دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 125 |
در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی ویا یک دوره تاریخی بوده است. در ادیان الهی و کتب آسمانی، گاه رنگ ها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. درانجیل، کتاب مقدس مسیحیان، رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن دو رنگ سفید و سیاه، به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار رفته است. پیامبر اسلام، صلوات اللٌه علیه، نیز در حیات پر ثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند . هم اکنون نیز رنگ سبز، به عنوان رنگ رسمی بسیاری از کشورهای اسلامی، در پرچم کشورها منعکس است . به کار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اعراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است . درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد در طول تاریخ پرو نشیب و فراز ایران، رنگ نزد قبایل مختلف و سلسله های حکومتی همواره به عنوان نماد و علامت مشخصه به کار گرفته شده است. در عصر افشار رنگ و پرچم سرخ مورد استفاده بوده و در مراسم رسمی به کار می رفته است.همچنین لباس ارتش ایران نیز از پارچه سرخ ارغوانی تهیه می شد.دراوایل عصر قاجار، رنگ سرخ کماکان جزء رنگهای رسمی دولت ایران محسوب می شد.
« بپوشید جامه سپید، که آن نیکوترو پاکیزه ترین رنگهاست »
پیامبر اکرم (ص)
در مطالعات تاریخی و تحقیقات ایران شناسی، بسیاری از نکات حساس و ظریف تاریخی وجود دارد که اگر چه در وهله اول کوچک می نماید اما دارای دیرینه تاریخی و زمینه بسیار قوی اجتماعی و سیاسی است، به طور مثال مفهوم سیاسی و اجتماعی رنگ در رویدادهای تاریخی ایران.
در طول تاریخ ایران به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی بوده است که البته مفاهیم مختلفی را در بر می گیرد. رنگ در تاریخ ایران، با مفاهیم یا معانی حقیقی خود به کار رفته است. در تمدن های کهن و دوران پیش از تاریخ ایران، وسایل و آلات و ابزار مردمان با رنگی تزیین می شد که در آن منطقه وجود داشته است و گاه حتی آن تمدن، مثلأ به مناسبت وجود خاک نخودی رنگ و در نتیجه وجود آلات و ابزار به رنگ نخودی، به تمدن نخودی رنگ مشهور می شد (تپه گیان ایران) در دورانهای تاریخی ایران و مقاطع پیش از ظهور اسلام، به ویژه رنگهای طلایی و نقره ای مورد توجه بود. در ادوار اسلامی و در ممالک اسلامی نیز تنوع شگفت انگیز پوشاکهای مختلف با آداب سنن بومی منطقه تناسب داشت. به طور مثال بدویان از پشم گوسفند سفید، یا موی بز سیاه لباس تهیه می کردند. مردم شهر برقه اغلب قرمز می پوشیدند و در فسطاط (مصر) آنان را با رنگ لباس قرمزشان می شناختند، زیرا که برقه در میان صحرای قرار داشت که دارای خاک و سنگ قرمز بود3 و در کار با آن مصالح
بالطبع لباس را قرمزمی کرد. گاه امر تجارت به یک رنگ کردن البسه مردم، بدون هیچ زمینه تاریخی آن، کمک می کرد.مثلأ ورود مستمر قرمز دانه و نیل و زعفران به ممالک اسلامی، باعث هماهنگی رنگها می شد، اما مسائل و حوادث تاریخی، زمینه دیگری را برای انتخاب رنگها به وجود می آورد.
در ادیان الهی و کتب آسمانی گاه رنگها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. در انجیل کتاب مقدس مسیحیان رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن و رنگ سفید و سیاه به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به کار رفته است4.
در قران کریم رنگهای سبز در سوره 37 آیه 80، سوره55 آیه 87 5-رنگ زرد در سوره 2 آیه 69-رنگ قرمز در سوره 35 آیه 27-رنگ سفید در سوره 2 آیه 187 و بالاخره رنگ سیاه در سوره 2 آیه 187 آمده است.
پیامبر اسلام، صلوات الله علیه نیز در حیات پرثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند.بعد ها در طول تاریخ و در طی قرون رنگ سبز به صورت نمادی از پیام حضرت ختمی مرتبت و شعار دین مبین اسلام در آمد. هم اکنون نیز رنگ سبز به عنوان رنگ رسمی بسیاری از کشورهای اسلامی، در پرچم کشورها منعکس است . در کتابهای مختلف که در مورد شیوة زندگی و سیره آن حضرت به تحریر در آمده است، مولفان گاه به صراحت و زمانی به طور غیر مستقیم به رنگهای مورد استفاده ایشان اشاره کرده اند . در بخشی از سیره نبوی کتاب طبقات تألیف محمد بن سعد (متوفی 320 ه.ق) که کاتب محمد بن عمر واقدی بوده است،5 آگاهی های ا زعادات لباس پوشیدن پیامبر اسلام آمده است. به طور مثال فضل .. از ابوقلابه نقل می کند که پیامبر فرموده است : از محبوب ترین جامه های شما در نظر خداوند جامه سپید است، در آن نماز بگذارید و مردگان خود را در آن کفن کنید.6 یا اینکه پیامبر فرموده است بر شما باد پوشیدن جامه سپید، زندگان شما آن را بپوشند و مردگان خود را در آن کفن کنید.7
همچنین نقل شده است که پیامبر را در حال طواف دیدم که حوله سبز بر دوش داشت و شانه چپ خود را پوشید و شانه راستش برهنه بود.8 نیز اینکه پیامبر را در حالتی دیدم که دو برد سبز پوشیده بود.9
از آنجایی که نحوه زندگانی حضرت ختمی مرتبت حتی در کوچکترین اعمال آن حضرت مورد توجه فراوان اطرافیان و پیروان بوده، نباید تعجب کنیم که طبقات می گوید هنگامی که نمایندگان بنی عامر در مکه(محله ابطح) به خدمت پیامبر رسیدند پیامبر در داخل خیمه ای سرخ رنگ بود.10 یا رسول خدا روزهای جمعه برد سرخ می پوشید و در دو عید (فطر و قربان) عمامه سرخ می بستند.11 همچنین از قول یکی از نزدیکان پیامبر نقل شده که گفته است هیچ کس را در جامه سرخ زیباتر از رسول خدا ندیدم. درود و سلام خدا بر او باد.12 نیز از جابر عبدالله در همین منبع نقل می شود پیامبر روزهای عید قربان و عید فطر و جمعه ها حله و برد سرخ رنگ خود را می پوشید. شبیه چنین جملاتی نیز از جانب عبیدالله بن موسی که از نزدیکان بود گفته شده است که هیچ کس از خلق خدا را در حله سرخ زیباتر از رسول خدا ندیده ام.13 در سال فتح مکه، در محل قدید نزدیک مکه مردانی که ملاقات رسول خداوند آمدند همگی مسلمان شدند و خواستند که در پیشاپیش لشکر قرار بگیرند و رنگ پرچم آنان سرخ باشد.14 همچنین بد نیست که گفته شود که پیامبر اکرم دستور دادند
در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقشی مهم را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یک واقعه تاریخی و یا یک دوره تاریخی بوده است که البته مفاهم مختلفی را در برمی گیرد.
از قول یکی از نزدیکان پیامبر نقل شده ات هیچ کس از خلق خدا را در حله سرخ زیبا تر از رسول خدا ندیده ام.
