دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 1331 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 189 |
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مقاله بررسی تاریخ کاریکاتور در 35 صفحه ورد قابل ویرایش
تاریخ کاریکاتور
نگاهی کوتاه به تاریخ بلند کاریکاتور جهان
محمد عبدعلی
عصر باستان (یونان و رم)
برخی عناصر کاریکاتور درهنر دوران باستان قرون وسطی دیده می شود . البته در هنر این دو دوره، ما کاریکاتور را به شکل خاصی که امروزه مطرح است، نمی بینیم. با این همه استثنائاتی وجوددارند که درخور توجه اند، هرچند این موارد درآثار بعدی رو به تکامل ننهاد. مجسمه کوچک کاریکاتور امپراتور کاراکالا که درموزه اویگون نگهداری می شود، یکی از این استثنائات جالب است . در این مجسمه، امپراطور به شکل آدم کوتوله ای نشان داده شده است که زنبیل به دست درحال توزیع نان است. ازسوی دیگر، هنر کلاسیک یونان و رم از بسیار از عناصر ظاهری کاریکاتور برخوردار است، اما به این همه این آثار فاقد روح اصیل کاریکاتور است. درهنر قرون وسطی عناصر کاریکاتوری طوری با عناصر جدی درهم می آمیزد که تشخیص این دو از هم مشکل است. به طور مثال، شیطان مضحکی که سعی میکند ترازو را برای کشیدن ارواح پایین بیاورد، ازجمله آثار مقدس به شمار می رود. این صحنه بخشی ازنمای سرد درکلیسای جامع آتن را تشکیل میدهد.
یکی دیگر از نمونه های بارز درهنر یونان باستان، گرایشی است که هنرمندان این دوره درنشان دادن اشکال و گونه های مضحک و بی تناسب نشان می دهند. البته طبق نظر تاریخ نویسان این گرایش عکس العملی نسبت به هنر کلاسیک بوده است. با آن که منظور از خلق این آثار نمایش جنبه ی خنده دار بودن و ضعف موجود انسانی بوده ولی واقعاً نمی توان این آثار راکاریکاتور به حساب آورد. بنابراین، درهنر عصر باستان، عناصری دیده می شود که درپیدایش کاریکاتور موثر بوده اند. این عناصر برخی فراموش شده و برخی جنبه جهانی یافته و در دوران های بعد به ویژه عصر رنسانس درمسیر اصلی هنر اروپا قرار گرفته اند. بهترین نمونه از این عناصر، گرایش هنرمندان به کشیدن انسان به شکل های حیوانی و ترکیب شکل انسان با حیوان است. افسانه حیوانات از دیرینه ترین آثار ادبی است که قدمت آن از مصر باستان تاکنون ادامه داشته است. در پاپیروس های مصری به جا مانده تعدادی ازحیوانات در حال انجام کارهای انسانی نشان داده می شوند. برخی از شکل های مرکب انسان و حیوان برروی سنگ های قیمتی و گوهر آلات دیده می شود. اکنون این اشکال دیگر جنبه احترام آمیز ندارند، بلکه گونه هایی هزل گونه و خیالی به شمار می روند. همچنین دردوره های رم باستان، موضوع آدم های کوتوله به گونه ای مورد علاقه و توجه هنرمندان واقع شده بودکه درحدود چهارپنجم تصاویر و آثار مضحک و خنده دار را شامل می شد. اما این امر به هیچ وجه به این معنی نیست که دنیای کلاسیک کوتوله ها همه ویژگی های هنر مدرن کاریکاتور را دارا بوده است.
باید توجه داشت مقصود هنرمند دردوران باستان از عناصری که امروزه خنده دار و کمیک به نظر می آیند، خلق آثاری درارتباط با زندگی افراد جامعه نبوده است، بلکه این آثار بیشتر جنبه مذهبی، تزئینی و خنده دار داشته اند و فاقد شخصیت قوی و بنیادی بوده اند.
قرون وسطی
پس از دوران هنر روم ویونان باستان، به عصر هنر قرون وسطی می رسیم که شامل آثاری از قرن دهم میلادی به بعد است. دراین صورت پا به عصری می گذاریم که عنصریک پارچه و منحصر به فرد مسیحیت آن را فراگرفته است. دوره ای که موضوعات سنگین و عالی کاملاً با مطالب مضحک و مسخره آمیخته می شود. دراین دوره تجاوز موضوعات مسخره آمیز و ظنز آمیز به حریم هنر مقدس به هرشکلی مردود است. اموری مانند سرستون ها در وزالی که سنگین ترین وقایع کتاب مقدس را با موضوعات خیالی و تفننی ادغام کرده مورد تحریم قرار میگرید. میمونی در حال نواختن ویلن و الاغی که کتابچه نت موسیقی را بین سم های خود درمقابل او گرفته، موضوع یکی از این سرستون هاست. به واقع، با وجود فشارهای زیاد، مذهب قرون وسطی هیچ گاه به طور کامل موفق نشد از ترکیب عناصر سنگین با مطالب خنده دار و مضحک و تفننی جلوگیری نماید.
