دسته بندی | مواد و متالوژی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مقاله بررسی فورج آلیاژهای آلومینیم در 17 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
با توجه به اینکه تا به حال مقالهای در مورد فورج فلزات غیر آهنی به چاپ نرسیده است سعی گردیده تا با ترجمه متن فوق کمکی به صنعت کشور در زمینه فورج آلومینیم بشود. این سلسله مقالات شامل قستمهای مختلفی از جمله فورج پذیری آلومینیم، تجهیزات فورج آلومینیوم، تکنولوژی طراحی قالب و آلیاژهای مختلف آلومینیوم میباشد. در نخستین بخش در مورد روشهای مختلف شکل دادن آلیاژهای آلومینیوم بحث خواهد شد.
آلیاژهای آلومینیوم در انواع و اشکال مختلف و در طیف وسیعی برای کاربردهای مختلف میتوانند فورج شوند. فورج آلیاژ آلومینیوم، مخصوصاً در فورج Close-die ، شکل نهایی قطعه فورج تولید شده را صافتر و شفافتر از فورج گرم آلیاژ فولاد می گرداند. آلیاژ آلومینیوم بازتاب های مختلفی در حرارتهای زیاد در خلال فورج از خود نشان میدهد. صنعتگرائی که به آلومینیم دسترسی دارند، می توانند از آلیاژهای آلومینیم به جای فولاد اسفتاده کنند چون این دو در خیلی از موارد قابل مقایسه با یکدیگر میباشند. برای شکل دادن قطعات آلیاژ آلومینیم، فشار مورد نیاز در فورج میتواند مختلف باشد که بستگی به ترکیبات شیمیایی آلیاژ، مراحل فورج به کار رفته، نرخ تغییر قطعه در فورج، نوع قطعه فورج، شرایط روانکاری و حرارت قالب دارد.
نمودار 1 تنشهای جاری در فورج آلیاژهای آلومینیم در 350 تا 270 را مقایسه میکند و نرخ تغییرات از 4 تا 10 در فولاد 1025 را با نرخ تغییرات حرارت در آلیاژهای دیگر مشخص میکند. تنشهای جاری سبب پایین بودن فشار مورد نیاز رای فورج هستند، اگر چه، فشار حقیقی قطعه فورج معمولاً بیشتر است زیرا مراحل دیگر فاکتورهایی را به چارچوب بالا اضافه می کنند. برای بعضی از آلیاژها آلومینیوم از ضعیف تا متوسط مانند 1100 و 6061، تنشهای مخصوصاً آلیاژهای سری xxx7 مانند 7075، 7010، 7049،7050 ، تنشهای جاری و در نتیجه فشار فورج در مقایسه با فولاد بیشتر است. بالاخره، آلیاژهای دیگر آلومینیوم، مانند 2219 ، تنشهای جاری کاملاً مشابهت با فولاد دارد.
ضمناً باید متذکر شویم که در مقایسه آلیاژهای مورد توجه آلومینیم با فولاد، فورج آلیاژهای آلومینیم مشکلتر می باشد. ترکیبات شیمیایی و خواص مکانیکی آلیاژهای آلومینیوم رابه جلد دوم از چاپ نهم METALS HANDBOOK ارجاع می دهیم.
فورج پذیری Forgeability
در مقایسه آلیاژهای نیکل، کبالت و تیتانیوم، آلیاژهای آلومینیم توانایی فورج قابل توجهی دارند، مخصوصاً در مراحل تکنولوژی فورج که قالبها یا کمتر، باید گرم شوند.
نمودار 2 نسبت توانایی فورج 10 آلیاژ آلومینیم که شامل یک حجم مشخص میباشد را نشان میدهد.
تغییرات دمای فورج بکار برده شده برای آلیاژها توانایی تغییر شکل هر کدام را تغییر میدهد. همچنین مطلب قابل توجه در این قسمت این است که تغییر شکلی که در آن ترک ایجاد نگردد مشکل است. آلیاژهای آلومینیم مانند 1100 و 3003 توانایی فورج را با توجه به موارد بالا دارند، اگر چه این آلیاژها کاربرد محدودی در فورج به خاطر نداشتن مقاومت کافی در حرارت دارند.
