| دسته بندی | محیط زیست |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 13 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 24 |
کشور ایران در منطقة زلزله خیزی واقع شده است براساس نقشه های پهنه بندی موجود، قسمت اعظم کشور ما از نظر زلزله در پهنة با خطر بینی بالا قرار دارد. تاریخ زلزله های اخیر کشورمان نشان می دهد که از اوایل قرن تقریباً هر 10 سال یک زلزلة مخرب داشته ایم که منجر به تخریب گستردة منازل، مرگ ساکنین آن و خسارات عمدةاقتصادی شده است. آخرین زلزله مخرب در ایران زلزلة خرداد 1369 در منجیل بود که دهها هزار نفر تلفات به بار آمد. مقابله با خسارات ناشی از زلزله از دو جنبه انجام می شود:
جنبه اول پیش بینی محل، شدت و زمان وقوع زلزله است در مورد این جنبه پیشرفتهایی حاصل شده اما پیش بینی زمان وقوع زلزله با مشکلات بسیاری همراه و تا به امروز عملاً غیر ممکن بوده است.
جنبة دیگر به ساختمانهایی نظر دارد که بتوانند به هنگام زلزله بدون تخریب باقی بمانند و در نتیجه اولاً خسارات جانی به حداقل برسد ثانیاً خسارات مالی فقط به هزینه های لازم برای تغییر احتمالی محدود شود. در این جنبه بخصوص در دهه های اخیر علم زلزله شناسی و مهندسی زلزله پیشرفت چشم گیری داشته است.
در طرح ساختمن با مصالح بنایی مختلف اگر چه اصول کلی مشترکی وجود دارد اما بسیاری از جزئیات طرح و اجرا به نوع مصالح وابسته است. در این میان مصالحی که بیشترین مصرف را در اکثر ساختمانهای شهری و در همة ساختمانهای روستایی ایران دارند مصالح بنایی مانند آجر، بلوک و سنگ است جزء این در ساختمانهای با اسکلت بتون آرمه با فولادی نیز بسیاری از اجزاء نظیر: دیوارها و بعضاً سقف ها با مصالح بنایی ساخته می شود. اجرای ناقص ضوابط استاندارد 2800 ممکن است نتواند از تخریب ساختمانها جلوگیری کند. مثلاً ساختمان بدون کلاف – بازشوهای بزرگ بدون کلاف در اطراف آن – عدم عملکرد یکپارچه سقف و دیوارهای اطراف آن و همه و همه می تواند در هنگام زلزله به تخریب ساختمانها منجر شود در خارج از ایران مثلاً در مناطق زلزله خیز ایالات متحده آمریکا در دهه های اخیر قبل از اینکه دستورالعمل های ساخت ساختمانهای بنایی مقاوم در برابر زلزله در آیین نامه هایشان ارائه گردد ساختمانهایی بدون رعایت این مقررات ساخته شده بود که قطعاً تحمل نیروهای ناشی از زلزله را نداشته و تخریب شده اند.
فیلم ارائه شده با توجه به ضوابط استاندارد 2800 ایران تمم مراحل ساخت یک ساختمان تجربی با مصالح بنایی را در مقیاس واقعی نشان می دهد. ساختمان ما از دو قسمت تشکیل میشود: در یک قسمت کلاً اجزای فلزی بکار رفته است و کلاف های قائم و افقی فلزی اند قسمت دیگر با کلاف های افقی و قائم با بتون آرمه در تراز 4 و 6 متری ساخته می شوند. در اجرای این ساختمان تجربی ابتدا کلاف های افقی و قائم بتونی زیر دیوار بعد کلاف های قائم فولادی و پس از آن کرسی چینی و آجرچینی بعد از آن در قسمت بتون آرمه اجرای کلاف های قائم و افقی در تراز 4 و 6 متر و محدودیت های ابعاد بازشوها و کلاف های لازم در اطراف بازشوهای بزرگ نشان داده می شود در آخرین مرحله طاق ضربی و سقف تیرچه بلوک به نمایش خواهد آمد.
پی و کلاف افقی بتونی زیر دیوار:
ساختمان تجربی ما در ابعاد 4×6 متر است با تیغه ای بطول 1 متر عمود بر یکی از طول های آن ضخامت یکی از دیوارها cm35 و ضخامت دیگر دیوارها cm22 و ضخامت تیغه cm10 است.
عرض مقطع کلاف زیر دیوار باید حداقل مساوی ضخامت دیوار عمق آن باید حداقل مساوی ضخامت دیوار باشد. و در هیچ حالتی ضخامت و عمق آن کمتر از cm25 نباشد. کلاف افقی بتونی مصلح به شبکة میله گردهاست. شبکه میله گردهای کلاف زیردیوار از میله گردهای طولی و خاموتهای بسته یا تنگ ها تشکیل می شود. از جمله فایدة تنگ ها تحمل برش و افزایش شکل پذیری کلاف است و از میله گردهایی به قطر حداقل 6 میلی متر ساخته می شوند. شکل تنگ هامتناسب با شکل کلاف ها ممکن است به شکل مربع یا مستطیل باشند. برای زیر دیوار cm35 ما کلاف حداقل 25×25 و برای زیر دیوار cm22 با تیغه 10 سانتیمتری عرض و ارتفاع کلاف حداقل 25*25 است. انتهای میله گردهای طولی به اندازه 90 درجه خم می شود و بهتر است میله گردها آج دار به قطر 12 میلی متر باشند و اگر ساده باشند قطرشان 14 میلی متر است. برای کلافهایی که عرض کمتر از 35 میلیمتر را دارند 4 میله گرد و پیش از 35 سانتیمتر 6 میله گرد یا بیشتر بکار می رود. بطوری که هیچ وقت فاصلةبین میله گردها از 25 سانتیمتر بیشتر نشود. روی میله گردها جای تنگ ها را علامت می زنیم و فاصله بین دو تنگ باید از ارتفاع کلاف کمتر باشد. چهارگوشة تنگ ها را با سیم به میله گردهای طولی متصل می کنیم. برای اولین کلاف افقی بتونی زیر دیوار 4 شبکه را آماده کرده که برای دیوار cm22 تنگ های مربعشکل و برای دیوار cm35 تنگ های مستطیل شکل پیش بینی شده است. شبکه ها را داخل گود یا پی طوری قرار می دهیم که cm5 از دیوارهای قائم و کف آن فاصله دارد. در جایگذاری شبکه ها باید توجه کرد که در گوشه ها و محل اتصال کلاف به یکدیگر انتهای میله گردها توی هم افتاده و قلاب شوند. برای اتصال همیشگی کلاف ها واستحکام بیشتر آنها می توان از میله گردهای u شکل در انتهای آنها استفاده کرد. بعد از اینکه شبکه ها به خوبی در جای خود مستقر شدند نوبت صفحات فلزی زیر کلاف های قائم فولادی است ابعاد این صفحات متناسب با ابعاد بسته صفحه و ابعاد تیرآهن انتخاب می شود. ما در اینجا ابعاد 30*20 را انتخاب کرده ایم و صفحه ما 10 میلی متر ضخامت دارد. این صفحات با 4 میل مهار به قطر mm14 روی بتون کلاف افقی تثبیت خواهند شد. برای جایگذاری دقیق صفحات ریسمان کشی می کنیم. تا نقطةوسط صفحه با نقطه تقاطع دور ریسمان منطبق باشد.
پس از این آنها را با سیم به شبکة میله گردها تثبیت و بعد از تراز شدن با پیچ می بندیم. قبل از آنکه کلاف افقی زیر دیوار را بتون ریزی کنیم باید ریشةمیلهگردهای کلاف قائم بتون آرمه را در جای خود قرار می دهیم. ابتدا یک تنگ را بر شبکة کلاف افقی تثبیت می کنیم تا 4 میله گرد به شکل ال و به طول cm40 و به قطر 10 میلی متر در آن جای گیرد این تنگ ها فلقط برای تثبیت ریشه ها در موقع بتون ریزی است و می توان آنها را بعد از بتون ریزی درآورده و تنگ اصلی را به جای آن ها قرار دهیم.
در شرایطی که بتون گیر وجود نداشته باشد بتون کلاف می توان بصورت دستی با دقت کافی با شن و ماسةشسته و دانه بندی شده بدون گرد و خاک ساخته شود. شن و ماسه را با هم مخلوط کرده و برای ساختن یک متر مکعب بتون 300 کیلوگرم سیمان به کار میبریم. البته برای بتون سازی ها با حجم نباید بتون بوسیلةمخلوط کن های مکانیکی ساخته شود.
در حفرة قالب زیر دیوار و اطراف شبکة فلزی میله گردها نایلونی پهن می شود تا مانع جذب آب بتون توسط خاک گردد بتون ساخته شده با دقت در کلاف زیر دیوارها ریخته می شود بتون ریزی بصورت پیوسته و در یک روز صورت می گیرد. برای تراکم دادن بتون عمل ضربه می تواند بطور دستی یا بوسیلة ویبراطور انجام گیرد. در گوشه ها بتون ریزی و ضربه زدن باید با دقت کامل انجام شود. مراقبت از بتون با مرطوب نگه داشتن سطح آن برای مدت حداقل 3 روز لازم است برای این کار پوشاندن سطح آن با گونی خیس و مرطوب راه مناسبی است.
| دسته بندی | محیط زیست |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 56 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 65 |
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات.......................
1-1- مواد آلی .......................
1-1-1- اندازهگیری مواد آلی...........
1-2- گیاهان..........................
1-2-1- گیاهان غوطه ور................
1-2-2- گیاهان شناور ....................
1-2-3- گیاهان حاشیهای ...............
1-3- گیاهان شناور....................
1-4- گیاه آزولا (مقدمه)...............
1-4-1- جغرافیای گیاهی................
