فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

فایل بای | FileBuy

مرجع خرید و دانلود گزارش کار آموزی ، گزارشکار آزمایشگاه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه و پایان نامه های کلیه رشته های دانشگاهی

سوء تغذیه و تأثیر آن در روح و جسم نوجوانان

غذا نیاز انسان را به ماده و انرژی تأمین می کند ماده برای ساختن بافتهای جدید و رشد بدن لازم است و به این علت تغذیه مقوله بسیار مهمی است مخصوصاً در نوجوانان که هم در سن رشد هستند و هم دارای فعالیت بسیار زیاد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 23
فرمت فایل doc
حجم فایل 152 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 65
سوء تغذیه و تأثیر آن در روح و جسم نوجوانان

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

سوء تغذیه و تأثیر آن در روح و جسم نوجوانان

منابع

« خلاصه»

غذا نیاز انسان را به ماده و انرژی تأمین می کند ماده برای ساختن بافتهای جدید و رشد بدن لازم است و به این علت تغذیه مقوله بسیار مهمی است مخصوصاً در نوجوانان که هم در سن رشد هستند و هم دارای فعالیت بسیار زیاد.

غذاها شامل موارد زیر است:

1- هیدراتهای کربن 2- چربی ها 3- پروتئین 4- مواد معدنی و ویتامین ها و آب هیدارت های کربن انرژی زا هستند و مقدار آنها در غذاهای مختلف متفاوت است. چربی ها هم مانند هیدراتهای کربن انرژی زا هستند و به دو نوع گیاهی و جانوری وجود دارد چربی ها برای بدن ضروری هستند زیرا بدن را گرم نگه می دارد و درساختار سلول هم شرکت دارند اما مصرف بیش از حد آنها خطر ابتلاء به بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد. بدن انسان قادر به ساختن همه پروتئین های مورد نیاز بدن نیست به این علت باید حتماً از پروتئین استفاده شود زیرا کمبود پروتئین باعث بروز بیماری کواشیورکور می شود.

نیاز حیاتی بدن به آب که بسیار آشکار است انسان بیشتر آب موردنیاز بدنش را از آشامیدن آب و مابقی را از آب موجود در غذاها بدست می آورد انسان بدون آب زنده نخواهد ماند.

هرچند بدن املاح معدنی را به مقدار کم و اندک نیاز دارد اما نبود این مواد باعث بوجود آمدن بیماریهایی مثل: آنمی( کمبود آهن) گواتر( کاهش ید)

بدن قادر به ساختن هیچیک از ویتامینها نیست اما منابع غذایی که ویتامن ها در آب یافت می شود فراوان است کمبود ویتامین باعث بیماریمختلف( جسمی و روانی) می شود که درا دامه به شرح آنخواهیم پرداخت.

اهداف تحقیق:

در این بخش تلاش ما بر مطالعه اهداف زیر بوده استک

1- بررسی مواد غذایی موردنیاز بدن

2- گروههای غذایی و میزان نیاز بدن به آنها

3- نقش مواد غذایی در جسم نوجوانان

4- نقش مواد غذایی در روح و روان نوجوانان

5- - بررسی بیماری هایی که در اثر تغذیه نادرست بوجود می آیند.

سئوالات تحقیقی:

تحقیق ما در جهت پاسخ به سئوالهای زیر بوده است:

1- مواد غذایی موردنیاز بدن چیست؟

2- گروههای غذایی ومیزان نیاز بدن به آنها در چه اندازه است.

3- نقش مواد غذایی در جسم نوجوانان چیست؟

4- نقش مواد غذایی در روح و روان نوجوانان چیست؟

5- چه بیماریهایی در اثر تغذیه نادرست بوجود می آید؟


مقدمه

حمد و سپاس خدای را که شالوده ای از وجود الهی خویش را در ابعاد گوناگون به انسان ابوالبشر نازل نموده است.

و آفرین بر آفریننده زیبایی ها که والاترین خلق کائنات و هستی او انسان و انسانیت شاهکار اوست.

و اوست راهنمای روح و اندیشه بشر شفای دردهای روح و جسم همگان بهترین راهنما از مُلک تا ملکوت – پرکننده خلاء های عمیق زندگی و دریای معرفت بی انتها ونور هدایت بدون خاموشی

اوست که آموخت خوردن و آشامیدن را و بخشید گوهر معرفت را به روح.

ودوباره حمد و سپاس و ستایش فقط او را که با سخاوت کامل بخشید ویژگی شعور به ا نسان و او را متمایز کرد و یاد داد تا بداند غذای روح و جسم را.

پس ای انسان تأمل و دقت کن، این همه شگفتی را که برای هدایت توست.

و شکراین همه نعمت جسم و روح تغذیه مناسب آنهاست.


فصل اول

تغذیه

تغذیه

تغذیه علمی است که رابطه میان رژیم غذایی و وضعیت سلامت و بیماری را مطالعه می کند نیاز انسان به غذا یکی از احتیاجات ذاتی یا فیزیولوژیک است که مهمترین عامل بقای زندگی و طول عمر می باشد.احتیاج به غذا دائمی است و ارگانیسم را مجبور

می کند تا برای بدست آوردن غذا و رفع گرسنگی کوشش کند. تغذیه صحیح و متعادل نه تنها پدیده رشد را میسر می سازد و به تندرستی وطول عمر می انجامد بلکه با تأثیر روی اعصاب وروان سبب رشد فکری و نمو نیروهای روانی می گردد.


نقش غذا در بدن

غذا با مواد جامد یامایعی گفته می شود که از راه دهانی مصرف می شوند و علاوه بر برطرف کردن حس گرسنگی نیازهای بدن را نیز تأمین می کند این نیازها عبارتند از:

انرژی که برای ادامه کار دستگاههای مختلف بدن از قبیل: قلب، ریه، دستگاه گوارش وعضلات و همچنین انجام فعالیتهای روزانه مثل ایستادن، راه رفتن، ورزش و درس خواندن لازم است.

تأمین مواد اولیه برای رشد و نمو( بخصوص در کودکان، نوجوانان و زنان باردار )

ترمیم و جانشین کردن سلول ها و بافتهای مختلف بدن که در اثر افسردگی از بین می روند.

مواد مغذی

غذاها از مواد مغذی یعنی کربوهیدراتها، پروتئین ها، چربیها، ویتامین ها، مواد معدنی و آب تشکیل شده اند که همه برای حفظ سلامت بدن مهم هستند این مواد کم وبیش در غذاها وجود دارند نقش مواد مغذی مختلف در بدن عبارتند از:

کوبوهیدارتها و چربیها منابع عمده تأمین انرژی هستند.

پروتئین ها نقش سازندگی دارند و برای ساخته شدن و نگهداری سلول ها و بافتهای بدن موردنیاز هستند پروتئین ها بعلت نقش ویژه خود در رشد بدن در برنامه غذایی نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ویتامین ها و مواد مغذی در مقایسه با کربوهیدارتها و پروتئین ها به مقدار کمتری مورد نیازند اما به همان اندازه در حفظ سلامت بدن، تنظیم واکنش شیمیایی و اعمال حیاتی بدن نقش دارند برخی از مواد اجزای ساختمانی بافت ها را تشکیل می دهند مثل کلسیم در استخوانها و دندانها و آهن در خون.

آب سالم و فیبر( الیاف گیاهی) نیز از جمله اجزای یک رژیم غذایی مناسب می باشند.

نیازهای تغذیه ای

غذاها از مواد مغذی تشکیل شده اند و تغذیه صحیح یعنی خوردن و دریافت مقدار لازم وکافی از هریک از این مواد مقدار مناسب این مواد مغذی که برای حفظ سلامت لازم است نیازهای تغذیه ای نامیده می شوند این نیازها با توجه به شرایط جسمی،محیطی، و فردی متفاوتن و براساس سن، جنس، شرایط فیزیولوژیک اندازه بدن و میزان فعالیت فرد تعیین می شوند.

گروههای غذایی

یکی از بهترین راهها برای اطمینان از تأمین نیازهای تغذیه ای استفاده از چهارگروه اصلی غذایی است توصیه می شود در برنامه غذایی روزانه از این گروههای غذایی استفاده شود.


