فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

دوستی و دوستیابی

اگر اندکی دقت کنید ، متوجه خواهید شد که شما آگاهانه و یا ناخود آگاه به دنبال دوست هستید اما آیا تا کنون فکر کرده اید که دوستی چیست و دوستی حقیقی کدام است؟ از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است ، صرف نظر از اینکه در چه جامعه ای زندگی می کند طبعاً به دنبال یافتن یاران و دوستان و همراهانی برای خود است البته چون این گزینش در میان اقوام و ملل مختلف ، شک
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 102 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 90
دوستی و دوستیابی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

دوستی و دوست یابی

مقدمــــه

اگر اندکی دقت کنید ، متوجه خواهید شد که شما آگاهانه و یا ناخود آگاه به دنبال دوست هستید. اما آیا تا کنون فکر کرده اید که دوستی چیست و دوستی حقیقی کدام است؟ از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است ، صرف نظر از اینکه در چه جامعه ای زندگی می کند طبعاً به دنبال یافتن یاران و دوستان و همراهانی برای خود است . البته چون این گزینش در میان اقوام و ملل مختلف ، شکل های متنوعی پیدا می کند و با انگیزه های گوناگون یا بر اساس احساسات متفاوت عقلانی ، عاطفی و غیر از آن به وجود می آید ، تعاریف مختلفی نیز از این واژه ارائه شده است. گروهی دوستی را صرفاً به معنای " معاشرت" دانسته اند. گروهی دیگربراین باورند که دوستی عبارت است از یک نوع ارتباط خاص که در مقاطع مختلف و یا در زمانی خاص ، میان افراد پیدا می شود. برخی دیگر نیز معتقدند که دوستی یک نوع قرار داد اخلاقی است که با انگیزه های خاص دنیوی و اخروی بین افراد به وجود می آید.
● دوستی یعنی چه ؟

در تفسیر المیزان درتوضیح کلمه " أَخِلاّء" دوستی چنین تعریف شده است: " کلمه أخلاّء جمع خلیل به معنای دوست است. و اگر دوست را خلیل گفته اند بدان جهت است که آدمی ، خُلّت یعنی حاجت خود را به او می گوید. و ظاهراً مراد از اخلاّء ، مطلق کسانی است که به یکدیگر محبت می کنند. چه متقین و اهل آخرت که دوستی شان با یکدیگر به خاطر خداست ( نه به خاطر منافع مادی) و چه اهل دنیا که دوستی هایشان به منظور منافع مادی است در کتاب " المحجّهٔ البیضاء " ، دوستی چنین تعریف شده است: " دوستی یعنی همنشینی ، معاشرت و گفتگوی انسان با افرادی که به آنها علاقه و محبت دارد ، زیرا با غیر دوست معمولاً کسی قصد معاشرت ندارد. این دوستی و ارادت و محبت ، یا لِذاته است (یعنی به خودی خود مطلوب است ) و یا مجازی و واسطه ای است که انسان به وسیله آن به دوست حقیقی برسد."

بنابراین دوستی ها ممکن است براساس منافع مادی و خواهش های نفسانی و اغراض و احساسات باشد و یا بر اساس یک انگیزه صحیح . با استفاده از آنچه گذشت ، دوستی صحیح بر اساس معیارهای دینی را این چنین تعریف می شود :

محبت ، علاقه ، ارتباط روحی ، حسن معاشرت و گفتگو میان دو فرد و یا بین افراد جامعه با ملاک صحیح و انگیزه های الهی ، به طوری که دوستان بر اساس آن بتوانند نیازهای فردی و اجتماعی و احتیاجات دنیوی و اخروی خود را تأمین کنند.


● دوستی حقیقی

این نوع از دوستی مخصوص اولیاء و مؤمنان واقعی است که تمام ارادت و انس و محبت خود را نسبت به خداوند تبارک و تعالی و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام صرف نموده اند. آری اینان نخبگان عالم و کسانی هستند که از غیر دوست رسته ، و به دوست پیوسته اند و آنچنان لذت این دوستی را چشیده اند که حاضر نیستند دنیا و آنچه در آن است را با لحظه ای انس و محبت و مناجات با خدای تعالی و ارادت به ساحت معصومین علیهم السلام عوض کنند. زیرا آنها خود مصداق واقعی این آیه هستند

" والّذینَ آمَنوُا أَشَدُّ حُبًّا لِلّه"[1]
آنان که ایمان دارند بیشترین محبت و عشقشان به خداست .

● دوستی مجازی

بر پایه آنچه تا بدین جا در تعریف دوستی گفته شد روشن می شود که هر علاقه و محبتی که انسان به غیر از خداوند تبارک و تعالی و ائمه معصومین علیهم السلام دارد ، دوستی مجازی است. حال اگر این دوستی برخاسته از خواهش های نفسانی و شر و فساد باشد ، رهزن آدمی است و انسان را به منجلاب فساد می کشد و اصولاً چنین دوستی هایی ناپایدار خواهد بود.
اما اگر این دوستی ، دارای معیار صحیح بوده و از انگیزه الهی و فطرت انسانی نشأت گرفته باشد ، ضمن آنکه پایدار می ماند ، سرانجام انسان را به سعادت رهنمون خواهد شد.
بی شک یک مسلمان که با نگاه دینی ، روش زندگی خود را ترسیم می کند و تمام مراحل و ابعاد آن را حرکت به سوی کمال می داند ؛ در انتخاب دوست- که سهم عظیمی در سعادت و شقاوت دارد و نقش مهمی در زندگی بایفا می کند- دقت کامل را به عمل می آورد و دوستانی را جهت معاشرت و زندگی برمی گزیند که در این مسیر یار و مددکار او باشند. در این صورت است که این نوع دوستی و محبت مجازی ، به بستر و واسطه ای برای رسیدن به آن حقیقت مطلق تبدیل می شود.

آنچه در این جمل ، با استفاده از رهنمودهای انسان ساز پیشوایان معصوم علیهم السلام بیشتر به آن خواهیم پرداخت ، این نوع از دوستی است.


● بهترین دوستان

نخستین نکته ای که در اینجا باید بر آن تأکید شود این است که دوستی و محبت دارای مراتب و درجاتی است. نباید تصور کرد که دوستی بین افراد ، یکسان است. حقیقت این است که دوستان مراتب مختلفی دارند ؛ بعضی به عنوان دوست کامل شناخته می شوند ؛ زیرا از همه ی ویژگی ها و شرایط یک دوست کامل برخوردارند و بعضی شرایط کمتری را در خود جمع کرده اند. با مطالعه احادیث و روایات هم به این مطلب پی می بریم که دوستان به چند نوع تقسیم شده اند.

امام صادق علیه السلام فرموده است:

دوستی و رفاقت حدودی دارد. کسی که واجد تمام آن حدود نیست، دوست کامل نیست و آن کس که دارای هیچ یک از آن حدود نباشد اساساً دوست نیست.

اول آن که: ظاهر و باطن رفیقت نسبت به تو یکسان باشد.

دوم آن که: زیبایی و آبروی تو را جمال خود ببیند و نازیبایی تو را نازیبایی خود بداند.

سوم آن که: دست یافتن به مال و یا رسیدن به مقام ، روش دوستانه او را نسبت به تو تغییر ندهد.

چهارم آن که: در زمینه رفاقت ، از آنچه و هر چه در اختیار دارد نسبت به تو مضایقه نکند.

پنجم: تو را در مواقع مشکلات و مصائب ترک نگوید.

با اطمینان می توان گفت که اینها دوستان برتر هستند و اگر دوستی با این خصوصیات پیدا کردید ، بدانید کیمیایی یافته اید که نباید آن را به آسانی از دست دهید. زیرا ارتکاب چنین خطایی از خرد به دور است و همان گونه که امام صادق علیه السلام می فرماید: دوستی برادران مؤمن ، جزئی از دین می باشد و شخص عاقل مراقب دین خود است.

آن حضرت در حدیث دیگری فرمود:

رفقای صمیمی سه دسته اند:

۱- کسی که مانند غذا از لوازم ضروری زندگی به حساب می آید و آدمی در همه حالات به وی نیازمند است ؛ و او رفیق عاقل است.

۲- کسی که وجود او برای انسان به منزله یک بیماری رنج آور است ؛ و آن رفیق احمق است.

۳- کسی که وجودش نافع[2] و به منزله داروی شفابخش و ضد بیماری است ؛ که او رفیق روشنفکر بسیار عاقل است.

تفاوت بین دوستان و مراتب دوستی احتیاج به دلیل و برهان ندارد. لابد شما در زندگی دوستانی دارید که دوستی با آنان عذاب آوراست و به این ترتیب همیشه سعی می کنید خود را از آنان دور نگه دارید. در مقابل بعضی هستند که انسان حاضر است با صرف ساعت ها وقت و طی مسافت های طولانی و یا با تحمل رنج و مشقت ، او را پیدا کند و ساعتی با او همنیشن باشد. این مطلب همان چیزی است که ما از آن به عنوان مراتب دوستی یاد کردیم.


● معیار دوستی

همان طور که در تعریف دوستی اشاره شد، دوستی باید بر اساس معیار و ملاک صحیح استوار باشد. زیرا معمولاً ملاک افراد جهت گزینش دوستان، متفاوت است. چه بسا افرادی که با مقاصد نفسانی برای رسیدن به خواسته های دنیوی و یا بر اساس مقاصد شرورانه و مفسدت آمیز یا انگیزه های عاطفی غیرمعقول – تعصب ها- و خلاصه دوستی های بی بنیاد و تصادفی اقدام به انتخاب دوست کنند. اما مسلمانی که با چراغ راهنمای عقل و با تدبیر و اندیشه، کلیه نیازهای مادی و معنوی و از آن جمله دوست یابی خود را تأمین می کند قطعاً دوستان خود را با ملاک صحیح و انگیزه الهی و برای خدا برمی گزیند. او می داند که تنها دوستی های پایدار، دوستی اهل ایمان است که در دنیا و آخرت باقی خواهد ماند، چنان که قرآن کریم می فرماید:

" الأَ خِلاّءُ یوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌ إلاَّ المُتَّقین" [3]

در قیامت همه دوستان به استثنای متقین، دشمن یکدیگرند.

اصولاً لازمه دوستی متقابل این است که یک طرف، طرف دیگر را به کارها و وظایفش کمک کند. اگر این کمک در غیر رضای خدا باشد، در حقیقت به بدبختی و شقاوت و عذاب دائمی آن طرف کمک کرده است. از همین رو قرآن نیز در حکایت گفتار ستمگران در قیامت فرموده که:

" یا وَیلـَتی لَیتَـنی لَمْ أَتَّخِذْ فـُلاناً خَلیلاً[4] ." ای کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم.
بر خلاف دوستی های متقین که دوستی مایه پیشرفت آنان در راه خداست و در روز قیامت هم به سود ایشان خواهد بود.

در حدیثی از امام صادق علیه السلام این گونه می خوانیم:

" مَنْ أَحَبَّ للهِ وَ أَبْغَضَ للهِ وَ أَعْطی للهِ عَزَّوَجَلَّ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَ إیمانُه."[5] (

کسی که برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد وبرای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمانش کامل شده.

آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: از محکم ترین دستگیره های ایمان این است که برای خدا دوست بداری و برای خدا ببخشی و برای خدا منع کنی .

● " برای خدا بودن" به چه معنا است؟

ممکن است این سؤال را مطرح کنید که در دوستی، " برای خدا بودن" به چه معنی است؟
قبل از پاسخ دادن به این سؤال ، ابتدا باید دانست که این سؤال برای چه کسی مطرح است؟ آیا سوال کننده فردی است معتقد به دین؟ آیا فانی بودن این جهان و انتقال به جهان آخرت را باور دارد یا نه بی اعتقاد به این امور است؟ اگر اعتقادی به دین و جهان آخرت ندارد از بحث فعلی ما خارج است ؛ اما اگر معتقد به دین بوده و دستورات دینی را باور کرده باشد، حتماً می داند که هر گونه فعل و انفعالی در این جهان نتیجه اخروی دارد.

در این صورت چنین انسانی در همه مسائل زندگی و از جمله دوستی و خصوصاً در دوران جوانی که زمان شکل گیری شخصیت اوست با توجه به تأثیر حتمی آن در زندگی دنیایی و به تبع آن در جهان آخرت، پیمان رفاقت و دوستی با دیگران بسته ، و پایه معاشرت خود را با دیگران به گونه ای بنیاد خواهد گذاشت که سعادت دنیا و آخرت را به دنبال داشته باشد. ما این نوع دوستی را دوستی برای خدا و مبتنی بر ملاک های الهی و انسانی می دانیم.

ممکن است کسی به غلط تصور کند که چنین دوستی هایی قهراً به معنای بی توجهی به مادیات و لذت های دنیایی است. اما این، تصور نادرستی است. در واقع باعنایت به همان انگیزه الهی که در این نوع رفاقت وجود دارد، دوستان باید در جهت لذت های مشروع و رفاه اجتماعی دوستان خود کمک کنند و این خود یکی از وظایف و حقوق دوستی است که در فصل حقوق دوستان به آن می پردازیم . اما عجالتاً در اینجا تأکید می کنیم که دوستی های صحیح هم در راستای منافع مشروع دنیوی است و هم برای رسیدن به آخرتی بهتر و آبادتر، و اصولاً پایداری آن هم بدین جهت است. در مقابل این نوع " دوستی" که برخوردار از معیار صحیح است، دوستی های خطرناک قرار دارند؛ دوستی هایی که بر اساس هواهای نفسانی و آرزوهای زودگذر مادی وبعضاً با هدف استثمار و سوءاستفاده از دیگران شکل می گیرند. در این گونه دوستی ها افراد در تلاش اند با انواع فریب کاری دیگران را به دام انداخته و به منافع مادی خود برسند. یعنی این دوستی ها پل ارتباطی جهت رسیدن به اهداف آنها است و البته تا زمانی که این پل ارتباطی لازم باشد، ممکن است شما رابرای چند روزی به بعضی خواهش های نفسانی برسانند ؛ اما مطمئن باشید که این حالت موقتی است و دیر یا زود به محض این که احساس کنند به شما نیاز ندارند، شما را به آسانی رها می کنند.


