فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی

درس ریاضی ، یکی از ارکان مهم تدریس و یکی از پایه های بنیادین در سطوح مختلف تحصیلی می باشد که مقدمه ورود به سالهای بعدی برای نیل به اهداف مهم جامعه می باشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 10 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی

مقدمه
درس ریاضی ، یکی از ارکان مهم تدریس و یکی از پایه های بنیادین در سطوح مختلف تحصیلی می باشد که مقدمه ورود به سالهای بعدی برای نیل به اهداف مهم جامعه می باشد که هر زمان بـاید مورد اهمیت خاصی از سوی معلمین و دست اندرکاران آموزش و پرورش در تمامی پایه ها و مراکز قرار گیرد که با شاخص قرار دادن این درس ، انتظار می رود جوامع در سالهای آتی نه تنها در این درس به مشکلی برخورد نکرده باشند بلکه بتوانند از عهده انجام مسئولیتهای محوله در رابطه با این درس برآیند . با این مقدمه کوتاه می خواهم در تحقیق خود از علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بپردازم که امیدوارم که مورد اهمیت قرار گیرد.
در پژوهشی که در چند مدرسه ابتدایی و چندین کلاس ، علی الخصوص کلاس خودم ، کلاس پنجم مدرسه ابتدایی وحدت شهرستان پارس آباد به انجام رسانده ام به نتایجی برخورد کرده ام که ذکر آن در این مطلب خالی از لطف نمی باشد.
« حدود شش سال است که در کلاس پنجم در دوره ابتدایی به تدریس اشتغال دارم . در این مدت درس ریاضی چندان به نظر من پرنشاط و فعال نیست. از روشهای مختلف تدریس و از وسایل کمک آموزشی و رسانه ای مختلفی برای تدریس این درس استفاده می کنم و در این میان از اولیای دانش آموزان و کتابهای مختلفی که در این زمینه باشد کمک گرفته ام. پس از تدریس درس مربوطه ، از تک تک دانش آموزان یا بصورت گروهی به نوبت و از روی دفتر اسامی می خواهم پای تخته بیایند تا تمرین مربوط به درس امروز را حل کنند . دانش آموزان هم این کار را انجام می دهند و من هم به طور نظری و هم از جنبه ی عملی نمره ای برای آنها منظور می کنم.
در حین نوشتن تمرین می خواهم که همگی توجهشان را به روی تخته سیاه جلب کنند ولی معمولا این کار به صورت فعال و از روی علاقه انجام نمی گیرد. برخی با هم حرف می زنند – برخی می خوابند – برخی درس دیگر می خواند – برخی جدول حل می کند یا گروهی می خندند. به هر طریق این کلاس معمولا بدون فعالیت موثر و یادگیری اکثر دانش آموزان طی می شود. »
این وضعیت چندان برای من و دانش آموزان خوب نبود تصمیم گرفتم تا آنجا که می توانم در این وضعیت نامطلوب کلاس ریاضی تغییر و تحولی ایجاد کنم برای اینکار فکر کردم بهتر است نخست از خود دانش آموزان بپرسم که چرا کلاس درس ریاضی این اندازه بی روح و ناکارآمد است. یک روز تصمیم گرفتم در چنین وضعیتی موضوع را با خود آنان در میان بگذارم . روبه آنان ایستادم ، چند دقیقه ای سکوت کرده و نظاره گر حرکات و رفتارشان شدم ؛ چند دقیقه که به این صورت گذشت . کلاس آرام شد همه سکوت کردند. از دانش آموزان خواستم تمام وسایل روی میز خود را جمع و در بحثی که می خواستم مطرح کنند و همه نیز قبول کردند.
روبه بچه ها گفتم : بچه ها همان گونه که خود شما هم شاهد هستید زنگ ریاضی شما مثل سایر زنگها فعال و موثر نیست . بلکه یک کلاس بی روح و کسل کننده است و نتیجه لازم نیز عاید و مطلوب نیست. من فکر می کنم بهتر است نخست این موضوع را با خود شما در میان بگذارم پرسشی را مطرح کردن تا از نظرهای مختلف دانش آموزان راجع به درس ریاضی و وضعیت آنها آشنا شوم.

بچه ها نیز با علاقه خاص پذیرفته و در بحث راجع به موضوع شرکت جستند. گفتم : بچه ها پرسش من از شما انی است : چرا به درس ریاضی که یکی از درسهای مهم پایه و اساسی هر درس توجه لازم و کافی را مبذول نمی فرمایید. اگر می خواهید در هر رشته مهم دانشگاهی شرکت کنید و وارد بازار کار شوید و به جامعه خود خدمت کنید باید این درس مهم و پایه را در نظر قرار دهید. چون دانستن این درس برای شما لازم و ضروری است اگر می خواهید دکتر و مهندس و ... شوید و در جامعه نقش داشته باشید باید حتما درس ریاضی را بلد باشید. موافقید نظرتان را راجع به این درس جویا شوید که در این موقع شور و هلهله ای راه افتاد : سخنان بسیاری گفته شد خلاصه آنچه گفته شد به شرح زیر است :
1- از اول ابتدایی تاکنون بسیار از معلمان ما درس ریاضی را جدی نگرفته اند.
2- بسیاری از معلمان راه و روش تدریس درس ریاضی را بلد نیستند.
3- از وسایل کمک آموزشی مناسب و کافی استفاده نمی شود.
4- درس ریاضی خیلی سخت است و نیاز به تمرین و تمرکز زیادی است.
5- به درس ریاضی آن طور که باید معلمان خود بها نمی دهند و از اهمیت آن ما را آگاه نکرده اند.
اکثر مطالب گفته شده را یادداشت کردم . با دانش آموزان قرار گذاشتم گاهی اوقات در باره نحوه بهبود کلاس های ریاضی صحبت کنیم و راههایی را که به نظر میرسد در شیوه تدریس این درس برای بالا بردن کیفیت و بهبود آن بیان کنند تا به نتیجه ای برسیم.

