| دسته بندی | فنی و مهندسی |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 22 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 50 |
همانطور که سطوح نفوذ باد از لحاظ جهانی افزایش می یابد، نیاز به پیش بینی صحیح تغییرات در تولید انرژی باد- در انواع متفاوت پیش بینی افق های زمان- برای پایداری شبکة نیرو و همچنین کارآیی تولید روز به روز مهم می شود. پیش بینی های صحیح انرژی باد، از جمله اجزاء مهم و حیاتی برای بسیاری از چالش های عملیاتی و برنامه ریزی هستند که متغیر از پیگیری بار تا برنامه ریزی انتقال و اختصاص دادن سرمایه، تا بازاریابی سطح استراژی و برنامه ریزی عملیات است. وقتی برای تصمیم گیری بکار می رود، پیش بینی های صحیح انرژی باد، هزینه های فرعی خدمات را کاهش می دهند، قابلیت اعتبار شبکه از طریق برنامه ریزی مؤثرتر افزایش می یابد و اپراتورهای پروژه و شرکت های برق می توانند تصمیمات استراژی مهمی بگیرند که باعث افزایش کارآیی می گردد. پیش بینی هایی که تا سالها بعد امتداد می یابد ، به شناسایی صحیح تر مشخصات نسل بلند مدت کمک می کند و باعث فرمولاسیون های صحیح تر فاکتور ظرفیت و انتخاب پروژه های مؤثرتر می گردد. این مقاله طرح می کند که چگونه و چرا پیش بینی انرژی باد می پردازد. دومین بخش استراژی هایی را برای پیش بینی در افق های زمانی متفاوت طرح می کند. بخش3 نتایج حاصل از پیش بینی در موقعیت های متفاوت را در عرض ایالات متحده بررسی می کند. بخش آخر، خلاصه ای را فراهم کرده و مروری دارد بر آیندة پیش بینی.
همانطور که همه ما می دانیم، باد، سوختی برای انرژی باد است. مادامیکه دشواری بسیار زیاد ساده کردن باد، اساساً نتیجة اختلاف های در فشارها در فواصل افقی است، با این اختلاف، گرادیان فشار مطرح می شود. در ساده ترین سطح، حاصل عدم تعادل های گرمایی هستند و در اساسی ترین سطح، حرارت غیر یکنواخت زمین، باد را به حرکت در می آور. در مقیاس های دقیقه، ساعت و روزانه، تغییرات در شرایطهای جوی در توپوسفر- پائین ترین سطح جو – آب و هوا نامیده می شوند . از سوی دیگر، شرایط آب وهوایی یا آب و هوا بر اساس یک مقیاس زمانی فرق می کند: شرایط آب و هوا، الزاماً توده و تراکم آب و هوا روی یک قسمت طولانی زمانی است و بنابراین ایده ای دربارة مشخصات متوسط آب و هوا فراهم می کند ( در مورد خاص ما، باد است) آب و هوا در تعدادی از مقیاس های هوایی فرق می کند از مقیاس های روزمره گرفته تا سال به سال و دامنة این تغییرات از لحاظ جغرافیایی وابسته است.
یک استراژی کامل و جامع پیش بینی باید به این نکته توجه داشته باشد که تاکتیک های متفاوت باید برای فلق پیش بینی هایی به کار روند که از ساعت ها گرفته تا ماهها در آینده امتداد می یابند. شکل1، پیش بینی افق های متفاوت زمانی را نشان می دهد، اینکه چه اطلاعاتی و یا تاکتیک هایی برای پیش بینی بکار رفتند و دلایل استراژیکی و یا عملیاتی متفاوت برای پیش بینی چه چیزهایی هستند. در کوتاهترین افق زمان پیش بینی- افق کاربردی برای زمینه های عملیاتی چون پیگیری بار و پایداری باد- صحیح ترین استراژی های پیش بینی به مشاهداتی چون ورودی بستگی دارند. اساساً اطلاعات حاصل از پروژة باد و در ناحیة پیرامون، پروژه باد به صورت ورودی ها در استراژی های پیش بینی آماری متفاوت بکار برده شده است. متودهای سازشی اغلب شبکه های خنثی را بکار می گیرند و اساساً برای خلق این پیش بینی ها، کاربردی می باشند. بعد از چند ساعت، متودهای پیش بینی که بر اساس مشاهدات هستند، بهترین پیش بینی را فراهم نمی کنند. بنابراین، ما به استفاده از مدل های پیش گویی آب وهوا در افق زمان پیش گویی قطعی می پردازیم که تا چند روز طول می کشد. کلمة پیش بینی قطعی برای شرح، پیش بینی رویدادهای آب وهوای خاص در پیش بینی یک سیستم آب وهوای وارده بکار میرود. موضوع های عملیاتی در این افق پیش بینی از برنامه ریزی انتقال تا اختصاص دادن سرمایة تولید متغیر است. این اطلاعات برای تجارت نیرو روز نیز مهم است البته اگر این بازارها وجود داشته باشند. در هر کجا از چند روز گرفته تا بیش از یک هفته، جو بی نظم می شود و پیش گویی های قطعی دیگر نمی توانند با هر گونه درجة مهارت صورت گیرند. در این مقیاس ها، ما باید به انواع متفاوتی از شرایطهای خارجی- یا نیروها- تکیه کنیم، شرایطهایی که می توانند الگوهای بلند مدت را تحت تاثیر قرار دهند.
این نیروها از زمینه های مطرح شده از زیر مثل تغییرات دماهای اقیانوس ناشی از نوسان جنوب El Nino ، تا زمینه های مطرح شده از بالا مثل تغییرات در دماهای استراتوسفری و تغییرات حاصله در الگوهای آب وهوا متغیرند.
متاسفانه، یا توانایی محدود شده ای برای پیش بینی این پدیده وجود دارد و یا بطور کلی این توانایی وجود ندارد و به این ترتیب به عدم اطمینان در پیش گویی بلند مدت اضافه می شود. در بلندترین افق های زمانی، که چندین دهه در آینده امتداد می یابد، تغییرات در اجزاء سازنده اتمسفر، مثل دی اکسید کربن و یا ازن می توانند پاسخ جوی را تحت تاثیر قرار دهند. موضوعات مهم در این افق زمانی به مشخصه های تولید بلند مدت پروژه توام می شوند. مشخه هایی مثل فاکتور ظرفیت پروژه.
همانطور که از شکل1 میتوان مشاهده کرد، درستی نسبی پیش بینی ها با افق پیش گویی کاهش می یابد، اما درجه ای از قابلیت پیش گویی در همة افق های پیش بینی وجود دارد.
افق های پیش گویی، نوع نیرو و موضوع های عملکردی برای پیش بینی انرژی باد.
پیش گویی های کوتاه مدت بر اساس هواشناسی مشاهده و تولید نیرو از پروژه است و در مورد هواشناسی بر اساس تولید نیروی حاصله از مکان های نزدیک پروژه باد است ( معمولاً در100 کیلومتری). این داده ها در زمان واقعی جمع آوری شده و بصورت ورودی در روتین های پیش گویی آماری متفاوت بکار می روند. پیش بینی های تولید انرژی باد طی چند ساعت بعدی، یا مستقیماً خلق می شوند و یا در برخی از موارد در یک فرایند دو مرحله ای خلق می شوند. در فرایند دو مرحله ای، پیش بینی ها برای باد، در ابتدا خلق شده و سپس از طریق کاربرد آلگوریتم های منحنی نیروی دینامیکی، پیش گویی های نیروی پروژه خلق می شوند. چون آلگوریتم های آماری خود فراگیر اغلب بکار می روند، از اینرو پیش گویی های کوتاه مدت، برتری دارند اینکه می توانند از تجربه آموخته شوند و پیش بینی ها با زمان. بهتر می شوند. همچنین استفاده از مشاهدات خارج از سایت قرار گرفته از لحاظ استراتژیکی می تواند درستی پیش بینی را از10 تا 50 % ورای آنچه که می تواند در غیاب مشاهدات خارج از سایت صورت بگیرد توسعه دهد.
شکل2- نمونة پیش گویی تولید انرژی باد چهارده روز – با مدت فواصل اطمینان برای پروژة بادMW 160 در ایالات متحده.
پیش گویی عددی آب وهوا، پایه ای است برای تکنیک های پیش بینی رنج متوسط، مدل های کامپیوتری مقیاس فرو با تجزیه و تحلیل بالا و پیکربندی شده بطور صحیح، برای عمل کردن در صحت بالا برای پروژه های خاص باد بهینه شدند و بکار گرفته می شوند. استراتژی پیش گویی که برای رنجی از پیش بینی ها امکان پذیرند، می توانند پیش بینی مفیدتر و کاملتری را فراهم نمایند و همچنین اطلاعاتی را دربارة اطمینان از پیش بینی تهیه می کنند. در مورد استراتژی های پیش گویی رنج متوسط، مدل های پیش گویی عددی آب وهوا بر اساس شرایط فیزیکی، پیش گویی های برای باد خلق می کنند، بنابراین انتقال های دینامیکی نیروی نیروی انرژی باد باید بکار روند. چون مدل های آب وهوا، پیش گویی دربارة انواع متفاوت متغیرهای پیش آگهی فراهم می کنند، مثل جهت و دمای باد، از اینرو این اطلاعات می توانند در تنظیم آلگوریتم های انتقال نیروی دینامیکی بکار روند.
یک نمونه از پیش گویی چهار روز با ظرفیت وابسته در شکل2 نشان داده شده است.
پیش بینی هایی که از هفته های گرفته تا ماهها در آینده امتداد می یابند، رویدادهای خاص باد را پیش گویی نمی کنند بلکه می توانند اطلاعاتی در رابطه با مشخصات تولید انرژی عزیمت از حالت عادی ((DFN تهیه نمایند. علاوه بر شیب ضروری پیش گویی هایی آب و هوایی لازم برای این مرحله، فقرة دیگر مورد نیاز، یک آب وهوا شناسی بلند مدت از سایت است ( تا شرایطهای “ عادی” معین شوند). چون ثبت های بلندمدت با طول کافی طبیعتاً قابل دسترس نیستند، از این رو یک ثبت ساختگی/ اصلاح شده ایجاد می شود. به همین دلیل، انرژی باد یک سالة بلند مدت در شکل2 نشان داده شده است.
| دسته بندی | الکترونیک و مخابرات |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 37 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 55 |
اصولاً قسمتهای عایق ماشینهای الکتریکی ، ترانسفورماتور ها ،خطوط هوایی و غیره به صورتی طراحی می شود که بتوانند به طور مداوم تحت ولتاژ معینی کارکرده و ضمناً قدرت تحمل ضربه های ولتاژ را در لحظات کوتاه داشته باشند .