● نقش دوست در زندگی

بدون شک عوامل مختلفی در ساختن شخصیت انسان مؤثر هستند که از مهم ترین آنها مسئله همنشینی و دوستی و معاشرت است. این عامل از چنان اهمیتی برخوردار است که اسلام فرموده:

المَرْءُ عَلی دینِ خَلیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحدُکُم مَنْ یُخالِل[6]

آدمی بر دین و روش همنشین خود است پس باید ببیند که باچه کسی دوست می شود.
روشن است که انسان خواه ناخواه از دیگران تأثیر می پذیرد و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش کسب می کند. این مطلب هم از نظر عقل و هم از طریق تجربه به اثبات رسیده است. ما به وسیله مشاهدات حسی خود و نیز با بازنگری به تاریخ، در می یابیم که چه بسیار افرادی که از راه دوست به سعادت ابدی و یا شقاوت ابدی رسیده اند. نقش دوست در زندگی به قدری زیاد و برجسته است که حضرت علی علیه السلام می فرماید:

هر گاه وضع کسی برای شما نامعلوم بود و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید . پس اگر آنها اهل دین و آیین خدا باشند ، او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند او نیز بهره ای از آیین حق ندارد.

تو اول بگو با کیان زیستی پس آنگاه بگویم که تو کیستی

ابن مسکویه دانشمند مشهور اسلامی و استاد بوعلی سینا گوید:

" تمام سعادت انسان نزد دیگران و دوستان یافت می شود. سعادتمند کسی است که دوستان واقعی برای خود به دست آورد و در دوستی با آنان از هیچ فداکاری و از خودگذشتگی دریغ ننماید تا هم او از آنان فضائل اخلاقی کسب کند و هم آنان از وی بهره اخلاقی برگیرند".

یک روان شناس معروف می گوید: این جمله را در ذهن خود، به خود تلقین کنید: " نیک بختی من، شادی من، عواید من ، بستگی به هیچ چیز ندارد مگر به مهارتی که در شیوه معاشرت با مردمان به کار می برم."

آری انسان در سایه دوستان وفادار و صمیمی است که می تواند پلکان ترقی و تعالی را یکی پس از دیگری طی نماید و این دوست است که گاه بشر را تا اوج افتخار و عظمت رهنمون می شود و منشأ خیرات وبرکات اجتماعی می گردد. همچنین در سایه همزیستی و همدلی است که استعدادها شکوفا شده و بشر می تواند اختراعات و اکتشافات وآثار ماندگار از خود بر جای بگذارد که جامعه از آنها سود ببرد.

از سوی دیگر دوستان ناشایست و شرور هستند که بشر را به منجلاب فساد انداخته و او را تا سر حد فنا و نیستی پیش می برند. سقراط گوید: " هر یک از مردم آرزویی دارد، یکی مال می خواهد، یکی جمال و دیگری افتخار؛ ولی به عقیده من یک دوست خوب از همه مهم تر است. "

رسول گرامی اسلام، نقش دوست و اهمیت دوستی را چنین یادآور شده است:

مؤمن چنان است که با دیگران انس و الفت گرفته و دیگران با او انس دارند و کسی که نه الفت پذیر است و ن الفت می گیرد در او خیری نیست.

اگر تاریخ را ورق بزنید، خواهید دید که نه تنها بیشتر اختراعات و اکتشافات، حاصل همکاری و همیاری بشر با دیگران بوده ، بلکه اکثر موفقیت های اجتماعی و پژوهش ها و تحقیقات علمی نیز در سایه همفکری و همیاری و روابط دوستانه صحیح انجام گرفته است؛ دوستانی که با تلاش جمعی و با کمک فکر و اندیشه دیگران توانسته اند دستاوردهای بزرگ علمی را برای تاریخ به ارمغان آورند.

نقل یک نمونه از حوادث تاریخ معاصر در اینجا خالی از لطف نیست :

جرجی زیدان[7] تاریخدان و ادب شناس بزرگ مصری که بسیاری از آثارش از جمله رمان های تاریخی او، به زبان فارسی ترجمه شده، کتاب مفصلی درموضوع تاریخ ادبیات عرب نوشته و در بخشی از آن مدعی گردیده است که شیعیان، آثار مکتوب قابل توجهی در تاریخ عرضه نکرده اند و نقش مؤثری در پیشرفت علوم اسلامی نداشته اند.

در برابراین سخن نسنجیده و وهن آمیز، سه دوست جوان که از دانش آموختگان حوزه علمیه نجف و تربیت یافته فرهنگ شیعه بودند و عمیقاً جریان فرهنگی شیعه را می شناختند و این ادعا را خلاف واقع می دانستند ، با یکدیگر هم پیمان شدند و تصمیم گرفتند تا هر کدام به گونه ای به آن پاسخ دهند و زیدان را متوجه خطای بزرگ تاریخی اش بنمایند.

یکی از آن سه تن، علامه شیخ محمد حسن کاشف الغطاء[8] بود که به نقد روش تحقیق این کتاب پرداخت و خطاهای متعدد آن را برشمرد و محصول کار خود را به صورت کتابی به نام " نقدها و پاسخ ها" منتشر ساخت و در طی آن پاسخ های خود را در کمال استحکام و وضوح مطرح نمود. این کتاب خیلی زود در محافل علمی جای خود را باز کرد و نشان داد که چگونه کاری عالمانه می تواند ادعاهای نادرست و گزاف را بی اثر کند. دوست دیگر او علامه سید حسن صدر[9] نقش شیعیان را در پایه گذاری علوم اسلامی نشان داد وثابت کرد که بسیاری از این علوم بدون حضور شیعیان هیچ گاه شکل امروزین خود را نمی یافتند و به این ترتیب تأثیر شیعه در پیدایش آنها انکار ناپذیر است. این تحقیق به نام " شیعه وبنیانگذاری علوم اسلامی" منتشر شد و محققان را متوجه جنبه های ناگفته تاریخ علوم اسلامی نمود.
اما سومین دوست که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی[10] بود ، با کوششی بی مانند کتابخانه های سراسر کشورهای اسلامی را کاوید و از میان کتاب های آنها نزدیک به شصت هزار کتاب شیعی را شناسایی کرد و بدین ترتیب توانست کتابشناسی بزرگ شیعه را از آغاز تاریخ اسلام تا عصرخویش تدوین کند.


حل معادلات عددی دیفرانسیل

معادله در ریاضیات وقتی با اسم خاص و صورت خاص می آید خود به تنهایی مسأله ای را نمایش می دهد که در آن می خواهیم مجهولی را بدست آوریم کاربرد معادله دیفرانسیل از نظر تاریخی با معرفی مفهوم های مشتق و انتگرال آغاز گردید ساده ترین نوع معادله دیفرانسیل آن دسته از معادلاتی هستند که مشتق تابع جواب را داشته باشیم که چنین محاسبه ای به پاد مشق گیری و انتگ
دسته بندی ریاضی
فرمت فایل doc
حجم فایل 103 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 225
حل معادلات عددی دیفرانسیل

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست

مقدمه – معرفی معادلات دیفرانسیل 4

بخش اول – حل عددی معادلات دیفرانسیل معمولی 20

فصل اول – معادلات دیفرانسیل معمولی تحت شرط اولیه 20

فصل دوم – معادلات دیفرانسیل معمولی تحت شرایط مرزی 66

فصل سوم – معادلات دیفرانسیل خطی 111

بخش دوم – حل عددی معادلات دیفرانسیل جزئی 125

فصل اول – حل معادلات عددی هذلولوی 128

فصل دوم – حل معادلات عددی سهموی 146

فصل سوم – حل معادلات عددی بیضوی 164

فصل چهارم – منحنی های مشخصه 184

مقدمه

معرفی معادلات دیفرانسیل

معادله در ریاضیات وقتی با اسم خاص و صورت خاص می آید خود به تنهایی مسأله ای را نمایش می دهد که در آن می خواهیم مجهولی را بدست آوریم.

کاربرد معادله دیفرانسیل از نظر تاریخی با معرفی مفهوم های مشتق و انتگرال آغاز گردید. ساده ترین نوع معادله دیفرانسیل آن دسته از معادلاتی هستند که مشتق تابع جواب را داشته باشیم. که چنین محاسبه ای به پاد مشق گیری و انتگرال گیری نامعین موسوم است.

معادلات دیفرانسیل وابستگی بین توابع و مشتق های توابع را نشان می دهد. که از لحاظ تاریخی به طور طبیعی از زمان کشف مشتق به وسیله نیوتن ولایب نیتس آغاز می شود. (قرن هفدهم میلادی). که با رشد سریع علم و صنعت در قرن بیستم روشهای عددی حل معادلات دیفرانسیل مورد توجه قرار گرفتند که توسعه و پیشرفت کامپیوتر ها در پایان قرن بیستم موجب کاربرد روش های تقریبی تعیین جواب معادلات دیفرانسیل در بسیاری از زمینه های کاربردی گردید که باعث بوجود آمدن مباحث جدید در این زمینه شد.

نمادها و مفاهیم اساسی

اگر تابعی از متغیر حقیقی باشد و ضابطه آن و متغیر تابع یا مقدار تابع باشد، آنگاه مشتق با یکی از نمادهای نمایش داده می شود. همچنین مشتق دوم، سوم،... و ام آن نیز به ترتیب با نمادهای

نمایش داده می شوند. اگر تابعی از دو متغیر حقیقی باشد آنگاه مشتق های جزئی با نمادهای نمایش داده می شوند. همچنین اگر آنگاه مشتق های جزئی با نمادهای و یا

نمایش داده می شوند.

همچنین داریم:

که این توابع مشتقات جزئی مرتبه دوم و مراتب بالاتر است.

همچنین برای توابع متغیر حقیقی داریم:

که فرض می کنیم همه مشتقات جزئی تا مرتبه مورد نظر پیوسته باشند.

حال برای تابع از متغیر حقیقی با مقدار حقیقی را دیفرانسیل تابع گویند. اگر تابع از متغیر حقیقی باشد.

را دیفرانسیل کامل تابع گویند. که در حالت خاص اگر از دو متغیر حقیقی با مقدار حقیقی باشد داریم:

معادلات دیفرانسیل معمولی و با مشتقات جزئی

یک معادله دیفرانسیل هر کدام از توابع ضمنی از متغیر یا متغیرهای مستقل، متغیر یا متغیرهای تابع و مشتق های متغیر یا متغیر های تابع نسبت به متغیر یا متغیرهای مستقل می تواند باشد که حتماً باید لا اقل یک مشتق ساده یا جزئی در آن حضور داشته باشد.

معادله دیفرانسیل یک نوع از معادلات دیفرانسیل است که فقط یک متغیر مستقل در آن وجود دارد. و متغیر تابع و

مشتقات مرتبه اول تا ام نسبت به است. متغیر می توانند در معادلات دیفرانسیل نباشند ولی حضور لااقل یک مشتق الزامی است. معادله دیفرانسیل

یک نوع معادله است که شامل متغیر مستقل است و فقط یک متغیر تابع دارد که در آن تابعی از ها است.

برای دسته بندی معادلات دیفرانسیل می گوییم هرگاه همه مشتق های ظاهر شده در معادله مشتق ساده باشند آنگاه معادله را معادله دیفرانسیل معمولی (یا ساده یا عادی) می نامیم. اما اگر در عبارت معادله لااقل یک مشتق جزئی ظاهر شود آن را یک معادله دیفرانسیل با مشتقات جزئی یا معادله دیفرانسیل نسبی می نامیم.

معادلات دیفرانسیل زیر از جمله معادلات دیفرانسیل مهم هستند:

(معادله خطی غیر همگن)؛

(معادله بزنولی)

(معادله ریکاتی)

(معادله لا پلاس)

(معادله کلرو) غیر خطی؛

(معادله لاگرانژ) غیر خطی؛

(معادله یک بعدی حرارتی) ثابت؛

(معادله اولر) ثابت؛

(معادله لژ اندر) ثابت؛

(معادله بسل) ثابت نا منفی؛

(معادله پواسن)

(معادله یک بعدی موج) ثابت؛

(معادله ترافیک)

(معادله لاگرانژ)

(معادله پفافی)

(معادله ارتعاش تیر) ثابت

از معادلات دیفرانسیل فوق معادلات (3)(4)(5)(7)(8)(10)(11)(12) معادلات دیفرانسیل معمولی و بقیه معادلات دیفرانسیل نسبی می باشند.

اگر بخواهیم یک معادله را به صورت دیفرانسیلی بنویسیم می توانیم به جای عبارت را جایگزین کنیم. مثلاً برای معادله به صورت

است.

یک روش دیگر برای دسته بندی معادلات دیفرانسیل استفاده از مرتبة آنها است که مرتبة یک معادله دیفرانسیل عبارت است از بزرگترین مرتبه مشتق یا مشتقات ظاهر شده در عبارت معادله دیفرانسیل. با توجه به معادلات فوق می بینیم که معادلات (3) و(4)و(5)و(7)و(8)و(15)و(16)و(17) معادلات مرتبه اول و معادلات (6)و(9)و(10)و(11) و(12)و(13)و(14) معادلات مرتبه دوم و معادله دیفرانسیل (18) یک معادله مرتبه چهارم است.

وقتی معادلات دیفرانسیل هر کدام دارای بیش از یک متغیر تابع باشند در این صورت معادلات به تنهایی ظاهر نمی شوند و مجموعه ای از آنها مورد استفاده قرار می گیرد که اغلب تعدادشان با تعداد متغیرهای تابع برابر است. این گونه معادلات را دستگاه معادلات دیفرانسیل می نامیم.

یک روش دیگر برای دسته بندی معادلات دیفرانسیل استفاده از مفهوم خطی بودن یا غیر خطی بودن معادلات دیفرانسیل است.

یک معادله دیفرانسیل معمولی یا با مشتقات جزئی داده شده را یک معادله دیفرانسیل خطی در مجموعه متغیرهای تابعی اش گوئیم هر گاه:

1) متغیر یا متغیرهای تابع از توان یک باشند.

2) متغیر تابع یا متغیرهای تابع و مشتقات، ضریب متغیرهای تابعی و مشتقات آنها نباشند.

3) خود متغیر تابعی غیر خطی نباشد.

در غیر این صورت اگر هر کدام از شرطهای بالا نقص شود معادله دیفرانسیل غیر خطی است از معادلات مهم که ارائه کردیم معادلات (3)و(6)و(9)و(10) و(11) و(12) و(13) و (14) و (18) خطی هستند و معادله (4) (به دلیل حضور ) و (5) (به دلیل حضور )، (7) (به دلیل غیر خطی بودن ) و (8) (برای لا اقل غیر خطی بودن )

غیر خطی هستند. معادلات (16) و (17) می توانند خطی یا غیر خطی باشند.

