دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 191 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تحقیق در مورد تاریخ پیامبر اسلام
محیط پیدایش اسلام
اوضاع دینی و اعتقادی قبائل عرب جاهلی : عنصر اصلی قبائل عرب جاهلی ‘شرک و بی پرستی وبه تعبیری ‘ آمیزه ای از تعدد خدایان و طبیعت پرستی بود .اعتقاد به جن ‘ارواح و پرستش ماه و ستارگان ‘بین آنها رواج داشت و بتهای آنها دارای دو بعد بود "صنم " و "وثن " * و همچنین انسان های خرافاتی بوده که در این مورد بخصوص شاید همچنان هم این مورد این قبائل ادامه داشته باشد. و انسان های که داشتن دختری برای خود را ناپسند می پنداشتند. ودر بعضی از اوقات دختران خود را زنده به گور می کردند.
نظام سیاسی حاکم بر مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
اساس بافت اجتماعی – سیاسی مردم عرب قبیله و عشیره بود .
نبود فرهنگ واحد و ایدئولوژی مشترک میان این قبیله ها ‘ نبود راه های ارتباطی مناسب ومحدودیت منابع اقتصادی سبب پراکندگی واستقرار نیافتن حاکمیت قانون و نظم سیاسی در جزیره العرب بود و در قبیله سه رکن وجود داشت : " نسب ‘ حسب و عصب "
و تنها می توان به تمدن ممتاز " سبا" و "ماراب یمن " که قبل از طلوع اسلام ازبین رفتند اشاره نمود
اخلاق نیک و بد مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
هر چند دارای خصلت های پسندیده ای همچون روحیه ساحشوری ‘وفای به عهد‘ بخشندگی و مهمان نوازی‘صراحت لهجه‘ حافظه قوی‘ نجابت‘ شرافت‘ نسب وهمتراز بودن عنایت داشت ; اما به خاطر اصالت بخشیدن به نژاد و خون ‘ افق این عنایت از قبیله فراتر نمی رفت . وهمچنین با اندکی تامل در دستاوردهای هر یک از این خوی ها پرده از استضعاف فکری و فرهنگی این سرزمین برمی دارد . زیرا جهت دار نبودن روحیه حماسی‘ در بسیاری اوقات‘ به افروختن بی دلیل آتش کینه و درگیری میان قبایل می انجامید.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
ظهور و بروز آیین های مختلف و نمادهای پرستش در طول تاریخ
صلیب شکستهswastika یکی از کهنترین وپیچیده ترین نمادها- نمادهای ما قبل تاریخی وجهانی که به جز درآفریقا وسومردرتمام آسیا وتمدن دره سند پیش از ورود آریاییان دیده شده است و پیروان آیین های جین و بودا و هواداران ویشنو vishnu از آن بسیار استفاده کرده اند. در امریکا اعم از شمالی و جنوبی قبل از ورود کلمب نمادی اصلی بود هیتیتها آنرا به کرّات بکار برده اند ،در کوزه گری سیپروسcyprus و ترویا دیده شده است،تقریباً در اروپای مرکزی وغربی و شمالی ،ایسلند و اسکاتلند،فنلاند و ایرلند پیش از مسیحیت و راهزنان مقیم انگلستان نیز این نماد وجود داشته است.
این نماد به معنی خورشید گردان،چرخ مشعشع خورشید نیمروزی،ارابه خورشید،قطب و گردش ستارگان گرد آن،چهار جهت اصلی،چهار حالت ماه،چهار باد و چهار فصل،حرکت گرد باد،حرکت چرخشی جهان،مرکز،قوه فعال متحرک ،تکثیر دوایر،و گردش چرخ حیات بکار رفته است.(کوپر1379،صص225-224)
احتمالاً این نشان واره شکل ساده انسان نیز هست با دو پا ودو بازو. ویا اتحاد نرینه و مادینه یا دو چوب آتش زنه و حرکت چرخشی چرخ آتش.