تأثیر حرارت: همانطور که در نمودار 2 نشان داده شده است، توانایی فورج کلیه آلیاژهای آلومینیوم با افزایش دما زیاد میشود، و این تغییرات قابل توجه در اثر دما برای آلیاژها رسم شده است. برای مثال آلیاژ حاوی سیلیکون (4032) بیشترین تاثیر را نشان میدهد، در حالیکه آلیاژهای حاوی Cu,Mg,Zn.Al سری XXX7 تاثیر کمی را نشان میدهند. نمودار 3 اثر حرارت را بر حسب تنشهای جاری با نرخ تغییر 10 برای آلیاژ 6061 نشان می دهد که توانایی فورج خوبی در آلیاژهای آلومینیم دارد. نزدیک به 5% افزایش در تنشهای جاری بین بیشترین دما (480 یا 900 بیشترین دمای پیشنهادی برای 6061) و ( 370 و 700 کمترین دمای پیشنهادی برای 6061) میباشد. برای موارد دیگر مثل آلیاژهای xxx2 و xxx7 مشکلات بیشتری در فورج وجود دارد، چون تغییرات دما در فلز کم است. (تغییرات تنشهای جاری با دما بیشتر است). 15 نوع آلیاژ آلومینیم که شبیه به هم فورج می شوند، تغییرات دمای پیشنهادی آنها در جدول 1 لیست شده است. تمام این آلیاژها معمولاً با یک فشار فورج میشوند، اگر چه بعضی از آلیاژها معمولاً بایک فشار فورج میشوند، اگر چه بعضی از آلیاژها احتیاج به قدرت بیشتری دارند و با عملیات فورج بیشتری نسبت به بقیه دارند، تغییرات دمای فورج برای بیشتر آلیاژها معمولاً کوچک است ( به طور معمول کمتر از 55 یا 100) و برای هیچ آلیاژی بیشتر از 85 (155) نیست. بدست آوردن خواص مورد نظر در فورج آلومینیم یک موفقیت چشمگیر در مراحل فورج میباشند. دمای قالب و نرخ تغییر شکل کلید به دست آوردن حرارت فورج واقعی می باشد.
تجهیزات فورج
قطعات آلومینیومی با تجهیزات مخصوص به خود فورج میشوند که پتکها، پرسها و ماشینهای مخصوص فورج میباشد. انتخاب تجهیزات فورج بستگی به شکل و نوع قطعه فورج دارد.
Hammers: Hammer با قدرت ضربهای خوب هم در فورج آلیاژ آلومینیوم open-die و هم close-die استفاده می شود ونسبتاً هزینه کمتری نسبت به تجهیزات متشابه دارد، اگر چه قدرت مورد نیاز برای فورج آلومینیوم معمولاً بیشتر از فولاد است. Hammer ها قطعه را با سرعت زیادی تغییر شکل میدهند، بنابراین کنترل کورس پرس، نیرو و سرعت در فورج آلیاژ آلومینیوم مفید است، چون حساسیت آنها نسبت به نرخ کشش بستگی به مراحل تغییر شکل سریع دارد. اگر زاویه طرح به کار رفته در قالب در حدود 5 تا 7 درجه باشد میتوان از Hammer در close-die استفاده کرد. Hammer ها معمولاً برای عملیات مقدماتی در فورج استفاده میشوند.
Mechnaical and screw presses: پرسهای مکانیکی و پیچی در همه جا برای فورج close- die آلیاژ آلومینیوم استفاده می شود. این نوع پرس مناسبترین دستگاه برای فورج آلیاژ آلومینیوم با سایزهای متوسط، حجم زیادی میباشد.
دسته بندی | معارف اسلامی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
مقاله بررسی فلسفه حجاب در 11 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
فلسفه حجاب............................................................................................................ 1
چرا اسلام حجاب را بر زنان واجب کرده است؟.................................................... 3
آثار بی حجابی......................................................................................................... 3
ریشه های بی حجابی.............................................................................................. 4
راه های مبارزه با بی حجابی و بد حجابی............................................................. 5
عذاب سخت زنان بی عفت...................................................................................... 7
فلسفه حجاب
بدون شک در عصر ما که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذارده اند و افراد غربزده، بی بند وباری زنان را جزئی از آزادی او می دانند، سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند و گاه افسانه ای است متعلق به زمانهای گذشته. ولی مفاسد بی حساب و مشکلات و گرفتاریهای روز افزون که از این آزادی های بی قید و شرط به وجود آمده، سبب شده که تدریجاً گوش شنوایی برای این سخن پیدا شود. مسأله این است که آیا زنان (با نهایت معذرت) باید برای بهر ه کشی از طریق سمع و بصر و لمس – جز آمیزش جنسی – در اختیار همة مردان باشند و یا باید این امور مخصوص همسرانشان گردد؟
اسلام می گوید کامیابیهای جنسی، اعم از آمیزش و لذت گیرهای سمعی و بصری و لمسی مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه و مایة آلودگی و ناپاکی جامعه می باشد که جمله «ذلِکَ اَزوکیلَهمْ» در آیه 30 سوره نور اشاره به آن است[1]. فلسفه حجاب امر مکتوم و پنهانی نیست زیرا:
1- برهنگی زنان که طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه گری و امثال آن را به همراه دارد؛ مردان خصوصاً جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار میدهد؛ تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنها وایجاد هیجان های بیمار گونة عصبی و گاه سرچشمة امراض روانی می گردد. مخصوصاً توجه به این نکته که غریزة جنسی نیرومندترین و ریشه دارترین غریزة آدمی است و در طول تاریخ سرچشمة حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده تا آنجا که گفته اند: «هیچ حادثة مهمی را پیدا نمی کنید مگر اینکه پای زنی در آن در میان است.» آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازی با آتش نیست؟ آیا این کار عاقلانه ای است؟
2- آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، زیرا در «بازار آزاد برهنگی» که عملاً زنان به صورت کالای مشترکی «لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسی» در آمده اند قداست پیمان زناشویی مفهومی نمی تواند داشته باشد.
3- گسترش دامنة فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع از دردناکترین پیامدهای بی حجابی است و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربی کاملاً نمایان است.