همچنین می توان خطی بودن را نسبت به یک عامل از معادله دیفرانسیل، مانند متغیر تابع یا متغیرهای تابع، یا مشتق از مرتبه مشخصی تعیین نمود. این گونه معادلات نیمه خطی یا شبه خطی نامیده می شوند. مثلاً معادله

که یک معادله غیر خطی نسبت به متغیر تابع به دلیل حضور و همچنین به علت حضور است را می توان یک معادله خطی نسبت به مشتقات جزئی نامید. یک معادله دیفرانسیل مرتبه اول خطی معمولی به صورت کلی

و معادله مرتبه دوم خطی معمولی نیز به صورت کلی

نمایش داده می شوند. صورت کلی معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی مرتبه ام خطی طولانی و پیچیده است. که در اینجا معادلات مرتبه اول و دوم خطی از آنها را نمایش می دهیم. ولی می توان با کمک از معادلات دیفرانسیل مراتب اول و دوم معادلات مراتب بالاتر را نیز نوشت.

معادله زیر یک صورت عمومی از معادلات با مشتقات جزئی مرتبه اول خطی از متغیر مستقل با یک متغیر تابع است.

که در آن توابع ضریب و تابع طرف دوم است که اگر ، صفر باشد معادله همگن خطی و در غیر این صورت معادله غیر همگن خطی نامیده می شود. معادلات با مشتقات جزئی مرتبه دوم به صورت کلی زیر است:

که در آن

توابع متغیر حقیقی معلوم هستند که به آنها توابع ضریب معادله خطی گویند. تابع متغییر حقیقی معلوم تابع طرف دوم نامیده می شود.

جواب یک معادله دیفرانسیل

یک تابع یا مجموعه ای از توابع (مانند یک تایی مرتب از توابع) را جواب یک معادله دیفرانسیل گوییم هرگاه با قرار دادن تابع یا توابع در عبارت معادله به جای متغیر یا متغیرهای تابع و مشتقات آنها معادله به یک اتحاد بر حسب متغیر یا متغیرهای نابسته تبدیل شود. که در صورت گذاشتن مقدار در آنها این اتحاد برقرار باشد.

جواب یک معادله دیفرانسیل معمولی تابعی از متغیر حقیقی با مقدار حقیقی یا با مقدار برداری است که اگر متغیر مختلط باشد مقدار نیز مختلط خواهد بود. جواب یک معادله دیفرانسیل با مشتقات جزئی تابعی از دو یا به طور کلی متغیر است که مقدار آن حقیقی یا برداری است.

به عنوان مثال تابع جوابی از معادله دیفرانسیل معمولی زیر است:

همچنین جوابی از معادله دیفرانسیل نسبی زیر است:

یک معادله دیفرانسیل می تواند دارای جوابهای گوناگونی باشد. که جوابی را که برای یک معادله دیفرانسیل معمولی در تعدادی شرایط در یک نقطه یا مجموعه ای از نقاط از دامنه تابع جواب صدق می کند و به صورت یگانه ای بدست می آید جواب ویژه یا خصوصی معادله دیفرانسیل است . البته ممکن است دو یا چند جواب در شرایط صدق کنند ولی یکی از آنها جواب خصوصی است .

برای یک معادله دیفرانسیل معمولی مرتبه n ام از یک متغیر تابع ، تابعی را که با n ثابت دلخواه نا بسته از یکدیگر بر حسب متغیر مستقل و متغیر تابع بیان و همه جوابهای خصوصی معادله با انتخاب هر مقدار مشخصی برای ثابتها از آن بدست می آیند جواب عمومی معادله گویند .

برای یک معادله دیفرانسیل معمومی مرتبه n ام ، جواب عمومی به صورت کلی زیر است :

اگر تابع ثابت صفر جوابی از یک معادله دیفرانسیل معمولی یا با مشتقات جزئی باشد آن را جواب بدیهی معادله می نامیم. مثلاً معادله دارای جواب بدیهی و معادله دارای جواب بدیهی است.

برای تعیین جواب معادلات دیفرانسیل معمولاً روشهایی را بکار می بریم که ممکن است حل یک معادله دیفرانسیل عبارت معادله را با اعمال جبری مجاز تغییر دهیم که با انجام این اعمال ممکن است جوابی از معادله را نادیده انگاشته باشیم که این جواب را جواب حذف شده معادله می نامند.

خانواده جواب های خصوصی در مورد برخی از معادلات مانند معادلات کلرو نیز معمولاً جواب معادله می باشند. که چنین جواب هایی را جواب تکین یا جواب غیر عادی معادله دیفرانسیل می نامند. مثلاً برای معادله

تابع جواب عمومی آن و تابع جواب غیر عادی آن است.

برای یک معادله دیفرانسیل جوابی از آن که همه جواب های معادله را در بر گیرد جواب کامل یا انتگرال کامل معادله می خوانند. که این مفهوم برای معادلات دیفرانسیل خطی غیر همگن به کار برده می شود.

البته هدف ما در این مجموعه حل عددی معادلات دیفرانسیل است و تنها روش های عددی حل معادلات را مورد بررسی قرار می دهیم.

تفسیر هندسی جواب خصوصی و عمومی

می دانیم اگر تابع دو متغیره پیوسته ای روی ناحیه ای از صفحه باشد آنگاه معادله ضمنی

یا دارای هیچ جوابی نیست مانند . یا یک جواب دارد مثل یا نمایش یک منحنی در صفحه است . جواب عمومی معادلات دیفرانسیل معمولی به شکل زیر هستند :

که این معادله نمایش یک منحنی در صفحه است. که این موضوع برای جوابهای عمومی به صورت

نیز قابل بیان است. این منحنی ها به پارامترهای ثابت دلخواه وابسته هستند و خانواده یک پارامتری از منحنی ها را در صفحه نمایش می دهند. به هر یک از اعضای این خانواده منحنی یک منحنی انتگرال یا منحنی جواب معادله می گویند.

همچنین یک جواب خصوصی معادله با منحنی ای مشخص می شود که از یک یا چند نقطه مشخص می گذرد .

جوابهای معادلات دیفرانسیل با بیش از یک متغیر تابع نیز معمولا یک منحنی در فضای و یا به طور کلی در را نمایش می دهند . به عنوان مثال معادله

که در آن نیروی مؤثر بر نقطه مادی توابعی از متغیر می باشند و منحنی های

مسیر متحرکی را نمایش می دهد که دارای شتاب لحظه ای است.

نمودار تابع جواب معادله فوق در فضای قرار دارد .

از نظر هندسی جوابهای معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی با توجه به وضعیت وابستگی متغیر تابع به لا اقل دو متغیر ، در حالت دو متغیره ، یک رویه در است .

شرایط اولیه و شرایط مرزی

تعیین جوابهای خصوصی در معادلات دیفرانسیل معمولی و معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی همیشه به کمک مجموعه ای از شرایط امکان پذیر است که بر روی جواب اعمال می شود یا در مسائل فیزیکی به عنوان اطلاع به ما داده میشوند که این گونه شرایط به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند:

الف ) شرایط اولیه

ب ) شرایط مرزی ( حدی یا کرانه ای )

شرایط اولیه برای یک معادله دیفرانسیل معمولی ، شرایطی بر روی جواب معادله اند که همه در یک نقطه از دامنه تابع جواب داده شده اند. این شرایط برای یک معادله دیفرانسیل معمولی مرتبه از یک متغیر تابع به صورت زیر داده می شوند :

که در آن نقطه ای از دامنه تابع جواب مقادیر ثابت داده شده اند. این شرایط برای یک معادله مرتبه اول فقط از شرط اول تشکیل شده است. که حاکی از مختصات نقطه ای از صفحه مانند

است که جواب خصوصی مورد نظر از آن می گذرد .

برای یک معادله دیفرانسیل مرتبه دوم فقط دو شرط اول مورد استفاده قرار می گیرد که حاوی اطلاعاتی در مورد منحنی جواب مورد نظر است که از نقطه می گذرد و در این نقطه دارای ضریب زاویه است.

در مورد معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی آن نسبت به آن متغیر مستقل داده می شوند. شرایط مرزی مجموعه شرایطی بر روی جواب معادله اند که معمولا تعداد آنها حد اقل دو می باشد. به طور کلی شرایطی را که به ازای مقادیری از متغیر مستقل یا متغیرهای مستقل داده می شوند شرایط مرزی می گویند.

برای یک معادله دیفرانسیل مرتبه دوم معمولی شکل عمومی شرایط مرزی به صورت زیر است:

که و دو نقطه از دامنه تابع جواب و ثابت های داده شده اند یک شکل ساده شرایط فوق به صورت زیر است :

شکل عمومی شرایط مرزی برای معادلات دیفرانسیل مرتبه ام از یک متغیر تابع معمولی به صورت زیر است:

که در آن

نقطه داده شده و متمایز از دامنه تابع جواب می باشند .

مثلا ً برای معادلات این شرایط به صورت

هستند.

بنابراین برای یک منحنی انتگرال که می خواهیم از دو نقطه داده شده

بگذرد شرایطی از نوع مرزی بکار می رود.

همچنین مسائل معادلات دیفرانسیل را به مسائل با شرایط مرزی و مسائل با شرایط اولیه مشخص می کنیم.

در این مجموعه ما به گرد آوری روشهای عددی حل معادلات دیفرانسیل می پردازیم و بیشتر با آنالیز عددی سر و کار داریم . که آنالیز عددی شامل مطالعه ، توسعه و تجزیه و تحلیل الگوریتم ها برای بدست آوردن جوابهای عددی مسایل مختلف ریاضی است ، که به آن محاسبات علمی می گویند .

« بخش اول»

«حل عددی معادلات دیفرانسیل معمولی»

فصل اول: معادلات دیفرانسیل معمولی تحت شرایط اولیه

مقدمه

معادلات دیفرانسیل مرتبه اول به صورت زیر نمایش داده می شوند :

که شاخه ای از آن را که به حل عددی آن می پردازیم می توانیم به صورت زیر از معادله بالا بدست آوریم :

که مسئله با شرایط اولیه آن به صورت زیر است :

حال ابتدا قضایای وجود و یگانگی جواب را در مورد این معادلات بررسی می کنیم و بعد به ارائه روشهای عددی مناسب برای حل آن می پردازیم .

1.1 در این قسمت در مورد اینکه برای یک معادله دیفرانسیل جوابی وجود دارد و اگر این جواب هست آیا یکتا است یا نه بحث خواهیم کرد .

مدل ما یک مساله مقدار اولیه به شکل زیر است :

هدف ما از حل این معادله یافتن مقدار مجهول است . و معادله

یک مقدار خاص از تابع ( f ) x را مشخص می سازد . و همانطور که می دانیم مشتق یک تابع شیب آن تابع را در نقطه مورد نظر ارائه می کند . همچنین داریم :

در مورد وجود جواب برای معادله دیفرانسیل قضیه ای را بیان می کنیم :

قضیه 1 : اگر در یک مستصیل به مرکز مثلاً

پیوسته باشد آنگاه مساله مقدار اولیه (1 ) یک جواب به ازای

خواهد داشت که در آن ماکسیمم در مستطیل می باشد.

اما حتی اگر پیوسته باشد ممکن است که مساله مقدار اولیه (1) دارای جواب منحصر به فرد نباشد .

قضیه 2 :اگر بر مستطیل تعریف شده پیوسته باشد آنگاه مساله مقدار اولیه (1 ) بربازه یک جواب منحصر به فرد دارد .

قضیه 3 از نوع دیگری است که به ما اجازه می دهد به وجود یکتایی یک جواب بر روی یک بازه از پیش تعیین شده پی می بریم .

قضیه 3 : اگر در نوار پیوسته باشد و در نا مساوی

صدق کند آنگاه مساله مقدار اولیه (1) یک جواب منحصر به فرد در دارد. که این نا مساوی یک شرط لیپشیتز در متغیر دوم است .

بسیاری از معادلات دیفرانسیل دارای جواب های شناخته شده به صورت توابع معمولی نیستند در نتیجه این گونه معادلات را نمی توان با روش مرسوم حل کرد. کاربرد سرهای تابعی به عنوان جواب این گونه معادلات، یکی از روشهای مهم در حل معادلات دیفرانسیل می باشد.


حجاب برای زنان در جوامع اسلامی

یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع استنتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی د
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 127 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 120
حجاب برای زنان  در جوامع اسلامی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

فصل اول

کلیات .......................................... 1

مقدمه ....................................... 2

بیان مسأله ................................. 3

اهمیت مسأله ................................ 3

اهداف تحقیق ................................. 4

تعریف مفاهیم ................................ 5

فصل دوم

پیشینه تحقیق ................................... 6

فصل سوم

چهارچوب نظری ................................... 13

فصل چهارم

بررسی اسنادی تعریف حجاب ........................ 23

فصل پنجم

روش تحقیق ...................................... 49

روش تحقیق ................................... 50

جامعه آماری ................................. 50

حجم نمونه ................................... 50

روش نمونه گیری .............................. 50

روش جمع آوری اطلاعات ......................... 50

شاخص سازی ................................... 51

اعتبار سنجی ................................. 52

فصل ششم

تحلیل یک متغیری ................................ 54

فصل هفتم

تحلیل دو متغیری ................................ 74

نتیجه گیری ......................................... 84

منابع .............................................. 87

ضمائم

فصل اول

کـلیـات

مقدمه:

یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرش‌ها و کنش‌های مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.

اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزش‌ها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به صورت‌های مختلفی بروز و ظهور کرده است.


بیان مسئله:

توجه به اخبار روزنامه‌ها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهه‌های اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد می‌شود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.

آنچه که در قرآن به عنوان مهم‌ترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونه‌های نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر می‌رسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده می‌شود.

از آنجایی که دیدگاه‌ها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمه‌ای بر کنش آنها محسوب می‌گردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند می‌تواند گام موثری در این مسیر باشد.

حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟

ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»

اهمیت مسئله:

قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور می‌سازد:

اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعه‌پذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونه‌ای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زده‌اند.

دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زده‌اند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.

هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسان‌سازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.

اهداف تحقیق:

هدف از انجام این تحقیق که با دو روش "اسنادی" و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخ‌هایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.


تعریف مفاهیم:

تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است که طی آن معنی یک واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، کندوکاو‌ها وپنداشته‌ها)

این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی کند و لذا نه درست هستند و نه غلط.‌(همان)

تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژه‌های مورد استفاده (مثلاً در یک پرسشنامه) را قبلاً بررسی کرده و معانی معمول آن واژه‌ها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را "همپل"، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است که تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی می‌شود که فلان واژه در بین افراد یک جامعه‌ دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعکس تعریف اسمی درباره یک امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)

تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست. حتی آشکار بودن آرایش‌های عادی و معمولی که در این قسمت‌ها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق‌العاده به شمار می‌رود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگی‌ها.

تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود که افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می کنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.

