دسته بندی | عمران |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1271 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
گزارش کارآموزی ساختمان تجاری مسکونی در شهر کرج در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
در کارگاهی که بنده مشغول به گذراندن دوره کاربینی بودم مربوط به یک پروژه خصوصی که تحت نظارت شرکت مهندسی مدیریت درمان تإمین اجتماعی منطقة کرجاجرا می شد .
این پروژه دارای 6 مهندس بود که به تفکیک موقعیت کاری مشغول به انجام کار می بودند .
اگرچه مشکلات بسیاری از قبیل اشکالات فنی ناخواسته برای کار بتن بوجود می آمد و یا اشتباه در پیاده کردن ترازها باعث واردآمدن خساراتی می شد که قسمتی جبران شدنی و قسمتی دیگر فقط با تخریب و نوسازی قابل جبران بود .
اما دارای مدیریتی منسجم و یکپارچه و از مهندسین مجربی برخوردار بودکه یک مجموعه کاملاً فنی را تشکیل می دهد .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فهرست اولویت های پروژه ............................................................................................................ 1
گزارش کار ......................................................................................................................................... 2
عکسهای مربوط به پروژه .............................................................................................................. 33
فهرست اولویت های پروژه :
1-پیاده نمودن نقشه
2-پی کنی ها و گودبرداری و خاکریزی ها
3-اجرای فنداسیون و شناژبندی ها
4-اسکلت بندی و بادبندها و مهارها
5-دیوار چینی ها
6-سفت کاری و اجرای سقف و اجرای تاسیسات
7-نازک کاری
8-بهره برداری
جلسه 1 :
شرکتی که بنده در آن مدتی را بعنوان کاربینی گذراندم یک شرکت ساختمانی بود که پروژه های مختلفی از قبیل ساخت یک مجتمع مسکونی بصورت انبوه سازی (56) واحدی ساخت تعدادی آپارتمانهای مسکونی و نیز تعدادی آپارتمان مسکونی - تجاری در دست ساختمان داشت که هر کدام از آنها در مراحل مختلفی از ساخت قرار داشتند.
مکانی را که من بعنوان کاربینی گذراندم یک ساختمان تجاری - مسکونی در شهر کرج بود .
این ساختمان مساحتی حدود 435 داشت و اسکلت آن از نوع بتن آرمه بود و در زمان شروع کار من ساختمان مذکور خاکبرداری شده بود و آماده کفراژ بندی و آرماتورپیچی بود .
البته یادآور می شوم که برای کامل شدن گزارش کاربینی از دیگر پروژه های در دست ساخت این شرکت توسط دوربین دیجیتال عکسهایی تهیه کرده و سپس توسط کامپیوتر از آنها پرینت گرفته که در پایان گزارش آمده است .
جلسه 2 :
این گزارش کارها به کمک یادداشتهای روزنویس که در سر کار نکته نویسی می کردم تهیه شده به همین دلیل نمی توانستم که ازکارهای عادی و روزمره که همه روزه انجام می شد چیزی بنویسم و به ذکر مسایل مهمتر و جزئیات بسنده می کنم .
در روز دوم ابتدا با تمیزکاری زمین و استفاده از بتن مگر (نظافت) شد . بعد از بتنریزی و صاف کاری های لازم کلفراژ بندی با دیوار آجری 21 سانتی شروع شد (البته عکسهای الصاقی در پایان کفزاژ بندی و آرماتوربندی گرفته شده است) .
کارگران در روز (12-8) و (18-14) (هشت ساعت) کار می کردند . البته در موارد خاص و به تشخیص پیمانکار در انجام کارهایی که کارگران سخت قبول می کردند از قبیل تمیزکاری های زیاد یا دیوار چینی ها کار را به صورت کنتراتی تحویل می دادند و کارگر می توانست پس از انجام کار محل کارگاه را ترک کند اما می بایست پس از انجام کار ، کار را تحویل مافوق دهد .
کار در روز دوم با تمیزکاری ، انجام بتن مگر و انجام دیوارکشی تا حدود 50% به اتمام رسید .
نکته : سعی می شود در پایان تحریر گزارش کاربینی در مورد مسایلی که از نظر شخص کارآموز دارای نکات قابل ذکر می باشد به صورت جزئی اشاره شود .
جلسه 3 :
برای شروع به کار در روز سوم لازم بود دیوار کاملاً گرفته باشد .
در شروع به پیشرفت بهتر کار سعی می شود . کارها را با توجه به کارائی و توانائی کارگران بین آنها تقسیم نمود تا از هرج و مرج و فرار از کار کارگران جلوگیری کرد .
با تکمیل دیوارکشی و آماده شدن قالب فنداسیون ؛ آرماتورهایی را که قبلاً آرماتوربندها خمکاری و قطع و وصلها را انجام داده اند برای ترکیب و آماده کردن ستونها و شناژبندی ها به سطح کارگاه منتقل می شود تا با سر هم شدن آرماتورها و ایجاد ستونها و فنداسیون به پیشبرد کار کمک شود .
پس از آوردن میلگردها ابتدا آرماتور فنداسیون بسته شد به صورتی که ابتدا آرماتور کف (راسته ها) انداخته شد و بوسیله مفتول بسته تا از حرکت کردن جلوگیری شود (در ضمن باید سعی شود جنس دیوار به صورتی باشد که بعدازبتن ریزی به آن نچسبد و به راحتی تخریب شود ، درداخل دیوار از پلاستیک استفاده می شود و از ملات گچ یا گچ و خاک استفاده می شود) .
بالاخره بعد از گذاشتن آرماتورهای راسته و گذاشتن خاموت داخلی و اودکاها و بستن آنها بوسیله مفتول نوبت به قرار دادن آرماتور ستون می رسد .
جلسه 4
باز هم طبق معمول روز کاری با تعیین وظایف کارگران شروع شد کار اصلی امروز ایجاد آرماتور ستونها و بتون ریزی فنداسیون بود . برای بستن آرماتور ستونها ابتدا آرماتورهای طولی (راسته) را با ریشه مناسب در آرماتورهای فنداسیون به صورت میلگردهای انتظار قرار می دهیم.
ریختن بتن فنداسیون که با عیار می باشد باید قبل از آرماتوربندی ستون تکمیل شود .
