دسته بندی | برق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 68 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 92 |
مقدمه
فیوز وسیله ای است جهت محافظت از مدارهای الکتریکی در مقابل بروز اشکالات ناشی از عبور جریان اضافی در آن، که به وسیله ذوب شدن و قطع المنت داخلی آن که معمولاً از جنس نقره یا مس می باشد مدار باز شده و جریان بصورت آنی قطع می گردد.
شکل 1- اجزاء تشکیل دهنده یک نوع فیوز ولتاژ پایین را نشان می دهد که ممکن است در آن بیش از یک المنت به صورت موازی در داخل محفظه ای که از ماسه کوارتز پودر شده و یا پودر چینی پر شده است وجود داشته باشد. بدنة فیوز معمولاً از جنس سرامیک و گاهی ممکن است از فایبر گلاس آمیخته با رزین ساخته شود. در هر یک از دو انتهای بدنه، یک کلاهک برنجی پرس شده وجود دارد که المنتهای داخلی به آن متصل به کلاهکهای آن انجام می شود. که متناسب با کاربرد فیوز دارای انواع مختلفی است.
هنگامیکه جریان اضافه برای مدت زمان کافی از مداری عبور کند به شرح زیر به تجهیزات آن مدار صدمه مدار می سازد.
الف- حرارت اضافه یا گرمای زیاد به بستگی به مربع مقدار مؤثر جریان عبوری از مدار دارد که در اثر آن ممکن است به واسطه کار در درجه حرارت بالا، به عایقهای مدار صدمه جبران ناپذیری وارد شود. اگر جریان به قدر کافی زیاد باشد. ممکن است هادیهای فلزی مدار نیز ذوب شوند.
ب- نیروهای الکترو مغناطیسی که متناسب با مربع پیک جریان هستند. تحت شرایط خطای اتصال کوتاه سنگین، ممکن است شکست مکانیکی تجهیزات اتفاق افتد، بویژه اگر درجه حرارت نیز بالا باشد که در این صورت چون مقاومت مکانیکی مواد عمدتاً با افزایش درجه حرارت کاهش می یابد اثرات مخربتری به وجود می آید.
بعضی قطعات مانند نیمه هادیهای قدرت بالا، به انرژی آزاد شده در قطعه در خلال یک پالس کوتاه مدت حساس هستند. اگر مقاومت اهمی قطعه ثابت انتخاب شود در این صورت انرژی آزاد شده در یک پالس با مدت T متناسب با خواهد بود. این انتگرال عموماُ به عنوان « i2 t» پالس شناخته می شود.
طرحهای مختلف فیوز برای حفاظت انواع مختلف تجهیزات الکتریکی در مقابل اثرات جریان اضافی و یا انرژی اضافی فوق الذکر وجود دارند که از آنجائیکه از بحث این کتاب خارج می باشد در مورد آنها صحبت نمی گردد. خوانندگان عزیز می توانند به بروشروهای تبلیغاتی شرکت فیوزسازی مراجعه نمایند.
نمودارهای عمومی
به عنان اولین قدم در درک طریقه ای که یک فیوز عمل می کند( با بعضی اوقات می سوزد)، نمودارهای عمومی جریان، ولتاژ و درجه حرارت فیوز در طی یک عمل قطع نشان داده شده در شکل های (2)، (2-3)،(2-4)،(2-5) را در نظر بگیرید.
جریان انتظاری نشان داده شده روی این شکلها جریانی است که در مدار جاری می شد اگر فیوز عمل نمی کرد و همچنین امپدانس المنت فیوز صفر در نظر گرفته می شد. بعد از وقوع یک خطا که باعث عبور جریان و بدنبال آن باعث عملکرد دقیق می گردد، دو ناحیه متمایز زمانی وجود دارد. یکی زمان قبل از ایجاد قوس و دیگری زمان برقراری قوس است.
دراثنای زمان قبل از قوس یا به عبارتی پیش قوس ( زمان ذوب شدن) درجه حرارت المنت فیوز آنقدر افزایش می یابد تا اینکه نقطه ذوب فلز در یک یا چند نقطه از طول المنت فرا می رسد. سپس المنت فیوز قطع شده و بین دو انتهای ذوب شدة المنت که پاره شده است قوس الکتریکی برقرار می گردد. در لحظه برقراری قوس یک افزایش قابل ملاحظه در ولتاژ دو سر فیوز ایجاد می گردد که دلیل آن بعداً توضیح داده می شود. در اثنای زمان قبل از قوس، وقتی که جریان مدار بسیار زیاد است، یک افزایش جزئی در ولتاژ دو سر فیوز مشاهده می شود، که این ناشی از مقاومت اهمی المنت فیوز است که با درجه حرارت افزایش یافته است.
جرقه، در خلال و در فاصلة زمانی برقراری قوس ادامه می یابد تا سرانجام قطع نهائی جریان فرا می رسد و قوس خاموش می گردد.
شکل های (2-2) و (2-4) نمودارهایی را در شرایط اتصال کوتاه برای مدارات dc و ac در یک حالت خاص نمایش می دهند. چنانکه از این اشکال دیده می شود فیوز جریان خطای مورد انتظار را قطع می کند یعنی جریان خطا را در یک مقدار کمتر از پیک جریان انتظاری محدود می نماید. این محدودیت جریان، یکی از خواص مهم فیوزها ست که اثرات حرارتی و الکترو مکانیکی را بطور جدی و موثر کاهش می دهد. در این شرایط اندازه زمان قبل از قوس و قوس تقریباً مساوی می باشند.
شکلهای ـ2-3) و (2-5) مجدداً نمودارهایی را برای مدارات dcو ac نشان می دهند در این موارد جریان های انتظاری نسبتاً پایین هستند( همانند جریان اضافه بار) که منجر به گرم شدن آهسته وتدریجی فیوز می شود. در این حالت زمان قبل ازقوس نسبتاً طولانی و شاید هم چند ساعته است ولی زمان جرقه در مقایسه با آن بسیار ناچیز است. شکل (2-5) نشان می دهد که قبل از اینکه جریان کاملاً متوقف گردد جریان مدار ممکن است چندین نیم سیکل ac را طی نماید.
شکل
بنابراین به نظر می رسد که در بعضی از موارد خاموش شدن قوس موقعی که جریان پایین است مشکل تر از وقتی است که جریان زیادی خصوصاً در مواقع اتصال کوتاه از مدار عبور می نماید. دلیل این امر در قسمتهای بعدی توضیح داده می شود.
توزیع گرما و حرارت در المنت فیوز
رفتار و عملکرد اشاره شده فوق الذکر دقیقاً بستگی به توزیع گرما در طول المنت قبل از ذوب شدن دارد.
همچنانکه از روی شکل مشخص است درجه حرارت المنت در لحظات اولیه عبور جریان در سرتاسر طول المنت و در تمام آن بطور یکنواخت پخش می شود زیرا که زمان کافی جهت افت و اتلاف حرارت در اثر انتقال به کلاهکهای در سر فیوز وجود ندارد. با پیشرفت زمان منحنی توزیع گرما تقریباً به صورت بیضی درآمده و گرمترین نقطه در وسط المنت خواهد بود.
این بدان معنی است که در اتصال کوتاههای شدید که دامنه جریان بسیار زیاد است، درجه حرارت در زمان ذوب بطور یکنواخت در سرتاسر طول المنت فیوز توزیع می گردد و در نتیجه المنت سریعاً ذوب شده و قوسهای متعددی ایجاد می گردد. بالعکس اگر جریان کم باشد زمان قبل از قوس افزایش یافته و درجه حرارت وسط المنت ایجاد می گردد. بنابراین توزیع گرما در المنت درست قبل از ذوب آن نه تنها مشخص می کند که آیا قوس تکی یا چند تائی است بلکه تأثیر عمقی دررفتار و عملکرد فیوز در فاصله زمانی قوس دارد.
جریان نامی و حداقل جریان ذوب شدن فیوز
جریان نامی تعیین شده برای یک فیوز فرقی با میزان جریان تعیین شده بری سایر تجهیزات الکتریکی ندارد. به عبارت دیگر جریان نامی، جریانی است که توسط کمپانی سازندة فیوز تعیین گردیده که فیوز می تواند تحت شرایط کاری خود بطور پیوسته و مداوم و بدون سوختن، آن را از خود عبور دهد. جریان نامی فیوز توسط حداکثر درجه حرارتی که قطعات فیوز( خصوصاً المن فیوز) مجاز است بطور مداوم و پیوسته در آن کار کند تعیین می شود. بنابراین بیان مرز یا حد مقدار جریان یک فیوز و پیوسته در آن کار کند تعیین می شود. بنابراین بیان مرز یا حد مقدار جریان یک فیوز ما را به سوی اینکه فیوز قابلیت یا توانائی محافظت از وسیله و ابراز الکتریکی را دارد هدایت نمی کند و جریانی بیش از حداکثر جریان ( جریان نامی) مورد نیاز است تا باعث ذوب شدن المنت یا سوختن آن شود.
حداقل جریان ذوب شدن فیوز [1] (mfc) کمترین مقدار جریانی است که منجر به ذوب شدن المنت فیوز می شود. این چنین ذوب شدنی تا زمانیکه منجر به قطع گردد به قطع گردد. بطور تئوری می تواند در فاصله زمانی های مختلفی صورت پذیرد، اما در عمل جریانی که باعث سوختن یا ذوب شدن فیوز در ظرف چند ساعت گردد به عنوان (mfc) تعریف می شود
فاکتور ذوب [2] به شرح زیر تعریف می گردد:
حداقل جریان ذوب |
= فاکتور فیوز |
مقدار جریان نامی (غیر ذوب) |
که معمولاً این فاکتور مابین 25/1 -2 می باشد و نسبت به طرح و نوع و فیوز متغیر است. بنابراین فاکتور ذوب اصولاً به فاصله موجود بین نقطه ذوب فلز المنت فیوز و حداکثر درجه حرارتی که فلز المنت فیوز بطور پیوسته و مداوم مجاز است که در آن کار کند، بستگی دارد.