1-4-2- پراکنش بوی آزولا در روی کره زمین
1-4-3- پراکنش آزولا توسط انسان .......
1-4-4- تاریخچه حضور آزولا در ایران....
1-4-5- آرایه شناسی ..................
1-4-6- زیست شناسی آزولا...............
1-4-7- تولید مثل آزولا................
1-4-8- فیزیولوژی آزولا................
1-4-9- معمای رشد در ایران ..........
1-4-10- برآورد میزان این گیاه در ایران – سطح- وزن
1-4-11- منافع گسترش و هدایت آزولا.....
1-4-12- مضرات گسترش بیرویه...........
1-5- خانواده هناسه...................
1-5-1- عدسک آبی .....................
1-5-2- گسترش جغرافیایی ..............
1-5-3- پراکندگی در ایران.............
1-5-4- اهمیت اقتصادی ................
فصل دوم: مواد، وسایل و روشها.........
2-1- تهیه استوک ppm 100، ppm 100 و ppm 50 گلوکز
2-2- تهیه استوک ppm 100، ppm 100 و ppm 50 لاکتوز
2-3- تهیه نوترینت (C, B, A).............
2-4- روش تهیه مواد و محلولهای شیمیایی آزمایش COD
2-5- روش استاندارد کردن FAS..........
2-6- آزمایشات مرحله اول (بشر) .......
2-7- آزمایشات مرحله دوم (پتری دیش) ..
2-8- آزمایشات مرحله سوم (بصری) ......
فصل سوم: بحث و نتایج.................
3-1- یافتهها ........................
جداول و منحنی ها ....................
فصل چهارم: نتیجهگیری و پیشنهادات.....
4-1- نتیجهگیری ......................
4-2- پیشنهادات ......................
مقدمه
آبی که اهمیت وجود آن شاید بر هیچیک پوشیده نباشد، متاسفانه از طریق تخلیة فاضلابها، پسابها و کلیه زواید حاصل از فعالیتهای انسان به شدت در معرض آلودگی قرار گرفته . پیشرفتهای صنعتی باعث شده که پسابهای غلیظتر و با ترکیبات متنوعتر در جریانهای آب تخلیه شدند.(2)
در حال حاضر بسیاری از منابع آبی دنیا گرفتار مشکلات ناشی از تخلیه فاضلابهای مختلف میباشند که بهسازی آنها و بازگشت به حالت طبیعی هزینههای هنگفتی را می طلبد. (1)
به منظور تصفیه فاضلاب در اجتماعات کوچک، استفاده از سیستمهای گیاهی آبزی نظیر لاگونهای پوشیده شده با DW (گیاهان آبزی شناور) به دلیل راهبری آسان، همیشه پائین و اثر بخشی بالا مورد توجه قرار گرفته است.(4)
امروزه تمایل برای استفاده از گیاهان آبزی شناور بخاطر فواید گوناگونشان نظیر میزان رشد بالا، عمل حذف نوترینت در سطوح بالا، غنی بودن این گیاهان از پروتئین که باعث با ارزش شدن آنها به عنوان خوراک دام می گردد، بهره برداری و برداشت آسان آنها و تحمل بالای گیاه و قدرت سرکوب کنندگی جلبکی گیاه، تثبیت بالای نیتروژن (4) ، منبع غذایی برای انسان، کنترل حشرات آبزی ناقل بیماریهای خطرناک (به دلیل ایجاد پوشش متراکم در سطح آب که مانع خروج این حشرات میگردد). در داروسازی جهت ساخت داروهای آنتی بیوتیک، افزایش مواد آلی خاک و بهبود ساختمان و ترکیب شیمیایی خاک و . . . . (3) و همچنین استفاده از آنها به عنوان گیاه آلایش زا و مورد توجه قرار گرفته است. (4)
ولی تاکنون مطالعاتی در زمینه اینکه مواد آلی گلوکز و لاکتوز تا چه میزان می توانند در رشد آزولا و عدسک آبی مؤثر واقع شوند یافت نشده است.
لذا در این تحقیق از دو گونه گیاهان آبزی شناور (لمنامینور و آزولا) به منظور حذف مواد آلی محلول در محیطهای کشت حاوی گلوگز و لاکتوز استفاده شده است.
فصل اول
کلیات
1-1- مواد آلی
مواد آلی موجود در آب میتواند از منابع گوناگونی چون گیاهان ، جانوران، فاضلابهای خانگی کاملاً تصفیه نشده و فاضلابهای صنعتی ناشی میشود.(13)
آبهای سطحی بیشتر از سایر منابع در معرض آلودگی می باشند. در پی بارندگی های کم و یا خصوصاً شدید که باعث حمل ذرات مختلف گیاهی، حیوانی و حتی صنعتی و سمی میشود آبها شدیداً آلوده میگردند. انسان خود با ریختن آبهای آلوده حاصل از زندگی روزمره و صنایع به جریانهای آب باعث آلودگی آنها میشود. اغلب آبهای زاید کارخانه های صنایع مختلف بدون توجه، رودخانهها و دریاچههای مجاور آن ریخته میشوند.(15)
مواد آلی در آب از سه منبع سرچشمه میگیرند که عبارتند از: 1- تجزیه و تخریب مواد آلی طبیعی 2- فعالیتهای شهری تجاری و صنعتی)، کشاورزی و 3- واکنشهایی که به هنگام تصفیه و انتقال آب اتفاق می افتد. در این بین مورد اول دارای اهمیت بیشتری است که خود شامل: مواد هیومیک (Humic Substances) ، بقایای میکروارگانیسمها، هیدروکربورهای آروماتیک و آلیفاتیک با منشأ نفتی و با وزنهای ملکولی بالا ، میباشد. با اینکه این مواد معمولا بیخطر میباشند، ولی در پارهای از موارد نظیر وجود متابولیتهای بدبوی حاصل از جلبکهای سبز- آبی، (مانند متیل ایزویورنیول (Methylisoborneol) مزاحم و دردسر آفرین هستند. تعداد معدودی از محصولات نفتی میتوانند دارای اثراث سوء بهداشتی باشند. مواد هیومیک نیز میتوانند بعنوان پیش سازها (precursors) در تشکیل تری هالومتانها و دیگر مواد آلی هالوژنه در اثر اکسیده شدن، طی فرایند گندزدایی آب دارای نش مهمی باشند. (16)
آلایندههای ناشی از فعالیتهای شهری و تجاری شامل مواد موجود در فاضلابهای خانگی، صنعتی، پسابهای کشاورزی، سیلابهای شهری و نشت آبهای مناطق آلوده میباشد. اکثر مواد آلی شناخته شده در آب که دارای اثرات سوء بهداشتی هستند در این گروه قرار می یگرند. این مواد شامل آفت کشها (نظیر کلردان، کریوفوران)، حلالها (همچون تری کلروینزن و تتراکلرواتیلن)، مواد چربیزا از سطح فلزات (مانند تری کلرواتیین و تری کلرواتان) و مواد مورد استفاده در ساخت پلاستیک و مونومرها (نظیر ترکیبات بیفنل پلی کلرینه (PCBs) میباشند، (14)
بسیاری از مواد آلی در آب قابل حل بوده و در آبهای طبیعی ممکن است ناشی از منابع طبیعی یا در نتیجه فعالیتهای انسان باشند. اکثر مواد آلی طبیعی ، شکل از تولیدات ناشی از فساد مواد جامد آلی هستند در صورتیکه مواد آلی مصنوعی معمولاً منتج از تخلیه فاضلاب یا عملیات کشاورزی می باشند. (14)
مواد آلی محلول در آب معمولاً به دو دسته وسیع تقسیم می شوند:
1- مواد آلی قابل تجزیه بیولوژیکی
2- مواد آلی غیر قبل تجزیه بیولوژیکی (دیرپا) (14)
1-1-1- اندازهگیری مواد آلی
مواد آلی غیر قابل تجزیه بیولوژیکی معمولاً به وسیله آزمایش اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) اندازهگیری می شوند. همچنین ممکن است این مواد بوسیله آنالیز (TOC) تخمین زده شوند. (14)
1-2- گیاهان
گیاهان در هر تالاب مکان ویژهای را به عنوان زیستگاه خویش انتخاب و اشغال می نمایند که میتواند از نظر مساحت و ساختار، همانند خود گونههای با یکدیگر تفاوتهای کلی داشته باشد. برخی از مهمترین گونههای گیاهان سبز آنچنان که کوکند که نمیتوان بدون استفاده از میکروسکوپ آنها را مشاهده نمود و بعضی دیگر در سطح آب پراکنده و به سهولت دیده میشوند. اما کلیه آنها احتیاجات اولیهای از نظر تأمین نور خورشید، آب ، دی اکسید کرن، اکسیژن و مواد معدنی داشته و این نیازها را بطرق مختلف حاصل مینمایند.
گیاهان ریشهدار، غوطهور و یا شناور دارای برگ در سطح و یا غوطهور در آب بوده (و یا هر دو )و جایگاه خاصی بر حسب اجتماعات خود اشتغال مینمایند و طبقهبندی خاصی را شامل میشوند. گیاهان آبزی ریشهدار در خدمت سخت پوستان، حشرات و ماهیها بوده و به این جانوران امکان دفع حمله دشمنان طبیعی را داده و به عنوان پناهگاهی جهت حفظ حیات آنها بشمار میروند. این گیاهان، مهیا کننده اکسیژن و مواد مغذی بوده و حتی پس از مرگ و عمل و تجزیه پذیری (بوسیله ارگانیسمهای تجزیه کننده) مواد غذایی برای موجودات دیگر فراهم می کند.