ریختن بتون را از فاصله مناسب انجام دادیم که سبب جابجایی آرماتورها ، قالبها و بهم خوردن دانه بندی بتن نشود .
بتن ریزی باید به صورتی انجام شود که اگر در اثر زیادی بتن ریزی فاصله لایه های بتن به صورتی بود که بتن قبلی کم آب و خشک شود باید با آب پاشی لایه قبلی را آماده گیرایی با لایه جدید کنیم . در ضمن عمل ویبره باید تا حدی انجام شود که
1-شیره بتن مقدار خیلی جزئی بالا بزند 2-آنقدر عمل ویبره انجام شود تا حبابهای هوا به طور کلی بالا بزند 3-به مدت 5 دقیقه کل حجم بتن ریزی ویبره شود .
بعد از ریختن بتن و عمل ویبره زنی تا فردا حدوداً (با مواد مضاف) بتن گیرایی اولیه را دارد .
باید توجه کرد در هنگان بتن ریزی باید سطح صافی را بوسیله ماله کشی بدست آورد تا بتوان کارهای دیگر را در سطح تراز بدست آمده انجام داد .
جلسه 5 :
بعد از ورود به کارگاه و انجام کارهای اولیه معمول .
و اطمینان از خودگیری موردنیاز در مورد بتن فنداسیون شروع به آب پاشی سطح بتن نموده باید توجه کرد بتن تازه به مدت حدود سه الی چهار روز باید آب داد و مرطوب نگهداری کرد .
بعد از آب پاشی کارگران و آرماتوربندها مشغول به بستن آرماتور ستونها شدند . ابتدا با اتصالآرماتورهای انتظار با آرماتورهای جدید بوسیله مفتول و در بعضی موارد با جوش نوبت به کارگیری خاموتها می باشد که وظیفه دارند از پیچش و کمانش آرماتورها در ستون جلوگیری کنند و همچنین باعث عدم جابجایی آرماتورهای راسته در قالب به دلیل بتن ریزی می شوند باید توجه کرد در هنگام گذاشتن خاموتها خمهایی که در خاموت وجود دارد در طول ستون باید چرخشی باشد
طول آرماتورها به گونه ای می باشد که ارتفاع آن به صورت یک طبقه + طبقه بعدی باید باشد تا طبقه بعدی به صورت انتظار در بالا می ماند . بعد از آرماتوربندی تمام ستونها نوبت به آرماتوربندی تیر در طبقه بالایی می رسد .
توجه : از آنجائیکه جنس قالبها را از قالبهای پیش ساخته فولادی انتخاب شده بود ، سرعت عمل در استفاده و قرار دادن قالبها بالا می رفت و یکی دیگر از محاسن این قالبها بدست آمدن سطوح صاف و صیقلی در سطح ستون می باشد . البته باید توجه داشت که مهار قالبها از نکات حائز اهمیت می باشد که در غیر این صورت مشکلات زیادی برای ادامه کار پیش می آید .
جلسه 5 کاربینی کار را با آرماتوربندی ستونها در طبقه اول به پایان می رسانیم . از آنجائیکه کار آرماتوربندی ستونها در پایان ساعت کاری به پایان رسید بقیه کار به فردا موکول شد .
البته باید ذکر شود که قطع و وصل و خم آرماتورهای مختلف از قبیل راسته ها ، سرسریها و طولی ها و خاموتها قبلاً در کارگاه آرماتوربندی انجام شده و با توجه به محاسبات که قبلاً انجام شده است تعداد و طول آنها متناسب با نقشة اجرایی آرماتوربندی تعیین و محاسبه شده است و نهایتاً به کارگاه انتقال داده و سر هم میشود .
جلسه 6 :
بعد از اتمام کار آرماتوربندی ستونها به دلیل اتمام ساعت کاری انجام آرماتوربندی تیرها و شناژهای افقی در طبقه بالایی و انجام قالببندی به امروز موکول شد .
بعد از ورود به کارگاه و تهیه کارها نوبت به آرماتوربندی تیرها رسید که به علت اجرا در ارتفاع و همچنین وجود دهانه های بلند در فاصله بعضی ستونها به کاری سخت تبدیل شده است .
بعد از آرماتوربندی تیرها به علت ذکر شده در بالا (دهانه بلند) وجود خیز در میانه تیر غیر قابل انکار است ، به همین دلیل پس از قالببندی تیرها استفاده از شمع یا پایه در زیر قالب الزامی است که استفاده از شمع ها نیز دارای قانون و قاعده خاص به خود میباشد (از قبیل فاصله شمع ها ، حداکثر ارتفاع شمعها که نباید از این مقدار تجاوز کند ، مهار کردن شمعها و غیره) یکی از کارهایی که باید به دقت انجام داد و نقش مهمی در امنیت و پیشرفت کار دارد مهار کردن قالبها خصوصاً در قسمت ستونها میباشد که به طرق مختلف انجام می شود .
کار امروز هم با آرماتوربندی تیرها ، قالببندی تیرها که به مهارت نیاز دارد ، شمع زنی و پایه گذاری در زیر قالب تیرها و نهایتاً مهار کردن شمعها در قالب تیرها و مهار کردن قالب ستونها به اتمام رسید و قرار شد کار بتن ریزی به طور کامل فردا انجام شود .
جلسه 7 :
جلسه امروز با نظافت کارگاه از وسایل که به آنها نیاز نبود شروع شد و با آمدن میکسر کار بتون ریزی ستونها شروع شد . کار امروز بسیار حجیم اما به صورت (Ruting) انجام شد و خلاصه با ویبره کردن که قبلاً توضیح داده شد به پایان رسید .
جلسه 8 :
امروز طبق معمول روزهای قبل با تقسیم کار شروع شد . در ابتدا کارگران مشغول آبپاشی به تنة ستونها و قسمتهای مختلف ستونها شدند تا به خوبی برسد در کار ساخت و ساز این قسمت که متعلق به بتن ریزی ستونها می باشد زمان زیادی از ساخت را به خود اختصاص می دهد زیرا زمان نقش بسیار سازنده ای در تحکیم ستون بازی میکند. روز هفتم نیز با ریزه کاری و انجام کارهای غیرکارگاهی سپری شد .
آنطور که به نظر می رسید قرار بود قالبها در حدود پنج روز برجا باشد تا بتوان زودتر کار زدن سقف را شروع کنیم .