فاکتور ذوب یک مفهوم مفید و کلی است و با آزمایش به طریقی که در استانداردهای فیوز مشخص شده است به خوبی بدست می آید اما کاربرد آن خالی از مشکلات نیست. در عمل حداقل جریان ذوب می تواند بر حسب محیطی که فیوز در آن مورد آزمایش واقع می شود بطور قابل ملاحظه ای تغییر یابد و همچنین مشکلی که در تعریف مقدار زمان بی نهایت وجود دارد یک اصل واضح و آشکار است که کاربرد این فاکتور مفید را بطور دقیق تحت سئوال می برد.
استاندارد IEC با مشخص نمودن زمان لازم برای ذوب، دو جریان ذوب و غیر ذوب را تعریف می کند. جریان غیر ذوب همان جریان نامی فیوز است در حالیکه جریان ذوب می باید توسط کارخانه سازنده مشخص گردد که معمولاً با داشتن فاکتور ذوب می تواند محاسبه شود. بنا به تعریف، جریان ذوب جریانی است که فیوز در یک زمان قراردادی مشخص قطع می گردد.
زمان برقراری مدت زمانی است که در زمان حرارت درطول فیوز به حالت ماندگار رسیده است و از این رو برای فیوز های بزرگتر با ظرفیت حرارتی بالاتر این زمان طولانی تر می شود. به فرض اینکه ازشرایط آزمایشی استاندارد IEC استفاده شود زمان قراردادی برای فیوزهای ولتاژ پایین به شرح زیر تعیین شده اند.
زمان برقراری بر حسب ساعت (h) |
مقدار جریان نامی فیوز بر حسب آمپر(In) |
1 2 3 4 |
|
مشخصه های جریان- زمان
نمونه ای از مشخصه جریان- زمان، که زمان قبل از قوس را به مقدار موثر (r.m.s) جریان انتظاری نسبت می دهد در شکل ( 2-7) ترسیم شده است. اگر جریان عبوری از فیوز کمتر از حداقل جریان ذوب باشد یک خط حرارتی ثابت و ماندگار ایجاد می شود. در این شرایط مقدار تولید گرما در داخل المنت فیوز که همان انرژی گرمائی ژول است با اتلاف گرما و انتقال آن به محیط اطراف فیوز دقیقاً به حالت تعادل آمده است. گرما به دو صورت منتقل می گردد:
اولی از طریقه هدایت محوری در طول المنت فیوز به کلاهکهای دو سر فیوز و دومی به وسیله هدایت از طریق پوتدر چینی پر کننده داخل بدنه فیوز و سپس از طریق کنوکسیون و تشعشع در فضای محیط اطراف فیوز:
هنگامیکه- جریان در فیوز از حداقل ذوب بیشتر می شود، انرژی گرمائی ژول تولید شده بیش از گرمای اتلاف شده گردیده و درجه حرارت المنت فیوز شروع به افزایش می نماید پیش از آنکه بتواند به شرایط تعادل گرمائی جدید برسد عمل ذوب شدن المنت و سوختن فیوز اتفاق می افتد. اگر جریان انتظاری را باز هم افزایش دهیم، زمان ذوب شدن کاهش می یابد. این نسبت معکوس بین زمان و جریان این واقعیت را که فلز المنت فیوز دارای ضریب حرارتی مثبت مقاومتی است تأیید می کند، یعنی اینکه المنت گرمتر دارای مقاومت الکتریکی بیشتر است و در نتیجه افزایش انرژی گرمائی ژول را در پی دارد.
برای جریانهای انتظاری خیلی بالا، فرصت و زمان کافی جهت اتلاف و افت گرما که قابل توجه باشد وجود ندارد و می توان فرض نمود که تمامی انرژی داده شده به المنت بصورت انرژی گرمائی در المان با افزایش درجه حرارت المنت ذخیره گردیده است.
الف- در ناحیه زمان طولانی مقدارخنک کنندگی محیط اطراف اهمیت دارد، در این ناحیه شرایط گرمائی موجود بصورت تدریجی تغییر می نماید. بنابراین عواملی نظیر درجه حرارت محیط، تهویه هوا، اندازه کابل های اتثال و باس بارها، باعث تغییرات مشخصه جریان- زمان خواهد شد.
ب- در ناحیه زمانی کوتاه، زمان قبل از قوس قابل مقایسه با ثابت های زمانی مدار الکتریکی تغذیه کننده فیوز می باشد و اثر شکل موج جریان انتظاری با اهمیت تلقی می شود. در حالیکه در ناحیه زمان طولانی اینطور نیست زیرا که در این ناحیه فقط اثر تکمیل شده موج که به مقدار موثر) (r.m.sجریان بستگی دارد، زمان ذوب شدن را مشخص می کند. برای زمانهای کوتاه، زمان ذوب شدن برای یک جریان انتظاری (r.m.s داده شده ( نسبت به اینکه ثابت زمانی مدار تغذیه چقدر باشد و اینکه برای یک جریان a.c در چه نقطه از موج ولتاژ مدار را بسته ایم) می تواند بطور وسیعی تغییر نماید.
پراکندگی جریان در ناحیه زمان کوتاه بعضی اوقات بوسیله ترسیم مشخصه در این ناحیه بر حسب زمان واقعی tv قابل نمایش است. این ایده بر اساس فرضیه ایکه انتگرال I2t قبل از برقراری قوس ثابت است پایه گذاری شده است. زمان واقعی زمانی است ک فلز المنت فیوز ذوب می شود در صورتیکه جریان در تمام لحظات ثابت و برابر مقدار مؤثر (r.m.s) جریانانتظاری (I) باشد.
دسته بندی | دام و طیور |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 5493 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
جوجه کشی (هچ)
انجام عملیات اولیه جهت رشد جنین در داخل تخم مرغ تا مرحله بیرون آمدن آن از تخم را جوجه کشی می گویند. این فرآیند بسیار پیچیده است و شامل لقاح اسپرم و تخمک و تقسیمات سلولی میتوز و تمایز و رشد اندامها می باشد.
مراحل اولیه جوجه کشی در داخل بدن مرغ انجام می شود و مراحل بعدی در خارج بدن مرغ به دو صورت سنتی و صنعتی انجام می شود. (سنتی توسط مادر و صنعتی توسط مادر مصنوعی یا اصطلاحاً انکوباتور)
بهتر دیدیم با توجه به اینکه بیشتر در دنیا به صورت صنعتی انجام می شود به این مسئله با تفکر بیشتری بپردازیم. طبیعی است که مرحله تکامل جنین چه در کنار مادر و یا در دستگاه جوجه کشی مشابه می باشد ولیکن اکثر ایرادات به وجود آمده در جوجه در سیستم مصنوعی می باشد در حالت طبیعی وجود ندارد. چرا که مادر رابطه خاصی با جنین خود دارد و می داند که جنین در هر لحظه به چه چیزی نیاز دارد.
در اینجا در مورد کل این فرآیند و اختلالات در روند فرآیند بحث خواهیم نمود.
امیدوارم رهگشای دوستان گردد.
فصل اول
مراحل تکامل جنین
(جنین شناسی جوجه)
جنین شناسی جوجه
به منظور رشد جنین و نهایتاً تفریخ می بایست تخم مرغ تخم مرغ را در دستگاه جوجه کشی به صورت مصنوعی تفریخ کرد که مراحل زیر به وقوع می پیوندد لازم به ذکر است که جنین در بدن مرغ نیز تکامل دارد که ذیلاً ذکر گردیده است.
زمان های مهم در رشد جنین
1- قبل از تخم گذاری: 1- باروری 2- تقسیم و رشد سلول های زنده 3- تمایز سلول ها به گروه هایی که قسمت خاصّی را می سازند (گامترولاسیون)
2- زمانهای بین تخم گذاری و انکوباسیون: که در این زمان هیچ رشد وجود ندارد یا مرحله غیرفعال در زندگی جنین را شامل می شود. (در این زمان در صورت تأمین شرایط مناسب نگهداری تخم مرغ رشد به صفر می رسد)
3- در طی مرحله انکوباسیون:
روز اول: 1) رشد و توسعه فضا و شفاف و فضای تاریک بلاستودر 2) رشد مهم و عمده که در زیر میکروسکوپ قابل مشاهده است از جمله A 18 ساعت: تشکیل ناحیه مربوط به تغذیه جنین B 19 ساعت شروع ظهور چین های مغذی C 20 ساعت شروع و شکل گیری سر D شروع و شکل گیری مغز و سیستم عصبی E 22 ساعته شروع و شکل گیری سر F 22 ساعته: ظهور جزایر خونی J 24 ساعته: شروع شکل گیری چشمها
دسته بندی | برق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2212 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 102 |
چکیده:
در این پروژه در مورد نقش توان راکتیو در شبکه های انتقال و فوق توزیع بحث شده است و شامل 5 فصل
می باشد که در فصل اول در مورد جبران بار و بارهایی که به جبران سازی نیاز دارند و اهداف جبران بار و جبران کننده های اکتیو و پاسیو و از انواع اصلی جبران کننده ها و جبران کننده های استاتیک بحث شده است و در فصل دوم در مورد وسایل تولید قدرت راکتیو بحث گردیده و درمورد خازنها و ساختمان آنها و آزمایش های انجام شده روی آنها بحث گردیده است و در فصل سوم در مورد خازنهای سری و کاربرد آنها در مدارهای فوق توزیع و ظرفیت نامی آنها اشاره شده است و در فصل چهارم در مورد جبران کننده های دوار شامل ژنراتورها و کندانسورها و موتورهای سنکرون صحبت شده است و در فصل پنجم ترجمه متن انگلیسی که از سایتهای اینترنتی در مورد خازنهای سری می باشد که در مورد UPFC می باشد.