گردآوری اطلاعات (شواهد1)
برای این که بتوانم در باره پرسشی که مطرح کرده بودم اطلاعات دقیق تری به دست آورم تصمیم گرفتم علاوه بر دانش آموزان موضوع را با همکارانی که در این زمینه صاحب نظر هستند در میان بگذارم.
در زنگ تفریح این موضوع را با بعضی از همکارانم در میان گذاشتم و از آنانی که احساس می کردم علاقه مندتر و آماده تر هستند تقاضا کردم روزی پس از پایان وقت کلاس در این باره که اتفاقا موضوع تحقیق بنده نیز می باشد صحبت کنیم. در آن جلسه موضوع علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی بود که آن را مطرح کردم. هر یک از همکاران نظراتشان را اعلام کردند من نیز از نکات عمده حرفهای همکارانم یادداشت برداری می کردم. برخی از مطالب شبیه نظرات دانش آموزان بود. برخی نیز پخته تر و اساسی تر از آن ، روی هم رفته قرار شد یک جلسه ای را با مدیر مدرسه در میان بگذارم.
مدیر مدرسه پیشنهاد بنده را پذیرفت ،‌ مدیر ضمن تشویق ، به ادامه کار و مطالعه بیش تر پیشنهاد کرد اگـر صـلاح می دانیم موضوع را با چند نفر از والدین دانش آموزان در میان بگذاریم. همین کار را انجام دادیم. نتایج صحبتها را یادداشت کردم. یکی از والدین اطلاعات و اسناد قابل توجهی در این زمینه در اختیار ما قرار داد. این اسناد بین همکاران تقسیم شد و در جلسه مطرح شد.

تجزیه و تحلیل اطلاعات
پس از مطالعه اسناد و مدارک و بحثها ، اطلاعات حاصل از این فرایند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، اشکالات و کاستی های کلاس های درس ریاضی تعیین شد. راههای مناسبی برای تقویت بچه ها فهرست شد و خلاصه یادداشت برداری شد.
خلاصه یافته های اولیه
برخی علل ضعف دانش آموزان در درس ریاضی به این شرح است:
1- آشنا نبودن برخی از معلمان به فنون و نحوه تدریس درس ریاضی ( روش تدریس ریاضی)
2- آموزش ندیدن برخی از معلمان در این زمینه ( معلمانی که با مدرک دیپلم بدون گذراندن درس دانشگاهی و روشهای تدریس و نحوه بررسی کتب درسی استخدام شده اند طبیعی است که در تدریس این درس به مشکل اساسی برخورد نموده باشند.
3- تخصصی نبودن تدریس درس ریاضی در ابتدایی.
4- بی توجهی معلمان ابتدایی به طرح درس ( شیوه جدید – روش 9 گانه گانیه ) – فقدان ارزیابی کار معلمان در این زمینه.
5- تمرین نکردن ، بی توجهی به دفتر تمرین درس ریاضی.
6- تنوع نداشتن تدریس درس ریاضی ، استفاده از روشهای قدیمی و سنتی و حل در تخته سیاه و استفاده نکردن معلمان از روشها و شیوه های نوین تدریس درس ریاضی (به کارگیری مواد آموزشی و ... . )
7- آشنا نکردن دانش آموزان با اهمیت درس ریاضی و ناشناخته ماندن قلمرو و اهداف درس ریاضی در این سطح.
8- ناآشنایی برخی از معلمان درس ریاضی به روان شناسی تربیتی و شناخت ذهنی و زبانی کودکان ابتدایی.
9- نداشتن معیار مشخص در ارزشیابی درس ریاضی.
10- بی توجهی معلمان به راههای شکوفا سازی خلاقیت های کودکان ابتدایی.
11- بی توجهی به علایق و انگیزه ها و توان فکری دانش آموزان به هنگام تدریس درس ریاضی.
12- بی سوادی و کم سوادی برخی از اولیا در نرسیدن به تکالیف و تمرینات درس ریاضی.


علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه

بر پایه آمار موجود حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس چند پایه در کشور ما مشغول به تحصیل می باشند که اکثر دانش آموزان کلاس های چند پایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومة شهرهای کوچک و دورافتاده تشکیل می دهند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 22 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 14
علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه

مقدمه:
بر پایه آمار موجود حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس چند پایه در کشور ما مشغول به تحصیل می باشند که اکثر دانش آموزان کلاس های چند پایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومة شهرهای کوچک و دورافتاده تشکیل می دهند.
که شاید بی مهری و تا حدودی عدم توجه خاص به آموزش در مدارس چند پایه از سوی نظام آموزشی این محرومیت را دو چندان ساخته و می توان به جرأت گفت که همان گونه که دانش آموزان مدارس چند پایه از محرومیت خاصی در امربرخورداری از امکانات مختلف رفاهی برخوردارند معلمان و مدیر آموزگاران شاغل در این مدارس نیز مظلوم و محروم از خیلی امکانات خصوصاً آموزشی واقع گردیده اند. امید است که برگزاری چنین همایشی بتواند تا حد امکان از جنبه های مختلف اهمیت و ارزش کار در این مدارس را به ظهور و اثبات رسانده و مسئولین محترم نظام آموزشی نیز با علم و آگاهی از آن بتوانند زمینه های لازم را برای رفع محرومیت های موجود فراهم نموده تا ان شاء الله در آینده ای نه چندان دور شاهد حضور نیروهای کارآمد، توانمند وفعال در امر آموزش مدارس چند پایه باشیم. چرا که کار در چنین مدارسی نعمت بزرگی است که شاید خیلی از ما معلمین اهمیت آن را درک نکرده و بیشتر سمتی کار در این مدارس برایمان تداعی شود امّا بنده مطمئن هستم زمینه تحقق اهداف مدرسه زندگی در چنین مدارس فراهم می باشد. امید است با شناخت چالش ها و مشکلات موجود بتوانیم حداکثر بهره را از ظرفیت ها و ظرافت های موجود در راه خدمت به دانش آموزان محروم در مدارس چند پایه را نام ببریم. ان شاء الله
وضعیت موجود
قطعاً برای رسیدن به وضعیت مطلوب نیازمند بررسی همه جانبه ی وضعیت موجود می باشیم تا بتوانیم با شناخت کامل اهداف، برنامه ها، ابزارها و امکانات و روشها و محتوای آموزش و... در مدارس کوچک وضعیت مطلوبی را پی ریزی نمائیم که تحقق بخش شعار مدارس کوچک، مدیریان بزرگ- آینده ی سبز باشیم.
ان شاء الله

