دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1296 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
چکیده :
روشهای سینتیکی- اسپکتروفوتومتری از جمله روشهای تجزیه دستگاهی به منظور بررسی تغییرات میزان گونههای موجود در نمونه میباشند که ضمن دارا بودن صحت، دقت و سرعت عمل بالا دارای هزینه روش بسیار پایین است. این خصوصیات کاربرد این تکنیک را در حد وسیعی برای بررسی رفتار ترکیبات رنگی و چگونگی تخریب وحذف آنها از پسابهای صنعتی میسر میسازد. نظر به اهمیت ایجاد آلودگی توسط رنگهای آلی در پسابهای صنعتی ارائه روشهای مناسب و جدید با حداقل هزینه و کارآیی بالا به منظور حذف این گونه ترکیبات مورد نظر پژوهشگران بوده و هست.
مقدمه :
اگر کروم موجود در پساب مستقیماً در محیط آزاد شود به صورت یک عامل واکنش دهنده در محیط عمل نموده و از فعالیت باکتریها به صورت آشکار جلوگیری میکند. بنابراین بازده عملیات موجودات بسیار کم میشود. بنابراین سمیت کروم بسیار زیاد میباشد. بنابراین اندازهگیری آن در گونههای مختلف به ویژه پسابهای صنعتی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و تاکنون مقالات متعددی در این زمینه در مجلات مختلف علمی ارائه شده است.
در این پروژه علاوه بر ارائه فاکتورهای مؤثر در تخریب رنگ متیلنبلو میتوان به اندازهگیری یون کروم که یک ماده سرطانزاست، پرداخت. یک روش حساس و ساده برای تعیین مقادیر بسیار کم کروم به روش سینتیکی- اسپکتروفوتومتری براساس اثر بازدارندگی کروم در واکنش اکسیدشدن متیلنبلو توسط آسکوربیک اسید در محیط اسیدی (H2SO4 4 مولار) معرفی شده است. این واکنش به روش اسپکتروفوتومتری و با اندازهگیری کاهش جذب متیلنبلو در طول موج 664 نانومتر به روش زمان ثابت استفاده شده است. در محدوده زمانی 8- 5/0 دقیقه و دمای محیط، حد تشخیص ppm 013/0 بوده است و منحنی کالیبراسیون در محدوده ppm (3- 05/0) از غلظت کروم خطی است.
بخش تجربی :
موادشیمیایی مورد استفاده:
رنگ متیلن بلو، آسکوربیک اسید، سولفوریک اسید، پتاسیم نیترات، یون کروم . (III)
دستگاه مورد استفاده:
تمام بررسیها و اندازهگیری های صورت گرفته توسط دستگاه اسپکتروفوتومتر UV-VIS ساخت شرکت Varian مدل Cary 100 صورت گرفته است. طیف های جذبی در ناحیه محلولهای رنگی 800-350 نانومتر مورد بررسی قرار گرفته و کلیه جذبها در طول موج 664( طول ماکزیمم MB) صورت پذیرفته است.
نحوه انجام کار:
به منظور دستیابی به بهترین حد تشخیص و حساسیت پارامترهای مختلف مؤثر روی سرعت واکنش آسکوربیک اسید با متیلن بلو بهینه شدند. برای بهینه کردن این پارامترها از محلولهای شاهد و نمونه استفاده شده است. کلیه محلولها در بالن حجمی 10 میلی لیتری تهیه گردیده است. برای ساختن محلول نمونه به ترتیب زیر عمل شده است لازم به ذکر است که در این پروژه عوامل مختلفی بهینه شده و در نهایت منحنی کالیبراسیون به منظور بررسی واندازهگیری یون کروم وتعیین محدوده خطی آن ترسیم شده و حد تشخیص روش برای اندازهگیری کروم محاسبه گردیده است. در یک بالن حجمی 10 میلی لیتری، به ترتیب محلولهای سولفوریک اسید، متیلن بلو و کروم(III) اضافه شده، سپس به محلول حاصل معرف آسکوربیک اسید اضافه نموده که با افتادن آخرین قطره آسکوربیک اسید کرنومتر را به کار انداخته و محلول حاصل را با آب مقطر به حجم رسانده و پس از به هم زدن قسمتی از آن را به سل اسپکتروفوتومتر منتقل نموده و سپس جذب آن را در طول موج nm664 در فاصله زمانی 8 - 5/0دقیقه متوالی پس از شروع واکنش قرائت شده است.