فهرست مطالب

کلیات

مقدمه

فصل اول : تغذیه

تغذیه

تاریخچه غذا

عهد قدیم تا دوران آگاهی

هرم غذایی

فصل دوم: گروههای غذایی

ویتامین ها

کربوهیدارتها

چربی ها

امگا- 3 و امگا- 4

پروتئین ها

املاح معدنی

آهن

سدیم و پتاسیم

کلسیم

ید

روی

آب

فصل سوم: اهمیت تغذیه

تغذیه در دوران بلوغ

ویژگی های رفتاری تغذیه در نوجوانان

اهمیت تغذیه در دختران

تأثیر تغذیه در خوجوانان در موفقیت جامعه

توصیه های تغذیه ای

اهمیت صبحانه و میان وعده ها

فصل چهارم: عوارض ناشی از تغذیه نادرست

جسمی:

مشکلات ناشی از تغذیه ناسالم

چاقی

منشاءچاقی

عوارض رژیم های نادرست

کم خونی ناشی از فقر آهن

کم خونی مگالوپلاستیک

کم خونی پرنی سیوز

کم خونی همولتیک

کم خونی ناشی از کمبود مس

کربوهیدارت ها و پوسیدگی دندان

گواتر

کمبود ویتامین A

کمبود ویتامین B

کبمود پروتئین


روانی:

افسردگی

افسردگی جوانان

افسردگی و تغذیه

فصل پنجم: مصاحبه

مصاحبه با دکتر حسینی متخصص تغذیه

فصل ششم: جمعبندی

فصل هفتم: پیوست


DISCOURSE ANALYSIS OF THE WRITTEN ELECTORAL MATERIALS FROM THE 7th PRESIDENTIAL ELECTION IN IRAN

The term discourse analysis has come to be used with a wide range of meaning which cover a wide range of activities
دسته بندی زبان های خارجی
بازدید ها 23
فرمت فایل doc
حجم فایل 16 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 18
DISCOURSE ANALYSIS OF THE WRITTEN ELECTORAL MATERIALS FROM THE 7th PRESIDENTIAL ELECTION IN IRAN

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

DISCOURSE ANALYSIS OF THE WRITTEN ELECTORAL MATERIALS FROM THE 7th PRESIDENTIAL ELECTION IN IRAN

The term discourse analysis has come to be used with a wide range of meaning which cover a wide range of activities. There are many existing approaches to the study of language. One of them which this study is based upon, is critical discourse analysis (CDA). This approach grew out of work in different disciplines in the 1960s and early 1970s, including linguistics, semiotics, psychology, anthropology and sociology. CDA analyses social interactions in a way which focuses upon their linguistic elements, and which sets out to show up their generally hidden determinants in the system of social relationships, as well as hidden effects they may have upon that system. Since CDA is not a specific direction of research, it does not have a unitary theoretical framework. Therefore, in this research project, in order to overcome the potential weaknesses of any single method, a critical linguistic analysis will be adopted from some of the most influential linguists in the field to analyse the formal linguistic features of the written electoral materials from the 7th presidential election in Iran, to explain discourse structures in terms of properties of social interaction and especially social structure, and to focus on the ways discourse structures enact, conform, legitimate, reproduce or challenge relations of power and ideology in society.

AIMS AND OBJECTIVES

  1. To help correct a widespread underestimation of the significance of language in the production, maintenance, and change of social relations of power in Iran.
  2. To refer to the order of discourse of the society as a whole, which structures the orders of discourse of the various social institutions in a particular way.
  3. To show that orders of discourse are ideologically harmonized internally or (at the societal level) with each other.
  4. To stress both the determination of discourse by social structure, and the effects of discourse upon society through its reproduction of social structures.
  5. To examine the relationship between discourse and sociocultural change.

So this research project aims to answer the following questions:

  1. What were the formal textual features of the conservatives’ and reformists’ discourses at the 7th presidential election?
  2. How did their discourses and strategies change and why?
  3. What were the ideologies behind the discourse of each group?
  4. What was the relationship between language of each party and power?

SOURCES AND METHODOLOGY

There are many existing approaches to the study of language (e.g. linguistics, sociolinguistics, pragmatics, cognitive psychology, etc.) but while each of them has something to contribute to critical language study, they all have major limitations from a critical point of view.

The critical discourse analysis upon which this study is based, does not adhere to any particular approach. It is similar to a qualitative research method in that it deals with non-numerical data and can only be validated by other researchers examining the same data. However, its similarity can only be detected to a certain point because a qualitative research method is either synthetic or holistic, whereas critical linguistics is analytic in nature. A qualitative method on content analysis is rejected on the grounds of its inability to get beneath the textual surface where the crucial meanings lie. So in this research a critical linguistic analysis will be adopted from some of the most influential linguists in the field (in order to overcome the potential weaknesses of any single method) including Fairclaough (1989, 1992, 1995), Fowler (1991) and van Dijk (1981, 1985) to :

  1. Study the theoretical aspects of the subject i.e. explanation and definition of the concepts of ideology, power, discourse, discourse analysis, order of discourse, critical discourse analysis, etc.
  2. Study the descriptive aspects of the subject, i.e. giving a systematic presentation of a procedure for critical discourse analysis; setting out a view of interrelationship of language and society; illustrating the place of language in society, and showing that language connects with the social through being the primary domain of ideology, and through being both a site of, and a stake in, struggles for power.
  3. Study the analytic aspects of the subject, i.e. analysing the formal textual features of their statements, press interviews and electoral speeches and manifestoes of the two main candidates for presidency – Khatami and Nategh Noori and their main supporters.

As the primary sources of the present study, the written electoral materials such as the speeches and manifestoes published in newspapers and the published interviews and debates of the candidates, and as the secondary sources the speeches, statements and articles of other politicians as well as the editorials of the newspapers regarding the presidential election, from the 8th of May, 1997 when the Council of Guardians announced the names of the eligible candidates upto the last day of election (23rd of May, 1997) would be taken into consideration.

Time period required to complete the research project: Approximately two years.

Field work: No specific field work is required in this research project.

Place/libraries where research work is to be carried out: In order to establish a good, rich theoretical framework for the study, I have to visit and search so many libraries and universities such s American centre library, British council library, library of Delhi University, library of JNU (all located in Delhi) as well as the library of Panjab University, Changidarh.

Since this research project aims to analyse the texts from the seventh presidential election in Iran, and as per the recommendation of the committee I have co-opted a co-supervisor from Iran in my research work, therefore for collecting the relevant materials as well as visiting my co-supervisor I also have to visit Iran.

PROPOSAL

Background of the Study: The 1970s saw the emergence of a form of discourse and text analysis that recognized the role of language in structuring power relations in society. At that time, much linguistic research elsewhere was focused on formal aspects of language which constituted the linguistic competence of speakers which could theoretically be isolated from specific instances of language use (Chomsky, 1957). Where the relation between language and context was considered, as in pragmatics (Levinson, 1983), with a focus on speakers’ pragmatic / socio-linguistic competence, sentences and components of sentences were still regarded as the basic units. Much socio-linguistic research at the time was aimed at describing and explaining language variation, language change and the structures of communicative interaction, with limited attention to issues of social hierarchy and power (Labov, 1972; Hymes, 1972). In such a context, attention to texts, their production and interpretation and their relation to societal impulses and structures, signalled a very different kind of interest (de Beugrande and Dressler, 1981). The work of Kress and Hodge (1979) and Wodak (1989) serve to explain and illustrate the main assumptions, principles and procedures of what had then become known as critical linguistics.

Kress (1990 : 84-97) gives an account of the theoretical foundations and sources of critical linguistics. By the 1990s the label critical discourse analysis came to be used more consistently with this particular approach to linguistic analysis. Kress (1990 : 94) shows how critical discourse analysis by that time was ‘emerging as a distinct theory of language, a radically different kind of linguistics’. Many of the basic assumptions of critical discourse analysis that were salient in the early stages, and were elaborated in later development of the theory, are articulated in Kress’s (1989) work.

Fowler et al. (1979) has been referred to in order to ascertain the early foundations of critical linguistics. Later work of Fowler (1991, 1996) shows how tools provided by standard linguistic theories (a 1965 version of Chomskyan grammar, and Halliday’s theory of systemic functional grammar) can be used to uncover linguistic structures of power in texts. Not only in news discourses, but also in literary criticism Fowler illustrates that systematic grammatical devices function in establishing, manipulating and naturalizing social hierarchies.

