطور خلاصه اولا: باید موضوع الزام آور بودن آن مورد توجه قرار گیرد. ثانیا: آثار و کاربرد آن در مراحل مختلف قرارداد مورد بحث قرار گیرد. ثالثا: و شاید مهمتر از همه، ضمانت اجرا یا ضمانت اجراهایی برای نقض این قاعده در نظر گرفته شود. این گونه مسائل و موضوعات از یکطرف از معنا و مفهومی که برای حسن نیت در نظر گرفته می شود متاثر هستند و از سوی دیگر بر ارائه تعریف و معنایی دقیق و روشن از حسن نیت اثر می گذارند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر گفته شود «حسن نیت در قراردادها» از نظر معنا و مفهوم، سهل و ممتنع است. سهل است چون حسن نیت معنایی نسبتا روشن و ساده دارد و لذا ابتدائا معنایی از این عبارت در ذهن نقش می بندد و ممتنع است چون با شناختی که از قراردادها و نکات و مسائل حقوقی مربوط به آن وجود دارد ارائه تعریف روشن و دقیقی از حسن نیت در قراردادها کار آسانی نیست و فهم و درک معنای آن و تبیین آن مستلزم تعمق و تحقیق ویژه در مورد آن است. اصولا همانطور که در بحث از ایرادها و اشکالهایی که نسبت به حسن نیت در قراردادها و پذیرش آن مطرح خواهد شد[1]، از جمله مهمترین ایرادها در این زمینه آن است که به کاربردن حسن نیت به عنوان یک اصل در قراردادها در حالی که از نظر معنا و مفهوم، مبهم و مجمل است و نمی توان مرز دقیقی از این جهت برای آن ترسیم نمود، امکان پذیر نیست و به همین جهت ارائه ضابطه مشخص و صریحی برای احراز وجود حسن نیت یا عدم آن دشوار است. با این مقدمه در خصوص معنای حسن نیت و خاطر نشان کردن دشواری مطلب، اکنون به بیان و بررسی تعاریفی که در این زمینه ارائه شده است می پردازیم.

بحث معنا و تعریف حسن نیت، هم در نظامها و سیستمهای حقوقی که آن را پذیرفته اند مطرح شده و مورد بررسی قرار گرفته است و هم در نظامها و سیستمهای حقوقی که مخالف پذیرش آن در قراردادها هستند. مفاهیم و تعاریفی که در کشورهای مختلف و از سوی حقوقدانان مختلف مطرح شده است یکسان وثابت نیست و تلاش بر آن است که وجوه مشترک این تعاریف و شاخصه های حسن نیت استخراج شده و در نهایت بتوان تعریفی کامل، دقیق و روشن از حسن نیت در قراردادها ارائه نمود. مجموع تعاریفی را که ارائه شده است می توان بر یک مبنا به دو دسته کلی تقسیم نمود. ملاک و مبنای این تقسیم بندی آن است که حسن نیت از جنبه و دیدگاه «مثبت»[2] تعریف شود و یا از جنبه و دیدگاه «منفی»[3]. به عبارت روشن تر گاهی حسن نیت بر این اساس تعریف می شود که مشتمل بر چه چیزهایی است و چه مواردی «حسن نیت» تلقی می شود و گاهی بر این اساس که چه مواردی «حسن نیت» تلقی نمی شود و به تعبیر دیگر سوء نیت محسوب می گردد.


الف: تعریف «مثبت» از حسن نیت

اصطلاح «حسن نیت» معادل «Good faith» (در حقوق انگلیس و آمریکا و بطور کلی متون انگلیسی)، «Bonne foi» (در حقوق فرانسه) و «Treu und Glauben» (در حقوق آلمان) می باشد. در حقوق رم نیز واژه «Bona fides» بدین منظور بکار برده می شد. . در حقوق رم نیز همانند وضعیت فعلی، اتفاق نظری بر روی معنا و تعریف حسن نیت وجود نداشت. تعاریفی را که از حسن نیت (Bona Fides) ارائه می گردید می توان به چند دسته تقسیم کرد:

1- پای بندی به قول و تعهد[4]:

یک فرد باید به تعهد خود پای بند باشد. از منظر حسن نیت و انصاف توافقها باید محترم شمرده شده و رعایت گردند.

