دسته بندی | مکانیک |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 39534 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
این فایل گزارش کار کارآموزی مربوط به کارخانه سیمان زاوهتربت است که علاوه بر دوستانی که به رشته تحصیلی شون مرتبط است به عزیزانی که علاقه مند به نحوه کار کارخانه و دستگاهها و قسمت های مختلف کارخانه سیمان هستند شدیدا پیشنهاد میکنم
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
گزارش کاراموزی مهندسی نرم افزار در 32 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
مقدمه 1
مهندسی نرم افزار 3
چرا نرم افزار مهندسی می گویند ؟ 4
هدف 4
تواناییهای فارغ التحصیلان 5
ماهیت 6
گرایش های مقطع لیسانس 8
آینده شغلی 8
توانایی های جسمی و ........... 9
وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاظر 10
نکات تکمیلی 11
مهندسی و معماری سیستم ها 12
منابع 33
چکیده:
پیچیدگی و سرعت تحولات اقتصادی در دنیا، شاخص ها و ملزومات قرار گرفتن در عرصه رقابت و بهینه سازی ساختار تولید و اجرایی را در سازمان ها دچار تغییرات و دگرگونی های بسیاری کرده است. سازمان ها برای باقی ماندن در عرصه رقابت های بازار و هماهنگ سازی خود با شرایط بازار و افزایش تطابق پذیری باید راه کارها و ابزارهای جدیدی را جستجو کنند. از مهمترین ویژگی های سازمان ها در عصر جدید می توان به لزوم پویایی و انعطاف پذیری بالای آنها اشاره کرد. سازمان های پیشرو می دانند که راه جل های امتحان شده برای یک کسب و کار خاص هر چند هم موفق، نمی تواند دربرگیرنده شرایط مناسبی برای سایر کسب و کار ها باشد بنابراین آنها سعی می کنند به جای تقلید و تکرار با شناخت دقیق و موشکافانه محیط درونی و بیرونی سازمان بتوانند چالش های اساسی کسب و کار خود را شناسایی کنند و بر اساس آن راه حل های کارا و مناسبی را درپیش بگیرند.
هر سازمانی برای حرکت رو به رشد و دستیابی و حفظ تعالی و پویایی در بخش های مختلفش نیازمند یک طرح و برنامه کلی است که باید دربرگیرنده چالش ها و مسائل اساسی پیش روی سازمان از بدو تاسیس تا رسیدن به اهداف مقطعی و اصلی باشد. چنین سند و مکتوبی که معرف اصول و راهکارهای توسعه سازمان محسوب می شود و بر حسب نیاز در اختیار افراد مرتبط با آن در سازمان قرار می گیرد برنامه جامع کسب و کار می گویند. همچنین نباید فراموش کرد که در بدو شروع به کار سازمان ها و یا در مراحلی که باید بخش های جدیدی راه اندازی شود و یا پروژه های جدیدی تعریف شود برنامه جامع کسب و کار سازمانی می تواند کمک خوبی برای جذب کمک های مالی سازمان ها و ارگان های مختلف باشد. در این مقاله سعی شده است تا اصول و ساختار مورد نیاز برای نوشتن یک برنامه جامع کسب و کار سازمانی ارائه شود. شایان ذکر است که این اصول کلی در رابطه با هر کسب و کاری قابل استفاده و کاربردی است.
همانطور که هر کارشناس فروش خبره ای می داند، شما مجبور هستید همه چیز را درباره محصولات و خدمات خود برای ترغیب دیگران به خرید آن بدانید.
طرح جامع کسب و کار باید مدام در جریان کار مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد. رشد مناسب کسب و کار در گروه تهیه یک طرح جامع مناسب ، پویا و آینده نگرانه برای کسب و کار است.
مقدمه:
برنامه کسب و کار یا طرح توجیهی برای یک پروژه یا فعالیت تجاری در هر سازمان اقتصادی بزرگ و شرکت کوچکی به عنوان یک سند اصلی تلقی می شود که مقیاسی خواهد بود برای کارمندان و مدیران تا به واسطه آن بتوانند میزان موفقیت های خود و شرکت را بسنجند و برای فعالیت های آتی خود تصمیم گیری کنند. این برنامه بر اساس توانایی های شرکت در نیروی انسانی, تجهیزات و سرمایه تهیه می شود.
به عنوان مثال داشتن یک برنامه کسب و کار مناسب هنگام ارائه تقاضای دریافت وام ازموسسات اعتباری همچون بانک ها نقش موثری در تصمیم گیری آنها برای حمایت از شرکت شما و پروژه های در دست اجرای شما دارد. در ادامه با اطلاعات مورد نیاز برای تهیه یک برنامه کسب و کار آشنا می شویم.
برنامه کسب و کار برای گروهی که تلاش می کند یک ایده را به یک محصول تبدیل کند و یک شرکت بوجود آورد یک نیاز مبرم به شمار می رود.
برنامه کسب و کار شامل صفحاتی است که در آن اطلاعات تشریحی و مالی مختلفی گنجانده شده است. ساختار بخش تشریحی در واقع حکم بدنه اصلی برنامه کسب و کار را دارد که شامل بیش از 150 سوال اصلی منقسم به چندین قسمت است.
شما می توانید کار خود را از هریک از بخش ها به غیر از بخش خلاصه مدیریتی که باید در انتهای کار تکمیل شود آغاز کنید. به دنبال سوالاتی بگردید که در کسب و کار شما به آنها توجهی نشده است. زمانی که کار نوشتن پیش نویس را به پایان رساندید مجموعه ای از اطلاعات مختلف در مورد برنامه کسب و کار خواهید داشت که باید به صورت منظم آنها را کنار هم قرار دهید تا منظور نهایی از برنامه کسب و کار حاصل شود.
ارزش اصلی طراحی یک برنامه کسب و کار دست یابی به محصول نهایی نیست بلکه هدف اصلی قرار گرفتن فرآیند تحقیق و تفکر درباره کسب و کار در یک مسیر سیستماتیک است. کار طراحی به شما کمک می کند با دقت بسیاری به همه شرایط کسب و کار فکر کنید و درباره آنچه کاملاً از آن مطمئن نیستید مطالعه و تحقیق کنید. انجام این فرآیند زمان بر خواهد بود اما مانع از هزینه های ناشی از خطاهای احتمالی آینده می شود.
مهندسی نرمافزار
مهندسی نرم افزار پیشهای است که به یاری دانش رایانه و دیگر فناوریها و روشها به آفریدن و نگاهداری نرم افزار رایانهای می پردازد. نرم افزار هایی نظیر tool ها یا سیستم عامل و ...
مسئله اصلی مهندسی نرمافزار تولید نرمافزار براساس:
الزامات تعیین شده
در زمان تعیین شده
در محدوده? بودجه پیشبینی شده است.
چرا نرم افزار را مهندسی می گویند ؟
به این دلیل که مهندسی نرم افزار یعنی بکار گیری یکسری تکنیکها و قواعد معتبر مهندسی به منظور تولید محصول قابل اطمینام و مقرون به صرفه .
همانگونه که سایر رشته های مهندسی نیر چنین هستند یعنی از یکسری اصول و تکنیکها استفاده می کنند تا به یک محصول برسند .
نکته ای که مهم است و خیلی ها به آن توجه ندارند تفاوت مهندسی نرم افزار و برنامه نویسی است . برنامه نویسی فقط بخش کوچکی از چرخه حیات یک نرم افزار را تشکیل می دهد که آن هم وظیفه مهندس نرم افزار نمی باشد .