که بر روی قطعه چرم سرخی فرمانی نوشته شود که موجب آن منطقه عقیق به خاندان بنی عقیل داده شود.15 طبقات همچنین از قول نزدیکان پیامبر می نویسد که گاهی پیراهن و رداء ازار رسول خدا را با زعفران و ورس رنگ می کردند و پیامبر آن را می پوشید و بیرون می آمد.16 همچنین پیامبر دارای ملافه زرد رنگی بوده اند که با ورس رنگ شده بود.17 علاوه بر آن ذکر می کند که «پیامبر وارد مکه شد، در حالی که عمامه (دستاری) سیاه بر سر داشت» و نیز نفل می کند که« پرچمها و رایات رسول خدا سیاه بود.»18 واقدی از ابوبکر نقل می کند که گفته است:« شنیدم عباس بن عبدالمطلب می گفت رو00ل خدا در حج خود بر خانه کعبه جامه های گرانبهای سیاه پوشاند.»19 خوارزمی در مفاتیح العلوم می نویسد از جمله اصلاحاتیکه اعراب بعد از ظهور اسلام در کتابهای فتوح، مغازی و تاریخ به کار بردند، کلمه شرطیون است.« شرطیون یعن کسانی دارای پرچمهای سیاه هستند و رئیسشان را صاحب الشرط می گویند.»20
به کار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اغراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است. درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد.21 یکی از مناصب معمول در میان خاندان قریش پرچمداری بود که در آن ایام به آن عقاب می گفتند، ظاهراً قریش نام عقاب را از رومیان گرفته بود زیرا علامت رسمی دولت روم عقاب بوده است.22 در سیره حلبیه روایت شده است که« در جنگ بدر کبری سه پرچم داشتند یکی سفید و دو سیاه . حضرت رسول، پرچم سفید را به مصعب بن عمیر دادند، یکی از پرچمهای سیاه را به مردی از انصار واگذار کردند و اما پرچم سوم سیاه که نامش عقاب و از مرط عایشه تهیه شده بود به علی بن ابیطالب دادند.»23
همچنین منابع در مورد رایات پیامبر اسلام نیز مطلبی نوشته اند . به طور مثال مجمل التواریخ و القصص به نقل از کتاب شرف النبی می نویسد که رایتی سیاه که آن را عقاب می گفتند لوای سپید بود.24
علاوه بر آن نقل شده است که« پرچم حضرت رسول نیز رنگ سیاه داشته است،» ولی صاحب آثار الاموال می نویسد که «پاره ای از پرچمهای پیغمبر پفید رنگ بوده است.»25 اعراب در همان صدر اسلام در جنگ نهاوند که در سال 21 هجری قمری (642م) صورت گرفت، در لشکر کشی خود پرچم به همراه داشتند.
مورخ شهیر برتولد اشپولر درباره صدر اسلام گزارش می دهد که به محض آنکه مسائل خوارج پیش آمد آنان رنگ قرمز را به عنوان شعار خود انتخاب کردند.26
گاه دانشمندان علوم دینی نیز وقایع تاریخی و شدت وآن را با رنگ سنجیده اند، به طور مثال شیخ صدوق (ابن بابویه ) فقیه عالیقدر جهان تشیع در کتاب علل الشرایع چنین آورده است: « وقتی آسمان را سرخ بینی همرنگ خون تازه و آفتاب را بر دیوار چون مفرش زرد، بدان که حسین کشته شده است.» از همان ایام شهادت حضرت امام حسین است27 که رنگ سرخ دارای مفهوم سیاسی و اجتماعی شد.
امویان به استناد کتاب آثار الاول پس پیامبر اکرم رنگ پرچم را عوض کردند و« پرچم امویان سرخ شد.»28 اما بعد ها امویان رنگ سفید را مظهر خود قرار دادند و این امر حتی برای امویان اندلس هم معتبر بود.29 مجمل التواریخ و القصص حتی می نویسد که «علامت و کسوت بنی امیه سبز بوده است،»30 اما اغلب منابع، رنگ سفید را به امویان نسبت داده اند.
علویان هم ابتدا رنگ سفید را برای خود انتخاب کردند : «چون کار ناصر (کبیر) به آمل مستقیم شد عبدا… به ساری علما سپید کرد و مردم را با دعوت خواند.»31
همچنین در حرکتهای ناحیه رویان یاد آور می شود که : « مازیاردر حال پیش خلیفه مسرعی روانه کرده بود و نمود که مردم رویان و ثغرچالوس خلع طاعت امیر المؤمنین کردند و محمدبن موسی را فریفته و یاور گرفته و علویی را به خلافت نشانده، شعار سپید گردانیده اند»32 در مورد ناآرامیهای موجود در ساری توسط علویان آمده است که : «…. و غافل نشسته بود که ناگاه آواز تکبیر و صلوات شنیدند و علمهای سپید در ساری آورند ولوله دیلم درافتاد.»33 وبالاخره اینکه « محمد زید لشکر رافع را در آن سال نفقه داد تا رافع شعار و علم سپید کرد.»34 حتی بعدها پرچم سفید علویان به سبز تبدیل شد( نگاه کنید به پاورقی 46) . ثعالبی در یتیمهالدهر اشاره به سپید پوشی شیعیان برخی ازشهرهای ایران دارد و میگوید: « مردم ( شیعه ) قم، کاشان و کرج را در جشنها و اجتماعات باجامة سپید بینی و … »35 عباسیان برعکس امویان رنگ سیاه را شعار خود قرار داردند.36 هنگامی که ابومسلم در رمضان 129 هجری قمری( ژوئن 747 میلادی) در نزدیکی مرو اعلام موجودیت سیاسی کرد، پرچم سیاه عباسی را به اهتزاز درآورد.37 عباسیان هنچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ کردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان ) می نامیدند.38 اما به محض آنکه حضرت امام علی بن موسیالرضا( ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا که سبز نمادی از پیامبر(ص) شده بود: « مأمون در روز دوشنبه ماه رمضان سال 201 هجری قمری ( 817 میلادی) به ولیعهدی پساز خودبا وی ( رضا علیبن موسیبن جعفر علیهالسلام) بیعت نمودم و مردم را به جای سیاه، سبز پوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت… و کسی نماند که لباس سبز نپوشد.»39
اما کم و بیش رنگ سیاه در نزد عباسیان و مأموران دولتی حفظ گردید و به خصوص فضاوت مانند دیگر کارکنان حکومتی میبایستی لباس سیاه رنگ بر تن کنند. درسال 237 هجری قمری، زمانی که حارث بنمسکین قاضی مصر شد، از او خواسته شد که لباس سیاه بپوشد، اماوی خودداری کرد. دولتیان او را ترسانیدند و گفتند در این لباس طرفدار بنیامیه قلمداد خواهد شد و او پذیرفت و پشمینة سیاه پوشید.40 درقرن چهرم هجری قمری( دهم میلادی) پوشیدن لباس سفید برای مدان کماکان بنابر روایت و توصیة پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم میتوانستند لباسهای رنگ به رنگ برتن کنند، اما رجال دولتی در روزهای رسمی، لباس مشخصی داشتند. خطیب بغدادی از حدود سال 400 هجری قمری گزارش میدهد که فقط خطیبان و مؤذنان موظف بودند، قبای سیاه بپوشند و ظاهراً روزهای جمعه نیز میبایست سرشناسان و دولتیان جز با قبای سیاه دیده نشوند.41 اما در همین ایام، خلفای فاطمی برخلاف عباسیان، رنگ سفید را شعار خود کردند. پرچم فاطمیان هم به رنگ رسمی، سفید انتخاب شده بود.42 کسوت (روپوش) اهدایی خلفای فاطمی برای پوشش کعبه نیز رنگ سفید داشت،43 در حالی که خلفای عباسی، پارچهای به رنگ سیاه پیشکش میکردند. ابن جبیر سیاح اسپانیایی که در قرن ششم هجری قمری( دوازدهم میلادی) از کعبه دیدن کرده است، از روپوش و کسوت سبز سخن میگوید که رنگ آن سبز مغز پستهای بامنگولههای صورتی بوده است.44
عباسیان همچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ کردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان) مینامیدند. اما به محض آنکه حضرت امام علیبن موسی الرضا(ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا که سبز نمادی از پیامبر (ص) شده بود
در اواخر قرن چهارم هجری قمری ( دهم میلادی) در فسطاط مصر، در مراسم سال نو، مردم شخصی را به نام میر نوروزی انتخاب میکردند. این مرد صورت خود را سفید رنگ میکرد و با لباس قرمز سوار مرکبی میشد و در بازار به گردش میپرداخت و به مردمآب میپاشید.
