دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 99 |
چکیده:
در این تحقیق به بررسی اثرا ت بازی گروهی و با قاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی شهر تهران پرداخته شد، بدین ترتیب پس از تدوین سوال و فرضیه دال بر اثبات ثبت بازی درمهد کودک بخصوص بازی گروهی و باقاعده درمهد کودک بر میزان رشد اجتماعی، بررسی مباحث نطری و بخصوص نظری وایلند درمحیط رشد اجتماعی تأکید شد، پس از آن تعداد و 60 نفر به عنوان نمونه تحقیق به صورت تصادفی با روش نمونهگیری خوشهای گزینش شدند و از پرسشنامه وایلند بر روی آنها اجرا گردید. سپس از طریق آزمونt استیودنت گروههای مستقل با آزمون فرضیه تحقیق پرداخته شد و مشخص گردید که میانگین رشد اجتماعی کودکی یا کودکانی که درمهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام میدهند درمقایسه با کودکانی که در مهد کودک بازی گروهی و با قاعده انجام نمیدهند، بالاتر است و این تفاوت ازلحاظ آماری در سطح 1 0 / 0 * معنا دار میباشد. بنابراین میتوان نتیجهگیری نمود که بازی گروهی و با قاعده درمهد کودک میتوان تأثیر مثبتی را در افزایش رشد اجتماعی کودکان ایفا نماید.
فهرست
عنوان صفحه
فصل اول 1
موضوع 1
مقدمه 4
بیان مسئله 5
ضرورت پژوهش 6
هدف پژوهش 6
فرضیه 7
تعاریف مفهومی و عملیاتی 7
فصل دوم
تاریخچه بازی 9
اشارهای گذراند با تاریخچه روانشناسی کودک 10
بازی از دیدگاه اسلام 11
بازی از نظر قرآن 12
بازی در کردار و گفتار معصومین 13
بازی از دید روانشناسی قدیم 14
بازی از دید روانشناسی جدید 15
تعریف بازی و فرق آن با کار 16
بازی و رشد اجتماعی 19
ارزش بازی برای کودکان 25
شرط مقررات خوب و جامع 26
فوائد بازی 27 چرابازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟ 28
انواع بازی 29
بازی سمبلیک 31
بازی و بیان کلامی 32
عوامل مؤثر در بازی 33
رشد اجتماعی کودک 35
رفتار اجتماعی کودک 37
اصول رشد شناختی اجتماعی کودک 41
مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی 42
بازی درمانی 44
فصل سوم
جامعه آماری 48
نمونه و روش نمونه گیری 48
روش جمع آوری اطلاعات 48
ابزار پژوهش 49
روشهای آماری 49
نمره گذاری 51
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده ازپیمایش 52
توصیفی و استنباطی 53
بحث و نتیجهگیری 64
خلاصه 65
یافته های اساسی مربوط به فرضیههای تحقیق 66
محدودیتهای تحقیق 67
پیشنهادات تحقیق 67
منابع 69
ضمائم 70
فصل اول:
موضوع
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
هدف پژوهش
فرضیه
تعریف مفهومی و عملیاتی
موضوع: بررسی تأثیر بازی گروهی و باقاعده در رشد اجتماعی دختران 4 تا 5 ساله مدارس آمادگی منطقه 7 تهران بر اساس تست رشد اجتماعی وایلند.
مقدمه:
بازی که به معنی تلاش و فعالیت لذت بخش و خوشایند و تفریح است برای رشد همه جانبه کودک ضرورت تام دارد. کودک از طریق بازی احساسات و رویاهای خود را بروز میدهد. استعدادهایش راشکوفا میسازد، کنترل به موقع اعمال و حرکات را میآموزد، بر تجاربش میافزاید، دنیای درون و اسرار و مشکلاتش را بارز میسازد و انرژی ذخیره شده خویش راهر جهت مطلوب به مصرف میرساند. کودک از طریق بازیها، مشکلات و همکاری و رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد میگیرند. (شفیع آبادی، 1372 ) .
کودکان خردسال نمیتوانند افکار و عقاید و احساسات خود را به وضوح ازطریق کلمات و گفتار بیان کنند. بازی بخش عمدهای از زندگی کودک پیش دبستانی را تشکیل میدهد و باعث رشد شخصیت او میگردد. موجبات شادی و لذت و انبساط خاطر کودک را فراهم میکند. همکاری و نوع دوستی و اطلاعات و قوانین را به کودک یاد میدهد، دامنه تجسم و قصور او را میگستراند و کودک را به مشاغل گوناگون آشنا میسازد. (قاضی، 1370 ) .
بنابه اظهار کارل[1]، گروهی یکی از روانشناسان بزرگ سوئیسی، بازی کودکان مقدمه ای برای کوششهای آینده و آماده شدن برای زندگی آینده است. بدان سان که درآن جدی بودن زندگی بزرگسالات بر دوش کودک سنگینی نمیکند. او میگوید دربازی پلیس و ژاندارم کودکی که نقش ژاندارم را میآفریند و به دستگیری دردی میرود، گذشته از این که نیروی جهانی او توسعه مییابد به تأثیر اصل اخلاقی و اجتماعی نیز میپردازد و در ضمن وظایف و حدود اختیارات این شغل رانیز میآموزد. به عکس کودکی که نقش دزد را بازی میکند، با دستگیر شدن و پذیرفتن گوشمالی و در واقع زشتی دزدی را میپذیرد و به اجرای عدالت اجتماعی احترام میگذارد، به هر حال از دیدگاه گروهی، هدف بازی در خود نرفته است و بازی نمایانگر زندگی و فعالیت آزاد کودک بوده، در حقیقت او را برای اجرای کارها و وظیفه های سنگین آینده خود آماده میسازد(بهرامی ، 1370)
. در کتاب روان شناسی درمانی آلفرد، آدلر[2] که درسال 1907 نوشته شده است بازی به معنای ارضاء غیر واقعی (بیرون از حد حقیقت ) اجمالی مانند برتری جویی و خود نمایی تفسیر شده است و آدلرانیها را سر آغازی برای بیان گذاری ابتدایی ترین و اندیشه آدمی تلقی میکند. برتری جویی و خود نمایی در سال های کودکی امکان میدهد که امیال فرد را به سادگی نشان داده و آنها ر اآرام سازند. بدین معنی که کودکان خردسال در بازیهای خویش واقعیت را با توجه به خواستهای خویش دگرگون جلوه میدهند. زیرا دانش لازم برای پیروی از حقیقت دارند و به این ترتیب ناتوانی و * خود را بر طرف میسازند.روشن است که آنچه را که بزرگسالان ارضاء غیر واقعی مینامند برای کودکان مفهوم ارضاء واقعی میل خود نمایی و برتری جویی ر ادارا میباشد. (قشلاقی، 1356 ).