در مورد نرم افزار هم مانند سایر رشته های مهندسی در مورد یک پروژه زمانبندی ُمدیریت و کنترل پروژه"ُ تولید و ... را داریم
گرایش های مقطع لیسانس:
رشته مهندسی کامپیوتر در مقطع کارشناسی دارای دو گرایش سخت افزار و نرم افزار است که البته این دو گرایش در مقطع کارشناسی تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارند.
"گرایش سخت افزار در برگیرنده فعالیت های آموزشی، پژوهشی و صنعتی در خصوص قطعات، بردها، تجهیزات و در نهایت سیستم های کامپیوتری در مقیاس های مختلف است و یکی از شاخه های مهم آن به نام معماری کامپیوتر (طراحی و ساخت کامپیوتر) می باشد."
"هدف از گرایش نرم افزار کامپیوتر، آموزش و پژوهش در زمینه زبانهای مختلف برنامه نویسی، سیستم های عامل مختلف و طراحی انواع الگوریتم ها می باشد."
آینده شغلی، بازار کار، درآمد:
با توجه به گسترش روزافزون دنیای کامپیوتر امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به متخصصان کامپیوتر احساس می شود. امروزه یک مهندس کامپیوتر اگر علاقمند به کار باشد، هیچ وقت با مشکل بیکاری روبه رو نمی شود. به خصوص مهندسین نرم افزار فرصت های شغلی بیشتری داشته و برای کارکردن نیاز به امکانات و تجهیزات زیادی ندارند. فرصت های شغلی این رشته به حدی گسترده و متعدد است که نه تنها فارغ التحصیلان این رشته به راحتی جذب بازار کار می شوند بلکه دانشجویان دو سال آخر این رشته نیز می توانند وارد بازار کار شده و فعالیت کنند. برای مهندسین سخت افزار هم امکان کار در شرکتهای تولید کننده قطعات و دستگاهها و مراکز صنعتی – تولیدی بسیار فراهم است و از نظر سطح درآمدی هم با توجه به دانش و پشتکار شخصی در حد قابل قبول و ایده آلی قرار دارند. از طرفی با توجه به استفاده روزافزون از شبکه اینترنت زمینه کار در این موضوع نیز بسیار مهیاست.
توانایی های جسمی، علمی، روانی و ... مورد نیاز و قابل توصیه
توانایی علمی: یک مهندس کامپیوتر باید سخت کوش و با پشتکار باشد چون رشته کامپیوتر رشته پویایی است و همیشه باید اطلاعاتش به روز بوده و به دنبال فراگرفتن مطالب جدید باشد. مهندس کامپیوتر باید پایه ریاضی قوی داشته و توانایی اش در زمینه فیزیک خوب باشد. همچنین لازم است فردی خلاق باشد تا بتواند مسایل را از راههای ابتکاری حل کند.
علاقمندیها: مهندس کامپیوتر نرم افزار و سخت افزار باید به یادگیری و مطالعه علاقمند باشد تا پیشرفت در خور توجه داشته باشد. همچنین باید از جستجو و کاوش در مدارها و ریزساختارها استقبال کند و به کار با کامپیوتر علاقه داشته باشد.
توانایی مالی: با توجه به توضیحات گفته شده داشتن یک دستگاه کامپیوتر برای یک مهندس کامپیوتر امری ضروری به نظر می رسد ولی این گونه نیست که بدون داشتن کامپیوتر دانشجویان از ادامه تحصیل و پیشرفت باز بمانند.
وضعیت نیاز کشور به این رشته در حال حاضر:
رشته کامپیوتر که باعث جهانی شدن اطلاعات و ارتباطات شده است ، رشته روز و رشته آینده است تا جایی که پیش بینی می شود تا 10 سال دیگر در کشورهای پیشرفته مردم همان قدر که بر نیروی برق وابسته هستند به شبکه اینترنت وابسته خواهند شد. با توجه به توضیحات گفته شده روند رو به رشد استفاده از کامپیوتر در زندگی روزانه اشتغال و موقعیت کاری برای فارغ التحصیلان این رشته فراهم است تا در قالب شرکتهای تولیدکننده نرم افزار، شرکتهای تولیدکننده قطعات، مراکز صنعتی – تولیدی، شرکتها و موسسات خدماتی، مراکز آموزشی و ... مشغول به کار شده و فعالیت کنند. با توجه به پیشرفت کند ایران نسبت به جامعه جهانی کامپیوتر در سالهای اخیر نیاز به مهندسین خلاق و کوشا در این زمینه کاملاً احساس می شود.
روند رو به رشد استفاده از کامپیوتر در محافل عمومی و خصوصی، استفاده گسترده از شبکه اینترنت و زمینه های مرتبط با آن، فراهم آمدن شرایط آموزش و تجارت الکترونیک همه و همه دست به دست هم داده اند تا از اکنون چشم انداز روشنی نسبت به آینده این رشته وجود داشته باشد به نحوی که فعالان در این زمینه از آینده معلوم و مطمئنی برخوردار خواهند بود. تنها نگرانی به قسمت نرم افزار مربوط می شود که باید مهندسان خلاق ایرانی اقدام به تهیه نرم افزارهای گوناگون و کارآمد کرده تا تنها مصرف کننده صرف نباشیم.
- پیچیدگی در سیستمهای اجتماعی
سیستمهای اجتماعی، سیستمهای بسیار پیچیدهای از جنبه ساختاری و رفتاری هستند. انسان به همراه نقشهای خود، اصلیترین جزء این گونه سیستمهاست. هر سیستم اجتماعی شامل تعداد قابل ملاحظهای از افراد، گروه و واحدهای سازمانی است که از جنبههای مختلفی با هم دیگر تعامل دارند. فرهنگ، ارزش، اعتقادات، مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، و حرفهای چیزهایی است که بر نحوه تعامل بین آنها تأثیر میگذارد. اثرات ناشی از این عوامل و نحوه تعاملات حاصل به سختی قابل بررسی است. عناصر سیستمهای اجتماعی از پویایی زیادی برخوردارند. سیستمهای اجتماعی کمتر نظم یافته هستند و به مرور زمان تغییر میکنند. اهداف سیستمهای اجتماعی در طول زمان دستخوش تغییر میشوند. به عنوان یک سیستم باز، محیط سیستمهای اجتماعی تأثیر زیاد بر آن میگذارد و تشخیص این تأثیر دشوار است. اطلاعات در مورد شرایط سیستم کم یا غیرقابل دستیابی است. مسائل سیستمهای اجتماعی چند بعدی، مهم و وابسته به یکدیگر هستند.
شرایط فوق عموماً در سیستمهای اجتماعی وجود دارند اما میزان پیچیدگی در بین سیستمهای اجتماعی متفاوت است. به عنوان مثال، پیچیدگی در یک سازمان بوروکراتیک کمتر از پیچیدگی یک سازمان نوآورانه است و پیچدگی یک جامعه خیلی بیشتر از پیچیدگی یک سازمان معمولی است. آنچه که در اینجا مد نظر ماست سیستمهای اجتماعی بسیار پیچیده هستند که کاهش پیچیدگی آنها دشوار یا غیر ممکن است.
