دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
تحقیق در مورد معماری کشور مصر
مقدمه:
طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است.
یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل اورده اند، پیشینة تمدن و فرهنگ مصر باستان نیز تاکنون روشن نشده است.
تاریخ نویسان متعصب و تندروی مصری بر پایة گفته های کاهنین مبدأ تاریخ این کشور باستانی را همزمان با آغاز فرمانروائی سلسله خدایان به سال
554/30 ق.م دانسته اند. این در حالی است که تاریخ نویسان بی طرف شروع تمدن و فرهنگ این کشور را سال 5619 ق.م با آغاز فرمانروایی منس و تشکیل نخستین سلسله از فراعنه می دانند. از این رو نگارنده نیز در این نوشتار میانگین تاریخهای یاد شده را که از سوی اکثر تاریخ نویسان و مصرشناسان پرآوازه پذیرفته شده است، برگزیده و سال 4800 ق.م را تاریخ آغاز عملیات ساختمانی هرم گیزا قرار داده است.
کشور باستانی مصر یا به گفته ای گهواره تمدن جهان میان 23 تا 32 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 25 تا 35 درجه طول جغرافیای شرقی قرار دارد (شکل 1).
این کشور به طول تقریبی 1500 کیلومتر از شمال به دریای مدیترانه، از جنوب به کشور سودان، از باختر به کشور لیبی و از خاور به دریای سرخ راه دارد. از گستره 990 هزار کیلومتر مربعی که در بر دارد، تنها 250/31 کیلومتر مربع یا نزدیک به 3 درصد آن قابل کشاورزی و 500/32 کیلومتر آن قابل سکونت است.
از آنجا که بیشترین بخش از خاک کشور مصر را بیابانهای سوزان و بی آب و علف تشکیل داده، تنها کرانه های رود نیل و بویژه دلتای آن بهترین وموقعیت برای کشاورزی و سکونت در مصر و بخضی از قاره آفریقا را دارا می باشد (شکل 2).
با درنظر گرفتن این موقعیت جغرافیایی استثنایی، مصر مناسبترین منطقه برای مهاجرت اقوام گوناگون از کشورهای همسایه بوده است.
جمعیت این کشئر هم اکنون نزدیک به 60 میلیون نفر می رسد و پایتخت آن شهر قاهره است. این شهر در مصر باستان به نام هایاپولیس نامیده یم شده است و ویرانه های آن نیز در نزدیکی شهر قاهره مشاهده یم شود.
یادآوری می شود که فرمانروایان سلسله نوزدهم فراعنه پایتخت خود را به شهر تانیس در شمال شرقی دلتای نیل جابجا نمودند، ولی پس از تسلط اعراب به مصر و به دستور عمر خلیفه مسلمانان، پایتخت مصر بار دیگر به شهر قاهره که از مرکزیت بیشتری برخوردار بود انتقال یافت.
رود نیل با ویژگیهای استثنائی خود پس از سرچشمه گرفتن از مناطق استوائی و گذشتن از کشورهای مجاور به طول تقریبی 1000 کیلومتر در خاک مصر جریان دارد (شکل 3).
سطح آب نیل که یکی از طولانی ترین رودهای جهان بشمار می رود، با طغیان سالیانه خود که از اواسط خردادماه آغازب و تا پایان آذر ادامه دارد، نزدیک به 9 متر بالا آمده و مواد رسوبی و حاصلخیز را همراه با جریان خود به کرانه ها و بویژه دلتای آن حمل و شش تا ده هزار کیلومتر از هر سو کرانه ها را جهت کشاورزی آماده می نماید.
وزش بادی که در کشور مصر به مدت سال از شمال به جنوب ادامه دارد، جابجایی اهالی و حمل و نقل فرآورده های کشاورزی را از راه رود نیل آسان می نماید.
مهمترین فرآورده های کشاورزی مصر عبارتند از گندم، جو، حبوبات، کنف و پنبه که صادرات کشور رتا در بر می گیرد. شایان گفتن است که مصریان شاید نخستین قومی باشند که پنبه را شناخته و آن را برای پوشش و لباس بکار برده اند (شکل 4).