علل تشکیل کلاس هاس درس چند پایه:
به منظور تبیین هر چه بهتر وضع موجود لازم است نگاهی گذرا به علل تشکیل کلاس های درس چند پایه در سطح کشور داشته باشیم که تیتر وار به آن اشاره ای گذرا می نمایم:
1- کاهش جمعیت دانش آموزی
2- رفع نیازهای آموزشی افراد واجب التعلیم
3- موقعیت جغرافیایی خاص
4- نیازهای اداری- مالی
5- ایجاد امکان دسترسی همگانی به مراکز آموزشی
6- فضای فیزیکی- آموزشی
7- امکانات و تجهیزات آموزشی
8- نیروی انسانی و ....
با توجه به دلایلی که ذکر آن گذشت بهتر می توان وضعیت موجود کلاس های چند پایه را تبیین نمود.
1- وضعیت موجود (فضای فیزیکی – آموزشی)
وضعیت موجود در خصوص فضاهای فیزیکی مورد استفاده در امر آموزش مدارس کوچک (چند پایه) نشان می دهد که به نسبت مدارس مستقل از فضای مناسب مبتنی بر استانداردهای فنی و مهندسی برخوردار نمی باشد به طور مثال کلاس های مدارس چند پایه از لحاظ اندازه، زیر بنای مفید، و نوردهی وضعیت مناسب ندارد.
2- تجهیزات و امکانات
امروزه مدارس چند پایه همان گونه که گفتم اگرچه در مناطق محروم و غیربرخوردار تشکیل گردیده ولی از لحاظ تجهیزات و امکانات نیز متأسفانه محروم واقع گردیده و ما کمتر شاهد مدارس کوچک با امکانات و تجهیزات کافی در زمینه های مختلف خصوصاً امکانات آموزشی از جمله مواد و وسایل آموزشی و رسانه ها می باشیم.
3- انتخاب معلم
شاید یکی از مهمترین مسائل تأثیرگذار بر روند آموزش کلاسهای چند پایه انتخاب معلم برای چنین مدارسی می باشد.
در حال حاضر به دلیل مسائل و مشکلات معیشتی بیشتر مدیر آموزگاران مشغول به کار در مدارس چند پایه، معلمین با مدارک تحصیلی پایین و سابقة بالا می باشند که بتوانند از مزایای مدیرآموزگاری آن بهره مند گردند و از سوی دیگر معلمین چند پایه باز معلمینی هستند که دارای سوابق پایین و امتیازات پایین در نقل و انتقالات می باشند که این مهم در جای خود نیازمند توضیح و تفسیر می باشد که در این مقوله نمی گنجد.
4- وجود دانش آموزان در اندازه های سنی و سبک های مختلف یادگیری و بعضاً دارای مشکلات خاص رفتاری و... قطعاً در وضعیت موجود وجود دانش آموزان در اندازه های سنی مختلف و دارای مشکلات بعضاً یادگیری و رفتاری یکی از مشکلاتی است که وجود داشته و باید راهکارهایی برای رفع آن اندیشیده شود.
5- عدم تسلط بر امر برنامه نویسی و اجرای صحیح آن در کلاس های چند پایه
در وضعیت موجود به دلیل عدم آموزشها و مهارتهای لازم حرفه ای خاص معلمین چند پایه اکثر معلمین ما با نحوه برنامه نویسی و ایجاد هماهنگی و تلفیق بین دروس پایه های مختلف دچار ضعف می باشند.
6- مشکل کمبود وقت
شاید یکی از مشکلات مهمی که اکثر معلمین در مدارس چند پایه به آن اشاره می نمایند کمبود وقت و زمان کافی برای آموزش می باشد که باز هم به نظر بنده به دلیل عدم آشنایی به شیوه های فعال و تعاملی در امر تدریس می باشد.
7- نبود برنامه مدون و آموزشی در جهت بالا بردن سطح تخصص و توانایی های حرفه ای معلمین چند پایه به جرأت می توان گفت در طول بیست سال سابقه معلمی ام حتی یک دوره یا جلسه در خصوص بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی های شغلی و حرفه ای برای معلمین چند پایه در زمینه های مختلف که می توانسته راهگشا باشد برگزار نگردیده است.
8- حجم بالای تدریس محتوای آموزشی
تدریس محتوای آموزشی 30 کتاب درسی (132 ساعت تدریس در هفته) را می طلبد که معلم چند پایه باید چنین محتوایی را در 28 ساعت در هفته تدریس نماید که این امر باعث گردیده در خیلی از موارد بعضی از دروس را نیمه تمام رها کرده و یا حتی بعضی از کتب درسی تدریس نگردد.
9- عدم آشنایی معلمان راهنمایی تعلیماتی با ویژگی های و شرایط خاص مدارس چند پایه
قطعاً یکی از مشکلاتی که مزید بر علت در فشار بر معلمان کلاس های چند پایه گردیده عدم درک شرایط خاص کلاس های چند پایه از سوی معلمان راهنما می باشد که این امر باعث گردیده معلمان راهنما صرفاً در زمان حضور در مدارس عادی به اعمال اداری توجه کرده و با پرسیدن چند سئوال از دانش آموز و با نوشتن صرفاً جملاتی مانند ضعیف می باشد و نیاز به تلاش بیشتر دارد سال تحصیلی را به پایان رساند بدون اینکه نقش تسهیل کننده و مشاوره ای و ارائه اطلاعات شغلی و حرفه ای را به معلمین ایفا نمایند.
10- نقصان تجربه و کمبود اطلاعات معلمان چند پایه
کمبود تجربه لازم در امر تدریس در کلاسهای چند پایه حتی برای نیروهای جوان و فارغ التحصیل از تربیت معلم که هیچ آموزشی پیش از خدمت خود که زمینه ساز تجربه عملی و تفکر جدی دربارة تدریس در کلاس های چند پایه باشد برخوردار نیستند.
11- عدم هماهنگی بین مدرسه و خانواده
عدم ارتباط و تعامل سازنده بین اولیاء دانش آموزان و مدارس در وضعیت موجود قطعاً تاثیر بسیار زیادی در روند آموزشی و کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه دارد که در جای خود نیازمند تفسیر و توضیح می باشد.
12- انجام امور آموزشی و اداری در حجم بالا
در مدارس چند پایه در مواردی معلم به عنوان مدیر، دفتردار، خدمتگزار، معاون، نامه رسان هم ایفای نقش می کند که این هم یکی از دیگر مسائل مهم و مورد توجه در وضعیت موجود می باشد.
13- نوع نگرش مسئولین