فصل اول:
جبران بار
مقدمه
توان راکتیو یکی از مهمترین عواملی است که در طراحی و بهره برداری از سیستم های قدرت AC منظور می گردد علاوه بر بارها اغلب عناصر یک شبکه مصرف کننده توان راکتیو هستند بنابراین باید توان راکتیو در بعضی نقاط سیستم تولید و سپس به محلهای موردنیاز منتقل شود.
در فرمول شماره (1-1) ملاحظه می گردد
قدرت راکتیو انتقالی یک خط انتقال به اختلاف ولتاژ ابتدا و انتها خط بستگی دارد همچنین با افزایش دامنه ولتاژ شین ابتدائی قدرت راکتیو جدا شده از شین افزایش مییابد و در فرمول شماره (2-1) مشاهده می گردد که قدرت راکتیو تولید شده توسط ژنراتور به تحریک آن بستگی داشته و با تغییر نیروی محرکه ژنراتور می توان میزان قدرت راکتیو تولیدی و یا مصرفی آن را تنظیم نمود در یک سیستم به هم پیوسته نیز با انجام پخش بار در وضعیت های مختلف میتوان دید که تزریق قدرت راکتیو با یک شین ولتاژ همه شین ها را بالا می برد و بیش از همه روی ولتاژ همه شین تأثیر می گذارد. لیکن تأثیر زیادی بر زاویه ولتاژ شین ها و فرکانس سیستم ندارد بنابراین قدرت راکتیو و ولتاژ در یک کانال کنترل می شود که آنرا کانال QV قدرت راکتیو- ولتاژ یا مگادار- ولتاژ می گویند در عمل تمام تجهیزات یک سیستم قدرت برای ولتاژ مشخص ولتاژ نامی طراحی می شوند اگر ولتاژ از مقدار نامی خود منحرف شود ممکن است باعث صدمه رساندن به تجهیزات سیستم یا کاهش عمر آنها گردد برای مثال گشتاور یک موتور القایئ یک موتور با توان دوم و ولتاژ ترمینالهای آن متناسب است و یا شارنوری که لامپ مستقیماً با ولتاژ آن تغییر می نماید بنابراین تثبیت ولتاژ نقاط سیستم از لحاظ اقتصادی عملی نمی باشد از طرف دیگر کنترل ولتاژ در حد کنترل فرکانس ضرورت نداشته و در بسیاری از سیستم ها خطای ولتاژ در محدوده 5% تنظیم می شود. توان راکتیو مصرفی بارها در ساعات مختلف در حال تغییر است لذا ولتاژ و توان راکتیو باید دائماً کنترل شوند در ساعات پربار بارها قدرت راکتیو بیشتری مصرف می کنند و نیاز به تولید قدرت راکتیو زیادی در شبکه می باشد اگر قدرت راکتیو موردنیاز تأمین نشود اجباراً ولتاژ نقاط مختلف کاهش یافته و ممکن است از محدوده مجاز خارج شود. نیروگاه های دارای سیستم کنترل ولتاژ هستند که کاهش ولتاژ را حس کرده فرمان کنترل لازم را برای بالا بردن تحریک ژنراتور و درنتیجه افزایش ولتاژ ژنراتور تا سطح ولتاژ نامی صادر می کند با بالا بردن تحریک (حالت کار فوق تحریک) قدرت راکتیو توسط ژنراتورها تولید می شود لیکن قدرت راکتیو تولیدی ژنراتورها به خاطر مسائل حرارتی سیم پیچ ها محدود بوده و ژنراتورها به تنهایی نمی تواند در ساعات پربار تمام قدرت راکتیو موردنیاز سیستم را تأمین کنند بنابراین در این ساعات به وسایل نیاز است که بتواند در این ساعات قدرت راکتیو اضافی سیستم را مصرف نمایند نیاز می باشد. وسائلی را که برای کنترل توان راکتیو و ولتاژ بکار می روند «جبران کننده» می نامیم.
همانطوری که ملاحظه می شود توازن قدرت راکتیو در سیستم تضمینی بر ثابت بودن ولتاژ و کنترل قدرت راکتیو به منزله کنترل ولتاژ می باشد.
به طور کلی کنترل قدرت راکتیو ولتاژ از سه روش اصلی زیر انجام می گیرد.
1- با تزریق قدرت راکتیو سیستم توسط جبران کننده هائی که به صورت موازی متصل می شوند مانند خازن- راکتیو کندانسور کردن و جبران کننده های استاتیک
2- با جابجا کردن قدرت راکتیو در سیستم توسط ترانسفورماتورهای متغیر ازقبیل پی و تقویت کننده ها
3- از طریق کم کردن راکتانس القائی خطوط انتقال با نصب خازن سری
خازنها و راکتورهای نشت و خازنهای سری جبرانسازی غیر فعال را فراهم می آورند این وسایل با به طور دائم به سیستم انتقال و توزیع وصل می شوند یا کلید زنی می شوند که با تغییر دادن مشخصه های شبکه به کنترل ولتاژ شبکه کمک می کنند.
کندانسورهای سنکرون و SVC ها جبرانسازی فعال را تأمین می کنند توان راکتیو تولید شده یا جذب شده به وسیله آنها به طور خودکار تنظیم می شود به گونه ای که ولتاژ شینهای متصل با آنها حفظ شود به همراه واحدهای تولید این وسایل ولتاژ را در نقاط مشخصی از سیستم تثبیت می کنند ولتاژ در محلهائی دیگر سیستم باتوجه به توانهای انتقالی حقیقی و راکتیو از عناصر گوناگون دارد ازجمله وسایل جبرانسازی غیرفعال تعیین می شود.
خطوط هوائی بسته به جریان بار توان راکتیو را جذب یا تغذیه می کنند در بارهای کمتر از بار طبیعی (امپدانس ضربه ای) خطوط توان راکتیو خالص تولید می کنند و در بارهای بیشتر از بار طبیعی خطوط توان راکتیو جذب می نمایند کابلهای زیرزمینی به علت ظرفیت بالای خازنی، دارای بارهای طبیعت بالا هستند این کابلها همیشه زیر بار طبیعی خود بارگذاری می شوند و بنابراین در تمام حالتهای کاری توان راکتیو جذب می کنند ترانسفورمرها بی توجه به بارگذاری همیشه توان راکتیو جذب می کنند در بی باری تأثیر راکتانس مغناطیس کننده شنت غالب است و در بار کامل تأثیر اندوکتانس نشتی سری اثر غالب را دارد بارها معمولاً توان راکتیو جذب می کنند یک شین نوعی بار که از یک سیستم قدرت تغذیه می شود از تعداد زیادی وسایل تشکیل شده که بسته به روز فصل و وضع آب و هوایی ترکیب وسایل متغیر است معمولاً مصرف کننده های صنعتی علاوه بر توان حقیقی به دلیل توان راکتیو نیز باید هزینه بپردازند این موضوع آنها را به اصلاح ضریب توان با استفاده از خازنها شنت ترغیب می کند معمولاً جهت تغذیه یا جذب توان راکتیو و در نتیجه کنترل تعادل توان راکتیو به نحوه مطلوب وسایل جبرانگر اضافه
می شود.
1- جبران بار
1-1- اهداف درجبران بار:
جبران بارعبارتست از مدیریت توان راکتیوکه به منظور بهبود بخشیدن به کیفیت تغذیه در سیستم های قدرت متناوب انجام می گیرد.اصطلاح جبران بار در جایی استعمال می شود که مدیریت توان راکتیو برای یک بار تنها (یا گروهی از بارها ) انجام می گیرد و وسیله جبران کننده معمولا در محلی که در تملک مصرف کننده قرار دارد , در نزدیک بار نصب می شود. پاره ای از اهداف و روشهای به کار گرفته شده در جبران بار با آنچه که در جبران شبکه های وسیع تغذیه (جبران انتقال) مورد نظر است , به طور قا بل ملاحظه ای تفاوت دارد. در جبران بار اهداف اصلی سه گانه زیر مورد نظر است.
1-اصلاح ضریب توان
2- بهبود تنظیم ولتاژ
3- متعادل کردن بار
خاطر نشان می کنیم که اصلاح ضریب توان ومتعادل کردن بار حتی درمواقعی که ولتاژ تغذیه فوق العاده((محکم)) است (یعنی ثابت و مستقل از بار است ) مطلوب خواهند بود.