بحث و ارزیابی نتایج:
اثر قدرت یونی:
در یک بالن حجمی 10 میلی لیتری 2/0 میلی لیتر سولفوریک اسید 4 مولار و ml1 رنگ متیلن بلو 2/0 میلی مولار و حجمهای مختلفی از پتاسیم نیترات و سپس یک میلی لیترمحلول کرومppm20 ریخته و 1 میلی لیتر آسکوربیک اسید02/0 مولار اضافه نموده همزمان با افتادن آخرین قطره آسکوربیک اسید کرنومتر را بکار انداخته محلول را به حجم رسانیده و پس از بهم زدن قسمتی از آن را به سل اسپکتروفوتومتر منتقل کرده و تغییرات جذب شاهد و نمونه در فاصله زمانی 8- 5/0 دقیقه و در طول موج 664 نانومتر قرائت شده است. در محلول شاهد مراحل بالا طی شده با این تفاوت که محلول کروم ppm20 اضافه نشده است.
نتایج حاصل از اندازهگیری تغییرات جذب نمونه و شاهد با غلظتهای مختلف KNO3 در جدول و در نمودار زیر برای تعیین قدرت یونی محلول آورده شده است. نتایج حاصل نشان میدهند که با افزایش قدرت یونی اختلاف جذب شاهد و نمونه در ابتدا افزایش و سپس به آرامی کاهش مییابد بر اساسنتایج حاصل غلظت 15/0 مولار KNO3 بهینه شده و برای کارهای بعدی از آن استفاده گردید.
[KNO3] / mol L-1 |
|
0.015 |
0.2569 |
0.03 |
0.32095 |
0.06 |
0.3703 |
0.15 |
0.48265 |
0.3 |
0.45395 |
0.45 |
0.44555 |
0.6 |
0.43645 |
0.75 |
0.3948 |
0.9 |
0.33985 |
جدول تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت KNO3
نمودار تغییرات بر حسب غلظتهای متفاوت KNO3
اثر زمان:
بررسی اثر زمان در غلظتهای بهینه سولفوریک اسید2/0 مولار، پتاسیم نیترات 15/0 مولار، آسکوربیک اسید 4/0میلی مولار،رنگ متیلن بلو با غلظت 03/0 میلی مولار و محلول
ppm2کرومIII)) در محدوده زمانی 8 - 5/0 دقیقه پس از شروع واکنش به صورت زیر انجام شد.
در یک بالن حجمی ده میلی لیتری 5/0 میلی لیترسولفوریک اسید 4 مولار، 5/1 میلی لیتر متیلن بلو 2/0 میلی مولار و یک میلی لیتر محلول کروم ppm 20 اضافه کرده سپس2/0 میلی لیتر آسکوربیک اسید02/0 مولار افزوده شده است. همزمان با افتادن آخرین قطره آسکوربیک اسید کرنومتر را روشن کرده محلول را با آب مقطر به حجم رسانده بهم زده و قسمتی از آن را به سل اسپکتروفوتومتر منتقل نموده ودر طول موج 664 نانومتر تغییرات جذب در فواصل زمانی 8- 5/0 دقیقه قرائت شده است. برای محلول شاهد نیز همین مراحل تکرار شده با این تفاوت که محلول کروم (III) اضافه نگردیده است. همانطورکه نتایج حاصل درجدول ونمودار زیر آورده شدهاند بیشترین اختلاف جذب ما بین شاهد و نمونه در فاصله زمانی 5/4 دقیقه بوده است.بنا براین زمان بهینه جهت اندازهگیری کروم 5/4 دقیقه بوده است.
Min / زمان |
|
0.5 |
0.11648 |
1 |
0.19292 |
1.5 |
0.27937 |
2 |
0.32305 |
2.5 |
0.36673 |
3 |
0.40677 |
3.5 |
0.43953 |
4 |
0.4809 |
4.5 |
0.51142 |
5 |
0.51142 |
5.5 |
0.5103 |
6 |
0.5089 |
6.5 |
0.50295 |
7 |
0.497 |
5 |
0.4935 |
8 |
0.49105 |
جدول تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید
نمودار تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید
منحنی کالیبراسیون:
برای رسم منحنی کالیبراسیون از روش زمان ثابت برای بدست آوردن حساسیت بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. منحنی در شرایط بهینه حاصل شده است. بدین منظور میزان جذب برای دامنه غلظت (ppm 3- 05/0) از یون کروم(III) خطی بوده است و منحنی کالیبراسیون در این دامنه غلظتی رسم شده است نحوه عمل به صورت زیر بوده است.
در یک بالن حجمی 10 میلی لیتری، 5/0 میلی لیتر از سولفوریک اسید 4مولار، 5/1 میلی لیتر متیلنبلو 2/0 میلی مولار و حجمهای مختلفی از محلول کروم(III) و در آخرین مرحله 2/0 میلی لیتر آسکوربیک اسید 02/0 مولار اضافه شده است. به طوریکه بعد از به حجم رساندن بالن، غلظت کروم در دامنه ppm(3- 05/0) واقع شد. پس از افزایش آخرین قطره آسکوربیک اسید کرنومتر را به کار انداخته و پس ازبه حجم رساندن و به هم زدن و انتقال قسمتی از محلول به سل دستگاه اسپکتروفوتومتر در فاصله زمانی 8- 5/0 دقیقه و در طول موج 664 نانومتر تغییرات جذب قرائت شده است. نتایج در جدول و نمودار زیر آورده شده است.