جلسه 19 :
امروز هم روز جالبی بود به این دلیل که مسئول یکی از کارهایی شده بودم که تا به حال تجربه انجام آن را نداشتم . کاری که قرار بود در این روز انجام شود . در مورد عملیات خاکبرداری محلی بود که در روز قبل جهت پیاده کردن حدود گودبرداری به آنجا رفته بودیم . در مورد عملیات خاکبرداری لازم به ذکر است که اگر این عملیات از حجم کم برخوردار باشد می توان از وسایل دستی و با کارگر انجام داد اما در مواردی که حجم بالایی از عملیات خاکی وجود داشته باشد می بایست از ماشین آلات راهسازی استفاده کرد که اصولاً از بیل مکانیکی استفاده می شود .
بعد از انتقال بیل به محل کار ، کار شروع شد .
گچ ریزی انجام شده در سطح زمین کمک زیادی به کار گودبرداری بوسیله بیل میکند. با این کار ما محدوده دقیق را برای کار بیل مشخص می کنیم تا بیل بتواند از روی خطوط مشخص شده روی زمین کار خود را انجام دهد . این کار با دقت کافی و عمق لازم باید انجام می گرفت و سطح تقریباً یکدستی را به ما می داد به همین دلیل انجام کار را باید به شخص ماهری محول کرد تا نهایتآً مشکلی پیش نیاید .
بعد از شروع کار و گودبرداری بیل و تخلیه آن در کامیونهایی که قبلاً به این منظور به صورت کرایه در محل حاضر بودند خاکهای حاصله به جای مناسبی که در خارج از محل بود منتقل شد .
بعد از اتمام کار و بدست آمدن شرایط مطلوب از قبیل عمق مناسب و سطح صاف و یکدست محیط و شرایط برای دیوارچینی جهت پی ریزی محیا می باشد که همه کارها متعاقباً انجام خواهد شد .
جلسه 20 :
امروز جهت باز کردن قالب تیرها به کارگاه ساختمانی خودمان رفتیم بعد از اطمینان از گیرایی مناسب شروع به باز کردن قالب کردیم . اما با احتیاط لازم بعد از اطمینان از استحکام مکفی قالب را به کلی باز کردیم اما جهت احتیاط سه عدد جک را در زیر تیر قرار دادیم . سپس کارگران شروع به آب پاشی روی بدنه تیر کردند . این در حالی بود که در این مدت چند روزه آب پاشی به بدنه ستون ادامه داشته است . بعد از آب پاشی به سطح تیر چند عدد گونی مرطوب و خیس بروی تیر انداخته شد . تا کماکان رطوبت به سطح تیر برسد .
مرطوب نگه داشتن سطح بتون تازه یکی از مهم ترین نکات قابل ملاحظه می باشد . اگر سطح بتون رطوبت کافی را دریافت کند . در عمر بلند بتون تأثیر به سزایی خواهد داشت .
ضمناً باید ذکر کنم بدستآوردن سطح صاف و بدون سطح کرمو و ترک در استحکام و تحمل فشار سهم به سزائی دارد .
در بعضی موارد جهت بهبود حالت سطح بتون و تمیزکاری سطح کار ، را بوسیله سیمان نرم و کاردک مخصوص تصحیح می کنیم که در وضع ظاهری آن تأثیر به سزائی خواهد داست . در کارهای ساختمانی که از اسکلت بتونی استفاده می کنیم برای تأئید و اطمینان از طرح اختلاط و مقاومت بتون از میکسرهایی که بتون را به کارگاه انتقال می دهند نمونه هایی جهت شکستن تهیه شده و بهآزمایشگاه منتقل می شود که در نوع 7 و 28 روزه تهیه می شود .
جلسه 21 :
جلسه بیستم را می توان به عبارتی جلسه آخر کاربینی تلقی کرد . به این دلیل که امروز سقف کار 240 ساعت پر می شد و به پایان می رسید .
امروز قرار بود بعد از تمیزکاری و کمی آب پاشی به سطوح بتونی تیر و ستون در طبقه دوم شروع به تیرچه ریزی و کارهای مربوط به سقف شویم . به همین دلیل بعد از تهیه تیرچه هایی که اجزاء و طرز تهیه آن را در جلسه 15 شرح دادم .
شروع به کار کردیم . ابتدا در هر تکیه گاه تیرچه اول را می گذاریم (قابل ذکر است برای اطمینان از تحمل نیروهای وارده بر سقف در بر تکیه گاه دو عدد تیرچه در کنار هم میگذاریم). سپس به اندازه یک بلوک فاصله می گذاریم و بعد یک تیرچه دیگر میگذاریم و دو باره به اندازه یک بلوک (در حدود ) فاصله را رعایت می کنیم .
بعد از تیرچه ریزی و رعایت فواصل بین تیرچه ها نوبت به قرار دادن بلوکهای پلاستوفوم می رسد که به عنوان قالب در بین تیرچه ها قرار می دهیم . البته در طبقه پائین از بلوکهای سفالی استفاده کردیم .
البته استفاده از بلوکهای پلاستوفوم دارای معایب و محاسنی می باشد که به عبارت زیر می باشد :
معایب : 1-مقاوم نبودن این بلوکها در برابر حرارت 2-عدم چسبندگی با ملات برای سفت کاری و نازک کاری که البته این نقیصه با سقف کاذب پوشیده می شود .
محاسن : 1-باعث سبکی کل سازه می شود 2-به علت آسانی برش این بلوکها قالبی یکدست بدست می آید . 3-آسانی در حمل و نقل این بلوکها
بعد از ریختن بلوکها در فواصل معین شده و قالببندی اطراف شاه تیرها نوبت به بتونریزی می رسد . که طبق معمول بوسیله میکسر بتون تهیه شده به پای کار میآید و بوسیله پمپ بتون که ماشینی چرثقیل گونه می باشد . بتون به ارتفاع و تراز معین پمپ می شود . باید توجه داشت که تخلیه بتون از فاصله پائین انجام شود که باعث بر هم خوردن دانه بندی بتون نشود که خود در کیفیت بتون تأثیر دارد .
پس از بتون ریزی نوبت به عمل ویبره می رسد که توسط دستگاه ویبراتور انجام میشود که باعث همگن شدن و تخلیه هوای اضافی در بتون می شود که حدود آن قبلاً ذکر شده است .