2- اجتناب از حیله و عدم رعایت انصاف: از جمله معانی که حقوقدانان قرون وسطی و شارحین حقوق رم برای حسن نیت ذکر می کردند و قرابت زیادی با مفهوم حسن نیت در وضعیت فعلی نیز دارد عبارتست از این که بر طبق نظر این حقوقدانان حسن نیت و انصاف[5] به این معناست که هیچ یک از طرفین نباید طرف دیگر را گمراه کرده یا از قِبل او منتفع گردد. برای مثال فروش ملک بدون اعلام اینکه حق ارتفاقی نسبت به آن وجود دارد بر خلاف حسن نیت است. همچنین اجتناب از تقلب ضروری است. فروشنده ای که آگاهانه مال غیر را فروخته و در قرارداد، مسؤولیت خود در صورت تعلق مال به غیر را نفی و سلب کرده است در مقابل خریدار مسؤول می باشد. در مجموع حقوقدانان قرون وسطی چنین نتیجه می گرفتند که حسن نیت به معنای آن است که نباید هیچ گونه خدعه و فریب و تدلیسی وجود داشته باشد.[6]

حیله و تقلب (fraud) به دو نوع تقسیم می شد: سببی (Causal) و فرعی (Incidental). تقلب سببی منجر به انعقاد قرارداد توسط یک شخص می گردید به گونه ای که در فرض عدم وجود آن تقلب (و آگاهی از حقیقت) مبادرت به انعقاد قرارداد نمی کرد. تقلب جزئی و فرعی باعث می شد که یک فرد با شرایط زیان بارتری قرارداد منعقد نماید. ازجهت موضوع حسن نیت نیز قراردادها به دو نوع تقسیم می شدند. قراردادهای مبتنی بر حسن نیت[7] (یا از نوع حسن نیت) و قراردادهای حقوقی محض[8]. طرف قرارداد که قربانی حیله و تقلب بود همواره می توانست از بند قرارداد رهایی یابد اما کیفیت این رهایی در دو نوع قرارداد متفاوت بود. قراردادهای مبتنی بر حسن نیت به واسطه حیله و تقلب سببی خود به خود باطل بودند اما قراردادهای حقوقی محض باطل نبودند بلکه طرف قرارداد می توانست موضوع حیله و تقلب را به عنوان یک دفاع مطرح نماید.

یکی از تعهدات فرعی[9] مشتق از دکترین حسن نیت می داند[10]. منابع موجود در مورد حقوق دیگر کشورها نیز بطور ضمنی یا صریح دلالت بر این عقیده دارد[11].

3- منع توسل به حق پس از تعهد به عدم اعمال آن: هر گاه یکی از طرفین قرارداد صریحا یا بطور ضمنی و با گفتار و رفتار خود این عقیده و اطمینان را در طرف دیگر ایجاد نماید که حقوق قانونی خود را اجرا نخواهد کرد در این صورت پس از آن از توسل به آن حقوق و اِعمال آنها منع می گردد. به دنبال قاعده waiver در کامن لو و به جهت نقائص این قاعده، دکترین مذکور تحت عنوان «Promissory or equitable estoppel» شکل گرفت. دو دلیل برای نامیدن این دکترین به عنوان مذکور ذکر شده است: اول: کفایت اظهار و اعلام یک قصد یا (اظهار) یک وعده (به طرف قرارداد) دوم: اینکه این دکترین در قلمرو انصاف (equity) تکامل پیدا کرده است[12]. estoppel به عنوان یک قاعده عام و کلی به معنای آن است که یک طرف قرارداد از انجام عملی مغایر با عمل و گفته قبلی خود ممنوع است. این قاعده دارای جلوه های متعدد و به تعبیری دارای انواع مختلفی است مانند «Proprietary estoppel» و «estoppel by convention». بنابراین نه تنها ادعای مشابهت دکترین Promissory estoppel با قاعده waiver شده است[13]، بلکه ضرورت جمع همه انواع estoppel تحت یک عنوان جامع و کامل مورد بحث و تاکید قرار گرفته است. لرد دنینگ نیز در پرونده Mcilkenny v. Chief constable of the wesmidlands (1980) انواع این دکترین را به خانه بزرگی با اتاقهای بسیار تشبیه کرده که هر اتاق به گونه ای متفاوت از دیگر اتاقها مورد استفاده قرار
می گیرد[14]. بهر حال وجه مشترک همه انواع estoppel منع یک طرف قرارداد از اقدام مغایر با گفته ها و رفتار قبلی اوست[15] که طرف دیگر بر آن اتکا و اعتماد کرده است.

