دسته بندی | علوم سیاسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 99 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
انتخاب موضوع پژوهش
بحث و بررسی در خصوص مواضع دولت نهم در عرصه سیسات خارجی در دو سال اخیر و نظر دانشجویان دانشکده حقوق، علوم سیاسی و زبان های خارجه دانشگاه آزاد مشهد درباره آن، در مقایسه با بسیاری از مباحث دیگر از سابقه چندانی برخوردار نبوده و بهتر است بگویم تاکنون در حوزه مطالعاتی کمتر پژوهشگری قرار گرفته است دلیل توجه به این مبحث بررسی نظرات مختلف یک طیف تحصیلکرده اما محدود ، در خصوص نحوه عملکرد دولت در بعد بین المللی و برونداد روابط بین الملل تحت عنوان سیاست خارجی و بررسی نوع تنظیمات روابط خارجی دولت است .
در عرصه ی سیاست خارجی عملکرد موفق و رشد بالای روابط بین المللی دیگر کشورها اعم از اتحادیه اروپا ، ژاپن ، ایالات متحده ، روسیه ، چین و ... همچنین سطح بالای دیپلماسی بالای این کشورها که به نوعی در سیاست خارجی که درون داد آن منافع ملی یک کشور است جای می گیرد، باعث شد که با انجام یک نظرسنجی و یک تحقیق میدانی به نظر دانشجویان از عملکرد دولت نهم در عرصه ی سیاست خارجی در این تحقیق پرداخته شود .
طرح مسئله پژوهش
سیاست خارجی دولتها تحت تأثیر متغیرهای متعددی شکل می گیرد و واحدهای سیاسی اهداف و منافع تعیین نشده، جهت گیریها و استراتژیهای گوناگونی بر می گزینند. این متغیرها در حالتهای گوناگون به صورت متغیرهای مستقل و وابسته مورد توجه قرار می گیرند، و با دگرگون شدن شرایط و مقتضیات داخلی و بین المللی ممکن است طبقه بندی جدید از اهداف و نافع ملی و استراتژیها ارائه شود[1].
با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد از تابستان سال 1384، برخی جهت گیریهای دیپلماتیک دستگاه سیاست خارجی دچار تغییر شد و در این میان پرونده هسته ای به محور اصلی مذاکرات دیپلماتیک ایران تبدیل شد و حل و فصل این موضوع در اولویت یک دستور کار دستگاه سیاست خارجی ایران قرار گرفت. [2]
در واقع باید گفت نوسانات قدرت نه تنها بر دیدگاه یک دولت از منافع ملی، بلکه بر جهت گیری ها و استراتژیهای سیاست خارجی آن نیز تأثیر می دهد.[3]
محمد احمدی نژاد که با شعار عدالت محوری بر سر کار آمد، تنها نامزدی بود که بر روی انرژی هسته ای تاکید نمود و نیز در راستای عدالت محوری گفت: ایران خواستار اجرای عدالت در سراسر جهان بوده و زور گویی قدرت های غربی را نمیپذیرد[4] و باید گفت از دستاوردهای دولت نهم در عرصه سیاست خارجی طرح مسئله اخلاق در فضای روابط بین الملل بوده است.[5] درپی آن روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای ضد آمریکایی، آمریکای لاتین به خصوص کوبا، و نزوئلا، بولیوی و نیکارگوئه ارتقای چشمگیری یافت. دولت احمدی نژاد که پرچمدار بسیج جهانی اسلام است اکنون بیشترین روابط سیاسی خود را با دوستان امریکای لاتین خود، هوگوچاوز، اوامورالس، کاستر و دانیل اورتگا برقرار کرده و روابط با برادران مدرن و مسلمان خود در ترکیه و آزادیخواهان مومن و مسلمان عراق کمرنگ می شود.[6] منوچهر متکی وزیر امور خارجی دولت نهم می گوید:"سیاست خارجی دوره جدید تهاجمی اما نرم افزارانه و از جنس مناسبات بین المللی است." [7]
در مناسبات بین المللی راهبردی که تعریف شده راهبرد گفتمان مبتنی بر عدالت خواهی در روابط بین المللی میباشد. [8]
یکی از مهمترین مسائلی که در رابطه با سیاست خارجی بعد از روی کار آمدن دولت نهم مطرح گردید؛ سیاست نگاه به شرق و گسترش مناسبات ایران با کشورهای آسیایی بود در واقع عدم دستیابی به اهداف مورد نظر در روابط با کشورهای غربی در پرتو استقرار خصومت میان ایران و آمریکا به ویژه در پرونده هسته ای موجب شد تا بار دیگر گسترش روابط ایران با شرق مورد توجه و تأکید قرار گیرد.[9]
سیاست نگاه به شرق هر چند متضمن گسترش روابط ایران با دنیا به ویژه کشورهای آتیه و از شرقی است لکن دل بستن به این کشورها برای جانبداری از ایران در مقابل امریکا آن هم در پرونده جنجالی هسته ای، برغم امضای خود در پای قراردادش معلق گذاشت.