این نماد هم درکنار ایزدان وهم درکنار ایزد بانوان هر دو ظاهر می شود. وجودش همراه با اصل مؤنث این حدس را به ذهن متبادر می سازد که مظهر چهار راهله قمر است،اما دراصل تداعی گر نمادهای مولد و شمسی مانند،شیر،قوچ،آهو،اسب،پرندگان و نیلوفرآبی است. این نماد درمحرابها،حرکت های نمایشی،جامه های مذهبی،خاکستردان های جسد،سبوها ،ظروف ،کوزه ها ، سلاح ها،سپرها،لباس ها و سکه ها دیده شده است. همینطور روی چرخهای نخ ریسی ،جایی که احتمالاً محل حرکت چرخشی دوک نخ ریسی را نشان می دهد. این نماد به دو صورت،که نمادهای نرینه و مادینه ،شمسی و قمری ،حرکت عقربه های ساعت و حرکت عکس آن ،و نیز دو نیمکره ،نیروهای آسمانی وجهان زیرین ،خورشید طالع و بهاری ،خورشید نازل و پاییزی را نشان می دهد.(کوپر،1379،ص246)
آنگونه که ازشواهد پیداست سابقه زیست ایرانیان باستان از000/100 سال بیشتر تجاوزمی کند.
آن مردمان به طور کامل به خدای یگانه معتقد نبودند وبه تدریج وبا ظهورزرتشت به پرستش خدای یگانه روی آوردند یعنی با ظهوری به یکتاپرستی گرویدند.لیکن دانشمندان ومحققین چنین نظر می دهند که :
(مردم فلات ایران که درابتدا بصورت روستایی زندگی می کردند طبیعت را ستایش می کردند وبرای هرکدام ازمظاهرطبیعت خدائی قائل بودند، خدایانی مانند:آسمان،خورشید،ماه،ستاره،آب،خاک).
آنان خدایانی معنوی را نیز می پرستیدند ازجمله:عدل،انصاف،مهر،صلح، خرد،وجدان.
خدای درجه اول آنان خدای آسمان بود،" اهورامزدا " " خدای دانا " که با اهریمن می جنگید برای رستگاری انسانها . خدای درجه دوم آنان " میترا " یا " مهر " بود که مظهر خورشید بود.
مهر خدای چراگاه های پهناور و نگهدارنده ستون های خانه ها بود.
همچنین خدای دیگری نیز ستایش می شد بنام " آناهیتا " که مظهرآن ستاره ناهید بود.
یکی دیگرازاعتقادات انسان روستانشین ماقبل ازتاریخ ایران که اهمیت درجه دوم داشته " توتم پرستی " بوده است .که هرطایفه به یک نوع حیوان یا گیاه که آنها را سرمنشأ قدرت وخیروبرکت می دانستند معتقد بودند.
البته اعتقاد به طبیعت توسط زرتشت دراوستا منعکس شده است. ازجمله مهروآناهیتا که از دوران ماقبل تاریخی به زرتشت رسیده وهم پس ازاو ازطریق اوستا برجای مانده ودرسراسر تاریخ باستان نیزستایش می شده است.دین عامه مردم ایران دردوره باستان عملاً همان آئینی بود که درکتب "ودا " ملاحظه می شود.یعنی اکثرخلایق قوای طبیعت را می پرستیدند وآنها را " دیو " می گفتند وآنها تجسم نیروهای طبیعی اند مانند: آفتاب وماه وستارگان وخاک وآتش وآب وباد.(بدنبال روشنائی،1365،ص92)
ایرانیان قبل اززرتشت را مجوس می گفتند و عقایدشان بیشتربردوگانه پرستی بوده است.آنان معتقد بودند که هرمزواهریمن ازخدای قدیم تری که موسوم به " زروان " است و کنایه از روزگارمی باشد متولد شده اند واین خدا وقتی حس کرد دوبچه درشکمش می جنبد پادشاهی زمین وآسمان رابرای موردیکه زودترظاهرشود نذرکرد.
بنابراین اهریمن باحیله و نیرنگش راهی یافت وقبل ازهرمزبوجود آمد.ازاینرو مستحق پادشاهی آسمان و زمین شد.پدرش گفت به مدت 9000 سال پادشاهی ازآن توست و بعد ازآن پادشاهی به هرمز می رسد.مجوسها مدعی شده اند که تمام خیروخوبی وروشنائی راکه هرمزمنتشر می کرد اهریمن تباه می کرد،و بین آن دو جنگ بود.
نام این دو خدا دلالت واضحی دارد که نظریه وعقیده به خدا طبقه ودوره به دوره گشته تا ازصورت تجسم به صورت روحانیت وپاکیزگی درآمده است.زیرا هرمزمأخوذ از " اهورا " است که به معنای بزرگ وسرور و "مازداو" به معنای حکیم وداناست و" اهریمن " مأخوذ از " انگره یا انکرو " است که به معنی بد می باشد .اما بعد از کلمه " اورمزد " مرادف روح القدس شده و کلمه " اهریمن " روح شروبدی وآزاروفساد گردیده است.