Fairclough (1989) sets out the social theories under planning critical discourse analysis, and as in other early critical linguistic work, a variety of textual examples are anlaysed to illustrate the field, its aims and methods of analysis. Later Fairclough (1992, 1995) and Chouliariki and Fairclough (1999) explain and elaborate some advances in critical discourse analysis, showing not only how the analytical framework for investigating language in relation to power and ideology developed, but also how critical discourse analysis is useful in disclosing the discursive nature of much contemporary social and cultural change. Particularly the language of the mass media is scrutinized as a site of power, of struggle and also as a site where language is apparently transparent. Media institutions often purport to be neutral in that they provide space for public discourse, that they reflect states of affairs disinterestedly, and that they give the perceptions and arguments of the newsmakers. Fiarclaugh shows the fallacy of such assumptions, and illustrates the mediating and constructing role of the media with a variety of examples.

Van Dijk’s earlier work in text linguistics and discourse analysis (1977, 1981) already shows the interest he takes in texts and discourses as basic units and social practices. Like other critical linguistic theorists, he traces the origins of linguistic interest in units of language larger than sentences and in text - and context-dependency of meanings. Van Dijk and Kintsch (1983) considered the relevance of discourse to the study of language processing. Their development of a cognitive model of discourse understanding in individuals, gradually developed into cognitive models for explaining the construction of meaning on a societal level. Van Dijk (1985) collected the work of a variety of scholars for whom language and how it functions in discourse is variously the primary object of research, or a tool in the investigation of other social phenomena. This is in a way a documentation of the ‘state of the art’ of critical linguistics in the mid 1980s.

Van Dijk turns specifically to media discourse, giving not only his own reflection on communication in the mass media (van Dijk, 1986), but also bringing together the theories and applications of a variety of scholars interested in the production, uses and functions of media discourses (van Dijk, 1985). In critically analysing various kinds of discourses that encode prejudice, van Dijk’s interest is in developing a theoretical model that will explain cognitive discourse processing mechanisms. Most recently van Dijk has focused on issues of racism and ideology (van Dijk, 1998).

By the end of the 1980s critical linguistics was able to describe its aims, research interests, chosen perspective and methods of analysis much more specifically and rigidly than hitherto. Wodak (1989) lists, explains and illustrates the most important characteristics of critical linguistic research as they had become established in continued research. The relevance of investigating language use in institutional settings is reiterated, and a new focus on the necessity of a historical perspective is introduced (the discourse – historical approach). This was followed by a variety of research projects into discursive practices in institutional contexts that would assist in developing an integrated theory of critical discourse analysis.

Statement of the Subject: The fruitless study of language in isolation has led linguists to acknowledge the importance of considering social context in discourse analysis. Deacon et al. (1999 : 147-8) propose : “Discourse conjoins language use as text and practices. What we identify as ‘discourse’ and what we identify as ‘social’ are deeply intervened ... . All talks, all texts, are social in nature. Language is not some transparent medium through which we see the world”. They make the point that “the moving to discourse analysis enabled linguistics to tackle the structures of whole texts, rather than just the sentences, words and parts of words taken in isolation which it had to a great extent concentrated on previously” (Deacon et al., 1999 : 179). So, the analysis of discourse is, necessarily, the analysis of language in use and as such, it cannot be restricted to the description of linguistic forms independent of the purposes or functions which those forms are designed to serve in human affairs.

Critical discourse analysis which this research work is based upon, analyses social interactions in a way which sets out to show up their generally hidden determinants in the system of social relationship as well as hidden effects they may have upon that system. Critically study of language would place a broad conception of the social study of language at the core of language study. Critical discourse analysis regards ‘language as social practice’ (Fairclough and Wodak, 1997), and takes consideration of the context of language use to be crucial (Wodak, 2000; Benke, 2000). Moreover, critical discourse analysis takes a particular interest in the relation between language and power.

Fairclough and Wodak (1997) have put forward an eight-point programme to define critical discourse analysis as follows :

  1. Critical discourse analysis addresses social problems.
  2. Power relations are discursive.
  3. Discourse constitutes society and culture.
  4. Discourse does ideological work.
  5. Discourse is historical.
  6. The link between text and society is mediated.
  7. Discourse analysis is interpretative and explanatory.
  8. Discourse is a form of social action.

Interpretation of text and discourse is, therefore, interpretation of socially determined language, and this means being involved in understanding the processes, functions and meanings of social interaction, and as Birch (1989 : 153) claims, this means being involved in “politics of interaction”. In this way the links between people and society are not arbitrary and accidental, but one institutionally determined. Critical language study aims to select and deconstruct these links and to understand the nature of language and society and their mutual effect on each other. Critical discourse analysis sees discourses as parts of social struggles, and contextualizes them in terms of broader (non-discoursal) struggles, and the effects of these struggles on structures. It puts emphasis not only on the formal textual features of discourse but also on the social effects of discourse, on creativity, and on future. On the other hand, through critical discourse analysis the analyst can show what power relationships determine discourses; these relationships are themselves the outcome of struggles, and are established (and, ideally, naturalized) by those with power. It lays emphasis on the social determination of discourse, and on the past – on the results of past struggles.

The 7th presidential election in Iran took place following a series of happenings which in fact was the aftermath of social forces in a broader competition between ideology and culture. This event was a turning point in the history of Iran because, for the first time two different discourse types, based on two different ideologies, faced and challenged with each other. For the first time some slogans such as “civil society”, “liberalism”, “human rights”, “freedom of expression” etc. were brought up by the reformist party and these new concepts entered the current discourse of the society and somehow changed the social structure. So in this research project critical discourse analysis will be used to describe the formal properties and features of these two discourses in Iran; to interpret the relationship between texts and interaction; to explain the relationship between interaction and social context and their social effects; to explore the relationship between language and ideology; and to illustrate the relationship between language and society and discourse and social structure in Iran.


TENTATIVE CHAPTER DIVISION

Chapter one: Introduction contains the background of the study, statement of the subject, aims and objectives of the study, research methodology, data collection, primary and secondary sources of the study, significance of the study as well as limitations of the study.

Chapter two : Review of Literature provides detailed definition of the concepts such as discourse, discourse analysis, critical discourse analysis, etc. and gives a brief overview to the approaches to discourse analysis. Then it proposes a systematic presentation of a procedure for critical discourse analysis. This chapter also sets out a view of the interrelationship of language and society, with the emphasis upon power and ideology.

Chapter three : Discourse Analysis of the Reformist Party. In this chapter a critical linguistic analysis will be adopted to analyse linguistic features of the electoral speeches, debates and interviews as well as electoral statements of the reformist party, and to investigate the ideology behind the discourse of this party, and to explore the relationship between their language and power.

Chapter four : Discourse Analysis of the Conservative Party brings into focus the formal textual features of the electoral statements, debates and speeches of the conservative party during the seventh presidential election in Iran and explores their ideological structures.

Chapter five : Conclusions and Suggestions summarizes that language connects with the social through being the primary domain of ideology, and shows the links between linguistic features of electoral written texts and social, political and ideological structures, relations and processes they belong to.

SCHEME OF CHAPTERIZATION

Chapter One : Introduction

Chapter Two : Review of Literature

  1. Definition of the concepts
  2. History of discourse analysis
  3. Approaches to discourse analysis
  4. The relationship between language, power and ideology

Chapter Three : Discourse Analysis of the Reformist Party

  1. Critical discourse analysis of electoral speeches
  2. Critical discourse analysis of the electoral debates and interviews
  3. Critical discourse analysis of the electoral statements

Chapter Four : Discourse Analysis of the Conservative Party

  1. Critical discourse analysis of electoral speeches
  2. Critical discourse analysis of the electoral debates and interviews
  3. Critical discourse analysis of the electoral statements
Chapter Five : Conclusions and Suggestions

تحقیق پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک

خلاصه مفید بودن شبکه عصبی آنالوگ مصنوعی بصورت خیلی نزدیکی با میزان قابلیت آموزش پذیری آن محدود می شود این مقاله یک معماری شبکه عصبی آنالوگ جدید را معرفی می کند که وزنهای بکار برده شده در آن توسط الگوریتم ژنتیک تعیین می شوند اولین پیاده سازی VLSI ارائه شده در این مقاله روی سیلیکونی با مساحت کمتر از 1mm که
دسته بندی ژنتیک
بازدید ها 46
فرمت فایل zip
حجم فایل 541 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
تحقیق پیاده سازی VLSI یک شبکه عصبی آنالوگ مناسب برای الگوریتم های ژنتیک

فروشنده فایل

کد کاربری 4432
کاربر

1- مقدمه

شبکه های عصبی مصنوعی به صورت عمومی بعنوان یک راه حل خوب برای مسائلی از قبیل تطبیق الگو مورد پذیرش قرار گرفته اند .

