دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 5312 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 37 صفحه
سازه های کابلی سیم های فلزی، رشته ها و میله های باریک مثال هایی از اعضای کششی هستند که رفتاری مانند کابل ها دارند.
ساده ترین مثال از یک سازه کششی وزنه ای آویزان از یک کابل می باشد.
وزنه دقیقا درامتداد نقطه اتصال کابل در حالت سکون قرار م یگیرد در حالی که کابل بین نقطه اتصال و وزنه به صورت کششی در یک خط مستقیم قرار گرفته است.
یک ترکیب کاربردی تر، سازه ای کابلی مابین دو تکیه گاه برای تحمل باری معلق در وسط دهانه می باشدد در زیر چنین باری از وسط خط می شود و هر بار وارده ناچیز است.
کابل شکل v به خود می گیرد.
نیروی کششی درکابل نزدیک بوده و شیب کابل هم زیاد باشد، نیروی کششی در کابل تقریبا برابر نصف بار وارده خواهد بود(هر طرف کابل نصف بار را تحمل می کند) بر عکس اگر تکیه گاهها از هم دور باشند و شیب کابل نیز کم باشد نیروی کشش در کابل به مراتب بیشتر از حالت قبل خواهد بود.
برای درک بهتر چنین مثالی، نیروهای عکس العمل هر یک از تکیه گاهها را در نظر بگیرید.
به یادآورید که یک نیرو را می توان به وسیله مولفه های موثر آن در جهت عمودی و افقی معرفی نمود.
مولفه های عمودی عکس العمل ها در اینکه باروارده p در وسط دهانه قرار دارد، هر یک از مولفه های عمودی نیروی عکس العمل برابر p/2 می گردد.
با توجه به اینکه کابل شیب دار است(عمودی نیست)یک نیروی رانشی افقی در هر یک از تکیه گاهها به وجود می آید که تمایل دارد تکیه گاهها را به هم نزدیک کند.
این مولفه افقی نیروی عکس العمل است تا زمانی که مولفه عمودی نیروی عکس العمل در هر یک از تکیه گاهها در همان حالت صرفنظر از شیب کابل قرار دارد مولفه افقی نیروی عکس العمل با شیب کابل متفاوت خواهد بود.
اگر شیب از حالت عمودی به حالت نیمه افقی نزدیک شود مولفه افقی نیروی عکس العمل از صفر به بی نهایت خواهد رسید.
نیروی کشش در کابل معمولا برابر بر آیند مولفه های عمودی و افقی نیروی عکس العمل است.
در مثال بالا اگر بار وارده خارج از مرکز وارد شود، تکیه گاهها مولفه های عمودی متفاوت ولی مولفه های افقی برابر خواهند داشت (مولفه های افقی باید برای رسیدن به حالت تعادل برابر باشند) نیروی کششی در کابل در یک از دو قسمت متفاوت است و برابر جمع جبری نیروهای عکس العمل افقی و عمودی در هر طرف خوهد بود.
کابل هایی که بار یکنواخت برطول آنها وارد می شود زنجیره وار نامیده می شوند، این سیستم به طور مجزا مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
کابل ها می توانند دارای تکیه گاه در وسط دهانه باشند و برای حمل بارهای وارد بر انتهای یک میله یا عضو کششی به کار روند.
به طور معمول کابل های اضافی برای ایستایی هر یک از دو انتها به کار برده می شوند.
این حالت مشابه بادبان هایی است که در قایق ها و برای حفاظ تعادل آن به کار می رود.
در قایق های بادبانی، هدف اصلی ممانعت از واژگون شدن دکل و ایجاد یک تکیه گاه میانی(میله های رابط که پخش کننده نامیده می شوند) برای جلوگیری از کمانش است.
در ساختمان ها، هدف مهارکردن سقف (به عنوان همان میله یا عضو خمشی) به وسیله کابل از بالای دکل نگهدارنده است.