با توجه به مشکلات عدیده در مدارس چند پایه نگرش مسئولین آموزشی در یک منطقه یا اداره نیز دارای اهمیت خاص می باشد به گونه ای که در خیلی از موارد در طول سال حتی یکبار هم یک مسئول حتی برای خسته نباشید گفتن هم به مدارس چند پایه سر نمی زند.
14- عدم آشنایی معلمین با رسانه های آموزشی و تأثیر گذار بر فرآیند آموزش
خیلی از معلمین محترم چند پایه به ندرت از رسانه های آموزشی که تا حدود زیادی می تواند در کیفیت بخشی آموزشی در کلاس های چند پایه مؤثر باشد استفاده می کنند.
15- آشنا نبودن معلمین با شیوه های نوین یاددهی- یادگیری
امروزه استفاده از یافته های علمی در زمینه های آموزشی باید در اولویت کار معلم قرار گیرد ولی متأسفانه خیلی از معلمین ما با شیوه های نوین آشنا نیستند و هنوز که هنوز است از شیوه های سنتی و ناکارآمد خصوصاً در مدارس چند پایه بهره می برند.
16- عدم بهره مندی از تجارب موفق معلمین توانمند و کارآمد
تاکنون حتی یکبار هم نشده که آموزش و پرورش زمینه های لازم را برای تهیه و تدوین تجارب سودمند و موفق معلمین چند پایه را برای سایر معلمین فراهم نماید.
17- عدم رضایتمندی شغلی و حرفه ای معلمان چند پایه
زمانی که یک معلم سه پایه آن هم در یک روستای محروم را تدریس می نماید با یک معلم تک پایه در یک روستا یا مدرسه برخوردار از لحاظ مزایای شغلی، سختی کار و... یکسان باشد قطعاً عدم رضایتمندی شغلی را به دنبال خواهد داشت که این امر در کیفیت کار آموزشی معلم تأثیر گذار خواهد بود.
18- وضعیت معیشتی و اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... اولیاء فراگیران
قطعاً به دلیل محرومیت روستاهایی که کلاس های چند پایه در آن تشکیل می گردد این امر و پایین بودن سطح درآمد و اطلاعات و آگاهی های والدین، عدم توجه به نیاز فرزندان و ارتباط با مدرسه نیز یکی از مسائلی است که در وضعیت موجود قابل تأمل می باشد.
19- عدم یک نگرش سیستمی و هدفمند در فرآیند آموزشی مدارس چند پایه
نبود یک برنامه مدون و سیستمی از سوی نظام آموزشی و تهیه برنامه جامع میان مدت و بلند مدت در جهت رفع مشکلات و ارتقاء جایگاه مدارس چند پایه باعث گردیده در طول 27 سال پس از انقلاب تغییر محسوسی در فرآیند آموزشی و ارتقاء کیفیت آموزشی در مدارس چند پایه احساس نشود.
20- نبود یک عزم عمومی بین مسئولان محلی و منطقه ای در راه رفع موانع موجود بر سر راه مدارس چند پایه
21- وجود گویش های محلی و دوزبانه یا چند زبانه بودن فراگیران مدارس چند پایه
22- حضور کودکان و دانش آموزان در صحنه کار و تلاش و ایجاد وقفة تحصیلی در مدارس چند پایه
23- متناسب نبودن میزان کار و فعالیت معلمین چند پایه با پاداش و حقوق دریافتی
24- عدم وجود نگاه ویژه و خاص هم به مدارس چند پایه و هم معلمین چند پایه از سوی مسئولین
25- رابطه مدار بودن انتخاب مدیر آموزگاران در مدارس چند پایه
26- انعطاف ناپذیر بودن برنامه های درسی و محتوای آموزشی در مدارس چند پایه
27- عدم بهره گیری از توانمندیها و استعدادهای فراگیران در کلاس های چند پایه
28- عدم بهره مندی از حمایت های سایر معلمین
29- طولانی بودن راه و مسیر مدارس چند پایه و خستگی ناشی از آن برای معلمین
30- ناهماهنگی و ناهمگونی تربیتی- آموزشی خانواده های دانش آموزان
31- تمرکز فعالیتهای آموزشی معلمان چند پایه بر سطح *** (حفظ طوطی وار مطالب) در فرآیند آموزش
32- آشنا نبودن با طراحی آموزش (تفکر تدریس) معلمین چند پایه
33- عدم ایجاد تغییر در فرآیند یاددهی- یادگیری مختصر مدارس چند پایه
34- آشنا نبودن مدیر آموزگاران با مباحث مدیریتی خصوصاً مدیریت زمان و راه های استفاده بهتر از وقت
35- عدم توجه به شناخت درون داد سیستم کلاس در کلاس های چند پایه از سوی معلمین
36- عدم آشنایی معلمین با فرهنگ خاص و ویژه در بعضی از مناطق
37- عدم بهره گیری از محیط های یادگیری تعاملی
38- متمرکز بودن فعالیت های آموزشی معلم در محدودة کلاس درس (of line) بودن آموزش
39- آشنا نبودن با سبک های یادگیری
40- عدم وجود برنامه های حمایتی و مشاوره ای هم برای معلمین و هم برای فراگیران کلاس های چند پایه
41- عدم تسلط بر شیوه های کنترل رفتار و پیامدهای آن در فراگیران توسط معلمین چند پایه با توجه به شرایط خاص کلاس های چند پایه
42- به روز نبودن شیوه های ارزشیابی در کلاس های چند پایه
43- آشنا نبودن معلمین با ارزشیابی های جایگزینی که جایگاه خاصی در روند آموزشی کلاس های چند پایه دارد.
44- وجود مشکل در بهداشت، ایمنی و تغذیه فراگیران در مدارس چند پایه
45- نبود و عدم ایجاد فرصت های مناسب برای رشد شغلی بلندمدت معلمین چند پایه
46- تغییر و جابجایی معلمین به صورت متوالی (سالیانه) در مدارس چند پایه
47- محروم بودن دانش آموزان چند پایه از برنامه های متنوع فرهنگی- تفریحی و...
48- به حاشیه رفتن و خنثی شدن دروس مهمی چون هنر- ورزش- انشا در کلاس های چند پایه
49- فراهم نبودن مقدمات حضور فعال فراگیران کلاس های چند پایه در فرآیند تصمیم گیری مسائل آموزشگاه
و.... البته قلم زدن و نوشتن مطلب در خصوص موضوع وضعیت موجود و مطلوب مدارس کوچک و تبیین آن با توجه به حجم تعیین شده آسان نیست و بنده به همین مقدار بسنده نموده و وارد مقوله وضعیت مطلوب می شوم.