علیرغم مناسب بودن آنها برای پیاده سازی موازی ، از آنها در سطح وسیعی بعنوان شبیه سازهای عددی در سیستمهای معمولی استفاده می شود .

یک دلیل برای این مسئله مشکلات موجود در تعیین وزنها برای سیناپسها در یک شبکه بر پایه مدارات آنالوگ است .

موفقترین الگوریتم آموزش ، الگوریتم Back-Propagation است .

این الگوریتم بر پایه یک سیستم متقابل است که مقادیر صحیح را از خطای خروجی شبکه محاسبه می کند .

یک شرط لازم برای این الگوریتم دانستن مشتق اول تابع تبدیل نرون است .

در حالیکه اجرای این مسئله برای ساختارهای دیجیتال از قبیل میکروپروسسورهای معمولی و سخت افزارهای خاص آسان است ، در ساختار آنالوگ با مشکل روبرو می شویم .

دلیل این مشکل ، تغییرات قطعه و توابع تبدیل نرونها و در نتیجه تغییر مشتقات اول آنها از نرونی به نرون دیگر و از تراشه ای به تراشه دیگر است و چه چیزی می تواند بدتر از این باشد که آنها با دما نیز تغییر کنند .

ساختن مدارات آنالوگی که بتوانند همه این اثرات را جبران سازی کنند امکان پذیر است ولی این مدارات در مقایسه با مدارهایی که جبران سازی نشده اند دارای حجم بزرگتر و سرعت کمتر هستند .

برای کسب موفقیت تحت فشار رقابت شدید از سوی دنیای دیجیتال ، شبکه های عصبی آنالوگ نباید سعی کنند که مفاهیم دیجیتال را به دنیای آنالوگ انتقال دهند .

در عوض آنها باید تا حد امکان به فیزیک قطعات متکی باشند تا امکان استخراج یک موازی سازی گسترده در تکنولوژی VLSI مدرن بدست آید .

شبکه های عصبی برای چنین پیاده سازیهای آنالوگ بسیار مناسب هستند زیرا جبران سازی نوسانات غیر قابل اجتناب قطعه می تواند در وزنها لحاظ شود .


کار آفرینی و مدیریت نشاط

فضای مدیریت نیروی انسانی که بخواهد از افراد در راستای بهره گیری از توانایی های بالقوه انان در به فعالیت رساندن بهره بگیرد
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 19
فرمت فایل doc
حجم فایل 23 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
کار آفرینی و مدیریت نشاط

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

کار آفرینی و مدیریت نشاط


اداره انسانی از دیدگاه ادیان

مقایسه کار آفرین و مدیر

کارآفرین :

مدیریت کردن ریسک

فرصت گرایی

عملیات

مدیر :

حداقل کردن ریسک

منایع گرایی

تجزیه و تحلیل

چگونه می توان انتظار داشت نوآوری ها ظاهر شوند ؟


-نیازهای افراد تشخیص داده شود.

-به بازار محصول توجه لازم بشود.

-از ابزارهای علمی و فنون بالاتر استفاده شود.

-داشتن مدیری معتقد به کیفیت ونوآوری.

-ایجاد فضای تعاون و همکاری بین کارکنان.

-ایجاد فضای تغییرپذیری در سازمان.

-تقویت کردن ایده های جدید.

-ایجاد سیستم پاداش برای ایده دهندگان.

-ایجاد محیط شاد و مسرت بخش برای کارکنان.

-پرورش تفکر خلاق در سازمان.

رهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

-یورش فکری

-سنتز کردن گروه های کاری ( سینکتیکس SYNECTICS )

-سوالات ایده برانگیز

-راه کار دلفی

-گروه اسمی نامنظم

-ایینه مورینو

-ارتباط اجباری

-تجزیه و تحلیل مورفولوژیک

-گروه تخیلی

-الگو برداری از طبیعت

-تفکر موازی

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

1-ذهنیت و نگرش بشر در خصوص پدیده مدیریت و رهبریت در سازمانها تغییر یافته.

2-مفهوم و ایده کار کردن افراد در سازمانها بعنوان تصدی یک شغل دچار تغییرات وسیعی شده.

3-سازمانها بطور فزاینده ای نسبت به بهینه سازی فرهنگ سازمانی خود سرمایه گذاری کرده اند.

مجموعه این تغییرات نمایانگر تحولی عمیق در نگرش بشر نسبت به چگونگی عملکرد دنیای جدید سازمانها است. این تغییرات الگویی مدیریت را در قالب گذر از وضعیت گذشته به حال می توان تصور کرد:

1-گذر از مدیریت به رهبری.

انجام کار فقط از طریق دیگران کارایی چندانی ندارد.مدیران بجای کنترل زیردستان خود باید در خدمت انان قرار گیرند.

2-گذر از موانع و مشکلات و رسیدن به فرصتها.

مدیران از طریق معاشرت با زیر دستان و سرو سامان دهی به کارها به رفع موانع موجود می پردازند.

3-گذر از کنترل کارکنان و رسیدن به بازده کار.

پای فشاری بر کیفیت جامع و فراگیر.

4-گذر از رقابت و رسیدن به همکاری.

5-گذر از اطاعت و رسیدن به تعهد.

بجای کنترل کردن دیگران سعی می کنند خویش را با دیگران وفق دهند.

6-گذر از کنترل کردن و رسیدن به مربی گری.

7-گذر از تحکم و رسیدن به مشارکت.

مدیریت مشارکتی انتقال اختیارات و دخالت کارکنان در مسایل مدیریتی الگوهای موفق تجربه شده جاری است.

8-گذر از این یا ان و تفکر خطی رسیدن به تفکر خلاقه و اندیشه فراگیر.

باید یاد گرفت چند بعدی و مبتکرانه اندیشید.

9-گذر از دافعه و رسیدن به جاذبه.

ارزش قایل شدن برای عقاید متفاوت می تواند به معنی تغییری اساسی در ذهنیت مدیر امروزه تلقی شود.

10-گذر از پاداشهای مالی و رسیدن به برانگیختگی درونی.

مدیران باید به جای سیستم های تشویق و تنبیه بر رفتارهای خودگردان کارکنان تاکید ورزیده و به جای أنان در این خصوص که چگونه می توانند از طریق شغل انها به أنچه که می خواهند دست یابند الهام دهند.

ایفای نقش موثرتر نیروی انسانی با مدیریت یا رفتار نشاط انگیز

فضای مدیریت نیروی انسانی که بخواهد از افراد در راستای بهره گیری از توانایی های بالقوه انان در به فعالیت رساندن بهره بگیرد. در تکاپو است تا به مواردی نظیر نکات اشاره شده در زیر دست یابد :

پیش بردن مجموعه به سمت اهداف تعریف شده

بهبود بهره وری در ابعاد گوناگون

-افزایش کمیت یا کیفیت تولید یا تغییر در میزان عرضه خدمات

رسیدن به حدی معقول و امکان پذیر از سود اوری و ایجاد فضای جلب رضایت مشتری داخل و خارج از سازمان

تضمین با بیمه کردن بقای سازمان و مواردی مشابه

غالبا ابزارها اهرم ها یا شیوه های مختلفی که مدیران را برای رسیدن به اهداف سازمانی هدایت می کنند در دو قالب مادی یا انسانی جای داده می شوند :

