دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
چکیده :
کاهش نرخ بیکاری نیروی انسانی در کشورهای مختلف و از جمله در کشورهای ما از هدف عمده سیاست های کلان اقتصادی دولت می باشد. در این راستا بررسی توان اشتغال زایی بخش های مختلف اقتصادی و نیز برنامه ریزیهای لازم همراه با اقدامات عملی در این زمینه می تواند موجبات کاهش شدت بحران های آتی ناشی از پدیده بیکاری را فراهم آورد.
بدیهی است که بخش خدمات به عنوانی یکی از بخش های عمده اقتصادی کشور و صنعت بیمه به عنوان زیر مجموعه بخش مزبور که به تدریج در اقتصاد خدماتی قرن حاضر نقش بیشتری را ایفا خواهد کرد، می تواند نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان کشور فراهم نماید. در این مقاله اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم صنعت بیمه در لایههای مختلف اشتغال مورد بررسی قرار گرفته که امید است به عنوان گامی اولیه زمینهای برای مطالعات عمیق تر و گسترده تر آتی باشد.برآورد توان با اشتغال زایی صنعت بیمه کشور نشان می دهد که شکاف قابل ملاحظه ای بین ظرفیت بالقوه و بالفعل این صنعت در ارتباط با اشتغال زایی وجود دارد که به نظر می رسد با بهره گیری از مجموعه اقدامات و تمهیداتی بتوان زمینه های لازم جهت نیل به ظرفیت بالقوه را فراهم نمود.
هم اکنون یکی از اساسی ترین مسائل و شاید مهمترین مسأله اقتصادی کشور بهره گیری از مجموعه راهکارهایی به منظور افزایش اشتغال نیروی کار می باشد. اشتغال از جمله متغیرهای کلیدی است که دست یابی به سطح مطلوب بهینه آن از محورهای اساسی اهداف سیاست های کلان اقتصادی هر جامعه ای می باشد و افزایش سطح اشتغال نیز در گرو مجموعه تهمیدات ساز و کارهای زیر بخش های اقتصادی است.
در این راستا، برخی از بخش های اقتصاد نقش بیشتری در افزایش سطح اشتغال ملی را ایفا می کنند و به عبارتی نقش برخی بخش های اقتصادی در تعیین سطح اشتغال ملی محسوس تر ولی نقش برخی دیگر از بخش های اقتصادی در این زمینه نامحسوس تر است. هدف ما در این نکته اساسی است که صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات در گسترش اشتغال ملی، نقش قابل ملاحظه ای دارد هرچند بار وجود اهمیت رو به افزایش فعالیت های این بخش خدماتی، نقش مذکور چندان ملموس و آشکار نیست.
به نظر می رسد یکی از اقدام های اساسی در استفاده از توان هر یک از بخش های اقتصادی به منظور حل مشکل بیکاری، برآورد ظرفیت و توان بالقوه هر یک از بخشهای اقتصادی در افزایش اشتغال نیروی کار است. بنابراین پیش از هر برنامهریزی برای افزایش سطح اشتغال ملی باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود، که هر یک از بخش های اقتصادی با توجه به عملکرد شان و همین طور ظرفیت بالقوه خود تا چه اندازه می توانند در رفع مشکل بیکاری موثر باشند؟ با مروری بر عملکرد صنعت بیمه کشور در سال 1381 مشاهده می کنیم. که در این سال با صدور 11 میلیون و 177 هزار بیمه نامه و رشد 5/58 درصدی حق بیمه های موجب گردید که مجموع حق بیمه های دریافتی به مرز 9100 میلیارد ریال نزدیک شود. در همین سال و برای اولین بار در تاریخ صنعت بیمه کشور شاخص نفوذ بیمه ای (نسبت حق بیمه به تولید ناخالص ملی) از مرز یک درصد گذشت هرچند فاصله قابل ملاحظه ای با استانداردهای جهانی وجود دارد (برای مثال این شاخص در انگلستان حدود 16درصد است) . در سال مزبور شاخص حق بیمه سرانه (نسبت حق بیمه به جمعیت) نیز معادل 8/138 هزارریال محاسبه گردیده است. از طرف دیگر، مجموع خسارت های پرداختی صنعت بیمه در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال می باشد که بیش از نیمی از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخصی ثالث بوده و لذا با احتساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی شده بابت بیمه شخص ثالث بوده و لذا با احتساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت صنعت بیمه کشور در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال مباشد که بیش از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخص ثالث بوده و لذا با احتساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی صنعت بیمه بابت پوشش ریسک های رانندگی معادل 7/66 درصد بوده است. ضریب خسارت صنعت بیمه
کشور درسال 1381 معادل 7/79 درصد و همچنان بالاتر از متوسط ضریب های خسارت های بیمه در سطح جهانی می باشد.
درک صحیح در زمینه نقش فعالیت های بیمه ای در اقتصاد ملی نیازمند شناخت بهتر سازی و کار فعالیت های بیمه ای است. لذا بهتر است پیش از اینکه در خصوص تاثیرات و فوائد اقتصادی خدمات بیمه بحث کنیم، مروری کوتاه برساز و کار فعالیت بیمهای داشته باشیم.
بیمه یک فرایند واسطه گری مالی است، یرا چرخه تولید در آن معکوس شده است. به عبارت دیگر، افراد قبل از اینکه خدماتی دریافت کنند بهای آن را میپردازند.[1] دریک تعبیر ساده شرکت بیمه را می توان مشابه صندوقی درنظر گرفت که وجوه مالی خرد و کوچک را به صورت حق بیمه از جای جای جامعه جمع آوی کرده وسپس این وجوه را دوباره به صورت خسارت های پرداختی به بیمه گذاران خسارت دیده پرداخت میکند.
از طرف دیگر جمع آوری وجوه (دریافت حق بیمه) و پرداخت وجوه (پرداخت خسارت) هم زمان نبوده و این فاصله زمانی در مورد پوشش های بیمه ای مختلف، متفاوت است. در این رابطه می توان به فاصله زمانی مربوط به پوشش های بیمه ای کوتاه مدت مانند بیمه درمان مسافرین عازم به خارج از کشور که گاهی کمتر از چند هفته می باشد و از طرفی فاصله زمانی دریافت و پرداخت وجوه مربوط به بیمههای عمر که برخی مواقع فاصله پرداخت خسارت و دریافت حق بیمه در آنها به بیش از 15 سال می رسد، اشاره نمود
صرف نظر از آن که وجوه حق بیه دریافتی شرکت بیمه مربوط به کدام پوششهای بیمهای می باشد، وجوه فاصله زمانی قابل ملاحظه میان دریافت و پرداخت ها، این فرصت را در اختیار مدیران شرکت های بیمه قرار می دهد تا با سرمایهگذاری این وجوه در بازار سرمایه، درآمد بیشتری کسب نمایند که گذشته از آثار مثبت اقتصادی در آن کشور، توان شرکت بیمه را در پرداخت خسارت ها افزایش می دهد. بنابراین مشاهده میشود با وجود اهمیت و نقش روبه افزایش شرکت های بیمه در بازار سرمایه کشورهای جهان، شرکت های بیمه موجود در کشور از یک طرف بدون تفکیک حساب های مربوط به رشته های بیمه زندگی از غیر زندگی، حق بیمه های دریافتی بابت بیمه های عمر را با آمد سایر بیمه نامه ها مخلوط کرده و از محل آنها خسارتهای جاری را پرداخت می نمایند واز طرفی عمدتا به صورت کم رنگ در فعالیت های سرمایه گذاری شرکت می کنند که به نظر می رسد در سررسید پرداخت سرمایه بیمه های عمر ممکن است با مشکل اساسی مواجه شوند. دراین راستا بدیهی است تنها با اعمال مدیریت بهینه و به هنگام سرمایه گذاری، امکان سرمایهگذاری، امکان پرداخت سرمایه های کلان بیمه ها عمر در سررسید فراهم می گردد.
مطالعات و تحقیقات متنوع و فراوانی اقتصاددانان مختلف در زمینه ارتباط بخش مالی و بخش واقعی اقصاد انجام شده است که همگی بر تأثیر مثبت و معنی دار رشد بخش مالی بر رشد وتوسعه بخش واقعی تاکید دارند. در بخش مالی مجموعهای از نهادهای مالی مانند بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایهگذاری، صندوق بازنشستگی، بورس اوراق بهادار و غیره وجود دارد که وظیفه مهم تجهیز منابع پس انداز، هدایت منابع به سمت فعالیت های سرمایه گذاری و تخصیص بهینه آن بین فعالیت های متنوع سرمایه گذاری را برعهده دارند.
رشد و توسعه بازارهای مالی و کارایی فعالیت آنها به کمیت نهادهای مالی فعال در اقتصاد بستگی برخی از نهادهای مالی مانند بانک و شرکت های بیمه در هردوبازار پول و سرمایه فعالیت نموده و دارای نقش تعیین کننده ای در هریک از این بازار میباشند.