فصل دوم

پیشینه تحقیق

در این فصل تلاش می‌شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع که تاکنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می‌باشد گردآوری و ارایه ‌گردد:

§ پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش‌های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمکی» از دانشگاه تهران انجام شده است.

در این پیمایش با نمونه‌هایی که از سه کشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.

نتیجه اصلی که ایشان از تحقیق خود می‌گیرند این است که «ماهیت رژیم حاکم» یک عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور است. بین این سه کشور حکومت ایران، «حکومت تئوکراسی» و «دین سالاری» است. حکومت‌های مصر و اردن و خصوصاً حکومت مصر، سکولار است. به جهت اینکه این حکومت‌ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه‌های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واکنش به جهت گیری‌های فرهنگی رژیم‌هایشان تنظیم می کنند. به همین علت در ایران جایی که جامعه تحت تسلط رژیم کاملاً دینی اداره شده است مردم کمتر دینی. کمتر ضد غرب، بیشتر سکولار و بیشتر هوادار ارزش‌های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن که حکومتشان سکولار و به طور قطعی هوادار غرب است.

پژوهشگران مذکور معتقدند یافته‌های تجربی آنها با پژوهش‌های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاکی از آن است که جهت‌گیری‌ها و خط مشی‌های فرهنگی دولت نقش تعیین‌کننده‌ای در روند فرهنگی جامعه دارد.

ایشان موارد مختلفی را از تاریخ کشورهای اسلامی ذکر می‌کنند که در آنها مداخله فرهنگی حکومت‌های سکولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شکل‌گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.

تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یک از این سه کشور می‌رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عوامل تعیین کننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ که سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.

در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه کشور یکسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان‌تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی‌گرا بیشتر سکولار و کمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است که در هر سه کشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معکوس دارد.

پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می‌گیرند که معنی این رابطه منفی در ایران سکولاریسم بیشتر و دینداری کمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می‌فهماند.

§ خانواده، دانشگاه و جامعه پذیری دینی: (طالبان 1378)

محقق می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد که آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل کرده است یا اینکه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن‌ها نیز کشیده خواهد شد؟

نتایج تجربی بیانگر آن است که دینداری فرزندان خانواده‌های تحصیل کرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف‌تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.

§ دانشگاه ، دین، سیاست : (رجب‌زاده، 1379 200-183)

این پژوهش می‌کوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید که باورها و ارزش‌های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می‌کنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش‌هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می‌گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می‌یابند؟

در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه‌های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از کارکرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسک گرایی» ، «تکثرگرایی»، «تفسیرپذیری سکولاریزاسیون».

ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه‌هایی نوع بندی شده که در ارتباط با بحث ارزش‌ها و باورهای علم قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش را به این شرح می‌توان خلاصه کرد:

- پاسخگویان به تعدد راه‌های شناخت معتقدند.

- دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.

- گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی کاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.

- قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.

- در خصوص مناسک گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان 203-92)

§ فعالیت‌های مذهبی:

در تحقیقاتی که در ذیل عنوان کلی فوق و یا به عنوان جزیی از یک مفهوم کلی‌تر در سال‌های اخیر صورت پذیرفته نکته مهمی مشاهده می‌شود، در مورد عرصه مناسکی دین به خصوص مناسکی که بخش زیادی از آن جنبه جمعی دارد و با تعامل و پیوند با دیگران همراه است، تعاملات و پیوندهایی که در خلال آن اجتماع دینی تداوم می‌یابد با این واقعیت جدید در جامعه ایران مواجه می‌شویم که نوعی تحول از سمت دین و مناسک جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است.

محقق پیش بینی می‌کند با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد که با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود. (رجب‌زاده، 1380)

§ در تحقیق دیگری که باعنوان «بررسی عوامل موثر بر رعایت حجاب دانش‌آموزان دختر دبیرستانی یزد» انجام شده است؛ کم بودن تعداد افراد خانواده، تربیت و تولد فرزندان در خانواده‌ عامل موثر بر رعایت حجاب نیستند. سن والدین و سطح تحصیلات پدران تأثیری در رعایت حجاب ندارد هرچند که سطح تحصیلات مادران موثر است. مادران خانه‌دار و بازنشسته دارای فرزندانی با رعایت حجاب می‌باشند و مادران شاغل در زمینه حفظ حجاب فرزندانشان موفقیت کمتری دارند:

- پیشرفت تحصیلی و احساس رضایت از وضع ظاهری در رعایت حجاب موثر است.

- برقراری رابطه گرم و صمیمی والدین با یکدیگر و با فرزندان در حفظ حجاب موثر است.

- وضع مطلوب اقتصادی خانواده، پایبندی خانواده به فرایض مذهبی، استفاده مادران از چادر مشکی و مقنعه به عنوان فاکتوری موثر در حفظ حجاب فرزندان می‌باشد.

- رعایت حجاب در دختران با حجاب با بینش و بصیرت و شناخت دلایل آن بوده است.

- تأثیر مدل‌های جدید لباس (مدل‌های جلف) در دختران بد‌حجاب بالا است.(جواد هدایتی 1383)

§ در مطالعه‌ای که سازگارنژاد در سال 72 در یکی از مدارس منطقه 8 تهران پیرامون حجاب انجام داده است، متغییر مورد مطالعه «تصور دانش آموز نسبت به حجاب» بوده است. طی این تحقیق از دانش آموزان سوال شده است که: “با این نظر که زن می‌تواند با هر لباس و پوشش که دوست دارد در خیابان ظاهر شود، مهم این است که قلبش پاک باشد» ؛ 1/55 درصد با این حرف کاملاً موافق با موافق بوده و 2/35 درصد نیز مخالف یا کاملاً مخالف بوده‌اند.

در مورد موی‌سر در امر حجاب عبارتی با این مضمون مطرح شده است: «بیرون بودن موی‌سر اززیر روسری، مقنعه یا چادر مانعی ندارد» ؛ 6/46 درصد با این عبارت کاملاً مخالف ، 3/21 درصد مخالف و 2/22 درصد موافق یا کاملاً موافق بوده‌اند.

نتیجه گیری:

یافته‌های این تحقیقات حاکی از آن است که :

ماهیت رژیم حاکم یک عامل مهم در اختلاف جهان‌بینی افراد است. همینطور تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی- اقتصادی، جنس، سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای تعیین راستای تغییر فرهنگی هستند. و در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد.

همچنین نباید از یاد برد که در برخی از این تحقیقات مشخص شده که بین تحصیلات و دینداری رابطه معکوس وجود دارد. دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتری‌ برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.

قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.

در میان این تحقیقات در جامعه ایران با این واقعیت مواجه می‌شویم که نوعی تحول از سمت دین و مناسک جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است. و پیش‌بینی می‌شود با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد که با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود.

از بخشی از نتایج این تحقیقات در پایان نامه حاضر استفاده شده است. به این ترتیب که از تحقیق نخست ، تنوعی از صفات اجتماعی که به عنوان عوامل تعیین کننده در اختلاف جهان بینی مردم بیان گردیده به عنوان بخشی از متغیرهای به کار رفته در پایان نامه حاضر استفاده شده است.

همچنین از دومین تحقیق این پرسش گرفته شده است که آیا تحصیلات و شغل و جایگاه اجتماعی والدین بر تعریف فرزندان از واژه «باحجاب» موثر است؟ و از تحقیق بعدی این پرسش عنوان شده است که آیا تعریف افراد از واژه باحجاب تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه و البته در میان رشته های تحصیلی گوناگون تغییر می کند؟

فصل سوم

چهارچوب نظری


پارادایم سکولاریزاسیون بروس:

(به نقل از مسعود سعیدی «سنجش نگرش سکولاریزاسیون در گروه سنی 20 تا 50 ساله مردم شهر مشهد در سال 84 و بررسی عوامل موثر براین نگرش» پایان نامه دوره کارشناسی ارشد)

بروس در فصل اول کتاب خود این پارادایم را مختصراً توصیف می‌کند و در بخش‌های بعد با مدارک و شواهد بیشتری بحث را تکمیل می کند و انتقالات وارد را نیز پاسخ می‌گوید.

وی ابتدا دو نکته را در مورد ارتباطات علی موجود در این پارادایم بیان می‌کند. می‌گوید: “من ادعا نمی‌کنم که هر کدام از این علت‌ها به تنهایی می‌تواند اثر نموده شده را به وجود آورد. بسیاری شرایط دیگر نیز لازم است… ثانیاً من ادعا نمی‌کنم که هر کدام از این علت‌ها (برای به وجود آمدن اثر خاص) همیشه لازم است… مانند ژاپن (که به سرمایه‌داری صنعتی تبدیل شد در حالی که فرهنگ متفاوت با غرب دارد) یعنی این عوامل نه کافی هستند و نه لازم.

اصطلاحاتی که بروس برای پارادایم سکولاریزاسیون آورده تقریباً روشن است و مفهوم آن تفاوت چندانی با مفهوم رایج ندارد. فقط دو اصطلاح «بخشی سازی» (compoutmentalization) و «خصوصی سازی» (priuatization) قدری نیاز به توضیح دارد.

این دو اصطلاح مربوط به جنبه فردی سکولاریزاسیون می‌شوند و در واقع واکنش فرد را به فرآیندهایی مثل تفکیک و تکثیر بیان می‌کنند.

یک راه برای اینکه مومنین ایمانشان را با تنوع و تکثر فرهنگی و دینی آشتی دهند این است که یکپارچگی را در سطح بالاتری از انتزاع بازسازی کنند به این صورت که همه ادیان را به یک معنا یکسان در نظر بگیرند.

امکان دیگر- که با اولی سازگار نیست- این است که فرد ایمانش را به بخش خاصی از زندگی اجتماعی محدود نماید.

«برگر» و «لاکمن» در «ساخت اجتماعی واقعیت» نشان داده‌اند که تفکیک و تمایز که از ویژگی‌های مدرنیته است ما را ملزم می‌کند که نه در یک جهان واحد، بلکه در تعدادی از جهان‌ها زندگی کنیم که هر کدامشان ارزش‌ها و منطق خاص خودش را دارد. پس مقصود از «بخشی‌سازی» این است که فرد فقط در حیطه خاصی از زندگی اجتماعی تابع ایده و ارزش‌های دینی خود است.

خصوصی سازی نیز همراه بخشی سازی فرا می‌رسد یعنی این احساس و درک که حیطه دسترسی دین محدود می‌شود فقط به کسانی که آموزه‌های این یا آن دین را می‌پذیرند.

در مورد «آگاهی فن سالارانه» نیز مفهوم وی تفاوت اندکی با مفهوم مورد نظر هابرمالن دارد. مقصود بروس از این اصطلاح شیوه خاصی از اندیشه است که همراه علم و تکنولوژی مدرن به انسان‌ها تحمیل می‌شود.

در میان خصوصیات این شیوه «استیوبروس»، پیش فرض‌هایی بنیادی نهفته در علم و تکنولوژی را مطرح می‌کند. وی پارادایم پیشنهادی خود را در یک جمله این چنین خلاصه می‌کند:

«فردگرایی ، تکثر (تنوع) و برابری خواهی در یک زمینه لیبرال دموکراسی، اقتدار باورهای دینی راست کرد».

او در جای دیگر می‌گوید: «اگر در گزارش من از این تغییرات ابتکاری وجود داشته باشد، در تأکیدی است که بر تکثر و تنوع می‌کنم. در حالی که دیگران تبیین خود را برای افول دین با پیرایش حکومت به نحوه فزاینده بی‌طرف، شروع می‌کنند، من به علت این بی‌طرفی توجه می‌کنم.

تنوع فرهنگی ناشی از تعامل فرهنگ دینی متکثر با تفکیک ساختاری و اجتماعی، دین را از عرصه عمومی به عرصه خصوصی راند (و حکومتی بی طرف تأسیس نمود) و همراه دین هم ایده‌های دینی به جز ملایم‌ترین آنها نیز به حوزه خصوصی رانده شده … برداشته شدن حمایت از دین در سطح ساختار اجتماعی بر روانشناسی اجتماعی باور، تأثیری مشابه به جای می گذارد.


جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی

دردنیای امروز، مؤسسات آموزش عالی به عنوان مراکزی برای پاسداری از دانش موجود و محیطی برای فعالیت های پژوهشی در نظر گرفته می شونداز طریق این موسسات است که حقایق جدیدی که راهگشای حل مسائل انسان ها و جوامع بشری باشند،کشف می شوداز این رو تکلیف برقرارکردن الگوی سازمانی و چگونگی اداره کردن چنین موسساتی روشن استدر این میان،متغیرهایی نظیر فرهنگ سازمانی،جو
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 164 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 120
جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

1-1-) بیان مسأله

دردنیای امروز، مؤسسات آموزش عالی به عنوان مراکزی برای پاسداری از دانش موجود و محیطی برای فعالیت های پژوهشی در نظر گرفته می شوند.از طریق این موسسات است که حقایق جدیدی که راهگشای حل مسائل انسان ها و جوامع بشری باشند،کشف می شود.از این رو تکلیف برقرارکردن الگوی سازمانی و چگونگی اداره کردن چنین موسساتی روشن است.در این میان،متغیرهایی نظیر فرهنگ سازمانی،جو سازمانی،الگوهای تصمیم گیری و مشارکت کارکنان در امور سازمان نقشی انکار ناپذیر را در پیشبرد اهداف سازمان دارا هستند.

تسلیمی (1384)در این خصوص اشاره می نماید که در عصر اطلاعات، مدیریت اثربخش و موفقیت آمیز سازمانها به توانمندی گردانندگان آنها در حل مسائل ساختار نیافته،شکار فرصتها، استفاده مدبرانه ازشایستگی های سازمان و کسب برتری رقابتی از طریق تصمیم گیری و اتخاذ تصمیمات صحیح بستگی دارد.کیفیت تصمیمات با تلفیق دانش،تخصص،مهارت و رویکرد افراد متعدد درگیر در فرایند تصمیم گیری و هم افزایی حاصل از آن بهبود می یابد.

تأثیر تصمیمات مشارکتی بر کارکرد سازمان‌ها تصمیم‌گیرندگان را مجاب نموده که نگاه ویژه‌ای به مشارکت‌ کارکنان در تصمیم‌گیری‌های سازمانی داشته باشند .از این‌روست که پرستون و پست[1] معتقدند که: انقلاب اول در علم مدیریت، انقلاب استبداد مدیران بود و انقلاب دوم، انقلاب جدایی مالکیت از مدیریت و انقلاب سوم که مهم‌ترین انقلاب در مدیریت است، انقلاب مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها است (طولابی، 1381، 59).

مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های سازمانی نه تنها در میزان رضایت،تغییرنگرش،روحیه کارکنان تاثیر بسزایی دارد ، بلکه در اثربخشی ، کارایی و موفقیت سازمان موثر می باشد . مشارکت کارکنان در تصمیم گیری ها در مؤسسات آموزش عالی می تواند تاثیر شگرفی در کارکرد این موسسات ، که خود نقش سازنده منابع انسانی آینده جامعه را بر عهده دارد ،داشته باشد.

وقتی صحبت از تصمیم گیری در سازمان های آموزشی، از جمله دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باشد اهمیت مشارکت کارکنان در تصمیم گیری مدیران بیشتر می شود زیرا تصمیماتی که در این گونه سازمان ها گرفته می شود بر سایر بخش های فرهنگی ،اقتصادی ، اداری و سیاسی جامعه تاثیر دارد. به طوری که تصمیمات یک مدیر در مؤسسات آموزشی می تواند دیر یا زود سرنوشت نهادهای دیگر جامعه را دستخوش تغییر نماید(شریفی، 1381).

اما تحقق رویکرد مشارکتی، بنا بر مطالعات انجام شده مستلزم صمیمت میان همکاران، رفتار حمایتی مدیر، وجود محیطی آرام و... می‌باشد که مجموعاً جو سازمانی حاکم بر سازمانی چون دانشگاه را تشکیل می‌دهد. (جهانداری و علوی، 1381). جو سازمانی[2] به کیفیت درونی یک سازمان به گونه‌ای که اعضای آن، این کیفیت را «ادراک و تجربه» می‌کنند اشاره می‌کند؛ به عبارت دیگر، مجموعه ویژگی‌‌های درونی‌ای که مؤسسه‌ای را از مؤسسة دیگر متمایز ساخته و رفتار کارکنان آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، جو سازمانی آن مؤسسه نامیده می‌شود (علاقه‌بند، 1378).

جو سازمانی با عواملی نظیر :میزان تعارض ،کیفیت زندگی کارکنان،تعهد سازمانی کارکنان، اثربخشی رفتاری مدیر، رفتار صادقانه مدیر و کارکنان رابطه دارد و بر کارکرد سازمان ها موثر می باشد.همچنانکه شکرکن (1370) در این زمینه اشاره می نمایدکه :

"امروزه جو سازمانی یکی از مفاهیم مهم در مدیریت است که به عناوین و طرق مختلف در منابع مربوط به رفتار سازمانی به آن اشاره می‌شود و تشریح آن به لحاظ اینکه ارتباط نزدیکی با بعضی از عوامل مؤثر در کارکرد و اثربخشی سازمان‌ها از قبیل: فرهنگ‌ سازمانی، روحیه و انگیزش کارکنان دارد بسیار مهم است".

بدون شک نظام آموزش عالی بزرگترین و پیچیده ترین دستاورد بشر به شمار می رود(ناظم،1381). گادت(1994) در کتاب «انتظار تا عمل» در خصوص رسالت های مراکز آموزش عالی معتقد است که این مراکز رسالت ارزیابی و تحلیل منطقی وضع موجود جامعه، اشاعۀ آزادانۀ افکار، تبیین پدیده ها در گسترۀ جهانی، تولید دانش و اطلاعات، ارتباط با سایر نظام های خارج از دانشگاه و هدایت افکار جامعه را بر عهده دارد. لذا توجه به چگونگی ادارۀ این مراکز و جو سازمانی حاکم بر آن ها باید مدنظر قرار گیرد. از سوی دیگر، سیاست های اخیر دولت در زمینه آموزش عالی حکایت از توسعه (افزایش) مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و همچنین افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی این مؤسسات دارد . از آنجا که این مؤسسات در پرورش نیروی انسانی متخصص آینده جامعه سهم عمده ای خواهند داشت پس توجه به جو سازمانی و چگونگی (رویکردهای) تصمیم گیری سازمانی در این مؤسسات ضروری به نظر می رسد . از سوی دیگر، به نظر محقق در اکثر تحقیقات انجام شده در مؤسسات آموزش عالی (دولتی و غیرانتفاعی) تمرکز بر روی اعضای هیات علمی (آموزشی)بوده و به کارکنان که نقش پشتیبانی کننده را در سازمان بر عهده دارند کمتر توجه شده است .

بدین ترتیب پژوهش حاضر به بررسی وضعیت جو سازمانی و رابطه آن با میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری های سازمانی می پردازد و به اقتضای پژوهش علمی این اقدام در سطح کارکنان مؤسسات آموزش عالی دولتی و مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی شهر مشهد صورت می پذیرد. بر این اساس ، سوال اصلی تحقیق حاضر این است که جو سازمانی در هر یک از موسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی چگونه است و این جو چه رابطه ای با میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری های سازمانی دارد ؟

2-1) اهداف پژوهش:

1-2-1) هدف اصلی پژوهش

هدف اصلی این پژوهش، بررسی تطبیقی جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی شهر مشهد و رابطه آن با میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری های سازمانی است . از طریق یافته‌های این پژوهش، می‌توان راهکارهایی را برای بهبود وضعیت جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی ارائه نمود.

2-2-1) اهداف فرعی

ـ توصیف جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی

ـ توصیف جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی غیر انتفاعی

ـ شناسایی میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری در مؤسسات آموزش عالی دولتی

ـ شناسایی میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری در مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی

ـ تعیین رابطه بین جو سازمانی و میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری در مؤسسات آموزش عالی

3-1) فرضیه ها وسؤالات پژوهش :

1-3-1) فرضیه های پژوهش :

1ـ نمره جو سازمانی باز در مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی از مؤسسات آموزش عالی دولتی بیشتر است .

2ـ بین جو سازمانی باز و میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم‌گیری های سازمانی در مؤسسات آموزش عالی رابطه ای مستقیم و معنی‌داری وجود دارد.

2-3-1) سؤالات پژوهش :

1ـ آیا بین مؤلفه‌های جو سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

2ـ آیا بین جو سازمانی باز و میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم‌گیری های سازمانی درهر یک از مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی رابطه ا‌ی معنی‌‌دار وجود دارد؟

3ـ آیا بین مؤلفه های جو سازمانی با میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم‌گیری های سازمانی در مؤسسات آموزش عالی دولتی رابطه ا‌ی معنی‌دار وجود دارد؟

4- آیا بین مؤلفه های جو سازمانی با میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم گیری های سازمانی در مؤسسات آموزش عالی غیر انتفاعی رابطه ای معنی دار وجود دارد؟

5ـ آیا بین همبستگی مشاهده شده میان دو متغیر جو سازمانی و میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم‌گیری های سازمانی در دو نظام مؤسسات آموزش عالی دولتی و غیرانتفاعی تفاوت معنی‌داری وجود دارد؟

4-1) تعریف اصطلاحات :

1-4-1) جو سازمانی :

. هالپین و کرافت (1970) در تعریف جو سازمانی می‌گویند: «ویژگی‌های درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد آن تأثیر می‌گذارد جو سازمانی نامیده می‌شود. این جو سازمانی به وسیله ادراکات کارکنان و توصیف‌های آنان از ویژگی‌های درونی سازمان سنجیده می‌شود. هالپین و کرافت (1963) جو اجتماعی سازمان را به عنوان ترکیبی از دو بعد تصور می‌کردند: رهبری مدیر سازمان و تعامل‌های کارکنان (گودرزی، کمینیان، 1381).

2-4-1) مشارکت :

مشارکت به عنوان نوعی درگیری احساسی ـ روانی یک شخص در یک موقعیت گروهی که فرد را به یاری رساندن و همکاری کردن در پیشبرد اهداف گروه و پذیرفتن مسؤولیت بخشی از آن دلگرم و تشویق‌ می‌‌کند، تعریف شده است (اونز، 1987).

3-4-1) تصمیم گیری :

میرکمالی، تصمیم‌گیری را فرآیند انتخاب بهترین راه حل ممکن از میان راه‌حل‌های موجود برای حل یک مسأله می‌داند (میرکمالی، 1382).

4-4-1) مشارکت در تصمیم گیری :

منظور از مشارکت در تصمیم گیری، فرآیند سهیم شدن مدیران و کارکنان در کارها و امور سازمان است. مدیرانی که سیاست مشارکت در تصمیم‌گیری را اتخاذ نموده‌اند، مدیرانی هستند که با دخالت دادن کارکنان در تصمیم‌گیری زمینه را برای همکاری و همیاری همة اعضا فراهم می‌کنند. مشارکت در تصمیم‌گیری به دخالت عملی، ذهنی و عاطفی افراد در نحوة انجام امور اشاره می‌کند و از تمرکز تصمیم‌گیری‌ها جلوگیری می‌کند. با توجه به این‌که میزان نفوذ کارکنان یک سازمان در تصمیم‌‌گیری‌ها متغیر است، مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها هم می‌تواند درجات مختلفی داشته باشد که از حداقل میزان مشارکت شروع و به مشارکت کامل ختم می‌شود مشارکت از ارائه یک عقیده شروع و به عضویت در یک تیم خاتمه می‌یابد (رهنورد، 1379).

5-1) تعاریف عملیاتی :

جوسازمانی : منظور از جو سازمانی، متوسط نمره‌ای است که یک سازمان از طریق پاسخ‌دهی کارکنان آن سازمان در خصوص آن سازمان به پرسشنامه جو سازمانی کسب می‌کند.

با توجه به اینکه جو سازمانی در مؤسسات آموزشی به اعتقاد هالپین وکرافت(1970) ازابعاد گوناگونی مانند: جو دوستانه، جو پدرانه، جو کنترل شده، جو خودمحتار، جو باز و جو بسته برخودار می باشد. اما در این پژوهش از ابعاد گوناگون تنها به بررسی جو باز و جو بسته پرداخته می شود.

منظور از جو باز در این پژوهش وضعیتی است که دارای مشخصات زیر می باشد: رفتار حمایتی، رفتار غیردستوری و رفتار غیرممانعتی مدیران و رفتار همکارانه ، رفتار صمیمی و رفتار متعهدانه کارکنان بالا باشد .(بالاتر از میانگین که در این پژوهش برابر 5/2 می باشد).

منظور از جو بسته در این پژوهش وضعیتی است که دارای مشخصات زیر می باشد : رفتار حمایتی، رفتار غیردستوری و رفتار غیرممانعتی مدیران و رفتار همکارانه، رفتار صمیمی و رفتار متعهدانه کارکنان پایین باشد.(پایین تر از میانگین که در این پژوهش برابر 5/2 می باشد).

میزان تمایل به مشارکت در تصمیم گیری : منظور از میزان تمایل کارکنان به مشارکت در تصمیم‌گیری ، متوسط نمره‌ای است که یک سازمان از طریق پاسخ‌دهی کارکنان آن سازمان در خصوص میزان تمایل به تصمیم‌گیری کارکنان آن سازمان، کسب می‌کند.

دراین فصل ابتدا به مرور آثار موجود در زمینه موضوع مورد بررسی پرداخته و سپس پژوهش‌های انجام شده در ایران و خارج از ایران بررسی می شود و در پایان فصل استنتاج محقق از بررسی پیشینه و ارائه یک الگو نظری که بر اساس آن اساس فرضیه ها و سؤالات تدوین گردیده ارائه خواهد شد .

2) مبانی نظری پژوهش

1-2) جو سازمانی[3]:

1-1-2) مفهوم جو سازمانی

امروزه جو سازمانی یکی از مفاهیم بسیار مهم در زمینه مدیریت است که به عناوین و طرق مختلف در منابع مربوط به رفتار سازمانی[4] به آن اشاره می شود و تشریح آن به لحاظ اینکه ارتباط نزدیکی با بعضی دیگر از عوامل موثر در اثربخشی سازمانی از قبیل فرهنگ سازمانی، روحیه، انگیزش کارکنان و همچنین اثربخشی رفتاری مدیر دارد بسیار مهم است. مفهوم جوسازمانی بر این واقعیت دلالت دارد که رفتار انسان در سازمان فقط بر اثر تعامل با رویدادهای مستقیم و بلاواسطه شکل نمی گیرد بلکه همچنین تحت تاثیر تعامل با نیروهای نامحسوس و ناپیدای سازمانی نیز قرار دارد. به طور کلی جو سازمانی ادراکاتی است که افراد از جنبه های گوناگون محیط سازمان دارند.(مزدارانی،1378)

جو سازمانی بعنوان یک مفهوم، موضوعی است که مجادله بسیاری را برانگیخته و آنانی که به این مفهوم علاقه مندند جو سازمانی را بعنوان مجموعه ای از ادراکهای توصیفی و غیر ارزشی از خصوصیات سازمان مانند رهبری، خط مشی های سازمانی،خصوصیات شغلی و وظیفه ای و غیره می دانند. از این دیدگاه جو سازمانی یک متغیر وابسته است که دست کم تا اندازه ای ناشی از سازوکارهای[5] مدیریت می باشد. همچنین جو سازمانی به لحاظ اینکه می تواند های رفتارها و نگرشهای شغلی را تحت تأثیر قرار دهد یک متغیر مستقل است .برخی از روانشناسان مانند گایان و جو هانس هم علیه این دیدگاه استدلال می کنند.یکی از استدلالهای آنها این است که جو سازمانی صرفا نام دیگری برای نگرشهای شغلی است. به نظر آنان اظهار این مطلب از جانب فرد که سازمان

از لحاظ ویژگی حمایت از"من" در سطحی بالاست مانند این است که چیزی خوب و مطلوب در مورد آن سازمان گفته باشد(یعنی خشنودی شغلی دارد)از سوی دیگر اگر فرد اظهار کند که در سازمان مورد حمایت کم قرار می گیرد مانند این است که چیزی نامطلوب درباره آن سازمان گفته باشد(یعنی خشنودی اندکی دارد) اگر این را تشخیص بدهیم که درباره مجموعه ای از خصوصیات اجتماعی و محیط ویژه سخن می گوییم این خصوصیات رفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهند می توان استدلال منطقی خوبی برای مفهوم جو سازمانی به عمل آورد. (شکرکن،1370) به طور خلاصه باید گفت تأکید بر سازمان غیر رسمی که آزمایشات هاثورن شروع گردید محققین را متوجه احساس اعضای سازمان نسبت به عوامل موجود در محیط کار نمود. آنها هبستگی و انسجام گروهی، احساسات شخصی اعضای گروه نسبت به یکدیگر و سازمان، انگیزش، روحیه و رضایت شغلی افراد را مورد بررسی و تحلیل قرار دادند. از این مطالعات به تدریج مفهوم جو سازمانی متولد گردید(مزدارانی،1378)

2-1-2) تعاریف جو سازمانی :

در فرهنگ آکسفورد[6] (2005) واژه‌ی جو از حیث لغوی به نگرش یا احساس عمومی، وضع و حالت در یک مکان خاص اشاره دارد. از جمله مباحثی که در ادبیات مدیریت به میزان زیادی محل بحث و جدل بوده و در حد محدودی مورد شناخت قرار گرفته جو سازمانی است. از این‌رو گرچه تحقیقات مرتبط با جو سازمانی و تلاش برای تدوین تعریفی قابل قبول از حداقل‌ 40 سال پیش آغاز شده، ولی هنوز تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است به عبارت دیگر تعاریف ارائه شده‌ از مفهوم جو سازمانی با هم سازگاری ندارند (گلیک[7]، 1985، منوریان1377).