فهرست مطالب

مقایسه کارآفرینی و مدیر

راهکارهای تسهیل در ظهور خلاقیت و نوآوری

تغییرات بنیادی در سالهای اخیر در سطح مدیریت در جهان

ایفای نقش موثر تر نیروی انسانی با مدیریت یا رفتار نشاط انگیز

تاثیرات مستقیق نشاط روی کارکنان

چه چیزهایی افراد را واقعا بر می انگیزد

ویژگیهای نظام مدیریت ارزشی

ثمرات اعمال مدیریت ارزشی

مدیر ارزشی می توانداین پرسش ها را در ذهن بپروراند

روحیه سازی در کارکنان

ابعاد مهم در ارتباط با کارکنان

عوامل اثر گذار بر شور و شوق کارکنان

چرا ایجاد شور و شوق ضروری است

راه ایجاد شور و شوق در کارکنان

رهبری تسهیل کننده چیست

سوژه های کلیدی در ایجاد اتمسفر یا فضای بهینه کاری

تشکر باید حالت خاص داشته باشد

روال موثر در نشان دادن افتخار نسبت به کارکنان

بهبود جو خانوادگی در محیط کار

زمینه های داوری مردم راجع به شرکتها

با در گیر شدن افراد در این برنامه .روحیه بالا می رود

رفتار نشاط انگیز برای ایجاد انگیزه در کارکنان

راهکارهای ایجاد کننده نشاط برای پدید آوردن انگیزه در کارکنان

مشخصه های شخصیتی افراد

گونه های مختلف هوش شناخته شده و قابل رشد در انسانها

خود شناسی با پرسش از خود

ارزیابی اثر بخشی بر اساس استاندارهای آموزشی با کیفیت فراگیر


بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 29
فرمت فایل doc
حجم فایل 189 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 210
بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

فروشنده فایل

کد کاربری 1024
کاربر

بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان)

مقدمه

قال رسول الله (ص) لا مظاهره اوثق من المشاوره – هیچ پشتوانه ای مطمئن تر از مشورت نیست.

با یکی دو کس مشاوره کن
کز یک آیینه پیش رونگری

در اموری که پر خطر بینی
وز دو آیینه پشت سربینی

«سعدی»

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند.

امروزه مشکلات انسانی پیچیده تر و دشوارتر گردیده و طبعاً متخصصینی را می طلبد که در حرفه های کمکی نظیر روانپزشکی، روان درمانی، مشاوره، مددکار اجتماعی و غیره تبحر کافی داشته باشند و بتوانند فرد را در رفع مشکلات کمک کنند.

فرایند مختلف مشاوره و روان درماین بیانگر این واقعیت است که تلاش علمی و حرفه ای برای بررسی و رفع مشکلات انسانی در جریان است. درمانگران و مشاوران با صرف وقت و استفاده از تجارب علمی و مهارت های شخصی خود به بررسی مشکلات می پردازند و راههایی برای مقابله با آنها ارائه می دهند و سعی می کنند به رابطه ای توأم با اطمینان و اعتماد با مراجع نایل آیند.

در دنیای امروز افسردگی بسیار شایع است. تقریباً از هر 4 ازدواج یکی به طلاق می انجامد، از هر 5 بزرگسال، یک نفر به روان درمانی نیاز دارد یا برای حفظ آرامش خود باید از استفاده کند. بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز اندوهی مزمن در تمام طبقات جامعه ایجاد نموده و این موضوعی است که با صرف هزینه هنگفت هم نمی توان آن را حل کرد مگر آنکه توجهی آگاهانه و مسئولانه به مشکلات تحصیلی، رفتاری و خلقی دانش آموزان و کودکان و نوجوانان داشته باشیم و از تبدیل این مشکلات دانش آموزی به معضلات پیچیده خانوادگی و اجتماعی و شغلی آینده جلوگیری کنیم.

سالهاست که تصوری غلط در بین گروههایی از جامعه ما وجود دارد که: کودکی و نوجوانی دوران راحتی و فراغت از هر دغدغه و نگرانی است. در واقع وقت آن رسیده که این تصور را از ذهن بزرگترها بزداییم و آنان را هر چه بیشتر متوجه مسائل و مشکلات دانش آموزان کنیم.

مشکلاتی از قبیل: عنان گسیختگی و فرار از خانه، سوء مصرف الکل و دارو، افزایش مشکلات یادگیری و رفتاری و عاطفی، بی تعهدی و بی مسئولیتی، خودکشی و مشکلات بی شمار دیگری که دانش آموزان با آنها روبرو هستند و نیازمند کمک.

بیان مسأله:

تحولات اجتماعی و اقتصادی در دنیای امروز بر پیچیدگی روابط انسانی می افزاید و همین پیچیدگی ها افراد را در روابط اجتماعی خود با مشکلاتی روبرو می سازد. انسان ناگزیر است برای غلبه بر این پیچیدگی ها با دیگران ارتباط برقرار کند و با افراد متخصص و کارآمد مشورت کند.

وجود ناسازگاریهای عاطفی و اجتماعی در خانواده و مدرسه و محیط کار، روبرو شدن با مشکلات متعدد اقتصادی، تحصیلی، شغلی، جنسی، اخلاقی، نگرانی ها و ناراحتی های فکری همانند تضاد و تعارض با والدین و معلمین، تصمیم گیریهای مهم و اساسی نظر انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل و ... دلایل و شواهدی روشن بر ضرورت استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره است.

از این رو نقش و جایگاه مراکز مشاوره در تصمیم گیریهای عقلانی و کسب رضایت مندی از زندگی در دنیای فعلی اهمیت بسیاری دارد.

در این پژوهش به بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان) می پردازیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

مسأله ارزشیابی بخش جدانشدنی از کار مشاوره می باشد. متأسفانه در کشور ایران به دلیل نوپا بودن مشاوره، فعالیت های انجام شده در این زمینه بسیار محدود است.

با توجه به اهمیت مشاوره، مراکز و خدمات مشاوره ای باید از پشتوانه تحقیقاتی قوی برخود باشند، زیرا پژوهش هایی در زمینه فوق موجبات رشد این علم و کارآیی بیشتر آن را فراهم می آورد.

با نگاهی به تأثیراتی که مشاوران در خلال مشاوره بر مراجعان می گذارند و ارائه دادن برنامه های متفاوت تخصصی برای مراجعان همانند برنامه های آگاهی دهنده در زمینه های مختلف، صرف هزینه های مادی و صرف وقت از طرف هر دو گروه (مشاوران و مراجعان) باید میزان تأثیرگذاری مشاوران و مراکز مشاوره راهنمایی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.

اگر چه مشخص کردن موثر بودن مشاوره، بسیار دشوار است و بخشی از این دشواری به این نکته بر می گردد که بعضی مشاوران ارزیابی را فرایندی تهدیدآمیز می دانند، نه سازنده. ولی نمی توان از ارزیابی چشم پوشی کرد زیرا ارائه پیشنهادهای جدید و شناساندن کاستی ها و کمک به مشاوران تا در سطح بالاتر و حرفه ای تری عمل نمایند از پیامدهای ارزیابی می باشد.

در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر مراکز مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان در کاهش مشکلات دانش آموزان می پردازیم تا با شناسایی زمینه های موفقیت و عدم موفقیت این مراکز بتوان اثربخشی خدمات مشاوره ای را افزایش داد و از این طریق در جهت تربیت نسلی پویا و سالم و با نشاط گامهای موثری برداشت.

اهداف پژوهش:

در پژوهش حاضر موارد زیر مورد نظر محقق می باشد:

1- استخراج مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجمن اولیا و مربیان شهرستان کرج.

2- بررسی میزان کارآیی مراکز در کاهش مشکلات شایع دانش آموزان.

3- بررسی میزان رضایت مندی مراجعان از عوامل دخیل در امر مشاوره در مراکز مشاوره و راهنمایی.

4- ارائه پیشنهادهایی در جهت افزایش رضایت مندی مراجعان.

تدوین فرضیه ها

نظر به اینکه پژوهش به صورت توصیفی و زمینه یابی است. به جای فرضیه محقق از پرسشهای پژوهشی استفاده کرده است.

پرسشهای پژوهشی:

1- مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان چه مشکلاتی است؟

2- مراکز مشاوره تا چه حد در کاهش مشکلات تحصیلی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

3- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

4- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات خانوادگی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

5- برای بهبود امر مشاوره چه تغییراتی در مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان می توان انجام داد؟

تعاریف عملیاتی مفاهیم واژه ها:

مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده

امروزه موسسات متعددی در زمینه های متفاوت روان شناسی و مشاوره فعالیت می کنند. کلینیک های مشاوره نیز از جمله موسساتی هستند که خدمات مشاوره ای و روان درمانی را به مراجعان خود ارائه می دهند.