در شرایط بهینه یعنی غلظت سولفوریک اسید 2/0 مولار، آسکوربیک اسید4/0 میلی مولار و محدوده زمانی 8- 5/0 دقیقه بعد از شروع واکنش و در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) معادله زیر با ضریب همبستگی (9986/0=R2) حاصل شده است.:
در این رابطه X غلظت کروم بر حسب ppm و تغییرات جذب نمونه در فاصله زمانی 8- 5/0 دقیقه پس از شروع واکنش در دمای محیط و بر اساس شرایط بهینه میباشد.همانطور که نتایج حاصل نشان میدهند روش پیشنهادی علاوه بر ارایه شرایط مناسب جهت تخریب رنگ متیلن بلو موارد بهینه برای اندازه گیری یون کروم(III) ارایه مینماید.
|
|
0.05 |
0.0084 |
0.075 |
0.0105 |
0.1 |
0.0204 |
0.25 |
0.0529 |
0.5 |
0.1076 |
0.75 |
0.1791 |
1 |
0.2471 |
1.25 |
0.3183 |
1.5 |
0.3957 |
2 |
0.5164 |
2.5 |
0.6187 |
3 |
0.7549 |
جدول تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم
نمودار تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم
نتیجه گیری:
بررسی انجام شده نشان می دهد که تحت شرایط بهینه غلظت سولفوریک اسید 2/0 مولار، غلظت آسکوربیک اسید 4/0 میلی مولار ، غلظت متیلنبلو 03/0 میلی مولار ، غلظت پتاسیم نیترات 15/0 مولار و در محدوده زمانی 8- 5/0 دقیقه پس از شروع واکنش و در دمای محیط در محدوده
ppm(3- 05/0) کروم خطی است. منحنی کالیبراسیون و ضریب همبستگی (R2 = 0/9986) نشان میدهد که همبستگی خوب بین غلظت کروم و تغییرات جذب در زمان ثابت وجود دارد.
منابع و مآخذ:
1.دکتر علی فیروزنیا،شیمی پوست وفناوری چرم،مبتکران،1376.
2.دکتر محمد رضا ملاردی،شیمی و تکنولوژی چرم،مبتکران،1380.
[3]. G. Zhao, M. Li, Z. Hu, H. Hu, Sep. Purif. Technol., 43 (2005).227.
[4]. M. Mazloum Ardakani, M. R. Shishebore, N. Nasirizade, Canadian J. Anal. Sciences Spectroscopy, 51 (2005) 117.
[5]. M. R. Shishehbore, N. Nasirizadeh, A. A. Kerdegari, Anal. Science. 21 (2005) 1213.
[6].H. Kocaokutgen, S.Ozkinal, Dyes Pigments, 63 (2004) 83.
[7]. Z. Song, C. J. Wiliams, Water Res., 34 (2000) 2171.
[8]. R. M. Harrison, S. J. Mora, Introductory Chemistry for the environmental Sciences, p.179,Cambridge:University Press (1996).
|
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول : کروم
مقدمه ......................................... 2
1-1- تعریف چرم................................. 4
1-2- لزوم پوست پیرایی ......................... 4
1-3- پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی) . 5
1-4- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) .. 5
1-5- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید........ 6
1-6- شیمی نمکهای کروم (III) .................... 6
1-7- شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III)...... 7
1-8- عامل های بازدارنده (کند کننده)............ 8
1-9- مفهوم قدرت بازی........................... 8
1-10- نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) 9
1-11- عاملهای مؤثر بر پوست پیرایی کرومی........ 10
1-12- رنگآمیزی چرم............................. 10
1-13- نظریه تثبیت رنگینهها..................... 11
1-14- صنعت چرم سازی و آلودگی محیط زیست......... 11
1-15- منبعها و منشأهای پساب کارخانههای چرم سازی 12
فصل دوم : اسپکتروفوتومتری
2-1- اساس اسپکتروفوتومتری جذبی................. 14
2-2- جذب تابش.................................. 15
2-3- تکنیکها و ابزار برای اندازهگیری جذب تابش ماوراء بنفش و مرئی 15
2-4- جنبههای کمی اندازهگیریهای جذبی............ 16
2-5- قانون بیر- لامبرت (Beer - Lamberts Law)......... 17
2-6- اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذبی....... 21
فصل سوم : کاربرد روشهای سینتیکی در اندازهگیری
3-1- مقدمه..................................... 23
3-2- طبقهبندی روشهای سینتیکی................... 25
3-3- روشهای علمی مطالعه سینتیک واکنشهای شیمیایی 27
3-4- غلظت و سرعت واکنشهای شیمیایی ............. 28
3-5- تاثیر قدرت یونی........................... 28
3-6- تاثیر دما................................. 29
3-7- باز دارندهها.............................. 30
3-8- روشهای سینتیکی............................ 30