شرکت های بیمه معمولاً با دریافت مبالغی تحت عنوان حق بیمه، پرداخت خسارات احتمالی را در آینده تعهده می نمایند. همان طور که گفته شد از آنجا که وقوع حادثه و خسارت ها اولا با احتمال مواجه است و ثانیا، مربوط به زمان آینده می شود، وقفه زمانی قابل ملاحظهای بین دریافت حق بیمه و پرداخت خسارتها وجود دارد که امکان سرمایه گذاری وجود انباشته شده فراهم گردد. لذا شرکت های بیمه با به کارگیری حجم عظیمی از دارایی های خود در بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه، موجبات کمک به افزایش رشد و توسعه اقتصادی کشور، امکان ایجاد و کسب درآمد جهت رشد و توسعه کمی و کیفی خدمات خود، پرداخت به موقع تعهدات و در نتیجه جذب مشتریان بیشتر را برای خود فراهم می نمایند.
1) جبران خسارت و حفظ ثروت ملی
یکی دیگر از آثار اقتصادی فعالیت بیمه ای، حفظ اموال و تأسیسات متعلق به اشخاص، بنگاه های اقتصادی و دولت است. با وجودی که صاحبان اموال و تأسیسات در مقابل تحصیل تأمین بیمه ای ناگزیرند به طور مستمر حق بیمه ای دریافت کنند که افزایش هزینه های آنها را در پی دارد، ولی این اطمینان برای آنها به وجود می آید که در صورت وقوع حادثه، لطمه ای به دارایی و گردش عادی فعالیت های آنان وارد نخواهد شد و خسارت های احتمالی را به همه بیمه گران از منابع و وجوه در اختیارشان و یا با بهره گیری از ساز و کار بیمه های اتکایی جبران می کنند.
شرکت های بیمه هچنین با سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی نیز میتوانند ضمن ترمیم بخشهای آسیبدیده و کاهش فشار بر بودجههای عمرانی کشور، کمک شایانی توجهی در حفظ و ارتقاء ملی و جبران خسارتهای وارده داشته باشد.
2) ایجاد اشتغال
درحال حاضر سیاست های اشتغال زایی در کشورهای مختلف به طور عمده به سوی افزایش ظرفیت جذب نیروی کار توسط بخش خدمات، سوق می یابد که در این رابطه صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات می تواند زمینههای مناسبی را در توسعه طرف تقاضای نیروی کار فراهم آورد.
سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای جهان را در جدول (1) مشاهده می کنیم.[2]
همانطور که در جدول مشاهده میشود سهم شاغلان بیمه به کل شاغلان در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه نیافته می باشد. در حالی که سهم اشتغال صنعت بیمه از کل اشتغال در ژاپن بیش از 2 درصد می باشد؛ در کشور ما در سال 1381 نسبت کارکنان صنعت بیمه به جمعیت فعال به حدود کمتر از 10 درصد می رسد.
به نظر می رسد که به منظور افزایش اشتغال در صنعت بیمه به مجموعه ای از راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت در ابعاد فنی، اقتصادی، فرهنگی و مقرراتی نیازمند می باشیم. در این رابطه تسریع در روند کنونی خصوصی سازی، ارتقاء کارایی و بهبود کیفی خدمات بیمهای، تنوع در پوشش های بیمهای و … می توانند ضمن تحریک طرف تقاضا برای خدمات بیمه ای زمینه های ایجاد شغل های مستقیم و غیر مستقیم را در صنعت بیمه فراهم نمایند.
جدول 1: سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای (واحد درصد)
کشورهای توسعه یافته و با اقتصاد مبتنی بر بازار کشورهای درحال توسعه |
|
فرانسه 88/0 |
بنگلادش 50/0 |
آلمان 80/0 |
برزیل 23/0 |
ایتالیا 47/0 |
شیلی 13/0 |
ژاپن 16/2 |
کلمبیا 28/0 |
هلند 94/0 |
مصر 12/0 |
نروژ 71/0 |
هند 04/0 |
پرتغال 35/1 |
اندونزی 06/0 |
اسپانیا 95/0 |
مکزیک 13/0 |
سوئد 83/1 |
مراکش 09/0 |
سوئیس 27/1 |
فیلیپین 16/0 |
انگلستان 11/1 |
تایلند 20/0 |
ایالات متحده آمریکا 69/1 |
تونس 14/0 |
چکیده.......................................................................................................... 1
مقدمه............................................................................................................ 2
ساز و کار فعالیتهای بیمه ایران...................................................................... 4
اهمیت خدمات بیمه در اقتصاد ملی.............................................................. 6
تقویت ثبات اقتصادی و ایجاد بستر برنامه ریزی........................................... 9
الگوی اشتغال در صنعت بیمه....................................................................... 10
نتیجه گیری.................................................................................................. 19
منابع و مآخذ 21
[1] - مبانی نظر و عملی بیمه، ژان فرانسوا اوترویل، مترجمان، هستی ، عبدالناصر، علی، چاپ دوم، 1382 تهران، بیمه مرکزی ایران.
[2] - ماخذ پیشین، ص 59
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 26 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
اقتصاد سیاسی رسانه ها
اقتصاد سیاسی رسانهها
بیتوجهی مطالعات تجربی به نقش نظامهای ارتباطی و ساختارهای اقتصادی و سیاسی، و نبود دیدگاه انتقادی در آنها، سبب شد که نظریههای انتقادی، این نوع مطالعات را به چالش فراخوانند.
مکتب اقتصاد سیاسی رسانهها ازجمله مکاتب انتقادی است که تحت تأثیر آرای اندیشمندانی چون "هربرت شیلر و دالاس اسمایت" از دهه 1970 میلادی به بعد گسترش یافت.این مکتب بر این باور است که رسانهها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند. این محتوا مستقل از رسانهها شکل گرفته است.
آنان، همانند سایر محققانی که نسبت به جامعه دیدگاهی سوسیالیستی دارند، ضمن مطالعه تاریخی نظام سرمایهداری جهانی نتیجه میگیرند که نظرات حاکم بر جامعه، همان نظرات طبقه حاکم است، طبقهای که بهمثابه قدرت مادی در جامعه حضور دارد و قدرت فرهنگی و معنوی حاکم نیز هست.
بنابراین نظریهپردازان این مکتب بر ساختارهای پایهای و بنیانهای اقتصادی جامعه تأکید میکنند و برای درک شکل و محتوای رسانهها به بررسی چگونگی توزیع منابع عظیم رسانهای و صنایع اطلاعاتی و کسانی که آنها را کنترل میکنند میپردازند.
ازاینرو، طبیعی است که در آثار آنان، چگونگی تداخل متقابل مؤلفههای فرهنگی و اطلاعاتی و «محیط سیاسی - اقتصادی مورد توجه قرار گیرد و روششناسی آنان، نگرشی نهادی شامل تاریخ، فنآوری، سیاست و اقتصاد باشد.
در میان مکاتب انتقادی، مکتب اقتصاد سیاسی با موضوع وسایل ارتباط جمعی بنیادیتر برخورد کرده است. مطالعه این مکتب، باتوجه به شرایط جهانی معاصر اهمیت بسیاری دارد. اکنون روند جهانیسازی سرمایهداری شتابی روزافزون گرفته و تلاشهای کشورهای نورسته و انقلابی جهان در رهایی از قید و بندهای وابستگی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با دشواری همراه شده است.
شیفتگی نابخردانه در استفاده از فنآوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی و چشم بستن به روی منافع و مصالح بلندمدت ملی و غفلت از سیاستگذاری روشنبینانه ارتباطی پیامدهایی سنگین دارد.
این شیفتگی غفلت، ناشی از القائات دیدگاههایی است که به «جبر فنآوری» باور دارند و آیندهای خوشبینانه و تخیلی از جهان - به واسطه فنآوریهای نوین - به تصویر میکشند. توجه به دیدگاههای انتقادی و موشکافی دیدگاههای تجربی، مانع عمق یافتن وابستگیها، بروز بحرانهای اجتماعی و فرهنگی، و اتلاف سرمایههای مادی و انسانی خواهد شد.
در این مقاله، برای بحث درباره ماهیت اقتصاد سیاسی، ابتدا فرضهای اساسی آن مورد توجه قرار میگیرد، سپس به دیدگاههای مربوط به مسائل عمومی اقتصاد سیاسی اشاره میشود و در ادامه ویژگیهای اقتصاد بازاری و آثار آن بر روی تصمیمات سیاسی مورد بحث قرار خواهند گرفت.
در مبحث اقتصاد سیاسی رسانهها ابتدا به اهمیت و چارچوب تحلیل اقتصاد سیاسی رسانهها اشاره میشود و بعد رابطه فرهنگ و اقتصاد سیاسی رسانهها و حکومت انحصارهای اقتصادی بر رسانهها پیگیری خواهد شد.
در این خصوص بهویژه به پیوند تاریخی توسعه ارتباطات با اقتصاد سیاسی و همکاریها و رقابتهای بزرگ مالکان انحصارهای رسانهای اشاره میشود. همچنین دیدگاههای صاحبنظران به اختصار مطرح میشود.
ماهیت اقتصاد سیاسی
برای درک ماهیت اقتصاد سیاسی، باید جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه و کنش و واکنش متقابل این نهادها با یکدیگر مورد توجه قرار گیرد. دولت، بازار و روابط متقابل بین این دو، واژههای کلیدی اقتصاد سیاسی هستند.