اصلاح ضریب توان به این معنا ست که توان راکتیو مورد نیاز به جای آنکه از نیروگاه دور تامین گردد, در محل نزدبک بار تولید گردد. اغلب بارهای صنعتی دارای ضریب توان پس فاز هستند. یعنی توان راکتیو جذب می نمایند. بنا براین جریان بار مقدارش از آنچه که برای تامین توان واقعی ضروری است بیشتر خواهد بود. تنها توان واقعی است که سر انجام در تبدیل انرژی مفید بوده و جریان اضافی نشان دهنده اتلاف است که مشتری نه تنها بایستی بها هزینه اضافی کابلی که آن را انتقال می دهد بپردازد .بلکه تلفات ژولی اضافی ایجاد شده در کابل تغذیه را نیز می پردازد.موسسات تولید کننده همچنین دلیل کافی برای عدم ضرورت انتقال توان راکتیو غیر ضروری از ژنراتورها به بار, را دارند و آن این است که ژنراتورها و شبکه های توزیع قادر نخواهند بود در ضریب بهره کامل کار کنند و کنترل ولتاژ در سیستم تغذیه بسیار مشکل خواهد شد. تعرفه های برق تقریباٌ همواره مشتریان صنعتی را به واسط بارهای با ضریب توان پایین آنها جریمه می نمایند. و این عمل سالیان متمادی انجام گرفته و در نهایت منجر به توسعه گسترده کاربرد سیستم های اصلاح ضریب توان در مراکز صنعتی شده است . تنظیم ولتاژ در حضور بارهایی که توان راکتیو مصرفی آنها تغییر می کند, یک موضوع مهم ودر مواردی یک مساله بحرانی خواهد بود. توان راکتیو مصرفی کلیه بارها تغییر می کند , گر چه مقدار و میزان تغییرات آنها کاملا متفاوت است. این تغییرات توان راکتیو در تمامی موارد منجر به تغییرات ولتاژ (یا تنظیم ولتاژ)در نقطه تغذیه می گردد.و این تغییرات ولتاژ بر عملکرد مفید و مؤثر کلیه وسایل متصل به نقطه تغذیه مداخله نموده ومنجر به امکان تداخل در بارهای مصرف کننده های مختلف می گردد .به منظور جلوگیری از این مساله موسسات تولید کننده برق معمولا موظف می شوند که ولتاژ تغذیه را در یک حد قانونی نگاه دارند. امکان دارد این حد از مقدار مثلا %5+ میانگین در یک فاصله زمانی چند دقیقه یا چند ساعت تا یک مقدار بسیار محدودتر تغییر نماید این مقدار محدودتر از ناحیه بارهای بزرگ و دارای تغییرات سریع که منجر به ایجاد فرورفتگی در ولتاژ و اثر نامطلوب بر عملکرد وسایل حفاظتی یا چشمک زدن لامپ و آزار چشم می گردد, تحمیل می شود . وسایل جبران کننده نقش اساسی را در نگاهداشتن ولتاژ در محدوه مورد نظر بازی
می کنند .
بدیهی ترین روش بهبود ولتاژ ((قوی تر کردن ))سیستم قدرت به کمک افزایش اندازه و تعداد واحد های تولید کننده برق وبا هر چه متراکم کردن شبکه های به هم پیوسته , می باشد این روش عموماٌ غیر اقتصادی بوده ومنجربه افزایش سطح اتصال کوتاه و مقادیر نامی کلیدها می شود . راه عملی تر و با صرفه تر این است که اندازه سیستم قدرت بر حسب ماکزیمم تقاضای توان واقعی طراحی شود و توان راکتیو به وسیله جبران کننده ها- که دارای قابلیت انعطاف بیش از مولدها بوده و در تغییر سطح اتصال کوتاه دخالت ندارند-فراهم گردد.
مساله سومی که در جبران بار مد نظر است متعادل کردن بار است . اکثر سیستمهای قدرت متناوب سه فاز بوده و برای عملکرد متعادل طراحی می شوند. عملکرد نامتعادل منجر به ایجاد مولفه های جریان توالی صفر ومنفی می گردد. اینگونه مولفه های جریان اثرات نامطلوبی چون ایجاد تلفات اضافی در موتورها ومولدها , گشتاور نوسانی در ماشین متناوب افزایش ریپل در یکسو کننده ها , عملکرد غلط انواع تجهیزات , اشباع ترانسفورماتورها وجریان اضافی سیم زمین را به دنبال خواهند داشت.انواع خاصی از وسایل (منجمله تعدادی از انواع جبران کننده)در عملکرد متعادل, هارمونیک سوم را کاهش می دهند. در شرایط کار نا متعادل این هارمونی نیز درسیستم قدرت ظاهر
می شود محتوی هارمونیک در شکل موج ولتاژ تغذیه پارامتر مهمی در کیفیت تغذیه محسوب می شوداما این مساله ای است که به واسطه این حقیقت که طیف تغییرات کاملا بالاتر از فرکانس پایه است, مستلزم توجه خاص جداگانه
می گردد.
هارمونیک ها معمولا به وسیله فیلتر ها- که دارای اصول طراحی متفاوتی با جبران کننده ها هستند- حذف
می گردند. با وجود این مسائل هارمونیک اغلب همراه با مسائل جبران پیش می آیند و همواره مساله هارمونیک و فیلتر کردن مورد توجه خواهند بود . به علاوه , تعداد زیادی از جبران کننده ها ذاتاٌ تولید هارمونیک می کنند که بایستی به روش داخلی یا فیلتر خارجی تضعیف شوند .
با معرفی اجمالی اهداف اصلی در جبران بار, هم اکنون می توان مفهوم جبران کننده ایده ال را بیان کرد . جبران کننده ایده ال وسیله ای است که در نقطه تغذیه (یعنی به موازات بار)متصل و وظایف سه گا نه زیر را به عهده
می گیرد:
2- تنظیم (تغییر)ولتاژرا حذف می کند و یا مقدارش را تا سطح قابل قبولی کاهش می دهد .
3- جریان های یا ولتاژ سه فاز را متعادل می کند .
جبران کننده ایده ال در حذف اعواج ناشی از هارمونیک که در جریان یا ولتاژ های تغذیه موجود است,,نقشی ندارد (این عمل به عهده فیلتر مناسب می باشد), لیکن جبران کننده ایده ال خودش نبایستی تولید هارمونی اضافی نماید. از خواص دیگر جبران کننده ایده ال توانائیش در پاسخ لحظه ای است که می تواند نقش سه گانه فوق را انجام دهد . مفهوم پاسخ لحظه ای, تعریف کردن ضریب توان لحظه ای و عدم تعادل فاز لحظه ای را ایجاب می کند. جبران کننده ایده ال همچنین توان متوسط را مصرف نمی کند یعنی بدون تلفات در نظر گرفته می شود .
عملیات اصلی سه گانه جبران کننده ایده ال مستقل از یکدیگر هستند .البته , اصلاح ضریب توان و متعادل کردن فازها خود به خود منجر به بهبود در وضع تنظیم ولتاژ می گردد .در حقیقت در بعضی از موارد, مخصوصاٌ وقتی که تغییرات بار کند یا وقوع آن کم است, جبران کننده ای که برای اصلاح ضریب توان و یا متعادل کردن فاز ها طراحی شده است لازم نیست که عمل خاصی را به منظور تنظیم ولتاژ انجام دهد.
1-3-1- بارهائیکه به جبران سازی نیاز دارند.
مساله اینکه آیا یک بار معین در شرایط پایدار نیاز به اصلاح ضریب توان دارد یا خیر, یک مساله اقتصادی است که جواب آن به عوامل مختلفی از آن جمله تعرفه برق, اندازه بار و ضریب توان جبران نشده بستگی دارد . برای بارهای صنعتی بزرگ با ضریب توان جبران نشده کمتر از 0.8 اصلاح ضریب توان از نظر اقتصادی مقرون به صرفه خواهد بود .
بارهای که منجر به تغییرات سریع ولتاژ تغذیه می شوند بایستی برای اصلاح ضریب توان و همچنین تنظیم ولتاژ جبران شوند .
نمونه بارهائیکه مستلزم جبران هستند عبارتند از کوره های الکتریکی, کوره های القائی, دستگاه جوش الکتریکی, دستگاه جوش القائی, انواع دستگاه غلطک برای شکل دادن فلزات به کار می رود . موتور های بزرگ (بخصوص آنهائی که به کرات روشن و خاموش می شوند) ,دستگاه چوب بری, دستگاههای مثل سینکروترون که نیاز به منبع تغذیه با قدرت بالای پالسی دارند .این بارها را میتوان به بار های که ذاتاٌ رفتار غیر خطی دارند و بارهائی که با قطع و وصل آنها ایجاد اغتشاش می شود, طبقه بندی کرد . بارهای غیر خطی معمولاٌ علاوه بر تولید هارمونیک باعث تغییرات ولتاژ فرکانس پایه می گردند .که برای حذف هارمونیک ها از فیلتر مناسب استفاده می کنند.
در صورتی که تعدادی از محرک های موجود در مراکز صنعتی به جای موتور القائی از نوع موتور سنکرون باشند, در ضریب توان و تنظیم ولتاژ بهبود حاصل می شود,زیرا موتور سنکرون قادر است که مقدار قابل کنترل توان راکتیو را وارد شبکه یا از آن جذب نماید. موتور سنکرون همچنین به واسطه داشتن قسمت گردان, انرژی جنبشی را در خود ذخیره کرده و می تواند سیستم تغذیه را در موقع افزایش ناگهانی بار حمایت کند .
پارامترها و فاکتورهائی که بایستی در تعریف یک جبران کننده بار در نظر گرفت, در لیست زیر به طور اجمال آمده است . منظور ارائه لیست کامل نیست بلکه هدف ارائه یک ایده از نوع عملی جبران کننده و در نظر گرفتن ملاحظات مهم است.
1-حداکثر توان راکتیو پیوسته مورد لزوم که بایستی جذب یا تولید گردد .
2-مقدار نامی اضافه بار و مدت زمان آن
3-ولتاژ نامی و حدود ولتاژ که مقدار نامی توان راکتیو نبایستی از آن حدود تجاوز نماید .
