دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 74 |
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ریاضی، علوم تجربی و انسانی است که از بین آنها دو گروه به صورت تصادفی انتخاب شد.گروهی که نحت راهنمایی مشاور قرار داشته گروه دیگر از راهنمایی مشاوره بهره نداشته است.روش نمونه برداری این پژوهش بر پایه نمونه برداری چند مرحله انجام گرفته است.بدین صورت که از بین تعداد کل دبیرستانهای شهرستان ابهر 5 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین دبیرستانهای انتخابی از هر دبیرستان یک کلاس تجربی، یک کلاس ریاضی و یک کلاس انسانی به صورت تصادفی انتخاب گردید و از هر کلاس 10 نفر به صورت انتخابی تعیین گردید که 5 نفر متعلق به گروه A و 5 نفر متعلق به گروه B می باشند.در مجموع تعداد کل دانش آموزان فارغ التحصیل مورد پژوهش 150 نفر می باشند.نمرات دروسی اختصاصی دو گروه مورد مطالعه با استفاده از روش آزمون واریانس دو عاملی بدست آمده است.ابزار اندازه گیری این پژوهش عبارتست از پرونده های تحصیلی دانش آموزانی که توسط مشاوران تنظیم شده است.با مراجعه به پرونده تحصیلی گروه نمونه نمرات دروس اختصاصی استخراج شده و با استفاده از روش آزمون (T) گروههای مستقل دو گروه یعنی گروهی که با کمک مشاوره انتخاب رشته کرده اند و گروهی که شخصاً انتخاب رشته کرده اند با یکدیگر مقایسه شده اند.نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین دانش آموزان در رشته تحصیلی علوم انسانی و علوم تجربی و ریاضی از لحاظ انتخاب رشته با کمک مشاور بیشترصورت میگیرد و در این سه رشته دانش آموزان رشته های ریاضی بیشتر از رشته های انسانی و تجربی با مشورت مشاور انتخاب رشته می کنند.
فصل اول
مقدمه
پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، برای اصلاح یا تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش فعالیتهای پراکنده و متعددی به همت مسئولان فرهنگی کشور و افراد صاحب نظر به صورت خودجوش آغاز شد و بالاخره در پایان سال 1364، شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه پنجاه و نهمین جلسه خود، به پیشنهاد آموزش و پرورش، شورای تغییر بنیادی نظام اموزش و پرورش را مامور انجام بررسی های لازم و ارائه طرح بنیادی نظام آموزش و پرورش ایراد کرد(کلیات نظام جدید1373).
حاصل بررسی های به عمل آمده و نظرخواهی ها و بازدید ها و بحث و تبادل نظر با کارشناسان و متخصصان به صورت طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در خرداد 1376 به تصویب شورای مزبور رسید و در تیرماه 1368 شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از چند جلسه بحث و تبادل نظر، کلیات طرح مزبور را مورد تایید قرار داد.
در سال 1371 اولین گام اجرایی برداشته شد و این طرح به صورت آزمایش و محدود کار خود را آغاز کزد و تا به امروز تمام دانش آموزان سال اول آموزش متوسطه را تحت پوشش حود قرار داده است.از مشخصه های بارز تغییر ساختار نظام آموزش کشور، حضور مشاوران در مدارس آموزش متوسطه، به منظور مشاورة تربیتی ، تحصیلی و شغلی است جایگاهی که بخش مهمی از سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی از این طریق به اجرا در می آید.در این طرح ارزشیابی، هدایت تحصیلی و مشاوره به عنوان اجزاء و عناصر یک فرایند مستمر و پیوسته با تبعیت از شیوه های تحصیلی عملی صورت می پذیرد.
هر مدرسه از خدمات مشاوره تحصیلی برخوردار می شود، که مهم ترین وظیفه او آن است که به یاری مدیر دروس برنامه درسی منسجمی برای هر دانش آموز با انتخاب صحیح و دقیق دروس اختیاری که حداکثر رضایت خاطر و انگیزه را دردانش آموز به وجودآورد و او را برای طی کردن سیر آینده در جهت ادامة تحصیل یا آماده شدن برای اشتغال هدایت کند تنظیم نماید.
دانش آموزان سال اول متوسطه مجازند علاوه بر دروس عمومی یک عنوان درسی از دروس پرورشی یک عنوان درسی از دروس مهارتی و یک عنوان درسی از دروس تکمیلی یا جبرانی به ارسال جاری فقط ریاضی می باشد انتخاب نمایند.در سال دوم، شاخه گروه و رشته تحصیلی هر دانش آموز بر اساس عملکرد اموزشی او در همه دروس تعیین می شود، علاوه بر نتیجة عملکرد آموزشی او در سال اول هدایت تحصیلی دانش اموزان بر اساس ملاکهای زیر توسط مشاوره انجام می شود.