ناتوانی های بیان نوشتاری (اختلال در جمله نویسی و انشاء)

یکی از مهمترین مهارت هایی که کودکان می بایست بر آن تسلط پیدا کنند ارتباط برقرار کردن است یعنی فهمیدن آنچه که دیگران می گویند و بیان عقاید و منظورهایشان بصورت شفاهی و کتبی از طریق ارتباط برقرار کردن کلامی و غیرکلامی است
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 10
فرمت فایل doc
حجم فایل 19 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
ناتوانی های بیان نوشتاری (اختلال در جمله نویسی و انشاء)

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

ناتوانی های بیان نوشتاری (اختلال در جمله نویسی و انشاء)

پیشگفتار
بر طبق 142-94.P.L یکی از انواع ناتوانی های یادگیری، بیان نوشتاری است از زمانی که در سال 1975 این عنوان مطرح گردید، واژه بیان نوشتاری، هجی کردن و همه اشکال دیگر ارتباط کتبی را در بر گرفت.
یکی از مهمترین مهارت هایی که کودکان می بایست بر آن تسلط پیدا کنند ارتباط برقرار کردن است. یعنی فهمیدن آنچه که دیگران می گویند و بیان عقاید و منظورهایشان بصورت شفاهی و کتبی.
از طریق ارتباط برقرار کردن کلامی و غیرکلامی است که ما موضوعات، وقایع و روابط خود با یکدیگر را بازنمایی می کنیم. بر روی این عقیده که بیان نوشتاری مناسب برای ایجاد ارتباط، برای پیشرفت در مدرسه و برای زندگی روزمرة امروزی، اساسی است، توافق وجود دارد. علی رغم پیشرفتهای تکنولوژی در رشد تایپهای الکترونیکی، پردازش گرهای لغت و کامپیوترها، هنوز یادگیری خواندن و نوشتن ضروری است.
هدف ما در این مقاله:
1- توصیف مشکلات اصلی در کودکان در ارتباط نوشتاری و ارائه برخی متدهای ترمیمی
2- یاری رساندن به معلمان برای تشخیص و درمان کودکانی که در زمینه بیان انشائی دچار ناتانی های اساسی هستند می باشد.
3- امید است که تلاش های ما برای ارزیابی و ترمیم مشکلات بیان نوشتاری مورد استفاده خوانندگان، معلمان، والدین و بزرگسالانی که دچار ناتوانی بیان نوشتاری هستند، قرار گیرد.
مقدمه
بیان نوشتاری به ارتباط اندیشه ها با یکدیگر از طریق علائم نگاره ای اشاره دارد. این مسئله مستلزم داشتن فکری برای ارتباط، داشتن زبانی برای بیان این افکار، ترجمه ی شفاهی به علائم به صورتی که دیگران بتوانند افکار مورد نظر را بفهمند، است.
علاوه بر دست خط و هجی کردن به عنوان پیش نیازهایی برای بیان نوشتاری، پیش نیاز مهمتر رشد زبان می باشد.
آلی و دیش لر (1979 و Alley , Deshler) اظهار داشتند که بسیار احتمال دارد که بزرگسالان مبتلا به ناتوانی یادگیری در سنین اولیه کودکی در زمینه ی شنیدن، صحبت کردن، و نوشتن مشکلاتی داشته اند. همچنین جانسون و میکل بست (1967 و Mykelebust و Johnson) بر اهمیت درک شنیداری، بیان شفاهی و خواندن در تحول زبان نوشتاری، تاکید کرده اند.
فلپز- گان و فلپز- تراساکی (1982و) اظهار داشتند که، علاوه بر تحول زبان، «عمل نوشتن نیازمندی توانائیهای بصری مختلفی ست که به آرامی با مهارتهای حرکتی مناسب هماهنگ شده و یکپارچه می شوند.»
دانش آموزانی که دامنه ی لغاتشان محدود بوده و در خواندن و استفاده از گرامر و ترکیب جمله ضعیف هستند، مستعد داشتن مشکلاتی در سازماندهی و تنظیم افکارشان به شکل مناسبی جهت بیان نوشتاری هستند. انشاءهای کتبی آنها کوتاه بوده و به نظر می رسد که از افکار پیچیده اجتناب می کنند.
بلچ (1975 و Belch) دریافت اشکالات در بیان نوشتاری شامل خطاهای گرامری، اشتباه هجی کردن کلمات، و خطاهایی در نقطه گذاری، می باشد.
دشلر و فرول وکاس )1978 و Deshler , Ferrell , Kass) دریافتند که، دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری، در بازبینی تکالیف تحصیلی خویش، فقط در حدود یک سوم از خطاهایی را که مرتکب شده اند، تصحیح می کنند. آنها غلط گیری کردن و یا خود-بازبینی تکالیف خویش را فرا نگرفته اند.
