دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1303 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
چکیده :
روشهای سینتیکی- اسپکترفوتومتری از جمله روشهای تجربه دستگاهی به منظور بررسی تغییرات میزان گونههای موجود در نمونه میباشند که ضمن دارا بودن صحت، دقت و سرعت عمل بالا دارای هزینه روش بسیار پایین است. این خصوصیات کاربرد این تکنیک را در حد وسیعی برای بررسی رفتار ترکیبات رنگی و چگونگی تخریب وحذف آنها از پسابهای صنعتی میسر میسازد. نظر به اهمیت ایجاد آلودگی توسط رنگهای آلی در پسابهای صنعتی ارائه روشهای مناسب و جدید با حداقل هزینه و کارآیی بالا به منظور حذف این گونه ترکیبات مورد نظر پژوهشگران بوده و هست.
در این پروژه علاوه بر ارائه فاکتورهای مؤثر در تخریب رنگ متیلنبلو میتوان به اندازهگیری یون کروم که یک ماده سرطانزاست، پرداخت. یک روش حساس و ساده برای تعیین مقادیر بسیار کم کروم به روش سینتیکی- اسپکتروفوتومتری براساس اثر بازدارندگی کروم در واکنش اکسیدشدن متیلنبلو توسط پتاسیم نیترات در محیط اسیدی (H2SO4 4 مولار) معرفی شده است. این واکنش به روش اسپکتروفوتومتری و با اندازهگیری کاهش جذب متیلنبلو در طول موج 664 نانومتر به روش زمان ثابت استفاده شده است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول : اسپکتروفوتومتری
1-1- اساس اسپکتروفوتومتری جذبی................. 14
1-2- جذب تابش.................................. 15
1-3- تکنیکها و ابزار برای اندازهگیری جذب تابش ماوراء بنفش و مرئی 15
1-4- جنبههای کمی اندازهگیریهای جذبی............ 16
1-5- قانون بیر- لامبرت (Beer - Lamberts Law)......... 17
1-6- اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذبی....... 21
فصل دوم : کاربرد روشهای سینتیکی در اندازهگیری
2-1- مقدمه..................................... 23
2-2- طبقهبندی روشهای سینتیکی................... 25
2-3- روشهای علمی مطالعه سینتیک واکنشهای شیمیایی 27
2-4- غلظت و سرعت واکنشهای شیمیایی ............. 28
2-5- تاثیر قدرت یونی........................... 28
2-6- تاثیر دما................................. 29
2-7- باز دارندهها.............................. 30
2-8- روشهای سینتیک............................. 30
2-8-1- روشهای دیفرانسیلی....................... 31
2-8-1-1- روش سرعت اولیه........................ 31
2-8-1-2- روش زمان ثابت ........................ 33
2-8-1-3- روش زمان متغیر........................ 34
2-8-2- روشهای انتگرالی......................... 35
2-8-2-1- روش تانژانت .......................... 36
2-8-2-2- روش زمان ثابت......................... 36
2-8-2-3- روش زمان متغیر........................ 37
2-9- صحت دقت و حساسیت روشهای سینتیکی........... 38
فصل سوم: کروم
مقدمه ......................................... 2
3-1- تعریف چرم................................. 4
3-2- لزوم پوست پیرایی ......................... 4
3-3- پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی) . 5
3-4- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) .. 5
3-5- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید........ 6
3-6- شیمی نمکهای کروم (III) .................... 6
3-7- شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III)...... 7
3-8- عامل های بازدارنده (کند کننده)............ 8
3-9- مفهوم قدرت بازی........................... 8
3-10- نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) 9