علاوه بر احراز شرایط درس، دانش آموز در پایان شهریور سال اول تحصیلی خود از نظر هدایت تحصیلی به یکی از شاخه رشته ها هدایت خواهد شد.
الف – معدل هر رشته 50 امتیاز
ب- بررسیهای مشاوره اساسی که شامل:
1- نظرسنجی از دبیران 10 امتیاز
2- نظر سنجی از داش آموز 5 امتیاز
3 – نظرسنجی از ولی دانش آموز 5 امتیاز
4- آزمون استمرار از 10 امتیاز
5- نظر مشاور 10 امتیاز
6- رغبت سنج 10 امتیاز
جمعاً در خصوص هدایت تحصیلی دانش آموز می تواند حداکثر 100 امتیاز کسب نماید.
در نهایت مشاور مدرسه با جمع بندی امتیازات فوق، امتیاز مربوط به هر یک از شاخه ها و رشته های نظام جدید آموزش متوسطه را تعیین می کند و بالاترین امتیاز را به عنوان اولویت اول به دانش آموز توصیه می نماید و اولویتهای بعدی نیز بر اساس امتیاز بالاترین امتیاز تا کمترین امتیاز مرتب می شوند.(حداکثر5 اولویت)
اولویتهایی که توسط مشاور تعیین می شوند، جنبة پیشنهادی دارد و هر دانش آموز برای انتخاب رشته و شاخه خود، به شرط کسب حد نصاب نمرات، مخیر است.به همین دلیل عده ای از دانش آموزان بر پایه هدایت تحصیلی مشاوران اولویت اول را انتخاب می کنند و ارائه تحصیل می دهند و عده ای دیگر رشته تحصیلی خود را شخصاً از بین اولویتهای زیر برمی گزینند.
هدف تحقیق
طبق آمار منتشره از سوی وزارت آموزش وپرورش (آمار آموزش و پرورش ص 10) در سال تحصیلی 74 – 73.تعداد دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه 627 ،886 نفر بوده است.با در نظر گرفتن 1 ساعت مشاوره در هفته به ازای هر 12 نفر، بیش از 000/650/2 ساعت در سال تحصیلی به او مشاوره دانش آموزان اختصاص می یابد که رقم قابل ملاحظه ای استو از طرف دیگر انتخاب رشته تحصیلی افراد، نقش اساسی در آیندة فرد و جامعه دارد و یک انتخاب صحیح بر سلامت روانی، اجتماعی، اقتصادی افراد جامعه تاثیر فراوان دارد با توجه به مطالب مطرح شده، سؤالی که مطرح می شد این است که کدامیک از دو گروه مطرح شده در امر تحصیل پیشرفت بیشتری دارند؟ گروهی که بر پایه توصیه مشاور انتخاب رشته کرده اند یا گروهی که خود شخصاً انتخاب رشته کرده اند
فرضیه تحقیق
دانش اموزانی که به توصیة مشاور انتخاب رشته کرده اند پیشرفت تحصیلی بیشتری نسبت به داش آموزانی که شخصاً انتخاب رشته کرده اند، دارند.
بدین ترتیب، نحوة انتخاب رشته تحصیلی در دبیرستان (توسط مشاور یا توسط خود دانش آموز) متغیر مستقل و پیشرفت تخصیلی متغیر وابسته این پژوهش را تشکیل می دهد.
آیا بین دو گروه مورد مطالعه از لحاظ نمرات دروس اختصاصی در پایان دورة سه ساله آموزش متوسط تفاوت وجود دارد؟
آیا بین ملاکهای هدایت تحصیلی در دورة تحصیلی در دوره متوسطه با پیشرفت تحصیلی دانش اموزان در دوره متوسطه رابطه ای وجود دارد
فصل دوم
«بررسی پیشینة پژوهش»
بررسی پیشینة تحقیق
شکل گیری مشاوره و راهنمایی در آموزش و پرورش
فرانک پارسوتر در سال 1908 دایرة شغلی و بستن را برای کمک شغلی جوانان و تربیت معلمان برای خدمت درست مشاورة شغلی تاسیس کرد.نقش این معلمان عبارت است از کمک به دانش آموزان در انتخاب مدارس حرفه ای و همچنین کمک به آنان برای انتخاب شغل مناسب و انتقال از مدرسه به دنیای کار بود.اندک زمان بعد از آن پارستور در (1909)کتاب انتخاب شغل را برای چاپ رسانید.کتابی که سرچشمة سایر کتابهای اساسی این رشته است.