دولت هشتم با پذیرش ورود اروپایی ها به میانه بازی ایران و امریکا، مرتکب اشتباه شد و دولت نهم نیز با گشودن درهای این پرونده به روی روس ها و چینی ها، همان خطا را در شرق تکرار کرد. [10]
هر میاس باوند متخصص روابط بین الملل با توجه به سیاست نگاه به شرق و رأی مثبت چین و روسیه علیه ایران میگوید: استراتژی نگاه به شرق نیز با شکست مواجه شده است. چین و روسیه از ایران استفاده ابزاری کردند و در جهت امتیاز گیری خود حرکت نمودند. آن ها هم از ایران امتیاز گرفتند و هم از غرب.[11]
در واقع باید گفت سیاست نگاه به شرق در شرایط فشار غرب زمینه ساز ناکامی است[12] از دیگر فعالیتهای دولت نهم فتح باب دوستی با مصر و تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی در تهران و همچنین تغییر نام خیابان پهلوی قاهره به مصدق و ایجاد و روابط بهتر با عربستان و نیز شرکت در اجلاس کشورهای عربی خلیج در دبی برای دفع مسئله جزایر سه گانه دستگاه دیپلماسی دولت نهم، بوده است. لکن اظهارات احمدی نژاد در مجامع بین المللی در رابطه با موضوع هلوکاست باعث ایجاد تنش میان ایران و کشورهای اروپایی و آمریکایی شد چرا که فرانتس مونتفرنیگ، معاون صدر اعظم آلمان پس از نشستی با رئیس جامعه یهودیان آلمان گفت دولت این کشور برای اتخاذ اقداماتی درباره سخنان احمدی نژاد، تلاش خواهد کرد.
دسته بندی | اقتصاد |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*مقاله تغییر رفتارهای کشور های دیگر با تحریم های اقتصادی*
بیش از دو هزار سال است کشورها تلاش میکنند برای تغییر رفتار کشورهای دیگر به تحریمهای اقتصادی متوسل شوند.
در سال 432 قبل از میلاد، مقامات آتنی مانع دسترسی تاجران شهر مگارا (Megara) به بندر و بازار اصلی آتن شدند و این اولین تحریم در تاریخ است که به ثبت رسیده است. اما تحریم آتنیها کارساز نیفتاد و نتیجه آن، جنگ پلوپونزی بود، جنگی که به دموکراسی نوپای یونان پایان داد.تقریباً دو هزار و پانصد سال پس از اولین تحریم تاریخ، اکنون بار دیگر بحث تحریمهای اقتصادی، رایج و معمول شده است. آمریکا نیز همچون آتنیها تلاش میکند برای جلوگیری از اعمال ناشایست کشورها به استفاده از تحریم روی بیاورد و در این راه تلاش میکند بسیاری از کشورها را به حمایت از تروریسم، تکثیر سلاحهای هستهای، نقش حقوق بشر و غیره متهم کند.
اما بررسیها نشان میدهند تحریمهای آمریکا علیه کشورهای ایران، عراق، کوبا، لیبی، پاکستان، اوکراین و برخی کشورهای دیگر نیز همچون تحریمهای آتنیها، نهتنها رفتار کشورهای تحریمشده را تغییر نداده بلکه برخلاف انتظار آمریکا نتیجه عکس داده است.
امروزه استفاده آمریکا از تحریمهای اقتصادی در معرض انتقادات شدیدی قرار گرفته است.
طنز ماجرا اینجاست که این انتقادها بیشتر، از سوی خود مقامات آمریکایی صورت میگیرد. بسیاری از قانونگذاران کنگره آمریکا در دوران دولت کلینتون، طرحهایی را به کنگره پیشنهاد دادند که اعمال تحریمهای اقتصادی را دشوارتر ساخت و بر اثر همین انتقادات زیاد، کلینتون مجبور شد اقداماتی انجام دهد؛ از جمله حذف موارد غذا و وسایل پزشکی از اقلام تحریم.