روان شناسان امروزی همه بر آنند که کودک بر اساس نیازهای درونی به بازی میپردازند ، و فعالیتها و کوشش های آگاه یا ناخود گاه وی به منظور آماده ساختن خویش برای زندگی آینده است البته ممکن است از بازی نکات سودمندی فراگیرد که بعداً در زندگی وی به کار آینده. لکن به دست آوردن تجربه و مهارت، یک نتیجه فرعی بازی است و هدف اساسی به شمار نمیرود. در نتیجه با توجه به نظریات علمای تعلیم و تربیت، توجه و ایجاد امکانات برای بازی ،به کودکان فرصت میدهند تا بهتر یاد بگیرند. بنابر این بازی میتوان، تقریباً به تمام هدفهای تربیتی از قبیل رشد بدنی و ذهنی، فهم عمومی و تربیت اجتماعی و اخلاقی کودک کمک کند. تربیت بنیاد بشریت است. تربیت کوران رابینا ، لنگان راتوانا، خود خواهان را مردم دوست و نابشرها را بشر میسازد. کودکان خود را چنان تربیت کنید که بنیان گذار زندگی نو وخادم بشریت باشد. روسو[3] میگوید:«طبیعت انسان را نیکو خلق کرده و لی جامعه او را شریر تربیت نموده طبیعت انسان را آزاد آفریده لیکن جامعه او را بنده گردانیده طبیعت انسان را خوشبخت ایجاد کرده ولی جامعه او رابدبخت کرده است نسبت به عالم طبیعت به جامعه مثل نسبت خیر است به شر. تربیت عبارتست از ، اعمالی که موجب تجلی شخصیت انسانی و بروز تمایلات و عواطف عالی بشری است. پایههای زندگی خود برروی چگونگی آموزش و پرورش کودکان قرار دارد. یکی از عواملی که در تربیت کودک مهم است ، محیط و هم صحبتان و مراودههای اجتماعی کودک است چون بشیر با کودکان همسال خود مشغول بازی و اعمال کودکانه است. مطمئناً عادات و اخلاق دیگران دراو موثر خواهد بود. روح کودک پاک است و برای گرفتن هرنقشی آماده پس در اثر روان اجتماعی نادرست ممکن است به زودی نا پاک گردد. بنابر این یکی از مسائلی که در تربیت کودکان اهمیت دارد بازی و تفریحات و سرگرمیهای اوست. پیاژه[4]، رشد اجتماعی کودک را به 3 مرحله تقسیم میکند: مرحله نخست کودک خود محور یا خود میان بینی است. مرحله دوم کودک کوشش میکند روابط اجتماعی واقعی بر قرار کند. مرحله سوم داد و ستد اجتماعی به وجود میآید با دیگران رفتار احترام آمیز دارد.(پارسا، 1371 ) .
رابطه عاطفی بین کودکان و اطرافیان، مخصوصاً با مادر دراولین سال زندگی دررشد اجتماعی او نقش تعیین کنندهای دارد. نحوه ارضاء نیازهای کودک زیر بنای نگرش وی را در آینده نسبت به دیگران میسازد. کودک به تدریج و ضمن ارتباط با دیگرا ن به مهارتهای اجتماعی خود میافزاید و علیرغم دوره اول کودکی که همبازی ها نقش چندانی در زندگی کودک ندارد، در دوره پیش دبستانی دوستان تأثیر بسزایی در رشد اجتماعی کودک دارند و مهارتهای اجتماعی کودک راافزایش میدهند. کودک دراین مکان ها به تجربه و یادگیری میپردازد و روشهای ارتباط با دیگران را فرا میگیرد و به نقاط ضعف و قدرت خود پی میبرند. (شفیع آبادی، 1372 ) .
از 2 تا 4 سالگی کودکان که در آغاز افرادی غیر اجتماعی هستند به افراد اجتماعی تبدیل میشوند. کودک در اثر بازی با کودکان دیگر یعنی از راه مشارکت در فعالیتهای آنان و دادن و گرفتن اسباب بازیها، در اندک زمان روح سازگاری دراو پدیدارمیشود. همچنین او از راه تقلید کردار و گفتار همچنان های همبازیش میکوشد خود را به شکل آنان در آورده و مطابق با الگوی قابل قبول گروه خود رفتار کند. (پارسا، 1371 ) .
نخستین رشد اجتماعی اندکی پس از تولد کودک آغاز میشود و شامل آموزش های گوناگون است سپس زبان آموزی به تدریج انجام میشود. کودک در سنین 5 تا 6 سالگی دچار دگرگونی های فراوانی در روابط با کودکان دیگر، با پدر و مادر و بزرگسالان میشود، این دوره از لحاظ اجتماعی و سازگاری کودک در آینده چنان اهمیت دارد که باید دوره اصلاح و تصحیح رفتار اجتماعی کودکان نامید. در این دوره برای رشد کودک وجود کودکان دیگر از اهمیت فراوانی بر خورداراست و آرامش روانی او هنگامی تأمین میشود که افراد گروه او را پذیرفته باشند. به تدریج که طرز رفتار و ارتباط با دیگران را در مییابد،نظرش درباره خودش بهتر میشود و در نتیجه در کارهایش توفیق بیشتری بدست میآورد. (پارسا،1371 )
بیان مسئله:
از آنجا که به نظر میرسد که کودک در سالهای اولیه زندگی به شخصیت خود پی میبرد و این شناخت را در خلال حرکات وی میتوان دید، تربیت و تعلیم صحیح میتواند در این میان مؤثر واقع شود. یکی از بهترین وسایلی که میتوان آموزش و تربیت را ایجاد کند، بازی است. کودک در خلال بازی به کشف محیط خود میپردازد و ازطریق بازی نخستین گامها را برای ایجاد اجتماعی شدن بر میدارد. او همکاری و تعاون با گروه را میآموزد، یاد میگیرد که چگونه بر دیگران تأثیر بگذارد و چگونه از دیگران تأثیر پذیرد. بازی کودک را از افسردگی و خمودی خارج کرده و باعث شرکت وی درگروه میشود و به او یاد میدهد که برای پذیرش و موفقیت درگروه باید چه تواناییهایی داشته باشد و چگونه میتواند ازتوانایی دیگران برای رفع نیاز خود و نیاز دیگران استفاده کند. بازیها در اجتماعی شدن کودکان سهم بسزایی دارد. اطفال اغلب برای اولین باز از راه بازیهای دسته جمعی خود به ارزش کودکان دیگر که بدون آنها بازی مقدور نیست پی میبرد. به وسیله بازی آنها یادمیگیرند که چگونه یکدیگر را قبول داشته باشند، درباره قوانین بازی توافق کننده و دسته جمعی بر گروه رقیب پیروز شوند. مفهوم همکاری و پیروزی و شکست ، هم چشمی وبرتری طلبی اغلب در این دوره ازورای بازیهای البته جمعی استنباط میشوند و به رشد لازم میرسند از طرف دیگر بازیهای چون ، آشپزی ، خانه داری، دکتر بازی و غیره باعث آمادگی کودک برای احراز شغلی در آینده و تفهیم نظامی اجتماعی میشوند. با توجه به این مطالب سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا بازی دسته جمعی و با قاعده در مهد کود ک که تحت نظر مربی است، باعث افزایش رشد اجتماعی میشود؟
ضرورت پژوهش:
بر هیچ کس پوشیده نیست که عدم وجود امکانات لازم برای کودکان در هرسنی، ازرشد مناسب و لازم آنها دران سن جلوگیری یا آن راکند میسازد.بدین ترتیب درصورتی که محیط دوران کودکی جهت پرورش و باروری جنبه اجتماعی کودک به اندازه کافی غنی نباشد، کودک درآینده فردی منزوی و گوشه گیر بار آمده ویاجهت ابزار وجود خویش و بودن درگروه هموار به افراد قویتر در این زمینه ها وابسته میشود و با انتخاب شخصیت اتکایی و وابسته میکوشد ضعف های خود را نسبت الگویی که بر میگزیند مخفی سازد و چون بازی و بخصوص بازیهای گروهی و با قواعد برای کودکان 5 تا 6 ساله (دوران پیش دبستانی ) در آماده سازی آنها جهت شرکت در روابط اجتماعی آینده نقش مهمی ایفا مینماید. لذا تحقیق حاضر به انعکاس اهمیت آن در زشد اجتماعی کودکان به والدین و مربیان خواهد پرداخت و اهمیت آن ، این است که به معلمان و مربیان و والدین کمک کند تا با استفاده از وسایل بازی و اهمیت دادن به بازیهای گروهی کودکان و دادن نقشهای اجتماهی در حین بازی به آنها به اجتماعی شدن آنها کمک کنند.
