دسته بندی | باستان شناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
امروزه بخشی از مطالعات باستانشناسی دارای رویکرد بازسازی بسترهای زمین محیطی (Geoenvirnnuntal) سایت های باستانشناختی در ابعاد محلی یا منطقه ای است. مطالعه سیستمهای استقراری بر مطالعه مدارک باستانشناختی متصل و گسترده در پهندشت استوار است نه بر سایت های منفرد متفضل، این نوع مطالعه اساس پهندشت بستانشناسی را تشکلی می دهد و از ابتدا به یک رویکرد مطالعاتی زمین ـ باستانشناسی منطقه ای (Rigional geoarchaeological approach) نیاز دارد (Rossignol (and Wandsnider 1992, Ebert 1992. بسیاری از مناطق از نظر ژئومورفولوژی در دوره کواترنری پویا بوده اند امروزه فقط بخشهای پراکنده و نسبتاً کوچکی از سطح زمینهای مربوط به آن دوره در کنار سطوح مدرن دیده می شوند (Sttafaord and (Hajic 1662. جاییکه آثار و مدارک فراوانی از بقایای باستانشناختی در سطح زمین پراکنده شده اند قسمت عمده تر آن مدارک باستانشناسی پهندشت مذکور محسوب شده و در این حال لزوماً سیر تحول یک پهندشت و وضعیت و موقعیت قراگریری ابزارها و رابطة آن با فعالیتهای رسوب گذاری منطقه باید مورد مطالعه قرار گیرد (Schiffir (1987, Stafford and Hajic 1992. بنابراین مطالعه مدارک باستانشناختی در گستره یک پهندشت در حال تغییر، احتیاج به مطالعات زمین باستانشناختی در وسعت منطقه ای و استراتژیهای کاوشهای باستانشناختی دارد.
بین آنالیز ژئومورفولوژیکی یک پهندشت و استراتژیهای استقراری و معیشتی جوامع باستانشناختی و تغییرات مداوم ساختار یک پهندشت روابط معناداری وجود دارد. یک نوع از روابط از طریق پهندشت اکولوژی حاصل می شود که عمده تأکید آن بر ناهمگنی فضایی زمانی و محیطی یک پهندشت در اندازه های مختلف دارد. شناخت بهتر ساختار فضایی مدارک باستانشناختی در گستره یک پهندشت فقط در سایه درک مفهومی پهندشت اکولوژی است که یک تلقی ساختاری از پهندشت دارد.
جمع آوری مدارک باستانشناختی از مناطق پهندشتی در ارتباط با بافت های استقراری و معیشتی بدلیل ضرایب متغیر مدفون شدگی و همچنین ضرایب متغیر حفظ شدگی آثار در سطح و زیر سطح زمین و تأثیر تبعیض انسانی (bias) در شناخت و جمع آوری مدارک همیشه اشکالاتی را به همراه داشته است. هر چند که اخیراً پیشرفت تهیه
نقشه های سه بعدی از مدارک مدفون شده تا حدودی این اشکالات را رفع نموده است با این وجود این باستانشناسان که در روی پهندشت ها کار می کنند با موانع دیگری نیز برخورد دارند که عبارتند از حجم رسوب گذاری ها در مناطق مختلف، انتخاب تکنیک نمونه برداری صحیح، و انتخاب تکنیک صحیح کاوش در جاهاییکه آثار در اعماق بیشتری قرار دارند: (Johnson and Logan 1990). امروزه برای باستانشناسان و انسانشناسان شکی وجود ندارد که جستجوی انسان برای غذا و استراتژیهای استقراری آنها در زمین مربوط به بخشی از عملکرد اکولوژیکی یک پهندشت می باشد که در گسترش انرژی و مواد غذایی در بعد زمان و مکان در همه پهندشت قابل درک است (Butzer 1982). بنابراین شناخت ساختار زمین شناختی و بسترهای محیطی یک پهندشت ما را در درک بهتر انتخاب استراتژیهای گوناگون توسط انسانهای گذشته در اکوسیستم های متغیر یاری می کند. به عنوان مثال زندگی گروههای کوچ رو و
جمع آوری کننده غذا و شکارگران بیشتر از کشاورزان در معرض تغییرات کوتاه مدت محیطی بوده است. در عین حال این که گروههای غیرمتحرک نیز باید خود را با پهندشت غیرهمگن همساز می کردند. بنابر تعریف پهندشت ها پدیده های چند بعدی هستند و پهندشت اکولوژی با ساختار، عملکرد و با تجمعهای فضایی اکوسیستم مربوط می شود. منظور از ساختار در اینجا توزیع فضایی انرژی، مواد و انواع است که به اندازه، شکل، تعداد، نوع و ساختمان کلی اکوسیستم ها بستگی دارد. عملکرد، رابطه متقابل
داده های فضایی فوق و تغییر نیز به دگرگونی ساختار و عملکرد داده های فوق در طول زمان برمی گردد (Turner 1989: 173).
پهندشت اکولوژی در مدل سازی ناهمگن محیطی بسیار موفق بوده است و تئوریهای آندر تفسیر رفتارهای حیوانات بزرگ علفخوار هنوز از ثبات کاملی برخوردار است بطوریکه تئوریهای سنتی در تفسیر آن دچار اشکال هستند (Johnson et al. 1992). حیوانات علفخوار با منابع موجود روی پهندشت در ابعاد مختلف فضایی و زمانی ارتباط دارند (Senft et al. 1987:789) در حالیکه در تئوریهای نظیر تئوری (Optimal (foraging شکار و شکارگر رابط متقابل داشته و تأثیرات محیط نادیده گرفته شده است (Stephens and Krebs 1986). متأسفانه بیشترین مدلهای باستانشناسی شکارگران ـ گردآورندگان غذا از تئوریهای سنتی Optimal foraging اقتباس شده که در آن یک پهندشت باستانشناختی بصورت بیش از حد ساده ای که انسانهای گردآورنده غذا با آن سر و کار دارند تصور شده است. در حالیکه پهندشت اکولوژی ابزاری ادراکی منطقی بدست می دهد که حداقل نتیجه آن توصیف ساختار پهندشت ها است که در درک استراتژیهای بکار گرفته توسط انسانهای پیش از تاریخ بسیار مؤثر است: (Staffed and Hajic 1992).
بعنوان مثال (Stafford 1994) در یک مطالعه رابطه بین ساختار پهندشت و استراتژیهای اتسقراری یک جامعه شکارچی گردآورنده را در جنوب غربی ایندیانا با تحلیل محل تولید ابزارهای دو رویه سنگی و مجاورت آن ها را با شبکة بهم پیچیده آبرسانی نظیر چشمه های متعدد طبیعی نشان داده است. در این مطالعه چشمه های متوالی به عنوان کریدوری جهت دسترسی به منابع جدا از هم تلقی شدند. بافت سیستم شبکه ای آب در مقایسه با سیستم گیاهان از جنبه های ثبات دار این پهندشت محسوب شده و بعنوان نشانگر نسبی ساکنان این منطقه بکار گرفته شدند. تغییرات حادث شده در ساختار مکانهای ابزارسازی در کنار چشمه ها، نشان داد که همه آنها از زمان معینی (اوایل و اواسط هولوسن) شروع به استقرار شده اند. مطالعه نمونه های فیزیوگرافیک بسترها نظیر سرزمینهای مرتفع قابل شستشو این امکان را بدست داد که این بسترها از نقطه نظر بهره وری از زمین در مقیاس جغرافیایی مورد سنجش واقع شوند. نتیجه سنجش ها نشان داد که جابجایی شکارگر گردآوری کنندگان غذا در این پهندشت با تغییرات حاصل شده در فرم زمین رابطه دارد.
در آنالیز یک پهندشت اجزای پهندشت cells) یا (ecotopes واحدهای اساسی آنالیز محسوب می شوند و حداقل بخشهای همگن یک سرزمین را نشان می دهند (Zonneveld 1990: 14). این واحدها بصورت عمودی براساس صفات زمین مانند صخره، خاک، فرم زمین، گیاهان، آب و هوا، حیوانات و غیره که در ابعاد گوناگون در زمین پراکنده شده اند تعیین می گردند. به عبارت دیگر اجزاء یک پهندشت
اکوسیستم های جدا از همدیگر هستند که در عمل هر کدام از آنها قطعه ای از زمین را، جاییکه حداقل یکی از صفات زمین در آن بصورت همگن وجود دارد نشان می دهند بعنوان یک واحد آنالیز، هر کدام از آنها مبنای تعیین ساختار پهندشت محسوب
می شوند. اجزاء یک پهندشت همچنین در ارتباط با اندازه و عادت تحرک یک تشکیلات معین می گردند (Stafford and Hajic 1992: 13).
بعنوان مثال در استراتژی استقرار مردمان شکارگر گذشته، اجزای یک پهندشت می تواند براساس آن صفاتی از زمین که بصورت مثبت یا منفی در استراتژی تحرک یا در تاکتیک موقعیت یابی در یک محدوده معینی تأثیر گذاشته اند تعیین و تعریف شود. اجزاء یک پهندشت می توانند همچنین براساس مورد استفاده قرار گرفتن بعنوان منابع غذایی، یا بعنوان یک عامل توپوگرافیک که سیستم های آبیاری را تحت تأثیر قرار می دهد و یا براساس پتانسیل آنها در کاربردهای ویژه تعریف گردند (Warren 1990: 204, (Kvamme 1989: 151-513.
در ادبیات باستانشناسی و در نوشته های پیشروان پهندشت باستانشناسی نظیر (Binford 1982, Chang 1922, Schlanger 1992) مفهوم مکان یک مفهوم سیستماتیک است و بعنوان زیر مجموعه اجزاء یک پهندشت محسوب می گردد. در این تعریف مکان دارای یک اندازه مناسب و دارای صفات حد کوچک در اشتراک با فرمهای خاص زمین و متصل به اجزاء پهندشت دارای منابع زیستی است. فراوانی و توزیع فضایی اجزای پهندشت و وجود مکان ها با درجه احتمال بالا بافت خود پهندشت و درجه استفاده از آن را مشخص می کند. بعنوان مثال اجزاء یا مکانها با درجه احتمال بالا ممکن است بصورت متصل بهم و بصورت خطی (مانند خاکریزهای طبیعی) و یا برعکس آن بصورت منفرد (مانند پناهگاههای سنگی) در یک پهندشت توزیع شده باشند. این پدیده عاملی است که در تناسب فضایی یک استقرار در طولانی مدت مغایرت ایجاد می کند (Dewar and Mc Bride 1992).