5- ایجاد سیستمهای پیچیده
آنچه در مورد مراحل ایجاد سیستم در بخش 1 گفته شد مراحل عمومی همه سیستمها بود. اما در سیستمهای پیچیده این مراحل به تنهایی نمیتوانند پاسخگوی ما باشند. در سیستمهای پیچیده ممکن است نیازها و مسائل به خوبی تعریف نشده باشند. سفارش دهنده سیستم تصویر و آگاهی کامل از آنچه که مطلوب اوست ندارد. نیازهای وی ممکن است با هم سازگار نباشند. ساختار سیستم مانند سیستمهای معمول تعریف شده نیست. مفاهیم و مبانی سیستم موجود نیستند یا مدون نشدهاند. روشهای کمی و استفاده ازروشهای تحلیلی نمیتواند همه ابعاد سیستم را مورد بررسی قرار دهد چرا که خیلی از عناصر، ویژگیهای آنها و تعامل آنها با دیگر عناصر دارای مبانی روشن، تعریف شده و کمی نیستند. مهندسی سیستم نمیتواند به صورت کامل مفاهیم و مبانی سیستم را تعریف و تدوین نماید. خروجیهای سیستم به سادگی قابل پیشبینی نیستند. عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فناورانه زیادی بر سیستم تأثیر میگذارند.
شرایط فوق باعث میشوند در کنار توسعه مهندسی سیستمها، حوزه معماری سیستمها نیز شکل گرفته و توسعه یابد که ریشه در مقایسه مهندسی ساختمان و معماری ساختمان و رابطه بین آنها دارد. مهندس ساختمان با استفاده از اصول مهندسی سعی در ارائه طرحی دارد که دارای ویژگیهای فنی و کاربری مورد نیاز بوده و نکات مهندسی در آن رعایت شده باشد. اما معمار ساختمان سعی در ارائه ساختاری دارد که تا حد ممکن منطبق بر نیاز مشتری باشد و عوامل اقلیمی، فرهنگی، زیباشناختی، همخوانی با محیط و غیره در آن رعایت شده باشند. بخشی از کار معمار ساختمان هنری و ذهنی است که از تجربه، شناخت و بینش حاصل شده است و جنبه کمی و مهندسی ندارد.
6- معماری سیستمها
معماری در پاسخ به مسائل بسیار پیچیدهای ظاهر میشود که نمیتوانند با استفاده از قواعد و رویههای از پیش وضع شده حل شوند. تعریف کلاسیک معماری عبارتست از «طرحریزی و ساخت ساختارها». اگر واژه «ساختار» در سطح وسیعتری شامل آرایشها و ترکیبها، چارچوبها و شبکهها و سیستمها فرض شود آنگاه معماری سیستمها، طرحریزی و ساخت سیستمهاست. معماری سیستمها ترکیبی از اصول و مفاهیم سیستمها و معماری است. به بیان دیگر معماری سیستمها، نظریه سیستمها و مهندسی سیستمها را با نظریه، رسم و رسوم و حرفه معماری ترکیب میکند. هسته معماری در مفهومسازی4 سیستم است. در زیر مقایسهای بین واژگان معماری و مهندسی شده است:
دسته بندی | فنی و مهندسی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
گزارش کاراموزی مهندسی و معماری سیستم ها در 25 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
در ایجاد سیستمهایی که نمونههایی از آنها موجود است، مهندسی سیستمها به کار گرفته میشود. پیچیدگی این گونه سیستمها معمولاً کم است. اما وقتی موضوع ایجاد یک سیستم جدید یا سیستمهای پیچیده که دارای کنترلپذیری کم هستند، مطرح میشود مهندسی سیستمها پاسخگو نخواهد بود و معماری سیستمها استفاده میشود. این مقاله به معرفی معماری سیستمها، مقایسه معماری سیستمها با مهندسی سیستمها، و متدولوژی معماری سیستمها میپردازد.
کلیدواژه : معماری سیستمها؛ مهندسی سیستمها؛ ایجاد سیستمها؛ سیستمهای پیچیده؛ سیستمهای اجتماعی؛ متدواوژی
بیشتر مطالب این مقاله از رکتین (1991) و مایر و رکتین (2000) گرفته شده است.
1- مراحل ایجاد سیستمها
هر پروژهای، چه ساخت یک کلبه باشد چه یک هواپیما، با ظهور یا حضور کاربر بالقوه، یک احساس نیاز و یک مجموعه از منابع شامل منابع انسانی و فیزیکی آغاز میشود. با بررسی تاریخچه پروژهها، میبینیم که بیشتر پروژهها به عنوان تطبیق تکاملی و تدریجی ساختارهای موجود انجام میشوند. به عنوان مثال ساختار یک کشتی سالهاست که طراحی شده است. این ساختار بر پایه اصولی شکل گرفته که کمتر تغییر یافته است. آنچه تغییر میکند و تکامل مییابد تواناییهای آن ساختار از ابعاد مختلف است؛ مواد اولیه استفاده شده، قابلیتهای فنی، ظاهر و غیره. به عنوان مثال دیگر میتوان به یک سیستم اطلاعات مدیریت اشاره کرد. اصول چنین سیستم اطلاعاتی چندین سال است که پایهریزی شده است و بیشتر تلاشهای صورت پذیرفته در جهت پیادهسازی، اجرا و تکمیل آن بوده است. در چنین پروژههایی تنها اقتباس سادهای از ساختارهایی میشود که مقصود و مفهوم آنها کاملاً روشن و بدیهی است. مراحلی که در ایجاد چنین سیستمهایی طی میشود در شکل 1 آمده است (خطهای وصل کننده به عمد بدون جهتند، یعنی این فرایند رفت و برگشتی است):
اولین مشکلی که در چنین فرایند سرراستی اتفاق میافتد هنگامی است که یک نوع جدید از ساختار در راستای مفاهیم ساختار موجود مورد نیاز باشد که اصول و فناوریهای جدیدی را طلب کند. اینجاست که به یک نوع فعالیت مهندسی نیاز است (شکل 2).
هر چه ساختار پیچیدهتر میشود جریان پروژه نیز پیچیدهتر میشود. معمولاً جریان پروژههای سیستم را در قالب «مدل آبشاری » به صورت زیر نمایش میدهند (شکل 3):
در چنین فرایندی گروههای متفاوتی انجام وظیفه میکنند و مهندسین سیستم عهدهدار تطبیق عناصر ساختار در جاهایی هستند که «فصل مشترکها » نامیده میشوند.