هدف پژوهش:
واضح است که کودکان درخلال بازیهای گروهی، انعطاف پذیری، نوبت گرفتن و اجتماعی شدن را تجربه میکنند و رضایت خود را تاگرفتن نتیجه به تأخیر میاندازد و با صبر و استقامت و انتظار کشیدن را درخود تقویت میکنند. به این ترتیب بازی هایی که کودک درآن به صورت گروهی بازی میکند او را مجبور به رعایت نکات اجتماعی میکند. البته در ابتدا کودک ازنقش دیگران که با او بازی میکنند آگاه نیست و در خلال بازی با آنها ، تمام قوانیش متمرکز به خودش میباشد ولی به مرور به نقش آن افراد پی برده و یاد خواهد گرفت که چگونه با غریبه ها رابطه برقرار کرده و آنها را به بازی دعوت و مسائلی را که یک بازی مطرح میکند به کمک آنها حل نماید. پس در خلال بازی گروهی که کودک مفاهیم صبر و حوصله ، احترام به حقوق دیگران، افزایش اعتماد به نفس ، پیروزی و شکست و مانند آن را یاد خواهد گرفت . به طوری که بامشاهده بازی کودک میتوان به میزان فعالیت اجتماعی او پی برد. با توجه به مطالب مذکور تحقیق حاضر در نظر دارد تفاوت رشد اجتماعی کودکان را از طریق تفاوت موجود درنوع بازیهایشان (بازیهای گروهی و باقاعده با بازیهای فردی یا چند نفره بدون قاعده ) مورد سنجش قرار دهد و چون اغلب بازیهای گروهی منظم درمهد کودک با نظارت مربی انجام میگردد لذا دو گروهی که در این تحقیق جهت رسیدن به هدف پژوهش حاضر مورد استفاده قرار میگیرند، از بین کودکان مهد کودک رو، و کسانی که به مهد کودک نیمیروند ، انتخاب میگردند. درصورتی که فرضیه تحقیق که مدعی وجود ارتباط بین میزا ن بازی دختران 4 تا 5 ساله و رشد اجتماعی آنان میباشد،مورد تأیید قراربگیرد،درآن صورت میتوان با استفاده از بازیهای و افزایش کمیت و کیفیت آنها در رفع مشکلات موجود در روابط اجتماعی کودکان استفاده نمود . همچنین با افزایش آگاهی والدین از نقش و اهمیت بازیها میتوان از آنها جهت کاربرد بازیهای مناسب سن کودکانشان بهره گرفت.
فرضیه پژوهش:
1 – بازیهای گروهی و باقاعده که تحت نظر مربی در مهدهای کودک انجام میگیرد به طور معنی داری باعث افزایش رشد اجتماعی دختران میشود.
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژهها:
مفهومی:
بازی عبارتست از فعالیتی که بدون وجود نیروی خارجی (زور و اجبار ) و کاملاً اختیاری و بدون هدف و منظور خاصی انجام داده میشود، به طوری که انجام آن سبب لذت و آرامش میشود.برای کودکان بازی یک راه میان بر برای دست یابی به مسائل دنیا است. بازی عبارت است ، از خود، بدون ترس. (طباطبایی نیا، 1366 ).
رشد اجتماعی عبارت است از ، توانایی کودک برای ایجاد روابط نیکو با دیگران و همکاری با آنان.و کودک تا زمانی که به رشد عقلی نرسد، استعدادهای اجتماعی دروی پدیدار نمیشود و نمیتوان مردم و محیط خود را بشناسد و باآنان رابطه بر قرار کند. (پارسا، 1371 ) .
مهد کودک = کودکان پیش از دبستان برای آموزش و نگهداری به آنجا سپرده میشوند و از خدمات آموزش و پرورش استفاده میکنند.(پارسا، 1371).
عملیاتی:
اجتماعی شدن، منظور نمراتی است که فرد با کودک در تست وایلند به دست میآورد. بازی، هر فعالیتی که بوسیله آن انسان خود را از دنیای کار جدا میکند.
فصل دوم:
تاریخچه بازی
اشارهای گذرا به تاریخچه روانشناسی کودک
بازی ار دیدگاه اسلام
بازی از دیدگاه اسلام
بازی از نظر قرآن
بازی در کردار و گفتار معصومین
بازی از دید روانشناسی قدیم
بازی از دید روانشناسی جدید
تعریف بازی و فرق آن با کار
بازی و رشد اجتماعی
ارزش بازی برای کودکان
شرط مقررات خوب و جامع
فوائد بازی
چرا بازی برای رشد کودکان ضرورت دارد؟
انواع بازی
بازی سمبلیک
بازی و بیان کلامی
عوامل مؤثر در بازی
رشداجتماعی کودک
رفتار اجتماعی کودک
اصول رشد شناختی اجتماعی کودک
مراحل رشد ذهنی اجتماعی کودک کودکستانی و مهد کودکی
بازی درمانی
تاریخچه بازی
شروع بازی را میتوان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزیی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج . انسان از نظر فیزیولوژیکی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزمهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیر مایه تفکر است. تشکیل اجتماعات اولیه بشری نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورده بازیهای گروهی به صورت بازیهای نمایش از عبادت ارواح و پرستش اشیاء گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعهای ازراههای بر آوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افرادی فراهم گرداند. خواه به این مجموعه بازی نام دهیم و خواه نامی دیگر، دراصل مطلب تفاوت چندانی پدید نمیآید. در ابتدای تاریخچه بشر، مواد و اشیاء خام و طبیعی به دست آمده از طبیعت بود. قطعهای سنگ، به دست گرفتن آن ، حرکت دادن آن، و سر انجام غلتاندن یا پرتاب آن همه نوعی بازی محسوب میگردید. رشد ذهنی یا اجتماعی انسان و تسلط پیش رونده او بر طبیعت امکان دست کاری در اشیاء طبیعی را به وجود میآورد و از این زمان اشیایی به خواست انسان تغییر شکل دادند تا بتوانند اندیشه او را درشکل دهی به بازی غذای بیشتری بخشند و روح او راضی تر گردانند. از این زمانها آثاری دردست است. * روی دیواره نمادها و شاید آنها با مواد مورد نیازبازی به برداشت ها از قدمت بازی ارزش بیشتری خواهد بخشد. ابداع زمان در جهت انتقال اندیشهها و تشکیل جوامع بزرگتر بشری به علت آسانتر شدن راه تبادل اطلاعات ، بدعت جدیدتری دربازی به وجود آورد. در واقع این دوران آغازگر بازیهای خلاقانه تری است که نیاز به استفاده از زبان و کلمات برای انجام آنها ضروری بود. (مظلوم، 1377 )
اشارهای گذرا به تاریخچه روان شناسی کودک
مطالعه علمی درباره رفتار کودکان سابقه چندانی ندارد و مطالعه علمی در این زمینه تازه آغاز شده است، قبلاً فلاسفه درباره اهمیت دوران کودکی و تأثیر آن در شخصیت انسان در بزرگسالی بحث و گفتگو کردهاند. درقرن 19 داروین بیوگرافی کورک را منتشر کرد. اولین مطالعه جامع در زمینه رشد کودک در سال 1882 قرن 19 توسط پرایر حاصل مطالعات وی در کتاب هیجانی به نام «ذهن کودکـ » منتشر شده، پرایر[5] درباره بازتاب ها، تواناییهای حسی و رشد هیجانی و فرایندهای فکری کودک مطالبی نوشت و در واقع این کتاب در تاریخ روان شناسی کودک نقطه عطفی بوده است. در مطالعه کودکان، روشهای تجربی اهمیت زیادی پیدا کرده است. وچون کودکان نمیتوانند درباره حالات درونی خود سخن بگویند به کاربردن روشهای درون نگری بی اهمیت تلقی گردید. (مظلوم، 1377 ).