مراسم آبپاشی که از سنتهای قدیمی ایرانیان بود، در سال 363 هجری قمری( 974 م.) توسط خلیفه ممنوع شد،
در قرن چهارم هجری قمری پوشیدن لباس سفید برای مردان کماکان بنابر روایت وتوصیة پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم میتوانستند لباسهای رنگ به رنگ بر تن کنند
اما به زودی مردم آن را مجدداً مرسوم کردند.45 در قیامهای علیه عباسیان، رنگ بار دیگر مفهوم تاریخی خود راحفظ کرد، چنانچه پیروان المقنع، جامه و رنگ سپید را انتخاب کردندوبه همین دلیل به آنان مبیضه یاسپید جامگان می گفتند.46 علویان نیز ابتدا رنگ سفید را شعار خود قرار دادند، اما پس از ولیعهدی امام رضا(ع) آن را به سبز تبدیل کردند47 گذشته از زمینة سیاسی رنگ سفید در مقابل رنگ سیاه عباسیان، به طور کلی سفید در خراسان پیشینة سنتی نیز داشت. به طور مثال درخراسان سفید، رنگ مراسم سوگواری نیز بود و در قرون نخستین اسلامی نیز به همین منظور به کار رفته است. زمانی که فرستاده خلیفه، خبر مرگ القادر خلیفه عباسی را به محمود غزنوی داد « امیر ماتم داشتن ببسیجید و دیگر روز که بار داد بادستار و قبا بود سپید، و همه اولیاء و حشم و حاجیان با سپید آمدند.»48 در سرزمینهای غربی ممالک اسلامی یعنی اندلس و غرب مراکش ( مغرب) هم سفید علامت عزاداری بود( امروزه نیز در بخشهای کوچکی این رسم وجوددارد)، در حالی که در غرب ایران در مواقع عزاداری از رنگهای تیره کبود، نیلی و سیاه استفاده میشد. اما کماکان زمینة اجتماعی شعار سفید در برابر شعار سیاه عباسیان قوی بود. در اواسط قرن سوم هجری قمری ( نهم میلادی) که سرزمین طبرستان، مرکز تجمع مخالفان عباسی و پناهندگان زیدیه شده بود، دیلیمان نیز مانند اغلب آنان، جامه سفید برتن کردند و با پیرچم سفید به مبارزه برخاسنتند.49
در عصر متوکل خلیفة عباسی در سال 5- 234 هجری قمری ( 849 م، ) یهودیان مجبور شدند ستارة داوود را با پارچه ای زرد رنگ به لباس خدو بدوزند، تا از پیروان دیگر ادیان مشخص شوند.50
از دیگر حرکتهای اجتماعی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری قمری، حرکت بابک خرمدین در آذربایجان علیه دستگاه خلافت عباسیان بود. خرمدینان رنگ وشعار قرمز را برای خود انتخاب کرده بودند و به همین دلیل نیز در تاریخ به « محمره» مشهور شدند.
سیاست نامه دربارة این حرکت چنین می نویسد: « در سنة اثنی و ستین و مأیه در ایام مهدی، باطنیان گرگان که ایشان را سرخ علم خوانند، یعنی محره، قوتی گرفتند عظیم و باخرمهدینان دست یکی کردند و گفتند ابومسلم زنده است، ماملک بستانیم و بدو باز دهیم.»51
با پیدایی گروههای مختلف تصوف، رنگ همچنان مفهوم سیاسی و اجتماعی خود را حفظ کرد و حتی در در جات عرفانی برخی از شاخه های تصوف مفهوم و معنی خاص یافت، اما کماکان رنگ سبز به عنوان نمادی از اعتقادات مذهبی و قرمز به عنوان نموداری از خونخواهی و باز یافتن حق از ظالم ظاهر میشد. در جهان عرفان و تصوف رنگهای ذیل به کار رفته است: سرخ، سبز، ازرق( کبود)، زرد، سپید و سیاه.52 در قرن پنجم هجری قمری ( یازدهم میلادی) پیروان حسن صباح برای آنکه بتوانند به بزرگان وقت نزدیک شوند، لباس و جامه کبود صوفیان را دربر میکردند. 53با سقوط عباسیان و از همان اواخر حکومت خلفاء، به تدریج پوشیدن پارچههای خوش رنگ و براق جایگزین رنگهای سفید و سیاه شد.54 مردم عادی میتوانستند، جامه و کفش قرمز بپوشند، همان گونه که در این ایام در نزد قیصر روم نیز مرسوم بوده ئو حتی ولیعهد بیزانس یک کفش به رنگ سیاه و دیگری به رنگ قرمز می پوشید اما اشراف ایران پوشیدن کفش قرمز را عیب می دانستند.55
در حکومتهای دیگر نیز رنگ کم و بیش مفهوم اجتماعی خود را داشت در نزد قراخانیان علاوه بر معانی اجتماعی رنگ، مفهوم جغرفیایی آن نیز به شدت حفظ شده بود. قراخانیان ابتدا رنگهای سیاه و سپید و سپس قرمز و آبی را برگزیدند زیرا که این رنگها نمادی از جهات اربعه بود. سیاه برای شمال، سفید برای مغرب، قرمز برای جنوب. و بالاخره آبی برای نشان دادن جهت شرق به کار می رفت.56 گذشته از جهات چهار گانه در ایران هم دلیل جغرافیایی ممکن بود به شکل دیگری بروز کند. در ولایت اصطخر (فارس) شهری وجود داشت که آن را بیضا می نامیدند زیرا دارای قلعه سفید بود که از دور می درخشید و سفیدی آن از جاده های دور به چشم میخورد.57 در قرن پنجم هجری قمری(یازدهم میلادی) سلجوقیان ابتدا پرچم قمز رنگ داشتند اما بعد ها آن را به سیاه تبدیل کردند.58 انوری درباره پرچم سلطان سنجر (511-552 ه.ق، 1157-1118م)در قصیده خود در بغداد و در مدح سنجر اشاره به پرچم سیاه و چتر خود سفید وی دارد:
بگشاد کارها حجرالاسود و سزد
کامد برنگ رایت عالم گشای شاه
و در بیت آخر همین قصیده:
بادا مرصع از گهر اختران سعد
چتر سپید پیکر خرشید سای شاه59
همچنین مجیر الدین بیلقانی شاعر معروف در مدح اتابک محمد پهلوان و رنگ سرخ شعار سلجوقیان چنین سرود است:
رایت سرخ ترا کافسر فتح و ظفر ست
مایه نصرت و پیرایه لشکر گیرند60
در مورد شعار غزنویان و پرچم سلطان محمود غزنوی (421-388ه.ق، 1030-998م)و رنگ سیاه آن فرخی سیستانی گفته است:
گفتا : کنون کجاست مراده نشان ازو ؟
گفتم: به زیر سایه آن رایت سیاه61
شعار خوارزمشاهیان (628-470ه.ق، 1231-1077م) نیز سیاه بوداست. نسوی در وقایع ایام جلال الدین و حمله مغول می نویسد:
… جمعی سواران قریب سیصد نفر اینجا آمدند با علمهای سیاه و خبر دادند که جلال الدین با ماست و تاتاران را که مقیم نسااند قتل کردیم.62
در عصر مغولان علامت ریاست نظامی پرچم سیاه بود، و در واقع پرچم سیا سلطان خاقان(چنگیز خان )به امپراطوری جانشین او رسید.63 همچنین پس از تجزیه مغولستان به خانات متعدد در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری(شانزدهم میلادی) فرقه جدید بودایی به نام زرد کلاهان به وجود آمد که در زندگی اجتماعی مغولان تأثیر فراوان گذاشت.64
در قرن نهم هجری قمری(پانزدهم میلادی) دو سلسله «قرا» قوینلو و «آ ق »قوینلو (گوسفندان سیاه و سفید)نام سیاسی خود را علاوه بر دیگر مسائل با خود داشتند.65 در آغاز قرن دهم هجری با روی کار آمدن سلسله صفویه و حکومت قزلباشان رنگ قرمز مفهوم اجتماعی خاصی یافت زیرا که حکومت صفوی با کمک قبایل قزلباش (سرخ سر) روی کار آمده بود. عالم آرای عباسی درباره شهرت این خاندان چنین می گوید: «حیدر در رویای صادقانه شبی در خواب دید که او را منهیان عالم غیب مأمور گردانید که تاج دوازده ترک که علامت اثنی عشریت است از سقرلاط قرمزی ترتیب داده، تارک اتباع خود را به آن افسر بیاراید. سلطان از مشاهدا این خواب، کلاه شادمانی بر تارک سر افکنده طاقیه ترکمانی را که متعارف آن زمان بود، به تاج دهاج دوازده ترک حیدری تبدیل کرده اتباع کرامش اقتدا به آن حضرت کرده تمامی منسویان این خاندان به این افسر گرامی از سایر الناس امتیازیافته بدین جهت آن طبقه جلیل الشأن به قزلباش اشتهار یافتند.»66 بدین سان کلاه و رنگ قرمز، نماد حکومت صفوی شد.