2- پیچیدگی در سیستمها
واژه «پیچیدگی » از ابعاد گوناگون قابل بررسی است. از دیدگاه کمی و ریاضی، بهترین راه شناخت پیچیدگی آن است که آن را به مثابه یک مفهوم آماری در نظر بگیریم؛ یعنی مفهوم پیچیدگی، برحسب احتمال قرار گرفتن یک سیستم در یک حالت خاص و در یک زمان معین، به بهترین وجه قابل تشریح است. در حالی که از دیدگاه غیرکمی، پیچیدگی را کیفیت یا خاصیتی برای سیستم تلقی میکنند که در اثر تلفیق پنج عامل (رضائیان 1376، 100-102) زیر به وجود میآید:
(1) تعداد عناصر تشکیل دهنده سیستم
(2) میزان تعامل عناصر مختلف سیستم
(3) نحوه تعامل عناصر مختلف سیستم
(4) ویژگیهای هر یک از عناصر سیستم
(5) درجه نظام یافتگی ذاتی سیستم
بنابراین اکتفا به برخی از شاخصهای مذکور برای تشخیص میزان پیچیدگی، گمراه کننده است. در واقع، برای به دست آوردن یک شاخص معنیدارتر، باید علاوه بر «تعداد عناصر» و «میزان تعاملهای میان آنها»، «نحوه تعامل»، «ویژگیهای هر یک از عناصر» و «درجه نظام یافتگی سیستم» نیز مورد ملاحظه قرار گیرند. به این ترتیب، تحلیلگر میتواند با استفاده از مجموعه این پنج شاخص، به مجموعه حالتهای ممکن قابل تصور برای سیستم دست یابد. برای مثال هنگام تعیین حیطه نظارت یک سرپرست، اگر کار خیلی تکراری باشد و اعضای گروه نیز خوب آموزش دیده باشند، با فرض اینکه هیچ تلاش عمدی برای به زحمت انداختن سرپرست انجام نشود، و نسبت بالایی از تعاملهای بالقوه به تعامل بالفعل تبدیل نشود، سیستم موردنظر، سیستمی ساده تلقی میشود. البته مجموعه قوانین و رویههای موجود نیز ممکن است موجب کاهش قابل ملاحظه تعاملهای مذکور شود. بنابراین، پیچیدگی یک مفهوم نسبی است که در اثر تعامل مجموعه عوامل پنجگانه مذکور معین میشود (نه فقط برخی از آنها، نظیر «تعداد عناصر» و «میزان تعامل»). برای مثال، سرپرستی که دو متخصص انرژی (که یکی ذغال سنگ را به مثابه امیدوارکنندهترین منبع انرژی آینده در نظر میگیرد و دیگری بر مزایای انرژی هستهای تأکید دارد؛ یعنی وجود دیدگاههای متفاوت) زیر نظر وی کار میکنند، در مقایسه با کسی که حدود بیست مهندس نفت را سرپرستی میکند، با سیستمی بمراتب پیچیدهتر مواجه است.
در واقع دو عامل اول به پیچیدگی «ساختاری» و سه عامل آخر به پیچیدگی «رفتاری» سیستم اشاره دارند. آنچه که در این جا مدنظر ماست بیشتر پیچیدگی رفتاری است. در پیچیدگی ساختاری تعداد عناصر سیستم خیلی زیاد بوده و میزان تعامل بین آنها بسیار زیاد یا حتی بیشمار است. در پیچیدگی رفتاری روابط علت و معلول کاملاً روشن نیستند و نتایج کوتاه مدت و بلند مدت خیلی متفاوتند. اقدامات اعمال شده بر روی بخشهای مختلف سیستم نتایج متفاوتی دارند و ممکن است دخالتهای حساب شده و روشن، نتایج غیر قابل پیشبینی و غیر منتظره داشته باشند. رفتار کلی سیستم به سختی قابل پیشبینی است. رفتار کلی سیستم در کل قابل مشاهده نبوده و اندازهگیری آن مخرب یا غیر قابل انجام است. به سختی میتوان پیچیدگی رفتاری را بر اساس قوانین حاصل از نظریات بیان نمود چرا که داده کافی و پایا وجود ندارد (ساسمن 2000).
برای مثال، قوانین و مقررات مدون حاکم بر نحوه تعامل عناصر سیستم و عوامل تعیین کننده ویژگیهای آن عناصر، بر میزان پیچیدگی سیستم اثر میگذارند. برخی برای سنجش میزان پیچیدگی یک سیستم از دو عامل یا معیار «تعداد عناصر تشکیل دهنده سیستم» و «میزان تعامل عناصر مختلف سیستم» استفاده میکنند که ممکن در برخی موارد سطحی و گمراه کننده باشد. اگر کسی بررسی خود را به این دو بعد محدود کند، به مسیری هدایت میشود که ممکن است موتور ماشین سواری را در شمار سیستمهای بسیار پیچیده قرار دهد. زیرا موتور ماشین از تعداد قطعات زیادی تشکیل شده و به همین میزان نیز میان اجزای آن تعامل وجود دارد. همچنین براساس این دو شاخص پیچیدگی، تعامل میان دو نفر انسان (یک سیستم اجتماعی)، در شمار سیستمهای بسیار ساده قرار میگیرد زیرا این سیستم فقط دو عنصر دارد و میان آنها فقط دو رابطه تعاملی قابل تصور است. در صورتی که اگر فرد مذکور، در تحلیل خود به نقش سه عامل دیگر مؤثر بر پیچیدگی (یعنی «نحوه تعامل عناصر مختلف سیستم»، «ویژگیهای هر یک از عناصر» و «درجه نظام یافتگی ذاتی سیستم») نیز توجه کند، به نتیجه دیگری خواهد رسید. در مورد موتور ماشین، تحلیلگر مشاهده خواهد کرد که میزان تعامل موجود میان قطعات آن، از قوانین و توالی معینی تبعیت میکنند و ویژگیهای عناصر آن از پیش تعیین شدهاند. بدین ترتیب با استفاده از این پنج شاخص پیچیدگی، تحلیلگر متوجه میشود که موتور ماشین در واقع یک سیستم بسیار ساده است در حالی که سیستم «تعامل میان دو انسان» که به ظاهر ساده به نظر میرسید، در واقع سیستم بسیار پیچیدهای است زیرا ویژگیهای هیچ یک از عناصر آن، از پیش قابل تعیین نیستند. از آنجا که احتمال شرطی بودن رفتار آنها، علیرغم وجود برخی قوانین ثابت در مکالمه و تعامل، بسیار کم است، نتیجه نهایی تعامل یا گفتگو قابل پیشبینی نیست زیرا عناصر این سیستم در رعایت یا عدم رعایت آداب معاشرت، آزادی عمل دارند و درجه قابلیت پیشبینی حالت نهایی برخورد آنها، بسیار پایین است. بنابراین، تحلیلگر متوجه میشود که این سیستم دو نفره، در واقع یک سیستم بسیار پیچیده است.
3- پیچیدگی و کنترلپذیری (رضائیان 1376، 80-83)
در صورتی که ویژگی «میزان پیچیدگی» را مبنای طبقهبندی سیستمها فرض کنیم، مجموعهای مشتمل بر سیستمهای ساده، سیستمهای پیچیده، و سیستمهای بسیار پیچیده قابل تشخیص خواهد بود.
سیستم ساده، سیستمی است که تعداد اجزای تشکیل دهنده آن کم بوده و روابط محدودی میان آنها برقرار باشد در حالی که سیستم پیچیده، سیستمی است که دارای اجزای بسیار زیاد و به هم وابستهای باشد و سیستم بسیار پیچیده نیز سیستمی است که شناسایی و تشریح دقیق اجزاء و ویژگیهای آن، امکانپذیر نباشد.
ویژگی دوم (قابلیت پیشبینی) با ماهیت سیستم از حیث «میزان قطعی بودن یا احتمالی بودن»، سر و کار دارد. در این مورد، دو وضعیت قابل تصور است: در وضعیت اول، اجزای سیستم به گونهای کاملاً قابل پیشبینی با یکدیگر تعامل دارند در حالی که در وضعیت دیگر، رفتار سیستم قابل پیشبینی نیست، ولی ممکن است آنچه اتفاق میافتد، قابل پیشبینی باشد.