جو سازمانی اصطلاح وسیعی است که به ادراک کارکنان از محیط عمومی کار سازمان اطلاق شده و متأثر از سازمان رسمی، غیررسمی، شخصیت افراد و رهبری سازمانی است به عبارت دقیق‌تر جو سازمانی عبارت است از کیفیت نسبتاً پایدار محیط سازمان است که کارکنان آن را تجربه کرده و بر رفتار آنان تأثیر گذاشته و مبتنی بر ادراک جمعی رفتار در سازمان می‌باشد (هوی و میسکل[8]، 1376).

«نوانکو[9] (1979) بیان می‌دارد که جو به عنوان احساس مشترک، حوزه فرهنگ، خرده فرهنگ‌های گروهی یا زندگی تعاملی سازمان تلقی می‌شود.

فرانک و همکاران به نقل از کمپل[10] و همکارانش (1980) درباره جو سازمانی اظهار می‌دارند که جوسازمان، شیوه‌ی برخورد سازمان را با اعضا نشان می‌دهد و بنابراین می‌توان آن را شخصیت سازمان فرض کرد.

وندل[11] و همکاران (1995) جو سازمانی را به عنوان مجموعه‌ی نسبتاً پایداری از ادراک اعضای سازمان درباره‌ی ویژگی‌های فرهنگ سازمان است، تعریف می‌کند که این ادراکات بر احساس، نگرش و رفتار افراد در محل کار تأثیر می‌گذارد» (گودرزی، کمینیان، 1381).

جو سازمانی مطالعه ادراکاتی است که افراد از جنبه‌های گوناگون محیط سازمانی دارند (اونز[12] ، 1987). جو سازمانی عبارت از محیطی انسانی است که کارکنان کارشان را در آنجا انجام داده و ممکن است به محیط درونی یک اداره یا سازمان مربوط گردد هرچند که ما قادر به دیدن و لمس کردن آن نیستیم امّا واقعیت این است که آن وجود دارد همانند هوای یک اتاق و هرچیزی که در سازمان رخ می‌دهد، آن را احاطه می‌کند. در مقابل جو به وسیله هر چیزی که در یک سازمان اتفاق می‌افتد تحت تأثیر قرار می‌گیرد. آن یک مفهوم سیستمی پویاست (دیویس و نیواستورم[13] ، 1985).

مکلری[14] و هنسلی[15] جو سازمانی را جنبه کیفی روابط بین افراد در یک سازمان تعریف می‌کند که بستگی به درک فرد و مقام او و دیگر اعضا در سازمان دارد. این ادراکات عمدتاً بوسیله مشارکت افراد در سازمان تعیین می‌شود و مجموعه رفتار آنها روابط کاری افراد را بوجود می‌آورد (مزدارانی، 1378).

جو سازمانی، مجموعه نسبتاً پایداری از ادراک اعضای سازمان دربارۀ ویژگی های فرهنگ سازمان است که این ادراک بر احساس، نگرش و رفتار افراد در محل کار تأثیر می گذارد.(فرنچ و همکاران، 1985) .

از نظر براون و موبرگ، جو سازمانی بر فضای حاکم بر محیط داخلی سازمان اشاره دارد. به عبارت دیگر جو سازمانی شامل مجموعه‌ای از ویژگی‌هاست که بوسیله اعضا سازمان مشاهده شده یا ادراک می‌شود از جمله:

1ـ سازمان را شرح می‌دهد 2ـ یک سازمان را از سایر سازمان‌ها مجزا می‌کند.

3‌ـ در طول زمان نسبتاً با دوام است 4ـ افراد از آن اثر می‌پذیرند و هدایت می‌شوند (امیرشیبانی، 1380).

امّا اگر بخواهیم به تعاریف نسبتاً جامعی که پیرامون جو سازمانی بیان شده، بپردازیم باید لاجرم از نظریه‌پردازانی چون هالپین و کرافت[16] و یا موران و ولکوین[17] سخن برانیم. هالپین و کرافت (1970) در تعریف جو سازمانی می‌گویند: «ویژگی‌های درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد آن تأثیر می‌گذارد جو سازمانی نامیده می‌شود. این جو سازمانی به وسیله ادراکات کارکنان و توصیف‌های آنان از ویژگی‌های درونی سازمان سنجیده می‌شود. هالپین و کرافت (1963) جو اجتماعی سازمان را به عنوان ترکیبی از دو بعد تصور می‌کردند: رهبری مدیر سازمان و تعامل‌های کارکنان (گودرزی، کمینیان، 1381).

موران و ولکوین (1992) جو سازمانی را این چنین تعریف می‌کنند. جو سازمانی ویژگی نسبتاً با دوامی از سازمان است که موجب تمایز آن سازمان از سایر سازمانها می‌شود و متضمن ادراک جمعی متجلی شده در عواملی چون استقلال، اعتماد و پیوستگی، حمایت، هویت، شناسایی، ابداع و بی‌طرفی است و از طریق تعامل بین اعضا ایجاد می‌شود، به عنوان مبنایی جهت تفسیر موقعیت مورد استفاده قرار می‌گیرد و منعکس‌کننده‌ی هنجارها، ارزش‌ها، طرز تلقی‌ها و نگرش‌ها از فرهنگ سازمانی است همچنین به عنوان منبعی مؤثر و با نفوذ جهت شکل‌دهی رفتار عمل می‌کند (جمشیدیان و همکاران، 1376).

طی یک بررسی پیرامون تعاریف مطرح شده درباره جو سازمانی ملاحظه می‌شود که افراد مختلف از دیدگاه‌های متفاوتی جو سازمانی را تعریف می‌کنند ولی نکته‌‌ای که در اکثر تعاریف مشترک است آن است که جو سازمانی براساس ادراک کارکنان از محیط سازمان سنجیده می‌شود در واقع جو سازمانی، مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و عواملی است که بوسیله کارکنان درباره‌ی سازمانشان ادراک می‌شود که عاملی جهت تکوین و تکامل اعمال و رفتارشان تلقی می‌گردد.

3-1-2) نظریه ها ومطالعات در زمینه جو سازمانی :

در این قسمت به برخی از مطالعات انجام شده در زمینه جو سازمانی به اختصار پرداخته می شود. .

1-3-1-2) جو سازمانی از نگاه تاجی یوری[18]

از نظر تاجی یوری ،جو سازمانی شامل چهار بعد است :

1- محیط فیزیکی: که به عوامل مادی و فیزیکی در داخل سازمان اشاره دارد .

2- محیط داخلی انسانی: بعد اجتماعی در سازمان است.این بعد هر چزی را که با افراد در سازمانها ارتباط دارد در بر می گیرد .

3- سیستم اجتماعی: به ساختار سازمانی و مدیریتی سازمان اشاره دارد .

4- فرهنگ: به ارزشها، سیستم های اقتصادی،هنجارها و شیوه های فکرکردن که ویژگی افراد در سازمان است اشاره دارد(گودرزی و همکاران1381) .

شکل شماره (2-1)مدل تعاملی ابعاد جو سازمانی

2-3-1-2) جو سازمانی از منظر استرن[19] و استینهوف[20]

جرج استرن و کارل استینهوف شخصیت انسان و شخصیت سازمان را قابل مقایسه می دانستند و با تکیه بر کار روان شناس دیگری به نام موری[21] مفهوم نیاز _ فشار[22] را به عنوان شکل دهنده شخصیت آدمی مطرح نمود . موری می پنداشت که شخصیت حاصل تعامل پویایی میان نیاز (درونی ) و فشار که به تقریب برابر فشارهای بیرونی است .موری حدود 30 نیروی تشخیص داد که نیازهای روانی یا نیروی درونی فرد را تشکیل می دهد. همین نیروها ،قرینه های بیرونی یا محیطی دارند که به عنوان فشار اجتماعی یا نیروی بیرونی عمل می کنند .بنابراین رفتار فرد نتیجه تعامل پویایی میان نیازهای روان شناختی و فشار محیطی برابر شکل(2-2) است (اونز 1991).

شکل(2-2). الگوی نیاز فشار

3-3-1-2) جو سازمانی از نگاه هاجتس[23]

هاجتس عوامل تشکیل دهنده جو سازمانی را به دو دسته عمده طبقه بندی کرده است . او جوسازمانی را با یک توده یخ مقایسه کرده که قسمتی از آن روی آب است و دیده می شود(قسمت بیرونی) و قسمتی از آن قابل رؤیت نیست ودر زیر آب است(قسمت درونی یا نامرئی)می باشد.درشکل ذیل این دو دسته عوامل که برروی هم جو سازمانی را ایجاد می کنند به صورت یک توده یخ شناور نشان داده شده اندگودرزی و همکاران،1381).


شکل(2-3)عوامل مرئی و نامرئی جو سازمانی از نظر هاجتس

4-3-1-2) جو سازمانی از نگاه هریسون[24]

هریسون : چهار نوع جو را در سازمانهای امروزی با توجه به سبک رهبری فرد مدیر، تشخیص داده است . این چهار نوع جو عبارتند از :

·جو قدرت محور[25] : سازمانهایی که به وسیله رهبری دستوری ،اداره می شوند،در این نوع سازمانها ساختار قدرت به میزان بالایی قابل رؤیت می باشد و زیردستان برای امنیت داشتن و پیشرفت شغلی به سرپرستان خود متکی هستند، همه تصمیمات سازمان در رأس سازمان گرفته می شود .

·جو نقش محور[26] :در این نوع سازمان نقش کارکنان و مدیریت سازمان به طور واضح مشخص و تعریف می شوند، قوانین علمی و شیوه های منظم عملیات از منطق وعقلانیت برخوردار است ،تغییرات در این نوع سازمانها به کندی صورت می گیرد و افراد سازمان مسئول و پاسخگوی کارهایی هستند که انجام می دهند.

·جو وظیفه محور[27]:در این نوع سازمانها، همة کوششها در جهت تحقق اهداف هدایت می شوند، پاداش ها بر اساس میزان همکاری افراد برای رسیدن به اهداف سازمان صورت می گیرد، فعالیتها،قوانین و مقررات با توجه به هدف اصلی سازمان انجام می گیرند و افراد غیرماهر در اینگونه سازمانها آموزش می بینند.

·جو مردم محور : سازمانهایی هستند که سرپرستان آنها به زیر دستان خود اجازه توانمندسازی می دهند . قوانین و مقررات اینگونه سازمانها انعطاف پذیر می باشد و ارزشها ، تمایلات و نیازهای کارکنان رادر بر می گیرد . درضمن هدف مهم و اصلی اینگونه سازمانها ارضای نیازهای کارکنان می باشد.

هریسون همچنین اشاره می کند که هر سازمانی دارای فقط یکی از این جو ها نیست و ممکن است یک سازمان در آن واحد ترکیبی از این جوها را داشته باشد (گودرزی ،1381).

5-3-1-2) جو سازمانی از منظر هالپین و کرافت

هالپین و کرافت در سال 1962 نظریه جو سازمانی خود را ارائه نمودند .و از آنجا که جو سازمانی به وسیله افراد در سازمان تجربه می شود آنها فرض نمودند که ادراکات این افراد منبع معتبری از داده ها هستند. آنها جو اجتماعی مؤسسات آموزشی را به عنوان ترکیبی از دو بعد تصور می کردند:

رهبری مدیر مدرسه و تعامل های معلمان . این ترکیب رفتار رهبر و رفتار معلم که جو سازمانی را به وجود می آورد در شکل زیر نشان داده شده است .

شکل (2-4). جو مدرسه به عنوان ترکیبی از رفتار مدیر و رفتارهای معلمان

هالپین و کرافت در پژوهش خود شش نوع جو سازمانی را تشخیص دادند که در طول یک پیوستار قرار می گرفتند و عبارت بودند از:

1-باز ، 2- بسته ، 3- خود مختار ، 4- نظارت شده ، 5- پدرانه ، 6- آشنا (لی فام [28]و همکاران 1985).

1-5-3-1-2) انواع جو سازمانی طبق مدل هالپین و کرافت

  • جو آشنا[29] :نشان دهنده جوی است که در آن روابط اجتماعی مطلوب به زیان انجام کارها تمام می شود.کارکنان در ارتباط با کار یکدیگر نمی جوشند اما در ارتباط با زندگی اجتماعیشان با هم صمیمی هستند . مدیر اگر چه در سطح شخصی بسیار ملاحظه گر است ولی به هیچ وحه کناره گیر نیست،بر بهره وری تأکید نمی کند و بر انجام کار نظارت ندارد.به طور خلاصه محیط سازمان بسیاردوستانه است لیکن کارکنان فعالیت اندکی دارند.
  • جو باز[30] : سازمان با جو باز، "دارای عدم تعهد پایین، موانع و محدودیت کم ، نشاط و صمیمیت بسیار زیاد، کناره گیری کم و سرپرستی نزدیک(تأکید بر تولید)کم است "مدیر سازمان تا حد زیادی فعال و ملاحظه گر است و به هیچ وجه کناره گیر نیست.
  • جو بسته[31] : ویژگی مشخص جو بسته به صورت عدم تعهد بسیار زیاد، مانع زیاد، نشاط خیلی کم، صمیمیت متوسط، کناره گیری بالا، سرپرستی نزدیک(تأکید بر تولید)،اعتماد کم، ملاحظه گری پایین ، ترسیم می شود.
  • جو پدرانه[32] : یک محیط اجتماعی را نشان می دهد که در آن مدیر سخت تلاش می کند ولی متأسفانه تلاش او بی تأثیر است. کارکنان کار زیادی بر دوش ندارد ولی آنها به خوبی با هم کنار نمی آیند و گرایش به تشکیل گروههای رقیب دارند. مدیر به هیچ وجه کناره گیر نیست اما از نظر تأکید بر بهره وری غیر معقول عمل می کند. مدیر ملاحظه گر و تا حدی فعال در نظر گرفته می شود.
  • جو خود مختار[33] : جوی است که تقریبا آزادی کامل را برای کارکنان به منظور هدایت کارشان و ارضاء نیازهای اجتماعی مطابق میلشان توصیف می کند. در این جو روحیه و صمیمیت نسبتا بالا هستند و عدم جوشش یا بازدارندگی کمتری وجود دارد. از طرف دیگر مدیر اگرچه سخت کوش است ولی در ارتباط با نظارت نسبتا کناره گیر و آسان گیر است. مهمترین عناصر این جو، کناره گیری بالا و ملاحظه گری پایین است .
  • جو کنترل شده[34] : اشاره به جو پرکاری دارد که به زیان زندگی اجتماعی اعضاء تمام می شود. با وجود این روحیه بسیار بالا است، کارکنان در کارشان فعال و متعهدند اما تکالیف بیش از حد دارند و تعامل شخصی کمتری دارند. مدیر به اندازه کافی سخت کوش است تا مطمئن شود کارها به خوبی پیش می رود اما الگوئی برای تعهد و وفاداری برای کارکنان نمی باشد. یک سازمان با جو کنترل شده اساسا خصوصیات زیر را دارد: تأکید بر تولید بالا ، بازدارندگی بالا و صمیمیت پایین(ناظم،1378) .