در نگرشی به نقش مهم و حیاتی این گیاهان در تلاب، اهمیت آنها افزایش بیشتری نشان میدهد بطور یکه تداوم زندگی حیاتی موجودات تالاب، سبب حضور بیشتر جانوران شده و به تجمع آنها بویژه پرندگان آبزی کمک می نماید. این گیاهان بدلیل فراهم نمودن غذای پرندگانی از خانواده مرغابیان، در حدی که هر گونه گیاهی مورد تغذیه یکی از آنان قرار میگیرد، از خطر نابود شدن مصون مانده و به نقش حیاتی خود ادامه میدهد. اما ازدیاد رویشهای گیاهی در تالابها، آنها را همواره به عنوان مهمترین منبع اصلی مرگ این اکوسیستمها مطرح نموده است بطوریکه طبق قرائن آشکار در مورد تالاب انزلی، یکی از علل پیری زودرس آن، افزایش فوق العاده کم و کیفی گیاهان آبزی است. این گیاهان زیستگاههای خاص خود داشته و در تطابق با محیط آبی، از نظر فیزیولوژیکی تفاوتهای بسیاری با دیگر گیاهان نشان میدهند. به نحوئی که املاح موجود در آب مورد تغذیه آنها قرار میگیرد. گیاهان آبزی (هیدورفیت) بر حسب قرار گرفتن در سواحل (از جهت آب به خشکی) از تقسیمات رویشی زیر پیروی میکنند: 1- گیاهان غوطه ور 2- گیاهان شناور 3- گیاهان از آب خارج شونده (حاشیهای) 4- بوتهها و علفهای آبزی 5- درختان ماندهابی 6- جنگلهای نواحی مرطوب رویش گیاهان آبزی در تالاب ، امری طبیعی بشمار رفته و در حالت مخصوص شرایط تالایی، بعلت ورود رسوبات ریز دانه و مواد معلق در آب رودخانه سفید رود از شبکه آبیاری و شسته شدن کودهای حاصلخیز داخل مزارع در مواقع بارانهای شدید فصلی و وارد شدن این مواد با زهکشی طبیعی و شبکه آبیاری بداخل تالاب به رویش آنان توان بیشتری میدهد.
بر اساس تحقیقات و لادیمیراسکایا کارمند علمی اتحاد جماهیر شوروی در سال (1345) 1964 ، تعداد 19 گونه گیاهان آبی عمده در تالاب انزلی شناسایی گردیده است که ذیلاً به همراه تعدادی دیگر از گونههای گیاهی آبزی موجود معرفی میگردند.
1-2-1- گیاهان غوطه ور (با شاخ و برگ شناور ) Submerged plants
شامل کلیه گیاهان غوطهور در آب است که بخش اعظم رویشی و تولید مثلی این گیاهان بحالت غوطه ور بوده و میتوان قلمرو آنها را مستقیماً به قلمروی (فراگماتیس) متصل دانست. این گیاهان عموماً در سطح آب گل میدهند بنحوی که در خارج از آب قرار میگیرد.
عمدهترین گیاهان از این نوع عبارتند از:
1- جلبک سبز آبزی 1- Cbara sp. (Stonewort)
2- جلبک سبز 2-Nitela Sp. (Stonewort)
3- گوشاب شانهای 3- Potamogeton Pectinatus
4- والیس نریای پیچیده 4- Vallisneria spiralis
5- هیدری لاورتیسیلانا 5- Hydrillaverticillata sct
(هزار برگ)
6- سراتوفیلوم شناور
6- Caeratophylum demersum (hornwor t)
7- میریوفیلوم (هزار برگ سنبلهای)
7- Myriophylum spicatum
8- ناجس مینور (پریوس کوچک) 8- Najas minor
1-2-2- گیاهان شناور Floating plants
گیاهان شناور در اکثر نقاط تالاب به صورت پوشش یکپارچهای سطح آب را پوشانده و شامل گیاهانی است که ریشه آنها در داخل آب قرار داشته و ساقه و برگها ، بویژه برگها و گل در خارج از آب ولی در تماس با آن یعنی به شکل شناور در سطح آب مشاهده میگردند. محل تجمع گیاهان شناور غالباً در سمت باد پناه و یا به طور کلی در قسمت های آرام آب میباشد. عمدهترین گیاهان آبزی شناور در تالاب انزلی به شرح زیر میباشند:
1- اوتریکولاریا 1- Utriculatia vulgaris
2- سالوین (سرخش آبزی یا شناور) 2- Salvinia natans
3- هیدروکاریس (زیور آب- علف قورباغه)
3- Hydrocharis morsus ranae
4- عدسک سرنیزهای (آبی یا سه برگه)
4-Lemna trisulca
5- عدسک سرنیزهای (آبی یا سه برگه) 5- Lemna trisulca
6- عدسک آبی چند ریشه (پر ریشه) 6- Lemna polybiza
7- تراپا (خس سه کلمه «سه کلمه خیز» (شاه بلوط آبی)
7- Trapa natans
8- مریم آبی (مریم زیبا) 8- Hydrocotyle vulgaris
9- علف هفت بند پهن
9- Polygonum. Lapathifolium
10- علف هفت بند دو رگ 10- Polygonum amphibium
11- پوتاموژتون (گوشاب) شناور
11- potamogeton natans
12- اسپیرودلا 12- Spirodella Sp.
13- نیلوفر آبی 13- Nymphoid indicum
14- لایه مردابی (سل باقلی)
1-2-3- گیاهان حاشیهای (نیمه غالب شناور با ریشه آبزی و ساقه طویل) Emergent Plants
گیاهان مزبور که گیاهان رویشی حاشیهای بیرونی ) و یا از خاک خارج شونده نیز نامیده میشوند شامل کلیه گیاهانی است که بخش اصلی رویشی و تولید مثلی آن در خارج از آب قرار دارد مانند:
1- لوئی پهن 1- Typha latifolia (Great Reedmace)
2- اسپرغان 2- Sparganium neglectum
3- سغد سلطانی (کرش دراز) 3- Cyperus longus
4- نی (بوریا) 4- phragmites australis
5- سیرپوست(پیزر آبی) 5- Scirpus lacustris
خوی نژاد نیز در سال 1347 به 37 گونه از گیاهان آبزی (14 گونه گیاهان حاشیهای، 14 گونه شناور و 9 گونه غوطه ور) اشاره کرده است.
برخی از دیگر گیاهان آبزی که در تالاب مشاهده میشوند. عبارتند از :
|
1- میریوفیلوم |
1- Myriophyllum verticillatum |
|
2- سراتو فیلیوم شناور |
2- Caratophyllum submersum |
|
3- گوشاب شانهای |
3- Potamogeton Crispus |
|
4- نی معمولی |
4- Arundo Phragmites |
|
5- اسپارم گانیو م (اسپرغان) |
5- Sparganium erecdtum |
|
6- پلم برگ باریک |
6- Sium angustifolium |
|
7- تیز کمان آبی |
7- Roripa amphiba |
|
8- تیر کمان آبی |
8- Sagittaria sagittifolia |
|
9- بارهنگ آبی |
9- Alisma plantago- aquatica |
|
10- بوتوموس (جگن دریائی) |
10- Butomus umbellatus Linn |
|
11- دم اسب |
11- Equisetum Sp. |
پوشش گیاهی حاشیهی تالاب را جگنها (carex) و درختچهها و درختهائی نظیر توسکا، بید، راش، نارون، ملج ، از گیل و تمشک تشکیل میدهند که عمدهترین آنها نوسکا و بید است.
| دسته بندی | محیط زیست |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 64 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 47 |
سالیان متمادی است انسان در تقابل با پدیده های طبیعی بوده و همواره در معرض خطرات ناشی از وقوع پدیده های زیانباری نظیر سیل قرار داشته است. در حال حاضر نیز سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی بر اثر بروز سیلابهای عظیم به مردم وارد می شود. به طور مثال وقوع سیلاب در 12 استان کشور طی بهمن ماه سال 1371 باعث قربانی شدن بیش از 220 نفر و خساراتی بالغ بر دهها میلیارد ریال گردید (1).
مسئله مهم دیگری که همزمان با حرکت آب و وقوع سیلابها رخ می دهد. حرکت ذرات خاک از سطح حوضه های آبخیز و ورود این ذرات به مجاری طبیعی همچنین جابه جایی این ذرات در طول
رودخانه ها از نقطه ای به نقطه دیگر می باشد که اثرات جنبی و مضاعف بروز سیلابها محسوب گردیده و موجب روبگذاری یا فرسایش و تغییر در تراز بستر رودخانه و در نتیجه تغییر در تراز سطح آب می گردد. افزایش تراز بستر و بالا آمدن کف منجر به کاهش ظرفیت مجاری طبیعی شده. همچنین پر شدن مخازن سدها و کانالهای آبیاری از رسوب از سایر عوارض آن می باشد. بنابراین پیش بینی تراز سطح آب با در نظر گرفتن مسئله رسوب در مجاری طبیعی از اهمیت خاصی برخوردار است. تغییرات بستر رودخانه ها که به دو صورت بالا آمدن بستر (Aggradation) و کف کنی (Degradation) است یکی از پدیده های مهم مهندسی رودخانه می باشد. این امر زمانی بوجود
می آید که که وضعیت تعادلی پارامترهای مختلف رودخانه تحت شرایطی بهم بخورد. منظور از پارامترهای مذکور، دبی جریان، دبی رسوبات، مقطع و سیب رودخانه و اندازه مواد بستر می باشد. شرایطی که باعث بهم زدن این تعادل می باشد ممکن است طبیعی و یا توسط بشر باشد. مسائل فوق علاوه بر اینکه باعث تغییر رژیم رودخانه می شود سبب خواهد شد تا سازه های هیدرولیکی اطراف رودخانه نیز در مخاطره قرار گیرند.