ساختمان های مهار شده با کابل، دهانه های افقی را به وسیله کابل های قطری که از یک تکیه گاه بلندتر
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 57 صفحه
تاریخچه ساختمانهای بلند: قبل از قرن نوزدهم ساختمانهای بلند بصورت معابد کوه مانند مطبق، اهرام، آمفی تئاترها قلعه ها، تالارهای شهر مساجد، کلیساهای جامع و ازاین قبیل وجود داشتند که طراحی آنها عموماً به انگیزه های سیاسی یا مذهبی صورت می گرفت و مصالح آنها الوارهای چوبی، سنگ، خشت های گلی و در مواردی ساروج بود و از سیستم دیوار باربر استفاده می کردند.
و تا اوایل قرن نوزدهم که اسکلت فلزی کم کم جانشین ساخت وساز سنگین بنایی در ساختمانهای چندطبقه شد و آغاز ساخت وساز چندطبقه را باید آسیابها و انبارهای انگلیسی دراین دوره دانست که در آنها از اسکلت بندی داخلی تمام چدن اغلب همراه با مصالح بنایی برای نگهداشتن کفها استفاده می شد.
تکامل فنی آسمانخراشها در نیمه دوم قرن نوزدهم تنها به یمن تکامل مستقل اجزای اصلی آن پیش از این تاریخ میسر شد این اجزا عبارت بودند از: سازه: ساختمان با اسکلت تمام فلزی و توانایی تأمین پایداری جانبی دیوارجداگر: جداسازی سازه تکیه گاه ساختمان از دیوار پیرامون آنکه بمنظور روکار بود.
ایمنی: مقاوم سازی در برابر آتش سوزی آسانسور سیستمهای مکانیکی و بهداشتی: شامل لوله کشی، حرارت مرکزی، روشنایی مصنوعی، تهویه تکامل آسمانخراش: نخستین گامها در تکوین آسمانخراش از حدود سال 1880 تا 1900 در شیکاگو برداشته شد که در آن ساختمانی با فرم جعبه ای صرفاً تا 20 طبقه بالا می رفت بعدها با برجهای سربه فلک کشیده نیویورک آسمانخراش راستین پدیدار شد و به مظهر شهرهای آمریکا بدل گشت.
دوره های بلندمرتبه سازی: نخستین دوره: این دوره با احداث ساختمان شرکت بیمه عمر شروع شد و عمده این دوره در شیکاگو بوقوع پیوست.
دوره دوم: با ساخت ساختمان 21 طبقه «امریکن شورتی» در سال 1895 در نیویورک شروع شد و در همین دوره بود که عصر طلایی آسمانخراشها با ساختمان 102 طبقه« امپایراستیت» به ارتفاع 381 متر به اوج خود رسید در این دوره برجها را به دو سبک «ایستاده برقاعده یا خودایستا» و« برجهای پلکانی» تقسیم کردند.
دوره سوم: سومین دوره آسمانخراش را مدرنیسم تعیین می کند و از لحاظی ادامه سبک تجاری نخستین دوره آسمانخراش در شیکاگو است.
برجهای مرکز تجارت جهانی جزو این دوره می باشد.
دوره چهارم: دوره چهارم که دوره فعلی آسمانخراشهاست در دهه 1970 همراه با پست مدرنیسم و مدرنیسم متأخر تحقق یافت.
تعریف ساختمان بلند و برج: بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمانها را نمی توان برحسب ارتفاع با تعداد طبقه دسته بندی و تعریف نمود.
از نقطه نظر مهندسی، هنگامی می توان سازه را بلند نامید که ارتفاع آن باعث شود که نیروهای جانبی ناشی از باد و زلزله، بر طراحی آن تأثیر قابل توجهی گذارند.
ساختمانهای منفرد مرتفع که با فرم پلان مربع، دایره، باشد و از طرفی ارتفاع آن بلندتر از قطر دایره محاطی پلان باشد برج نامیده می شود.
تناسب محیط و یا قطر ساختمان برجها با ارتفاع آن تعیین کننده نوع برج از نظر هندسی آن میباشد ( شکل 1) 1- در صورتیکه نسبت ارتفاع به قطر برج برابر باشد برجهای بسیار بلند نامیده می شود.
