دسته بندی | صنایع غذایی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
برای تهیه ی بذر قارچ ابتدا دانه های گندم مرغوب را شسته ویک شب آن را خیس می کنند ، سپس آب آن را عوض کرده ودانه های خیس خورده را به خوبی در آب می جوشانند تا کاملاً نرم شود، آب اضافی را تخلیه وگندم ها را روی سطح صاف پارچه ای یا توری پهن می کنند تا آب موجود در سطح آن ها کاملاً تبخیر شود.
فهرست مطالب
مقدمه. 2
تهیه ی بذر قارچ. 2
پروتئین.. 3
اهمیت قارچ در رژیم غذایی.. 3
قارچ های خوراکی مصرفی.. 7
سالن کشت وپرورش... 8
روش تهیه ی بذر قارچ. 10
.
.
.
.
.
هزینه کل.. 19
خرید مواد اولیه به ظرفیت 200 تن قارچ صدفی و دکمه ای در سال. 19
فروش... 20
سرمایه در گردش... 20
سرما یه گذاری کل.. 21
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 217 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 183 |
بخش اول :
به اعتقاد بسیاری از دانشمندان علوم رفتاری، سازمانها وجه انکارناپذیر دنیای نوین امروز را تشکیل میدهند، ماهیت جوامع توسط سازمانها شکل گرفته و آنها نیز به نوبه خود به وسیلة دنیای پیرامون و روابط موجود در آن شکل میگیرد. گر چه سازمانها به شکلهای مختلف و بر پایه هدفهای گوناگون تأسیس و سازماندهی میشود، اما بدون تردید تمامی آنها بر پایة تلاشهای روانی و جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب میآید، اداره و هدایت میگردند. از این رو، زندگی افراد در جوامع نوین به شدت تحت نفوذ هستی و رفتار سازمانها قرار دارد، و همین دلیل به تنهایی سعی در شناخت هر چه بیشتر، بهتر و علمیتر ماهیت و روابط متقابل آنها و نیروی انسانی را توجیه و ضروری میسازد (حیدر علی هومن، 1381)
یکی از هدفهای پیگیر روانشناسی بررسی ماهیت رفتار و روان است. به طور کلی هر موجود زندهای جزء از راه شناخت رفتار و موقعیتهای مختلف شناخته نمیشود. چون آدمی مخلوق انگیزهها، کششها و احساسهای هوشیار و امکانات فطری خویش است و رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادلی میان این عوامل برقرار گردد. در واقع تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی از آنها موجب دگرگونی در دیگری میشود. اکثر ناسازگاریهای فکری، عاطفی و اخلاقی بر اثر همین ناراحتیهای روانی ایجاد میگردد.
رشد و تعالی یک جامعه در گرو تندرستی افراد آن جامعه است و شناسایی عوامل تعیین کننده و مرتبط با آن در جهت سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح خرد و کلان جامعه نقش مهمی ایفا میکند. تأمین سلامتی افراد جامعه از دیدگاه سه بعدی جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل اساسی هر کشوری محسوب میشود.
در این میان به دلیل شیوع بالا و اثرات مخرب بسیار شدید و طولانی اختلالات روانی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، لزوم پرداختن به موضوع سلامت روان از اهمیت ویژه برخوردار است. ضرورت توجه به مسائل روانی با پیشرفت و توسعه تکنولوژی و زندگی ماشینی بیشتر نمود پیدا میکند.
از طرفی طبیعت زندگی انسان با انواع فشارهای روانی مانند محرومیتها، شکستها، کمبودها، حوادث و فجایع طبیعی و غیرطبیعی آمیخته است اما آنچه سلامت روانی و جسمانی او را در معرض خطر قرار میدهد شیوه مقابله با این عوامل است. حال اگر بتوان عواملی را که میتواند بر سلامت روانی تأثیرگذار بوده- چه مثبت، چه منفی - مورد شناسایی قرار داد، زمینهها و عوامل مناسب را گسترش داده و عوامل آسیبزا را کاهش دهیم، میتوان امیدوار بود که جامعهای با افرادی کارآمد، سرزنده، پویا و سرشار از امید داشته باشیم.
از سوی دیگر، یکی از عمدهترین و شاید جنجال برانگیزترین (ناگی، 1996) مفاهیمی که از یک طرف تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته، و از طرف دگر در تمامی سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمانها اهمیت زیادی پیدا کرده، رضایت شغلی است.
این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزههای علمی مانند آموزش و پرورش، روانشناسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است. (لاوسون و شن، 1998، به نقل از هومن، 1381).
رضایت شغلی خود تعیین کنده بسیاری از متغیرهای سازمانی است مطالعات متعدد نشان داده است رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهرهوری، دلسوزی کارکنان نسبت به سازمان ، تعلق و دلبستگی آنان به محیط کار و افزایش کمیت و کیفیت کار، برقراری روابط خوب و انسانی در محل کار، ایجاد ارتباطات صحیح، بالا بردن روحیه، عشق و علاقه به کار است. تردید نیست که هر سازمان خود یک ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن، انسان و توجه به کارکنان است. (هومن، 1381)
سلامت عمومی و رضایت شغلی دو عامل بسیار مهم در هر سازمانی است. توجه به سلامت روانی افراد و رضایت شغلی آنها به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جوامع انسانی و عامل حفظ پویایی افراد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
اما اینکه چگونه میتوان این امر مهم را به مرحله اجرا درآورد و این دو عامل مهم را در حد مطلوب در سازمانها برقرار نمود، کاری بسیار دشوار و وظیفهای است بس خطیر که نیاز به تجربه، امکانات، تدابیر خاص و شاید از همه مهمتر ابزاری علمی و معتبر دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور اجرا گردیده است.
گروه بهمن در سال 1331 تحت عنوان شرکت سهامی (ایران خلیج کو) در زمینه نمایندگی امور حمل و نقل دریایی و حقالعمل کاری نمایندگی تجاری شروع به کار کرد. این شرکت از سال 1338 با اخذ مجوز ساخت از سوی وزارت صنایع معادل اقدام به مونتاژ وانت سه چرخ موسوم به وسپا با ظرفیت 200 کیلوگرم نمود و سپس در سال 1350 با افزایش سرمایه، موضوع فعالیت شرکت به ساخت و مونتاژ انواع وانتهای مزدا تبدیل شد و وانت مزدا 1000 با ظرفیت 500 کیلوگرم به مرحله تولید رسید و نام شرکت به کارخانجات اتومبیلسازی مزدا تغییر یافت. بعد از آن در سال 1363 وانت مزدا 1600 نیز به تنوع محصولات شرکت اضافه شد و نام شرکت به ایران وانت تبدیل گردید. به منظور استفاده در جنگ تحمیلی در سالهای 1366-1365 شرکت اقدام به مونتاژ وانت مزدا 1800 نمود از سال 1369 تولید وانت مزدا 1000 از برنامه حذف گردید و شرکت با تمام ظرفیت به تولید وانت مزدا 1600 پرداخت از ابتدای سال 1373 و در پی واگذاری سهام به بخش خصوصی، دگرگونی قابل ملاحظهای در روند فعالیتهای شرکت به وجود آمد بطوری که موضوع فعالیت شرکت شامل افزایش تولید و بهرهبرداری، طراحی و ساخت خودروی دو کابین و آمبولانس 1600، تولید وانت و آمبولانس با موتور گردید. در تاریخ 28/4/1378 و بر اساس مصوبه مجلس عمومی فوقالعاده صاحبان سهام و با تغییر اساسنامه عطف حیات شرکت به منظور ایجاد ملدینگ گروه بهمن شکل گرفت بدین ترتیب، تغییر موضوع فعالیت و ساختار شرکت استراتژی گسترش در زمینههای مختلف از جمله تولید سواری مزدا F323 و GLX323 و تولید انواع شاسی و شالی قابل حرکت، تولید قطعات ریختهگری، تولید انواع موتورسیکلت و دوچرخه و انجام فعالیتهای بازرگانی و سرمایهگذاری در دستور کار قرار گرفت. در سال 1379 فروش شرکت با نرخ رشد تقریباً 50% که بالاترین نرخ رشد طی سه سال اخیر میباشد به 456 میلیارد ریال و سود قبل از کسر مالیات با 67% رشد که بالاترین نرخ سود طی 4 سال اخیر میباشد به 183 میلیارد ریال افزایش یافت تغییر قابل توجه بود طی سالیان اخیر برآیند استراتژیها و برنامههای دقیق نهمین شرکت برتر بورس از لحاظ درجه نقد شوندگی بوده در حالیکه در سال 78 رتبه 23 را به خود اختصاص داده بود. این امر نشان دهنده استقبال بازار سرمایه از سهام گروه بوده است علاوه بر این سهام گروه در سال 1379 بالغ بر 66% بازدهی نصیب صاحبان خود نموده است و این مسئله در مقایسه با نرخ بازدهی سال 77 و 78 که به ترتیب برابر با 6/25% و 1/54% میباشد. نشانگر مدیریت بهینه و نتیجه تغییر استراتژی گروه میباشد.
شرکتهای تحت پوشش گروه بهمن عبارتند از: شرکت شاسیساز ایران (10% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی عصر بهمن (100% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی عصر بهمن (100% سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت بازرگانی ریسپکت (%49 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت مزدا یدک (%100 متعلق به گروه بهمن) شرکت قند پارس (%12 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت سایپا (%14/43 سهام متعلق به گروه بهمن) ایران دوچرخ (%52 سهام متعلق به گروه بهمن) شرکت سرمایهگذاری بهمن (%36 سرمایه متعلق به گروه بهمن). مراکز تحت پوشش گروه بهمن عبارتند از مرکز بهمن موتور مرکز بازرگانی دپارتمان II – آدرس دفتر مرکزی: تهران، میدان فاطمی، خیابان چهلستون، پلاک 4 و آدرس کارخانه: تهران کیلومتر 21 جاده قدیم کرج میباشد، تعداد پرسنل فعلی شرکت حدود 1000 نفر و ارزش اسامی سرمایه آن 000/000/000/300 (سیصد میلیارد ریال) و منقسم با 000/000/300 (سیصد میلیون) سهم هزار ریالی است.
1) معرفی به واحد امور اداری جهت استخدام
2) بررسی مدارک (تحصیلی، شناسنامهای، سابقه کار و سابقه بیمه و … ) و تشکیل پرونده
3) معرفی به واحدهای تقاضا کننده نیرو جهت مصاحبههای تخصصی
4) دریافت پاسخ از واحدها در مورد افراد معرفی شده
5) تکمیل پرونده پزشکی، عدم سوء پیشینه، تأییدیه تحصیلی از واحد آموزش دهنده و ….