بازی از دیدگاه اسلام
کودک را باید تا هفت سال آزاد گذاشت و پس از آن در مدت هفت سال باید به تربیت و ادب اهتمام نمود. « حضرت علی »
بازی امری طبیعی و همانند نفس کشیدن برای کودک ضروری است. کودک موجودی زنده است و هر موجود
زنده باید فعال باشد، بازی برای کودک ، نوعی فعالیت و کار است .کودک ندانسته عاشق بازی است و شاید شدیدترین محرومیت برای او باشد که از بازی محرومش کنند. کودک فطرتاً نیاز به بازی دارد. اسلام این آیین مقدس فطری نیز به نیاز طبیعی کودک توجه داشته و دستور داده که او را آزاد بگذارند تا بازی کند و بر این عقیده که بازی تلف کردن وقت نمیباشد.رشد را به معنی دست یافتن به واقعیت های آفرینش گرفته اند. بر خلاف «فی » که باز ماندن از واقعیتهای آفرینش و گم کردن آنهاست. اما ژرف اندیشان که بهتر توانستهاند به عمق معنی راه یابند میگویند «رشد » عبارت است از این که تنی داشته باشی در خدمت و دلی در معرفت و سری درمحبت . بدین ترتیب، مربیان، والدین و غیره باید طفل را در مسیری قرار دهند که از رشد باز نماند. در انسان های بالغ و کودکان دانشآموز این هدفها را از راه تقویت ایمان و فعالیتهای واقعگرایانه به تفکر و عبادت ورزشی و بازی حاصل میشود. اما در دوره اولیه کودکی راهی جز گرایش طفل به بازی وجود ندارد، او درضمن بازیهای مطلوب هم تنش برای خدمت آماده میشود و هم اصل معرفت و محبت بار میآید. به همین جهت است که کودکی و بازی با عنایت به رهنمودهای اسلامی لازم و ملزوم یکدیگرند و اگر بازی را از کودک بگیرند تنها ازرشد محرومش میکنند، بلکه حیات را هم از او میگیرند، برای این که کودک ضمن بازیهای کودکانه هر چه بهتر درمسیر رشد قرار بگیرد، لازم است که مربیان بیشتر به بازیهای سازنده توجه کرده و باهدایت دقیق و صحیح از بازیهای کور و بی هدف و بی معنا جلوگیری کنند و یا لااقل آنها را کاهش دهند.
بازی از نظر قرآن
اغلب بازی در قرآن «لعب » در 5 آیه و اغلب با لغات فرض قبل از آن و «لهو» بعد از آن ، آمده است.
گاهی با هزواء و در همه آیات اشاره به یک مشغول کننده و بیشتر به معنی غرق شدن در امور زندگی میباشد و چون قرآن راهنمای یک زندگی همراه با فکر و هدف است، بازی را نهی کرده است و آن را از کار جدا میداند، مگر در مورد کودک که به تدریج از احساس وادراک به تفکر و تکامل ذهنی عملی میرسد. در سوره «یوسف » در گفتار برادران یوسف به پدرشان آمده است « یوسف رافردا با ما بفرست تا به جهد و بازی کند» حضرت یعقوب در مقابل این حرف منطقی آنان تسلیم میشود ، یعنی با این که پیامبر است به خود اجازه نمیدهد به خاطر دل خود حضرت یوسف را از زندگی طبیعی باز دارد و به این ترتیب واگذاشتن کودک برای بازی یکی از خصوصیات اخلاقی انبیاء و روش تربیتی قرآن میباشد.
بازی در کردار و گفتار معصومین
در گفتار یکی از معصومین آمده است که « بگذار کودک بازی کند » و عملاً مردم در زندگی امام جعفر صادق (ع ) ، ما شاهد انواع بازیهای پرورش دهنده قوای عقلانی و جسمانی هستیم که به عنوان الگوی پرورش در عمل و فرهنگ تربیتی اسلام میتوان از آنها نام برد که دراین فرصت آن را بیان میکنیم:
ازبازی ها دو بازی اختصاصی بدنی بود که بعد به شهرهای دیگر کشیده شد. بازی اول که جنبه آموزشی و تقویت ذهن را داشت و دوم جنبه حضور ذهن و توجه به هدف خاص داشتن.
بازی از دید روان شناسی قدیم
در قرن 19 این سئوال مطرح شد که چرا بچه انسان با حیوان بازی میکند.
اسکینر[6]: عقیده داشت منظور از بازی کودکان خارج نمودن نیروی اضافی است. لگدزدن، غلطیدن ، جیغ زدن و دویدن و بازیهای جمعی برای مصرف نیروهای اضافی است.
هال[7]: در رشد دوره کودکی تاریخ نژاد تکرار میشود پس کودک با بازیهای مختلف لازمه به هر دوران از عصر حجر و از دوره مفرغ باید بگذرد.
ویلیام استون[8]: بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها و تمرین مقدماتی برای اعمال آینده است.
گال[9]: در نظریه معروف به نظریه غریزی میگوید: بازی عبارت از تمایل موجود زنده برای رسیدن به غرایز قبل از آن که میدان عمل پیدا کند.
فروبل[10]: این شخص را پیغمبر بازی میدانند و اولین کسی است که کودکستان را به وجود آورد زیرا او مدرسه خود را به باغ و کودکستان تبدیل نمود، وی معتقد بود که بازی یکی از مواردی است که کودک میتواند یادبگیرد، کشف کند و کنجکاویش را ارضاء کند وی اقدام به تهیه وسایل بازی متعدد برای کودکان نمود. (آرین، 1370 ) .
بازی از دید روانشناسی جدید:
یکی از بر جسته ترین مطالبی که در نظرات روان شناسان جدید به چشم میخورد ، این است که کودک با وسایل نسبتاً عادی در زندگی به بازی میکشاند و دیگر این که از طریق محسوسات به طور یکسان حواس پنجگانه ذهن او را پرورش میدهند و مسئله دیگر این که برای هر سنی وسایل و بازی های خاص انتخاب میکند و نه دیرتر حسی را رشد میدهند و سعی بر این است که رشد سالم و همه جانبه در همه اعضاء و حواس ایجاد شود، اگرچه این نظر را روسو در کتاب اصیل در روان شناسی مترقی قدیمی بدین گونه ابراز داشته است . هر سن، هر حالت از حیات ، کمال بلوغ متناسب با خود رادارد که مخصوص آن است ، آموزش و پرورش باید این پیشرفت را تسهیل کند و به کمال برساند. مجموع این پیروزیها که سبب توفیق در کار تربیت میشود اگر مرحلهای از مراحل مورد غفلت قرارگیرد، فرصتی برای همیشه از دست رفته و اقدامات بعد سودی نخواهد داشت و نیز هر گاه تربیت قبل از پایان رشد متوقف گردد، شکست مربی هم از این هم بزرگتر خواهد شد ولی در روش جدید پرورش کودک بیشتر بر مبنای مشاهده و سپس راهنمایی است. دیگر این که وسایل و انواع بازیهای برای رشد در مراحل مختلف وجود دارد ، یعنی رشد کودک از روی «عوامل عمده تکوینی » مراحل تربیت روشن میگردد، و در هر دوره از ادوار رشد فعالیتها ، یعنی : در سالهای نخستین و زندگی فعالیت اعصاب حسی – حرکتی درجه اول اهمیت قرار دارد. این تصورکه برای تربیت هر عامل عمده تکوینی زمان مشابهی وجود دارد ، بیشتر به تصور دورههای حساس است. ماریا مونته[11]، اهمیت آنها را ازلحاظ آموزش و پرورش نشان میدهد، و میتوان گفت که دورههای عمر تقریباً دوره بازی است و دوره دیگر حافظه است و دوره شرم و دوره شرورو هیجانات . البته غرض پیروان مکتب جدید تربیتی این نیست که سنین عمر را بیش از اندازه به صورت منظور در آورند، بلکه این را معیاری برای شناختی حدود استعداد و کودک است.