هر نوع تغییرات ناگهانی و شدید در شرایط کاری شبکه، موجب ظهور جهشها یا پالسهای ولتاژ می شود . برای مثالمی توان اضافه ولتاژ های ناشی از قطع و یا وصل بارهای زیاد به طور یکجا ، جریانهای اتصال کوتاه ، تغییر ناگهانی مدار و غیره رانام برد .
رعد و برق نیز هنگامی که روی خطوط شبکه تخلیه شود ، باعث ایجاد پالسهای فشار قوی با دامنه زیاد و زمان کم می شود .
لذا عایق های موجوددر ماشینهای الکتریکی و تجهیزات فشار قوی باید از نظر استقامت در مقابل این نوع پالسها نیز طبقه بندی شده و مشخص شوند . عایقهای الکتریکی با گذشت زمان نیز در اثر آلودگی و جذب رطوبت فاسد شده و خاصیت خود را از دست می دهند .
در مهندسی برق سطوح مختلفی از مقاومت عایقی تعریف شده است که هر کدام بایستی در مقابل ولتاژ معینی استقامت نمایند . (ولتاژ دائمی و ولتاژ لحظه ای هر کدام به طور جداگانه مشخص می شوند )و البته طبیعی است که ازدیاد ولتاژ بیشتر از حد مجاز روی عایق باعث شکست آن می شود . در عمل دو نوع شکست برای عایق ها می توان باز شناخت ،حرارتی و الکتریکی .
زمانی که عایق تحت ولتاژ قرار دارد ، حرارت ناشی از تلفات دی الکتریکی می توان باعث شکست حرارتی شود . باید توجه نمود که افزایش درجه حرارت باعث کاهش مقاومت اهمی عایق و نتیجتاً افزایش تصاعدی درجه حرارت آن خواهد شد .
خلاصه اینکه عدم توازن بین حرارت ایجاد شده در عایق با انچه که به محیط اطراف دفع می نماید ، موجب افزایش درجه حرارت آن شده و این پروسه تا زمانیکه عایق کاملاً شکسته شده و به یک هادی الکتریسته در آید ، ادامه می باید .
شکست الکتریکی در عایق ها به دلیل تجزیه ذرات ان در اثر اعمال میدان الکتریکی نیز صورت می گیرد .
با توجه به آنچه گذشت ، عایقهای الکتریکی عموماً در معرض عواملی قرار دارند که باعث می شود در ولتاژ نامی نیز حالت نرمال خود را از دست بدهند . لذا در انتخاب عایقها ، عایق با کلاس بالاتر انتخاب می شود . اندازه گیریهای مختلفی که جهت شناسایی نواقص موجود در عایق ها انجام می گیرند عبارتند از :
اندازه گیری مقاومت D.C عایق یا جریان نشتی ان ، تلفات دی الکتریک ، ظرفیت خازنی عایق ، توزیع ولتاژ در عایق ، دشارژهای جزئی در عایق و میزان پارازیتهای حاصل از آن و تست استقامت الکتریکی عایق .
تعیین میزان و تلفات یک عایق ومقایسه آن با مقادیر اولیه ، معیار خوبی برای ارزیابی وضعیت آن می باشد . اصولاً افزایش تلفات در عایق های جامد ناشی از جذب رطوبت و در روغن ها به دلیل افزایش در صد آب یا آلودگیهای دیگر درآن می باشد .
باید دانست که مقدار تلفاتی که در مورد یک ترانس اندازه گیری می شود ، جمع تلفات روغن و ایزولاسیونجامد سیم پیچ بوده و هرگاه تلفات عایق یک ترانس از مقدار مجاز تجاوز نماید ، ابتدا باید روغن را به طور جداگانه مورد آزمایش قرار داد تا بتوان وضعیت ایزولاسیون سیم پیچی را ارزیابی نمود .
با توجه به انکه با تعیین مقدار تلفات به طور مطلق و بدون در نظر گرفتن ابعاد فیزیکی و جنس عایق نمی توان قضاوت صحیحی در مورد ان به عمل آورد ، بهترین پارامتری که می تواند وضعیت ایزولاسیون را مشخص نماید نسبت مولفه اکتیو به راکتیو جریان نشتی عایق می باشد . با اندازه گیری ظرفیت تلفات عایق می توان وضعیت ان را از نظر استقامت حرارتی ، میزان رطوبت جذب شده و عمر عایق ارزیابی نمود .
تجربه نشان داده است که در موارد زیر خطر اتصال کوتاه در ایزولاسیون تجهیزات الکتریکی که مستقیماً به فساد عایق مربوط باشد ، وجود ندارد :
الف : وقتیکه ایزولاسیون دارای ضریب تلفات عایق ثابتی است و با مروز زمان افزایش نمی یابد .
ب: وقتیکه ضریب تلفات عایق روغن بوشینگ دژنکتورهای روغنی که مستقیماً روی کلید اندازه گیری شده است ، بدون توجه به اندازه گیری قبلی در حد استاندارد باشد .
با اندازه گیری ظرفیت خازنی ایزولاسیون تجهیزات الکتریکی در دوفرکانس و یا دو درجه حرارت مختلف می توان اطلاعاتی مشابه با نتیجه تست تلفات دی الکتریک از وضعیت عایق بدست آورد .
وجه تمایز تست ظرفیت خازنی در دو فرکانس مختلف با دستگاههایی که جهت همین کار ساخته شده اند در این است که در هر درجه حرارتی قابل انجام بوده و احتیاجی به گرم کردن ترانس و یا تجهیزات دیگر نیست و به همین جهت پرسنل را از حمل و نقل دستگاهها و ادوات نسبتاً سنگین که برای گرمایش بکار می روند بی نیاز می سازد.
در این روش اساس کار بر این اصل مبتنی است که ظرفیت خازن با تغییر فرکانس تغییر می نماید . تجربه نشان داده است که در مورد ایزولاسیون سیم پیچ هایی که آب زیادی به خود جذب نموده اند نسبت بین ظرفیت خازنی در فرکانسهای 2 و 50 هرتز حدود دو بوده و در مورد ایزولاسیون خشک این نسبت حدود یک خواهد بود .
اندازه گیری فوق معمولاً بین سیم پیچ هر یک از فازها و بدنه در حالتیکه بقیه سیم پیچ ها نیز ارت شده اند انجام می گیرد . دقیقترین روش برای بررسی نتایج بدست امده در هر آزمایش مقایسه آن با مقادیر کارخانهای و یا تستای مشابه قبلی می باشد که البته در این عمل باید ارقام بر اساس یک درجه حرارت واحد اصلاح شد باشند . چنانچه مقایسه فوق به عللی تحقیق پذیر نباشد ، می توان به بعضی از اتسانداردهایی که در این زمینه موجود است مراجعه نمود . برای مثال پس از انجام تعمیرات ، میزان مقاومت D.C عایق نباید کاهش بیش از 40 در صد (برای ترانس 110 کیلو ولت به بالا 30 در صد ) ، نسبت ظرفیت خازن در فرکانس 2 هرتز به ظرفیت خازن در فرکانس 50 هرتز افزایش بیش از ده درصد و ضریب تلفات عایق افزایش بیش از 30 در صد نسبت به نتایج قبل از تعمیرات را نشان بدهند .
دردرجه حرارتهای 10 و 20 درجه سانتیگراد نسبت ظرفیت خازن در فرکانس 2 هرتز به ظرفیت خازن در فرکانس 50 هرتز باید به ترتیب مقادیری حدود 2/1 و 3/1 را داشته باشند.
اضافه گرمایش مجاز در هادیهای تجهیزات الکتریکی
روشن است که عبور جریان نامی به طور مداوئم در هادیهای الکتریکی موجب گر شدن آنها و ایزولاسیون مجاورشان می شوند . این پدیده عاملی است که محدودیت اساسی را برای باردهی تجهیزات الکتریکی بوجود می آورد .
بر اساس استاندارد های معتبر ، حداکثر درجه حرارت مجاز در انواع مواد عایقی بین 90 تا 180 درجه سانتیگراد معین شده است .
درمورادی که قسمتهای حامل جریان و یا قطعات فلزی بدون جریان تجهیزات ، در تمای با عایق ها نباشند ، اضافه دماهای زیادتری مجاز دانسته شده است . در مورد هر ماشین الکتریکی ، حد مجاز برای افزایش درجه محیط تعیین می شود که اصولاً به نوع مواد عایقی موجود در آن بستگی دارد ولی به خاطر پاراکترهای مختلفی که در این زمینه دخالت دارند درجه حرارت مجاز از طریق آزمایشهای ویژه ای که در شرایط بار نامی صورت می گیرد مشخص می شود .
در ماشینهای الکتریکی که با گازها خنک کی شوند ،جریان نامی بر اساس ماکزیمم حرارتی که گاز خنک کننده قادر به دفع آن است تعیین می شود و اصولاً بکارانداختن ماشین در شرایطی خارج از محدوده فوق به جز دو موارد استثنایی که می توان ان را برای مدت کوتاهی تحت اضافه بار قرار داد به هیچ وجه مجاز نمی باشد .
لازم به ذکر است که شرایط اضافه بار معمولاً در مدارک فنی ماشین ثبت شده است . درجه حرارت مجاز در مورد ترانسفورماتورها بر این اساس مشخص می شود که ایزولاسیون سیم پیچها باید 20 تا 25 سال عمر مفید داشته باشد ،بدین منظور درمناطقی که درجه حرارت محیط به 35 درجه سانتیگراد می رسد ، اضافه سیم پیچهای ترانس (اضافه بر دمای محیط ) نباید از 70 درجه سانتیگراد تجاوز نماید . (غالباً ترانس ها را برای کار در شرایط 35 درجه سانتیگراد حرارت می سازند .)