همانگونه که ملاحظه میشود در سیستمهای پیچیده اجتماعی عوامل متعدد بیرونی وجود دارند که بر فرایند ایجاد سیستمها تأثیر میگذارند. عوامل اجتماعی و سیاسی، پایایی و عناصر جهان واقعی به جریان اصلی ایجاد سیستمها وصل شدهاند. در این شکل هر چه ضخامت خط بیشتر باشد نشان دهنده ارتباط بیشتر و قویتر است.
معماری معمولاً با تولید یک توصیف ذهنی یا نوشتاری مجرد (یک مدل) از سیستم و محیطش آغاز میشود. گامها و شاید سالهای زیادی بین این تجرد و ارزیابی نهایی وجود دارد. دقیقاً قبل از اینکه ارزیابی کامل شود، سیستم با جهان واقعی روبرو میشود. عدم آگاهی از این که جهان واقعی میتواند کاملاً متفاوت از مدل مفهومی معمار از جهان باشد خیلی از ساختارهای پیش از این عقلایی را با مشکل مواجه ساخته است.
فرضیات تست خواهند شد و شاید ناقص شناخته شوند. نظریهها، ایدهها و طرحها تست خواهند شد. جهانی که سیستم در آن به وجود خواهد آمد احتمالاً در هنگام ساخت سیستم تغییر خواهد کرد.
کار یک معمار سیستم این است که ساختاری در شکل یک سیستم از جهان بدساخت یافته و ذاتاً نامحدود از نیازهای بشری، فناوری، اقتصاد، سیاست، مهندسی و امور صنعتی تولید نماید. معمار سیستم باید اصول مهندسی که هر ساختار بر آن بنا میشود را بداند. در این راه تجربه و قدرت تشخیص ضروری است و معمار باید بینش حاصل از تجارب قبلی را کسب نماید. مسئله معمار این است که پیچیدگی را به درجهای قابل کنترل کاهش دهد، خصوصاً تا جایی که بتوان آن را با فنون قدرتمند تحلیل مهندسی بررسی نمود. تنها باید کارکردهای ضروری را مد نظر قرار داد. به منظور داشتن جوابهایی در حدود عملی، باید محدودیتهایی را بکار بست. بنابراین معمار یک «مهندسی عمومی» نیست بلکه متخصص در کاهش پیچیدگی، عدم قطعیت و ابهام به مفاهیم عملی است.
از جهت نظری سیستمها دارای مرز مشخصی نیستند یا به عبارت دیگر مرز ندارند. اما در عمل در مطالعه سیستمها مرزی برای سیستم تعریف میکنند. این کار برای سیستمهای پیچیده خیلی مشکلتر بوده و حتی ممکن است نشدنی باشد. یکی از تفاوتهای معماری با مهندسی و روش علمی در این نقطه اتفاق میافتد. در مهندسی مرز تعریف شده خوبی برای سیستم یا مسئله سیستم تعریف میکنند و سپس یک راه حل محدود شده و مشخص ارائه میکنند.
دسته بندی | صنایع |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
گزارش کاراموزی مهندسی صنایع در 18 صفحه ورد قابل ویرایش
Section one :
Reading comprehension
مهندسی صنایع چیست ؟
مهندسی توسط هیئت معتبر مهندسی و تکنولوژی ( ABET ) به صورت زیر تعریف شده است :
تخصصی که در آن معلوماتی از علوم ریاضی و طبیعی حاصل از مطالعه ، تجزیه و عمل به کار می رود تا روش هایی برای استفاده از مواد نیروهای طبیعت به نفع بشر به وجود آورد .
انجمن مهندسین صنایع امریکا ( AIIE ) به نوبه خود مهندسی صنایع را چنین تعریف کرده است :
سرو کار دارد با طراحی ، بهبود و راه اندازی سیستمهای یکپارچه افراد ، مواد ، تجهیزات و انرژی . آن از معلومات و مهارت تخصصی در علوم ریاضی ، فیزیکی و اجتماعی همراه با اصول و روشهای تحلیل و طراحی مهندسی جهت تعیین پیشگویی و ارزیابی نتایج مورد حصول از چنین سیستمهایی استفاده می کنند . این شامل تمام عناصر تعریف کلی مهندسی می شود و در اکثر جنبه ها ، با تعاریف سایر رشته های مهندسی قابل مقایسه است . کارکرد مهندسین صنایع با تعریفی وسیع عبارت است از گرد آوردن افراد ، ماشینها ، مواد و اطلاعات جهت تسهیل یک عملیات موثر . به طور اساسی مهندسی صنایع درگیر طراحی یک سیستم است و وظیفه ی وی عمدتاً مدیریت است . به هر حال عنصری که طبق تعریف بالا مهندسی صنایع را منحصر به فرد می کند مراجعه صریح به افراد و علوم اجتماعی علاوه بر علوم طبیعی می باشد . این حوزه معلومات لازم و انواع سیستمهایی که مهندسین صنایع با آنها سروکار دارند را گسترش می دهد . از این رو مهندسی صنایع نه فقط با طراحی ، نصب ، ارزیابی و طراحی مجدد اشیاء یا سیستمهایی از اشیاء . بلکه با افرادی نیز سر و کار دارد که با یکدیگر و با آن سیستم تاثیر متقابل دارند به گونه ای که این افراد بخشی اساسی از اجزای کاری هستند .
کادر مهندسی صنایع عبارت است از طراحی اجزایی که سیستمهای انسان – ماشین را تشکیل می دهد . سپس این اجزا با هم جمع می آیند تا با ادغام مناسب اجزای انفرادی سیستم کل را طراحی کنند . با این حال اجزای مکانیکی – ماشینها – توسط مهندس مکانیک و طراح ماشین طراحی می شوند . ابزارمندی و نیروهای محرک عموماً توسط مهندس برق یا الکترونیک فراهم می شوند . فرایندهای شیمیایی توسط مهندس شیمی تدارک دیده می شوند و سایر کارشناسان مهندسی طراحی اجزایی راارائه می کنند که در حوزه های خاص تخصص آنها قرار می گیرند . مهندس صنایع باید با این کار کارشناسان هماهنگی و همکاری داشته باشد .
یک جنبه دیگر باید در نظر گرفته شود برای پاسخگویی که آن سوال « مهندسیصنایع چیست ؟ » مهندسی صنایع از روزهای آغازین خود بااصلاح هر چیزی که طراحی و یا ارزیابی شده است سروکارداشته است . اگر این یک کار انسانی انفرادی بود ، مهندسین صنایع تلاش می کردند آنرا کارآمدتر ، کم خسته کننده تر ، و حرکات آن را ساده تر ، بهره ورترو همراه با ضایعات ، انرژی و تلاش کمتر درآوردند . اگر این یک سری از وظایف بود ، در این صورت تلاش می کرد آنها را یکنواخت تر و با جریان بهتر و با حداقلی از عملیات توقف و شروع همراه نماید . اگر این یک کار جا به جایی بود ، سعی می کرد مقدار جا به جایی شامل را با تغییر اندازه بار ، با بازآرایی طرح کلی کارگاه ، دفتر کار یا حوزه سرویس ، یا با استفاده از قطعات یا اجزای مختلفی که امکان زمان بندی ، جریان یا شباهت بهتری را در عملیات لازم فراهم می کنند ، میزان جا به جایی را حذف کرده یا کاهش دهد . اگر این یک کار تولیدی بود ، سعی می کرد به منظور استفاده از روش های تولید بهتر یا جدیدتر و ارائه یکپارچگی و جریان بهترین مراحل عملیاتی ، طراحی مجدد یا استفاده از مواد مختلف داشته باشد . مثالها می توانند ادامه یابند . ولی مشخصه همه آنها اندیشه بنیادی کاهش هزینه و استفاده کارآمدتر از منابع ، چه انسانی ، چه مادی ، فیزیکی یا مالی می باشد .