3-8-1- روشهای دیفرانسیلی....................... 31
3-8-1-1- روش سرعت اولیه........................ 31
3-8-1-2- روش زمان ثابت ........................ 33
3-8-1-3- روش زمان متغیر........................ 34
3-8-2- روشهای انتگرالی......................... 35
3-8-2-1- روش تانژانت .......................... 36
3-8-2-2- روش زمان ثابت......................... 36
3-8-2-3- روش زمان متغیر........................ 37
3-9- صحت دقت و حساسیت روشهای سینتیکی........... 38
فصل چهارم : بخش تجربی
4-1- مواد شیمیایی مورد استفاده................. 40
4-2- تهیه محلولهای مورد استفاده................ 40
4-3- دستگاه های مورد استفاده................... 41
4-4- طیف جذبی.................................. 42
4-5- نحوه انجام کار .......................... 43
4-6- بررسی پارامترها و بهینه کردن شرایط واکنش . 44
4-7- اثر قدرت یونی ............................ 45
4-8- اثر زمان.................................. 47
4-9- شرایط بهینه............................... 49
4-10- روش پیشنهادی برای اندازه گیری کروم....... 49
4-11- منحنی کالیبراسیون........................ 50
4-12- حد تشخیص................................. 53
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- مقدمه..................................... 55
5-2 – بهینه نمودن شرایط........................ 56
5-3- منحنی کالیبراسیون......................... 56
منابع ومآخذ.................................... 57
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (3-1) طبقه بندی عمومی روشهای سینتیکی...... 26
جدول (4-1) مواد شیمیایی مورد استفاده........... 40
جدول (4-2). تغییرات بر حسب غلظت های متفاوت KNO3 46
جدول (4-3). تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید .......................................... 48
جدول (4-4). تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم 52
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار (4-1) تشخیص طولموج ماکسیمم رنگ متیلنبلو. 42
نمودار (4-2) اثر تخریب رنگ متیلن بلو بدون حضور کروم (III) 44
نمودار (4-3). تغییرات بر حسب غلظتهای متفاوت KNO3 46
نمودار (4-4). تغییرات بر حسب زمانهای متفاوت پس از افزایش آسکوربیک اسید ................................. 48
نمودار (4-5). تغییرات در محدوده غلظتی ppm (3- 05/0) کروم 5
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (2-1) اجزاء دستگاهها برای اندازهگیری جذب تابش 21
شکل (3-1) سرعت واکنش نسبت به زمان.............. 23
شکل (3-2) روش سرعت اولیه....................... 32
شکل (3-3) روش زمان ثابت........................ 34
شکل (3-4) روش زمان متغیر....................... 35
شکل (3-5) روش تانژانت.......................... 36
چکیده :
روشهای سینتیکی- اسپکترفوتومتری از جمله روشهای تجزیه دستگاهی به منظور بررسی تغییرات میزان گونههای موجود در نمونه میباشند که ضمن دارا بودن صحت، دقت و سرعت عمل بالا دارای هزینه روش بسیار پایین است. این خصوصیات کاربرد این تکنیک را در حد وسیعی برای بررسی رفتار ترکیبات رنگی و چگونگی تخریب وحذف آنها از پسابهای صنعتی میسر میسازد. نظر به اهمیت ایجاد آلودگی توسط رنگهای آلی در پسابهای صنعتی ارائه روشهای مناسب و جدید با حداقل هزینه و کارآیی بالا به منظور حذف این گونه ترکیبات مورد نظر پژوهشگران بوده و هست.
در این پروژه علاوه بر ارائه فاکتورهای مؤثر در تخریب رنگ متیلنبلو میتوان به اندازهگیری یون کروم که یک ماده سرطانزاست، پرداخت. یک روش حساس و ساده برای تعیین مقادیر بسیار کم کروم به روش سینتیکی- اسپکتروفوتومتری براساس اثر بازدارندگی کروم در واکنش اکسیدشدن متیلنبلو توسط آسکوربیک اسید در محیط اسیدی (H2SO4 4 مولار) معرفی شده است. این واکنش به روش اسپکتروفوتومتری و با اندازهگیری کاهش جذب متیلنبلو در طول موج 664 نانومتر به روش زمان ثابت استفاده شده است. در محدوده زمانی 8- 5/0 دقیقه و دمای محیط، حد تشخیص ppm 013/0 بوده است و منحنی کالیبراسیون در محدوده ppm (3- 05/0) از غلظت کروم خطی است.
فصل اول
کروم
مقدمه :
کرم اولین نوع فلز سنگین در پساب است.
یونهای کروم (III) و کروم (VI) برای محیط زیست و هستی بشر مضر هستند.