به عقیده زرتشت خوبی ونیکی همیشه پیروز وبدی مغلوب وعمرش محدود است.(همان،ص94)
دسته بندی | برنامه نویسی |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی
سلسله مادها
(708-550 قبل از میلاد)
مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. اینکه بطور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان، مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله های ماد 6 تا بودند که از این میان «پارتاکن ها» جنگجو و دلیر بودند و بر عکس آنها مغ ها، صلح جو و آرام. شش قبیلة مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها می توانستند به راحتی بر آنها تسلط داشته باشند.
مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آن ها را بر عهده گرفت. در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد. دیگر پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:
فرورتیش (655-633 قبل از میلاد)، هووخ شتر (633-585 قبل از میلاد)، ایخ توویگو (585-550 قبل از میلاد).
سرانجام پارسی ها به فرماندهی کوروش سپاه ایخ توویگو را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید. از پادشاهان ماد کتیبه و دست نوشتة مستقلی بدست نیامده. آنچه دربارة مادها می دانیم از میان کتیبه های بابلی و آشوری استخراج شده است.
دیااکو (دیوکس)
(708-655 قبل از میلاد)
قبیله های مادها شش قبیله بودند که هیچگاه با هم اتحادی نداشته و زیر سلطة آشوریها بودند. مادها توسط آشوریها زمانی طولانی استثمار شدند. سرانجام یکی از بزرگان مادی به نام دیااکو که مقام قضاوت را در میانشان بر عهده داشت، قبایل شش گانه را با هم متحد کرد و اولین دولت مادها را بنیان نهاد. بعد از مدتی دیااکو از کار قضاوت کناره گرفت. بعداز آن دزدی و نا امنی همه جا را فرا گرفت و مادها از وی خواستند تا ریاست را بر عهده بگیرد. دیااکو بعد از اینکه اختیارات تام از آنها گرفت ریاست قبیله اش را بر عهده گرفت. وی ابتدا سربازانی برای حفاظت خود و خانواده اش استخدام کرد سپس در دامنه کوه الوند، شهری بنام اکباتان که همان همدان امروزی (هگمتانه) است را ایجاد کرد. و آن را پایتخت خود قرار دادند، او هفت دیوار که هر کدام یک رنگ داشت در اطراف همدان ایجاد نمود. برجهای دیوارها طلایی رنگ بودند. دوران پادشاهی دیااکو با پادشاهی «سناخریب» سلطان آشوریها مصادف بود. سناخریب که سرگرم جنگ با عیلامی ها و بابلی ها بود به مادها توجه ای نداشت.
از طرفی بدلیل طبع آرامی که دیااکو داشت، با دادن باج و خراج سرزمینش را از حملة آشوریها محفوظ نگاه می داشت.
از کارهای مهم دیااکو متحد کردن قبیله های شش گانة مادها بود. علاوه بر آن به آبادانی شهرها و مناطق مختلف سرزمینش همت گماشت و از میانشان به جمع آوری سپاه مشغول شد تا در صورت لزوم بتواند با دشمنانش جنگیده و آنها را نابود کند. او می خواست دشمن اصلی مادها یعنی دولت آشوری را نابود کند ولی قبل از اینکه بتواند کاری انجام دهد دار فانی را وداع گفت.
در واقع نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند آریائی ها بودند. آنها حدود 3500 سال پیش به این سرزمین آمدند و در دشتهای سرسبز و سرزمینهای آباد کوهستانی مسکن گزیدند. از آن زمان سرزمین ما، ایران نامیده شد، آریائی ها چند دسته بودند که یکی از آن دسته ها مادها بود. مادها در غرب و شمال غربی ایران ساکن شدند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 9 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
تحقیق در مورد هنر بین النهرین
تمدن بین النهرین و ایران باستان
بین النهرین منطقه ای است در آسیای غربی در امتداد رودهای دجله و فرات که از جنوب به شمال – از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان – و از شرق به غرب – از فلات ایران تا صحرای شام امتداد دارد. نواحی مرکزی بین النهرین روزگاری به واسطه وجود شبکه بسیار وسیع و غنی آبهای طبیعی بسیار حاصلخیز بوده است لیکن پس از سپری شدن هزاران سال و تغییرات جوی و جغرافیایی ، اکنون اغلب زمینهای این منطقه بایر و کم آب است.