وی سه عامل لازم برای انتخاب عاقلانة شغل را این گونه بیان می کند:
1- شناخت روشنی از خود، استعدادها، توانائیها، علائق، آمال، امکانات، محدودیتها و سایرعوامل مربوط به خود.
2- شناخت شرایط، امکان موفقیت، مزایا و محدودیتها، بیمه امکانات و چشم انداز رشته های مختلف شغلی.
3- استعداد صحیح در مورد رابطه این دو با یکدیگر.
تلاشهای پیشگامانه و آثار پارسوتر محبوبیت پیدا کرد و به رسمیت شناخته شدن وسربر آوردن یک حرفة یا ورانه جدید که همان مشاور راهنمایی باشد موفق بود.امروز پاستور را عموماً به عنوان پدر نهضت راهنمایی آموزش و پرورش می شناسند.(گیبسون و میشل، ترجمة ثنائی 1373)1.
در سال 1913 نهضت نوپای راهنمایی از نظر تعداد و تخصص آنقدر رشد کرده بود که زمینة تاسیس انجمن ملی راهنمایی شغلی، و دو سال بعد از آنهم نشر اولین مجلة راهنمایی شغلی رافراهم کرد.اصطلاح راهنمایی بیش از 50 سال متداول بود و به نهضت مشاوره مدارس اطلاق می شد.
جسی دیویس از دیگر پیشگامان نهضت راهنمایی، روشی مبتنی بر خود آموزی و مطالعه مشاغل را بکار گرفت.موضوع گیری دیویس در چهرچوب فلسفه اجتماعی مذهبی، با توسل رو به مفهوم ندای کلیسا، در رابطه با نحوه انتخاب شغل تعالی پیدا کرد.وقتی فرد برای ورود به حرفه فرا خوانده می شود، باید با پاکترین و برترین آرمانها و به کار روی آورد تا با تعالی بخشیدن به انسانیت، بهترین خدمت را به جامعه بنماید(گیبسون و میشل،ترجمة ثنایی 1373).
الی ویسور یکی دیگر از پیشگامان مشاوره موفق شد کمیته راهنمایی معلم را در کلیه دبیرستانهای نیویورک دایر کند . این کمیته ها در راستای کمک به جوانان برای کشف قابلیتهای خود و نحوه استفاده از این قابلیتها برای دست یافتن به مناسب ترین شغل فعالانه تلاش کردند ( راموک وراتنی 1961 ترجمه شناسی 1373 ).
راهنمایی و مشاوره در ایران تاریخچه ای طولانی دارد و از گذشته های بسیار دور چه در خانواده و چه در نظام آموزشی، به صور گوناگون اعمال شده است.راهنمایی مبتنی بر طرح و نقشه در ایران در سال 1332 شمسی با کمک وزارت کار و سازمان صنایع کشور و هیئت عمران بین المللی برای انتخاب صحیح کارمندان آغاز و پی ریز باشد و چند سالی ادامه یافت.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 173 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 79 |
مدیریت در مفهوم کلی و عام آن، به گونه ها و با دیدگاه های متعدد تعریف شده است. به طوری که باید گفت به تعداد نویسندگان این رشته، از مدیریت تعریف به عمل آمده است. با این همه اندیشمندان مدیریت در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن، اداره کردن سازمان با استفاده صحیح و منطقی از منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف سازمان می باشد ( قرائی مقدم، 1382).
از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتاً آن را شامل « برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت » دانسته اند، اما با توجه به تحولات چند ساله اخیر و نظر به اینکه توجه به اخلاقیات و منابع انسانی در مدیریت امروز جایگاه خاصی پیدا کرده است، تعریف زیر برای مدیریت در شرایط حاضر، مناسبتر به نظر می رسد. از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکانپذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت، جهت جلب رضایت متقاضیان آنها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق می یابد ( رحمان سرشت، 1384 ).
« کیمبل وایلز[1]» در تعریف مدیریت و رهبری آموزشی می گوید: « رهبری آموزشی عبارتست از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش تر ببرد». همچنین به نظر او نقش مدیر و رهبر آموزشی عبارت است از « حمایت، تقویت، یاری و مساعدت و سرانجام همکاری کردن، نه دستور دادن و هدایت کردن » ( قرائی مقدم، 1382 ).