Port I . comprehension Exercises
A : برای عبارات صحیح « T » و برای عبارات غلط « F » قرار دهید . پاسخهای خود را توجیه کنید .
1- یک مهندس صنایع اجزایی را طراحی می کند که سیستمهای انسان – ماشین را تشکیل می دهند . « T »
2- بدون اطلاعات برای تسهیل یک عملیات موثر ، هرگز کاربردی عملی از مهندس صنایع وجود نمی داشت . « T »
3- مهندسی صنایع از اولین روزهای آن ، با اصلاح طرحها و ارزیابی ها مربوط بوده است . « T »
4- اندیشه حائز اهمیت مهندسی صنایع هرگز کاهش هزینه و استفاده موثرتر از منابع نبوده است . « F »
5- منابع مورد بحث در متن شامل مالی ، فیزیکی و مادی می شوند . « T »
6- تعریف مهندسی صنایع ارائه شده توسط موسسه مهندسی صنایع امریکا شامل تمامی اجزای تعریف کلی مهندسی نمی شود . « F »
7- ABET یک نام اختصاری برای هیئت تایید مهندسی و تکنولوژی نیست. « F »
a-B و b و c یا d را که بهترین شکل هر عبارت زیر را کامل می کند ، انتخاب کنید .
1- طبق متن معلوماتی از علم ریاضی جزیی مکمل از ......................... است .
a- حوزه های مهندسی b- مهندسی صنایع ? c- مهندسی مکانیک d – مهندسی شیمی
2- طبق متن ، مهندسی صنایع مستقیماً با .................... طرف نیست .
a- جزء طراحی b- فرایندهای شیمیایی? c – نصب d – ارزیابی
3- نویسنده عمدتاً معتقد است که ابزارمندی و نیروهای محرک عموماً توسط مهندس ................ فراهم می شود.
a- شیمی b- مکانیک c- برق یا الکترونیک d – صنایع?
4- جزیی که منحصر به مهندسی صنایع نیست ................
a- در متن مشخص شده است b- مراجعه به افراد است
c- مراجعه به علوم اجتماعی است d- مراجعه به علوم طبیعی است ?
5- می توان از متن استنباط کرد که معمولاً فرض نمی شود یک مهندس صنایع با یک مهندس .............. همکاری کند .
مدیریت رفتاری
مدیریت رفتاری معلومات و نتایج خود را بر یافته های روانشناسی ، فیزیولوژی و جامعه شناسی قرار می دهد که به نوبه خود از نظریات ، تحقیقات آزمایش و تفاسیر ناشی می شوند . چنین یافته هایی از این نظر مفیدند که الگوهای رفتار گروههای اجتماعی می توانند درک شوند و به صورتی خلاق برای پیشبرد اهداف شرکت به کار روند . به هر حال این یافته ها نشان نمی دهند که افراد یا گروهها همیشه در آینده چگونه رفتار خواهند کرد : هر فرد متفاوت است و باید بر این اساس مد نظر باشد ، و تا حدی غیر قابل پیش بینی است . مدیریت عمدتاً باید افراد را مدیریت کند . اگر آن خلاق باشد معمولاً جالب توجه و محرک خواهد بود و تاکید بیشتری بر اهداف خواهد داشت .
شاید یک سوال حیاتی مورد پرسش این باشد که آیا افراد با مشخصات یا مهارتهای فردی متولد می شوند یا نه . در اسین صورت ، چه چیزی را به طور ژنتیکی یا توسط فیزیولوژی والدینمان به ارث می بریم ؟ همچنین آیا افراد توسط زندگی اولیه شان آموزش دیده یا مشروط می شوند ؟ و کدام مهارتها و قابلیتها بعد از تولد و کدامیک از آموزش و تعلیم مداوم بعدی زندگی فراهم می آیند . تا آنجا که به مدیران مربوط است سوال قدیمی کماکان پرسیده می شود : آیا مدیران متولد می شوند یا ساخته می شوند ؟ نظر ما این است که ما عمدتاً تحت تاثیر همه عوامل بیرونی بوده ایم ولی شاید الگوهای رفتاری پایه ای از سنین خیلی کمی وجود داشته باشند در حالیکه حرفه ها ، مهارتها و معلومات آموزشی می توانند طی حیات شخص ، حتی تا سنی نسبتاً بالا ، بدست آیند ، یعضی ها می توانند به طور مداوم این معلومات و مهارتها را بهتر از سایرین بدست آورند .
مدیریت سیستمها
بسیاری از افراد از چیزی حمایت می کنند که به نظریه عمومی سیستمها که به مدیریت اعمال می شود ، مشهور است . یک سیستم به عنوان یک « کل سازمان یافته با پیچیده یا مجموعه یاترکیبی از اجزا است که یک کل پیچیده یا متحد تشکیل می دهند » تعریف می شوند . مسلماً { این تعریف } برای فهم کاملتر باید باز شود . یک ایده در مورد اینکه یک سیستم چیست می تواند از مطالعه موضوعات علمی بدست آید و اکثر افراد از سیستمهای کهکشانی جهان ، از سیستمهای جغرافیایی و از سیستمهای مولکولی درکی دارند . کسی که مدتی با کامپیوتر کار کرده باشد می داند بعضی سیستمهای کامپیوتری چیست . همچنین در مورد سیستمهای حمل و نقل ، سیستمهای تلفنی و و سیستمهای اقتصادی شنیده و به طور روزانه تجربه می کنیم . کلمه « سیستم » در واقع به طور فزاینده ای برای اشاره به اجزای بیشتر و بیشتری از جامعه ما به کار می رود .
Comprehension Exercises
A – برای عبارات صحیح « T » و برای عبارات غلط « F » قرار دهید . پاسخهای خود را توجیهکنید .
1- در مدیریت علمی سازمانهای مدرن کسب بینش و معلومات در مورد یک وضعیت حیاتی نیست . ( F )
2- مدیریت می تواند به عنوان یک فعالیت خلاقانه جهت نیل به یک سری اهداف معین تعریف شود . ( T )
3- در مدیریت علمی ، معلومات علمی محدود به عوامل قابل سنجش یا کمیت پذیر نیست . ( F )
4- خیلی از افراد اعتقاد ندارند که نظریه عمومی سیستمها به مدیریت اعمال شود . ( F )
5- امروزه کلمه « سیستم » برای اشاره به جنبه های بیشتر و بیشتری از جامعه ما بکار می رود . ( T )
6- مولف معتقد است که تعریف واژگان ما باعث می شود درک بهتری از آنچه که در مورد آن صحبت می کنیم داشته باشیم . ( T )
B- a ، b ، c ، یا d را که بهترین شکل هر عبارت زیر را کامل می کند علامت بزنید .
1- اطلاعات سنجیده شده در صورتی می توانند خلاق باشند که ........ باشند.
a- ترکیب شده? b- حیاتی c- خاص d- ارزیابی شده
2- معلومات علمی می تواند برای .................... بکار رود .
a- تشخیص b- قضاوت c- خیر و شر? d- وقف
3- مدیریت و سازمان بندی ..................... یکدیگر هستند .
a- مستقل از b- لازمه ? c- شامل نیستند d- نامربوط به
4- مدیریت رفتاری معلومات خود را بر یافته های .................... بنا نمی نهد .
a- جامعه شناسی b- فیزیولوژی c- روانشناسی d- افراد?