بنابراین ماکزیمم دمای مجاز سیمپیچ ترانس برای کار دائم دراین مناطق عبارت است از 105 درجه سانتیگراد .
در این شرایط می توان ترانس را به طور مداوم تحت بار نامی قرار داد ،بدون انکه کاهشی درعمرمفید آن بوجود آید .
لازم ه ذکر است که یک عایق وقتی تحت دمای مجاز کارکند، قادر به ارائه عمر مفید خود بوده و به همان نسبتی که در دمای افزون بر حد مجاز قرار گیرد (چه از نظر حرارت و چه از نظرزمان ) از عمر مفید آن کاسته خواهد شد .
با توجه به این مطلب و همچنین با توجه به اینکه عملاً درجع رحارت محیط هم در طول روز و هم در طول سال تغییر مینماید ، عمر ایزولاسیون و در نتیجه عمر مفید ترانس بستگی به درجه حرارت میانگین سالیانه محیط و نوع بهره برداری از ترانس خواهد داشت . در استاندارد های معتبر دمای ماکزیمم مجاز برای ترانسهای قدرت با توجه به تغییرات روزانه دما و ماینگین درجه حرارت سالیانه محیط تدوین شده است . به علاوه همین استانداردها ماکزیمم افزایش درجه حرارت مجاز برای لایه بالایی روغن در مخزن ترانس نسبت به دمای محیط را نیز 60 درجه سانتیگراد تعیین نموده است . بنابراین اگر دمای محیط 35 درجه سانتیگارد باشد ، ماکزیمم دمای مجاز روغن (که توسط ترمومتر در بالای ترانس اندازه گیری می شود ) عبارت است از 95 درجه سانتیگراد .
با این درجه حارت روغن و شرایط محیط عملاً سیم پیچ ها تا 105 درجه سانتیگراد گرم می شوند . البته 95 درجه سانتیگراد حرارت روغن مربوط به ترانس هایی است که با سیستم روغن تحت سیرکولاسیون (به کمک پمپ) وهوای تحت فشار (OFAF) خنک می شوند .
دمای هوای خنک کننده در مورد ماشینهای الکتریکی مستقیماً درمحلهای ورود و خروج هوا اندازه گیری می شود .
این ماشینها مجهز به ترمومترهای جیوه ای روی ماشین و یا دماسنجهایی ترمورزیستوری هستند که ترمورییستورهای مربوط در جلوی فن در دو طرف ماشین جا سازی می شود . در ماشینهایی که با گاز هیدورژن خنک می شوند درجه حارت گاز به عنوان یک قاعده مورد توافق در مهندسی برق توسط ترموریزستوری که در مسیر جریان هیدروژن سرد به داخل ماشین قرار دارد ، اندازه گیری می شود .
ماشینهای کوچکی که با فن سر خود خنک کی شوند نیز مجهز به ترمومتر هستند .
برای به حداقل رساندن تلفات حرارتی در یاتاقانها و پیشگیری از صدمه دیدن یا به اصطلاح یاتاقان زدن ،درجه حرارت روغن و پوسته یاتاقان ماشینهای الکتریکی باید مورد کنترلدقیق و مداوم قرار گیرد . یکی از مشخصات اصلی روغنی که در یاتاقانها بکار می رود چسبندگی آن است که به شدت با درجه حرارت تغییر می کند . لذا دمای این روغنها باید بین 40 تا 80 درجه سانتیگراد باشد . در مناطقی که میانگین درجه حرارت روزانه محیط کمتر از 35 درجه سانتیگراد است ، می توان میزان بار تجهیزات الکتریکی را تا 20 در صد افزایش داد ، ولی باید توجه داشت که به هر حال دمای قسمتهای مختلف آن از مقادیری که درجدول 2 مشخص شده است تجاوز ننماید .
البته در این موارد بایستی میزان اضافه بار مجاز در دستورالعمل های کتبی در اختیار اپراتور قرارگیرد . بر عکس در مناطقی نیز که درجه حرارت محیط از 35 درجه سانتیگراد بالاتر می رود ، باید بار نامی طبق دستورالعمل کارخانه سازنده کاهش داده شود .
ژنراتورهای سنکرون
تغییرات ولتاژ در ترمینالهای ژنراتور های سنکرون به میزان 5/0 +تثیری درقدرت نامی نخواه داشت ،ولی در صورتیکه همین تغییرات از 5 % تجاوز نماید جریان بار را نیز باید برای هر حالت خاص در مقداری که به کمک تست و یا محاسبه قابل حصول است معین نمود ، البته در هر حال نباید قدرت خروجی بیش از مقدار نامی شود .
افزایش بیش از 5% در ولتاژ ماشین موجب افزایش تلفات آهنی و نتیجتاً افزایش درجه حرارت خواهد شد که برای پیشگیری از آن باید بار خروجی را به میزان مناسب کاهش داد و نیز اگر ولتاژ نامی از ترمینالهای ژنراتور بیش از 5% کاهش یابد ، می توان با افزودن جریان بار (جریان استاتور)قدرت ظاهری ماشین را به مقدار نامی نزدیک نمود .
ولی به هر حال باید توجه داشت که اضافه جریان مجاز در استاتور فقط 5% و اضافه ولتاژ مجاز فقط 10% مقدار نامی باشد . ژنراتورها عموماً برای کار در ولتاژهای 15/3 ، 3/6 ، 5/10 ، 8/13 ، 75/15 ، 18 . 20 . 24 کیلو ولت و ضریب توان های 8/0 . 85/0 ، 9/0 و درجه حرارت مایع و یا گاز خنک کننده در 40 درجه سانتیگراد ساخته می شوند . (کندانسورها فقط با ولتاژهای 3/6 . 75/15 کیلو ولت طراحی می شوند ).
البته روشن است که ولتاژهای کم برای ماشینهای با ظرفیت کمتر و ولتاژهای بالا برای ماشینهای با ظرفیت بالاتر انتخابمی شوند .
برای ازولاسیون سیم پیچ استاتور ژنراتورها معمولاً عایق کلاس B به کار می رود که از جنس میکل بوده و روی ان با قیر معدنی و کاغذهای مخصوص باضریب هدایت بالا آغشته به گلسیرین فتالیت پوشانده می شود .
در عمل ابتدا سیم پیچ را تحت شرایط خلاء کاملاً خشک و گرم کرده و سپس عایق داغ را روی آن تزریق می نمایند . امروزه در ماشینهای مدرن و با ظرفیت بالا از ایزولاسیون مقاومتریکه عمدتاً از رزین (اپوکسی) تشکیل شده و در دمای 150 تا 160 درجه سانتیگراد کاملاً بهصورت منجمد باقی می ماند استفاده می کنند . برتری این نوع ایزولاسیون رد این است که در اضافه دمای شرایط کاری استحکام خود را از دست نمی دهد .
برای پیشگری از ایجاد پدیده کرونا درماشینهای با ولتاژ 10 کیلو ولت به بالا معمولاً روی عایق بین باسبارها و شیار استاتوررا با لایه ای از ماده نیمه هادی (فروس آسبست و غیره) می پوشانند . برای سیم پیچ روتور نیز غالباً از عایق کلاس B که با استفاده از عملیات حرارتی در محل فرم می گیرد استفاده می شود . برای این منظور ، ابتدا هادیها را با مکانیک سخت غلافی شکل می پوشانند و روی ان را با شارلاک و یا گلسیرین فتالیت مالیده و مجموعه رادر حالیکه تحت فشار قرار دارد به روش الکتریکی گرم می نمایند . بدین ترتیب ماده یکنواختی بوجود می آید .
کنترل درجه حرارت قسمتهای مختلف ژنراتورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است . در این رابطه باید نکات زیر را مورد توجه قرار داد :
الف ) دمای سیم پیچ استاتور به کمک ترمورزیستوری که بین باسبارها در شیار و یا در سربندی کلافها قرار دارد ، اندازه گیری شده و دمای بدنه استاتور نیز توسط ترمورزیستور واقع در کف شیار کنترل می شود . دمای سیم پیچ روتور نیز به کمک تست مقاومت اهمی سیم پیچ مشخص می گردد .
ب ) درجه حرارت سیم پیچ استاتور و روتور نباید به ترتیب از مقادیر120و 130 درجه سانتیگراد تجاوز نماید و به تعبیر دیگر افزایش دمای مجاز برای قسمتهای فوق نسبت به دمای نرمال یک گاز خنک کننده (40 درجه سانتیگراد ) به ترتیب 80 و 90 درجه سانتیگراد می باشد . اگر در ایزولاسیون سیم پیچ استاتور ترکیباتی از قیر بکار رفته باشد ، ماکزیمم درجه حرارت مجاز به 105 درجه سانتیگراد کاهس می یابد .
سیستم تحریک ژنراتورها معمولاً به صورتی طراحی می شود که بتواند برای مدت کوتاهی ولتاژ خود را به 3/1 تا 5/3 برابر مقدار نامی افزایش دهد . این شرایط برای لحظاتی که شبکه تحت اتصال کوتاه قرار دارد مورد نیاز می باشد . علاوه براین سیسصتم تحریک باید مجهز به کنترل اتوماتیک باشد تا ولتاژ ترمینالهای ژنراتور را علی رغم تغییرات سطح ولتاژ ، میزان بار و ضریب توان درشبکه قدرت به طور اتوماتیک در مقادیر مورد نظرتثبیت نماید . امروزه کلیه ماشینهای سنکرون مدرن دارای سیستم ویژه ای جهت کنترل اتوماتیک تحریک می باشند .