پیش بینی شرایطی که تحت آن شرایط، بالا آمدن یا کف کنی بستر رودخانه بوجود می آید. همچنین تعیین میزان آن، در نتیجه چگونگی تاثیر آن بر شرایط هیدرولیکی رودخانه موضوعی است که از دیرباز مورد توجه مهندسین هیدورلیک قرار گرفته است. روشهای مختلفی نیز پیشنهاد گردیده است. تعدادی از این روشها با استفاده از فرضیات متعدد و بکار گیری اصول حاکم بر حرکت نخستین ذره (Incepient Motion) بوجود آمده اند و روابط جبری نسبت ساده ای را تشکیل می دهند که در آن پروفیل نهایی بستر را بدست می دهند. تعداد دیگری از روشها با بکار بردن فرضیات کمتری و بکار بردن معادله پیوستگی رسوب منجر به پیدایش معادله ای می شود که با حل آن می توان تغییرات بستر رودخانه را نسبت به زمان پیش بینی نمود.
بطور کلی روابط حاکم بر حرکت جریانهای سیلابی و جریان در مجاری فرسایش پذیر معادلات جریان غیر ماندگار موسوم به معادلات Saint Venant می باشند. از آنجا که تاثیر متقابلی بین تغییرات بستر و شرایط هیدورلیکی جریان وجود دارد در رودخانه های آبرفتی علاوه بر حل همزمان معادلات مذکور شامل:
1- معادله پیوستگی جریان (معادله بقاء جرم سیال) Continuity Equation
2- معادله ممنتم (معادله بقاء اندازه حرکت) Mcmentum Equation
لازم است معادله پیوستگی رسوب (Sediment Continuity Eqution) نیز حل شود. همچنین به دو معامله کمکی جهت برآورد ظرفیت حمل رسوب رودخانه و تعیین شیب خط انرژی نیاز می باشد. از قدیمیترین مدلهایی که در این رابطه بوجود آمده مدل HEC-6 می باشد که در سال 1977 توسط اداره مهندس ارتش امریکا تهیه گردیده است. در این مدل ابتدا پروفیل سطح آب با استفاده از معادله انرژی محاسبه می شود ( در این قسمت مدل ریاضی پیش بینی پروفیل سطح آب بر اساس جریان متغیر تدرجی برای کانالهای غیر فرسایشی موسوم به HEC-2 می باشد) و برای هر فاصله زمانی با بکار بردن معادله پیوستگی رسوب و یک رابطه تجربی برای محاسبه میزان رسوب حمل شده، پروفیل بستر را محاسبه می کند. مدلهای دیگری هم سپس از آن بوجود آمده اند که اکثراً به صورت
بسته های نرم افزاری به بازار عرضه شده اند.
مدل تهیه شده در این پایان نامه یک مدل ریاضی یک بعدی غیر ماندگار برای کانالهای فرسایش و غیر فرسایشی است که معادلات کامل جریان غیر ماندگار و معادله پیوستگی رسوب را بطور همزمان و با استفاده از روش عددی حل می نماید.
روشهای عددی شامل روش تقاضای محدود و روش المانهای محدود است ولی روش تقاضاهای محدود کاربرد بیشتری دارد. در روش تقاضاهای محدود. معادلات دیفرانسیل جزیی حاکم با استفاده از
شم های (Schemes) دیفرانسیل به معادلات جبری تبدیل می شوند. این شم ها متفاوت بوده و کاربرد آن ها در یک مسئله خاص ممکن است مزایا و معایبی را به همراه داشته باشد.
مسئله مهمی که در حل معادلات حاکم وجود دارد مسئله کوپلینگ (Couqling) بین معدلات جریان و رسوب است. منظور از کوپلینگ در نظر گرفتن تغییرات در کلیه متغیرها در محاسبه مقدار نهایی هر متغیر وابسته است و این کار با استفاده از شم دو مرحله ای پیش بینی و تصحیح میسر شده است. در هر مرحله معادلات مذکور بطور همزمان حل می شوند. به عبارت دیگر در صورتی که معادله پیوستگی رسوب بعد از حل کامل معادلات جریان حل می شد کوپلینگ ایجاد نمی گردید. بنابراین مدل حاضر یک مدل کوپل شده می باشد. ضمناً کوپلینگ بین معادلات باعث افزایش پایداری مدل نیز می گردد. کاربرد روشهای کوپل نشده در شرایطی که شیب کف زیاد باشد منجر به بروز ناپایداری عددی
می شود و جهت ایجاد پایداری بایستی از عملیات سعی و خطا در هر گام زمانی بهره جست ولی در مدل حاضر نیازی به سعی و خطا نیست و مدل از پایداری خوبی برخوردار است و همین امر زمان اجرای مدل را به شدت کاهش می دهد. همچنین کاربرد شم صریح مک.
- جریانهای ماندگار و غیر ماندگار (Steady And Unsteady Flow):
جریانی ماندگار نامیده می شود که عمق، دبی و سرعت متوسط جریان در هر مقطع نسبت به زمان تغییر نکند و در صورتی که پارامترهای مذکور نسبت به زمان تغییر نمایند جریان غیر ماندگار نامیده می شود. به عبارت دیگر مشخصات جریان های پایدار بصورت زیر می باشد:
و و
h : عمق
v : سرعت
q : دبی
2-3-مدل سازی (Modelling ) :
به منظور شبیه سازی پدیده های طبیعی اقدام به تهیه مدل می گردد. هدف از ایجاد مدلها، فراهم نمودن امکان مطالعه و بررسی پدیده های مهندسی است. چرا که غالباً مطالعات بخاطر پیش بینی و بیان کمیت و رفتار یک پدیده است. مثلاً پیش بینی تاثیرات سیلاب به لحاظ افزایش تراز سطح آب در رودخانه ها یا تغییرات پروفیل بستر رودخانه اثر فرسایش یا رسوبگذاری در شرایط اجرای طرح اهمیت داشته و قبل از اجرای طرح بایستی انجام گیرد.
2-3-1- انواع مدلها:
مدلها بر دو نوع هستند:
1- مدلهای فیزیکی
2- مدلهای ریاضی
بطور کلی به علت هزینه های سنگین و مشکلات تهیه مدلهای فیزیکی، همچنین به دلیل قابلیت زیاد و امکان بررسی حالات متعدد توسط مدلها ریاضی، سعی می شود تا حد امکان با استفاده از مدلهای ریاضی کار پیش بینی انجام پذیرد، البته در شرایط خاص و بسته به اهمیت پروژه ممکن است تهیه مدل فیزیکی نیز ضرورت یابد.
2-3-2- مدلهای ریاضی :
مدل ریاضی مجموعه ای از عبارات ریاضی است که در برگیرنده اصول فیزیکی حاکم بر پدیده می باشد. بطور مثال مدل ریاضی در هیدرولیک دارای عبارات ریاضی است که بر اساس شرایط تعادلی نیروها و قانون بقاء انرژی و جرم و غیره نوشته شده اند. عبارات ریاضی ممکن است تحت شرایط خاص ساده شوند. که در آن صورت، آن مدل فقط تحت همان شرایط کاربرد دارد.
مدلهای ریاضی تولید شده بسته به میزان فرضیاتی که در ایجاد آنها بکار رفته است به دو شکل شاده و پیچیده در خواهند آمد.
فرضیات کم
فرضیات زیاد
حل مدلهای ریپای پیچیده جز از طریق روشهای عددی و در اختیار داشتن کامپیوترهای با سرعت زیاد میسر نمی گردد، ولی حل مدلهای ریاضی ساده، اگر چه حل معادلات دقیق می باشد ولی جواب همراه با تقریب زیاد و از دقت کمی برخوردار است. بنابراین برای حل مدلهای ریاضی دو راه حل پیشنهاد شده است.
2-4-3- انواع راه حلهای ریاضی:
1- راه حلهای تحلیلی Analy Tical Soluion
2- راه حلهای عددی Numical Solution
در راه حلهای تحلیلی معادلات دیفرانسیل پس از ساده شدن بطور مستقیم حل می گردند ولی در راه حلهای عددی، به علت پیچیدگی معادلات دسفرانسیل حاکم، امکان حل مستقیم معادلات وجود ندارد. معادلات حاکم بر حرکت آب و رسوب در رودخانه ها شامل: سه معاله پیوستگی، حرکت آب و پیوستگی جرم رسوب، مجموعه ای از معادلات دیفرانسیل جزیی و هذلولولی غیر خطی
(Differential equaticns Non linear Hyperbolic Partial ) هستند و راه حلهای عددی معادلات مذکور شامل: روشهای عددی مستقیم (Direct Numerical Methods) و روشهای مشخصه
(Chracteristic Methods) می باشد. در روشهای مشخصه، معادلات دیفرانسیل جزیی ابتدا به صورت معادلات دیفرانسیل کامل درآمده سپس با استفاده از یکی از تکنیکهای عددی حل می شوند.
2-4-روش خطوط مشخصه (Characteristic Metod):
روش خطوط مشخصه یکی از روشهای هیدرولیکی حل معادلات حاکم بر جریانهای غیر ماندگار
می باشد. این روش از سال 1960 مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش معادلات دیفرانسیل جزیی حاکم بر حرکت آب ابتدا به صورت معادلات دیفرانسیل کامل درآمده و سپس با استفاده از روش عددی تقاضای محدود صریح حل.