بهویژه مکتب اقتصاد - سیاسی چگونگی تأثیر بازارها و نیروهای اقتصادی بر توزیع قدرت و رفاه بین دولتها و فعالان سیاسی را ردیابی میکند. نیز پیگیر شیوههایی است که نیروهای اقتصادی، توزیع بینالمللی قدرت سیاسی و نظامی را تغییر میدهند.
رابطه بین دولت و بازار بهویژه تفاوت بین این دو، محور اصلی اقتصاد سیاسی است. از نظر دولت، مرزهای جغرافیایی پایه لازم برای استقلال ملی و وحدت سیاسی است. اما بازار، خواهان حذف تمامی محدودیتها و موانع سیاسی و غیرسیاسی است که بر عملکرد سازوکار قیمت تأثیر دارند. بازار دنیایی مرکب از قیمتها و مقادیر است. اقتصاد نسبت به علائم راهنمای قیمت واکنش نشان میدهد و براساس آن تصمیمگیری میکند.
تنش بین اولویتهای مورد توجه دولت و اولویتهای مورد توجه بازار، مسائل اساسی مورد مطالعه در اقتصاد سیاسی را تشکیل میدهد. در سطح بینالمللی، بین اقتصادهای در حال تحول جهان نوعی تضاد وجود دارد. از طرف دیگر این اقتصادها بهلحاظ فنی وابستگی متقابل جهانی دارند. از نظر سیاسی، تقسیمبندی نظام سیاسی جهان شامل دولتهای خودمختار هنوز تداوم دارد.
نیروهای پرقدرت بازار بهشکل تجارت، پول و سرمایهگذاری خارجی، میخواهند که مرزهای ملی کنار زده شوند تا بتوانند از کنترلهای سیاسی و ترکیب جوامع فرار کنند. اما دولتها میخواهند نیروهای اقتصادی را محدود سازند و آنها را برای خدمت به منافع دولت و گروههای پرقدرت در داخل کشور به جریان اندازند. منطق بازار، قرار دادن فعالیتهای اقتصادی در مکانهایی است که این فعالیتها مولدتر و سودآورتر باشند، اما همزمان منطق دولت تصاحب و کنترل فرایند رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است.
در این خصوص رابرت گیلپین چنین مینویسد: قرنهاست که بحث درباره ماهیت و نتایج برخورد دو منطق متضاد بازار و دولت ادامه دارد و نظرات متفاوتی در مورد کنش و واکنش اقتصاد و سیاست مطرح است. تفاسیر متضاد در این مورد، سه ایدئولوژی اساسا متفاوت از اقتصاد سیاسی را بهدست میدهد.
لیبرالیسم اقتصادی، اقتصاد ملیگراو مارکسیسم. هریک از این سه ایدئولوژی، حول اثر رشد اقتصاد بازار جهانی بر ماهیت و پویشهای روابط بینالملل دور میزنند. از این گذشته، هریک از این سه دیدگاه بهترتیب از نظرات مرکانتیلیستهای قرن 18، اقتصاددانان کلاسیک و نئوکلاسیک دو قرن گذشته، مارکسیستهای قرن 19 و منتقدان رادیکال سرمایهداری و اقتصاد بازاری جهانی ریشه میگیرند. (گیلپین، 1378، ص 221)
این سه دیدگاه، درباره تضادهای اجتنابناپذیر سه مسأله عمومی و به هم وابسته زیر بحث میکنند:
1 – دلایل و اثرات اقتصادی و سیاسی رشد یک اقتصاد بازاری:
لیبرالهای اقتصادی، بر این باورند که مزایای تقسیم کار جهانی برپایه اصل مزیت نسبی، باعث رشد بازارها و سازگاری بین کشورها شده است. همچنین بسط شبکه وابستگی متقابل اقتصادی، اساس و پایهای برای صلح و همکاری در وضعیت رقابتی نظام جهانی است.
اقتصاددانان ملیگرا، بر نقش قدرت در توسعه بازار و ماهیت متضاد روابط اقتصادی بینالمللی تأکید دارند. به نظر اینان، وابستگی متقابل اقتصادی باید پایهای سیاسی داشته باشد که این خود باعث تضاد بین کشورها و بهکارگیری سازوکارهایی برای سلطه جامعهای بر جامعه دیگر میشود.
مارکسیستها بر نقش امپریالیزم سرمایهداری در ایجاد یک اقتصاد بازاری جهانی تأکید دارند، اما برخی از لنین پیروی میکنند که میگوید روابط بین اقتصادهای بازاری ماهیتا تضادآفرین است و برخی دیگر از «کائوتسکی» پیروی میکند که عقیده دارد: اقتصادهای بازاری (حداقل اقتصادهای مسلط) برای استثمار مشترک کشورهای دارای اقتصاد ضعیف با یکدیگر همکاری میکنند.
2 – رابطه بین تحولات اقتصادی و تحولات سیاسی.
3 – اهمیت اقتصاد بازاری جهانی برای اقتصادهای ملی (چگونه اقتصاد بازاری جهانی بر توسعه اقتصادی کشورهای دیگر تأثیر میگذارد؟ و چگونه اقتصاد بازاری جهانی توزیع ثروت و قدرت را بین جوامع ملی تحت تأثیر قرار میدهد.)
لیبرالها و مارکسیستها سنتی بر این عقیدهاند که ادغام جوامع در یک اقتصاد جهانی، عامل مثبتی در توسعه اقتصادی و رفاه داخلی است. اکثر لیبرالها تجارت را «موتور رشد» میدانند و میگویند فرایند رشد تا حد زیادی در اثر عوامل خارجی مثل جریان بینالمللی تجارت، سرمایه و فنآوری سرعت میگیرد.
مارکسیستهای سنتی بر این باورند که این عوامل خارجی با شکستن ساختارهای اجتماعی محافظهکار، توسعه اقتصادی را قدرت میبخشند.
اقتصاددانان ملیگرا در کشورهای توسعه یافته معتقدند که اقتصاد بازاری جهانی به زیان رفاه اقتصادی داخل عمل میکند. به عقیده آنان اقتصادهای پیشرفته موجب رکود اقتصادی میشوند. اختلافنظر درموردنقش بازارهای جهانی و توزیع جهانی ثروت، قدرت و رفاه یکی از مسائل مهم در اقتصاد سیاسی است. (پیشین، صص 202 – 201)
اقتصاد بازاری جهانی در دوره جدید از نظر روابط بینالمللی اهمیت فوقالعادهای یافته است و اقتصاد سیاسی بر بازار و رابطه آن با دولت تمرکز دارد.
اقتصاد بازاری تمایل به گسترش جغرافیایی و گذشتن از مرزهای سیاسی دارد، زیرا متقاضی کارگر و منابع ارزانتر، ادغام اقتصادهای غیربازاری پیرامون خود و گسترش بازار عرضه محصولات خود است.
یکی دیگر از ویژگیهای اقتصاد بازاری، تمایل به دخالت تمامی جنبههای اجتماعی در روابط بازار است، یعنی روابط اجتماعی تحت تأثیر روابط اقتصادی قرار میگیرد. در سطح ملی و بینالمللی، یک نظام بازاری تمایل به تقسیم کار بین تولیدکنندگان دارد.
اقتصاد بازاری همچنین تمایل به توزیع مجدد ثروت و فعالیتهای اقتصادی در داخل جوامع دارد و برخی افراد یا گروهها بیشتر از دیگران از این توزیع ثروت و فعالیتها سود میبرند.
بازار به تمرکز ثروت در دست گروه، طبقه یا منطقهای خاص تمایل دارد. دلایل این تمایل عبارتند از: دستیابی به صرفهجویی مقیاس، وجود رانتهای انحصاری، اثرات مزایای مثبت خارجی، بازخوردها، و مزایای فراگیری و تجربه و بسیاری از مزایای دیگر.
همچنین بازارها تمایل به انتشار نابرابر ثروت در سراسر نظام از طریق انتقال فنآوری، تغییر در مزیتهای نسبی و سایر عوامل دارند. این انتشار ثروت بیشتر به سمت هستههای مرکزی جدید و مراکز رشدی است که شرایط مناسبتری دارند.
بنابراین اقتصاد بازاری به فرآیند توسعه نابرابر در نظام ملی و بینالمللی میانجامد. اگر اقتصاد بازاری به حال خود گذارده شود، اثرات قابل ملاحظهای بر ماهیت و سازمان جوامع و روابط سیاسی بین آنها برجای میگذارد.
دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 86 |
ناشنوایی و کم شنوایی
کودکان ناشنوا وکم شنوا گرومتجانسی را تشکیل نمی دهند.
اولین دلیل آن است که آنها کودکانی هستند که تمام ویژگیهای انفرادی کودکان دیگر رادارا می باشند. ثانیا نقصی که دارند نیز جنبه فردی دارد.انها همگی از نوع اختلال شنوایی رنج می برند. اما درجه شدت این اختلال وسنی که اختلال در آن رخ داده است، نوع اختلال وعلت آن همگی هر کودک را منحصر به فرد می سازند.این تفاوتها همراه باعواملی دیگر معلمان ویژه را با مشکلات تازه ای روبه رو می سازند.
نکته ای که در این جا یادآوری آن از اهمیت برخوردار است این است که نقص شنوایی بر توانایی هوشی تاثیری ندارد. اما بدون درمانهای اولیه، این نقص می تواند بر رشد هوشی ونحوه ارتباط کودک با خانواده ودیگران تاثیر بگذارد.