4- مسالة «ابتذال زن» و «سقوط شخصیت او» در این میان نیز حائز اهمیت فراوان است، هنگامی که جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبیعی است روز به روز تقاضای آرایش بیشتر و خودنمایی افزون تر از او دارد و هنگامی که زن را از طریق جاذبه جنسیتی وسیلة تبلیغ کالاها و دکور اطاقهای انتظار و عاملی برای جلب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار بدهد، در چنین جامعه ای شخصیت زن تا سر حد یک عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط میکند و ارزشهای والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می شود و تنها افتخار او جوانی و زیبایی و خود نمایی اش می شود و به این ترتیب مبدل به وسیله ای خواهد شد برای اشباع هوسهای سرکش یک مشت آلودة فریبکار و انسان نماهای دیو صفت، در چنین جامعه ای چگونه یک زن می تواند با ویژگیهای اخلاقی اش، علم و آگاهی و دانایی اش جلوه کند و حایز مقام والایی گردد[2].
چرا اسلام حجاب را بر زنان واجب کرده است؟
زیرا حجاب بهتری حافظ و حصاری است که زن را از خطر بیگانه حفظ میکند و زن بی حجاب همچون میوة درختی است که شاخة از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر رهگذری به سوی آن دست دراز میکند یا مانند گلی است که هرکس به چیدن آن تمایل دارد[3].
عذاب سخت زنان بی عفت
امام علی (ع) فرمودند: «همراه حضرت زهرا (س) به حضور پیامبر (ص) رفتیم، دیدیم گریه شدید میکند. عرض کردم پدر و مادرم به فدایت چرا گریه می کنی؟»
فرمود: «ای علی ! در شب معراج زنانی را در عذابهای گوناگون دیدم از این رو گریه می کنم. از جمله فرمود:
1- زنی را دیدم که به مویش آویزان است و مغز سرش از شدت گرما می جوشد.
2- زنی را دیدم که با دو پایش آویزان شده است.
3- زنی را دیدم که با قیچی گوشت بدن خود را تکه تکه می کرد.
4- زنی را دیدم که گوشت بدن خود را می خورد.
5- زنی را دیدم که صورت و بدنش می سوخت و او روده های خود را می خورد.»
حضرت زهرا (س) عرض کرد: «ای حبیب و نور چشمم به من بگو عمل آن زنها در دنیا چه بود که اینگونه مجازات می شدند؟»
حضرت فرمود:
1- زنی که به مویش آویزان شده بود و مغز و سرش از شدت گرما می جوشید به خاطر آن بود که در دنیا موی سرش را از نامحرمان نمی پوشید.
2- زنی که به دو پایش آویزان شده بود به خاطر آن بود که در دنیا بدون اجازة شوهرش از خانه بیرون می رفت.
دسته بندی | عمران |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مقاله بررسی فاضلاب در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
فاضلاب
درطرح جامع سه روش دفع فاضلاب مورد بررسی قرارگرفته بودکه درمطالعات طرح تفصیلی روش ایجاد شبکه فاضلاب و تصفیه انتخاب گردید. دراین روش با توجه به جهت شیب طبیعی زمین، پیش بینی گردیده ، که فاضلاب جمع آوری شده توسط شبکه، ازطریق لوله های قطورویمپاژید و تصفیه خانه واقع درسالورومافین آباد هدایت شود و پس از تصفیه پساب حاصله به مصرف کشاروزی برسد. درطراحی این شبکه سه رشته خطوط اصلی در امتداد شمال –جنوب درنظر گرفته شده که بنا به شیب کم زمین، درمسافت طولانی اجباراً عمق لوله از سطح زمین زیاد می گردد که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد، درنتیجه دربعضی نقاط، تعبیه پمپ پیش بینی شده است. بدین ترتیب، مجموعه خطوط لوله اصلی درعمق های بیشتر قرارگرفته و فاضلاب بوسیله پمپ های پیش بینی شده به تصفیه خانه هدایت می گردد.
درحال حاضر سه بخش مسکونی ساخته شده درناحیه (فازیک ، دارای شبکه فاضلاب است[1]،برای تعیین مشخصات فنی شبکه، ابتدا براساس میزان سرانه آب مصرفی تهران که بنا به تخمین سازمان آب تهران، 180 تا 200 لیتر می باشد، برای شهرک واوان مصرف سرانه آب 150 لیتر در نظر گرفته شده که این میزان بغیر از مصارف عمومی است. سپس با توجه به وضعیت نفوذپذیری زمین وشرایط اقتصادی-اجتماعی ساکنین که درتعیین میزان فاضلاب موثر است، با ضرائب پیک و حداقل تعیین گردیده است، میزان حداکثر و حداقل فاضلاب بدست آمده از محاسبات برمبنای جمعیت این ناحیه (درحدود 21 هزار نفر) به ترتیب 4 و 25/0 فوت مکعب درثانیه می باشد.