4-فرکا نس وتغییرات آن
5-دقت لازم در تنظیم ولتاژ
6-زمان پاسخ جبران کننده در مقابل یک اغتشاش معین
7-نیازمندی های کنترل ویژه
8-حفاظت جبران کننده و هماهنگی آن با حفاظت سیستم و در نظر گرفتن محدودیت توان راکتیو در صورت لزوم
9-حداکثر اعوجاج ناشی از هارمونیک با در نظر گرفتن جبران کننده
10-اقدامات مربوط به انرژی دار کردن و اقدامات احتیاطی
11-نگهداری, قطعات یدکی, پیش بینی برای توسعه و آرایش جدید سیستم در آینده
12-عوامل محیطی, سطح نویز, نصب تاسیسات در محیط باز یا بسته, درجه حرارت , رطوبت, آلودگی هوا, باد وعوامل زلزله, نشتی در ترانس ها, خازن ها, سیستم خنک کننده
13-رفتار و عملکرد در معرض ولتاژ تغذیه نامتعادل و یا بارهای نا متعادل
14-نیازمندی های کابل کشی و طرح بندی وآرایش اجزاء, قابل دسترسی بودن, محصور بودن, زمین کردن
15-قابلیت اعتماد و خارج از سرویس(یدکی)بودن اجزا
1-5-1- اصلاح ضریب توان و تنظیم ولتاژ در سیستم تکفاز :
سیستم تغذیه, بار و جبران کننده را می توان به روش های مختلف مشخص یا مدل کرد . بنابراین سیستم تغذیه را می توان به صورت مدار معادل تونن با ولتاژ مدار باز همراه با امپدانس سری و جریانش و یا همراه با توان واقعی و توان راکتیوش (با ضریب توان ) مدل کرد .
جبران کننده را می توان به صورت امپدانس متغیر یا منبع جریان راکتیو متغیر ویا منبع توان راکتیو متغیر مدل کرد . انتخاب مدل برای هر یک از اجزاء و بر حسب نیازمندی ها تغییر می کند .
شکل 1- الف الی (ت) اصلاح ضریب توان
|
|
IL= V (GL+JBL)=VGL+JVBL=IR+JIX
V,IL هر دو فازور هستند وفرمول (4) در دیاگرام فازور شکل 2 ب که درآنV به عنوان مرجع انتخاب شده است, نشان داده شده است.جریان بار دارای مولفه اهمیIR همفاز با V و مولفه راکتیوIX=VBL که با V اختلاف فاز 90درجه دارد. در این مثال Ix منفی و Il پس فاز وبار القائی است (حالتی که عمومیت دارد )زاویه بین V, Il برابر o است. توان ظاهری که به بار داده می شود برابرست با:
فرمول (5-1)
بنابراین توان ظاهری دارای مولفه حقیقیPl (یعنی توان مفیدی که به حرارت, کار مکانیکی, نور و یا اشکال دیگر انرژی تبدیل می شود ) و یک مولفه راکتیو Ql (توانی که به اشکال مفید انرژی تبدیل نمی شود اما با وجود این , وجودش ضرورت ذاتی بار است )است.به عنوان مثال در یک موتور القائی, Ql نشانگر توان راکتیو مغناطیس کننده است. رابطه بین Sl,,Pl,,Ql در شکل 1پ نشان داده شده است برای بارهای پس فاز (القائی)بر حسب قراردادBl منفی وQl مثبت است .
جریانIs=Il که از طرف سیستم فراهم می شود مقدارش از آنچه برای تامین توان واقعی ضروری است واندازه ضریب زیر بزرگتر است .
فرمول (6-1)
در این جا ضریب توان و برابر است با :
فرمول (7-1)
یعنی عبارتست از کسری از توان ظاهری که به اشکال مفید انرژی تبدیل می شود.
تلفات ژولی در کابل های سیستم تغذیه با ضریب افزایش می یابد .
از این رو مقادیر نامی کابل بایستی افزایش یابد و بهای آن به وسیله مشتری پرداخت شود .
اصلاح ضریب توان بر این اصل استوار است که بایستی توان راکتیو جبران شود به این معنا که با موازی کردن یک جبران کننده با بار (که دارای ادمیتانس راکتیو خالص JBL – می باشد ), توان راکتیو مورد نیاز در محل فراهم شود . بنابراین جریانی که از طریق سیستم به ترکیب بار و جبران کننده داده می شود برابر خواهد بود با :
|
=V(Gl+JBl)-V(JBl)=VGl=IR
که این جریان با ولتاژ V همفاز بوده و ضریب توان این مجموعه برابر 1 می شود شکل 1 ت روابط فازوری را نشان می دهد.حال جریان تغذیه Is کمترین مقدار را داشته و قادر است توان کل Pl در ولتاژ V را تغذیه نماید و تمام توان راکتیو مورد نیاز بار توسط جبران کننده در محل فراهم می شود, بنابراین بار تماماٌ جبران می شود. سیستم تغذیه در این صورت ظرفیت بیشتری شده که می تواند بارهای دیگر را تغذیه نماید .
|
جریان جبران کننده از رابطه زیر بدست می آید :
Ir=Vyr=-jVBl
توان ظاهری که با سیستم تغذیه تبادل شده است برابرست با:
فرمول شماره (10-1)
بنابراین Pr =0 و Qr=VBl=-Ql است .
جبران کننده به توان مکانیکی ورودی نیاز ندارد. اغلب بارها القائی بوده و نیاز به جبران خازنی دارند (Br مثبت Qr منفی است ).
|
در شکل 1 پ ملاحظه می شود که به منظور جبران کامل توان راکتیو ,مقدار نامی توان راکتیو جبران کننده با توان Pl بار به وسیله رابطه زیر ارتباط دارد ,
با توان ظاهری Sl به وسیله رابطه زیر ارتباط دارد,
فرمول شماره (12-1)
جدول 2 مقدار نامی جبران کننده بر حسب پریونیت Sl برای ضریب توان های مختلف را نشان می دهد. جریان نامی جبران کننده از Qr/V به دست می آید که با جریان راکتیو بار در ولتاژ نامی برابرست . ممکن است کسری از بار جبران شود (یعنی |Br|<|Bl|;|Qr|<|Ql| ),درجه جبران با مقایسه اقتصادی بین هزینه جبران کننده(که بستگی به مقدار نامی آن دارد )و هزینه فراهم آوردن توان راکتیو از سیستم تغذیه در یک فاصله زمانی تصمیم گیری می شود.
ضریب توان بار |
مقدار نامی جبران کننده Qr (بر حسب پریونیت توان ظاهری بار )
|
1 |
0 |
95/0 |
312/0 |
90/0 |
436/0 |
80/0 |
600/0 |
60/0 |
800/0 |
40/0 |
917/0 |
0 |
1 |
در بررسی ای که تاکنون انجام گرفت, جبران کننده یک ادمیتانس (یا سوسپتانس)ثابت بود که قادر نخواهد بود به تغییرات توان راکتیو مورد نیاز پاسخ دهد . در عمل یک جبران کننده مانند یک مجموعه ای از خازن (یا راکتور)می تواند به بخش های موازی تقسیم شود که هر کدام می توانند به طور جداگانه به مدار متصل گردند, طوری که بر حسب تقاضای بار, تغییرات گسسته در توان راکتیو جبران کننده انجام گیرد. جبران کننده های بهتر (نظیر کندانسور سنکرون یا جبران کننده های استاتیک )قادر هستند که توان راکتیو متغیر پیوسته ایجاد نمایند در تحلیل پیشین, اثر تغییرات ولتاژ تغذیه بر روی میزان تاثیر جبران کننده در نگهداری ضریب قدرت در مقدار واحد, در نظر گرفته نشده است. به طور کلی ولتاژ تغذیه تغییر می کند توان راکتیو یک جبران کننده راکتانس ثابت همراه با تغییرات بار تغییر نمی کند ویک خطای جبران ایجاد می شود .
6-1- بهبود ضریب توان :
ضریب توان میانگین بار القائی که به طور القائی جبران شده است اساساٌ از ضریب توان بار جبران نشده بدتر است.اگر به عنوان مثال توان راکتیو میانگین بار یعنی Ql نصف حداکثر باشد,آنگاه توان راکتیو میانگینی که از طرف سیستم به بار جبران شده تحویل می گردد برابر2Ql یعنی دو برابر خواهد بود .
به منظور به دست آوردن تنظیم ولتاژ ایده ال و همچنین ضریب توان میانگین واحد, واضح است که یک جبران کننده کاپاسیتیو(خازنی )لازم است به جای آنکه رابطه را در معادله ثابت نگه داریم جبران کننده بایستی رابطه زیر را برقرار کند.
|
فرمول شماره (13-1)
با صرف نظر کردن از تغییرات توان بار با روش مشابه بخش 2 مشخصه ولتاژ توان راکتیو جبران کننده ایده ال بدست خواهد آمد, شکل 2 الف الی ت روش ها را نشان می دهد شکل 3 پ مشخصه جبران کننده ایده ال را نشان می دهد. حداقل مقدار نامی کاپاسیتیو جبران کننده به وسیله فرمول(14-1) به دست می آید و فرض می شود که جبران کننده در فواصل خارج از محدوده تنظیم خود,توان راکتیو ثابت Qmax را تولید می کند .
حال ولتاژ واحد مربوط می شود به شرایط جبران کامل که توسط فرمول(13-1) تعریف می شود,و نقطه کار میانگین در Qs=0 باV=1pu می باشد.
|
Qrmax=Qlmax-Ssc(^Vmp/V)
Qs= Constant=0
به جای اینکه به مقدار کافی توان راکتیو جذب شود تا اینکه مقدار کل Ql+Qr را برابر Qlmax کند,حال جبران کننده می تواند به مقداری که بار جذب می کند تولید نماید, در این صورت جبران کننده کاپاسیتیو خالص است .
اگر جبران کننده به عنوان رگولاتور ولتاژ ایده ال طراحی شود آن گاه Qs مقدارش کاملاٌ صفر نیست زیرا توان بار دارای تغییرات است.عموماٌ این اثر خیلی ناچیز است .