فرآورده های کشاورزی و کانی در مصر باستان بازار تمامی کشورهای کرانه دریای مدیترانه را به دست گرفته و با نظام رایج داد و ستد به گونه پایاپای این فرآورده ها در برابر طلا و عاج معامله می شده اند.
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان و بازدیدمنندگان
هرم بزرگ گیزا از زبان تاریخ نویسان مغرب زمین
اهرام سه گانه و بویژه هرم بزرگ که در جهان به نام یکی از عجائب هفتگانه نامیده شده است، پس از پایان ساختمان که متأسفانه از تاریخ دقیق آن آگاهی در دست نیست، بارها و بارها مورد تخریب افراد و گروههای گوناگون قرار گرفته و دیگر بار به فرمان فراعنه و بزرگ مردان تاریخ مصر بهسازی و نوسازی گشته است.
در روند این فراز و نشیب ها، برای آخرین بار پس از 2000 سال در سلسله نوزدهم فراعنه، به فرمان رامسس دوم فرعون دانشمند و هنرپرور، هرم مورد بهسازی بنیادین قرار گرفت، بخشهایی از این ساختمان شگفت انگیز که گمان می رفت برای همیشه باید از دیدی همگان پنهان بماند، برابر طرح اولیه ساختمان که کاهنین مورد اعتماد به دست آمده بود، مهر و موم گشت و بدین سان ورود و بازدید از هرم ممنوع گردید. با روی کار آمدن سلسله بیست و هفتم یا سلسله فراعنه ایرانی هرم بار دیگر بازگشائی و بازدید از آن برای همگان آزاد اعلام شد.
هرودت نخستین تاریخ نویسی می باشد که هنگام عزیمت به ایران به دعوت خشایارشاه در سال 420 ق.م از مصر و اهرام بازدید نموده است. پس از بازدید هرودت از مصر، تاریخ نویسان پرآوزاة جهانی گزارشهای گوناگونی در بارة اهرام منتشر نموده اند، ولی متأسفانه در این راستا کمتر گزارشهای مستندی که بر پایه برگردان حروف هیروگلیف استوار باشد مشاهده می شوند.
در این نوشتار کوشش بعمل آمده است که تا حد امکان سخنان و دیدگاههای نویسندگان و تاریخ نویسانی را که به برگردان حروف هیروگلیف دسترسی داشته اند گردآوری و چکیدهای از آنها را در اختیار خوانندگان گرامی فرار دهیم.
هرودت که شاید بتواذن به گفته هایش در مقایسه با سخنان دیگر تاریخ نویسان در سده های پیش از میلاد بهای بیشتری داد، در پاسخ به این پرسش که چرا جسد فرعون در نخستین طبقه از واحد پنج اشکوبه ای که به نام وی نامگذاری شده یافت نگردیده است می گوید:
مصریان بر این باور بودند که روح پس از مدت زمان بسیار کوتاهی دیگر بار به کالبد حلول خواهد نمود. از این رو جسد فرعون را نخست به صورت امانت در نخستین طبقه قرار دادندذ، تا در فرصتی مناسب به منزلگاه همیشگی خود که سردابی در ژرفای 10/58 متری از کف هرم می باشد جابجا نمایند. آنان با تدابیری که اندیشیده بودند می توانستند هنگام نیاز این سرداب را به وسیلة کانالی که به رود نیل پیوند داشت از آب پر نموده و بدین سان جسد را از دستبرد و تاراج یغماگران برهانند.