استاپل به گونه ها و تعابیر مختلف اما نسبتاً نزدیکی ترجمه شده است مانند: "ماخوذ بودن به اقرار"، "منع تناقض گویی به زیان دیگری"، "مانع طرح دعوی"، "منع انکار بعد از اقرار". این گونه تعابیر در حقیقت بخشی از واقعیت را نشان می دهند[16] و معنا و مفهوم کامل و دقیق استاپل و موارد کاربرد آن بسیار وسیع تر از این موارد است و بهمین جهت نیز کمتر تعریفی می توان یافت که جامع و کامل بوده و همه ابعاد استاپل را تعیین نماید.

مبنای منع طرف قرارداد در Promissory estoppel و یا بطور کلی در ممنوعیت اقدام مغایر، از اینکه به حق خود متوسل گردد، خلاف انصاف و غیر منصفانه بودن چنین اقدامی است. این عمل مخالف مقتضیات حسن نیت در قراردادهاست و بهمین جهت نیز در بسیاری موارد در بحث از اصل کلی حسن نیت، قاعده و دکترین estoppel بطور کلی و یا Promissory estoppel بطور خاص مطرح و مورد بحث قرار گرفته است.

دررای داوری شماره SCH – 4318 صادره از مرکز داوری وین در اتریش در تاریخ 15 ژوئن 1994 تصریح شده است که اصل estoppel کاربرد ویژه ای از اصل کلی حسن نیت است[17]. مفهوم و ویژگیهایی که برای این اصل ذکر می شود نشان دهنده وحدت و مشابهت مبنای آن با معنا و مفهوم حسن نیت است.[18]رعایت انصاف و منصفانه بودن عمل یک طرف که از اجزاء متشکله و به تعبیری شرایط اعمال این اصل است از مصادیق اصل کلی حسن نیت است. همچنین گفته شده است که مسؤولیت پیش قراردادی[19] که در حقوق آلمان به موجب رویه قضایی و بر اساس اصولی از جمله حسن نیت ایجاد شده و تکامل یافته است مشابه اصل promissory estoppel در حقوق کامن لا می باشد[20] .

در خصوص ارتباط این دو مفهوم با یکدیگر با صراحت گفته شده است که: «قاعده استاپل بر اصول انصاف و حسن نیت استوار است و بدیهی است که اصول مزبور از جمله اصول مورد قبول در تمام نظامهای حقوقی جهان است. از این رو، در حقوق داخلی اغلب کشورها، می توان ردپای استاپل را تحت عناوین دیگر پیدا نمود. در حقوق داخلی کشورهای دارای حقوق نوشته نیز این قاعده تحت عنوانهای دیگر مانند اصل «ظهور[21]»، در حقوق فرانسه، آلمان و ایتالیا یا اصل «اعتماد[22]» در حقوق سوئیس وجود دارد که همگی منبعث از حسن نیت در حقوق رمی می باشند».[23]