شکل شماره 2- مشخصه تقریبی ولتاژ- توان راکتیو سیستم جبران نشده (ب) مشخصه تقریبی ولتاژ- توان راکتیو سیستم جبران شده (پ) مشخصه تقریبی ولتاژ- توان راکتیو جبران کننده ایده آل (ت) دیاگرام تعادل توان راکتیو
با Qr=Ql دیاگرام فازور مطابق شکل 4 است که Ir=j5/129KA=-Ilx وQs=0 با Vx=1/006KV و Vr=0/201KV ولتاژ برابر است با V=9/748KV و بنابر این مقدار کاهش ولتاژ برابر است با
9/748-10/0=-0/252KV یا تقریباٌ برابر 2/5% است بنابر این تصحیح ضریب توان به طور قابل ملاحظه ای تنظیم ولتاژ را بهبود می بخشد.در بسیاری از موارد چنین بهبودی کافی است و جبران کننده را می توان به عنوان وسیله فراهم کننده توان راکتیو مورد نیاز بار- به جای رگولاتور ولتاژ ایدهال- طراحی کرد .
مطابق قراردادی که به طور وسیع استفاده می شود .
1- توان راکتیو در یک نیروگاه تولیدی :
مثبت است اگر چنانچه تولید گردد
منفی است اگر چنانچه جذب گردد
2- توان راکتیو در یک مصرف کننده :
منفی است اگر تولید گردد
مثبت است اگر جذب گردد
3-انتهای یک خط انتقال (طرف گیرنده) همواره به عنوان بار تلقی می گردد
وسایل جبران کننده |
مزایا |
معایب |
راکتورموازی |
سادگی از نظر اصول کارو ساختمان |
مقدار آن ثابت است |
خازن سری |
سادگی از نظر اصول کارورفتار آن نسبت به محل قرار گرفتن حساس نیست |
در مقابل اضافه ولتاژ باید حفاظت شود وبه فیلتر زیر هارمونیک نیاز دارد از نظر تحمل اضافه بار محدودیت دارد |
خازن موازی |
سادگی از نظر اصول کاروساختمان |
مقدار آن ثابت است-سویچ کردن آن همراه با گذرا است |
کندانسور سنکرون |
توانایی تحمل اضافه بار دارد-قابل کنترل کامل است-هارمونیک کم تولید می کند |
نیاز به نگهداری زیادی دارد-پاسخ کنترل آن کند است رفتارش نسبت به قرار گرفتن محل حساس است نیاز به فونداسیون محکمی دارد |
راکتور چند فاز قابل اشباع |
از نظر ساختمان محکم وقابل اطمینان است-توانایی تحمل اضافه بار آن زیاد است-برسطح اتصال کوتاه اثر نمی گذارد-هارمونیک کم تولید می کند |
اسا ساٌ مقدارش ثابت است رفتارش نسبت به محل قرار گرفتنش حساس است تولید صدا میکند |
راکتور تایریستور کنترل (TCR) |
پاسخ آن سریع است قابل کنترل است-برسطح اتصال کوتاه اثر نمی گذارد-وقتی خراب می شود به سرعت قابل تعمیر است |
تولید هارمونیک میکند-رفتارش نسبت به محل قرار گرفتنش حساس است |
خازن تایریستور سویچ (TSC) |
وقتی خراب میشود به سرعت قابل تعمیر است –تولید هارمونیک نمی کند |
توانایی ذاتی محدود کردن اضافه ولتاژ را ندارد از نظر کنترل پیچیده است پاسخ فرکانس آن کند است-رفتارش نسبت به محل قرار گرفتنش حساس است |
9-1- نیازمندیهای اساسی در انتقال توان AC
انتقال مقدار عظیم توان الکتریکی ac وقتی امکان پذیر است که نیازمندیهای اساسی زیر برآورده گردد :
1-ماشینهای سنکرون بزرگ بایستی در وضعیت سنکرون باقی بمانند .
ماشین های سنکرون بزرگ در یک سیستم انتقال عبارتند از ژنراتورها و کندانسورهای سنکرون که تمامی آنها فقط وقتی به طور مفید کارمی کنند که با ماشین های دیگر سنکرون باشند. مفهوم اصلی در نگهداری سنکرونیزم پایداری است . پایداری عبارتست از تمایل سیستم قدرت الکتریکی (و به ویژه ماشینهای سنکرون )به اینکه در مد مورد نظر به طور پایدار به کارش ادامه دهد . همچنین پایداری بیانگر توانائی ذاتی سیستم است که خود را از اغتشاشات فاحش (مثل اتصال کوتاه,رعدوبرق و تغییر بار )و به علاوه از اغتشاشات پیش بینی شده در طراحی (نظیر سوئیچینگ)باز یابد .
یکی از محدودیتهای بهره برداری از خطوط انتقال این است که در یک خط با طول معین با افزایش توان انتقالی,پایداری آن کاهش می یابد . اگر توان انتقالی به تدریج افزایش یابد (بدون بروز اغتشاش فاحش )در سطح معینی از توان انتقالی سیستم ناگهان ناپایدار می شود.ماشینهای سنکرون در دو انتهای خط از سنکرون خارج می شوند . این سطح توان انتقالی به حد پایداری ماندگار موسوم است زیرا ماکزیمم توانی است که می تواند در حالت ماندگار (از نظر تئوری ) انتقال یابد. این حد یک مقدار لایتغیر که با طراحی ماشین سنکرون و تجهیزات خط تثبیت شده باشد نیست و با عوامل مختلف به طور قابل ملاحظه تغییر می کند .مهمترین آنها تحریک ماشین سنکرون (و بنابراین ولتاژ خط ) , تعداد و اتصال خطوط انتقال, تعداد و انواع ماشینهای سنکرون متصل به شبکه (که اغلب در زمانهای مختلف روز تغییر می کند ),پاترن( الگوی) پخش توان واقعی و راکتیو سیستم و موضوع مورد علاقه مان در اینجا اتصال و مشخصه تجهیزات جبران کننده خواهد بود.
در عمل, سیستم انتقال نمی تواند خیلی نزدیک به حد پایداری ماندگارش کار کند . بلکه بایستی برای اغتشاشات (نظیر تغییر بار, اتصالی و عمل کلید زنی ) مارجینی (فاصله اطمینانی ) را در توان انتقالی در نظر گرفت . در معین کردن یک مارجین مناسب مفهوم پایداری دینامیکی و گذرا مفید خواهد بود . یک سیستم انتقال از نظر دینامیکی پایدار است وقتی که عملکرد نرمال خود را پس از یک اغتشاش کوچک مشخص, بازیابد . درجه پایداری دینامیکی را می توان برحسب میزان میرائی مولفه های ولتاژ و جریان و زاویه بار ماشینهای سنکرون بیان کرد . میزان میرائی نکته اصلی در مطالعه پایداری دینامیکی است . از این رو محاسبات,جدید معمولاٌ بر تئوری اغتشاشات کوچک و تجزیه وتحلیل مقادیر خاص استوار است .
سومین مطلب در مورد پایداری این است که آیا سیستم پس از یک اغتشاش فاحش, نظیر اتصال کوتاه شدید که منجر به قطع مدار بزرگ یا از کار افتادن جزء مهم شبکه نظیر ژنراتور, خط هوایی یا ترانسفورماتور می گردد, عملکرد نرمال خود را باز خواهد یافت . این پایداری به پایداری گذرا موسوم است . یک سیستم دارای پایداری گذراست وقتی که پس از یک اغتشاش فاحش عملکرد نرمال خودش را بازیابد. اینکه آیا بازکشت به کار طبیعی و نرمال ممکن است یا خیر, از میان عوامل مختلف به سطح انتقال توان قبل از اتصال کوتاه بستگی دارد حد پایداری گذرا بالاترین سطح توان انتقالی است که سیستم پس از یک اغتشاش معین پایداری گذرا خواهد داشت .
2- ولتاژ بایستی نزدیک مقادیر نامی آنها نگاهداشته شود.
دومین نیازمندی اساسی شبکه انتقال ac نگهداری سطوح صحیح ولتاژ است . سیستم های قدرت جدید ولتاژ های غیر عادی را حتی برای مدت زمان کوتاه هم تحمل نمی کنند .کاهش ولتاژ که عموماٌ در اثر بار زیاد و یا قطع تولید ایجاد می شود منجر به رفتار و عملکرد نامطلوب بار مخصوصاٌ موتورهای القائی می شود . در سیستم های تحت بار زیاد, کاهش ولتاژ ممکن است نشانه این باشد که بار به حد پایداری ماندگار نزدیک می شود . کاهش ولتاژ ناگهانی ممکن است در اثر اتصال دادن بارهای خیلی بزرگ ایجاد گردد.
اضافه ولتاژ به دلیل ریسک جرقه زدن و شکست عایق, یک شرایط خطرناکی است . اشباع ترانسفورماتورهائی که در معرض اضافه ولتاژ قرار دارند منجر به تولید جریان زیاد محتوی هارمونیک می شود که در صورت وجود کاپاسیتانس کافی ریسک فرورزونانس و رزونانس هارمونیک وجود دارد . اضافه ولتاژ منشاء متعددی دارد .کاهش بار در قسمت های معینی از سیکل بار روزانه سبب افزایش ولتاژ تدریجی می شود . اگر این اضافه ولتاژ کنترل نگردد سبب کاهش عمر مفید عایق ها می گردد,حتی اگر چنانچه به سطح شکست عایق نرسیده باشد . اضافه ولتاژ ناگهانی از قطع بار یا تجهیزات دیگر سیستم ناشی می شود, در حالی که اضافه ولتاژ سریع و تند از عمل کلید زنی اتصال کوتاه و رعد وبرق ناشی می شود .در سیستم انتقال طولانی اگر چنانچه از جبران کننده استفاده نشده باشد, اثر فرانتی (اضافه ولتاژ در بار کم )مقدار توان انتقالی و فاصله انتقال را محدود می کند.