6) صدور کارت کارگزینی برای فرد و تهیه مفاد قرارداد کار و گرفتن امضا از کارکنان استخدام شده
7) ارسال قرارداد او به مدیریت منابع انسانی برای امضای نهایی
8) تعیین تاریخ شروع به کر از طرف واحد تقاضا کننده و تأیید نهایی آن
9) اقدام برای امکانات رفاهی کارکنان (سرویس ایاب و ذهاب دفترچه بیمه، بن غذا، بن … )
10) وارد شدن نام کارکنان در سیستم کامپیوتری حقوق و دستمزد و اضافه گردیدن به جمع کارکنان.
مرکز بهمن موتور شامل حوزههای چون:
1- معاونت تولید خودرو:
1- مدیریت خدماتی فنی
2- مدیریت مهندسی تولید
3- مدیریت تولید
4- مدیریت برنامهریزی
2- معاونت تحقق و توسعه:
1- مدیریت محصول
2- مدیریت مهندسی صنایع
3- ریاست کنترل پروژه
3-معاونت توسعه و ساخت:
1- مدیریت برنامهریزی و بازرگانی
2- مدیریت تضمین کیفیت
3- مدیریت امور مهندسی
4- مدیریت منابع انسانی:
1- ریاست آموزش
2- ریاست اداری
3- ریاست امور عمومی
4- ریاست ایمنی و بهداشت
5- مدیریت پشتیبانی:
1- ریاست امور قراردادها
2- ریاست امور خیریه
3- ریاست عمران
6- مدیریت مالی:
1-ریاست حسابداری صنعتی
2- ریاست مالی
7- مدیریت کنترل کیفیت:
1- ریاست تضمین کیفیت
2- ریاست کنترل مواد ورودی
3- ریاست کنترل فرآیند وانت
4- ریاست کنترل آزمایشگاهها
8- مدیریت طرح و برنامه:
1- ریاست واحد سختافزار و نرمافزار
2- مدیریت بهبود روشها
9- مدیریت فروش:
1- ریاست امور نمایندگیها
2- ریاست مهندسی فروش
1-1- حفظ و نگهداری، تعمیرات، دستگاهها و پرس، خطوط ED، وسایل گرمازایی و سرمازایی
ED: (الکترودیپازیشن) فرآیند آسترزایی میباشد که از پوسیدگی زود هنگام جلوگیری میکند باعث میشود که سطح محصول مسطح میشود.
2-1- مهندسی تولید: ساخت فیکسچر (اسکلتی که فرآیند جوش و نصب قطعات روی یکدیگر را میباشد) و نظارت بر چگونگی ساخت قطعات تولیدی داخل، خارج و روند تولید
3-1- مدیر تولید: اهم وظایف نظارت و مهندسی بر چگونگی ساخت و قطعات داخلی، مونتاژ که خود دارای بخشهای چون اتاقسازی جلو و عقب، قطعهسازی فرآیند مونتاژ سواری، مونتاژ وانت تحت نظارت مدیریت تولید (مونتاژ عملیات تکمیلی)
4-1- مدیریت برنامهریزی توسعه و ساخت: کارهای برنامهریزی و پیشبینی قطعات درخواستی و کلاسه (دستهبندی دادههای خود را با معاونت خود برای قطعهسازان خارج از کشور تأمین میکند.)
1-2- مدیریت محصول: تأمینکننده قطعات، بررسی قطعات فلزی و پلیمری (قطعات پلاستیکی)
2-2- مهندسی صنایع: تهیه و تنظیم لعات (نقشه سازمانی شرکت) کارسنجی با توجه به واحد کارسنجی که یک قطعه تولیدی از شروع تا خاتمه چه مدتی زمانی را نیاز دارد)
3-2- کنترل پروژه: بررسی پروژههای در دست اقدام و پیشنهادات شرکت، مثل پروژه ساخت وانت و کابین چه روندی دارد؟ چه هزینه در بر دارد؟ چه زمانی نیاز دارد؟
2-3- مدیریت تضمین کیفیت: تضمین کننده قطعات خریداری و در حال خرید را برآورد دارد. سرکشی به سازندگان تا روند تولید آنها را با مدیریت خود تضمین کند که این قطعه مورد تأیید میباشد یا خیر؟
3-3- مدیریت امور مهندسی: تأمین کننده قطعات خودرو با سازندگان، بستن قرارداد با سازندگان.
1-4- آموزش: تهیه و تنظیم نیازسنجی آموزشی با توجه به تهیه فرمها و ارائه خدمات آموزشی با توجه به عنوان شغلی و تخصصی افراد- برگزاری دورههای آموزشی (سمینارها، همایشها به روز بودن اطلاعات افراد و افزایش سواد از سطح کارگری تا مدیریت با توجه به نوع شغل، سابقه و نوع سواد.
2-4- ریاست اداری: جذب و به کارگیری نیروهای استخدامی جدید و تهیه حقوق و دستمزد افراد، تعیین میزان حقوق دریافتی با توجه به میزان تحصیلات، عنوان شغلی و تنظیم مرخصی روزانه- ثبت و نگهداری این اطلاعات تشکیل پرونده، ارائه خدمات بیمهای.
3-4- امور عمومی: تهیه و برآورد نمودن وسایل رفاهی از قبیل سرویسهای ایاب و ذهاب، تهیه مواد غذایی، رستوران برای پرسنل و ….
4-4- ایمنی و بهداشت: شامل بخش اورژانس که کار فوریتهای پزشکی، سوانح و آسیبدیدگی و غیره را انجام میدهد و مددکاری (کار امداد و مددجویی و رسیدگی به امور رفاهی و برآورد نمودن نیازهای افرادی که به واحد ایمنی و بهداشت از لحاظ کمک نقدی و غیرنقدی تا فرزندان، مشکلات خانوادگی و … )
1-5- ریاست امور قراردادها: کار پیمانکاران و جذب نیروی کار و بستن قراردادها و خرید وسایل و تجهیزات برای شرکت
2-5- ریاست امور خیریه: تهیه نمودن وسایل کمک آموزشی، بهداشتی، حفاظتی و … را انجام میدهند.
3-5- ریاست عمران: نظارت و ساخت کارهای بنایی، تجاری، جدولبندی، تیرچهسازی، لولهکشی و کارهای خدماتی و رفاهی و زیباسازی محوطه و … میباشد.
نام |
سال شروع فعالیت |
نوع فعالیت |
نوع محصولات |
نوع سرمایهگذاری |
ملاحظات |
ایران خلیج کو |
از 1321 لغایت 1333 هجری شمسی |
نمایندگی امور حمل و نقل دریایی حقالعمل کاری |
--- |
سهامی |
|
ایران خلیحکو |
از 1333 لغایت 1338 هجری شمسی |
مونتاژ موتور سیکلت |
مونتاژ موتورسیکلت |
سهامی |
|
کارخانجات اتومبیلسازی مزدا |
از 1338 لغایت 1350 هجری شمسی |
مونتاژ وسپا |
وانت سه چرخ بارکش با ظرفیت 100 کیلوگرم |
سهامی |
|
کارخانجات اتومبیلسازی مزدا |
از 1350 لغایت 1353 هجری شمسی |
مونتاژ وانت مزدا |
وانت مزدا 1000 |
سهامی خاص |
|
ایران وانت |
از 1353 لغایت 1368 هجری شمسی |
مونتاژ وانت مزدا |
وانت مزدا 1000 و تککابین 1600 |
سهامی خاص |
|
ایرانوانت |
از 1368 لغایت 1374 هجری شمسی |
مونتاژ وانت مزدا |
وانت مزدا تک کابین 1600 |
سهامی عام |
|
ایران وانت |
از 1374 لغایت 1377 هجری شمسی |
مونتاژ و تولید |
وانت مزدا تک کابین و دو کابین 1600 |
سهامی عام |
واگذاری به بخش غیردولتی از طریق بورس |
گروه بهمن |
تیر 1377 هجری شمسی |
نوع فعالیت: ·اشتغال به کلیة فعالیتهای تولیدی و صنعتی نظیر مونتاژ انواع خودرو. ·تأسیس هر نوع شرکت مالی و اعتباری، خرید و فروش سهام سایر شرکتها. ·انجام فعالیتهای بازرگانی داخلی، واردات و صادرات انواع کالاها و توزیع آنها و … نوع محصولات (تا سال 1378): ·وانت مزدا تک کابین و دو کابین 2000. ·آمبولانس واستیشن 2000. ·مزدا سواری F 323. نوع محصولات (از سال 1379 تا 1382): ·وانت مزدا تک کابین و دو کابین 2000. ·آمبولانس و استیشن 2000. ·مزدا سواری GLX 323- FL 323. نوع سرمایهگذاری: ·سهامی عام. |
در طول قرن بیستم انسان بیشتر از تمام تاریخ دستخوش دگرگونی از نظر شیوههای زندگی، روابط اجتماعی مسائل بهداشتی و پزشکی شده است. تلاش شتابزده برای صنعتی شدن، گسترش سریع شهرنشینی و زندگی ماشینی اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازهای را به بار آورده است اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی واکنشهای بیمار گونه بسیاری در افراد جوامع به وجود آورده است که خود سبب وخیمتر شدن اوضاع و نامساعدتر شدن محیط زیست شده است. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیری افکار غلط و خرافات در مورد بیمارهای روانی را کنار گذاشته و نشانداده اگر بیمارهای روانی رامانند سایر بیماریها زود تشخیص داده و درمان کنند. به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض آن کاسته خواهد شد. زیرا بیماریهای روانی مانند سایر بیماریها قابل درمان و پیشگیری هستند (میلانیفر، 1374).
مفهوم سلامت روانی را به سختی میتوان در قالبی ساده تعریف کرد. و این تعریف باید با احتیاط انجام شود. نمی توان با رسم یک خط تقسیمبندی کرد و گفت ویژگیهایی که در این طرف خط قرار دارند تنها در اختلال روانی یافت میشوند و آنهایی که درطرف دیگر قرار دارند متعلق به افراد سالم میباشند، و نوع شدید را به عنوان اختلال روانی دانست. همچنان که شادی شناخته شاه است و میتوان شادی و سازگاری را دلیلی بر سلامت روانی دانست (فرجاد، 1374).