یکی از حقوق دانان پس از احصاء دکترین های مربوط به قلمرو انصاف[24] (معاملات غیر معقول و خلاف وجدان[25]، استاپل منصفانه[26]، اظهار خلاف واقع[27]، اشتباه یک طرفه و مشترک[28]، اجرای بخشی از قرارداد[29]) می گوید اگر کسی ابتدا انواع رفتاری را که می تواند مصداق دکترین های مذکور باشد تجزیه کند و سپس بر اهمیت چنان رفتاری در تحقق یک رابطه بین طرفین یا در خود آن رابطه، تمرکز کند می تواند به نحو روشن تری این موضوع را ارزیابی کند که چه موقع و چرا آن رفتار ممکن است وظیفه حسن نیت را موجب گردد. البته این موضوع آشکارتر نیز مطرح است که وقتی یک شخص این دکترین ها را با هم مد نظر قرار می دهد چنین به نظر می رسد که آنها در عمل چهار نوع متفاوت از رفتار را نشان می دهند که هر یک، خصیصه های متمایز خود را دارد. همچنین هر یک از آنها این موضوع را مطرح می کند که وظیفه حسن نیت در چهار محیط متفاوت مرتبط می تواند ایجاد گردد.[30] بنابراین از نظر این حقوقدان نیز اگر اعمال، رفتار و اقداماتی که حسب مورد مصداق یکی از دکترین های حوزه انصاف قرار می گیرد در نظر گرفته شود و محتوا و ماهیت این رفتار تجزیه و تحلیل گردد ملاحظه می شود که درواقع بر مبنای این رفتار و دکترین های مربوطه، وظیفه رعایت حسن نیت است که برای طرفین ایجاد شده و در نظر گرفته می شود.

4- اظهار (توصیف) خلاف واقع[31]: این اصل از اصول مهم و تثبیت شده در حقوق قراردادها در سیستم حقوقی کامن لو می باشد اصلی مستقل که فروع و مسائل مربوط به آن در جای خود و بطور خاص مورد بحث قرار گرفته است. وضعیت در مورد این اصل به گونه ای است که بر خلاف اصولی که تا کنون مورد بحث قرار گرفت، طرح بحث ارتباط آن با اصل کلی حسن نیت و بویژه ادعای اینکه این ارتباط بسیار نزدیک بوده تا جایی که می توان گفت اعتقاد به شمول اصل کلی حسن نیت بر این اصل اعتقاد گزافی نیست، مورد انتقاد و تامل جدی قرار می گیرد.


مقاله جستاری در گرایش و پیدایش شیعه

مقاله جستاری در گرایش و پیدایش شیعه در 24 صفحه ورد قابل ویرایش
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 24
مقاله جستاری در گرایش و پیدایش شیعه

فروشنده فایل

کد کاربری 6017
کاربر

مقاله جستاری در گرایش و پیدایش شیعه در 24 صفحه ورد قابل ویرایش


فهرست مطالب

عنوان شماره صفحه

سخن نخست.................................................................................................................. 1

شیعه.............................................................................................................................. 2

ادوار تاریخی تشیع........................................................................................................ 6

غیبت............................................................................................................................... 7

نیابت.............................................................................................................................. 7

اجتهاد............................................................................................................................ 7

مسئولیت شیعه بودن..................................................................................................... 9

مصلحت – حقیقت........................................................................................................ 14

منابع و مآخذ............................................................................................................... 24



سخن نخست

انسان زنده و پویا و تلاشگر با تکیه بر اندیشه هایش هویت می یابد و شناخته می شود نگرشی با تکیه بر کنش ها و واکنش ها و راه و رسم های انسان برتر . الگو، اسوه بی تردید راهگشا و راهنماست . و دوسوی یک مرز همراه درمقابل با یکدیگر صف آرائی کرده اند .

سمت و سوی حق و جبهه باطل ، پرچم ایمان و بیرق کفر، و بدون تقابل این دو که زندگی شاید تحمل و روزمرگی باشد و خورد و پوش و چه و چها .

سرنوشت شیعه دردوران تلخ و شیرین تاریخ پرماجرایش عبرت آمیز پند آموز است ازتشکیل نخستین هسته مقاومت درمقابل بدعت گذارها ، پوست خز پوشها ، رانت خواران و …

تا امروز که نگرش دنیای غارتگر درمقابل شیعه جر تحریف حقایق و برخورد حذفی فیزیکی نیست . تشیع همواره برپای ایستاده است .