این سیستم باید به طور مداوم وصل بوده و به هیچ وجه حتی در موقع قطع و یا زمان راه اندازی ماشین نیز نباید آن را از مدار خارج نمود و پرسنل بهره بردار برای انجام کارهای خود حق ایجاد هیچگونه تغییر و یا اختلالی در این سیستم را ندارد . در خلال اتصال کوتاههایی که در شبکه قدرترخ می دهد معمولاً افت ولتاژ شدیدی بروز می نماید . در چنین حالتی ژنراتورهاباید با افزایش سریع در نیروی الکتروموتوری خود ضمن تثبیت ولتاژ در ترمینالهای ژنراتور بار راکتیو مورد نیاز شبکه را تامین نموده ومانع پیدایش عدم تعادل در ان بشوند .
این عمل به طور اتوماتیک و توسط سیستمی موسوم به سیستم فورسینگ صوت می گیرد که ولتاژ اکسایتر را به طور آنی تا مقدار ماکزیمم خود افزایش می دهد . البته این اضافه بار برای ژنراتور و سیستم تحریک آن بیش از یک دقیقه قابل تحمل نبوده و پس از ان ماشین به طور اتوماتیک به وضعیت نرمال خود برگشت خواهد نمود .
راه اندازی مجدد موتورها پس از برگشت ولتاژ
در موارد زیادی ممکن است ولتاژ شبکه به طورموقت افت نموده و یا کاملاً قطع و مجدداً به حالت اولیه برگشتنماید . در چنین حالتی سرعت موتورهای الکتریکی نیز تناسب به حالت اولیه برگشت نماید . در چنین حالتی سرعت موتورهای الکتریکی نیز متناسب با افت ولتاژ کاهش خواهد یافت . اصولاً مدتی که از زمان قطع ولتاژ از روییک موتور تا ایستادن کامل آن به طول می انجامد ، به پریود استپ موتور شهرت داشته و در مورد مکانیزمهای مختلف ممکن است از چند ثانیه تا چند ده ثانیه طول بکشد . اگر مدت زمان کاهش ولتاژ و یا قطع موقت برق شبکه از تاخیر زمانی رله های حفاظت ولتاژ پایین باس کمتر باشد ، در این خلال مدار موتور قطع نشده و پس از برگشت ولتاژ به حالت اولیه پدیده ای که اصطلاحاً به راه اندازی مجدد موسوم است به وقوع می پیوندد . بدینترتیب هر چه فاصله زمانی کاهش ولتاژ کوتاهتر باشد به همان میزان نیز راه اندازی مجدد راحتتر صورت می گیرد . د رراه اندازی مجدد نیز جریان مصرفی سیستم چند برابر مقدار نامی می شود که در اینصورت اگر کلیه موتورهای منشعب از یک باس بخواهند همگی با هم از حالت قطع راه اندازی مجدد شوند، جریان مصرفی به اندازه مجموع جریانهای راه اندازی موتورها بوده و افت ولتاژ شدیدی را ایجاد می کندکه باعث تحریک رله های اضافه بار شده و عمل راه اندازی را غیرممکن می سازد. لذا اگر راه اندازی جمعی موتورها غیر قابل انجام باشد ،باید تدابیری اندیشید که ابتدا موتورهایی که نقش حیاتی دارند راه اندازی شوند و سپس بقیه مصرف کننده ها بکار بیفتند.
موتورهای اصلی واحد معمولاً به کمک حفاظت ولتاژ کم که عموماً در 30 در صد افت ولتاژ و یا تاخیر یک تا دو ثانیه عمل می کند از شبکه جدا می شوند.
زمان لازم برای عملکرد خود رله های حفاظتی نیز مجموعاً حدود 5/0 ثانیه است . بنابراین در تعویض با سبارها موقعی می توان از راه اندازی مجدد الکتروموتورهای اساسی واحد اطمینان حاصل نمود که مدت عمل تعویض از 5/2 ثانیه تجاوز ننماید .
به هر حال عدم استفاده از راه اندازی مجدد الکتروموتورها موجب بروزاختلالات پی در پی در پروسه تولید واحد می شود .
لازم به ذکر است که در مکانیزمهایی که با ممان اینرسی ثابت کار می کنند کاهش ولتاژ موتور تا 80 در صد و در مورد پمپها و فنها تا 65 در صد مقدار نامی نیز برای مدت محدودی اشکال اساسی در ادامه کار سیستم بوجود آورد .
| دسته بندی | برق |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 52 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 41 |
هر اتم از یک باند ظرفیت و یک باند هدایت تشکیل شده است. بعد از باند ظرفیت اتم، باند هدایت قرار گرفته است که در حالت عادی خالی است. الکترونهای باند ظرفیت با گرفتن انرژی کافی به ممانه هدایت رفته یک جفت الکترون حفره ایجاد میکنند. حال اگر الکترونها در معرض تغییرات انرژی کافی در اثر بایار مناسب قرار گیرند. الکترونها دوباره از باند ممنوعه پرش کرده و به باند مجاور می رود و هنگام این پرش از باند ممنوعه مقداری انرژی از دست می دهند و این اتلاف انرژی همراه با تشعشع به همراه مقداری انرژی مشخص است. این مکانیزم مدارهای نوری مورد استفاده قرار می گیرد.
دو نوع ابزار مولد نور مورد استفاده قرار می گیرند که LEDها و لیزرها هستند. LEDها و لیزرها دو تفاوت اساسی دارند.
1- LED یک ابزار نیمه هادی است که با استفاده از یک فرآیند تبدیل توان به شکل جریان ورودی و فوتون خروجی، نور ساطع می کند در حالیکه لیزر یک ابزار مولد تشدید در حفره است که ممکن است به عنوان واسطه فعال خود، از یک گاز، یک مایع یا یک جسم جامد استفاده کند و به عنوان محصول فرآیند افزایش شار فوتونی نور ساطع نماید.
2- LED نوری با باند عریض ساطع می کند که در آن فوتونها مستقیماً وابسته به فاز نیستند در حالیکه لیزر یک نوع نوری با باند باریک ساطع می کند که در آن فوتونهای تابشی یا فوتونهای مولد همفازند و به همین جهت نور laser برخلاف LED می تواند در یک نقطه دور و بسیار کوچک متمرکز شود و در نتیجه در محل تمرکز نور چگالی توان بسیار بالایی داشته باشد.
در حال حاضر دیودهای نور گسیل نسبت به laser دارای اشکالات بیشتری است از جمله:
الف- قدرت نوی پایین تر
ب- پهنای باند مدولاسیون نسبتاً کوچکی دارند (کمتر از MHZ50)
ج- انحراف هارمونیکی دارند
با وجود اشکالات فوق دیودهای نور گسیل مزایایی دارند که کا ربرد آنها را در مخابرات نوری بسیار برجسته کرده است که عبارتند از:
الف- ساخت ساده تر در آن هیچ تراش منعکس کننده ای وجود ندارد و در بعضی از انواع ساختاری آن Striped Geometry وجود ندارد.
ب- هزینه کمتر بخاطر ساختار ساده تر
ج- وابستگی دمایی کمتر آن. مشخصات خروجی نور در مقابل جریان آن نسبت به مشخصات لیزر کمتر تحت تاثیر قرار می گیرد و مسائل مربوط به پایداری جریان آستانه و جبران حرارتی را ندارد.
د- خطی بودن. یک دیود نور گسیل دارای خروجی نوری خطی در قبال مشخصات جریان می باشد (برخلاف لیزر اتصالی) که این امر در مواردی که مدولاسیون آنالوگ مورد نظر است، سودمند است.
عدم وجود تقویت نوری از طریق نشر تحریک شده در دیود نور گسیل، سبب محدود شدن کارائی کمی درونی دیود (نسبت فوتونهای تولید شده به الکترونهای تزریق شده) می گردد. تکیه بر نشر خودبخودی، بدلیل وجود نقص ها و ناخالصی ها اجازه جا گرفتن ترکیبات مجدد غیر تابشی را درون ساختار می دهد و در نتیجه در بهترین حالت، کارایی داخل 50% را برای دستگاههای ساده ای با اتصال Homojvnetion را می دهد اگرچه کارایی کمی درونی می تواند بطور نسبی بالا باشد، ولی شکل نامبرده برای دیود نور گسیلی که از طریق یک سطح مسطح منتشر می شود ضرورتاً به صورت Lambertion می باشد چرا که تشعشع سطحی قدرت تابیده شده از یک فضای واحد به یک زاویه سه بعدی در تمام جهات ثابت می باشد. توزیع شدت Lambertion در شکل 1-1 نشان داده شده است. J0 شدت ماکزیمم بر سطح مسطح عمودی می باشد ولی به طرفین کاهش می یابد (متناسب با کسینوس زاویه تصویر 5) این مساله بهره قدرت خروجی را به میزان چند درصد کاهش می دهد.
بهره قدرت خروجی ، به عنوان نسبت قدرت نوری منتشر شده خروجی Pe، به قدرت الکتریکی تامین شده برای دستگاه، P، می باشد که می توان آن را بصورت زیر نوشت:
شکل
همچنین قدرت نوری منتشر شده (Pe) به درون محیطی با مشخصه انکسار پایین، n، از سطح یک دیود نور گسیل مسطح ساخته شده از موادی با مشخصه انکسار nx، تقریباً بصورت زیر داده می شود:
که در این رابطه Pint قدرت تولید شده داخلی و F فاکتور انتقال از سطح مشترک نیمه هادی- خروجی، می باشد. از این رو تخمین زدن درصد قدرت نوری منتشر شده، ممکن می باشد.
موقعی که خروجی نور به یک فیبر متصل می گردد، اتلاف بیشتری به وجود میآید. اگر برای فیبری با مشخصه پله ای فرض شود که تمام نور به انتهای فیبر، درون زاویه قابل قبول تزویج می شود، در محیط هوا معادله زیر برقرار می گردد. یعنی زاویه با مقدار NA (روزنه عددی) برابر خواهد بود.
نور در زوایایی بزرگتر از تزویج نخواهد شد. برای یک منبع Lambertion شدت تابش در یک زاویه ، بصورت زیر داده که در شکل 1-1 نشان داده می شود (I0 شدت تابش در راستای خط می باشد).
منبعی که از هسته فیبر کوچکتر باشد و در مجاورت و نزدیکی آن قرار گیرد، ضریب تزویج آن بصورت زیر برحسب مختصات استوانه ای داده می شود.