مفهوم سلامت روانشناختی و بیماریهای روانی در طول زمان تغییرات و دگرگونیهای زیادی داشته است. از قرن هفتم تا شانزدهم سلامت روان شناختی به صورت پرهیزگاری تعریف میشد و روان نژندی نیز نوعی انفعال پذیری شیطانی محسوب میشد. پس از قرن شانزدهم سلامت روان شناختی مجدداً به صورت طبیعت گرایانه تعریف شد و هم زمان با رنسانس روانپزشکی در اواخر قرن نوزدهم و پدیدار شدن روان نژندی، سلامت روان شناختی نوعاً به صورت فقدان بیماری روانی تعریف گردید (خدا رحیمی، 1374).
واتسون[1] معتقد است که رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و در نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او میشود. به نظر کارل مننجر[2] سلامت روانی عبارتست از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود. لوینسون[3] و همکارانش (1962) معتقدند که سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن است. همچنین ملاک تعدل سلامت روان را استعداد یافتن و ادامه کار، داشتن خانواده، ایجاد محیط خانوادگی خرسند، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد. لذا بردن از زندگی، و استفاده صحیح از فرصتها میدانند (میانی فر، 1374).
انجمن کانادایی بهداشت روانی، بهداشت روانی را به در سه قسمت تعریف کرده است که به شرح زیر است. 1)نگرشهای مربوط به خود شامل تسلط بر هیجانها، آگاهی بر ضعفهای خود و رضایت از خوشیهای زندگی است. 2) قسمت دوم نگرشهای مربوط به دیگران شامل علاقه به دوستیهای طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است.، و 3) نگرشهای مربوط به زندگی شامل پذیرش مسئولیتها، ذوق و توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیمات شخصی، ذوق خوب کار کردن است (گنجی، 1378).
کاپلان[4] و سادوک[5] (1991) سلامت روانی را حالتی از بهزیستی و این احساس که فرد میتواند با جامع کنار بیاید و موقعیتهای شخصی و ویژگی های اجتماعی برای او رضایتبخش است، عنوان کردهاند (کاپلان و سادوک، 1991، نقل از کافی، 1375).
با توجه به آن چه بیان گردید برای سلامت روانی و تندرستی تعاریف گوناگونی ارائه شده است اما جامعترین و پذیرفتهترین آن تعریف سازمان بهداشت جهانی (W.H.O) [6] است. این سازمان سلامت روانی را به عنوان یکی از ملاکهای لازم برای سلامت عمومی در نظر گرفته است. بر اساس نظر کارشناسان این سازمان سلامتی عبارت است از «حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری» است (بلدرو فالن، 1995، نق از کافی 1375).
در تعریفی دیگر، کارشناسان این سازمان سلامت فکر و روان را این گونه تعریف کردهاند: «قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میانی فر، 1374).
در سالهای اخیر با گنجاندن توانایی داشتن «یک زندگی از نظر اقتصادی و اجتماعی مثمر» این تعریف تقویت شده است.
بنابر تحقیق «انجمن ملی بهداشت روانی» افراد دارای سلامت ذهنی خصوصیات زیر را بروز میدهند: 1) این افراد احساس راحتی میکند، آنها از نظر روانی خود را آنگونه که هستند میپذیرند. از استعدادهای خود بیشترین بهره را میبرند، دیدگاهی واقعگرایانه دارند، اعتماد به نفس دارند و مهمتر از همه، آنها برخوردار از سیستم ارزشی هستند که از تجارب شخصیشان سرچشمه میگیرد.، 2) این افراد احساس خوبی نسبت به دیگران دارند و به علایق دیگران توجه میکنند و احترام میگذارند، 3) قدرت روبرو شدن با نیازهای زندگی را دارند، احساس مسئولیت میکنند و با مشکلات به همان شیوهای که رخ میدهند برخورد میکنند، محیط خود را تا آنجا که ممکن است شکل میدهند و تا آنجا که ضرورت دارد با آن سازگار میشوند، از تجارب بنیادین زندگی لذت میبرند، اما هرگز شیفتة خود نمیشوند (بنی جمالی و احدی، 1373).
مکاتب روانشناسی، در تعریف بهداشت روانی مفاهیم مختلفی را به کار میبرند. در این بخش به تعریف بهداشت روانی از دیدگاه مکاتب زیست گرایی، روانکاوی، رفتارگرایی، و انسان؛ پرداخته میشود.
مکتب زیستگرایی، در مطالعة رفتار انسان، بیشترین اهمیت را بر بافتها و اعضای بدن قایل است. این مکتب، که پایه اصلی روان پزشکی را تشکیل میدهد، بیشتر بر بیماری روانی توجه دارند نه بهداشت روانی، زیرا بیماری روانی را جزء سایر بیماریها به حساب میآورد. این مکتب دربارة فرد دید تعادل حیات دارد. بهداشت روانی بر طبق این دید عبارت است از نظام متعادلی که خوب کار میکند. اگر تعادل به هم بخورد، بیماری روانی ظاهر خواهد شد. بنابراین میتوان رفتار را به پاندولی تشبیه کرد که بین دو قطب بیماری نوسان دارد و بهداشت روانی بین آن دو قطب جای میگیرد. (گنجی، 1378).
روانکاوان معتقدند که مشکلات روانی از تعارضات درونی سرچشمه میگیرد. یکی از نظریات اساس مرکزی، تحلیل روانی ناخودآگاه است که سطح وسیعی از ذهن شامل سائقهای اساسی و برانگیزنده رفتار فرد را در بر میگیرد. این بخش در عین حال تجربیات تلخ و امیال غیرقابل قبول را شامل میشود که شخص آنها را به فراموشی سپرده و یا بایگانی کرده است. اما کاملاً محو نشدهاند. این خاطرات و احساسات سرکوب شده، باعث فشارهای عاطفی کنونی فرد هستند و با همان شدت اصلی خود با لباس مبدل بروز میکنند. از نظر تئوریسینهای روانکاوی، سلامت روانی به معنای نبود علائمی است که دلالت بر اختلالاتی مانند اضطراب و افسردگی میکند (بنی جمالی واحدی، 1373).
روانکاوان معتقدند که فرد باید بتواند بین سه عنصر شخصیت (نهاد، من، من برتر) تعادل برقرار کند. بنابراین، اگر بین نهاد و من برتر تعارض به وجود آید، بیماری روانی ظاهر خواهد شد. بدین صورت من باید بتواند بین تعارضهای نهاد و من برتر تعادل به وجود آورد (گنجی، 1378).
مکتب رفتارگرایی، در تعریف بهداشت روانی، بر سازگاری فرد با محیط تاکید دارد. این مکتب معتقد است که رفتار ناسالم نیز، مثل سایر رفتارها، در اثر تقویت آموخته میشود. بنابراین بهداشت روانی نیز رفتاری است که آموخته میشود. رفتارگرایان، همة حالتهای عاطفی و ذهنی مربوط به ناخودآگاه را چون قابل مشاهده نیست رد میکنند. تنها رفتارهای قابل مشاهده را بررسی میکنند. رفتارگرایان با مشکلات رفتاری به طور مستقیم برخورد میکنند، و معتقدند که یادگیری علط سبب بروز اختلالات است بنابراین سلامت ذهنی و روانی را به عنوان یادگیری یا یادگیری مجدد پاسخهای مؤثر نسبت به مشکلاتی که با آنها در محیط روبرو میشوند، تعریف و تفسیر میکنند (بنی جمالی واحدی، 1373).
مکتب انسانگرایی معتقد است که بهداشت روانی، یعنی، ارضای نیازهای سطوح پایین و رسیدن به سطح خود شکوفایی، هر عاملی که فرد را در سطح ارضای نیازهای سطوح پایین نگهدارد و از خود شکوفایی او جلوگیری کند اختلال رفتاری به وجود خواهد آورد. رشد نخواهد یافت و به بهداشت روانی کامل نخواهد رسید (گنجی، 1378).
دربارة ماهیت و مفهوم سلامت روانی روانشناسان عقاید متفاوتی دارند. در این بخش عقاید آدلر، آبپورت، راجرن، فروم، هنری موری، و یونگ دربارة مفهوم و ماهیت سلامت روانی بیان میگردد.
آدلر (1967) انسان را موجودی خلاق و انتخابگر، اجتماعی، مسئول و در حال شدن میداند. که ماهیتی خنثی (نه خوب و نه بد) دارد و ماهیتش در جامعه شکل میگیرد. کمال قدر واقعیت بخشیدن به خویشتن است. فرد سالم از نظر آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر نیرنگ و بهانه نیست، مطمئن و خوشبین است. ضمن پذیرفتن اشکالات خود در حد توان اقدام به رفع آنها میکند. چنین فردی دارای علائق اجتماعی و مایل به مشارکت اجتماعی است سعی در کاستن هر چه بیشتر عقده حقارت خود دارد و به دنبال غلبه و چیرگی بیشتر بر بیجرأتی است. در نهایت چنین فردی موفق میشود که انگیزههای نامطلوب خود را دگرگون سازد ( خدا رحیمی، 1374).
آلپورت[7] معتقد است داشتن هدفهای درازمدت، کانون وجود آدمی را تشکیل میدهد بشر را از حیوان، سالمند را از کودک و در بسیاری از موارد شخصیت سالم را از شخصیت بیمار متمایز میسازد. به نظر آلپورت انسانهای سالم نیاز مداومی به تنوع، احساس و درگیری تازه دارند (شولنز، 1997، ترجمه خوشدل، 1369).
شخصیت سالم و کمال یافته از نظر آلپورت با توجه یه شش معیار توصیف می گردد که عبارتند از: 1) بسط احساس خود به اشخاص و فعالیتهای فراسوس خود، 2) ارتباط گرم خود با دیگران، 3) امنیت هیجانی (پذیرش خود)، 4) ادراک واقعبینانه رشد مهارتها و پرداختن به کار و شغل ، عینیت بخشیدن به خود، و 6) یک فلسفه وحدت بخش در زندگی که تمام وجوه زندگی شخص را به سوی آینده هدایت میکند (شولتز، 1990، ترجمه کریمی، 1378).
الگوی راجرز[8] از شخصیت سالم و سلامت روانی، انسانی است بسیار کارآمدی با کنش و کارکرد کامل که از تمام توانائیها و استعدادهایش بهره میگیرد. شخصیت سالم الزاما خرسند و خوشحال و خندان نیست. این افراد فاقد ماسک و نقاب هستند و با خودشان رواست هستند. این افراد دارای ویژگیهای آمادگی کسب تجربه، زندگی هستیدار، اعتماد به ارگانیزم، احساس آزادی، و خلاقیت و آفرینندگی هستند (خدا رحیمی. 1374).