5- در حالیکه الگوهای ................. پایه ای از سنین خیلی کم وجود دارند ، حرفه ها ، مهارتها و معلومات آموزشی می توانند در طول عمر شخص بدست آیند .
a- رفتاری? b- روانشناختی c- جامعه شناسی d- فیزیولوژیکی
6- مولف معتقد است که اکثر افراد شناختی از سیستمهای ........... دارند .
a- مولکولی b- جغرافیایی c- کهکشانی d- همه موارد فوق ?
دسته بندی | صنایع |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
گزارش کاراموزی مهندسی صنایع و سیستم ها در 24 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمهای بر مهندسی صنایع و سیستمها
چکیده
در این مقاله تاریخچه شکلگیری و تکامل مهندسی صنایع و تغییر آن از مهندسی صنایع سنتی به مهندسی صنایع و سیستمها شرح داده میشود. مهندسی صنایع و سیستمها، تعریف و جایگاه آن در سازمان بررسی میشود. در پایان به برخی از فعالیتهای مهندسی صنایع و سیستمها اشاره میشود. تاریخچه مهندسی صنایع، سیر شکلگیری مهندسی صنایع تا جنگ جهانی دوم، تکامل مهندسی صنایع بعد از جنگ جهانی دوم، ارتباط مهندسی صنایع با مدیریت، تحقیق در عملیات، مهندسی سیستم، علوم کامپیوتر، علم آمار، علم مدیریت، مهندسی فاکتورهای انسانی، رشته مهندسی صنایع و سیستمها، تعریف مهندسی صنایع، نقش مهندسی صنایع و سیستمها در سازمان، حوزههای فعالیت مهندسی صنایع و سیستمها شامل مطالعات امکانپذیری، استقرار کارخانه یا سازمان، طرحریزی واحدهای صنعتی و خدماتی، برنامهریزی حمل و نقل، جانمایی بخشها، ارزیابی کار و زمان، کنترل موجودی، برنامهریزی تولید، سیستمهای برنامهریزی مواد موردنیاز، برنامهریزی نگهداری و تعمیرات، کنترل کیفیت، مدیریت و کنترل پروژه، برنامهریزی نیروی انسانی و سیستمهای حقوق و دستمزد، مهندسی فاکتورهای انسانی و سیستمهای اطلاعات از جمله مباحث این مقاله هستند.
1- تاریخچه مهندسی صنایع
1-1- سیر شکلگیری مهندسی صنایع تا جنگ جهانی دوم
اولین فعالیتهای مهندسی صنایع مربوط به اقتصاددانهای کاربردی و صنعتگرها است که در حدود سالهای 1800 در انگلستان شکل گرفت. آدام اسمیت ، اقتصاددان معرف اسکاتلندی، در سال 1776 در کتاب ثروت ملل ایده تقسیم کار را برای بهبود بهرهوری مطرح کرد. پیادهسازی این ایده روی فعالیت سوزن سازی در یک کارگاه نشان داد که با تقسیم فعالیت به چهار عملیات جداگانه، خروجی 5 برابر افزایش یافت. وقتی که یک کارگر تمام فعالیت را انجام میداد در هر روز 1000 سوزن تولید میکرد ولی وقتی 10 کارگر به چهار فعالیت تخصصی و جداگانه گمارده شدند میتوانستند 48000 سوزن تولید کنند. علاوه بر اینکه ظرفیت تولید افزایش یافت، اسمیت نشان داد که با این ایده هزینه ساخت نیز کاهش مییابد. اسمیت علت کاهش هزینه ساخت را چنین بیان کرد:
انجام یک کار توسط یک نفر به صورت مکرر باعث به وجود آمدن مهارت خاص در آن فرد برای انجام آن کار میگردد بنابراین میتواند در زمان کمتری آن را به پایان رساند.
صرفهجویی در زمان از دست رفته کارگر برای تغییر از یک کار به کار بعدی
اختراع ابزار جدید و مخصوص برای انجام هر یک از کارها
چارلز ببج در تکمیل ایده اسمیت بیان کرد که با گماردن هر کارگر به یک کار خاص، دیگر به مهارت و تجربه زیاد در کار ساخت و تولید نیاز نبوده و نرخ پرداخت به کارگران نیز میتواند کمتر باشد و بدین شکل هزینه تولید کاهش مییابد. وی نتیجه یافتههای خود را در سال 1835 با عنوان «اقتصاد ماشینآلات و سازندگان » ارائه نمود.
در تولید ماشین بخار توسط ماتئو بولتون و جیمز وات ، استفاده از سیستمهای مدیریت شامل استانداردها، روشهای پیشبینی، استقرار کارخانه، طراحی کارخانه و سیاستهای حقوق و پاداش در شکل ابتدایی خود برای کمک در هدایت، مدیریت و کنترل کارخانه آغاز شد.
توسعه مهندسی صنایع در آمریکا در سالهای اول 1900 توسط فردریک تیلور ، پدر مهندسی صنایع، آغاز شد. بر خلاف آدام اسمیت و چارلز ببج که نظریهپرداز و نویسنده بودند، تیلور کسی بود که از طریق انجام فعالیتهای صنعتی و بر اساس آزمایش به توسعه اصول و مفاهیم پرداخت و توجه خود را روی روشهای علمی انجام کار و مدیریت یک واحد تولیدی متمرکز ساخت. تا قبل از تیلور کارها بر اساس حسابهای سرانگشتی انجام میشد و از استانداردهای علمی، برنامهریزی مدیریتی و رویههای تحلیل خبری نبود. هدف تیلور تغییر این وضعیت به شرایطی بود که نشان دهد مدیریت یک فعالیت علمی است و نه یک فعالیت اتفاقی و باری به هر جهت. وی چهار خطمشی زیر را مورد توجه قرار داد:
برای هر عنصر کاری یک پایه علمی توسعه دهید و آن را جایگزین روشهای سرانگشتی کنید.
برای هر کار، بهترین کارگر را انتخاب کنید به جای اینکه کارگر خود، کار خود را انتخاب کند.
کار را به طور مساوی بین مدیریت و نیروی کار تقسیم کنید به طوری که هر یک وظایف و مسئولیت متناسب با خود را دارا باشد.
روح همکاری بین مدیریت و نیروی کار را توسعه دهید به طوری که کار بر اساس خطمشی اول و دوم انجام پذیرد.
در راستای هدف تیلور (یعنی مدیریت علمی) افراد دیگری از جمله گیلبرت و گانت به توسعه روشهای علمی و سیستماتیک برای مطالعه و اندازهگیری کار، برنامه ریزی و زمانبندی تولید پرداختند. تا پیش از سال 1930 رشد چشمگیری در توسعه مهندسی صنایع ایجاد شد و حوزههایی تحت عناوین زیر شکل گرفت:
روشهای کار
اندازهگیری کار
طراحی کارخانه
سیستمهای پاداش و حقوق
ارزیابی کار
تئوری سازمان
فاکتورهای انسانی
برنامهریزی و کنترل تولید
تا اواخر سالهای 1940، توسعه مهندسی صنایع بر اساس روشهای سنتی که توسط تیلور، گانت و گیلبرت پایهگذاری شده بود ادامه یافت. فلسفه وجودی مهندسی صنایع با توجه به نگرش و هدف به وجودآورندگان آن، ارائه راهحلهای مؤثر و کارا برای مسائل مربوط به طراحی، تحلیل و ارزیابی بود.