روندیابی رسوب:
بسیاری از تمدنهای بشری بر روی دشتهای حاصلخیز و آبرفت رودخانه های بزرگ بوجود آمده اند. از آن جمله تمدن دره نیل در مصر، تمدن بین النهرین در امتداد رودخانه های دجله و فرات و همچنین در امتداد رودخانه زرد چین را می توان برشمرد. البته این تمدنها همواره با مسائل خاص سیلاب و کنترل آن مواجه بودند، بنابراین فکر بشر به شناخت این مسئله و راه های مقابله با آن متوجه گردید و در مقاطع زمانی مختلف و در حد توانایی خود برای این مسئله چاره اندیشی کرده است. این مسائل زمانی پیچیده تر می شود که توجه شود جریان آب رودخانه ها در بیشتر حالات در میان مواد س جاری بوده و جریان آب بخشی از این مواد را با خود حمل می کند. البته به این نکته بایستی توجه نمود که وقوع باران بر اراضی سطح حوضه های آبخیز نیز یکی از عوامل اصلی پاشیدگی خاکدانه ها و جدا شدن بخشهایی از پوسته جامد سطح زمین می باشد. که با تداوم بارندگی و حرکت رواناب سطحی، این مواد نیز تحت تاثیر نیروی آب و ثقل به سمت مجاری طبیعی حرکت نموده و وارد رودخانه ها می کردند. بنابراین مسئله جابه جایی ذرات جامد همراه با حرکت جریان آب امری مسلم می باشد. حرکت این مواد در رودخانه ها به دو صورت اصلی می باشد:
1- حرکت به صورت غلطیدن و لغزشی - بار بستر Bed load
2- حرکت به صورت معلق و غوطه ور - بار معلق Suspended load
در نتیجه مشخص می شود که کل بار رسوبی در حال حرکت در مجاری طبیعی از حاصل جمع باربستر و بار معلق بدست می آید. روشهای مختلفی برای برآورد و تعیین برای بستر و بار معلق وجود دارد که در ادامه بحث ارائه می گردد.
3-1-پدیده کف کنی و علل پیدایش آن:
زمانی بستر یک رودخانه پایدار است که مشخصات هندسی و ابعاد سطح مقطع آن نسبت به زمان ثابت باشد. ظرفیت حمل رسوب یک رودخانه اصطلاحاً
3-1-1- اثرات کف کنی (Effect of degradation):
پدیده کف کنی دارای اثرات مفیدی است و این در حالی است که ضررهای آنرا نیز نبایستی از نظر دور داشت. بخاطر اختصار فقط به یک مزیت و یک ضرر این پدیده ذیلاً اشاره شده است:
1- مزیت:
کاهش تراز بستر رودخانه بوسیله کف کنی، معمولآً باعث افزایش ظرفیت و دبی جریان رودخانه جهت حمل سیلاب می گردد.
2- ضرر:
برای یک دبی مشخص، بعلت کف کنی در پایین دست سدهای انحرافی، سطح آب ( Tail water ) پایین محدود و بعلت کاهش تراز T.W. ، جهش آبی تشکیل شده در پایین دست سد به سمت پایین دست و بیرون از حوضه آرامش حرکت نموده و در بدترین حالت پرش هیدرولیکی تشکیل نشده و آب با سرعت زیاد وارد رودخانه شده و سلامت حوضچه آرامش کف بند و خود سد به مخاطره می افتد.
3-1-2- تاثیر ترکیب و اندازه مواد بستر بر پدیده کف کنی:
اندازه و ترکیب مواد بستر و تغییرات این مواد نسبت به عمق تاثیر بسیار مهمی روی این پدیده دارد. مشخصات هیدرولیکی رودخانه نظیر شیب و عمق آن قابلیت حمل مواد رسوبی را تعیین می کند، در صورتیکه اندازه رسوبات، مقاوت در مقابل جابه جایی و حمل مواد را مشخص می نماید.
بطور مثال رودخانه ای با شیب زیاد در نظر بگیرید که مواد بستر آن تقریباً یکنواخت می باشد. در حین انجام پروسه کف کنی، مواد بیشتری از قسمتهای بالا دست یعنی نزدیکی های سد و مواد کمتری از قسمتهای پایین دست برداشته می شود. در اثر این عمل شیب رودخانه کاهش می یابد. کاهش شیب تحت تاثیر نقطه کنترل در پایین دست می باشد، این نقطع ممکن است یک سد انحرافی باشد. کاهش تدریجی شیب بستر رودخانه باعث می شود تا پدیده کف کنی متوقف شود.
حال چنانچه مواد بستر غیر یکنواخت باشند، در ابتداء که شیب زیاد است، احتمالاً تمام ذرات بستر در حرکت خواهند بود. از آنجائیکه تنش برشی در بستر رودخانه تابعی از شیب بستر
می باشد. با کاهش شیب تنش برشی به حدی خواهد رسید که از تنش برشی بحرانی برای ذرات D90 یا D80 کمتر شده، در نتیجه این ذرات در بستر باقی خواهند ماند که تقریباً تمام سطح بستر را
می پوشانند. این کار با گذشت زمان و تجمع تدریجی ذرات درشت تر در سطح کف رودخانه بوقوع می پیوندد. که این امر باعث توقف عمل کف کنی گردیده و همانطور که خواهیم دید این لایه درشت دانه را ( Armor Coat) نامند.
| دسته بندی | محیط زیست |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 34 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 75 |
امر مهمی که در ایران توجهی به آن نمی شود .
qاهمیت کیفیت هوای داخل ساختمان
مطالعه آلودگی محیطهای بسته غیر حرفه ای (Non – Occupational Indoor Environment) تقریباً علم جدیدی است و از عمر آن حدود 25 سال می گذرد به طوری که اولین سمینار بین المللی آن در سال 1978 میلادی ودر دفتر منطقه ای اروپایی سازمان بهداشت جهانی در دانمارک برگزار گردید .
مطالعاتی که توسط سازمان محیط آمریکا انجام شده نشان می دهد که میزان آلودگی داخل ساختمان حدود 2 تا 5 برابر آلودگی خارج از ساختمان است و گاهی این مقدار تا 100 برابر افزایش می یابد . با توجه به این که مردم حدود 90 درصد اوقات خود را در داخل ساختمان می گذرانند ، اهمیت آلودگی داخل ساختمان و کنترل کیفیت آن مشهود می گردد.
آلودگی هوای داخل ساختمان در دراز مدت و کوتاه مدت اثرات سوء بر سلامتی ساکنان دارد . آلودگی هوا در دراز مدت باعث امراض تنفسی و سرطان می شود که فرد را به شدت از کار می اندازد و درنهایت باعث مرگ او می شود . عوامل این آلودگی را می توان گاز رادن (Radon) ، آزبست و مصرف دخانیات ذکر کرد. از عوارض کوتاه مدت یا فوری آلودگی هوای داخل ساختمان می توان خارش چشم و گوش و حلق و بینی ، سردرد ، سرگیجه و خستگی مفرط را نام برد و نشانه های سوءسلامتی به صورت آسم ،سینه پهلو (ذات الریه ) و تب ظاهر می گردد. عوامل این آلودگی عبارتند از کمبود تهویه ، آلودگی شیمیایی و بیولوژیکی از منابع داخل و خارج ساختمان و سایر عوامل غیر آلاینده مانند دما ، رطوبت ، میزان روشنایی و ارگونومیک محل کار.
در خصوص اثرات کوتاه مدت آلودگی هوا بر سلامتی انسانها ،نتایج بررسی سازمان ایمنی و بهداشت محیط کار کشور آمریکا از 539 ساختمان در سال 1971 میلادی جالب توجه است (جدول 1 ).
|
|
تعداد ساختمان |
درصد از کل |
|
کمبود تهویه |
280 |
53 |
|
آلودگی داخل ساختمان |
80 |
15 |
|
آلودگی بیرون ساختمان |
53 |
10 |
|
پیرامون ساختمان |
21 |
4 |
|
آلودگی بیولوژیکی |
37 |
5 |
|
شناخته نشده |
68 |
13 |
|
جمع |
539 |
100 |
همانطوریکه ملاحظه می شود ، 50 درصد از مشکلات آلودگی داخل ساختمان مربوط به تأسیسات گرمایی ، تعویض هوا و تهویه مطبوع می باشد که منظور از طراحی ،نصب و راه اندازی آنها ایجاد شرایط آسایش برای ساکنان است ! به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم عوامل مؤثر در آلودگی تأسیسات تهویه ساختمان را شناسایی کنیم ،50 درصد راه برای رفع آلودگی ساختمان ساختمان را طی کرده ایم.
یکی از نقاطی که گرد و خاک (Dust) و گرده گیاهی (Pollen) و موی حیوانات و حشرات ساختمان است . این عوامل در مجاورت رطوبت ، بستر مناسبی را برای رشد باکتری و قارچ گیاهی (Mold) فراهم می کنند که در نهایت باعث کپک زدن (Mildew) می شوند. هوایی که به منظور کنترل شرایط آسایش و رساندن هوای تازه از این کانالها عبور می کند در واقع با عوامل یاد شده تماس داشته و آنها را با خود به داخل ساختمان حمل می نماید و باعث به خطر افتادن سلامتی افراد می گردد.
qروش پیشنهادی تمیز کردن کانالها
بهترین روش تمیز کردن کانالها ، روش رفع منشأ (Source Removal) است که بوسیله تجهیزات مکانیکی انجام می شود . طرح واره این روش در شکل 1 نشان داده شده است .
همانطور که ملاحظه می شود ، برس دوار (Rotating Brushes) گرد و خاک را از جداره کانال می کند و دستگاه مکنده صنعتی آنها را از طرف دیگر می مکد و از کانال خارج می کند.
تجهیزات الکترونیکی نیز برای پایش قبل و بعد ا زعملیات مورد نیاز است تا بتوان نتایج عملیات تمیز کردن را مشاهده نمود.
qکارهای انجام شده د رخارج کشور
کار تمیز کردن داخل کانالهای هوا در خارج از کشور حدود 15 سال قدمت دارد . سازمانهای مختلفی در کشورها متولی کیفیت هوای داخل ساختمان می باشند.