تعاریف
عوامل متعددی درتعریفی که ما از نقص شنوایی به عمل می آوریم دخالت دارند. این عوامل عبارتنداز: شدت نقص شنوایی، سنی که نقص در آن رخ می دهد و نوع نقص.
شدت نقص شنوایی
شنوایی را معمولا با دسی بل (DB) که نوعی سنجش نسبی شدت صوت است اندازه گیری وگزارش می کنند. دی سی بل صفر نمایانگر شنوایی بهینه است. وجود نقص تا 26 دسی بل طبیعی است.از 26تا70 دی سی بل کم شنوا واز 71دی سی بل به بالا ناشنوا تلقی می شود.
فری سینا (1974 Frisina) در تعریفی از نقص شنوایی، ابعاد فیزیکی وآموزشی آن را چنین توصیف کرده است:
شخص ناشنوا کسی است که قدرت شنوائیش در حدی ناقص است که فهم گفتار او از طریق گوش به تنهایی و یا به وسیله وسایل کمک شنوایی و یابدون آن را بامشکل مواجه می سازد. شخص کم شنوا کسی است که قدرت شنوائیش در حدی ناقص است که فهم گفتار را ازطریق گوش به تنهایی و یا از طریق وسایل کمک شنوایی ویا بدون آن ها با مشکل مواجه ساخته اما از آن جلوگیری به عمل نمی آورد.
در جدول 7-1 شایعترین سطحهای موجود در نقص شنوایی نشان داده شده است. سه طبقه اول در حد کم شنوایی و دو طبقه آخر در حد ناشنوایی قراردارند. هر چه درجه نقص شنوایی بیشتر باشد نیاز به دریافت خدمات ویژه افزونتر می گردد.
برای اندازه گیری قدرت شنوایی باید دو بعد را در صدا مورد سنجش قرار دهیم:یکی فرکانس ودیگری شدت صوت. فرکانس عبارت است از تعداد ارتعاشاتی (ویا سیکلها) که در هر ثانیه در برابر یک موج صوتی می گیرد. هر چه فرکانس قویتر باشد میزان زیروبمی صوت بالاتر است. فرد ممکن است در شنیدن صداهایی که دارای فرکانسهای ویژه ای می باشند دچار اشکال شود.اما در صداهای دیگر چنین مشکلاتی نداشته باشد.شدت عبارت است از بلندی نسبی
جدول 7-1
شدت نقص شنوایی وتاثیرات اموزشی آنها
میزان نقص |
شدت صوت برای درک |
تاثیرات آموزشی |
کم شنوایی خفیف |
27-40 دسی بل |
ممکن است در شنیدن صداها دور با اشکال مواجه باشند ممکن است به جای مناسبی در کلاس ویا گفتار درمانی نیازمند باشند |
کم شنوایی متوسط |
55-41 دی سی بل |
گفتار مکالمه ای را درک می کنند.ممکن است نتواند از بحثهای کلاسی استفاده کنند ممکن است به وسایل کمک شنوایی ویا گفتار درمانی نیازمند باشند |
کم شنوایی متوسط و شدید |
70-56 دی سی بل |
ممکن است به وسایل کمک شنوایی، آموزشی شنیداری،وآموزشهای شدید گفتاری و زبانی نیاز داشته باشند |
ناشنوایی شدید |
98-71دی سی بل |
فقط میتوانند صداهای بلند را از نزدیک بشنوند. گاهی آنها را ناشنوا تلقی می کنند. به اموزشهای ویژه وزیاد، وسایل کمک شنوایی، وآموزشهای شدید گفتار وزبان احتیاج دارند. |
ناشنوایی عمیق |
91 دی سی بل به بالا |
ممکن است بتوانند صداها وارتعاشات بلند را درک کنند، برای پردازش اطلاعات به جای حس شنوایی برحس بینایی متکی می باشند.این افراد ناشنوا تلقی می شوند. |
یک صدا ما می توانیم سطح شنوایی یک فرد را از طریق تعیین میزان شدتی که در آن فرد صدایی را می شنود تخمین بزنیم. برای انجام این کار از دستگاهی به نام ادودیومتر استفاده می کنیم.اودیومتر وسیله ای است که میتواند صداهایی را با فرکانس وشدت از پیش تعیین شده به وجودآورد.
هنگامی که فرد صدایی را ازطریق ماشین می شنود باید پاسخ دهد.(مثلا دستش را بلند کند وسرش را تکان دهد)نقص موجود در هر گوش را جداگانه محاسبه می کنند.
سطح شنوایی فرد در جدولی به نام اودیوگرام که میزان نقص را به د سی بل در فرکانسهای نسبی نشان می دهد ثبت می شود.
ارتباط نقص شنوایی وسن
عامل دوم سنی است که نقص شنوایی در آن رخ می دهد.ناشنوایی پیش از تکلم به ان نقص شنیداری اتلاق می شودکه پیش از رشد گفتار وزبان اتفاق می افتد.
ناشنوایی پس از تکلم نقصی است که پیش از رشد گفتار و زبان رخ می دهد.ناشنوایی پیش از تکلم اغلب به مشکلات اموزشی جدی تری منجر می شود. ناشنوایی که بعد از دوره شروع رشد زبان وگفتار به وقوع می پیوندد به اندازه ناشنوایی که پیش از این دوره اتفاق می افتد جلو افتهای درسی را در مدرسه سد نمی کند.
انواع نقایص شنوایی
عامل سوم نوع نقص شنوایی می باشد. گوش مکانیسم پیچیده ای دارد ( به شکل 7-1 نگاه کنید) به صورت پیچیده ای عمل می کند. هر چند که نقایص احتمالی زیادی در کار مکانیسم و عملکرد گوش میتواند وجود داشته باشد اما ما می توانیم انها را به دو طبقه اساسی تقسیم بندی کنیم:نقایص انتقالی ونقایص حسی-عصبی.
نقص شنوایی انتقالی از شدت صدایی که به گوش میانی می رسد ویا محلی که عصب شنوایی از آن جا شروع می شود می کاهد. امواج صوتی باید از طریقکانال شنوایی به طرف پره گوش یعنی جایی که در ان جا ارتعاشات به وسیله سه استخوان درگوش میانی( یعنی استخوانهای رکابی،چکشی و سندانی، جمع آوری وسپس به گوش داخلی منتقل می شود عبور کند.جریان ارتعاشات می تواند در هر نقطه در طول این مسیر متوقف شود.مثلا جرم گوش ویا باید مشکلی می تواند کانال خارجی گوش را سدکند. پرده گوش می تواند پاره ویا سوراخ شود و حرکت استخوانها در گوش میانی امکان دارد با مانع مواجه گردد. هر نقصی که بتواند جریان ارتعاشات را مانع شود و یا از رسیدن آنها به عصب شنوایی جلوگیری کند نقایصی در انتقال صوت به وجود خواهد آورد. نقایص انتقالی بندرت قادرند نقایصی بیش از 60 تا 70 دی سی بل را در شنوایی باعث شوند. چنین نقایصی را میتوان از طریق دستگاههای تقویت کننده صدا به صورتی موثر کاهش داد.
نقایص شنوایی حس –عصبی به علت نقایص موجود در گوش داخلی ویا عصب شنوایی رخ می دهند. کار عصب شنوایی این است که محرکات را به مغز برساند. نقایص شنوایی حسی – عصبی می توانند کامل یا جزئی باشند علاوه بر این تاثیر آنها بر برخی فرکانسها ( بخصوص فرکانسهای بالا)بیش از دیگران است.
از طریق تستهای اودیومتری می توان تشخیص دادکه آیا نقص شنوایی جنبه انتقالی ویا جنبه حسی عصبی دارد. یک دریافت کننده انتقالی استخوانی توانایی جمع آوری صوت را از طریق انتقال استخوانی در مقابل انتقال هوایی بوسیله سد ساختن کانالهای حسی،عصبی اندازه گیری می کند. در حالی که دریافت کننده انتقال هوایی ، کارایی عملکرد راههای حسی – عصبی را مورد سنجش قرار می دهد.
شکل 7-2 اودیوگرام کودکی که مبتلا به نقص شنوایی انتقالی است نشان داده شده است. از طریق اودیومتر کودک توانست صداها را از طریق هوا در سطح 40 دی سی بل در همه فرکانسها با گوش دارای شنوایی بهتر(یعنی گوش چپ) بشنود.با استفاده از دریافت کننده انتقال استخوانی کودک در حدی طبیعی پاسخ داده است.توجه داشته باشید که نقص شنوایی در همه فرکانسها یکنواخت می باشد.
در شکل 7-3 ما الگوی بسیار متفاوتی را که مربوط است به اودیوگرام یک کودک مبلا به نقص شنوایی حس – عصبی مشاهده می کنیم. این کودک در فرکانسهای بالا (بیش از 1000 سیکل) نقص عمیق و درفرکانسهای پایین نقصی شدید رااز خود نشان می دهد. دریافت کننده انتقال استخوانی در این مورد به علت این که نقص در عصب شنوایی است از خود نشان می دهد. دریافت کننده انتقال استخوانی در این مورد به علت این که نقص در عصب شنوایی است ونه در ساختار گوش میانی که کار رساندن ارتعاشات صوتی را به عهده دارد دریافت بهتری را ارائه نداده است.