و در نهایت نوبت به ماله کشی می رسد که برای بدست آوردن سطح صاف و یکدست انجام می شود .
مراقبت و نگهداری از بتون ریزی از مراحل کار می باشد .
بعضی از موارد ، مشکلات و مسائل جانبی دیگر احتمالی در کارگاه ناخود آگاه پیش میآمد که در ابتدای گزارش قرار شد در انتها نگاهی گذرا به آن داشته باشیم .
یکی از مشکلاتی که در هر کارگاهی و هر سرپرستی با آن دست به گریبان است مشکل چگونگی برخورد با کارگر می باشد که کارگاه ما از این قائله مستثنی نبود و مولد مشکلاتی در این قسم شد .
عدم برخورد صحیح با کارگر باعث کم کاری می شود . بنابراین نهایتاً پیشرفت کار است که متضرر این لاقیدی می شود .
یکی دیگر از مشکلاتی که برای بنده پیش آمد این بود که بعد از جلسات کاربینی تصصمیم داشتم جهت تکمیل گزارش کار از هر روز کار چند قطعه عکس تهیه کنم که متوجه شدم به علت اینکه پروژه در دست احداث مربوط به ارگانهای دولتی می باشد تهیه عکس ممنوع می باشد و حتی اجازه ورود دوربین به درون کارگاه را نمی دهند .
به همین دلیل مجبور شدم جهت تهیه عکس هایی در همین زمینه و در همین حد پیشرفت کار از مکانهایی دیگر تهیه کنم که این هم در نوع خود جالب است .
که در صفحاتی با توضیح مختصری الصاق خواهد شد .
دسته بندی | صنعتی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
پروژه کارآفرینی طرح تجاری کارخانه صنعتی آلیاژ در 10 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مندرجات
عنوان
1- فهرست محتویات
2- خلاصه اجرایی
3- مشخصات کارخانه
4- مدیریت
5- محصول
6- جایگاه مشتری / بازار
7- گنجایش و کشش مشتری / بازار
8- رقبا
9- برنامه فروش
2-خلاصه اجرایی :
این طرح تجاری به منظور کسب در آمد بیشتر جهت افزایش ظرفیت تولید و قبول سفارشات متعدد دیگری از شرکت ساپکو ( در کوتاه مدت ) و قبول سفارش مشتریان دیگری ( در دراز مدت ) که این افزایش ظرفیت درگرو افزایش زیر بنای تولیدی و اداری کارخانه و افزایش امکانات و تجهیزات و ماشین آلات امکان پذیر می باشد تهیه شده است .
کارخانه صنعتی آلیاژ بمنظور تولید قطعات خودرو تأسیس و در حال حاظر تولید منیفولد هوای پیکان و فروش آن طبق قراردادهای منعقد و سفارشات دریافتی به شرکت ایران خودرو انجام می پذیرد . این کارخانه تا به حال قریب به سه سال از فعالیت تولیدی در زمینة قطعة فوق گذارانده و قرارداد فی ما بین تا پایان آذرماه 80 خاتمه یافته و کلیه قطعات سفارشی منیفولد پیکان تا این تاریخ ارسال گردیده و در حدود یکماه قبل یعنی اوایل مهرماه سال جاری ( سال 80 ) قرارداد ساخت منیفولد هوای پژو به تعداد 35000 قطعه بمدت حدود 16 ماه منعقد گردیده و در شرف تجدید قرارداد منیفولد هوای پژو 405 فراهم گردیده که در صورت انعقاد با شرایط خاص خودش ( پس از عقد قرارداد مشخص می گرد ) قابل اجراء می باشد و یکی از دلائل عنوان شده جهت افزایش ظرفیت امکان تولید همین قطعه ( منیفولد هوای پژو 405 ) می باشد .
کارخانه صعتی آلیاژ همزمان با انعقاد قرارداد ساخت منیفولد هوای پژو و قرارداد جدیدی با شرکت ایران خودرو جهت ساخت منیفولد هوای انژکتوری پیکان 1600 تا مدت نا معلوم انجام پذیرفته است که در حال حاضر محصول اصلی این شرکت منیفولد هوای انژکتوری می باشد .
ظاهر این قطعات مشتری بجز شرکت ایران خودرو ندارد و لذا شرایط تثبیت وضع موجود و یا بهبود آن مستلزم ایجاد ارتباط منطقی و دقیقتری با مشتری می باشد که پیش بینی می شود در صورت تحقق این امور در آمد حاصل از قراردادها بتواند هزینه توسعه مکانی و تجهیزاتی کارخانه را تضمین نماید . البته لازم به یادآوری می باشد که تنها محل امکلن درآمد این کارخانه د رحال حاضر قراردادهای جاری با ایران خودرو می باشد و کارخانه می باید درجهت حفظ این منابع با دقت و نکته سنجی بیشتری و لذا ریسک پذیری بسیار بالا می باشد و کلیة مدیران می باید به این امر و قوف کامل داشته باشند .
از طرفی تغییر در سیاستهای تولیدات ایران خودرو و بجهت شرایط زیست محیطی و مقرراتی که دولت هر چند گاهی بمنظور جلوگیری از تولید خودروهای آسیب رسان به محیط زیست ئوضع می نماید .
بشدت طرح های تجاری این کارخانه را آسیب پذیر می سازد که می باید به تدبیری خاص زمینه تولید قطعات دیگری که از نظر زیست محیطی مورد تأیید می باشد و یا تأثیری بر آن ندارد را در تولیدات آتی بلند مدت کارخانه فراهم می آوریم .
3-مشخصات کارخانه :
کاخانه صنعتی آلیاژ در سال 1361 بمنظور تولید قطعات آلمینیومی و عمدتاً قطعات خودرو و بالاخص قطعات مورد مصرف در موتور اتومبیل تأسیس و با فراز و نشیب های بسیار در حال حاضر با تولید محصولاتی که در خلاصه اجرایی توضیح داده شده به فعالیت تولیدی خود ادامه می دهد .