در نتیجه، دانش آموزان یاد می گیرند به شیوه های مختلفی این نوع از مشکلات بیان نوشتاری را جبران کنند. آنها از نوشتن اجتناب می کنند. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری از نوشته های دیگران استفاده می کنند، گزارش ها را به شکل خلاصه می نویسند. اگر قابل دسترسی باشد از ضبط صوت استفاده می کنند، و امتحانات شفاهی را به امتحانات کتبی ترجیح می دهند. (آلی و دیشلر، 1979) به هر حال این نوع از راهبردهای جبرانی، کمک های محدودی برای دانش آموز هستند زیرا این راهبردهای برای انجام تکالیف فراوان روزانة او که نیازمند بیان نوشتاری است، کافی نیستند.
بیان نوشتاری
یکی از انواع ناتوانیهای یادگیری بیان نوشتاری است که به انتقال ایده ها و افکار به دیگران از طریق علائم نگاره ای اشاره دارد. ناتوانی های زبان نوشتاری شامل نواقصی در درک مطلب شنوایی، بیان شفاهی و خواندن می باشد. نگرش نسبت به تکالیف نوشتنی نیز یک جنبه ی مهم مشکلات زبان نوشتاری است.
عوامل موثر در ناتوانیهای زبان نوشتاری
در ملاحظه همبسته های بیان نوشتاری، اعتقاد به این امر که بیان نوشتاری، بالاترین پیشرفت بشریت است، ضروری به نظر می رسد و فقط وقتی همه ی سطوح مقدماتی آن فراهم شده باشد، بدست می آید. (میکل بست- 1965)
سلسله مراتب اجزاء فنون زبان توسط گلوگ (1971-Kellog) طرح شده است. این اجزاء شامل تجربه کردن، شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن می باشد. از آنجائیکه توانائیهای تحولی و مهارتهای تحصیلی زیادی، برای آسان ساختن زبان نوشتاری ضروری می باشد، امکان بررسی همه آنها در اینجا وجود ندارد. ما چهار عامل اصلی که به نظر میرسد بطور اختصاصی با زبان نوشتاری مرتبط می باشند، را مورد بحث قرار می دهیم: 1- زبان شفاهی دریافتی 2- زبان شفاهی بیانی 3- خواندن 4- انگیزه
زبان شفاهی دریافتی
دانش آموزانی که در فهم آنچه می شنوند اختلال دارند، معمولاً در رشد سلامت بیان شفاهی مانند زبان نوشتاری دچار مشکل هستند. این دانش آموزان به دلیل دامنه لغات محدود، مشکلاتی در درک مطلب خواهند داشت و مستعد هستند که به جای تفکر انتزاعی در سطح تفکر عینی باقی بمانند. (جانسون و میکل بست- 1967).
ناتوانی های تحولی که باعث مشکلاتی در زبان شفاهی دریافتی می شوند همچنین با زبان نوشتاری نیز تلاقی خواهند داشت.
زبان شفاهی بیانی
اختلالات در زبان شفاهی بیانی معمولاً در زبان نوشتاری دانش آموز به شکل مشکلاتی در ترکیب و دیگر کنش های گرامری، سازماندهی کلمات در درون جملات، حذف انتهای کلمه، استفاده ناصحیح از زمان افعال و ضمائر، اغتشاش در ترتیب کلمه، دامنه لغت پراکنده و اشکال در کلمات یادآوری شده، می باشد.


نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید بر نقش کتابخانه های مجازی

عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیازمیباشد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 23
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید بر نقش کتابخانه های مجازی

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید برنقش کتابخانه های مجازی

چکیده:
عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیاز می باشد. امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاههای اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان میشود. این مقاله درصدد آن است تا پس ازارائه تعریفی جامع ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی- مساله آموزش مجازی و ازراه دورو نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دراین آموزش را مورد بررسی قراردهد و با تاکید برآموزش سیستمی- انواع آموزش به صورت مجازی را بیان کند. مسلما برای آموزش افراد به صورت مجازی و توسعه دانش آنها- نیازمند منابعی خواهیم بود که این منابع جزازطریق کتابخانه ها قابل تامین نیستند. کتابخانه ها میتوانند با تهیه منابع الکترونیکی و تحویل آنها به اعضای جامعه اطلاعاتی نقش عمده ای درآموزش و گسترش دانش داشته باشند.