تصاویر ترکیبی انسان و حیوان درهنر قرون وسطی در هیئت اجنه غالباً ترسناک و جدی هستند و به شکل نیم خدایانی جنگلی ظاهر می شوند. دراین دوران به مراتب بیشتر باعناصر سمبلیک و اشارات ضمنی روبه روییم. سرانجام اختراع چاپ درقرن پانزدهم نقطه تحولی برای ارائه اشکال تمثیلی و کنایه دار می گردد. نخستین کاریکاتورهای سیاسی با اولین چاپ «رقص مرگ» هیجان تازه ای را ایجاد میکند. همچنین یک اثر هزل آمیز حکاکی شده برروی چوب به نام «عکس بازی سویسی»(1499) جاه طلبی های سیاسی فرانسه را درایتالیا به نقد می کشد. این اثر، پاپ و امپراطور و پادشاه فرانسه و انگلستان رادرحال بازی وروق نشان می دهد، درحالی که سرباز کوچک سویسی درزیر میز اشیاء به هم ریخته راجمع و جور میکند. دراین اثر کنایه به شکلی ارائه شده که برای بیننده امروزی کاملاً به هم ریخته را جمع و جورمی کند. دراین اثر کنایه به شکلی ارائه شده که برای بیننده امروزی کاملاً قابل فهم است. به این ترتیب چاپ سبب بخشیدن جنبه دنیوی و مادی به هنر تمثیلی شد. به علاوه این صنعت توانست برای اولین بار این نوع آثار را از خلوت برخی آدم ها به عرصه ی اجتماع بکشاند و هنر را از آزادی برداشت برخوردار نماید.
مجسمه سازی برجسته برروی سطوح.
فرانسه
گسترش و تکامل کاریکاتور درقرن نوزدهم به دو لیل عمده بود: یکی پیوستن و اتحاد کاریکاتور با روزنامه و دیگری ابداع چاپ سنگی. دراین عصر، دیگر تصاویر طنز آلود و کنایه دار به شکل ورق های جدا و منفرد دیده نمی شود، بلکه آن ها تصاویر روزنامه ها و مجلات هفتگی را به خود اختصاص می دهند. به علاوه ابداع چاپ سنگی در1798 برای طراحان بزرگ و با استعدادی چون دمیه این امکان را فراهم آورد تا از شکل و رنگ که می توانست به مقدار زیاد به سرعت تکثیر شود، بهره ببرند. اکنون این فرانسه است که خط کاریکاتور را مشخص میکند نه انگلستان و دراین میان دمیه شاخص ترین کاریکاتوریست اواسط این قرن است .
با این همه کاریکاتوریست های فرانسوی می بایست تا انقلاب ژوئیه 1830که به آن ها آزادی عمل کامل داده شد، صبر می کردند. حکومت لوئی فیلیپ ازنظر بسیاری عصر طلایی طنزترسیمی بود. مطبوعات تا مدت زیادی از آزادی کامل برخودار بودند، هرچند دمیه به خاطر نشان دادن لویی فیلیپ به شکل آدم غول مانندی که درخوردن و آشامیدن افراط میکند درطرحی به نام «کاریکاتور» د رسال 1832 زندانی شد. اما پس ازآنکه از 1835 قوانین سانسور به اشاره صریح افراد و موسسات خاص را ممنوع کرد، کاریکاتور از لحاظ جنبه سیاسی محدودتر اما زیرک تر و لطیف تر شد. دیمه به هرماه ناشر جسورش شارل فیلیون که خود نیز کاریکاتوریست بود، رژیم قلابی و فاسد لویی فیلیپ را بی رحمانه آماج حملات خود قرار داد. فیپون تصویر مشهور و متوالی خود را که چهره پادشاه درآن به تدریج تبدیل به گلابی می شود را ابداع نمود. «گلابی» درزبان فرانسه به سربزرگ و چاق و احتمالاً صاحب احمق آن اطلاق می شود. لویی فیلیپ شاه فرانسویان خوانده شد و در 4 نوامبر همان سال «لاکاریکاتور» روزنامه طنز آمیزی که موسس آن شارل فیلپون بود، به چاپ رسید. فیلپون بود به چاپ رسید. فیلپون که به حق پدر کاریکاتور مدرن سیاسی محسوب می شود، در1806 در لیون چشم به جهان گشود. او که یک جمهوری خواه بسیار معتقد بود عازم پاریس شد و چون در فن چاپ سنگی نیز مهارت تام داشت با محافل هنری و هجونگاران پیشرو تماس برقرار کرد. نخستین تصویر طنزآمیز فیلپون که درنشریه اش به چاپ رسید لحن و گرایش این جریده را آشکار ساخت . این نشریه نخستین هفته نامه سیاسی-طنزآمیز به معنای امروزی کلمه بود، چرا که به طور منظم انتشار می یافت و دارای تجزیه ای ثابت بود که گرایش آشکاری داشتند. گفته شده که این نشریه به صحنه جنگ های فیلپون با فیلیپ تبدیل شده بود.