همچنین عوامل دیگر مانند ساخت و سازها در یک پهندشت استفاده مجدد از یک مکان را در پهندشت در کوتاه مدت مورد تأثیر قرار می دهد.
بنابراین ساختار فضایی اجزاء پهندشت است که ساختار فضایی مدارک باستانشناسی را در طولانی مدت ایجاد می کند. به عبارت دیگر در یک پهندشت این فرآیندهای
طولانی مدت هستند که تجمع باستانشناختی را تولید می کنند.
مکانهای استفاده شده در یک پهندشت بوسیله نمونه برداری از ابزارهای پراکنده شده در آن پهندشت معین می گردند. اختلاف در تراکم ابزارها نشان می دهد در کدامیک از اجزاء پهندشت تجمع ابزارهای فرهنگی اتفاق افتاده است در این حال منظور نشان دادن فعالیت های انجام شده در یک نقطه یا یک سایت منفرد نیست بلکه منظور این است که ساختار توزیع فضایی ابزارها در واحد یک پهندشت و رابطه همبستگی یا عدم همبستگی آنها را با انواع اجزاء پهندشت نشان داده شوند
(Dunnell and Dancey 1983: 73-4).
ویژگی و گسترش فضایی اجزاء یک پهندشت باعث ایجاد الگوهای مختلف در استفاده از پهندشت می گردند و این در حالی است که گسترش فضایی ابزارهای باستانشناختی به نسبت فرم زمین تغییر می کند . از طرف دیگر اجزاء پهندشت و فرم زمین در همه جای آن یکسان نیست. بعنوان مثال منابع موجود در مناطق بلندتر با مناطق کنار رودخانه کاملاً متمایز هستند (حیواناتی نظیر گوزن و بزکوهی در ارتفاعات و حیوانات آبزی در کنار رودخانه ها) که در هر دو مورد احتمالاً اجزاء پهندشت دارای صفات فرم زمین مشابه بوده ولی نظم و ترتیب گسترش فضایی آنها با همدیگر متفاوت هستند.
ساختار اجزاء پهندشت در مناطق نسبتاً بلند بصورت سطحی (Planar) درحالیکه در حواشی رودخانه ها بصورت خطی (Linear) است. در یک سنجش (Stafford and (Hajic 1992 نتیجه گرفتند که در مناطق نسبتاً بلند در یک پهندشت میانگین تراکم ابزارها در حد نسبتاً پایین و رابطه فضایی بین تجمع ابزارها نیز متغیر و پایین بوده است درحالیکه در حاشیه لبه تراسها و لبه خاکریزهای طبیعی همان پهندشت درجه تراکم ابزارها بسیار بالا و همبستگی بین تجمعات ابزارها نیز بالاتر بوده است. زمانیکه در طول زمان پهندشت دچار تغییرات می گردد مانند (رویش درختان جدید) احتمالات همبسته به اجزاء پهندشت نیز دچار تغییر می گردد که نتیجه آن تغییر گسترش ابزارهای جدیدتر است. درک تغییرات در ساختار فضایی اجزاء پهندشت و تغییرات مداوم آنها در طول زمان شناخت گسترش ابزارهای فرهنگی را در حد منطقه ای امکان پذیر می سازد.
پهندشت فرهنگی که تحولات جوامع انسانی و استقرارهای آنها را در طول زمان در خود جای داده است ارزشهایی از پدیده های طبیعی و فرهنگی را نشان می دهد. پدیده های فرهنگی در یک پهندشت همواره تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارند حفاظت از آثار فرهنی و ارزشهای طبیعی یک پهندشت می توانند در ایجاد تکنیک های جدید بهره وری از اراضی، افزایش ارزشهای طبیعی و حفظ تنوعات زیستی یک پهندشت مؤثر باشند (U.W.H.C. 2002). در یک پهندشت اجزای طبیعی یک پهندشت و پدیده های فرهنگی موجود در آن بصورت یک سیستم کامل در هم بافته شده اند که در آن سیستم تناسب اجزاء و تناسب اندازه فرآیندها وجود دارند. می توان گفت یکنوع یکپارچگی در بین اجزاء طبیعی و فرهنگی یک پهندشت وجود دارد. این یکپارچگی دو نکته مهم را نشان می دهد: 1 ـ یکپارچگی بصورت سیستمی است که در برگیرنده همه اجزاء و فرآیندها است. 2 ـ یکپارچگی سیستم بصورت مستقیم با بستر تحول اجزاء در ارتباط است. بعنوان مثال استفاده مکانیزه از پهندشت باعث افزایش سطح بهره وری ولی باعث کاهش یکپارچگی محیطی و فرهنگی می گردد.
بنابراین اگر حالت مطلوب یک پهندشت در ثبات سیستم یکپارچه آن باشد، تغییر شرایط حادث شده باعث تغییر در شرایط بیولوژیکی و اکولوژیکی می گردد. از آنجائیکه پهندشتی که توسط انسانها مورد استفاده و یا مدیریت شده اند در یک هارمونی موزونی با شرایط طبیعی پیوستگی دارد نیز دچار تغییر می گردد در این حال سنجش میزان تغییرات فقط براساس سیستم های تغییر یافته امکان پذیر نمی باشد بلکه متکی است بر بخشی از پهندشت که تغییر نیافته و همچنین متکی بر سنجش تناسب کلیه اجزاء موجود و تناسب همه فرآیندهای موجود می باشد. در نتیجه ارزیابی یکپارچگی یک پهندشت فقط از طریق فرض شرایط ایده آل برابری آن پهندشت که خود به بافت سیستم بستگی دارد انجام پذیر است (Angermeier and Karr 1994).
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
ساختمانها
کارگزاران معاملات املاک دفاتر مرکزی سبز (محیط زیست) در پایتخت تاسیس میکنند. در مارس 1791 پیر چارلز لانفانت شروع به بررسی سرزمین خود که نهایتآً پایتخت شد. برای مرتب کردن اماکن مهمی مانند یادمانی (ساختمانهای یاد بود) ساختمان کنگره، ساختمان ریاست جمهوری (نام اصلی کاخ سفید) لنانفت سامانه خیابانهایی را مرتب میکرد که خیابانهای سنتی، شبکه شهری را به طور قطری قطع میکردند. طرح او به واشنگتون، چیده مانی منحصر به فرد داد که این ویژگی را به هیچ وجه با گذشت زمان از دست نداده است.
تقاطع های زاویهدار شهر بلوکهای شهری غیر معمولی را ایجاد کردند که این بلوکها مشکلات زیادی را برای معماران به وجود آورده است. یک نمونه از این موارد بلوک سه گوشی است (مثلثی) که در شمال غربی شهر کاپیتول آمریکا قرار دارد. که الان مزین به دفاتر مرکزی موسسة ملی کارگزاران معاملات املاک میباشد. معماران، مهندسان، تولید کنندگان و پیمانکاران در طراح و ساخت این ساختمان سه گوش منحصر به فرد همکاری نزدیکی داشتند. این ساختمان که با ؟؟ منحنی شکل و شیشة آبی رنگ از سایه ساختمانها تمیز داده میشود، برای استفاده بهینه از فضا طراحی شده است. معماران و مهندسان این ساختمان را طراحی کردند تا بهترین استفادة ممکنه را از فضایی به مساحت 636 متر مربع که سابقاً توسط موسسة گاز تصرف شده بود بنمایند.
لوئیس فرماندو، مهندس، ساختمانی، در این پروژه و همچنین رئیس موسسة مهندسان معماری در ویرچینا میگوید که این پروژه منحصر به فرد است زیرا شما مجبور نبودهای که با مقیاس اینچ یا فوت کار کنید. بلکه در مقیاس کسری از اینچ میبایست کار کنید تا ساختمان اندازه باشد.
فرماندو با شرکتی معماری Gundpartnerdhip واقع در کمبریج، ماساچوست و شرکت معماری SMB واقع در واشنگتون دی سی در طراحی و مهندسی این ساختمان مشارکت و همکاری نمود.
این ساختمان سه گوش روی هفده ستون به قطر 24 اینچ که در محیط فضا قرار دارند سوار گردیده است.
دو طبقه پارکینگ زیر این ساختمان وجود ندارد تا 1/9 متر (سی فوت) زیر مرکز فریدی بین خیابان نیوجرسی و شرق ساختمان امتداد یافته است. در نقطهای زیر انتهای جنوبی ساختمان رمپیمان طبقة پارکینگ پائین و طبقات بالای پارکینگ، یک ستون داخلی به قطر 24*24 اینچ قرار دارد که دو ستون فولادی 38*17 اینچ را نگه میدارد. این ستون بار ساختمانی بسیار عظیمی را متحمل میکند و هارا در استفاده از ستونهای داخلی در طبقات فوقانی بینیاز میکند. قسمت مرکزی ساختمان فضایی برای دو مجموعه پلکان، سه آسانسور، اتاقهای استراحت و تجهیزات تعمیر و نگهداری فراهم میکند. در دو طرف راه پلهها که به سمت شرق خارج میشوند دیوارههایی به ضخامت 356 میلی متر و پهنای 2 متر (6فوت) در تمام ارتفاع 130 فوتی ساختمان امتداد مییابند.
اولین و دومین طبقه متفاوت از سایر طبقات طراحی شدهاند دیوارههای خارجی مرکب از پنجرههای شیشهای شفاف آلومینیوم بین ستونها به نحوی واقع شدهاند که حدود نصف مرستون به سمت داخل ساختمان کشیده شده است.
اتصالی بتونی به بخش داخلی ستونها وصل شده است و به سمت داخل امتداد دارد تا سنگهای طبقة دوم را نگه دارد در طبقات فوقانی ستونها کاملاً داخل ساختمان قرار دارند و قالبهای بتونی تا آنجایی امتداد دارند که انحنای شیشهای ساختمان برسند. در این طبقات تیرهای 14 اینچ و ضخیم که بعد از بتون ریزی کشیده شدهاند به ستونها متصل شدهاند تا قالبهای بتونی آن طبقه را نگه دارند. این تیرآهنهای تخت با خمیدگی نما هماهنگی داشته و در دامنهای حدود 4 تا 8 فوت تغییر پهنا میدهند. از آنجا که هیچ ستون داخلی میان بخش مرکزی و دیوار پهن جنوبی وجود ندارد مهندسان مجبور هستند که توضیع بار را در این بخش به دو طریق موازنه کنند.