از آنجا که هرودت برای نخستین بار از احتمال وجود این سرداب سخن گفته و محل ورود به سرداب نیز تا کنون کشف نشده است، سرداب یاد شده به نام سرداب فرضی هردوت نامیده شده است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
گذری بر مشق های پنهان در کاخ عالی قاپوی اصفهان
پیش گفتار
نگار گری، ترجمه واژه ای و معرف هنری است که سالها با اصطلاح مینیاتور شناخته می شد و خود مینیاتور نوعی تزئینات ریز بر روی کتب و استخوان و عاج بود که در اروپا انجام می شد و از آنجا که اندازه نقاشی های این سبک، ریز و ظریف بود به مینیاتور شهرت یافت. بر پژوهندگان هنر پوشیده نیست که هنوز در باب این هنر و شناخت و دریافت اصالت آن اثری به تمامی در دست نیست و اکثریت این پژوهشها توسط اروپاییان و قطعا با منطق صوری و بصری خاص خودشان انجام شده که همین امر به لحاظ عدم حضور دید و اندیشه شرقی، آنچنان که آموزه های گذشته آنها به ایشان آموخته باشد، تاثیری قابل توجه در عدم پدیداری برخی وجوه پنهان و اصیل این هنر بر جای نهاده است که جای بسی تأمل دارد.
« اگر چه تا کنون برخی از پژوهشگران ایرانی در روشن کردن نکات مبهمی از تاریخ نقاشی ایران توفیق یافته اند، اما روی هم رفته ایرانیان سهم چندانی در تحقیقات مربوط به این هنر، ادا نکرده اند.»
اما فارغ از تمام شرح و بسط های محتوایی و تاریخ نگاری، آنچه در اینجا قابل ذکر است نادیده انگاشته شدن رشد این هنر در ذهن هنرمندان و برخی از آثار خلق شده است که از زیر شاخه های هنر تصویر گری و نقاشی به طور عام می باشد که به اعتقاد من این بُعد از هنر را، از برخی همت ها دور خواهد ساخت.
صفاتی همچون خشکی دید هنرمندان نگارگر، تحجر و تعصب در اعمال تکنیکها و اصول کار، عدم توانایی هنرمندان نگارگر( شرقی و ایرانی) در پرداخت عینی تر(رئال) در تصاویر« عدم وجود پرسپکتیو و مانند آن» و تعدادی دیگر از بحثها پیرامون این هنر گرانمایه و به اعتقاد من هنوز ناشناخته که این مقاله به حد بضاعت تنها به بخشی از خصوصیات خواهد پرداخت.
آنچه در این گفتار به آن اشاره خواهد شد رهیافتی است جهت شناخت و معرفی بخشی از روند رشد تکنیکی و دیدگاه مقوله هنر تصویر گری در دوره صفوی و آن دسته از تصاویری که تا کنون از دید اکثر منتقدان، محققان و هنر شناسان و مخاطبان مستور مانده است، حال برای نخستین بار تحت عنوان« مشق های پنهان» معرفی، و به آن پرداخته می شود.
معرفی و تحلیل مشق های پنهان، به دلیل جدید بودن موضوع و ناشناخته بودن آن، زمان بسیاری را می طلبد تا توسط پژوهشگران متخصص از دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله تحقیقی در حد گامی هر چند کوتاه از لحاظ زیبا شناسی، بعد تاریخی، فن شناسی و اصول حفاظت، این آثار را مورد بررسی قرار می دهد.
معرفی مشق های پنهان در کاخ عالی قاپوی اصفهان
بطور کلی آنچه به عنوان مشق های پنهان معرفی می گردد، موضوعی تحقیقی و پژوهشی است که آنچه می توان در توضیح آن قرار گیرد که این قسمت از 4 بخش تشکیل می شود.
الف: تکیه گاه، که بصورت دیوار، جرز، طاقچه و بیشتر با مصالحی مانند آجر، گچ و کاه گل ساخته می شود.
ب: لایه آستر؛ که جهت پر کردن خلل و فرج تکیه گاه و همچنین مسطح و یکنواخت نمودن آن ایجاد شده و معمولا این لایه از گچ زنده و یا کاهگل و یا هر دوی آنها به وجود می آید.
ج: لایه بستر؛ برای آماده تر شدن سطح کار، یک لایه گچ نرم به صورت کشته بر روی لایه آستر می آید. این لایه نازک، سطح کار را کاملا مسطح و صیقلی می نماید.
د: لایه بوم کننده؛ برای حرکت راحت قلم مو بر روی سطح دیوار و همچنین جذب کمتر زنگ توسط گچ، یک لایه نازک از کتیرا یا سر شیم و موادی از این قبیل به همراه گل سفید گل سرخ یا به تنهایی بر سطح کار و بر روی لایه بستر پوشش داده می شود.