مدیریت، فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. تاکنون تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شده است. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
- هنر انجام امور به وسیله دیگران
- فرایندی که طی آن تصمیم گیری در سازمان ها صورت می پذیرد
- انجام وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیم گیرنده و رابط برای اعضای سازمان ( کونتر[2] و همکاران، ترجمه چمران، 1380).
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را در بردارد:
- مدیریت یک فرایند است.
- مفهوم نهفته مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.
- مدیریت مؤثر، تصمیم های مناسبی می گیرد و به نتایج مطلوبی دست می یابد.
- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه می گویند.
- مدیریت بر فعالیت های هدفدار تمرکز دارد ( جاسبی، 1370).
« ماری پارکر فالت[3]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران است». در این معنی هرکس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ کننده و کنترل کننده فعالیت های دسته جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارایی است. در همین رابطه « هنری فایول[4]» در تعریف مدیریت می گوید: « مدیریت عبارت است از علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و کنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور رسیدن به هدف مطلوب با حداکثر کارایی». برخی هم مدیریت را دانش اداره کردن و بهره گیری منطقی و عقلائی از منابعی که در راه رسیدن به هدف یا هدف های معلوم در اختیار گذاشته شده است، تعریف می کنند. استونر[5] می گوید: « مدیریت، فرایند، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوشش های سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دستیابی به اهداف معین سازمانی است». آنچه از این تعریف بر می آید آن است که وظیفه اصلی مدیریت، استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدف های سازمانی می باشد. بنابراین می توان گفت: مدیر خوب کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلائی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت می کند (قرائی مقدم، 1382 ).
نهاد آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بی تردید عمده ترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب می شود. این مهم در کشور ما به علت توسعه کمی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفه های دینی و ملی و فرهنگی از گستردگی و ارزش بالایی برخوردار است. تولید دانش و کاربرد آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی یادگیرندگان و معلمان شده و آموزش و پرورش را در مهم ترین مأموریت خود؛ یعنی، تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از گذشته توفیق خواهد داد ( جوادی بورا و نازکتبار، 1389).
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت کلاس، ارائه شده است. نظریه هایی که در خصوص سبکهای مدیریت وجود دارد بسیار است مانند نظریه همکاری چستر بارنارد[6] (1983)، نظریه همسازی وایت بک[7] وکریس آرگریس[8](1954)، نظریه سلسله مراتب مازلو[9](1954و1970)، نظریه های X وYداگلاس مک گرگور[10] (1960) و نظریه رنسیس لیکرت[11] (1961،1967) که همگی در خصوص فرد وسازمان می باشند (عرب شهراب؛ ساکی، 1389).
اما پژوهش حاضر سبکهای مدیریت را بر اساس نظریه وولفگانگ و گلیکمن ( 1996 )، مورد توجه قرار داده است. بر این اساس، سبکهای مدیریت کلاس عبارتند از : سبک مداخله گر ، سبک غیر مداخله گر و سبک تعاملی .
واژۀ «مدیریت کلاس» در اغلب تعاریف سنتی ، هم معنا با واژۀ انظباط به کار رفته است . به عنوان مثال دویل[12] (1986) مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاری هاو اختلالاتی که در محیط آموزشی رخ می دهد" تعریف می کند. به عقیدۀ وی، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است ( زاکرمن[13]، 2000).
اگرچه اصطلاح انضباط را معلمان، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار می دهند، اما همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمی دانند. در واقع سال ها شده است که عبارت پسندیده تر مدیریت کلاس ( اداره کلاس) به دلیل محترمانه تر بودن ترجیح داده می شود. یکی از دلایل این ترجیح به حرکت های فلسفی اخیر در تعلیم و تربیت بر می گردد که می توان گفت آسان گیرتر، انسان گراتر و کودک محورتر شده است.
در متون علمی معاصر، مدیریت کلاس، وسیع تر از انظباط تعریف شده است؛ چنانکه لویز[14] ( 1997)، مفهوم انظباط را زیر مجموعۀ مدیریت به شمار می آورد و مدیریت کلاس را مثابه ترکیبی از آموزش، سازماندهی مواد و فعالیتهای درسی و تلاش برای کاهش بدرفتاری دانش آموزان توصیف می کند (جرمین[15]،2002).