فاضلاب واحدهای مسکونی ازطریق لوله های فرعی فشار قوی 200 تا 300 واقع در زیر مسیر ارتباطی مجاور واحدها، وارد خطوط اصلی شبکه گردیده و یا مستقیماً ب منهول تخلیه می شود. درمجموع سه خط لوله اصلی، فاضلاب ناحیه را درجهت شمال به جنوب هدایت نموده و سپس وارد خط لوله منتهی به سپتیک تانک می نمایند. قطر دو لوله اصلی 400 و قطر دیگری 300 است. که هر سه به لوله 500 متصل بوده که نهایتاً به 800 تبدیل می گردد. طرح شبکه فاضلاب ناحیه براساس لوله های نیمه پر درنظر گرفته شده که درصورت افزایش احتمالی جمعیت، بیش از میزانی که مبنای محاسبات قرارگرفته، امکان تخلیه میزان فاضلاب بیشتر وجود داشته باشد.
فاضلاب روهای اصلی به تعبیت از شیب طبیعی زمین درامتداد کلی شمال غرب به جنوب شرق با شیب بین 2 تا 4 درصد قرارگرفته اند. سرعت حرکت فاضلاب، دراین شیب بین 4/2 تا 3 فوت برثانیه بدست می آید که سرعت مناسبی است.
مالکیت ارضی:
از سطح کل زمینهای شهرک واوان که درمالکیت شرکت واوان می باشد، درحدود 420 هکتار و معادل 8/59 درصد دررهن اشخاص حقیقی و بانکها قرار داشته و مابقی زمینهای شهرک درحدود 280 هکتار است. درمالکیت شرکت واوان است. از مجموعه زمینهائی که دررهن قرار دارد، 221 هکتار در رهن بانکهای مسکن صادرات و ملت است و بغیر از این موارد درحدود 20 هکتار (شامل محله یک ناحیه یک) نیز درگروبانک ملت بوده که پس از تحویل واحد های مسکونی، به متقاضیان انتقال داده شده و درنتیجه از گرو بانک خارج گردیده است.
مجموعه زمینهائی که دررهن اشخاص می باشد، متعلق به چهارمالک است، که برروی نقشه مالکیت ارضی به تفکیک مشخص گردیده است.
1-1-1-1-بررسی امکانات مالی ،فنی و اجرایی شهرداری و سایر سازمان های موثر در عمران شهرک واوان:
بررسیهای انجام یافته درمحله مطالعات طرح توسعه و عمران (جامع) اسلامشهر که شهرک واوان درآن زمان بخشی از اراضی درمحدوده اسلامشهر محسوب میگردید، درمورد سوابق و امکانات و محدودیتهای مالی واداری درشهرک واوان اطلاعی نمیدهد. درحال حاضر نیز شهرداری شهرک واوان به عنوان یکی از مناطق (منطقه سه) شهرک اسلامشهر خود فاقد هویت مجزا و مستقل بوده و درقالب تغییرات مالی واداری شهرداری اسلامشهر قابل بررسی می باشد:
بررسیها درمورد وضعیت پرسنل و نیروی انسانی و تخصصهای لازم درجهت مدیریت منسجم شهری، میزان درآمد و هزینه و سایر امکانات اجرایی شهرداری اسلامشهر واوان نشان میدهد که :
-اولاً به دلایل گوناگون طی سالهای گذشته و پس ازطرح مسئله خودکفائی و خوداتکایی شهرداریهای کشور این سازمانها به اهداف اصلی خود دست نیافته اند که درمباحث بعد به دلایل تشریحی این امر اشاره خواهد شد. ثانیاً درسال 1381 دوران اولین شوراهای اسلامی به پایان رسیده و انتخابات دوره دوم با توجه به تجربیات اولین دوره، تکاراین نهاد مردمی از جهات گوناگون مورد ارزیابی وتحلیل قرارگرفته و دستمایه ای است جهت نحوه اداره شوراها، میزان اختیارات و نحوه اعمال آن در جهت هماهنگی با شهرداری و میدریت شهری درگیرودار مسائل مالی و مدیریتی و پیچ و خم قوانین متناقض و ناکافی موجود و عدم رعایت قوانین موجود و مصوب شهری ونبود امکان اعمال قدرت دستگاههای ذیربط و گسترش تخلفات ساختمانی و دست اندازی و ساخت بسیاری از اراضی که در طرحهای مصوب به عنوان اراضی خدماتی و مرکز محلات و نواحی طراحی گردیده اند توسط مردم، که شهرداری و دستگاه نظارتی و کنترلی آن صرفاً نظاره گری ساده که پس از انجام تمامی تخلفات صرفاً از طریق کمیسیونهای ماده پنج به رفع و رجوع اعمال خلاف قانون واقع شده توسط مردم پرداخته و این روند همچنان ادامه دارد. نابودی مراکز خدماتی محله و ناحیه درطرحهای مصوب، تخریب و ساخت اراضی که به فضاهای سبز شهری اختصاص یافته و شهرداری درجهت احیا و احداث و تجهیز آنها می بایست موثرترقدم برمی داشت، دست اندازی و ساخت وساز حرایم شهرها و از این دست، دورانی بی قانون، بدون کنترل دقیق شهرداری و دستگاههای ذیربط، رشد تخلفات ساختمانی، معطل ماندن طرحهای عمرانی وایجاد تأخیرات بسیار و وارد آمدن لطمات فراوان براقتصاد شهری، بی توجهی درامر پرسنل اداری و نایده انگاشتن «شایسته سالاری» و استفاده نابجا از قوانین و مصوبات و کمسیونهای پیش بینی شده در قوانین شهری (کمیسیون ماده پنج-کمیسیون ماده 100) کمسیون ماده 13 و امثال آنها. ناپایداری درمدیریت شهری و رها شدن امور شهری و خدماتی مردم و بی اطلاعی نیروی انسانی جایگزین که به سوء استفاده های مردم از چنین وضعی منجر گردیده، افزایش دهنده سطح قیمتها و هزینه زندگی وتورم درسطح شهرها، نهادی بی توجه به نیازهای مردم شهر و ... شناخته می شدند و طبعاً میزان مشارکت مردمی درامر مدیریت شهری درپایین ترین سطح آن خاصه درشهرهای متوسط و کوچک قابل مشاهده بوده است.