بر طبق استاندارد موجود مقدار کروم باقیمانده در پساب باید mg/l 5/1 باشد. در کنار شکل ساده یونهای کروم (III) و کروم (VI)، کمپلکس هماهنگ کروم (III)یا کروم (VI)، با پیوندهای ملکولی آلی و غیرآلی وجود دارد.
به طور مثال کمپلکس کروم در رنگها به طور کامل در صنعت نساجی از طریق واکنش شیمیایی بین Cr2O3 و یک نوع از ترکیبات آزو آلی استفاده میشود. ساختار هماهنگ کمپلکس کروم قبل از تخریب بسیار پایدار و سخت است. این دسته از ترکیبهای کروم حد بالایی ازغلظت کروم را در پسابهای صنعتی ایجادمینمایند.
اگر کروم موجود در پساب مستقیماً در محیط آزاد شود به صورت یک عامل واکنش دهنده در محیط عمل نموده و از فعالیت باکتریها به صورت آشکار جلوگیری میکند. بنابراین بازده عملیات موجودات بسیار کم میشود. بنابراین سمیت کروم بسیار زیاد میباشد. بنابراین اندازهگیری آن در گونههای مختلف به ویژه پسابهای صنعتی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و تاکنون مقالات متعددی در این زمینه در مجلات مختلف علمی ارائه شده است.
رسوب دادن شکل مؤثری از فرآیند برداشتن یون کمپلکس کروم است اما قابل اجرا نمیباشد، با استفاده از روشهای مبادله یون میتوان به طور مؤثرغلطت یون کروم را کاهش داد ولی این کار خیلی عملی نیست. از مهمترین عیبهای این روش بالا بودن هزینه تولید مواده مبادله کننده یونی و بهرهبرداری آن است به علاوه در تعویض یون تنها میتوان از محدوده کمی از درجه pH استفاده کرد.
جذب روشی شناخته شده و مؤثر برای انتقال فلز آلوده کننده سنگین میباشد، اما ظرفیت جذب باید با جاذب شیمیایی مناسب تقویت و یا تغییر داده شود.
مقادیر کم کروم (تا 5/0 درصد) را میتوان به روش رنگ سنجی در محلول قلیایی به صورت کرومات اندازه گرفت؛ اورانیم و سدیم مزاحماند ولی وانادیم اثری ندارد. عبور محلول در 365 تا 370 نانومتر یا با استفاده از یک صافی که عبور ماکسیمم آن در قسمت بنفش طیف قرار دارد، اندازه گیری میشود.
خصلت قلیایی محلول استاندارد به کار گرفته شده برای تهیه منحنی مرجع باید همانند محلول نمونه باشد و ترجیهاً غلظت نمکهای خارجی در دو محلول باید یکی باشد محلولهای استاندارد را میتوان از پتاسیم کرومات با خلوص تجزیه ای تهیه نمود.
هزاران نمونه از کمپلکسهای کروم (III) وجود دارند که به جز چند مورد بقیه شش کوئوردیناسیونی هستند. مشخصه اصلی این ترکیبات بی اثر بودن سنجش آنها از نظر سینتیکی در محلول آبی است و به خاطر همین بی اثر بودن است که این همه نمونههای کمپلکس از کروم میتوان جدا کرد و به همین دلیل است که قسمت عمده شیمی کلاسیک مربوط به کمپلکسها که توسط پژوهشگران اولیه به خصوص یورگنسن و ورنر مطالعه و بررسی شد، کروم را در بر میگرفت. این کمپلکسها حتی درمواردی که از نظر ترمودینامیکی ناپایدارند، در محلول دوام میآورند.
1-1- تعریف چرم:
چرم مهمترین فراوردهای است که در فرآیند پوست پیرایی از تأثیر برخی مواد شیمیایی بر پوست به دست میآید. چرم در برابر هوا و آب نفوذپذیر بوده و در مقابل باکتری ها و عاملهای فیزیکی و شیمیایی محیط مقاومت مینماید. چرم برای تهیه بسیاری از لوازم مورد نیاز زندگی مناسب است و کاربردهای گوناگونی در زمینههای مختلف زندگی دارد. با توجه به پوست پیرایی دو نوع چرم ساخته شده و به بازار عرضه میشود:
الف) چرمهای گیاهی: برای ساخت این نوع چرم از مواد دباغی گیاهی استفاده میشود.
ب) چرمهای شیمیایی: که برای ساخت آنها از مواد شیمیایی در پوست پیرایی استفاده میشود این نوع چرم دارای ضخامت کمتری است.
1-2- لزوم پوست پیرایی:
پوست پیرایی فرآیندی فیزیکو شیمیایی برای تبدیل پوست به چرم است، که کالایی با ارزش اما فاسد شدنی را به کالایی فاسد نشدنی تبدیل میکند. پوست از نظر شیمیایی پلیمری از آمینواسیدها است در واقع از رشتههای پروتئینی تشکیل شده است. این رشتهها به وسیله عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط تجزیه میشوند. در این صورت زنجیرههای پروتین تشکیل دهنده بافت پوست گسسته میشوند و پوست کیفیت طبیعی خود را از دست میدهد.