علل نقایص شنوایی
ترای باس(1985 ,Try bus) پنج علت اصلی برای نقص شنوایی کودکان امریکایی در حال حاضر ارائه داده است:
v ابتدای مادر به بیماری روبلا
v وراثت
v ناراحتیهای زمان بارداری وتولد
v مننژیت
v بیماریها،عفونتها وآسیبهای دوران کودکی
این عوامل 6/50 درصد علل همه موارد را توجیه می کند (شکل 7-4) شرایط دیگر مسئول 9/6 درصد نقایص می باشند. علی رغم در اختیار داشتن ابزار تشخیص پیشرفته ما هنوز نمی توانیم علت 5/42 درصد بقیه موارد را تعیین کنیم.
ابتلای مادر به بیماری روبلا
تاثیرات سوء بیماری روبلا(یا سرخجه آلمانی) بر روی جنین بخصوص در سه ماهه اول حاملگی می تواند چشمگیر باشد. هاردی(1968) گزارشی در مورد 199 کودک که مادرانشان درهنگام بارداری در جریان شیوع این بیماری در سال 1964 حامل ویروس روبلا بوده اند ارائه داده است. از این کودکان 50درصد به نقص شنوایی 20 درصد به نقایص بینایی و 35 درصد به نقایص قلبی مبتلا بوده اندک.(برخی از کودکان د رگروه اخیر با مسائل بینایی ویا شنوایی ویا هر دو نیز مواجه بوده اند).
مرکز ملی بیماریهای مسری گزارش داده است که بیماری همه گیر روبلا باعث ناشنوایی 8000 کودک شده است. نوردرن(1978 Northern) و دیگران تخمین زده اند که بیماری همه گیر روبلا در فاصله سالهای 1958تا 1964 بر 10000 تا 20000 کودک تاثیرات سوئی داشته است.
از سال 1964 بیماری روبلا به صورتی اپیدمیک رخ نداده است. کودکانی که در اپیدمی سال 1964 متولد شده اند، اینک دوره دبیرستانی خود را کامل کرده اند. بنابراین درصد دانش آموزان مبتلا به نقایص شنوایی که بر اثر روبلا به این نقص مبتلا شده اند امروزه کاهش یافته است.
وراثت
شرایط ژنتیکی زیاد ومتفاوتی میتوانند به ناشنوایی منجر شوند. انتقال این حالت را به عواملی نظیر ژنهای بارز، ژنهای مستتر وژنهای وابسته به جنسیت نسبت داده اند علی رغم این که در مورد نقش مهم وراثت توافق کلی وجود دارد، اما تعیین دقیق درصد کودکانی که ناشنوائیشان به علت وراثت است مشکل می باشد. در نمونه 55000 نفری دانش آموزانی که در شکل 7-4 نشان داده شده است فقط 5/11 درصد موارد از نقص شنوایی به وراثت نشان داده شده است. دربرآوردهای دیگر بین 30 تا 60درصد مبتلایان را به ارث نسبت داده اند.
ناراحتیهای دوران بارداری وتولد
روبلا تنها ویروسی نیست که علت تاثیر گذاشتن بر جنین به ناشنوایی منجر ی شود. تب خال ساده، اگر به دستگاه تناسلی سرایت کند، یک بیماری آمیزشی است. تبخال ساده گاه می توانند به ناشنوایی جنین منجر شده واگر ویروس در حالتی فعال باشد هنگام عبور کودک از کانال زایمانی به او منتقل میشود. این ویروس در بین جمعیت جوان به حداپیدمیک رسیده است. تخمین زده شده است که بین 20تا25 درصد جمعیت به تبخال تناسلی آلوده می باشد.
ما همچنین کشف کرده ایم که میزان وقوع ناشنوایی در نوزادان زودرس، از حد متوسط بالاتر است. وزن این نوزادان د رهنگام تولد از 5 پاوند کمتر است. زودرسی معمولا علت بروز مشکل نیست بلکه علامت آن است. علت واقعی- مانند روبلای مادر-ممکن است عاملی برای تولد زودرس باشد.علت واقعی دیگر، کمبود اکسیژن وآسیب وارده بر مغز است که ممکن است در جریان تولد زودرس نقش داشته باشد.
ناسازگاری RH علت دیگری برای ناشنوایی نوازادان تلقی میشود. موقعی که مادری RH منفی دارای کودکی با RH مثبت باشد در بدن او (مادر) نوعی پادزهر به وجودمی آید که می تواند وارد بدن جنین شده وسلولهای RH مثبت او را ازمیان ببرد. چنین وضعیتی می تواند کشنده باشد.کودکانی هم که زنده می مانند ممکن است به اختلالهای متعدد و از جمله ناشنوایی مبتلا گردند. اگر ناسازگاری RH در خلال تولد تشخیص داده شود می توان آن را در مان نمود.
بیماریهای کودکی
بیمارهای متعددی در دوران کودکی وجود دارند که می توان آنها را به نقص شنوایی مرتبط دانست. شایعترین این بیماریها، التهاب (Otitis Media) ویا عفونت د رگوش میانی است. اگر این بیماری جنبه مزمن پیدا کند و بدرستی درمان نشود نقصی در شنوایی ممکن است رخ دهد.بیماری التهاب گوش میانی (Otitis Media) بندرت به ناشنوایی شدید ویا عمیق منجر می شود اما می توان آن را تهدیدی برای شنوایی کودکانی دانست که به درمان پزشکی مناسب دسترسی ندارند.
با وجود شیوع کمتر از عفونت گوش میانی ،بیماری مننژیت نیز در بروز تعداد زیادی از ناشنوائیهای شدید وعمیق نقش دارد. مننژیت عبارت است از تورم غشاهای (Menings) مغز .وقوع ناشنوائیهایی که بعلت بیماری ممنژیت رخ می دهند اگر چه در طی قرن گذشته به میزان زیاد کمتر شده است اما همچنان عامل 5تا10 درصد همه موارد ناشنوایی شناخته شده است. به عقیده رایز (1973 Ries) بیماری ممنژیت علت 9/4 درصد ناشنوانئیهای دوران کودکی می باشد. ترای باس (1985 ,Trybus) 3/7 درصد و ورنون (1968,Vemon) 1/8 درصد موارد را به بیماری ممنژیت مربوط دانسته اند. علی رغم این که میزان شیوع بیماری ممنژیت درمقایسه با گذشته کمتر شده است. اما آنهایی که به این بیماری مبتلا می شوند علاوه بر ناشنوایی به سایر نقایص نورولوژیک شدید نیز دچار می گردند.
میزان شیوع
تعداد کودکان مبتلا به نقایص شنوایی زیادنیست. تنها در هر 1000 نفر یک کودک ناشنوا و 3تا4 کودک کم شنوا وجود دارد
حدود 25 درصد دانش آموزان ناشنوا در مدارس پناهگاهی به سر می برند. و تقریبا 50درصد به صورت تمام وقت دربرنامه های آموزشهای ویژه در مدارس عمومی آموزش می بینند. 25درصد بقیه درکلاسهای عادی جایگزین می شوندکه گاه از طرف یک متخصص زبان علامتی نیز به آنها کمک می شود.
این کودکان به مناطق جغرافیایی و گروههای اجتماعی –اقتصادی متفاوت تعلق دارند. در حدود 4 درصد موارد یکی از والدین فرد و در 4 درصد دیگر والدین هر دو ناشنوا می باشند اما وقوع ناشنوایی در بین آنها در مقایسه با جمعیت معمولی به میزان زیاد بالاتر است.
نیمرخهای رشد
در شکل 7-5 نیمرخهای رشد سه کودک به نامهای سالی،جان وبیل نشان داده شده است. تمام این کودکان10 ساله هستند. اگر چه نیمرخ انها از نظر با یکدیگر تشابه دارد اما تفاوتهای انفرادی در بین آنها به تناسب شدت نقص شنوایی وسن شروع ناشنوایی زیادترمی شود. سالی کم شنوا است جان دچار ناشنوایی بعد از یادگیری زیان است و بیل مبتلا به ناشنوایی بیش از یادگیری زبان می باشد.
نیمرخ بالایی در شکل متعلق به سالی است که نقص شنوایی متوسط و در حدود 45 دی سی بل است.همانند جان وبیل، قد،وزن وهماهنگی حرکتی سالی در حدمتوسط است.او همچنین با سن خود از نظر توانایی عقلی وپختگی اجتماعی طبیعی است. رشد گفتار سالی اندکی عقب مانده است. او در تلفظ وتولید کلمات با اشکال مو اجه است وبه گفتار درمانی نیازدارد. این مشکل زبانی بر مهارتهای خواندن سالی تاثیر بدی گذارده است اما رشد او در حساب وهجی کردن درسطح کلاس می باشد.
موقعی که سالی قرار بود برای نخستین بار از سمعک استفاده کند برنامه اموزش ویژه بیشتر بر نحوه چگونگی استفاده از ان مبتنی بود.در حال حاضریک نفر اسیب شناس گفتار وزبان سیار هفته ای یک بار به اوگفتار درمانی آموزش شنوایی ونیزدرسهایی در مکالمه وخواندن ارائه می دهد.