آنها تیرآهنی پهن و مسطح به ضخامت4 فوت طراحی کردند که از دیوار جنوبی تا بخش مرکزی امتداد دارد. همچنین بتون اضافی در مقاطع بتونی ریختند تا خمش تیرآهن را تعدیل نمایند. بام این ساختمانها دارای مرکز خرید و یک چهار طاقی میباشد. فضایی نیز برای آسانسورها، پلکان و تجهیزات تهویة هوا فراهم شده است.
در قسمت جنوبی ساختمان مرکز خرید چشم اندازی از منطقة کاپیتول به دست میدهد. آب باران آبیاری درختان و گیاهان مرکز خرید در طبقة همگف مورد استفاده قرار گیرد. د شمال ساختمان در سمت باریک، برجی به ارتفاع 163 فوت به عنوان نماد معماری افزوده شده است.
اگر چه این برج بدون تکیه است، اما توسط تعدادی میلگرد که آن را به مقاطع بتونی طبقات متصل میکنند ثابت نگه داشته می شود. در سمت شرقی و غربی برج دیواری شیشهای به ساختمان متصل میباشد و هر کدام از دیوارها توسط خرپایی نگهداری میشود. این دیوارهها یکپاچه و با نمایی شیشهای ظاهر میشوند و این گونه به نظر میرسد نما از ساختمان عبور میکند و امتداد مییابد. شاید قابل توجهترین ویژگی این ساختمان نمای شیشهای و خمیدة آن باشد.
سمت شرقی و غربی ساختمان پوششی از شیشة آبی رنگ ذوزنقه ای شکل دارند. انحنای ناهموار به نمای ساختمان ظاهر خاصی میدهد. اما طراحی نما چالشی بزرگی برای مهندسین بود زیرا قالبهای بتونی در هر طبقه میبایست دقیقاً با انحنای نما هماهنگ میشد. مهندسان میبایستی با تولید کنندة شیشه همکاری نزدیک میداشتند، تا مطمئن میشدند که نمایی ساختمان دقیقاً با قالبهای بتونی 12 طبقة ساختمان هماهنگ هستند.
محدودیت های فضا مهمترین چالش این پروژه بود. ادوارد جان می گوید: فضای کمی در ابعاد عمودی و افقی ساختمان وجود دارد. طبقة اول به عنوان یک لابی و محوطة همایش طراحی شده است. و ارتفاع آن 11 فوت و 6 اینچ میباشد. مهندسان سازه ارتفاع مطلوب سقف را درحد 9 فوت (7/2 متر) نگه داشتند لولهها و سیم کشی برق و معابر و مجاری تحویه را تعبیه نمودهاند. مهندسین مکانیک فضایی بیشتر از 10 اینچ (254 میلیمتر) برای کار در اختیار نداشتند. چالش بزرگ دیگر بر پا کردن سازهها در قسمت شمالی ساختمان بود. این سازهها شامل برج، پوشش شیشهای بود. ساخت همة این عناصر باید کاملاً هماهنگ و هم زمان میشد تا اطمینان یا بیم که همه چیز با هم هماهنگ شدهاند. به عنوان مثال: برج نمیتوانست بعد از امتداد شیشهای بر پا شود چون نمیشد بین دو امتداد شیشهای جاسازی گردد.
بنابراین پیمانکاران باید همزمان این کارها را انجام میدادند. این ساختمان برای دریافت گواهی ساختمان سبز داوطلب شده است. عناصر هماهنگ با محیط زیست در آن شامل سیستم بازیافت آب و هوا و سیستمی که میشد خودکار چراغهای ساختمان را به هنگام تابش خورشید تار میکرد.
این گونه ساختمانها در واشنگتون دی سی برای اولین بار گواهی نامة مزبور را دریافت مینمایند.
نشست تونل BiG DiG
شکاف غیر منتظره در دیواره تونل 93 بین ایالتی به عنوان پروژه بسیار مهمی با عنوان Big Dig توجه عموم را به شکافها و نشتیهایی دیگر در ساختمانهای نیمه تمام متوجه کرده است و باعث سلب اعتماد عمومی در پروژه 6/14 بیلیون دلاری شده است.
این شکاف در 15 سپتامبر رخ داد وقتی که آب زیر زمینی از سوارخی که در دیوار دوغابی باز شده بود و در حدود 70 فوتی (21 متری) زیر سطح خیابان قرار داشت، شروع به جریان نمود.
این سوراخ در جایی ایجاد شد که در آنجا یک ایراد ساختاری در هنگام ساخت ناشی از سیمان، خاک و نخالههای ساختمانی بوجود آمده بود. این مطلب را جورج تامارد مهندس مشاوری که برای بازرسی و بررسی این اتفاق انتخاب و اعزام شده بود، عنوان نمود. این نشتس (سوارخ) باعث جریان باریکی از آب در یک مسیر گردید که بعداً درزبندی و پوشیده شد. مهندسین بررسی کننده تونل بعد از این واقعه (نشتی سپتامبر) هفت مورد مشابه توسط صفحات فولادی دیگری را پیدا نمودند. اگر چه این موارد جزئی تر و کم اهمیتتر از مورد قبل بودند ولی میبایست تعمیر میشدند.
در این اثنا رسانهها صدها نشتی (اکثراً کوچک) در بام همان تونل را گزارش نمودند. و نهایتاً کمیتة حمل و نقل مجلس شروع به بررسی موضوع در دو روز آخر سال پیش نمود. کمیتة اصلاحات دولتی مجلس نمایندگان آمریکا در حال برنامهریزی برای انجام یک تحقیق و تفحص از ماجرا بود. با توجه به تحقیق و تفحص تامارو و بازرسی دیگر به نام جک لملی دقیق شدن تا بین مشکلات دیوار دوغابی و نشتی بام تونلها تمایز پیدا نمایند.
متأسفانه بین نشتی دیوار که یک خطای ساخت و ساز است و خیلی از نشتیهای نرمال و کوچک اشتباه زیادی صورت میگیرد. و در تونلهایی نیز صورت میگیرد که هنوز در دست ساخت هستند. این مطلب را مک دونالد عنوان نمود. او اظهار داشت:
جستجو و پوشاندن نشتی در دیوارها و مفصلها در یک مسیر طبیعی ساخت تونل اجتناب ناپذیر است.
مک دونالد تأیید کرد که تونلها محکم بوده و ایمن ساخته میشود و نشتیهای بام به طور سیستماتیک با تزریق دوغاب سیمان درزگیری و پوشانده میشوند برنامه کنترل نشتیها چندین ماه طول میکشد تا کامل شود. توسعه و اجرای تعمیرات دیوارها به گونهای رضایت بخش پیچیدهتر خواهد بود. چنین تعمیری احتمالاً مستلزم انحراف مسیر آب در خارج تونل به سمت آبهای زیر زمینی میباشد تا هر یک از دیوارهها و قسمتهای مخروب شده جایگزین گردند. تامارو میگوید: چلپ دوباره اعتماد عمومی نسبت به امنیت تونل مهمترین مطلب میباشد. او میگوید: مشکلات زیادی در مهندسی و ساخت در این زمینه در شهر بوستون آمریکا وجود دارد.
جلوگیری از سیل
کالاتراوا روی سه رودخانه والاس، پل می زند
اگر تلاشها برای افزایش حفاظت در برابر سیل توجهات بیش از انتظاری را به خود جلب نموده است، احتمالاً به خاطر اجرای سیل بندهایی روی رودخانة دالاس میباشد. این جلب توجه همچنین به علت بهبود سیستم حمل و نقل این منطقه میباشد. از محل طراحی سه پل بزرگراهی توسط یک موسسة معماری اسپانیایی میگذرد این پلها اولین نمونة بزرگراهی در ایالت متحدة آمریکا بوده اند.
این پروژهها برای حفاظت از فعالیتهای تجاری خرمندان در برابر سیلابهای دورهای رودخانة Trinity است که د مسیر جنوب شرقی و از میان شهر عبور میکند. این پروژه اول در کنگره در سال 1965 تصویب شد اما هرگز اجرا نشد اما بعد از سیلهای مهیب 1989 و 1990 مسئولین شهر از مهندسین ارتش آمریکا درخواست بررسی مجدد طرح را نمودند. امروز پروژه 3/1 میلیارد دلاری این رودخانه نه فقط برای کنترل سیل بلکه ؟؟ توسعه اقتصادی، حمل و نقل و مدیریت زیست محیطی مطرح میباشد. این پروژه بزرگترین کار پروژهای عمومی این شهر تاکنون بوده است. مدیر پروژه این طرح میگوید: این برنامه در 1960 تصویب شد و در آن ساخت سیل بند و هدایت جریان آب رودخانه جای خود را به رویکردی زیست محیطی داده است، و شامل ساخت دو ساختار بزرگ (سیل بند کادیلاک با ارتفاع 7/3 کیلومتر در کرانة غربی رودخانه و سیل بند لامار با ارتفاع 7/4 کیلومتر در کرانة شرقی).
این سیل بندها با ارتفاع متوسط 6/4 و 5/5 متر طراحی شدن تا منطقه را در برابر سیلاب 800 ساله حفاظت کنند. آب سیل به زنجیرهای از کانالهای به ظاهر هدایت خواهند گردید.
اولین پروژه از پروژههای هفت گانه مزبور در دست ساخت میباشد اما سه پروژه بعدی (که ساخت آنها امسال آغاز خواهد شد) از نظر فنی چالش زاترین پروژه خواهد بود. این مطلب را رایس عنوان نموده است.
او اظهار داشت این پروژه از سرزمین قدیمی عبور خواهد کرد که باید به دقت درزگیری شود تا از نشست آب جلوگیری گردد. طول پروژه 6 کیلومتر و به طور متوسط 183 متر پهناور خواهد داشت و جمعاً مساحت 170 کیلومتر مربع را اشغال خواهد نمود. حفاظت از سیل هدف اولیه پروژه بوده است. ولی بازدیدکنندگان از دالاس ابتدا متوجه توسعة حمل و نقل بخصوص سه پل خارق العاده آزاد راه
Wnodal Rodger و بزرگراههای مواصلاتی بین ایالتی 35 و 30 خواهند شد.
دسته بندی | عمران |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
1- مقدمه.............................
2- هدف و گستره نظر سنجی..............
3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین..
1-3- موارد عمومی.....................
2-3- استانداردهای بازرسی یا دستنامه ها
3-3- منظور و گستره بازرسی............
4-3- تناوب و دفعات بازرسی............
5-3- شیوه بازرسی.....................
6-3- بازرس...........................
7-3- مدیریت اطلاعات بازرسی............
8-3- امکانات بازرسی..................
4- تکنیک های بازرسی..................