10-1- خطوط انتقال جبران نشده
1-10-1پارامتر های الکتریکی
یک خط انتقال با 4 پارامتر پخش شده مشخص می گردد : مقاومت سری r و اندوکتانس سری l کنداکتانس موازی g و کاپاسیتانس c حروف کوچک نشان دهنده مقادیر بر مایل هستند . تمامی 4 پارامتر توابعی از طرح خط یعنی اندازه هادی, نوع, فاصله هادیها, ارتفاع آنها از زمین, فرکانس و درجه حرارت هستند . همچنین مقادیر آنها بر حسب تعداد خطوط موازی نزدیک به هم تغییر می کنند و برای جریانهای توالی مثبت و منفی مقادیر متفاوتی به دست
می آید .
دسته بندی | برق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
چکیده
هدف این مقاله نشان دادن توانایی ترانسفورماتور جابجا کننده فاز (Phase Shifting Transformer)PST در کاهش تلفات سیستم قدرت است. در این راستا ابتدا تواناییهای PST با دیگر ادواتی که توانایی کنترل سیلان قدرت را دارند، مقایسه می شود. سپس شبکه برق منطقه ای تهران و خطوط رابط آن با نواحی مجاور به عنوان شبکه نمونه مطالعه می شود و محل نصب مناسب PST در جهت کاهش تلفات این شبکه مشخص می گردد. شبیه سازیها نشان می دهد که PST نه فقط تلفات برق منطقه ای تهران را کم می کند بلکه توانایی کاهش تلفات کل شبکه سراسری را نیز دارد.
کلمات کلیدی:
ترانسفورماتور جابجا کننده فاز، PST ، کاهش تلفات ، FACTS
1- مقدمه
هدف بهره برداران از سیستم قدرت این است که در حالت دائم توان درخواستی مصرف کننده را تحت ولتاژ ثابت و فرکانس معین تأمین نمایند. از دیدگاه مسائل کنترلی، بر روی مصرف کننده نمی توان محدودیتهای زیادی اعمال نمود. در نتیجهع کنترل اصلی در شبکه برق روی تولید و انتقال است. طراحان در طراحیهای اولیه مربوط به سیستم تولید و انتقال،قابلیت تولید و انتقال درخواستی را مدنظر قرار می دهند. ولی با گذشت زمان تغییراتی از قبیل رشد مصرف، اتصال شبکه ها به یکدیگر و تأسیس نیروگاهها و خطوط انتقال جدید این توازن را برهم زده و محدودیتهایی را در بهره برداری از شبکه قدرت به وجود می آورد.
در شبکه های غربالی اتصال شبکه ها در کنار مزایای زیادی که دارد، دارای مشکلات عدیده ای نیز هست. از جمله این مشکلات عبور توان در مسیرهای ناخواسته در سیستم انتقال است. این مسئله می تواند موجب افزایش بار غیرمجاز و عدم بهره برداری بهینه از سیستم قدرت شود. لذا بایستی بطریقی توان عبوری از یک مسیر را کنترل نمود.
در نواحی با خطوط طولانی، مسئله فوق مشکل ساز نیست، بلکه مشکل عمده مسئله حد پایداری گذرا و افت ولتاژ غیرمجاز است. به این معنی که برای حفظ پایداری شبکه و تثبیت سطح ولتاژ مجاز، توان عبوری در سیستم انتقال باید محدود شود. درنتیجه این مشکل باعث می گردد که ظرفیت بارپذیری (Load ability) خطوط، همراه با افزایش طول خطوط، شدیداً کاهش یابد.
جهت رفع نواقص فوق الذکر و افزایش بهره وری از سیستم های انتقال قدرت، راه حلهای موجود عبارتند از:
- اعمال تغییرات توپولوژیک مانند احداث خطوط جدید، تغییر قطر و تعداد هادیها در فاز و یا نصب خازن سری
- کاربرد خطوط انتقال (rect Current High Voltage Di-)HVDC
- کاربرد تجهیزات (mission System Flexible AC Trans-)FACTS
این راه حلها را باید از لحاظ:
- کنترل سیلان قدرت در حالت دائم،
- کنترل سیلان قدرت در بین دو حالت کاری متفاوت ، مثلاًکنترل اضافه با محتمل تجهیزات به علت خروج یکی از تجهیزات
- کنترل سیلان قدرت در حین شرایط دینامیک، گذار بررسی و مقایسه نمود[1].
موردی را که این مقاله دنبال می کند،مورد اول یعنی کنترل پخش بار در حالت دائم است و هدفی که از کنترل سیلان قدرت دارد این است که وضعیت موجود سیلان قدرت را در خطوط انتقال، به گونه ای تغییر دهد که تلفات شبکه کاهش یابد. باتوجه به این موضوع ، آلترناتیوهای مطرح عبارتند از کاربرد خطوط انتقال HVDC یا کاربرد تجهیزات EACTS خطوط HVDC معمولاً در فواصل انتقال بیش از km500 اقتصادی هستند. شبکه هدف در این مقاله، شبکه برق منطقه ای تهران و خطوط رابط آن با نواحی مجاور است. بنابراین باتوجه به فواصل مطرح در این شبکه، تنها مورد قابل قبول در جهت اهداف این مقاله، استفاده از تجهیزات FACTS است.
2- مقایسه ادوات FACTS
در میان تجهیزات FACTS تجهیزاتی که به صورت موازی در مدار قرار می گیرند و جریانی را به یک PV باس که به آن وصل هستند ، تزریق می کنند تأثیری بر روی قدرت حقیقی انتقالی از خط نخواهند داشت. در صورت اتصال این عناصر در وسط یا طرف گیرنده خط، ولتاژ باس مربوطه و در نتیجه قدرت انتقالی از خط تا حدودی قابل کنترل است. از جمله این عناصر می توان به SNC ها (Compensators Static Var) و (Var Generator SVG Static) Statcom اشاره نمود [2].
در میان ادوات FACTS تجهیزاتی هستند که می توانند قدرت انتقالی خط را توسط یک ولتاژ تزریقی (سری با خط) ، کنترل نمایند. این ولتاژ در ترانسفورماتور جابجا کننده فاز (Phase Shifting Transformer)PST توسط یک ترانس می تواند به خط تزریق (یا boost) شود [3] و یا ولتاژ سری با خط می تواند به گونه ای باشد که با جریان خط متناسب باشد که در این صورت آن را از نوع کنترل امپدانسی می نامند. در کنترل امپدانسی با توجه به اختلاف پتانسیل دو سر خط جریانی از خط عبور می کنند که اگر خازن متغیر سری در خط داشته باشیم، افت ولتاژ روی خازن به صورت عمودی با ولتاژ موجود جمع شده و باعث تغییر در قدرت انتقالی عبوری می گردد. این عمل توسط تجهیزاتی مانند (riec Compansation Controlled Se-) CSC که توسط تایرستورها ظرفیت را تغییر می دهند [4] یا توسط GTO-CSC (که مجهز به یک مبدل منبع ولتاژ با کلیدهای (Off Gate Turn)GTO است و توسط ترانسی ولتاژی را به داخل خط تزریق می کند [5] میسر است.
در رابطه با یک شبکه غربالی می توان گفت که در این نوع شبکه جهت و مقدار سیلان قدرت با تغییرات میزان تولید و مصرف تغییر می کند. اختلاف فاز بین دو باس در دو انتهای یک خط می تواند تغییر علامت دهد، صفر شود و یا بسیار کوچک گردد. بنابراین در این حالت از کنترل امپدانسی نمی توان سود جست و منبع ولتاژ سری کنترل شده مناسب تر است چرا که عملکرد آن مستقل از زوایای فاز بین باس هاست.
در GTO-CSC ولتاژ تزریقی مستقل از جریان خط است ولی این طرح هنوز در مرحله تحقیقاتی است. کنترلرهای تواناتر دیگری نیز در مرحله تحقیقاتی و آزمایش هستند که انتظار می رود بتوان در آینده نزدیک از آنها استفاده نمود. (Inter-Phase Power Controller)IPC [6] وController)UPFC (Unified Power Flow [7] از این جمله اند. هسته اصلی این کنترلرها، ترانسفورماتور جابجا کننده فلز، PST است. با ترکیب PST با قطعات دیگری می توان UPFC,IPC را ایجاد نمود. بنابراین با توجه به مطالب مذکور می توان نتیجه گرفت که جهت کنترل سیلان قدرت بهتر است از تجهیزاتی مانند PST که دارای مدلی به فرم منبع ولتاژ سری کنترل شده اند و کاربرد آنها هم اکونون نیز میسر است، استفاده نمود [1].
3- تواناییهای PST
PST یکی از قدیمی ترین ادوات FACTS است [8]. این وسیله ترانسفوماتوری است که نسبت تبدیل آن مختلط می باشد. بنابراین فازور ولتاژ، در گذر ار اولیه به ثانویه در ضمن تغییر دامنه، تغییر فاز نیز می یابد. از PST جهت کنترل سیلان قدرت در حالت مانا [9] و از PST های مجهز به کلیدهای نیمه هادی، جهت کنترل شرایط دینامیک [10] و گذرا [11] می توان استفاده نمود. در این جا با توجه هب هدف مقاله فقط به موارد کاربرد حالت دائم آن اشاره خواهد شد.