علماء و بزرگان علوم دینی عصر صفوی نیز مانند دانشمندان متقدم، توصیه های در مورد برخی رنگها کرده اند. به طور مثال مرحوم علامه محمد باقر مجلسی دانشمند و فقیه معروف عهد صفوی در بعضی آثار خود مطالبی را به این امر اختصاص داده است که عیناً نقل می شود:
بهترین رنگها در جامه سپید است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نیم رنگ، کبود و عدسی و مکروه است سرخ تیره مخصوصاً در نماز و پوشیدن جامة سیاه کراهت شدید دارد در همه حال مگر در عمامه و عبا و موزه و … و در چند حدیث معتبر از حصرت رسول صلی الله علیه و اله منقول است که بپوشید جامه سپید که آن نیکوتر و پاکیزه ترین رنگهاست و مرده های خود را در کفن کنید.از حضرت صادق علیه السلام مروی اسا که حضرت امیر المومنین علیهالسلام در اکثر اوقات جامه سپید می پوشیدند، و حفص مؤذن روات کرده است که دیدم حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در میان قبر و منبر نماز می کردند و جامه زردی به رنگ به، پوشیده بودند .. و در حدیث معتبر منقول است که حکم بن عتبه به خدمت حضرت امام محمد باقر علیه السلام رفت، دید که جامه سرخ تیره که به کل کافشه رنگ کرده بودند پوشیده است . حضرت فرمودند که در این جامه چه گویی، حکم گفت که چه گویم در چیزی که شما پوشیده باشید اما جوانان شوخ که در میان ما این جامه را می پوشند.
در چند حدیث معتبر از حضرت رسول (ص) منقول است که بپوشید جامة سپید که آن نیکوتر و پاکیزهترین رنگهاست و مردههای خود را در آن کفن کنید
این جامه را پوشیده ام که تازه داماد شده ام. در حدیث حسن از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که جامه سرخ تیره پوشیدن، کراهت دارد مگر برای نو داماد. در حدیث معتبر از یونس منقول است که حضرت امام رضا علیه السلام را دیدم که طیلسان کبود پوشیده بودند. از حسن زیارت منقول است که دیدم حضرت ابی جعفر علیه السلام را که جامه به رنگ گل سرخ پوشیده بودند. محمد بن علی روایت کرده است که حضرت امام موسی علیه السلام را یدم که جامه عدسی پوشیده بودند. و از ابی العلاء منقول است که حضرت صادق علیه السلام را دیدم که در حال احرام برد یمنی سبزی پوشیده بودند. از حضرت امام جعفر صادق منقول است که جبرئیل در روز آخر ماه مبارک رمضان بر حضرت رسول صلی الله علیه و اله نازل شد بعد از نماز عصر چون به آسمان رفت حضرت رسول صلی الله علیه و آله فاطمه را طلب فرمود که شوهر خود علی (ع) را بطلب. پس چون حاضر شدند حضرت امیر المومنین علیه السلام را در جانب راست نشانید و دستش را گرفت و بر دامن خود گذاشت حضرت فاطمه را در جانب چپ نشانید و دستش را گرفت و بر دامن خود گذاشت پس فرمود که می خواهید شما را خبر دهم به آنچه جبرئیل مرا به آن خبر داد. گفتند بلی یا رسول الله: فرمود که جبرئیل گفت: که د رقیامت من در جانب راست عرش خواهم بود و خدای تعالی دو جامه به من خواهد پوشاند یکی سبز و دیگری سرخ به رنگ گل، تو یا علی در جانب راست عرش باشی و دو جامه چنین در تو پوشانند . پس راوی عرض کرد که مردم رنگ سرخ چنین مکروه می دانند . حضرت فرمود که چون خدا حضرت عیسی را به آسمان برد دو جامه چنین بر او پوشاند. منقول است که شخصی از حضرت صادق علیه السلام پرسید که در کلاه سیاه نماز بکنم، فرمود که در آن نماز مکن که لباس اهل جهنم است. از حضرت رسول (ص) منقول است که مکروه است سیاه مگر در سه چیز، در موزه و عمامه و عبا.67
در عصر افشار (1210-1147ه.ق، 1796-1735م) طبق گزارش جونس هنوی، رنگ و پرچم سرخ مورد
مرحوم علامه محمد باقر مجلسی دانشمند و فقیه معروف عهد صفوی میگوید: ... بهترین رنگها در جامعةسفید است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نیمرنگ، کبود و عدسی استفاده بوده و در مراسم رسمی به کار می رفته است.68 همچنین لباس ارتش ایران نیز از پارچه سرخ ارغوانی تهیه می شده است.69
در اوایل عصر قاجار، رنگ سرخ کماکان جزء رنگهای رسمی دولت ایران محسوب می شد.علاوه بر آن رنگهای سفید و آبی نیز به صورت حاشیه در بیرقها و شعائر رسمی و مذهبی« دست علی » و« ذوالفقار علی» به کار میرفته است.70
در زمان ناصرالدین شاه دیگر رنگ آن مفهوم اجتماعی و سیاسی خود را کمتر داشت اگرچه رنگ رسمی در دستگاهای دولتی کماکان سرخ بود از رنگهای دیگر هم استفاده می شد. با تغییراتی که در ادارات دولتی و نیز قوای نظامی در این عصر پیش آمد بیرقهای متعددی در مراسم به کار رفت. به طور مثال بیرق قاپون که سرخ رنگ بود بیرق فوج پیاده که سفید رنگ بود و با حاشیه سرخ و نوشته بسم الله الرحمن الرحیم بود بیرق تویچی که آبی رنگ و با عبارات بسم الله الرحمن الرحیم و نیز انا فتحنا لک فتحا مبینا و یا نصر من الله و فتح قریب در حاشیه سبز رنگ بود بیرق سوار با رنگ سفید و حاشیه آبی و عبارات مشابه و بالاخره بیرق عزا که به رنگ سیاه و در مراسم عزاداری عاشورا به کار می رفت.71
اما اواخر قرن سیزدهم هجری (بیستم میلادی)در ممالک اسلامی رنگ کماکان نقش حساس را در رویدادهای تاریخ ایفا می کرد. در سرزمین عثمانی در واپسین دهه های قرن نوزدهم و دهه های آغازین قرن بیستم، اعتقادات سنتی و مذهبی گرههای ملک طاوسیان که رنگ آبی را حرام می دانستند مشکلاتی برای دولت عثمانی پدید آورد. زیرا لباس نظامی ارتش عثمانی آبی رنگ بود و پیراهن ملک طاوسی به علت اتقادات مذهبی از پوشیدن اونیفورم ارتش و رفتن به خدمت نظام سر باز زدند همین امر سبب کشتار عظیمی ازآنان شد. در همین عصر در ایران نیز رنگ کماکان مفهوم اجتماعی خود را قوت بخشید که از جمله می توان از حرکت تاریخی میرزا کوچک خان جنگلی نام برد که رنگ قرمز را به عنوان شعار در نهضت جنگل به کا برد.72
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 309 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 285 |
|
تاریخچه – امروزه از رنگهای طبیعی به ندرت استفاده می گردد زیرا به کمک روشهای سنیتک رنگهای ایده آلی از نظر کمی و کیفی تولید میشوند و چون ساختمان اصلی آنها را آروماتیکها تشکیل میدهند بنابراین ازذغال سنگ و نفت به عنوان مهمترین منابع طبیعی و اولیه برای آنها محسوب میشوند . بیش از یک قرن است که رنگهای آلی و مصنوعی برای بشر شناخته شده است . در سال 1856 وقتی شیمیدان 18 ساله انگلیسی به نام ویلیام هندی پرکین سعی میکرد کینون راسنتز نماید به جای محصول سفید رنگی که او انتظار داشت یک ماده بد شکل سیاه رنگ تولید نمود که برایش قابل توجه و قابل مطالعه بود . از استخراج این ماده رنگ ارغوانی زیبایی به نام ماوین بدست آمد که بر حسب تصادف کهنه نخی که در کنار میز آزمایش او قرار داشت توسط آن رنگی گردید و این ماده تا آن زمان تنها ماده رنگی بود که از واکنش شیمیایی حاصل شده و جزو رنگهای گیاهی و ظبیعی نبود و بدین سان تحول بزرگی در تهیه مواد رنگی آلی شروع گردید واکنش تهیه رنگ مزبور بصورت زیر است :
این رنگ چنانچه بعدا خواهیم دید به دلیل وجود گروه آزین ( Azine ) جزو این نوع شیمیایی میباشد ولی در آن زمان به دلیل تهیه اش از آنیلین رنگ آنیلین نامش نهادند .