کلینیک راهنمایی و مشاوره بر اساس مصوبه شورای عالی جوانان متشکل از حداقل یک مشاور مرد، یک مشاور زن، یک مددکار اجتماعی، یک روان شناس بالینی یا یک روان سنج و یک روانپزشک است.

این گروه با یکدیگر به صورت تیمی همکاری می کنند. کلینیک ها و مراکز مشاوره اصولا به گونه ای طراحی می شوند که مراجعین در آن احساس آرامش نمایند و سعی بر آن دارند تا با ایجاد فضای آرام و دوستانه و بدون هیچ گونه از شدت ناراحتی مراجعین کاسته شود. در بعضی کلینیک ها و یا مراکز مشاوره که مراجعین کودک را می پذیرند ممکن است کودکان بر اساس یک برنامه روزانه یا هفتگی به کلینیک مراجعه کنند.

برای کودکان جوان تر غالباً از بازی برای ایجاد ارتباط سود جسته، لذا در این مراکز اتاق بازی درمانی پیش بینی شده است.

به طور کلی کودکان بسیار خردسال قادر نیستند، مسائل و مشکلات خود را بیان سازند. ولی می توانند آنها را به کمک بازی نشان دهند و برای این منظور می توان از اتاقهای بازی و اسباب بازیهای خاصی که انتخاب شده اند استفاده کرد.

وقتی کودکان بزرگتر مشکلات آموزشی خاص خود را ظاهر ساختند باید جهت برطرف کردن آنها از معلمین استفاده شود. در این میان نقش روان شناس این است که درباره نگرش ها و ساختمان کلی شخصیت فرد مطالعاتی انجام دهد و اگر شواهدی بدست آمد که کودک به خاطر وجود ناراحتی های عاطفی از یادگیری طفره می رود و در برابر آن از خود مقاومت نشان می دهد، تغییر دادن نگرشها و طرز تلقی او ضروری می نماید. (شاهپوریان، رضا، 1355، صفحه 24)

در کلینیک نیز همچون سایر موسسات درمانی به ایجاد رابطه حسنه ضرورتاً اهمیت داده می شود. قطع نظر از سوگیری ها و گرایشات مکتبی، نظریه های مکاتب در یک ویژگی اساسی با یکدیگر مشترکند. یعنی همه آنها مبتنی بر ایجاد یک رابطه ویژه انسانی بین بیمار و درمانگر می باشند.

(راهنمایی و مشاوره 1373 صفحه 173).

مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده به محلی اطلاق می شود که به فعالیتهای راهنمایی و مشاوره خانواده بر مبنای اساسنامه سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران بپردازد.

(شیوه نامه اجرایی مراکز مشاوره خانواده – سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان – 1378 ماده یک فصل اول)

اهداف مراکز مشاوره

1- کمک به دانش آموزان در شناخت بهتر خود (استعدادها، تواناییها، رغبتها، ارزشها، نگرشها و ...) به منظور ارتقای سطح فکر و اعتلای هر چه بیشتر توانمندی های خویش.

2- کمک به دانش آموزان در کسب اطلاعات لازم درباره موقعیتهای گوناگون زندگی (تحصیلی، شغلی، ازدواج، خانوادگی و جز آن) به منظور میل به سازگاری های لازم.

3- کمک به دانش آموزان در انتخاب و تصمیم گیریهای مهم زندگی مثل انتخاب رشته تحصیلی – شغل – همسرگزینی و ... به منظور برخورداری از سلامت روان

ادامه اهداف مراکز مشاوره

با افراد دیگر در خانه، مدرسه و جامعه.

9- کمک به دانش آموزانی که دارای مشکلات بحرانی و یا نیازهای مربوط به رشد هستند و به تنهایی قادر به رفع آنها نیستند.

10- کمک به جوانان در یادگیری مهارت های لازم و کسب اعتماد به نفس بیشتر جهت روبرو شدن با مسائل و مشکلات زندگی.

با عنایت به اهداف فوق وظایف ذیل را برای مراکز مشاوره در نظر گرفته اند.

1- مشاوره های فردی با جوانانی که دارای مشکل و یا نیاز خاصی هستند.

2- مشاوره های گروهی با گروه هایی از جوانان که دارای مشکلات مشابه هستند.

3- انجام مشاوره های گوناگون تحصیلی، شغلی، ازدواج و خانوادگی و برنامه ریزی برای استفاده بهینه از اوقات فراغت بر حسب نیاز جوانان.

4- معرفی خدمات مشاوره ای موجود در جامعه به جوانان.

5- کمک به جوانان به منظور شناسایی فرصتهای مناسب محیطی و درک تجارب خویش در سازگاری با واقعیت موجود.

6- تدارک انواع کمک های حرفه ای برای جوانان در جهت شناخت ویژگیها و توانمندیهای خویش به منظور نیل به مفهوم مناسبی از خویشتن.

7- مشورت با والدین، معلمان، صاحب کار و مسئولان و دیگر افرادی که به گونه ای در بهبود وضعیت جوانان موثرند.

8- کمک به جوانان در موارد بحرانی مانند مرگ عزیزان، شک در زندگی، تمایل و یا اقدام به خودکشی و ...

9- شناسایی منابع کمکی دیگر در جامعه و ارجاع جوانان به آنها بر حسب ضرورت.

10- تهیه و عرضه کمک های غیر مستقیم از طریق نشر پوستر، مجلات، بولتن های جزی، ایجاد خطوط ارتباط تلفنی به منظور رفع نیازمندیهای عمومی و افزایش سطح آگاهیهای جوانان.

11- ارزشیابی و پیگیری اقدامات مشاوره ای با جوانان به منظور اطمینان یابی از نتایج فعالیت های مشاوره ای در تغییر و بهبود وضعیت جوانان.

12- تحقیقات ضروری در ارتباط با مسائل و نیازهای جوانان به منظور دستیابی به بهترین شیوه های برخورد با آنها.

مشاوره در سال 1980 کمیسیون صادر کننده پروانه، انجمن آمریکایی کارکنان و راهنمایی (APGA) که ترغیب شد تا جهت مشاوران پروانه قانونی کار خصوصی صادر کند، مشاوره را به عنوان «... بکارگیری شیوه های مشاوره و سایر زمینه های علوم رفتاری در یاری رساندن به یادگیری چگونگی حل مشکلات یا تصمیم گیری پیرامون پیشه و حرفه، رشد فردی، ازدواج، خانواده یا سایر موارد بین فردی» تعریف کرد:

مشاوره به رابطه حرفه ای بین یک مشاور آموزش دیده و مراجع دلالت می کند. این رابطه معمولاً میان دو نفر است. اگرچه بعضی مواقع مشاوره با بیش از دو نفر صورت می گیرد. این رابطه برای کمک کردن به مراجعان جهت درک و روشن کردن نظرات آنها در مورد محیط زندگی خود و یا دادن راه رسیدن به اهداف انتخاب شده فردی از طریق انتخاب راههای سنجیده و با معنای فردی و حل مشکلات هیجانی و میان فردی برگزار می شود.

مشاوره یک جریان یادگیری است که معمولاً از طریق ارتباطی متقابل بین دو نفر – مشاور مراجع – انجام می گیرد.

در این رابطه، مشاور با داشتن مهارت های علمی در زمینه روانشناسی کاربردی و تجربه حرفه ای به مراجع کمک می کند تا هر چه بیشتر به خودآگاهی برسد و با کسب بینش واقعی، در برخورد با مشکلات حال و آینده اش بتواند تصمیم بگیرد.

مشاوره، تجربه ای است که در آن مراجع برانگیخته می شود تا درباره وضع خود، گرایشها و همچنین طرحهایی که به او در حل مشکلاتش یاری دهد بیندیشد.

مشاوره کوشش صمیمانه دو جانبه است که در آن واکنشها و احساسات مراجع بیش از هر چیز حائز اهمیت است.

به عقیده پاترسون مولف کتاب مشاوره و راهنمایی مدارس مشاوره رابطه ای تخصصی است که با طیب خاطر بوسیله فردی که به کمک روانی احساس نیاز می کند (مراجع) با فردی که برای تدارک آن کمک، کار آزموده است (مشاور) ایجاد می شود.