برطبق نظر فروم[9] (1968) معیار رفاه فردی و اجتماعی را آن گونه که رضایت بخش باشد باید در تعریف بهداشت روانی جای داد. زیرا فروم شخصیت انسان را بیشتر محصول فرهنگ میداند و سلامت روان بسته به این است که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افراد را برآورده میسازد، نه این که فرد تا چه اندازه خودش را با جامعه سازگار میکند بنابراین سلامت روان بیشتر از آن که امری فردی باشد مسئلهای اجتماعی است. وابستگی سلامت روان به ماهیت جامعه در نگاه فروم به این معنا است که جامعه تعریف خود از سلامت روان وضع میکند. این تعریف چه بسا در زمانها و مکانهای متفاوت تغییر مییابد. از نظر فروم فرد سالم عمیقاً عشق میورزد، آفریننده است، و در آن ریشه دارد، حاکم و عامل خود و سرنوشت خویش است، و دارای جهتگیری بارز (یعنی به کار بستن همه قدرتها و استعدادهای بالقوه خویش )است (شولتز، 1967، ترجمه خوشدل، 1369).
هنری موری[10] برای انسان سالم ویژگیهای خاصی را در نظر دارد که شامل 1) از تواناییهای مختلف خود به نحو مطلوب و مناسب بهره می گیرد، 2) من شخص برخودار از سلامت روان شناختی دارای قدرتمندی و کارآمدی است، 3) در انسان بهنجار بین من واقعی و من ایدهآل فاصله زیادی وجود ندارد، 4) نیازهای فرد برخوردار از سلامت روان تثبیت شده نیست، 5) درک شخص سالم از عوامل فشار محیطی به صورت عینی (فشار آلفا) است نه به صورت ذهنی (فشار بتا، 6) از موضوعات منفرد شخصیت خود آگاهی دارد و از شیوههای مختلف تجلی این موضوعات منفرد نیز آگاه است، 7) از ساختار روانی خودش آگاهی لازم دارد، 8)عقده روانی ندارد یا عقدههای او بسیار کمتر از فرد روان نژند است، و 9) تحلیل و خلاقیت به عقیدة موری قویترین ویژگی سلامت روان شناختی هستند (خدا رحیمی، 1374).
یونگ[11] معتقد است اشخاص که در رسیدن به تعادل در یکپارچهسازی هماهنگ ناهشیار و باهشیار و در تجربه کردن هستی درونی خود موفق هستند در موقعیتی قرار دارند که به سلامت روان شناختی میرسند. از نظر یونگ سلامت روان شناختی و خودشناسی یکسان است (شولتز، 1990، ترجمه کریمی، 1378).
با توجه به دیدگاههای موجود میتوان گفت که تقریباً همة آنها به نوعی توافق دارند که اشخاص سالم میدانند که چیستند و کیستند، فرد سالم از نقاط قوت و ضعف خود آگاه است به طور کلی شکیبا و خود را همان گونه که هست میپذیرد، و به آنچه که نیست تظاهر نمیکند. اشخاص سالم در گذشته زندگی نمیکنند و در آرزوی آرامش و ثبات نیستند بلکه در زندگی مبارزه، هیجان، هدفها، و تجربههای تازه میجویند (شولتز، 1997، ترجمه خوشدل، 1369).
انسان برای حفظ و تأمین سلامت روانی، از جهات مخلتف دقیقاً باید تحت کنترل و مراقبت خود و دیگران قرار گیرد. عوامل متعددی در حفظ و تأمین سلامت روانی افراد موثرند روان شناسان عوامل متعددی از جمله خانواده، طبقهبندی اجتماعی، مدرسه، محیط کار خود، عوامل جسمی، و غیره را در رابطه با آن ذکر میکنند که هر کدام به نوبة خود نقش مهمی را در بهداشت روانی فرد ایفا میکند. در اینجا محقق به بررسی سه عامل مهم خانواده مدرسه و خود میپردازد.
خانواده یکی از مهمترین و اساسیترین سازمانهایی است که به رشد کودک یاری میدهد. در خانواده است که کودک، نخستین چشمانداز را از جهان پیرامون به دست میآورد و احساس وجود میکند (پارسا، 1368).
انحراف از هنجار در خانواده (مثلاً خانوادههای گسسته به دلیل طلاق یا خانوادهها تک سرپرست) با طیف وسیعی از مشکلات در کودکان رابطه دارند که از جمله پایین بودن احترام به نفس، بالا رفتن خطر کودک آزاری، بالا برودن میزان طلاق وقتی بچهها ازدواج کردند، میزان بالاتر اختلال روانی، بخصوص اختلال افسردگی و اختلال شخصیت ضداجتماعی در بزرگسالی به همراه دارد (کاپلان و سادوک، 1994، نقل از پورافکاری، 1376).
تعدادی از روانشناسان از جمله فروم به کل فضای خانواده و ویژگیهای کیفی آن اهمیت دادهاند. فروم[12] و سنگیروین[13] معتقدند که میزان کمیت وجودی پدر و یا مادر با کودک مطرح نیست بلکه آن چه بیشتر در رشد روانی کودک حائز اهمیت است کیفیت رابطه بین پدر و مادر و فرزند میباشد. تحقیقات و مطالعات متعدد (بلدرین[14]، کالهان[15]، بریس[16]) دیگری که دربارة بررسی چگونگی فضای حاکم بر خانواده و رابطه آن با اختلالات رفتاری انجام گرفته نشان میدهد که افراط و تفریط در زمینههای پذیرفتن کامل در مقابل طرد کامل، توجه بیش ازحد در مقابل بیتوجهی بیش از حد، آزادی بیش از حد در مقابل دیکتاتوری بیش ازحد، پرتوقعی بیش از حد در مقابل بیتوقعی بیش از حد، و تشویق کودک به کارهاینادرست یا خام نقش مهمی در ایجاد مشکلات رفتاری کودکان ایفا میکنند (سیف نراقی، 1374).
چگونگی ایفای نقش پدر و مادر نیز بر سلامت روانی کودکان تأثیر میگذارد. که مایکل راتر چهار سبک برای ایفای نقش پدر و مادر و تأثیرات آن بر سلامت روانی به شرح زیر بیان کرده است.
1) قدرت طلبی که با اصول سفت و سخت مشخص است و ممکن است به افسردگی کودک بیانجامد.
2) سهانگاری، بخصوص با فقدان تعیین حدود و مسامحه که میتواند به اختلال کنترل تکانه بیانجامد.
3) بیتفوتی، بخصوص با غفلت و عدم درگیری که به رفتار پرخاشگری منجر میشود.
4) دوسویه، بخصوص با مشارکت در تصمیمگیری و هدایت رفتار در مسیری منطقی که به پیدایش احساس اتکاء به نفس منتهی میگردد.
به طور کلی مطالعات تجربی نشان میدهد که مؤثرترین نوع انجام وظیفة پدر و مادر مستلزم ثبات در پاداش دادن رفتار خوب و تنبیه رفتار بد است. که هر دو باید در زمینهای پراز محبت و صمیمیت صورت گیرد (کاپلان و سادوک، 1194، نقل از پورافکاری، 1376).
دوران تحصیل در آموزشگاه سلاهای مهم شخصیت ساز کودکان و نوجوانان و ایام سرنوشت ساز زندگی بزرگسالی آنان است. خوشبینی و بدبینی به زندگی و هستی، پشتکار و تنآسایی، علاقهمندی و بیعلاقگی، اعتماد به نفس و بیاعتمادی نسبت به خود و حتی سلامتی و عدم سلامتی روان به مقدار زیادی ناشی از تجارب موفق و ناموفق دانشآموزان در دوران تحصیل و همچنین برخورد اولیای مدرسه و رفتار آنان با دانش آموزان است (سیف، 1372).
شاملو معتقد است که آموزگان مهمترین و مؤثرترین فرد در هر مجموعه تربیتی است او در کتاب خود از قول رانگین ویژگیهای زیر را برای یک معلم خوب در حفظ بهداشتروانی شاگردان ضروری میداند.
1- کودکان و نوجوانان را دوست داشته باشد.
2- از نظر روانی سالم باشد.
3- از رابطه نظم و ترتیب و بهداشت روانی آگاه باشد.
4- به اصول رشد آگاه باشد.
5- کودکان مشکلدار را بشناسد و به مراجع مربوط معرفی نماید (شاملو، 1369).
اگر محیط مدرسه برای دانشآموز شواهدی که حاکی از شایستگی و لیافت وی در کار مدرسه باشد، طی چندین سال خصوصاً سالهای نخست تحصیل فراهم بیاورد و این تجارب موفقیتآمیز در چهار پنج سال بعد نیز تکرار شوند، به اعتقاد روانشناسان برایمدت نامحدودی در فرد نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی ایجاد میشود. چنین فردی قادر خواهد بود تا بدون تحمل رنج و عذاب بر بحرانها و فشارهای شدید زندگی غلبه کند (سیف، 1364).
مهمترین عاملی که مسئولیت تأمین بهداشت روانی را به عهده دارد «خود انسان است. هر یک از عوامل فوق، تنها مراحلی از عمر انسان را تحت کنترل گرفته و بعد از مدت معینی انسان را رها میکنند، در حالیکه «خود» انسان پیوسته با انسان بوده و از او جدا نمیشود. زمانی میرسد که دیگران مسؤول خطای آدمی نیستند بلکه «خود» مسئول حسن و قبح اعمال خویش خواهد بود. این مسؤلیت نقش بسیار حساسی در کمال رشد و سلامت روانی دارد. (شاملو 1369).
وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکرو روان افراد جامعه است به طور خلاصه بهداشت روانی دارای 4 هدف اصلی است. 1) خدماتی، جهت تأمین سلامت فکر و روان افراد جامعه، پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، بیماریابی، درمان سریع و پیگیری بیماران مبتلا به اختلالات عصبی روانی، کمکهای مشورتی به افرادی که دچار مشکلات روانی، اجتماعی و خانوادگی شدهاند، 2) آموزشی، شامل آموزش بهداشتروانی به افرادی که با بیماران عصبی سروکار دارند و همچنین آموزش بهداشت روانی هنگانی در صورت مواجهه با استرسها و مشکلات روانی، آموزشی و مانند آ، 3) پژوهشی، تحقیق دربارة علل، نحوه شروع، درمان و پیشگیری از بیماریهای روانی، عقبماندگی ذهنی، اعتیاد، انحرافات. و 4) طرح و برنامههای بهداشتی درباره ایجاد و گسترش مراکز جامعه روانپزشکی و هماهنگی بین برنامههای خدماتی، آموزشی و پژوهشی (میلانیفرد، 1374).
برای رسیدن به اهداف سلامت روانی فعالیتهای در سه بعد صورت میگیرد:
1- پیشگیری: هدف کلیه فعالیتهایی است که از پیدایش یا افزایش مشکلات روحی و اختلالات روانی جلوگیری میکند.