تعریف بازی و فرق آن با کار:
دانشمندان مختلف ازبازی تعاریف مختلفی کردهاند:
جانسون[12] عقیده دارد که « دنیای بازی غریزه میباشد ، به عبارت دیگر تمایلی است فطری که در موقع تولد در کودکان موجود است ».
پارملی[13] معتقد است که «بازی عبارت است از صرف نیرو و بخاطر تفریح و خوش آیندی .بدون در نظر داشتن هدف و فواید آن » .
پاتریک[14] بازی ر ااینطور تعریف میکند:« بازی عبارت است از عملی آزاد خود به خودی که هدفش در خودش است» .
هال میگوید:«بازی عبارت است از عاداتی که در نسلهای سابق به یک صورت ابتدایی و بدون هدف موجود بوده و بعد با عقاب منتقل گردیده و چنان که بعد خواهیم دید، این عقیده به نام آتارسیسم خوانده میشود».
عکسالعملهایی که بازی نام دارد حرکاتی هستند که خودبه خود آزادانه از شخص ناشی میشوند . بازی عبارت است از عکسالعمل کودک در برابر عوامل محیطی و این فعالیت خوش آیند، وقتی موجب رضایت خاطر است که کودک برای بازی خود دلیل ندارد و از آن بهره برداری نمیخواهد بلکه آزادانه با خوشحالی به بازی میپردازد . بازی به هر شکلی که باشد میل شدید خود را به آزادی عمل ارضاء میکند. بازی را میتوان به منزله فعالیتی دانست که شخص هنگام آزادی میتوان به میل خویش بدان مبادرت ورزد یا به عبارت دیگر عملی که بدون مانع از روی میل صورت میگیرد ، این تمایل در کودک فطری است و لزومی ندارد که آموخته شود زیرا آنها خود به خود به کارهایی که برایشان نشاط انگیزه است، اقدام میکنند. (آرین، 1370 ).
دردوران کودکی بازی جنبه غیر رسمی از دوران بلوغ دارد. باافزایش سن کودک از تعداد فعالیتهای تفریحی کاسته میشود و به تدریج که شخص مراحل رشد را میپیماید بازی هایش از صورت ساده اولیه خارج شده ترکیب و پیچیدگی پیدا میکند و از بازیهای سالهای قبل صرف نظر میکند. در اصطلاح روان شناسی بازی عبارت است از رفتار ذهنی یعنی طرز قضاوت شخص که فلان عمل را بازی یا کار تلقی نماید چنان که در یک زمان کاراست در زمان دیگر بازی است . طرز تلقی و انفعالات درونی هر کس در کار را تعیین میکنند. این است که آن عمل کار یا بازی محسوب شود. بنابر این حد فاصل بین بازی و کار نمیتوان قائل شد هر فعالیتی میتواند کار یا بازی باشد بر حسب اینکه عامل از تعقیب آن چه منظوری داشته باشد.
سلسله اعمال عصبی که باعث درک و تشخیص منظور میشود و باعث قدرت در بازی است رشد میکنند. کودکان و بزرگان بازی میکنند به این که خود به خود رضایت خاطر اعصاب را که احتیاج به استراحت دارند فراهم آورند پس بازی جزء طبیعت ذاتی هر کسی است. یکی از اختلافات بین بازی و کاراین است که چون بازی امر غریزی و فطری است فشار و اجبار مداخله ندارد و امری است اختیاری و نوعی عادت به شمار میرود. از این رو فی نفسه لذت بخش است و آسانتر از کار است ولی کار چون به خودی خود لذت ندارد غالباً همراه با اجبار است. دوم این که بازی فعالیت بیشتری نسبت به کار دارد ولی آسانتر و خوش آیندتر از آن است به همین جهت خستگی کمتری ایجاد میکند.
اختلاف دیگر بازی در رشد بیش از کار مؤثر است. زیرا بیشتر با احتیاجات در تمایلات فطری مطابقت دارد بنابراین بیش از هر روشی برای فعالیت جسمی و فکری مناسبتر است. فرق دیگر این که در بازی تقریباًتوجه به یک جا و خود به خودی معطوف میشود بنابراین انرژی کمتری مصرف میشود.
اختلاف دیگر این که قائلند این است که کار را به عمل فکری و بازی رابه فعالیت جسمی تعبیر میکنند اما این تعبیر به کلی غلط است و باموازین عملی مطابقت ندارند. زیرا ممکن است اعمال فکری به اندازه اعمال بدنی تولید رضایت خاطر کند و به همان اندازه متضمن مقصود و منظور باشد.علم فیزیولوژی معلوم میدارد که هر پاسخ یا عکسالعملی شامل کار اعصاب و عضلات و غدد است پس دلیلی نیست که بازی و کار از لحاظ اعمال فیزیولوژی فرقی با هم داشته باشد.
اختلاف دیگری که بین دو است که بازی مقدم بر کاراست و در کارنشاط و علاقه خود به خودی و غریزی نیست و هدف کار مانند بازی در خودش نیست و برای کار تمرین و مراقبت زیاد لازم است. وقتی کار از بازی و تفریح خالی باشد خسته کننده بوده و ارزش نخواهد داشت هم چنین بازی وقتی به صورت ابتدایی و بدون هدف باشد مفید نخواهد بود. بازی طوری باید انتخاب شود که فواید جسمانی و عقلانی در ان مندرج باشد به طور خلاصه در بازی بایستی مقدار کار وکوشش گنجانده شود. اگربازی تا حد خستگی اعمال شود اثر معکوس دارد و بی فایده میشود. کودکانی که در این امر فرط میکنند از درس عقب افتاد . و نتیجه مثبت بدست نمیآورند نظر به اهمیت جسمانی و عقلانی و نقشی که بازی در توسعه پرورش قوای ذهنی دارد، لازم است مطالعات بیشتری در این زمینه اعمال گردد. (مهجوری، 1378 ).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 268 |
فصل اول
مقدمه پژوهش
مقدمه:
کمبود امکانات و وجود مشکلات عدیده در ممالک در حال توسعه موجب شده است که موضوع بازی به خصوص در کودکان موجب بی مهری با کم توجهی والدین، مراقبین و کسانی که با بچه ها سروکار دارند قرار گیرد (رضا توکلی و همکاران، 1382).