2- در صورتیکه نسبت ارتفاع به قطر برج برابر باشد برجهای بلند نامیده می شود.
3- در صورتیکه نسبت ارتفاع به قطر برج برابر باشد برجهای متوسط نامیده می شود.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 196 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 196 صفحه
بخش اول ساخت های ثابت و واحدهای آزاد (گونه گونی ها در ساختمان سازی) پیشگفتار در دسامبر 1964 در اتحادیه معماران هلندی پیشنهادهایی شد که طرح کلی و روشی برای طراحی مسکن تطبیق پذیر با استفاده از ساخت ثابت (نگهدارنده Support) و واحدهای آزاد (واحد جدا شدنی Detachable Unit) را نشان میدهد .
در این گروه هم معماران و هم مجریان ساختمان و تولید کنندگان قطعات ساختمانی ، سرمایه گذاران ، پیمانکاران و شرکتهای خانه سازی نیز می باشند .
به دلایلی چند هلند را می توان آزمایشگاهی برای بررسی راه حل مشکلات خانه سازی انبوه در سراسر دنیا به حساب آورد .
این گروه هلندی روشی را برای طراحی ارائه میدهد که نتیجه آزمایشها و شرایط خاص می باشد .
چون تراکم جمعیت کشور زیاد بود و با وجود سنت قدرتمند شهرنشینی تقریبا ناممکن بود که مسئله ساختمان سازی را چون امری کاملا مجزا به حساب آورد .
بنابراین معماران تصمیم به صنعتی شدن ساختمانها گرفتند ولی هنوز معلوم نبود که این تفکر مقرون به صرفه نباشد .
معماران بنیانگذار پذیرفتند که از مفهوم «ساخت ثابت» به عنوان یک فرضیه عملی دیگر برای تحقیقات بیشتر استفاده شود .
اساس فرضیه ساخت ثابت و واحدهای آزاد آن بود که شخص مصرف کنندة خانه در تولید آن مشارکت یا نظارت داشته باشد .
چنین پنداشته می شد که نقص تولید انبوه ، همان عدم مشارکت مصرف کننده در روند خانه سازی است .
در واقع هم در خانه سازی انبوه اصل مهم به مفهوم فنی و سازمانی آن این است که مصرف کننده نقشی در تصمیم گیری ندارد .
از سوی دیگر در مفهوم «ساخت ثابت» مبنای کار اینست که مسکن به هر شکل و هر اندازه که باشد ، همیشه محصول دو حوزة مسئولیت و تصمیم گیری است .
بخشی از ساختار شخصاً در اختیار ساکن خانه است که می تواند آن را به دلخواه تغییر دهد و تبدیل کند امّا بخش دیگر به یک زیر ساخت عظیم تری تعلق دارد ، که فرد دربارة آن نمی تواند تصمیم گیرد بلکه باید از قوانین و قراردادهای گروه بزرگتر (چه در حد همسایگی باشد یا مقامات محلی) پیروی کند .
این دو حوزة تصمیم گیری را همیشه و همه جا می توان تشخیص داد .
حتی آنها که صاحب خانه ویلایی نیز هستند باید زیر ساخت خیابانها ، خدمات و مقررات حوزه بندیها و غیره را بپذیرند .
آنچه محیط خود می نامند محصول یک زمینه طبیعی و اجتماعی بزرگتری است که افراد در آن مشارکت دارند .
در طول تاریخ این تعادل بین فرد و جمع در اشکال بیشماری تجلی یافته است .
مفهوم ساخت ثابت ، بازشناسی سنت دیرینه ای است در مورد بازتاب خصوصیات اساسی در محیط ظاهری و بدین معنی ابداع جدیدی به حساب نمی آید .
ولی به هر جهت این مفهوم با مفهوم خانه سازی انبوه که در این قرن به یکسان مورد توجه متخصصان و دولتمردان ، در تلاششان برای دنیا بهتر بوده ، در تضاد است .
در مفهوم ساخت ثابت تولید خانه مشابه سایر کالاهای صنعتی نخواهد بود بلکه مصرف کننده نیز در روند تولید آن دخالت دارد .