1-4- شرایط حاضر و گرایش ها...........
1-1-4- تکنیک های بازرسی برای اجزای فولادی
2-1-4- تکنیک های بازرسی برای اجزای بتونی
3-1-4-تکنیک های بازرسی برای پایه های پل، نیم پایه ها یا پایه های جناحی و
فونداسیون ها.........................
4-1-4- تکنیک های بازرسی برای تجهیزات فرعی
2-4- مثالهایی از تکنولوژی بازرسی در حال توسعه
1-2-4- کاربردهای GPR برای ارزیابیهای سطح پل (فنلاند)
2-2-4-آزمایش غیرمخرب پلهای بتونی از طریق سیستمScorpion (فرانسه)......................................
3-2-4- سیستم بازرسی خودکار برش RC (ژاپن)
4-2-4- اندازه گیریهای سطح پل با استفاده از رادار محرک (سوئد).................................
5-2-4- اندازه گیری بالقوه (سوئیس)....
3-4- موضوعاتی در آینده...............
5- مثالی از تکنیک های تشخیص در مدیریت پل
1-5- تصویر و نقش کیفی ساختارها (فرانسه)
2-5- معیاری برای مدیریت پلهای راه (ایتالیا)
3-5- تخمین زوائد پلهای راه (ژاپن)....
4-5- تنگناها و موانع موقتی پلهای PC، Pst-Tensioned
5-5- دستورالعمل هایی به منظور ایجاد حالت فنی پل (رومانی).......................................
6- خلاصه و توصیه ها...................
7- فهرست نگاری.......................
8- ضمیمه.............................
در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شافعه ای از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال انجام وظیفه پیشنهاد شد.
سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.
این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال انجام وظیفه از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفادهق رار بگیرند.
پرسشنامه های نظرسنجیدر میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هلند، کشور به این پرسشنامهها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.
کشور |
نام سازمان (به زبان انگلیسی) |
اتریش- A |
وزارت فدرال امور اقتصادی، شناخت بخش پل و تونل، بخش پل وزارت دولت فدرال |
دانمارک- DK |
مدیریت راه DN (R.D) |
فنلاند- FIN |
وزارت راه ملی فنلاند (Fin NRA) |
فرانسه- F |
مدیریت راه |
مجارستان- H |
مدیریت راههای عمومی وزارت حمل و نقل، ارتباطات و راههای آبی (M.T.C.E) |
ایتالیا- I |
مدیریت راه وزارت امور ملی ایتالیا |
ژاپن- J |
شرکت عمومی (JAE) |
لهستان- PL |
مدیریت عمومی راههای عمومی (GDDP) |
هلند- NL |
بخش ساخت و احداث وزارت کارهای عمومی |
نروژ- N |
وزارت راههای عمومی نروژ- مدیریت آزاد راهها |
پرتغال- P |
Junta Autoname de Estradas (JAE) |
رومانی- R |
موسسه تحقیقات حمل و نقل نجابت (Incertran) |
اسلوواکی- SK |
مدیریت آزاد راهها |
سوئد- S |
وزارت راه ملی سوئد (SNRA) |
سوئیس- CH |
اداره بزرگراه فدرال سوئیس، کانتونز |
انگلستان- UK |
بخش حمل و نقل |
امریکا (NJ)- USA |
بخش حمل و نقل نیوجرسی |
توجه: پاسخهای در فصل دوم و وسم از سازمانهای فوق، بدست آمده اند.
ساختارهای پل، حلقه های ارتباطی مهمی را در یک سیستم راه، ایجاد می نمایند. پلها، یکی از بخشهای راه هستند که نیاز به بیشترین توجه دارند و 30 درصد از سرمایه گذاریهای کلی در بخش راه را به خود اختصاص می دهند. پلها راههایی کلیدی به منظور تضمین ایمنی ترافیک راه، هستند و پلها نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط زیست دارند. نیمه دوم قرن بیستم، شامل توسعه جهانی چشمگیری در زمینه ترافیک راه بوده است که طی آن رشد قابل ملاحظه ای در تعداد پلهای احداث شده طی دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند این رشد در دهه 1970 به اوج خود رسید. با این حال، بسیاری از کشورها، برای احداث راهها، همچنان نیاز به سرمایه گذاری در پلها دارند.
کشور |
تعداد پلها |
طول کلی پلها (km) |
طول پل (B) یا طول پل بتن (S) |
تاریخ اطلاعات |
ملاحظات (راههای ملی N) (راههای اصلی M) |
اتریش |
10641 |
320 |
(B)m 0/2 |
1990/1/1 |
M |
دانمارک |
2018 |
9/74 |
(B)m 0/2 |
1990/12 |
M |
فنلاند |
18380 |
0/375 |
(B)m 0/2 |
1993/1/1 |
N |
فرانسه |
256000 |
- |
(B)m 0/2 |
1993 |
N |
مجارستان |
10451 |
7/140 |
(B)m 0/2 |
1993/12/31 |
N |
ژاپن |
124604 |
6/7008 |
(B)m 0/15 |
1993/4/1 |
N |
هلند |
23000 |
445 |
(B)m 0/5 |
1993/10 |
N |
نروژ |
18200 |
240 |
(B)m 5/2 |
1992 |
تعداد N طول M |
لهستان |
29869 |
0/540 |
(B)m 0/3 |
1992/12 |
N |
رومانی |
11163 |
2/316 |
(B)m 0/5 |
1993/12/31 |
N |
اسلوواکی |
13831 |
8/160 |
(B)m 0/2 |
- |
- |
سوئد |
10230 |
0/242 |
(B)m 0/3 |
1993/1/1 |
M (به جز حدود 400 در سه شهر بزرگ) |
سوئد |
3119 |
0/248 |
(B)m 0/3 |
1992/12/31 |
M |
انگلستان |
16000 |
- |
(B)m 0/3 |
1993 |
M |
طبق اطلاعات جمع آوری شده، طول اجزا شده در هر کشور متفاوت است. بنابراین به منظور مقایسه شرایط پلهای راه در میان کشورها، حتی الامکان از نقطه نظری برابر، این گستره با اطلاعات دقیق، بعنوان «راه اصلی» تعیین و تعریف شده است (به ضمیمه، جدول 1 نگاه کنید).
(محل شکل 1-1 صفحه 4)
- توزیع تعداد پلها بوسیله اطلاعات
- تعداد نسبی پلها
اتریش فنلاند مجارستان هلند
رومانی دانمارک فرانسه
ژاپن نروژ سوئد
از سوی دیگر، سرمایه گذاری در تعمیر و نگهداری پلهای از قبل ساخته شده، نیز حائز اهمیت می باشند. پلهایی که در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سی سال است که در حال حاضر وظیفه بوده اند و این امر نیاز به توجه بیشتری در رابطه با تعمیر ونگهداری پل موثر و امن را به منظور نگهداری و تداوم راههای تردد، می طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومی، لازم است که نگهداری موثری از پلهای موجود به منظور افزایش طول عمر آنها، بعمل آید.
از یک نقطه نظر واحد، شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری نامحدود را نمیدهند و سرمایه گذاری در سیستم راه به موثرترین و کارآموزین روش، موضوعی مشترک برای کلیه کشورها می باشد. به همین ترتیب، لازم است که درک و شناخت رقیقی از شرایط حاضر و آتی پلها داشته باشیم و تصمیم گیریهای معقول و متقاعد کننده ای در رابطه با توزیع و تقسیم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداری راههای تردد و محیط زیست درمین توجه به شرایط موجود، داشته باشیم.
مقوله مدیریت پل اخیراً در پاسخ به این نیازها، مطرح شده است. کمیته C11 به این مقوله، بعنوان یک استراتژی برای مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمین ایمنی و توانایی استفاده از پلهای موجود به نحوی که در گزارش OECD تعریف شده بود، به خوبی واقف است.
فعالیت های خاص، موضوعات گسترده ای از این قبیل را در بر می گیرند:
- تکمیل و روز آمد کردن موجودی پلهای در حال استفاده و اطلاعات مربوطه
- تخمین های بودجه و توزیع های آن
- برنامه ریزی بازرسی
- آموزش و پرورش پرسنل بازرسی و تعمیر و نگهداری
- تجهیزات و متدهای بازرسی
- دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پلها
- تشخیص شرایط صحت و ایمنی
- تعمیر و تقویت
- برنامه تعویض و جایگزینی
- کنترل ترافیک
کمیته C11 موضوع مدیریت پل را برگزید، به این دلیل که از نقطه نظر نیازهای فعلی در جاییکه مدیریت و نگهداری پل به منظور ایمنی راه و حفظ و نگهداری زیست محیطی، ضروری است، بسیار مهم است که یک سازمان بین المللی، تئوری مثبتی را در رابطه با متدهای کارآمد برای مدیریت پل، براساس تجربیات و مفاهیم انفرادی استفاده شده در کشورهای مختلف ارائه نماید.
با این حال، تفاوتهایی در تاریخچه مدیریت پل و در سطوح گسترش و ارتقا که بدلیل تفاوت در شرایط جوی، تاریخ، فرهنگ و شرایط ارتقای راه در کشورهای مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراین، تصمیم بر این گرفته شد که تا دوره جلسه 1995 مونترال، این تحقیق، بر روی موضوع مشترک یک، شاخصه ای از شرایط صحت و سلامت پلهای در حال استفاده، متمرکز شده چرا که این موضوع بخش عمده ای از فعالیت های مدیریت پل را در بسیاری از کشورها، تشکیل می دهد. پس از این موضوع، تکنیک بازرسی و تشخیص که به منظور شناسایی شرایط پلهای در حال استفاده، مورد بررسی قرار گرفت.
این گزارش، نتایج این نظرسنجی را که طبق موارد و دسته های زیر، جمع بندی شده اند، ارائه می نماید:
1) سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین استفاده شده برای شناسایی پیشینه و سابقه پلها در کشورهای مختلف.
2) سبکها و شرایط فعلی تکنیکهای بازرسی که در حال استفاده هستند یا در کشورهای مختلف، توسعه یافته اند.
3) مثالهایی از تکنیکهای تشخیصی.
به منظور نگهداری و مدیریت موثر پلهای در حال استفاده، چند سری فرآیند باید بطور سیستماتیک بکار گرفته شوند تا شرایط تخریب، شناسایی، پیوستگی و اتصال آن، بررسی و هرگونه معیارهای مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرایندهایی از بازرسی گرفته تا تشخیص. بنابراین، ضروری است که استانداردها یا دستورالعمل هایی که این موارد را تصریح می نمایند، استمرار پیدا کنند.