(4-1)
با جایگذاری رابطه در معادله 4-1 خواهیم داشت:
معادله فوق برای ضریب تزویج، اجازه تخمین زدن درصد قدرت نوری تزویج شده به فیبری با مشخصه پله ای نسبت به میزان قدرت نوری منتشر شده از دیود نور گسیل را می دهد.
قدرت خروجی نوری ایده ال در قبال مشخصه جریان برای یک دیود گسیل در شکل 10-1 نشان داده شده است در عمل دیودهای نور گسیل خصوصیات غیر خطی عمده ای را بسته به ساختار مورد استفاده، ارائه می دهند بنابراین استفاده از برخی تکنیکهای خطی کردن مدار ضروری می باشد این عمل برای اطمینان از عملکرد خطی دیود در سیستم انتقال آنالوگ می باشد. شکلهای (a,b11-1) خروجی نور را در ازاء جریانهای مختلف برای انتشار دهنده های مسطح و اریب به ترتیب نشان می دهد. نکته قابل توجه آن است که انتشار دهنده مسطح به طور قابل توجهی قدرت نوری بیشتری را نسبت به انتشار دهنده اریب، بدون هوا منتشر می سازد.
ساختارهای متفاوتی برای دیودهای نور گسیل وجود دارد که کاربرد وسیعی در مخابرات نوری پیدا کرده اند از جمله دیودهای نور گسیل مسطح، اریب، گنبدی و Burrus.
این دیود ساختمان بسیار ساده ای دارد و بوسیله مراحل LPE، UPE بر روی یک سطح GaAS ساخته می شود و با این عمل یک لایه نوع P به درون لایه زیرین نوع n متصل می شود. جریان جلو رونده جاری شده از طریق محل اتصال، نشر خودبخودی Lambertion را نتیجه می دهد و نور از تمام سطوح دیود منتشر می گردد. اگرچه فقط بخش محدودی از نور می تواند از داخل ساختمان دیود (به دلیل انکسار داخلی کلی) خارج شود، بنابراین تشعشع بسیار پایین می باشد.
ساختار یک دیود نور گسیل گنبدی در زیر نشان داده شده است یک نیم کره نوع N، GaAS بدور یک ناحیه نوع P کشیده شده است قطر گنبد به گونه ای انتخاب میشود که میزان نشر داخلی ای را که به درون زاویه بحرانی سطح مشترک GaAS هوا می رسد، ماکزیمم می شود. از اینرو این نوع دیود نور گسیل دارای ضریب قدرت خروجی بیشتری نسبت به دیود نور گسیل مسطح می باشد. با این وجود هنسده ساختاری این دیود به گونه ای است که سطح گنبد بسیار بزرگتر از سطح ترکیب مجدد اکتیو می باشد که این امر فضای نشر موثر بزرگتری را ارائه می دهد و در نتیجه میزان تشعشع کاهش می یابد.
این دیود که در زیر نشان داده شده است نشر کننده اریب DH با ساختار هندسی راه راه می باشد که در مخابرات نوری برای تشعشع زیاد مورد استفاده قرار می گیرد. لایه های نگه دار شفاف به همراه یک لایه فعال فیلی نازک (50 تا 100 میکرومتر) به منظور پخش نمودن نور تولید شده در لایه های فعال، بدرون لایه های نگه دار شفاف و کاهش دادن خود جذبی در لایه های فعال، در ساختار دیود نور گسیل قرار داده شده اند.
یک روش برای دسترسی به تشعشع بالا، محدود کردن تشعشع به یک ناحیه فعال کوچک درون دیود نور گسیل می باشد این تکنیک بوسیله Burrus و Dawson ابداع شده است. اساس کار استفاده از یک Etched Well در یک لایه زیرین GaAS به منظور جلوگیری از جذب شدید تشعشع منتشر شده در دیودهای نور گسیل با ساختار مشابه، و تطبیق فیزیکی به فیبر بود. این ساختار دارای امپدانس حرارتی پایینی در ناحیه فعال می باشد در نتیجه چگالی جریان بالایی دارد و نشر تشعشعی بالا را به فیبر نوری ارائه می دهد. ساختار یک امیتر سطحی با تابش بالا برای باند طول موجی در شکل 5-1 نشان داده شده است. جذب داخلی در این دیود نور گسیل در اثر لایههای محدود کننده Gardland بزرگتر، خیلی کمتر می باشد. قدرت تزویج شده به یک فیبر با مشخصه پله ای بصورت زیر تخمین زده می شود.
(6-1)
که r ضریب انکسار در سطح فیبر، A سطح مقطع کوچکتر فیبر (ناحیه نشر منبع) و RD تشعشع منبع می باشد البته این قدرت تزویج شده به فاکتورهای زیاد دیگری مثل فاصله، تعادل و تساوی بین ناحیه نشر و فیبر، خصوصاً ناحیه نشر دیود و محیط بین نشر و فیبر وابسته است. به همین جهت امیترهای سطحی اغلب قدرت نوری بیشتری نسبت به میزان پیش بینی شده در معادله 6-1 را دارند.
در مدار مورد نظر، ابتدا صورت به روش مدولاسیون فرکانس حول فرکا نس KHZ25، مدوله می شود و سپس بوسیله خط انتقال فیبر نوری ارسال می شود. در گیرنده نیز پس از آشکارسازی و بازسازی سیگنال فرستاده شده، با بهره گیری از سیستم حلقه قفل فاز، سیگنال صوت بازیابی و تقویت می شود. به علت محدودیت کار دیودهای فرستنده و گیرنده بازدهی کار در فرکانسهای بالاتر از KHZ25 کاهش می یابد.
فصل دوم
آشکارسازهای نوری
آشکار ساز نوری در یک سیستم به عنوان حساسترین قسمت مدار می باشد زیرا اگر دریافت سیگنال به درستی صورت نگیرد عملکرد مدار دچار اختلال می گردد و لذا این قسمت عملکرد تمام مدار را تحت شعاع ق رار می دهد. آشکارسازها باید فاکتورهایی را دارا باشند که کیفیت آنها را تضمین می کند.
الف- برای تولید دوباره شکل موج سیگنال دریافت شده، مخصوصاً در انتقال آنالوگ پاسخ آشکارساز نوری باید با توجه به سیگنال نوری در یک رنج نسبتاً وسیعی خطی باشد.
ب- زمان کوتاه پاسخ به منظور مشاهده پهناب باند مناسب. امروزه به سرعتهای تا چندین مگاهرتز دست یافته اند و در آینده فیبرهای تک مدی حتی در چندین گیگاهرتز عمل خواهند کرد.
ج- کمترین نویز: جریانهای نشتی و جریانهای پنهان می بایستی پایین باشند و مدارات و گین درونی باید نویز کمی داشته باشند.
د- پایداری مشخصات عملکردی. عملکرد نسبت به شرایط محیطی تا حد ممکن استقلال داشته باشد اگرچه در عمل مشخصاتی مانند نویز و گین درونی آنها با دما تغییر می کنند. برای اینکار باید از جبرانساز حرارتی استفاده کرد.
و- اندازه کوچک. اندازه فیزیکی آشکارساز برای تزویج موثر با فیبر کوچک باشد.
ی- پاسخ الکتریکی بزرگ نسبت به سیگنال دریافتی. آشکارساز باید یک سیگنال الکتریکی ماکزیمم را برای میزان قدرت نوری داده شده، تولید نماید.
هـ- ولتاژ بایاس کم و قابلیت اعتماد بالا. آشکارساز توانایی کارکرد پایدار مداوم در دمای اتاق را برای مدتهای طولانی داشته باشد.
انتشار نور در وسایل نیمه هادی بخصوص در دیودهای نیمه هادی بخوبی انجام میشود. این وسایل دارای پیوندهای نیمه هادی هستند که در آنها حاملهای بار آزاد (الکترونها و حفره ها) با جذب فوتونهای ورودی ایجاد می شوند. این مکانیزم گاهی اثر فوتوالکتریک داخلی نامیده می شود. سه وسیله معمول که از این پدیده استفاده میکنند عبارتند از: دیود نوری دارای پیوند pn، دیود نوری PIN و دیود نوری بهمنی. ویژگیهای مهم آشکارسازها عبارتند از: پاسخ دهی، پاسخ طیفی و زمان صعود.
پاسخ دهی برابر است با نسبت جریان خروجی آشکارساز به توان نوری ورودی که بصورت زیر بیان می شود:
واحد پاسخ دهی آمپر بر وات است.
پاسخ طیفی به منحنی پاسخ دهی آشکارساز به عنوان تابعی از طول موج اشاره میکند. به علت تغییرات سریع پاسخ دهی با طول موج، در دو ناحیه طیف نوری که تلفات تار کم است آشکارسازهای متفاوتی باید به کار گرفته شود.
زمان صعود عبارت است از زمان لازم برای جریان خروجی آشکارساز تا اینکه از 10% به 90% مقدار نهایی اش تغییر کند به شرطی که تغییرات توان نوری ورودی به شکل پله باشد.
جذب فوتونها در دیود فتوالکتریک به منظور تولید جفتهای حامل می باشد که نتیجه آن جریان فتونی ای است که به a0، ضریب جذب نور در نیمه هادی مورد استفاده بستگی دارد.
در یک طول موج ویژه و با فرض اینکه فقط انتقال Bandgap وجود دارد، جریان فتوالکتریک تولید شده، Ip، بوسیله نور تابشی با قدرت نوری P0، بوسیله رابطه زیر محاسبه می شود:
که e باریک الکترون، r ضریب انعکاس در سطح مشترک نیمه هادی- هوا و d پهنای ناحیه جذب می باشد. ضریب جذب مواد به شدت به طول موج وابسته میباشد. تفاوت بین منحنی های جذب مواد، از انرژی Bandgap متفاوت آنها نشات میگیرد که مقدار این انرژی در جدول (1-2) نشان داده شده است.