برای جلوگیری از خرابی پوست میبایست تغییرات به گونهای اعمال شوند که به ماهیت اصلی و ساختار پوست لطمه وارد نسازند. به این تغییرات دباغی پوست (پوست پیرایی) میگویند.
1-3- پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی):
امروزه بیشتر مواد معدنی که در پوست پیرایی به کار میرود، از نمکهای کروم (III) و به ویژه سولفات کروم (III) تهیه میشوند. در روش پوست پیرایی با نمکهای کروم، این نمکها با الیاف پوست واکنش میدهند و پایداری بسیار زیادی به الیاف پوست میبخشند که آن را در برابر دمای بالا مقاوم میسازند.
چرمی که به این روش ساخته میشود بسیاری از ویژگیهای مطلوب را ندارد و به وسیله رنگرزی و پوست پیرایی دوباره با مواد گیاهی ویژگیهای یک چرم خوب را پیدا مینماید.
ویژگی مهم پوست پیرایی کرومی سرعت عمل و راندمان بالای آن است. به همین دلیل این روش پس از کشف آن در زمان کوتاهی رونق زیادی پیدا نمود. به نحوی که در بعضی کشورها تنها برای این ماده برای پوست پیرایی استفاده میشود.
1-4- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
نخستین بار در سال 1858 فریدیش ناب روش پوست پیرایی با نمکهایی که کاتیون آنها هیدرولیز میشوند، همانند نمکهای آهن (III)، آلومینیم و کروم (III) را ارائه داد این روش از آغاز قرن بیستم به طور روز افزون توسعه یافته است.
بر اثر این کشف بود که چرم سازی از یک کاردستی به صنعت تبدیل شد. نخستین فرآوردههای تجاری چرم کرومی، به آگوست شوتز در سال 1884 نسبت داده شده است. در روش شولتز پوست پیرایی با نمکهای کروم در دو مرحله انجام میگرفت.
در مرحله اول پوست با یک محلول اسیدی از پتاسیم دیکرومات (K2CrO7) آغشته شده و در مرحله دوم پتاسیم دیکرومات در مجاورت یک ماده کاهنده مانند گلوگز به نمک کروم (III) سبز رنگ بر روی سطح پوست تبدیل میشود.
1-5- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید:
این روش دو مرحلهای با این که دارای نقصهایی است اما به چرم تولید شده کیفیت ویژه و مطلوبی میدهد.
روش دیگری از پوست پیرایی با نمکهای کروم روش یک مرحلهای است در این روش از یک نمک کروم (III) که به آسانی آبکافت میشود مانند کروم (III) کلرید و یا سولفات استفاده میشود.
برای نمونه واکنشهای کروم (III) کلرید و سولفات به صورت زیر میباشند.
در این روش پوست با یک نمک کروم (III) مانند محلول بازی کروم (III) واکنش میدهد. در این روش قبل از اضافه کردن نمک کروم (III) محیط را اسیدی میکنند و سپس پوست را در آن قرار میدهند. در این شرایط توانایی ترکیب شدن نمک کروم با پروتئین پوست کاهش مییابد و در نتیجه نمک کروم امکان نفوذ کردن به درون پوست را پیدا میکند. پس از اینکه به درون لیف نفوذ کرد pH را بالا میبرند. در نتیجه این تغییرات نمک کروم با پوست واکنش میدهد.
1-6- شیمی نمکهای کروم (III):
نمکهای کروم (III) در اسیدهای قوی حل میشود اما در pH بالاتر از 4 به صورت کروم (III) هیدروکسید رسوب میکند. این نمکها میتوانند با تعدادی از مواد آلی واکنش دهند. در pHهای بالا محلول این نمکها رنگیاند.
1-7- شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
در محلول کروم (III) نیترات، یون نیترات به صورت و یون کروم (III) وجود دارد و تغییری که در این یون کمپلکس به وجود میآید اساس شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) را تشکیل میدهد.
واکنشهایی که در محلول این یون روی میدهد اساساً دو نوع است:
الف) آزاد شدن یون هیدرونیوم بر اثر آبکافت کاتیون کمپلکس و تولید یک نمک بازی براساس معادله شیمیایی زیر:
به هیمن دلیل محلول نمکهای کروم (III) خاصیت اسیدی دارند. انجام این واکنش که در آن یون تولید میشود، دلیل روشنی بر وجود مولکولهای آب به صورت لیگاند در کاتیون کمپلکس کروم (III) در محلول نمکهای آن است.