نقش بسیار باارزش بازی از دیدگاه اصول تعلیم و تربیت در فرهنگ آموزش و پرورش جایگاه بسیار والایی دارد. باید توجه داشت که بازی به عنوان فرایند بسیار مهم در رشد و نمو کودک از بدو تولد تا سنین بالاتر در رشد و تکامل قوای ذهنی و جسمی او کمک بسزایی داشته و او را فردی خودساخته و مفید بار خواهد آورد. (نبوی و زکایی، 1385)
شروع بازی را می توان به گذشته های دور، حتی از بدو پیدایش انسان نسبت داد. در حقیقت بازی جزئی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است و در کل تاریخچه بشریت مندرج.
انسان از نظر زیستی نیاز به جنبش و حرکت دارد و بازی جزء مهم این جنبش و حرکت است. انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفکر دارد و بازی خمیرمایه تفکر است.
تشکیل اجتماعات اولیه بشری، نحوه و شکل جدیدی از بازی را پدید آورد. بازی های گروهی به صورت بازی های نمایشی از عبارت ارواح و پرستش اشیائ گرفته تا رقص شکار و رقص جنگ، مجموعه ای از راههای برآوردن نیازهای جسمانی و ذهنی افراد را فراهم گرداند.
بازی نیز همسان با سایر پدیده ها ابعاد و جنبه های وسیعی را دربرمی گیرد. گوناگونی این ابعاد باعث شد تا تعریف های زیادی از بازی ارائه گردد. هر یک از تعریف ها برجسته کردن جنبه ای از بازی دیدگاه خاصی ارائه می دهند.
در فرهنگ بزرگ و بستر[1] بازی به صورت های ذیل تعریف شده است.
الف) حرکت ـ جنبش و فعالیت به مثابه حرکت عضلات.
ب) آزادی یا محدوده ای برای حرکت یا جنبش.
ج) فعالیت یا تعریف برای سرگرمی، تفریح یا ورزش. (مهجور، 1383)
میشل و میسون[2] تعریفهای متعددی از بازی گردآورده اند که نسل به نسل بر جای مانده است این تعریفها عبارتند از:
میشل و میسون:
بازی عبارت است از نگرش فکری که می تواند به هر نوع فعالیت انسانی اطلاق شود و به هر کاری تسریع یابد.
شیلر[3]:
صرف بی هدف نیروی بی حد و حصر.
فروبل: [4]
شکوفایی طبیعی جوانه برگهای کودکی.
پیاژه:
بازی اساساً یکی ساختن واقعیت است با خود.
اسپنسر:[5]
رخداد غریزی اعمال زائد به جای اعمال واقعی... فعالیتی برای لذت آنی، بی توجه به بهره ی آجل آن.
لازاروس:[6]
فعالیتی فی نفسه آزاد، بی هدف سرگرم کننده یا تفریحی.
هال:[7]
عادت حرکتی و تداوم روحیات گذشته در زمان حال.
گروس:[8]
تمرینی غریزی و بی هدف از اعمالی که در زندگی آینده نقش اساسی دارند.
ویلیام استرن:[9]
بازی یک غریزه برای رشد و نمو استعدادها بوده و یا تعریف مقدماتی برای اعمال آتی می باشد.
دالس:[10]
شکل غریزی از اظهار وجود و روزنه ای برای گریز هیجان ها. (قائمی، 1363)
کودک از طریق بازی نقاط ضعف و قوت، تمایل به فرمان دادن یا فرمان بردن، تهاجم یا تسلیم و اجتماعی بودن یا منزوی بودن خود را بیان می دارد. کودک در هنگام تعامل با محیط یا افراد از طریق بازی احساسات خصمانه یا دوستانه، افسردگی یا شادی، امیال و ارزوهای درونی و بیرونی خود را بروز می دهد. این حالات نمی توانند به صورتی واحد ابراز کردند، لذا کودک سعی می کند براساس ذوق و علاقه و یا تجربیات خود آنها را به صورتی مناسب و مطلوب ابراز دارد.
انواع گوناگون این فرافکنی ها و درون فکنی ها باعث می شود تا بازی ها به صورتهایی خاص طبقه بندی شوند و از این رو لازم است پیش از قضاوت در مورد هدف کودک از اجرای بازی، به شناخت انواع بازیها اقدام گردد. براساس باورهای نظریهپردازان، بازی ها به صورت های متفاوتی تقسیم بندی شده اند، از آن جمله گروس در کتاب بازی انسان، آن را به چهار دسته به شرح ذیل تقسیم می کند.
1-بازی های جنگی: شامل مسابقات، شکار کردن و رقابت های فکری و جسمانی.
2-بازیهای مهرورزی، عاطفی و احساسی، که از طریق هنر بیان می شوند.
3-بازیهای تقلیدی و نمایشی
4-بازیهای تقلیدی اجتماعی
در تقسیم بندی دیگری گروس بازیهای چهارگانه بالا را به صورت ذیل بیان می دارد:
1-بازیهای حسی و عاطفی
2-بازیهای حرکتی
3-بازی های عقلانی
4-بازیهای شناختی
5-بازیهای لفظی
هم زمان با افزایش توجه دست اندرکاران آموزش و پرورش به ارزش بازی در شکل گیری همه جانبه قوای ذهنی، جسمی، اجتماعی و شخصیتی کودک انواع زیر به تقسیمات بازی افزوده شده است.
1- بازی های آموزشی ( یادگیری) که خود عبارتند از:
الف ـ بازیهای دستی.
ب ـ بازی بدنی.
ج ـ بازی نمایشی.
د ـ بازیهای سرگرم کننده.
2- بازیهای تخیلی.
3- بازی های نمونه ای.
علت گوناگونی این تقسیم بندی ها براساس باورهای نظریه پردازان و توجه آن ها به برخی از جنبه هایی است که از نظر آنها اهمیت بیشتری دارد. اما در حقیقت بررسی تعریف ها و تقسیم بندی آنها گویای توافقی همگانی در گوناگونی و هدف بازی است.
بازی از ارزش های خاصی برخوردار است و باید مورد توجه والدین و مربیان قرار گیرد. کودک از هنگام تولد تا بزرگسالی رو به رشد و تکامل است. به گفته میلی چامپ بازی به کودک کمک می کند که به یک «انسان» تبدیل شود و برای رسیدن به این مرتبه و کسب ویژگی های شخصیتی مطلوب، باید تعادلی بین بازی و کار کودک برقرار شود. وقتی کودک از بازی کردن خسته شود و می پرسد: حالا چکار کنم؟ هنگام پرداختن به کار فرارسیده است! بازی در حقیقت در رشد و تکامل کودک تأثیر بسزایی دارد و او را هر روز به زندگی شیرین تری نزدیک می کند.
در کتاب روان شناسی بازی احمدوند چنین آمده است که : کودک در خلال بازی به کشف محیط اطراف خود می پردازد و از طریق بازی نخستین گام ها را برای اجتماعی شدن برمی دارد. همکاری و تشریک مساعی با گروه را فرامی گیرد و بر کیفیت تأثیرگذاری بر دیگران و تأثیرپذیری وقوف می یابد.
کودکان از طریق بازی یاد می گیرند که چه طور می توانند مورد پذیرش افراد گروه واقع شوند و به میزان توانایی های لازم برای موفقیت در گروه پی می برند و همچنین بر چگونگی استفاده از توانایی های دیگران برای رفع نیازهای خود آگاه می شوند.
بازی موجب رشد جنبه اجتماعی شخصیت کودک می شود. او در بازی گروهی، ناگزیر به رعایت نکات اجتماعی و قواعد بازی است.