2- درمان: به بهبود یافتن فرد کمک میکند تا به خانواده و زندگی عادی برگردد.
3- بازتوانی: هدف آن است که به موازات درمان مشکلات روانی باید توانائیهای از دست رفته به فرد بازگردانده شود تا بتواند به گونهای مفید و سازنده برای زندگی خانوادگی و جامع باشد (ابراهیمی، 1374).
برخی از اصولی را که هر فرد باید رعایت کرده و به کار ببندد تا به حفظ سلامت روانی خود کمک کند و خود را از آسیبهای روانی مصون بدارد. به طور مختصر در این قسمت آورده شده است.
1) احترام فرد به شخصیت خود و دیگران: فرد سالم احساس میکند که افراد اجتماعی او را میپسندند و او نیز به نظر موافق به آنها مینگرد و برای خود احترام قائل است.
2) شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر یکی از مهمترین اصول بهداشت روانی روبرو شدن مستقیم شخص با واقعیت زندگی است. برای رسیدن به این مقصود نه تنها لازم است که عوامل خارجی را شناسایی کرده و بپذیرد بلکه ضروری است تا شخصیت خود را آنطور که واقعاً هست قبول نماید.
3) دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است: روانشناسان چون میدانند که رفتار انسان معلول علل خاصی است برای رفتارهایی که از او سر میزند شخص را سرزنش نمی کنند بنابراین از نظر آنها رفتار «خوب و بد» موجود نیست بلکه هر رفتاری عللی دارد و اگر رفتاری برای فرد و جامعه مضر باشد باید مانند برطرف کردن بیماری جسمی سعی در درمان آن نمود.
4) آشنایی به این که رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست: روان تابع تن است و هر فرد انسانی بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمانی موجود دست به عمل میزند.
5) شناسایی احتیاجات اولیه: بهداشت روانی مستلزم دانش و ارزشدادن به احتیاجات اولیه افراد بشر است بعضی از این احتیاجات جسمی و گروهی از آنان روانی هستند. شخصی که این اصول را فهمیده و بپذیرد مسلماً واقعبینانه با مشکلات زندگی مقابله میکند. و در نهایت اینکه شخص دیگران را آنطور که هستند قبول دارد و به جای ایدهآلیسم در رابطه با آنها روش رئالیسم یا واقعبینانه را اتخاذ میکند. (شاملو، 1369).
با توجه به پرسشنامه 28 سؤالی گلدبرگ (1972) که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. عوامل سازنده سلامت عمومی شامل مؤلفههای فرعی نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی است. در این بخش عوامل شناخته شده سلامت عمومی مورد بررسی قرار میگیرد.
احتیاج اصلی بدن برقرار کردن تعادل داخلی است. احتیاج موجود را برای نگهداری و ادامه محیط طبیعی و ثابت درونی، تعادل حیاتی مینامند. هنگامی که به دلایلی یکی از دستگاههای فیزیولوژیکی مختلل شود، یک احتیاج جسمانی به وجود میآید و اگر این احتیاج ارضاء نشود در وظایف و فعالیت موجود اختلال حاصل خواهد شد زیرا به هم خوردن تعادل جسمانی نوعی خطر برای موجود زنده محسوب میشود (شاملو، 1369).
آدمی مخلوق انگیزهها، کششها، احساسهای هشیار و همچنین استعدادها و امکانات فطری خویش است رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادل میان این عوامل برقرار گردد. تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی موجب دگرگونی در دیگری میشود. از سویی، وقتی شخص گرفتار بیماری مزمنی است ممکن است چنان بر اعصاب و عوامل انگیزش او فشار منفی وارد گردد که رفتار و کردارش به وضعی نابهنجار درآید و نشانههای بیماری روانی در فرد نمایان شود (پارسا، 1374).
اضطراب یکی از واکنشهای استرس است و عبارت است از ترس و تشویق در غیاب خطر واقعی و مخصوص، ترس معمولاً مربوط است به خطری که به روشنی قابل ادارک است ولی منبع تهدیدآمیزی که اضطراب را برمیانگیرد آشکار قابل ادراک نیست (آزاد، 1375).
اضطراب از نظر کلی عبارت است از تشخیص این نکته که رویدادهایی که انسان با آنها روبرو است خارج از دامنه شمول نظام استنباطی او قرار دارد. وقتی که فرد کمتر خود بر رویدادها را از دست داده باشد و وقتی که در چارچوب استنباطهای خود گرفتار باشد دچار اضطراب میشود (جوادی وکدیور، 1377).
شخص مضطرب تنش و ترس شدید و مداوم دارد او دچار احساس مستمر و اضطرابی نامشخص است که خود نیز از علت و منبع آن خبر ندارد، دوران کودکی بیماران مبتلا، نشانگر دو علت یکی توقع بیاندازه اولیاء و دیگری شک و تردید کودک در انتخاب رفتاری که منجر به تشویق شود و نه تنبیه. شخص آستانه تحمل مشکلاتش پایین است احساس عدم اعتماد به نفس دارد، و حتی در مسائل بسیار کوچک نیز از قوه و کارایی خود مطمئن نیست، شخص مضطرب همیشه در شک و تردید به سر میبرد و نمیتواند در هیچ موردی به سرعت تصمیم بگیرد، زیرا از اشتباه کردن می ترسد. هر تردیدی که انسان نسبت به نفس خود احساس کند و هر چیزی را برای سودمندی و کنترل ذهن خود خطرناک بداند یک منشاء بالقوه برای اضطراب محسوب میشود. (شاملو 1369).
سازگاری به آن گونه ویژگی شخصیتی اشاره میکند که به فرد امکان می دهد تا خود را با شرایط گوناگون اجتماعی وفق دهد. رفتار بهنجار و نابهنجار، سازگار و ناسازگار از جمله مقولات مبحث سازگاری است بنابراین سازگاری عبارت از آن الگوی رفتاری است که شخص را قادر میسازد تا خود را با شرایط اجتماعی وفق دهد. البته الگوی رفتار بهنجار و ناهنجار از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند و لذا آزمونهای سازگاری باید این تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی را در نظر داشته باشند. (سیف، 1371).
سازگاری از نظر علوم رفتاری عبارتست از:
1) عمل برقراری رابطه روان شناختی رضایت بخش میان خود و محیط.
2) عمل پرش رفتار و کردار مناسب و موافق محیطی و تغییرات محیطی.
3) سازگاری موجود زنده با تغییرات درونی و بیرونی (شعاری نژاد، 1364).
4) سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواستههای فرد با منافع و خواستههای گروهی که در آن زندگی میکنند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید. فردی دارای سازگاری اجتماعی است که خصوصیات زیر را داشته باشد.
- علاقه و واکنش نسبت به مردم و خانواده.
- تماس چشمی و یا پیامهایی که از حالت چهره درک میشود.
- توانایی نوازش کردن و در آغوش گرفتن.
- توانایی همکاری دربازی و دوستی.
- توانایی در تشکیل رابطه نزدیک با فردی دیگر بخصوص با شریک زندگی.
- استفاده موفق از رفتارهای تعاملی در اجتماع.
- دیگران را به منظور ارضای امیال خود استثمار نمیکند و به آنها نیز وابسته نمیشود. (اسلامی نسبت، 132).
افسردگی حالت روانی ناخوشی که با دلزدگی، پاس و خستگیپذیری مشخص میشود و غالباً با یک اضطراب کم و بیش شدید همره است (منصور و دادستان، 1365). از دیدگاهروان پزشکی عبارت است از کاهی نیروها و فعالیتهای جسمانی و روانی بر اثر ناراحتی و اندوهای دیدگاه روانشناسی حالت غمانگیر و اندوهگینی است که با احساساتی حاکی از تهدید، گناه، خصومت، ناامیدی، اندوه، ناکامی و نیز رکود و کنشهای کودک همراه است (شفیع آبادی، 1377).
به عقیده یک افسردگی اختلالی است که تغییراتی در 5 حوزه رفتاری را شامل میشود.
1) عواطف منفی: شامل غم، ناشادی، احساس گناه، حساسیت، بیحوصلگی شدید و احساسات منفی دیگر.
2) انگیزش منفی: شامل فقدان یا از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که فرد معمولاً آنها را ترجیح میدهد و وجود افکار خودکشی.
3) شناختهای منفی: شامل تصور از خود منفی، بدبینی و نظری تیره نسبت به خود، دنیا و آینده.
4) تغییرات رفتاری: شامل کاهش میزان انجام کارها و فعالیتهای رفتارعادی فرد.
5) تغییرات حیاتی: شامل بیخوابی، کاهش اشتها، از دستن دادن علاقه به فعالیتهای جنیس (مهریار، 1373).
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 492 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
کریمخان زَند فرمانروای ایران و بنیانگذار دودمان زندیه بود زندها یک طایفه لک، شاخهای از لرهای شمالی بودند که در حدفاصل زاگرس و دشتهای همدان به روش دامداری زندگی کرده و مرکز استقرارشان در روستاهای پری و کمازان در نزدیکی ملایر بود...
فهرست مطالب
مقدمه. 2
اوضاع ایران مقارن با ظهور کریم خان.. 4
ظهور کریم خان.. 5
شکست محمدحسن خان قاجار در سال ۱۱۷۱.. 9
سلطنت کریم خان.. 10
شکست فتحعلی خان افشار (آخرین مدعی تاج و تخت) 10
حمله به گرجیهای فریدون شهر. 11
نبردها و اوضاع سواحل و جزایر خلیج فارس..... 12
فتح بصره. 15
وفات کریم خان در ۱۳ صفر ۱۱۹۳.. 17
نبش قبر کریم خان.. 18
پست های کریم خان زند.. 20
سیاست داخلی... 20
تبارنامه. 21
منابع.. 22
دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1284 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 116 |
ریخته گری و متالوژی پودر:
مقدمه: ریخته گری در اشکال مختلف آن یکی از مهمترین فرایندهای شکل دهی فلزات
می باشد. گرچه روش ریخته گری ماسه ای یک فرایند متنوع بوده و قادر به تولید ریخته با اشکال پیچیده از محدوده زیادی از فلزات می باشد، ولی دقت ابعادی و تشکیل سطح مختلف ساخته شده به این روش نسبتاً ضعیف می باشد. علاوه بر این ریخته گری ماسه ای عموماً برای حجم تولید بالا مناسب نمی باشد. به ویژه در جایی که ریخته ها احتیاج به جزئیات دقیق دارد، جهت از بین بردن این محدودیت ها فرایندهای ریختهگری دیگری که هزینه تولید کمتری هم دارند به وجود آمده اند، این روش شامل:
(i) قالب گیری پوستهای
( ii ) قالبگیری بستهای
(iii ) دای کاست یا ( ریخته گری حدیده ای که علاوه برفرآیندهای ریخته گری شکل دهی قطعات با استفاده از پودرهای فلزی نیز شامل این فصل می باشد.