فیلپون درشماره 28 آوریل 1831 این نشریه نوشته است: «کاریکاتور پیوسته آئینه وفادار عصر پراستهزای ما، یاس های سیاسی، ادا و اصول و تظاهرات و نمایش های مذهبی، سلطنتی و با میهن پرستانه بوده و هرگز نیز به غیر این نخواهد بود...» قطع امید و آرزو ناکامی ای که براثر شکست حزب پیشرو و پیروزی طرفداران سنت تشدید شده بود، به مرور د رانتشار نشریه «لاکاریکاتور» به روشنی آشکار می شد. هنگامی که تصویر، «درازگوشی حامل اشیای متبرک» درشماره 58 این نشریه انتشار یافت، فیپلون به سومین محاکمه خود و توزیع کننده نشریهاش به دوازدهمین بار توقیف نشریانش رسیده بودند. فیلپون که تعدد توقیفها و جرایم امانش را بریده بود. به ناچار به توسعه تولید خود پرداخت. او در اول دسامبر 1832،مجله «شاریواری» را بنیان نهاد. او نوشت: پس فردا، نخستین شماره «شایواری» به چاپ میرسد… توجه دارید که چه امتیازاتی از رقم بیشمار نقاشیهایی که برای ما ارسال خواهد شد، به دست خواهد آمد و انتخاب کارهایی که با جنبه سیاسی نشریه کاریکاتور مناسباند، برای ما تا چه اندازه آسان خواهد بود… به این ترتیب آرمان جدید نشریه به آن اجاره داد تا از دگرگونیهای سال 1848 جان سالم به در ببرد و با موفقیتی با ثباتتر روبهرو گردد.
دومیه، گرانویل، تراویه، دکام، شارله، فورد، بوکه، دسپره و دیگران همه از کسانیاند که به منظور حمایت از اقدام فیلپون گرد او را گرفتند. همگی این افراد، حتی کم اهمیتترین آنها، مردانی پراستعداد بودند که به ویژه به تعهد سیاسی خود کاملاً آگاهی داشتند. اما به هر حال در این بین دمیه از برجستهترین چهرههای روزگار خود و پس از آن بود.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
تاریخ ادبیات فارسی معاصر
ادبیات فارسی یا پارسی معاصر به ادبیاتی گفته میشود که به زبان فارسی نوشته شده باشد. ادبیات فارسی تاریخی هزار و صد ساله دارد. شعر فارسی و نثر فارسی دو گونه اصلی در ادب فارسی هستند. برخی کتابهای قدیمی در موضوعات غیرادبی مانند تاریخ، مناجات و علوم گوناگون نیز دارای ارزش ادبی هستند و با گذشت زمان در زمره آثار کلاسیک ادبیات فارسی قرار گرفته اند.
آوازه برخی شاعران و نویسندگان ایرانی از مرزهای ایران فراتر رفته است. شاعران و نویسندگانی نظیر فردوسی، سعدی، حافظ شیرازی، عمر خیام و نظامی شهرتی جهانی دارند. در میان چهرههای شناخته شده ادبیات معاصر فارسی در جهان می توان به صادق هدایت در داستان و احمد شاملو در شعر اشاره کرد.
ادبیات ایران پیش از اسلام
پارسی باستان
زبان پارسی باستان نیای زبان فارسی امروزیاست و در تقسیمبندی زبانشناختی یکی از زبانهای شاخهٔ غربی زبانهای ایرانی باستان محسوب میشود. پارسی باستان چنان که از نامش بر میآید زبان قدیم پارسیان بودی و بسیاری از کتیبههای شاهان هخامنشی به این زبان نوشته شدهاست. پارسی باستان با زبان اوستایی و به تبع آن زبان سنسکریت خویشاوندی نزدیکی میدارد.