-بی توجهی دولت به توسعه و گسترش شهری و رشد بسیار بالای جمعیت درشهرها ناشی از هجوم جمعیت روستایی جهت بهره گیری از امتیازات شهری و درهمین اثناء طرح مسئله خودکفائی مالی شهرداریها، که ضربه آخر را برپیکره ضعیف شهرداریها وارد ساخت و برای مدتی امور آن را مختل نمود، ایجاد عدم تحرک دربهسازی و توجه به ارائه خدمات شهری مناسب، برخی کانونهای شهری را به رشد جذب عوامل انسانی ناکارآمد، کشانید.
-افزایش سهم هزینه های جاری نسبت به هزینه های عمرانی (این امر دراسلامشهر وواوان استثناء می باشد).
-چشمگیر نبودن سهم عمران شهری از سرمایه گذاری ثابت دولت از کل سرمایه گذاریها دربخشهای ساختمان، مسکن و عمران شهری که جوابگوی نیازهای شهرهای کشور نبوده است.
پیشنهادات و رهنمودها:
بررسی مجموعه شرایط فعلی وبرنامه های دردست بررسی و اجرا درمورد منطقه تهران نشان میدهد که تا زمان تهیه و اعمال برنامه های منطقه ای به منظور کنترل حرکتهای مکانی جمعیتی مهاجرت به منطقه تهران کماکان ادامه خواهد داشت و محورهای هشتگاهنه منتهی به شهرتهران، مکانهای عمده جاذب جمعیت مهاجر، خواهند بود.
طبق پیش بینی بعمل آمده دراین گزارش سهم محور تهران –ساوه در ده سال آینده، ازجمعیت مهاجر 208 هزار نفر خواهد بود که 124 هزار نفر از این جمعیت در حوزه اسلامشهر ساکن خواهند گردید. مقایسه میزان افزایش جمعیت اسلامشهر و شهرک واوان درفاصله سالهای 65-1359 نشان می دهد که درصورت تداوم شرایط گذشته جاذبه اسلامشهر برای جذب جمعیت مهاجر به حوزه اسلامشهر به مراتب بیش از شهرک واوان خواهدبود.
یکی از مشکلات شرکت واوان درحال حاضر، کمبود سرمایه است. تأمین سرمایه مورد نیاز از دو طریق دولتی (بانکها) و بخش خصوصی امکان پذیر است درزمینه دولتی، مشارکت بانکها برای سرمایه گذاری درساخت و تکمیل شهرک و درزمینه بخش خصوصی، امکان واگذاری زمین و یا مشارکت درساخت، پیشنهاد می گردد. برای فروش واحدهای مسکونی شهرک نیز می بایست درزمینه جلب نظر تعاونیها، بخصوص تعاونیهای دولتی، از طریق وزرات مسکن و شهرسازی، تسهیلاتی ایجاد شده و تبلغیاتی بعمل آید.
-تهیه طرح جامع شهرک واوان –اسلامشهر.
بنابرمجموعه شرایطی که در رابطه بین اسلامشهر-شهرک واوان مطرح گردیده لزوماً می بایست طرح جامع این دو مرکز جمعیتی هماهنگ با یکدیگر با توجه به طرح تفصیلی موجود شهرک واوان صورت پذیرد، با توجه به این نکته که طرح تفصیلی تهیه شده برای شهرک واوان همپای نکات مثبتی که از نظر تقسیمات واحدهای جمعتی شهری در بردارد، دچار نارسائیهایی درزمینه های سلسله مراتب شبکه ارتباطی و چگونگی توزیع خدمات متناسب با واحدهای شهری (محله، ناحیه و منطقه) است که در بخش کمبود خدمات مطرح گردیده است.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مقاله بررسی فاصله طبقاتی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست
عنوان صفحه
1-مقدمه ............................................................................................................... 1
2-تعریف فاصله طبقاتی........................................................................................ 2
- از نظر افلاطون................................................................................................ 3
- از نظر مارکس................................................................................................. 3
- از نظر تیشلر.................................................................................................... 4
3- پیامد های فاصله طبقاتی.................................................................................. 8
- طبقه و تعلیم و تربیت فرزندان........................................................................ 8
- طبقه و نحوة گذران اوقات فراغت................................................................... 9
- طبقه و فرهنگ.................................................................................................. 10
- طبقه و طلاق.................................................................................................... 13
- میزان های نا برابر زاد و ولد.......................................................................... 14
4-عوامل فاصله طبقاتی......................................................................................... 17
- توزیع نابرابر درآمدها..................................................................................... 17
- مالیات بندی و تأمین اجتماعی......................................................................... 19
5- معضلات فاصله طبقاتی در جامعه.................................................................. 22
6- نتیجه گیری...................................................................................................... 23
7-منابع..................................................................................................................26
مقدمه
به نام خدای علی و عدالت و آزادی
می خواهم از دو بال شکسته سخن بگویم از عدالت و آزادی، از دو و بلکه سر نیاز آرمان، هدف، و وسیله اگر مارکس تضاد طبقاتی را موتور حرکت تاریخ می دانست و این اصل را بر سراسر تاریخ حاکم می دانست نمایت و هدف را رسیدن به جامعه ای بی طبسقه و عادلانه می پنداشت اما این سخن مارکس را به زبان کامل تر می توان بیان کرد و گفت«عرفان، عدالت ، آزادی،چکیده تاریخ اند.»