بین النهرین مهد تمدن بشری
در مطالعات تاریخ جهان باستان مکرر به منابعی بر می خوریم که از شرق نزدیک و بین النهرین به عنوان مهد تمدن بشری یاد کرده اند. این عقیده مبتی بر قراینی است که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم
الف: ابتدایی ترین و بهترین آثار کهن به دست آمده از کشاورزی نظام یافته – که نشانه زندگی گروهی و اجتماعات بشری است- در این منطقه یافت نشده است.
ب: ابزارسازی و دانش استفاده از فلزات از عواملی است که بنیان اقتصادی و توان فنی جوامع اولیه رانشان می دهد. سومریها (اولین اقوام تشکل یافته و قدرتمند منطقه بین النهرین) اولین قومی بوده اند که به فن استفاده از فلزات آگاهی داشتند. هیچ کس نمی داند که آنها چگونه شیوه استخراج فلزت را فرا گرفته اند. لیکن مسلم است که نخستین بهره گیری از فلزات در بین النهرین صورت گرفته است.
ج- خط و نوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشری در طول تاریخ دانست چرا که نوشته ها مجرای انتقال اطلاعات و ثبت و ضبط تاریخ هستند. از سوی دیگر ظهور خط در یک جامعه کهن خود نشانه ای است از رشد فکری و علمی و فرهنگی مردم آن اجتماع. سومریان با اختراع «خط میخی» دوره ای راآغاز کردند که به عنوان «آغاز خط نویسی» شهر دارد. این دوره ب نخستین سلسله پادشاهی سومر ، یعنی حدود 3000 تا 2500 ق.م مقارن بود و قدمت آن به بیش از سلسله پادشاهی مصر باز می گردد. «خط میخی» رواج خود راتا هزاره اول پیش از میلاد همچنان حفظ کرد.
* نمونه ای از خط میخی رادر کتیبه و نقش برجسته تصویر 1-3 مشاهده می کنید.
د: وجود شهرهای مستقلکه از آنها با نام دولتشهر یاد می شود نشانی از قدرت سیاسی و مدیریت شهری بوده است. در این منطقه انتقال از زندگی و اقتصاد ساده کشاورزی و روستایی به نظام پیچیده زیست و اقتصاد متمرکز شهری به سرعت انجام شد. از این رو بین النهرین بستر اولین جوامعی بود که نام «تمدن» (شهر نشینی) را شایسته خود ساخت. البته می توان شکل گیری سریع شهرهای بین النهرین را، که اغلب دارای استحکامات و برج و بارو دراطراف شهر بوده ، نتیجه اوضاع خاص سیاسی و تهاجمات مکرر نظامی دانست که از ویژگیهای اجتماعی تاریخ این تمدن است.
به رغم قراین بی شمار باستان شناسی ،نمی توان تمدن بین النهرین را به طور قطع و یقین اولین تمدن و مهد تمدن بشری اعلام کرد چرا که همواره راه برا ی اکتشاف آینده و پیشرفت دانش بشری نسبت به گذشته خود باز است. اما اجمالاً و با جرات می توان ادعا کرد که اطلاعات گرد آمده تا به امروز این احتمال را قوتی قرب بهیقین می بخشد . همین دلایل کافی است که ما باب تمدنهای باستانی را با تمدن بین النهرین بگشاییم.
سفالگری
سفالگری پیشرفته از مظاهر شهر نشینی هر تمدن کهن به شمار می رود. این صنعت از ابتدایی ترین شکل خود – یعنی ساخت ظروف از گل خام – تا نوع پیشرفته اش – یعنی کار بر روی چرخ سفالگری و کوره پز کردن مصنوعات – تحولاتی را طی نموده که با رشد فکری و تسلط فنی انسانهای سازنده آن همراه بوده است. قدمت ابتدایی ترین نمونه ظروف لین در بین النهرین به 8000 سال قبل از میلاد بر می گردد که در کشورهای کنونی ایران و سوریه یافت شده اند.
این نوع ظروف ابتدایی را درآفتاب خشک می کردند. در هزاره پنجم پیش از میلاد با ظروفی روبرو هستیم که بر روی چرخ سفالگری به طور حرفه ای و دقیق ساخته شده اند. این چرخها با پا به حرکت در می آمدند.
بیشتر ظروف مکشوف از حفاریهای بین النهرین دارای نقوش زیبای هندسی و یا نقش جانوران در قالب اشکال هندسی زیبا می باشند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 16 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تفاوت مشروطیت و انقلاب اسلامی ١٣٥٧
در آستانهی صدمین سالگرد مشروطیت که با بیست و هفتمین سال انقلاب اسلامی ایران مصادف است، جای دارد که میان ایدهها، عقاید و ادبیاتی که به مشروطیت منجر شد با آن افکار و ادیاتی که انقلاب سال ١٣٥٧ را شکل داد، مقایسه یی اساسی صورت بگیرد.