آثار به این زبان
آثار بهجا مانده از این زبان به خط میخی هخامنشیاست که از قرن ششم تا قرن چهارم پیش از میلاد تحریر شدهاند. البته یک نمونه کتیبه هم در نقش رستم یافت شدهاست که به نظر میآید به زبان پارسی باستان است ولیکن به خط آرامی نوشته شدهاست و احتمال میرود که بعد از دورهٔ هخامنشی تحریر شده باشد. تنها چند واژه از آن تا کنون خوانده شدهاست.[۱]
نمایی از دستور زبان
در این زبان سه جنس مذکر و مؤنث و خنثی و سه شمار، مفرد و مثنی و جمع هست و کلمه با توجه به نقش نحوی آن صرف میشود.
پارسی میانه
زبان پارسی میانه یکی از زبانهای ایرانی میانهٔ غربیاست که بنا به تعریف از اوایل دوران اشکانی تا صدر اسلام رواج میداشتهاست. خاستگاه این زبان که فرزند پارسی باستان به حساب میآید پارس بود. در دوران اشکانیان پارسی میانه زبانی محلی بود و از پهلوی اشکانی تأثیر زیادی پذیرفت تا اینکه در زمان ساسانیان زبان رسمی شاهنشاهی شد. کتیبهها و اسناد ساسانیان و بسیاری از کتابها به این زبان نوشته میشد. با بر افتادن ساسانیان و تا چند سده پس از اسلام همچنان تولید اثر به این زبان ادامه داشت. گرچه عملاً زبانی نیممرده محسوب میشد.
این زبان یا یکی از گویشها یا زبانهای بسیار نزدیک به آن، پس از تحول و آمیختگی با لهجهها، گویشها و زبانهای خویشاوند نزدیک و همچنین واردشدن وامواژهها، فارسی نو را به وجود آوردهاست. بنا بر این جای تعجب نیست که شباهتهای فراوان چه از نظر واژگانی و چه از نظر دستوری میان این دو زبان وجود دارد. در واقع تحولی که از پارسی باستان تا پارسی میانه اتفاق افتادهاست بسیار عظیمتر از تحولیاست که از پارسی میانه تا پارسی نو رخ دادهاست.
پهلوی در مقابل پارسی میانه
زبان پارسی میانه را در متون کهن پارسی نو پهلوی خواندهاند. این نامگذاری چندان دقیق نیست. کلمهٔ پهلوی به معنی منتسب به پهلو است که خود صورتی از واژهٔ پارت است. از میان زبانهای ایرانی میانه که در ایران رواجی کمابیش میداشتهاند پس از پارسی میانه (که نزد خود گویشوران آن زبان پارسی خوانده میشد) زبان پهلوانی که آن را گاه پهلوی اشکانی میخوانند شهرت بیشتری میداشتهاست. یعنی در زمان ساسانیان زبان پارسیگ (=پارسی میانه) در تقابل با پهلوانیگ/پهلویگ (=زبان پارتی) مطرح بود. با رواج پارسی نو (پارسی دری) پارسی برای اشاره به پارسی دری به کار میرفت، بنابراین برای تمییز دادن پارسی میانه از پارسی نو پهلوی را بر زبان پارسی میانه اطلاق کردند. از آنجا که پهلوی اشکانی در آن زمان زبانی مرده محسوب میشد این نامگذاری مشکلی ایجاد نمیکرد.[۱]
امروزه هم همچنان کمابیش پهلوی برای اشاره به پارسی میانه استفاده میشود و گاه منظور از آن نوع خاصی از پارسی میانهاست که در کتابهای زرتشتی به کار رفتهاست (در تقابل با زبان پارسی میانهای که بعضی آثار مانوی به آن نوشته شدهاست). اصطلاحهایی چون پهلوی ساسانی نیز گاه به کار میرود. برای اشاره به زبان اشکانیان معمولاً از اصطلاح پهلوی اشکانی یا پارتی استفاده میشود.
حمله اعراب
پس از حمله عرب سیر ادبی ایران تا پیدایش نخستین سلسلههای ایرانی متوقف ماند. در زمان طاهریان (۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) شاعری به نام حنظله بادغیسی (ف.۲۲۰) ظهور کرد. در عهد صفاریان محمد بن وصیف و فیروز مشرقی و ابوسلیک گرگانی به سرودن شعر پرداختند.