هر فوتونی که انرژی آن از تابع کار بیشتر باشد الزاماً یک الکترون آزاد نخواهد کرد. این مشخصه با بهره کوانتمی گسیلند، توصیف می شود که عبارت است از:
|
= |
تعداد الکترونهای ساطع شده |
= |
re |
(2-2) |
|
تعداد فوتونهای تابشی برخورد کرده |
rp |
این ضریب معمولاً کمتر از واحد می باشد. زیرا همه فوتونهای تابشی برای تولید جفتهای الکترون- حفره جذب نمی شوند. این ضریب تابعی از طول موج فوتون میباشد و بنابراین فقط برای یک طول موج ویژه بیان می شود.
مفهوم بهره کوانتمی، انرژی فوتون را در بر نمی گیرد. برای مشخص کردن تاثیر انرژی فوتون، از پاسخ استفاده می شود. با توجه به معادلات (1-2) و (2-2) و معادله انرژی یک فوتون (E=hf) می توان سرعت فوتون تابشی rp را برحسب قدرت نوری و انرژی فوتون به صورت زیر نوشت:
(3-2)
در ادامه داریم:
(4-2)
(5-2)
(6-2)
(7-2)
(8-2)
(9-2)
روابط فوق نشان می دهد که اولاً جریان آشکارساز متناسب با توان نوری است. ثانیاً اینکه پاسخ بطور مستقیم با بهره کوانتمی، در یک طول موج ویژه متناسب میباشد. شکل (2-2) پاسخ دهی برحسب طول موج را بر ای یک آشکارساز سیلیکونی با بهره کوانتمی واحد در دو حالت ایده ال و عملی نشان می دهد.
برای ساخت آشکارسازهای فتوالکتریک لازم است که انرژی فوتونهای تابشی بزرگتر یا مساوی با انرژی Bandgap ماده استفاده شده باشد. بنابراین انرژی فوتون عبارت خواهد بود از:
(10-2)
که به نتیجه زیر می انجامد:
(11-2)
بنابراین آستانه آشکارسازی عموماً به عنوان نقطه طول موج بلند قطع، ، بصورت زیر داده می شود:
(12-2)
عبارت فوق امکان محاسبه بلندترین طول موج را برای آشکارسازی فوتوالکتریک مواد نیمه هادی مختلف مورد استفاده در ساخت آشکارسازها می دهد.
| دسته بندی | فنی و مهندسی |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 43 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 42 |
انواع خشک کردن چوب
عملیات استاندارد، حداقل در خشک کردن چوب های سخت، خشک کردن هوایی به دنبال آن خشک کردن کوره ای بوده است. مزایا و محدودیت های خشک کردن هوایی توسط(1971) Rietz بحث می شوند.
در اینجا موضوع ما صرفه جویی های انرژی است. اگر مثال قبلی ما از یک کوره 50/000-fbm به مانند عمل شده درMadison، که بلوط قرمز یا سطوح رطوبت مختلف را خشک می نماید، کل تقاضاهای انرژی را می توان برای ضخامت های مختلف الوار محاسبه نمود. این برآوردهای محاسبه شده در جدول6-11 نشان داده می شوند، صرفه جویی های انرژی خودشان آشکار می باشند.
در سال های اخیر، استفاده از خشک کن های قبلی برای «خشک کردن هوایی» کنترل شده چوب های جنگلی به طور مشخص افزایش یافته است. کیفیت چوب قبلاً خشک شده بالا بوده؛ نیازهای ظرفیتی کوره کاهش داده شده؛ و بسته به فصل، موفقیت، و ساخت کوره، نیازهای انرژی در مقایسه با خشک کردن الوار سبز مقداری کاهش داده می شود. عایق سازی دیوار، استحکام ساختمان و تهویه کنترل شده مهم می باشند. بزرگترین مشکل طراحی غیر از سلامت ساختمانی توضیح هوا در ساختمان های گرم شده در حال نگهداری 1 میلیونfbm الوار است. این خشک کن ها در طیف عمل می کنند. تمام عناصر برای افزایش تقاضای انرژی در اینجا ارائه می گردند.
خشک کردن با رطوبت گیری Dehumidication Drying
بحث های خشک کردن رطوبت گیری در فصول2و7 دیده می شوند. چون که تنها منبع انرژی برای خشک کردن نیروی برق است، هزینه این دسته خشک کردن وابسته به نرخهای برق محلی دارد که در بخش های مختلف آمریکا بسیار متفاوت است، و با استفاده از یک سیکل بسته سرد کننده، خالص انرژی برای تبخیر1 پوند آب خیلی کمتر از 1/000 BTU می باشد، ولی ما باید به دقت روشی را که در آن صرفه جویی سوخت بیان می شود را درک نماییم، سیستمی که از50 درصد کمتر انرژی مصرف می کند ارزان نمی باشد، چون که انرژی گران تر از سایر انواع سوخت می باشد، قیمت نیروی الکتریکی به میزان 20 دلار برای هر10’BT است. درجات حرارت بالا را با اندازه عمل می کنند.
خشک کردن خورشیدی Solar Drying
آنالیز نشان داده است که در منظور کردن انرژی خورشیدی به عنوان ابزاری برای کاستن از هزینه های سوخت دقت باید کرد. این یک راه حل همگانی برای اقتصاد انرژی در خشک نمودن چوب نیست. بنابراین، نباید به یک باره در چنین تکنولوژی بدون در نظر گرفتن دقیق معیارهای مهندسی به مانند کل اقتصاد عمل کننده سرمایه گذاری نمود. (Tschernitz 1986)
برای یک کوره خورشیدی غیرفعال با انرژی تکمیلی، مشاهدات زیر به عمل آورده میشوند:
1- انرژی تکمیلی برای برقراری دفعات خشک کردن سریع، پایدار برای تمام فصول و تمام نقاط ضروریست.
2- سطوح خورشیدی (اگر کوره اساساً یک گلخانه در طرح باشد) را باید از خشک کن در انتهای دوره هایی از جریان به داخل خورشیدی کم ایزوله کرد.
3- انتخاب صحیح مواد پوششی خورشیدی و عایق سازی دیوار کوره برای ازدیاد صرفه جویی های سوخت مهم است.
4- ماه های زمستان در شمال برای خشک کردن خورشیدی در هیچ مقیاسی عملی نمیباشد.
5- انرژی تکمیلی هر زمان موجود باشد، می تواند آتش زدن مستقیم گاز باشد. مواد زائد چوب، اگرچه ارزان تر می باشند، ممکن است به سرمایه گذاری بیشتری نیاز داشته باشد. انرژی الکتریکی تحت اکثر شرایط خیلی گران می باشد، اگر چه سرمایه گذاری کم خواهد شد، استفاده از انرژی الکتریکی همواره با رطوبت گیری ممکن بوده (chen1922)، ولی هزینه های سرمایه ای در این حالت زیاد خواهد شد.
6- انتخاب سطوح جمع آوری کننده در عمل به پشت بام و دیواره جنوبی محدود میگردد.
7- کوره خورشیدی، که به صورت یک خشک زمان بندی شده عمل می کند، مستلزم این است که شرایط برای راه هایی از دسترس به همان روش در پایان سیکل خشک کردن فراهم گردد.
8- برای مجریان غیرتجاری که به مقادیر محدودی از چوب خشک شده نیاز دارند، یک دستگاه کوچک که خودتان می سازید (به ظرفیت1-f lom) با مصالح ارزان (مانند شیشه و پلاستیک دور ریخته) در ایالت های شمالی برای حداقل و ماه در سال حتی بدون انرژی تکمیلی مفید خواهد بود.
خشک کردن با خلاء Vacuum Drying
برای سال های زیادی، خشک کردن با خلاء به طور دوره ای افزایش یافته است. انرژی مصرفی برای بخار کردن آب می تواند گرمای هدایتی(Platen)، اشعه (فرکانس رادیویی یا مادون قرمز)، گرمای دوره ای (هوای فشرده)، یا ترکیبی از آنها باشد. به هیچ دریچه هوایی نیاز نیست؛ مقداری اتلاف حرارتی هدایتی صورت می گیرد. هزینه انرژی عمدتاً، الکتریکی زیاد بوده، و هزینه های سرمایه ای نیز زیاد می باشد. خشک کردن با خلاء دارای یک مکان ویژه در خانواده سیستم های خشک کن به عنوان یک مترمربع برای خشک کردن الوار کلفت می باشد.
خشک کردن با پرس Platen Press drying
در خشک کردن پرسیPlaten (استوانه ای)، اتلاف حرارت از پرس های با درجه حرارت بالا زیاد می باشد- اگرچه هیچ هوایی هدر نمی رود. بخار با فشار زیاد یا روغن مورد نیاز است. انرژی در انتخاب و به کار اندازی تجهیزات خشک کنPlaten موضوع اصلی نیست، مزیت این دسته سرعت و خصوصیات اصلاح شده ممکن محصولات چوب می باشد.
کاربردهای عملی Practiocal Applications
اگر سرعت خشک شدن یک گونه چوب معین را به عنوان تابعی از درجه حرارت، رطوبت نسبی، محتوای رطوبت، ضخامت و سرعت هوا بدانیم (که مربوط می شود به ضخامتStickor)، سپس این امکان وجود خواهد داشت تا مصرف انرژی را در هر زمان در انتهای خشک کردن مدل نماییم. نتایج چنین محاسباتی برای یک سیستم خشک کننده بلوط قرمز در شکل2-11، نشان داده می شود، که در آنجا درصد تقاضای انرژی روزانه (که روز به روز تفاوت می کند) به تبخیر آب، اتلاف های روزانه، اتلاف های ساختمان نسبت داده شده، و اتلاف هایboiler به صورت تابعی از زمان رسم می گردد. میانگین محتوای رطوبت الوار هم، از هر روز نیز همراه با کل تقاضای انرژی روزانه نشان دادده می شود.
این آنالیز یک خشک کن50/000-flom (به طول35ft، عرض29ft، بلندی27ft) به صورت عمل کننده درWislonsin, Madison، در ماه آوریل، که میانگین شرایط را برای کلاً یکسال در نظر می گیرد را فرض می نماید. این مثال برای بلوط قرمز4/4 با استفاده از یک جدول زمان بندیT4-D2 کمی تغییر یافته می باشد.