1-2- تکامل مهندسی صنایع بعد از جنگ جهانی دوم
شکلگیری مهندسی صنایع به همراه تدوین فلسفه وجودی، مفاهیم، اهداف و مشخص شدن حوزههای کاربرد از یک طرف و از طرف دیگر ظهور حوزههای جدید قابل کاربرد در مهندسی صنایع طی سالهای جنگ جهانی دوم و بعد از آن، مهندسی صنایع را به حوزهای تبدیل نمود که دارای معانی متفاوت نزد افراد مختلف بود. بهترین روش درک مهندسی صنایع جدید، درک چگونگی ارتباط آن با دیگر حوزههاست. معمولترین حوزههای مرتبط با مهندسی صنایع عبارتند از: مدیریت، علوم کامپیوتر، علم آمار، تحقیق در عملیات، علوم مدیریت ، مهندسی فاکتورهای انسانی و مهندسی سیستمها. در ادامه هر یک از حوزههای اشاره شده، شرح داده شده و با مهندسی صنایع مقایسه میشوند.
-6- ارزیابی کار و زمان
یک بخش تولیدی از یک کارخانه را در نظر بگیرید. این بخش سیستمی متشکل از نیروی انسانی، فضای فیزیکی، تجهیزات و ماشینآلات، مواد اولیه یا مواد در جریان ساخت، انرژی و اطلاعات است. ظرفیت این بخش تولیدی به چه میزان است؟ آیا این ظرفیت میتواند افزایش یابد؟ چگونه میتوان ظرفیت تولید بخش را افزایش داد؟ آیا از صنایع موجود در این بخش (نیروی انسانی، فضا، تجهیزات و ماشینآلات، مواد، انرژی و اطلاعات) به شکل بهینه استفاده میشود؟ چه بهبودهایی میتوان در این بخش ایجاد کرد؟
ارزیابی کار و زمان (مطالعه کار و زمان سنجی)، توالی عملیات، تعادل خط تولید و مونتاژ، استقرار بهینه تجهیزات، برنامهریزی حمل و نقل درون بخشی، طراحی بهینه ایستگاههای کاری، طراحی و استقرار انبارهای واسط از جمله مباحث مهندسی صنایع و سیستمها هستند که میتوانند در بهبود یک بخش تولیدی بکار گرفته شوند.
4-7- کنترل موجودی
فرض کنید در کارخانه شما برای تولید محصولات مختلف از مواد اولیه مختلف و به مقادیر متفاوت استفاده میشود؟ تولید شما تا زمانی ادامه خواهد داشت که مواد اولیه موجود باشد؟ برای حذف وقفههای تولید (که خود هزینههایی در بر دارد) چه میکنید؟ آیا میزان زیادی از مواد اولیه را انبار میکنید تا برای مدت قابل ملاحظهای مطمئن باشید که تولید ادامه خواهد داشت؟ آیا هزینههای انبارداری افزایش نخواهد یافت؟ آیا فضای انبار به قدر کافی موجود است یا اینکه به صورت دورهای سفارش مواد اولیه میدهید؟ در این صورت آیا هزینههای سفارش بالا خواهد بود؟ چه سیاستی را باید اتخاذ نمود تا حداقل هزینه را در بر داشته باشد؟ علاوه بر مواد اولیه، موجودی قطعات یدکی تجهیزات و ماشینآلات به چه میزان باید باشد؟ میزان استفاده از قطعات یدکی در سال چیست؟
با استفاده از تکنیکهای کنترل موجودی میتوان به پرسشهای فوق پاسخ داد. تعیین میزان سفارش اقتصادی، ذخیره احتیاطی، طول دوره سفارش از جمله مواردی هستند که با استفاده از این تکنیکها تعیین میگردند.
4-8- برنامهریزی تولید
هدف واحدهای تولیدی پاسخگویی به تقاضای بازار مصرف است و تغییر تقاضای مصرف تأثیر مستقیم بر تولید واحدها خواهد داشت. برای هماهنگی با تقاضای بازار چه سیاستی برای تولید باید اتخاذ نمود؟ آیا همواره با یک نرخ ثابت باید تولید کرد؟ تقاضا چگونه بر میزان تولید تأثیر میگذارد؟ چه هزینههایی در تولید و تغییر میزان تولید نقش دارند؟ برای پاسخگویی مناسب به بازار آیا تولید بیشتر از تقاضا و نگهداری آن در انبار کالاهای ساخته شده، راهکار مناسبی است؟ هزینههای نگهداری بیشتر است یا هزینههای راهاندازی مجدد تولید؟ ترکیب بهینه تولید محصولات چیست؟
با استفاده از مفاهیم و تکنیکهای برنامهریزی تولید میتوان به راهکارهایی رسید که در آن مجموع هزینههای تولید، نیروی انسانی، راهاندازی و موجودی را به حداقل خود رساند. در این مبحث از تکنیکها و مدلهای ریاضی و هیوریستیک استفاده میگردد و میتوان به راهکاری دست یافت که در آن میزان تولید از هر محصول در هر دوره زمانی از افق برنامهریزی تعیین شده است. پیشبینی بازار مصرف نیز از جمله مواردی است که در برنامهریزی تولید مورد بحث قرار میگیرد. با استفاده از برنامهریزی تولید از نوسانات تولید کاسته شده و استخدام و اخراج کارگران نیز کاهش مییابد.
4-9- سیستمهای برنامهریزی مواد موردنیاز
با توجه به ارتباط مستقیم بین مواد اولیه و منابع ساخت با تولید و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر، در بعضی موارد برنامهریزی مستقل موجودی و تولید، راهکار مناسبی نخواهد بود و استفاده از سیستمهای برنامهریزی مواد موردنیاز ضروری خواهد بود. با بکارگیری این سیستمها، میزان تولید، سفارش، موجودی و زمانهای تولید و سفارش در قالبی هماهنگ ارائه خواهد شد و هزینهها به حداقل کاهش خواهد یافت.
4-10- برنامهریزی نگهداری و تعمیرات
وقفههای تولید هزینههای زیادی از جمله بیکاری کارگران، راهاندازی مجدد، سود از دست رفته و ایجاد ضایعات را به دنبال دارد. یکی از علل وقفههای تولید، خرابی ماشینآلات و تجهیزات است. برای جلوگیری از خرابیها چه اقداماتی میتوان انجام داد؟ آیا انجام تعمیرات و نگهداری دورهای راه حل این مشکل خواهد بود؟ به چه اطلاعاتی از خرابیها نیاز است؟ نگهداریها، تعویضها و تعمیرات در چه زمانهایی باید انجام شود؟ چه چکلیستهایی باید طراحی گردد؟
در برنامهریزی نگهداری و تعمیرات با استفاده از تکنیکهای پیشبینی و آماری، زمان نگهداری پیشگیرانه و تعویضها محاسبه شده و در قالب یک سیستم اطلاعاتی- عملیاتی نظاممند میگردند. با بکارگیری چنین سیستمی، بخش قابل ملاحظهای از وقفههای تولید که ناشی از خرابی ماشینآلات هستند برطرف خواهد شد.