آدرس کارخانه : جاده قدیم کرج -جاه شهریار -درب اول خادم آباد -نصیر آباد نرسیده به دهشاد بالا -کاخانه صنعتی آلیاژ
آدرس دفتر : در محل کارخانه 39235 -02642
شماره تلفن های کارخانه و دفتر : 39345
شماره فکس 325086 -0262
مدیر عامل کارخانة آقای عبدالله عزت آبادی پور و سهامداران این کارخانه با درصد سهام تعیین شده بشرح زیر می باشد :
آقای عبدالله عزت آبادی پور با 85 درصد سهام
آقای داود خاوری فرد با 15 درصد سهام
فضای کارخانه با مالکیت شخص و با توافقنامه استادی از طرف شرکت اوقاتف در اختیار سهامداران قرارداده شده است .
-5-محصول جایگزین شده
منیفولد هوا وظیفه سوخت رسانی از پمپ انژکتور به سر سیلندر را برعهده دارد ، از جنس آلمینیوم با آلیاژ مشخص شده در اسناد خواسته های مشتری وبا وزن تقریبی 2/4 کیلوگرم می باشد و از دو قالب جهت ریخته گری و تراشکاری و ماشینکاری آن در محل کارخانه و با تکمل کاری و بسته بندی جهت ارسال به مشتری تحت نظام کیفی محصول در کارخانه تولید می شود .
6-جایگاه مشتری / بازار
همانطور که در خلاصة اجرایی طرح اشاره شد تنها مشتری قطعه فوق شرکت ایران خودرو می باشد که به منظور مونتاژ در موتور پیکان و پژو از آن استفاده می نمایند البته لازم به توضیح می باشد تعدادی بسیار اندک از این قطعات از طریق شرکت ساپکو در ایران خودرو جهت تأمین قطعات یدکی خودروهای مذکور در اختیار شرکت ایساکو قرار می گیرد و این قطعه بازار آزاد ندارد .
تعدادی از مشتریان نهایی این خودروها بمنظور تأمین قطعة یدکی موتور خودروی خود از شرکت ایساکو تامین می گردند و تعداد کمی دیگر از بازار آزاد تهیه می کنند که به جهت تولید این قطعه توسط رقبای دیگری در بازار توزیع گردیده که هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی قابل ملاحظه نمی باشد و پارامتری را در تولیدات این کارخانه نمی تواند تأثیر گذار باشد .
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
چکیده
فراگیر شدن نامهای تجاری چینی در بازارهای جهانی در سالهای اخیر اتفاقی نیست بلکه حاصل اتخاذ رویکردی معقول و متفاوت در عرصه مناسبات سیاسی و تجاری از سوی دولتمردان و کارآفرینان چینی است. نوشتار حاضر کارراهه های استراتژیک چینیها برای طی مسیر از بی نام و نشانی تا بلندآوازگی جهانی را مورد کاوش قرار میدهد تا آموزه مناسبی برای دولتمردان و شرکتهای ایرانی برای جهانی شدن فراهم سازد. برپایی نامهای تجاری مشهور جهانی فرایندی پیچیده و مسیری ناهموار است که سهولتی برای دستیابی به آن متصور نیست.
مقدمه
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در گزارشی اعلام کردهاست که چین در پنج سال آینده با پیشی گرفتن از آمریکا و آلمان جایگاه بزرگترین صادر کننده جهان را به خود اختصاص میدهد. اقتصاد روستایی چین در حال تبدیل شدن به یک اقتصاد صنعتی است. چین میخواهد از یک سرمایه گذار منفعل به فعال دارای فرصت برای به دست آوردن درآمدهای بسیار از بازار آمریکا تبدیل شود.
با این حال، برخی معتقدند این دوره به سهولت آغاز نخواهد شد جهش از یک شرکت رقابت کننده از طریق مزیتهای هزینه ای به شرکتی دارای نوآوریهای تکنولوژیک ، نام تجاری قوی، بازاریابی و شبکه توزیع جهانی بسیار دشوار است.
شرکتهای چینی یا به عبارتی پیمانکاران فرعی سطح دوم و سوم دیروز، قصد دارند نامهای تجاری آینده را در اختیار داشته باشند. «ساخت چین» در برابر «ساخت آمریکا» و «ساخت ژاپن» قد علم خواهد کرد. اکنون صادر کنندگان قدرتمند چینی اهداف جاه طلبانه تری دارند و آن عبارت است از فروش کالا تحت نام تجاری خویش و مجهز شدن برای کسب سودهای عالی که نام تجاری به همراه خود میآورد.
این نوشتار تلاش دارد تا با بهره گیری از نمونه های واقعی دنیای کسب و کار مسیر حرکت چینی ها را به تصویر کشد. برای این منظور تعداد زیادی از مقالات و کتابها مورد بررسی قرار گرفته است.
اراده ملی برای ترویج نامهای تجاری چینی
سازندگان چینی به رغم رونق بسیار در فروش داخلی و خارجی لزوما شاهد افزایش سود خویش نیستند. دلیل این امر را بایستی در تمرکز سازندگان چینی بر ساخت کالا برای مارکهای دیگر، در برخی موارد صدور کالا با نامهای جعلی و غفلت از صدور کالاهای دارای فناوریهای سطح بالا تحت نام تجاری خویش جستجو کرد. بسیاری از کالاها با برچسب و نشان تجاری خارجی به خارج از چین منتقل میشوند. از طرفی وزارت بازرگانی چین طی گزارشی اعلام کرد صادرات چین عمدتا شامل محصولات مصرفی است و تنها تعداد اندکی از نامهای تجاری چین در صادرات جهانی حضور دارند.
شرکتهای بزرگ چینی مجبورند استراتژی هایی برای جهانی شدن پدید آورند. آنها دریافته اند که درآمدهای اندک از طریق تولید ارزان و بی نام و نشان به سفارش شرکتهای معظم جهانی بایستی جای خود را به ثروت آفرینی ملی از طریق صدور کالاهای دارای فناوریهای بالا و تحت نام تجاری خود دهد.ارزش نام تجاری قابلیتی برای فروش محصولات آنان با قیمتی بالاتر به طور مستقیم به مشتریانی است که خواهان پرداخت به مارک های شناخته شده هستند.