قالب گیری پوسته ای: این فرآیند را می توان به عنوان فرآیند گسترش داده شده ریخته گری ماسه ای دانست. اصولاً این روش از 2 نیمه مصرف شدنی قالب یا پوسته قالب از ماسه مخلوط شده با یک چسب مناسب جهت ایجاد استحکام در برابر وزن فلز ریخته شده، پخته شده است تشکیل می شود.
شکل دهی پوسته:
برای تشکیل پوسته ابتدا یک نیم الگوی فلزی ساخته می شود که معمولاً از جنس فولاد یا برنج می باشد و به صفحه الگو چسبانده می شود. یک الگوی راه گاه بر روی این صفحه تعبیه می شود. بر روی الگو یک زاویه 1 تا 2 درجه برای راحت جدا شدن ایجاد می شود. همچنین بر روی صفحه الگو دستگیره هایی برای جدا کردن صفحات ایجاد می شود.
پخت جزعی: این مجموعه تا درجه حرارت در کوره یا توسط هیترهای مقاوم الکتریکی که در داخل الگو نصب شده اند گرم می شوند. از هر کدام از روشهای حرارت دهی که استفاده شده باشد صفحه الگو به جعبه های ماسه مخلوط شود. با چسب تر متوسط متصل می شود این جعبه سپس وارونه شده تا مخلوط ماسه و چسب بر روی الگوی حرارت دیده ریخته شود تا رزین یا چسب ذوب شده و باعث چسبیدن ماسه شود. پس از 10 تا 20 ثانیه را برگردانده تا یک لایه ( حدوداً نیمه پخته شده پوسته که به الگو چسبیده باقی بماند.
پخت نهایی و ریزش:
مجموعه صفحه الگو به همراه پوسته به داخل کوره براه شده تا پخته نهایی در درجه حرارت 300 الی در مدت زمان 1 الی 5 دقیقه صورت گیرد. زمان و درجه حرارت دقیق جهت این کار بستگی به نوع رزین مصرف شده دارد. پس از پخت پوسته از صفحه الگو جدا می شود هر دوی پوسته ها به این روش ساخته می شود. و قالب به هم چسباندن 2 نیمه توسط چسب یا کلمپ یا پیچ کامل می شود.
قالب همگون آماده ریختن می باشد. در جاهایی که احتیاج به قسمتهای تو خالی
می باشد. فنری قرار داده می شود و این ماسه مشابه روش ریخته گری ماسه ای انجام
نمی شود. مراحل ساخت یک پوسته قالب در شکل (1. 2) نشان داده شده است.
مراحل تهیه و ساخت قالب گری پوسته ای:
در مقایسه با روش ریخته گری ماسه ای قالب گیری پوسته ای دارای مزایای زیر
می باشد:
a) دقت ابعادی بهتر یا تلرانس ( ).
b) تکمیل سطح بهتر یا قابلیت دوباره تولید جزئیات دقیق تر.
c) این فرآیند جهت کارکردهای غیر ماهر یا با مهارت کم می توانند استفاده کنند.
اشکال این روش قسمت بالای الگوها و ماسه قالب گیری آنها می باشد. ( هر چند ) چون فرآیند نیمه مکانیزه می باشد زمان تولید یک پوسته قالب در مقایسه با ساخت یک قالب برای ریخته گری ماسه ای به صورت قالب ملاحظه ای کمتر می باشد. بنابراین این فرآیند جهت تولید ریخته اثر بالا که هزینه های اولیه در آن قابل جبران می باشد مناسب می باشد.
قالب گیری Invesment ) (بستهای)
این روش ریخته گری قدمتی مانند ریخته گری ماسه ای دارد توسط قدیمیان جهت ساخت قطعات با جزئیات دقیق مانند دسته شمشیر و جواهرات مورد استفاده قرار گرفته است. در طول قرن ها این فرآیند محدود شده بود به مجسمه های برنزی و به درستی تنی فرآیندی است که امروزه در این حرفه مورد استفاده قرار می گیرد در پانزده سال اولیه این قرن بوده که قالب گیری Invesmemt جهت فرآیندهای صنعتی به ویژه در جابه جائی که ریخته ها با دقت ابعادی و تکمیل سطح بالا مورد نیاز است مناسب تشخیص داده شده.
اساساً رویه فوم از مراحل ساختن و شکل دادن تشکیل شده است که از مواد نسوز (مقاوم در مقابل حوادث ) برای شکل دادن قالب پوشانده می شود.
وقتی پوشانده سخت می شود فوم مذاب از حفره های قالب بیرون زده و از آهن مذاب پر می شود. زمانی که آهن مذاب به درجه انجماد رسید و قالب نسوز شکسته
شد، چدن ریخته گری ظاهر می شود.
I) مدل ساخته می شود. II) مدل پوشانده می شود. III ) آهن ریخته گری می شود.
ساختن مدل
برای رویه فوم به یک قالب دو نیمه ای لازم است که اساساً از یک یا دو روش زیر ساخته می شود.
1) زمانیکه انتظار دوام طولانی داشته باشیم، قالبها معمولاً از آهن، استیل، برنج، آلومینیوم ساخته می شوند. شکل معکوس قالب را در فلز تراش داده و آن را برای راحتی انقباض مقداری بزرگ می سازند، که مقدار دقت و مهارت در این مرحله خیلی بالاست. دقیقاً مانند مرحله ساخت قالبهای پلاستکی.
2) اگر دوام قالب مهم نباشد. از قالبهای ارزانی که با آلیاژ های نقطه ذوب پائین ساخته شده استفاده می شود. مراحل در شکل (2-2) نشان داده شده است.
اولین لازمه قالب اصلی است که از برنج یا استیل ساخته شده است که از سطح صاف و صیقلی ساخته شده، برای انقباض موم مقداری اندازه آن را بزرگ می سازند. شکل تا
عمق نصف قالب داخل ماسه فرو می رود و قالب استیلی دور بقیه شکل قرار داده میشود و با آلیاژهای بانقطه ذوب پائین 19 درجه سانتیگراد پر میشود.
پس از انجماد شدن آلیاژ دو نیمه قالب از هم جدا می شود و ماسه اطراف آن عوض میشود با همان آلیاژ نقطه ذوب پائین مانند قبل.
هر کدام از روشهای ساخت نوع قالب استفاده شده را معین می کند. و پس از انتخاب موم گداخته شده را داخل آن تزریق می کنیم و آن را مونتاژ می کنیم. بعد از انجماد موم قالب را دو نیمه کرده و موم شکل گرفته را از آن خارج می کنیم.
|
پوشاندن مدل:
به پوشش نسوزی که به روی شکل کشیده می شود که قالب را تکمیل کند و به آن پوشاننده می گویند. و در دو مرحله انجام می گیرد.
پوشانده اولیه از رنگ کردن یا فرو بردن شکل در آبی که مخلوطی از سدیم سلیکات و اکسید کرومیک و آرد زارگون است تشکیل شده قبل از خشک شدن پوشش معمولاً مقداری پودر خاک نرم روی آن ریخته، برای پوشاندن و زمینه را برای پوشاندن نهائی فراهم می کند. بعد از خشک شدن یک قالب فلزی دور شکل پوشیده شده می گیرند و با پوشش دوم که معمولاً از موادی که آب با آلومینیوم گداخته شده یا خاک رس مذاب تشکیل شده پر می کنند. برای اطمینان مواد نسوز دور اولین لایه پوشش را فرا می گیرد و معمولاً قالب را تکان می دهند. قالب را در کوره با درجه حرارت کم قرار می دهند تا اینکه هم پوشش سخت می شود و هم موم ذوب می شود و از قالب خارج می شود که در دفعات بعد استفاده شود. این مراحل معمولاً 8 ساعت در دمای 95 درجه سانتیگراد طول می کشد. زمان و حرارت دقیقاً به نوع جنس موم بستگی دارد. سپس درجه حرارت تا 1000 درجه سانتیگراد افزایش می یابد. تا اینکه قالب کاملاً سخت شده و هیچگونه اثری از موم باقی نماند. قالب برای قالبگیری آماده است. (در شکل 4-2)
قالب گیری فلز:
زمانیکه قالب گرم است آنرا در کوره ای که با برق گرم می شود و مواد مذاب در آن موجود است قرار می دهند (شکل 5-2) در درجه حرارت مناسب کوره را بر عکس کرده تا مواد مذاب وارد قالب شود. برای اطمینان از اینکه مواد مذاب درون تمام حفرهها را پرکرده، معمولاً مواد را با فشار زیاد تزریق میکنند. بصورتیکه تمام جزئیات نشان داده شود.سپس بعد ازسرد شدن (انجماد) قالب کوره به حالت اولیه برگردانده می شود و قالب برداشته می شود. سپس با چکش های باید و قلم مواد را از قالب خارج می کنند.
مزایای پوشاندن قطعه:
برتریهای این رویه بطور خلاصه در زیر توضیح داده شده است.
الف ) این نوع قالب گیری دقت دقیقی دارد و با تلرانس 8/0+ میلی متر ممکن است.
ب ) سطح صیقلی بسیار مناسبی دارد که دیگر به صاف کاری احتیاج ندارد و این در قالب گیریهائی که با فلز درست می شوند و سخت هستند مهم می باشد، برای عملیات دوباره صاف کاری (آلیاژهای کروم و نیکل) در پروانه توربینها استفاده می شود.
برتریهای این رویه بطور خلاصه در زیر توضیح داده شده است.
الف) این نوع قالب گیری دقت دقیقی دارد و با تلرانس 8/0 + میلی متر ممکن است.
ب) سطح صیقلی بسیار مناسبی دارد که دیگر به صاف کاری احتیاج ندارد و این در قالب گیریهائی که با فلز درست می شوند و سخت هستند مهم می باشد، برای عملیات دوباره صاف کاری ( آلیاژهای کروم و نیکل ) در پروانه توربینها استفاده می شود.
ج) از آنجائی که شکل موم دقیقاً مانند قالب نهائی است و تمام قسمتها مشخص
می شود و به قطعات ریز دیگر احتیاجی نمی باشد.
د) قطعات ممکن است در یک واحد درست بشوند. اگر از روش دیگر استفاده
می گردید، ممکن بود قطعه از چند قسمت تشکیل شود و در کنار همدیگر مونتاژ شود.