موتور محرک و هدف تکاپوهای جامعه انسانی در سراسر تاریخ بوده اند. اما مشکل این بوده و هست که همواره یکی به پای دیگری قربانی شده اند.
قشربندی اجتماعی مفهومی است که از زمین شناسی وام گرفته شده است. اگر چه مسائلی را که قشربندی اجتماعی به آن اشاره دارد، تحت مقوله «طبقه اجتماعی» برای مدت زمانی طولانی مورد بحث بوده است، اما این مفهوم از حدود سال 1940 به حوزة کار برد عمومی جامعه شناسی وارد شده است: نکته ای که باید به آن توجه داشت. این است که کار برد جامعه شناختی مفهوم قشربندی،در تقابل با کار برد زمین شناسی اش، بطور ضمنی یا آشکار متضمن ارزیابی لایه های مختلف بوده و فراتری و فروتری آنها براساس ملاکهای ارزشی می سنجد.
مسائلی همچون نسبیت ارزشهای اخلاقی، برابری و نابرابری نسبی، و درجات عدالت و بی عدالتی اغلب در مفهوم قشربندی مستقراند.
تعریف فاصله طبقات:
تاریخ و باستان شناسی به ما می آموزد که قشربندی اجتماعی در دسته های کوچک ایلی، که از صورت های اولیه زندگی اجتماعی بود، وجود داشت.احتمال دارد در این وضعیت ابتدایی عوامل زیستی از قبیل سن، جنس، و نیروی بدنی از معیارهای اصلی قشربندی بوده باشد.
در نخستین اسناد تاریخی معتبر به جامانده از انسان چند هزار سال پیش، در می یابیم که در میان بابلیان، ایرانیان، عبریان و یونانیان «نجیب زادگی» از عوامل تعیین کننده پایگاه اجتماعی بوده است.
جامعه ترکیبی بود از اغنیا و فقرا، زیردستان و زیردستان، آزادمردان و بردگان. همین طور، در تمدن های باستانی قاره امریکا [اینکاها در پرو و آزتک ها در مکزیک] جامعه به دو قشر نجبا و عوام تقسیم می شد. دستة اول با آنکه اقلیت کوچکی بود، سهم بزرگی از اموال و دارایهای جامعه را میان اعضای خودش تقسیم می کرد و سهم ناچیزی را برای اکثریت اعضای جامعه باقی می گذاشت. فقرا و عوام، مطیع و گوش به فرمان، به اقلیت قدرتمند و ثروتمند جامعه که خود را از تبار عالی می پنداشت، خدمت می کردند.
این سلسله مراتب نظام اجتماعی که به برخی از قشرهای جامعه اجازه می داد از قدرت، از مالکیت، و از حیثیت اجتماعی سهم بیشتری نصیب ببرد، در همة دوره های تاریخی زندگی اجتماعی انسان حضور داشته است.
تعریف از نظر افلاطون
افلاطون بنای جامعه جدید را نه تنها بر پایه عدالت بلکه بر ثبات اجتماعی و انضباط درونی استرار می دید. مشخصات مدینه فاضله یا جامعه آرمانی که شهر یاران فیلسوف در آن حکومت می کنند، چنین بوده است جامعه ای که ساختار طبقاتی آشکاری دارد و شهروندان درون یکی از طبقات سه گانه زیر جا دارند: طبقه زمامداران، طبقة نگهبانان، طبقة کارگران.