دولت چین با درک ضرورت صدور محصولات با نام تجاری چینی، طلیعه دار این حرکت شدهاست. دولت چین در سال 2001 تصمیم به ترغیب شرکتهای چینی گرفت تا به توسعه نام تجاری خویش در بازارهای جهانی بپردازند. وزارت بازرگانی از شرکتهای چینی خواسته است تا به صدور محصولات با نامهای تجاری معروف خویش و ترویج جهانی آن مبادرت ورزند. به هر منطقه و نیز هر صنعتی دستور داده شده است تا نام تجاری معروف مربوط به خود را پدید آورد. آنان بایستی گروهی از نامهای تجاری مشهور را پرورش دهند که از نفوذ بین المللی برخوردار باشند.
در سال 2001 «اداره دولتی نظارت کیفیت، بازرسی و قرنطینه» به همراه موسسه «ناظر کیفی مصرف کنندگان» قواعدی را برای ارزیابی چگونگی مدیریت نامهای تجاری شرکتهای دولتی چینی اعلام کردند و بدین ترتیب پایه گذار «کمیسیون ملی برای ترویج نامهای تجاری» شدند. در این راستا دولت موظف گردید تا نقشی کلیدی در تشویق شرکتها برای اجرای استراتژی ملی ایجاد نامهای تجاری ایفا کند.
کمیسیون یاد شده سالانه اقدام به ارزیابی نامهای تجاری جدید و برتر ملی بر اساس معیارها و قواعدی مشخص می کند تا زمینه برای مدیریت ،ترویج و توسعه نامهای تجاری چینی فراهم شود. مدیر این کمیسیون معتقد است که «پرورش نامهای تجاری برتر نه تنها وظیفه خود کارآفرینان است بلکه قسمتی از کار بر عهده دولت است». ایجاد محصولات دارای نام تجاری برتر به شدت نیازمند راهنمایی و تقویت شدن از سوی دولت است.این کمیسیون قصد دارد تا از طریق مجموعه ای از ارزیابیها به ترویج و حمایت ملی از شرکتها و محصولات معروف چینی بپردازد و «استراتژی نام تجاری برتر» (Top-Brand Strategy) را عملیاتی سازد.
استراتژی نام تجاری برتر شرکتها را تشویق می کند تا جایگاه جهانی نامهای تجاری خود را ارتقا دهند. هدف نهایی استراتژی یاد شده شکل گیری گروهی از نامهای تجارتی رقابتی و با نفوذ چینی است. مقامات چینی در حال آماده سازی 100 تا 150 شرکت هستند که به خارج از کشور راه یافته و وارد یک رقابت بین المللی شوند. بر اساس برنامه ریزی کمیسیون نامهای تجاری داخلی بایستی به قدری از کفایت برسند که در زمره 50 شرکت برتر جهانی طی 3 تا 5 سال قرار گرفته و به رقابت در عرصه جهانی بپردازندعلاوه بر کمیسیون ملی ، بیش از 30 ایالت و منطقه خودمختار در چین موسساتی از این دست برای ترویج و تقویت نامهای تجاری چینی با بیش از 6000 نوع محصول پدید آوردهاند.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 20 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
*مقاله درباره ی جامعه ی پسا صنعتی*
جامعهی اطلاعاتی، جامعهی پساصنعتی، جامعهی دانش محور، جامعهی فکری، جامعهی کامپیوتری: همهی این اصطلاحات برچسبهایی هستند برای درک دگرگونی ژرف جوامع صنعتی در بخش پایانی قرن بیستم. صرف نظر از برچسبی که به کار میرود، تأکید اصلی همواره بر این نکته است که جوامع صنعتی دارند به شکل تازهای تکامل مییابند که در آنها تکنولوژی نقش محوری دارد.
با این همه، برچسبها به جای این که مسأله را روشن کنند ممکن است موجب سردرگمی شوند. به رغم این واقعیت که دربارهی این دگرگونی اخیر جامعه در سی سال گذشته بسیار گفته و نوشتهاند، اصطلاحاتی مانند «جامعهی اطلاعاتی» اکنون بخشی از واژگان رایج به شمار میرود، هنوز هم اغلب چندان روشن نیست که این گونه برچسبهای آسانیاب عملاً چه معنایی دارند.
به نظر من، «جامعهی پساصنعتی»، اصطلاح و مفهومی که خود من به کار میبردم، مناسبترین اصطلاح است، نه به این دلیل که برچسب راحتی است بلکه به این دلیل که ابزاری است که به عقیدهی من میتوان به کمک آن درک بهتری از عصر ما به دست آورد. من در کتاب ظهور جامعهی پساصنعتی که نخستین بار در سال 1973 منتشر شد، ویژگیهای جامعهی پساصنعتی را برشمردهام، امروز، پس از گذشت بیش از 25 سال، تقریباً با یقین میگویم که بیشتر تحلیلها و پیشبینیهایم درست بوده است.
در این کتاب کمتر وارد جزئیات شده و خواهم کوشید ویژگیهای عمدهی جامعهی پساصنعتی را به گونهای ارائه دهم که خوانندهی متون تجاری را در دست زدن به قضاوتهای منطقی و تشخیص صحیح که از ارکان موفقیت تجاری است یاری رساند. هر گاه که خطر «اضافه بار اطلاعاتی» پدیدار میشود یا هر گاه که تازهترین نظریهی مدیریت «معجزهآسا» به بازار میآید. این اصول را به یاد بیاورید.
اصول جدید، سبکهای جدید زندگی
جامعهی پساصنعتی تصویر یا نتیجهی مستقیم گرایشهای موجود نیست، بلکه یکی از اصول جدید سازمان اجتماعی و تکنولوژیک و شیوههای جدید زندگی است، درست همانگونه که روند صنعتی شدن دگرگونی بنیادین شیوهی زندگی کشاورزی را به دنبال داشت. اصول جدید تغییرات عمدهای در مفاهیمی ایجاد میکنند که برای هر تجارتی اهمیت اساسی دارند: زمان و مکان، بازار، منابع استراتژیک، معنای کار، اهمیت حمل و نقل در مقایسه با ارتباطات، طرح اجتماعی و سازمانی. اصول جدید جامعهی پساصنعتی بر همهی این عناصر حیاتی تجارت عمیقاً تأثیر گذاشته است.