و دشمنان این مکتب پس از یأس از مبارزه منطقی و رویاروی و اصولی بسیار کوشیده اند با تحریف اصول تشیع و پیرایه بستن به آن تا مرز خرافه و گزافه از تلالو انوار درخشان ارزشهای آن بکاهند .

اما دراوج آوازه گری دشمنان شیعه ، مکتب تشیع همواره توانسته است جایگاه تاریخی خود را حفظ کند . جستار حاضر کنکاشی به تعجیل و تلمیح است و مشتی است نمونه خروار که بیشتر از زبان دشمنان شیعه آورده شده امید که بینان اندیشه سترگ باخواندن این صفحات استحکامی بیشتر یابد .
شیعه

بعداز رحلت پیامبر اکرم ، درباره جانشینی حضرت درمیان مسلمانان اختلاف شدیدی پدید آمد و همین نظرات مختلف سبب بوجود آمدن فرق مختلفی نیز شد . ازسوی دیگر لزوم صدور قوانین جدید برای مسائل دینی و سیاسی و اجتماعی سبب شد که دانشمندان اسلامی با توجه و بهره گیری ازقرآن و سنت رسول اکرم و احادیث و اعمال جانشینان رسول خدا ، علم جدیدی به نام فقه را به وجود آورند ، که دراین علم به اعمال و رفتار روزمره انسان درجامعه اسلامی پرداخته شده و قوانینی صادر می شود .

ازقرن دوم و سوم هجری و مخصوص دردوره عباسیان و زمان مأمون خلفه عباسی جدلها و بحثهای مذهبی فرق مختلف شدت گرفت . عیسوی و یهودی و زرتشتی و سایر ادیان به آزادی هریک دلایلی را جهت اثبات حقانیت خویش عرضه می کردند و با مدعیان سایر ادیان به مباحث و مجادله می نشستند . دراین میان دانشمندان اسلامی جهت دفاع از اسلام ، علمی به نام علم کلام را پدید آورند. علم کلام درباره حقانیت دین اسلام و اصول دین بحث می نمود و وظیفه پاسداری از دین را برعهده داشت .

فرقه شیعه نیز عقاید و نظرات خاصی درباره علم فقه و کلام دارد . می دانیم که شیعیان کسانی هستند که تنها حضرت علی (ع) را به جانشینی حضرت رسول اکرم سزاوار می دانند و حضرت علی (ع) را امام اول خویش می شمارند . ازنخستین شیعیان می توان مقداد بن ای سود ، سلمان فارسی ، ابوذر غفاری و عماربن یاسر را نام ببریم . اماگروندگان به حضرت علی درقرون بعدی به چندین فرقه مختلف تقسیم شدند که مشهورترین آنها عبارتند از امامیه ، اسماعیلیه و علویه . درزیر به توضیح هریک خواهیم پرداخت ولیکن لازم به ذکر است که همگی فرق زیر با نام شیع نامیده می شوند .

غلاة یا غالیه : این گروه کسانی بودند که درحق حضرت علی و فرزندانیش غلو می کردند و اعمال ما فوق تصور بشر و الوهیت الهی بدیشان قایل می شدند و به این سبب ایشان را با جمع کلمه غلو کنندگان یا غلیه نامیده اند . این دسته درواقع شیعه محسوب نمی شوند ، اما مورخان و ملل و نحل معمولاً ایشان را جزو فرق شیعه می آورند .

امامیه : ایشان حضرت علی (ع) راامام می دانند و بیعت کنندگان با ابوبکر و خلافت ابوبکر و عمررا گمراه می دانند . مخالفین و دشمنان شیعه چون این فرقه خلافت ابوبکر و عمر را در کرده اند به ایشان نام رافضه داده اند . امامیه نام عمومی شیعه وشیعیان دوازده امامی نیز می باشد .

زیدیه : این دسته بعد از حضرت سجاد (ع) درکوفه با فرزند حضرت به نام زید بیعت کردند . این واقعه درزمان خلافت هشام بن عبدالملک رخ داد .