سامانی
در دوره سامانی شعر و نثر پارسی هر دو راه کمال سپرد. در شعر شهید بلخی، رودکی سمرقندی، ابو شکور بلخی، ابو الموید بلخی، منجیک ترمذی، دقیقی طوسی، کسائی مروزی، عماره مروزی. در نثر رساله در احکام فقه حنفی تصنیف ابوالقاسم بن محمد سمرقندی، شاهنامه ابو منصوری، کتاب گرشاسب و عجائب البلدان هر دو تالیف ابو الموید بلخی، ترجمه تاریخ طبری توسط ابو علی بلعمی، ترجمه تفسیر طبری توسط گروهی از دانشمندان، حدود العالم (در جغرافیا)، رساله استخراج تالیف محمد بن ایوب حاسب طبری پرداخته شد.
آل بویه
در دوره آل بویه منطقی رازی و غضایری در شعر نامبردارند و در نثر دانشنامه رازی علائی و رگشناسی به قلم ابن سینا پرداخته شد و ابوعبید جوزانی بخش ریاضی دانشنامه را به رشته تحریر درآورد و قصه حی بن یقظان به فارسی ترجمه و شرح شد.
غزنویان
در دوره غزنوی فردوسی، عنصری، عسجدی، فرخی سیستانی و منوچهری شعر پارسی سبک خراسانی را به کمال رسانیدند و ابو نصر مشکان نویسنده مکتوبات درباری سبکی بدیع در نثر پدید آورد.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان
در زمان سلجوقیان و خوارزمشاهیان شاعران بزرگ چون اسدی، ناصر خسرو، قطران، مسعود سعد، عمر خیام، معزی، انوری، خاقانی، نظامی، ازرقی، ادیب صابر، رشید وطواط، ظهیر فاریابی، جمال الدین اصفهانی، مجیر بیلقانی، ابو الفرج رونی، سید حسن غزنوی، عبدالواسع جبلی، سنایی، عطار، مختاری غزنوی، عمعق بخاری و جز آنان ظهور کردند.
در نثر نمایندگانی مانند نظامالملک نویسنده سیاست نامه، امیر کیکاووس مولف قابوس نامه، محمد بن منور نویسنده اسرارالتوحید، عطار نویسنده تذکرهالاولیاء، گردیزی مولف زینالاخبار، ابوالفضل بیهقی نویسنده تاریخ بیهقی، راوندی نویسنده راحه الصدور، غزالی مولف کیمیای سعادت، نصرالله بن عبدالحمید مترجم کلیله و دمنه، نظامی عروضی مولف چهار مقاله، رشید و طواط نویسنده حدائق السحر، حمیدالدین نویسنده مقامات حمیدی، زینالدین اسماعیل مولف ذخیره خوارزمشاهی (در طب) ظهور کردند.
حمله مغول
حمله مغول با همه قوت و صلابت خود نتوانست از ادامه علوم و ادبیات بکاهد. در این دوره سعدی نویسنده بوستان, گلستان و غزلیات، مولوی صاحب مثنوی معنوی و غزلیات شمس، محمود شبستری صاحب مثنوی گلشن راز ، کمال اسماعیل، همام تبریزی، اوحدی مراغهای گوینده جام جم، امیر خسرو دهلوی، خواجوی کرمانی، ابن یمین، سلمان ساوجی، و حافظ شیرازی، در شعر پدید آمدند.
تیموریان
دوره تیموریان دنباله دوره مغول محسوب میشود. در عهد تیموری جامی شاعر ظهور کرد. در عهد مغول و تیموری نویسندگانی ارجمند برخاستند, مانند عطا ملک جوینی مولف تاریخ جهانگشا، منهاج سراج مولف طبقات ناصری، ابوالشرف ناصح گلپایگانی مترجم تاریخ یمینی، رشید الدین فضلالله مدون و جامع جامع التواریخ، شهاب الدین عبدالله نویسنده تاریخ وصاف، حمدالله مستوفی نویسنده تاریخ گزیده، حافظ ابرو مولف زبده التواریخ، نظامی شامی نویسنده ظفر نامه، میر خواند مولف روضه الصفاء (همه در تاریخ)، عوفی نویسنده لباب الالباب و جوامع الحکایات، دولتشاه مولف تذکره الشعراء، محمد بن قیس نویسنده المعجم (در ادب و انواع آن)، نصیرالدین طوسی نویسنده اخلاق ناصری و اساس الاقتباس، جلال الدین دوانی نویسنده اخلاق جلالی، حسین واعظ نویسنده اخلاق محسنی و انوار سهیلی (در اخلاق و فنون و حکمت).