در کشور ایالات متحده آمریکا سازمان حفاظت محیط زیست (با آدرس اینترنتی WWW.EPA.IAQ ) و انجمن تمیز کردن کانالها (به آدرس اینترنتی WWW.NADCA.COM) برای کسانی که علاقه مند به اطلاعات بیشتر هستند معرفی می گردند.
qکارهای انجام شده در داخل کشور
تمیز کردن کانالهای هوا در داخل کشور متداول نیست و این کار تا کنون انجام نشده است . علل فراوانی برای این موضوع می توان مطرح نمودکه از جمله نبود بودجه کافی ، عدم شناخت موضوع از طرف مهندسین و مسئولین ، عدم توجه به سلامتی افراد و نبود مسئول مستقیم هوای داخل ساختمان را می توان نام برد.
لوله های حرارتی تجهیزات ساده بازیافت حرارت هستند که عمل انتقال حرارت یک نقطه به نقطه دیگر که با فاصله کمی از همدیگر قرار داشته باشند.را بدون احتیاج به هیچگونه ابراز سیر کولاسیون به سرعت انجام می دهند در پاره ای ا زموارد به این ابزار لقب فوق رسانای حرارتی را نیز داده اند که این امر موید ظرفیت بالای انتقال حرارت و همچنین اتلاف اندک حرارتی آن می باشد همچنین به واسطه نحوه انتقال حرارت توسط سیال عامل این ابزار را ترموسیفون نیز نام نهاده اند .
ایده لوله های حرارتی برای اولین بار در سال 1942 توسط R.S Gauler ارائه شد .اما با این وجود اولین لوله حرارتی در سال 1962 توسط G.M.GROVER طراحی و ساخته شد و از آن زمان بود که این تکنولوژی به طور جدی مورد توجه قرار گرفت و توسعه یافت .
لوله های حرارتی دارای کاربردهای مختلفی هستند که می توانند با راندمان بالای (70%) فرآیند بازیافت حرارت را انجام دهند از کاربرد آنها می توان به سیستمهای تهویه مطبوع اشاره داشت. که درادامه آن را توضیح می دهیم در کنار آن می توان به استفاده در کنترل کننده های رطوبت پیش گرم کن دیگهای بخار خشک کن های هوا بازیابنده حرارت از بخار خروجی کامپیوترهای لبتاب و غیره اشاره کرد.
لوله های حرارتی از سه قسمت عمده تشکیل یافته که مشتمل به مخزن فیتیله متخلخل و سیال عامل می باشند.
طول لوله های حرارتی را می توان به سه قسمت عمده تقسیم کرد که شامل اوپراتور (قسمت پایین) دسته آدیاپاتیک (قسمت مرکزی) و کندانسور (قسمت بالایی ) می باشد.حرارت دریافت شده از گاز گرم عبوری از روی لوله های حرارتی در قسمت پایین آن سبب تبخیر سیال عامل داخل فیتیله شده و سیال عامل تبخیر شده از داخل فیتیله به سمت مرکز لوله حرکت کرده و سپس به دلیل اختلاف فشار موجود درداخل لوله به سمت بالای آن که سردتر می باشد حرکت می کن و در ادامه حرارت خود را به سیال سرد عبوری از روی لوله می دهد که سبب گرم شدن و یا سیال عبوری و نتیجتاً چگالیده شدن خودش میشود.چگالیده در قسمت بالایی توسط فیتیله جذب شده و به واسطه نیروی جاذبه و خاصیت موئینگی فیتیله به قسمت پایین لوله حرارتی منتقل می گردد و سیکل تازه داده شده مجدداً تکرارمی شود.
با توجه به موارد ذکر شده لوله های حرارتی را همیشه با شیبی بین 5 تا 90 درصد نسبت به افق نصب می کنند .
مهمترین پارامتر لوله های حرارتی جنس سیال عامل می باشد که به شدت به محدوده کاری لوله حرارتی وابسته است .
درلوله های حرارتی پارامترهای طراحی شامل دبی سیال بیرونی درجه حرارت آن خواص شیمیایی … می باشد.
qمعایب لوله های حرارتی
·بالا بودن هزینه اولیه
· حتماً باید دو جریان سرد و گرم عبوری از روی لوله های حرارتی در نزدیکی همدیگر باشند .
·جریانهای سرد و گرم عبوری از روی لوله های حرارتی حتماً باید از نظر شیمیای دارای خوا قابل قبول باشند تا از خوردگی سطح خارجی لوله جلوگیری به عمل آید .
qمزایای لوله های حرارتی
·سرفه جویی در مصرف انرژی به واسطه حرارت 20 تا 40 درصدی لوله های حرارتی .
·عدم وجود قسمتهای متحرک
·عدم احتیاج به سیرکولاسیون اجباری سیال عامل .
·هزینه تعمیر و نگهداری پایین.
·به نسبت کوچک و پربازده بودن .
·محدوده کاری گسترده نقطه نظر درجه حرارت
·افت فشار بسیار کم در داخل محفظه(15 تا mmWG20 )؛
·با تغییر شیب لوله های حرارتی می توان یک لوله در موارد مختلف به کار برد
·ضریب اطمینان بالا به دلیل اینکه لوله های حرارت مستقل از همدیگر کار می کنند خرابی یک یا چند لوله بر کل سیستم تأثیر نمی گذار .
·انعطاف پذیری طرحها امکان نسب در فضاهای محدود و بایشگاه مختلف وجود دارد .
qارائه یک مثال واقعه ای ا زکاربرد لوله های حرارتی در تهویه مطبوع
همان طور که قبلاً ذکر شد یکی از کاربدهای لوله های حرارتی به سیستم های تهویه مطبوع بر می گردد در اکتبرسال 1996 در سیستم هوا ساز کتابخانه Gulf Breez پنسلوانیای فلوریدا لوله های حرارتی جهت رطوبت زدایی کار گذاشته شده اند هدف اصلی از نسب لوله های حرارتی این بود که میزان ظرفیت رطوبت زدایی دستگاه هوا ساز را افزایش دهند بدون اینکه هیچگونه انرژی اضافی مصرف کند در این بخش هدف ما این است که تأثیر رطوبت زدایی لوله های حرارتی از نقطه نظر صرفه جویی مالی و انرژی تبین شود این بررسی با درنظر گرفتن سطوح درجه حرارت و رطوبت هوای بیرون و هوای ورودی به کتابخانه بار سرمایی کویل های سرمایشی و بار لوله حرارتی در طی دو هفته ا ی از فصل تابستان که حداکثر بار سرمایی وجود دارد انجام گرفته است سیستم رطوبت زدایی لوله های حرارتی در واقع یک سیستم غیر فعال (Passive) است که از یک سری لوله سربسته پر شده و از مبرد تشکیل یافته که هدف آن انتقال حرارت از هوای بیرونی وارد شده به قسمت مادون سرد کننده کویل سرمایشی بست و هدف از مادون سرد کردن رطوبت زدایی از هوای مرطوب ورودی است از آنجا که کویل لوله های حرارتی هوای ورودی در ابتدا پیش سرد می کند لذا میزان ظرفیت رطوبت زدایی سیستم بورودتی در طول شرایطی که سیستم درحداکثر بار باشد افزایش می یابد در طول مدت حداقل بار کویل پیش سردکن لوله های حرارتی قسمتی از بار کویل سرمایشی را تأمین می کند تا به یک سطح معینی از رطوبت زدایی برسیم و کویل باز گرمکن (Reheat ) نیز قسمتی از بار حرارتی لازم برای تأمین درجه حرارت مطلوب هوای ورودی به کتابخانه را تأمین می کند به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت لوله های حرارتی مورد بحث باعث بالا بردن ظرفیت رطوبت زدایی و سرفه جویی در مصرف انرژی می شود لوله های حرارتی این توانایی را دارد که میزان رطوبت هوا را در حدود ده درصد کاهش داده و میزان رطوبت هوا که قبلاً در حدود 75 درصد بوده را بدون اینکه بر روی درجه حرارت هوا ی ورودی بر کتابخانه تأثیر منفی بگذارد به 65% تقلیل دهد در صورتی که بخواهیم این میزان رطوبت زدایی را با سیستم های معمولی انجام بدهیم به 20 تن تبرید انرژی احتیاج خواهیم داشت .
اگر بخواهیم این میزان رطوبت زایی (10 % ) را با اضافه کردن سیستم های مکانیکی به دستگاه هواساز خود تأمین کنیم احتیاج به سرمایه گذاری 30 هزار دولاری داریم درصورتی که لوله های حرارتی نصب شده 42 هزار هزینه داشته است به بیان دیگر به میزان 12 هزار دولار سرمایه گذاری اولیه بیشتری انجام داده ایم .
با ثبت اطلاعات بارهای کویل برودتی و همچنین بار لوله حرارتی در فاصله زمانی 15 دقیقه ای در طی دو هفته کار به حداکثر بار سرمایی احتیاج داریم به این نتیجه رسیدیم که بار پیش سرمایش و بار حرارتی باز گرمکن هوای ورودی با میزان درجه حرارت هوای بیرونی به صورت خطی افزایش پیدا می کند با استفاده از آنالیز به روش Weather bin مشخص شد که لوله حرارتی قابلیت تأمین حداکثر 20 تن تبرید( KBTU/Hr 240) بار گرمایش مجدد بدون اینکه به هیچگونه انرژی اضافی احتیاج داشته باشد را دارا است.
با این اطلاعات درحدود 65wh صرفه جویی انرژی درحداکثر تقاضای تابستان را خواهیم داشت که سالانه به میزان 153775 kwh خواهد بود (درحدود 10 درصد کل ) و همچنین صرفه جویی مالی انرژی سالانه آن 7700 دلار می باشد.
میزان برگشت سرمایه گذاری لوله های حرارتی توضیح داده شده در حدود 15 ماه می باشد که اگر چنین کاری را درجاهای دیگر انجام بدهیم با توجه به شرایط آب و هوایی مکان نصب ،راندمان سیستم مکانیکی ،قیمت انرژی و شرایطی که برای هوای داخل متصور است این مدت زمان متفاوت خواهد بود .با مقایسه هزینه 12 ماه قبل و 12ماه بعد از نصب لوله های حرارتی مشاهده شد که میزان انرژی مصرفی واقعی کاهش یافته kwh230750 وهزینه کاهش یافته9980دلار بوده است .