همچنین در پیشرفت رشد فضایل اخلاقی کودکان و نونهالان تأثیر بسزایی دارد، زیرا که کودکان رفتار و ارزشهای اخلاقی را در حین بازی با یکدیگر گرفته و به آن خوی می گیرند. و رفتارهای بد و خوب را در بازی ضمن تجربه از هم تشخیص داده و بدان عمل می کنند.
ارزش های درمانی یکی دیگر از قوانین صحیح تعلیم و تربیت است که می توان به نحو احسن در مواقع مختلف از آن استفاده کرد. مسائل و مشکلات روانی مختلف تربیتی به وسیلة بازی های درمانی کمک بسزایی به کودک می کند تا در آینده بتواند به رفع مشکلات خود از هر جهت موفق شده و به زندگی شیرین و بازی های کودکانة خود ادامه دهد.
احمدوند نیز در کتاب روان شناسی بازی خود در مورد ارزش جسمانی چنین اظهار نظر می کند که: "فعالیت هایی که کودک به عنوان بازی انجام می دهد در پرورش نیروی بدنی و حواس او تأثیر زیادی دارند. کودک می پرد، می دود، از پله ها بالا و پایین می رود، لیلی می کند، خم و راست می شود، نشست و برخاست می کند، دوچرخه سواری می کند، اسباب بازی ها را جا به جا می کند، طناب بازی می کند و ... در تمام این فعالیت ها عضلات و اندام های مختلف خود را به کار می گیرد و موجبات تقویت آنها را فراهم می سازد."
از طرف دیگر از نظر حسی و حرکتی می توان گفت که از طریق بازی حس بینایی و شنوایی و لامسه کودک پرورش یافته و چشم و دست او از هماهنگی بیشتر و بهتری برخوردار شده و عضلات انگشتان و دست و پای او ورزیده می شوند. از طریق بازی همچنین، قوه خیال و تصور کودک با سرعت هر چه بیشتر پیشرفت نموده و پرورش می یابد و با توجه به گذشت زمان به اوج خود می رسد. کودک به وسیلة بازی خود را بهتر شناخته و منش او از این طریق پرورش می یابد. کودک در بازی سعی خواهد کرد که قوه خلاقیت و ابتکار خود را به وجود آورد و دنیای شیرین خود را بهتر بشناسد. (نبوی، زکایی، 1385)
ویژگی های خاص بازی و فواید گوناگون آن در ریشه همه جانبه قوی ذهنی، جسمی، شخصیتی و اجتماعی کودک باعث شده تا توجه مقدار زیادی از دست اندرکاران تعلیم و تربیت به چگونگی نقش بازی در امر آموزش کودکان معطوف شود. در این میان می توان از نظریات افلاطون، ارسطو، روسو، خواجه نصرالدین طوسی، امام محمدغزالی و از میان متأخرین از نظریات مونته سوری، فروبل و دکروای یاد کرد.
اما نکته مهم آن که متقدمین اگر چه به ارزش بازی در رشد کودک اشاره کرده اند؛ اما در بسیاری از موارد آن را خارج از زمینه تعلیم و تربیت رسمی کودک محسوب داشته و آن چنان که باید نظریات صریحی در امر استفاده از بازی برای آموزش کودک ارائه نداده اند. متأخرین این قصور را جبران کرده و در نظرات خود با صراحت بیشتری به نقش بازی به عنوان یکی از مطلوب ترین عوامل تعلیم و تربیت اشاره کرده اند. حتی برخی از مربیان استفاده از بازی را به عنوان عمده ترین وسیله آموزش کودک برای یادگیری موضوعات مختلف مورد تأکید قرار داده اند.
بیان مسأله :
محرکی چون بازی بر رشد شناختی،عاطفی، اجتماعی و فیزیکی کودک تأثیر بسزایی دارد. کودک هنگام بازی می تواند کشف کند چه کسی است و چه توانایی هایی دارد، دنیا چیست و چگونه خود را باید با محیط هماهنگ کند. به راستی بازی می تواند به کودک اعتماد به نفس دهد، بازی کردن بچه ها راهی است به سوی شکل گیری شخصیتی سالم و مفید برای این که کودک در آینده، زندگی خوب و بالنده ای داشته باشد، فرایند بازی بسیار ضروری است.
یکی از امتیازهای بازی این است که رشد شناختی کودک را گسترش می دهد. برای مثال بازیهای حسی حرکتی درک کودک را از دنیای اطرافش افزایش می دهد. بازیهای جسمی به او کمک می کند تا ناتوانی های خود را بشناسد و آنها را برطرف سازد. بازیهای نمادین، به او اجازه می دهد تا واقعیات را تغییر دهد. ( به حال تعلیق درآورد).
توانایی کودک در بازی نمادین، نشانه نقطه عطفی در رشد شناختی اوست. چرا که به تدریج ذهن او قدرت شکافتن ظاهر واقعیات را نمایان می کند. در تخیلات او خرس عروسکی می تواند ناگهان زنده شود و سخن بگوید.
همانطور که قوه درک کودک قوی تر می شود، بهتر می تواند با استفاده از تخیلاتش به خیالپردازی بپردازد. زمانی می رسد که او قادر است مانند بزرگترها تفکر انتزاعی داشته باشد، در طی بازی، کودک با مفاهیمی چون بزرگ ـ کوچک، بالا ـ پایین، پر یا خالی آشنا می شود و آنها را با وضوح بیشتری درک می کند. بازی تخیلی به کودک کمک می کند تا بفهمد چه چیزی واقعی است و چه چیزی واقعی نیست و چه چیزی با تخیل قابل تغییر و چه چیزی تغییرناپذیر است.
بازی کردن، کودک را قادر می سازد بر بعضی از امور پیرامونش تسلط پیدا کند، و دریابد که نمی تواند کاملاً همه امور را تغییر دهد و همه چیز را دست کاری کند.
بازی به عنوان آزمایشگاه زبان نیز عمل می کند. اگر کودک در محیطی رشد کند که آرامش بر آن حکم باشد، می تواند به آزمایش و اکتشاف دست بزند. بازی هم قابلیت تسلط به اطرافش را به او می دهد. او به تدریج که بزرگتر می شود، از طریق بازی مهارتهای حل مسأله و خلاقیت را نیز فرامی گیرد و از طریق بازیهای نمادین می تواند مشکلاتش را در فضایی امن تر تصور کند و راه حلهای متفاوت آن را با هم مقایسه کند.
تخیل انعطاف ناپذیر کودک، به او اجازه می دهد تا با استفاده از اشیاء اطراف خود، به خلاقیت بپردازد. بازی کردن قدرت تمرکز حواس کودک را پرورش می دهد. از نتایج تحقیقات چنین برمی آید که بین خیالپردازی و آستانه دقت کودک ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. چرا که کمی خیالپردازی به کودک کمک می کند تا بتواند حسابی سرگرم باشد. پژوهشی بر کودکان پیش دبستانی ثابت کرده است بچه هایی که قادر نیستند خیالپردازی کنند از دقت کمتری برخوردار هستند و تمایل بیشتری به پرخاشگری و رفتار مخرب (شیطنت) دارند.
از دیگر فواید بازی می توان درک نظم، ترتیب و توالی مشارکت را نام برد. قوانین بازی، نحوه شروع، ادامه و خاتمه آن، فرصت مناسبی برای کودک فراهم می کند تا درباره نظم نکات بیشتری بیاموزد. همانقدر که بازی فواید شناختی دارد، برای بهزیستی کودکان، فواید عاطفی را نیز به همراه دارد. بازی های تخیلی سهم بزرگی در خنده و شادی های کودکانه دارد. چنین شادمانی کودک را از حالتی خشک و ثابت بیرون می آورد. البته رضایت خاطر (خوشحالی) کودک بازتابی احساسی است که از خود دارد.