در شکل مقابل این لایه ها را می توان مشاهده نمود.
پس از اینکه لایه بوم کننده بر سطح لایه بستر آمد و سطحی مناسب جهت نقاشی پدید آورد، در بعضی از قسمتهای آماده شده برای نقاشی نما به دلایلی( که در این مقاله ذکر شده است) استاد کار نقاش یا شاگرد، طراحی هایی با قلم مو انجام داده اند و سپس نقاشی اصلی بر روی آن اجرا شده است که هیچگونه ارتباطی با هم ندارند. زمان اجرای این مشق ها، این شناخت بوده که این طرحها زیر لایه رنگ پنهان می ماند پس به همین خاطر این مشق ها هم از لحاظ موضوع و هم از نظر حرکت قلم مو کاملا آزادانه اجرا شده است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
تحقیق در مورد تاریخ استان فارس
مقدمه:
منطقه فارس از قدیمترین مراکز تمدن ایران است، فارس در کتیبه های هخامنشی به صورت پارسه و در یونانی پرسیس که معرب آن فارس است آمده است یونانیان پرسیس را که تنها نام آن ایالت بوده اشتباها بر تمام ایران اطلاق می کردند که تا این اواخر هم اروپائیان در این اشتباه باقی مانده بود پارسی ها مردمانی آریایی نژاد بودند که تاریخ آمدنشان به این سرزمین روشن نیست، همین اندازه از بیانات پادشاهان آشور استنباط می شود که پارسیها نیز مانند مادها مدتهای مدید تحت تسلط آشوریها بودند و در اطراف ارومیه یا در کرمانشاهان کنونی سکونت داشته اند.
یعقوب لیث مؤسس سلسله صفاری در سال 2620 ه.ق به فارس لشکر کشید. پس از تسخیر استخر رهسپار شیراز شده بعد از یعقوب برادرش عمرو در سال 268 ه.ق عازم فارس شد و امنیت را در آنجا برقرار کرد بعد از صفاریان فارس به تصرف دیالمه آل بویه در آمد، عضد الدوله با اینکه بغداد را در تصرف داشت مع ذلک پایتخت خود را شیراز قرار داد، به فرمان وی بر روی رود کر سدی بسته شد که به بند امیر معروف است.
در سال 1325 ه.ق (1907 م) قرار داد روس و انگلیس مبنی بر تقسیم ایران به سه منطقه یعنی حوزه نفوذ روس در شمال و مرکز و منطقه نفوذ انگلیس در جنوب شرقی و منطقه بیطرف در جنوب غربی منعقد گردید و در سال 1915 میلادی پس از آنکه روسها تا اصفهان پیش راندند و انگلیسها در جنوب قوای امنیه و طرفداران وکلای مهاجر ایران را مغلوب ساخته بودند، دولتین روس و انگلیس قرار داد 1907 را از میان بردند و به جای آن قرار داد دیگری که به قرارداد 1915 معروف شد، بین خود بستند، به این معنی که منطقه بیطرف را بکلی حذف کردند و قرار بر این گذاشتند که روسها تا حدودپانزده هزار متری قزاق تجهیز کنند تا بتوانند حافظ منافع روسها در شمال ایران باشند و همچنین نیرویی به همان اندازه بنام پلیس جنوب در فارس، کرمان، یزد، اصفهان تحت عنوان حفظ امنیت راههای جنوب ایران با هزینه دولت انگلستان به وجود امد.مرکز استان فارس شیراز است و شهرستانهای تابعه آن عبارتند از :کازرون، جهرم، داراب، فیروز آباد، لار، استربان، مرودشت، آباده، اقلید، نیریز ، فسا و ممسنی.
شیراز
شهرتان شیراز در فاصله 919 کیلومتری تهران واقع شده، از شمال به آباده از مشرق به فسا و نیریز، اصطهبانات، از جنوب به فیروزآباد و از مغرب به کازرون محدود است.