ترکیبات متنوع و گسترده ای از طبقه راه و تعداد، نوع و تاریخ احداث پلهایی که تحت مدیریت هستند، در هر کشوری، وجود دارد. استانداردهای بازرسی، یا دستورالعمل هایی که در هر کشوری، در پاسخ به شرایط انفرادی به منظور کشف آسیب پل، وضع شده اند، میزان پیوستگی را شناسایی و در مورد لزوم تعمیر یا جایگزینی، قضاوت می نمایند. نتایج چنین بازرسیهایی در پایگاههای اطلاعاتی کامپیوتری، در بیشتر کشورها، استمرار پیدا می کنند، چرا که این نتایج، برای بازرسیهای بعدیو کارهای تعمیراتی، ضروری هستند. این استانداردها، دستورالعملها، نتایج جمع آوری شده بازرسیها و متدهای بازرسی، برای هر کشوری، در زمینه اداره و کنترل پلهای مشابه، بسیار مفید هستند.
هر کشور گزارش کننده، استانداردهای بازرسی و دستورالعمل های وضع شده خاص خودش را دارد. یکی از بکارگیریهای اولیه استانداردها و دستورالعمل های موجود وضع شده، در امریکا و در سال 1970، صورت گرفت.
در هر کشوری مبنای بکارگیری بازرسی، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاییکه مهندسان، می توانند متدهای واقعی قابل استفاده را تعیین نمایند.
مطالب و محتوای استانداردها و دستورالعمل ها در هر کشوری می تواند، متفاوت باشد، برخی از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندی می شوند (مانند سازه روزمینی، سازه زیر زمینی و تجهیزات فرعی)، در حالیکه، سایرین براساس نوع بازرسی، گروهبندی می شوند.
در بیشتر کشورهای تحت مطالعه، بازرسی اصلی، به تفصیل شرح داده شده اند این جزئیات شامل هدف، تناوب، سیستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتایج بازرسی و ارزیابی نتایج بازرسی می باشد. همچنین در بسیاری از کشورها، برای هر تعمیر و یا تعویض توصیه شده براساس نتایج بازرسی، این توضیحات، ارائه می شوند.
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 23 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
برای درک کامل معماری Cisco centri firewall ، شما نیازمند هستید که معماری TCP/IP را از جایی که بیان شده است بفهمید. این ضمیمه در معماری TCP/IP بحث میکند و یک مدل مرجع پایه تهیه میکند که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید Cisco centri firewall چگونه کار میکند. این ضمیمه اصطلاحات فنی TCP/IP را روشن میکند و عقیده اساسی و بنیادی دنباله پروتکل TCP/IP را شرح میدهد.
ما با تهیه کردن یک قالب مشترک از مرجع به عنوان یک پایه برای باقی ماندن در مبحثی که شامل این ضمیمه در TCP/IP و Cisco centri firewall [1] میشود، شروع میکنیم.
یک مدل معماری یک قالب رایجی را برای بحث ارتباط اینترنتی از مرجع فراهم میکند و تنها برای شرح دادن ارتباط پروتکل ها استفاده نشده، اما برای توسعه این روابط چیز خوبی میباشد. مدل معماری توابعی را که با پروتکل های مرتبط درون لایههای انباشته شده قابل کنترل به روی هم انجام میدهند، مختص میکند. هر لایه در پشته یک تابع معینی را در روند پیشرفت ارتباط روی یک شبکه انجام میدهد.
به طور کلی TCP/IP برای استفاده سه تا پنج لایه وظیفه دار توصیف میشود.. شرح TCP/IP، firewall ها را به طور دقیق و مختصرتری بنا کرده است، ما همچنین مدل مرجع مشترک DOD را انتخاب کردیم که به عنوان مدل مرجع اینترنت شاخته شده است.
شکل A-1 مدل مرجع اینترنت را نشان میدهد.
|
|
|
|
این مدل مبنای سه لایه تعریف شده برای مدل پروتکلی DOD در کتاب دستی پروتکل DDN میباشد. این سه لایه به شرح زیر می باشند:
× لایه دسترسی شبکه
× لایه انتقال میزبان به میزبان
× لایه کاربردی
غیر از این مدل، مدل داخلی شکه نیز با این مدل ترکیب شده است. لایه داخلی شبکه استفاده های زیادی در شرح TCP/IP دارد. قسمت بعدی نحوه کار پروتکل های شبکه را توضیح میدهد و اصطلاحات فنی پایه ای که ما در بحث TCP/IP از آنها استفاده میکنیم را تعریف میکند.
استاندارد دیگر مدل معماری که گاهی برای شرح یک پشته پروتکل شبکه استفاده میشود، مدل مرجع OSI [3] نام دارد. این مدل شامل یک پشته پروتکل هفت لایه ای میباشد. (به شکل A-2 نگاه کنید).
|
|
|
|
|
|
|
اطلاعات اضافی یا توضیحات بیشتر برای این مدل مرجع شامل این راهنما نخواهد شد، چون firewall های خیلی کمی این مدل مرجع را اجرا میکند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این مدل مرجع به ساخت دیوار آتش اینترنت از الیزابت دی ـ ذوریخی مراجعه کنید.
در یک مدل معماری یک لایه به عنوان یک پروتکل شاخته نمیشود ـ آن یک تابع ارتباط داده که ممکن است با هر تعداد پروتکل هایی انجام شود، تعریف می شود. زیرا هر لایه یک تابعی را تعریف میکند که میتواند پروتکل های گوناگونی را دربرداشته باشد، هرکدام از اینها (پروتکل) یک کار مناسبی را برای تابع آن لایه فراهم می کند.
هر لایه ای به جفت خودش متصل میشود. یک جفت یک کاربرد از همان پروتکل در لایه معادل روی کامپیوتر راه دور میباشد. ارتباطات جفت هم سطح استاندارد سازی میشوند تا موفقیت اطلاعات واقع شده را تضمین کنند. از لحاظ تئوری هر پروتکلی تنها علاقمند به برقراری ارتباطی با جفت خودش میباشد و آن متوجه لایه های بالایی و پایینی خودش نمیشود..
بهرحال یک وابستگی بین لایه ها وجود دارد. زیرا هر لایه درگیر در فرستادن داده از یک برنامه کاربردی محلی به یک برنامه کاربردی معادل راه دور خودش میباشد. لایهها باید روی اینکه چگونه داده را بین خودشان در یک کامپیوتر تکی عبور بدهند سازگار باشند. لایه های بالایی به لایه های پایینی برای انتقال داده از مقابل لایة پایینی استفاده میکنند.
به عنوان یک نمایش از مدل مرجع، پروتکل ها (که لایه های گوناگون را می سازند) شبیه یک بلوک از ستون ساختمان می باشند که یکی به روی دیگری انباشته شده اند. به دلیل این ساختار ، گروهی از پروتکل های وابسته گاهی اوقات پشته یا پشته پروتکل نامیده میشوند.
داده از یک لایه به لایه دیگر در پایین پشته عبور میکند تا اینکه با پروتکل های لایه دسترسی شبکه، روی شبکه منتقل شود. لایه های چهارم در مدل مرجع مهارت این را دارند که بین راههای مختلفی که داده منتقل می شود، هنگام گذشتن از پایین پشته پروتکل لایه کاربرد به لایه فیزیکی پایین شبکه، تشخیص بدهند.
در نهایت داده برای دریافت تقاضا به لایه پشته عبور داده میشود. لایه های انفرادی نیازی ندارند تا کار توابع لایه های بالایی و پایین خودشان را بدانند، آنها نیاز دارند تا بدانند داده چطور از آنها عبور میکند.
هر لایه در پشته کنترل اطلاعات را (به عنوان آدرس مقصد، کنترلهای مسیریابی و مجموع مقابله ای) برای اطمیمان از درستی انتقال اضافه میکند. این کنترل اطلاعات یک عنوان یا یک یدکی نامیده میشود زیرا در جلو یا پشت داده قرار میگیرد تا منتقل شود.
هر لایه مربوطه اطلاعاتی را که به عنوان داده از لایه بالایی دریافت میکند به منظور عنوان و یا یدکی در اطراف آن اطلاعات قرار میدهد.
این پیغام های بسته بندی شده که به درون لایه زیری عبور داده میشوند همراه با کنترل اطلاعات اضافی می باشند، بعضی از این لایه ها ممکن است که جلو افتاده باشند یا از لایه بالایی مشتق شده باشند.
در این موقع یک پیغام سیتسم (شبکه) را از روی پیوند فیزیکی خارج میکند (به عنوان یک پیغام تلگرافی) و پیغام اصلی در چند فاز پوشش داده می شود، بسته های تودرتو ـ یکی از این بسته ها برای هر لایه پروتکل میباشد که از این طریق داده عبور میکند.
وقتی که یک پروتکل از عنوان ها یا یدک ها در بسته بندی داده از پروتکل دیگر استفاده می کند، روش کپسوله کردن نامیده میشود. این روش در شکل A-3 نشان داده شده است.
موقعی که داده دریافت میشود اتفاق عکس رخ میدهد، خارج از هر سطح لایه عنوان و یا یدکش از قبل داده را به بالای لایه عبور میدهند. هنگامی که اطلاعات از پشت پشته سرریز می شوند، اطلاعات از یک لایه پایین تر که مثل دو عنوان / یدک و داده میماند دریافت میشوند. این مرحله برداشتن عنوان ها و یدک ها از داده غیرکپسوله کردن نام دارد.
این مکانیسم قادر می سازد هر لایه در کامپیوتر منتقل کننده با لایه مشابه خودش در کامپیوتر دریافت کننده ارتباط برقرار کند. هر لایه در کامپیوتر انتقال دهنده با لایه جفت خودش در کامپیوتر دریافت کننده توسط یک جریان که ارتباط جفت به جفت نامیده میشود ارتباط برقرار میکند.
هر لایه مسئولیت های مشخص و قوانین ثابتی در انجام وظایفش دارد وهیچ چیزی درباره دیگر روالهایی که لایه های دیگر دنبال میکنند نمی داند. یک لایه وظایفش را انجام میدهد و پیغام را به لایه بعدی در پشته پروتکل تحویل میدهد. آدرس جزء اصلی یک مکانیسم مشترکی میباشد که اجازه میدهد داده از میان لایه های گوناگون حرکت کند تا اینکه به مقصد خودش برسد.