شکل اصلی این رویه این است که وسایل و هزینه تولید بسیار بالاست ولی چون تراشکاری اضافی احتیاج نمی باشد. مانند قالب گیریهای دیگر این هزینه سنگین با صرفه و مورد قبول است.
قالب ریخته گری فلزی:
در قالب گیری که توضیح دادیم از پوششهای مصرفی استفاده می کنیم. ولی قالبهای ریخته گری بر مبنای استفاده از قالبهای فلزی دائمی است که به اسم قالبها می باشند. از آنجائیکه طراحی و تولیدشان گران است و از ماشین های گران قیمت استفاده می شود. این روش زمانی اقتصادی است که در حجم زیاد تولید شود.
فلزقالب ریخته گری فلز:
فلز مورد استفاده برای قالب ریخته گری بطور کلی محدود به گروهی از فلزات غیر آهنی است، بدین ترتیب برای مدت زیادی عمر می کنند که نقطه ذوب آنها پایین تر از آلیاژها است.
دو شرط در این است که باید سیالیت خوب داشته باشند و در ضمن در برابر «تردی داغ» هم حساس نباشد. تردی داغ عبارتی است که برای توصیف تردی قطعات ریختگی در دمای بالا به کار می رود آلیاژهای مورد استفاده شامل آلیاژهای پایه آلومینوم روی منیزیم قلع و سرب و به مقدار محدودی برنج و برنز هستند تا کنون رایج ترین فلزات مورد استفاده در این روش آلیاژهای پایه آلومینیوم به صورت زیر است:
مس 4% سیلسیم 5% آهن 3% نیکل 2% و منیزیم 5/0% از قطعات ریخته گری تحت فشار آلومینیوم در جاهایی استفاده می شود که نسبت به استحکام به وزن بالایی موردنیاز است یک آلیاژ پایه روی معمولی شامل 4% آلومینیوم 7/2% مس و 3% منیزیم است این آلیاژ خواص ریخته گری خوبی دارد و به علاوه این مزیت را هم دارد که دمای ریخته گری آن در مقایسه با آلیاژهای پایه قلع و سرب محدود است کاربرد اصلی آنها در ساخت یاتاقانهای فشار پایین و قطعاتی دیگر است که در آنها استحکام یک فاکتور با اهمیت نیست آلیاژهای منیزیم که گاهی اوقات با نام تجاری Elektron شناخته می شوند در بین آلیاژهای فوق از همه سبکتر هستند و در جایی استفاده می شود که مسئله وزن و مقاومت در برابر خوردگی بهترین ملاحظات موجود باشند.
فرآیند دای کست (ریخته گری تحت فشار)
ریخته گری تحت فشار به طور عمده شامل دو نوع فرایند است.
1) ثقلی 2) فشار بالا (تحت فشار)
دای کست ثقلی:
این فرآیند شبیه به ریخته گری ماسه است با این تفاوت که قالب از چدن یا از فولادهای آلیاژهای مخصوص ساخته می شوند در اینجا هم باید از سیستم راه گاهی استفاده کرد اما از آنجا که بر خلاف ریخته گری ماسه نمی توان قالب را پس از استفاده خُرد کرد باید قالب را به گونه ای استفاده کرد که بتوان دو تکه آن را از هم جدا کرد و قطعه را خارج نموده ساده ترین قالب مورد استفاده در این روش از دو لنگه قالب تشکیل می شود اما به دلیل پیچیدگی بسیاری از قطعات قالب باید طوری طراحی شود که تعدادی قطعات متحرک و قابل جداشدن هم داشته باشد و ماهیچه های هم درون آن قرار گیرد در هر حال طراح قابل سعی می کند که تعداد این گونه قطعات را به حداقل برساند تا هم هزینه قالب کاهش یابد وهم زمان سر هم کردن قالب قبل از ریختن مذاب بعدی کمتر شود علاوه بر پیش بینی برای جبران انقباض ناشی از انجماد و سرد شدن، طراح باید سیستم تهویه مناسبی را هم در نظر بگیرد تا از ایجاد تخلخل و حفره در قطعه جلوگیری شود.
سیستم تهویه یا همان راه خروج هوا را معمولا با ایجاد شیارهایی در فصل مشترک دو لنگه قالب (با عمق تقریبی mm5/0) ایجاد می کنند که موقعیت و تعداد آنها به طبیعت و پیچیدگی قطعه ریختگی بستگی دارد.
برای اینکه مذاب خیلی سریعتر منجمد نشود، قالب را پیشگرم می کنند (تقریباً با c200) البته پیشگرم کردن قبل از اولین مذاب ریزی انجام می شود. بعد از ریختن اولین مذاب در هر مرحله حرارت ناشی از فلزات مذاب به اندازه کافی قالب را برای مراحل بعد گرم کرده از آنجا که از قالبهای فلزی استفاده می شود می توان به دقت ابعادی و کیفیت سطحی بهتری نسبت به قطعات حاصل از ریخته گری در قالبهای ماسه ای دست پیدا کرد.
دای کست تحت فشار (فشار بالا):
در این روش فلزات مذاب با فشار بسیار زیاد به دال یک قالب فلزی بسته تزریق
می شوند در مقایسه با دای کست ثقلی دای کست تحت فشار مزیتهای زیر را دارد
1- می توان سطوح نازکتر و جزئیات بیشتری را تولید کرد.
2- کیفیت سطحی و ابعادی بهتری به دست می آید
3- ساختار دانه بندی بهتری به دلیل فلز تحت فشار به دست می آید دای کست تحت فشار به دو دسته تقسیم می شود.
1- فرآیند محافظ سرد
2- فرآیندمحافظ داغ
انتخاب روش دای کست تحت فشار عمدتاً به نوع فلزی که قرار است ریخته گری شود و آهنگ تولید مورد نیاز بستگی دارد فرآیند محافظ سرد:
مشخصات اصلی و عمده ماشینهای محفظه سرد در شکل 6-2 نشان داده شده فلز مذاب به صورت دستی در سیلندر تزریق ریخته می شود و پس از آنها به وسیله بازوهای هیدرولیکی به داخل محفظه قالب تزریق می شود.
اده در تزریق بسته به حجم و نوع فلز تزریقی می کند اما معمولا در محدوده 14 تا mn/m 70 قرار دارد.
بعد از انجماد و سرد شدن قالب باز می شود و قطعه معمولا به وسیله پینهای بیرون انداز بیرون انداخته می شود فلزات مورد استفاده در این روش شامل آلیاژها پایه آلومینیوم و منیزیم برنج و برنز هستند.
فرآیند محفظه داغ: در شکل 7-2 نشان داده شده ماشین این فرآیند معمولا یک سیلندر تزریق دارد که داخل پاتیل فلز مذاب قرار دارد.
در عمل بازوی هیدرولیکی جابجا می شود تا مقداری فلز مذاب به درون سیلندر تزریق وارد شود و پس از آن به درون قالب تزریق 5/2 تا mn/m5/3 است وقتی قطعه منجمدشد، قالب باز و قطعه خارج می شود معمولا بازکردن، بستن و تزریق در یک سیکل اتوماتیک قرار داده می شود و با یک ماشین تمام اتومامیک می تواند 2000 قطعه در ساعت تولید کرد. آلیاژهای پایه آلومینوم به ندرت با روش محفظه داغ ریخته گری می شوند چون آلومینیوم با پاتیل دستگاه واکنش می دهد. بنابراین فرآیند بیشتر به آلیاژهای روی و منیزیم محدود شده. در مقایسه با فرآیند محفظه سرد، این روش بسیار سریعتر است.
قالب های ریخته گری تحت فشار ( دای کست ):
طراحی و ساخت قالب های دای کست نیازمند مهارت زیاد و رعایت استانداردهای دقیق و نکات هندسی بسیار است به همین دلیل ساخت قالب بسیار گران است. اما این هزینه زیاد با تعداد زیاد قطعات باید در برابر سایش مقاوم باشند تا عمر قالب حتی الامکان افزایش یابد به همین دلیل فولادهای آلیاژی خاصی توسعه یافتهاند که حاوی مقدار زیادی کروم و وانیوم به عنوان عناصر آلیاژی اصلی هستند که در طراحی یک قالب باید تدابیر لازم برای جبران مذاب در حین انقباض ناشی از انجماد در نظر گرفته شود پینهای بیرون انداز هم باید به گونه ای طراحی شوند که باعث صدمه خوردن یا اعوجاج قطعه ریخته شده نشوند سرعت سرد شدن هم مهم است و با استفاده از سیستم آب گرد در قالب تنظیم می شود.
عمدتاً از 3 نوع قالب استفاده می شوند.
1- تک حفره ای
2- چند حفره ای
3- مختلط
قالب های تک حفره ای ساده ترین نوع قالب هستند و هدف از طراحی آنها تولید یک قطعه پرسیکل است قلابهای چند حفره ای دارای تعدادی حفره مشابه هستند و در مواقعی به کار می روند که سرعت تولی بالا است با استفاده از قالبهای چند حفره ای حتی ال 120 قطعه را هم می توان در یک سیکل تولید کرد قالبهای مختلف حفره های متعدد دارند که متشابه نیستند و بطور کلی در مواقعی استفاده می شوند که قطعات کوچک یک مجموعه کامل را میخواهند در یک سیکل تولید کنند.
بسیاری از قالب ریزی ها مستلزم خصوصیاتی مانند سوراخهای قلاویز شده و دندانه ها و شیارهای خاردار می باشند. که برای طراحی آنها بایستی ساخته شوند. علیرغم اینکه این خصوصیات را می توان در قالب ریزی ماشینی کرد اغلب از لحاظ کاربردی و اقتصادی به صرفه است که آنها را به شکل تیغچه ای بسازیم لازم است که این انیزرتها ( تیغچه ) کاملاً به فلز محاطی قالب بندی شده وصل شده باشد همانگونه که در مثال شکل (8-2) نشان داده شده است. این مسأله نیز مهم است که اطمینان حاصل
نمائیم که اینزرت ها به گونه ای در قالبها قرار دارند که بوسیله فلز ذوب شده تغییر مکان ندهد.
ویژگیهای مراحل مختلف قالب ریزی:
ویژگیهای فرآیندهای قالب ریزی ذکر شده را می توان در جدول زیر خلاصه نمود.