راهنمای طراحی تأسیسات مدارس
اصول اولیه طراحی کانالها
طراحی مناسب واصولی کانالها درموفقیت طراحی سیستمهای مرکزی نقش عمده ای ایفا می کند.اکثر قریب به اتفاق طراحی های تأسیسات وتهویه مطبوع مدارس بر اساس سیستم های فشار پایین تا متوسط صورت می گیرد ودر بسیاری از موارد،کانالهای در فضای زیر سقفی راهرو ها در کنار سایر تجهیزات قرار داده می شوند.تهیه طرح نیازمند دقت فراوان است .طراحان باید برای اگاهی از اصول صحیح طراحی کانالها متن جزوات فنی ASHRAE و SMACMA را مطالعه نمایند . اکثر مدارس بیشتر از سه طبقه ارتقاع ندارند و به همین دلیل مطول شدن کانالها حائز اهمیت می باشد . هرچه کانالها طولانی تر باشند توان مورد نیاز دمنده برای توزیع هوا نیز افزایش می یابد ، بنابراین بهتر آن است که کل فضای مدرسه به چندین بخش کوچکتر تقسیم و با هواسازهای محلی که د رهمان بخش مستقر می شوند سرویس داده شوند. استاندارد ASHRAE 90.1 شرایط و مقتضیاتی را درباره نشتی کانالها (بخش6.2.4.3.) و عایق کاری مطرح می نماید که باید رعایت گردند. توزیع مناسب هوا در فضاها برای تأمین شرایط دلخواه آسایشی و به حداقل رساندن اصوات ضروری است سیستم های VAV کار تداعی کانالها را مشکل می سازد چون تجهیزات ترمینالی باید بدون اینکه هوا را به اصطلاح (( ریزش )) نمایند در گستره وسیعی از جریانهای هوا کار کنند هیچگاه تجهیزات ترمینالی سیستم های VAVرا بزرگتر از حد نیاز انتخاب ننماید . قدم اول در محاسبه هوای تغذیه مورد نیاز در یک فضا ،به دست آوردن بهره گرمای داخلی آن است . فرایند سایکرومتریک معمول برای کلاسهای درس درشکل 6 نشان داده شده است .اگر چه دمای هوا در کویل تا 55 درجه بار نهایت کاهش داده می شود ولی کار انجام شده توسط دمنده (فرض بر استفاده از واحده های مکنده است ) دمای هوایی را که به کلاسهای درس تحویل داده می شود تا 75 درجه فرانهایت افزایش می دهد و اختلاف دمای 18 درجه فارنهایتی برای جذب گرمای محسوس کلاس درس باقی می ماند . سرمایش نهان نیز باید مورد بررسی قرار گیرد . بارهای نهان در ساختمانهای اداری حداقل می باشند و بیشترین تلاش برای مقابله با بهره های گرمایی محسوس صرف می گردد.اما مدارس با توجه به تعداد دانش آموزان درکلاسهای درس دارای بهره های گرمایی نهان بزرگتری هستند . سی دانش آموز معادل Btu/hr 600 گرمای نهان تولید می کنند که رطوبت نسبی کلاس درس را به اندازه 5 % افزایش خواهد داد . اگر باید رطوبت نسبی 50% حفظ و تثبیت گردد انگاه هوای تغذیه باید 6gr/lb خشک تر بوده و یا نقطه شبنمی معادل 2/52 درجه فار نهایت داشته باشد .بسیاری از مهندسان برای انجام محاسبات حجم هوا در مناطق از نرم افزارهای کامپیوتری استفاده میکنند .ولی در هر حال اگاهی عمیق از فرایندهای سایکرومتریک وچگونگی وارد کردن اطلاعات بر نتایج حاصله تأثیر گذارند .
دمای هوای خروجی از کویلهای سرمایشی در سیستمهای مرکزی معمول 55 در جه فارنهایت می باشد . این رقم با توجه به دمای طراحی نقطه شبنم محیط ( 75 درجه فارنهایت ) و رطوبت نسبی 50%به دست آمده است . هوایی که تا به این حد سرد می گردد ، نسبت رطوبت مناسب برای شرایط معمول طراحی را خواهد داشت . گرمای حاصله از بادزنهای واحد های مکنده باعث گرم شدن هوای خروجی تا 57 درجه فارنهایت می شود و در نتیجه 18 درجه اختلاف دما یا ΔT برای جذب بهره های گرمایی محسوس فضا باقی می ماند. کاستن از دمای خوای تغذیه و رساندن آن به 50 درجه فارینایت (از کویل)و 52 درجه فارینهایت ΔT را به 23 درجه فارینهایت می رساند و در این حالت برای حصول نتیجه یکسان با وضعیت فوق به حجم هوایی 20% کمتر احتیاج خواهد بود که هزینه های اولیه کانال کشی را کاهش خواهد داد . صرفه جویی حاصله از اسب بخار بادزنها معمولاً افزایش مقدار سرمایش لازم را تحت الشاع قرار مکی دهد . طراحی برای دمای بهینه هوا طراحان را از برخورد با مشکلات و پیچیدگیهای طراحیهای هوای سرد دور ساخته و در ضمن کانال کشی کوچک تری را در سقف دارد علاوه بر کنترل بهتر رطوبت زنی ، هزینه کمتری نیز در بر خواهد داشت .
تجهیزات سیستمهای مرکزی
هوا ساز
هوا سازها معمولاً شامل باکسهای مخلوط کن ، فیلترها، کویل گرم کننده و کویل سرمایشی و بخش بادزنها می باشند . هوا سازها در دو نوع داخل ساختمانی و یا برون ساختمانی تولید می شوند . همان طور که عنوان شد هوا سازها عموماً دارای کویل های آب گرم و آبی سرد هستند و برای تغذیه آنها نیاز به چیلر و دیگ می باشد . کویلهای DX در سیستمهای کوچک تر همراه با کندانسور ژهای هوا خنک بکار برده می شوند. ایزوله ساختن هوا ساز از دیگ و یا چیلر موضوع بحث بسیاری از قوانین و مقررات تاسیساتی و تهویه مطبوع محلی است . ویژگیهایی که هوا سازط ها باید برای مدارس دارا باشند عبارتند از ساختار دو جداره دیوار ها ، بادزنهای راندمان بالا ایزوله شده ، دسترسی مناسب به تمامی اجزا و بخشها و به خصوص کویلها و سینیهای تخلیه شیب دار ، هدف در اینجا هوا سازهای قابل سرویس کم صدا و ارائه کننده کیفیت مطلوب هوای داخل ساختمان است . انتخاب هوا ساز ها معمولاً با کمک نرم افزارهای کامپیوتری صورت می گیرد . هوا سازها بخش عمده ای از موتور خانه ها را به خود اختصاص می دهند . طراحان باید ملاحظات بسیاری را مد نظر داشته باشند . باز شدگیهای خروجی هوا و ورودی هوا بیرون باید به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند تا از بروز باز چرخش جلوگیری به عمل آید. هیچ گاه از یک دیوار برای هر دو بازشدگی استفاده نکنید . برداشتن کویلها نیز مسئله قابل تاملی است . کویلها را معمولاً برای سرویسهای عادی چون تمیز کردن از جا خارج نمی کنند اما اگر کویلی به شدت آسیب یده باشد (یخ زدگی ) باید آن را تعویض نمود . بنابراین گاهی اوقات لازم است که کویلها را به هر نحوی از جا خارج سازیم . برخی از هواسازها این امکان را فراهم می آورند که کویلها به صورت عمودی از جا خارج شوند .
هواسازهای عریض وکم ارتفاع فضای بیشتری را بالای خود برای عبور کانالها در اختیار میگذارند درحالیکه هواسازهای کم عرض وبلند فضای کمتری از کف موتورخانه را اشغال کرده ونیز جای کمتری برای برداشتن کویلها خواهند داشت برخی ازتولیدکنندگان سطح مقطع هواساز را بر اساس سفارش ومطابق با مشخصات موتور خانه ها تنظیم می نمایند ارتفاع چگالیده گیری نیز باید صحیح باشدچون در غیر این صورت ،هوا ساز پر از آب خواهد شد .
| دسته بندی | محیط زیست |
| فرمت فایل | doc |
| حجم فایل | 16 کیلو بایت |
| تعداد صفحات فایل | 24 |
زباله به مواد زاید جامدی گفته می شود که عمدتاً به واسطه فعالیت انسان در بخشهای کشاورزی، صنعتی و شهری تولید می شوند.
انسان انواع مواد را با سختی از طبیعت به دست می آورد و به آسانی تبدیل به زباله کرده و به طبیعت باز می گرداند. در گذشته زباله ها در دوری تکوینی ایجاد و تبدیل میشدند؛ اما امروزه دیگر امکان چنین دوری وجود ندارد، زیرا میزان زباله ها بیش از آن است که تجزیه و تبدیل آنها در یک دوره زمانی مناسب ممکن باشد.
در یک زیست بوم بکر و دست نخورده، مواد قابل تجزیه زباله ها به وسیله باکتریها تجزیه شده مجدداً توسط موجودات و گیاهان مورد استفاده قرار می گیرند. یک اجتماع پر جمعیت انسانی به اندازه ای زباله تولید می کند که تجزیه طبیعی آنها در محیط غیر ممکن است. بعضی از زباله ها نیز اصولاً در طبیعت غیر قابل تجزیه هستند. بنابراین، افزایش زباله ها به مقدار زیاد باعث آلودگی زمین، هوا و آب می شود.