پرییکن رنگ بالا را در کارخانه ای نزدیک لندن از قطران ذغال سنگ در مقیاس صنعتی تهیه نمود البته قبل از آن در آزمایشگاه از اثر پتاسیم دی کرومات و سولفوریک اسید بر آنیلین ناخالص آنرا سنتز نموده بود از انجائیکه این رنگ در رنگرزی مزایای فراوانی نسبت به دیگر رنگهای طبیعی ، از نظر روشنی و ثبات داشت در اندک زمانی توجه رنگرزها را بخود جلب نمود . پریکن و دوستانش علاوه بر تهیه رنگ بالا فرایند ساده رنگرزی با تانیک اسید را نیز ابداع کردند و بالاخره بعد از مدتها تحقیق و بررسی اولین کارخانه رنگسازی توسط او تاسیس و به مرحله تولید رسید .
از انجا که در آغاز اغلب رنگهای مصنوعی اولیه از انیلین ساخته میشدند و انیلین در آن زمان فقط از منبع قطران ذغال سنگ تهیه میشد اینگونه رنگها به رنگهای آنیلین و رنگهای قطران ذغال سنگ معروف بودند هر چند که بعضی از این رنگها از آنیلین نیز مشتق نشده بودند . امروزه کلمه رنگهای مصنوعی با سینتیک ترجیح داده میشوند زیرا دیگر امروزه رنگها لزوما از منابع اولیه ذغال سنگ تهیه نمیشوند . بلکه منابع نفتی ( نفت خام و گاز طبیعی ) بجای آن جایگزین شده و این تعویض عمدتا در اثر جایگزینی گاز ذغال با گاز طبیعی در کشورهای صنعتی انجام گرفت .
در تهیه رنگها از نظر کلی فرایند عمومی زیر دنبال میشود :
نفت
مواد اولیه (هیدروکربنهای آروماتیک) منابع طبیعی
زغال سنگ
مواد حد واسط
رنگها
فصل 1
1 – رنگ
رنگ نمودی از تاثیر متقابل نور مرئی و ماده است و ماده به این ترتیب رنگی به نظر میرسد . خود پدییده دید نیز نتیجه جذب نور توسط شبکیه چشم میباشد . جذب نور سبب میشود که ساختمان پروتوئینهای چشم در اثر یکسری واکنشهای شیمیایی تغییر یابد و یک ردیف پاسخهای شیمیایی داده شود و درنتیجه ، علامت دریافت شده بوسیله عصب نوری به مغز انتقال می یابد .
تابش نور سفید به ماده بر حسب ساختمان و حالت سطحی ماده با پدیده های زیر پاسخ داده میشود :
الف : تمامی پرتوهای تابیده شده بازتاب یا پخش میگردند بدین ترتیب ماده سفید به نظر میرسد .
ب : تمامی پرتوها جذب میشوند ، ماده سیاه به نظر میرسد .
ج : قسمتی از پرتو ها بطور انتخابی جذب میشوند ماده رنگی به نظر میرسد .
باید تصریح کرد که نور سفید منتشر شده توسط خورشید تابشهای الکترو مغناطیسی در ناحیه 400 تا 800 n m را در بر میگیرد . در دو سوی طیف مرئی نور از تابشهای غیر مرئی برای چشم انسان تشکیل یافته است طول موجهای بیشتر از 800 n m نور در ناحیه زیر قرمز (I R ) و طول موجهای کمتر از 400 n m در ناحیه فرا بنفش ( U V ) قرار دارد . بنابر این رنگ هر جسم یک حالت ویژه از پدیده ای بسیار عمومی ، یعنی پدیده جذب انتخابی است .
در داخل حوزه مرئی ، نوارهای خیلی باریک طول موجها به رنگهای کاملا معین مربوط میگردند . این رنگها نه تنها از ایجاد نوری با طول موج کاملا مشخص ناشی میشوند بلکه آنها از نور سفیدی که توسط جذب پرتوی که طول موج رنگ مورد نظر را در بر نداشته باشد نیز حاصل میگردند بدین ترتیب است که بر اثر جذب « رنگهای تکمیلی » ما رنگها یاجسامی که ما را احاطه کرده اند می بینیم جدول زیر رنگهای جذب شده و دریافت شده را نسبت به طوول موج نور جذب شده نشان میدهد .
رنگ جذب شده رنگ دریافت شده طول موج دریافت شده طول موج جذب شده به n m
بنفش زرد آبی n m 435 – 400
آبی زرد 480 – 435
سبز – آبی پرتقالی ( نارنجی ) 490 – 480
آبی – سبز قرمز 500 – 490
سبز ارغوانی 560- 500
زرد – سبز بنفش 580 – 560
زرد آبی 595 – 580
نارنجی سبز – آبی 605 – 595
قرمز آبی – سبز 750 – 605
بررسی مواد رنگی از نظر شیمیایی ،. بخش جالبی از شیمی کاربردی را تشکیل میدهد به شیمی رنگ معروف است . در این قسمت انواع تقسیم بندی مواد رنگی ، مواد اولیه ( Primaries ) مواد حد واسط ( Intermediates ) بررسی میگردد .
1 – طبقه بندی مواد رنگی
علاوه بر تقسیم بندیهای قدیمی این مواد را به مصنوعی و طبیعی ، گیاهی و غیر گیاهی ، معدنی و آلی و غیره طبقه بندی میکردند در تقسیم بندی جدید که بر اساس کاربرد رنگها متکی است این مواد بطور کلی به دو بخش عمده زییر تقسسیم بندی شده است:
I - بیگمانها ( رنگدانه ها ) یا بیگمنت ها ( PIGMENTS )
II - رنگها ( DYES )
اغلب رنگها موارد استفاده شان در صنایع رنگرزی نساجی اهمیت دارند در صورتی که بیگمانها در موارد غیر رنگرزی نساجی کاربرد بیشتری دارند . هر چند که بعضی مواقع آنچنان مرز مشخص بین ایندو بخش رنگ نمیتوان تقسیم نمود .