علی رغم این که رشد وپیشرفتهای تحصیلی سالی در حد همسالانش می باشد اما او به توجهات مخصوصی از جانب معلم کلاس نیز نیاز دارد.
سمعکهایی که از ان استفاده می کند باعث شده است که او خود را با دوستانش متفاوت احساس می کند و این می تواند در دوره نوجوانی به مشکلات منجر شود. علاوه بر این وضع شنوائیش در موقع تغییر هوا وسرماخوردگی بدتر می شود. معلمانی که از این وضع آگاهی ندارند ممکن است فکر کنند که اوعمدا به درس توجهی نمی کند د رحالی که اوواقعا نمی تواند صدای معلمان را بشنود.
نیمرخ میانی در شکل 7-5 الگوی رشد جان را که دچار نقص شنوایی شدید است نشان می دهد.اوبا شنوایی طبیعی متولد شد اما در سن 4 سالگی از هر دو گوش کم شنوایی جدی پیدا کرد. او را درطبقه ناشنوایان بعد از یادگیری زبان قرار داده اند. با وجود آن که جان از نظر توانایی جسمانی، هوش، وبلوغ اجتماعی تقریبادر حد طبیعی است اما گفتار وزبان او در صورتی طبیعی رشد نکرده است.درتست اودیومتری حتی با استفاده از سمعک او نقص شنویی معادل 75 دی سی بل را از خود نشان داد.
خوشبختانه جان توانست قبل از بروزنقص شنوایی زبان را به صورتی یاد بگیرد و از نظر پیشرفت زبان توانایی زیادی را کسب کند.این به معنای آن است که او قادر است از طریق کانال شنوایی و با استفاده از سمعک طلبی را یاد بگیرد. با وجود این نمرات خواندن وسایردروس او در سطح کلاس دوم است. نقص شنوایی جان در پیشرفت تحصیلی او به میزان زیاد تاثیر بدی داشته است اما به کمک وسایل شنوایی و گفتار درمانی و سایر خدمات آموزشهای ویژه همچنان به پیش می رود.
جان به میزان زیاد بر مهارتهای گفتار وخواندن متکی است به این علت وبه منظور استفاده هر چه بهتراز وسایل کمک شنوایی در جلو کلاس وروبه روی معلم می نشیند. جان برای پرورش مهارتهای اجتماعی ودوست یابی خود به کمک های بیشتری نیاز دارد.
نیمرخ پایین در شکل مربوط به کودکی است که دچار نقص شنوایی عمیق است
بیل ناشنوا به دنیا آمده است هرگزنتوانسته است کلامی را بشنود. وسایل کمک شنوایی اگر چه می تواند او را از صداهای محیط اگاه سازند اما نمی توانند در یادگیری گفتار وزبان انگلیسی به او کمک نمایند به علت شدت نقص شنوایی بیل- که بیش از 90 دی سی بل است در یک کلاس جامع آموزش می بیند اگر قرار باشد که او را در یک کلاس عادی جایگزین سازند به خدمات وکمکهای زیادی از طرف معلم نیاز خواهد داشت.
فهم گفتار بیل مشکل است رشد او در یادگیری زبان انگلیسی از الگوهای کودکان شنوا پیروی نکرده است.در دروسی مانند خواندن وسایر موضوعات درسی بیل در حدود چهارسال از هم سنهای خودعقبتر است.
ارتباط بیل با خانواده وهم سنهایش ونیز منابع اطلاعاتی وتجارب اجتماعیش محدود است.
در موقعیتهای اجتماعی به صورتی از خود واکنش نشان می دهد که در حدکودکان خردسالتر است.اگر قرار باشد اودر کلاس عادی جایگزین سازند برای دوست یابی به کمک نیاز خواهد داشت.
ویژگیها
رشد شناختی
مهمترین چیزی که باید درباره کودکان مبتلا به نقایص شنوایی به خاطر داشته باشیم طبیعی بودن آنهاست آنها عیبی و یا انحرافی ندارند تنها نمی توانند بشنوند. بهتر است به جای این که ناشنوایی را یک بیماری تلقی کنیم ان را امری جامعه شناسانه تلقی کنیم و جای این که بر ناتواناییهای ناشنوایان تکیه کنیم بهتر است بر تواناییهایشان تاکید ورزیم.
در سالهای اخیر اغلب معلمان در طرح ریزی برنامه های آموزشی برای این دانش اموزان به عوض تکیه داشتن بر نقص آنها بر شایستگیهایشان تمرکز داشته اند.
درباره روابط موجود بین زبان وفکر دونظریه متفاوت وجود دارد در نظریه اول این اعتقاد وجود دارد که تواناییهای ما در کاربرد زبان سطح رشد شناختی ما را مشخص می سازد.
در نظریه دوم معتقدند که شناخت یا توانایی تشکل افکاروکسب اطلاعات توانایی اساسی تری است وشناخت بنیادی را برای زبان فراهم میسازد.(پیاژه ،1970) در طولسالهای زیاد چنین تصور می شد که کودکان ناشنوا مسائل ومشکلاتی بنیادی درزمینه فراگیری مهارتهای زبانی دارا می باشند به این جهت پژوهشگران ناشنوایان را مورد مطالعه قرار دادند چنین نظریه هایی را ثابت کنند. به هر حال آنچه این پژوهشگران کشف کرده اند این است که کودکان ناشنوا لزوما نقصی در زبان ویا شناخت ندارند. علی رغم این که این دانش اموزان در زمینه فراگیری استعمال وخواندن زبان انگلیسی بامشکلاتی مواجه می باشند اما آنها اغلب در تولید وفهم زبان علامتی امریکایی خیلی مهارت دارند.زبان است واقعی که استانداردهای زبان شناسی عمومی زبانهای گفتاری را دارا می باشد.
مطالعات تجربی وجود ارتباط بین شناخت کودکان ناشنوا وتاثیراتی که زبان براین شناخت داشته است را روشن ساخته اند.ریتن هاوس (1981 Ritten house) کشف کرده است که کودکان ناشنوا در مواقعی که زبان حالتی مشخص وروشن دارد قادرند کارهای شناختی را خیلی بهتر انجام دهند.در تحقیقی دیگردانشمندی به نام (ایران نژاد، 1981) ودیگران کشف کرده اند که نوجوانان ناشنوایی که قادر به درک زبان مجازی نبودند پس از آن که آموزشهای ویژه وبازخوردهایی دریافت کردند توانستنداین زبان را درک کنند. در پژوهش سوم ایران نژاد ودیگران دریافتند که توانایی فهم زبان مجازی ورمزی به میزان زیاد به توانایی حل مسائل شناختی وابسته است. این یافته ها پیشنهاد می کنند که کودکان ناشنوا توانایی طبیعی دارند وافت تحصیلی انهادر واقع از اشکالاتی است که در خواندن ونوشتن زبان انگلیسی دارند نه از هوش آنها.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 37 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 80 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
پژوهشی در رابطه با بیمه
مبحث اول
تعریف بیمه، ارکان و اصطلاحات مهم آن
در این مبحث پس از تعریف بیمه، به ذکر مهمترین ارکان و اصطلاحات آن که همچنین دارای بیشترین کاربرد در این صنعت می باشند پرداخته و توضیح مختصری در مورد هر کدام از آنها ارائه خواهیم نمود.
گفتار اول
تعاریف
در اینجا سعی خواهیم کرد از میان تعاریف مختلفی که از سوی اندیشمندان هر رشته اعم از ادبیات، حقوق، اقتصاد، بازرگانی، آمار و... در مورد بیمه ارائه شده است، به اجمال بیمه را از منظر لغت، قانون و فن و تکنیک بیمه تعریف کرده و معنایی کلی از آن را به خواننده منتقل کنیم.
بند اول
تعریف لغوی بیمه
در فرهنگ معین آمده است که «بیمه»[1] (Insurance)[2] از کلمة «بیما» و از زبان هندی گرفته شده است و برخی نیز بر این نظرند که «بیمه» کلمهای است فارسی از ریشه «بیم» و به معنی «ترس و گریز»[3].