ولفانگ و گلیکمن (1986) تعریفی جامع و دقیق از مدیریت کلاس ارائه داده اند؛ به گفتۀ آنها « مدیریت کلاس ، یعنی کلیۀ تلاشهای معلم برای سرپرستی فعالیتهای کلاس که شامل تعاملات اجتماعی، رفتار دانش آموزان و یادگیری است » . در این تعریف ، چند جنبۀ اساسی برای مدیریت کلاس فرض شده است که یکی از آنها انضباط است؛ در حالی که محدود به آن نیست ( مارتین[16] و بالدوین[17]، 1996).
اگرچه دو اصطلاح ایجاد انضباط و مدیریت کلاس اغلب مترادف دانسته می شوند، میان آنها تفاوت مهمی وجود دارد. به بیان ساده مدیریت کلاس به تنظیم فعالیت های کلاسی به منظور تسهیل تدریس و یادگیری اشاره دارد اما ایجاد انضباط به آن اعمالی اشاره می کند که معلمان به دلیل رفتارهای مختل کننده در فعالیت های کلاسی از جانب دانش آموزان انجام می دهند. اداره کلاس درس آن چیزی است که معلم انجام می دهد تا اطمینان یابد دانش آموزان روی تکلیف در دست اجرا، هرچه که باشد کار می کنند. به عبارت دقیق تر اداره کلاس درس یعنی: استفاده از فنون ایجاد و حفظ یک محیط سالم و خالی از مشکلات رفتاری. معلم از طریق اداره صحیح کلاس می تواند رفتارهای مخرب و مزاحم دانش آموزان را اصلاح کند و میزان مشارکت در یادگیری و سطح انگیزش یادگیری آنها را بالا ببرد. به منظور اداره موثر کلاس درس، معلم باید با انواع راهبردهای مختلف آموزشی آشنا بوده تا در صورت نیاز بتواند این راهبردها را به نحوی موثر در موقعیت خاص خودش به کار ببرد تا بدین وسیله محیطی آرام و بدون فشار روانی برای شاگردانش فراهم آورد ( زمانی، 1389).
کلاس درس خط مقدم فعالیت های آموزشی، تربیتی و جایگاهی برای آماده نمودن افراد برای زندگی در جهان در حال تغییر است. کلاس درس محلی است که خدماتی مستقیم به دانش آموزان ارائه می شود تا آنان از جهت فردی و اجتماعی رشد یافته و زمینه توسعه سالم و همه جانبه جامعه فراهم گردد. چنانچه معلم فاقد توانایی مدیریت کلاس درس به طور مؤثر باشد، بعید نیست سایر مهارت هایش نیز بی اثر شود. بنابراین توجه به مدیریت کلاس، نحوه اداره کلاس ها و به کارگیری بهترین و مطلوب ترین سبک مدیریتی کلاس، امری حیاتی و ضروری است.
کلاس درس به عنوان کوچکترین خرده سیستم نظام آموزشی به تبع تحولات و تغییرات اجتماعی و آموزشی در حال تغییر است. از میان عناصر کلاس درس، نقش معلم و سبک مدیریتی او در تحقق اهداف آموزشی و تربیت افرادی متناسب با جهان امروز بسیار مهم و اساسی است. معلمان در کلاس های درس باید سبک های مدیریتی را متناسب با ویژگی های شخصیتی دانش آموزان و روش های تدریس، به گونه ای انتخاب کنند که دانش آموزان فرصت کسب انواع مهارت ها را از طریق عمل در کلاس درس بیاموزند. روش های تدریس فعال، توجه به علایق و نیاز های دانش آموزان، به کارگیری روش های حل مسئله مشارکتی، ایجاد رابطه سازنده و اثربخش با دانش آموزان می تواند محیط کلاس درس و فرایند آموزش را شوق انگیز و زمینه تحقق اهداف تربیتی و آموزشی را فراهم نماید. مدیریت کلاس درس تهیه تدارکات و اتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد و حفظ محیطی اثر بخش برای آموزش و یادگیری است که بستگی به چگونگی ارزشیابی، دلایل انگیزش رفتار دانش آموزان، ایجاد جو یادگیری مطلوب و سبک های مدیریتی معلم دارد (خلخالی، سلیمانپور،فردی، 1389). همچنین، مدیریت احساسات در کلاس درس، یک عامل مهم برای آموزش مؤثر و موفقیت آمیز است ( کوپر[18]، 2001 ). نگاه اول از سوی معلم باید تشخیص توانایی های دانش آموزان باشد و عمل درست از سوی او، کشف استعداد بین آنهاست ( سلو[19] و دیومی[20]، 2013 ).