ب) جانشینی شدن آنیون ها به عنوان لیگاند به جای مولکولهای آب در کاتیون کمپلکس در یک واکنش تعادلی در غلظت و دمای معین که معادله شیمایی آن به صورت زیر است:
در مجاورت نمکهای خنثی مانند KCl احتمال ندارد که کمپلکسهای آنیونی نیز به وجود آید. یون دیاکوآتتراکلروکرومات (III)
یونهای کلرید موجود در این کملکس با نقره نیترات رسوب نمیدهند.
1-8- عامل های بازدارنده (کند کننده):
این عاملها آنیونی هستند و با اتم فلز در یون کمپلکس پیوند تشکیل میدهند. این پدیده به یون پوشاندن اتم مرکزی هم معروف است و در بررسی مکانیسم فرآیند پوست پیرایی با نمکهای کروم نیر مفید میباشد.
از این رو، محلولهایی که دارای لیگاندهای قویتر هستند به محلولهای کندکننده معروفند.
آنیون اسیدهای کربوکسیلیک میتواند با دو اتم کروم و یک گروه پلساز ، یک حلقه شش ضعلی تشکیل دهند. برای نمونه داریم:
تشکیل کمپلکس با آنیون اسیدهای آلی دو ظرفیتی
تشکیل کمپلکس بایون اکسالات:
کمپلکس کروم (III) با یون اکسالات به اندازهای پایدار است که در مجاورت مقدار زیادی از یونهای اکسالات از پیشرفت فرآیند پوست پیرایی جلوگیری مینماید.
1-9- مفهوم قدرت بازی:
کروم میل شدیدی برای جذب یونهای هیدروکسید در محلول دارد. واکنش کروم با این یون را میتوان به صورت واکنش سه مرحلهای با نخستین، دومین و سپس سومین یون هیدروکسید نوشت. تمایل نمکهای کروم در نخستین مرحله واکنش بسیار زیاد است و حتی در pH=2 که غلظت یون برابر 12-10 مول بر لیتر می باشد، واکنش انجام میپذیرد.
با افزایش pH محلول در حدود 3 تا 4 دومین یون نیز وارد واکنش میشود. با افزایش بیشتر pH سومین یون نیز وارد واکنش میگردد.
(قدرت بازی %33)
(قدرت بازی %66)
(قدرت بازی %100)
نمکهای کروم (III) مورد استفاده در پوست دارای قدرت بازی 33 تا 45 درصد میباشد. همانطور که قدرت بازی به معنی یونهای با کروم (III) است قدرت اسیدی به بخش اسیدی نمک نسبت داده میشود. بنابراین مجموع قدرت اسیدی و بازی محلول نمک برابر صد است.
1-10- نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
یون کلرید () میتواند در ساختار یون کمپلکس وارد شود یا در محلول آزاد بماند. این یون تمایل کمی برای ورود به ساختار کمپلکس کروم (III) دارد. اما یونهای دیگر ممکن است تمایل بیشتری برای ورود به ساختار کمپلکس داشته باشد.
برای مثال یون سولفات درنقش یک لیگاند دو دندانهایی تمایل زیادی به وارد شدن به ساختار کمپلکس دار می باشد و دو محل کوئوردیناسیون در کمپلکس های کروم (III) را اشغال مینماید.
واکنش تعداد زیادی از مواد آلی با کروم (III) در محلول و تشکیل کمپلکسهای پایدار مورد بررسی فراوان قرار گرفته است. از این مواد آلی به عنوان عوامل کندکننده در فرآیند پوست پیرایی با نمک های کروم (III) استفاده میشود.
1-11- عاملهای مؤثر بر پوست پیرایی کرومی:
عاملهای مؤثر در پوست پیرایی کرومی عبارتند از: pH، قدرت بازی محلول، غلظت محلول، دما و زمان.
الف) اثر pH: در pHهای بالا در (محلولهای قلیایی) توانایی پروتئین برای ترکیب شدن با نمک کروم افزایش مییابد اما افزایش زیاد pH باعث رسوب مواد دباغی کرومی در محلول میشود در نتیجه تنظیم دقیق pH در این فرآیند ضروری است.
ب) قدرت بازی واکنش دهندهها: هرچه که قدرت بازی بیشتر باشد، کمپلکسهایی با ملکولهای درشتتر در محلول به وجود میآید.
ج) غلظت محلول: غلظت محلول در این فرآیند باید ثابت باشد.
د) اثر دما: در دمای بالا سرعت واکنش به طور کلی افزایش مییابد و عمل تثبیت کروم بر روی پوست بیشتر میشود اما بالا رفتن بیش از حد دما باعث ناصافی در چرم شده بنابراین پوست پیرایی را در دمای پایین آغاز مینماید.
هـ)زمان: سرعت هر واکنش بسته به اندازه pH و دما تغییر میکند. کنترل مناسب این فرآیند به ارتباط بین زمان، pH و دما بستگی دارد.