بیشترین تقاضای انرژی روزانه گرم شدن اولین روز است، همانطور که سرعت خشک شدن کاهش می یابد، قسمت اتلاف انرژی ساختمان ؟؟ به افرایش پیدا می کند. زمانی که درجه حرارت خشک کن بالا برده می شود و رطوبت نسبی افت پیدا می کند، اتلافهای انرژی منفذ بیشتر می شود.
این الگو از زمستان تا تابستان و ناحیه تا ناحیه تغییر خواهد کرد. اتلاف های انرژی ساختمان در زمستان انرژی برای یک خشک کن بلوط قرمز کوچک(1/000 fbm) و بزرگ(30/000fbm) همانطور که در نواحی مختلف آمریکا عمل شده را می توان به وسیله یک مجموعه از کل تقاضاهای انرژی به تصویر کشید؛
به علاوه، مصرف کاهش یافته انرژی یک کوره بزرگ در مقایسه با یک کوره کوچک نشان داده می شود. این ارقام محاسبه شده در جدول7-11 نشان داده می شود.
هزینه های سوخت و سیستم های تحویل Fuel costs and Delivery System
معیار اقتصادی برای انتخاب سوخت برای خشک کردن چوب فقط ارزان ترین سوخت نیست. اگر اینطور بود، انرژی خورشیدی اولین انتخاب می شود و برق آخرین. ارقام نشان داده شده در جدول5-11 میانگین قیمت های سوخت در گذشته و در حال حاضر می باشد. تفاوت خیلی زیادی در هزینه های سوخت، مخصوصاً الکتریسیته به مانند تغییرات فصلی وجود دارد.
برای انتخاب بهترین سوخت، آشکارترین نکته عدم توقف قابلیت دسترسی به عرضه سوخت است. و نکته بعدی و شاید مهمترین هزینه سرمایه ای تجهیزات مورد نیاز برای تبدیل سوخت به انرژی گرمایی مفید است. این موضوع در تبدیل انرژی خورشیدی، که جمع آوری کردن ارنژی و تحویل و ارائه ؟؟ برای اکثر عملیات خشک کننده چوب تجاری مقیاس بزرگ در حال حاضر خیلی گران تمام می شود و به بهترین وجه نشان داده می شود.
ثالثاً، راندمان تبدیل سوخت به انرژی مفید را باید مورد بررسی قرار داد یک دستگاه تبدیل کننده ارزان ممکن است مقادیر زیادی از سوخت را مصرف کرده و ممکن است در پایان یک هزینه نهایی اجرایی را باید منظور کرد چون که یکboiler تجاری و حلقهای انتقال گرما مورد نیاز نمی باشد.
آتش مستقیم بنابراین100 درصد مؤثر بوده و به سرمایه گذاری سرمایه ای کمتری نیاز دارد.
کاهش دادن زمان خشک کردن می تواند روشی برای جبران نمودن یک سوخت گران مانند الکتریسیته باشد. برای مثال، خشک کردن سریع چوب دریک خشک کن که با برق گرم می شود ممکن است از نظر اقتصادی صحیح باشد با در نظر گرفتن مقدار و ارزش محصول و زمان خشک کردن کاهش می یابد.
لیست زیر (ونگرت و مایلن1987) می تواند در افزایش دادن راندمان استفاده از انرژی در انتهای خشک کردن کوره ای مفید باشند.
1) تا آنکه امکان دارد از هوای خشک کننده یا هوا- فشرده خشک کننده زیاد استفاده نمایید. ترجیحاً تا 25% محتوای رطوبت یا کمتر اگر چه این امر بهای انرژی را کاهش خواهد داد، هزینه های کاهش کیفیت الوار ممکن است صرفه جویی های انرژی را جبران نمایید.
2) از اسپری بخار یا آب در کوره استفاده نمایید به جز در انتهایConditioning اجازه دهید که رطوبت از چوب تا میزان مطلوب بیرون رود. از بخار نیز می توان استفاده نمود زمانی که به فرورفتگی های کوچک پیازی مرطوب نیاز باشد.
3) تمام نشتی ها، ترک ها و سوراخ های در ساختمان کوره و درب ها را تعمیر نمایید تا از خروج و اتلاف حرارت جلوگیری می گردد. مطمئن شوید که درب ها به طور محکمی بسته باشند، مخصوصاً درب بالا به طور موقت نشتی های اطراف درب ها را با پارچه کهنه ببندید، و آسترهای جدید نوارهای پرکننده یا حلقه های جدیدی را اگر لازم باشد سفارش دهید، در یک کورهtrack از کیسه های پرشده از خاک اره برای بستن نشتی های اطرافtrack ها استفاده کنید، و دریچه ها را تنظیم و تعمیر نمایید، به طوری که آنها به طور محکمی بسته باشند.
4) برای کوره های آجری یا زغالی، پوشش مقاوم در قبال بخار مرطوب کوره را در بهترین شرایط قرار دهید. این امر از جذب آب توسط دیواره ها و سقف ها جلوگیری خواهد کرد. دیواره های خشک حرارت کمتر را به بیرون هدایت می کنند.
5) فقط برای کوره های آلومینیومی هوای آزاد، دیواره های خارجی سقف را با یک رنگ تیره رنگ آمیزی نمایید. تا درجه حرارت دیواره توسط گرمای خورشیدی افزایش یافته و اتلاف حرارت از کوره کاهش یابد. بررسی نمایید تا مطمئن شوید که سوراخ هایweep باز باشند. رنگ آمیزی روی دیواره های نفوذ پذیر مانند آجر یا زغال خطرناک می باشند.
6) در خیلی از کوره ها، حرارت بیشتری از طریق سقف نسبت به طریق دیواره ها تلف می شود، و بیشتر این اتلاف ها به علت عایق رطوبتی است. برای کاستن از اتلاف حرارت یک سقف جدید نصب نموده یا سقف قدیمی را تعمیر نمایید، عایق بیشتری اضافه نمایید تا اگر لازم باشد. مطمئن شوید که مانع بخار یا پوشش درونی سالم میباشد.
7) baffling نصب یا تعمیر کنید تا سرعت هوای زیاد یکنواختی از میان الوار به دست آمده، و از جریان و گردش کوتاه جریان هوا جلوگیری گردد. این امر با صرفه جویی انرژی جبران می شود. فقط هر 6 ساعت گردش جریان هوا را معکوس نمایید.
8) تحقیقات نشان داده است که در مراحل اولیه خشک کردن، سرعت های بالای هوا (بیشتر از600ft/min) می تواند خشک کردن را شتاب دهد. در مراحل بعدی، سرعتهای پایین (200ft/min) بمانند سرعت های بالا مؤثر بوده و از انرژی کمتری استفاده می شود. بنابراین سرعت های پروانه را در انتهای هر دوره تنظیم نمایید.
9) ثبات- کنترل کننده را برای عملکرد مؤثر درجه بندی و بازرسی نمایید، و شرایط کوره نباید بین دوره های تخلیه و اسپری کردن بخار، و تخلیه و بخار دادن نباید همزمان صورت گیرد.
10) باقیمانده دستگاه را بازبینی کنید. آیا تله ها کار می کنند، آیا تله ها اکثراً آب گرم پرتاب می کنند، یا بخار کم، آیا والف ها محکم بسته می شوند؟ آیا حلقه های گرما دهنده عاری از آشغال می باشند؟ آیا آب کافی برای پیاز مرطوب وجود دارد؟ آیا والف به طور محکمی بسته می شود؟
11) میزان رطوبت چوب در حال خشک شدن را با دقت تعیین نمایید. از اتلاف انرژی به وسیله خشک کردن بیش از حد خودداری کنید چون که تخته های نمونه نماینده بار نمی باشند. سعی کنید بارها را برنامه ریزی کنید به طوری که زمانی آنها را اندازه کافی خشک شوند. کمی وجود داشته باشد تا کوره را متوقف کند (و اگر ممکن باشد، برای تخلیه، بارگیری مجدد و شروع یک اجرای جدید) اجازه ندهید یک بار کوره الوار خشک تا نیمه سبک یا تا پایان هفته ادامه پیدا کند.
12) کوره را سریعاً تخلیه و بارگیری مجدد نمایید، ولی از این مقدار تا زمانی که درجه حرارت هوا از درجه حرارت کم صبح بالا رفته باشد اجتناب نمایید، به طور غیر لازم از سرد کردن کوره اجتناب کنید.
13) در یک مجموعه از کوره های مجاور، از تخلیه یا بارگیری یک کوره زمانی که کوره مجاور در درجه حرارتF180 یا درجه حرارت دیگر لیست خودداری کنید.
14) در انتهای دوره های غیر استفاده، تمامvalve به طور محکمی بسته و تمام درب های کوره را ببندید. از مقدار کمی گرما، اگر لازم باشد، برای جلوگیری از یخ زدن خطوط بخار و آب استفاده کنید.
15) از جدول های زمان بندی شتاب دار در جایی که ممکن باشد استفاده کنید. فصل7 را برای جدول شتاب دار با حداقل ریسک بررسی کنید، و هرچه درجه حرارت خشک کردن بیشتر باشد، مصرف انرژی با راندمان بیشتری همراه خواهد بود.
16) اگر ممکن باشد، طول زمان به کار رفته برای Conditioning، بعضی چوب های با تراکم پایین را می توان در 6ساعت خشک کرده را کاهش دهید.