تعریف از نظر مارکس
«تعریف مارکسیستی طبقه، نشات گرفته از فرض تقدم تولید بر دیگر ابعاد است: طبقه، مجموعه بهم پیوسته ای از افرادی است که نقش یکسانی در ساز و کار تولید ایفا می کنند. مارکس در «سرمایه»،سه طبقه اصلی را مطرح می کند که توسط روابط شان با ابزار تولید، از یکدیگر تمایز یافته اند: 1- «سرمایه داران» یا مالکان ابزار تولید،2- «کارگران» یا همه آنهایی که توسط دیگران به کار گرفته می شوند؛ 3- «زمین داران» یعنی کسانی که به نظر می رسد در نظریه مارکسیستی متفاوت از سرمایه داران اند و بعنوان بازماندگاه دوره فئودالیسم در نظر گرفته شده اند. از آثار تاریخی گوناگون متعلق به مارکس چنین بر می آید که او دیدگاهی پیچیده تر از آنچه در بالا آمد نسبت به سلسله مراتب واقعی داشته است و نیز آشکار می گردد که او برای مثال از وجود تمایزاتی در درون هر یک از این طبقات بنیادین با خبر بوده است. لذا تاجران جزء یا خرده بورژوازی بعنوان یک طبقه موقت پنداشته شده اند. آنها گروهی هستند که بوسیله تمایلات خواهند شد. بخشی به درون طبقه کارگر سقوط می کنند و بخشی دیگر شرایط خود را آنچنان بهبود می بخشد که سرمایه داران مهمی می شوند.
اگر چه مارکس طبقات را بصورت عینی از یکدیگر تمایز بخشید، علاقه اصلی او، فهم و تسهیل پیدایش آگاهی طبقاتی در میان قشرهای محروم و تحت سلطه بود. او آرزو داشت تا احساسی مشترک در مورد علائق طبقاتی مشترک در میان این اقشار ایجاد شود و از این طریق، مبنایی برای چالش آنها با طبقه حاکم پدید آید.»
مارکس چندان به تحلیل رفتار طبقه بالای سرمایه داری علاقه مند نبود. او اساساً می پنداشت که بخش های قدرتمند چنین طبقه ای باید خود آگاه باشند و نیز اینکه دولت بعنوان یک ابزار قدرتمند چنین طبقه ای باید خودآگاه باشند و نیز اینکه دولت بعنوان یک ابزار قدرت، در بلند مدت ضرورتاً در خدمت منافع طبقه مسلط انجام وظیفه می کند. اما برای مارکس، مهمتر از جامعه شناسی طبقه ثروتمند و ممتاز، جامعه شناسی طبقه کارگر بود. پرسش مهم برای تحقیق و عمل در نزد مارکس، در ارتباط با عواملی بود که موجب آگاهی طبقه کارگر می شدند.
طبقه اجتماعی وطلاق
یکی از برجسته ترین تحلیل گران پدیدة طلاق، ویلیام جی. گود خاطرنشان می کند که هر چند نمی توان مدل طبقاتی طلاق را برای نسل های پیشین تدوین کرد، می توان از 1920 به بعد، وجود همبستگی منفی میان پایگاه اجتماعی اقتصادی و میزان طلاق را تأیید کرد.
تعداد طلاق در ردة شغلی مربوط، به اندازة مورد انتظار در صد حضور اعضایش در نیروی کار مردانه بوده است.
به عقیدةویلیام جی. گود همان همبستگی منفی میان طبقه و طلاق از لحاظ سطوح تحصیلی نیز مشاهده می شود: تمایل به طلاق در بین افرادی که تحصیلاتشان در سطح ابتدایی یا کمتر است، خیلی بیشتر از افرادی است که تحصیلات دبیرستانی را خاتمه داده اند یا دارای تحصیلات عالی عستند. در بین سیاهان امریکایی رابطه تحصیلات و طلاق عکس رابطه ای است که در میان سفید پوستان مشاهده می شود، بدین معنا که با افزایش سطح تحصیلی میزان طلاق نیز افزایش می یابد، جز البته برای دارندگان مدرک تحصیلی دانشگاهی، که در میان آنان میزان طلاق به اندازةسیاهان کم تحصیل کرده پایین است.
ویلیام جی. گو پایین بودن میزان طلاق ثبت شده دز بین سیاهان طبقات پایین را در این می داند که بیشتر جدایی های آنان تشریفات قانونی را طی نمی کند و به ثبت نمی رسد ولذا در آمارهای رسمی گنجانیده نمی شود.
و بالا خره اگر برای تعیین طبقات اجتماعی به عامل در آمد تکیه کنیم، همبستگی منفی میان طبقه و میزان طلاق مشاهده می گردد. به موجب آمارهای رسمی در آمریکا میزان طلاق در میان قشرهای در آمدی پایین سه برابر قشرهای در آمدی بالاست.
طبقة اجتماعی و میزان های نابرابر زاد و ولد
یکی از شاخص های مهم فرصت های زندگی در هر جامعه تعداد کودکانی است کهزنده به دنیا می آیند و باید آنها را پرورش داد، جامعه پذیر کرد، و برای زندگی در دنیای بزرگسالان مجهز نمود. در میان عوامل مؤثر در نابرابری میزان های زاد و ولد در میان طبقات، به پایگاه اجتماعی- اقتصادی فرد یا گروه بیش از سایر عوامل توجه شده است. دنیس رانگ از نخستین پژوهشگرانی استکه این نکته را خاطر نشان کرده است:
در میان همه گروه های اجتماعی که از لحاظ میزان های زاد و ولد متفاوتند، شاید تفاوت رفتاری طبقات اجتماعی از این لحاظ از همه بارزتر باشد.
مطالعات دنیس رانگ نشان می دهد که در یک دورةچهل ساله از 1870 تا 1910 در ایالات متحد امریکا و در اروپا میزان زاد و ولد از طبقه ای به طبقه ای دیگر متفاوت بوده و عموماً با طبقه همبستگی منفی داشته است.