کیسانیه: این فرقه ازشیعه امامت را حق محمد حنفیه پسر دیگر حضرت علی بن ابی طالب (ع) می دانند که مادرش دختر حضرت رسول (ص) نبود . کلمه کیسانیه برگرفته شده از لقب مختار بن ابی عبیدثقفی می باشد که به نام کیسان ملقب ود . (عباسیان)

راوندیه : بعداز مرگ محمد بن حنیفه در سال 81 هجری قمری ، از دل فرقه کیسانیه ، راوندیه پدید آمد . بدین ترتیب دسته ای از فرقه کیسانیه با ابوهاشم عبدالله پسرمحمد بن حنیفه بعیت نمودند و چون وی درسال 98 ه . ق وفات یافت ، گروهی از پیروان او با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بیعت نمودند و امامت حق محمد بن علی که ازفرزندان عباس عموی پیامبر بود دانستند . این گروه از این پس به شیعه آل عباس یا رواندیه معروف شدند . در مقابل شیعه آل عباس ، شیعه علویه قرارداشتند .

علویه : یا علویان اسم عام شیعیان می باشد که بخصوص دردوره عباسی این کلمه رونق زیادی گرفت . علویان بعد از امیرالمؤمنین (ع) و دو فرزندش ، حضرت زین العابدین ابو محمد بن حسین را امام می دانستند و پس از شهادت آن حضرت ، درمقابل زیدیه که زیدرا قبول می کردند این گروه برخلاف ایشان ابوجعفر محمد بن علی (114-59 ه.ق)

فرزند دیگر امام چهارم را که باقرالعلوم لقب داشت ، امام پنجم می شمارند و پس از امام پنجم ابوعبدلله جعفربن محمد الصادق (148-83) را به عنوان امام ششم می شناختند . اما بعد از وفات امام ششم ، شیعیان علوی به شش فرقه منقسم شدند ، که معروفترین آنها عبارتند از :

ناووسیه : پیروان این فرقه معتقد بودند که امام ششم وفات نیافته بلکه غیبت کرده و روزگاری برمی گردد و جهان از عدل او لبریز می شود و اومهدی موعود است . این فرقه را ناووسیه می گویند .

اسماعیلیه : این فرقه اعتقاد به زنده بودن اسماعیل فرزند امام جعفر صادق داشتند و اسماعیل را جانشین حضرت می دانند رئیس این دسته ابی الخطاب محمد بود و ازاین روی گاه ایشان را خطابیه می نامند . درواقع این گروه منشاء اصلی فرقه اسماعیلیه است که شهرت فراوانی یافت (حسن صباح و اسماعیلیان )

مبارکیه : بعداز رحلت حضرت امام جعفر صادق ، عده ای دور محمد بن اسماعیل راگرفتند و رئیسی پیدا کردند به نام مبارک که نام این فرقه ازوی گرفته شده است . درواقع مبارکیه منشعب از اسماعیلیه است و گروهی از اسماعیلیان نیز به این فرقه گرویدند .
مسئولیت شیعه بودن

شیعه بودن ، مسئولیتی ایجاد می کند ، اخص از انسان بودن و متفکر بودن و مسلمان بودن که خاک شیعه ، مسئولیت خیز است . اما شیعه علوی ، نه شیعه صفوی که عامل سلب مسئولیت و نفی همه امر و نهی هایی است که به انسان و مسلمان خطاب شده است . تشیع صفوی ، مذهب راه حل یابی است برای گریز از مسئولیتها مذهب تجلید و تذهیب و تجلیل قرآن : نه تحقیق و تفسیر قرآن . تقدیس قرآن امانه برای بازکردن و خواندن قرآن .توسل یکسره به کتاب دعا ، برای بستن قرآن ، چرا که گشودن قرآن سخت است و مسئولیت آور ، کتابی که چنان حساب و کتاب دقیقی دارد که می گوید : نتیجه یک ذره کار نیک را می بینی ، وکیفر ذره ای کار بد را می چشی (فمن یعمل مثقال ذره خیرایره و من یعمل مثقال ذره شرایره )قیامت ، روزی است که دستاورد خویش را می نگری (یوم ینظر المرءما قدمت یداه ) . همین !