در بعضی از داستانها بنای شیراز را به شیراز پسر فارس بن طهمورث نسبت مب دهند و همین افسانه ها دال بر قدمت این شهر است مضافا به اینکه ویرانه های تخت جمشید گواه بر این مدعاست، شهر شیراز از دوره ساسانیان سابقه دارد ولی شهرت و اعتبار و اهمیت آن از دوران اسلام به بعد است. در اواخر خلافت عمر، شهر به تثرف ابوموسی اشعری و عثمان بن ابی العاص درآمد، محمد برادر یا پسر عم حجاج بن یوسف ثقفی والی معروف عراق در سال 64 ه.ق شهر را از نو بنا کرد3. و از این زمان به بعد روز به روز بر وسعت و اهمیت آن اضافه شد تا جایی که در قرن چهارم هجری وسعت شهر بالغ بر یک فرسخ مربع شد.
نوه عضدالدوله باروتی به طول 12 هزار متر که دارای 11 یا 12 دروازه بود در اطراف شهر کشیدند و این بارو توسط محمود شاه در اواسط قرن هشتم4 مرمت شد. در قرن هشتم هجری حمدالله مستوفی از شیراز دیدن کرده و از هفده محله و نه دروازه و از مساجد معروف آن و بیمارستان عضدی و مرقد پسران امام موسی کاظم علیه السلام یاد کرده است.
کریم خان زند شیراز را پایتخت خود قرار داد و به فرمان وی بر گرد شهر باروقی کشیده شد و خندقی هم حفر گردید، در شهر بناهایی تازه، بازارها و کاخها بنا شد که از ان جمله خلوتخانه کریم خانی، مسجد، بازار و حمام وکیل را می توان نام برد.
آرامگاه دو شاعر بزرگ ایران، سعدی و حافط در این شهر است و مقبره خواجو در کنار دروازه شهر جای دارد. آثار و ابنیه بسیار از ادوار مختلف در شیراز به یادگار مانده که مهمترین و معروفترین آنها عبارتند از:
تل باکون که در نزدیکی تخت جمسید واقع شده و متعلق به دوران قبل از تاریخ است و ویرانه های شهر استخر قدیم واقع در جلگه مرودشت، در اطراف این محل آثاری از دوره هخامنشی و از دوران اسلامی دیده می شود و بند امیر واقع در جنوب شرقی مرودشت که در این محل پل تاریخی و بند عظیمی بر روی رودخانه کر ساخته شده، متعلق به نیمه اول قرن چهارم هجری و از آثار عضد الدوله دیلمی و پاسارگاد واقع در دشت مرغاب که مشتمل استبر آثار اولیه دوران هخامنشی تخت جمشیدواقع در 57کیلومتری شیراز به استناد مفاد کتیبه ای که بر روی سنگ نقد شده این آثار از زمان داریوش اول شروع شده به داریوش سوم ختم شده. یعنی در فاصله یکصد و پنجاه سال ساخته شده و قصر ابو نصر پایتخت سلیمان واقع در 6 کیلومتری مشرق شیراز متعلق به دوران هخامنشی و نقش رستم واقه در کوهستان حاجی آباد مشتمل است.
دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
تحقیق در مورد روستای برسیان
توانمندیهای طبیعی و انسانی روستای برسیان
توانمندیهای هر منطقه تحت کنترل عوامل مختلفی است، توانمندیهای طبیعی را نوع آب وهوا و خاک کنترل می کند و توانمندیهای انسانی را کثرت و میزان سواد و تخصص جمعیت آن منطقه تحت کنترل دارد.
قرارگرفتن روستای برسیان در منطقه حاشیه کویر و تأثیر آب وهوای کویری بر آن و عدم وجود رودخانه ای دائمی( بجز سهمیه کمی از رودخانه زاینده رود) در این مناطق از توانائیهای طبیعی آن کاسته است. ولی با این حال استعداد و توانائی های روستای برسیان را درزمینه کشاورزی و تنها در شاخه زراعت می توان مورد بررسی قرار داد. زیرا بنابر دلایلی چون عدم وجود امکانات فنی و تخصصی و عدم سرمایه گذاری در شاخه های دیگر. کشاورزی در این منطقه تنها در زمینه زراعت و آن هم بصورت سنتی انجام می گیرد.