هرلایه همچنین ساختار داده ای مشخصی از خودش دارد. به طور تصور، یک لایه از ساختارهای داده ای که لایه های بالا وپایین آن استفاده میکنند بی خبر است. در واقع ساختارهای داده ای یک لایه به صورت مستقل با ساختمانهایی که لایه های مجاور به منظور تطابق بیشتر ارسال داده ها استفاده می کنند، طراحی شده است.
همچنان، هر لایه ای ساختار داده ای خودش را داراست و اصطلاحات فنی آن ساختارش را توصیف میکند.
قسمت بعدی مدل مرجع اینترنت را با جزئیات بیشتری شرح میدهد. ما این مدل مرجع را تماماً در این راهنما استفاده می کنیم تا ادامه ساختار و توابع TCP/IP و
Cisco centri firewall را شرح دهیم.
همانطور که گذشت مدل مرجع اینترنت شامل 4 لایه میباشد:
1. لایه دسترسی شبکه
2. لایه اینترنت
3. لایه انتقال میزبان به میزبان
4. لایه کاربردی
در ادامه بخش ها ما توابع هر لایه را با توضیحات بیشتری شرح می دهیم، شروع بالایه دسترسی و ادامه کار با لایه کاربردی.
لایه دسرسی شبکه در مدل مرجع اینترنت پایین ترین لایه میباشد این لایه شامل پروتکلهایی می باشد که کامپیوتر استفاده میکند تا داده را به کامپپوترهای دیگر و وسایل وابسته به شبکه تحویل بدهد. پروتکل ها در این لایه سه تابع مجزا را انجام میدهند.
ü آنها چگونگی استفاده شبکه را در انتقال یک قاب، که بخشی از داده عبور داده شده از مقابل ارتباط فیزیکی است تعریف میکنند.
ü لایه دسترسی داده را مابین کامپیوتر و شبکه فیزیکی معاوضه میکند.
ü لایه دسترسی داده را مابین دو ابزار در همان شبکه می رساند. برای تحویل داده در شبکه های محلی، پروتکل های لایه دسترسی از آدرس های فیزیکی گرهها در شبکه استفاده میکنند. یک آدرس فیزیکی در کارت مبدل شبکه یک کامپیوتر یا وسیله دیگر ذخیره شده است و آن یک مقداری است که توسط صاحب کارخانه روی کارت مبدل رمزگذاری شده است.
برخلاف پروتکل های سطح بالاتر، پروتکل های لایه دسترسی شبکه باید بعنوان جزئیات اساسی شبکه فیزیکی فهمانده شوند از قبیل ساختار بسته های کوچک (packet)، بیشترین اندازه قاب و ترتیب آدرس فیزیکی که مورد استفاده قرار میگیرد. فهمیدن جزئیات و محدودیت های شبکه فیزیکی متضمن این است که پروتکل ها میتوانند داده را به صورت درست و آنطور که بتوان در سراسر شبکه انتقال داد، قالببندی کنند.
در مدل مرجع اینترنت، لایه بالایی لایه دسترسی شبکه، لایه اینترنت نامیده میشود . این لایه مسئول مسیریابی پیغام ها از طریق اینترنت میباشد. دو نمونه از ابزارها وظیفه مسیریابی پیغامها در بین شبکه را دارند. اولین وسیله گذرگاه نامیده میشود که یک کامپیوتر است با دو کارت مبدل شبکه مجزا از هم.
این کامپیوتر بسته های شبکه را از یک شبکه روی یک کارت شبکه می پذیرد و آن بسته ها را به یک شبکه متفاوت از طریق دومین کارت مبدل شبکه مسیریابی میکند. دومین وسیله یک مسیریاب است که یک سخت افزاز اختصاصی برای عبور دادن بستهها از یک شبکه به یک شبکه متفاوت دیگر میباشد.
این دو وسیله گاهی اوقات به جای هم استفاده میشوند اما تفاوت های مشخصی در توانایی مسیریابی بسته ها و نقش آنها در داخل Cisco centri firewall وجود دارد. پروتکل های لایه شکبه یک دادهگرام از کارهای شبکه را تهیه میکنند. دادهگرامها بستههایی از اطلاعات هستند که یک عنوان ، داده و یک یدک را دربردارند. عنوان شامل اطلاعاتی از قبیل آدرس مقصد میباشد که شبکه در مسیر دادهگرام نیاز دارد.
یک عنوان همچنین می تواند شامل اطلاعات دیگری باشد از قبیل آدرس منبع و لیبلهای ایمنی. یدک ها به طور مثال شامل یک مقدار مجموع مقابله ای میشوند که برای این استفاده میشود تا مطمئن شود داده در حال حمل اصلاح نشده است.
هویت ارتباطات که کامپیوترها، سیستم های عامل، برنامه ها و پروسه ها می توانند باشند یا مردم که از خدمات دیاگرام استفاده میکنند باید آدرس مقصد (استفاده اطلاعات کنترلی) و داده که برای هر پیغامی حمل میشود را مشخص کنند. پروتکل های لایه اینترنت پیغام روی یک دیاگرام را بسته بندی کرده و آن را به بیرون می فرستند.
کار یک دادهگرام پشتیبانی هر نشست یا ارتباطی نیست. به یکباره یک پیغام فرستاده یا دریافت میشود. کار یک دادهگرام این است که هیچ حافظه ای را از دست نمی دهد با اینکه یک ارتباط برقرار میکند. اگر فرضاًیک حافظه موردنیاز باشد، پروتکل ها در لایه انتقال میزبان به میزبان از آن پشتیبانی میکنند.
قابلیت انتقال دوباره داده و چک کردن آن از اشبتاه در حداقل خدمات دیاگرام میباشد و یا اصلاً وجود ندارد. اگر دریافت خدمات دادهگرام با یک مشکل انتقالی در حین عملیات انتقال برخورد بکند از مقدار مجموع مقابله ای دادهگرام استفاده میکنند و به سادگی دادهگرام را بدون توجه به دریافت مستقل لایه بالایی نادیده میگیرد.
لایه پروتکلی که درست در بالای لایه اینترنت قرار دارد لایه انتقال میزبان به میزبان میباشد. این لایه مسئول فراهم آوردن جامعیت به داده های پی در پی میباشد و یک سرویس ارتباطی معتبر و بلندی را برای نهادهایی که قصد انجام یک مکالمه دوطرفه طولانی را دارند، فراهم می سازد.
بعلاوه برای ارسال و دریافت توابع، لایه انتقال میزبان به میزبان از فرمانهای باز و بسته برای آغاز و پایان یک اتصال استفاده میکند. این لایه اطلاعات را بصورت یک جریان کاراکترها برای مخابره می پذیرد، و اطلاعات را به گیرنده برمی گرداند.
این سرویس مفهوم یک اتصال (یا مدار مجازی) را بکار میگیرد. یک اتصال حوزه ای از لایه انتقال میزبان به میزبان است که بین زمانی که یک فرمان باز توسط کامپیوتر گیرنده پذیرفته شده و زمانی که فرمان بسته توسط کامپیوتر دیگر استفاده شده قرار دارد.
بالاترین لایه در مدل مرجع اینترنت لایه کاربرد است. این لایه توابعی را برای کاربران و یا برنامه هایشان فراهم می سازد و مخصوص برنامه های کاربردی اجرا شده میباشد. این لایه خدماتی را فراهم میکند که برنامه های کاربردی کاربر برای ارتباط برقرار کردن با شبکه استفاده میکنند و همچنین لایه ای است که برنامه های دسترسی به شبکه را پردازش میکنند. این پردازش ها هم شامل پردازشهایی میشود که مستقیما با کاربران فعل و انفعال دارند و هم شامل پردازشهایی میشود که کاربران از آنها آگاهی ندارند.
این لایه شامل همه پروتکلهای کاربردی میشود که پروتکل های انتقال میزبان به میزبان برای تحویل داده ها استفاده می کنند، همچنین توابع دیگری که داده های کاربر را پردازش می کنند، مثل پنهان کردن و آشکار کردن داده ها و فشرده سازی و غیرفشردهسازی داده ها، می توانند در لایه کاربرد اقامت کنند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 92 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
|
1- زبان نوشتار |
زبان نقشه ها و اطلاعات ساختمانی |
تصاویر دو بعدی |
2- زبان ترسیم |
|
تصاویر سه بعدی |
- زبان نوشتار: اما زبان نوشتار بخش اساسی و مهم سیستم انتقال اطلاعات در نقشه های را بر عهده دارد. زیرا اتر سیمات اجرایی، بدون یادداشت های فنی، و اندازه نویسی، عنوان مشخصات مصالح و علائم اختصاری واقعا بی معنی می شوند.
- زبان ترسیم: ترسیم وسیلهای اساسی برای انتقال اطلاعات ساختمانی است و گاه یک تصویر اندازه صدها کلمه کارایی دارد.
- تصاویر سه بعدی : تصاویر سه بعدی یا به صورت مرکزی و پرسپکتیو هستند و یا به صورت تصاویر موازی می باشند. این تصاویر مانند عکس ، در یک تصویر، چند وجه جسم یا ساختمان را به نمایش می گذارند.
- تصاویر دو بعدی (ارتوگرافیک) :تصاویر دو بعدی از قبیل ، پلانها و مقاطع یک بدنه های ساختمان را به طور دقیق و در تصاویر جدا از هم معرفی می کنند.
اسکیس:طرح اولیه و سریع را اسکیس گویند.
مراحل طراحی نقشه های ساختمانی
1- انجام مطالعات اولیه، برنامه ریزی فیزیکی و تعیین اهداف پروژه:
اهداف کمی و کیفی هر پروژه بستگی به خواست و نیازهای استفاده کننده و امکانات و محدودیتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فنی موجود است.
2- بررسی عوامل محیطی و جغرافیایی:
عوامل محیطی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ساختمان دارند. ساختمانهای هر منطقه با توجه به شرایط محیطی وضع زمین و نوع آب و هوای آن طراحی می شوند.
3- شناسایی کامل اجزای عملکردی ساختمان:
برای طراحی مناسب هر قسمت از ساختمان مهندس معمار باید کاملا با فعالیت های که در آن قسمت انجام می گیرد آشنا باشد. مساحت فضاها و نوع لوازم و تجهیزات مورد استفاده را مشخص کند. نورگیری، تهویه و ارتباط متقابل فضاها را بررسی نماید و هر فضا را متناسب با نحوه استفاده ای که دارد طراحی و تسهیلات لازم را پیش بینی نماید.
“ورودی ساختمان” نحوه دسترسی و ورود به بنا بخش مهمی از طرح آن را تشکیل می دهد.