1-12- رنگآمیزی چرم:
با استفاده از نمکهای کروم (III) می توان هر نوع رنگی را بر روی انواع مختلف چرم به وجود آورد. رنگ کردن چرم دشواریهای خاص خود را دارا میباشد. از جمله به دلیل سه بعدی بودن رشتههای چرم، نفوذ رنگینه به داخل چرم از نظر عملی و کاربردی اهمیت بسیار زیادی دارد. از آنجایی که چرم از مواد پروتئینی تشکیل شده است ماهیت شیمیایی آن بر اثر عوامل پوست پیرایی تغییر مینماید، بنابراین تثبیت رنگینه تا حدود زیادی با مواد بکار رفته برای پوست پیرایی و همچنین وجود مواد دیگر ترکیب شده با پروتئین تغییر میکند بنابراین تثبیت رنگینه در چرم فرآیند پیچیدهای است و نیاز به تلفیق دانشهای عملی، هنری و تجربه کاری دارد.
1-13- نظریه تثبیت رنگینهها:
هدف از رنگ کردن چرم تثبیت مواد شیمیایی و واکنشگرهای رنگی در الیاف چرم میباشد. عمق رنگ به چرم ساخته شده بستگی دارد. برای چرمهایی که با نمک کروم (III) پوست پیرایی شدهاند از رنگ های اسیدی برای رنگرزی استفاده میشود. چون مواد رنگزا از نظر اندازه مولکولی، میزان انحلال پذیری، خواص اسیدی و بازی متفاوتاند تثبیت رنگ در چرم به این عوامل بستگی دارد.
رنگینههای بازی به وسیله گروهای دارای بار منفی موجود در چرم جذب میشود. در محیط اسیدی چرم مانند پروتئین پوست اولیه یونهای هیدروژن را جذب میکند و دارای بار مثبت میشود و در نتیجه، رنگینههای بازی که کاتیونی میباشند تمایل زیادی به جذب در پوست را دارند. هرقدر pH بالاتر برود چرم دارای بار منفی بیشتری شده و به تثبیت رنگینه بازی کمک مینماید.
1-14- صنعت چرم سازی و آلودگی محیط زیست:
تبدیل یا تغییر شکل هر ماده و شیئی به منظور استفادههای گوناگون همراه با ضایعات است. انواع این ضایعات به نوع ماده اولیه و پیچیدگی ساختار و کاربرد فرآورده نهایی بستگی دارد.
این تغییرات اثرات مستقیم و یا غیرمستقیم بر محیط زندگی تمامی موجودات زنده دارند. متأسفانه آلودگیهای محیط زیست به گونهای هستند که حیاتی ترین ماده مورد نیاز بشر یعنی آب و هوا را در بر میگیرند و باعث زیانهایی جبران ناپذیری به انسانها، حیوانات، گیاههان و .... میشوند.
از این رو تمام پسابهای صنعتی به نحوی بر کیفیت آبهای جاری اثر گذارده و هنگامی که این آب به اندازهای کیفیت خود را از دست بدهد که نتوان از آن برای شستشو، شنا و نوشیدن استفاده نمود، آب آلوده شده است.
صنعت چرمسازی از صنایعی است که هم به دلیل مصرف زیاد آب و دور ریز آن به صورت پساب و هم به دلیل شدت آلودگی پساب آن برای محیط زیست زیان آور است در پساب این صنعت آلایندههای گوناگونی مانند BOD بالا، COD بالا، pH نامناسب، نمکهای کروم (III) و کلریدها وجود دارند که حضور هر یک از این آلایندهها در پساب کارخانههای چرمسازی مستلزم تصفیه آن است تا میزان آلایندههای آن به مرز استانداردهای رایج جهانی برسد.
1-15- منبعها و منشأهای پساب کارخانههای چرم سازی:
پساب کارخانههای چرم سازی از انجام یافتن مرحلههای مختلف این فرآیند به وجود می آید از این رو مراحل را به طور جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
خیساندن: پساب این مرحله شامل مواد ضدعفونی کننده ماننده فنول و مواد شوینده مانند چربی و روغن میباشد.
آهک دهی (موزدایی): به منظور موزدایی از آهک استفاده میکینم که خاصیت بازی شدید دارد (11pH>) پساب حاصل از این مرحله دارای مواد جامد بسیار زیاد میباشد. علاوه بر این سولفید خارج شده در این مرحله به زندگی آبزیها صدمه زیادی وارد میسازد و مقدار اکسیژن آب را کاهش میدهد.
آهکزدایی، آنزیمدهی و اسیدی کردن: پساب حاصل از آهکگیری و آنزیمدهی شامل مقداری نمکهای کلسیم و آمونیم، مو، چربی های اضافی و مواد تجزیهنشدنی آنزیمها میباشد.
پوست پیرایی کرومی: محلول نمکهای کروم (III) هنگام تخلیه دارای pH برابر 3 تا 5 است و شامل نمکهای کروم (III)، سولفوریک اسید و فرمیک اسید آزاد و نمک میباشند. نمکهای کروم (III) حتی در مقدارهای پایین سمی است.