میزان اراضی قابل کشت در این روستا حدود 1500 هکتار می باشد که تنها سالانه 50 هکتار آن زیر کشت مجدد می رود. و آن هم در صورت وجود آب کافی شیوه کشت اراضی این روستا به علت کمبود نزولات آسمانی قاعدتاً بصورت آبی می باشد. و همه این موارد حکایت از ضعف توانمندیهای این روستا در تنها زمینه مهم فعالیت اقتصادی مردم این روستا یعنی زراعت دارد.
محصولات کشاورزی روستا شامل گندم، جو، ذرت، و به میزان کمی سیفی جات می باشد. باتوجه به نیاز مردم کشور به این محصولات و نیز وجود زمینهای قابل کشت دراین روستا واضح است که می توان با جذب سرمایه های داخلی و ایجاد امکانات تخصصی و تخصیص بودجه های دولتی به میزان کشت این محصولات افزوده و بر توانائیهای کشاورزی این روستا رونق دوچندان داد.
البته در سالهای اخیر طرح های توسعه کشاورزی از جمله اصلاح اساسی شبکه آبرسانی( کانال کشی) فعالیتهای اساسی ترویجی و آموزشی و طرح مشارکت مردمی در این فعالیتها صورت گرفته است.
روستای برسیان از نظر دامداری بر دو نوع تقسیم می شود:
الف) دامداری سنتی: که هر خانه روستایی چند رأس اعم از گوسفند، بز، گاو، گوساله و نیز تعدادی که جنبه اقتصادی مهمی ندارند و تنها جهت رفع مایحتاج ساده و اولیه هر خانوار در روستا از آنها استفاده می شود.
ب) دامداری متمرکز یا صنعتی: که در اطراف روستای برسیان وجود دارد و تعداد آن حدود 10 واحد می باشد. و شامل 2 واحد مرغداری، 2 واحد گاوداری و 6 واحد آن مربوط به پرورش گوسفند است. باید متذکر شد که این دامداریها مربوط به اهالی روستا نبوده و توسط افراد دیگر اداره می شوند. این روستا در سال 1365 دارای 4200 رأس گوسفند و بز و حدود 300 رأس گاو و گوساله بوده که درسال 1375 این تعداد به ترتیب به 4600 و 320 رأس افزایش یافته است. با احتساب موارد فوق در سال 1380 این روستا به دو صورت دارای دام می باشد. اول بصورت انفرادی و سنتی و دوم بصورت صنعتی که مربوط به افراد غیرروستایی است.
سطح کل باغات روستا 140 مترمربع است که بصورت باغچه ای و اطراف جاده اصلی واقع شده است .
توانمندیهای انسانی روستا:
روستای برسیان شامل 485 خانوار می باشد که غالباً به فعالیت در زمینه کشاورزی مشغولیند و در سایر موارد 5 خانوار از کارهای دولتی 100 خانوار از کارگری و حدود 30 خانوار از کار آزاد و خرید و فروش ارتزاق می کنند. جمعیت روستا طبق آخرین سرشماری 1557 نفر می باشد و حدود 25% اهالی هم اکنون بیکار و در جستجوی شغل می باشند.
زنان و دختران غالباً خانه دارند و بخشی از آنها در زمینه هنرهای دستی از جمله قالیبافی فعالیت می کنند.
همانطور که در مقدمه این بخش ذکر شد توامندیهای انسانی هر منطقه متأثر از جمعیت و میزان تخصص وسواد آنان می باشد.
از لحاظ کثرت نیروی جوان روستای برسیان در موقعیت خوبی قرار دارد. ولی بنابر دلایلی چون عدم بروز امکانات آموزشی و تخصصی کافی این نیروی بالقوه به نیروهای فعال و بالفعل و مؤثر در اقتصاد و رونق روستا تبدیل نشده است. جمعیت بی سواد روستا خیلی کم است ولی افراد باسواد نیز تنها در حد دیپلم به تحصیل پرداخته اند.