وانفاق ، ازدست گذاشتن همه چیز است ، انفاق جان ، مال ، زندگی ، زن و فرزند است . چه ، درراه عقیده در راه مردم این ها همه فتنه اند . باید دنیا را پلید بشماری و شب وروزت را وقف کنی . آن هم نه درگوشه تنبلی و بی مسئولیتی زهد و ریاضت و عبادت و اعتکاف … بلکه درمتن جهاد و اجتهاد و مردم و عقیده و عمل . اینهمه مسئولیت ؟ اینهمه سنگینی ؟ خیلی سخت می گیرد .

اما شیعه صوفی نگران نیست ، زیرا برایش راه حلهای ساده ای دارد : کتاب دعا را می گشاید ، نوشته است که فلان چهار کلمه را اگر درپله چهارم صفا و مروه بایستی و بخوانی ، پولدار می شوی ! این مال دنیا – و اگر همین دعا را بنویسی ، یا رو به قبله بایستی و بخوانی . ویا با آب انار روی کاسه آب ندیده بنویسی و بخوری تمام گناهات – افزونتر ازستاره های آسمان و ریگهای بیابان و قطرات باران بخشوده می شود . پاک همچون روز اولی که از مادرزاده زائیده شدی – اینهم آخرت-پس مؤمن زرنگ به این ، رو می آورد که هم راحت تر است و هم کم خرج تر و هم پردرآمد تر ! او لای قرآن را باز نمی کند . که را ه حلش را درکتاب دعا یافته است !

علی (ع) دربرابرمان ایستاده است ، اگر بشناسیمش – که همه مصالح خویش و سرنوشت خود و خانواده و فامیل و گروهش را فدای حق و ناس می کند و لحظه ای میدان جهاد و مبارزه راخالی نمی گذارد و با این همه دربرابر مسئولیت عظیمی که بردوش دارد ، چنان مضطرب و وحشتزده است ، اضطراب و وحشتش را به دوستدار و آشنای خویش نیز منتقل می کند – بار مسئولیت بر دوشمان می افتد پیامبر پیش رویمان ایستاده است – و به دختر عزیر دردانه اش می گوید : فاطمه ! کارکن کار. که من برای تو هیچ کاری نمی توانم کرد – شناختنش از مسئولیت سرشارمان می کند .

پس بجای شناختن محمد و علی و خواندن و فهمیدن قرآن و قبول مسئولیت راه حلی می جوئیم و می یابیم !

بجای شناختن پیامبراسلام و گوش سپردن به سخنان او و بجای شناختن علی و زندگیش و خواندن و فهمیدن قرآن و قبول مسئولیت ، راه حلی می جوئیم و می یابیم !

بجای شناختن پیامبر اسلام و به جای شناختن علمی و زندگیش و خواندن و فهم نهج البلاغه اش ، حبشان را بگیر و شناختن را رها کن ! چرا که حب علی (ع) ناشناخته ایجاد مسئولیت نمی کند علی مجهول ، مانند بتی است که می پرستیمش بی آنکه میان ما و او هیچ ارتباطی وجود داشته باشد .

بی شناختن علی ، چون دیگران است ومیان او ومحبان خالص و بی معرفتش هیچگونه تحمیل و امر و نهی و مسئولیتی ایجاد نمی شود .

هرچه میخواهی گریه کن ، برسر بزن ، غش کن ، هوبکش و عشق و محبت بورز- بی اندکی شناخت علی را فرشته کن . خدایش کن نمی تواند ذره ای درزندگیت نقشی داشته باشد و بایستی بر دوشت بگذارد . فقط نشنانسش ، که شناختن مسئولیت آور است ! چنین است که شناختن علی جرم است . و به همین دلیل است که امروز – پس از قرنها – علی را باید ازبان «سایمان کتانی»و «جرج جرداق» طبیبان مسیحی – بشناسیم و نهج البلاغه را با تصحیح پاورقی و چاپ شیخ محمد عبده مفتی اعظم مصر و رهبر اهل تسنن – ببنیم . که محبان علی نه تنها به شناخت و فهم نهج البلاغه و علی ، نیازی ندارند بلکه از روبروشدن با این دو می هراسند .