بهترین بازی، آن است که عزت نفس را در کودک به جریان اندازد. بازی به کودک اجازه خشونت می دهد تا تخلیه شود، به عبارتی از طریق بازی می تواند خشم خود را خالی کند و این امر برای او نوعی پذیرش اجتماعی محسوب می شود.
بازی مهارتهای اجتماعی کودک را افزایش می دهد. به ویژه نمایشی که نوعی بازی نمادین است می تواند همدلی را در کودک پرورش دهد. در این صورت او نه تنها وانمود می کند هویت دیگری دارد بلکه عقاید و احساسات دیگران را نیز باید به نمایش بگذارد.
کمترین عملکرد اجتماعی بازی را می توان نقش انجام وظیفه ای دانست که هر یک از کودکان در بازیهای گروهی عهده دار می شوند حتی ساده ترین شکل بازی به کودک نکات مهمی می آموزد، نکاتی چون رعایت نوبت، همکاری، رقابت عادلانه و برد و باخت منصفانه.
شاید آشکارترین فایده بازی تأثیر آن بر رشد جسمی کودک باشد. این تأثیر شامل ریشه ماهیچه و توانایی کنترل آن است، همانند هماهنگی چشم و دست همچنین می توان گفت عضلات بزرگ از طریق فعالیت های جسمی مانند دویدن، پریدن، دوچرخه سواری و شنا قوی می شود و عضلات کوچک از طریق فعالیت های حسی ـ حرکتی تقویت می شود.
بازی نمادین می تواند فرصت های زیادی برای رشد فیزیکی فراهم کند در انواع مسابقات، مهارتهای حرکتی و هماهنگی اعضا بدن افزایش می یابد.
اکنون مسأله پژوهش حاضر این است که آیا بین بازیهای کودکان پیش دبستانی مهد کودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهد کودک نرفته دختر و پسر شهر تهران تفاوتی وجود دارد یا نه.
هدف پژوهش
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بازیهای کودکان پیش دبستانی مهد کودک رفته با کودکان پیش دبستانی مهد کودک نرفته دختر و پسر شهر تهران می باشد.
اهمیت موضوع پژوهش:
بازی فعالیتی است که کودک برای پدید آوردن شیء یا رویدادی انجام می دهد تا جایگاه اجتماعی و کاری خود را دریابد. کودک با بازی خود آن چه را که از اعمال بزرگسالان یادگرفته یا در درون خود دارد بیان داشته و سعی می کند تا آن ها را به سطح واقعیت برساند. هر مقدار سطح کوشش او با معیارهای محیط زندگانیش بیشتر هم خوان باشد کودک شادتر و خوشحال تر است و هر مقدار دورتر او ناراحت تر و ناسازگارتر. از این رو هرگاه کودکی چه به طور مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم دریا بر رفتار و کردار او بیشتر به بزرگسالان شبیه است خوشحال تر و شادمان تر خواهد بود و برعکس، به عبارت دیگر می توان گفت، بازی کودکان نشانی است از آرزوی آن ها برای خود بزرگتر شدن.
بازی نه تنها بازدارنده رشد کودک نیست بلکه یکی از مهمترین عوامل هم آهنگی رشد آزاد کودک از لحاظ جسمی، احساسی و ذهنی است. بازی عامل رشد و تکامل، خواست ها و امیال کودک است. بازی کودک را قادر می سازد این خواست ها و امیال را به زندگی روزانه خود وارد ساخته و با شناخت توانایی ها و ویژگی های خود با مسیر آینده زندگی خود آشنا گردد، زیرا هم بستگی زیادی میان بازی و توانایی های کاری یک فرد در آینده موجود است.
از تماشای بازی کودکان می توان دریافت که بازی یک موضوع محرک و تشویق کننده است. بچه ها در اثر بازی به مقدار زیادی از نظر عاطفی ارضا می شوند. هر چند تفاوت های موجود در بازی های کودکان همیشه واضح و روشن نیستند یا به راحتی درک نمی شوند، ولی این احتمال وجود دارد که بتوان کارکردهای متمایزی را که بازی برای کودک دارد تشخیص داد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 417 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
نقش بازی درتربیت کودک 12 ص + 19 اسلاید
مقدمه
کلید واژه: بازی، تربیت، رشد، کودک
بازی مهمترین فصل کودک است، بازی مهمترین جلوه حیات کودکی است، بازی یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می رود که در عین سر گرم کردن کودک کار کرد های مهم دیگری را داراست که هر یک از این کارکردها به جنبه ای از زندگی کودک مربوط می شود، که او را برای ورود به زندگی بزرگسالی آماده می سازد. بازی همواره و همیشه در تاریخ وجود داشته است. بازی همزاد و همنشین نوزادان کودکان و جوانان بوده است. تصور دنیایی بدون کودکان و کودکانی بدون بازی اگر نگوییم نا ممکن دست کم بسیار دشوار است. پرداختن به موضوع بازی فرصت مناسبی است تا یاد و خاطره روزهای کودکی دوباره مرور شود، گرگم به هوا، کلاغ پر ، عمو زنجیر باف، قایم باشک، لی لی حوضک ، یادش به خیر صداقت و پاکی کودکی قهر های زود گذر و دوستیهای لطیف و صورتی، آن سالهای خوش که آسمان آبی رفیق روز هایمان بود و زمین مهربان دشتی بزرگ برای بازی های بی انتهایمان.
ضرورت واهمیت بازی
علاقه کودک به بازی امری فطری است و یکی از نیازهای جسمی و روحی او بازی و حرکت است. بازی وسیله طبیعی کودک برای بیان خود است بازی عاملی است برای رشد نیروهای خام و آماده سازی آنها برای استفاده در زندگی. (آلفرد دادلر)روانشناس معروف می گوید هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد، و(گری لندرث) اظهار می کند بازی کردن برای کودک مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباب بازی کلمات کودک هستند بازی ساده ترین زبان برای کودک برای بیان خودش است. کودک عاشق بازی است و شاید بدترین جریمه برای او آن باشد که از بازی محرومش نمایند. بازی برای رشد اجتماعی، عاطفی، جسمی و ذهنی کودک اهمیت دارد. بازی روشی است که به واسطه آن می تواند اندام خودش و دنیای پیرامونش را بهتر بشناسد. متخصصان رشد همیشه تکرار می کنند که بازی کار و شغل کودک است. مهارت ها و ویژگی های کلیدی از قبیل: استقلال، خلاقیت، کنجکاوی، اطمینان، ایمنی، اتکا به نفس، دستیابی به دور اندیشی، رشد زبان و توانایی حل مسائل همه و همه در بازی کودکان متجلی می شود. برای پی بردن به ارزش و اهمیت بازی باید بازی کودکان و نحوه انجام آن را بشناسیم. و هرگز بازی کودکان را بیهوده تلقی نکنیم، چرا که بازی راهی است که کودک آنچه را که کسی نمیتواند به او بیاموزد، از طریق آن فرا می گیرد. زمان بازی زمان به دست آوردن دانش و تجربه است، در واقع اطلاعاتی که کودکان از طریق بازی به دست می آورند، نه تنها به زندگی حال بلکه به زندگی آینده آنها ارتباط پیدا می کند. در حقیقت بازی فرآیندی جهت آماده سازی کودکان برای آینده است.