نسبت جنسی در روستا در سال 1375 از مجموع 795 نفر مرد و 752 نفرزن حدود 9/100 بوده و در سال 1380 از مجموع 787 نفر مرد و 770 نفر زن در حدود 2/102 بوده است.
در مورد سایر توانمندیها در روستای برسیان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
صنایع: در روستای برسیان دو نوع صنعت موجود است:
الف: ساختمان سازی و کارگری ساختمان: که در این روستا تعداد حدود 35 نفر را بخود مشغول داشته است و در ساخت وساز ساختمانهای نوساز روستا و نیز روستاهای اطراف مشغول به فعالیت می باشند.
ب: صنعت قالیبافی: که اکثریت زنان روستایی( اعم از خانه دار، محصل، پیر و جوان) را به خود مشغول نموده و تعداد انها در حدود 344 نفر می باشد و برروی 317 دار قالی فعالیت دارند. دارهای قالی اکثراً بصورت منفک و جداگانه در خانه های روستایی موجود است و روستا به صورت متمرکز دارای کارگاه مشخصی نمی باشد اما آنچه مورد توجه است تأثیر بسزایی است که این صنعت در وضعیت اقتصادی هر خانوار بازی می کند زیرا تمامی خانه ها و اهالی خانه ترجیح می دهند در کنار امور کشاورزی و یا خدماتی به امر قالیبافی نیز بپردازند و از آن بعنوان یک منبع اقتصادی بهره مند گردند.
عمده قالیهای بافته شده در این روستا در ابعاد هشت تایی و 12 متری با کچک ترنج و نقشه نائینی است که درآمد بسزایی را عاید هر خانوار می کند اکثریت قالیهای را افراد غیرحرفه ای و قالیهای 12 متری را قالیبافان مجرب می بافند.
دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
تحقیق در مورد روستای دوز عنبه
موقعیت جغرافیایی
روستای دوز عنبه روی سراشیبی تپه ای که شیب آن از شمال به جنوب است واقع شده . در قسمت شمال این روستا روستایی به نام اسکول دره قرار دارد و در قسمت جنوب روستایی به نام آجین دوجین قرار دارد و در قسمت شرق روستایی به نام ولیان و در قسمت غرب تپه ای به نام قراول (نگهبان) قرار دارد ، دارای آب و هوای کوهستانی و سرد است و در گذشته تنها وسیله حمل و نقل قاطر و الاغ بود . و روستاییان در گذشته محصولات خود را به دیگر نقاط می بردند و لوازم مورد نیاز خود را از دیگر روستاها تهیه می کردند .
در بهار به کشت و کار و کشاورزی مشغول بودند و با فرا رسیدن زمستان به پذیرایی از گاوها و گوسفندان می پرداختند و در فصل پاییر اهالی ده برای غذای زمستانه حیوانات خود انبار می کردند و در زمستان از آنها استفاده می کردند .
شغل مردم کشاورزی ، دامداری و در کنار نگه داری گاو و گوسفند مرغ نیز پرورش می دادند و در گذشته که گاز وجود نداشت زنها مجبور بودند برای گرم کردن خانه و درست کردن غذا از آتش استفاده کنند به این اجاق ها که روی آنها غذا درست می کردند اصطلاحاً «کله» می گفتند «به فنحه کاو کسره ی» و ساعتها مجبور بودند که در سرما و یا گرما در کنار آتش غذا درست کنند ، برق هم نبود و از چراغ استفاده می کردند لوله کشی آب در خانه ها موجود نبود و برای تهیه آب باید به چشمه ها و آب انبارها می رفتند که بعداً به شرح آن می پردازیم .
بعد از تقیه امام جعفر صادق نوادگان و فرزندان آنها به خاطر فشار دشمنان هر کدام به طرفی مهاجرت کردند که از جمله آنان یحیی فرزند امام موسی کاظم به همراه مادر و خواهرش بودند که اینها به خاطر فشار دشمنان به سمت روستای دوزعنبر کشیده شدند . در آن زمان روستای دوزعنبه خالی از سکنه بود ولی روستای مجاور به نام ولیان که در آن اربابزادگان و زمین داران زندگی می کردند .