1-3- کنترل سیلان قدرت در یک خط انتقال
در شبکه های همجوار مواردی پیش می آید که کنترل توان اکتیو عبوری از خط رابط دو سیستم قدرت همسایه موردنظر است. شبکه های همجوار می توانند دو کشور همسایه، مثل شبکه های ایران و ترکیه، و یا دو ناحیه در یک کشور، مثل شبکه های سراسری و خراسان، باشند. به علت محدودیتهایی و یا براساس قراردادهای تبادل انرژی مابین این کشورها، بهره برداران سیستم مایل هستند عبور توان مشخصی را از این خطوط داشته باشند. از اوائل دهه 30 میلادی [8] مشخص بوده است که در این موارد کاربرد PST می تواند میزان توان حقیقی عبوری را در حد موردنظر برقرار سازد.
2-3- جلوگیری از چرخش قدرت
در شبکه های به هم پیوسته در مواردی، چرخش توان حقیقی درداخل حلقه هایی به صورت ناخواسته پیش می آید که با استفاده از ترانسفورماتور جابجا کننده فاز می توان این توان گردشی را به حداقل رساند. به عبارت دیگر توسط PST توزیع سیلان قدرت به وجود آمده تغییر داده می شود و از چرخش بیهوده توان جلوگیری به عمل می آید.
3-3- انتخاب مسیرهای انتقال با قابلیت اطمینان بالا
ممکن است انتقال توان از مراکز تولید به مراکز مصرف از چند مسیر میسر باشد، اما در شرایط عادی، بیشتر توان از مسیری که به دلیل بدی آب و هوا در فصولی از سال دچار حادثه و قطعی می شود عبور نماید و بهره بردار علاقه مند باشد که با کاهش بار اینگونه خطوط، از مسیرهایی که کم خطرتر هستند، استفاده نماید. زیرا در غیر اینصورت مجبور خواهد بود یا با کاهش تولید، مشکل را حل کند و یا درمناطق پرحادثه، مسیر جانشین و پشتیبان برای خطوط موجود، پیش بینی نماید. در این حالت نیز کاربرد PST می تواند توان حقیقی را به سمت خطوط مناسب هدایت کند [9].
4-3- افزایش ظرفیت انتقال بدون احداث خط جدید
در مسیرهایی به دلایل مختلفی نظیر نبود حریم کافی، مشکلات زیست محیطی یا موارد دیگر، امکان احداث خط جدید وجود ندارد. درنتیجه باید از حداکثر ظرفیت موجود استفاده نمود. در این صورت علاوه بر راه حل هایی نظیر جبران سازی سری، کاربرد PST می تواند مورد توجه قرار گیرد. برای مثال در خط kV500 Mead-Phoenix بعد از انجام 70 درصد کمپانزیشن خازن سری، توان عبوری از خط برابر MW800 بوده است که بعد از نصب دو PST kV500 (هریک به قدرت MVA650) قدرت عبوری از خط به MW1300 افزایش پیدا کرده است[12].
دسته بندی | برق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 164 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
مقدمه
هدف از تأسیسات روشنایی ایجاد شرایط خوب دیدن و فراهم کردن محیطی ایمن و راحت با روشنایی مناسب می باشد .
که مهمترین پارامترها در این مهم شدت روشنایی کافی ، جلوگیری از انعکاسات ناخواسته ، هماهنگی درخشندگی اطراف با درخشندگی محیط وهمچنین جلوگیری از خیرگی چشم از منابع نوری و درخشندگی مناسب سطوح داخلی و استفاده از منابع نوری با مشخصه های رنگی مناسب می باشد .
اینجانب در مجتمع مسکونی فوق فاکتورهای زیر را در نظر گرفته ام .
محیط مسکونی که رنگ دیوارهای آن سفید و با ضریب انعکاسی 90-70و بطور متوسط هر شش ماه یکبار نظافت میگردد و از لحاظ گرد و خاک و آلودگی ، اکثر قسمتها تمیز در نظر گرفته شده است .
لامپهای مورد استفاده در این مجتمع از نوع لامپ فلورسنت ( بدلیل نبود اطلاعات کافی از دیگر لامپها بخصوص رشته ای ) با رنجهای 40 و 32 وات که با چوک، توانی معادل 51 و 40 وات و همچنین جریانی معادل 44/0 و 24 /0آمپر ( بدون خازن ) و 24/0 و14/0 آمپر(با خازن ) می باشد که خازنهای در نظر گرفته شده با ظرفیت 5/4 میکروفاراد و رنج جریان 24/0 آمپر که از نظر اقتصادی بسیار با صرفه است. کلیدها از نوع یک پل و دو پل و تبدیل استفاده شده و حداقل جریان عبوری از پریزها 2 آمپر است و حداکثر 5/2 آمپر و برای حالت سه فاز 5 آمپر در نظر گرفته شده و ارتفاع کلید و پریزها از کف برابر با بخش 13 مقررات ملی ساختمان برای پریزهای برق و تلفن 30 سانتی متر از کف و برای کلیدهای روشنایی 110 سانتی متر از کف در نظر گرفته شده است .
برای حفاظت از زدگی و آسیب دیدگی کابلها آن ها را در داخل لوله قرار می دهند که شامل انواع زیر می باشد لوله گالوانیزه ، لوله های فولاد سیاه ، برگمن ،PVC و خرطومی و غیره و لوله های مد نظر در این مجتمع از نوع PVC با قطر 11 و 16 میلیمتر می باشد
و ضریب همزمانی مطابق با بخش 13 مقررات ملی ساختمان برای روشنایی داخلی ساختمانهای مسکونی 66% و برای پریزها 70% در نظر گرفته شده که بطور کل ضریب همزمانی 68%انتخاب گردید .
راهنمایی علائم :
کلید یک پل توکار
کلید دو پل توکار
کلید تبدیل
پریز برق یکفاز با اتصال زمین توکار
پریز تلفن توکار
40 ×F2 چراغ فلورسنت قاب مشکی و حباب پلاستیکی و 2 عدد لامپ فلورسنت 40 وات
40×F1 چراغ فلورسنت قاب مشکی و حباب پلاستیکی و 1عدد لامپ فلورسنت 40 وات
32×F1 چراغ فلورسنت قاب مشکی و حباب پلاستیکی و1 عدد لامپ فلورسنت 32وات
کنتور واتر
فیوز فشنگی
کلید مینیاتوری یک پل
کلید اتوماتیک با رلة مغناطیسی و حرارتی سه پل
چراغ سیگنال تابلویی
تابلوی توزیع برق
حال و پذیرایی طبقه اول مستطیل 1:
محیط از لحاظ آلودگی تمیز و هر 6 ماه یکبار نظافت می شود .
|
مشخصات لامپ: لامپ فلورسنت 40 وات با قاب مشکی و حباب پلاستیکی 2 تایی
تعداد لامپ
[عدد] تعداد چراغ
یعنی به 2 عدد چراغ 2 تایی با ابعاد (cm30×130) نیاز است
توان مصرفی=204=51×4[W]
[A] 76/1=44/0×4= جریان بدون خازن
[A] 96/0=24/0×4= جریان با خازن
حال و پذیرایی طبقه اول مستطیل 2:
محیط از لحاظ آلودگی تمیز و هر 6 ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : لامپ فلورسنت با قاب مشکی و حباب پلاستیکی 2 تایی
|
تعداد لامپ
= تعداد چراغ
یعنی به 2 عدد چراغ 2 تایی با ابعاد (cm30×130) نیاز است
توان مصرفی=204=51×8[w]
[A]3/52=44/0×8= جریان بدون خازن
[A] 92/1=24/0×8= جریان با خازن
آشپزخانه طبقه اول :
محیط از لحاظ آلودگی تمیز و هر 6 ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : لامپ فلورسنت 40 وات با قاب مشکی و حباب پلاستیکی 2 تایی
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 2 عدد چراغ 2 تایی با ابعاد (cm30×130) نیاز است
توان مصرفی=204=51×4[w]
[A] 76/1=44/0×4= جریان بدون خازن
[A] 0/96=24/0×4= جریان با خازن
پاگرد طبقه اول :
محیط از لحاظ آلودگی کثیف و هر 12ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : لامپ فلورسنت 32 وات مکعبی گروه V
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 1 عدد چراغ با ابعاد (cm40×40) نیاز است
توان مصرفی=40=40×1[w]
[A] 24/0=24/0×4= جریان بدون خازن
[A] 0/14=/140×1= جریان با خازن
جاکفشی طبقه چهارم :
محیط از لحاظ آلودگی تمیز و هر 6ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : لامپ فلورسنت مکعبی 32 وات گروه V
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 1 عدد چراغ با ابعاد (cm40×40) نیاز است
توان مصرفی=40=40×1[w]
[A] 24/0=24/0×1= جریان بدون خازن
[A] 0/14=/140×1= جریان با خازن
سرویس بهداشتی طبقه چهارم مستطیل 1 :
محیط از لحاظ آلودگی متوسط و هر 6ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : فلورسنت مکعبی 32 وات گروه V
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 1 عدد چراغ با ابعاد (cm40×40) نیاز است
توان مصرفی=40=40×1[w]
[A] 24/0=24/0×1= جریان بدون خازن
[A] 0/14=/140×1= جریان با خازن
سرویس بهداشتی طبقه چهارم مستطیل 2 :
محیط از لحاظ آلودگی متوسط و هر 6ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : فلورسنت مکعبی 32 وات گروه V
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 1 عدد چراغ با ابعاد (cm40×40) نیاز است
توان مصرفی=40=40×1[w]
[A] 24/0=24/0×1= جریان بدون خازن
[A] 0/14=/140×1= جریان با خازن
حمام طبقه چهارم :
محیط از لحاظ آلودگی متوسط و هر 6ماه یکبار نظافت می شود
مشخصات لامپ : فلورسنت مکعبی 32 وات گروه V
|
تعداد لامپ
تعداد چراغ
یعنی به 2 عدد چراغ با ابعاد (cm40×40) نیاز است