بیگمانها ( Pigments )
بیگمانها مواد جامد تزئینی هستند که در شکل و اندازه های مختلف در حلالهای مربوط به حالت معلق تهیه و بکار میروند . بیگمان مشتمل بر مواد سیاه ، سفید و رنگی بوده که موارد استعمال زیادی از جمله رویه زدن ، پوشش دادن ( Surface Coating ) ، رنگرزی انبوه ( Mass Coloration ) و دیسپرسیون در هوا میباشد . برای رویه زدن از محلواهای آبی حاوی مواد سفت کننده مثل چسب و سایر رزین ها ، روغنهای خشک کننده ( معمولا به همراه یک یا چند حلال آلی ) ترکیبات نرم کننده ( Plastici zers ) و غیره استفاده میشود . در رنگرزی انبوه مواد پلاستیکی گوناگون ، پلاستیکها و الیاف مصنوعی گوناگون را بکار میبرند .
از آنجا که بیگمانها به صورت دیسپرس مصرف میتواند از استکل و ابعاد ذرات آنها حائز اهمیت میباشند . اغلب بیگمانها بصورت پلی مرفیک ( یعنی برای ساختن و ظاهر کردن آنها باید از مراحل مختلف گذشت ) بوده و شرایط تهیه شان باید طوری انتخاب گردد که فرمهای کریستالی با اندازه ذرات ( Partical size ) کوچک حاصل شوند در غیر اینصورت اشکالاتی در فرایند رنگ زدن به وجود خواهد آمد .
بیگمانهای اولیه و قدیمی غالبا ترکیبات معدنی بوده که منشا طبیعی داشته اند ولی چون کیفیت و خواص جالبی از خود نشان نمیدادند لذا به مرور زمان جای خود را به بیگمانهای مصنوعی و آلی دادند . نمونه هایی از بیگمانهای عمده معدنی را بصورت زیر میتوان طبقه بندی کرد :
بیگمانهای سفید :
بیگمانهای قرمز : گل آخری () سرنج ، ( pdo ) ، شنگرف ( Hgs ) و کرئمات بازی سرب
بیگمانهای زرد و نارنجی :
بیگمانهای آبی : و اولترامارین ( لاجورد )
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 166 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 355 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
پاورپوینت رنگ درمانی در 12اسلاید زیبا و قابل ویرایش با فرمت pptx
رنگ آبی : رنگ آرامش
رنگ آبی احساس سرما را به وجود می آورد پاک کننده از نظر پزشکان این رنگ مفهوم انقباض روان است بنابراین برای درمان تب موثر است و در درمان التهاب پوستی به کار می رود فشار خون با رنگ آبی پایین می آید هنگام بیماری و خستگی نیاز به این رنگ بیشتر می شود در هنگام سرماخوردگی خود را با ملحفه آبی بپوشانید توصیه ی شود اتاق خواب شخصی که دچار اختلال خواب است آبی باشد زیرا افراد را به خوابیدن ترغیب می کند و سیستم عصبی را عمیقاً آرام می کند این رنگ آمادگی مبارزه با سموم بدن را در ما بر می انگیزد نور آبی در درمام رمانیسم سردرد ناراحتی دروان بلوغ التهاب پوستی و گرفتگی عضله موثر است افرادی که دوستدار رنگ آبی هستند غالباً افراد مطمئن و رقیق القلبی هستند و همیشه منتظر فرصت های تازه ای در زندگی خود هستند تا موثر واقع شوند آبی رنگ محافظه کاری موفقیت فداکاری تفکر و درون نگری است افرادی که به این رنگ علاقه دارند می توانند ورزشکار و مدیر توانایی باشند
رنگ آبی روشن بشدت خاصیت گندزدایی و میکروب کشی دارد
رنگ آبی بسیار مرتعشی است و کسانی که این رنگ را ترجیح می دهند از لحاظ شخصیتی افراد لجباز هستند که همیشه با شرایط پیش روی خود می جنگند . آنها از انتقاد و غیبت بسیار بیزارند
رنگ قرمز : جنب و جوش
این پرتو را انرژی ساز و پدر سر زندگی و نشاط قلمداد می کنند در روانشناسی رنگ قرمز به مفهوم اعتماد به نفس است از این رو در درمان ترس موثر است در رنگ درمانی برای به جرایان اندختن مجدد انرژی ذخیره شده و افزایش گرمای آن از رنگ قرمز استفاده می کنند رنگ قرمز در هنگام رانندگی و یا استفاده از دستگاه صنعتی توجه ما را به خود جلب می کند رنگ قرمز باعث تحریک سرخرگها می شود که سلامت و نشاط فراوانی به دنبال دارد و در درمان سستی ، بی حالی ، و افسردگی بسیار موثر است رنگ قرمز مناسب ترین رنگ برای درمان کم خونی و کمبود آهن است و هنگامی که احساس کردید بدنتان کمبود انرژی دارد و یا ضعف جسمی دارید رنگ قرمز را تصور کنید و اگر تحت درمان بیماری کم خونی هستید از مواد غذایی قرمز رنگ مثل تربچه - آلبالو - کلم قرمز - لبو - توت فرنگی استفاده کنید رنگ قرمز حرارت بدن ، گردش خون را افزایش می دهد رنگ قرمز به جابجایی مواد و هضم آنها کمک و در درما یبوست موثر است رنگ قرمز در فرهنگ شرقی به معنای عشق و خوشی و زندگی سرخوشانه است در چین رنگ سرخ قدرت مبارزه با شیطان می دانند و در هند برتن عروس به نیت خوشبختی می پوشانند
رنگ سبز : مهربانی
رنگ سبز یکی از رنگهایی است در جهان بیش از بقیه رنگ ها دیده می شود رنگ سبز حالت آرامش بخش دارد و به عنوان سمبل شفقت ، مهربانی ، تعادل روح و روان و رفتار بشمار می رود این رنگ مهربانی مودب و دوستی را در انسان افزایش می دهد و باعث تعدیل بخشی در حرارت و تب بدن است این رنگ در تقویت احساسات دوستی ، امید واری ، صلح و ایمان مفید است وجود رنگ سبز در پرچم کشورها نشانه صلح - ثبات اجتماعی است
•مهمترین نقطه ای که رنگ سبزمتاثر می گردد چاکرای قلب است که باعث درمان بیماری قلبی و فشار خون زیاد یا کم - سردردهای ناموزمن - میگرن - بی حالتی و سستی در بدن و حسبه و همچنین زنگ پریدگی می شود رنگ سبز نشانه : پشت کار - استقامت - قدرت - اراده - فرد و بلند پروازی است
دسته بندی | مواد و متالوژی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
گزارش کارآموزی رنگ و ترکیبها در گرافیک در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان .................................. صفحه
مقدمه ......................................
چند رنگ پرکاربرد ...........................
بازتاب های رنگ .............................
رنگبندی ....................................
قرمز .......................................
زرد.........................................
سبز.........................................
آبی ........................................
بنفش .......................................
قهوهای .....................................
سفید .......................................
سیاه........................................
رنگهای گرم .................................
رنگهای سرد..................................
رنگهای زنده.................................
رنگهای مرده یا کدر و یا کلی ................
رنگهای روشن.................................
رنگهای تیره .................................
فهرست مطالب
عنوان .................................. صفحه
ترکیب های تهاجمی .............................
ترکیبهای آرام ..............................
ترکیبهای خون گرم و مهیج ....................
ترکیبهای خون سرد وطیبعی ....................
ترکیبهای منطقی گرم .........................
ترکیبهای منطقی سرد .........................
ترکیبهای جوان ..............................
ترکیب های زنانه ............................
ترکیبهای شگفت انگیز ........................
فهرست منابع ................................
فهرست مطالب
عنوان .................................................................................................... صفحه
مقدمه ...............................................................................................................
چند رنگ پرکاربرد ..........................................................................................
بازتاب های رنگ ..............................................................................................
رنگبندی ..........................................................................................................
قرمز ................................................................................................................
زرد...................................................................................................................
سبز...................................................................................................................
آبی ...................................................................................................................
بنفش ................................................................................................................
قهوهای .............................................................................................................
سفید ................................................................................................................
سیاه..................................................................................................................
رنگهای گرم ...................................................................................................
رنگهای سرد.....................................................................................................
رنگهای زنده...................................................................................................
رنگهای مرده یا کدر و یا کلی ........................................................................
رنگهای روشن................................................................................................
رنگهای تیره ...................................................................................................