ورودی واحدهای ساختمان مسکونی مانند شکل زیر ضمن دسترسی مناسب به خانه باید بخوبی حریم داخلی خانه را از فضاهای عمومی جدا کند و امکانات مربوط به ورود، تعویض لباس، درآوردن کفش، امکان استقبال و مشایعت مهمان را تأمین کند زیبا و راحت باشد. و فاقد فضاها بلااستفاده باشد و در شرایط اقلیمی نامناسب باید مانع نفوذ سرما، گرما و گرد و خاک شود. ورودی باید دسترسی راحتی به نشیمن، پذیرایی ، پله های طبقات و آشپزخانه داشته باشد.
“اتاق نشیمن” اتاق نشیمن محل زندگی خانواده و مهمترین قسمت خانه است فضای نشیمن اغلب مستقل از فضای پذیرایی طراحی می شود و حالتی خصوصی دارد. فضای نشیمن باید آفتابگیر باشد و ارتباط راحتی با بالکن و حیاط داشته باشد فضای نشیمن باید به نحوی طراحی شود که فعالیت های مختلفی مانند نشیمن، صحبت کردن، تماشای تلویزیون، بازی بچه ها و مطالعه و ... را عملی سازد.
نکته : اندازه فضای نشیمن با توجه به نوع فعالیتها و ابعاد مبلمان و لوازم مورد استفاده مشخص می شود مساحت آن معمولا 15 تا 30 متر مربع است.
“غذاخوری” فضای غذاخوری باید با آشپزخانه، پذیرایی و نشیمن خانوادگی ارتباط نزدیکی داشته باشد مهمان و خانواده را جداگانه طراحی کرد.
“آشپزخانه ” فضای آشپزخانه باید با ورودی اصلی، سرویس، غذاخوری، فضای نشیمن و پذیرایی ارتباط راحتی داشته باشد و در عین حال نسبت به اتاقهای خواب دور نباشد.
تذکر: مثلث کار به نحو مناسبی سینک ظرفشویی، اجاق یخچال را به هم وصل می کند. فضای آشپزخانه نیاز به نور طبیعی، دید و منظره و تهویه مناسب دارد. دسترسی آشپزخانه به تراس و حیاط امکانات مناسبی را در اختیار خانواده قرار می دهد.
نکته : مساحت آشپزخانه معمولاً از 11 تا 17 متر مربع می کند.
نکته: رنگ آشپزخانه معمولا روشن است، و جنس کف و دیوارهای آن باید قابل شستشو و نظافت باشند.
“اتاق های خواب” که هم برای استراحت افراد خانواده و هم به عنوان یک فضای خصوصی برای فعالیت های شخصی افراد مانند، مطالعه کردن،انجام کارهای هنری و خیاطی، بازی بچه ها ، جمع آوری وسایل مخصوص کودکان و ... مورد استفاده قرار می گیرد.
تذکر:بخش خواب باید در قسمت ساکن خانه طراحی شود و به حمام و سرویس دسترسی داشته باشد اتاقهای خواب بهتر است به تراس و حیاط دسترسی داشته و آفتابگیر باشند و از دید و منظره خوبی برخوردار باشند.
“پارکینگ” از جمله فضاهای واحدمسکونی است که می توان جدای از فضای اصلی ساختمان ساخته شود. پارکینگ باید نزدیک به خیابان طراحی شود. و دسترسی از آن به داخل آن آسان باشد.
4- تجزیه و تحلیل زمین (آنالیز سایت) و مکان یابی ساختمان:
در تحلیل زمین پروژه عوامل مختلفی از قبیل، اندازه و شکل زمین، شیب، عوارض موجود، جنس و مقاومت خاک، امکانات دسترسی و همسایه های مجاور، مناظر مناسب برای دیدهای مزاحم و غیره مورد مطالعه واقع شوند. تا تصمیمات لازم جهت قرارگیری ساختمان، راههای دسترسی، جهت گیربنا و نحوه توصیع فضاهای باز و بسته و ... گرفته شود.
5- بررسی مصالح و انتخاب سیستم ساختمانی مناسب:
سیستمهای ساختمانی متفاوتی را در قسمتهای مختلف کشورمان شاهد هستیم که اهم آنها به این شرح می باشد” 1) ساختمانهای چوبی در مناطق معتدل و مرطوب شمال 2) ساختمانهای آجری و خشتی با پوشش طاقی در مناطق کویری 3) ساختمانهای خشتی، آجری و سنگی، با سقف تیر پوش در غرب کشورمان مناطق کوهستانی 4) ساختمانهای چادری در مناطق عشایر نشین 5) ساختمانهای اسکلت فلزی و بتنی با دیوارهای سبک در مناطق شهری.
- طراحی و ترسیم نقشه های مرحله اول (فاز یک )
اصولا نقشه های فاز یک فقط برای نمایش چگونگی ساختمان ، نحوه تنظیم فضاها و تناسب آنها مورد استفاده قرار می گیرد و از طریق این ترسیمات کارایی و کیفیت طرح به طور دقیق ارزیابی می شود.
- نقشه های اجرایی ساختمان (فاز دو)
نقشه های اجرایی پروژه شامل مجموعه نقشه ها و اطلاعات مورد نیاز برنامه ریزیان و مجریان پروژه می باشد این نقشه ها براساس نقشه های فاز یک، که به تصویب کارفرما رسیده است تهیه می شوند.
نکته: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا با مقیاس 50/1 ،20/1 ،10/1 ،5/1، 2/1 ،1/1 و به طور دقیق ترسیم می شوند، و شامل اطلاعات هماهنگ شده در مورد شکل و ابعاد ساختمان، نوع جزییات مصالح و لوازم مصرفی می باشند.
نکته 2: نقشه های اجرایی ساختمان معمولا شامل چهار بخش است:
1) نقشه های معماری که زیر نظر مهندس معمار تهیه می شود.
2) نقشه های سازه که توسط مهندسان عمران تهیه می شوند.
3) نقشه های تأسیسات الکتریکی و مکانیکی ساختمان که زیر نظر مهندس برق و مهندس مکانیک تهیه می شوند.
4) مدارک ضمیمه شامل دفترچه مشخصات فنی پروژه، فهرست مقادیر (متره) برآورد پروژه ، و مدارک پیمان ایجاد هماهنگی بین نقشه های سازه، تأسیسات معماری، از وسایل بسیار مهم در روند تهیه نقشه های ساختمانی است.
تذکر 1- نقشه های معماری بانماد "A" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.
تذکر 2 - نقشه های سازه با نماد "S" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.
تذکر 3- نقشه های تأسیسات مکانیکی با نماد "M" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.
تذکر 4 - نقشه های تاسیسات مکانیکی با نماد "E" مشخص و به ترتیب شماره گذاری می شوند.
- تعریف پلان
یک برش افقی فرضی از ساختمان است که از ارتفاع تقریبا 120 سانتی متری کف تقریبا معادل 3/1 ارتفاع طبقه انجام می گیرد تا طرح و جزئیات داخل ساختمان را نشان دهد.
1) علائم و ترسیم دیوارها:
نوع و ضخامت دیوارهای ساختمان بستگی زیادی به نوع سازه بنا، مصالح در دسترس و شرایط محیطی ساختمان دارد.
نکته 1- دیوارها از نظر تحمل نیرو و یا باربرند و یا غیر باربر که غیر از وزن خود نیروی دیگری به آنها وارد نمی شود.
نکته 2- دیوارها از نظر تقسیم فضا دو نوع هستند:دیوارهای داخلی که فضاهای داخل یک ساختمان را هم جدا می کنند و دیوارهای خارجی که فضای داخل ساختمان را از فضای بیرون جدا می کنند.
نکته 3 - دیوارهای خارجی معمولا ضخیمتر از دیوارهای داخلی هستند و ضمن تأمین امنیت خانه حفاظ مناسب در مقابل نفوذ سرما گرما و صداهای مزاحم می باشند. دیوارهای خارجی باید دارای نمای زیبا و دوام کم در مقابل عوامل خارجی باشند.
تذکر : برای ترسیم دیوارها با توجه به مقیاس نقشه از خطوط mm 4/0 تا mm 6/0 استفاده می شود. در پلانها جزئیات امکان استفاده از خط 8/0 نیز وجود دارد.
2) نرده ها ، دست اندازها و دیوارهای کوتاه:
دست اندازها به عنوان محافظ و یا جداکننده فضا در جایی که یک محیط باز مورد نیاز باشند استفاده می شوند، و علاوه بر جنبه کارکردی، طرح آنها در زیبایی نما و معماری ساختمان تأثیر بسزایی دارد.
نکته 1- حداقل ارتفاع نرده های محافظ 90 و فاصله میله های میانی آن حداکثر 15 سانتی متر می باشد.
نکته 2- دست اندازها و دیوارهای کوتاه با خطوط نازک بر حسب مقیاس نقشه (mm 2/0، 3/0 ، 4/0) ترسیم می شوند.
3) درها و پنجره ها
درها و پنجره ها بعد از دیوار و سقف از جمله اجزای اصلی و ضروری تمام ساختمانها می باشند. در طرح و ترسیم نقشه های ساختمانها باید موقعیت، اندازه و شکل مناسب آنها با دقت در نظر گرفته شود. درهای خارجی و پنجره ها مانند دیوار و سقف سدی هستند در مقابل عوامل نامطلوب بیرونی.
ویژگی اساسی درها و پنجره ها
1- مقاومت و دوام در مقابل شرایط محیطی
2- پایداری شکل
3- حفظ حریم خصوصی و تأمین امنیت
4- عایق بندی حرارتی،صوتی و ممانعت از نفوذ سرما و گرما و صداهای مزاحم
5- ممانعت از ورود حشرات و جانوران موزی
6- آتشپاد (ضد آتش) بودن
“درها” (در) بازشوی در دیوار است که کنترل ورود و خروج به ساختمانها و فضاهای داخلی را ممکن می سازد برای دسترسی می توان آن را باز کرد و جهت حفظ حریم و تأمین امنیت می توان آن را بست.
“انواع درها”
1) درهای ماشین رو 2) درهای بیرونی ساختمان 3) درهای داخلی 4) درهای سرویس 5) درهای ویژه (ضد آتش،گاوصندوق)
نکته 1- درهای استاندارد بیرونی و داخلی معمولا cm 90 عرض و cm 205 ارتفاع دارند که گاه تا cm 240 نیز می رسند.
نکته 2- عرض درهای فرعی مانند دسترسی از پارکینگ به آشپزخانه ممکن است cm85 باشد.
تذکر: درها معمولا از فلز، چوب یا شیشه نشکن در انواع مختلف ساخته می شوند.