در ترکیب ابعاد جو سازمانی و انواع جو سازمانی می توان به جدول شماره (2-1) دست یافت که در آن خصوصیات انواع جو سازمانی که ممکن است در مؤسسات آموزشی دیده شود نماینگر است.

6-3-1-2) مطالعات رنسیس لیکرت

رنسیس لیکرت[35] نیز در زمینه مطالعه و بررسی جو سازمانی،نمودار ویژگی های سازمانی به نام " سیمای ویژگی های سازمانی " را ارایه کرده است که دارای هشت بعد از ویژگی های بنیادی سازمان است. این ابعاد با توجه به نظریه نظام های مدیریتی چهار گانه وی که به صورت پیوستاری از نظام های مدیریتی خودکامه تا نظام های مدیریتی مشارکتی می باشد، در جدول شماره(2-2) مورد مقایسه و تطبیق قرار گرفته اند(گیبسون و همکاران،1973).

4-1-2) رویکردهای جوّ سازمانی

1-4-1-2) رویکرد ساختاری[36] :

این رویکرد، به جوّ اساساً به عنوان ویژگی‌ها و خصوصیات وابسته به یک سازمان توجه دارد. این ویژگی‌ها همواره با سازمان وجود داشته و از ادراک اعضاء سازمان، مستقل است. رویکرد ساختاری ما را به ارتباط بین هدف و معیارهای ادراکی جوّ سازمانی هدایت می‌کند. پین و پاگ تجزیه و تحلیل عمده ای از اجزاء دیدگاه ساختاری ارائه نموده‌اند که براین‌اساس، موقعیت‌های واقعی در شرایط سازمانی عامل تعیین‌کننده‌ی نظریات، ارزش‌ها و ادراکات کارکنان از وقایع سازمان است. بنابراین جو‌های مختلف در ابعاد مختلف ساختار سازمانی مانند اندازه سازمان، درجه تمرکز در تصمیم‌گیری، تعداد سطوح سلسله مراتب، ماهیت تکنولوژی مورد استفاده و حوزه‌ای که قوانین رسمی و خط‌مشی‌هایی که رفتار فرد را نهی می‌کند، ظاهر می‌گردد (گودرزی، 1381).


جامعه شناسی از دیدگاه قرآن

فرهنگ و نظام اجتماعی –سیاسی اسلام ،در جریان رشد و پویایی خویش همواره در معرض خطراتی بوده و می باشد باتوجه به تاریخ اسلام و متون دینی می توان دریافت ،گاهی خطراتی که از درون فرهنگ و نظام اسلامی را در معرض آسیب قرار داده است با اهمیت تر از تهدیداتی است که ازبیرون با آن مواجه بوده است بنابراین در صورت موفقییت نیروهای خطرساز درونی، ضربه های کاری تری
دسته بندی معارف اسلامی
فرمت فایل doc
حجم فایل 480 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 215
جامعه شناسی از دیدگاه قرآن

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

فرهنگ و نظام اجتماعی –سیاسی اسلام ،در جریان رشد و پویایی خویش همواره در معرض خطراتی بوده و می باشد . باتوجه به تاریخ اسلام و متون دینی می توان دریافت ،گاهی خطراتی که از درون فرهنگ و نظام اسلامی را در معرض آسیب قرار داده است با اهمیت تر از تهدیداتی است که ازبیرون با آن مواجه بوده است . بنابراین در صورت موفقییت نیروهای خطرساز درونی، ضربه های کاری تری وارد می آورند .

توضیح اینکه: با دقت در مشاهدات اجتماعی چنین نتیجه گیری می شود که برخی انسانها بر شخصیت واقعی خویش روکش ایمان کشیده و دینداری را ابزاری جهت دنیا محوری خود قرار داده اند ، و چون از بیشتر راهکارهای اجتماعی نظام اجتماعی –سیاسی جامعه اطلاع دارند و می توانند مشکلاتی جدی در مسیر رشد و پویایی فرهنگ اسلامی ایجاد کنند .در فرهنگ دینی به اینگونه افراد منافق گفته می شود .

نفاق مشکلی است که اسلام از ابتدای ظهور با آن مواجه بوده است و در قرآن و روایات جزء های آن بارها مورد تأکید قرار گرفته است . از اینرو بهترین روش جهت رفتار شناسی و درنتیجه کنترل این قشر از جامعه برسی متون مذهبی و دینی است که در این برسی ارجحیت با قرآن می باشد.بنابراین با توجه به خطرهایی که از ناحیه این گروه جامعه را تهدید می کند، شناخت کنش های منافقان در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی می تواند به شناخت ساخت نظام کنش منافقان و روابط اجتماعی آنها در عرصه های مختلف و تعیین چگونگی واکنش منافقان نسبت به قضایای مختلف، کمک کند . بنابراین سعی ما در این پژوهش این است که با توجه به آیات قرآن از ویژگی های این گروه و راه های کنترل خطرات آنها آگاه شویم و سپس تحلیلی جامعه شناسانه از نوع رفتار و عملکرد منافقان ارائه دهیم. علاوه بر این استخراج مفاهیم اجتماعی قرآن پیرامون موضوع مورد پژوهش از نکات مثبت پژوهش می باشد .

در پایان برخورد لازم می دانم از دفتر تبلیغات اسلامی که امکان این پژوهش را برای این جانب فراهم آورد ،همکاری خوب و صمیمانه گروه علوم اجتماعی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان ،ناظر محترم جناب حجة السلام والمسلمین دکترغلام رضا صدیق اورعی که علاوه بر نظارت بر پژوهش ،در نظرات ایشان نهایت و همکار کوشا و صبورغیر قابل انکار است، سرکار خانم نرگس اصفهانی، نهایت تقدیر و تشکر را داشته باشم و موفقیت گروهی و فردی این بزرگواران را از خدای منان آرزو مندم

والسلام

مشهد مقدس

محمد جواد فضائلی اخلاقی

زمستان1381


موضوع پژوهش:

‹‹ جامعه شناسی نفاق در قرآن ›› موضوع تصویب شده برای این پژوهش است . با مشورتی که در یک نشست کوتاه با جناب اقای دکتر رفیع پور داشتم ، ایشان این عنوان را قابل نقد می دانستند و پیشنهاد ایشان تغییر موضوع بود . پس از چندی که مقداری از پژوهش انجام شد و برای تأیید و اظهار نظر به ناظر محترم تقدیم شد ، با توجه به موضوع تصویب شده، ایشان کار ما را بر شناسایی سنخ اجتماعی منافق و صورت کنش متقابل این سنخ در قرآن ››متمرکز کردند .

بیان مسئله:

انسان موجودی است نفع طلب و اساس همه کنشهای بشری جلب منفعت و دفع ضرر می باشد ولی مصداق نفع و طلب بر اساس باورها و ارزشها متغییر است . شاید به همین دلیل از کنشگران مختلف براساس باورهای متفاوت و ارزشهای گوناگون ، در مسئله گروهی ، کنشهای متفاوتی صادر می شود . عده ای کنشهایشان ابزاری صرف ،بعضی دیگر ارزشی صرف و جمعی نیز ابزاری، ارزشی است .منافقان را می توان دسته ای دانست که کنشهای آنان ابزاری صرف بوده و جهت جلب منفعت بیشتر از هر وسیله ای استفاده می کنند ، یکی از این ابزار تظاهر به پایبندی به فرهنگ عمومی جامعه و ایجاد تضاد میان اقشار و دسته های مختلف اجتماعی و حداکثر استفاده از تضاد موجود است .

کفار نیز از همین ویژگی برخوردار بوده و برای به دست آوردن حداکثر منفعت از هیچ عملی رویگردان نیستند ، یکی از کارهای آنان کاهش همبستگی و ایجاد تضاد، در جامعه اسلامی است . این مهم در صورتی محقق می شود که کفار بتوانند با دسته هایی از جامعه اسلامی که دارای باور و ارزشی مشترکی هستند به وحدت منافع رسیده و جهت دستیابی به این هدف در تعامل مستمر باشند .

از طرفی مؤمنان در تعاملاتشان بر پایبندی به دین تأکید دارند ،تعاملات منافقان و مؤمنان با تأکید بر تظاهر به پایبندی دین صورت می گیرد تعاملات منافقان با کافران با تأکید بر تظاهر به عدم پایبندی به دین تحقق می یابد. کفار نیز در تعاملاتشان بر عدم پایبندی به دین تأکید دارند . از همینرو احتمال دستیابی منافقان به اهدافشان بیشتر از کفار است .

نتیجه تظاهر به پایبندی به دین در جامعه دینی ،زمینه سازی دستیابی افرادی به ثروت ، قدرت و منزلت می باشد که کنشهایشان ابزاری صرف بوده و نگرش آنها به معنویات نگرشی منفی است. دستیابی افراد به ثروت ، قدرت و منزلت از این شیوه کم کم سبب می شود تظاهر به پایبندی به دین ،جایگزین پایبندی به دین شده و در دراز مدت میان مؤمنان شکاف ایجاد کند و جامعه دینی را به نابودی بکشاند .

خلاصه اینکه ، نفاق ورزیدن که حاصل آن منافق است ،عملی اجتماعی است و آثار زیانباری برای گروه مؤمنان و به تبع جامعه ایمانی به دارد . علاوه بر این سرایت چنین کنشی به لایه های مختلف اجتماعی و در بر گرفتن افراد بیشتری از جامعه، که یکی از آثار زیانبار آن به شمار می آید ، تهدیدی جدی محسوب می شود .

از آنجا که مفهوم واژه نفاق وقتی محقق می شود ، که مفاهیمی همچون ایمان و کفر مصداق خارجی داشته باشد ،کار جامعه شناسان و دین شناسان خطیر تر بوده و ضرورت همکاری این دو دسته از اندیشمندان نمود عینی بیشتری پیدا می کند، لذا با توجه به سنت و فرهنگ جامعه ما ،که برای تبیین مفاهیم دینی و دستیابی به تدابیر قابل اجرا به کتاب خدا و سنت پیامبر او مراجعه می شود ، ما نیز در تبیین مفهوم نفاق و منافق و چگونگی کنش آنان با مؤمنان و کافران و بیان این موارد و تحلیل آن به زبان جامعه شناسی ، کتاب خدا، یگانه مرجع غیر قابل خدشه در نزد همه مسلمین را در پیش روی خود قرار داده و به بازیابی مجدد آن با بهره گیری از روشهای جامعه شناسی، می پردازیم .

هدف و ضرورت

هدف از انجام این تحقیق و ضرورت پرداختن به آن شامل موارد ذیل می گردد:

1-شناخت ساخت نظام کنش اجتماعی منافقان در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی و به تبع آن خنثی کردن خطرهای منافقان در عرصه های مختلف با توجه به آیات قرآن .

2-بهره گیری از مسائل اجتماعی مطرح در قرآن در علم جامعه شناسی .

3-استفاده از گنجینه غنی قرآن در خصوص مسائل اجتماعی مبتلا به جامعه .

4-تعریف منافق و تعیین کنش او در عرصه های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی در طول دوران نزول وحی .

5-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در شرایط مختلف زندگی .

6-تعیین نشانه ها و علامات مشخصه منافقان و به عبارت دیگر ریخت شناسی منافقان در شرایط مختلف با توجه به آیات قرآنی .

7-تعیین استراتژی و خط مشی منافقان در برخورد با نظام اسلامی در شرایط مختلف .

8-تعیین خط مشی منافقان ( نوع رابطه متقابل منافقان با دشمنان نظام اسلامی‌ ) در شرایط گوناگون .

9-خط مشی منافقان در هنگام بروز بحرانهای اجتماعی ،فرهنگی ، اقتصادی و جنگ های رو در رو .

10-روابط متقابل و درون گروهی منافقان با همدیگر .

فصل دوم : ادبیات پژوهش

الف: بیان مفاهیم

مقدمه:

قابل ذکر است که در این بخش ما به دنبال آموزش و یا نقد و برسی مفاهیم اجتماعی نمی باشیم بلکه ذکر آن مقدمه ای است برای وارد شدن به اصل پژوهش ، دیگر اینکه ، در این پژوهش منافقان به عنوان یک سنخ اجتماعی در برابر مؤمنان و کافران در نظر گرفته شده اند ، لذا به برسی صورت کنش متقابل منافقان با خود و دو سنخ دیگر- مؤمنان مؤمنان و کافران- خواهیم پرداخت ، از این رو توضیح اجمالی مفاهیم به کار رفته در پژوهش ، بیانگر نحوة نگرش پژوهشگر به موضوع پژوهش می باشد .

1-مفهوم سیستم

مفهوم سیستم (system)-که در فارسی به دستگاه و نظام ترجمه شده است بطور عام عبارت است از ‹‹مجموعه ای از عناصر مرتبط و هماهنگ که دارای کار و اثر جمعی باشند.››

2-مفهوم فراگیر سیستم اجتماعی

کسانی که از نگاه سیستمی به وواقعیت ها نگاه می کنند ،واقعییت های اجتماعی را ‹‹ سیستم ›› دانسته اند . یعنی آنها را مجموعه ای در ارتباط با یکدیگر (متحد المقصد) و دارای کار و اثری که مرتب بر مجموعه عناصر است ، یافته اند، بنابر این اجتماعات کوچک و بزرگ انسانی را ‹‹نظام اجتماعی›› (social system) نامیده اند

البته در چهارچوب علم جامعه شناسی اصطلاح ‹‹نظام اجتماعی››( social system) مفهوم خاص دارد که بعداً آن را مطرح خواهیم کرد .