بین دو روستای دوزعنبه و ولیان کوهی قرار داشت که اربازادگان ولیان به خاطر تسلط داشتن بر نواحی فرد یا افرادی را به عنوان نگهبان به آنجا فرستاده بودند و نام آن کوه را به خاطر همان نگهبانان «قراول» می گویند .
در مسیر آمدن این بزرگواران را که در آنجا مادر حضرت یحیی فرزند خود را سقط می کند و در همانجا برسر و صورت خود می زند و می گوید «حکم والی» یعنی بچه ام که مانند گل است از بین رفت این راه برا روستاییان دارای ارزش خاصی است .
از طرف دیگر گوهرتاج در مشهد به خاطر ارادت به امامان در هر روستا یاهر مکانی که می دید امازاده ای گمنام هستند برای آنها مقبره ای می ساخت تا یاد و خاطره آنان از بین نرود و برای امازاده روستای دوزعنبه نیز مقبره ساختند . روستای ولیان سیدنی را به همراه همسرش برای خدمت این امامزاده (مثلاً روشن کردن چراغ و تمیز نگهداشتن امامزاده متعهد کرده بود) و این سید به آباد نمودن این امامزاده مشغول بود . پنج پسر این سید برجای مانده به نامهای میرقاسم ، میرهاشم ، میرعمو ، میراکبر ، میر مظفر .
خان ها و اربا های ولیان برای جبران زحمات این سید زمینی واقع در روستای شنده به نام مزرعه دادن د این زمین نسل اندر نسل متعلق به سید ها و فرزندان و نوادگان آنها می باشد .
از طرفی دیگر افرادی به نام قنبر و ملی به این روستا آمدند و ازدواج کردند اینها نیز دارای فرزندانی شدند و در این روستا سکنی گزیدند و به این ترتیب روستا سه طایفه خانوادگی به نامهای حسینی قنبریها و قلی زاده به وجود آمدند .
نام گذاری روستا :
عده ای معتقدند که چون یک مرد در مابین دو زن (یعنی امامزاده یحیی و مادرش بی بی شهربانو و خواهرش بی بی سکینه) قرار دارد و نام آن را «دو زندر بهر » نامیدند و بعدها به خاطر تلفظ راحت تر آن را به طور مخفف «دوزعنبه » نامیدند .
و عده دیگر معتقدند که چون یک «دیزنی و انبر» از این روستا پیدا شده آن را دنیزی و انبر نامدند و بعدها این هم به طور مخفف دوزعنبه نامیدند.
فعالیت اقتصادی ساکنان روستا :
ساکنان روستا در گذشته درآمد خود را از راه دامداری و به خصوص کشاورزی تأمین می کردند و وسایل مورد نیاز خود را مانند غذا ، لباس ، تهیه منزل و لبنیات و ... را از طریق پولی که از همین فعالیتها بدست می آوردند تهیه می کردند .
و برای تداوم زندگی به ناچار به تغییر شکل محیط طبیعی و تولید پرداختند و چون امروزه یک فرد نمی توانست به تنهایی همة نیازهای خود را تأمین کند ناگزیر از افراد دیگر روستا کمک گرفتند و هر یک از افراد غیر از کشاورزی به فعالیتهای دیگری مشغول شدند و نیز در زمینة کشاورزی از ابزارآلات جدید استفاده کردند و از طرف دیگر نیز با افزایش جمعیت و کمبود زمینهای کشاورزی دیگر کشاورزی نمی توانست قادر به تأمین نیازها نبود در نتیجه بیشتر ساکنان در دوره های حاضر از فعالیتهای تولیدی به فعالیتهای غیر تولیدی مانند ( خدمات و بازرگانی ) گردیده اند و بیشتر به کارهایی که منجر به تولید نمی شود می پردازند و در کارخانه هایی که در اطراف روستا مستقر شده اند به کار مشغول هستند و بقیه نیز که
نمی توانند نیازهای خود را در روستا تأمین کنند به شهرهای می روند و در بخش های دیگر کار می کنند .