مشاوره، متضمن فکر کردن با مراجع درباره سوابق، رغبتها، فشارهای وارده بر او، بررسی امکانات عملی گوناگون و بالاخره اتخاذ تصمیم و عمل به آن است.

بدیهی است توجه عمده پویش مشاوره، معطوف کوششهایی است که مراجع به نفع خود بعمل می آورد یعنی در واقع تکیه روی از بین بردن مشکل نیست بلکه در کمک به فرد است که خود به حل مشکلش نائل شود.

5 هدف عمده مشاوره:

1- آسان کردن تغییرات رفتاری 2- افزایش توانایی مراجع در ایجاد و حفظ رابطه با دیگران 3- کمک به بالا بردن اثربخشی و توانایی سازگاری (سازش یافتگی) مراجعان 4- بهبود فرایند تصمیم گیری در مراجعان 5- تسهیل شکوفایی استعدادهای بالقوه مراجعان.

مشاور مهمترین رکن برنامه های راهنمایی است و چون معمولا از صلاحیت علمی و تخصصی لازم برخوردار است، در حل مشکلات دانش آموزان نقش تعیین کننده دارد. مشاور وقتی می تواند در کار خود دقیق باشد که از ویژگی های زیر برخوردار باشد.

از نگرشها، آرمانها، احساسات، ارزشها، تواناییها و محدودیت های خود آگاهی کافی داشته باشد.

از اعتماد به نفس، سلامت روان و پایداری عاطفی برخوردار باشد.

شخصیتی گرم و پذیرا و نسبت به دیگران علاقمند باشد.

احساسات و افکار شخصی خود را به مراجع تحمیل نکند، درباره امر به پیش داوری نپردازد و او را وسیله ای برای ارضای نیازهای روانی خود قرار ندهد.

نسبت به حالات درونی و نیازهای مراجعان خود، حساس باشند. به دنیای مراجع وارد شود یعنی مسائل را از دریچه چشم او ببیند بدون آنکه تحت تأثیر مراجع قرار گیرد.

دید علمی داشته باشد و مسائل را به شیوه منطقی حل کند.

از کار کردن با دیگران لذت ببرد و در رابطه اش با سایرین، انعطاف پذیر باشد.

در حرفه خود از مهارت، تجربه و تخصص کافی برخوردار باشد.

از امکانات تحصیلی و شغلی، منابع موجود در جامعه و سایر موقعیتهای اجتماعی آگاهی کلی داشته باشد تا بتواند در فرصتهای مناسب اطلاعات لازم را در اختیار مراجعان خود قرار دهد.

انجمن ملی راهنمایی شغلی 1949 چنین مطرح کرد که خصوصیات عمومی مشاوران باید علاقه عمیق به مردم و شکیبایی نسبت به آنان، حساس بودن به طرز نگرش و اعمال دیگران، ثبات هیجانی و عینیت، مورد اعتماد بودن و آشنا بودن با حقایق را شامل می گردد. بعدها انجمن آموزش و نظارت مشاوران (1964) شش خصوصیت اصلی را برای مشاوران قائل شد:

ایمان داشتن هر فرد، تعهد نسبت به ارزشهای فردی و انسانی، هوشیار بودن در مورد محیط و اطراف خویش، گشادگی اندیشه، درک خود و تعهد شغلی.

کمز و همکاران (1969) از مجموعه مطالعاتشان چنین نتیجه گرفتند که تفاوت عمده بین مشاوران موثر و غیر موثر، در عقاید و خصایص شخصی خود آنان است.

کمز دریافت که مشاوران موثر، سایر افراد را در جهت حل مشکلات و هدایت زندگی شان توانا و نه ناتوان می دانند. همچنین آنها مردم را قابل اطمینان، صمیمی، و با ارزش می دانند. آنها تمایل بیشتری به نزدیک شدن با افراد دارند تا با اشیا و معتقدند انسانها توانایی کافی برای روبرو شدن با مشکلات را دارند. و نیز بیش از اینکه مسائل خود را پنهان کنند خود را آشکار می کنند.

کمز و سوپر (1963) پی بردند که مشاوران موثر مراجعان خود را افرادی لایق، قابل اعتماد، دوست داشتنی و با ارزش می دانند و خودشان را نوعدوست و غیر سلطه گر می شمارند.

آلن پی برد که: «مشاور فردی است که با حالتهای عاطفی خود آشنا است و مشاور غیر موثر به لحاظ زندگی درونی خود کم وبیش ناراحت است. مشاوران موثر می توانند احساساتی مانند ناراحتی، خشم، تنفر و سایر احساسات به ظاهر منفی را در خود بپذیرند و بدون انکار یا تحریف آنها، کنترل بیشتری بر رفتارشان خواهند داشت. آنها به این دلیل که به واکنشهای هیجانی خود آگاه هستند، می توانند به جای آنکه به احساسات خود اجازه دهند تا بدون آگاهی هوشیارانه نسبت به آنها، بر رفتارشان تأثیر بگذارند، همانگونه که می خواهند عمل کنند.»

در مجموع خصوصیات شخصی مشاوران موثر را می توان اینگونه بیان نمود:

1- مشاوران موثر تجارب خود را می پذیرند و نسبت به آنها گشاده هستند.

2- آنان از ارزشها و باورهای خود آگاهی دارند.

3- آنان قادرند با دیگران رابطه ای گرم و عمیق ایجاد کنند.

4- آنان خود را به آن صورتی که واقعاً هستند به دیگران نشان می دهند.

5- آنان مسئولیت شخصی رفتار خود را می پذیرند.

6- آنان سطح آرزویی واقع گرایانه دارند.

خانواده ß دامنه تعریف خانواده از خانواده هسته ای که در آن پدر نان آور محسوب می شود، مادر زحمت های خانه را به عهده دارد و دو فرزند نیز در مجموعه خانواده حضور دارند تا خانواده های چند نفری که با یکدیگر زندگی می کنند، گسترده است. بین این دو خانواده حداقل از هشت نوع خانواده دیگر نیز می توان نام برد. خانواده گسترده، خانواده مختلط، خانواده غیر رسمی، خانواده تک والدی، خانواده گروهی، خانواده زنجیره ای (serial family) خانواده چند همسره (polyamous family) و خانواده ای که در آن زن و شوهر بدون ازدواج زندگی می کنند (cohabitational family) (کلدنبرگ و گلدنبرگ؛ 1991، سوارتس 1993؛ توماس، 1992)

خانواده ها را همچنین می توان بر اساس ساختار سازمانی آنها تعریف کرد که با توجه به معیارهایی نظیر پیوستگی، عشق و محبت، وفاداری و هدفمندی میان اعضا مشخص می شود. وجود ارزش های مشترک فراوان، علایق، فعالیت ها و توجه به نیازهای اعضا وجه تمایز میان خانواده، به عنوان یک گروه با کارکردی خاص ودسته ها یا گروه های سازمانی دیگر محسوب می شود.

خانواده ß خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است و مهمترین رکن جامعه را تشکیل می دهد. خانم دکتر نوابی نژاد خانواده کوچکی متشکل از افرادی است که از طریق پیوند زناشویی یا خونی با یکدیگر در ارتباط متقابل هستند و در کنار یکدیگر در واحد خاصی زندگی می کنند و دارای تجارب فرهنگی مشترکی می باشند. مشاوره ازدواج و خانواده درمانی 1376 صفحه 36

خانواده یک پدیده تاریخی و یک واحد اجتماعی است که واجد خصایص یک گروه یا یک نهاد است. خانواده به مجموعه ای از افراد اطلاق می شود که با هدف و منافع مشترکی زیر سقفی گرد هم می آیند. قائمی – علی – نظام حیات خانواده در اسلام 1375 – صفحه 20

خانواده عبارتست از یک شراکت کم وبیش پایدار با یا بدون فرزند.

ساموئل کنیک جامعه شناسی – ترجمه مشفق همدانی صفحه 226

از خانواده تعاریف دیگری نیز عنوان شده است و از همه آنها چنین برداشت می شود که خانواده نهاد اجتماعی است که از زن و مرد بر اساس قراردادی شرعی یا عرضی در یک مجموعه قرار می گیرند و با تولد فرزندان پیوند آنان پیچیده تر و غنی تر می گردد و اعضای این اجتماع دارای اهداف مشترک و هم چنین روابط عاطفی با یکدیگر می باشند و بروز هر نوع اختلال در هر یک از اعضای خانواده موجب بروز اختلال در سیستم خانواده می گردد.