3-11- عاملهای مؤثر بر پوست پیرایی کرومی........ 10
3-12- رنگآمیزی چرم............................. 10
3-13- نظریه تثبیت رنگینهها..................... 11
3-14- صنعت چرم سازی و آلودگی محیط زیست......... 11
3-15- منبعها و منشأهای پساب کارخانههای چرم سازی 12
فصل چهارم : بخش تجربی
4-1- مواد شیمیایی مورد استفاده................. 40
4-2- تهیه محلولهای مورد استفاده................ 40
4-3- دستگاه های مورد استفاده................... 41
4-4- طیف جذبی.................................. 42
4-5- نحوه انجام کار .......................... 43
4-6- بررسی پارامترها و بهینه کردن شرایط واکنش . 44
4-7- بررسی اثر غلظت سولفوریک اسید ............. 45
4-8- بررسی اثر غلظت متیلن بلو ................. 48
4-9- بررسی اثر غلظت آسکوربیک اسید ............. 51
4-10- شرایط بهینه ............................. 54
4-11- روش پیشنهادی برای اندازه گیری کروم ...... 54
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- مقدمه..................................... 55
5-2 – بهینه نمودن شرایط........................ 56
منابع ومآخذ.................................... 57
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (3-1). طبقه بندی عمومی روشهای سینتیکی..... 26
جدول (4-1). مواد شیمیایی مورد استفاده.......... 40
جدول (4-2). تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت H2SO4 46
جدول (4-3). تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت MB 48
جدول (4-4). تغییرات برحسب غلظت های متفاوت AA 52
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (4-1) تشخیص طولموج ماکسیمم رنگ متیلنبلو. 42
نمودار (4-2) اثر تخریب رنگ متیلن بلو بدون حضور کروم (III) 44
نمودار (4-3). تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت H2SO4 46
نمودار (4-4). تغییرات بر بر حسب غلظت های متفاوت MB 48
نمودار (4-5). تغییرات در برحسب غلظت های متفاوت AA 52
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (2-1) اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذب تابش 21
شکل (3-1) سرعت واکنش نسبت به زمان.............. 23
شکل (3-2) روش سرعت اولیه....................... 32
شکل (3-3) روش زمان ثابت........................ 34
شکل (3-4) روش زمان متغیر....................... 35
شکل (3-5) روش تانژانت.......................... 36
فصل اول
اسپکتروفوتومتری
1-1- اساس اسپکتروفوتومتری جذبی:
این روش بر اساس عبور پرتوی از اشعه الکترو مغناطیس از درون نمونه و سنجش میزان جذب آن قرار دارد. هنگامی که اشعه الکترومغناطیس از داخل یک محلول میگذرد مقداری از آن بطور انتخابی جذب نمونه میشود. به طوری که شدت نور خارج شده کمتر از شدت نوری است که به محلول تابیده شده است. این پدیده در مورد جذب تابش های مرئی به وضوح دیده میشود.
مثلا اگر نوری سفید از میان محلول سولفات مس عبور داده شود، محلول آبی رنگ به نظر میرسد زیرا یونهای مس محلول جزء قرمز پرتو تابیده شده را جذب کرده و مکمل آن که آبی است از خود عبور میدهد.
اندازهگیری جذب تابشهای مرئی – ماوراء بنفش راه مناسبی را برای تجزیه تعداد بیشماری از گونههای آلی و معدنی فراهم میآورد. تابش در این نواحی دارای انرژی کافی برای انتقالات الکترونی الکترونهای والانس است. اگر نمونه در حالت گازی از اتم ها و یا ملکولهای ساده تشکیل شده باشد، طیف جذبی آن معمولاً مرکب از یکسری خطوط تیز و کاملاً مشخص است که مربوط به تعداد محدود انتقالات الکترونیکی مجاز میباشد.