شما خواه در تجارت خصوصی باشید و خواه در خدمات دولتی، آشکارا به این نیاز دارید که سیستم عملیات خود را بر این اساس تنظیم یا در آن تجدیدنظر کنید. این تنظیم اساسی مشکل عمدهای است که امروزه با آن روبهرو هستیم و یکی از دلایل گرفتار شدن ژاپن در بحرانهای سیاسی و اقتصادی همین است. پیشرفتهای فنی در اواخر قرن بیستم جامعهای پساصنعتی مبتنی بر اصول جدید ایجاد کرده است اما این واقعیت جدید هنوز به طور کامل در شیوهی تفکر ما و ادارهی کسب و کارها نمود نیافته است. نظریههای دانشگاهی ما نیز چنین وضعی دارند. به رغم چندین دهه گفتوگو دربارهی جامعهی پساصنعتی با جامعهی اطلاعاتی، هنوز نتوانستهایم نظریهی فراگیر و کارآمدی دربارهی ارزش دانش ـ که معادل امروزی نظریهی ارزش کار در جامعهی صنعتی است ـ بنا نهیم. در دنیای حکومتها و عالم علم، عدم انطباق ـ وجود شکاف میان نظریه و واقعیت ـ لزوماً مهلک نیست گرچه معمولاً اختلالات بسیاری ایجاد میکند، اما برای اهل تجارت نه تنها «خواندن» زمان حال بلکه نگاه به آینده فوقالعاده مهم است، تواناییای که برندگان را از بازندگان متمایز میگرداند. شرکتهایی که از درک و کاربرد اصول جدید در سیستمهای عملیاتی خود عاجزند خطر فسیل شدن را به جان میخرند، در حالی که آن دسته از کسب و کارهای قدیمی که خود را با شرایط سازگار میکنند، نیز کارآفرینان جدید و آگاه که از اصول جدی بهره میبرند، موفق میشوند و رشد میکنند.
طرح اجتماعی جدید
در میانهی راه گذار به جامعهی پساصنعتی بودن، نه به معنای از بین رفتن تولید صنعتی یا تولید کالا (جامعهی صنعتی) است، نه پایان تولید غذا و تحصیل روزی از زمین و دریا (جامعهی کشاورزی، جامعهی پیشصنعتی). در واقع امروز بیش از هر زمانی غذا تولید میشود و برای تغذیهی جمعیت فزایندهی جهان حتی به غذای بیشتری نیاز است. از شمار شاغلان بخش کشاورزی و تولید صنعتی البته به نحو چشمگیری کاسته شده است، اما توسعهی جامعهی پساصنعتی به طور کامل جایگزین هیچ یک نشده و جایگزین اشکال پیشین سازمان اجتماعی نیز نگردیده است. آن چه میبینیم همزیستی گونههای بیشتری از سازمان اجتماعی، به گونهای سلسله مراتبی، است که بر پیچیدگی جامعه و ماهیت ساختار اجتماعی میافزاید.
میتوان چنین پنداشت که جهان به سه گونه سازمان اجتماعی تقسیم شده است. یکی جامعهی پیش ـ صنعتی است. در جامعهی پیش ـ صنعتی صنایع استخراجی همچون کشاورزی، ماهیگیری، تولید الوار و معدنکاوی غالب بود. بیشترین نیروی کار در آفریقا و بخشهای بزرگی از آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی هنوز هم به این فعالیتها اشتغال دارند که به طور کلی چیزی است که من آن را «بازی علیه طبیعت» مینامم؛ زیرا این فعالیتها دستخوش تغییرات شدید آب و هوا، فرسایش خاک، تحلیل رفتن جنگلها یا افزایش استخراج کانیها و فلزات هستند.
سایر نقاط جهان عمدتاً صنعتی و به کار تولید مشغول هستند: کاربرد انرژی در ماشینها برای تولید انبوه کالا. اینها کشورهای ساحلی حوزهی اقیانوس اطلس بودهاند: کشورهای اروپای غربی و ایالات متحده، شوروی سابق، بعدها ژاپن. البته امروزه چند کشور در آسیای جنوب شرقی و نیز آمریکای لاتین پا به جامعهی صنعتی گذاشتهاند. کار در جامعهی صنعتی «بازی در برابر طبیعت مصنوع» است، یعنی بستن انسان به ماشین، یک نظام کار موزون و بسیار هماهنگ.
نوع سوم سازمان اجتماع، سازمان پساصنعتی است. اکثریت نیروی کار دیگر نه در تولید صنعتی یا استخراج کانیها بلکه در فعالیتهایی به کار گمارده میشوند که توسعاً بخش خدمات نامیده میشود. در حال حاضر ایالات متحده، ژاپن و چندین کشور اروپایی به این دسته تعلق دارند. در اینجا بازی، نه بازی علیه طبیعت است و نه بازی انسان علیه ماشین (طبیعت مصنوع) بلکه بازی انسان در برابر انسان است ـ بازی میان افراد در زمین بازیای که تکنولوژی فکری خطوط آن را ترسیم میکند.
وقتی قوانین بازی از اساس دگرگون میشود، اولویتها و کنشها و بازیگران نیز باید دگرگون بشوند. با طرح اجتماعی جدیدی که امروزه در نیمهی راه بنا نهادن آن هستیم، رویههای نهادی و سازمانی ناگزیر از تغییرند. نگاهی نزدیکتر به اصول عمدهی این طرح اجتماعی نو باید به ما این امکان را بدهد که اولویتها را ارزیابی و در کنشها بازنگری کنیم.
ابعاد پنجگانهی جامعهی پساصنعتی
طرح کلی زیر پنج بعد مهم یا اصول طراحی جامعهی پساصنعتی را نشان میدهد. این فهرست با این که الزاماً جامع نیست، روی جنبههایی تأکید میکند که مستقیماً به تحول تکنولوژیک مربوط میشود و تأثیر زیادی بر رفتار شرکتها میگذارد.
اصل محوری سازمان اجتماعی: رمزگذاری دانش نظری، تکنولوژی فکری.
بخش اقتصادی غالب: خدمات انسانی، خدمات حرفهای
جغرافیای اجتماعی / زیرساخت ارتباطات
مسائل سیاسی: سیاست علم و آموزش، جهانی شدن اقتصاد
گرایش زمانی: گراش به آینده
اصل محوری سازمان اجتماعی
در شناسایی نظام اجتماعی در حال ظهور که بخشی از آن را تکنولوژی شکل داده است، تنها در گرایشهای نمایان نیست که به جستوجوی درک تغییرات بنیادین اجتماعی میپردازیم. میتوان «گرایشهای کلان» بیشماری را شناسایی کرد و همچنان از سازوکارهای اصلی تحول غافل ماند. سازوکارهای تحول بنیادین در صفت ممیزه و به اصطلاح گرهی عصبی، یا عصبهای مرکزی نظام جدید تجسم یافته است. بنابراین تغییر محوری که در اینجا با آن سروکار داریم تنها فاصله گرفتن از تولید صنعتی، یا گذار از سرمایه و مالکیت به دانش به مثابهی منبع جدید قدرت نیست. مکانیسم زیربنایی در تغییر خصلت خود دانش نهفته است.