مقدمه
انسانها از اولین لحظات زندگی درحال تلاش و تکاپو هستند. دلایل مختلفی برای این تلاش وجود دارد. عده ای درجستجوی نان و عده ای درصدد کسب نام هستند.عده ای مجموعه ای ازخواسته ها را می طلبند. نقطه مشترک تمام این تلاشها نیازاست و این تکاپو جهت تامین نیازها صورت میپذیرد.نیازاست که شخص را به تحرک وا میدارد و به کارهای فرد جهت میدهد.
هرخدمتی که ارائه شود و هرنیازی که تامین گردد یک محصول است که میتواند شامل عقاید-مکانها-خوراک-پوشاک و اطلاعات باشد. یکی ازاساسی ترین نیازهای بشر دسترسی به اطلاعات است. تا اطلاعات وجود نداشته باشد- امکان تامین هیچ یک ازنیازهای بشری وجود ندارد. پس به گونه ای میتوان عنوان کرد که اطلاعات مادر تمام نیازهای بشری میباشد. اطلاعات عنصری است که همواره با بشر همراه بوده است- ولی به دلیل محدود بودن نیازهای بشر چندان مورد توجه قرارنداشت. با برقراری ارتباط میان جوامع و پدید آمدن نیازهای مختلف و ابداعات گوناگون-اطلاعات نیز اهمیت پیدا کرد تا آنجا که بشر وارد دوره ای شد که آنرا عصراطلاعات نامید(3).
اطلاعات با زندگی بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی میباشد. علت اطلاق اصطلاح "عصر اطلاعات" به دوره حاضر به دلیل گستردگی میزان اطلاعات و سرعت تبادل آنها ازطریق محملهای اطلاعاتی مختلف میباشد. دراین دوره-بشر بیش ازپیش خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط با جوامع دیگربرای کسب اطلاعات میداند. این حجم گسترده اطلاعات و چگونگی تبادل آن- جامعه امروزرا درآستانه ورود به فرهنگی قرارداده است که درآن آموزش-اطلاعات و دانش محورهای اصلی پیشرفت جامعه خواهند بود. امروزه اطلاعات جایگزین تمامی عناصرتعیین کننده شده و نیز انقلاب صنعتی شده است. دراین مقاله، پس ازتعریف اجزای اصلی دریک فرایند آموزشی، انواع یادگیری درمحیط الکترونیکی معرفی خواهند شد و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیزکتابخانه های مجازی، درامریادگیری، مورد بحث قرارخواهدگرفت.

تعریف اطلاعات
اطلاعات عبارت است از داده های شکل گرفته و تغییر یافته به طوری که معنی دار و مفید باشند.
اطلاعات با بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی است به دلیل آنکه انسانها سبب انتقال اطلاعات میشوند. تقسیم کارمیان انسانها به منظورتامین نیاز ارتباطات میان انسانها زمینه سازانتقال اطلاعات بین افراد است. اطلاعات آن چیزی است که بتواند درسیستم ذهنی دریافت کننده دگرگونی ایجاد کند و ازبی نظمی بکاهد. حاصل این دگرگونی درسیستمهای انسانی- پدید آمدن دانش و توانایی تصمیم گیری است.

تعریف دانش
هرفرد درهرلحظه اززمان دارای ساختی ذهنی است که دانش اورا تشکیل میدهد. این دانش به تدریج و درطول زمان ازطریق جذب پاره های مختلف اطلاعاتی به دست آمده است و چون افراد-پیوسته ازمحیط پیرامون خود –آگاهانه یا ناآگاهانه-اطلاعات کسب میکنند این دانش درحال افزایش و گسترش است. به این ترتیب میتوان گفت که دانش ترکیبی سازمان یافته ازاطلاعات میباشد.درصورتی که پیشداشته های فرد با یافته های نو ترکیب شود دانسته پدید می آید. هرچه که برای فرد چیز تازه ای داشته باشد دانش خواهد بود. اطلاعات باید ازمجراهای مختلف بگذرد و جذب ذهن شود. پس کسب دانش باید تدریجی باشد تا کاملا درترکیب ذهن جای بگیرد.
دانش را به دودسته تقسیم میکنند:
• دانشی که خودش را می شناسیم.
• دانشی که میدانیم درکجا میتوانیم اطلاعاتی راجع به آن پیدا کنیم.
دردنیای امروز- مورد دوم اهمیت فراوانی پیدا کرده است و بیاموزیم که چگونه بیاموزیم بیانگراین مطلب است.. کسب دانش میتواند به طرق مختلفی صورت بگیرد. اما به طورکلی ازدوطریق میتوان به کسب دانش پرداخت، به صورت رسمی و محدود دریک مکان و زمان خاص و برنامه ای منظم یا اینکه غیررسمی، بدون اینکه نیازباشد درمکان و زمان خاصی افراد گردهم جمع شوند و دانش مورد نیازخودرا به دست آورند.این نوع کسب دانش،یادگیری مادام العمرهم نامیده شده است. بنابراین میتوان گفت هدف نهایی بشر ازکسب دانش، یادگیری میباشد. اما باید دید که فرایند یادگیری چیست.