فهرست مطالب
عنوان .................................................................................................... صفحه
ترکیب های تهاجمی .........................................................................................
ترکیبهای آرام ...............................................................................................
ترکیبهای خون گرم و مهیج ..........................................................................
ترکیبهای خون سرد وطیبعی .........................................................................
ترکیبهای منطقی گرم .....................................................................................
ترکیبهای منطقی سرد ....................................................................................
ترکیبهای جوان ..............................................................................................
ترکیب های زنانه .............................................................................................
ترکیبهای شگفت انگیز ...................................................................................
فهرست منابع ...................................................................................................
مقدمه:
دنیائی که ما آن را نظاره میکنیم از دو عنصر مهم تجسمی تشکیل شده است. این دو عنصر عبارتند از: فرم «شکل» و رنگ، که هر کدام لازم و ملزوم یکدیگرند.
هر موجودی که در این دنیا به چشم میخورد، ابتدا از لحاظ شکل و اندازه احساس میگردد، سپس درحالی که دارای پوششی از رنگ است مورد توجه قرار میگیرد. درعین حال رنگ علامت مشخصه هر شیئی طبیعی است، چنانکه یک گل سرخ به خاطر رنگش از دور جلب توجه میکنند و نظر بیننده را به خود معطوف میدارد و یک میوة رنگی، با رنگش اعلام میکند که رسیده است یا نارس میباشد.
زمانی که به سطح فلزات نگاه میکنیم، با توجه به رنگ آنها میتوانیم جنس و حتی وزن آنها را احساس نمائیم. هر وقت به رنگ قرمز آهن گداخته نظر میاندازیم، به صورت طبیعی از لمس کردن آن خودداری مینمائیم. رنگ قرمز که نمایشگر رنگ آتش است، نمایانگر خود نیز هست، بنابراین ملاحظه میکنیم که عنصر رنگ در دو مورد جداگانه، مفهوم و ارزش متفاوتی پیدا میکند.
ملاحظه میکنیم که اهمیت رنگ در زندگی انسان اگر بیش از شکل و فرم نباشد، کمتر از آن نیست. معمولاً در آموزشگاهها، از طریق آموزش هندسه و اندازهها، توجه دانش آموزان را به شکلها و فرمهای طبیعت متوجه میسازند.دربارة فرمهای هندسی از جمله دایره، مربع، مثلث وروابط بین آنها آموزشهایی داده میشود و حجمهای هندسی مورد مطالعه قرار میگیرند و تعادل و توازن شکلها در نظر گرفته میشوند، یا اینکه با دانش «پرسپکتیو» آشنا میگردند، و با سطح و حجم آشنایی به دست میآورند، لیکن کمتر به رنگ و نقش و اهمیت آن در زندگی انسان توجه داده میشود.
***
دنیائی که ما ناظر آن هستیم، پوشیده از رنگ است. رنگ برای فرد عالم، همانند هنرمند حائز اهمیت است. برای همة مردم نیز لازم است که به این پدیده با دقت خاصی توجه شود و دسته بندیهایی انجام پذیرد.
رؤیت رنگها همواره در رابطه با ( طبیعت اشیاء) و (چگونگی تابش نور) و ( وضعیت عضو بینائی) است و باید که در همة حالات، خصوصاً در زمانی که رنگها را تجزیه و تحلیل مینمائیم به سه نکتة فوق توجه کافی بنمائیم. در تزیین فضاهای تزئینی، در معماری، در مهندسی برق، در زمینةتبلیغات، در عالم سینما، برای فرد عادی در تفرجگاه، برای هنرمند در کارگاه، داشتن هشیاری و حساسیت لازم به رنگها ضروری است. باید به رنهای اولیه، ثانویه، ثالث، به رنگهای مکمل وقوانین ترکیب رنگها، به تضاد رنگ مایهها و دایره و کرة رنگ توجه کافی نمود و برای ارزیابی رنگها، آنها را از نظر توزیع سطوح رنگ، درخشش آن و کیفیت هر رنگ و ابعاد و سطوح آنها مورد دقت قرار داد.
امروزه برای همة افراد غیر ممکن است که جهان را بدون رنگ تصور نمایند، چرا که پدیدهای است که در همه جا حضور دارد و نقش بازی میکند. تمام ارتباطات به کمک رنگها حاصل میشود. در روی تابلوهای راهنمایی، در پیستهای فرودگاهها، در تقاطع جادهها، در کارخانهها، در خیابانها و پیادروها نیز چنین است. ماشین آلات و اتومبیلها به رنگهای مختلف رنگآمیزی میشوند تابهتر به چشم بخورند. دیوارهای سنگی و آجری، کفپوش های رنگارنگ، در و پنجرههای چوبی به فلزی، رنگ داروها و بسته بندی آنها که با ترکیب شیمیائی آنها مطابقت دارد همواره با توجه به ارزشهای رنگها انتخاب میشوند. در منزل، در خیابانها و پارکها، گلهای رنگارنگ فضاها را رنگین میکنند.
سالنهای نمایش و دکور تئاتر با توجه به جلوههای رنگی، رنگین می؛ردند. در سینما فضاها و صحنهها با دقت فراوان به رنگها آرایش داده میشوند و بازیگران لباسهای رنگارنگ میپوشند و نورافکنهای رنگین با رنگ خود، نمود صحنهها را تغییر میدهند.
موزهها مملو از گنجینههای هنری رنگین هستند که در آنها رنگ، نقش اساسی را ایفاء میکند. علیرغم وسعت کاربرد رنگ و حضور و تاثیر آن در زندگی انسان، معمولاً اکثر افراد نسبت به آن توجه کافی ندارند شاید به خاطر وجود آن در همة حالات و همة حالات و همةلحظات زندگی است که اهمیت خود را از دست میدهد و ما را نسبت به خود بی تفاوت و بی انفعال میسازد.
در هر حال انسان پیدیدة رنگ را مانند آفتاب قبول دارد و میداند که قسمت مهمی از زندگی روزانة انسان با آن مواجه است. لیکن علیرغم بی تفاوتی ما در برابر رنگها، از درک و احساس زیبائی آن عاجز نیستیم. رنگها پدیدة قابل تحسینی هستند، خصوصاً زمانی که به طلوع و یا غروب آفتاب نظر بیندازیم و در مقابل تابلو رنگارنگی بایستیم.
رنگها برای زندگی انسان ضروری است، لیکن ضرورت آن به اندازهای نیست که نتوانیم با کمبود آن از زندگی محروم باشیم، چنانکه افراد «کوررنگ» به خوبی میتوانند به زندگی خود ادامه دهند و نیازهای خود را بر آورده سازند.
سفید
سفید سمبل، پاکی، پاکدامنی، بی گناهی وصلح است. همچنین نشانهای است برای مراکز بهداشتی، بیمارستانها و زمستان، سفید رنگی است دوگانه: میتواند رنگ یک سرویس بسیار گران قیمت چینی باشد و یا رنگ ظرف کاغذی یک بار مصرف، قدرت سفید را به عنوان یک رنگ کمکی دست کم نگیرید.
سیاه
سیاه رنگ شب و عزاست و به جادو و شیطان منتسب میشود. ظاهر وزین رنگ سیاه آن را بین سیاستمداران و هنرپیشهها محبوب کرده است. این رنگ همچنین با ثروت و زیبایی نیز مرتبط است. مثلاً اشیاء خانگی کاملاً سیاه، اشرافیتر به نظر میرسد.
رنگهای گرم
قرمز، زرد، نارنجی، صورتی، قهوهای و شرابی را رنگهای گرم میگویند. در حقیقت طول موج نور قرمز بسیار به اشعه ماوراء بنفش نزدیک است، که منشاء انتقال گرماست. رنگهای گرم، تاثیری چون جریان این مواد مذاب از دهانهی آتش فشان دارد. مهاجم و توجه برانگیز، رنگ گرم خودنما است و احساسات را بر میانگیزد. وجود رنگهای گرم در محل کار آهنگ حرکت را سریعتر میکند و در پوستر چشمها را به سوی خود میکشاند. ترکیب رنگهای گرم در کنار هم، جسور، غنی و زنده جلوه میکند.