توضیحات |
طول کمترین قطعه قالب ریزی |
سطح نهائی |
دقت بدست آمده |
مواد مناسب |
فرآیند قالب ریزی |
|
mm3 |
ضعیف |
|
همه فلزات |
قالب ریزی شنی |
mm5/1 |
خوب |
|
همه فلزات |
قالب ریزی |
|
mm8/0 |
عالی |
|
همه فلزات |
قالب ریزی بسته |
|
|
mm2 |
عالی ولی به خوبی ریخته گری تحت فشار نیست |
|
اغلب فلزات که عمدتاً به آلیاژی مس و آلومینیوم مجرور می شوند |
ریخته گری ثقلی |
|
mm5/0 |
عالی |
|
آلیاژهای با نقطه ذوب پائین مانند آلیاژهائی که از آلومینیوم روی منیزیم قلع سرب ساخته می شوند |
ریخته گری تحت فشار |
متالوژی پودری:
در مقایسه با فرآیندها شکل دهی مانند قالب ریزی ( ریخته گری ) و فورجینگ استفاده صنعتی از پودرهای فلزی برای ساخت اجزاء امری نسبتاً جدید می باشد با وجود این جالب است اشاره کنیم که سکه های روسی در اوائل دهه 1800 از پودرهای پلاتین ساخته می شد.
در گذشته اجزائی که از طریق این فرآیند تولید می شدند شامل: یاتاقانهائی با روغنکاری خودکار ابزار کاربیت، آهنرباها و لامپهای حرارتی بودند. ولی امروزه، این روش برای کاربردهای بیشتری به کار می روند. این فرآیند شامل 3 مرحله مجزا
می باشد.
(A) ساخت پودر. (B) فشرده سازی پودر. ( C ) همگن سازی اجزاء فشرده شده
ساخت پودر: روشی که برای ساخت پودر بکار می رود به فلز و شکل قطعه و اندازه مورد نیاز بستگی دارد از بسیاری از فن آوریها از جمله اکسیداسیون و احیاء الکترولیز استفاده می شود. رایج ترین فن آوری اتوماسیون فلز ذوب شده می باشد که در جائیکه هوا قادر به تصادم بر روی مجموعه ای از فلزهای مذاب باشد تا موجب این شود که فلز به سرعت درون اجزای کوچک منجمد شود. این روش بسیار مناسب برای محدوده وسیع از فلزات می باشد پس از تولید اولیه ذرات پودر به اندازه mm 06/0 تا mm 05/0 در می آید.
برای بهبود بخشیدن ویژگیهای فشار، پودرها با مواد زائید مانند روی آنتی مران و یا لیتم مخلوط می شوند.
فشرده سازی پودر: عمل فشرده سازی اجزاء برای شکل دهی به آنها با قالب و گیرههای طراحی شده مخصوصی انجام می شود. قالب پر از مقدار از قبل تعیین شده پودر پانچ می باشد که به گونه ای تنظیم شده است که از فشرده سازی اجزاء در اندازه و حجم مناسب اطمینان حاصل شود. برای اطمینان از توزیع یکنواخت فشار در عمل فشرده سازی از یک پانچ در بالا و پائین استفاده می شود ( به طور همزمان ). و از فشاری که در محدوده ( Mr/m2 700 الی 280 ) است استفاده می شود.
مراحل فشرده سازی یک بوش ساده در شکل (9-2) نشان داده شده است.
همگن سازی:
پس از فشار اجزای فشرده شده نسبتاً ضعیف می باشند. برای افزایش قدرت آن این اجزاء در معرض گرمائی قرار می گیرند که به نام همگن سازی معروف می باشند.
که ذرات پودر در تمام طول این ساختار محکم به یکدیگر می چسبند. دمای همگن سازی به نوع پودر فلز مورد استفاده بستگی دارد. ولی معمولآً زیر نقطه ذوب فلز می باشد. مثلاً آهن یا فولاد متراکم در حدود طی دوره بیشتر از یک ساعت همگن سازی می شوند. کوره اتمسفری کنترل شده ضروری است، تا اینکه اکسیداسیون، در قالب آلیاژهای آهن/ کربن، از کربن زدایی جلوگیری می کند. متداول ترین اتمسفر بکار رفته شامل هیدروژن و نیتروژن می باشد.
مزیت های پیشنهاد شده توسط تفکیک های متالوژی پودر بقرار زیر خلاصه
دسته بندی | صنایع |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
جوشکاری یکی از فرآیندهای فلز کاری است که به وسیله آن فلزات را بهم جوش میدهند. فلزات را تا نقطه ذوب حرارت می دهند تا قسمتهای ذوب شده بهم متصل شوند.
معمول ترین انواع جوشکاری: جوشکاری با گاز، جوشکاری با برق، جوشکاری با برق و گاز و جوشکاری مقاومتی است. اقسام دیگر آن جوشکاری با هیدروژن اتمی، جوشکاری با ترمیت، جوشکاری سرد، جوشکاری با ماوراء صوت، جوشکاری با اشعه الکترون، جوشکاری با لیزر و جوشکاری با پلاسما است.
دو نوع معمول برش، برش با گاز و برش با برق است. جوشکاری با برق را در فصول اول توضیح داده ایم و اینک جوشکاری با استیلن را شرح می دهیم زیرا:
1. اصول جوشکاری با استیلن که شامل اصول مهم انواع دیگر جوشکاری نیز هست.
2. جوشکاری بااستیلن معمولترین جوشکاری دستی است، آهسته تر انجام می شود و تنظیم آن ساده تر از اقسام دیگر است.
یکی از معمولترین اقسام جوشکاری استفاده از گاز برای تولید حرارت است. در اینجا از احتراق گاز در مجاورت اکسیژن هوا استفاده می شود. در مورد استفاده از اکسیژن می توان از اکسیژن کپسول و یا از اکسیژن هوا استفاده نمود. در این روش اکسیژن به سه طریق ممکن است با گاز ترکیب شود.
1. از هوای اطراف که:
الف. در آن درجه حرارت پایین است.
ب. کار کاملاً تمیز نیست.
ج. خود مقدار حرارت هم کم است.
2. هوا از سوراخهای مشعل وارد آن شده که:
الف. در آن درجه حرارت بالاتر است.
ب. کار تمیزتر از روش اول است.
ج. خود مقدار حرارت بیشتر است.
3. اکسیژن کپسول با فشار وارد گاز قبل از احتراق می شود که:
الف. درجه حرارت بسیار بالاتر است.
ب. خیلی تمیز است.
ج. بیشترین مقدار حرارت را پس می دهد.
جوشکاری با گاز هنر اتصال فلزات مختلف بهم است و با آن سطوح مجاور را ذوب نموده و بهم میچسبانند.
یک شعله متمرکز خیلی شدید در نقطه ای روی فلز وارد می کنیم تا ذوب شده و حوضچه مایع درست شود. دو قسمت مایع بهم متصل شده، کنار دو قطعه بهم وصل میشود. این عمل باید طوری انجام شود که دو فلز صدمه نبینند.
شعله جوشکاری باید دارای خواص زیر باشد:
الف. درجه حرارت شعله باید باندازه کافی بالا باشد تا فلز ذوب شود.
ب. مقدار حرارتیکه تلف می شود توسط شعله تامین می گردد.
ج. شعله نباید فلز را بسوزاند (آنرا اکسیده کند).
د. شعله نباید ناخالصی هائی روی فلز رسوب دهد.
هـ. شعله نباید فلز را با دوده بپوشاند.
و. شعله نباید تولید گازهای مسموم نماید.
مقدار حرارت تولید شده با تنظیم حجم گاز مصرف شده، تعیین می شود. برای اینکه حرارت بیشتری تولید شود سوراخ سر مشعل را گشادتر و فشار گاز را بیشتر انتخاب می کنیم. در نتیجه گاز بیشتری از سوراخ خارج خواهد شد. هرچند اگر از سر مشعل بزرگتر یا کوچکتر استفاده کنیم، درجه حرارت تغییر نخواهد کرد.
باید خاطر نشان کرد که مقدار حرارت تولید شده و در نتیجه ضخامت فلزی که میخواهیم جوش دهیم به مقدار گاز سوختی در واحد زمان بستگی دارد. پس مقدار حرارت باندازه سوراخ سر مشعل بستگی خواهد داشت.
در صنعت چند نوع جوشکاری و برش کاری با گاز معمول است:
1. استیلن- اکسیژن 2. هیدروژن- اکسیژن 3. گاز طبیعی یا صنعتی- اکسیژن 4. گاز مایع- اکسیژن.
شعله ممکن است دارای اکسیژن زیاد یا کم باشد که خوب نیست و در آن صورت نسبتهای مخلوط دو گاز اکسیژن و استیلن نامناسب است. اگر اکسیژن خیلی زیاد باشد، شعله اکسید کننده و اگر استیلن زیاد مصرف شود، شعله احیا کننده خواهد شد.
شعلهی صحیحی را که به فلز حرارت می دهد و آنرا اکسیده یا احیاء نکند شعله خنثی می نمامند. شعله خنثی وقتی حاصل می شود که نسبت گاز استیلن و اکسیژن متناسب باشد. در شعله خنثی دو گاز با هم ترکیب شده، اکسیژن با کربن و هیدروژن گاز استیلن ممزوج و حرارت لازم تولید می شود. لازم به یادآوری است که گازهای حاصل بی ضرر هستند.
می توان به زبان شیمی چنین نوشت: استیلن+ اکسیژن= گاز کرنیک+ آب+ حرارت
دو گاز تولید شده یعنی گاز کربنیک و بخار آب سمی نیستند.
اکسیژن موجود در هوای اطراف شعله برای تکمیل احتراق مصرف می شود و این بدان معنی است که وقتی در شکاف یا گوشه ها بخواهیم جوشکاری کنیم، بطوریکه هوا نتواند به شعله برسد، اکسیژن بیشتری از کپسول را باید بشعله برسانیم. اگر نسبت مخلوط دو گاز مناسب نباشد فرم ظاهری شعله این اشکال را روشن خواهد کرد. آخر سر نیز، شعله خنثی را از وضع فلز ذوب شده می توان امتحان کرد.
مواد زائد از دو راه وارد شعله جوشکاری می شوند:
الف. ممکن است گازها مواد اضافی داشته باشند.
ب. دستگاه تمیز نباشد.
گاز باید همیشه از کیفیت خوبی برخوردار باشد. خلوص گاز را کارخانه سازنده مشخص کرده و باید در نظر داشت که گرمای شعله استیلن- اکسیژن خنثی به 5600 درجه فارنهایت می رسد. اگر اکسیژن زیادتر باشد درجه حرارت به کمی بالاتر هم ممکن است برسد.
قبل از بحث در طرز کار جوشکاری، بهتر است اطلاعاتی درباره دستگاههای جوشکاری پیدا کنیم تا امکانات و حدود کار این دستگاهها مشخص شود.