نکته 3 - درهای داخلی معمولا بدون آستانه هستند و باید به طرف داخل فضا و پشت به دیوار باز شوند و حدود 10 سانتی متر از دیوار پشت در فاصله دارند. در آشپزخانه معمولا به فاصله 60 سانتی متر از گوشه آشپزخانه نصب می شود تا از فضای پشت در برای استقرار کابینت استفاده می شود.
نکته 4- عرض درهای اتاق خواب، کار و غذاخوری حدود 85 تا cm 90 ، برای سرویسها cm 80-70 (دارای آستانه) و برای رختکن cm 70-60 می باشند.
“علاوه ترسیم انواع پنجره” پنجره نوعی باز شو در دیوار و یا بام است که امکان ورود نور را از طریق شیشه های شفاف یا نیمه شفاف فراهم می سازد؛ تهویه فضاهای داخلی را تسهیل می کند و از طریق تأمین دید و منظره کیفیت فضاهای داخلی را بالا می برد. به طور تقریب حداکثر 20% مساحت فضا را سطح شیشه خور پنجره تشکیل می دهد.
تذکر: آستانه پنجره (قسمت پایینی چهارچوب) ممکن است هم باد چهارچوب باشد یا نسبت به آن برجسته ترسیم شود.
نکته 1- عرض پنجره ها معمولا از cm60-cm360 با گام 15 سانتی متر تغییر میکند ارتفاع پنجره ها معمولا از cm105-cm150 تغییر می کند. ارتفاع کف پنجره برای اتاق خواب از 70 تا 90 ، برای آشپزخانه از 90 تا 120 و برای فضاهای سرویس 160 به بالا تغییر می کند.
“تجهیزات و لوازم آشپزخانه”
1- انواع لوازم نگهداری مواد غذایی مانند یخچال، فریزر، کابینت ها و انبارها.
2- لوازم آماده سازی مواد غذایی مانند سینک شستشو ، میز کار، چرخ گوشت و ...
3- لوازم پخت و پز مانند اجاق گاز، فر، کباب پز و سطح کار
4- لوازم اتاق خدمات مانند ماشین لباسشویی،خشک کن ، سینی لباسشویی، میز اتو، قفسه نگهداری وسایل نظافت و لوازم سفره.
“سرویس های بهداشتی” حمام ، توالت و دستشویی جز تسهیلات ضروری مسکن و اکثر ساختمان ها می باشند. با توجه به هزینه زیاد و پیچیدگی این قسمت از ساختمان از نظر ایزولاسیون، لوله کشی ، تهویه و شیب بندی ، ترسیم این قسمت باید با دقت بیشتر صورت گیرد.
تذکر: هر خانه حداقل به یک دستشویی، یک دوش و یک توالت نیاز دارد.
4) کف
کف در مقایسه با دیوار و سقف نزدیکترین و قابل استفاده ترین فضاست و بیشترین تأثیر را در زیبایی و کارایی فضا دارد.
الف - کفسازی با مصالح سخت: از مصالحی مانند سنگ، بتن ، سرامیک ،موزاییک و ... برای کف سازی فضاهای مربوط و یا فضاهایی که با کفش در آنها رفت و آمد می شود استفاده می شود.
ب - کفسازی نرمه : از مصالحی مانند چوب، انواع کفپوش های پلاستیک، موکت، قالی و ... برای فضاهای زندگی مانند اتاق های خواب ، فضاهای نشیمن و پذیرایی و ... استفاده می شود.
5) علامت شمال و جهت قبله
معمولا نقشه را به نحوی تنظیم می کنند که جهت شمال پلان به طرف بالا باشد. جهت شمال را با علایم متعددی می توان نشان داد در هر صورت علامت شمال باید خوانا و زیبا باشد و شکل اندازه آن نیز باید با نقشه هماهنگ باشد. علامت شمال باید در جایی از نقشه قرار گیرد که به راحتی قابل دیدن باشد. نشان دادن دقیق زاویه بین امتداد بدنه های زمین و یا ساختمان با امتداد شمال باید به دقت در پلانها مشخص شود.
- مشخص کردن مسیر و شیب رامپ (شیب راهه)
شیب راهه ، سطح شیب داری است که برای ارتباط دادن فضای غیر هم سطح به کار می رود. ابعاد میزان شیب راهه ها به نحو استفاده آنها بستگی دارد.
- کفسازی و شیب بندی پارکینگ:
کف پارکینگ باید محکم، قابل نظافت و غیرصیقلی باشد و از زیرسازی محکمی برخوردار باشد کف پارکینگ در طبقه همکف معمولا بالاتر از محوطه ساخته می شود.
- پلان سقف کاذب:
سقف اکذب سقف سبکی است که در زیر سقف اصلی ساخته می شود و از آن برای پوشاندن تیربارها و خرپاها، لوله ها و کانال ها و عناصر نازیبایی ساختمان و نیز به منظور تنظیم شکل و تناسب زیبایی فضاها استفاده می شود.
- نیواگذاری (تراز نویسی) :در نقشه های ساختمانی یک سطح اصلی و مشخص را در نزدیکی طبقه اول مانند نقطه پنج مارک،نقطه خاصی از کف حیاط یا جدول خیابان به عنوان سطح مبنا مشخص و تثبیت می شود آنگاه تراز سطوح دیگر را نسبت به آن نیواگذاری می کنند سطوح بالاتر با علامت+ و سطوح پایین تر از سطح مبنا را با علامت - نیواگذاری می کنند. معمولا تراز ارتفاعی سطح مبنا را نسبت به دریاهای آزاد درشت تر از سایر ترازها می نویسند و آنگاه آن را معادل 00.0 ـ+ قرار می دهند.
- مشخص کردن موقعیت ورودی:
فضاهای ورود به محوطه ساختمان را معمولا علاوه بر نوشته با استفاده از پیکان و نماد (ENT) مشخص می کند.
- قسمتی از کاغذ را که باید برای ترسیم مورد استفاده قرار گیرد با ترسیم کادر مشخص می کنیم. وجود حاشیه برای خوانایی، سالم ماندن، آلبوم کردن و بایگانی نقشه ها ضروری است / اندازه متناسب با اندازه نقشه می تواند از یک تا سه سانتی متر تغییر کند. اندازه حاشیه نقشه های فارسی در سمت راست برگه و حاشیه نقشه های استاندارد و انگلیسی ،در سمت چپ برگه حدود یک سانتی متر اضافه می شود تا امکان آلبوم کردن و بایگانی کردن نقشه ها فراهم شود.
نکته 1- برای تیپ بندی درها از نماد D و برای پنجره ها از نماد W استفاده می شود، و پنجره های تیپ با یک شماره خاص تیپ بندی می شوند. در تیپ بندی درها و پنجره ها از نماد W برای چوب، M برای فلز و AL برای آلمینیوم استفاده می شود.
برای تیپ بندی درها و پنجره ای در پلان،دایره یا چند ضلعی به قطر حدود mm12 در جلو پلان آن ترسیم شده با یک خط افقی به دو قسمت تقسیم می شود. در بالای آن علامت اختصاری در و یا پنجره، جنس آن نوشته می شود و در زیر آن شماره تیپ آن را می نویسند.
نکته 2- موقعیت همه داکتها،روزنه ها ، گربه روها را با علایم مناسب در پلان مشخص نمایید.
آشنای با انواع گروه خط
1- اندزه گذاری پلانهای طبقات
1- خط اندازه سرتاسری: اولین خط اندازه از بیرون است که طول کل ساختمان را نشان می دهد.
2- خط اندازه شکستگیها:محل اندازه شکستگیهای بدنه ساختمان را نشان می دهد و گاه شامل ضخامت و محل تلاقی دیوارهای داخلی و خارجی نیز می شود.
3- خط اندازه موقعیتها: نزدیک خط اندازه به ساختمان است که محل استقرار و ابعاد درها، پنجره، محل تجهیزات و ... را نشان می دهد.
4- خط رابط: خط نازک و ممتدی است که هر اندازه را به عنصر ساختمانی آن مرتبط می کند.
5- اندازه ابعاد:این اندازه ابعاد مصالح و جزئیات ساختمانی را مشخص می کند.
- ترسیم پلان طبقات
1- ساختمانهای دو یا چند طبقه : ساختمان با چند طبقه سماوی هر طبقه پلان مستقلی دارد. پلانها به ترتیب در یک یا چند برگه پشت سر هم ترسیم و شماره گذاری می شوند “پلان زیرزمین A1001 ” ، “پلان هم کف A1002” ، “پلان طبقه اول و ... A1003 برای معرفی طبقات مشابه از یک پلان تیپ استفاده می شود.
2- ساختمانهای نیم طبقه : ساختمانهایی که کف طبقات آنها کمتر از یک طبقه با هم اختلاف سطح دارند اصطلاحاً نیم طبقه می گویند پلان دو نیم طبقه متوالی را می توان با هم ترسیم می کنیم. در شکل مقابل پلان زیرزمین جداگانه و پلان هم کف و نیم طبقه اول با هم ترسیم شده اند.
- زیرزمین :
زیرزمین به طبقه ای از ساختمان گفته می شود که زیرطبقات دیگر قرار دارد و تمام یا قسمتی از آن در زیر خاک واقع می شود، و معمولا برای عملکردهای غیراصلی مانند انبار، پارکینگ ، موتورخانه، رختشورخانه، کارگاه و محل بازی مورد استفاده قرار می گیرد.
نکته 1- در طراحی زیرزمین باید جنس خاک و سطح آبهای زیرزمینی، حجم و هزینه عملیات خاکی مورد توجه قرار گیرد. در زمین های سخت و در جاهایی که آبهای زیرزمینی بالاست،ایجاد زیرزمین، رایج نیست.
نکته 2 - دیوارهای زیرزمین علاوه بر ویژگیهای دیوارهای طبقات دیگر باید در مقابل نیروی رانش خاک و احتمال نفوذ رطوبت و ریشه های گیاهان مقاومت نماید. کف زیرزمین نیز که در مجاورت خاک، رطوبت و تبادل حرارتی با زمین قرار دارد باید نسبت به رطوبت عایق بندی شود.
ترسیم نما در نقشه هایی اجرایی:
نکته 1 :در طراحی نما باید موارد زیادی مد نظر قرار گیرند. نما نشانگر سیمای بیرونی ساختمان است و باید زیبا بادوام و با هویت باشد.
نمای ساختمان باید با طرح فضاهای داخلی شیب و عوارض زمین تعداد طبقات ساختمان هماهنگ گردد.