رنگهای سرد
طیف سبز تابنفش، که شامل آبی و سایههای خاکستری است، رنگهای سرد شناخته میشود. این رنگها همان تاثیر سرمازایی را دارد که نگاه کردن به این تصویر آلاسکا، در بیننده به وجود میاورد. اثر این رنگها نقطه مقابل اثر رنگهای گرم است. فعالیت متابولیسم بدن را کند میکند و در بیمارستانها برای آرامش بیماران روانی به کار میرود. رنگهای سرد، مثل نقاشیهای آبی پیکاسو، بیزاری و بیهودگی و دلگیری را بیان می کند. در عین حال بازتاب رنگهای سرد همیشه هم منفی نیست، مجموعهای از رنگهای سبز و ابی گاه احساس پاکیزه و جذاب فرو رفتن در یک آبگیر خنک کوهستانی را تداعی میکند.
رنگهای زنده
ردیف نخست نمودار رنگهای پایه، حدی از هر رنگ است که آن را حد زنده بودن آن رنگ گرفتهایم. این حد از رنگ کلاسیک است. توجه کنید که سردی یاگرمی، در زنده نمایی رنگ بیتاثیر است. اگر گروهی از رنگهای زنده را، چه سرد و چه گرم، در کنار هم به کار برید، مثل این است که عده ای آدم جدی در محفلی همه با هم و دربارهی مطلب واحدی جر و بحث میکنند . کاربرد این چنین رنگهایی در اسباب بازی و یا لباس بچهها، سلامت و شادابی و انرژی آنها را نمایش میدهد. اما استفاده از این رنگها در موارد دیگر خسته کننده است و گویی به روح آدمی می چسبد.
رنگهای مرده یا کدر و یا گلی
میتوانید مثل ردیف 2 جدول رنگهای پایه با افزودن میزان معینی از خاکستری، هر رنگ، اعم از سرد و گرم را، به رنگی با ته مایهی مرده و یا گلی بدل کنید. طبیعتاً ما به رنگهای زنده گرایش بیشتری داریم. رنگهای مرده، کدر و گلی مبهم و ناراحتو رمزگونه است و هیجان و اهمیت هر چیز را کاهش میدهد. در این عکس شما میخواهید که مه اطراف را پس بزنید و جزییات بیشتری ازکوه را ببینید. رنگهای مردهی مقابل کوه حتی از عظمت و ارتفاع آن کاسته است. این گونه رنگهای بیروح برای القاء تفکر و رؤیا نیز کاربرد دارد و اگر بتوانید آن راکنار یک رنگ زنده به کار گیرید، تاثیر مطمئنتری میگذارد.
رنگهای روشن:
رنگهای ملایم مثل ابرهای تابستانی،لطیف و رؤیایی است، اما طبیعت گرم و یا سرد رنگ تاثیری در این بازتاب ندارد. رنگمهاجم سرخ، اگر تا حد ردیف سوم جدول رنگهای پایه ملایم شود. پیامدل نشینی خواهد داشت. در طراحی داخلی، رنگهای روشن از تاثیر دلگیر فضا میکاهد و در لباس خانمها،شخصیت ملایمتری از صاحبآن عرضه میکند این رنگها پیام کوبندهی دل خواه گرافیست ها در طرحهای تبلیغاتی را همراه ندارد. اما تضاد مطلق آن را با رنگهای تند نمایش میدهد. یک قطعه آبی آرام در میان قطعات تند معصومیت ویژهای را منتقل میکند، که در معرفی برخی از کالاها بسیار مفید است.
رنگهای تیره
نقطهی مقابل رنگهای روشن، رنگهای تیره است. مقل ردیف چهارم جدول رنگهای پایه، با مقدار معینی از مشکی، طیفی از رنگهای تیره ساخته میشود که چون این دیگ بخار آهنی سنگین و به هم فشرده است. قرمز تیره، ارغوانی تیره، سبز تیره، و یا آبی تیره، احساسی از بزرگی و قدرت و فرادستی رامنتقل میکند که مناسب پوشاک، مردانه و لباسهای رسمی است و به اثاثیهی اطراف ما نیز نوعی ارزش و قدمت و ویژگی می بخشد. چنین رنگهایی د رگرافیک برای اعلام اسم کالا و یاتاکید و تکرار در مطلبی به کار میرود. تاثیر آن وقتی به نهایت میرسد که در بین گروهی از رنگهای روشنتر به کار گرفته شود.
ترکیبهای تهاجمی
پس از آشنایی نخستین با رنگهای اصلی وتغییراتی که میتوان در آن ها پدید آورد اینک وارد بحث ترکیب رنگها میشویم. شاید اصطلاح به تر برای ترکیبهای تهاجمی ، ترکیبهای وقیح باشد. چنین ترکیبهایی گویی به ما از درون کاغذ چشمک میزند و یا ما را به چیزی بسیار خصوصی دعوت میکند. در این گونه ترکیبها قرمز همیشه حرف اول را میزند و یا ما را به چیزی بسیار خصوصی دعوت میکندو در اینگونه ترکیبها قرمز همیشه حرف اول را میزند و سپس نارنجی و زرد آن را تکمیل میکند. هیچ کابارهای نیست مگر این که تابلوی دعوت کنندهآش با رنگ قرمز خاموش و روشن شودو جلوهی رنگ قرمز حتی رنگهایی مثل بنفش و یا قهوهای را در اطراف خود محو میکند. رنگ قرمز فرمان دهنده است و برجستهتر و نزدیکتر دیده میشود. تأثیری که در چراغ قرمز چهاراه هاست خود به خود در راننده حالتی از ایست و توقف را دیکته میکند. اگر شما بتوانید در کنار قرمز رنگهای زندهی دیگری، همانند ترکیبی که در رنگهای این بالون است، استفاده کنید، آن گاه هیچ چشمی از توجه به آن مصون نمیماند.
ترکیبهای آرام
وقتی شما میخواهید توجه را به همهی اطراف یک موضوع بکشانید، به تر است از ترکیبهای آرام استفاده کنید. این ترکیب نقطهی مقابل ترکیبهای تهاجمی است و به تر است نام آن را ترکیبهای راستگو و منصف بگذاریم. د راین گونه ترکیبها رنگهای قهوهای و تهاجمی یا اصلاً به کار نمیرود و یا کاربرد اندکی دارد. رنگهای سرد، مثل آبی و سبز و فیروزهای و ارغوانی و سایههایی از صورتی و ابی کم رنگ، برای این منظور ایده آل است. اگر شما آسمان تصویر این صفحه را با اسمان تصویر صفحهی قل مقایسهکنید، متوجه میشوید که اسمان در این تصویر هیچ ارجحیتی بر زمین ندارد و تمامی مجموعه یک کل را تشکیل میدهد که بیانی آرام و عمیق داردو فضاهای پهناور و خطوط کند و با انحناهای ملایم بر آرامش رنگها می افزاید. چنین چشماندازهایی چون نقاشیهای «مونه، هرگز چشم و ذهن را خسته نمیکند و تکراری به نظر نمیرسد.
ترکیبهای خون گرم و مهیج
در یک ترکیب بندی خون گرم نیز، رنگهای متضاد و به ویژه قرمز، همانند ترکیبهای خون گرم را میتوان ترکیبهای دکوراتیو نیز نامید. در اینگونه ترکیبها، مثل تصویر این صحنهی تاتر سنتی ژاپنی، شما گویا منتظر یک حرکت و واکنش هستید و هیچ عملی در این فضا برایتان غیر عادی نیست. این ترکیب مخصوص فضاهای بسته است و استفاده از رنگهای غیر معمول، که در طبیعت معمولاً در کنار هم دیده نمیشود، مثل قرمز وسبز تیره و یا قرمز، و قهوهای و قرمز و خاکستری و یا قرمز و بنفش، القاء یک فضای غیر عادی میکند که به قصد بالا بردن آمادگی، برای درک یک لحظهی ویژه آفریده شده است.