صفویان
در دوره صفویان نثرنویسانی مانند خواند میر نویسنده حبیب السیر، ابن بزاز نویسنده صفوه الصفاء، حسن بیک روملو مولف احسن التواریخ، اسکندر منشی مولف عالم آرای عباسی، احمد بن نصرالله نویسنده تاریخ الفی، محمد یوسف بن شیخ مولف منتخب التواریخ، ابوالفضل ابن مبارک مولف اکبر نامه (در تاریخ)، ظهور کردند و در شعر محتشم کاشی، عرفی، صائب، بابا فغانی، هاتفی، هلالی، اهلی، وحشی، کلیم، نامبردارند.
افشاریان و زندیان
در دوره افشاریان و زندیان گویندگانی مثل هاتف و پسر او سحاب، مشتاق، عاشق، لطفعلی بیک و آذر بیگدلی معروف شدند.
قاجار
برخی شاعران و نویسندگان در دوره قاجار بازگشت به سبک قدیم (سبک خراسانی) کردند و شاعرانی مانند مجمر، صبا، وصال، قاآنی، فروغی بسطامی، سروش، محمود خان ملک الشعراء شیبانی و جز آنان نماینده این سبکاند. در نثر رضاقلی هدایت مولف مجمع الفصحاء متمم روضه الصفا و ریاض العارفین، لسانالملک سپهر مولف ناسخ التواریخ، نویسندگان نامه دانشوران، اعتماد السلطنه مولف مرآت البلدان و غیره شهرتی یافتهاند.
ادبیات مشروطه
در دوره مشروطیت تحولی در روش فکر شاعران و نویسندگان پیدا شد. ادیبالممالک فراهانی، ادیب پیشاوری، پروین اعتصامی، محمد تقی بهار، افسر، ایرج، دهخدا، شوریده، عارف، عشقی، وحید دستگردی، یاسمی، یغما، و گروهی از معاصران نمایندگان شعر این دوره هستند و علی اکبر دهخدا، جمال زاده، صادق هدایت، محمد قزوینی، عباس اقبال،زین العابدین مراغه ای، محمد مسعود، رشید یاسمی، عبدالحسین زرین کوب، صادق چوبک و گروهی از معاصران نماینده شعب مختلف نثر این دوره به شمار میروند.'
شعر نو
زمینههای فکری سرایش شعر نو، سالها پیش از نیما آغاز شده بود که برای پیگیری این نکته باید به شاعران و سرایندگان دوره مشروطه مراجعه کرد. ابوالقاسم لاهوتی، میرزا حبیب مترجم حاجی بابای اصفهانی و میرزاده عشقی از این زمرهاند.
شعر نو جنبش شعری بود که با نظریات نیما یوشیج آغاز شد. از جمله شاعران متعلق به این جنبش شعری میتوان به احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، منوچهر آتشی، طاهره صفارزاده، و محمود مشرف تهرانی (م. آزاد) اشاره کرد.
وزن در شعرهای نیما و اخوان با نوع شعری که احمد شاملو سراینده آن بود تفاوت دارد. شعر نیمایی دارای وزن عروضی بوده و تنها هجاهای شعر تساوی خود را از دست داده اند و کوتاه یا بلند میشوند ولی در شعر سپید که احمد شاملو آن را پایهگذاری کرد از وزن خبری نیست و به جای آن از تصویر سازی واژگانی و موسیقی درونی استفاده میشود.
فرهنگنویسان ایرانی
· علی اکبر دهخدا
· محمد معین
· امیر حسین آریانپور
· احمد شاملو
شاعران زن ایرانی
· طاهره قرهالعین
· فروغ فرخزاد
· طاهره صفارزاده
· سیمین بهبهانی
· پروین اعتصامی
باید یادآوری کرد که در سدههای گذشته از جمله در سده ششم هجزی قمری، در دربار سلطان سنجر سلجوقی، مهستی شعر میسرود که اشعار اروتیک او شهره است، جز او از رابعه باید یاد کرد و برای دیگران باید به منابع مراجعه کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از بانوان شاعر را میتوان سراغ گرفت، به ویژه از زنان دربار.
طنزپردازان
· عبید زاکانی
· ایرج میرزا
· دهخدا
· هادی خرسندی
· کیومرث صابری فومنی
· سید ابراهیم نبوی
نویسندگان و شاعران انقلاب اسلامی
· مهرداد اوستا
· محمد علی معلم دامغانی
· قیصر امین پور
· فاطمه راکعی
· سیمیندخت وحیدی
· حمید سبزواری
· سید مهدی شجاعی
· رضا امیرخانی
· علی موذنی
· زینالعابدین رهنما
منتقدان ادبی
نخستین کسانی که نقد ادبی به معنای مدرن آن را در ایران شناساندند روشنفکران دوران مشروطه نظیر فتحعلی آخوندزاده، میرزا ملکم خان، طالبوف و زینالعابدین مراغهای بودند.