اما این دخالت در چهارچوب بزرگتر خدمات و زیر ساختهای اجتماعی انجام می پذیرد .
اگر این فلسفه در مورد خانه سازی انبوه در محیط متراکم شهری پیاده شود ، مفهوم «ساخت ثابت» تبدیل به یک موجودیت مادی می گردد .
در اینجا دیگر نمی شود خانه ساز
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 122 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 13 صفحه
زندگی یک معمار 1 چارلز جنکس (Charles Jencks) معمار و منتقد مشهور آمریکایی است که طی سه دهه اخیر حضوری مؤثر در عرصه سبکشناسی، نقد و تدوین مبانی نظری معماری معاصر داشته است.
هرچند گروهی او را یک ژورنالیست پر سروصدا میدانند، ولی به هر حال تأثیرگذاری او در روند شکلگیری نقد و حتی شیوههای خاصی از معماری انکارناپذیر است.
چارلز جنکس در سال 1939 در شهر بالتیمور به دنیا آمد.
او نخست در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی پرداخت و پس از گذراندن این دوره، در سال 1961 در همان دانشگاه وارد رشته معماری شد و تحت آموزش تاریخنگاران بزرگ معماری، زیگفرید گیدئون و رینر بنهام به تحصیل در این رشته پرداخت.
او در سال 1965 مدرک MA را در این رشته اخذ نمود و سپس در سال 1971 موفق به دریافت درجه دکتری از دانشگاه لندن در زمینه تئوری و تاریخ معماری گشت.
جنکس از سال 1975 تا 1994 استاد کرسی نقد و تاریخ معماری معاصر دانشگاه UCLA کالیفرنیا بوده و همزمان با آن به عنوان استاد مدعو در بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا حضور فعال داشته است.
جنکس مؤلف کتب متعددی در زمینه مبانی نظری معماری معاصر میباشد که شناختهشدهترین آنها عبارتند از: ـ زبان معماری پست مدرن (The Language of Post Modern Architecture) (1977) ـ مدرن متأخر (Late Modern) (1980) ـ پست مدرنیسم چیست (What is Post Modernism) (1986) ـ نئومدرنها (The New Moderns) (1990) ـ معماری امروز (Architecture Today) (1993) ـ معماری جهان در حال جهش (The Architecture of The Jumping Universe) (1995) ـ نظریات و بیانیههای معماری معاصر (Theories And Manifestoes of Contemporary Architecture) (1997) ـ لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری (Le Corbusier, The Continuous Revolution in Architecture) (2001) ـ پارادایم جدید در معماری (The New Paradigm In Architecture) (2002) در کنار کتب و تحقیقات تحلیلی ویژه معماری، نقد و مقالات متعددی از جنکس در مجلات معماری به ویژه مجله Architectural Design منتشر شده است.
تپونده شده تو صفحه مونیتور توسط ایرین دخت در 18:55 | تا حالا یه دونه | لینک به این مطلب چهارشنبه بیست و دوم فروردین 1386 زندگی نامه نورمن فاستر 1935 نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد .
1953 پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نیمه وقت و به عنوان منشی در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد .
سپس به خدمت سربازی رفت و در حین خدمت در نیروی هوایی ، در زمینه مهندسی الکترونیک مهارت یافت و اطلاعاتی در مورد هواپیما کسب کرد .
در نهایت ، به دلیل علاقه به هولپیماهای گلایدر به یک خلبان ماهر تبدیل شد .
1955 پس از اتمام دوره دوساله سربازی ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .
1956 با ثبت نام در دانشگاه معماری منچستر ، به فراگیری دروس نسبتا سنتی ( در مقایسه با دروس و و رویکرد های متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ی معماری لیورپول ) پرداخت .
با این حال ، در این سال ها توانست مهارت های منحصر به فردی در زمینه ی فنون ترسیم و ارائه به دست آورد .