تعریف یادگیری
تحولات و دگرگونی هایی که درزندگی بشر رخ داده است، به دلیل آموزش و یادگیری میباشد.شکی نیست که اهمیت یادگیری دررشد آدمی، بسی فراترازچشم انداز اندیشه های اوست.چون محیط زندگی آدمی همواره درمعرض تغییراست، انسان برای غلبه براین دگرگونی ها ناچار است یادبگیرد.
یادگیری به طورکلی، فعالیتی دگرگون کننده است و افراد را برای مقابله با رویدادهای محیطی آماده می سازد. یادگیری درواقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه هاست. یادگیری درحقیقت، دارای مفهوم بسیارگسترده ای است که درقالبهایی چون نگرشهای نو، حل مساله، کاربرد معلومات دراستدلال، تفکر و ... به وجود می آید. تعاریف گوناگونی برای یادگیری ارائه شده است.اما بسیاری ازمحققان معتقدند که(( یادگیری تغییری است که براثرتجربه یا آموزش دررفتارموجود زنده پدید می آید.)) یادگیری، تغییری است که دراثرتدریس مطالب و مهارتهای گوناگون دررفتار یادگیرندگان ایجاد میشود. ممکن است این رفتار درکوتاه مدت قابل مشاهده باشد و یا این رفتار ممکن است درکوتاه مدت غیرقابل مشاهده باشد(2).به هرحال، این آموخته ها درطول زندگی موجب تغییر دررفتار و بینش یادگیرندگان می شوند. همانطورکه ذکرشد، انسانها برای دستیابی به نیازهای مختلف به کسب اطلاعات و دانش می پردازند و می آموزند. بنابراین دریادگیری باید این اختلاف درنیازها و سلایق و تفاوتهای یادگیری را درنظرگرفت. نباید انتظارداشت که افراد به طوریکسان، مطلبی را یادبگیرند. باید به انگیزه های یادگیرنده نسبت به مواد آموختنی توجه کرد. بدون شک، حالت ایده آل یادگیری، یادگیری مطلوب است. برای اجرای یادگیری مطلوب هم ابزارها و منابع متنوعی وجود دارند که با پیشرفت فناوری برتعداد آنها افزوده میشود. باید درنظرداشت که میزان موفقیت هرجامعه، وابسته به توان یادگیرندگانی دارد که درگیرفرایند یادگیری همیشگی هستند.


اختلال نقص در توجه (آموزش حروف)

اختلال نقص در توجه یکی از مواردی است که در اغلب ناتوانیهای یادگیری همراه و بدون پرفعالیتی دیده می شود کودکی که مبتلا به این اختلال می باشد اصولاً علائمی از بی ثباتی در توانایی های شناختی مربوط به تکالیف تحصیلی و عملکردی متغیر را از خود نشان می دهد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 12 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 10
اختلال نقص در توجه (آموزش حروف)

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

اختلال نقص در توجه (آموزش حروف)

مقدمه
اختلال نقص در توجه یکی از مواردی است که در اغلب ناتوانیهای یادگیری همراه و بدون پرفعالیتی دیده می شود کودکی که مبتلا به این اختلال می باشد اصولاً علائمی از بی ثباتی در توانایی های شناختی مربوط به تکالیف تحصیلی و عملکردی متغیر را از خود نشان می دهد که اغلب موجب پریشانی معلم، والدین و حتی خود کودک می شود از نظر سبب شناسی و درمان بسیار اهمیت دارد که بدانیم اختلالات توجه در برخی موارد با فعالیت حرکتی زیاد بدن همراه می باشند.
به منظور تشخیص اختلال نقص در توجه می بایستی کودک ملاکهای بی توجهی (نظیر شکست در به انجام رسانیدن کارهایی که شروع کرده، شکست در گوش کردن، حواسپرتی، مشکل در تمرکز یا دقت در انجام یک بازی) و تکانش (از قبیل انجام اعمال قبل از تفکر، از کار به کاری دیگر پرداختن، مشکل در سازماندهی، نیاز به کنترل کننده، فریادهای ناگهانی در کلاس، مشکل در منظر ماندن) را داشته باشد.
برای تشخیص ADD همراه با پرفعالیتی، می بایست کودک علاوه بر حواسپرتی و علائم کنترل ضعیف تکانه ها، فعالیت زیاد را نیز داشته باشد. فعالیت حرکتی زاید ممکن است به صورت مشکل در یک جا نشستن یا مشکل در یک جا ماندن، راه رفتن و دویدن زیاد و راه رفتن در خواب مشاهده شود.
ناتوانیهای توجهی
یکی از فراوان ترین مشکلات در میان کودکان که موجب کاهش کارایی آنان در مدرسه می گردد در فقدان توجه است مشاهدات نشان می دهد که هنگامی کودک در تمرکز بر روی تکلیف طرح شده، با شکست مواجه می شود و نمی تواند سر و نگاهش را به سمت معلمی که در حال آموزش به اوست جهت دهد و یا در دنبال کردن دستورالعمل ها شکست می خورد از طرف دیگر ادامه کار بر روی یک تکلیف معین، تعیین جهت نگاه و سر، حالت چهره، مراقب و گوش به زنگ و اجرای دستورالعمل ها و موفقیت در عملکرد نشان دهنده رفتار توجه کودک است.
به هر حال وقتی کودک مبتلا به نقصان شدید توجه است این مشکل می تواند اثرات مخربی بر یادگیری او داشته باشد.
طبقه بندی کاستیهای توجهی
1- بیش فعالی که به وسیله فعالیت حرکتی بیش از حد مشخص شده است.
2- حواسپرتی بر حسب تمرکز بر روی محرک غیرمربوط یا نامناسب و داشتن مشکلاتی در تداوم توجه به مطالب مربوط، مشخص شده است.
3- بازداری زدائی یا تمایل به دادن پاسخ به آشفتگی درونی و بیرونی.
4- درجا ماندگی یا تکرار رفتارهایی که وقتی طولانی تر از حد معمول می شوند، رفتارهای نامناسب تلقی می شوند.