همانگونه که در فصل پیش دیدیم، امروزه نوآوری و تحول از رمزگذاری دانش نظری سرچشمه میگیرند، نه از فرایند آزمون و خطا یا «صناعتگری خلاقانه». این تغییر هم در ایجاد دانش جدید و هم در تولید کالا و خدمات، فوقالعاده مهم است. هر جامعهی مدرن به برکت نوآوری و رشد که بنیان آن بر کاربرد دانش نظری استوار است، زندگی میکند.
نکتهی اساسی این است که در جهان پساصنعتی، دانش و اطلاعات به منابع استراتژیک و دگرگونکنندهی جامعه تبدیل میشوند، درست همان گونه که سرمایه و کار منابع استراتژیک و دگرگونکنندهی جامعهی صنعتی بودند. شرکتهایی که میخواهند در کوران رقابت باقی بمانند میبایست به دانش و اطلاعات نه به مثابهی یکی از منابع متعدد بلکه به مثابهی مهمترین منبع بنگرند. طبیعتاً کارکنانی که اطلاعات و دانش را به محصولات و خدمات عینی تبدیل میکنند میبایست از آموزش کافی برخوردار باشند و به طور مستمر بازآموزی شوند.
دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 99 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 146 |
در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری می باشد می گویند در برابر او مسئولیت دارد یا ضامن است. مسئولیت لازمه داشتن اختیار است. انسان آزاد و عاقل از پیامد کارهای خویش آگاه و مسئول آن است.
این قاعده عادلانه از دیرباز وجود داشته است که: هر کس به دیگری ضرر بزند باید آن را جبران کند مگر در مواردی که اضرار به غیر به حکم قانون باشد یا ضرری که به شخص وارد آمده است ناروا و نامتعارف جلوه نکند. بنابراین مسئولیت شخص نسبت به جبران خسارت ناشی از اعمال خود قاعده ای طبیعی و موافق قاعده است.
در حقوق انگلیس و به تبع آن در حقوق آمریکا اصطلاح مسئولیت با خطا و تقصیر در هم آمیخته و مسئولیت ناشی از خطا Tortious Liability یا به اختصار حقوق خطاها Tort Law نامیده می شود. مسئولیت خطایی در اثر نقض تکلیفی که قانون آن را مقرر کرده است ایجاد می شود. در کامن لا این مسئولیت با عنوان های ویژه مانند تجاوز و مزاحمت و اهانت و جعل مطرح می شود. ولی در نظریه های جدید نویسندگان کوشیده اند که از قالب محصور و سنتی خارج شده و نظریه عمومی مسئولیت را ارائه کنند.
فصل اول: بررسی مسئولیت مدیران در قبال انجام معاملات در شرکتهای تجاری
بخش اول: کلیات: بیان قاعده کلی مبنی بر ترتیب مسئولیت برای شرکتهای تجاری در انجام معاملات با فرض جمع شرایط ذیل و عدم ترتیب مسئولیت برای مدیران (مگر در موارد استثنایی)
1. انجام معامله از سوی مدیران در حالتی که شرکت واجد شخصیت حقوقی است.
2. انجام معامله از سوی مدیران در حدود موضوع شرکت و در بعضی از شرکتها در حدود اختیارات شرکت.
3. انجام معامله از سوی مدیران در صورت ذکر سمت مدیران و در صورت عدم ذکر سمت اثبات معامله برای شرکت
4. انجام معامله از سوی تمامی مدیران مجاز
5. انجام معامله از سوی مدیران غیر معزول یا غیر مستعفی و یا در صورت معزول یا مستعفی، مراتب به اداره ثبت شرکتها اعلام نشده باشد.
بخش دوم: مسئولیت مدیران شرکتهای تجاری در قبال انجام معاملات
مبحث اول: مسئولیت غیر مستقیم مدیران معامله کننده (رجوع شرکت یا سهامداران و اعضاء به مدیران پس از اینکه طرف معامله حقوق خود را از شرکت مطالبه کرد)
مبحث دوم: مسئولیت مستقیم مدیران معامله کننده (رجوع مستقیم طرف معامله به مدیران) تربیت مسئولیت مستقیم بر مدیران در مقابل طرف معامله در صورت جمع شرایط ذیل می باشد.
1.انجام معامله از سوی مدیران در حالتی که شرکت هنوز شخصیت حقوقی نیافته است.
2. انجام معامله از سوی مدیران، خارج از موضوع شرکت و در بعضی از شرکتها خارج از حدود اختیارات
3. انجام معامله از سوی مدیران در صورت عدم ذکر سمت مدیران و یا عدم اثبات معامله برای شرکت
4. انجام معامله از سوی بعضی مدیران نه همه آنها
5. انجام معامله از سوی مدیران معزول یا مستعفی به شرط اینکه مراتب به اداره ثبت شرکتها اعلام شده باشد.
فصل دوم: بررسی مسئولیت مدیران در قبال انجام معاملات در شرکتهای مدنی
بخش اول: بیان قاعده کلی مبنی بر ترتیب مسئولیت برای شرکاء شرکتهای مدنی در انجام معاملات با فرض جمع شدن شرایط ذیل و عدم ترتیب مسئولیت برای مدیران (مگر در موارد استثنایی)
1. انجام معامله با رعایت حدود اختیارات
2. انجام معامله با فرض اهلیت مدیر
3. انجام معامله با رعایت مصلحت شرکاء
بخش سوم: مسئولیت مدیران شرکتهای مدنی در قبال انجام معاملات در صورت جمع شرایط ذیل است:
1. انجام معامله در صورت عدم اهلیت مدیر
2. انجام معامله با فرض عدم رعایت حدود اختیارات
3. انجام معامله با فرض عدم رعایت مصلحت شرکاء