1959 در این سال یکی از ترسیم های او به عنوان یک کار درسی ، موفق به دریافت مدال نقره
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | zip |
حجم فایل | 678 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
فرمت فایل : ورد
قسمتی از محتوی فایل
تعداد صفحات : 32 صفحه
ریجنالیسم ( REGIONALISM ) ماهیت : ریجنالیسم عنوان مکتبی در معماری است که در دهه های 1960-1970 شکل گرفت .
کلمه ریجنالیسم از واژه انگلیسی Region که به معنای منطقه است ***و معادل فارسی آن منطقه گرایی است و در واقع معماری است که به متن و زمینه و شرایط محیطی و فرهنگی توجه می کند و یکی از شاخه های معماری پست مدرن است که شباهت های زیادی با معماری بومی ( محلی ) دارد و در این مکتب چون فرهنگ و خصوصیات و شرایط اقلیمی با عبور از هر منطقه به منطقه ای دیگر فرق می کند و شکلی تازه می یابد باید معماری هم تغییر کند چون در واقع معماری هم بر آمدی از آنهاست و با جهت گیری نسبت به شعارهای دوران مدرن ادامه یافت .
اهداف : معماری هر منطقه باید متناسب با آن منطقه باشد که در آن بوجود آمده است .
هویت ***با استفاده از اشکال ومصالح و نهادهای محلی .
استفاده از امکانات محلی ( مانند مصالح بوم ***, تکنیکهای محلی و.
.
.
) .
مبارزه علیه استعمار و استعمار زدایی .
نقد معماری مدرن به ویژه معماری بین المللی ( به خصوص جهت گیری که نسبت گذشته و هویت محلی داشتند ) پست مدرنیسم) بستر و منشا ریجنالیسم ( معماری پست مدرن که در دهه های 50 و70 قرن بیست میلادی و همزمان با افول معماری مدرن و در جهت گیری مقابل با آن شکل گرفت .
با شعارهایی چون توجه به متن , زمینه , ساختار , رشد همه جانبه , تاریخ , بستر فرهنگ و سنن و .
.
.
به وجود آمد .
این محلات در بخش معماری و شهر سازی بیشتر متوجه خشکی و ساده گرایی افراطی سبک انترناسیونالیسم یا جهان وطنی بود که به مخالفت با هر گونه مفاهیم و ارزشهای سنتی و قومی است .
بر عقل گرایی افراطی )راسیونالیسم ) استوار بود که به شیوه به این اهداف می رسیدند که همین دو شیوه هم بعدها در معماری رجینالیسمی مورد توجه قرار گرفت گرایش به فرم و ظاهر Gray post modern گرایش به محتوا White post modern یکی از عناصر مورد اختلاف مدرن و پست مدرن در نحوه برخورد با سنن است و از جمله مشکلات ناشی از افراط در این سبک می توان به عواملی همچون سنت گرایی تا حد عتیقه پرستی , رجعت به گذشته های ارناستالیستی ( اصالت تزئینات ) , تنوع طلبی مجاهد و حصر .
.
.
توجه کرد .
بعدها باعث به وجود آمدن معماری بومی و محلی و ریجنالیستس در دامان خود شد و بستر مناسب برای شکل گیری آنها بود که در بعضی موارد اشتراکات زیادی با هم دارند .
سبک بین الملل ) نقطه مقابل ریجنالیسم( این سبک در سال 1932 با انتشار کتابی توسط جانسون و هیچکاک آغاز یافت .
امروزه فقط وفقط یک نظام با قواعد ثابت وجود دارد تا تز سبک معاصر یک واقعیت بسازد و در عین حال به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا قابلیت پذیرفتن تفسیرهای فردی را داشته باشد و تحول عمومی را موجب شود .
این سبک سه اصل اساسی دارد : معماری به واسطه حجم بیان شود نه توده هر گونه تزئینات دلخواه مردود است قرینه سازی جای خود را به سازماندهی می دهد و معماران این سبک ( بعد از جنگ جهانی دوم ) دریافتند که نمی توانند آثار خود را با سنتهای گذشته و ویژه گیهای قومی و ملی وفق دهند و باید پاسخگوی نیازها و مصالح جدید باشند و اما آنچه