تعریف فرهنگستان ایران نیز از این واژه بدین ترتیب میباشد: «عملی است که اشخاص با پرداخت پولی، مسئولیت کالا یا سرمایه یا جان خود را به عهده دیگری میگذارند و بیمهکننده در هنگام زیان وی باید مقدار زیان را بپردازد.»[4]
بند دوم
تعریف قانونی بیمه
ماده یک قانون بیمه ایران مصوب اردیبهشت ماه 1316 عقد بیمه را چنین تعریف میکند:
«بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی ازسوی طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد. متعهد را بیمهگر، طرف تعهد را بیمهگذار، وجهی را که بیمهگذار به بیمهگر میپردازد حق بیمه و آنچه را که بیمه میشود موضوع بیمه نامند.[5]» که البته این تعریف خالی از ایراد نمیباشد.[6]
لذا در اینجا به تعریف بیمه از زبان حقوق فرانسه میپردازیم که ایرادات کمتری دارد:
«بیمه عبارت است از آنچنان عملی که طی آن بیمهگذار با پرداخت حق بیمه به بیمهگر که یک سلسله خطرات را قبول میکند و براساس علم آمار خسارت ناشی از آنها را جبران مینماید تعهدی به نفع خود یا برای ثالث تحصیل میکند. با این تعهد در صورت وقوع خطر موضوع قرارداد از طرف بیمهگر انجام میشود.»[7]
بند سوم
تعریف فنی بیمه
درست است که پیوند میان بیمهگران و بیمهگذاران با بستن قرارداد یا پیمان بیمه (عقد بیمه) ایجاد میشود، ولی باید توجه داشت که بیمه تنها یک رابطة حقوقی میان این دو طرف نیست. بلکه تحقق این پیوند حقوقی پیرو ضابطهها و ساختوکارهای فنی (موازین آماری و حساب احتمالها) و در گرو تحقق مشارکت گروهی و همکاری شمار زیادی از اشخاص در معرض خطر است.[8] و این امر مستلزم وجود یک مؤسسه سازمانیافته بر مبانی علمی است که تکنیک ویژهای رامی طلبد. این همان است که حدود صدسال قبل توسط یک مؤلف در فرمولی مشهور بیان شد که: «بیمه عبارت است از جبران آثار حادثه بر دارائی فرد از طریق مشارکتی که براساس قوانین آمار، سازمان یافته است.»[9]
از آن زمان به بعد پیوسته این نقش خاص بیمهگر، مبنی بر توزیع حق بیمههای جمع شده از گروه کثیر بیمهگذاران، بین آن عده که در معرض حادثه قرار گرفتهاند، یادآوری شده است. بنابراین مشخص شد که عملیات بیمهگری و معاملههای بیمهای، ظرافت و پیچیدگی ویژهای دارند که اجرای آنها مستلزم بهرهگیری بهینه از دانش ریاضی (آمار و محاسبههای فنی)، دانش حقوقی (اصول قراردادها)، دانش مالی و اقتصادی (اصول نگهداری حق بیمهها و سرمایهگذاری اندوختهها)، دانش بازاریابی، بازرگانی و دانش مدیریت است.[10]
گفتار دوم
ارکان و اصطلاحات مهم بیمه
در این گفتار از میان اصطلاحات و واژگان اختصاصی بیمه به تعدادی از مهمترین و پرکاربردترین آنها در این صنعت، که اتفاقا در بیمه هواپیما نیز به وفور مورد استفاده قرار خواهند گرفت اشاره داشته و به شرح مختصری از هر یک اکتفا می کنیم.
بند اول
بیمهگر
بیمهگر(Insurer-underwriter) شخصی است که در مقابل دریافت حق بیمه از بیمهگذار تعهد جبران خسارت و یا پرداخت وجه معینی را در صورت وقوع حادثه به عهده میگیرد. بیمهگر شخص حقوقی است که جهت انجام حرفه بیمهگری باید شرایط خاصی را که قانون تعیین میکند دارا باشد.[11] در این خصوص ماده 31 قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری مقرر میدارد:
«عملیات بیمه در ایران به وسیله شرکتهای سهامی عام ایرانی که کلیه سهام آنها با نام بوده و با رعایت این قانون و طبق قانون تجارت به ثبت رسیده باشد انجام خواهد گرفت.»
بند دوم
بیمهگذار
بیمهگذار(Assured-Insured) طرف تعهد بیمهگر است. شخصی است که با پرداخت حق بیمه جان یا مال یا مسئولیت خود یا دیگری را تحت پوشش بیمه قرار میدهد. ضمناً بخلاف بیمهگر که الزاماً باید شخص حقوقی باشد بیمهگذار میتواند هم شخص حقیقی و هم شخص حقوقی (شرکت، مؤسسه، انجمن و غیره)[12] باشد.
همچنین ماده 5 قانون بیمه مقرر میدارد:
«بیمهگذار ممکن است اصیل باشد یا به یکی از عناوین قانونی نمایندگی صاحب مال یا شخص ذینفع را داشته یا مسئولیت حفظ آن را از طرف صاحب مال داشته باشد.»
[1] - واژة «بیمه» در زبان انگلیسی (Insurance) و در زبان فرانسوی (assurance) نامیده میشود و لغتشناسان معتقدند که ریشة لاتین این واژگان انگلیسی و فرانسه (securus) به معنای اطمینان، تأمین و تضمین میباشد. (توفیق عرفانی، قرارداد بیمه در حقوق اسلام، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، سال تحصیلی 71-1370، صص 3-1)
[2] - Contract whereby a company or the state agrees to pay compensation for death, injuries , loss, etc. in return for an agreed premium.
یعنی بیمه قراردادی است که به موجب آن یک طرف یا دولت در مقابل دریافت یک مبلغ تراضی شده با پرداخت غرامت برای فوت یا صدمه بدنی یا زیان و غیره توافق کند (فرهاد معزی و محمدرضا کیهان، عقد بیمه و سیر تحولات قوانین مربوط به آن در حقوق ایران، فصلنامه بیمه مرکزی ایران، سال ششم، ش 3، پائیز 1370، ص 33).
[3] - گفته میشود این لفظ اول بار در زمان ناصرالدین شاه قاجار و در هنگام عقد قرارداد با لازارپولیاکف روسی وارد فارسی شده و علت آنهم ترجمه «استروخانه» از زبان روسی به «قرارداد بیمه» به زبان فارسی بوده است و چون «استراخ» در زبان روسی به معنای «ترس» است، قرارداد بیمه را نیز به معنی قرارداد گریز از ترس و «بیم» در نظر گرفتهاند (محمود احمدی، کلیات بیمه (خلاصه و کاربردی به همراه پرسش و پاسخ کامل)، تهران ، انتشارات محقق، چاپ اول بهار 1382، ص 13). و برای اطلاعات بیشتر ر. ک (جانعلی محمود صالحی، فرهنگ اصطلاحات بیمه و بازرگانی، «شرکت صادراتی» سازمان صنایع ملی ایران چاپ اول، 1367، صص 53 و 52) و نیز ر. ک (جانعلی محمود صالحی، حقوق بیمه، تهران، بیمه مرکزی ایران، چاپ اول، 1381، صص 68-66).
[4] - محمود احمدی، پیشین، ص 14.
[5] - برای اطلاعات بیشتر ر.ک: (ناصر رسائینیا، حقوق تجارت، ج 1، تهران، انتشارات خیام، چاپ اول، پائیز 1376، ص 93.
[6] - اولین ایرادی که در این تعریف به نظر میرسد این است که در تعریف عقد بیمه به مسائل فنی بیمهگری از جمله شخصیت حقوقی بیمهگر و اجتماع عظیم بیمهگذاران که برای امر بیمهگری لازم است به دقت توجه نشده و فقط به تعریف عقد بین دو طرف بسنده گردیده که نمیتوان به آن بیمه اطلاق نمود، زیرا اگر در مقابل بیمهگر تنها یک بیمهگذار وجود داشته باشد و قرارداد بیمه منحصر به فرد باشد اصولاً بیمهای وجود ندارد و عمل بیمهگر از نظر فنی قابل توجیه نیست و قمار تلقی میشود. همچنین این تعریف بیمههایی را که به نفع شخصی غیر از بیمهگذار انجام میشود مانند بیمه به شرط فوت را شامل نمیشود. ضمناً در تعریف فوق به یکی از انواع بیمهها که بیمه مسئولیت میباشد، به صراحت اشاره نشده است. (محمد هوشنگی، بیمه حمل و نقل کالا، تهران ، شرکت سهامی بیمه ایران، چاپ اول، بهمن 1369، صص 22 و21) همچنین برای دیدن ایرادات دیگری که به این تعریف وارد می باشد ر.ک به: (عارفه مدنی کرمانی، حقوق بیمه، تهران، نشر مجمع علمی و فرهنگی مجد، چاپ اول، 1376، صص 27-25)
[7] - ..................، شناخت انواع بیمه، فصلنامة بیمه آسیا، شمارة اول، زمستان 1375، ص 37.
[8] - بدین معنا که مؤسسه بیمه یا بیمهگر با ساماندهی و همکاری اشخاص در معرض خطر و با دریافت سهمی به نام «حق بیمه» (بهای مشارکت و تأمین خطر)، شمار زیادی از خطرها را بر پایة معیارها و موازین آماری گردآوری میکند و با سامانگری ریسکها و اعمال مدیریت و سرمایهگذاریهای سودمند، تأمین بایسته و مقدور را در اختیار بیمهگذاران و بیمهشدگان و صاحبان حق میگذارد. در واقع مؤسسه بیمه همچون مدیر علمی و فنی صندوق مشترک جامعه و جهور بیمهگذاران و بیمهشدگان بر پایة مشارکت آنان به فعالیتهای بیمهگری میپردازد. این ویژگی مشارکتی (مشارکت سازمانیافته)، نهاد بیمه را از صورت انفرادی بیرون آورده و به آن خصلت جمعی و جمهوری میدهد. (جامعة سامان یافتة بیمهگذاران). (جانعلی محمود صالحی، حقوق بیمه، پیشین، ص 87).
[9] - بیمهها، A. Chaupton و 1884، ص 347 به نقل از: روژه – بو، حقوق بیمه، ترجمة دکتر محمد حیاتی، تهران، نشر بیمه مرکزی ایران، چاپ دوم، 1378، ص 16.
[10] - جانعلی محمود صالحی، حقوق بیمه، پیشین، ص 87 .