انباشت زباله ها موجب زشتی محیط نیز می شود و همچنین تولید بوهای نامطبوع از مواد آلی موجود در زباله ها در اثر نشو و نمای موجودات بیماری زای ذره بینی از مشکلات دیگری هستند که توسط زباله ها به وجود می آیند. گفتنی است که گردآوری زباله ها در فضای آزاد و سوزاندن آنها باعث تخریب محیط زیست میشود.
یکی از راه های پیشگیری از خطرات زباله در محیط زندگی، دفن بهداشتی آن است. در انتخاب محل دفن زباله باید شرایطی را در نظر گرفت که عبارتند از: پستی و بلندی، موقعیت سطح آبهای زیرزمینی، مقدار بارندگی، نوع خاک و سنگ و موقعیت منطقه دفن زباله در ارتباط با شبکه جریان آبهای سطحی و زیرزمینی. بهترین محل برای دفن زباله مناطق خشک است، زیرا در این گونه مکان ها شیرابه اندکی به وجود می آید و شرایط دفن نسبتاً ایمن است.
مگس ها برای تخم ریزی به مواد در حال فساد و تجزیه جلب می شوند. رشد تخم و لارو (کرمینه) مگس ها بستگی به میزان مواد غذایی و درجه حرارت زباله ها دارد. در شرایط و درجه حرارت مناسب رشد تخم تا مرحله مگس بالغ در طول 7 تا 8 روز انجام می گیرد. بنابراین مدت ماندن زباله در مرحله جمع آوری و حمل و نقل بایستی کمتر از این مدت باشد.
مجهز کردن ظروف جمع آوری زباله- چه زباله دان های خانگی و چه جایگاههای موقت زباله- به سرپوش و نیز بهداشتی کردن محل دفع زباله می تواند تا حدود 90 درصد موجب جلوگیری از تولید مگس شود. همچنین انباشته کردن زباله ها در فضای آزاد موقعیت مناسبی را برای تکثیر مگس ها ایجاد می کند.
در بسیاری از موارد در زباله های شهری غذا، آب و پناهگاه وجود دارد که برای تولید مثل و ازدیاد جمعیت موش ها بسیار مناسب است.
تخلیه مواد زاید جامد (زباله ها) در محل های نامناسب، به وسیله جریان آبهای سطحی اعم از جویبارها، رودخانه ها و آبهای حاصل از بارندگی، به نقاط مختلف منتقل شده و باعث انتشار آلودگی می شود.
زباله های شهری در آخرین مرحله دفع، به خاک و یا آب منتقل می شوند. مواد موجود در زباله ها در تبادل آب و هوا در خاک اختلال ایجاد می کند.
بر اثر انباشته شدن زباله ها در فضای آزاد و در فصل های گرم سال، گازهایی (مانند CH4. CO2SH2 و CO) تولید می شود که این گازها با وزش باد به فضای شهرها وارد می شوند.
تخلیه زباله در سطح شیار محل دفن و پوشش آن با خاک، و سپس تسطیح و فشردن آن، هوای موجود در میان زباله را به حداقل می رساند و این امر به همراه افزایش درجه حرارت در قشرهای زیرین زباله، موجب نابودی کرمینه (لارو) حشرات و یا عدم تکامل و رشد آنها خواهد شد.
دفن زباله و پوشش سریع و کامل زباله ها پس از تخلیه در محل دفن، باید به طور کامل و صحیح انجام پذیرد تا پرندگان از اجزای زباله ها تغذیه نکنند. جستجوی غذا در میان زباله ها توسط پرندگان موجب انتشار بسیاری از باکتری های مضر در طبیعت می شود.
بسیاری از امراض مثل اسهال های آمیبی و باسیلی، تراخم، حصبه، شبه حصبه، وبا، سل، جذام، طاعون و سیاه زخم به وسیله مگس شایع می شود.
وجود غذای کافی در لابهلای زباله ها زمینه را برای رشد و تکثیر بیش از حد جانوران موذی مانند موش و سگ های ولگرد، گربه و سوسک مهیا می کند.
مگس ها با نشستن روی زباله، مدفوع و کثافات، میکرب های مختلف را به وسیله موهای چسبنده و مژک های فراوان بدن خود جذب می کنند و آنها را از طریق تماس مستقیم با بدن انسان و یا مواد غذایی مورد مصرف انسان، به بدن وی منتقل می کنند و موجب بروز انواع بیماری ها در انسان می شوند.
برای تعیین محل دفن زباله معمولاً دو نکته اساسی دوری از شهر و هزینه حمل و نقل زباله را در نظر می گیرند.
موقعیت محل دفن زباله با توجه به آب های سطحی و زیرزمینی تعیین می شود، نبود رودخانه، قنات، چشمه سار، مسیل و آب های کوهستانی در نزدیکی منطقه دفن، از مهمترین معیارهای انتخاب محل دفن زباله است. بهترین محل ها در مناطق خشک است زیرا امکان آلودگی منابع آبی توسط شیرابه حداقل خواهد بود.
محل دفن زباله نباید نزدیک و یا در جهت بادهای غالب به طرف شهر، روستا، جادههای اصلی و دیگر موسسات و اماکن عمومی قرار داشته باشد.
وجود گازهای تولید شده از زباله همواره مشکلاتی را در محیط اطراف دفن به وجود می آورد. بنابراین استفاده از محل دفن یا اطراف آن برای ساختن ساختمان جایز نیست. همچنین ایجاد مرتع و چراگاه در محل دفن زباله به هیچ وجه درست نیست.
جنس خاک محل دفن باید از نوع رسی و فشرده و بدون رطوبت باشد تا مانع نفوذ شیرابه زباله به مناطق مجاور شود. همچنین پوشش سطح زباله باید از جنس رس باشد و به صورت لایه فشرده رسی زباله را بپوشاند تا زباله از دسترس حشرات، جوندگان و سایر حیوانات به دور باشد و از سوی دیگر نفوذ آب های سطحی به داخل زباله ها و خروج گازهای ناشی از ضایعات را به حداقل برساند.
ماهیت و میزان آلودگی شیرابه تولید شده در یک محل دفن زباله، بستگی به ترکیب زباله، مقدار نفوذ و حرکت آب از درون زباله و مدت زمان تماس آب با این ضایعات دارد.
معادن سنگ یا سنگ هایی که به شدت ترک می خورند و گودال هایی که شن و ماسه آنها خارج شده است جایگاه مناسبی برای دفن زباله نیستند، زیرا آب از دورن آنها به آسانی عبور و نفوذ می کند.
زمین های مرطوب و مانداب ها، مکان های نامناسبی برای دفن زباله هستند. در صورت لزوم باید زمین های مرطوب را زهکشی کرده و سپس زباله ها را دفن کرد.
گودال های رسی چانچه خشک نگه داشته شوند، محل مناسبی برای دفن زباله هستند. زمین های مرتفع جای مناسبی برای دفن زباله است به شرط آنکه مواد غیرقابل نفوذ همچون رس در زیر محل دفن و بالای آن وجود داشته باشد.
جلگه های سیلابی که احتمال غرقاب شدن دوره ای آنها با سیلاب وجود دارد، محل مناسبی برای دفن زباله نیستند.
مهمترین خطر دفن زباله، آلوده شدن آب های سطحی و زیرزمینی توسط آن است. در صورتی که زباله در گودالی دفن شود که آب سطحی در نفوذ به عمق زمین با آن برخورد کند و یا آب زیرزمینی در حرکت جانبی خود با آن تماس پیدا کند، شیرابه به وجود می آید که علاوه بر آنکه یک مایع سمی است، احتمال دارد آلاینده های باکتریایی را نیز با خود حمل کند.
الف- زباله های خطرناک و صنعتی به طور کلی به مواد و یا ترکیباتی کلمه خطرناک نسبت داده می شود که دارای یک یا چند ماده با خواص زیر باشند:
1- مواد قابل انفجار
2- مواد اکسید کننده
3- مواد قابل اشتعال
4- مواد محرک و سوزش آور
5- مواد زیان آور
6- مواد سرطان زا
7- مواد خورنده
8- مواد عفونت زا
9- مواردی که در اثر تماس با آب و هوا قادر به آزادسازی گازهای سمی و یا گازهای خورنده باشند.
ب- زایدات صنعتی به مواد زاید یا ترکیباتی از مواد زاید اتلاق می شود که دارای توان تخریب و یا آسیب به سلامت و بهداشت انسان و یا بیوسفر باشند و چنین موادی دارای یک یا چند خواص زیر باشند:
1- در طبیعت پایدار بوده و از نظر بیولوژیکی غیرقابل تجزیه در محیط باشند.
2- دارای اثر تجمعی و یا تاثیرات مخرب باشند.
3- برای موجودات زنده کشنده باشند.
4- قدرت انبساط بیولوژیکی داشته باشند.
زباله های خاک و نخاله ساختمانی مانند آجر، شن، الوار، سنگ، بتن و…
زباله های خیابانی برگ درختان، لجن آبروها و جوی های خیابانی، زایدات ناشی از هرس درختان خیابانی و…
زباله پارکها، فضای سبز و گورستانها مانند پسماندهای باغبانی، زایدات ناشی از چمن زنی، هرس درختان، شاخ و برگ و… وجود ترکیبات مختلف در زباله های شهری و پسماندهای غذایی و عواملی مانند رطوبت و حرارت، محیط مناسبی را برای رشد، تکثیر انواع و اقسام باکتریها، ویروسها، انگلها و تک سلولی های بیماریزا و برخی حشرات و جوندگان موذی به وجود می آورد.
همین مسئله باعث می شود تا تلنبار کردن غیر صحیح زباله های تولیدی و استفاده از انواع روشهای دفع غیر علمی و غیر مهندسی باعث ایجاد مخاطرات جدی وگاه هجبران ناپذیر بهداشتی و زیست محیطی بشود.