پس از 1910، تفاوت میزان های باروری میان طبقات اجتماعی که تا آن زمان بسیار بارز بود، تحفیف پیدا کرد؛ به این معنا که گروه های برخاسته از طبقة متوسط میزان زاد و ولد شان را کاهش داده و آن را به میزان پایین زاد و ولد طبقة بالا نزدیک کردند. از حدود 1930 به بعد، در برخی از کشورهای اروپای غربی همبستگی منفی میان میزان زاد و ولد و طبقةاجتماعی تغییر یافت، به طوری که بعضی از گروه های برخاسته ازطبقه متوسط حجم خانواده شان را کوچکتر از حجم خانوادة سایر گروه های شغلی بالاتر از خودشان، مثل صاحبان کارخانه ها، دارندگان مشاغل آزاد و بازرگانان کردند.
در 50 سال اخیر، الگوهای رفتاری گذشته در بارةتفاوت میزان های زاد و ولد میان طبقات اجتماعی دستخوش تغییراتی شده است و استثنای زیادی در قاعدة همبستگی منفی میان میزان زاد و ولد و طبقه اجتماعی میزان زاد و ولد دیده می شود و آن رفتار خانواده های مرفه است که با پشت کردن به سنت های گذشته شان، تعداد فرزندانشان را افزایش دادهاند.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مقاله بررسی عوامل مؤثر بر مهاجرت نخبگان در 12 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه:
باروری، مرگ و میر و مهاجرت از مهم ترین موضوع های جمعیتی هستند که نقش تعیین کننده ای در میزان رشد و ساخت سنی و جنسی ژئوپلیتیک انسانی هر جامعه دارند . در این راستا، پدیده مهاجرت یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص ها و اولویت های ژئوپلیتیکی جمعیت بوده و در مطالعه های جمعیتی نقش اساسی را ایفا می کند، تاریخ جمعیت جوامع گویای تحرک و جابجایی انسانها از محلی به محل دیگر است که این مسأله از اولین روزهای زندگی بشر در کره خاکی وجود داشته است.
مهاجرت یعنی فرایند رفتن از جایی به جای دیگر برای زندگی کردن و نخبگان یعنی اشخاص و گروههایی که در نتیجه قدرتی که به دست می آورند تاثیر به جای می گذارند که یا به وسیله تصمیماتی که اتخاذ می نمایند یا به وسیله ایده ها، احساسات و هیجاناتی که به وجود می آورند در کنش تاریخی جامعه ای موثر واقع می شوند.
پدیده مهاجرت یا کوچیدن برای اقامت از شهر یا کشوری به شهر یا کشور دیگر یکی از عوامل اساسی تغییرات در شاخص های جمعیت بوده است.
یکی از انواع مهاجرت کوچیدن افراد نخبه و ممتاز و برگزیده از کشور خود به کشور دیگر است.
عواملی که تاثیر گذار بر این مهاجرت هستند فضای سیاسی و فرهنگی مسائل اقتصادی و مالی، نبود مدیریت صحیح در کشور، کمبود امکانات لازم برای فعالیت های سیاسی، فرهنگی و علمی، شرکت ندادن نخبگان در کنفرانسهای بین المللی، علمی و تحقیقاتی در سایر کشورها.
البته نمی توان از نظر دور داشت که مهاجرت یکی از خصوصیات ذاتی انسان است. در تحلیلی به رساله فرار مغزها، اداره کل امور فرهنگی ایران خارج از کشور آمده در پژوهشی که در مورد 61 کشور کمتر توسعه یافته انجام شده بیشترین نرخ مهاجرت مربوط به افراد با تحصیلات عالی بوده است.
تعریف عملیاتی:
مهاجرت نخبگان: یعنی بیرون رفتن مغزها یا متفکران و دانشمندان از یک سرزمین به سرزمین دیگر در حالی که کشور به وجود آنها نیازمند است.
برای انتخاب متغیر مستقل از طریق پرسشنامه اقدام می کنیم و اطلاعات لازم درباره عوامل موثر که همان متغیر مستقل است را جمع آوری می کنیم: از جمله در مورد فضای بسته سیاسی و فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی، مدیریت صحیح امکانات جهت فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی.
فرضیه تحقیق:
«عوامل مشخصی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
مثلاً «مسائل اقتصادی بر مهاجرت نخبگان موثر است.»
«روش نمونه گیری»
از روش غیراحتمالی هدفدار استفاده می کنیم و به اساتیدی که در این مورد اطلاعات دارند پرسشنامه می دهیم.
جامعه آماری اساتید دانشگاه
نمونه: 40 نفر از استادان دانشگاه های دولتی و آزاد استان تهران
تحقیق از نوع کاربردی و غیر آزمایشی می باشد.
طرح تحقیق: چون تحقیق از نوع طرحهای پس از وقوع است.
از طرح مطالعه یک مرحله ای استفاده می کنیم.
ابزار اندازه گیری در این تحقیق پرسشنامه می باشد.
از روش توصیفی در تجزیه و تحلیل آماری استفاده می شود.
با تهیه و تنظیم جدول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص آماری درصد