از آن جایی که، اکثریت شرکت کننده در هر دو انقلاب مهم ایران، در نهایت، قصدشان، حٌریت و عدالت و استقلال، و یا رهایی و سربلندی ملی بود، بسیاری، آن دو را ماهیتاً یکی پنداشتهاند. برخی نیز فراتر رفته انقلاب اسلامی را تکامل و ادامهی مشروطیت معرفی کردهاند.
اما به رغم وجوه مشترکی که میان دو واقعه بزرگ تاریخ ایران، به طور ظاهری دیده میشود، میتوان به جرئت ادعا کرد که عقاید و ادبیات و ذهنیتی که به مشروطیت منجر شد، با آن ادبیات و افکاری که انقلاب اسلامی را به وجود آورد، کاملا متفاوت است و درهی افتراق عظیمی، میان آن دو یافت میشود.
این نوشتهی کوتاه اشارهای به برخی از آن تفاوتهاست:
نخست این که مشروطیت نتیجهی پسین ایدههای پیشینی بود که منورالفکران و متجددان ایرانی در انتقاد از جامعهی مسلمانان، در انتقاد از دین و دولت، روحانیت و حکومت، آداب و سنت، اخلاق و نوع زندگی و روابط فردی و جمعی مردم ایران مطرح میکردند. آنها با "معیار قراردادنِ" افکار لیبرالی و عوامل ترقی جوامع اروپایی، دسپوتیسم و استبداد شرقی را بی رحمانه میکوبیدند. مذهب و روحانیت را شجاعانه و با آگاهی نقد میکردند. بدآموزیها و بداخلاقیها و جهل و خرافات و عقاید پس ماندهی رایج میان تودهی مردم را، بی هیچ واهمه یی از مردم، زیر تیغ تیز نقدهای عریان خویش قرار میدادند.
در آثار بانیان ادبیات مشروطه از آخوندزاده، طالبوف، کرمانی، صابر شاعر، نسیم شمال، و ایرج و عارف، گرفته تا جمالزاده، کسروی، هدایت و نیما... که فرزندان مشروطیت و متاثر از آن بودند، چیزی به نام تودهی خلقِ به زور عقب نگهداشته شده و یا قربانی توطئه غرب استعمارگر وجود خارجی ندارد. آنها خودِ توده ایرانی مسلمان را مسئول اصلی عقب ماندگی، بدبختی، شکست و سرشکستگیهای خویش میشناختند. در واقع امر، در نظام حکومتگری ایلی و استبدادی، در آداب و عادات دست و پا گیر، در مذهب و ذهن خرافات زده، در روح مرده و برده وار توده مسلمان ایرانی، ریشهی بیچارگیها و سرشکستگیهای ایرانی را جستجو میکردند.
آنها، در آن شریعت وطریقت و سلطنت استبدادی- قرون وسطایی ایرانی، چیزِ دندانگیری، به عنوان هویت ویژه، اصل متعالیِ اسلامی و یا خویشتن خویشِ ایرانی نمیدیدند تا در جستجویش باشند و از شوق بازگشت به هویت اصلی و یا خویشتن خویش جامعه سوزی و خود- ویرانگری کنند. هر چند، ایرانِ باستان و عصر پیش از اسلام را میستودند، اما در فکر بازگشت به آن عصر پایان یافته نبودند و چارهی کار ایرانِ ویران را در بازگشت به هیچ اصل و خویشتن و هویتی نمیدیدند. در دیدهی روشن بینان و بانیان فکری مشروطیت، چارهی مشکلات ملت و مملکت ایران، در بیداری توده از خواب قرون و اعصار، در توجه به علوم و فنون مدرن، در تعلیم و تربیت نوین، در قانون خواهی در رفع تبعیض و ستم نسبت به زنان و دختران در برابری اجتماعی، در نظام حکومتی مبتنی بر قانون و انتخابات، در حٌرّیت، میهن دوستی، و ورود به جامعه جهانی و اخذِ فرهنگِ مدرنِ اروپایی و دوستی با دنیای غرب بود.
در ادبیات مشروطیت اگر همدردی و دلسوزی بود، دلسوزی نسبت به تودهی ملت، دلسوزی نسبت به فقرِ فکری و ذهنیِ مردم بود نه فقر اقتصادی و مالی. زیرا فقر اقتصادی و ناداری را نیز زاییدهی فقر فکری و نادانی تلقی میکردند.