· دهخدا
· بدیعالزمان فروزانفر
· محمد تقی بهار
· رضا براهنی
· جلال همایی
· سعید نفیسی
· نیما یوشیج
· محمدعلی سپانلو
· مهدی یزدانی خرم
· پرویز ناتل خانلری
· صادق هدایت
· عبدالحسین زرینکوب
· محمد رضا شفیعی کدکنی
· شاهرخ مسکوب
زبان و ادبیات فارسی
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 33 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
*مقاله تحلیل نهادی از اقتصاد خرد*
2- تحلیل نهادی از اقتصاد خرد (مدل تعادل عمومی والراس[13])
در نظریه اقتصاد خرد نئوکلاسیک نهادها به عنوان پیشفرض در نظر گرفته میشوند و براحتی از آن میگذرند. برای نشان دادن این اغفال تاریخی تحلیل نهادی از مدل معروف تعادل عمومی والراس را که یکی از مباحث پایهای در اقتصاد خرد میباشد ارائه میدهیم. لازم به ذکر است که این مدل از اهمیت زیادی در مبانی اقتصاد بگذارد بشود[14] برخوردار است. در حقیقت نظریه بنیادی رفاه چیزی جز توصیف رسمی دست پنهان آدام اسیمت نیست.
یک جعبه اجورث[15] با دو مصرف کننده، دو کالا، منحنیهای بیتفاوتی پیوسته و محدب، مجموعه محدب بودجه و موجودی اولیه از دوکالا در نمودار 2 نشان داده شده است. وقتی که هر دو طرف مالک موجودی اولیه خویش باشند و معامله صورت بگیرد ممکن است که به نقطه تعادل والراسی در نقطه E برسیم که دارای ویژگی بهینه پارتو خواهد بود (نظریه اول بنیادی رفاه) همچنین میتوان نشان داد که از هر تعادل رقابتی میتوان به تخصیص بهینه پارتو بوسیله توزیع ثروت دست یافت (نظریه دوم بنیادی رفاه) (Ola olsson, 1999, p. 8).
حتی با وجود تجارت آزاد و تخصیص بهینه باز به نهادها احتیاج داریم. مدل تعادل عمومی تنها در شرایطی کار میکند که نهادهایی که اغلب نادیده گرفته میشوند در جای خود قرار داشته باشند. در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
الف) کنشگران نفع طلب با ترجیحات پایدار که به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت خویش هستند: این فرض پایهای نهادی در مورد رفتار انسانی در اقتصاد نئوکلاسیک بر اساس طبیعت مفروض در نظر گرفته میشود، با این عقیده که در اغلب جوامع قابل اجراست. این دیدگاه مورد نقد واقع شده است. سن[16] بیان میدارد که دیدگاه نئوکلاسیکی را بسختی میتوان با مشاهدات تطبیق داد. افراد مایل هستند بر مبنای آنچه که ارزشها و اخلاق نامیده میشود، عمل کنند. در واقعیت افراد مراقب حال دیگران هستند «انسان اقتصادی من را به یاد کودن اجتماعی[17] یا احمق حسابگر[18] میاندازد» (Amartra Sen, 1997).
ب) حقوق مالکیت خصوصی و قوانین تجارت آزاد: دو فروشنده در جعبه اجورث باید صاحب دارایی خویش باشند تا کالاها قابل تفکیک باشند. در سراسر تاریخ اقتصادی نه حقوق مالکیت خصوصی و نه تجارت آزاد وضعیت غالب نبوده است. حتی امروز که تجارت آزاد ایدئولوژی بیشتر دولتها میباشد در جهان غرب موانع نهادی در برابر تجارت آزاد کماکان وجود دارد. به عنوان مثال بازار اتحادیه اروپا در مورد موانع تعرفهای آن در قسمت کشاورزی را میتوان نام برد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*مقاله هنر نمایش وشبیه*
دین، هنر نمایش و شبیه در طول دوره هاى مختلف تاریخى زندگى بشر با هم ارتباط نزدیکى داشته اند. ارتباطى که گاه (در آیین هاى اساطیرى چون آیین قربانى، طلب باران و ...) و گاه رابطه اى صورى بوده است. در اندیشه اساطیرى، انسان با آیین زمان خطى را مى شکست و با باز تولید و شبیه سازى اعمال خدایان (که اغلب با اعمال نمایشى همراه بوده است) با خدایان در زمان ازلى و خواستگاهى هم عصر شده فارغ از زمان نامقدس حال، به سرمنشأ کائنات مى پیوست.