طبیعت ناپیوسته فرآیند جذب، درجه بالایی از گزینش پذیری را به تجزیههایی میدهد که بر پایه چنین اندازهگیریهایی قرار گرفته باشند، در مقابل، طیفهای جذبی یونها و ملکولها در محلول معمولاً شامل نوارهای پهن میباشند که بخشی از آنها از همپوشانی انتقالات ارتعاشی و گاهی اوقات چرخشی بر روی انتقالات الکترونیکی ارتعاشی و گاهی اوقات چرخشی بر روی انتقالات الکترونیکی ناشی میشود. در نتیجه هر جذب الکترونیکی را یکسری خطوط پهن نزدیک به هم که به نظر پیوسته میرسند، همراهی میکنند. بعلاوه پهن شدن خطوط در نتیجه نیروهای بین ملکولی رخ میدهد. این نوع طیفها گزینش پذیری کمتری دارند.
1-2- جذب تابش:
وقتی که تابش از درون یک لایه شفاف جامد، مایع یا گاز عبور کند برخی از فرکانسها ممکن است توسط فرآیندی بنام جذب، بطور انتخابی حذف شوند. در اینجا انرژی بیشتر یا حالات تحریک شده ارتقاء مییابند.
اتمها یا مولکولهای تحریک شده دارای عمر نسبتا کوتاهی میباشند و تمایل دارند تا بعد از حدود 10 ثانیه به حالتهای عادی خود برگشت کنند. معمولا انرژی آزاد شده در این فرآیند در دستگاه بصورت گرما ظاهر میشود. مع ذالک در بعضی موارد گونههای تحرکی شده ممکن است یک تغییر شیمیایی را متحمل شوند که انرژی را جذب میکند (یک واکنش فتوشیمیایی) و در موارد دیگر تابش در شکل فلوئورسانس یا فسفرسانس (معمولاً با طول موجهای بلند تر) دوباره نشر میشوند.
اتمها مولکولها و یا یونها تعداد محدودی ترازهای انرژی کوانتیده گسسته دارند برای اینکه جذب تابش انجام گیرد انرژی فوتون تحریک کننده باید با تفاوت انرژی بین حالت عادی و یکی از حالتهای تحریک شده گونه جذب کننده یکی باشد.
از آنجایی که این تفاوت انرژی برای هر گونه منحصر به فرد است مطالعه فرکانسهای تابش جذب شده وسیلهای را برای مشخص کردن مواد سازنده نمونهای از ماده فراهم میآورد. برای این منظور یک منحنی از کاهش در توان نور تابنده (جذب) بصورت تابعی از طول موج یا فرکانس بطور تجربی ترسیم میشود. منحنیهای نمونهای از این نوع، طیفهای جذبی نامیده میشوند.
1-3- تکنیکها و ابزار برای اندازهگیری جذب تابش ماوراء بنفش و مرئی:
اندازهگیری جذب تابشهای ماوراء بنفش و مرئی راه مناسبی را برای تجزیه تعداد بیشماری از گونههای آلی و معدنی فراهم میآورد. تابش در این نواحی دارای انرژی کافی برای انتقالهای الکترونیکی الکترونهای والانس در لایه بیرونی است اگر نمونه در حالت گازی از اتمها و یا مولکولهای ساده تشکیل شده باشد طیف جذبی آن معمولاً مرکب از یک سری خطوط تیز و کاملاً مشخص است که مربوط به تعداد محدود انتقالات الکترونیکی مجاز میباشد. طبیعت ناپیوسته فرآیند جذب، درجه بالایی از گزینش پذیری را به تجزیههایی میدهد که بر پایه چنین اندازهگیریهایی قرار گرفته باشند. در مقابل طیفهای یونها و مولکولها در محلول معمولاً حاوی نوارهای پهن میباشند که بخشی از آنها از قرار گرفتن تغییرات انرژیهای ارتعاشی و گاهی چرخشی بر روی انتقالات الکترونی ناشی میشود. در نتیجه هر جذب الکترونی را یک سری خطوط آنقدر بهم نزدیک که به نظر پیوسته میرسند همراهی میکند. بعلاوه، پهن شدن خطوط در نتیجه نیروهای بین مولکولی رخ میدهد که این نیروها بین مولکولها یا یونهای بصورت نزدیک بستهبندی شده در یک محیط مادی فشرده، عمل میکنند. این نوع طیفها گزینش پذیری کمتری دارند. از طرف دیگر نوارهای پهن برای اندازهگیریهای کمی دقیق، مناسبترند.