فرآیند تعلیم و تربیت دارای پیچیدگیها، ظرافتها، مراحل و سطوحی است که بدون مدیریت درست، علمی، کارآمد و اثربخش کلاس درس و یادگیری و یاددهی، ما را به اهداف نمیرساند و تعلیم و تربیت ناقص به اجرا درمیآید. در بررسی نقشهای تک تک اجزای انسانی نظام آموزشی، نقش معلم به عنوان کارگردان و تأثیرگذار مستقیم بر فراگیران، نقش حیاتی و محوری است، لذا معلمان و مربیان در صورتی میتوانند نقش خود را به درستی ایفا نمایند که بتوانند به گونه مناسب بر کلاس درس مدیریت اثربخش داشته باشند. نقش انضباط، کنترل صحیح کلاس و اداره نمودن آن بر موفقیت معلم به عنوان یاد دهنده و موفقیت فراگیران به عنوان یاد گیرنده امری اجتنابناپذیر است، چنانکه اگر کلاس به درستی مدیریت نشود زمان یادگیری کاهش یافته و بیانضباطی کلاس بر کیفیت فعالیت یاددهی و یادگیری نیز اثرات منفی دارد (عبداللهی، 1387).
از نظر کارولین اورتون[21] (1987)، به کارگیری مدیریتی مناسب و سالم، تدوین قواعد و مقررات واضح و روشن و اثربخش، تفهیم مقررات به دانش آموزان با بیانی ساده و نظارت مداوم معلم بر رعایت قوانین و مقررات در اداره کلاس های درس بسیار اثربخش است. بنابراین معلمان باید برای اداره کلاس درس شیوه های مفید و کارایی را متناسب با شاگردان انتخاب و به کار گیرند. بازدهی نظام آموزشی وابسته به چگونگی مدیریت در کلاس درس سالم است (خلخالی و همکاران، 1389).
معلمان در کلاس با گروهی از دانش آموزان مواجه اند که تفاوت های فردی، پیشینه تحصیلی متفاوت، هوش و توانایی گوناگون و و دامنه ای از انگیزه برای آموختن دارند. شاید مهم ترین وظیفه معلم در کلاس، مدیریت یادگیری برای این طیف گسترده از دانش آموزان باشد. تحقق اهداف یادگیری در هر موضوعی، مستلزم تلاش معلم برای هم تراز کردن دانش و اطلاعات، توانایی و رغبت های یادگیرندگان با موضوع های جدید و خلق یادگیری معنادار است (یادگارزاده،1389).
یکی از اساسی ترین مؤلفه های تعلیم و تربیت، معلم است. مدیریت یکی از جنبههای بسیار مهم در اثربخشی کلاس درس،دانشآموزان و معلمان است (مینگ[22]،2007). پژوهشگران به طور کلی مدیریت کلاس درس را به عنوان طیف گستردهای از تلاشهای معلم برای نظارت بر تعامل اجتماعی و رفتار دانشآموزان توصیف میکنند (ریتر[23] و هانکوک[24]،2007). مدیریت کلاس درس به عنوان یک استراتژی کنترل برای فعالیت های آموزشی و برنامه های آموزشی مؤثر در جهت حصول اطمینان از کیفیت آموزش های مربوطه در تمام سطوح مشاهده شده است (آزوبوئیک[25]، 2012). مدیریت به ساختارها و قوانین رفتار دانشآموزان و تلاش برای اطمینان از این که دانشآموزان با این قوانین موافقت میکنند اشاره دارد (مارتین و شوهو[26]،1999)؛ و دو هدف اساسی آن؛ اطمینان از ایمنی مربیان و فراگیران و ایجاد محیطی که منجر به تدریس و یادگیری گردد، میباشد (فریرا[27] و همکاران، 2009).
( لردانوگلو[28]، 2007 )، معتقد است که یک معلم در کلاس درس، رهبر است و یافته های وی نشان داد که معیار انتخاب معلم، علاوه بر توانایی های شناختی، برای اطمینان از عملکرد مناسب مربیان، مهارت های هیجانی نیز باشد. مدیریت مؤثر کلاس درس یکی از تمایلات اصلی معلمان است و معلمانی که دارای رویکرد مداخله ای در کلاس درس هستند رابطه مثبت و نزدیکی با دانش آموزان ندارند
( احمدی و همکاران، 2008 ). همچنین تحقیق ( ونینگ[29]، 2004 )، نشان داد، هر چه قدر بعد مدیریت در کلاس بیشتر باشد، تعامل معلم و شاگرد کمتر می شود. مطالعه در مورد شیوه های مؤثر کلاس درس و متغیر های مربوط به آن ( ویژگی های معلم و سبک تدریس) می تواند آگاهی را به حمایت از شیوه های مدیریت کلاس خوب ارائه دهد ( اُپدناکر[30] و دَم[31]، 2004 ).