قرآن کریم سرآغاز و مطلع ادبیات و تحقیقات ادبى، دینى ـ اسلامى است. در سال هاى اخیر (مخصوصاً قرن بیستم) بررسى مؤلفه هاى هنرى و ادبى این کتاب آسمانى در حوزه تفسیر و دیگر حوزه ها مورد توجه هر چه بیشتر متفکران قرارگرفته است. این بررسى ها راه را براى شناخت بیشتر قرآن کریم و آشکار شدن جنبه هاى پنهان ادبى آن، که هم راهنمایى است براى فعالان هنر و ادبیات در حوزه هاى تخصصى مختلف و هم راهى براى شناخت بیشتر این معجزه الهى تمامى اعصار براى دوستداران چشمه بیکران علوم قرآنى فراهم کرده است.
قرآن کریم ، نقطه اشتراک تمامى مذاهب اسلامى هم در شیوه بیانى خود (در قصص) و هم در فضاسازى ها و تصویرسازى هاى خود، زبان و شیوه بیان دراماتیک را در خدمت خود قرار مى دهد. شیوه بیانى که در بسیارى موارد فراتر از زبان معمول قدرت نفوذ و تأثیرگذارى زیادى روى مخاطب و دعوت او به سوى خدا را دارد. متأسفانه، تاکنون در این حوزه (بررسى جنبه هاى نمایشى در قرآن کریم ) چه در ایران و چه در دیگر ممالک اسلامى جدى صورت نگرفته است. شاید این تفکر که نمایش و سینما هنرى غربى بوده و اسلامى نیستند، تأثیر بسزایى در دست کم گرفته شدن این موضوع از سوى متفکران مسلمان داشته است. درحالى که قرآن کریم و هنرهاى نمایشى مى توانند ارتباطى دو سویه با هم داشته باشند؛ هنر هم مى تواند در خدمت بیان مضامین قرآنى و الهى قرار گیرد و هم از منبع بى پایان ادبى و هنرى قرآن کریم خود را غنى کند.
«هر کثرتى، چه کثرت متناهى باشد، چه غیر متناهى، از وحدت (ساختمایه) آغاز مى شود. (ابوعلى سینا، ،۱۳۷۹ ص۱۷) و «اگر تماشاگان (تئاتر به معناى نمایشنامه و نمایش) کثرت (سیستم) انگاشته شوند، چنین به اصطلاح ـ «کثرتى» از وحدت آغاز مى شود و «وحدت» به تأویل نگارنده در مناسبت با نمایشنامه و نمایش، چیزى چون ساختمایه (عنصر تشکیل دهنده) است.» (ناظرزاده کرمانى، ،۱۳۸۳ ص ۷۲)
بررسى و واکاوى ساختمایه هاى هنر نمایش نخستین بار در سده چهارم پیش از میلاد و در «نظریه ادبى» (بوطیقاى) ارسطو صورت گرفت. ارسطو ساختمایه هاى هنر نمایش را به شش دسته تقسیم بندى کرد: «در هر تراژدى، صحنه آرایى، اخلاق (شخصیت)، داستان، گفتار، آواز و فکر (اندیشه) موجود است.»
(ارسطو، ،۱۳۳۷ ص۷۱) این تقسیم بندى تا سالیان طولانى مورد استفاده در نقد ادبى و نمایش بوده است. نظریه پردازان حوزه نمایش، ساختمایه هاى نمایش و نمایشنامه را در دسته بندى هاى متفاوتى تقسیم بندى کرده اند. «بنتلى» (۱۹۶۷ م) (Bentely) ساختمایه هاى نمایشنامه را در ۵ دسته تقسیم بندى مى کند: نقشه داستانى، شخصیت، گفتاشنود، بن اندیشه و ویژگى هاى نمایشى. (استییان) (۱۹۶۰ م) (styan) ، دیگر محقق تئاتر تعداد این ساختمایه ها را در ۳ دسته خلاصه مى کند: گفتاشنود، معنى آفرینى و تأثیرگذارى هاى متغیر. «ناظرزاده» نیز در تقسیم بندى خود هنر نمایش را داراى ۸ ساختمایه، اصلى مى داند: نهاد مایه، بن اندیشه، نقشه داستانى، شخصیت پردازى، گفتاشنود، زمان ـ مکان، فضا ـ حالت و قراردادهاى تماشاگانى.