کتاب های جامع آموزش خانواده انتشارات مدرسه

خانواده یک واحد اجتماعی است که بر اثر ازدواج یک زن و مرد پدید آمده وجود فرزندان آن را تکمیل می کند.

مشخصه های خانواده: 1- از قدیم الایام وظیفه تولید مثل، پرورش کودک، تولید اقتصادی و... را بر عهده داشته است.

2- افراد متفاوتی با وظایف مشترک و گوناگون در آن حضور دارند.

3- در این سازمان منافع مشترکی دنبال می شود.

4- حقوق متقابلی بین افراد یا اعضاء موجود است.

5- تماس مستمر و رویارویی بین اعضا وجود دارد.

6- روابط منظم و مشخصی بین اعضاء برقرار می گردد و این روابط غالباً صمیمی و همه جانبه است.

خانواده به طور کلی به دو قسم متعادل و نامتعادل تقسیم می شود. در خانواده نامتعادل اعضا از عهده انجام وظایف به خوبی بر نمی آیند و احساس آرامش و امنیت در آن وجود ندارد. خانواده نامتعادل به گروههای متعددی قابل تقسیم است که عبارتند از:

- خانواده گسیخته یا خانواده ای که اعضای آن مشخصا از هم پاشیده اند و در یک مجموعه زندگی نمی کنند. همچون خانواده طلاق و خانواده با پیوسته.

- خانواده گسسته که در آن گرچه اعضاء در کنار یکدیگرند، ولی با یکدیگر روابط مناسب ندارند. خانواده گسسته انواعی دارد که عبارتند از: خانواده آشفته: در خانواده آشفته یا بی سامان مهمترین عناصری که به شکل بارز آسیب خورده است، مدیریت و قانونمندی و تعامل مثبت اعضای خانواده با یکدیگر است.

در چنین خانواده ای هر کس ممکن است امیال و خواسته های خود را اجرا کند و هر کس به تناسب قدرتی که در اختیار دارد، می تواند دیگران را تحت سلطه خویش بگیرد. مانند دخترانی که از بیرون رفتن و ارتباط با افارد مختلف در جامعه به عنوان ابزاری برای تسلط بر افراد خانواده استفاده می کنند. خانواده بی سامان در حقیقت یک واحد اجتماعی سازمان یافته به شمار نمی آید، بلکه واحدی است متشکل از تعدادی افراد که بیشتر یک جمع را می سازند تا یک جامعه را.

خانواده قطبی ß منظور از خانواده قطبی خانواده ای است که در آن قدرت و سلطه روی فرد معینی چون پسر، مادر یا یکی از فرزندان متمرکز است. به چنین خانواده هایی اصطلاحاً پدر سالار، مادر سالار و یا فرزندسالار می گویند.

در خانواده های قطبی، مدیریت و اقتدار وجود دارد. ولی تعامل مثبت بین اعضای آن برقرار نیست. در چنین خانواده ایی سایر اعضاء خانواده استقلال و عزت نفس مناسب را ندارند. اعضای غیر مسلط، هر چند ممکن است نسبت به سلطه فرد مسلط معترض باشند لکن در خود توان کافی برای بیان اعتراض را نمی یابند. همین تعارض درونی موجب می شود، فرد نسبت به تواناییهای خود ناامید شود و خود را فردی ناتوان و در مجموع کم ارزش تلقی کند.

از میان انواع خانواده های قطبی، خانواده پدر سالار می تواند کم آسیب تر از انواع دیگر باشد در حالی که خانواده فرزند سالار خانواده ای است با زمینه آسیب پذیری زیاد.

هر چند خانواده پدر سالار از مزیت بیشتری نسبت به سایر انواع خانواده های قطبی برخوردار است، لکن چنین خانواده ای نیز در جهان امروز و در شرایط فعلی، خانواده ای متعادل به شمار نمی آید.

در جهانی که بیش از گذشته انسانها احتیاج به رشد عقلی، عاطفی و اجتماعی دارند، باید به همه آنان فرصت مناسب برای مواجه شدن با مسائل گوناگون زندگی را داد. فرزندان و زن خانواده احتیاج دارد در زمینه های مناسب با سن و جنس خود با مسائل مواجه شوند و در حد توان خود آنها را حل کنند. در خانواده پدر سالار چنین فرصتهایی در اکثر و اغلب موارد به افراد داده نمی شود. همه باید برای انجام هر کاری از قدرت مسلط پیروی کنند و هر کس نباید بدون اذن و اجازه او عملی انجام دهد و این قاعده کلی، ضرورت زندگی اجتماعی در جهان امروز را نادیده می گیرد.

در خانواده مادرسالار، علاوه بر اشکالی که در مورد خانواده های پدرسالار متذکر شدیم، موارد مشکل عبارتند از:

آسیب خوردن عزت نفس پدر که ناشی از ضعیف شدن نقش او در خانواده است.

از بین رفتن یک الگوی مناسب پدری برای فرزندان.

تصمیم گیری های گاه شدید و عاطفی مادر.

خانواده های فرزندسالار، ضمن آنکه ممکن است معایب دودسته خانواده های پدرسالار و مادرسالار را داشته باشد، اشکالات متعدد دیگری نیز دارند. در این خانواده ها، ضمن اینکه پدر و مادر هر دو خود را فاقد کفایت می بینند، تصمیم گیریهای هیجانی و گاه همراه با ناپختگی توسط آنان بسیار زیاد دیده می شود. مضافاً اینکه فرزندان دیگر ینز خود را در این بین ذیحق دانسته و یا موجب بالا رفتن تنشها در خانواده شده و یا نگرشی کینه توزانه نسبت به خواهر یا برادر خود پیدا می کنند. در هر حال خانواده های فرزندسالار معمولاً آسب پذیرترند و اغلب قانونمندی خاصی بر آنان حکمفرما نیست.

روی هم رفته به جای سلطه یک فرد در خانواده بهتر است قانون و تعامل مناسب عقلی، عاطفی، رفتاری در بین آنان حاکم باشد. پدر باید مدیر خانواده باشد و بر اساس مقررات و الگوهای تعامل سالم و سازنده مدیریت کند.

خانواده بی عاطفه ß خانواده بی عاطفه، خانواده ای است که اصلی ترین ابزار ارتباط یعنی عاطفه و همدلی بین اعضای خانواده را ندارد.

عواطف در خانواده اولین عامل تعادل به شمار نمی آید ولی عامل اصلی محسوب می شود. در یک خانواده متعادل، مقدم بر عاطفه، باید عقل حاکم باشد، ولی عقل وظایف خانواده را تکمیل نمی کند. این عاطفه است که باید در تمامی روابط خانوادگی جریان داشته باشد و حضور خود را نشان دهد. علاقه زن و شوهر نسبت به یکدیگر و محبت بی دریغ آنان نسبت به فرزندان، تضمین کننده یک خانواده خوب و متعادل است.

محبت در خانواده باید هم وجود داشته باشد، هم بیان شود و هم غیر مشروط باشد.

از جمله عوامل موجد محبت، توجه به شأن، شخصیت و نیازمندیهای همسر و سایر اعضا خانواده است. باید از خود محوری و خود میان بینی اجتناب کنیم تا بتوانیم در قلوب دیگران جایی پیدا کنیم. ضمناً باید از عواملی که موجب می شود محبت ما نسبت به دیگران خدشه دار شود و یا جایگاه محبت آمیز خود را در دل یکدیگر از دست دهیم، اجتناب کنیم. از آن جمله فراموش کردن خطاها اشتباه ها و اعمال و رفتاری است که از فرد مقابل سرزده و در شخصیت و ذهن ما اثر منفی می گذارد. چنین خاطراتی را بهتر است آگاهانه به فراموشی بسپاریم.

هرگز نباید عملاً یا تلویحاً ابراز کنیم که اگر فلان کار را انجام دهی تو را دوست دارم و یا چون کار معینی را انجام نداده ای دوستت ندارم. دوست داشتن و نداشتن نمی تواند ابزار مناسبی برای تشویق و تنبیه اعضای خانواده باشد.

به این ترتیب محبت غیر مشروط، بستری مطمئن برای رشد روانی اعضای خانواده، به خصوص فرزندان خواهد بود.