در مجموعه واقعیت اجتماعی ،امور گوناگونی وجود دارد که در یک مطالعه دقیق ،باید هرکدام از آنها را شناخت ،در عین اینکه باید ارتباط هر‹‹امر اجتماعی›› ( social fact) با سایر واقعییتهای اجتماعی را معلوم کرد . برای انجام چنیین کاری باید از کوچکترین و محسوس ترین واقعیت اجتماعی آغاز کنیم و آن را بشناسیم و ارتباط آنرا با سایر واقعییتها نیز شناسایی کنیم …بنابر این با طرح کلیدی در جامعه شناسی و و توضیح آن سعی خواهیم کرد ‹‹واقعیتهای اجتماعی›› ( social fact) را معرفی کنیم [1]

3-مفهوم رفتار behavior

رفتار در مفهوم عام ، دگرگونی ، حرکت یا پاسخ هر موجود یا واحد یا مجموعه در برابر وضع و شرایط محیط پیرامون است .

پارک(R.E.park) می نویسد ‹‹ واقعیت این است که هر دانشی در هر جا، در جستجوی توصیف و تبیین حرکتها ، دگرگونیها و واکنشها ، یعنی رفتار جزئی از جهان در برابر ماست ››[2]

4-مفهوم عمل(action) ، عمل اجتماعی(social acion) و تعامل اجتماعی(ntraction)

اگر رفتار دارای معنی باشد ،عمل نامیده می شود و اگر عمل انسان به سوی شخص یا گروهی دیگر جهتگیری شده باشد و ‹‹دیگری›› در انجام دادن و نحوه آن مورد نظرباشد به چنین عملی ‹‹عمل اجتماعی››(social action) گویند .

عمل اجتماعی(social action)دو سویه ،تعامل نامیده می شود .

5-گروه اجتماعی social group

گروه اجتماعی عبارت است از : افراد دارای تعامل نسبتاً مستمر با احساس پیوند [3]

6-هنجار (norm)

تعامل انسان با انسان در مواردی موضوعاً موقت و منقطع است مثل اینکه از کسی ساعت و زمان را بپرسیم . اما در مواردی موضوع تعامل قابلیت تداوم دارد . در چنیین مواردی اگر تعامل و شکل و اندازه آن مورد توافق طرفین باشد ، تعامل ادامه می یابد و اگر مورد توافق نباشد منجر به ترک تعامل یا نزاع می شود تعامل منجر به نزاع ، ستیز نامیده می شود . ستیز نیز ممکن است تداوم یابد یا ترک شود . ترک ستیزه یا به به علت خستگی و احساس بی ثمری در طرفین است و یا در اثر غلبه یکی و تسلیم دیگری است و یا بر اثر ایجاد توافق جدید .اگر به ذکرشد توجه کنید در می یابید که تعامل مستمر حاصل نمی شود مگر با توافق یا با اجبار . رضایت از تعامل نتیجه توافق بر تعامل است و نارضایی و عدم توافق به یکدیگر وابسته اند و ترک تعامل یا نزاع و ستیزه نتیجه نارضایتی و عدم توافق است…. اما اگر طرفین بر وجود و تعامل بین خود و نوع تعامل و انتظارات متقابل و چند وچون و زمان و مکان و فاعل عمل توافق داشته باشند آن تعامل مورد توافق و قابل دوام است . قاعده ای که همه نکات یاد شده را بیان می کند و مورد توافق طرفین است ،هنجارnorm)) نامیده می شود .[4] افراد

در شرایط خاص نیز اتفاقی عمل نمی کنند و در همان شرایط هم بر اساس سنتهای فرهنگی عمل می کنند و این اعمال هم دارای نظم و قابل پیش بینی است.

‹‹کاملاً واضح است که اعمال انسان با پیچیدگی خود نمی تواند بدون یک نظام نسبتاً پایدار سمبولیک واقع گردد .درحالیکه معنای عمل در شرایط ویژه اتفاقی نیست این نوع نظام مشترک از نظر کنش متقابل دارای کارکرد است و آن را سنت فرهنگی می خوانند ›› 1

متغیرهای الگویی پارسونز فرایند کنش اجتماعی افراد را نسبت به موقعیت خود بیان می کند و شرایط ساختی کنش اجتماعی است .منظور از متغیر الگویی ،انتخاب یک شق از دو شقی است که عامل پیش از آنکه معنای موقعیت بر او معلوم باشد و بخواهد به عمل دست بزند باید یکی از آن دو را انتخاب کند .

پارسنز شقوق دوگانه انتخاب را (متغیرهای الگویی)می نامند .

7- توجه مجدد به چهارچوب عمل :

چهارچوب عمل با یک عمل کننده شروع می شود که می تواند یک فرد یا مجموعه ای از افراد باشند . عمل کننده دارای انگیزه ای است که انرژی خود را صرف دستیابی به یک هدف می کند که هدف توسط نظام فرهنگی تعریف شده است .

(ارزشها از نظام فرهنگی گرفته می شود و انتظارات نقشها و هنجارها در نظام اجتماعی آموخته می شود .

اینکه جوامع مختلف چگونه کار می کنند به انتظارات هنجاری و اهداف فرهنگی مربوط می شود .)

در چارچوب عمل یک عمل کننده هدفمند در جهت رسیدن به یک سری اهداف فعالیت می کند . اما باید با شرایطی مواجه شود و از طریق انتظارات هنجاری رفتارکند تا به رضا مندی دست یابد .2

در جامعه شناسی، عمل همراه با انگیزه و هدفمند را کنش اجتماعی می نامند .

8- تعریف کنش اجتماعی:

کنش اجتماعی ،همه رفتارهای انسانی است که انگیزه و راهنمایی آن ‹‹معانی›› است که کنشگر آنها را در دنیای خارج کشف می کند ، معانی که توجه اش را جلب می کند و به آنها پاسخ می دهد. بنابراین ویژگیهای اصلی کنش اجتماعی در حساسیت کنشگر به معانی چیزها و موجوداتی است که در محیط هستند و آگاهی یافتن به این معانی و واکنش به پیامهایی است که آنها می فرستند .3

9- عناصر کنش اجتماعی:

کنش اجتماعی از چهار عنصر زیر تشکیل می شود :

1-کنشگر:که می تواند یک فرد ،یک گروه یا یک جامعه باشد .

2-وضعیت:که شامل اشیاءفیزیکی و اجتماعی است که کنشگر با آنها ارتباط برقرار می کند .

3-نمادها :که با واسطه آنهاکنشگر با عناصر متفاوت وضعیت ارتباط پیدا می کند و برای هر یک معنایی قایل می شود .

4-قواعد ، هنجارها و ارزشها: که جهت یابی کنش را هدایت می کنند ،یعنی روابطی را که کنشگر با اشیاء اجتماعی و غیر اجتماعی محیطش دارد4 . باید این را در نظر گرفت که‹‹ارزشها همراه با کنش . از خارج بر افراد تحمیل نمی شوند بلکه در مناسبات متقابلشان با جامعه ایجاد می گردد . ارزشها هستند که در عمل ،شرایط ساختی کنش اجتماعی را تشکیل می دهند››5

10 -کنش متقابل:

‹‹عمل یک فرد را تنها با ارجاع به عمل دیگران می توان تحلیل کرد ، زیرا این دو بخش هایی ا یک نظام کنش متقابلند که بر عمل هر دو طرف حاکم است .››1

سه عنصری که کنش متقابل را ممکن می سازند عبارتند از :

1-انتظارات متقابل

2-هنجارها و ارزشها

3-ضمانت اجراها

باید میان کنشگران انتظارات متقابل وجود داشته باشد . این انتظارات متقابل به علت هنجارها و ارزشها که رفتار کنشگران را اداره می کند ،وجود دارند .

هم خود و هم دیگری می تواند طرف مقابلش را بر حسب آنکه مطابق با انتظاراتش رفتار کرده ،باشد یا نه پاداش یا کیفر دهد .

11- نقش اجتماعی:

‹‹نقش اجتماعی شامل انتظارات، هنجارها و ضمانت اجراهای نهادی شده آشکار یا پنهانی است که رفتار یک کنشگر را به تبع موقعیتی که در ساختار اجتماعی دارد ،تعیین می کند .››2

لذا عجین شدن در شبکه روابط اجتماعی ،سرنوشت گریز ناپذیر زندگی بشری است ،اما در ضمن ،از تحقیر نفس او نیز ممانعت می کند . جامعه هم پیدایش فردیت و خودمختاری انسان را روا می دارد و هم از ان جلو گیری می کند . صورتهای زندگی اجتماعی بر هر فردی تأثیر می گذارد و باعث می شود که یک فرد به هیئت خاص انسانی در آید . در ضمن ،همین صورتها با سرکوبی تجلی آزادانه خود انگیختگی ،شخصیت انسان را اسیر و بی رنگ و بو می سازد . انسان تنها از طریق صورتهای نهادی می تواند آزادی بدست آورد ،اما آزادی اش پیوسته در معرض خطر همین صورتهای نهادی است .3

12- سنخ اجتماعی

زیمل هر سنخ اجتماعی ویژه ای را محصول واکنشها و توقعات دیگران می داند . هر سنخی از رهگذر رابطه با کسان دیگرپدید می آید که پایگاه ویژه ای به او می دهد و او انتظار دارد که به شیوه خاصی رفتار کند . ویژگیهای هر سنخی بسان صفات ساختار اجتماعی نگریسته می شوند››4

13- نظام اجتماعی:

‹‹نظام اجتماعی شامل مجموع شبکه کنشهای متقابلی است که در آن دو یا چند کنشگر با یکدیگر در ارتباطند و متقابلاً روی هم اثر می گذارند ،و به شیوه های جمعی مبادرت به عمل می کنند ››5

یک نظام اجتماعی شامل تعدادی عمل کننده می شود که با یکدیگر درحال کنش در شرایطی هستند که حداقل دارای یک بعد فیزیکی یا محیطی است . عمل کنندگان به منظور به حد اکثر رساندن رضامندی خود در وضعیت مشابه وجه مشترکی با هم ارتباط برقرار می کنند این ارتباط از طریق یک نظام ساخت یافته فرهنگی و نمادی مشترک تعریف و برقرار می گردد .6

فرایند دو گانه نظام اجتماعی:

فرایند دوگانه نظام اجتماعی فرق گذاری و یگانگی می باشد .

1-فرق گذاری(differenciation) است که از گذر آن اجزای یک نظام از یکدیگر متمایز شده و بر فردیت و استقلال نسبی هریک از آنها بویژه از لحاظ کارکرد اختصاصی شان تأکید می شود .

2-یکی دیگر فرایند یگانگی (integretion) است که اجزای متمایز و فرق گذاری شده نظام را به یکدیگر مرتبط می کند و میانشان روابط متقابل و مبادله برقرار کرده و از مجموعه شان یک کل همساز و هماهنگ می سازد .

14- قشر اجتماعی

قشر در لغت پوشش هرچیز و پوسته آن است ، عرضی یا خلفی (دهخدا) ولی اگر بخواهیم قشر بندی اجتماعی را برسی کنیم باید بپذیریم که ((نابرابریها در همه انواع جامعه انسانی وجود دارند . جامعه شناسان برای توصیف نابرابریها از وجود قشربندی اجتماعی سخن می گویند . قشر بندی را می توان بعنوان نابرابریهای ساختارمند میان گروهبندیهای مختلف مردم تعریف کرد . جوامع را می توان متشکل از ‘قشرها’یی به صورت سلسله مراتبی در نظر گرفت که قشرهای متمایزتر در بالا و قشرهای ممتاز نزدیک به پایین قرار گرفته اند .))1

15- نظامهای قشر بندی اجتماعی :

در قشر بندی اجتماعی چهار نظام اساسی قشر بندی می توان تشخیص داد . بردگی، کاستگی، دسته ای و طبقه ای . نظامهای بردگی ، کاسته ای و دسته ای هرکدام بستگی به نظام اجتماعی هر دوران دارد ولی آنچه با بحث ما ارتباط پیدا می کند نظام قشر بندی طبقه ای می باشد .

فرانک پارکین درباره شالوده اصلی ساخت طبقاتی می گوید:

«می توانیم حصر اجتماعی را به عنوان هر فرایندی که به وسیله آن گروهها سعی می کنند کنترل انحصاری بر منابع برقرار کرده و دسترسی به آنها محدود کنند تعریف کنیم .»دو فرایند در حصر اجتماعی دخالت دارند که عبارتند از :

1-طرد ، به استراتژی هایی اطلاق می شود که گروه ها برای جدا کردن بیگانه ها از خودشان و ممانعت از دسترسی آنها به منابع ارزشمند اتخاذ می کنند .

2-غصب ، به کوششهای گروههای محدودتر برای دستیابی به منابعی که قبلاً در انحصار دیگران بوده گفته می شود .

لازم به ذکر است که هر دو استراتژی ممکن است در بعضی شرایط به طور همزمان مورد استفاده واقع شود . 2

16- مفهوم نفاق:

الف: نفاق : نفاق در لغت نامه دهخدا به معنای “درویی کردن(ترجمان علامه جرجانی ص 101)(آنند راج) (از منتهی الارب) کفر پوشیدن و ایمان آشکار کردن (از منتهی الارب)-کفر دردل نهفتن و ایمان به زبان آشکار کردن (از اقراب الموارد) (از تعریفات) مکر-ربا-جسبوس-جسبوسی (ناظم الاطباء)-منافقت-رماق-دوزبانی(مقابل وفاق)”بیان گردیده است .

مفهوم نفاق را می توان چکیده ای از مطالب مطرح شده در لغت نامه دهخدا دانست لذا نفاق در فرهنگ لاروس به معنای“دروئی-و منافق به معنای پنهان کردن کفر در دل و آشکار کردن ایمان به زبان” می باشد .

ب: منافق: دهخدا در معنای منافق می نویسد:

“آنکه کفر پنهان دارد (مهذب الاسماء).کسی که در آشکار دعوی مسلمانی کند و در نهان کفر ورزد (از کشاف اصطلاحات الفنون) .دارای نفاق و دو رویی در دین یعنی پنهان کردن کفر و آشکار نمودن ایمان (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب). آنکه به زبان اظهار ایمان کند و کفر را در دل خود نهان دارد (از اقرب الموارد)آنکه اعتقاداًکفر را پنهان دارد و قولاًایمان را آشکار سازد .(از تعریفات جرجانی ). کسی که اسلام را ظاهر کرده و در باطن کافر است ، و نفاق در اصل مخالفت ظاهر با باطن است (فرهنگ علوم نقلی دکتر سجادی).

خلاصه اینکه منافق به معنای “آنکه کفر خود را پنهان و ایمان خود را آشکار سازد ”(فرهنگ لاروس) می باشد .