[1] - Kimblle Wiles
[2] - Kounter
[3] - Mary Parker Follet
[4] - Henry Faiol
3 - Stonner
[6]- Chester Barnard
[7] - White Back
[8] - Chris Argyris
[9]- Mazlow
[10] - Mc Gregor
[11] - Likert
[12] - Doyl
[13] - Zukerman
[14] - Lewis
[15] - Germine
[16] - Martin
[17]- Baldwin
[18] - Cooper
[19] - Celo
[20] - Dumi
[21] - Carolyn Orton
[22] - Ming
[23]- Ritter
[24]- Hancock
[25] - Azubuike
[26] - Shoho
[27] - Ferreira
[28] - Lordanoglou
[29] - Wening
[30] - Opdenakker
[31] - Van Damme
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 224 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
چکیده :
پژوهش حاضر، بررسی رابطه یادگیری مشارکتی و پیشرفت تحصیلی اهتمام ورزیده است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان سال هفتم و نهم تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد، 20 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای آزمایش فرضیه ها از پرسشنامه استفاده شده است.
پس از جمع آوری داده ها فرضیه پژوهشی که شامل 4 فرضیه بود مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. برای بدست آوردن میزان ارتباط با وجه اشتراک بین دو گروه از ضریب همبستگی استفاده به عمل خواهد آمد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه بسم الله الرحمن الرحیم ........................................................................................................................................الف
تقدیر و تشکر.................................................................................................................................................................... ب
چکیده................................................................................................................................................................................ ت
فهرست مطالب.................................................................................................................................................................. ث
فصل اول: طرح تحقیق
مقدمه.................................................................................................................................................................................. 1
بیان مسأله........................................................................................................................................................................... 2
ضرورت پژوهش................................................................................................................................................................ 3
اهداف تحقیق...................................................................................................................................................................... 5
فرضیهها.............................................................................................................................................................................. 6
تعاریف................................................................................................................................................................................ 7
فصل دوم: پیشینه تحقیق
ادبیات تحقیق..................................................................................................................................................................... 11
پیشینه تحقیق...................................................................................................................................................................... 37
فصل سوم: روش شناسی
جامعه آماری....................................................................................................................................................................... 48
روش نمونه گیری............................................................................................................................................................... 48
ابزار اندازه گیری............................................................................................................................................................... 48
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم: نتیجه گیری
بحث بر یافتهها................................................................................................................................................................... 61
محدودیتها........................................................................................................................................................................ 63
پیشنهادات.......................................................................................................................................................................... 64
منابع و مأخذ.................................................................................................................................................................... 65
ضمائم
پرسشنامه............................................................................................................................................................................ 66
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
اقدام پژوهی چگونگی تقسیم فرصت یادگیری در کلاسهای چند پایه مقطع ابتدایی
فهرست مطالب
چکیده. 1
واژگان کلیدی :. 1
مقدمه. 2
توصیف اولیه و بیان مساله. 2
گردآوری شواهد 1 :. 3
تعاریف و مفاهیم:. 3
فرصت:فُرصة. نوبت . (اقرب الموارد). موقع. مجال (لغت نامه دهخدا) 3
تعریف یادگیری. 4
عوامل مؤثر بر یادگیری. 6
نقش معلم درایجاد تحول درکلاس :. 9
ضرورت تحول درروشهای تدریس. 10
اهداف تحول درروشهای تدریس. 11
رروش وچگونگی تحول درروشهای تدریس. 11
مدلها وروشهای تحول درروشهای تدریس. 12
ابزارهای اطلاعاتی:. 13
بیشینه تحقیق. 13
تجزیه و تحلیل: 19
ارائه راه حل های موقت: 20
گردآوری شواهد ۲. 27
پیشنهادات. 29
منابع ومأخذ.30
یکی از شرایط ویژه که در آن معلمان به مقتضای شرایط می بایست کار یاددهی – یادگیری را به پیش ببرند ، وجود مدارس کوچک با کلاسهای چند پایه است . در این مدارس تعداد دانش آموزان کم بوده و این مدارس در نقاط دور افتاده تشکیل می شوند . تنوع پایه های تحصیلی ، کوچک بودن محیط کلاس ، نبود مواد آموزشی و تجهیزات آموزشی و پرورشی از جمله مشکلات و شرایطی است که در این گونه محیط های آموزشی حکم فرماست و با وجود این شرایط انتظار می رود که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عملکرد آموزشی معلم و فرایند یادگیری در این مدارس همانند سایر مدارس به پیش برود .