او حتی وعده داد که از اصلاحات سیاست تحریم، حمایت خواهد کرد. فشار برای اصلاح سیاست تحریمها بیشتر از سوی گروههای ذینفعی همچون صنایع کشاورزی واشنگتن و شرکت بوئینگ صورت میگرفت. شرکتهایی که به خاطر از دست دادن بازارهای صادرات در سراسر دنیا، در قبال این سیاست تحریمهای آمریکا انتقاد شدید میکردند.
اما جامعه صنعتی، تنها منتقد این سیاستها نبود، بلکه فعالان حقوق بشر آمریکا نیز با این جامعه همگام شدند و استدلال کردند که تحریمهای اقتصادی به شهروندان بیگناه آسیب بیشتری میرساند (بهویژه در عراق).
این فعالان حتی تظاهرات ضدتحریم گستردهای را در سیاتل به راه انداختند. آنها تظاهرکنندگان جامعه پزشکی را نیز با خود همراه کردند تا علیه سیاست تحریم دولت کلینتون در خصوص منع صادر کردن وسایل و تجهیزات پزشکی به عراق اعتراض کنند.
جان مولر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه روچستر که معتقد است تحریمها باید بیشتر باید معطوف به تکنولوژی نظامی باشد نه مواد غذایی و پزشکی، میگوید: «تحریمها تبدیل به ابزار بسیار ارزان اجرای سیاست خارجی آمریکا شدهاند؛ صرف نظر از آن که این تحریمها هزینههای بسیار سنگینی را بر کشورهای تحریمکننده تحمیل میکنند.»
مؤسسه اقتصاد بینالمللی در یک بررسی در سال 1997 نشان داد که از سال 1970، تحریمهای یکجانبهگرایی آمریکا تنها 13 درصد از اهداف سیاست خارجی این کشور را برآورده کرده است. این بررسی همچنین نشان داد که تحریمها سالانه نزدیک به 15 تا 19 میلیارد دلار بر صادرات آمریکا هزینه تحمیل میکنند.
تحریمهای آمریکا نهتنها منجر به تغییرات دموکراتیک در کوبا، عراق یا ایران نشد، بلکه تهدید آشکار تحریمها علیه هند و پاکستان، مانع از آزمایشهای هستهای این کشورها نیز نشد. این در حالی است که دامنه تحریمهای آمریکا بسیار گسترده است.
انجمن ملی تولیدکنندگان در برآوردی ادعا کرد که در حال حاضر، آمریکا 42 درصد مردم جهان را مورد تحریم قرار داده است. به نوشته بخش پژوهشی کنگره آمریکا، تا سال 1997، 191 تحریم مختلف توسط آمریکا بر 75 کشور مختلف از آنگولا گرفته تا زئیر صورت گرفته است.
برمه
به این ترتیب، مشاهده میشود که آمریکا سالهاست از تحریمها به منزله ابزار مطلوب سیاست خارجیاش استفاده میکند، اما در بسیاری از جبههها با شکست روبرو بوده است. سیاست تحریمهای تجاری و سرمایهگذاری یکجانبهگرایی آمریکا در قبال برمه، مثالی از موارد بیشمار است.
تلاش آمریکا برای مجبور کردن شرکتهای تجاری آمریکا برای قطع رابطه با برمه نهتنها باعث آسیبزدن به منافع اقتصادی آمریکا شد، بلکه هیچ تأثیر مثبتی در بهبود زندگی یا وضع حقوق بشر مردم برمه بر جای نگذاشت.
تحریمهای آمریکا علیه برمه حتی باعث شد متحدان منطقهای آمریکا از این کشور فاصله بگیرند و نیز موجبات تقویت قدرت چین را در منطقه فراهم کرد. گذشته از اینها هیچ کدام از اهداف سیاست خارجی اعلانی آمریکا را نیز برآورده نساخت.
اگر واشنگتن به کشورهای عضو آسهآن اجازه داده بود در اتخاذ و پیریزی سیاست در قبال برمه نقش اصلی را بر عهده بگیرند، میتوانست از موقعیت «برنده – برنده» برخوردار باشد و با متحدانش روابط خوبی در منطقه برقرار میکرد.