17) نهایتاً، با سازنده دستگاه تان بررسی کنید تا تعیین شود اگر فشارهای بخار را میتوان پایین آورد یا سرعت های جریان گاز یا روغن و در انتهای دوره های درجه حرارت پیاز- خشک ثابت پایین آورد. برای راندمان بالاburnel را نیز بررسی کنید.
| دسته بندی | مکانیک |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 3309 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 29 |
سیستم سوخت رسانی انژکتوری:
1ـ واحد کنترل کننده الکترونیکی Ecu) موتور(
2 ـ سنسور دور موتور
3 ـ سنسور فشار هوای منیفولد
4 ـ پتانسیومتر دریچه گاز
5 ـ سنسور دمای آب
6 ـ سنسور دمای هوای ورودی
7 ـ سنسور سرعت خودرو
8 ـ اکسیژن سنسور (فقط در خودرو پژو 206 وجود دارد)
9 ـ باتری
10 ـ رله دوبل (در خودرو پژو 206 مالتی پلکس وجود ندارد)
11 ـ کویل دوبل
12 ـ باک بنزین
13 ـ پمپ بنزین
14 ـ صافی بنزین
15 ـ ریل سوخت
16 ـ رگولاتر فشار سوخت (در خودرو پژو 206 بر روی پمپ بنزین نصب شده است . فشار آن در پژو پارس با سیستم مگنتی مارلی5/2 بار و پارس وسمند با سیستم ساژم حدود 3 بار وپیکان انژکتوری 5/3 بار است)
17 ـ انژکتور
18 ـ مخزن کنیستر (در خودروهای ما نصب نشده است)
19 ـ شیر برقی کنیستر (در خودروهای مانصب نشده است )
20 ـ دریچه گاز
21 ـ گرم کن دریچه گاز (فقط در خودروهای پارس وسمند نصب شده است)
22 ـ موتور مرحلهای دور آرام
23 ـ لامپ اخطار سیستم جرقه و انژکتور
24 ـ سوکت اتصال به دستگاه عیب یاب
25 ـ سنسور ضربه
26 ـ سوییچ فشار فرمان هیدرولیک (فقط در خودرو پژو 206 وجود دارد)
اجزایی که به E.C.Uپیغام ارسال میکنند:
BSI/8221 ـ ایموبیلایزر
1805 ـ رله دوبل سوم (در خودر ما موجود نیست)
1304 ـ رله دوبل (در خودرو 206 مالتی پلکس وجود ندارد)
7001 ـ سویچ فشار فرمان هیدرولیکی( فقط در خودرو 206 وجود دارد)
BBOO ـ باتری
80 ـ کلید AC کولر
C001 ـ کانکتور اتصال به دستگاه عیب یاب
1120 ـ سنسور ضربه
1313 ـ سنسور دور موتور
1312 ـ سنسور فشار هوای مانیفولد
(در خودرو 206 سنسنور فشار و سنسور دمای هوا در یک مجموعه قرار گرفته است.)
1316 ـ پتانسیومتر دریچه گاز
1220 ـ سنسور دمای آب
1240 ـ سنسور دمای هوای ورودی
1350 ـ اکسیژن سنسور ( فقط در خودرو 206 وجود دارد)
1620 ـ سنسور سرعت خودرو
عملگرها (ACTUATORS) :
C001 ـ کانکتوراتصال به دستگاه عیب یاب
1304ـ رله دوبل
BSI/ 8221 ـ ایمبیلایزر و BSI
1350 ـ سنسور اکسیژن
1210/4315 ـ پمپ بنزین و شناور آن
7210 ـ کامپیوتر راه یابی (GPS) در خودروهای ما نصب نشده است.
1334 ـ 1331 ـ انژکتورها
1225 ـ استپر موتور ( موتور مرحله ای دور آرام)
1135 ـ کویل دوبل
1215 ـ شیر برقی کنیستر (در خودروهای ما وجود ندارد.)
V1300 ـ لامپ اخطار سیستم سوخت و جرقه
4210 ـ دور سنج موتور
80..- کلید AC کولر
1270 ـ گرمکن دریچه گاز ( در خودرو 206 و پیکان انژکتوری وجود ندارد.)
1 ـ رگولاتور فشار سوخت (این قطعه در خودرو 206 در داخل باک بنزین و روی پمپ بنزین قرار دارد)
2 ـ دریچه گاز
3 ـ مانیفولد هوای ورودی
4 ـ شیر برقی کنیستر (در خودروهای ما وجود ندارد)
5 ـ مخزن کنیستر
6 ـ لوله انتقال بخارات سوخت به مخزن کنیستر
7 ـ باک
8 ـ پمپ بنزین و متعلقات آن
9 ـ لوله انتقال سوخت
10 ـ لوله برگشت سوخت اضافی (در خودرو 206 وجود ندارد)
11 ـ فیلتر سوخت
12 ـ انژکتورها
13 ـ ریل سوخت
توجه: بعد از جدا کردن اتصال مدار سوخت قسمت نری آن را تمیز کرده و روی آن را به روغن آغشته نمایید.
پمپ بنزین :
وظیفه پمپ بنزین ارسال سوخت به ریل سوخت است.رگولاتور فشار در مسیر ارسال سوخت نصب شده و فشار مدار سوخت را در حد معینی ثابت نگه میدارد.شکل فوق پمپ بنزین پژو 206 را نشان میدهد که رگولاتور آن بر خلاف سایر خودروهای انژکتوری در داخل پمپ بنزین نصب شده است.پمپ بنزین داخل باک قرار دارد وولتاژ تغذیه 12 ولت آن رله دوبل از مسیر سوییچ اینرسی در زمانهای زیر تامین میشود:
ـ در زمان سوییچ باز به مدت 3 تا 5 ثانیه
ـ در زمان موتور روشن بطور دائم
فیلتر بنزین :
عنصر اصلی از جنس کاغذ و دارای یک صافی میباشد.این فیلترها قادر به تصفیه ذرات 8 تا 10 میکرونی و هر 20000 کیلومتر باید تعویض شوند. توجه: مطمئن شوید که فیلتر در جهت صحیح با توجه به فلش نشان داده شده روی بدنه نصب شده است.
شما تیک محل قرارگیری سیستم سوخت رسانی:
1 ـ سنسور فشار هوای منیفولد
2 ـ لوله باز یاب بخارات روغن
3 ـ گرمکن دریچه گاز (در خودرو 206 ایران نصب نشده است)
4 ـ موتور مرحلهای دور آرام (استپ موتور)
5 ـ محفظه فیلتر هوا
6 ـ دریچه گاز
7 ـ پتانسیومتر دریچه گاز
8 ـ مانیفولد هوای ورودی
9 ـ انژکتورها
10 ـ ریل سوخت
11 ـ مدار بازیاب بخارات سوخت (کنیستر)
موتور مرحلهای دور آرام :
این قطعه جریان هوای دریافتی موتور از دریچه گاز را در حالتهای زیر توسط E.C.U کنترل میکند.
1 ـ ایجاد حالت ساسات در زمان سرد بودن موتور
2ـ تنظیم دور آرام در زمان گرفتن بار اضافی از موتور (کولرو….)
3 ـ تنظیم مخلوط سوخت و هوای در دور آرام
4 ـ جلوگیری از بسته شدن سریع مسیر هوای زمانی که سرعتهای بالا راننده به طور ناگهانی پا را از روی پدال گاز بر میدارد.
مکانیزم عملکرد موتور مرحلهای دور آرام :
موتور مرحلهای دور آرام پالسهای 12 ولتی ارسالی توسط E.C.U را به حرکت خطی در راستای محور طولی موتور مرحلهای تبدیل کرده تا مقدار جریان هوای اضافی را تنظیم کند.کورس حرکتی آن 8MM بوده و 200 مرحله دارد که هر مرحله آن 04/ میلیمتر است.سیم پیچ اول پایه های B وC سیم پیچ دوم و مقاومت هر یک از سیم پیچها 53 اهم است.
سنسور فشار هوای منیفولد (MAP SENSOR) :
سنسور فشار هوای مانیفولد در خودرو پژو 206 نسل جدیدی از سنسورها میباشد که سنسور دمای هوای ورودی هم ضمیمه آن است.مجموعه سنسور فشار هوای مانیفولد فشار و دمای هوای مانیفولد را دائماً اندازهگیری میکند.ولتاژ تغذیه آن 5 ولتی وتوسطE.C.U تأمین میشود.ولتاژ بازگشتی از سنسور متناسب با فشار اندازهگیری شده توسط پیزوالکتریک(مقاومت متغییر با فشار) تغییر میکند.
E.C.U از این اطلاعات برای محاسبه موارد زیر استفاده میکند:
ـ تغییر نسبت سوخت به هوا متناسب با بار وارده به موتور و فشار هوای محیط
ـ آوانس جرقه
سنسور فشار هوای منیفولد در اندازهگیری کمیتهای فوق در موارد ذیل موثر است:
2 ـ در حالت تمام بار (دور پایین موتور) زمانی که از سربالاییها عبور میکنیم.
جرم هوای ارسال شده به موتور متناسب با عوامل زیر تغییر میکند:
2 ـ دمای هوای ورودی
3 ـ دور موتور
نکته : اگر این سنسور درست کار نکند E.C.U دیگر قادر نخواهد بود میزان هوای ورودی را بطور دقیق تعیین کنند.
سنسور دمای هوای ورودی:
مقاومت بکار رفته در سنسور دمای هوا از نوع NTC (مقاومت آن با فزایش دما کاهش مییابد) میباشد. E.C.U برای محاسبه جرم هوای ورودی به موتور از اطلاعات اسن سنسور استفاده میکند.در خودرو پژو 206 سنسور دمای هوا و سنسور فشار هوا در یک مجموعه قرار دارد.
تذکر: این سنسور در زمان سوییچ باز فعال میباشد تا اطلاعات دمای هوای ورودی را به E.C.U بدهد.
1 ـ واحد کنترل کننده الکترونیکی
2 ـ سنسور دور موتور
3 ـ کویل دوبل استاتیکی
4 ـ شمع جرقه
کویل دوبل داخل یک واحد قرار دارد و بر روی سر سیلندر نصب شده است.وظیفه آن ایجاد ولتاژ مورد نیاز شمع جهت جرقه میباشد. جرقه مورد مربوط به سیلندرهای یک و چهار همزمان و جرقه مربوط به سیلندرهای دو وسه نیز باهم زده میشود. بنابراین این دو جرقه برای هر سیلندر به وجود میآید که یکی از آنها در انتهای مرحله تراکم و دیگری در مرحله تخلیه زده میشود.
نکته عیب یابی: جهت تست سالم بودن این قطعه محدوده تغییرات مقاومت این سنسور باید به قرار زیر باشد.این مقاومت باید بین 150 تا4 کیلواهم باشد . دمای کار کرد این سنسور (دمای هوا) از 15: تا –40 متغییر میباشد.