[11] - محمد هوشنگی، پیشین، ص 23 و نیز ایرج زینال زاده، بیمه و تجارت خارجی، تهران، نشر قانون، چاپ اول، آذر 1373، ص 6.
[12] - علیرضا راشد اشرفی، مجموعه اطلاعات مورد نیاز در بازرگانی خارجی، نشر قانون، چاپ اول، تیر 1376 ، ص 51.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 170 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
بررسی میزان و نحوة گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه 2 شهر یزد
نمونه پرسشنامه
چکیده :
امروزه در سراسر جهان مسئله فراغت از جایگاه خاص برخوردار است ،پیشرفت صنعتی و اقتصادی در سال های اخیر که رفاه و آسایش بیشتری را به ارمغان آورده است و به شمار بیشتری از مردم این امکان را بخشیده است که نسبت به گذشته بخش بیشتری از اوقات خود را به امور معنوی – فرهنگی بپردازند.
در واقع نوع گذراندن اوقات فراغت بازندگی معنوی و فرهنگی هر جامعه بسیار نزدیک است همین امر ارتباط تنگاتنگ جوامع آگاه را برآن داشته تا با اجرای سیاستهای مناسب فرهنگی ،ورزشی ،اتخاذ روش تشویق آمیز و مانند اینها از هدر رفتن آن جلوگیری کند .
این تحقیق با طرح این سؤال که در دانش آموزان دختر مقطع متوسط ناحیه 2 شهر یزد اوقات فراغت خود را به انجام چه کارهایی می پردازند ؟ آغاز می شود و با هدف بررسی چگونگی نحوه ی گذراندن اوقات فراغت و نوع فعالیتهای فراغت و کم و کیف پرداختن به هر کدام از فعالیت های فراغت و تعیین علایق دانش آموزان و نیز بررسی میزان دخالت امکانات در نحوه ی گذران اوقات فراغت می باشد.
این تحقیق شامل 7 سؤال پژوهشی که میزان اوقات فراغت ،سهم والدین و همسالان، تلویزیون ، اینترنت ،موسیقی ،... ،مطالعه ی علمی و غیر علمی و نیز رضایت دانش آموزان از نحوه ی گذران اوقات فراغتشان ،خواست و انتظاراتشان از مسؤلان را می سنجد که نتایج بطور کامل در فصل پنجم آمده است .
اطلاعات این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است و در قالب جداول فراوانی ،درصدها ،نمودارها تجزیه و تحلیل شده است .
جامعه آماری نیز 120 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسط ناحیه 2 شهر یزد هستند که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پایایی تحقیق هم از طریق آلفای کرابناخ (69%)سنجیده شد.
1- مقدمه :
در سایه ی تحولات عظیم علمی و فناوری های جدید در جهان امروز پدیده ای بنام اوقات فراغت شکل گرفته است پدیده ای که از یک سو زمینه ای مناسب برای رشد ابعاد مختلف وجود آدمی و رسیدن به کمال و سعادت است و بستری مطلوب برای رشد و شکوفایی استعدادهای نهفته در درون و از سوی دیگر آبستن مشکلات جدی و جدیدی برای نسل امروز و نسل های آینده است که اگر با علم و آگاهی با آن روبرو نشویم و برنامه ای مدون و منظم برای برخورد با آن نداشته باشیم ،دچار صدمات و لطمات جبران ناپذیری خواهیم شد .
توجه به این نکته بسیار مهم است که اوقات فراغت بخش جدایی ناپذیر زندگی امروزی است که نحوه ی گذراندن آن هم ممکن است باعث سلامت ،رشد و کمال فرد شود و هم موجب کندی ،انحراف و انحطاط آدمی گردد بخصوص در دوره ی نوجوانی ،اوقات فراغت اهمیت زیادی دارد زیرا نوجوان از یک سو مایل به برقراری ارتباط با دیگران ،به ویژه همسالان است ،از یکنواختی گریزان است و در کارها و امور زندگی خود تنوع می خواهد و از سوی دیگر هنوز به پختگی کامل نرسیده است اگر نوجوان برای گذراندن اوقات فراغت ،درست راهنمایی نشود ممکن است به انجام اموری گرایش پیدا کند که آثار نامطلوبی برای او خواهد داشت .
والدین باید در داخل منزل فضایی بوجود بیاورند که نوجوان بخشی از اوقات خود را در کنار پدر و مادر بگذراند درست است که او به همسالان و دوستان گرایش بیشتری دارد ولی اگر والدین با وی ارتباط عاطفی و اجتماعی مناسب داشته باشند نوجوان با آنان هم صحبت می شود ،از گفتگو با آنان لذت می برد و در برقراری ارتباط با دیگران نیز افراط یا تفریط نمی کند از طرف دیگر چون نوجوان در طول روز در مدرسه به سر می برد و در بیرون از مدرسه نیز عمدتاً با دوستان خود ارتباط دارد ،نقش مدرسه در راهنمایی او برای گذراندن اوقات فراغت بسیار مؤثر است مدرسه می تواند فعالیت های فرهنگی و تفریحی سالم پیش بینی کند و بطور غیرمستقیم رفتارهای دینی ،اجتماعی و فرهنگی مورد انتظار را در دانش آموزان تقویت نماید بویژه در ایام تابستان که دانش آموزان از درس و بحث و تکلیف رسمی فارغ شده اند تنظیم برنامه ی مناسب برای اوقات فراغت آنان لازمه ی رشد و کمال ایشان است والدین و مربیان نباید بطور افراطی در کارهای نوجوان دقیق شوند ، ولی بررسی ،قضاوت و داوری درباره ی رفتار او و نحوه ی سپری نمودن اوقات فراغت را همیشه در نظر داشته باشند.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : مبادی تحقیق
1- مقدمه ....................................................................................................................... 1
2- موضوع تحقیق و تبیین آن ........................................................................................ 3
3- بیان مسأله مورد پژوهش (مشکل چیست؟)............................................................... 5
4- انگیزه محقق در انتخاب موضوع................................................................................ 7
5- هدف تحقیق ............................................................................................................. 8
6- ضرورت تحقیق (اهمیت مسأله مورد پژوهش).......................................................... 9
7- واژه ها و اصطلاحات این تحقیق .............................................................................. 11
فصل دوم : بررسی پیشینه پژوهش
الف- سابقه نظری تحقیق ............................................................................................... 12
تاریخچه ......................................................................................................................... 21
ب- سابقه عملی تحقیق .................................................................................................. 24
1- بررسی پژوهشهای مشابه موضوع تحقیق در جهان.................................................... 24
2- بررسی پژوهشهای مشابه موضوع تحقیق در ایران...................................................... 29
3- بررسی پژوهشهای مشابه موضوع تحقیق در محل تحقیق ......................................... 34
ج- نقد و بررسی پژوهشهای انجام شده مشابه موضوع تحقیق ...................................... 36
فصل سوم:روش تحقیق (متدلوژی)
الف- فرضیات ................................................................................................................ 37
1- تعریف فرضیه .................................................................................................... 37
2- انواع فرضیه ........................................................................................................ 37
3- فرضیات این تحقیق ............................................................................................ 38
4- سؤالات پژوهشی................................................................................................. 38
ب- جامعه آماری و نمونه گیری .................................................................................... 39
1- تعریف جامعه آماری ................................................................................................ 39
2- جامعه آماری این تحقیق ........................................................................................... 39
3- تعریف نمونه گیری................................................................................................... 39
4- انواع نمونه گیری....................................................................................................... 40
5- نمونه گیری در این تحقیق ........................................................................................ 40
ج- جمع آوری اطلاعات................................................................................................. 43
1- تعریف روش جمع آوری اطلاعات .......................................................................... 43
2- انواع روشهای جمع آوری اطلاعات ......................................................................... 43
3- روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق................................................................. 47
4- تعیین روایی روش جمع آوری اطلاعات .................................................................. 47
5- تعیین پایایی روش جمع آوری اطلاعات.................................................................... 48
د- روش تحقیق ............................................................................................................. 48
1- تعریف روش تحقیق ................................................................................................. 48
2- انواع و روش های تحقیق ......................................................................................... 49
3- نوع و روش این تحقیق ............................................................................................ 50
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
الف- تجزیه و تحلیل سؤالات چند جوابی پرسشنامه (با جدول فراوانی و درصدی و رسم نمودار ستونی) 51
ب- تجزیه و تحلیل سؤالات تشریحی پرسشنامه (با جدول فراوانی و درصدی).............. 68
ج- تجزیه و تحلیل فرضیات (با جدول فراوانی و درصدی و رسم نمودار دایره ای )...... 71
فصل پنجم: تفسیر نتایج پژوهش
1- نتیجه تحقیق.............................................................................................................. 78
الف- نتایج کلی و فرضیات............................................................................................. 78
ب- نتایج کلی سؤالات تشریحی..................................................................................... 80
2- پیشنهادات و نظرات اصلاحی.................................................................................... 82
الف- پیشنهادات محقق................................................................................................... 82
ب- استنتاج کلی از پیشنهادات پاسخ دهندگان................................................................ 83
3- مقایسه نتایج این تحقیق با پژوهشهای مشابه این موضوع........................................... 84
4- محدودیت ها و مشکلات این تحقیق......................................................................... 86
5- فهرست منابع(کتابنامه)............................................................................................... 87
6- پیوست(ضمائم)