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
پیشینه ومبانی نظری پژوهش پیشرفت تحصیلی
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
در روان شناسی، "موفقیت" به پاسخ یا عملی گفته می شود که به گونه ای که شخص به هدف برسد یا موفقیت یک گام قطعی است که به جانب هدف برداشته می شود. ولی در تعلیم و تربیت و موقعیت های تحصیلی موفقیت به درجه ای از کارایی اطلاق می شود که فرد به فراخور توانایی هایش در پیشرفت های خود به رضایت شایسته برسد(قاضی، 1373). در مقابل موفقیت تحصیلی، شکست تحصیلی به کار برده می شود. " شکست" عبارت است از ناامیدی ها؛ یعنی ترسیدن به امیدها و انتظارها یا دست نیافتن به سطح استانداردهای مورد نظر. شکست یعنی نرسیدن به رؤیاها و انتظارات و برعکس، یعنی دچار شدن فرد به ان چه از آن هراس دارد. منظور از شکست تحصیلی شکستی است که در اثر کوتاهی نظام اموزشی در دست یابی مؤثر به هدف ها و برنامه های آموزشی حاصل می شود؛ یعنی عدم موفقیت فراگیران در دست یابی به کم ترین معیارهایی که برای موفیت آنان به وسیله نظام اموزشی در نظر گرفته شده است(امین فر،1365).
در مقابل موفقیت تحصیلی، اغلب اصطلاح افت یا اتلاف مطرح می شود.این اصطلاح در آموزش، از زبان اقتصاد دانان گرفته شده و نظام آموزشی را به صنعتی تشبیه می کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد، تلف نموده است و نتایجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. در یک جمع بندی از تعریف ها و مفاهیم افت تحصیلی، می توان آن را عدم موفقیت در تحصیل، وقوع ترک تحصیل و یا ترک تحصیل زودرس، تکرار پایه درس هاف نسبت نامناسب میان سال های تحصیل فراگیر و سال های مقرر آموزشی، کیفیت نازل تحصیلات و آموخته های یادگیرنده در مقایسه با آن چه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در اندک زمانی به فراموشی سپرده می شود، نرسیدن نظام اموزشی به هدف های اصیل خود نامید(پازوکی،1381).
محققان از سال ها قبل، بیان داشته اند که یکی از ضروریات در آموزش، تجزیه و تحلیل نمرات آزمون های تحصیلی به عنوان شاخص های موفقیت فعلی و آینده دانش آموزان می باشد. هنوز هم در سنجش موفقیت های تحصیلی، از معدل نمرات فراگیران به عنوان شاخص یا یکی از شاخص های موفقیت تحصیلی بهره می گیرند، ولی در نظر گرفتن معدل نمرات، به عنوان تنها شاخص تعیین موفقیت تحصیلی، ملاک مناسبی نیست(پورکاظمی،1385 و دلاور،1384). براین اساس، محققان از مجموعه ای از معیارها و ملاک های مکمل، در تعیین موفقیت تحصیلی دانش آموزان بهره گرفته اند. به عنوان مثال در بررسی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، غیر از ملاک معدل، معیارهای دیگری هم چون اخلاق، انضباط کلاسی و حضور مرتب در کلاس، فعالیت های عملی و ... را در نظر گرفته اند.
امروزه تحقیقات، نقش عوامل مختلفی را بر موفقیت تحصیلی فراگیران به اثبات رسانده است(گارتون و همکاران،2001). به طور خلاصه در زیر آمده است:
1. نگرش محیط خانواده(پافشاری خانواده بر پیشرفت تحصیلی فرزندان، راهنمایی های تحصیلی، تلاش های خانواده و عادت کاری خانواده)(نجاریان، سلیمان پور و لیالی،1373).
2. تصیلات پدر و مادر(گلاب زاده،1379).
3. شغل پدر(خیر،1376).
4. تعداد افراد خانواده.
5. طبقه اجتماعی خانواده(حسینی،1372).
6. وضعیت اقتصادی خانواده(احمدی،1374).
7. نگرش محیط مرکز آموزشی(اسمیت و همکاران،2002).
- Garton, B. L., Dyer, J. E., & King, B. O.