1-4- جنبههای کمی اندازهگیریهای جذبی:
جذب تابش الکترومغناطیسی توسط گونه M میتواند به صورت یک فرایند برگشت ناپذیر دو مرحلهای تلقی شود که اولین مرحله این فرآیند را میتوان بصورت زیر نمایش داد.
در اینجا M* نشان دهنده ذره اتمی یا مولکولی در حالت تحریک شده است که از جذب فوتون ناشی میشود. طول عمر حالت تحریک شده کوتاه است (8-10 تا 9-10 ثانیه) و باوجود این حالت توسط یکی از چندین فرآیند آسایشی خاتمه داده میشود. متداولترین نوع آسایش شامل تبدیل تحریک به گرماست؛ یعنی،
گرما
آسایش میتواند از تجزیه M* جهت تشکیل گونههای جدید نیز ناشی شود. چنین فرآیندی را واکنش فوتوشیمیایی مینامند. ممکن است که آسایش منتج به نشر دوباره تابش بصورت فلوئورسانس یا فسفرسانس شود. مهم است به این نکته توجه شود که طول عمر M* بقدری کوتاه است که غلظت آن در هر لحظه تحت شرایط عادی، قابل صرفنظر کردن خواهد بود. بعلاوه، مقداری انرژی حرارتی تولید شده معمولاً قابل اندازهگیری نیست. بنابراین، اندازهگیریهای جذبی این حسن را دارند که حد اقل آشفتگی را در دستگاه تحت مطالعه ایجاد میکنند.
1-5- قانون بیر- لامبرت (Beer - Lamberts Law):
به سادگی میتوان دریافت که میزان جذب نور توسط یک گونه جاذب بستگی به تعداد یونها و یا ملکولهای جسم جاذب در مسیر عبور نور دارد و در نتیجه با افزایش غلظت ذرات جاذب، شدت جذب نیز افزایش مییابد. از طرفی هر چه قدر طول مسیر عبور نور از درون نمونه افزایش یابد، جذب نور با شدت بیشتری انجام خواهد گرفت. سومین عاملی که میزان جذب نور به آن بستگی دارد احتمال جذب فوتون توسط ذرات جاذب فوتونهاست به طوری که اجسام مختلف احتمالهای متفاوتی برای جذب پرتوی فوتونها از خود نشان میدهند.
حقایق بالا اساس قانون حاکم بر جذب است که تحت عنوان قانون بیرلامبرت (Beer- Lamberts Law) یا به طور مختصر قانون بیر معروف است. این قانون بیان میکند که میزان جذب نور توسط یک نمونه جاذب تابعی نمایی از غلظت نمونه و طول مسیر عبور نور از درون نمونه است. این مطلب را میتوان به طریق زیر بیان کرد:
پرتوی از تابشهای الکترومغناطیس را در نظر بگیرید که با شدت از درون محلولی حای N ذره جاذب عبور میکند. میزان جذب پرتو با تعداد ذرات جاذب موجود در مسیر عبور نور متناسب خواهد بود. اگر محلول را به قسمتهای کوچک و مساوی تقسیم کنیم در این صورت تغییر در شدت نور () بستگی به تعداد ذرات جاذب موجود در این قسمت خواهد داشت.
در اینجا شدت پرتوی که به قسمتهای بعدی وارد میشود بخاطر جذب در قسمتهای قبلی مرتباً کاهش مییابد. بنابراین شدت جذب در هر قسمت به تعداد ذرات جاذب موجود در آن قسمت بستگی داشته و متناسب با شدت پرتوی خواهد بود که وارد آن قسمت میشود.